0
امتیاز کاربر: 54165
سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
سن: 36 سال
فهرست گزینه های این کاربر

دیدگاه ها در دوره های آموزشی

ثبت شده در جلسه سی و هشتم (پرخوری و اشتها) از دوره اصلاح پرخوری و اشتها در مغز در تاریخ 1403/01/06

به نام خدا سلام روز ۱۶ از ۹۰ روز   صبح که بیدار شدم باید میرفتم یه جایی و وقت نداشتم چیزی بخورم البته می خواستم بدون سر و صدا برم که دخترم بیدار نشه و رفتم ،وقتی برگشتم ساعت ۱ نیمرو درست کردم و چند لقمه هم پنیر در کنار خیار...

ثبت شده در جلسه سی و هشتم (پرخوری و اشتها) از دوره اصلاح پرخوری و اشتها در مغز در تاریخ 1403/01/05

به نام خدا  سلام  روز پانزدهم از ۹۰ روز   ساعت۱۱ دوست داشتم پنیر گردو چای شیرین بخورم ولی در حد یه قاشق هم ارده عسل قاطی شده داشتم داخل یخچال ازش خوردم و راضی بودم .  ساعت ۴رفتم‌ خونه ی داداشم یه دونه موز خوردم . ساعت۵ یه استکان چای با یه دونه پشمک کوچک...

ثبت شده در جلسه سی و هشتم (پرخوری و اشتها) از دوره اصلاح پرخوری و اشتها در مغز در تاریخ 1403/01/04

به نام خدا  سلام   روز چهاردهم از ۹۰ روز  ساعت ۱۱خواستم یه چیزی بخورم ، با خودم گفتم غذا گرم کنم بهتره و از دخترم پرسیدم اونم موافق بود ،یکی دو قاشق دوست داشتم کمتر می خوردم ، باز اون عادت بد من که دلم نمی خواد دور بریزم باعث شد اون یکم...

ثبت شده در جلسه سی و هشتم (پرخوری و اشتها) از دوره اصلاح پرخوری و اشتها در مغز در تاریخ 1403/01/04

به نام خدا  سلام   روز سیزدهم  از ۹۰ روز : صبح که بیدار شدم دو تیکه سنگک با سرشیر و عسل و ۲عدد گردو خوردم و چای .در ذهنم مرور شد که برای لذت بیشتر از چای یه لقمه پنیر محلی خودمون هم بخورم تازه چون گردو هم هست میچسبه اما نخوردم و...

ثبت شده در جلسه سی و هشتم (پرخوری و اشتها) از دوره اصلاح پرخوری و اشتها در مغز در تاریخ 1403/01/02

به نام خدا  سلام استاد عزیز و دوستان هم مسیر     روز دوازدهم از ۹۰روز  دیشب دیر خوابیدیم خونه ی مامانم بودیم ،صبح وقتی بیدار شدم ساعت ۱۰ خواستم چای درست کنم اما بیشتر میل داشتم برنجی که تو یخچاله با یکم خورشت بخورم و به اولویت اولم عمل کردم و چای درست نکردم...

ثبت شده در جلسه سی و هشتم (پرخوری و اشتها) از دوره اصلاح پرخوری و اشتها در مغز در تاریخ 1403/01/01

 به نام خدا  سلام استاد عزیز و دوستان هم مسیر   روز یازدهم از ۹۰ روزسحری سنگک دو تکه ارده و عسل و دو عدد گردو بعد چای و راضی بودم .موقع افطار خونه ی مامانم بودم و با اینکه مامانم گفت اگر می خوای چای درست کن اما گفتم نه چند وقته...

ثبت شده در جلسه سی و هشتم (پرخوری و اشتها) از دوره اصلاح پرخوری و اشتها در مغز در تاریخ 1402/12/29

به نام پروردگار یکتا  سلام استاد عزیز و دوستان هم مسیر    روز دهم از ۹۰ روز  سحری سنگک دو تیکه ی کوچک همراه کره و عسل ،یک عدد گردو و چای راضی بودم .   ساعت ۶:۴۰ افطار خونه ی مادر شوهرم بودیم گفت دوست داری چای درست کن اول چای و خرما بخوریم ،گفتم...

ثبت شده در جلسه سی و هشتم (پرخوری و اشتها) از دوره اصلاح پرخوری و اشتها در مغز در تاریخ 1402/12/28

به نام خدا  سلام استاد عزیز و دوستان هم مسیر   روز نهم از ۹۰روزسحری که بیدار شدم همش حرف میزدم و خیلی آروم یه تیکه سنگک خوردم با پنیر و کره و گردو ،اما خواستم دومی رو بخورم که گرم کرده بودم ، اذان گفت و نتونستم بخورم و راضی بودم :))   ساعت...

ثبت شده در جلسه سی و هشتم (پرخوری و اشتها) از دوره اصلاح پرخوری و اشتها در مغز در تاریخ 1402/12/27

سلام استاد عزیزم  سپاسگذارم که نظرتون رو گفتید در مورد رفتار غذایی ام ،خوشحال شدم از اینکه گفتید بهترین طریق مدیریت افکار و رفتارهای روزانه ست .من شگفتی ساز خواهم شد :) ممنونم…در پناه خداوند باشید .

ثبت شده در جلسه سی و هشتم (پرخوری و اشتها) از دوره اصلاح پرخوری و اشتها در مغز در تاریخ 1402/12/27

به نام خدا  سلام استاد عزیز و دوستان هم مسیر  روز هشتم از ۹۰ روز :   متوجه یه چیزی شدم که بسیار جالب بود ، رمضان امسال بسیار متفاوته برای من، با رمضان های گذشته ،اولا هیچ برنامه ی خاصی ندارم برای اولین چیزی که می خوریم موقع افطار ، ما میگیم شکوندن...