آسان ترین راه لاغر شدن روشی است که کاملا منطبق با زندگی روزمره شما و هم جهت با روشی باشد که از آن طریق چاق شده اید.
شاید در نگاه اول این عبارت که آسان ترین راه لاغر شدن استفاده از همان راهی است که چاق شده اید، عجیب و غیرمنطقی باشد اما برگشتن از همان راهی که رفته اید آسان تر از پیدا کردن راه جدید است.
علاقه مغز به انجام کارهای آسان
ما در زندگی روزمره بارها از خانه به قصد انجام کار یا تفریح و … خارج می شویم و به سمت مقصد حرکت می کنیم. اگر بخواهیم از مقصد به سمت خانه برگردیم به صورت ناخودآگاه از همان مسیری که آمده ایم به سمت خانه بر می گردیم.
این ویژگی مغز است که دوست دارد کارها را به ساده ترین شکل ممکن انجام دهد بنابراین برای برگشتن از مقصد به خانه اولین پیشنهاد مغز استفاده از همان مسیری است که از خانه تا مقصد طی کرده ایم.
سیستم عصبی مغز به این شکل است که برای ساده تر کردن تصمیمات فرمول های ذهنی را در جنبه های مختلف زندگی به کار می گیرد به همین دلیل استفاده از مسیرهای طی شده به دلیل در دسترس بودن اطلاعات و آشنایی که نسبت به آن مسیر دارم نسبت به انتخاب مسیرهای جدید همیشه برای مغز در اولویت قرار دارد.
از خانه تا محل کار و برگشتن از محل کار تا خانه برای مغز تفاوتی با رفتن از محل کار به پارک و برگشتن از پارک به محل کار ندارد.
مغز کاری به مبدا یا مقصدهای مختلف ندارد بلکه فرمول ذهنی درباره طی کردن مسیر بین مبدا و مقصد و بالعکس عمل می کند. به همین دلیل از هر مبدایی به سمت هر مقصدی حرکت کنید هنگام برگشتن پیشنهاد اول مغز برگشتن از همان مسیری است که طی کرده ایم.
چاقی و لاغری برای مغز تفاوتی ندارد و این شما هستید که باید تصمیم بگیرید تا چه زمانی می خواهید به مسیر حرکت خود به سمت چاقی ادامه دهید.
هر زمان تصمیم به لاغر شدن بگیرید برای مغز بهترین و آسان ترین راه لاغر شدن برگشتن از همان مسیری است که برای چاقی طی کرده ایم.
چرا چاق ها لاغر نمیشن
اولین قدم برای لاغر شدن تصمیم گرفتن برای توقف حرکت به سمت چاقی و برگشتن به سمت لاغری است.
هر فردی که اضافه وزن دارد خیلی وقت است به این نتیجه رسیده که باید لاغر شود. پس قدم اول را همه افراد چاق به خوبی بر می دارند اما دلیل اینکه چرا لاغر نمی شوند این است که برای برگشتن به سمت لاغری از آسانترین راه لاغر شدن حرکت نمی کنند. آنها از مسیر هایی برای لاغر شدن اقدام می کنند که برای چاق شدن از آن مسیرها حرکت نکرده اند.
وقتی از مسیری که برای چاق شدن رفته اید به سمت لاغری برنگردید طی کردن مسیر برای مغزتان سخت و دشوار به نظر می رسد و به همین دلیل خیلی زود از ادامه حرکت در مسیر اشتباه خسته شده و رها می کنید و دوباره به حرکت در مسیر چاقی که برای مغزتان آشناست بر می گردید.
بررسی مسیرهای اشتباه
برای درک بهتر موضوع مسیر چاقی و همسو بودن آن با مسیر لاغری برخی از روش های لاغری که قبلا استفاده کرده بودم را بررسی می کنیم.
در سی و پنج سال چاقی بارها تصمیم می گرفتم از برنامه های رژیمی برای لاغر شدن استفاده کنم.
انتخاب برنامه های رژیمی برای لاغر شدن به این دلیل پرمخاطب است که در دسترس ترین و منطقی ترین روش برای لاغر شدن است و از هرکسی درباره لاغر شدن سوال کنید اولین پیشنهاد او رژیم گرفتن خواهد بود.
هربار که به دلایل مختلف از چاق بودنم کلافه می شدم تصمیم قاطع می گرفتم که هرطور شده باید لاغر بشم.
با کمی تحقیق برنامه رژیمی که تنوع غذایی خوبی داشت و به نظرم اجرا کردن اون خیلی سخت نبود را پیدا کرده و شروع به رژیم گرفتن می کردم. در آن زمان آسان ترین راه لاغر شدن به نظر من رژیم گرفتن بود چون بارها از دیگران شنیده بودم که اتگه می خوای لاغر بشی باید رژیم بگیری.
روزهای اول به خاطر رنج چاقی و ذوق و شوق لاغر شدن به خوبی اصول برنامه رژیمی از نظر نوع مواد غذایی و مقدار تعیین شده را رعایت می کردم و احساس خوبی نسبت به لاغر شدن داشتم.
اما از آنجا که من برای چاق شدن از برنامه رژیمی استفاده نکرده بودم و طبق زمان بندی یا تعیین مقدار و نوع مشخصی از مواد غذایی چاق نشده بودم بنابراین روش رژیم گرفتن مسیر برگشت به سمت لاغری نبود چون هیچ مطابقتی با روش چاقی من نداشت.
من برای چاق شدن هیچ برنامه غذایی استفاده نکرده بودم. برای چاق شدن غذای خودم رو اندازه گیری نمی کردم و ترازو و قاشق و ابزار اندازه گیری غذا نداشتم.
بنابراین بعد از چند روز که از اجرای دقیق برنامه رژیمی می گذشت انتظار لاغر شدن به دلیل رژیم گرفتن در ذهنم ایجاد می شد و به مرور ذوق و شوق و هیجان روزهای اول فروکش می کرد و این شروع سخت شدن مسیر لاغری از طریق رژیم غذایی بود.
به محض اینکه ذوق و شوق اجرای رژیم کم می شد حرف و حدیث ها و گفتگوهای ذهنی درباره سخت بودن رژیم و کلافه شدن از محدودیت و … شروع می شد. از آنجا که من برای چاق شدن رژیم نگرفته بودم بنابراین نمی توانستم برای مدت طولانی رژیم بگیرم و بالاخره بعد از چند روز یا هفته رژیم را رها می کردم و به مسیر چاقی که از قبل بلد بودم و بودن در این مسیر برام راحت بود بر می گشتم و خیلی زود همه چیز مثل روز اول می شد.
به این نکته توجه کنید دلیل رها کردن برنامه رژیمی این است که در ذهن ما مسیر چاقی به دلیل اینکه مدت طولانی مورد استفاده قرار گرفته است مسیر راحت و آسانی می باشد بنابراین رژیم گرفتن به دلیل جدید بودن مسیر حرکت برای ذهن جدید و سخت می باشد و به دلیل عدم هماهنگی بین مسیر چاق شدن و لاغر شدن تحت فشار ذهن قرار گرفته و رژیم را رها می کنیم.
در مورد استفاده از ورزش کردن برای لاغر شدن نیز دقیقا همون شرایط رژیم گرفتن در ذهن من رخ می داد و به همین دلیل هیچ وقت نتوانستم برای مدت بیش از یک ماه ورزش کنم و به هر بهانه ای بود ورزش کردن را رها می کردم.
در مورد افرادی که سالهاست برای لاغری تلاش می کنند ولی لاغر نمی شوند موضوع به این شکل است که در مغز آنها ورزش کردن به عنوان یک مسیر جدید پذیرفته شده است چون مدت هاست این فعالیت تکرار شده است اما به این دلیل که ورزش کردن مسیر برگشت چاق شدن نیست این افراد عادت کرده اند که هر روز یا هفته ای چند روز ورزش کنند اما لاغر نمی شوند.
شاید این افراد برای لاغر شدن یا چاق نشدن ورزش می کنند ولی در ذهن آنها ورزش کردن هیچ ارتباطی با لاغر شدن ندارد چون آنها با ورزش کردن چاق نشده اند که اکنون با ورزش کردن لاغر شوند. بنابراین سالها ورزش می کنند اما لاغر نمی شوند.
از هر روشی برای لاغر شدن اقدام کنید تفاوتی ندارد فقط به این دلیل که از آن روش برای چاق شدن استفاده نکرده اید هرگز نمی توانید با استفاده از آن روش لاغر شوید.
آسان ترین راه لاغر شدن
بعد از ۳۵ سال چاق بودن و استفاده از روش های مختلف برای لاغر شدن به لطف خدا در سال ۱۳۹۳ ایده استفاده از قدرت ذهن برای لاغر شدن در ذهن من شکل گرفت.
هرچه بیشتر در مسیر یادگیری لاغری با ذهن ادامه دادم برخلاف تلاش های قبلی ام برای لاغر شدن مشتاق تر می شدم.
هفته ها و ماه ها می گذشت و من تغییر خاصی در اندام و شرایط جسمی ام مشاهده نمی کردم اما از نظر ذهنی بسیار به این روش علاقمند شده بودم و مقاومت ذهنی برای ادامه دادن روش لاغری با ذهن نداشتم.
هر روز مثل گذشته از غذاهایی که همه می خوردند استفاده می کردم و تغییری در ساعت غذا خوردن، مقدار یا نوع غذایی که می خوردم ایجاد نشده بود و تمرینات ذهنی که برای لاغر شدن انجام میدادم هیچ تداخلی با مسیر زندگی عادی من نداشت.
به همین دلیل ذوق و شوق من برای یادگیری و درک استفاده از قدرت ذهن برای لاغر شدن بیشتر می شد و هر روز زمان زیادی برای انجام تمرینات صرف می کردم.
مدت ها گذشت و به لطف خدای مهربان نشانه های تغییر جسم در من ظاهر شد و علاوه بر ذوق و شوق قبلی اینبار اطمینان از نتیجه گرفتن هم به انگیزه قبلی من اضافه شد.
زمانی که به شکل واضح لاغر شده بودم درک کردم که تنها دلیل اینکه من این روش را ماه هاست دارم دنبال می کنم و لاغر شدن این است که تداخلی با زندگی روزمره من نداشته است و دقیقا روشی بوده که همسو با مسیر چاقی می باشد.
مسیر چاقی هم تداخلی با زندگی روزمره من نداشت و به راحتی از هر غذایی به هر اندازه ای که دوست داشتم می خوردم و در مسیر لاغری با ذهن هم دقیقا همین شرایط برقرار بود.
بنابراین به این نتیجه رسیدم که آسان ترین راه لاغر شدن استفاده از روش لاغری با ذهن است چون تنها روشی است که همسو با مسیر چاق شدن است و دقیقا من به همان روشی که در این دوره در تلاش برای لاغر شدن هستم چاق شده بودم.
آسان ترین راه چاق شدن
همه افراد چاق به یک شکل چاق شده اند و آن از طریق برنامه ریزی ذهن برای چاق شدن بوده است.
بخش یادگیرنده مغز در بدو تولد مانند لوح سفیدی است که آماده یادگیری است.
هر اطلاعاتی از طریق حواس پنجگانه به مغز برسد ذخیره شده و مورد پردازش قرار میگیرد و به مرور نمای داخلی مغز از دنیای پیرامون ایجاد می شود.
شنیده ها و دیده های ما بخشی از اطلاعات وارد شده به مغز هستند.
قرار گرفتن در معرض شنیده های اطرافیان درباره چاقی سبب ورود اطلاعات درباره چاقی و ایجاد فرمول های ذهنی چاقی در ذهن می شود.
دیدن رفتارهای اطرافیان و واکنش های آنها نسبت به مواد غذایی و صحبت هایی که قبل از خوردن و بعد از خوردن درباره غذاها و چاق شدن و تاثیر غذا در چاق شدن و … باعث شکل گیری عادت ها در ما می شوند.
به این ترتیب ما نه تنها عادت های رفتاری اطرافیان خود را می آموزیم بلکه عادت های افکاری و گفتاری آنها را نیز یاد می گیریم و ترکیب عادت های رفتاری با عادت های فکری و گفتاری نتیجه زندگی ما را رقم می زند.
بر اثر تکرار و زیاد شدن به مرور افکار چاق کننده نمای داخلی مغز از وضعیت چاق جسمی تشکیل می شود. این در حالی است که هنوز جسم وارد مرحله اضافه وزن نشده است. فقط بخاطر ایجاد فرمول های چاق کننده در ذهن و شکل گیری انتظار چاقی تصاویر چاق از وضعیت جسمانی در مغز ایجاد میشود.
مغز بر اساس تصویری که ایجاد شده است شروع به شکل دادن به جسم می کند و بعد از مدت مشخصی جسم فرد مبتلا به چاقی می شود.
این روند خلاصه شده و ساده چاقی با ذهن است.
چرا لاغر نمیشم؟!
اگر رویای لاغر شدن دارید و بارها برای لاغر شدن تلاش کرده اید اما نتیجه نگرفته اید باید بدانید که لاغر شدن با حذف موانع ذهنی امکانپذیر می شود.
در همه سال هایی که برای لاغر شدن تلاش می کردم به هر چیزی که مانع لاغر شدن من می شود فکر می کردم الا قدرت ذهن خودم.
- بارها با خودم می گفتم چون تابستان است و مدرسه ها تعطیله و بیشتر در خانه هستم نمی تونم لاغر بشم.
- یا فکر میکردم بخاطر فلان دوستم هست که هر روز باهاش میرم بیرون و حتما یه چیزی باید بخوریم.
- یه وقتهایی هم مهمانی رفتن یا مهمان دعوت کردن های مادرم را مانع لاغری خودم می دانستم.
و در تمام آن سالها در خواب هم نمی دیدم که ذهن خودم مانع لاغر شدن من است.
خیلی عجیب اما جالب است که من برای لاغر شدن تلاش می کردم و در عین حال خودم مانع لاغری خودم شده بودم.
وقتی با موضوع لاغری با ذهن آشنا شدم واقعا نمی دانستم چه مسیری را باید طی کنم.
تمرکز بر لاغر شدن و انجام تمرینات مختلف سبب شد که در این مسیر برای رسیدن به خواسته ام که لاغری بود هدایت شوم و ایده های عالی به من داده می شود.
بعد از مدتی که سعی می کردم لاغری با ذهن را یاد گرفته و رویای خودم را خلق کنم، موضوع موانع لاغری با ذهن برایم جلب توجه کرد.
رفع موانع ذهنی لاغر شدن
بعد از ۳۵ سال چاقی و سالها تلاش کردن بی نتیجه برای لاغر شدن اکنون که به لطف خداوند چند سال است در شرایط جسمی و سلامتی متفاوت هستم با اطمینان اعلام می کنم که آسان ترین راه لاغر شدن روش لاغری با ذهن است.
در روش لاغری با ذهن هم مهم ترین موضوع برای کسب نتیجه عالی شناسایی و برطرف کردن موانع ذهنی لاغر شدن است.
از آنجایی که خیلی علاقه به درک قوانین جهان هستی از طریق طبیعت پیرامون خود دارم، جریان آب برایم جلب توجه کرد.
با خودم گفتم که آب بدون هیچ نیرویی در حال حرکت است، برای به جریان انداختن آب هیچ کاری لازم نیست انجام دهیم اما اگر بخواهیم جریان آب را متوقف یا منحرف کنیم باید انرژی صرف کنیم و با ایجاد موانع این کار را انجام دهیم.
این روند را در سیستم بدنم جستجو کردم و به این درک رسیدم که جسم من همواره در حالا تلاش برای بهبود وضعیت جسمانی من است.
بارها شده که با بی احتیاطی به خودم آسیب رسانده ام اما جسم من بدون هیچ تلاشی از طرف من عملیات ترمیم را انجام داده است.
به این باور رسیدم که جهان هستی و جسم من همواره در حال بهبود شرایط و اصلاح مشکلاتی است که من برای خودم بوجود می آورم.
باور کردم که چاقی مشکلی است که من برای خودم بوجودش آورده ام و جسم من همواره در تلاش است تا این مشکل را برطرف کند.
اما استمرار من در تمدید و تشدید پایداری چاقی سبب شده است که جسمم قادر به رفع این مشکل نباشد.
این موضوع به طور مفصل و عالی در فایل سرعت ترمیم و تخریب در دوره ورود به سرزمین لاغرها توضیح داده شده است.
بنابراین به این نتیجه رسیدم آسان ترین راه لاغر شدن استفاده از روش لاغری با ذهن و یادگیری کشف و رفع موانع ذهنی لاغر شدن است، در این صورت روند لاغر شدن خودبخود در جسم من صورت میگیرد و برای متناسب شدن نیاز به تلاش خاصی نیست بلکه لاغر شدن با حذف موانع ذهنی آسان می شود.
به همین دلیل بیشتر از اینکه به دنبال راهکاری لاغری با ذهن باشم به دنبال درک و رفع موانع ذهنی لاغر شدن هستم.
اصلاح تصاویر ذهنی چاقی
تصاویر ذهنی متشابه یکی از موانع مهم لاغر شدن در ذهن افراد چاق است. در روش لاغری با ذهن رفع موانع ذهنی مهمترین هدف ما می باشد.
هر فرد چاقی در ذهن خود تصاویری از اطرافیان خود دارد که خود را شبیه آنها می داند.
مثلا باور دارد که من از لحاظ جسمی مانند عمویم هستم، شبیه فلان خاله ام هستم، من به پدربزرگم شبیه هستم
داشتن دلیل و منطق برای چاق بودن بر اساس ایجاد شباهت با افرادی دیگر یکی از مهمترین موانع لاغری است.
این مانع سبب میشود شما همواره در ذهنتان خودتان را شبیه فرد دیگر ببینید و در حالت خیلی بدتر خود را مغلوب ژنتیکی بدانید که از آن فرد به شما منتقل شده است.
همین یک باور کافی است که مانع لاغر شدن شما شود چون هر چقدر که شما برای لاغر شدن تلاش کنید سبب تغییر تصویر ذهنی شما از خودتان و شباهت شما به فرد دیگری نمی شود.
در تمام سال هایی که چاق بودم بارها من را شبیه سایر اعضای خانواده ام می دانستند و این برخورد والدین سبب شده بود که باور کنم من از نظر ژنیکی شبیه فلان عمویم هستم و چون عمویم در بسیار چاق بود نه تنها باور کرده بودم که نمی توانم لاغر شدم بلکه برای من طبیعی بود که بسیار بیشتر از مقداری که چاق بودم چاق تر شوم.
از آنجایی که ذهن ما بر اساس تصاویر و الگوهای ذهنی کار می کند بنابراین اهمیتی ندارد شما چقدر دوست دارید یا تلاش می کنید لاغر شوید یا از چه روش هایی برای لاغر شدن استفاده کرده اید.
مغز شما بر اساس تصاویری که در آن ذخیره کرده اید عمل می کند و شما را در وضعیتی که فکر می کنید باید باشید و طبیعی است که باشید نگه میدارد.
بنابراین به همین شکل باید موانع ذهنی لاغر شدن را شناسایی کنید و با منطق برای خودتان اثبات کنید که این نگرش که از گذشته در مغز شما ذخیره شده است کاملا اشتباه بوده است.
در روش لاغری با ذهن به شکل مختلف با استفاده از تمرینات مختلف به شناسایی موانع ذهنی لاغری با ذهن و برطرف کردن آنها پرداخته می شود. به همین دلیل است که هنرجویان لاغری با ذهن با شرکت در دوره های آموزشی خیلی زود به این اطمینان می رسند که لاغری با ذهن آسان ترین راه لاغر شدن است.
✍️ تمرین آموزشی 📖
همه ما سالها برای لاغر شدن از طریق مختلف تلاش کرده ایم و نتیجه قابل قبول کسب نکردیم. اکنون که به لطف خداوند آسانترین راه لاغر شدن پیش پای ما قرار گرفته است باید تمام تلاش های قبلی خود برای لاغر شدن را بر یادگیری روش لاغری با ذهن متمرکز کنیم.
به این شکل نتیجه فراتر از انتظار کسب خواهید کرد و تصویر شما در آلبوم شگفتی سازان قرار خواهد گرفت.
همه ما تجربه استفاده از سخت ترین روش های لاغر شدن را داریم و در آن زمان چون تصور می کردیم که این روش منجر به لاغری ما خواهد شد با تحمل رنج و سختی مسیر خود را ادامه می دادیم بنابراین اکنون که در مسیر آسان ترین راه لاغر شدن حرکت خود را شروع کرده ایم باید با اشتیاق و انگیزه صدها برابر گذشته به حرکت خود ادامه دهیم.
برای یادگیری زبان لاغری با ذهن باید هر روز مقداری از زمان خود را صرف یادگیری، تمرین کردن و به کارگیری آموزش ها در زندگی روزمره خود کنید.
به این ترتیب در مدت کوتاهی همزمان با یادگیری لاغری با ذهن نتایج این روش را به شکل های مختلف در زندگی خود مشاهده خواهید کرد و هرچه بیشتر ادامه دهید و نتیجه کسب کنید مطمئن تر خواهید شد که این روش آسان ترین راه لاغر شدن است.
برای انجام عالی این جلسه ابتدا محتوایی نوشتاری را مطالعه کنید، سپس ویدیوی آموزشی را مشاهده کنید و بعد از آن به سوالات مطرح شده به صورت شرح انشایی در بخش نظرات همین جلسه پاسخ دهید.
اطمینان داشتن به مسیر لاغری با ذهن بعنوان آسان ترین راه لاغر شدن در کسب نتیجه عالی بسیار موثر است بنابراین:
- چرا به روش لاغری با ذهن اطمینان کرده اید؟ چه چیزی در این روش مشاهده کردید که در روش های دیگر نبوده است؟
- به نظر شما چرا لاغری با ذهن آسان ترین راه لاغر شدن است؟
یکی از موانع مهم لاغر نشدن توجه کردن به شرایط فعلی است که می تواند باعث ایجاد احساس بد شود بنابراین باید نسبت به این موضوع آگاه باشید.
- چه احساسی از چاق بودن دارید؟ شرح دهید.
- توجه کردن به چاقی به چه شکل باعث ایجاد احساس تنفر و ناامیدی در شما شده است؟
- نظر شما درباره اهمیت بی توجه بودن به شرایط فعلی برای ادامه دادن در مسیر لاغری با ذهن چیست؟ شرح دهید تا اهمیت این موضوع برای شما واضح شود.
- نظر شما درباره اینکه افراد چاق در ذهنشان خودشان را شبیه فردی از اعضای خانواده می دانند چیست؟ تجربه خود را شرح دهید.
- چگونه می توانید اثبات کنید چاقی شما ارتباطی به دیگران ندارد و ارثی نیست؟ شرح دهید
- از محتوای ویدیوی آموزشی برای خود تمرین ایجاد کرده و در بخش نظرات تمرینی که باید انجام دهید را بنویسید.
منتظر خواندن نوشته های شما هستم
همراه همشگی شما: رضا عطارروشن
امتیاز 4.10 از 61 رای
با دیگران به اشتراک بگذارید تا امتیاز بگیرید!
نشان های دریافت شده
سلام گام ۴۹
لاغر شدن با حذف موانع ذهنی آسانتر میشود .
من اول جواب اون دوستی که سوال کرده بود غذاها قلقلکش میدن بدم با این جمله باور خودتون رو نشون دادید . البته توجه منم که به این جمله جلب شد نشون داد منم مشابه این باور رو در ذهن داشتم . حالا در حقیقت برای توضیح دادن به شما به خودم توضیح میدم که همین باور یک باور در مسیر چاقیه .دوست عزیز اونقدر غذا رو به خودتون محدود کردید و اونقدر غذا رو برای خودتون برابر با چاقی قرار دادید و این نگرش ها رو اونقدر تکرار کردید که غذاها براتون شد عامل تحریک به خوردن و عامل تحریک به چاقی .
اگه لاغری با ذهن رو یاد گرفته باشی اصلا غذا قلقلکتون نمیده اگه دلتون بخواد با خیال راحت میخورید هروقتم نخواید نمیخورید . وقتی لاغری با ذهن رو یاد بگیری دیگه به غذا فکر نمی کنی . اصلا یادت میره .
اگه نخوردن برات از خوردن لذت بخش تر شده باشه و طبیعت وجودت شده باشه دیگه هیچ خوردن هیچ خوراکی نمیتونه دائما تورو تحریک کنه که بخوری و مطمئنا اگه ببینی و بخوری هم دائما بهش فکر نخواهی کرد . تو وقتی هنوز به خوردن داری فکر می کنی و وسوسه ی ذهنی داری یعنی هنوز باور مربوط به خوردن رو در سرت داری . تا این باورها رو از زیر و بن شناسایی نکنی و اونها رو کنار نزاری و ازش در زندگی روزمره استفاده نکنی همچنان غذاها قلقلکت میدن .
چرا هیچ وقت پیاده روی کردن قلقلکت نمیده . چون تو از پیاده روی لذت نمیبری و از خوردن لذت میبری . چون پیاده روی برات رنجه ولی خداییش لذت پیاده روی بیشتره یا لذت خوردن . اصلا کاری به این ندارم که در ذهن ما خوردن برابر چاقیه و پیاده روی برابر با لاغری من به لذتش نگاه میکنم خداییش برای من در شرایط فعلی حرکت کردن لذتبخشتر از خوردن هست . اگه خوردن در طی شبانه روز نیم ساعت وقتم رو بگیره و پیاده روی هم یک ساعت مسلما اون یک ساعتی که من دارم پیاده روی می کنم بیشتر دارم از زندگیم لذت میبرم . خوردن خیلی هم فرایند لذبخشی نیست . غذاهای شیرین که دل آدم رو میزنند . غذاهای ترش هم که دوست ندارم خیلی غذاهای پلویی هم که آدم رو سنگین و خواب آلود می کنند . غذاهای آشی هم که آدم رو شل و وارفته می کنند . میوه رو که اصلا دوست ندارم . غذاهای چرب و چیلی هم که راه گلوی آدم رو میبندن و نفس کشیدن رو برای آدم سخت می کنند .
تازه هیچ کدوم از اینها هم که نباشه تنها فرمولی که غذا رو به آدم زهر مار میکنه چاق شدنه واقعا کدوم ویژگی غذا شمارو قلقلک میده .
ولی پیاده روی جربان خون رو حرکت بیشتری میده . گوارش رو تنظیم میکنه . آدم رو سرحال میاره مخصوصا الان در فصل بهار چقدر کیف میده استفاده از طبیعت برای لذت بردن .
واقعا توی طبیعت غیر از دیدن زیباییها و گل و گیاهها پیاده رویه که حال آدم رو جامیاره و سبک و فرز می کنه آدم رو و استفامت بدن رو بالا میبره . من و قویم می کنه . حال خیلی خوشی بهم دست میده . پاکسازی میکنه روح و روان و جسمم رو .
خب پیاده روی منو مدتیه داره قلقک میده و منم از این قلقلکش میخندم و بلند میشم حرکت میکنم .
راستی استاد در سن ۳۵ سالگی که برای شما حدودا میشه سال ۹۴ و تقریبا ۶ سال پیش هست خیلی خوبه که درامدتون 100 برابر شده .
شما فرمولهایی رو یاد گرفتید که برای همه ی شرایط زندگی دارید ازش استفاده می کنید .
مبارکتون باشه . خیلی خوشحال شدم .
یکی از موانع من اینه که وقتی روی یک موضوعی تمرکز میکنم دیگه نمیتونم روی موضوع دیگری تمرکز کنم . این یه فرمول اشتباهه . همه ی مایی که الان لاغری با ذهن رو داریم تمرین می کنیم مسلما در قسمتهای دیگه هم داریم به مهارت میرسیم و این یعنی خودبخود با تغییر محتوای ذهنی قسمتهای دیگه ی زندگی ما هم اصلاح میشه .
الان که داشتم به تغییرات خودم فکر می کردم یکی یکی ثروتهایی که دارم در خوداگاهیم اومد و دیدم با اینکه من اصلا روی ثروت کار نکردم تغییرات زیادی داشتم . و نکته ی جالب توجهشم اینه من با اینکه ظاهرا سرکار نمیرم این جذبهای عالی رو هم داشتم یعنی شاید به ظاهر من موانعی برای خودم دارم ولی قدرت ثروت الهی برام از این موانع خیلی بزرگتره و قدرت موانع من در مقابل قدرت بخشایندگی الهی هیچه .
اما میریم سراغ برداشت من از مفاهیم متن و فایل .
حذف موانع لاغر شدن لاغر شدن را آسان می کند .
چطور میشه موانع رو شناسایی و حذف کرد . اول اینکه کلی از موانع رو استاد در هر فایل شناسایی می کنند و با منطق و دلیل و مثال اونها رو رد میکنند . مثلا مثل همین وزن کردن چقدر قشنگ به مین تشبیهشون کردن و این تا آخر در ذهن من می مونه هر وقت به ترازو فکر کنم یاد مین میفتم که الان منفجر میشه و منو از بین میبره . همین تصور به مرور اگه ادامه دار و قوی بشه دیگه وسوسه ی ذهن مبنی بر برو خودتو وزن کن تبدیل میشه به هیچی . تازه با نگاه کردن بهش یاد مین میفتی و حتی دیگه بهش نگاهم نمیکنی و کم کم یادت میره .
خب ما هم دقیقا واسه شناسایی و حذف موانع لاغری باید از همین شیوه استفاده کنیم .
یعنی چیزهایی رو که به نظرمون مانع لاغری ما میشن رو به چیزی تشبیه کنیم که اون برای ذهن مساوی بایک ضربه ی مهلک باشه و هی تکرارشم کنیم تا کم کم اون وسوسه کنار بره .
یعنی اینکار حتی برای اون دوستی که میگفت غذا قلقلکش میده هم کارسازه .
البته من خودم شخصا با منطقی کردن بهتر میتونم موانع رو شناسایی و حذف کنم تا تشبیه کردن .
یعنی از شیوه ی منطقی کردن بیشتر استفاده کردم . مثلا همین باور ارثی بودن یا مقایسه کردن خودمون با دیگران که من شبیه فلان فامیل هستم رو با دلیل به خودم ثابت کردم و ذهن خوداگاهم متقاعد شدکه این یه باور غلطه و با باور به غلط بودن این باور دیگه از اون استفاده نمیکنم و کم کم از باور جایگزینش استفاده میکنم و برای خودم تجزیه و تحلیل می کنم .
تجزیه تحلیل کردن برای من خیلی عالی جواب میده و خیلی منو به احساس بهتر میرسونه . تجزیه و تحلیل کردن رو دویت دارم و این کار یک لذت برام محسوب میشه و لاغر شدن برای من دقیقا یعنی تجزیه و تحلیل کردن . از این کار خسته نمیشم .
خب با این کار من به راحتی فرمولهای چاقی رو برای خودم شناسایی و بعد حذف و بعد فرمول جایگزین رو میزارم تکرار و استمرار دارم بازم تجزیه و تحلیل می کنم مثلا همون ارثی بودن یا مقایسه با دیگران رو اینطور میگم .
من از سه بُعد تشکیل شدم . بُعد الهی . بُعد ذهنی . بُعد جسمی .
بُعد الهی وجود من هم سه قسمته . بُعد ذاتی . بُعد صفاتی . بُعد فعلی .
من در همه ی این ابعاد زندگی می کنم .
اما من برتر یا همون من ذاتی اصل وجود منه که من باید اون رو کشف و بررسی کنم . اون همون انرژی هست که بی رنگ و بی شکل هست . این انرژی خاصیت گسترش و تبدیل و البته نزول داره .
این انرژی یا بُعد ذاتی وجود من میخواست خودشو بشناسه . پس صفات پدید اومد . اسماء و صفاتی که اتفاقا هر شب قبل افطار تلویزیونشروع میکنه به گفتن اونها صفات خود ماست . ما داریم خودمون رو وصف می کنیم . بُعد الهی وجود خودمون رو . یعنی انرژی ذاتی ما در این صفات جاری شدند و این صفات قادرن باز هم نزول کنند و به بُعد فعلی وجود انسان برسند . خب اولین مرحله ی به فعلیت رسیدن اسماء و صفاتی که انرژی ذاتی رو همراه داره ذهن ماست . اینجا خلق کردن شروع میشه . اول ما خلق الله العقل . ما افکار خودمون رو با انرژی الهی وجودمون خلق میکنیم و من ذهنی رو ایجاد می کنیم . اینها رو ما در بطن مادر انجام دادیم و بعد برای اینکه باز به تجارب دیگه و شناختهای بیشتری از خودمون برسیم خلق باید بیشتر میشد باید روشنتر میشد و باید عیانتر میشد .
به دنیا اومدیم تا خودمون رو بهتر تجربه کنیم . تا فعلیت رو بیشتر تجربه کنیم . تا دیدن رو تجربه کنیم و صفت بصیر بودن رو از طریق دیدن به نمایش بزاریم تا شنیدن رو تجربه کنیم و صفت سمیع بودن رو به نمایش بزاریم و درک کنیم و لذت ببریم . یا مثلا رشد و کنیم و بزرگ بشیم تا صفت اکبر بودن خودمون رو درک و مشاهده کنیم . بله این دنیا برای ما دنیای شهوده . ما بُعد الهی وجودمون رو در این دنیا به مشاهده نشسته ایم . خب حالا چاق یا لاغر بودن چه صفتی از مارو داره صفت اختیار و انتخاب . ما دارای اختیار و انتخاب هستیم و با متناسب شدن صفت تناسب و عدل خودمون رو به نظاره مینشینیم .
خب حالا واقعا ارثی بودن کجای این روند بود ؟ هیچ کجا . ما فقط دنیای خودمون رو انتخاب گردیم تا خودمون رو بهتر مشاهده کنیم . شخص دیگر هم برای خودش همین تجربیات رو داره و او هم به من هیچ ارتباطی نداره . تازه حتی همین امروز من هم با دیروزم زمین تا آسمون متفاوته .
پس حتی من از خود دیروزم هم چیزی رو ارث نبردم اگه چیزهای تکراری رو با خودم اوردم خب به دلیل اینه که دوسشون دارم انتخابشون کردم و به داشتنشون عادت کردم و دهن من اون فرایند رو تکرار و تکرار می کنه
خب پس باوری که به جای ارثی بودن میشه گذاشت باور استقلال و ازادی و انتخاب هست . چاقی در من یک انتخاب بود . خواستم انتخابش کنم . در انتخابش آزاد بودم و این پدیده یک پدیده ی کاملا مستقل بود پس اطرافیان منم جذب انتخابهای من شدند و من مدام افراد چاق خانوادم رو دیدم و با اتصال خودم به اونها باز هم کاملا ازادانه خواستم چاقی خودم رو گسترش بدم . پس چرا الان که من لاغرم و افراد خانوادم چاق چرا نمیگم چاقیم ارثیه . چون الان من خودمو از اونها جدا کردم و خواستم نوع دیگری از خودم رو به خودم نشون بدم پس به راحتی تغییر کردم و تغییرات دیگه هم دقیقا منوط به همین انتخاب و خواست و اختیار است .
خب پس باور ارثی بودن با تجزیه و تحلیل رد شد و باور استقلال و انتخاب و ازادی با دلیل و منطق جایگزین شد حالا تنها کار استمرار در این باور و تکرار این باورها و استفاده کردن از این باورهاست تا کم کم عادتم بشه که خیلی وقته عادتم شده این نوع طرز تفکر .
خب این همه رو من از شما استاد گرامی یاد گرفتم و به اندازه ای که استمرار داشتم و ازشون در زندگی روزمره استفاده کردم و در شناسایی باورهام قدم برداشتم نتیجه گرفتم . تازه نتایجم خیلی فراتر بوده و این آموزشها کلا از من شخصیتی دیگرگون ساخته .
من در این سه سال خیلی تعییرات عااااالییییی داشتم و همشم ناشی از آموختن از آموزشهای شما و تکرار و استمرار اونها هست . حالا هرچی بگذره این آموزشها رو بیشتر تعمیم میدم . درکم بهتر میشه . بهتر میدونم باید چطور عمل کنم . ازمون و خطا می کنم و مسلما در این مسیر فقط و فقط لذت میبرم .
بزرگترین نتیجه ی من از این همه آموزش لذت بردن از زندگیه و هرچقدر بیشتر به شناخت میرسم لذت بردنم بیشتر و بیشتر میشه .
خدایا دل همه رو شاد کن و همه رو به سمت شاد زندگی کردن هدایت کن .
یه شعر زیبا از مولانای جان هم برای حسن ختام میزارم و تقدیم میکنم به گل وجود همه ی دوستان عزیزم . امیدوارم گل وجودتون رو پیدا کنید و همگی با این گل زیبا در نهادمون عشق ورزی کنیم . این شادی رو که با تمام وجودم در سایت تناسب فکری حس میکنم تقدیم میکنم اول به استاد عزیز که پیشرو ما در این امر هستن و این راه رو به ما یاد دادن و بعد هم به دوستان گرامی .
امروز روز شادی و امسال سال گل
نیکوست حال ما که نکو باد حال گل
گل را مدد رسید ز گلزار روی دوست
تا چشم ما نبیند دیگر زوال گل
مستست چشم نرگس و خندان دهان باغ
از کر و فر و رونق و لطف و کمال گل
سوسن زبان گشاده و گفته به گوش سرو
اسرار عشق بلبل و حسن خصال گل
جامه دران رسید گل از بهر داد ما
زان میدریم جامه به بوی وصال گل
گل آن جهانیست نگنجد در این جهان
در عالم خیال چه گنجد خیال گل
گل کیست قاصدیست ز بستان عقل و جان
گل چیست رقعه ایست ز جاه و جمال گل
گیریم دامن گل و همراه گل شویم
رقصان همیرویم به اصل و نهال گل
اصل و نهال گل عرق لطف مصطفاست
زان صدر بدر گردد آن جا هلال گل
زنده کنند و باز پر و بال نو دهند
هر چند برکنید شما پر و بال گل
مانند چار مرغ خلیل از پی فنا
در دعوت بهار ببین امتثال گل
خاموش باش و لب مگشا خواجه غنچه وار
میخند زیر لب تو به زیر ظلال گل
خدایا سپاسگزارم .
استاد ازتون ممنونم .
فاطمه ازت سپاسگزارم .
نشان های دریافت شده
سلام . ممنون از راهنماییتون استاد گرامی .