آغاز سال جدید و نو شدن زندگی بهانه مناسبی برای دعا و آرزو کردن است. دعاها و آرزوهایی که هر ساله انسان های زیادی در شروع سال جدید با خود زمزمه می کنند اما در پایان سال خبری از تحقق آنها نیست.
چرا بسیاری از دعاها و آرزوهای لحظه تحویل سال تا ۳۶۵ روز پس از آن همچنان برآورده نشده است؟!
دعای هر سال من
شنیده بودم دعاهای تحویل سال را خداوند برآورده می کند. هر سال موقع تحویل سال همزمان با پدرم که چند دقیقه قرآن می خواند و سپس دعای تحویل سال را زمزمه می کرد من هم برای خودم دعا می کردم.
اولین دعای من این بود که امسال لاغر شوم. البته که مطمئن بودم بعد از ایام تعطیلات چاق تر خواهم شد ولی این آرزو برای ادامه سال جدید بود. آرزویی که هر سال از خداوند طلب می کردم اما هرگز برآورده نشد.
دومین آرزوی من پول دار شدن بود و بعد از آن، مشهوری شدن بود.
اینها آرزوهای لحظات تحویل سال بود اما به محض شروع شدن دورهمی ها خبری از امید و اشتیاق تحقق خواسته ها نبود و همه حرف ها در مورد مسائل و مشکلات روزمره بود.
سالی که نکوست از بهارش پیداست
سال به سال دریغ به پارسال
تفاوت عملکرد چند ساله من و البته اکثر انسانها در شروع سال جدید یا در لحظات اولیه دید و بازدید های نوروزی با چند دقیقه بعد آن این است که من و احتمالا اکثر انسانها عقیده داشتیم که تغییرات سال جدید باید منجر به تغییر شرایط زندگی ما شود درحالی که با توجه به شرایط شروع سال جدید و روند مسائل مختلف نشانی از بهبود اوضاع و بنابراین بهبود شرایط زندگی دیده نمی شد.
شاید دور از واقعیت نباشد که می گویم همه انسان ها منتظر تغییر شرایط سال جدید هستند تا بلکه زندگی آنها هم مقداری تغییر کند.
سی و چند سال از زندگی ام به این شکل گذشت و هرگز فکر نمی کردم که شرایط زندگی من تنها در صورتی که من تغییر کنم تغییر خواهد کرد.
البته که نمی دانستم من چطور یا چگونه باید تغییر کنم؟ و مهمترین دلیل اینکه نمی دانستم این بود که می دانستم و شنیده بودم که شرایط و اوضاع دنیای پیرامون تاثیر مستقیم بر شرایط زندگی ما دارد.
همیشه پدرم و اطرافیانم و بعدها خودم به دولت و مسئولین و … بد و بیراه می گفتیم که چرا شرایط زندگی مان خوب نیست و سال به سال زندگی سخت تر می شود.
هرگز تصور نمی کردم که برای تغییر شرایط زندگی، من باید تغییر کنم.
به لطف خدا در سال ۱۳۹۳ که در مسیر تغییر زندگی قرار گرفتم در ابتدا تصورم این بود که من چند ماه یا نهایتا یکی دو سال سعی می کنم قوانین و نحوه تغییر زندگی را یاد بگیرم و سپس زندگی من گلستان می شود و به این امید حرکت در مسیر یادگیری و تغییر زندگی را شروع کردم.
شاید اگر روز اول به من گفته می شد که برای تغییر کردن باید همیشه در حال بهبود و تغییر کردن باشی هرگز تصمیم به تغییر کردن نمی گرفتم چون در آن زمان عقیده داشتم برای موفق شدن باید مدرک و پول و پارتی و کلی عوامل دیگر داشته باشی که من هیچکدام را نداشتم.
در زمان آشنایی با قانون جذب تصور من این بود که راهی پیدا کرده ام که با یادگیری آن می توانم بر همه عواملی که مانع موفقیت من هستند غلبه کنم و نهایتا با یکی دو سال یادگیری و تمرین کردن به این مهم دست پیدا می کنم.
با این درک سطحی و خیال خوش قدم در مسیر تغییر کردن گذاشتم و امروز در شروع سال ۱۴۰۳ درک و نگرش من درباره موفقیت و تغییر کردن به کلی تغییر کرده است و خدا رو شکر می کنم که در شروع مسیر مرا نسبت به این مسیر آگاه نکرد و مرا در خواب غفلت نگه داشت تا برای رسیدن به خوشبختی در کمترین زمان ممکن سفر خود را آغاز کنم.
و اما ادامه ماجرا ….
منتظر خواندن نوشته های شما هستم
همراه همشگی شما: رضا عطارروشن
امتیاز 4.73 از 66 رای
با دیگران به اشتراک بگذارید تا امتیاز بگیرید!
دوست نازنینم زهرا خانوم سلام
امروز در این لحظه در سایت روی گزینه حالمو خوب کن زدم و به دیدگاه شما رسیدم چقدر لذت بردم از این دیدگاه عالی چقدر خوب به خودشناسی رسیدهاید چقدر عالی تغییرات فکری و روحی خودت رو بهش آگاه هستی و اونها رو نوشتی و آگاهیشو منتشر کردی آفرین و احسنت به شما…
شما لیاقت دارید که در زندگی به بهترینها برسید رای شما دوست عزیز بهترینها رو آرزومندم