سال سلامتی و تناسب اندام خود را از همین امروز شروع کنید.
سالهای زیادی در شروع سال جدید، با خودم میگفتم سال قبل که گذشت و من لاغر نشدم اما حتما در سال آینده باید لاغر بشم.
و سال ها یکی پس از دیگری می گذشتند و من هر سال چاق تر می شدم.
این روندی است که برای بسیاری از افرادی که اضافه وزن دارند هر سال رخ می دهد و آنها علیرغم اینکه تصمیم قاطع می گیرند که لاغر شوند ولی در نهایت در سال بعد چاق تر از سال قبل هستند.
با اضافه شدن سال های زندگیم هر سال به خواسته های سال بعدم اضافه می شد، تصمیم می گرفتم آدم پولداری شوم، شغل بهتری داشته باشم، شرایط زندگی متفاوتی داشته باشم اما این خواسته ها هم مانند لاغری بودند و هر سال از سال قبل در شرایط سخت تری قرار می گرفتم.
این روند در زندگی من ادامه داشت تا سال ۱۳۹۳ که در واقع سال تولد آگاهانه من بود.
در این سال در همچین روزهایی بود که مثل سال های قبل مشغول نوشتن خواسته های و اهدافم برای سال بعد بودم که ندایی در قلبم به من گفت این همه سال تصمیم گرفتی شرایط بیرون از خودت را تغییر دهی و موفق نشدی امسال تصمیم بگیر شرایط درونی خود را تغییر دهی.
در ابتدا این ندا برایم قابل درک نبود که شرایط درونی به چه چیزی گفته می شود چون همیشه به دنبال تغییر شرایط پیرامون خودم بودم و هیچ آگاهی از شرایط درونی نداشتم.
چند روزی به این موضوع فکر میکردم و به دنبال واضح شدن شرایط درونی بودم که موضوع برایم روشن شد.
شرایط درونی منظور شخصی ترین مشکل من بود
و آن مشکل چیزی نبود جز “چاقی”
لاغر شدن برای من تصمیم ترسناکی بود.
در سال های چاق بودنم بارها تصمیم گرفته بودم لاغر شوم اما نتیجه ای کسب نکرده بودم و بارها شکست خوردن در لاغر شدن باعث شده بود که هیچ ایده یا راهکاری برای تصمیم گرفتن جهت لاغر شدن نداشته باشم.
واقعا نمی دانستم چگونه باید برای “لاغر شدن” تصمیم بگیرم یا از کجا شروع کنم.
ندای امیدبخش درونی به کار خود ادامه داد و من به مسیر لاغری با ذهن هدایت شدم و زندگی من از آن سال متحول شد.
به وضوح به خاطر دارم در سال 93 تصمیم من برای لاغر شدن فقط برای رهایی از مشکلات چاقی بود.
مشکلاتی که در سلامتی من در سن جوانی ایجاد شده بود زنگ خطری برای سال های آینده زندگی ام بود.
تصمیم من برای لاغر شدن فقط جهت بهبود شرایط جسمی و کم کردن مشکلات جسمی بود.
هیچگاه به این موضوع فکر نکرده بودم که لاغر شدن می تواند تمام جنبه های زندگی من را تحت تاثیر قرار دهد.
خوب می دانستم که چاقی چه صدمانی به من وارد کرده است اما اطلاعی از مزایای لاغر شدن نداشتم.
چاقی سبب شده بود که اعتماد به نفس من به شدت کاهش پیدا کند به طریقی که حتی از حضور در جمع های فامیلی خودداری می کردم.
چاقی شوق و اشتیاق من برای زندگی کردن را به شدت کم کرده بود.
هیچ علاقه و انگیزه ای برای خرید لباس نو نداشتم چون همیشه مجبور بودم لباس های رنگ تیزه با طرح ساده را انتخاب کنم.
چاقی سبب شده بود انتظار هیچ موفقیت و تغییری در زندگی را نداشته باشم.
سالها با چاقی زندگی کردن به خوبی برای من واضح کرده بود که چه مشکلاتی برای من ایجاد کرده است و چه موقعیت هایی را به خاطر چاق بودن از دست داده بودم اما هیچ تجربه ای درباره لاغر شدن نداشتم که بتوانم بر اساس آن تصمیم قاطع بگیرم.
به لطف خدا قدم به قدم در مسیر لاغری با ذهن هدایت شدم.
هر روز شور و اشتیاق من برای درک کردن، تمرین کردن و عمل کردن به آنچه یاد می گرفتم بیشتر می شد.
نتیجه استمرار و تکرار کردن من تغییرات احساسی بود.
احساس سبکی می کردم با اینکه تغییری در جسم خودم نمی دیدم.
تغییر احساس به قدری برای من لذت بخش بود که به تمرین کردن ادامه دادم.
به مرور تغییرات جسمی من ظاهر شد.
مقداری از سایز من کم شده بود و از گشاد شدن لباس ها متوجه این تغییر عالی شده بودم.
به مرور اطرافیانم متوجه تغییرات جسمی من می شدند و از من سوال می کردند چیکار کردی خیلی خوب داری لاغر می شی.
البته میزان لاغر شدنم از نظر خودم به اندازه ای نبود که عالی باشد ولی آنچه دیگران می دیدند این بود که من به شکل عالی لاغر شده ام.
به مرور که به اصول عملکرد ذهن مسلط شدم به این نتیجه رسیدم که آنچه دیگران درباره آن صحبت می کردند در رابطه با تغییرات جسمی من به تنهایی نبوده است بلکه بیشتر بر اساس تغییر احساس و تصاویر ذهن من بوده است.
برای اولین بار در زندگی از زبان دیگران می شنیدم که “رضا داری لاغر میشی”
شنیدن این عبارت چقدر لذت بخش بود.
شاید به این دلیل که سالها از زبان دیگران فقط شنیده بودم که “رضا چاق تر از قبل شدی، مراقب باش” حالا شنیدن اینکه دارم لاغر می شم انقدر برای من مهم و لذت بخش بود.
اشتیاق و انگیزه من بیشتر شد و سعی می کردم با تمرکز بیشتری تمرینات ذهنی برای لاغر شدن را انجام دهم.
نتایج بهتر و بهتر می شد و من برای اولین بار در زندگی احساس لاغر شدن را تجربه می کردم.
اگر رویای لاغر شدن دارید باید لاغر شدن در ذهن شما اهمیت بالایی داشته باشد.
باید یادگیری لاغر شدن اولویت اول زندگی شما باشد تا در هر شرایطی مراحل یادگیری را دنبال کنید.
این طبیعی است که بخاطر مسائل چاقی دچار احساس بد و ناتوانی در لاغر شدن شوید اما برای فردی که اولویت اول او لاغر شدن باشد اصلا طبیعی نیست در احساس بد چاقی گرفتار شود.
باید با استفاده از آموزش های لاغری سعی کنید همیشه توجه و تمرکز خود را بر لاغر شدن متمرکز کنید.
ایجاد تمرکز با تصویرسازی، عبارت تاکیدی، تجسم یا … ایجاد نخواهد شد.
تمرکز بر لاغری فقط با استفاده منظم و مستمر از آموزش های لاغری با ذهن به ایجاد می شود.
رویای لاغر شدن در سال ۱۳۹۳ در من شدت گرفت و تصمیم قاطع گرفتم که در سال ۹۴ نتایج عالی در زمینه لاغر شدن کسب کنم.
این تصمیم به قدری جدی و برای من مهم بود که با اینکه نتیجه خاصی از انجام تمرینات ذهنی برای لاغر شدن ندیده بودم اما با اعتماد به احساس درونی که از این طریق نتیجه خواهم گرفت راهم را ادامه دادم.
درک و نتیجه من از تمرکز بر تمرینات لاغری با ذهن به قدری عالی شد که بدون اینکه برنامه ای برای آموزش آن به دیگران داشته باشم در مسیر آموزش لاغری با ذهن قرار گرفتم.
اکنون شما در مسیری هستید که بارها توسط افراد مختلف طی شده است و نتیجه آن را می توانید در آلبوم شگفتی سازان مشاهده کنید.
این مسیر بارها اصلاح و بهبود پیدا کرده است. تمرینات کم اثر آن حذف شده و تمرینات سطح بالاتری جایگزین شده است.
موانع ذهنی بیشتری در ذهن افراد چاق شناسایی شده و برای عبور از آنها راهکارهای مناسب ارائه شده است.
اکنون مسیر لاغری با ذهن بسیار آسان تر از زمانی است که من تصمیم به استفاده از آن داشتم.
فاصله شما تا لاغر شدن فقط یک تصمیم قاطع و مقداری استمرار در مسیر لاغری با ذهن است.
تصمیم قاطع بگیرید و حرکت از مسیر لاغری با ذهن را شروع کنید و اندکی صبر داشته باشید تا نتایج شگفت انگیز آن را در خود مشاهده کنید.
با دیدن نتایج اشتیاق و انگیزه شما به طور خودبخودی افزایش خواهد یافت و دیگر محال است این مسیر را رها کنید.
در فایل آموزشی سال سلامتی و تناسب اندام درباره موضوع مهم لاغری و اهمیت لاغر شدن در جنبه های مختلف زندگی توضیحات مفصلی را با دوستان عزیزم به اشتراک گذاشته ام.
امیدوارم با استفاده از این آگاهی تصمیم قاطع و البته متفاوت از قبل برای برطرف کردن شخصی ترین مشکل زندگی خود بگیرید و سال جدید را سال سلامتی و تناسب اندام و البته تولد آگاهانه خود قرار دهید و سال آینده تغییرات عالی در جنبه های مختلف زندگی را تجربه کنید.
منتظر خواندن نظرات شما هستم
همراه همیشگی شما: رضا عطارروشن
امتیاز 4.45 از 60 رای
با دیگران به اشتراک بگذارید تا امتیاز بگیرید!
سلامممم سلاااااممم وقتتون بخیر و خوشی .امیدوارم در بهترین حالت ممکنه زندگی خودتون باشید انشاءالله 🙏🌹
گام ب گام گام ۳۸از مسیر لاغری من (سال سلامتی و تناسب اندام )😊😍
چ اسم زیبایی در طول این ۲۶سال از عمرم هیچ وقت نشنیدم ک روی سال ها اسم زیبایی رو گذاشته باشن…همیشه یا سال سگ بوده ، یا خوک ،یا موش ،یا خرگوش …ک ما باتوجه ب این القاب سال خودمون رو شروع میکردیم ک مثلا سال موش همه مثل موش میخاییم قایم بشیم ، مثل موش آذوغه جمع کنیم یا سال خرگوش همه ش باید بدوییم 😐😐
اما امسال چ سالی میشه برای من ، برای ما ،خدایآ قراره چی بشه ،،قراره چی رقم بخوره ،
سال سلامتی و تناسب اندام چقدر از گفتنش از شنیدنش حسم خوب میشه ، چقدر ذوق دارم از گفتنش ،دوست دارم هی تکرارش کنم ،تکرار ،تکرار،سال سلامتی و تناسب اندام،،بخدا ک خیلی برام لذت بخشه،انگار هربار با گفتنش جونی تازه میگیرم،،مخاطب عزیزی ک داری این متن رو میخونی لطفا با خودت چند باری تکرار کن عجله نکن برای زود رد شدن ک تموم بشه این متن،این متن بالاخره تموم میشه باید تموم بشه ولی قبلش حست رو خوب کن ، لذت ببر از جمله ی سال سلامتی و تناسب اندام ببین چقدر انرژی میگیری ،ببین چقدر حالت خوب میشه ،ببین چقدر احساس غرور بهت دست میده ،😍🤭
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
آرزو های من همیشه خلاصه میشد تو خونه داشتن ، ماشین داشتن ، خوب خوردن ، خوب گشتن ، آرامش داشتن ، سلامتی ، برای بابا مامانمم همیشه خواستم عاقبت بخیر بشن ، اما وقتی ک متوجه بیش از اندازه چاقیم شدم آرزوهام کمرنگ و کمرنگتر شدن ،امروز با دیدن و شنیدن این فایل آموزشی و فوق العاده تاثیر گذار حداقل برای من ، خیلی بهش فکر کردم ک من دیگ خیلییی وقته ک آرزو نکردم ، خیلی وقته ک براثر چاق بودنم آرامشی نداشتم ، سلامت نبودم ،در واقع من هر آرزویی رو ک داشتم پر کشیده ،،خیلی وقته دیگ برای باباومامانم دعا نکردم ،خیلی وقته ک زندگی نکردم ، فقط روزامو سر کردم ، خیلی وقته از خرید کردن لذت نمیبرم ،و خیلییییی وقته ک دیگ کارهایی ک برام لذت داشت و دیگ انجام ندادم،،،،چراااا چون غرق بودم تو افکار منفی و چاق ،،چاقی سراسر وجودمو گرفته بود،،ذهنمو ، روانمو ، جسمم و ،الان باید چیکار کنم ،،چند روزه ، چند ماه ، چند ساله ازون روزا میگذره ،،،چرا من گم شدم تو خودم ،،،چرا دیگه احساساتمو احساس نمیکنم ،،،چرا حتی دیگ نمیشکنم ، چرااااا،??
الان من کیم ؟؟چند سالمه ؟؟؟🤔🤔
خدایآ کمکم کن ،،،خدایااا کمک کن خودمو پیدا کنم ، خدا گم شدم ،،،من هنوز آرزو دارم ،میخام زندگی کنم ،،،،،خدایااا زمین خوردم دستمو بگیر بلندم کن،،تمام جونم درد میکنه خیلی راها رو رفتم و اشتباه بوده ، سراب بوده پوچی بوده ، خستم ،،،ولی ن خسته ای ک دیگ نخام بلند بشم…میخام بلند بشم زندگی کنم ، از اول از نو ،خودمو اونجوری ک دلم میخاد بسازم….خدایااا ازموقعی ک خودمو شناختم چاق بودم ،،تا وقتیک کوچیک بودم خانواده تصمیم میگرفت ک چ لباسی و بپوشم با چ رنگی ، وقتی مدرسه رفتم مدرسه گفت چی بپوشم با چ رنگی ،حالا دیگ بزرگ شدم و چاقی تاامروز بهم گفت این لباس و بپوش ولی ن باهررنگی فقط و فقط تیره…دیگ وقتشه ک خودم تصمیم بگیرم و انتخاب کنم ،من لایق بهترینهام از هر جنبه اززندگی ،از لباس ،رنگ لباس،تناسب اندام ،شادی،آرامش ، لذت،،،فقط راه رو نشونم بده خدآااااا..
تو خدای من هستی،خدای همه فقیر و غنی رو نمیشناسی همه برات یکین ،،فقیری ک میگ خدااینجوری برام خواسته چون میخاد امتحانم کنه یا بیشتر دوسم داره اشتباه داره فکر میکنه،،ثروت مندی ک میگ خدا برام خواسته تاامتحانم کنه تا ببینع چ بنده ای هستم اونم اشتباه میکنه ،،مثل من ک همه ی عمرم اشتباه میکردم ک اگ چاقم مقصرش تویی چون خدا منو اینجوری خلق کرده…در حالی ک پیش فرض همه سلامتی بوده و تناسب اندام…..این من بودم ک براثر ی سری داده و شنیده ذهنم روانم جسمم رو پر کردم از افکار و باورهای مسخره ک خدا خواسته ..ک ژنتیک و و هزاران هزار دلیل بی سود و فایده….
از بچگی تو ذهن و افکار ما کردن (مرد گریه نمیکنه ، وقتی زخمی میشدیم میگفتن چیزی نشده ک زود خوب میشه ، عصبانی نباش ،خشم خوب نیست ،)وازونموقع بوده ک مسایلو مشکلات ما شروع شده، هی ریختیم تو خودمون ،)،🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
و این روزها و ساعت ها گذشت و تا من هدایت شدم ب مسیر لاغری با قدرت ذهن…ب معنای واقعاایی هدایت شدم…وقتی ک وارد شدم اول متوجه شدم ک من درمانده ام از همه چی اززندگی کردن ، از خودم ، درمانده از برآورده نشدن آرزو هام، درمانده از چاقی و هزار راه رفته و نرسیده ، اما هروز ک گذشت هروز ی زخمم رو ترمیم کردم ،تاجایی ک سرپاشدم و شروع کردم ب ترمیم ذهنم ، شروع کردم ب فرمول سازی افکار صحیح درست و پاک سازی افکار اشتباه…
گذشته ام در حال محو و محوتر شدن هست…من از تولد آگاهانم تقریبا یک ماهه ک میگذره…و دراین یک ماه اندازه اون ۲۶سال روی خودم ، افکارم کار کردم در حال نوسازی هستم ،.و فقط چند هفته مونده تا سال جدید و پا گذاشتن توی ی قرن جدید…ودراین تولد آگاهانم خبری از گریه کردن نیست مگه از ذوق ، خبری از دل آشوبی نیست ،همش لذته ، همش شادی ، همش آرامش وحال و خوب و زندگی رو با عشق و محبت سپری کردنه،،.
🌸🌸🌸🌸
درک و برداشت من از فایل امروز استاد عزیزم
درک و فهم احساس بود،ک متوجه احساسمون بشیم ووقتیکه متوجه شدیم درکش کنیم و بفهبمیمش ،احساسمون رو له نکنیم ، نادیده نگیریم ،احساس ها ب انسانها دروغ نمیگن،احساسمون رو سر کوب نکنیم ، بااحساساتمون بازی نکنیم ، مگ. غبرازینه ک ی وقتای احساس میکنی ک یکی داره نگاهمون میکنه برمیگردیم میبینیم ک بعله دارن نگامون میکنن،احساسات دروغ نیستن،
🌸🌸🌸🌸
یکی دیگ از درک من ازین فایل
عزت نفس بود، بااعتماد ب نفس…قبلش بگم ک اعتماد ب نفس با عزت نفس تفاوت داره ..اعتماد ب نفس یعنی دررانندگی مثلا مااعتماد ب نفسمون خوب ،،دست و پاچه نمیشیم و خوب رانندگی میکنیم ،
عزت نفس یعنی ارزش قایل شدن برای خودمون ، خودمون رو دوست داشتن ، عاشق خودمون بودن ،و همینی ک هستیم و رو بپذیریم ،،،
🌸🌸🌸و خودباوری:
خودباوری یعنی اینک ب خودمون ، ب توانایی هامون باور داشته باشیم ، ب اینک میگیم من مبتونم باور داشته باشیم ، خودمو ن رو بپذیریم ،ب خودمون اعتماد و اطمینان داشته باشیم…ما لایق بهترینهاییم ،،از هر چیزه خوب تو دنیا بهترینش..
🌸🌸🌸
حرف اخر:من این فایل رو خیلی خوب درک کردم نمیدونم چقدر موفق بودم توی شرح دادنش،،ولی احساسم ، حس خوبم میگفت این نوشتها رو بنویسم بالذت باارامش ،،من ازامروز 99/12/8به احساسم ، ب احساساتم اهمیت میدم حتی زمان هایی ک احساس کردم باید ب شخصی زنگ بزنم ، یا برم هوا خوری ، یا خریدی کنم براش ارزش قایل میشم ،احساساتم رو دوست خواهم داشت و ب پسرم یاد خواهم داد ک مردها هم گریه میکنن چون احساس دارن، چون انسانن ، چون دل دارن ،
از امروز روی باور خود باوریم ب شدت کار بیشتری خواهم کرد تا بیشتر و بهتر برای خودم ،،خوده خودم ارزش و احترام قایل بشم ،
و عزت نفس خودمو رو بالاتر میبرم تا هر کسی ک ازراه رسید ی لگد ی بهش نزنه با مسخره کردنم ، با انتقاد کردن اشتباهش و دخالت کردن بیجاش
و اعتماد ب نفسمو ب قدری بالا میبرم ک همه این حرفایی رو ک شرح دادم ب قدری عالی انجام بدم ک خودم ب خودم افرین بگم .چون من میتوانم .لایق بودن صفات عالی و مثبتم…و این چندهفته ک مونده ب سال سلامتیم و تناسب اندامم انقدرروی باورام کار میکنم ک واقعا برام رقم بخوره سال سلامتی و تناسب اندام💃😍🤲🙏و صدالبته اگ ادامه بدم سال آینده ب مراتب این فرد الان نیستم باین شخصیت…بلکه فردی هستم از هدایت شدگان خدا ی فرد متناسب و باشخصیتراز الان با دیدی جدید ب زندگی ، ب اطراف،و چ ب خودم میبالم ک دراین مسیر سبز همسفر دوستانی هستم ک مخلوقات خاص خداوندن.و ناجی ما فردی است ک نماینده ای از خداست برای راهنمایی و هدایت ما ب مسیر درست و صحیح زندگی کردن و خدایی تر شدن🌹
مسیر لاغری با قدرت مسیری هست ک اسمش قدرت لاغریه،،،در حالی ک در هر جنبه اززندگی افراد ….تاثیر داره….من وارد این مسیر شدم ک لاغر بشم ولی اول حالم خوب شد ،بعد احساسم ،بعد اشتیاقم بیشتر شد،،در کنار این همه اتفاقات خوب و عالی ، ذهنم با من دست دوستی و عاشقی داده،،،ما باهم دوستیم ، همسویم ،و درگیری نداریم ،،دیگ عصبانی و پرخاشگر نیستیم ، همشششش شادی و لذته ،،و خداروشاکرم ک دراین مسیرم..این همه حال عالی برای اولشه تااین مسیر طی بشه و ب نتیجه برسم خدا میدونه چقدر دیگ نغییرات خواهم داشت و زمانی ک استاد جان از حس خوبه لاغر شدن میگید نمیدونید ک چطووررر دلم قَنج میره ک اون روز زنده باشم و طعم شیرینش رو بچشم 🙏🤲😍
ب امید موفقیت همه ی دوستان همسیرم🌹🙏
سلام عزیزم..ممنون از لطفت..عالی بودن وجودت شماست دراین مسیر ب امید موفقیت دوست خوبم🙏🌹
سلام استاد خوبیها ، سلام استاد معجزه ها،،وقتتون بخییر،،خداروشکر و خیلی خوشحالم ک حس خوبم رو منتقل کردم و شما راضی بودید…😍🌹🙏استاد جان من درس پس میدم ،،پس ببینید شما چقدر خوب و عالی هستید،،،هر چ دارم اول از خداس و بعد از شما ..لطفتون بیکران….🌹😊