سال سلامتی و تناسب اندام خود را از همین امروز شروع کنید.
سالهای زیادی در شروع سال جدید، با خودم میگفتم سال قبل که گذشت و من لاغر نشدم اما حتما در سال آینده باید لاغر بشم.
و سال ها یکی پس از دیگری می گذشتند و من هر سال چاق تر می شدم.
این روندی است که برای بسیاری از افرادی که اضافه وزن دارند هر سال رخ می دهد و آنها علیرغم اینکه تصمیم قاطع می گیرند که لاغر شوند ولی در نهایت در سال بعد چاق تر از سال قبل هستند.
با اضافه شدن سال های زندگیم هر سال به خواسته های سال بعدم اضافه می شد، تصمیم می گرفتم آدم پولداری شوم، شغل بهتری داشته باشم، شرایط زندگی متفاوتی داشته باشم اما این خواسته ها هم مانند لاغری بودند و هر سال از سال قبل در شرایط سخت تری قرار می گرفتم.
این روند در زندگی من ادامه داشت تا سال ۱۳۹۳ که در واقع سال تولد آگاهانه من بود.
در این سال در همچین روزهایی بود که مثل سال های قبل مشغول نوشتن خواسته های و اهدافم برای سال بعد بودم که ندایی در قلبم به من گفت این همه سال تصمیم گرفتی شرایط بیرون از خودت را تغییر دهی و موفق نشدی امسال تصمیم بگیر شرایط درونی خود را تغییر دهی.
در ابتدا این ندا برایم قابل درک نبود که شرایط درونی به چه چیزی گفته می شود چون همیشه به دنبال تغییر شرایط پیرامون خودم بودم و هیچ آگاهی از شرایط درونی نداشتم.
چند روزی به این موضوع فکر میکردم و به دنبال واضح شدن شرایط درونی بودم که موضوع برایم روشن شد.
شرایط درونی منظور شخصی ترین مشکل من بود
و آن مشکل چیزی نبود جز “چاقی”
لاغر شدن برای من تصمیم ترسناکی بود.
در سال های چاق بودنم بارها تصمیم گرفته بودم لاغر شوم اما نتیجه ای کسب نکرده بودم و بارها شکست خوردن در لاغر شدن باعث شده بود که هیچ ایده یا راهکاری برای تصمیم گرفتن جهت لاغر شدن نداشته باشم.
واقعا نمی دانستم چگونه باید برای “لاغر شدن” تصمیم بگیرم یا از کجا شروع کنم.
ندای امیدبخش درونی به کار خود ادامه داد و من به مسیر لاغری با ذهن هدایت شدم و زندگی من از آن سال متحول شد.
به وضوح به خاطر دارم در سال 93 تصمیم من برای لاغر شدن فقط برای رهایی از مشکلات چاقی بود.
مشکلاتی که در سلامتی من در سن جوانی ایجاد شده بود زنگ خطری برای سال های آینده زندگی ام بود.
تصمیم من برای لاغر شدن فقط جهت بهبود شرایط جسمی و کم کردن مشکلات جسمی بود.
هیچگاه به این موضوع فکر نکرده بودم که لاغر شدن می تواند تمام جنبه های زندگی من را تحت تاثیر قرار دهد.
خوب می دانستم که چاقی چه صدمانی به من وارد کرده است اما اطلاعی از مزایای لاغر شدن نداشتم.
چاقی سبب شده بود که اعتماد به نفس من به شدت کاهش پیدا کند به طریقی که حتی از حضور در جمع های فامیلی خودداری می کردم.
چاقی شوق و اشتیاق من برای زندگی کردن را به شدت کم کرده بود.
هیچ علاقه و انگیزه ای برای خرید لباس نو نداشتم چون همیشه مجبور بودم لباس های رنگ تیزه با طرح ساده را انتخاب کنم.
چاقی سبب شده بود انتظار هیچ موفقیت و تغییری در زندگی را نداشته باشم.
سالها با چاقی زندگی کردن به خوبی برای من واضح کرده بود که چه مشکلاتی برای من ایجاد کرده است و چه موقعیت هایی را به خاطر چاق بودن از دست داده بودم اما هیچ تجربه ای درباره لاغر شدن نداشتم که بتوانم بر اساس آن تصمیم قاطع بگیرم.
به لطف خدا قدم به قدم در مسیر لاغری با ذهن هدایت شدم.
هر روز شور و اشتیاق من برای درک کردن، تمرین کردن و عمل کردن به آنچه یاد می گرفتم بیشتر می شد.
نتیجه استمرار و تکرار کردن من تغییرات احساسی بود.
احساس سبکی می کردم با اینکه تغییری در جسم خودم نمی دیدم.
تغییر احساس به قدری برای من لذت بخش بود که به تمرین کردن ادامه دادم.
به مرور تغییرات جسمی من ظاهر شد.
مقداری از سایز من کم شده بود و از گشاد شدن لباس ها متوجه این تغییر عالی شده بودم.
به مرور اطرافیانم متوجه تغییرات جسمی من می شدند و از من سوال می کردند چیکار کردی خیلی خوب داری لاغر می شی.
البته میزان لاغر شدنم از نظر خودم به اندازه ای نبود که عالی باشد ولی آنچه دیگران می دیدند این بود که من به شکل عالی لاغر شده ام.
به مرور که به اصول عملکرد ذهن مسلط شدم به این نتیجه رسیدم که آنچه دیگران درباره آن صحبت می کردند در رابطه با تغییرات جسمی من به تنهایی نبوده است بلکه بیشتر بر اساس تغییر احساس و تصاویر ذهن من بوده است.
برای اولین بار در زندگی از زبان دیگران می شنیدم که “رضا داری لاغر میشی”
شنیدن این عبارت چقدر لذت بخش بود.
شاید به این دلیل که سالها از زبان دیگران فقط شنیده بودم که “رضا چاق تر از قبل شدی، مراقب باش” حالا شنیدن اینکه دارم لاغر می شم انقدر برای من مهم و لذت بخش بود.
اشتیاق و انگیزه من بیشتر شد و سعی می کردم با تمرکز بیشتری تمرینات ذهنی برای لاغر شدن را انجام دهم.
نتایج بهتر و بهتر می شد و من برای اولین بار در زندگی احساس لاغر شدن را تجربه می کردم.
اگر رویای لاغر شدن دارید باید لاغر شدن در ذهن شما اهمیت بالایی داشته باشد.
باید یادگیری لاغر شدن اولویت اول زندگی شما باشد تا در هر شرایطی مراحل یادگیری را دنبال کنید.
این طبیعی است که بخاطر مسائل چاقی دچار احساس بد و ناتوانی در لاغر شدن شوید اما برای فردی که اولویت اول او لاغر شدن باشد اصلا طبیعی نیست در احساس بد چاقی گرفتار شود.
باید با استفاده از آموزش های لاغری سعی کنید همیشه توجه و تمرکز خود را بر لاغر شدن متمرکز کنید.
ایجاد تمرکز با تصویرسازی، عبارت تاکیدی، تجسم یا … ایجاد نخواهد شد.
تمرکز بر لاغری فقط با استفاده منظم و مستمر از آموزش های لاغری با ذهن به ایجاد می شود.
رویای لاغر شدن در سال ۱۳۹۳ در من شدت گرفت و تصمیم قاطع گرفتم که در سال ۹۴ نتایج عالی در زمینه لاغر شدن کسب کنم.
این تصمیم به قدری جدی و برای من مهم بود که با اینکه نتیجه خاصی از انجام تمرینات ذهنی برای لاغر شدن ندیده بودم اما با اعتماد به احساس درونی که از این طریق نتیجه خواهم گرفت راهم را ادامه دادم.
درک و نتیجه من از تمرکز بر تمرینات لاغری با ذهن به قدری عالی شد که بدون اینکه برنامه ای برای آموزش آن به دیگران داشته باشم در مسیر آموزش لاغری با ذهن قرار گرفتم.
اکنون شما در مسیری هستید که بارها توسط افراد مختلف طی شده است و نتیجه آن را می توانید در آلبوم شگفتی سازان مشاهده کنید.
این مسیر بارها اصلاح و بهبود پیدا کرده است. تمرینات کم اثر آن حذف شده و تمرینات سطح بالاتری جایگزین شده است.
موانع ذهنی بیشتری در ذهن افراد چاق شناسایی شده و برای عبور از آنها راهکارهای مناسب ارائه شده است.
اکنون مسیر لاغری با ذهن بسیار آسان تر از زمانی است که من تصمیم به استفاده از آن داشتم.
فاصله شما تا لاغر شدن فقط یک تصمیم قاطع و مقداری استمرار در مسیر لاغری با ذهن است.
تصمیم قاطع بگیرید و حرکت از مسیر لاغری با ذهن را شروع کنید و اندکی صبر داشته باشید تا نتایج شگفت انگیز آن را در خود مشاهده کنید.
با دیدن نتایج اشتیاق و انگیزه شما به طور خودبخودی افزایش خواهد یافت و دیگر محال است این مسیر را رها کنید.
در فایل آموزشی سال سلامتی و تناسب اندام درباره موضوع مهم لاغری و اهمیت لاغر شدن در جنبه های مختلف زندگی توضیحات مفصلی را با دوستان عزیزم به اشتراک گذاشته ام.
امیدوارم با استفاده از این آگاهی تصمیم قاطع و البته متفاوت از قبل برای برطرف کردن شخصی ترین مشکل زندگی خود بگیرید و سال جدید را سال سلامتی و تناسب اندام و البته تولد آگاهانه خود قرار دهید و سال آینده تغییرات عالی در جنبه های مختلف زندگی را تجربه کنید.
منتظر خواندن نظرات شما هستم
همراه همیشگی شما: رضا عطارروشن
امتیاز 4.45 از 60 رای
با دیگران به اشتراک بگذارید تا امتیاز بگیرید!
نشان های دریافت شده
سلام .
گام ۳۷ :
سال سلامتی و سال تناسب اندام . استاد یه سوالی ازتون داشتم . اشکالی نداره من تمریناتم رو برای باروری هم انجام بدم ؟ یعنی دلم میخوام قدم به قدم که دارم در مورد لاغری صحبت می کنم در مورد باروری هم بنویسم . چون دلم میخواد امسال سال باروری منم باشه . بیش از لاغر شدنم باروری برام اهمیت داره . دلم میخواد محتوای ذهنیم در مورد باروری رو هم تغییر بدم و ایمان دارم همونطور که قدم به قدم روی باورهای لاغری کار می کنم میشه از همین قدمها برای مادری هم استفاده کرد .
همونطور که شما تونستید با استفاده از ذهن سیگار رو ترک کنید ایمان دارم منم از این راه می تونم مادر شدن رو تجربه کنم . چون در این حدودا سه سالی که وارد سایت تناسب فکری شدم دوبار تجربه کردم حالا درسته به خاطر باورهای مربوط به بارداری و رنج بارداری که در ذهن داررم بارداری برام موفقیت آمیز نبود ولی این موضوع برام از چاقی مهمتره . همونطور که شما مهمترین مساله در زندگی براتون لاغری بود و تمام موفقیتهای بعدیتون بعد از احساس توانمند بودن برای لاغری براتون ایجاد شد و عزت نفستون بالاتر رفت من هم ایمان دارم وقتی من بتونم مادری رو تجربه کنم سایر موفقیتهام برام مثل اب خوردنه .
مادر شدن هم مثل آب خوردنه ولی نسبت به تمرین کردن احساس نیاز می کنم . احساس می کنم دوست دارم تمام این قدمها رو برای باروری برای خودم تجزیه و تحلیل کنم و در کنار لاغری مادری رو هم بتونم تجربه کنم .
شاید خوندن متنهام برای دیگران که بچه دار هستند چندان جذاب نباشه اما من برای خودم می نویسم و می دونم تمرین کردن در این سایت منو به تجربه ی مادری می رسونه . دوست دارم قدم به قدم از این چالش زندگیم عبور کنم . چون میدونم میشه . اطمینان دارم با نوشتن و با تغییر محتوای ذهنیم من خیلی راحت ایام بارداری رو تجربه خواهم کرد . خیلی دوست دارم دوره ی بارداری رو خریداری کنم ولی باید روی باورهای ثروتم هم کار کنم . فعلا نمیخوام وارد حوزه های دیگه بشم . نمیخوام گرفتار عجله بشم . فقط میخوام در همین گامها در مورد باروری هم بنویسم . امیدوارم این اجازه رو بهم بدید که دیدگاهم فقط در مورد لاغر شدن نباشه .
خب دیدگاهم رو شروع میکنم . من یک مادر متناسب هستم . مادری که فرزندش رو خیلی دوست داره . مادری که دوست داره پسرش رو در آغوش بگیره و ببوسدش و ببویدش . این مادر متناسب ایمان داره فرزندانش از خودش آگاهترن و ایمان داره اگه تا حالا باهاشون هم مدار نشده چون اونها در مداری هستند که دارن منو برای رسوندن به خودشون به مدار تکامل بالاتری میبرن . امسال برای من سال تناسب اندام سال سلامتی و سال مادری هست . من محتوای ذهنیم رو گام به گام تغییر میدم .
شاید این جملات من برای شما جای تعجب باشه . چون شما محتوای ذهنی ناباروری در ذهنتون نداشتید و شاید این پدیده براتون خیلی راحت باشه ولی من خودم و تمام کسانی که این تجربه رو داشتیم می دونیم خودمون با آگاهیهایی که به ذهن دادیم تونستیم مادر نشدن رو تجربه کنیم و البته خیلی از فرمولهای ذهن من درست شده . چون حس ایمان و اطمینان دارم اما میدونم وقتی در راه مادری استمرار داشته باشم میتونم مادر شدن رو تجربه کنم .
برای من لاغری برابر با مادر شدن هست . چون من تجربه ی لاغر شدن با ذهن رو به دست آوردم و حتی تجربه ی بارور شدن رو هم به دست آوردم ایمان دارم میتونم این راه رو با استمرار به سلامت پشت سر بزارم .
بارداری در یک زن چون ۹ ماه هست نیاز به تغییر فرمول زیادی داره . درست مثل چاقی و لاغری که یک امر مستمر هست تجربه ی مادر شدن هم یک امر مستمر هست . تجربه ی مادر شدن با تجربه ی پدر شدن متفاوته . چون نقش مادر با نقش پدر در فرزند اوری متفاوته . مادری که بارور نمیشه با پدری که بارور نمیشه فرمولهای ذهنی متفاوتی دارند پدر اگه بتونه فقط دو سه ماه روی خودش کار کنه میتونه به تجربه ی پدر شدن برسه ولی یه مادر باید حداقل یک سال روی ذهنش کار کنه تا بتونه فرایند پرورش بچه رو در ذهنش آروم آروم هضم کنه .
شاید برای دوستانی که خیلی راحت مادر شدن رو تجربه کردن خوندن صحبتهای من عجیب باشه . چون ذهن اونها درست مثل یک انسان متناسبه که از محتوای ذهنی یک فرد چاق بی خبره و شاید گفته های اون براش مسخره باشه . اما منی که ذهنم دارای فرمولها و کدها و ویروسهای نابارورکننده هست ایمان دارم از طریق کار کردن روی این کدها منم خیلی راحت میتونم به تجربه ی مادری دست پیدا کنم . امسال برای من سال مادر شدن هست . سالیه که من فرزندم رو در آغوش می گیرم . میدونم خدای وجودم دائما داره در وجودم سلولهای مولد فرزند خلق می کنه . حسم میگه من شادم . من سالمم . من سرحالم . من حالم خیلی خوبه و همه ی این فرمولهای عالی خبر از یک بارداری عالی بهم میدن . اونها نوید میدن که بارداری خیلی راحت برای تو رخ میده .
اولین مانع که در زمان باروری من اذیتم میکنه مانع خونریزی در ایام بارداریست .
این بزرگترین کدی هست که ترس از اون تجربه ی مادر شدن رو برام نگران کننده میکنه . کد دوم ترس از وایفا و تاثیر مخرب اون بر فرزندم هست که نمیزاره از ایام بارداری لذت ببرم .
کد سوم استرس هست که باز میترسم از استرس و هیجان و با خودم میگم این عوامل در من باعث آسیب رسیدن به سلولهام میشه .
کد چهارم خوردن است . محدودیت غذایی در ایام بارداری خیلی منو اذیت می کنه و حالم رو از این ایام به هم میزنه .
کد پنجم : استراحت مطلق هست . گرفتن آزادی ام برای کار کردن در زمان بارداری این ایام رو برام کسل آور می کنه . جالبه من شاید همینجوری در شرایط عادی خیلی به کار کردن علاقه ندارم ولی در ایام بارداری خیلی به کار کردن علاقمند میشم .
من این کدها رو شناسایی کردم و البته تا حد زیادی اونها رو با باورهای درست جایگزین کردم .
البته به جز مورد اول . واقعا دیدن خون در ایام بارداری منو شدیدا منزجر میکنه و همه ی فرمولسازی های منو باطل می کنه و باز مسیر سقط رو برام باز می کنه .
البته من این باور عالی رو دارم که هربار تجربه ی فرزند با دفعات قبل فرق داره و تجربیات سر هر بارداری با بارداری های دیگه متفاوته و اگه فرمولهای ذهن من تغییر کنه قطعا من بار پنج بارداری لزومی نداره تجربه های قبلی رو داشته باشم . چرا باید من در ایام بارداری خون ببینم و اگا دیدم چرا باید این خون رو برای خودم با سقط برابر کنم . خب این فرمول ذهنی منه . چون دو تا از خواهرام در گذشته این فرمول رو داشتن . ولی من اینبار میخوام تجربه ی متفاوتی داشته باشم . من فرمول ذهنیم رو تغییر میدم . من دلم نمیخواد در مورد این کدها صحبت کنم چون صحبت کردن از این کدها محتوای ذهن منو باز هم در مدار ناباروی میبره . در حالیکه من میخوام مسیر باروری رو طی کنم .
من مادر هستم پیش از اینکه مادر بشم .
من باید بتونم به جای استفاده از فرمولها و کدهای نابارور کننده از کدها و فرمولهای بارور کننده در ذهنم استفاده کنم . ایمانم رو به خدا ذهنم و جسمم زیاد اد کنم . به نیروی زایش ایمان داشته باشم و بدونم هیچ قدرتی نمیتونه جلوی باروری منو بگیره مگر خواست خودم .
آقای استاد بهرامی اطلاعات خوبی در مورد باروری در اختیار ما گذاشتند ولی من فرمولهای ذهنم زیاده احساس میکنم بیشتر باید بنویسم . بیشتر باید حال و هوای باروری رو در ذهنم حس کنم تا باورهای بارورکننده در وجودم شروع به کار کنند .
ایمان دارم خداوند بر مدار زایش و رویش جاریه . نیروی رویش الهی که میتونه بچه های منو در اول به وجود بیاره قطعا قادره تا آخر حاملگی همراه من باشه . مهم اینه من خودم رو از این نیرو جدا نکنم . درست مثل نیروی لاغری که در وجود همه ی ما هست ولی مساله اینه ما با پرداختن و توجه کردن به فرمولهای چاقی به فرمولهای چاقی اجازه ی ظهور میدیم و اینجا هم دقیقا همینه .
من وقتی خون میبینم دقیقا همین اتفاق برام میفته تمام توجهم میره سمت سقط . اصل به محض اینکه متوجه بارداری میشم توجه من میره سمت سقط و ترس . ترس اصلا نمیزاره لذت ببرم . انتظار من از خودم رها شدن از این وضعیته . در حالیکه من نباید بچه رو رها کنم من باید کدهای مخرب رو رها کنم . من باید رنج رو رها کنم . این ایام شیرینترین تجربه ی یک زن هست و من لایق چنین تجربه ای هستم .
استاد رنج ایام بارداری رو باید تبدیل به لذت بکنم . یعنی دقیقا اهرم رنج و لذت باید در ایام بارداری شروع به کار کنه . رنج بارداری برای من تبدیل میکنم به لذت از بارداری . باید بتونم از لذتهای بارداری بنویسم . از لذت بارداری که خیلیها رو دیدم تجربه کردن . یکی از لذتهای بارداری اینه تو حس می کنی غیر از خودت کسی دیگه هم در وجودت هست . تو باهاش حرف میزنی . حسش میکنی . لگد زدن بچه در شکم تجربه ایه که خیلی از خانومای باردار تجربه می کنند . یه زن باردار در لحظه به لحظه ی بارداری یه شخص دیگه غیر از خودشو به همراه داره . چشیدن این حسها خیلی شیرینه . منی که همین حالا میتونم این حس رو درک کنم پس قادرم وقتی کودکم در شکم من هست رو این حس دلچسب رو تجربه کنم . باید کانون توجهم رو مراقبت کنم درسته خیلیها میگن رها کن تا خودبخود اتفاق بیفته . آره به این رهایی خیلی نزدیک شدم . چون ابمانم به خدا و خودم بیشتر از قبله . میدون اگه به امنیت خاطر برسم قطعا تجربه ی خوبی رو از این دوران خواهم داشت . چون شاید خیلی از مادرا به خاطر نااگاهی فقط رنج این دوران رو تجربه کنند ولی من قدم به قدم دارم آگاهتر میشم و میتونم لذت این دوران رو تجربه کنم . قدم اولم هم اینه ترس از ایام رو کنار بزارم درست مثل یکی از همین قدمها اینکه فرمودید شروع لاغری از متوقف کردن چاقیست . پس شروع باروری برای من از متوقف کردن ترس از سقط هست . من باید انتظار ادامه دار بودن حاملگی رو داشته باشم . وقتی قبل از بارداری این فرمولها رو درست کرده باشم قطعا محتوای ذهنیم در ایام بارداری تغییر داده شده است و بهم کمک می کنه تا تجارب ذت بخشی رو داشته باشم .
دیدن بی بی چک مثبت
شنیدن صدای قلب نوزاد
جنسیت بچه
سالم بودن بچه در غربالگریها
تکانهای بچه در شکم و اصطلاحا لگد زدنها
بزرگ شدن شکم
رشد عالی بچه
شیر اومدن در غدد شیری
زایمان
و دیدن و لمس کردن نوزادی که ۹ ماه در شکم پروروندی و دیدن خودت در بیرون از خودت
اینها تجارب خیلی لذتبخشیه که فقط یه مادر میتونه اینها رو حس کنه .
اینها لذت باروریه . ترس از باروری رو باید رها کرد . نومیدی رو باید رها کرد . چیزهایی که باید سقط بشن اینها هستن نه بچه . بچه با خودش شادی میاره . با خودش انرژی الهی میاره . بچه رنج نیست . فرزند اوری لذت هست . فرزند پروری لذت هست ضمن اینکه تمام این کارهد خودبخود در حال انجامه و اصلا نیازی نیست من کار خاصی انجام بدم . حتی شیر دادن به بچه و تعویض جای بچه خوابوند بچه لالایی خوندن برای بچه اینا فقط تجربه است که ما برای ذت بردن بهشون علاقمند میشیم . در وجود منم مثل تمام زنهای دیگه این حس هست و لازمه ی تجربه اون فقط کنار گذاشتن فرمولهای ناباروریست . من بارور میشم . من تجربه ی باروری خوبی رو با خودم همراه می کنم . من قدرت باروری دلخواه رو دارم . این نیرو در من مثل تمام موجودات دیگه هست و ایمان نداشتن به این موضوع نوعی شرک به حساب میاد . میدونم این گفته ها اونقدر برای یه عده ممکنه شیرین باشه که با خوندنش حتی ممکنه بارور بشن . چون افکار مخالف ندارند . من اونقدر به خودم ایمان دارم که حتی میدونم اگه روانشناس باروری بشم خیلی راحت میتونم خیلی ها رو با حرفام به بارور شدن تشویق کنم . اما یک درصد از این ایمان رو اگر برای خودم به کار ببرم ایمان دارم نتایج عالی خواهم گرفت . من خودم رو از تجربه ی مادر شدن محروم کردم . چون حق هم داشتم وقتی بارداری برای من رنج بود خب مشخصه دوست نداشتم که این حالت رو تجربه کنم ولی از وقتی وارد سایت شدم و دوباره دارم روی فرمولها کار میکنم اشتیاقم برای باروری و خلق تجربه ی لدتبخشش بیشتر شده . امیدوارم که استاد اجازه بدن بازم در گامها از نیروی مادریم و شناخت فرمولهام بنویسم وبه امید خدا امسال رو برای خودم سال تناسب اندام سلامتی و مادر شدن انتخاب کنم .
خدایا سپاسگزارم که امید رو دوباره در من جاری کردی . استاد سپاسگزارم بابت فایلها و متنهای عالی . فاطمه ازت سپاسگزارم که دوباره اومدی و هدایتم کردی سمت سایت تناسب فکری .
نشان های دریافت شده
سلام بله استاد ایمیل همینه . پیامی که امتحانی برام گذاشتید رو دریافت کردم . پیام با نام خودتون برام اومد . اما پیام قبلی که فرمودید فرستادم هنوز نیومده .
نشان های دریافت شده
سلام الهامتون رو دریافت کردم . یک دنیا سپاس .
نشان های دریافت شده
سلام استاد به ایمیل مراجعه کردم ایمیلتون برام نیومده . اگر لطف بفرمایید دوباره ارسال بفرمایید ممنون میشم