0

نقش ذهن ناخودآگاه در لاغری

نقش ذهن ناخودآگاه در لاغری
اندازه متن

بسیاری از افراد چاق سال هاست تلاش می کنند تا از طریق روش های لاغری از شر چاقی رها شوند و هربار که در استفاده از هر روشی شکست می خورند تصور می کنند آنها توانایی لاغر شدن ندارند یا فرد با اراده ای نیستند که نمی توانند از طریق روش های لاغری به هدف خود برسند و این در حالی است که واحد تعیین کننده چاق یا لاغر بودن ذهن ناخودآگاه است و آنها از نقش ذهن ناخودآگاه در لاغری و چاقی اطلاع ندارند.

در ایامی که اضافه وزن زیادی داشتم بارها تلاش می کردم تا از طریق مختلف مقداری از اضافه وزن خودم رو کاهش بدم و روزهای اول را با شوق و اشتیاق شروع می کردم اما به مرور شور و اشتیاق به رنج و اجبار تبدیل می شد و در نهایت پس از چند روز استفاده از اون روش برای لاغر شدن را رها می کردم.

و باز بعد از مدتی که اضافه وزن من بیشتر می شد یا از شنیدن مسخره های دیگران عصبانی می شدم دوباره به فکر روش دیگری بودم و این روند سال ها تکرار می شد.

به لطف خدای مهربان از زمانی که با قدرت ذهن در لاغر شدن آشنا شدم و این مسیر را به شکل عالی طی کردم به این آگاهی رسیدم که در تمام دفعاتی که برای لاغر شدن اقدام می کرده ام توافق ذهن ناخودآگاه خودم را جلب نکرده ام. چون از نقش ذهن ناخودآگاه در لاغری اطلاع نداشتم.

به عبارتی من به تنهایی تصمیم گرفته بودم که باید لاغر شوم در صورتی که بخش مهم و تاثیرگذار در روند چاقی و لاغری من ذهن ناخودآگاه است که اصلا تصمیمی برای لاغری نگرفته است و عدم هماهنگی بین من و ذهن ناخودآگاه سبب سخت و رنج آور شدن مسیرهای لاغری در طی اجرا کردن آنها می شده است.

در مسیر لاغری از طریق ذهن این هماهنگی بین خود و ذهن ناخودآگاه از طریق انجام تمرینات مربوطه صورت می گیرد و به وضوح جلب رضایت ذهن ناخودآگاه خود برای حرکت به سمت متناسب شدن را تجربه می کنیم.

ذهن ناخودآگاه ما همان بخشی است که فرمولهای چاقی را در آن ذخیره شده اند و سالهاست  آن اطلاعات اشتباه بر مغز ما تاثیر می گذارد و سبب می شود که مغز واکنش های اشتباه زیادی نسبت به پارامترهای بیرونی بدهد و نتیجه همه این اتفاقات اضافه وزن است.

زمانی که پس از تصمیم گرفتن برای لاغر شدن رضایت ذهن ناخودآگاه را جلب کنیم و به عبارتی ذهن ناخودآگاه مجور لاغری را صادر کند متوجه خواهید شد که چقدر حرکت کردن در مسیر لاغری با ذهن آسان و لذتبخش است. فرایندی که در تمام روش های دیگر با سختی و رنج بسیار همراه است

این از شگفتی های ذهن ماست که وقتی به شکل صحیح در مسیر مناسب هدایت شود نتایج عالی ایجاد می کند و به همین دلیل است که افراد بسیار زیادی با استفاده از آموزش های لاغری با ذهن شگفتی ساز شدند چون به شکل صحیح و اصولی ابتدا موافقت ذهن ناخودآگاه خود را جلب کرده و سپس اقدام به حرکت به سمت لاغری کرده اند.

این طریق کدنویسی ذهن برای لاغر شدن بهترین و تاثیرگذارترین روشی است که می تواند به افراد کمک کند تا رویای لاغری خود را محقق کنند.

اگر این نوشته را می خوانید حتما اضافه وزن دارید و روش های مختلف را برای لاغر شدن استفاده کرده اید و به خوبی طریق عملکرد برای لاغر شدن از روش های مختلف را تجربه کرده اید.

در هر روشی که برای لاغری استفاده کرده اید شما به تنهایی تصمیم گرفته اید که باید لاغر شوید.

سپس با تهیه برنامه رژیمی یا ورزشی، تهیه قرص یا دمنوش های لاغری و … برای شروع مسیر لاغری اقدام کرده اید.

تمام مراحل تصمیم گیری و جستجو برای پیدا کردن روش لاغری و اقدام کردن شما اعمالی فیزیکی است که توسط منطق (ذهن خودآگاه) شما صورت می گیرد.

ذهن خودآگاه تحت تاثیر عوامل بیرونی است.

ذهن خودآگاه با شنیدن صحبت های دیگران تحت تاثیر قرار می گیرد.

شنیدن صحبت های دیگران درباره چاقی، باعث بهم ریختن اعصاب ما می شود. پس از آن شروع به گفتگوی درونی می کنیم، بارها خودمان را سرزنش می کنیم و احساس بد را گسترش می دهیم.

این مرحله اشتباهی است که همه افراد چاق بارها مرتکب می شوند و نتیجه آن انتقال احساس چاق شدن بیشتر به ذهن ناخودآگاه است.

در واقع دیگران دسترسی به ذهن ناخودآگاه ما ندارند و این خود ما هستیم که ناآگاهانه فرمول های اشتباه را وارد ذهن ناخودآگاه خود می کنیم.

منطق ما تحت تاثیر عوامل بیرونی است.

وقتی با عوامل بیرونی تحریک شویم و این تحریک شدن منجر به ایجاد احساس مثبت یا منفی در ما شود و این احساس به گفتگوی ذهنی تبدیل شود و شدت بگیرد به فرمول های ذهن ناخودآگاه تبدیل می شود و این مرحله شکل گیری گام بعدی زندگی است.

اکثر انسانها این تجربه را در تحریک شدن از طریق عوامل بیرونی و ایجاد احساس بد و گسترش خودسرزنشی و خودتخریبی تجربه کرده اند اما در جنبه مخالف که سبب ایجاد احساس خوب شود تجربه چندانی نداریم.

علت این امر این است که ما معمولا در گسترش احساس بد بسیار عالی عمل می کنیم. اما در گسترش احساس مثبت بسیار ضعیف هستیم و این در حالی است که گسترش احساس مثبت باعث بهبود شرایط زندگی ما می شود. اما ما ناآگاهانه در گسترش احساس منفی عالی عمل می کنیم و به این دلیل شرایط ما در زندگی همواره با مشکلات متعدد همراه است.

توجه به توضیحات ارائه شده به شما کمک میکند تا روندی که در استفاده از روش های لاغری مختلف را طی کرده اید بهتر درک کنید و اینکه چرا در استفاده از روش های مختلف معمولا نتیجه یکسان بوده است چون عملکرد ما در استفاده از روش های گوناگون مشابه بوده است.

زمانی که تصمیم می گیرم از هر روشی برای لاغر شدن استفاده کنیم تمام مراحل تصمیم گیری، برنامه ریزی، انتخاب روش و عمل کردن به روش انتخابی در سطح ذهن خودآگاه یا منطق صورت می گیرد و این در حالی است که هیچ تصمیمی از طرف ذهن ناخودآگاه برای تغییر شرایط زندگی ما اتخاذ نشده است.

زمانی که روش لاغری را شروع کرده و تصمیم می گیرم مراحل آن را اجرا کنیم به مرور رفتار آگاهانه ما با فرمول هایی که در ذهن ناخودآگاه ما از قبل نوشته شده است تفاوت پیدا می کند.

این ناهماهنگی باعث برهم خوردن تعادل بین فرمول های ذهن ناخودآگاه و واکنش های ذهن خودآگاه می شود.

ناهماهنگی برای ذهن ناخودآگاه پذیرفته نیست و به همین دلیل هرچه از روزهای رژیم یا ورزش یا هر برنامه لاغری می گذرد اجرای آن سخت تر می شود. چون ذهن ناخودآگاه تمایل دارد رفتار شما بر اساس فرمول های ذخیره شده در ناخودآگاهتان باشد.

به این مثال توجه کنید:

فرمولی که در ذهن ناخودآگاه شما نوشته ایجاد شده است این است که شما علاقه دارید هر شب شام بخورید.

رفتاری که برای شما در برنامه رژیمی نوشته شده است این است که شما حق شام خوردن ندارید.

فرمول ذهن ناخودآگاه شما شام خوردن است اما رفتار شما شام نخوردن است.

این ناهماهنگی برای ذهن ناخودآگاه پذیرفته نیست و تمام تلاش خود را خواهد کرد تا رفتار شما را هماهنگ با فرمول ذخیره شده در خود در آورد.

شام نخوردن شما بر اساس فرمولی است که در برنامه رژیمی نوشته شده است و فقط ذهن خودآگاه شما از آن اطلاع دارد و این تصمیم بر اساس ذهن خودآگاه برای ذهن ناخودآگاه ارزش و اعتبار ندارد.

لذا شما هرچه از مدت شروع برنامه رژیمی می گذرد با مقاومت ذهنی بیشتر برای ادامه برنامه لاغری خود مواجه می شوید تا اینکه با یک یا چند بار رعایت نکردن برنامه رژیمی از ادامه آن ناامید شده و آن را رها می کنید.

در این حالت طی چند روز رفتار شما دوباره به حالت پیش فرض و مطابق با فرمول های ذخیره شده در ذهن ناخودآگاه تغییر پیدا می کند.

این تجربه ای است که هر فردی به هر شکلی از برنامه رژیمی استفاده کرده تجربه کرده است.

در روش لاغری با ذهن همه چیز برعکس روش های دیگر است.

اگر به اولین قدم که تصمیم شما برای لاغر شدن است توجه کنید شما تصمیم نگرفته بودید که از چه روشی لاغر شوید فقط از چاقی و شکست های قبلی خسته شده بودید و احساس تسلیم بودن در شما شکل گرفته بود.

آشنایی با روش لاغری با ذهن نداشتید و به شکل هدایت توسط خداوند با این روش آشنا شدید.

تا این مرحله ذهن خودآگاه شما نقشی در تصمیم گیری و انتخاب روش لاغری نداشته است.

بعد از آشنایی با این روش و شروع یادگیری لاغری با ذهن هیچ برنامه غذایی یا ورزشی به شما داده نشده است و هرچه بودم دیدن یا شنیدن فایل های آموزشی بوده است.

به این شکل شما در حال ورود اطلاعات جدید درباره لاغر شدن به ذهن خود هستید و از آنجایی که شنیدن فایل های آموزشی در شما احساس خوب ایجاد می کند مراتب انتقال شنیده های جدید به ذهن ناخودآگاه به شکل خودبخودی انجام می شود.

با استمرار و ادامه هر روز مراحل لاغری با ذهن احساس خوب در شما گسترش یافته و پایدار می شود و فرمول های لاغر کننده به شکل قوی تری در ذهن ناخودآگاه شما ذخیره می شوند.

بعد ای اینکه فرمول های لاغر کننده در ذهن ناخودآگاه شما ذخیره شد، رفتار فعلی شما که بر اساس فرمول های چاقی قدیمی ذهن ناخودآگاه است با فرمول های جدید ایجاد شده همخوانی و هماهنگی ندارد.

باز هم ذهن ناخودآگاه این ناهماهنگی را تحمل نمی کند و به شکل خیلی آرام و ساده رفتارهای شما تغییر میکند.

میل شما به تکرار رفتار های قبلی کمتر و تمایل شما برای تکرار رفتارهای جدید بیشتر می شود.

این تغییر رفتار در شما ادامه می یابد تا واکنش های رفتاری شما مطابق با فرمول های ثبت شده در ذهن ناخودآگاه شما شود.

وقتی رفتار شما تغییر می کند، چه بخواهید چه نخواهید جسم شما تغییر خواهد کرد.

این شرح نقش ذهن ناخودآگاه در لاغری است.

زمانی که در حال نوشتن این آگاهی بودم سرشار از احساس خوب شدم.

کلمات پشت سر هم جاری می شد و من بدون وقفه فقط تایپ می کردم و از آنچه گفته می شود لذت می بردم.

این نوشته را بارها بخوانید تا به شکل عالی نقش ذهن ناخودآگاه در لاغری را درک کنید.

هرچه درک شما از روند شرح داده شده بهتر شود حرکت شما در مسیر لاغری من بهتر و ساده تر و نتیجه بخش تر خواهد شد.

برای کسب اطلاع بیشتر درباره موافقت ذهن ناخودآگاه و تاثیر آن در روند متناسب شدن توصیه میکنم با دقت فایل آموزشی این بخش را استفاده کنید.

منتظر خواندن نوشته های شما هستم

همراه همیشگی شما: رضا عطارروشن

با دادن ستاره به این مطلب امتیاز بگیرید.

امتیاز 3.65 از 173 رای

https://tanasobefekri.net/?p=12910
129 نظر توسط کاربران ثبت شده است.
اندازه متن بخش نوشتن دیدگاه:

دیدگاهتان را بنویسید

اندازه متن دیدگاه ها
      آواتار faridehhasani5455
      1400/01/03 02:11
      مدت عضویت: 1821 روز
      امتیاز کاربر: 23548 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 523 کلمه

      گام‌ ۲۳

      سلام استاد و دوستانم وقت بخیر

      دقیقا سالها عملیو انجام دادم که بر خلاف برنامه ریزی ذهنم بوده ،من دلم میخواست متناسب باشم ولی برنامه هاییکه در من دانلود شده بود برخلاف میل من بود و تلاش سالهای من بی نتیجه میموند

      دیشب رفته بودم‌ منزل یکی از اقوام ، یکی از خانم هاییکه اونجا بود و کنار من نشسته بود،با لذت گفت ببین دخترم چندین ماهه تو رژیمه ،۱۱ کیلو کم کرده ،۸ کیلو دیگه میخواد که متناسب بشه،دخترشون ۱۹ سالش بود ،
      ازشون‌ پرسیدم ،وقتی توی رژیم و محدودیت هستید حالتون خوبه؟
      گفتن آره خیلی خوبیم،،
      گفتم یعنی تو خودت از ته دلت دوست داری وقتی گرسنه ای و توی مهمونی هستی، فقط اجازه سالاد خوردنو داشته باشی؟ گفتن ،خب مجبوریم ،بهشون گفتم ،پس ته دلت دوست دارید آزاد باشید
      ،یکمی باهاشون صحبت کردم و دیدم یه عالمه فرمول های‌ مخرب دارن ،این چند روزه که منزلمون شلوغه و دید وبازدید عیدانه میریم،به تکرار با کلمه چاقتر شدم ،باید مواظب باشم که چاقتر نشم و از این جنس صحبتا زیاد برخورد کردم ،منم قبلا همین تفکرات و ترس هارو داشتم ،
      بهشون گفتم منم به آرامی تو این ۱ سال ۲ یا ۳ سایز در آرامش بدون رژیم و ورزش با کمک تغییر ذهم کم کردم ،ولی اصلا تو مدار خواستن و بودن در این پوزیشن نبودن ،اونها در ذوق کم کردن وزنه خوشحال بودن ،

      این چند روز کلی به خودم افتخار کردم که انتخاب های این روزهام متفاوت با دیگرانه،،من یک شخصیت برنده ای هستم که تصمیم گرفتم تغییر کنم ،که دیگه استرس های عوام جامعه را تجربه نکنم و لذت بیشتری ببرم ،من خواستم و خداوند منو براحتی هدایت کرد ،من جزء هدایت شدگان خوشبختی هستم که ۳ سال و نیمه در دوره های آموزشی ذهنی هستم و در حال نو شدن و ساختن خود جدیدی هستم که بزودی یه هویت محکمتر ،پر آرامش تر و متناسب تری خواهم داشت

      ذهن ناخوداگاه من در حال پذیرش و موافقت برای بدن و ذهن متناسب من است و من عاشقانه به خودم کمک میکنم

      خدارو شکر مدتیه که در دوره ها هستم نه حرف دیگران در مورد چاقی روی من اثر میذاره و نه دیگران در مورد چاقی من چیزی نمیگن

      حس وحالم بد نمیشه و اگر گاهی منفی بافم اذیتم میکنه آگاهانه مسیر فکری خودمو تغییر میدم

      حالا که به اون سالهای غم انگیز چاقیم فکر میکنم متوجه میشم که چقدر چاقی عوارض داره ،مدام باید در ورزش های سخت میبودم، هر لحظه در رژیم و محدودیت و حال بد بودم

      هر جایی میخواستم برم اول باید فکر غذای رژیمی و ورزش کردنم میبودم،اگر یک روز کمتر عرق میریختم‌ یا کالری سنجم کمتر نشون میداد عذاب وجدان میگرفتم ،حسم بد میشد ،

      صبح زود میرفتم باشگاه که بتونم تردمیل بیشتری استفاده کنم،توی تمریناتم دقیق بودم و مدام تو استرس و وزن کردن بودم ،من تلاش فیزیکی میکردم بدون‌ داشتن باورهای صحیح

      سختی های زیادی تحمل میکردم،آسیب های جسمی دیدم و خیلی از فعالیت هام از روی اجبار بود نه از روی عشق

      خدارو شکر در مسیر تغییر ذهن هستم ،هر چقدر موانع بیشتری از ذهن من برداشته بشه مسیر حرکت من بسمت لاغر شدن هموارتر میشه 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 12 از 3 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فریده حسنی
      1400/08/25 00:13
      مدت عضویت: 1821 روز
      امتیاز کاربر: 23548 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,325 کلمه

      روز ۴۵ تکرار

      سلام وقت بخیر 

      چگونه ترس از لاغر نشدن را در ذهن خود کمرنگ کنیم

      ترس ابزار شیطانه که در طول زندگی زیاد باهاش روبرو شدم ،ترس از لاغر نشدن هم برای خودش ترس دلهره آوریه اینکه مدام‌ منفی درونت بهت هشدار میده و باید بتونیم انقدر قوی بشیم که غم چاقی گذشته و لاغر نشدن آینده رو نخوریم   

      دقیقا وقتیکه پر از ترس هستی آرامش ذهنی نداری و توانایی تصحیح کردن فرمول های ذهنیتو نداری،اصلا قدرت تصمیم گیری نداری ،  حالا این ترس تو هر کاری یا موضوعی باشه و چیزی که باید مراقبش باشیم گفتگوهای منفی درونه که میتونه روزها و ماه ها یا حتی سالها مارو درگیر خودش کنه 

      اینکه ذهن ما مدام در مورد ترس ها جستجو میکنه بخاطر نوع آموزشیه که در دوران کودکی داده شدیم‌، وظیفه ذهن هم که مراقبت از ماست ،پس مموری مغز پر  از اضطرارها و ترس هاست  ،تربیت ما هم که بر مبنای مواظب باش مراقب باش ،بوده ،پس یک دستورالعمل قدرتمند از خبرها و پیامدهاش در ما سیو شده  ،برای همین ذهن از صبح تا شب فقط داره به ما هشدار میده ،اون نیتش مراقبت از ماست ولی خبر نداره با این‌ ترس ها داره زندگی مارو نابود میکنه

      برای منهم خیلی زیاد پیش اومده و پیش میاد که مدام بترسم ،از از دست دادن ها حالا چه جانی چه مالی و عاطفی که به کرات میترسونه و این مدت انقدر از این ناحیه بهم فشار آورده که دقیقا همون چیزیو که میترسیدم دارم تجربش میکنم و میدونم این وقایع ریشه در ترس های خودم داره و عوامل بیرونی میان که اون باورهای ترس آلود رو به ما ثابت کنن

      منم این روزها خیلی زیاد با خودم صحبت میکنم که حداقل فشارهای ترس آور تره منفی درونم کمرنگ بشه ،هنوز که نتونستم خودمو به مرحله آرامش برسونم ولی تونستم حدشو کمتر کنم و امیدوارم که بتونم از این مرحله خارج بشم هر چند دارم تلاش میکنم توجهمو از اون موضوع کمتر کنم ولی منفی درونم ثانیه ای ضربه میزنه 

      در مورد چاقی چند وقتیه دست از سرم برداشته اونم بخاطر اینکه بهش گفتم من اصلا تصمیم به لاغر شدن ندارم و هر وقت میخواد از این جناح بزنه میگم من اوکی م من نمیخوام لاغر بشم  و میگم ، اتفاقا بدنم کاملا نرمال و استاندارده   و خدارو شکر تا حدود زیادی موفق شدم که از همین الان خودم راضی باشم تا دست از سرم برداره و تا حدود زیادی موفق شدم  

      ولی حرف زدن با خودمون  تاثیر بسیار زیادی داره ،به قول استاد الان آدم ها بلد نیستن حال خوب بدن ،همون که حال بد خودشونو به ما منتقل نکنن خودش  عالیه ،منم عادت ندارم از مسائلم به کسی بگم ،بنابراین بیشتر به خودم اکتفا میکنم و خدای خودم 

      و هر زمانی متلاطم هستم مدام به خودم میگم که ( خدایا شکرت که همه چیز عالیه ) میدونم با گفتن و تکرار کردن جملات قدرتمند با خدا ،انرژی منبع رو جذب میکنم و میرم تو مدار خداوند و از اونجاییکه راه خداوند مسیر آرامش و یاری رسان بودنه ،حتما به آرامش و مقصد بهتر هدایت خواهم شد ،پس اعتماد به خدا بهترین مسیر مستقیمه  خدایا تنها تورو میپرستم و تنها از تو یاری میخواهم 

      من مجبور شدم این کامنتو با کامنت بعدی با هم بفرستم چونکه فایل اول  امروز جای کامنت نداشت 

      فایل نقش ذهن ناخوداگاه در لاغری 

      اولین بار که با ورزش ایروبیک آشنا شدم ۱۸ ساله بودم ،نظر همه این بود که ایروبیک چربی سوزی بالا داره  و تازه تو باشگاه ها باب شده بود،منم اون ورزشو شروع کردم و هفته ۳ بار انجامش میدادم و بعد از چند ماه متوجه شدم بدنم جمع تر شده ،البته در کنارش همیشه رژیم و شام نخوردن بود 

      شام نخوردن هم از ۱۰ سالگی برام تجویز شد تا ۸ سال پیش که ۹۰ درصد شام نمیخوردم یا فقط سالاد میخوردم و برام ناراحت کننده بود ،از اونجاییکه مهمانی ها تولدها وعروسی ها در وعده شام بود یا من خودمو محروم میکردم یا انقدر با رنج  و ترس و عذاب وجدان میخوردم که فرداش باید چندین ساعت ورزش میکردم تا کار اشتباهمو جبران میکردم

      اولین دلیل ورزش کردنم چاقتر نشدنم بود ،دومین دلیل لاغرتر شدن بود و از بعضی ورزش ها هم خوشم میومد و در کل به فعالیت های باشگاهی علاقه داشتم و سالها بدنبال باشگاه و مسابقات و علایقم بودم ولی همیشه یه ترس بزرگ از چاقتر شدن داشتم که میخواستم همه جانبه به اون ترسه حمله کنم حالا با رژیم با نخوردن شام با رژیم‌های مختلف با قرص های لاغری با دم نوش ها و کلا درگیر چگونه لاغر شدن خودم بودم

      دریغ از اینکه برنامه ریزی مغز من  برای لاغر شدن نوشته شده بود ،من دوست داشتم لاغر بشم ولی برنامه های درونم برنامه چاقی داشتن و اون برنامه بدون توجه به خواسته من  کار خودشونو انجام میدادن ،منم از روی ناآگاهی مدام در مسیر لاغر شدن های فیزیکی بودم 

      ناخوداگاه من برنامش چاقی بود من شام نمیخوردم که چاقتر نشم نه اینکه لاغر بشم ،برنامه ناخوداگاه خوردن بیشتر بر اساس فرمول های چاق کننده بود،   من ورزش میکردم‌ و کارهای مختلف انجام میدادم ،انگار گوش ناخوداگاه کر بود و نمیشنید من چی میگم‌،گاهی عصبانی میشدم،ناراحت میشدم،افسرده میشدم،داد و فریاد میکردم و از همه چیز و از خدا شکایت میکردم ولی بی فایده بود

      مثل وقتیکه ما در کامپیوترمون برنامه فتوشاپ میریزیم ولی تعجب میکنیم که چرا مطالبی در مورد موسیقی به ما نشون داده نمیشه ؟ میگیم چرا این دستگاه همش فتوشاپ نشون میده؟ خب چه برنامه ای ریختیم تو کامپیوتر؟ فتوشاپ؟ حالا چرا تعجب میکنیم ؟ طبیعیه که موسیقی برای ما نشون نده 

      اگر برنامه های موسیقی میخواییم باید برنامه فتوشاپو پاک کنیم و برنامه مورد علاقمونو وارد کامیپوتر کنیم ،دیگه نباید کامپیوترو بشکونیم و سرزنش کنیم ، وقتی میفهمیم درد کجاست میریم برای درمانش 

      امروز تو کلاس رقصم ،مربی م کلی ازم تعریف کرد از پشتکارم و موفقیت هام و همینطور از لاغرتر شدنم‌،در انتها بهم گفت من میخوام بیشتر از این لاغر بشی که تو اجراها هیکل همه اجراکننده ها یه شکل باشه 

      گفت هر راهیو میرفتی ادامه بده ،بهش گفتم من در مسیرش هستم و ترکش نمیکنم تازه دارم ذهنمو میسازم ،تازه دارم ذهنمو بیشتر میشناسم و اول راهم ، در انتها ازم پرسید با ذهن لاغر میشید یعنی به لاغری فکر میکنید ؟ 

      بهش گفتم بحث گسترده ایه که الان وقتش نیست برات توضیحش بدم اگر خواستی یروزی وقت بذار بهت میگم جریان چیه 

      جریان اینه که به من اطلاعات اشتباهی در مورد خودم و بدنم داده بودن ،بهم گفته بودن حق طبیعی تو داشتن جسم چاق و شله ، ارثی این شکلی هستی، شیر مادرتو زیاد خوردی که گنده ای و استخونات درشته ،خدا خواسته این شکلی باشی ، ژنتیکته ،فعالیت نداری ،پرخوری میکنی ،تند غذا میخوری،  ،شکل دختر عمه باباتی ،پاهات و بازوهات به عمه ت رفته ووو

      منم پذیرفته بودم که باید اون شکلی باشم ،وقتی هم قبول کردم‌ دیگه رفتم بسمت چاقی بیشتر چونکه چاره ای پیدا نمیکردم ،همه عوامل دست به دست هم داده بودن که من چاق باشم 

      پس رفتارهای من تغییر کرد ،عادت های مخرب زیاد شدن و اضافه وزن شروع شد ،محتویات ذهنی پر از فرمول های چاقی ،دستورات مغزی در راستای چاقی و در انتها فرمان چاقتر شو به جسم داده شد 

      حالا هر چقدر من تلاش میکردم بی فایده بود ،من با ۵ درصدم  میخواستم  لاغر باشم ولی ناخوداگاهم با ۹۵ درصد بدون تلاش داشت منو میبرد بسمت دره چاقی ،اصلا نیازی نبود کاری کنه ،مثل هواپیما وقتی میره روی خلبان اتوماتیک دیگه نیازی نیست خلبان کار خاصی انجام بده ،برنامه هاش آماده است دونه دونه‌ اجرا میشه 

      و حالا برای استفاده نکردن از داده های قبلی باید افکار و باورهای قبلی شناسایی و رفع بشن تا جا باز بشه برای فرمول های جدید که از طریق آموزش های جدید ذهنی به مغز وارد میکنیم 

      داده های جدید در ما افکار و باورهایی بوجود میارن که همسوست با درونیات و ذات ما و باعث رفتارهای لاغر کننده میشوند و به همین راحتی ما در مسیر فرمان های لاغر شدن قرار میگیریم و با  تکرار و تمرین این اطلاعات محکمتر در اعماق ناخوداگاه ما وارد میشه و جسم بسمت لاغر شدن حرکت میکنه 

      خدارو شاکرم برای بودنش و حسش که آرام بخش دل هاست 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار faridehhasani5455
      1399/01/18 16:32
      مدت عضویت: 1821 روز
      امتیاز کاربر: 23548 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      محتوای دیدگاه: 77 کلمه

      روز ۴۵تکرار
      سلام
      این ذهن قدرتمند ما چه کارهایی که نمیکنه
      سالها تو رژیم بودن و ورزشای سختو طاقت فرسا باعث شده بود همون موقع هم به موفقیت خودم باور نداشته باشم،همش ترس داشتم از اینکه چقدر کم میشم؟تا کی کم میمونم؟کی دوباره اضافه میکنم؟یعنی ذهنم پیش بینی زیاد شدنو داشت
      اگر باور داشته باشیم که با جلب موافقت ضمیرناخوداگاه میتونیم براحتی به خواسته هامون برسیم عالی میشه ،باید تکرار کنیم آموزشاهامونو،تمریناتو انجام بدیم وایمان داشته باشیم میتونیم بهش برسیم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم