وفاداری خداوند یکی از ویژگی هایی است که در توصیف خداوند از خود در قرآن و سایر کتاب های دینی ذکر شده است.
ایمان داشتن محدود به انجام واجبات و مستحبات نمی شود بلکه ایمان به صفات و ویژگی های خداوند است که میزان توکل و انتظار ما از خداوند را مشخص می کند.
هرچه بیشتر درباره ویژگی هایی که خداوند در وصف خود به کار برده است آگاهی پیدا کنیم، ایمان و توکل در وجود ما گسترده تر خواهد شد.
وفاداری خداوند
یکی از ویژگی هایی که خداوند در توصیف خود به آن اشاره کرده است وفا کردن به عهدی است که به آن وعده داده است.
حقیقتا خداوند به وعده خویش با شما وفا کرد. ﴿آل عمران: ١٥٢﴾
خداوند به هیچ وجه خلاف وعده نمی کند. ﴿الحج: ٤٧﴾
خداوند هرگز در وعده اش خلاف نخواهد کرد. ﴿الروم: ٦﴾
سپاس و ستایش خداوندی را سزاست که با ما به وعدهی خویش وفا کرد. ﴿الزمر: ٧٤﴾
وعده یا عهد خداوند چیست
واژۀ وعد در قرآن ۱۵۱ بار آمده است که ۹۱ بار از آن به وعدهای خدا، که در موقعیّتهای متفاوت صادر شده، اختصاص یافته است که نشان از اهمیّت این واژه دارد.
وعدۀ مغفرت و أجر عظیم، وعدۀ معاد و قیامت، وعدۀ بهشت و نعمت های بهشتی، وعدۀ جهنّم و عذابهای جاودانه، وعدۀ خلافت در زمین
در وفای به عهد خداوند در برآورده کردن دعا یا آرزوها در قرآن آمده است:
بگو: اگر دعا و عبادت شما نباشد، پروردگارم هيچ اعتنايى به شما نمىكند
سوره فرقان آیه ۷۷
دعا، همان درخواست کردن است. آرزوها و خواسته هایی که انتظار داریم خداوند آنها را برآورده کند همان دعایی است که خداوند به آن در قرآن اشاره کرده است.
همچنین آمده است:
و چون بندگان من از تو در بارهى من بپرسند، همانا من [به آنها] نزديكم و دعاى دعا كننده را وقتى كه مرا بخواند پاسخ مىدهم، پس آنها نيز دعوت مرا اجابت كنند و به من ايمان بياورند، باشد كه راه يابند.
سوره بقره آیه ۱۸۶
بنابراین اجابت کردن دعا توسط خداوند از وعده هایی است که در قرآن آمده است و از آنجا که خداوند نوید داده است که به وفای خود عمل می کند بنابراین ما همیشه باید به وفاداری خداوند در برآورده کردن خواسته ها و دعاهایمان ایمان داشته باشیم.
خواسته ها و آرزوها
هر انسانی در مدت زندگی خود به طور طبیعی به مسائل و مشکلاتی برخورد می کند که باعث شکل گیری خواسته یا آرزو در وجود او می شود.
مواجه شدن با مشکل مالی در زندگی به طور خودبخودی باعث شکل گیری خواسته ثروت در ذهن فرد می شود.
مواجه شدن با مشکل بیماری در زندگی به طور خودبخودی باعث شکل گیری خواسته سلامتی و شفا در ذهن فرد می شود.
بنابراین چه بخواهیم و بدانیم چه ندانیم و نخواهیم، خواسته ها و آرزوهای متعدد در طی زندگی کردن در وجود ما شکل می گیرد.
بنابراین نگرشی که ما را از درخواست کردن از خداوند منع کرده است نمی تواند صحیح باشد چون این عمل به شکل خودبخودی همواره در طول زندگی ما انجام خواهد شد.
در آیه ۱۸۶ سوره بقره خداوند می فرماید: دعاى دعا كننده را وقتى كه مرا بخواند پاسخ مىدهم.
اما مشخص نکرده است که چه درخواست هایی و در چه شرایطی به این معنی که درخواست و دعا می تواند هرچیزی در هر شرایطی باشد.
مهم نیست درخواست کننده زن باشد یا مرد، مهم نیست که بزرگسال باشد یا خردسال، مهم نیست چند درخواست تا کنون از خداوند داشته است، مهم نیست در چه مکان یا خانواده ای زندگی می کند. این حق برای همه انسانها از طرق خداوند درنظر گرفته شده است که در مدت حضور خود در دنیای مادی بتوانند درخواست و دعا کنند.
هر کدام از ما در قلبمان آرزوها، خواسته ها و اهدافی داریم که بنا به شرایط و علاقه و نیاز ما برای ادامه زندگی و داشتن احساس و تجربه بهتر از زندگی کردن در وجود ما شکل گرفته اند.
بنابراین همه خواسته ها به یک اندازه از سمت خداوند ارزشمند هستند و بدون اولویت بندی از نظر ارزشمندی یا مفید بودن و نبودن پاسخ داده می شوند.
ممکن است خواسته یا نیاز فردی در زندگی دستیابی به روشی برای نجات عده ای از انسانها از شرایط بیماری باشد، ممکن است خواسته یا نیاز فردی در زندگی دستیابی به روشی برای کشتار جمع بیشتری از انسانها در یک وسیله نظامی باشد.
خواسته ها و آرزوها از نظر و معیارهای انسانی تفکیک و به خوب و بد تقسیم می شوند درحالی که از نظر خداوند هیچ تفاوتی بین آرزوهایی که در قلب انسانها شکل می گیرد وجود ندارد.
تحقق آرزوهای من
زمانی که به لطف خدای مهربان موضوع درخواست کردن و اجابت خواسته ها از سمت خداوند را درک کردم در سن سی و چند سالگی برای بار اول در زندگی با شور و اشتیاق درخواست کردن از خداوند را شروع کردم.
مانند فرد تشنه ای که به آب رسیده است با عجله درخواست های متعددی را به خداوند عرضه کردم و برای اولین بار در زندگی ام تحقق خواسته هایم را فقط و فقط از خداوند انتظار داشتم. چون تا قبل از این خانواده، دولت و … را مسئول برآورده کردن آرزوهایم می دانستم.
درخواست های زیادی از خداوند داشتم که برخی از آنها به این شرح بود:
- همه بدهکاری هایم را پرداخت کنم. (هیچ راهی به نظرم نمی رسید.)
- هیچ وام بانکی نداشته باشم. (این موضوع به نظرم محال ممکن بود)
- همیشه در حسابم پول به اندازه کافی داشته باشم. (هیچ امیدی به تحقق این خواسته نداشتم)
- کسب و کاری داشته باشم که محدود به مکان نباشد. (هیچ ایده ای برای این خواسته نداشتم که چطور و چگونه باید باشد)
- آزادی زمانی و مکانی در زندگی داشته باشم. (عقیده داشتم در زمان پیری و بعد از بازنشستگی ممکن خواهد بود)
- رابطه عالی با همسرم داشته باشم. (به نظرم محال ممکن بود چون ایشان علاقه ای به این مباحث نداشتند)
- خریدن ماشین خارجی. (اون زمان به نظرم دست نیافتنی بود.)
- فرزند سوم ما یک دختر زیبا باشد. (از نظر پزشکان این امکان وجود نداشت)
- احساس آرامش و ایمان قلبی در زندگی داشته باشم. (چیزی که هیچوقت تجربه نکرده بودم)
- برای همیشه لاغر شده و رنج چاقی پایان یابد. (به هیچ وجه نمی توانستم تصور کنم راهی برای تحقق این خواسته وجود داشته باشد)
- خرید خانه ای بزرگتر و مجهز با تمام امکانات رفاهی نو. (هیچ پولی برای تحقق این خواسته نداشتم و آن را محال می دانستم)
- مسافرت رفتن به کشورهای دیگه. (اون زمان به نظرم خنده دار می یومد که من عازم سفر خارجی شوم)
اینها فقط برخی از درخواست ها و آرزوهای من از خداوند در همان روزهای اول درک این مطلب در سال ۱۳۹۳ بود که می توانم به هر اندازه از خداوند درخواست کنم.
به لطف خدای مهربان امروز در سال ۱۴۰۲ علاوه بر همه آرزوهایی که شرح داده شد بسیاری از نعمت های که حتی من درخواست نداده بودم وارد زندگی ام شده است و در حال استفاده و تجربه کردن آنها هستم.
هر کدام از ما خواسته ها، آرزوها و اهداف متفاوتی در قلب خود داریم، آرزوهایی که دوست داریم محقق شوند.
- شاید دوست داشته باشید بچه دار شوید یا فرزند دیگری داشته باشید.
- شاید نیاز به شفا و سلامتی کامل داشته باشید.
- شاید دوست داشته باشید برای همیشه لاغر شوید.
- شاید دوست دارید مشغول کار شوید و از این طریق درآمد داشته باشید.
اینکه بدانید از سمت خداوند اجازه دارید هر خواسته یا آرزویی داشته باشید تا حد زیادی از احساس گناه و شرمندگی اینکه نباید از خداوند درخواست های زیاد یا مکرر داشته باشید کاسته می شود.
اینکه اکنون می دانید که خداوند وعده داده است (دعاى دعا كننده را وقتى كه مرا بخواند پاسخ مىدهم) اشتیاق و انتظار برآورده شدن آرزوهایتان توسط خداوند را در قلب شما افزون و چشم انتظار کمک و یاری دیگران بودن را کاهش می دهد.
اینکه اکنون می دانید که خداوند بر وفای به عهد خود تاکید کرده است:
- حقیقتا خداوند به وعده خویش با شما وفا کرد.
- خداوند به هیچ وجه خلاف وعده نمی کند.
- خداوند هرگز در وعده اش خلاف نخواهد کرد.
- سپاس و ستایش خداوندی را سزاست که با ما به وعدهی خویش وفا کرد.
باید امید و ایمان شما نسبت به برآورده شدن آرزوهایتان را هزاران برابر کند و از هم اکنون با احساس خوب و اشتیاق منتظر تحقق آرزوهای خود باشید.
اکنون دیگر با تمام وجود باید باور کنید که خداوند با روح شما از وفای به عهد خود سخن گفته است.
خداوند مسئول کاشتن بذر امیدواری برای تحقق آرزوها در قلب و درون شماست.
نومیدی از تحقق خواسته ها
با تمام توضیحاتی که درباره طبیعی بودن درخواست کردن و مجاز بودن انسان برای داشتن هر گونه درخواست به هر تعدادی اما باید به این نکته توجه کنید که برآورده شدن یا تحقق آرزوها ممکن است به آن سرعت یا شکل و شمایلی که شما دوست دارید یا فکر می کنید انجام نشود.
خداوند زمان بندی و طریقه برآورده کردن مختص به خود را دارد که از ذهن و نظر انسانها پنهان است.
ممکن است تحقق وعده های الهی زمانبر باشد و با زمانبندی یا نیازمندی ما هماهنگ نباشد. اینجاست که مجال نومیدی از رحمت خداوند و سست شدن ایمان نسبت به وفاداری خداوند فراهم می شود.
در این شرایط ممکن است منفی نگر شویم و افکار متعدد در ذهن ما مرور شود که انگار خداوند به عهد خود وفادار نبوده است.
شاید من لایق و مستحق تحقق آرزوهای خود نیستم.
شاید خداوند از من راضی نیست و به همین دلیل به من توجهی ندارد.
شاید وعده الهی محقق نشود.
شاید و شاید و شایدهای متنوع در ذهن ما مرور می شود و این بهترین فرصت برای نجواهای شیطانی است که ایمان ما را سست و امید و اشتیاق ما را نابود کند.
دلیل اینکه خیلی از ما به تحقق وعده های الهی باور نداریم یا اگر داریم به راحتی این باور در ما سست و ناپایدار می شود این است که خیلی زود دست از تلاش برداشته و از دنبال کردن آرزوهایمان دلزده شده و از تحقق آرزوهای خود ناامید می شویم.
اما نکته مهم و کلیدی این است که: اگر شما اتفاقی را نمی بینید به این معنی نیست که خداوند کاری نمی کند یا اجابت درخواست شما را فراموش کرده است.
زمانی که من با درک این واقعیت که خداوند برای من فرصت درخواست کردن هر چیزی به هر مقداری را فراهم کرده است و با اشتیاق از او درخواست می کردم به این صورت نبود که درخواست های من با فاصله زمانی معین و بر اساس نیاز من برآورده شود.
اما آنچه سبب شد در این مسیر باقی ماده و ایمانم بر وفاداری خداوند بر تحقق آرزوهایم را حفظ کنم ذوق و شوق تجربه نزدیکی خداوند و تجربه برآورده کردن آرزوهایم بود مخصوصا آرزوهایی که هیچ نشانه یا امیدی به برآورده شدن آن نداشتم.
زمانی که من از خداوند درخواست کردم همه بدهکاری های مرا پرداخت کند هیچ ایده یا پول یا راهی برای این کار سراغ نداشتم. البته که بدهکاران هم از طلب خود انصراف نداده بودند و پیوسته از من درخواست پرداخت طلب خود را داشتند.
بارها این فکر در ذهن من مرور می شد که چند روز گذشته است اما هیچ اتفاقی رخ نداد. شاید این طریق و این انتظار پایان خوشی نداشته باشد.
اما من تصمیم گرفته بودم در هر شرایط ایمان خود به وفاداری خداوند بر تحقق آرزوهایم را حفظ کنم.
چند ماه به همین صورت سپری شد تا ایمان من به معجزات الهی نتیجه داد و روند تسویه بدهکاری های من به شکل های مختلف شروع شد.
جالب اینکه زمان پرداخت و تسویه بدهکاری ها از زمان انتظار من برای شروع این روند کوتاه تر بود.
به این معنی که اگر من شش ماه یا هشت ماه از ایمان خود بر وفاداری خداوند محافظت کردم معجزات الهی در کمتر از شش ماه همه بدهکاری های مرا پرداخت کرد.
بدهکاری هایی که حاصل چندین سال تلاش و کوشش در کسب و کار بود در کمتر از چند ماه تسویه شد. این معجزه نیست؟!
زمان بر بودن تحقق آرزوها به این معنی نیست که خداوند ما را از یاد برده است یا بر عهد خود وفادار نیست.
هر بار که در ذهن تان نجوای شیطانی وعده داد که زمان زیادی سپری شده است و هیچ خبری از وفای خداوند به عهد خود نیست باید به خودتان یادآوری کنید که به هیچ وجه اینگونه نیست و خداوند وفای خود در تحقق آرزوها مرا فراموش نکرده است.
ممکن است شرایط زندگی به شکلی پیش رود که هیچ نشانه ای از تحقق آرزوها و یا حتی نزدیک بودن آن مشاهده نکنید اما این هم دلیل محکمی برای شک و تردید به وفاداری خداوند نیست و نباید باشد.
خداوند به آنچه گفته است وفادار است. تمام وعده هایش محقق می شود و آمین گفتن های ما بعد از درخواست و دعا کردن در واقع پاسخ خداوند به دعا و درخواست ماست.
برای ماندن در مسیر ایمان به وفاداری خداوند باید آنچه بر عهده دارید را به خوبی و با اشتیاق انجام دهید. هرچند ممکن است تحقق وعده غیرممکن به نظر برسد باید به کارتان با ایمان ادامه دهید و اجازه ندهید افکار و نجواهای منفی و همچنین حرف و حدیث های اطرافیان باعث تقویت شک و تردید و سست شدن ایمان شما شود.
در مسیر تحقق آرزوهایم همیشه با ایمان به مسیر خود ادامه دادم و هرآنچه به نظرم باید انجام می دادم را با ایمان به تحقق خواسته هایم انجام داده ام.
در آن زمان که انتظار تحقق پرداخت شدن بدهکاری هایم را داشتم هر روز با اشتیاق و انگیزه مضاعف در محل کارم حاظر می شدم و با اطمینان و آرامش و کلام نرم با افرادی که درخواست طلب خود را داشتند برخورد می کردم.
با اینکه هیچ پولی برای پرداخت به آنها نداشتم اما با امید و ایمان به اینکه شرایط اینگونه نخواهد بود و معجزات الهی وارد زندگی من خواهد شد با آنها صحبت می کردم.
من به انجام کار صحیح و روش درست ادامه دادم تا فصل تحقق وعده های الهی فرا رسید و من شاهد وفاداری خداوند در زندگی خودم به شکل های مختلف بودم.
پرداخت شدن بدهی ها، تسویه همه اقساط بانکی، تغییر کسب و کار، اندوخته شدن پس انداز، باردار شدن همسرم، خرید خانه با همه تجهیزات نو، خریدن ماشین اسپورتیج، افزایش چند ده برابری درآمد، رشد و گسترش جهانی کسب و کار، تجربه آرامش ذهنی و قلبی، بهبود رابطه عاطفی و از همه مهمتر هدایت به روش لاغری با ذهن و یکبار برای همیشه لاغر شدن.
اینها برخی از میوه های فصل معجزات الهی در زندگی ام است که در بهترین زمان ممکن وارد زندگی ام شد و من بهترین استفاده و لذت از این نعمت ها را تجربه کردم.
خداوند شما را سرخورده نخواهد کرد اگر بر ایمان خود پایدار باشید. در قرآن نا امیدی از رحمت خداوند امری نامطلوب و از ویژگی افراد کافر بر شمرده شده است.
در قرآن منشاء ناامیدی های انسان مواجهه شدن با ناخوشیهای زندگی معرفی شده است، ناخوشیهایی که به واسطه افکار و عملکرد نادرست خودمان به آن دچار شده ایم اما به اشتباه کمان می کنیم خواست خداوند یا امتحان الهی بوده است و مورد غضب خداوند قرار گرفته ایم باعث نومیدی خود می شویم.
در آیه36 سوره روم آمده است:
و چون مردم را رحمتى بچشانیم، به آن شاد مىشوند و چون به [سزاى] آنچه دستاورد گذشته آنان است، صدمهاى به ایشان برسد، بناگاه نومید مىشوند.»
نسبت به اینکه خداوند هرگز به شما صدمه ای وارد نمی کند بلکه همواره یاور و هدایت کننده شماست باید ایمان قلبی داشته باشید. ایمانی که به سادگی و به واسطه مواجه شدن با هر شرایطی در زندگی سست و از هم گسسته نشود.
همیشه به خودتان یادآوری کنید:
چه کسی جز خداوند می تواند یاری رسان من باشد؟!
باید بپذیرید و اجازه دهید این افکار و نگرش ها در اعماق وجودتان نفوذ کند:
- من به معجزات الهی باور دارم.
- من به وفاداری خداوند ایمان دارم.
- من اطمینان دارم خداوند مرا مایوس نخواهد کرد.
- من باور دارم زمان همه امور در اختیار خداوند است.
- تحقق آرزوهایم هرچقدر که از نظر من بزرگ باشند برای خداوند هیچ چیز نیستند.
- همه خواسته ها و آرزوهای من جز بسیار ریزی از این جهان هستند.
- تحقق آرزوهای من در برابر عظمت و توانمندی خداوند هیچ چیز نیست.
اگر ما همواره به خداوند توکل کرده و به وفاداری خداوند ایمان داشته باشیم، او هم راهی جلوی پای ما قرار خواهد داد، حتی اگر شرایط طوری به نظر برسد که انگار هیچ راهی وجود ندارد.
- خداوند برای هر مساله ای در زندگی من راه حلی مناسب سراغ دارد.
- خداوند از خردمندی خود در وجود من قرار داده است تا بهترین تصمیم را برای هر مساله ای اتخاذ کنم.
- خداوند از آرامش بی نهایت خود در وجود من قرار داده است تا در برخورد با هر مساله ای آرامش داشته باشم.
شجاعت این را داشته باشید که به خداوند توکل کنید و همه چیز را به او بسپارید.
اشتیاق این را داشته باشید که به سمت خالق خود که محلی امن و آرام است باز گردید.
دست از نگرانی، اضطراب و این فکر که آیا خواسته تان محقق می شود یا خیر بردارید.
خداوند همه انسانها و همه موجودات جهان هستی و همه ستارگان و اجسام معلق در فضا را در دستان خودش نگه داشته است.
او هرگز در تحقق وعده هایش ناکام و فراموشکار نمی شود. به وفاداری خداوند ایمان داشته باشید.
تمرین:
۱- با توجه به آگاهی که از مطالعه این نوشته دریافت کردید دیدگاه خود را به اشتراک بگذارید.
۲- نگرش شما درباره درخواست کردن از خداوند چه بوده است؟ آیا خود را لایق درخواست کردن و برآورده شدن خواسته هایتان می دانید؟ در اینباره شرح دهید.
۳- مواردی که در زندگی خود یا اطرافیانتان رخ داده است و خداوند فراتر از انتظار بندگان عمل کرده و مسائل یا خواسته ها را برآورده کرده است را بنویسید.
۴- مثال هایی از وفادار بودن خداوند در زندگی خود و اطرافیانتان پیدا کرده و شرح دهید.
۵- مثال هایی در زندگی خود پیدا کنید که بعد از دریافت آگاهی های این قسمت برای شما واضح شده است که چرا به خواسته خود رسیدید درحالی که از نظر خود و دیگران محال بود و چرا به برخی آرزوها نرسیدید که رسیدن به آن تقریبا در دسترس بود.
منتظر خواندن نوشته های شما هستم
همراه همشگی شما: رضا عطارروشن
امتیاز 4.39 از 77 رای
با دیگران به اشتراک بگذارید تا امتیاز بگیرید!
نشان های دریافت شده
با سلام خدمت استاد عزیزم و دوستان گرامیم
من نمیدونستم که وفاداری ویژگی خداوند از بچگی خیلی زیاد درباره وفای به عهد شنیدم فیلم دیدم خیلی در زندگی سعی کردم اگر قولی میدم حتما بهش عمل کنم و خیلی در قرآن دیرم که خداوند به وفا به عهد اشاره کرده الان که شما نمونه هاشو گفتین دیدم که من بسیار اونها رو دیدم خوندم ولی گفتم من هیچ درکی از قرآن نداشتم در صورتیکه دوبار معنی اونو کلا خوندم خیلی نفهمیدم
اینکه این جمله رو که خوندم خیلی ایمانم به خداوند بیشتر شد کنید داده خداوند به عهد خود وفا میکند باید به وفای خداوند در برآورده کردن خواسته ها و دعاهایتان ایمان داشته باشید
من میدونستم یعنییاد گرفتم که وقتی من درخواست کنم بلافاصله خدا وند اون رو اجابت میکنه فقط زمانی نیاز هست تا اون آرزو یا درخواست من بدستم برسه و راستش خیلی ایمان به خدادند نداشتم یا بهتر بگم ندارم که خداوند خواسته های مرا اجابت میکنه یا برآورده میکنه چون چند سال که خواسته ای دارم هنوز بهش نرسیدم اما الان که گفتید خدا ند وعده کرده که به عهد خود وفا میکنه و دعا و درخواست منو اجابت میکنه داره ایمانم به خداوند بیشتر میشه دلم قرص تر میشه که نه تو اشتباه فکر میکردی تو دعا کن تو درخواست بده خداوند وعده داده که به عهد خودش وفا میکنه خواستهای مرا اجابت میکنه و بدستم میرسونه من اونو تجربه و زندگیش میکنم
خیلی زیاد میگم خدایا شکرت الکی نیست مثل اون آقاهه ای که نون میزنه تو آب میخوره میگه خدایا شکرت نیست واقعا از اعماق وجودم میگم ولی من اشتباه رفتار میکردم از خداوند انتطار نداشتم که درخواست من اجابت کنه با اینکه میدونستم مطمئن بودم که من درخواست کنم همون لحظه خداوند تاییدش میکنه خیلی هم شنیده بودم که وقتی دعا میکنید باور کنید که اون خواسته شما پشت در و درو بروش باز کنید ولی من درکش نکردم
من میدونستم که دلیل مشکلاتی که دارم ایمان نداشتن به خداست چون بارها بارها بارها از استاد عزیزم شنیده بودم ولی نمیدونستم چکار کنم که به خدا باور داشته باشم دوره خدا هرگز دیر نمیکند تهیه کردم دوره زندگی با طعم خدا رو پاس کردم درکم بهتر شد خیلی از چند سال پیشم بهتر شدم نظرم نسبت به خدای خودم تغییر کرده ولی خوب این خیلی کم هنوز اون حدی که باید بشناسم بهش ایمان داشته باشم باورش کنم
که خداوند هست همیشه با منه همیشه منو هدایت و حمایت میکنه همیشه مراقب منه اینارو خیلی گفتم اما الان متوجه شدم که هنوز خداوندم درک نکردم چون الان که این جمله رو شنیدم متوجه شدم من دعا میکنم من خیلی درخواست میدم من میدونم که وقتی درخواستی بدم بلافاصله خداوند تاییدش میکنه مهر و امضاش میکنه میفرسته تا مراحل طی کنه بدست من برسه اینجاست که دیگه اطمینان نداشتن من به خدا شروع میشه
شدم مثل اون کشاورزی که بذر میذاره علفهای هرز میبینه موقع فروش میگه اگر بنکدار میدون بذاره من اونها رو بفروشم پولی هم وارد زندگیم میشه منم دقیقا زمانی که باید به خدا اطمینان داشته باشم که خداوند وعده کرده که به عهد خودش وفا میکنه تو دعا کن تو درخواست بده ایمان داشته باش تجربش میکنی همون طور که همه اون عزیزانی ایمان به خدا داشتن و خداروشکر نعمت در زندگیشون دیدن خداروشکر
من الان درک کردم چرا من به خواسته هام نرسیدم چرا نمیرسم واقعا ایمان نداشتم چقدر تحقیق کردم که ایمان داشتن به خدا یعنی چی و…وخداروشکر میکنم اان درک کردم
اینم خیلی تجربه کردم که وقتی به مسائل و مشکلی برخورد میکنیم خود به خود دعا میکنیم یا خود به خود درخواست میدیم وقتی به یه مشکلی برمیخوریم یا به شرایطی در زندگی برخورد میکنیم سریع دعا میکنیم یا درخواست میدیم
بله وقتی مثلا ما به مشکل مالی برخورد میکنیم خود به خود درخواست پول بیشتر میدیم همیشه وقتی در خیابون هستیم یه ماشینیبه سرعت به ما نزدیک میشه سریع به خدا توکل میکنیم میگیم خدا خودت بخیر بگذرون یهو میبینی ماشینه میایسته یا از پشتت رد میشه خلاصه به ما نمیخوره
یا وقتی شرایط زندگی کسی رو میبینیم میگیم خدایا خودت براشون بساز
منم خیلی شنیدم که عه این خونه رو داری دیگه زشته آنقدر خونه بزرگتر میخوای یا چند تا خونه میخوای باید همینو که داری خدا رو شکر کنی کلاتو بندازی هوا چون آنقدر انسانهای بدبخت و بیچاره هستن که یه سقفی بالا سر خودشون ندارن تو چادر زندگی میکنه و…در واقع به ما گفتن که نباید خواسته زیاد داشته باشیم اما به لطف خدای مهربانم عضو سایت شدم متوجه شدم خداوند گفته من انسانهایی که درخواست زیاد میکنن دوست داره
منم زیاد درخواست دارم ولی خجالت میکشم از خدا که اطمینان بهش نداشتم که منو به خواستم میرسونه در بعصی از جنبههای زندگیم بهش ایمان داشتم ها باورش کردم ولی بعصی جاها مثل درخواست بهبود شرایط مالی نداشتم
و من از شما استاد عزیزم ممنون سپاسگزارم که این دوره رو تهیه کردید بخدا قسم میخورم باور نمیکنید که من چند وقت قبل فکر کنم آخرین فایل خدا هرگز دیر نمیکند بود که شما اشاره کردید که اگر در زندگی مشکل دارید برای اینکه خدا رو باور ندارید که میتونه اون کمبود برای شما پر کنه اولین فایلم گفته شد من به اطمینان رسیدم که تمام مشکلات من برای عدم شناخت خدا وند همون جا درخواست دادم خدایا من چطور میتونم تو رو بهتر بشناسم باورت کنم ایمان بهت داشته باشم که آنقدر مشکل نداشته باشم
چند وقت تو این فکر بودم میگفتم دوباره از دوره زندگی با طعم خدا شروع کنم بعد گفتم ای کاش استاد یه دورهای بسازن که فقط درباره خدا صحبت کنن که من بتونم بهتر بشناسم حاضر بودم تهیه اش کنم اینم گفتم که اگر قرار تهیه کنم طوری باشه که منم بتونم استفاده کنم که هدایت شدم به این دوره
منم خواسته های بسیاری دارم اینکه میخوام سلامتی و تناسب اندام ایدهالم تجربه کنم
من میخوام پولدار بودن ثروتمند بودن میلیادر بودن تجربه و زندگی کنم
من میخوام شاد زیستن رو زندگی کنم
من میخوام خداوندم بهتر بشناسم درکش کنم باورش کنم بهش واقعا ایمان بیارم
من میخوام شفا رو در زندگیم تجربه کنم شفایی که بدون خوردن قرص دارو باشه شفا الهی تجربه کنم
من میخوام زندگی بهتر رو تجربه کنم میخوام لدت بردن از زندگی رو تجربه کنم میخوام شرایط بهتر رو تجربه کنم از این شرایط خارج بشم من آرزوهای بسیاری دیگه هم دارم
من اینو متوجه شدم که خداوند براش فرقی نمیکنه که من چه خواسته و آرزویی دارم آیا این خواسته به نفع منه یا به ضرر من بد یا خوبه تفاوتی نمیکنه این از نظر ما انسانها به این شکل تفکیک شده از نطر خداوند هیچ فرقی نمیکنه که تو چه آرزویی داری اون طبق احساسی که براش میفرستی به تو پاسخ میده فرقی نمیکنه احساس الانت خوبه یا بد خدا خوب و بد نمیشناسه احساس منو میشه در هر صورت به من پاسخ میده من اینم یاد گرفته بودم ولی من این قسمت پاسخ دادن خداوند که مشکل داشتم باور نداشتم پاسخ بده خدایا ممنو ببخش که من از تو انتطار پاسخ دادن نداشتم
من خیلی شنیدم که خدا گفته مگه بیماری تو چقدر بزرگه که نمیتونی در من ببینی که پن تو رو شفا میدم من اینو باور کردم شفا هم گرفتم ولی خیلی درکش نکردم در صورتی که خیلی شنیدم که من توانایی انجام هر کاری دارم من قادر مطلق هستم من بر هر کاری توانا هستم پس چرا تو در من نمیبینی که من بتونم مشکل تو رو حل کنم اینا رو خوب یاد گرفتم اما خوب درک نکردم الان دارم درکش میکنم
منم وقتی اولین بار شنیدم که گفتید آرزوهاتو نو بنویسید کلی آرزو برای خودم نوشتم اما این دفعه خیلی ننوشتم گفتم بذار اینا رو تجربه کردم بعدا درخواستهای بیشتری میکنم تازه دارم درک کردن خدا رو یاد میگیرم که خداوند هر رویایی که تو در سر داری میخوای بهش برسی خداوند هزاران هزار برابر اونو برای تو در نطر گرفته خدا ند وفای به عهد میکنه وعده داده که من درخواست درخواست کننده رو اجابت میکنم تازه داره نو ر ایمان در من ایجاد میشه من دارم کم کم خدای پاسخ دهنده رو باور میکنم من این تغییر بزرگم مدیون شما استاد عزیزم هستم بینهایت به توان هزار سپاسگزارم
منم تازه درک کردم درخواست کردن پاسخ دادن خداوند وعده خداوند که خداوند هر درخواستی من داشته باشم اجابت میکنه پاسخ میده تصمیم گرفتم یکبار دیگه با شور و اشتیاق برآورده شدن خواستههام با شور اشتیاقی که خداوند به وعده خود وفا میکنه درخواست بدم یک بار دیگه درخواستهام بنویسم
من خدایا شکرت میکنم که تو رو دارم میشناسم و این دفعه با تمام دفعات قبلی فرق داره درخواست زیاد دادم اما الان شوق و اشتیاق فراوانی در من ایجاد شده مطمئنم که من درخواست کنم تو اجابت میکنی پاسخ میدی پس یکبار دیگه خواستم میگم
خدایا من میخوام سلامتی کل جسمم و تناسب اندام ایدهالم که وزن ۵۰ کیلو سایز ۳۶ قد ۱۶۵ هست تجربه و زندگی کنم امین من مطمئنم که تو درخواست منو تایید و اجابت کردی و من بزودی اونو تجربه و زندگی میکنم خدایا شکرت خدایا ممنونم خدایا سپاسگزارم
خدایا من میخوام پولدار شدن ثروتمند شدن میلیادر شدن در زندگیم تجربه و زندگی کنم تا بتونم بهتر و راحتر زندگی کنم از زندگیم نهایت لذت ببرم سپاسگزار خداوندم باشم خدایا من مطمئنم که تو این خواسته منو تایید واجبات کردی من هر روز منتطر پاسخ تو هستم که این خواستم زندگی کنم خدایا شکرت خدایا ممنون و سپاسگزارم
خدایا من میدونم که هر خواسته دیگه هم داشته باشم تو تایید و اجابت میکنی اما میخوام این دوخواسته که خیلی مهم هستند برام تجربه و زندگی کنم بعدا دوباره درخواست میدم خدایا شکرت
من خداروشکر میکنم که شما استاد عزیزم هم به خواستهای خودتون رسیدید هم فراتر از اونو تجربه کردید حق شما شما لایق بهترینها هستید
اینم بگم منم برآورده شدن خواستهام حق خودم میدونم و خودم خیلی لایق و شایسته خواسته هام میدونم
من هیچ وقت هر چند که خیلی نیازمند هم بودم اما هیچ وقت از کسی انتظار نداشتم که کسی به من کمک کند تا نیازم رو برطرف کنم بجز همسرم و فرزندانم اونم از فرزندانم از لحاظ مالی نه از اینکه در امور خانه به من کمک کنن من قبلا هم گفتم هیچ وقت حتی به پدرو مادرم نگفتم من چی کم دارم هر وقت گفتن به دروغ قسم خوردم که دارم نگرفتم مگر اینکه خودشون میدیدن اونوقت به بهانه این قند کوپنی این روغن کوپنی سهم خودته آوردم قبول میکردم
بله میپذیرم که ممکن است تحقق آرزوهای ما زمانبر باشد اما خداوند وعده کرده که ممکن است در چند ساعت چند روز یا چند هفته یا ماه آرزوی ما تحقق یافته شود من میخوام که خداوند آرزوهای مرا در طی چند ساعت یا چند روز تحقق بخشد و اینم قبول دارم که ممکن منفی نگر ما افکاری در دهن ما ایجاد کنه اما پن یاد گرفتم دیگه باور کردم که خداوند هر آرزویی که من دارم خداوند هزاران هزار برابر دوست داره من تجربش کنم اینم باور کردم که خداوند وعده داده به وفای به عهد خود ش عمل میکنه پس من ایمانم و اطمینان به خداوند بیشتر شده مطمئنم که آرزوهای من برآورده میشه
مشکل من اینکه من اینم یاد گرفتم که اگر چیزی نمیبینم دلیل بر این نیست که خدا آرزو منو فراموش کرده من میدونم که در این زمان که از تایید شدن آرزو تا بدست من رسیدن خدا داره همزمانیهایی رو برای من درست میکنه تا راحتر و زودتر آرزوم بدستم برسه
منم وقتی از خداوند خواستم که به منو پولدار ثروتمند میلیادر کنه هیچ فکری هیچ راهی هیچ ایدهای براش ندارم که چطور میتونم پولدار بشم اما دیگه مطمئنم که خداوند خودش میونه باید چطور منو پولدار کنه چون قدرت دست خداوند توپ انداختم تو زمین خدا من درخواست کردم ایمانم دارم که خداوند آرزو منو برآورده میکنه الان من فقط منتظر تحقق آرزوهایم میشینم بقیه اش با خود خداست خودش میدونه چکار کنه که من با صدای بلند فریاد بزنم کی فکرشو میکرد که یه روزی من پولدار بشم خدایا من منتطر اون روزم
بله ناخوشی ها بواسطه اعمال خودمان است خداوند در قرآن فرموده که هر آنچه از طرف من به شما رسد خیر و خوبیست پس هر اتفاق خوب هر چیز خوش آیند هر چیز خوب که وارد زندگی ما میشه از طرف خدا ند است و
فرموده هر چه بدی رسد همه از آن توست پس هر اتفاق بدی که در زندگی تجربه میکنیم از جانب خود ماست که فکر بد داشتیم فرکانس بد فرستادیم اتفاق بد تجربه کردیم پس این از طرف خداوند نیست امتحان الهی هم نیست خواست خداوندم نیست خدا ما رو دوست نداره اینا هم نیست فقط خودمون هستیم باعث شرایط و اتفاقات بد در زندگیمون میشیم
خداوند برای هر مسئله ای در زندگی من راه حلی سراغ دارد خداوند خودش گفته که من از زیر سنگم شده برای تو کار پیدا میکنم پس میدانم مطمئنم ایمان دارم که خداوند قادر و تواناست برهر کاری خودش گفته من میتونم هر مشکلی حل کنم پس شک و تردید نداریم دیگه
من یه دورهای از زندگیم چقدر تلاش میکردم که خونم بفروشم از جاریم جدا بشم برم یه جای دیگه زندگی کنم من تا تهران هم برای خونم آگهی دادم اما نشد که نشد یه روز همسایه ما که مستجر جاریم بود اومد گفت خونتو میخوام امشب خونه رو به او فروختم دقیقا فردا شب خونه جدید خریدم این فراتر از انتظار من بود
اینکه من دختر اولم در سن دوسالگی بیمار شدید طوریکه در ماه سه بار بردم دکتر فایده نداشت خوب نشد یه روز یکی به همسرم گفت ببر فلان دکتر تهران نزدیک تهران کلیک صادقیه من بردم اون زمان ۲۹ سال پیش ایشون یه دکتر پیری بودن اما با یه نسخه دخترم شفا پیدا کرد چند روزه که آمپول زد سریع خوب شد
اینکه دختر من رشته گرافیک انتخاب کرد غافل از اینکه اصلا نقاشی و طراحی بلد نیست و کلی مشکل ایجاد شد هر جا میرفتم با در بسته مواجه میشدم میگفتن نمیشه سایت بسته شده منم پول نداشتم دوربین و لب تاپ بخرم ناچار تصمیم گرفتم تغییر رشته بده در همین حین فردی پیدا شد درستکه فامیل بود ولی پیدا شد کار دختر منو درست کرد که از آموزش پرورش زنگ زدن گفتن فلانی میاد ثبت نامش کنید بخدا طوری که میدیم ناظم اینا تو کف این مونده بودن چون قبلش چقدر رفتم پیش اونها التماس کردم قبول نکردن
اینکه خودم بیماری گرفتم که دکتر جوابم کرد اما فراتر از انتژارم نتیجه دیدم الان سالم و سلامت خوشحال در خدمت شما هستم منظورم اینکه اون بیماری کلا در من ریشه کن شد طوریکه دکتر گفت برو خوش باش هر طوری که میخوای زندگی کن از نظر علم پزشکی من یه جورایی مرده بودم اما از نظر علم خدا شفا هم هست من الان زنده هستم خدایا شکرت
اینکه پدرم از روی درخت افتاد بماند مشکلاتش عمل کردنش متوجه شدن فقط ۶ درصد کلیه ایشون کار میکنه الان ۴ الی ۵ سال میگذره به لطف خدای مهربانم زنده هستند و هیچ کس امیدی نداشت همه منتظر بودن بهشتی بشه این فراتر از انتظار ما بود دکتر هم باورش نمیشد میگفت معجزه شده باور نداشتن کسی با ۶ درصد کلیه زنده بمونه
من هنوز خیلی وفادار بودن خدا رو درک نکردم بتونم مثال بزنم
نشان های دریافت شده
با عرض سلام خدمت استاد عزیزم و دوستان گرامیم
واقعا همین طور من که اینجوری هستم کلی آرزو دارم دعا میکنم پراکنده آرزوهام تکرار میکنم میدونم که خدا میتونه برآورده کنه اما اطمینان به خدا ندارم و شک و تردید دارم آیا خدا آرزو منو برآورده میکنه پس چرا انقدر طول میکشه و این شرک ورزیدن به خداست
من همین الان نگاهم با نگاه خداوند جایگزین میکنم بنده خوب من به من ایمان داشته باش من بارها در قرآن اشاره کردم که من دعای دعا کننده را اجابت میکنم پس چرا به من ایمان نداری صبر کن من دارم برای تو بهترین همزما نیها رو در نظر میگیرم تا تو به بهترین سادهترین لذت بخش ترین شکل ممکن خواسته تو تجربه کنه خدایا شکرت
واقعا خداوند ۱۵۱ بار در قرآن گفته به من که من به عهد خود وفا میکنم عهد خداوند به من چی بوده که من درخواست کنم هر چیزی که دوست دارم در زندگی داشته باشم فکر میکنم اون چیز باعث آرامش لذت من میشه و رو من هدیه میکنه اونوقت من به این خدا بزرگ و مهربان و دوست داشتنی ایمان ندارم به ظاهر دارم ولی شک و تردید دارم آیا من به آرزو میرسم آیا من فلان آرزوم تجربه میکنم نکنه من بمیرم آرزو به دل بمونم این نشون میده من به خد ا ایمان ندارم
و من میخوام با تکرار این دوره ایمانم به خدا قویتر کنم خدایا کمکم کن
بله به ما گفتن نباید خواسته زیاد داشته باشی بد خوب نیست انسان باید قانع باشه خداروشکر شوهرت میره سر کار یه لقمه نون در میاره براتون میاره با خیال راحت میخورید و خداروشکر نمیکنید
و من درک کردم که من تقریبا هر لحظه در حال ارسال درخواست هستم الان یکم حالم خوب نبود سریع قرصم خوردم گفتم خدایا من شفا الهی میخوام میخو ام این سرگیجه کلا از زندگی من بره بیرون منو فراموش کنه
میرم خیابون یه مثلا مرغ بریان میبینم میگم خدایا من دوست دارم اینو تجربه کنم چه بوی خوبی داره مثلا میگم درخواست دیگه یا میگم کاش یکی کمکم کرد ظرفا رو میشست یا میگم کاش همسرم پول میداد فلان چیز میخریدم
استاد دیروز رفتم بازار دو تا گلدون حسن یوسف خریدم که هر گلدان چند مدل داشت و خیلی لدت بردم خداروشکر کردم گفتم من عاشق حسن یوسف شدم این گل هم انواع مختلف داره خدایا شکرت
درخواست دیگه یهویی ایجاد میشه رفتم بازار قصد خرید گل نداشتم دیرم خیلی شیفته اون گل شدم همسرم اولش غر میزد بعدا خریدم گفت چه اشکالی داره وقتی با ۶۰ تومن آنقدر خوشحال میشی خوب بخر قبلا غر میزد میگفت چرا پولتو حیف میکنم بابت این چیزا میدی منم تازه میخرم قبلا نمیخریدم
من هم برای اولین بار درخواست میدادم همین طور بودم انگار همین یکبار میتونم از خدا درخواست کنم کلی آرزو تعیین کردم برای خودم تنها و یه مقدار هم برای خانوادهام خواستم
ولی دیگه ورک کردم خداوند در وجودم دارم هر وقت بخوام درخواست میدم الانم درک کردم خداوند همیشه به خواستهای من پاسخ و ایمانم قویتر شده دیگه شک و تردید کم کم از بین میره من آرزوهام تجربه میکنم
منم کلی آرزو دارم سلامتی کل جسمم میخوام
تناسب اندام ایدهالم میخوام دیگه باور دارم میتونم تجربه اش کنم
حال خوب احساس خوب آرامش الهی میخوام
یه شغل میخوام ازش درآمد کسب کنم
میخوام روابط خوبی با اطرافیانم داشته باشم
میخوام در دنیای آرزوهام زندگی کنم و خیلی آرزو دیگه
منم اینو درک کردم که برآورده شدن خواسته من حتما توسط خداوند انجام میشه اما یه زمانی نیاز داره و من باید اون زمان ایمانم به خدا از دست ندم ادامه بدم و تجربه اش میکنم خدایا شکرت
من وقتی منفی نگر میشم میگم ای بابا ۴ سال در این سایتم هنوز اولین خواستم تجربه نکردم خودم میدونم علتش اینکه من به خدا ایمان ندارم و شک دارم وگرنه مسیرم درسته همه چیز درسته فقط ایمان منه که سست شده خدایا منو ببخش
و هر وقت منفی نگر شدم فورا نگاه خداوند جایگزین نگاه خداوند میکنم اینجوری خیالم راحتر میشه اطمینان به خدا بیشتر خدایا شکرت
منم عقیده دارم جز خداوند کسی نمیتونه به من کمک کنه و میدونم اگر منفی نگر میشه بخاطر افکاری بدی در سر دارم که باعث عجله کردن من میشه
من برداشتم از موضوع درخواست کردن اینکه من اومدم تو این دنیا که درخواست کنم پاسخ دریافت کنم من و خداوند آفریده تا بوسیله من تجربه کردن لمس کنه پس من طبیعی هر چیزی ببینم خوشم بیاد درخواستش و به خداوند بدم یا هر چیزی نیاز دارم درخواستش به خداوند بدم باید اینجوری باشه وگرنه من باید چکار کنم
خود من وقتی عضو سایت شدم انتظار داشتم شفا الهی تجربه کنم اما خداوند خیلی فراتر از انتظار من عمل کرده و من در خیلی از جنبهای زندگیم مخصوصا ذهنی تغییرات عظیم و باور نکردنی تجربه کردم خدایا شکرت
در زندگی اطرافیانم خیلی نمیدونم ولی حتما که اینجوری بوده خداوند فراتر از انتظارش عمل کرده مثلا پدرم یکی از باهاشون فروخت تا یه خونه شهرستان بسازه یه سویت ۵۰ متری اما حتما یه ایدهای دریافت کرده یا کسی بهش پیشنهادی داده که خوبه یه اتاق طبقه اول بزنی که انباری باشه براتون تو که داری میسازی دو طبقه اش کن درست که فقط طبقه بلا رو ساخته و نشسته ولی حتما ایدهای بوده این تصمیم گرفته پس خداوند خیلی فراتر از انتطار پدرم رفتار کرده
یا خواهرم اونم یه خونه در شهرستان ساخت اون تصمیم داشت قسمت بالایی باغ درختهایی ببره توتستان بوده خونه بسازه بقیه باغ دست نخورده باقی بمونه و ایشون هم حتما ایدهای دریافت کرده که وسط باغ خونه ساخته دور تا دور اون باغ و سرسبز و زیبا پس خداوند برای خواهرم فراتر از انتطارش رفتار کرده
ایشون یک طبقه ساخته اما طوری اقدام کرده که هر زمان دوست داشته باشه بتونه طبقه دوم و سوم هم بزنه پس اینها همش فراتر از انتطار بوده
به نظر من خداوند در تمام مراحل زندگی ما فراتر از انتطار ما خیلی عمل میکنه ما متوجه نمیشیم و الان تازه درک کردم خدایا شکرت برای همیشه که برای من هم فراتر از انتطار عمل کردی و خواهی کرد خدایا شکرت
من به آرزوهام نرسیدم چون ایمان دارم تنها دلیلش ایمان نداشتن به خداوند و شک و تردید داشتن به خدا بوده که آیا خداوند این آرزو منو برآورده میکنه یا نه
من در یک قدمی خونه محمد شهر کرج بودم رفتیم خونه رو دیدیم پسندیدم قرار شد بخریم و یهو دوره مت تموم شد من گفتم عه حالا که دوره من تموم شد پس دیگه ما نمیتونیم این خونه رو بخریم و دیگه هر کس اومد خونه رو ببینه میپسندید ولی پول نداشت یا یه دلیلی داشت که نخرید
و واقعا از نظر دیگران محال ممکن بود آخه چحوری شما سک ریال هم پس انداز ندارین حالا گیرم خونه رو خریدین هزینهاش چکار میکنید خداوند به عهد خود وفا کرده بود از قبل برای من اما من باورش نکرده بود م اینجوری شده که آرزو اون خونه برای من باقی ماند خونهای بود عالی پنجره پی وی سی حال بزرگ پذیرایی بزرگ کابیت ام دی اف تو محمد شهر کرج ۱۰۵ متری من ایمانم سست شد طبعا هیچی به من داده نمیشه بایدم اینجوری باشه
یا قبلا گفتم به من یه ایده داده شد که برو در خیابان ۷ تیر کرج خونه های ۳ اتاق خوابه ۱۲۰ متری ببین من نون هیچ پولی نداشتم اون زمان سه و نیم میلیارد خیلی پول بود الانشم برای من هست رفتیم با همسرم که خونه رو ببینیم قرار شد شنبه بریم صاحب خونه یا مستعجر باشه
همسرم براش و حتی برای خودم دخترم امری محال ممکن بود که چطور با هیچی میخوای خونه بخری من وانمود کردم با املاکی گفتم قرار پولی بدستم برسه میخوام با خواهرم خونه بخریم به من گفتن برو بگرد پیدا کن همسرم من حتما دخترم شرایط منو داشتن که من قلبم میلرزید برای دروغی که گفته بودم و باور نکردیم نشد بریم ببینیم