اگر چاق هستید به این دلیل نیست که چاقی شما ارثی است یا سوخت و ساز بدن شما پایین است بلکه شما به این دلیل چاق هستید که فرمول های ذهنی چاق کننده را در خود ایجاد کرده اید و سال هاست از آنها در زندگی روزمره استفاده می کنید.
ما به دلیل ایجاد فرمول های چاق کننده در ذهنمان چاق شده ایم اما هر بار خواستیم لاغر شویم به سراغ تغییر رفتارهای چاق کننده خود رفته ایم.
به ما گفتند چاق هستیم چون از هر غذایی استفاده می کنیم به همین دلیل برای ما برنامه های غذایی نوشتند که اگر می خواهید لاغر شوید باید طبق این برنامه غذایی غذا بخورید.
به ما گفتند چاق هستیم چون فعالیت بدنی پایینی داریم و اگر می خواهیم لاغر شویم باید روزانه به این مقدار پیاده روی یا ورزش کنیم تا لاغر شویم.
هر دلیلی برای چاقی ما عنوان شده است بر اساس واکنش جسمی بوده است و هیچ توجهی به فرمول های ذهنی نشده است.
در سال هایی که چاق بودم هربار که تصمیم می گرفتم با رژیم گرفتن لاغر شوم بهانه چاق شدن را استفاده از فلان ماده غذایی می دانستم و سعی می کردم از آن ماده غذایی کمتر مصرف کنم یا در بهترین حالت هرگز مصرف نکنم.
به عنوان مثال متوجه شده بودم علت چاقی من خوردن برنج است. بنابراین سعی می کردم کمتر برنج بخورم یا اگر هم می خورم به تعداد فقط چند قاشق برنج بخورم و به جای خوردن غذا از سالاد و سبزیجات برای سیر کردن خودم استفاده می کردم.
این تلاش من با تمرکز بر واکنش جسمی (خوردن) بود و به همین دلیل نتیجه ای در لاغر شدن دائمی من نداشت.
درست است که در آن مدتی که برنج نمی خوردم مقداری لاغر می شدم و دلیل آن را نخوردن برنج می دانستم اما از آنجایی که تا ابد نمی توانستم برنج نخورم و بالاخره خوردن برنج را شروع می کردم با دو سه مرتبه برنج خوردن دوباره چاق می شدم.
در این مثال خوردن برنج واکنش رفتاری من بود که نقشی در چاقی و لاغر شدن من نداشت.
نگاه و تصوری که من درباره مصرف برنج داشتم فرمول اصلی بود که باعث چاق و لاغر شدن من می شد.
من تصور می کردم برنج باعث چاقی می شود به همین دلیل اگر برنج نمی خوردم مقداری لاغر می شدم و اگر برنج می خوردم دوباره چاق می شدم.
فرمول های مشابه در باره سایر مواد غذایی در ذهن من وجود داشت.
درمورد نان، تخم مرغ، سس مایونز، پیتزا، کلوچه، شکلات و بسیاری از مواد غذایی فرمول هایی در ذهنم ایجاد کرده بودم که سبب شده بود به مرور به شرایطی برسم که عقیده داشتم آب هم می خورم چاق می شوم.
هرچه فرمول های بیشتری درباره تاثیر مواد غذایی بر جسم در ذهن من ایجاد می شد ترس من از خوردن مواد غذایی بیشتر می شد و انتظار چاق تر شدن را داشتم.
در این شرایط اگر می خواستم لاغر شوم باید از آن مواد غذایی که آنها را باعث و بانی چاقی خودم می دانستم مصرف نکنم و به مرور لیست مواد غذایی چاق کننده به حدی زیاد شد که دیگر ماده غذایی باقی نمانده بود که درباره آن تصور چاق کنندگی نداشته باشم.
کار به جای رسید که دیگر نمی دانستم اگر بخواهم چاق نشوم از چه ماده غذایی باید بخورم چون تقریبا همه مواد غذایی را چاق کننده می دانستم.
درک تفاوت بین فرمول های ذهنی چاق کننده و رفتارها و واکنش های چاق کننده به ما کمک می کند تا با آگاهی بیشتری در مسیر لاغری با ذهن قدم برداریم.
در دوران کودکی و زمانی که از خوردن برنج می ترسیدم و آن را چاق کننده می دانستم سریال تلویزیونی در حال پخش بود که آداب و رسوم مردم ژاپن را نشان می داد.
غذای اصلی ژاپنی ها در صبح و ظهر و شب برنج بود.
از تماشای هر روز برنج خوردن آنها و اینکه همگی متناسب بودند تعجب می کردم و با خودم فکر می کردم اگر من هر روز برنج بخورم خدا می دونه چقدر چاق خواهم شد.
در مثالی دیگر بعضی از آشنایان ما بودند که علاقه زیادی به برنج داشتند و به گفته خودشان هر روز برنج می خوردند و بارها از زبان آنها شنیده بودم که تا برنج نخورم سیر نمی شم و حتی برخی از آنها برنج را با نان می خورند.
از دیدن رفتار آنها شگفت زده بودم که چرا آنها چاق نمی شوند ولی من اگر هفته ای به جای یک وعده برنج خوردن دو وعده برنج بخورم حتما مقداری چاق تر می شوم.
آن روزها دلیل این تفاوت در رفتار خودم با دیگران را استعداد چاقی می دانستم که آنها این استعداد را ندارند اما من سرشار از استعداد چاقی هستم.
اما امروز به وضوح می دانم که دلیل تاثیر برنج در چاق تر شدن من و تاثیر نداشتن برنج خوردن در چاقی آن افراد به دلیل تفاوت در فرمول های ذهنی من و آنها بوده است.
در ذهن من برنج عامل چاقی تعریف شده بود اما در ذهن آنها برنج غذایی خوشمزه و مقوی برای سیر شدن تعریف شده بود.
یادم می یاد حتی مادرم درباره نوع برنجی که آنها مصرف می کردند سوال کرده بود پون تصور می کرد شاید برنج هایی که ما مصرف می کنیم چاق کننده باشند اما مثلا برنج های شمالی چاق کننده نباشند.
تفکر درباره برنج از مادرم به من ارث رسیده بود و همین الان هم دیدگاه مادرم درباره برنج چاق کننده است اما من مدت هاست تقربا هر روز برای وعده ناهار برنج می خورم و به هیچ وجه فرمول های ذهنی قبلی درباره برنج را در ذهنم ندارم.
دقت کنید در جمله بالا گفتم: “تفکر درباره برنج از مادرم به من ارث رسیده بود”
اگر شما تصور می کنید که چاقی ارثی است به این دلیل نیست که از طریق ژنتیک چاقی به شما منتقل شده باشد بلکه به این دلیل است که عقاید خانواده شما درباره چاقی به ذهن شما منتقل می شود.
خانواده و اطرافیان ما دیدگاه های خود درباره موضوعات مختلف را به ذهن ما منتقل می کنند.
زندگی ما در جنبه های مختلف شبیه خانواده مان است اما توجهی به موضوعات دیگر نداریم به همین دلیل تصور نمی کنیم که میزان موفقیت در شرایط مالی را از خاواده خود به ارث برده باشیم اما یقین داریم که چاقی از خانواده به ما ارث رسیده است.
البته همین عقیده ارثی بودن چاقی نیز از طریق خانواده به ما منتقل شده است.
اگر می خواهید به شکل ساده و آسان لاغر شوید باید مهارت شناسایی فرمول های چاق کننده را کسب کنید.
مهارتی که در دوره ورود به سرزمین لاغرها و سایر دوره های لاغری با ذهن به شکل تخصصی آن را یاد می گیریم.
جهت افزایش مهارت خود در شناسایی فرمول های ذهنی باید به عامل ایجاد کننده هر وضعیتی در خود توجه کنید.
بعنوان مثال هر فرد چاقی از پرخوری کردن خود ناراحت است و هر بار که پرخوری می کند احساس عذاب وجدان دارد و خودش را سرزنش می کند و احساس بد چاق تر شدن در او شکل می گیرد.
شاید همه افراد چاق بارها تصمیم قاطع گرفته اند که پرخوری نکنند اما موفق به انجام ندادن پرخوری نشده اند.
حتی برنامه های رژیمی و لاغری با تاکید بر چگونه خوردن سعی در مهار پرخوری افراد چاق دارد.
اینکه به ما گفته می شد که باید آرام غذا بخوریم و هر لقمه را 20 تا 30 بار بجویم به این دلیل بود که آنها تند غذا خوردن را عامل پرخوری کردن و پرخوری کردن را عامل چاق شدن می دانستند.
از این رو سعی می کردند با دادن برنامه های غذایی و چگونه خوردن غذا پرخوری کردن افراد چاق را مهار کنند.
از آنجایی که پرخوری کردن یک واکنش جسمی است و تحت تاثیر فرمان های مغزی صورت می گیرد به هیچ وجه نمی توان با کنترل کردن میزان خوردن یا چگونگی خوردن افراد فرمول های مغزی آنها را تغییر داد.
به همین دلیل هر فردی که سعی کرده است از طریق آرام جویدن غذا بر رفتار پرخوری یا تند تند غذا خوردن خود غلبه کند نتیجه ای کسب نکرده است چون پرخوری نتیجه فرمول هایی است که در ذهن ما ایجاد شده است.
پس با تغییر فرمول های ذهنی می تواند واکنش های جسمی را تغییر داد نه با فشار آوردن به جسم.
لاغر شدن مهمترین آرزوی من بود. یادم میاد از سنین راهنمایی تلاش می کردم که لاغر بشم ولی همواره از تلاشی که انجام می دادم نتیجه ای نمی گرفتم و هر وقت هم با تلاش زیاد مقداری از وزنم کم می شد طولی نمی کشید که دوباره به وزن قبلی بر می گشنم.
از زمانی که به لطف خدا در مسیر لاغری با ذهن فرای گرفتم، نتیجه بسیار عالی در لاغر شدن کسب کردم و این روش به قدری عالی و آسان بود که تصمیم گرفتم به افرادی که نیاز به لاغر شدن دارند آموزش بدهم که از این طریق به رویای لاغری دست پیدا کنند.
فرمول های ذهنی خود در واکنش های رفتاری نسبت به غذاها را شناسایی کردم و به مرور فرمول های ذهنی متفاوتی برای لاغر شدن را در ذهن خودم ایجاد کردم و به مرور رفتار غذایی من تغییر کرد و جسم من مطابق با رفتار غذایی من شکل جدیدی به خود گرفت.
در دوره لاغری با ذهن همین فرمول ها را جهت لاغر شدن به علاقمندان آموزش میدهم و به لطف خدا نتایج عالی برای بسیاری از شرکت کننده ها شکل گرفته است.
جسم ما همیشه به رفتارهای ما واکنش های متفاوتی میدهد، در بیماری ها واکنش بدن ما به شکل کسل شدن و بی حالی است، واکنش بدن ما در زمان تشنگی، گرسنگی، نیاز به استراحت یا موارد دیگر متفاوت است.
چنانچه به واکنش جسم خود در برابر پرخوری های خود توجه کنید به راحتی می توانید رفتارهای اشتباه خود را شناسایی و سپس با ایجاد فرمول های صحیح رفتار صحیحی از خودتان بروز دهید.
واکنش جسمی فرد چاق نسبت به سیر شدن، با واکنش جسمی افراد متناسب بسیار متفاوت است و توجه به این تفاوت می تواند به ما کمک کند که رفتار مناسبی داشته باشیم.
شناسایی واکنش های جسمی ما نسبت به رفتار غذایی ما می تواند تاثیر فوق العاده ای در توانمند شدن ما در لاغر شدن داشته باشد.
پیشنهاد می کنم فایل آموزشی فرمول های ذهنی چاق کننده را که برای شما دوستان عزیز آماده کرده ام را با دقت گوش داده و به توصیه های گفته شده عمل کنید.
برای لاغری با ذهن آنچه مهم است تغییر فرمول ها و افکاری است که درباره چاقی در ذهن خود داریم، و این کار نیاز به اشتیاق و استمرار در تغییر کردن دارد.
منتظر خواندن نوشته های شما هستم
همراه همیشگی شما رضا عطارروشن
امتیاز 3.68 از 102 رای
با دیگران به اشتراک بگذارید تا امتیاز بگیرید!
سلام خدمت استاد عزیز و دوستان گرامی🌹فرمول های ذهنی چاق کننده را بشناسیم🤔ما چاق هستیم چون یک سری باورهای اشتباه از کوچیکی توی ذهن ما جاساز کردن که بی تحرکی منجر به چاقی و اضافه وزن میشه و چاقی ما ارثی هست و ما کلا استخوان بندیمون محکم هست برای همین هرچی میخوریم چاق میشویم و ما کلا استعداد چاق شدن داریم 😔😔😔و از این باورهای اشتباه که ما هم بدون تحقیق و تفحص فقط با دیدن چهارتا نمونه بارز دلایل هاشون که خودشون بود خیلی راحت پذیرفتیم که چاق شدن جز برنامه بدنیمون هست 😔توی مسیری که چاق شدیم بارها شد انواع رژیم های غذایی برای بهبود حالمون استفاده کردیم توی تمام رژیم ها برنج و نون رو همیشه چاق کننده معرفی کردن و همیشه با یک کفگیر برنج یا کف دست نون باید روز تو شب می کردی😔فقط بحث نخوردن یا کم خوردن بود .که فلان غذا اینقدر کالری داره و باعث چاقی میشه .تحرک و عرق کردن باعث چربی سوزی میشه ⛹️♀️🚴♂️ فلان دمنوش 🍵باعث لاغری میشه.در واقع همیشه ما رو ترسوندن که غذاها عامل چاقی ما هستن و باید ازشون پرهیز کنیم تا یکمی به وزن متعادل برسیم .وقتی ترس از خوردن خوره جونت باشه نمیتونیم تحمل کنیم و نخوریم بالاخره بعد یکم کلنجار رفتن با ذهنمون به این نتیجه میرسیم یکمی خوردن اشکال نداره همین یکمی یکمی حسابی ما رو چاق کرد😔در طول این مدت در تلاش بودیم نتیجه چاقی رو عوض کنیم و هیچ وقت به این فکر نکردیم که اول باید چاقیمون رو ریشه یابی کنیم ببینیم اصلا ما چرا چاق شدیم🤔 چرا خیلی ها لاغرند و هر چی میخورن چاق نمیشن🤔 ولی ما جرات خوردن یک کیک کوچولو نداریم و فورا چاق میشیم🤔اما الان متوجه میشیم که فقط باورهای اشتباه چاق کننده سال ها ما رو یاری کرده برای چاق شدن و باعث شده سال ها با ترس غذا هارو کالری شمار بخوریم 😔 خب حالا دیگه وقت بها دادن به باورهای اشتباه و خانمان خراب کن نیست و باید به پا خیزم و تمام باورها رو از ذهنم پاک کنم و خیلی با اراده به سمت باورهای متناسب شونده و لیاقت بهترین ها داشتن حرکت کنم و در این مسیر از هیچ تلاشی کوتاهی نکنم .چون به قول استاد هیچ کس عزیز تر از خودت نیست 😊خدا رو شکر از وقتی با سایت آشنا شدم و رو خودم کار کردم خیلی از باورهای اشتباهم نابود شدن و به جاش رویای لاغری و حال خوش وآرامش توی سراسر زندگیم در جریانه 😊دیگه حرص و وله غذا خوردن ندارم😊 دیگه به اندازه نیازم میخورم😊و هر وقت سیرم هر غذاییم بیارن دیگه نمیخورم😊 ناخونک به غذاها نمیزنم😊تمام کارهام حتی غذا خوردنم با لذت هست .کلا حس و حال خوبی دارم 😊
سلام خدمت استاد عزیز و دوستان گرامی🌹
مهمترین مشکل افراد چاق این هست که توی غذا خوردن مدیریتی ندارند یعنی از هر فرصتی استفاده میکنند برای خوردن👈خوشحالیم از هر بابت توی آزمون رانندگی قبول شدیم یا امتحان کنکور یا آزمون استخدامی فرقی نمیکنه فورا بساط بخور بخور راه میندازیم و میگیم یه چیزی میخوریم که انرژی بگیریم ودیگرانم دعوت میکنیم تا در خوردن شریکمون بشن تا خوشحالیمون چند برابر بشه 👈گاهی هم برعکس اعصابمون خرد شده آزمون ها قبول نشدیم و کارهامون خوب پیش نرفته یا خدایی نکرده تصادف کردیم باز هم شروع به بخور بخور میکنیم و میگیم من وقتی حالم بده زیاد میخورم و اصلا هم نمیفهمم چی میخورم 😔 یعنی هم شادی و خوشحالی و هم مشکلات روحی وروانی ما را به سمت خوردن سوق میدهد وما از آنجایی که ذهنمون راحت طلب هست و مدام در حال خوردن هستیم و همیشه حرص و وله خوردن داریم هیچ مقاومتی از خودمون نشون نمیدیم و به خوردن ادامه میدهیم 😔
برعکس افراد لاغر اینطوری نیستن و در مواجه با خوراکی هااصلا حرص و وله ندارند و همیشه به اندازه نیازشون میخورند 🌹این تفاوت رفتاری در مواجه با خوراکی ها باعث میشه که اندام و جسم ما متفاوت باشه 🌹👈👈همه ی این مشکلات به خاطر اینه که ذهنمون رو به سمت چاقی حرکت دادیم و ذهن فرمان خوردن میده وجسم اطاعت میکنه و باعث چاقی ما میشه .یعنی فرمول های اشتباه رو توی ذهنمون جا سازی کردیم 😔 و سال های زیادی به دنبال انواع مختلف رژیم ها بودیم تا به افراد متناسب ملحق بشویم و بادیدن انواع تبلیغات و دیدن افرادی که از اون روش ها لاغر شده بودند روحیه میگرفتیم که این روش دیگه منو لاغر میکنه 😍 دوره ای رو با هزار تا امید وآرزو شروع میکردیم ولی بعد از مدتی جز سختی و ناراحتی و اعصاب خردی نتیجه ای برای ما نداشت 😔 این بار با دیدن افرادی که از اون روش لاغر شده بودندحال ما بدتر می شد و شروع به سرزنش خودمون میکردیم که من نمیتونم و ضعیف هستم و قدرت لاغری ندارم و سرنوشت من هست که چاق باشم 😔اما 👈مشکل اساسی ما همین بوده که فکر میکردیم ما افراد ضعیف هستیم در صورتی که اصلا هم ضعیف نبودیم بلکه ما گول تبلیغات و روش های ناکارآمد خوردیم و به اشتباه فکر میکردیم ما نمیتوانیم و ضعیف هستیم و هیچ وقت مشکل چاقی خودمون رو ریشه یابی نکردیم 😔👈👈ما توانمند هستیم 👈👈چون اگه ضعیف بودیم اینقدر پیگیر لاغر شدن نبودیم و اینقدر راه های مختلف رو دنبال نمیکردیم و استمرار نداشتیم😊 فقط به خاطر اینه که روش ها اشتباه بوده ما به نتیجه دلخواه نرسیدیم دلیل برناتوانی ما نیست😊 اونی ضعیفه که با اولین شکست جا میزنه و پیگیر نمیشه👈 نه ما که اینقدر پیگیر بودیم که به لطف خدا با سایت تناسب فکری آشنا شدیم و الان حسابی دنیای ما زیر ورو شده و حالمون خوب خوبه 🥰اگه ما یک دهم اون وقتی که برای انواع مختلف رژیم ها به کار گذاشتیم الان وقت بگذاریم واستمرار داشته باشیم مطمئنا به اندام دلخواهمون میرسیم🥰 لاغری با ذهن در کمال آرامش و خیلی راحت ما را به سمت اندام ایده آلمون پیش میبره و در تمام جنبه های زندگی ما اثر میگذاره روحیه عالی، جسمی سالم عاری از هر گونه بیماری، باعث میشه انگیزه پیدا کنیم که مالایق بهترین ها هستیم و ما انتخاب شده خدا هستیم و خدا خواسته که ما به این مسیر هدایت بشویم و در مسیر رشد و تکامل قوی بشویم تا بتوانیم باعث ارشاد دیگران بشویم و آنها هم به این مسیر سراسر لذت هدایت کنیم و باعث حال خوب دیگران بشویم😊 توی زندگی همیشه افراد مختلف یه کارهایی برامون انجام دادن که ۹۰ درصدشون بعدها سرمون منت گذاشتن که فلان موقع من اون کار رو برات انجام دادم و من باعث شدم تو توی کارت موفق بشی اما حالا که استاد بی هیچ منتی واسه ما وقت گذاشته و با شور واشتیاق به ما روحیه میده باید به پاس این همه لطف به نتیجه برسیم تا گوشه ای از لطف هاشون جبران بشه و انگیزه و عاملی برای دیگران باشیم که آنها هم به تناسب اندام برسند.😊 آدمی چون زبون داره وقتی یه خواسته یا مشکلی داشته باشه با زبون اعلام میکنه و گلایه یا تشکر میکنه 😊 بچه شیرخواره زبون داره ولی قدرت تکلم نداره و با گریه نیازهاشو اعلام و برطرف میکنه 😊اما بدنمون نه زبون داره و نه گریه بلده😔وقتی هم نیازی داشته باشه یا دچار مشکل بشه و آسیب بهش وارد بشه مثلا زخم شده باشه یا ضربه بخوره واکنش نشون میده که معمولا به صورت درد و صدا مشخص میشه و ما از طریق اعلام صدا و دردش تازه متوجه در سختی بودن بدنمون و آسیب بهش میشم 😔 متاسفانه بار ها شده با بد غذا خوردن شکم مون شروع به درد کرده وما در حال آسیب رسوندن به بدنمون بودیم یم و فقط فکر سیری خودمون بودیم و هیچ توجه ی به این نکته نداشتیم که داریم به بدنمون ضربه میزنیم نداشتیم😔 چرا ما نباید به صورت ذهنی بفهمیم سیر شدیم نه اینکه با فشار شکمی و حالت سنگینی متوجه بشیم😔افراد متناسب با رفتار صحیح غذایی خیلی راحت با لذت و به اندازه نیازشون غذا میخورند و خیلی راحت زندگی میکنن .ما هم باید برای بدن خودمون ارزش قائل باشیم و به غذا فقط به عنوان یک عامل برای ساختن انرژی لازم بدن هست نگاه کنیم و به غذا عنوان تفریح و سود کردن و ضرر رسوندن به دیگران بهش فکر نکنیم .نباید اینقدر پرخوری کنیم که با فشار بدنی دست از غذا بکشیم باید برا خودمون ارزش قائل باشیم و به اندازه نیازمون غذا بخوریم و هر غذای آشغالی رو وارد معدمون نکنیم و زیادی نخوریم و اجازه ندیم دیگران برای ما تعیین تکلیف کنن و مقدار غذا خوردن ما مشخص کنن 😔خداوند قدرت اختیار را برای وجود ما قرارداده و اینگونه آفریده شده ایم که هرچیزی به خیر وصلاحمون هست انتخاب کنیم اگه یه پیتزا و ساندویج و نوشابه یه نفره میخریم به اندازه ایکه نیاز بدنمون هست بخوریم نه کل اون غذا شرکت ها و مغازه ها با این طرز بسته بندی ها فقط فکر منافع خودشونن نه سلامتی ما 😊 ما باید به فکر خودمون باشیم و سلامتیمون بر منافع اون ها ارجحیت بدهیم😊 🥰فقط خودمون میتونیم با جایگزینی افکار لاغری در ذهنمون و استمرار داشتن در این مسیر به تناسب اندام و به تبع آموخته ها در سایر جنبه های زندگی موفق باشیم🥰پس همت میخاد .تو بخواه که خواستن توانستنه🥰