0

نقش ذهن ناخودآگاه در لاغری

نقش ذهن ناخودآگاه در لاغری
اندازه متن

بسیاری از افراد چاق سال هاست تلاش می کنند تا از طریق روش های لاغری از شر چاقی رها شوند و هربار که در استفاده از هر روشی شکست می خورند تصور می کنند آنها توانایی لاغر شدن ندارند یا فرد با اراده ای نیستند که نمی توانند از طریق روش های لاغری به هدف خود برسند و این در حالی است که واحد تعیین کننده چاق یا لاغر بودن ذهن ناخودآگاه است و آنها از نقش ذهن ناخودآگاه در لاغری و چاقی اطلاع ندارند.

در ایامی که اضافه وزن زیادی داشتم بارها تلاش می کردم تا از طریق مختلف مقداری از اضافه وزن خودم رو کاهش بدم و روزهای اول را با شوق و اشتیاق شروع می کردم اما به مرور شور و اشتیاق به رنج و اجبار تبدیل می شد و در نهایت پس از چند روز استفاده از اون روش برای لاغر شدن را رها می کردم.

و باز بعد از مدتی که اضافه وزن من بیشتر می شد یا از شنیدن مسخره های دیگران عصبانی می شدم دوباره به فکر روش دیگری بودم و این روند سال ها تکرار می شد.

به لطف خدای مهربان از زمانی که با قدرت ذهن در لاغر شدن آشنا شدم و این مسیر را به شکل عالی طی کردم به این آگاهی رسیدم که در تمام دفعاتی که برای لاغر شدن اقدام می کرده ام توافق ذهن ناخودآگاه خودم را جلب نکرده ام. چون از نقش ذهن ناخودآگاه در لاغری اطلاع نداشتم.

به عبارتی من به تنهایی تصمیم گرفته بودم که باید لاغر شوم در صورتی که بخش مهم و تاثیرگذار در روند چاقی و لاغری من ذهن ناخودآگاه است که اصلا تصمیمی برای لاغری نگرفته است و عدم هماهنگی بین من و ذهن ناخودآگاه سبب سخت و رنج آور شدن مسیرهای لاغری در طی اجرا کردن آنها می شده است.

در مسیر لاغری از طریق ذهن این هماهنگی بین خود و ذهن ناخودآگاه از طریق انجام تمرینات مربوطه صورت می گیرد و به وضوح جلب رضایت ذهن ناخودآگاه خود برای حرکت به سمت متناسب شدن را تجربه می کنیم.

ذهن ناخودآگاه ما همان بخشی است که فرمولهای چاقی را در آن ذخیره شده اند و سالهاست  آن اطلاعات اشتباه بر مغز ما تاثیر می گذارد و سبب می شود که مغز واکنش های اشتباه زیادی نسبت به پارامترهای بیرونی بدهد و نتیجه همه این اتفاقات اضافه وزن است.

زمانی که پس از تصمیم گرفتن برای لاغر شدن رضایت ذهن ناخودآگاه را جلب کنیم و به عبارتی ذهن ناخودآگاه مجور لاغری را صادر کند متوجه خواهید شد که چقدر حرکت کردن در مسیر لاغری با ذهن آسان و لذتبخش است. فرایندی که در تمام روش های دیگر با سختی و رنج بسیار همراه است

این از شگفتی های ذهن ماست که وقتی به شکل صحیح در مسیر مناسب هدایت شود نتایج عالی ایجاد می کند و به همین دلیل است که افراد بسیار زیادی با استفاده از آموزش های لاغری با ذهن شگفتی ساز شدند چون به شکل صحیح و اصولی ابتدا موافقت ذهن ناخودآگاه خود را جلب کرده و سپس اقدام به حرکت به سمت لاغری کرده اند.

این طریق کدنویسی ذهن برای لاغر شدن بهترین و تاثیرگذارترین روشی است که می تواند به افراد کمک کند تا رویای لاغری خود را محقق کنند.

اگر این نوشته را می خوانید حتما اضافه وزن دارید و روش های مختلف را برای لاغر شدن استفاده کرده اید و به خوبی طریق عملکرد برای لاغر شدن از روش های مختلف را تجربه کرده اید.

در هر روشی که برای لاغری استفاده کرده اید شما به تنهایی تصمیم گرفته اید که باید لاغر شوید.

سپس با تهیه برنامه رژیمی یا ورزشی، تهیه قرص یا دمنوش های لاغری و … برای شروع مسیر لاغری اقدام کرده اید.

تمام مراحل تصمیم گیری و جستجو برای پیدا کردن روش لاغری و اقدام کردن شما اعمالی فیزیکی است که توسط منطق (ذهن خودآگاه) شما صورت می گیرد.

ذهن خودآگاه تحت تاثیر عوامل بیرونی است.

ذهن خودآگاه با شنیدن صحبت های دیگران تحت تاثیر قرار می گیرد.

شنیدن صحبت های دیگران درباره چاقی، باعث بهم ریختن اعصاب ما می شود. پس از آن شروع به گفتگوی درونی می کنیم، بارها خودمان را سرزنش می کنیم و احساس بد را گسترش می دهیم.

این مرحله اشتباهی است که همه افراد چاق بارها مرتکب می شوند و نتیجه آن انتقال احساس چاق شدن بیشتر به ذهن ناخودآگاه است.

در واقع دیگران دسترسی به ذهن ناخودآگاه ما ندارند و این خود ما هستیم که ناآگاهانه فرمول های اشتباه را وارد ذهن ناخودآگاه خود می کنیم.

منطق ما تحت تاثیر عوامل بیرونی است.

وقتی با عوامل بیرونی تحریک شویم و این تحریک شدن منجر به ایجاد احساس مثبت یا منفی در ما شود و این احساس به گفتگوی ذهنی تبدیل شود و شدت بگیرد به فرمول های ذهن ناخودآگاه تبدیل می شود و این مرحله شکل گیری گام بعدی زندگی است.

اکثر انسانها این تجربه را در تحریک شدن از طریق عوامل بیرونی و ایجاد احساس بد و گسترش خودسرزنشی و خودتخریبی تجربه کرده اند اما در جنبه مخالف که سبب ایجاد احساس خوب شود تجربه چندانی نداریم.

علت این امر این است که ما معمولا در گسترش احساس بد بسیار عالی عمل می کنیم. اما در گسترش احساس مثبت بسیار ضعیف هستیم و این در حالی است که گسترش احساس مثبت باعث بهبود شرایط زندگی ما می شود. اما ما ناآگاهانه در گسترش احساس منفی عالی عمل می کنیم و به این دلیل شرایط ما در زندگی همواره با مشکلات متعدد همراه است.

توجه به توضیحات ارائه شده به شما کمک میکند تا روندی که در استفاده از روش های لاغری مختلف را طی کرده اید بهتر درک کنید و اینکه چرا در استفاده از روش های مختلف معمولا نتیجه یکسان بوده است چون عملکرد ما در استفاده از روش های گوناگون مشابه بوده است.

زمانی که تصمیم می گیرم از هر روشی برای لاغر شدن استفاده کنیم تمام مراحل تصمیم گیری، برنامه ریزی، انتخاب روش و عمل کردن به روش انتخابی در سطح ذهن خودآگاه یا منطق صورت می گیرد و این در حالی است که هیچ تصمیمی از طرف ذهن ناخودآگاه برای تغییر شرایط زندگی ما اتخاذ نشده است.

زمانی که روش لاغری را شروع کرده و تصمیم می گیرم مراحل آن را اجرا کنیم به مرور رفتار آگاهانه ما با فرمول هایی که در ذهن ناخودآگاه ما از قبل نوشته شده است تفاوت پیدا می کند.

این ناهماهنگی باعث برهم خوردن تعادل بین فرمول های ذهن ناخودآگاه و واکنش های ذهن خودآگاه می شود.

ناهماهنگی برای ذهن ناخودآگاه پذیرفته نیست و به همین دلیل هرچه از روزهای رژیم یا ورزش یا هر برنامه لاغری می گذرد اجرای آن سخت تر می شود. چون ذهن ناخودآگاه تمایل دارد رفتار شما بر اساس فرمول های ذخیره شده در ناخودآگاهتان باشد.

به این مثال توجه کنید:

فرمولی که در ذهن ناخودآگاه شما نوشته ایجاد شده است این است که شما علاقه دارید هر شب شام بخورید.

رفتاری که برای شما در برنامه رژیمی نوشته شده است این است که شما حق شام خوردن ندارید.

فرمول ذهن ناخودآگاه شما شام خوردن است اما رفتار شما شام نخوردن است.

این ناهماهنگی برای ذهن ناخودآگاه پذیرفته نیست و تمام تلاش خود را خواهد کرد تا رفتار شما را هماهنگ با فرمول ذخیره شده در خود در آورد.

شام نخوردن شما بر اساس فرمولی است که در برنامه رژیمی نوشته شده است و فقط ذهن خودآگاه شما از آن اطلاع دارد و این تصمیم بر اساس ذهن خودآگاه برای ذهن ناخودآگاه ارزش و اعتبار ندارد.

لذا شما هرچه از مدت شروع برنامه رژیمی می گذرد با مقاومت ذهنی بیشتر برای ادامه برنامه لاغری خود مواجه می شوید تا اینکه با یک یا چند بار رعایت نکردن برنامه رژیمی از ادامه آن ناامید شده و آن را رها می کنید.

در این حالت طی چند روز رفتار شما دوباره به حالت پیش فرض و مطابق با فرمول های ذخیره شده در ذهن ناخودآگاه تغییر پیدا می کند.

این تجربه ای است که هر فردی به هر شکلی از برنامه رژیمی استفاده کرده تجربه کرده است.

در روش لاغری با ذهن همه چیز برعکس روش های دیگر است.

اگر به اولین قدم که تصمیم شما برای لاغر شدن است توجه کنید شما تصمیم نگرفته بودید که از چه روشی لاغر شوید فقط از چاقی و شکست های قبلی خسته شده بودید و احساس تسلیم بودن در شما شکل گرفته بود.

آشنایی با روش لاغری با ذهن نداشتید و به شکل هدایت توسط خداوند با این روش آشنا شدید.

تا این مرحله ذهن خودآگاه شما نقشی در تصمیم گیری و انتخاب روش لاغری نداشته است.

بعد از آشنایی با این روش و شروع یادگیری لاغری با ذهن هیچ برنامه غذایی یا ورزشی به شما داده نشده است و هرچه بودم دیدن یا شنیدن فایل های آموزشی بوده است.

به این شکل شما در حال ورود اطلاعات جدید درباره لاغر شدن به ذهن خود هستید و از آنجایی که شنیدن فایل های آموزشی در شما احساس خوب ایجاد می کند مراتب انتقال شنیده های جدید به ذهن ناخودآگاه به شکل خودبخودی انجام می شود.

با استمرار و ادامه هر روز مراحل لاغری با ذهن احساس خوب در شما گسترش یافته و پایدار می شود و فرمول های لاغر کننده به شکل قوی تری در ذهن ناخودآگاه شما ذخیره می شوند.

بعد ای اینکه فرمول های لاغر کننده در ذهن ناخودآگاه شما ذخیره شد، رفتار فعلی شما که بر اساس فرمول های چاقی قدیمی ذهن ناخودآگاه است با فرمول های جدید ایجاد شده همخوانی و هماهنگی ندارد.

باز هم ذهن ناخودآگاه این ناهماهنگی را تحمل نمی کند و به شکل خیلی آرام و ساده رفتارهای شما تغییر میکند.

میل شما به تکرار رفتار های قبلی کمتر و تمایل شما برای تکرار رفتارهای جدید بیشتر می شود.

این تغییر رفتار در شما ادامه می یابد تا واکنش های رفتاری شما مطابق با فرمول های ثبت شده در ذهن ناخودآگاه شما شود.

وقتی رفتار شما تغییر می کند، چه بخواهید چه نخواهید جسم شما تغییر خواهد کرد.

این شرح نقش ذهن ناخودآگاه در لاغری است.

زمانی که در حال نوشتن این آگاهی بودم سرشار از احساس خوب شدم.

کلمات پشت سر هم جاری می شد و من بدون وقفه فقط تایپ می کردم و از آنچه گفته می شود لذت می بردم.

این نوشته را بارها بخوانید تا به شکل عالی نقش ذهن ناخودآگاه در لاغری را درک کنید.

هرچه درک شما از روند شرح داده شده بهتر شود حرکت شما در مسیر لاغری من بهتر و ساده تر و نتیجه بخش تر خواهد شد.

برای کسب اطلاع بیشتر درباره موافقت ذهن ناخودآگاه و تاثیر آن در روند متناسب شدن توصیه میکنم با دقت فایل آموزشی این بخش را استفاده کنید.

منتظر خواندن نوشته های شما هستم

همراه همیشگی شما: رضا عطارروشن

با دادن ستاره به این مطلب امتیاز بگیرید.

Rating 3.64 from 160 votes

https://tanasobefekri.net/?p=12910
برچسب ها:
128 نظر توسط کاربران ثبت شده است.

دیدگاهتان را بنویسید

اندازه متن دیدگاه ها
      آواتار فاطمه
      1399/12/10 22:42
      مدت عضویت: 1670 روز
      امتیاز کاربر: 234 سطح ۱: کاربر مبتدی
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 1,136 کلمه

      باسلام  گام  ۲۳ : نقش ذهن نا خود اگاه در لاغری
      زمانی که متناسب بودم نه ورزش میکردم ونه به خوردن توجه داشتم نمی دانم از چه زمانی شروع به چاق شدن کردم اما یک دفعه هرکس منو دید می گفت داری چاق میشی مواظب باش حیفه صورتت واندامت بهم بریزه منم که از چاقی تجربه ای نداشتم توجهی نمیکردمو میگفتم نه منکه متناسبم چون دراول تمام بدنم یکسان چاق میشد خیلی به چشم نمیو مد تا زمانی که حجم شکمم بزرگ می شد تازه برام سخت شد که اندامم بهم میریزه قطعا با شوق بدنبال رژیم نخوردن که زود لاغر میشم شروع کردم .مدت سه ماه طول کشید بهتراز اول هم شدم وخیلی خوشحال و مورد تایید همه که عالی شدی دوسال طول کشید که دوباره بی دقتی دررفتار غذایی کم کم شروع به اضافه وزن کردم که طی سه سال بیشتر از دفعه اول وزن اضافه کردم .خیلی ناراحت از شکل جسمم شدم دوباره به فکر اینکه دوباره می توانم لاغر شوم این دفعه هم رژیم وهم ورزش رو شروع کردم و شش ماه طول کشید بافشار وسختی لاغر شدم این دفعه دوسال تونستم وزنم راحفظ کنم وباز به مرور بدون اینکه بفهمم دوباره چاق شدم ولی اینبار از وزن دفعه قبلی ۷ کیلو اضافه کرده بودم خیلی سخت تر وناراحت تر شده بود برایم دوباره تکرار فشار برجسم وروحم . باشوق می خواستم لاغر شوم اما حرکت برایم مشکل بود به سختی رژیم ومسیر رفتن به باشگاه وعلاوه برانها سونا وجکوزی رو هم که در برنامم بود شروع کردم ولی این دفعه تحمل میکردم نه با شوق دفعه های قبلی . گاهی در کلاس ورزش خرما وبادام ومغز اجیل میبردم ومیخوردم مربی ورزش بهم می گفت تودیگه نیا ورزش چون دیگران رو بد عادت میکنی وتشویق به خوردن. اینجوری داری خودتو گول میزنی .واقعا راست می گفت از یک طرف مغزم تصمیم به تناسب گرفته بود وفرمان تناسب میداد واز یک طرف ذهنم که خوب خورده بود ولذت خوردن راچشیده بود مخالفت میکرد وفقط صرف وقت وهزینه بود چون کار برایم سخت تر شده بود و ذهنم درگیربا فرمان مغزم بود ومیل ورغبت برای ادامه دادن تالاغرشدنم کم شده بود ومی گفتم فایده نداره یک مدت با ورزش ورژیم لاغر بشیم دوباره برمی گرده انگار کاری نکردم.واقعا چون از نظر ذهنی اماده نبودم وذهن نمی پذیرفت هرچه میکردم فایده نداشت .اگر فعالیتها درجهت تناسب هماهنگ با ذهن باشد وذهن بپذیرد ان وقت جسم به سمت لاغری تغییر شکل می دهد .تناسب در صورتی انجام می شود که ذهن کاملا اماده باشد وبا انجام با دقت تمرینهای اموزش داده شده صحیح واستمرار انها همراه با احساس خوب وشادی وارامش روح وذهن واطمینان واعتقاد کامل که به نتیجه می رسیم .اموزشهای ذهن اساس شروع کاربرای درمسیر لاغری افتادن است واین اموزشهاست که تاثیرات خوبی در ورود
      الهامات بیشتر واتفاقهای بهتر ویادگیری چیزهای دیگر وفرمولهاوایده های جدیدتر در ذهن ما وایجاد باورهای نو در ما می شود.وقتی ذهن فعال شود ودرمسیر یادگیری قرارگرفت خیلی راحت واسان یاد میگیرد وواضح وروشن خودش حرکت میکند و به ما می گوید چه رفتار غذایی درسته وکدام غلط وخودش راه رانشان میدهد .اگر ذهن برای یادگیری اماده نباشد و تغییر رانپذیرد هرچه تلاش ورنج وفشار برجسم اوریم وتحمل کنیم بی فایده وبی اثر هست چون ذهن هماهنگ با تصمیم مانشده پس به زور واجبار نمی پذیرد وسالهای سال باید درمسیر چاقی حرکت کنیم .برای اماده شدن ذهن وپذیرفتن وقبول کردن اینکه درمسیر لاغری ویادگیری برای تغییر قرار گیرد باید با برنامه ریزی و قدم به قدم ومرحله به مرحله ذهن را اموزش داد . قانون ذهن نا خوداگاه برای قبول هرچیز لذت بردن از انچه هست که انجام می دهد اگر ان حرکت برایش راحت واسان وخوشایند بود همراه با حال خوب ان وقت مجوز ورود ان اطلاعات واگاهیها وانجام انرا صادر می کند .تمام زمانی که ما برای لاغر شدن تصمیم می گیریم وبا رفتارهای محدود ومحروم کننده خود را از خوردن محروم می کنیم در اینجا ماتصمیم به لاغری از روش نادرست وچاق کننده گرفتیم که فرمان مغز است ولی ذهن ما که لذت خوردن را چشیده ونمی تواند فرمان نادرست خوردن را اجرا کند پس با فرمان مغز که همان تصمیم ما است مخالفت ومقاومت می کند🏵زیرا رفتارهاوعادتهای غذایی که ما انجام می دادیم همه در جهت چاق شدن بوده وبا تصمیم گیری ما برای لاغرشدن همه لذتها را از ذهن نا خوداگاه میگیریم که با مخالفت ومقاومت ذهن روبرو می شویم .مثل وقتی ما کلید خانه را نداریم هرچقدر به در فشار اوریم وانرا هل دهیم تا کلیددر خانه را نیاوریم در باز نمی شود.
       نمی شود که سالهای زیادی  با رفتارهای غلط غذایی ذهنمان را اموزش به نادرست خوردن وچاق شدن ولذت خوردن دادیم حالا می خواهیم یک دفعه این رفتارهای غلط چاق کننده را که این همه سال اموزش دیده را از ذهن پاک کنیم وبه جای ان رفتارهای غلط فرمولهای صحیح را بدون اموزش وبافشار جایگزین کنیم وخواسته ذهن نا خوداگاه را نادیده بگیریم وبخواهیم جلو اوراهم بگیریم قطعا ما شکست می خوریم .مثل این است که ماچیزی لازم داریم که درخانه کسی هست وبدون اجازه وموافقت او ما بخواهیم ان را از اوبگیریم وان شخص اجازه ندهد وبرای دادن ان چیز به ما مقاومت کند .برای جایگزین کردن عادت صحیح غذایی در ذهن بجای اموخته های غلط قبلی باید اول ذهن را برای پذیرش او اماده کنیم تا قبول کند اموخته های قبلی را تغییر دهد تا لذت بی اندازه خوردن برایش از بین رود بعد روشهای صحیح رفتار غذایی به مغز قدم به قدم اموزش دهیم وبرای این کار باید از روشهای مورد قبول ذهن وراههایی که احساس خوب از ارامش برایش داشته باشد استفاده کرد که کم کم انها را به ذهن اموزش داد وبا استمرار انها اموزش ها درذهن ذخیره شود تا ذهن کم کم به انها عادت کند وبجای رفتارهای غلط در ذهن بماند وبه شکل رفتار وعادات رفتار غذایی درست ورفتار تناسب اندام درمابروز کند . مثل امورش رانندگی است که تا فرد روش درست رانندگی واستفاده از علایم وتابلوها وقوانین رانندگی را اموزش نبیند ودرست یاد نگیرد به او گواهینامه رانندگی نمی دهند .وقتی اطلاعات صحیح در ذهن ذخیره شود بعد ان اطلاعات اجرا می شود وذهن برابر انچه ذخیره کرده عمل می کند یعنی ذهن ان اطلاعات را پذیرفته وعملا اجرا می کند پس مغز وذهن با هم هماهنگ شده اند وهردو یک خواسته را دارا می شوند. پس باید بدانیم که برای اینکه بخواهیم لاغر شویم باید از روشهای مورد قبول ذهن با احساس خوب وراحت واسان است بجای رفتارهای غلط با فشار که مقاومت ذهن ونپذیرفتن انها را در بر دارد استفاده کنیم وانها را به ذهن ارام ارام اموزش داده و با تمرین وتکرار انها رفتارهای صحیح را در ذهن ذخیره کنیم وانها را بصورت عادت در اوریم تا ذهن به ان عمل کند ورفتار صحیح غذایی را موقع خوردن از خود نشان دهد.در واقع موافقت ضمیر نا خوداگاه همان درست کردن باورهاست وقتی باورها تغییر کرد ان وقت موانع لاغر شدن ازبین رفته ورفتار تکرار شونده پرخوری انجام نمی شود .هماهنگی ذهن وخواسته باور وفرمولهای جدید ذهن را می پذیرد ونتیجه می دهد.
      خدایا بابت همه چیز سپاسگزارم ازشما استادگرامی هم متشکرم🌹

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم