آرزو کردن همان قدرت خلق کردن است که از سوی خداوند برای انسان قرار داده شده است تا به واسطه آن زندگی خود را به هر شکلی دوست دارید تجربه کنید.
۳۵ سال از عمرم را صرف حل مشکلات کردم و همیشه وقتی مساله ای را حل و فصل می کردم منتظر بودم تا با موضوع بعدی مواجه شوم.
و هر بار که مشکلی پیش می آمد گله و شکایت از روزگار می کردم و دیگران را مقصر زندگی و شرایط آن روز خودم می دانستم.
خشم و عصبانیت از ناتوانی سراسر وجودم را گرفته بود و مرا به انسانی پرخاشگر و ناسازگار تبدیل کرده بود.
به لطف خدا از زمانی که با قانون جذق و قدرت ذهن آشنا شدم قدم در مسیر متفاونی گذاشتم و به مرور با خدای متفاوتی آشنا شدم.
نه اینکه خدای من تغییر کرده بود، بلکه نگاه من و انتظار من از خدای خودم تغییر کرده بود.
قبلا تصورم این بود که خداوند هموراه مرا با سختی ها و مشکلات امتحان می کند و پاداش حل و فصل کردن آن مشکلات در روز قیامت محاسبه و به من داده خواهد شد.
اما نگاه جدیدم این بود که من هموراه میتوانم خداوند را امتحان کنم و بیشتر به قدرت او پی ببرم.
شاید در ذهن شما سوال ایجاد شده باشد که:
- چگونه می توان خداوند را امتحان کرد؟
- مگر می شود خدا را مورد امتحان قرار داد؟
و پاسخ صحیح این است: بله می شود
با آرزو کردن و رسیدن به آرزوها
هرچقدر شما آرزوهای بیشتری داشته باشید در واقع خدا را بیشتر امتحان کرده اید و از آنجایی که خداوند در قرآن فرموده است “بخوانید مرا تا اجابت کنم شما را” از همه امتحانات بشتری که آرزوهای بندهها هستند سربلند و موفق بیرون می آید و همه خواسته های بندگان را اجابت میکند.
به اندازهای که شما آرزوهای خود را تجربه میکنید، به قدرت خداوند پیبرده و صفات خداوند را تحربه میکنید.
اگر در زندگی آرزویی ندارید به این دلیل است که نگاه شما به خداوند و توانایی هایش اشتباه است و باید اصلاح شود.
اگر در زندگی آرزوهایی دارید اما به آنها نمیرسید به دلیل موانع ذهنی است که مانع تجربه کردن آرزوهای شما میشود و باید آن موانع برداشته شود.
هرچه بیشتر در زندگی به توانایی شناخت موانع ذهنی و برطرف کردن آنها دست پیدا کنیم فرصت تجربه کردن آرزوهای بیشتری را در طول عمر خود خواهیم داشت و البته فاصله بین آرزو کردن و تجربه کردن آن کمتر خواهد شد.
تا جایی که به یک چشم بر هم زدن می توانیم آرزوها و خواسته های خود از خداوند را تجربه کنیم.
به لطف خدا از زمانی که در مسیر تغییر کردن قرار گرفتم به این نکته پی بردم که اساس همه مشکلات و کمبودهای من در زندگی عدم شناخت و درک صحیح از خداوند است.
- اگر چاق هستم از بی ایمانی است.
- اگر مشکل مالی دارم از بی ایمانی است.
- اگر روابط خوبی با همسر و فرزندانم ندارم از بی ایمانی است.
- اگر بیمار هستم از بی ایمانی است.
و هر اگری در زندگی من وجود دارد به خاطر بی ایمانی من نسبت به خداوند است.
لازم به ذکر است منظور از ایمان، انجام واجبات و مستحبات نیست بلکه شناحت صحیح از خداوند است.
نتیجه ایمان باید توکل باشد و نتیجه توکل احساس آرامش و اطمینان است.
با شناخت صحیح از خداوند شما میتوانید به احساس آرامش و اطمینان نسبت به خداوند برسید و طعم خوش توکل را تجربه خواهید کرد.
و نتیجه توکل داشتن به خداوند، ایمان به رب می باشد.
چگونگی ایجاد تغییر نگاه نسبت به خداوند را در دوره رایگان “زندگی با طعم خدا” با علاقمندان به اشتراک گذاشته ام و نحوه تغییر نگاه و ایجاد تعریف و باور های صحیح نسبت به خداوند را طی دوره آموزش “خدا هرگز دیر نمیکند” با دوستانم به اشتراک گذاشته ام.
بی شک استفاده از این دورههای آموزشی شما را در مسیری قرار میدهد تا درک بهتری نسبت به قوانین جهان هستی داشته باشید و نگاه و انتظار شما نسبت به خداوند تغییر خواهد کرد و در نهایت نحوه آرزو کردن شما متفاوت خواهد شد.
تجربیات مطرح شده در این دوره های آموزشی نتیجه عمل کردن به آنچیزی است که به من الهام شده است و سبب ایجاد تغییرات عالی در تمام جنبههای زندگی من شده است.
در فایل آموزشی مستند خلق کردن آرزوها درباره چگونگی شکل گیری یک آرزو (آرزو کردن)و نحوه به واقعیت پیوستن آن توضیحات مفصلی برای علاقمندان به درک قوانین جهان هستی و دریافت الهامات الهی آماده کردهام که مطمئن هستم استفاده با دقت از این محتوا به دوستانم کمک خواهد کرد به شکل بهتری در مسیر تجربه آرزوهای خود قرار بگیرند.
منتظر خواندن نوشته های ارزشمند شما هستم
همراه همیشگی شما: رضا عطارروشن
امتیاز 4.06 از 72 رای
با دیگران به اشتراک بگذارید تا امتیاز بگیرید!
در گذشته همش آرزو میکردم با گریه با التماس همیشه از خداوند خونه میخواستم تا ارامش پیدا کنم تا مثل بقیه مردم تو خونه خودم باشم مسائل مشکلات دیگه ای ک باهاش ب خاطر این خونه درگیر بودم نباشم
اما نمیدونستم ک من باور ندارم ب داشتن خونه اصلا غیر ممکن میدونستم چت پول نداریم
اما الان ایمان دارم باور دارم ک خدامیتونه بده منم ک بلد نبودم یک عمر غیر ممکن میدونستم ک منم بشه ک خونه داشتهباشم اواخر اوضاع مالیم ی جوری بود ک حتی از خواستن و آرزو کردنش پیش خودم خجالت میکشیدم اما الان میدونم ک من خواهم خریدچن ب خدای خودم ایمان دارم قطعیت داره چن من از خدای خودم خواستم و ایمان ب براورده شدنش دارم
کاری ندارم ک سرمایه ندارم پول ندارم اصلا
من چن ماهه بود پیج یکیو داشتم ک یجور استکان گرون قیمتی داشت ک واقعا عاشق مدلش خاص بودنش بودم هر وقت نگاهش میکردم کیف میکردم لذت میبردم چت من علاقه خاصی ب اینجور چیزادارم
ن خواستم ک داشته باشمش ن چیزی فقط خوشم میومد حسم خوب میشد از دیدنش
دیروز اتفاقی تو استوری دیدم ب دخترم گفتم ببین چقدر خوشگلن چقدر نازن
امروز با دخترم رفتم بیرون بااینکه چن بار ب اون مغازه رفتم اون استکان هارو اونجا ندیدم مدلش عین همون بود با رنگ متفاوت ولی ارزون جنسش از ارزونها بود ولی مدل همون اصلا ی آن خشکم زد خندم گرف ب دخترمم نشون دادم دخترم گف مامان بگیر خیلی خوشگلن ولی من همون لحظه تصویر ذهنم برابر شد با اینک ول کن پول نداری
نگرفتم رفتم
ولی تو مسیر ی ندایی تو قلبم گف ببین خداهم بهت میده ولی خودتی ک ب تاخیر میندازی نمی گیری
رفتم اون استکان گرفتم وکل امروز باهاش خوش بودم
هر وقت اون استکان دیدم خودم از درون تشویق کردم ک ب اموزشهام عمل کردم از حالم لذت بردم ما
خیلی چیزهای رو میخوایم خدا میزاره جلومون ولی باز ما نمیریم سمتش من اینو خیلی تو زندگیم دیدم
جالب بود فروشنده گف همین یک دست مونده از این من جالبه ک چن روز پیشم رفتم اون مغازه ولی اونا رو ندیدم
خیلی وقتها خدا چیزیو ک دوست داریم بهمون میده تو مسیرش قرار میده فقط مونده عمل خودمون اون لحظه اخر و خیلیامون اون موقع انجامش نمیدیم براساس تصویر ذهنی یا پیشبینی های ک ازروی همون تصویرها داریم
مثل مثال استکان
یا اومدن ب سایت
من خواستم خدا هدایتم کرد اومدم سایت خواستم وعمل کردم و ادامه دادم جا نزدم درحالی ک منفی بافم صد بار بهم گف مسخرس
تو ک پول نداری دوره بخری
از رایگان کسی موفق نمیشه اینها همه تصویرهای من بودن
ولی من موندم ادامه دادم والان میبینم ک چقدر سطحم فرق کرده چقدر درکم رفته بالا
میتونستم نیام جا بزنم بسته ب عمل خودم بود خدابراورده کرده بود حاجت منو ولی اون لحظه اخر وابسته ب خودم بود ک انتخاب کنم ک بیام و فعالیت کنم یا برم
بیشتر ب نظرم خدا حاجتمون براورده میکنه و لحظه اخر وابسته میکنه ب خودمون ب تصمیم وانتخاب خودمون
من از خدا ماشین خواستم درحالی ک اصلا امکانش نبود چن اصلا نداشتیم
اما من هی ارزو کردم وخداوند عزیزم هموار کرد راهو ی نفر ب همسرم پیشنهاد داد ک قسطی برداره وقرار شد همسرم ماهی دو تومن بده
اما یکی از نزدیکترین فامیلمون گف من میدم پولشو برو بخر
و اینطور ماشین دارشدیم از هیچ
اگه همسرم اون پیشنهاد قسطی قبول نمیکرد اون فامیلمون متوجه نمیشد و نمیگفت
گاهی ما خواستن بلدیم اما لحظه موعود هنگ میکنیم چن منطقمون میادبالا و تصویر بهم نشون میده و اون لحظه لحظه ایمانه لحظه باوره ک تو اوکی بده بقیش حل میکنه خداوند
من امروز این حس این اتفاقات داشتم و متعجب از استکانها
این فایل دیدم
وانگار امروز برام معنی شد ترجمه شد
لذت بردم
ممنون استاد