0

نتیجه فراتر از حد تصور است

نتیجه فراتر از حد
اندازه متن

نتیجه فراتر از حد تصور است برای آنان که با اشتیاق و انگیزه در مسیر لاغری با ذهن حرکت می کنند.

همه ما در زندگی مهارت های مختلفی را آموزش دیده ایم، مانند رانندگی، مکانیکی، طراحی، آشپزی و …

در همه آموزش های ما نتیجه محدود به موضوع مورد آموزش بوده است. بعنوان مثال نتیجه آموزش نقاشی در نهایت نقاش شدن است

نتیجه آموزش موسیقی در نهایت نوازنده شده است. آموزش خیاطی در نهایت خیاط شدن است.

در همه آموزش های فیزیکی نتیجه فقط به دست آوردن نتیجه در یک موضوع مشخص است.

اما آموزش ذهنی با تمام آموزش های دیگر متفاوت است به این دلیل که نتیجه آموزش ذهنی قابل پیش بینی نیست

وقتی شما شروع به یادگیری اصول و قواعد کار ذهنی میکنید نتایج آن به اندازه باور شما در تغییر کردن میتواند گسترده باشد

به همین دلیل لست که دوره های آموزشی لاغری با ذهن نتایج فراتر از متناسب شدن برای استفاده کنندگان در بر دارد

چرا که وقتی شما به شکل اصولی قواعد کار ذهنی را می آموزید و ذهن شما در هماهنگی با روح درونی شما و جسم شما قرار میگیرد نتایج قابل تصور نیست

تغییرات عالی در سلامتی، افزایش چشمگیر آرامش درونی، احساس شادی پایدار، بهبود روابط با دیگران، افزایش آرامش در خواب، افزایش اعتماد به نفس تنها بخشی از نتایجی آموزش های لاغری با ذهن است.

این تغییرات به قدری چشمگیر و لذت بخش است که بارها شاهد پیام دوستانم بوده ام که استفاده از آموزش های لاغری با ذهن تحول عظیمی در زندگی آنها ایجاد کرده است و همه اینها لطف خدا در تنظیم قوانین جهان هستی است.

خداوند سیستم ذهنی ما را به این شکل تنظیم کرده است که میتواند خالق شرایط خود در دنیای مادی باشد و فردی که شجاعت اقدام کردن برای یادگیری آموزش های ذهنی را داشته باشد نتایج عالی پاداش اقدام او خواهد بود.

دوره های آموزشی لاغری با ذهن از این رو که به صورت کاملا عملی طراحی شده است تاثیر فوق العاده ای در کسب نتایج عالی دارد چرا که شما در این دوره با تمرین های زیادی که انجام میدهید به سادگی کنترل ذهن و تمرکز بر خواسته و چگونگی تغییر احساس خود به احساس عالی را می آموزید و با استفاده از این آموزش ها در روند روزمره میتوانید نتایج عالی را در زندگی تجربه کنید.

این پروسه نیاز به آموزش و تمرین دارد که همه فنون آن در دوره های آموزشی برای علاقمندان آماده شده است.

خواندن نوشته خانم فروغ به گسترش آگاهی در ذهن ما کمک می کند.

“ما در جنبه های مختلف زندگی هر آموزشی ببینیم یک نتیجه ی خاص دارد مثلا من اقدام کنم برای یادگیری نقاشی یه نقاش خوب میشم یا اقدام کنم برای یادگیری فوتبال یه فوتبالیست خوب میشم

ولی در آموزشهای ذهنی نتیجه رو در جنبه های مختلف زندگی میبینیم.

پس من تمام اموزشهای ذهنی رو با هدف تناسب اندام دنبال میکنم چون از هرنتیجه ای برای من مهمتر هست و چاقی مانع لدت بردن من از هر نتیجه ای میشه پس اقدام کردم برای یادگیری اصول ذهنی با سایت استاد عطار روشن و گام به گام جلو میرم.

پس وقتی آموزشها رو دنبال کردم افکار من و رفتار من و روابط من و..‌و جسم من کلی تغییر کرد.

پس یادگیری اصول ذهنی یه نتیجه ی خاص نداره بلکه در هر زمینه ای نتیجه میده مثلا در روابط یا ثروت در آرامش در کسب و کار در سلامتی و …

پس تنها مزیت اضافه وزن همین کنترل ذهن و آموزش ذهنی بود و افرادی که پی میبرن لاعر شدن از طریق ذهن امکان پدیر هست پس این شرایط برای اونها مهیا میشه مثل اینکه پاداش اطمینان اونها به این آموزشها هست.

تمرین عملی که تغییر در افکار و رفتار ما به وحود بیاره در این دورهای ذهنی خیلی مهم هست و فرد آموزش رو یاد میگیره.

مثلا تصویر سازی ذهنی خیلی مهم هست و لی نه با فکر کردن و مدیتیشن بلکه در این دورها با تمرین عملی یاد میگیرین.

پس یادگیری اصول ذهنی رو نمیشه براش نتیجه در نظر گرفت و خیلی گسترده هست و هر چقدر فرد بیشتر دوست داشته باشه این مسایل رو دنبال کنه نتیجه براش بیشتر میشه چون ما میخواهیم با آموزشها به اون فطرت پاک برسیم و اون فطرت پاک از جنس خداوند هست و بی نهایت هست پس نتیجه هم میتونه بی انتها باشه.

پس هر چقدر جلوتر میری انگار مشتاقتر میشی پس باید با اشتیاق ادامه بدی و تمرینها رو انجام بدی تا نتیجه فراتر از حد تصور خود کسب کنید.

پس اگر اضافه وزن داری اصلا اون رو چیز بدی ندون و اون رو منبع خیر و برکت و خوبی بدون چون اگر چاقی ما نبود ما هم در این دورها نبودیم و این اموزشها رو دنبال نمیکردیم.

هیچ وقت یادگیری اصول ذهنی رو نباید برای یه مقطع بدونی باید همیشه تا ابد دنبال کنیم و جز علاقه مندی های ما بشه.

پس در مورد موضوعات ذهنی بدون که نباید اونها رو رها کنی چون سریع افکار منفی مثل علفهای هرز شروع میکنن به بزرگ شدن چون یه بخشی در وجود ما متعلق هست به شیطان و شیطان هم قسم خورده همیشه ما رو گمراه کنه پس همیشه افکار منفی رو داریم ولی چو ن انسان به عنوان موجودی که خوشبختی اش از طرف خداوند تضمین شده و اگر انسان به خداو ند ایمان داشته باشه شیطان نمیتونه بر اون غلبه کنه.

حالا چرا شیطان غلبه میکنه؟

چون همیشه فعالیت میکنه ولی ما نه یه ساعت دو ساعت روی خودمون کار میکنیم پس ضربه های کوچیک میزنه ولی همیشه میزنه پس روی خودتون کار کنید تا نتیجهای بسیار گسترده ای ببینید.

به هر طریقی شده آموزش ذهنی رو شروع کنید و علاقه مند باشید که زندگی شما رو میسازه .

چقدر من از خوبیهای این دوره بگم بازم کمه و دوباره میگم که در همه ی زمینه ها تاثیر گذار هست و واقعا نتیجه فراتر از حد تصور است.

مهترین چیزی که از این دورهای ذهنی خوشم میاد کنترل ورودی های ذهن هست که باعث شده من هر چیزی رو گوش ندم با هر کسی دوست نشم هر حرفی نزنم و هر فکری و رفتاری رو نداشته باشم و هر فیلم و اهنگ و اخبار ی روگوش نکنم و ….

از دید خیلیا اینطور که نمیشه زندگی کرد من انگار تو این دنیا نیستم و سرم رو کردم زیر برف و ….

ولی من با وجود تمام این حرفهایی که از اطرافیانم میشنوم خودم و دنیام رو دوست دارم هر چند که بعصی جاها سخته و هم صحبت ندارم و یا از حرف زدن در مورد خیلی چیزها خوشم نمیاد و داخل جمع و اطرافیانم ساکت هستم

اینم از مزیتهای لاعری با ذهن هست که من عاشق مثبت اندیشی این دورها و تمرکز بر روی خوبیها و تمرین شکرگداری وبه صلح رسیدن با خودم و بقیه تمرینها …. هستم

من از طریق لاغری با ذهن با دورهای قانون جدب اشنا شدم و در مسیر این دورها هستم ولی آرامشی که از این لاغری با دهن میگیریم فوق العاده هست و همچنان متعهد به این دوره هستم و خواهم بود با گوش دادن و تمرین کردن و حال خوب و استمرار داشتن و دوره رو تکرار کردن من همیشه برای رسیدن به وزن دلخواهم هر کاری کردم ولی این دفعه با همیشه فرق داره و من از طریق دورهای این سایت به تناسب دلخواهم میرسم و نتیجه فراتر از حد خواهد شد.

من اصافه وزنم رو منبع خیر و برکت و خوبی برای خودم میدونم که وارد این دورها شدم و من با شوق و اشتیاق ادامه میدهم و تا روزی که زنده هستم ادامه میدهم و من در این مسیر میمونم تا علفهای هرز رشد نکنن و من رو منحرف نکنن.

پس فردی که به خدا وصل باشه و به نیروهای درونی اش وصل باشه نمیتونه شیطان بر اون علبه کنه”

ایمان دارم استفاده از آموزش های لاغری با ذهن به شما کمک میکند رویای متناسب شدن خود را خلق کنید.

با آرزوی روزهایی سرشار از شادی و موفقیت برای تک تک شما همراهان

منتظر خواندن نوشته های شما هستم

همراه همیشگی شما: رضا عطارروشن

با دادن ستاره به این مطلب امتیاز بگیرید.

Rating 4.37 from 27 votes

https://tanasobefekri.net/?p=15178
برچسب ها:
84 نظر توسط کاربران ثبت شده است.

دیدگاهتان را بنویسید

اندازه متن دیدگاه ها
      آواتار فاطمه سادات
      1400/02/08 11:29
      مدت عضویت: 1691 روز
      امتیاز کاربر: 3766 سطح ۴: هنرجوی مبتدی

      نشان های دریافت شده

      سطح مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,766 کلمه

      سلام 

      گام ۵۲ 

      نتیجه فراتر از حد تصور است . 

      وقتی که کار روی ذهن رو یاد بگیریم و بدونیم چطور میشه از ذهنمون برای خلق شرایط دلخواه استفاده کرد نتیجه ای که کسب می کنیم فراتر از حد تصور هست . چون ما داریم کار کردن با ابزاری رو یاد میگیریم که در خلق همه ی اتفاقات نقش اساسی داره . 

      این ابزار ذهن هست . شاید هنوز کسی پیدا نشده فلسفه ی دقیقی از ذهن ارائه بده . اما همه ی ما با اینکه شاید ندونیم ذهن چی هست و چگونه شکل میگیره و چگونه کار می کنه اما میتونیم درکش کنیم . 

      یعنی ما ذهن رو با خود ذهن درک می کنیم . 

      همونطور که همه چیز رو هم با ذهن درک می کنیم . مثلا بوی یک گل رو یا دیدن یک تصویر زیبا رو یا شنیدن یک آوای خوب رو یا چشیدن یک غذای خوشمزه رو  یا لمس کردن یک شئ لطیف رو . گرچه اینها توسط چشم و گوش و بینی و زبان و دست  صورت  میگیره اما درک اینها توسط ذهن صورت میگیره . دست قدرت حس داره ولی قدرت درک نداره . و تفاوت بین انسان و حیوان هم دقیقا همینه . حیوانات حواس دارند اما قدرت درک ندارند . 

      پس درک کردن توسط ذهن صورت میگیره و شناخت ذهن هم توسط خود ذهن صورت میگیره . درک کردن و شناخت ذهن توسط خود ذهن انجام میشه . 

      چون این قابلیت ذهن هست . 

      آگاهی در ذهن اتفاق می افته . اما ذهن خلق هست هم ایجاد میشه و هم از بین میره . قابل تغییره . ذهن خدا نیست . ذهن آفریده است . ابزار قدرتمندیه اما چون خلق هست پس قدرت این رو داریم که تغییرش بدیم . اما باید قبلش بدونیم چطور شکل میگیره که بعد بتونیم تغییرش بدیم . 

      ذهن چطور شکل میگیره . شکل گیری ذهن برمیگرده به آغاز تولد . فعلا به زندگیهای گذشته و زندگیهای آیندمون کاری ندارم . زندگی فعلی رو که برای هممون قابل درک هست تجزیه تحلیل می کنیم . 

      تمام تجربیات ما توسط ذهن خلق میشه . یعنی ذهن ما توسط ما ایجاد میشه اما قادره تمام اتفاقات و تجربیات چه مثبت و چه منفی ما رو رقم بزنه . 

      شکل گیری ذهن ابتدا توسط والدین صورت میگیرد . یعنی حتی در زمان بارداری هم تربیت پدر و مادر روی فرزند اثر دارد و در شکل گیری ذهن او دخیل است . 

      البته این تربیت هم مطابق خواست خود فرد هست چون انتخاب  پدر و مادر هم جذب خودش بوده . 

      ذهن ناخوداگاه همیشه بوده و هست و شاید تحت تاثیر زندگیهای گذشته ی ما بوده و ما بیشتر تجربیات خودمون رو از ارتعاش این سطح از ذهنمون داریم تجربه میکنیم . 

      اما ذهن خوداگاه سطح محدودتری از ذهن است و نسبت به ذهن ناخوداگاه برای ما قابل درک تر است ورودی ذهن ناخوداگاه محسوب میشود . گرچه ذهن ناخوداگاه از سویی دیگر با روح در ارتباط است و بسیاری از کدهای ذخیره شده از آن از طریق روح حاصل شده است اما به دلیل قدرت انتخاب ما ورودی  ذهن خوداگاه بیشتر تحت تاثیر عوامل بیرونی قرار گرفته و از طریق حواس پنجگانه تغذیه میشود . 

      چون درک این حواس راحتتر از درک روح توسط ذهن خوداگاه هست برای همین اطلاعاتی که از طریق حواس پنجگانه  به ما انتقال داده میشود توسط افکار خوداگاه ما به مرور وارد ذهن ناخوداگاه میشود و ظهور کدهای اولیه و پیشفرض و الهی را تغییر میدهند . یعنی به جای اینکه ما کدهای الهی را به نمایش بگذاریم کدهایی را که از محیط بیرون از خود دریافت کرده ایم را به نمایش میگذاریم . 

      البته نظریه ای دیگر نیز در اینجا مطرح میشود که ذهن چیزهایی را جذب میکند که در حافظه ی خود دارد . پس حتی ما تربیتهایی را دریافت میکنیم که خواستار آن هستیم و کدهای آن را از بیرون خودمان جذب کرده ایم به صورت ناخوداگاه . 

      با این نظریه حتی انتخاب نوع تربیت نیز دقیقا جذب خودمان است و ما خودمان میخواهیم که این اطلاعات روی ما اثر بگذارد . 

      نتایج  تغییر محتوای ذهن فراتر از حد تصور و فراتر از حد انتظار است . 

      چون وقتی ما تصمیم به تغییر خود میگیریم باز هم شرایطی را جذب می کنیم که این تغییر در بستر آن صورت بگیرد . یعنی به عنوان مثال ما سایت تناسب فکری را جذب کردیم چون کاملا خودبخود  به این سایت هدایت شدیم و نیروی خوداگاهی ما هیچ نقشی در این جذب نداشت . 

      نحوه ی تغییر ذهن به این گونه است :

      آموزش 

      تکرار 

      استفاده کردن از فرمولها در زندگی روزمره 

      ثبت 

      باور 

      ابتدا این پروسه باید طی شود تا باور شکل بگیرد باور که شکل گرفت بقیه ی کار به سطح ناخوداگاه ذهن سپرده میشود و خودبخود روند لاغری ما ادامه دار میشود . 

      بسیاری از ما از نحوه ی به کار گیری از فرمولها در امور روزمره مشکل داریم . چون فرمولهای قبلی به صورت عادت در ما شکل گرفته اند که شاید در نظر ما  قدرتشان از این فرمولهای جدید بیشتر باشد اما در حقیقت اینگونه نیست . قدرت این باورها بیشتر است چون ریشه ی آن در وجود ما عمیقتر است . 

      فرمولهای چاقی بعد از تولد یا سالها بعد از تولد در ما ایجاد شده است . یکبار ایجاد شده است و سالها تکرار شده است . اما فرمولهای پیشفرض ما در نهاد ما ریشه دوانده و آنها به صورت ناخوداگاه در ما شروع به کار میکردند . ما در ظاهر میوه ی چاقی را در جسم خود مشاهده می کنیم اما در حقیقت لاغری در این سالها همواره همراه ما بوده و کلی از چاقی های ما را خودبخود و ناخوداگاه برطرف میکرده . 

      پس قدرت لاغری در ما خیلی قویتر است . اما با آموزش ، ما این فرمولها را به یاد میاوریم و با توجه کردن به لاغری و تغییر محتوای ذهنی اجازه ی ظهور آنها را در عمل میدهیم . 

      غیر ممکن است وقتی ذهن ما پر از چاقیست عمل ما لاغر کننده باشد .عمل لاغر کننده خودبخود در اثر تغییر محتوای ذهنی در ما خلق میشود . 

      حالا استفاده از ذهن برای رسیدن به خواسته چگونه است ؟ 

      ما عدد وزن ایده آل را به ذهن میدهیم . مهم احساسیست که ما از این عد به جسم میدهیم  . وگرنه خود عدد و رقم در ضمیر ما تاثیری ندارد  او در جا شروع به ارتعاش احساس  این عدد به جسم میکند . اما دیری نمیپاید احساس این عدد در ما شروع به کم شدن میکند و طبق عادت مثلا به واسطه ی یک عملکرد مثل پرخوری یا کم تحرکی  ما دوباره احساس چاقی  را به ذهن ارتعاش میدهیم . در حقیقت ما چون تازه شروع به کار کردیم و ضمیر ما هنوز همان ارتعاش قبلی را دارد و میخواهد در مدار قبلی باشد ما احساس میکنیم  در روند لاغری ما اختلال ایجاد میشود .

       هر احساسی که بیشتر تکرار شود جسم در زمانهای بیشتر این  احساس و ارتعاش را از ذهن دریافت میکند برای همین بین خواسته ی ما  و رسیدن به جسم زمان زیادی سپری میشود چون طبق عادت ما زمانهای بیشتری را در احساس چاقی سپری می کنیم و زمانهای کمتری را در احساس لاغری . با این وجود باز هم ذهن و جسم ما در حال حذف این موارد از ماست و اصل ارتعاش ما بر لاغر شدن و حذف چاقیست . 

      ما باید بتوانیم مدت زمان بیشتری ارتعاش و احساس لاغری را با خود نگه داریم تا به آن عادت کنیم . برای نگهداشتن احساس لاغری لازم است محتوای ذهنی لاغری در ذهن ما مرور شود برای همین هم هست استاد میگویند تمرین و تکرار کنید تا این محتواها و ذهنیت جدید احساس ما را در مسیر لاغری نگه دارند و به اندازه ای که ما در احساس خود تغییر ایجاد کرده ایم جسم ما بیشتر تغییر می کند و نتایج فراتر از حد انتظار میشود . 

      پس استمرار در مسیر باعث میطود ما احساس عدد دلخواه را در بیشتر اوقات با خود حس کنیم و در این احساس را در ذهن نگه داریم حالا اگر بتوانیم کمتر پرخوری کنیم راحتتر میتونیم احساس خودمون رو در مسیر لاعری نگه داریم . چون فرمول ذهن ما پرخوری = چاق شدن است . وقتی این کار را انجام میدهیم یعنی ذهنیت چاق ما دوباره وارد کار شده  . چون خوب نگهداشتن احساس بعد از پرخوری کار سختیست و ما ناخوداگاه در حال ملامت خود هستیم . 

      برای همین هم هست استاد تمارین عملی هم دارند . به صورت عملی حفظ احساس متناسب بودن خیلی راحتتر است اما در هنگام عمل هم باور من اینست که ذهن من با عمل متناسب کننده ناهمسوست و مقاومت تولید می کند . در حقیقت این نشان از میدهد که خودم میخواهم چاقی را برای خودم نگه دارم و الکی ذهنم را متهم میکنم . ذهن آنچیزی را میخواهد که من بخواهم . وقتی من تمام تمرکزم را روی لاغری بگذارم  پس ذهنم در رفتار نیز با خواسته ی من همسو میشود . یعنی خواسته ی من ذهن من را تحت تاثیر قرار می دهد و فرمولهای آن را تغییر میدهد . پس عملی که احساس مرا بد می کند از من سر نمیزند و خلاصه ذهن مرا یاری می کند که به خواسته ی جدیدم برسم و خودبخود محتواهای قبلی را در عملکرد روزمره به کار نمیگیرد . 

      من هم که آگاهانه این کار را نکنم تا احساسم بد شود یا اگر فراموش کردم هدف خود را و باز این کار را انجام دادم سریع احساسم را پاکسازی کنم و کاری انجام دهم که به احساس بهتر برسم با این کار به ذهنم اعلام میکنم من در مسیر کاهش وزن ثابت قدم هستم و تصمیم قاطع گرفته ام تا  به وزن ایده آلم برسم . در این صورت فاصله ی بین من و ارزویم کم میشود و اگر در این کار ماهر شویم به جایی میرسیم که خداوند در قرآن سوره ی یاسین میفرماید : إِنَّمَا أَمْرُهُ إِذَا أَرَادَ شَيْئًا أَنْ يَقُولَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ ﴿٨٢﴾

      شأن او این است که چون پدید آمدن چیزی را اراده کند، فقط به آن می گوید: باش، پس بی درنگ موجود می شود. (۸۲)

      انسان به اینجا میرسد همانطور که ما در چاقی دقیقا به همین مهارت رسیده بودیم که به محض اینکه در خاطرمون گذر میکرد که آب میخورم چاق میشم این اتفاق میفتاد . 

      خب الان هم دقیقا ما میتونیم از همین مهارت در لاغری هم استفاده کنیم . البته بعد از انجام مراحل آموزش ممارست مهارت  و رسیدن به باور اینکه من توانایی لاغر شدن دارم چون  نداشتن ایمان به توانایی و درک نکردن قدرت هایی که داریم سبب میشود این آیه در لاغری ما حاصل نشود . 

      اما هرچقدر آگاهتر شویم و تمرین کنیم و ماهرتر شویم نتایجی که برای ما حاصل میشود فراتر از حد تصور ماست . 

      البته تمام اینهایی که گفتم تئوری عمل هست و باید تمرین کنم تا این تئوریها در عمل نیز قویتر شوند و من به نتایج بهتری برسم . 

      خدایا سپاسگزارم .

      استاد ازتون ممنونم .

      فاطمه ازت سپاسگزارم .

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 30 از 6 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فاطمه سادات
      1400/02/13 18:45
      مدت عضویت: 1691 روز
      امتیاز کاربر: 3766 سطح ۴: هنرجوی مبتدی

      نشان های دریافت شده

      سطح مبتدی
      مدال طلایی
      همیاری
      محتوای دیدگاه: 466 کلمه

      سلام به روی ماهتون بانوی زیبا و قدرتمند . ببخشید من پاسخ شمارو دیر دیدم . خیلی لذت بردم از خوندن نوشته ی شما .  بانویی که خدای وجودش رو کاملا درک کرده و اون رو در خودش پیدا کرده  . بانویی که   عزت نفس  در وجودش فریاد میزنه صفات الهی را در نوشتتون دیدم . مقتدر .  غنی بالذات . بلند مرتبه  . عدل و …. خیلی خوب بود و حس خوبی  بهم داد . 

      یه نکته ی خیلی خوبی گفتید گفتید چاقی فقط یکی از صفات ضعیفه و خدا هم که ضعیف نیست . بله خدا قویست و کسی که متناسب هست هم قویست  . ما از چاقی درونی که فاصله بگیریم چاقی بیرونی توسط جسم خودبه خود برطرف میشه . 

       چاق بودن  یه انتخابه . چون ما خوب یادش گرفتیم و مدتها تکرارش کردیم دیگه میخوایم تجربه ی لاغر بودن رو حس کنیم و لذتشو ببریم . 

      برای همین دیگه کم کم باید چاقی رو سرزمین لذتبخشی برای ذهنمون تعریف نکنیم و متناسب  بودن و ایستا بودن و راست قامت بودن رو برای خودمون لذتبخش کنیم . کسی که چاقه میتونه اعتماد به نفس داشته باشه . در چاقی هم میشه به همه ی صفات خدا رسید اما ما دیگه نمیخوایم خدای وجودمون رو به این شکل به ظهور برسونیم . خدای ما زیباست و لایق زیبایی و او دارای صفت برتره . یعنی  زیباتر قویتر .    ما لایق زیبا بودن و زیباتر بودن هستیم . زیبایی سهم ماست . اندام زیبا سهم ما از زندگیه . ما با خودمون نمیجنگیم فقط میخوایم خودزیباتری رو به نمایش بزاریم . 

      وقتی  یادبگیریم و در لاغر شدن هم ماهر بشیم اعتماد به نفس و زیبایی رو  زیباتر و دلخواه تر تجربه میکنیم. 

      بینایی خدای چشمه 

      درسته که نابینایی هم گاهی اوقات به ظهور میرسه ولی خدای چشم نیست . بینایی خدای چشمه . واسه همین ما از بینایی لذت میبریم و از نابینایی رنج . 

      چاقی هم دقیقا همینه . درسته که مدتی  انتخابش کردیم ولی تناسب خدای جسمه و ما داریم سعی میکنیم خدای برتر رو بر جسم حاکم کنیم . درست مثل بینایی شنوایی لامسه قدرت گفتار . برای جسم ما هم تناسب زیباست و تناسب سهم جسم ماست و ما به راحتی این سهم رو در دست بگیریم فقط باید باورش کنیم . 

      به نظر من  چیزی که بین ما و حقمون فاصله انداخته باور نکردنه ‌ نمیتونیم باور کنیم ساده باید به دست بیاد . 

      باز احساس نتوانستن از ضعف میاد پس باید خدای وجودمون رو قویتر کنیم باید خودمون رو باور کنیم . قوی بودن رو باور کنیم . خالق بودن رو باور کنیم .  زندگی ما از آسمون و زمین ساخته نمیشه . خودمون باید بسازیمش . قدرت فقط دست خودمونه . باید باورش کنیم و همین حالا هم قدرت متناسب شدن در وجود ما هست و متناسب بودن یعنی قدرتمند بودن و قدرتمندتر شدن . 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فاطمه سادات
      1400/02/11 05:00
      مدت عضویت: 1691 روز
      امتیاز کاربر: 3766 سطح ۴: هنرجوی مبتدی

      نشان های دریافت شده

      سطح مبتدی
      محتوای دیدگاه: 5 کلمه

      موفقیتتون جاوید دوست نازنین . 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فاطمه سادات
      1400/02/10 18:44
      مدت عضویت: 1691 روز
      امتیاز کاربر: 3766 سطح ۴: هنرجوی مبتدی

      نشان های دریافت شده

      سطح مبتدی
      مدال طلایی
      همیاری
      محتوای دیدگاه: 1,278 کلمه

      سلام شهربانو جان ممنون از لطف شما ‌ 

      شکست نفسی میفرمایید . ما هممون به خدای وجودمون نزدیکیم . اصلا نزدیک و دور معنایی نداره . ما هممون متصل به خدای درونمون هستیم  . یکی هستیم با او . وقتی خداوند میفرماید از رگ گردن به ما نزدیکتره و هیچ تفاوتی هم بین انسانها قرار نداده و از طرفی وقتی میفرماید هرکجا که شما باشید من هستم این آیات به طور کامل روشن میکند ما همگی همون خدایی هستیم که همیشه دنبالش گشتیم . 

      کسی که خودشو بشناسه خدارو میشناسه و در حقیقت در همه جا میتونه خدارو ببینه . منتها خدا جلوه های مختلفی داره و در هر کدوم از ما به شکلی خودشو نمایش میده . در حقیقت این ما هستیم که از کانالهای دلخواه ، انرژی الهی را دریافت می کنیم و به شکلی که میخوایم  اورو شکل میدیم و میبینیمش . دریچه ی دریافت رو خودمون انتخاب می کنیم . . شاید این گفته ها براتون غیر قابل باور باشه ولی ما خدا رو شکل میدیم . خدا یک منبع بی شکل و بی حده که ما هرچقدر دلمون بخواد میتونیم ازش استفاده کنیم . 

      و باورهای ما انتخابهای ما نشون میده ما دوست داریم خدارو به چه شکلی مشاهده کنیم .همه ی ما از خداوند برخورداریم و عدل خداوندی  به همه ی انسانها مدام و بی نهایت داره انرژی شو میرسونه و بهشون قدرت اختیار داده تا هرچقدر دلشون میخواد از این انرژی استفاده کنند . 

      ما تا حالا خدارو به شکل چاقی دراورده بودیم یعنی اون انرژی رو در سطح چاقی حرکت داده بودیم و مدام باورهایی رو میپذیرفتیم که خدا رو بیشتر به شکل چاق کننده به ما نشون میداد .

       حالا داریم یاد میگیریم که تغییر مسیر بدیم کم کم و آهسته آهسته . ما همه در راهی قدم گذاشتیم که فهمیدیم که خدا فقط به شکل چاقی نیست . این ماییم که او رو اینگونه باور کردیم وقتی باورهای خودمون رو تغییر بدیم وقتی عجله نداشته باشیم و فقط به طور مستمر حرکت در مسیر لاغری رو طی کنیم اون وقت به مرور میبینیم آگاهیها و ایمانمون داره تغییر میکنه . این تغییر هیچ وقت تموم نمیشه . تا بی نهایت ادامه داره . چون خدا تموم نمیشه . مگر اینکه خودمون بخوایم و در جایی به خودمون ایست بدیم . اما به محض اینکه بخوایم دوباره حرکت کنیم حرکتمون آغاز میشه . 

      پس اینکه فکر کنید من به خدا نزدیکتر از شمام در حقیقت کفران به خدای وجود خودتونه .  ما انسانها هیچ فرقی با هم نداریم و همه ی انسانها در هر حالتی دارن  خدا رو به هم نشون میدن . حالا مجراها با هم متفاوته . دیدگاهها با هم متفاوته و رنگ خدا تغییر میکنه . 

      ولی در اصل همه از یک انرژی بی رنگ و بی شکل و بی حد سرچشمه گرفته . 

      من و شما و بقیه هیچ فرقی با هم نداریم . ما باید شایستگی خودمون رو عمیقا درک کنیم و در این درک استمرار بورزیم چون ما همه عادت کردیم به شکست نفسی . 

      خیلی از ما عادت کردیم خدای وجودمون رو در شکست نفسی به ظهور برسونیم  اینم خوبه اما ما از وقتی وارد این مسیر شدیم یادگرفتیم خدا رو در احساس شایستگی خودمون به ظهور برسونیم تا بتونیم بیشتر باورش کنیم تا توانمندیهامون رو بیشتر ببینیم . 

      ما باید احساس لیاقت و شایستگی کنیم . تا کم کم تاثیر عادت کوچک کردن خودمون رو از یاد ببریم . ما برای اینکه بتونیم به کارهایی که دلمون میخواد برسیم باید خودمون رو بزرگتر کنیم . باید باور کنیم ما بزرگیم و هر لحظه در حال بزرگتر شدن هستیم . ما الله اکبریم و خدای اکبر در ما جاریست . 

      البته بعضی ها در بندگی کردن برای خدا اون بزرگی رو درک می کنند و توجهشون میره سمت اکبر بودن الله . اما اینجوری یعنی تو و خدا دو تا هستی و شرک به خدا اینجا خودشو نشون میده . 

      هروقت باور کردیم ما خودِ خداییم یگانگی پدید میاد همون وحدتی که خودش همیشه مارو بهش دعوت کرده . 

      وقتی عادت کنیم اینجوری بیندیشیم اونوقت کارهامون با قبل متفاوت میشه البته نه یهویی . آرام آرام پله پله . به میزانی که باورمون تغییر کنه عملکردمون تغییر می کنه و  انجام کارها برامون لذتبخشتر میشه . احساس ناتوانی میره . احساس اندوه و خودکم بینی میره . احساس عزت نفس میاد . اون وقت شما میبینی وای چقدر خودتون رو دوست دارید . چقدر برای خودتون عزیز میشید . چقدر دوستداشتنی هستید . چقدر بزرگ هستید . چون باورهاتون تغییر کرده . 

      منم باید بیشتر تمرین کنم یعنی چون خدا بی نهایته هیچ وقت نمیتونی بگی راه تموم میشه . چون تا خدا هست راه هست ما تموم نمیشیم پس هرچقدرم که راه بریم به انتها نمیرسیم مگر خودمون توقف رو انتخاب کنیم که اونم یه جلوه است . 

      شما همین حالا هم به خدا نزدیک هستید و عالی هستید و عالیترین هستید . و حالا قدرت خدای وجودتون رو میخواین در راه لاغری به کار بگیرید و عالی دارید تمرین میکنید تا خدا رو در لاغری جاری کنید که البته پیشفرض وجود ماست . 

      در اوج بودن یک باوره . 

      همه ی نقاط میتونه اوج باشه . مثلا برای یک ساختمان ده طبقه طبقه دهم اوجه برای یک ساختمان صد طبقه طبقه صدم اوجه ولی دیگه طبقه دهم براش فروده و برای کسی که مثلا در کره ی ماهه اونجا اوجه ولی طبقه هزارم کره ی زمین فروده . 

      در اوج بودن یک دیدگاهه . اگه شما عادت کنید که این دیدگاه رو همواره در خودتون ببینید الانم در اوج بودن رو میتونید حس کنید . هر جایی برید در اوج بودن رو میتونید حس کنید . 

      منتها در باور خیلی از ما احساس در اوج بودن یعنی خودخواهی وای نکنه مغرور بشم نکنه شیطان بشم  میترسیم از اینکه احساس در اوج بودن داشته باشیم . یا باور داریم حتما باید شرایطی خاص باید داشته باشیم تا احساس در اوج بودن داشته باشیم  و تا به اون شرایط دلخواه نرسیم نمیتونیم حس در اوج بودن داشته باشیم در حالیکه این دید همیشه مارو تحت و در فرود نگه میداره . چون احساس در اوج بودن رو در هر شرایطی کاملا میشه حسش کرد 

      ما همین حالا هم در اوج هستیم . شما همین حالا هم در اوج خودتون هستید حتی اگه باورتونم نباشه بازم در اوجید منتها اگه باور کنید لذتشو میبرید . 

      همه ی ما هر آنچه بخواهیم داریم و میتونیم به ظهور بیاریمش . همین حالا هست . حتی اگه باورشم نکنیم بازم هست ولی  اگه باورش کنیم میتونیم لذتشو ببریم . میتونیم بودنشو حس کنیم نه نبودنشو . 

      شما در اوج بودن رو همین حالا هم حس کنید . لازم نیست طور دیگری باشید که احساس اوج کنید . اوج و تحت معنایی نداره . خدای وجود ما بی تحت و بی اوج و بی چپ و راسته . او همه جا هست . همه جا در آن واحد هم میتونه بالا باشه هم میتونه پایین باشه . 

      پس وقتی من در آن واحد میتونم هم بالا بودن رو حس کنم هم پایین بودن چیزی رو انتخاب میکنم که بیشتر بهم لذت بده باور کنید هیچ فرقی نمیکنه کدوم دیدگاه رو انتخاب کنید فقط با پذیرش خودتون با عزت نفستون با دوست داشتن خودتون و با احساس شایستگی و لیاقت و در اوج بودن همین حالا به خودتون اجازه ی لذت بردن میدید و هرچقدر بیشتر لذت ببرید راه ظهور  لاغر شدن در جسم هم براتون بیشتر باز میشه ‌ .

      شما همین حالا هم فرد شایسته ای هستید . 

      شما همین حالا هم در اوج هستید ‌.

      شما همین حالا هم بسیار دوستداشتنی هستید 

      و ازتون ممنونم که وجودمو به جوشش میارید تا بنویسم و منم این عزت نفس رو که در همه ی ما مشترکه بیشتر حس کنم . 

      در پناه خدا  شاد باشید و احساس خوشبختیتون بر دوام . 

      ببخشید صحبتم طولانی شد اصلا متوجه نشدم چطور نوشتم . ازتون سپاسگزارم شهربانو جان . 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 53 از 11 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم