0

نخوردن با فکر، همان خوردن بی فکر است

نخوردن
اندازه متن

فکر کردن به نخوردن ، همان خوردن بدون فکر است!

درک این جمله ، می تواند ساعت ها فکر شما را به خود مشغول کند.

این جمله ، فرمولی بی نقص و تاثیرگذار در ذهن شما برای چاق شدن بیشتر است.

اگر شما عادت دارید در طول روز بارها به نخوردن و محدود کردن خود فکر کنید،‌ به همان اندازه ای چاق تر خواهید شد که فردی بدون فکر کردن به عواقب کار خود در هر وعده غذایی پرخوری می کند.

شاید نتیجه یکسان برای فردی که به نخوردن فکر می کند و فردی که بدون فکر کردن غذا می خورد عادلانه نباشد.

اما از آنجایی که شرایط جسمی شما که درواقع نتیجه نهایی فکر کردن به نخوردن و بدون فکر خوردن است را ذهن شما تعیین می کند.

و از آنجایی که برای ذهن شما فکر کردن به نخوردن تفاوتی با بدون فکر غذا خوردن ندارد نتیجه هر دو فرد یکسان و چاق شدن بیشتر خواهد بود.

یک بار دیگر با دقت و تامل بیشتری این جمله را بخوانید:

فکر کردن به نخوردن به همان اندازه باعث چاقی شما می شود که بدون فکر کردن غذا بخورید.

تنها عاملی که سبب نتیجه یکسان فردی که به نخوردن فکر می کند با فردی که بدون فکر کردن غذا می خورد می شود عامل مهم و تاثیرگذار ” فکر کردن “ است.

بله درست است، مشکل از فکر کردن است.

یکی با زیاد فکر کردن به چگونه نخوردن چاق می شود و یکی با فکر نکردن به چگونه خوردن چاق می شود.

در هر صورت مشکل از فکر است.

برای داشتن زندگی سالم و بدون اضافه وزن، تنها کافی است فکر خود را اصلاح کنید.

افکار خودآگاه و ناخودآگاه چیست؟

شاید شما هم مثل من به این موضوع فکر کرده باشید که چرا فکر کردن باعث چاقی یا لاغری می شود؟

افکاری که در ذهن ما مرور می شوند به دو دسته تقسیم می شوند:

1- افکار خودآگاه

2- افکار ناخودآگاه

  • فکر خودآگاه به فکری گفته می شود که در زمان مشخصی توسط ما ایجاد می شود و سعی می کنیم به فکر خود عمل کنیم.

بعنوان مثال زمانی که قصد خروج از خانه به قصد خرید کردن دارید با خود فکر می کنید که بهتر است به کدام منطقه شهر برای تهیه جنس موردنظر خود بروید.

یا زمانی که با میز غذا مواجه می شوید با خود فکر میکنید که از چه غذای و به چه مقداری بخورید.

یا در مواقعی که برای انجام کاری یا حل کردن مساله ای فکر می کنید.

در این موارد و موارد مشابه بسیاری شما در لحظه ای که نیاز است از حالت ناخودآگاه خارج شده و به صورت آگاهانه به موضوع مورد نظر فکر کرده و تصمیم مناسب را اتخاذ می کنید.

  • فکر ناخودآگاه به فکری گفته می شود که زمان و مکان مشخصی ندارد و بدون اینکه شما انتخاب کنید در زمان مناسب در ذهن شما مرور شده و به تصمیم در آن لحظه تبدیل می شود.

یعنوان مثال حرکات هماهنگ دست و پای شما به هنگام رانندگی برای تعویض دنده، گرفتن فرمان،‌ بوق زدن و خیلی از رفتارهای لحظه ای شما در رانندگی به صورت ناخودآگاه و بدون فکر کردن قبلی انجام می شود.

یا زمانی که قصد رفتن به محلی که چندین بار در هفته به آنجا می روید را دارید شما به از کدام مسیر رفتن فکر نمی کنید و به صورت از قبل تعریف شده مسیری که همیشه طی کرده اید را برای رفتن انتحاب می کنید.

یا زمانی که از محل کار یا خرید یا هر کار دیگری به منزل برمی گردید بدون فکر قبلی و به صورت از قبل تعریف شده سراغ یخچال رفته و مقداری غذا می خورید.

در این موارد و بسیاری موارد مشابه شما برای تصمیم لحظه ای خود فکر نمی کنید بلکه بر اساس الگویی که از قبل در ذهن شما ذخیره شده است عمل میکنید.

تفاوت افکار خودآگاه و ناخودآگاه

تفاوت افکار خودآگاه و ناخودآگاه این است که برای هر بار فکر کردن خودآگاه شما باید آگاهانه به موضوع مورد نظر فکر کرده و سعی کنید تصمیم درست را اتخاذ کنید.

این کار برای مغز ما بعنوان کار جدید تلقی شده و نیاز به مصرف انرژی بیشتر دارد و به همین دلیل مغز ما علاقه ای به انجام افکار خودآگاه ندارد چون هر بار باید ساختار ایجاد و تبدیل به عمل کردن یک فکر را طی کند.

اما افکار ناخودآگاه نیاز به طی پروسه ایجاد فکر،‌ بررسی و تحلیل و تصمیم گیری نهایی ندارد و به صورت خودبخودی و در لحظه نیاز اتخاذ می شود.

نتیجه افکار خودآگاه و ناخودآگاه در زندگی

نتیجه افکار خودآگاه مجموعه رفتارهایی است که به صورت محدود،‌ برای زمانی مشخص و با سعی و تلاش برای انجام رفتار جدیدی خواهد بود.

نتیجه افکار ناخودآگاه مجموعه رفتارهایی است که به صورت بسیار گسترده،‌ بدون زمان مشخص و بدون نیاز به هرگونه سعی و تلاش برای انجام آن رفتار خواهد بود.

بر اساس توضیحات داده شده به خوبی می توانید رفتارهای روزمره خود را به دو گروه رفتار خودآگاه و رفتار ناخودآگاه تقسیم کنید.

نکته قابل توجه این است که:

نتیجه زندگی ما بر اساس رفتارهای ناخودآگاه رقم می خورد.

  • میزان موفقیت ما در تحصیل بر اساس رفتارهای ناخودآگاه ما در برخورد با موضوع درس و مطالعه است.

اگر هربار که لازم است تکلیف انجام دهیم یا درس بخوانیم باید کلی با خودمان فکر کنیم تا زمان مناسب برای شروع کردن را مشخص کنیم.

اگر درس خواندن و انجام امور مربوط به تحصیل را موکول به بعد از انجام موضوعات متفرقه می کنیم،‌ یا به دنبال بهانه برای به تعویق انداختن درس خواندن و مطالعه هستیم، در این صورت نتیجه نهایی درس خواندن و ادامه تحصیل برای ما نتیجه مطلوب نخواهد داشت.

در نهایت ما موفق به اخذ مدرک پایان تحصیلات می شویم اما این مدرک و مسیری که چندسال برای اخذ مدرک طی کرده ایم تاثیر مثبتی در زندگی ما نخواهد داشت. و این موضوعی آشنا برای بسیاری از افرادی است که مدرک تحصیلی دارند.

  • میزان تناسب اندام ما در زندگی بر اساس رفتارهای ناخودآگاه ما در زندگی روزمره رقم می خورد.

اگر فرمول های ذهنی شما برای چاق شدن تنظیم شده باشد رفتارهای روزمره شما به صورت ناخودآگاه در جهت چاق شدن خواهد بود.

  • افکاری که در زندگی با خود درباره چاقی و ترس از چاق شدن مرور می کنید.
  • واکنش های رفتاری شما در مواجه شدن با مواد غذایی و احساس عذاب وجدان بعد از خوردن.
  • احساسی که از دیدن خود در آینه یا عکس ها دارید.
  • صحبت های شما درباره چاقی و تلاش زجرآور شما برای لاغر شدن برای دیگران.
  • در طول روز ، چقدر به اضافه وزن فکر میکنید؟
  • چقدر استرس خوردن و چاق شدن را دارید؟
  • چقدر نسبت به خود احساس بد دارید؟

اینها برخی از ویژگی های ذهنی است که به صورت ناخودآگاه در مسیر چاقی حرکت می کند. و برای لاغر شدن همواره به نخوردن فکر می کند.

اکنون با آگاهی که دریافت کردید این جمله را بخوانید.

فکر کردن به نخوردن به همان اندازه باعث چاقی شما می شود که بدون فکر کردن غذا بخورید.

انتظار می رود درک بهتری از این جمله پیدا کرده باشید.

بیایید با همدیگر بخش های این جمله را بر اساس آگاهی که کسب کردیم تحلیل کنیم.

  • فکر کردن به نخوردن

در این حالت شما برای اینکه از شر چاقی رها شوید تصمیم گرفته اید با نخوردن مقداری از وزن و سایز خود را کم کنید. حتی ممکن است از برنامه رژیم غذایی استفاده کنید یا به توصیه فرد یا رسانه ای تصمیم گرفته باشید در خوردن خود تغییراتی ایجاد کنید.

در تمام این موارد شما در حال فکر کردن آگاهانه برای نخوردن و در نهایت تصمیم گیری برای چگونه برخورد کردن با مواد غذایی است.

برای هر مرتبه غذا خوردن شما باید آگاهانه قبل از خوردن غذا به تصمیم خود فکر کنید،‌ سپس فکر کنید برای عملی کردن تصمیم خود باید از چه مواد غذایی و به چه مقدار مصرف کنید و در نهایت برای هر وعده غذایی باید آگاهانه تصمیم بگیرید چگونه باید رفتار کنید تا در مسیر تحقق خواسته خود حرکت کنید.

در تمام این لحظات ذهن شما در حال اصرار برای عمل کردن بر اساس افکار ناخودآگاه است.

از آنجایی که ذهن برای عملی کردن افکار ناخودآگاه خود نیاز به تمرکز یا تصمیم گیری آگاهانه ندارد قدرتش بر تصمیم گیری آگاهانه ما برتری داری چرا که ذهن ناخودآگاه نیاز به صرف انرژی چندانی ندارد ولی ذهن خودآگاه برای تمام مراحل تصمیم گیری و تبدیل کردن فکر به عمل نیاز به صرف انرژی و محاسبات پیچیده مغزی دارد.

از این رو مغز ما تمایلی به عمل کردن بر اساس تصمیمات آگاهانه ما ندارد و چون علاقمندی مغز و نحوه عملکرد ذهن ناخودآگاه در یک راستا هستند،‌در نهایت ما قادر به عملی کردن تصمیم خود برای نخوردن نخواهیم شد.

حتی اگر موفق شویم با فکر کردن به نخوردن تغییری در مقدار و تنوع غذای مصرفی خود ایجاد کنیم چون این تغییر برای هر بار اعمال شدن نیاز به صرف انرژی دارد باعث ایجاد اختلال عصبی در ما می شود و بعد از چند روز با حالت عصبانی و ناراحت از تکرار فرایند خسته کننده فکر کردن به نخوردن از ادامه برنامه رژیمی خود منصرف شده و اجازه می دهیم ذهن ناخودآگاه و مغز ما میزان و نحوه خوردن ما را کنترل کنند.

  • بدون فکر کردن غذا خوردن

وقتی ذهن ما برای چاقی برنامه ریزی شده باشد،‌ دستورات ذهن ناخودآگاه همواره در مسیر چاق و چاق تر شدن خواهد بود.

مغز که فرمانده اعمال دستورات ذهنی است،‌ پیام هایی را به جسم صادر می کند که واکنش های ما در برخورد با مواد غذایی را شکل می دهند.

و به همین دلیل بدون اینکه ما به نوع و مقدار غذای مورد نیاز بدن خود توجه کنیم بر اساس الگوهای ذهن ناخودآگاه غذا می خوریم و از آنجایی که از قبل فرمول های اشتباه زیادی درباره تاثیر مواد غذایی در جسم داریم به مرور چاق و چاق تر می شویم.

وقتی ذهن ناخودآگاه ما برای چاقی برنامه ریزی شده باشد،‌ میزان غذای مصرفی در هر وعده غذای بر اساس نیاز بدن تعیین نمی شود بلکه بر اساس چاق تر شدن ما تعیین می شود.

این حالت در تمام واکنش های رفتاری ما در زندگی روزمره وجود دارد و باعث میشود همواره از رفتار خود ناراضی بوده و احساس بد و عذاب وجدان داشته باشیم.

برنامه ریزی مجدد ذهن ناخودآگاه

تمام لحظاتی که شما در طول روز درگیر اضافه وزن خود هستید یا در حال تلاش برای لاغری هستید در واقع در حال دستور دادن به ذهن خود هستید که برای شما اضافه وزن بیشتری به ارمغان بیاورد. و ذهن شما تنها اطاعت می کند و شما را در مسیر چاق تر شدن قرار می دهد.

با یک سوال ساده از افراد متناسب، می توانید به تفاوت عملکرد ذهن ناخودآگاه یک فرد متناسب و فرد چاق پی ببرید.

  • در طول روز چقدر به جسم خود فکر می‌کنید؟ و آیا ترس از چاق شدن دارید؟

پاسخ این فرد را با نوع افکاری که در زندگی روزمره با خود مرور می کنید مقایسه کنید.

به تفاوت عملکرد ذهن خود با این فرد پی خواهید برد.

رمز تفاوت در جسم شما و یک فرد متناسب فقط در کدهای دستوری ذهن شماست.

کدهای دستوری ذهن خود برای لاغر شدن را فقط از طریق یادگیری لاغری با دهن می توانید تغییر دهید به همین دلیل اگر رویای لاغر شدن دارید به شما پیشنهاد می کنم از محتوای آموزشی سایت تناسب فکری که در راستای برنامه ریزی ذهن برای لاغر شدن است استفاده کنید.

در این صورت شما ابتدا در شناسایی فرمول های چاق کننده ذهن خود مهارت پیدا می کنید و سپس می آموزید چگونه با انجام تمرینات نوشتاری ذهن خود را مجددا برنامه ریزی کنید و رویای لاغری خود را محقق کنید.

امیدوارم به اهمیت تاثیر ذهن ناخودآگاه در چاق شدن به شکل واضح پی برده و سعی کنید از طریق آموزش لاغری با ذهن در مسیر رویای لاغری خود حرکت کنید.

همراه همیشگی شما: رضا عطارروشن

با دادن ستاره به این مطلب امتیاز بگیرید.

امتیاز 4.52 از 33 رای

https://tanasobefekri.net/?p=7416
31 نظر توسط کاربران ثبت شده است.
اندازه متن بخش نوشتن دیدگاه:

دیدگاهتان را بنویسید

اندازه متن دیدگاه ها
      آواتار مهلا
      1402/12/15 11:55
      مدت عضویت: 446 روز
      امتیاز کاربر: 7790 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      محتوای دیدگاه: 99 کلمه

      «وقتی ذهن ناخودآگاه ما برای چاقی برنامه ریزی شده باشد،‌ میزان غذای مصرفی در هر وعده غذای بر اساس نیاز بدن تعیین نمی شود بلکه بر اساس چاق تر شدن ما تعیین می شود.»

      با توجه به این جمله ؛

      من از وقتی با سایت تناسب فکری آشنا شدم ،دارم دقیقا عکس این جمله رو انجام میدم,به این صورت که ؛

      وقتی ذهن ناخودآگاه برای لاغری برنامه ریزی شده باشد،میزان غذای مصرفی در هر وعده غذایی برا اساس لاغرتر شدن من تعیین میشود،

      و به این صورت من به محض سیر شدن دست از غذا میکشم(البته چون اوایل کارم هست  اشتباهاتی هم داشتم.)

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار مهلا
      1402/11/20 15:11
      مدت عضویت: 446 روز
      امتیاز کاربر: 7790 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 249 کلمه

      شاگردی نزد استادش رفته و می گوید:که ذهنش دائما نشخوار فکری دارد و از دست این افکار خلاصی ندارد…..

      استاد به عنوان راهنمایی به او چنین می‌گوید: «از امشب سعی کن اصلاً به میمون های جنگل فکر نکنی!!!.» 

      شاگرد با تعجب گفت: استاد؛ من اصلاً این مشکل را ندارم و به این موضوع فکر نکرده ام.

      استاد در جواب گفت: «خوب حالا تلاش کن که فکر نکنی.» به هنگام شب شاگرد مشاهده کرد هر چه بیشتر تلاش می کند که به میمون فکر نکند، این موضوع بیشتر به ذهنش می آید!!!.فردا صبح نزد استاد رفته و واقعه را برایش شرح می دهد… 

      نکته:استاد گفت: «وقتی تلاش می کنی به چیزی فکر نکنی، آن موضوع به صورت متوالی و با شدت بیشتری به سراغت می آید.بنابراین به جای اجتناب از چیزهای ناخواسته سعی کن به چیزهای خواسته و آن چه دوست داری متمرکز شوی. آنگاه افکار ناخواسته فرصتی برای ظهور پیدا نمی کنند»… 

      این داستان در مورد نشخوار فکری هست ،اما  در مورد فکر به نخوردن و فکر به چاقی هم صدق میکنه،

      وقتی که ما به نخوردن فکر میکنیم ،یا اصرار داریم که به غذا و خوردن فکر نکنیم نتیجه عکس می بینیم ،بنظر من فقط باید نسبت به مسایل مربوط به چاقی و خوردن و نخوردن بی تفاوت باشیم و تنها کاری که می کنیم به پیام مغز در مورد سیری توجه کنیم

      ازین به بعد سعی می کنم نسبت به چاقی بی خیال بشم و به اینکه چی نخورم، الان نخورم و..که چاق نشم توجهی نکنم و فقط به پیغام گرسنگی و سیری مغزم متمرکز باشم،

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار عطا
      1401/12/14 05:00
      مدت عضویت: 686 روز
      امتیاز کاربر: 12490 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 757 کلمه

      سلام و درود 

      فرمول ذهنی تکراری در ذهن ما

       خوردن برابر چاقی  تنظیم شده . 

      نخوردن = اجبار و زور و ناراحتی از نخوردن 

      پس این فرمول در بدن ما اجرا میشه 

      تعریف خوردن و نخوردن رو باید تغییر بدیم . 

      انتظارمون از خوردن چاقی نباشه . 

      طرف دوم تساوی رو واقعیت زندگی در نظر بگیریم . 

      یعنی 

      خوردن غذا برای تامین انرژی سلولهاست . و اضافه اش دفع میشه . چیزی در بدن ذخیره نمیشه و همه دفع میشن . 

      پس فرقی نداره چه مقدار بخوریم . فقط باید تعریف خوردن رو تغییر بدیم . 

      بدن گوارش غذایی که میخوریم رو به دو شکل 

      انجام میده : 

      جذب و دفع . 

      جذب هم دو شکل داره .

      * دریافت انرژی مورد نیاز سلولها 

      *اکسیده شدن چربیهای زائد به  آب دی اکسید کربن و اکسیژن 

      باز  قسمت اکسید چربیها دو مرحله است : 

      *جذب اکسیژن و مقداری آب 

      *دفع دی اکسید کربن و آب اضافه 

      حقیقت اینه 

      بدن فقط انرژی مورد نیازشو میگیره و مابقی رو دفع می کنه . 

       فرمول صحیح بدن  اینه 

      خوردن = تامین انرژی مورد نیاز سلولها + دفع مواد زائد . 

      پرخوری = تامین انرژی مورد نیاز سلولها + دفع مواد زائد (زیاد شدن ادرار و مدفوع ، زیاد شدن عرق و چربی دفع شده از پوست ، دائمی بودن  تنفس و دفع دی اکسید کربن  )

      فرمولهای غلط : 

      خوردن = ذخیره چربی و چاقی 

      پرخوری = ذخیره چربی و چاقی 

      باور چاقی : غذا در سلولهای چربی  ذخیره میشه . 

      باور صحیح : غذا در سلولهای چربی اکسید و تجزیه میشه 

      باور چاقی : سلولهای چربی محل ذخیره انرژی هستند .

      باور صحیح : سلولهای چربی محل اکسید انرژی هستند . 

      باور چاقی : چاقی و لاغری ژنتیکی هستن 

       باور صحیح : چاقی و لاغری آموزشی هستند  

      لاغر شدن  طبیعت بدنه نه چاق شدن . 

      چاق شدن خلق افکار ماست . 

      این تفکرات وقتی اصلاح بشن و تکرار بشن ما دیگه خوردن رو در ذهنمون چاقی معنا نمی کنیم بلکه تامین انرژی مورد نیاز بدن + دفع مواد زائد معنا می کنیم . 

      در نتیجه به مرور فرمول قبلی تاثیر خودشو از دست میده و فرمول جدید جایگزین میشه . 

      نکته مهم : چیزی که ما در چاقی اصلا مورد استفاده قرار نمیدیم و بهش فکر نمی کنیم دفع مواد زائده . سیستم پاکسازی و دفع مواد زائد دائمیه . 

      ما این وسط چیزی رو اضافه کردیم به نام ذخیره مواد زائد . در حالیکه طبیعت بدن هیچ وقت مواد زائد رو نگه نمیداره . ما توسط باورهای اشتباهمون  نگهداشتن مواد زائد رو خلق کردیم و  به مرور که به اصل باور نگرش کنیم و باورمون رو اصلاح می کنیم ؛  گرد و خاک چاقی رو از بین میبریم و خیلی راحت به مرور زمان به قدر باورهامون لاغر میشیم .

      اما دلیل اینکه شاید این پروسه و پذیرش این باورها مشکل می شه  نداشتن استمرار در این آموزشها و تکرار فرمولهای صحیحه . 

      وقتی استمرار داشته باشیم و فرمولهای صحیح  که اصل طبیعت بدن مارو نشون میده هی برای خودمون با سند و مدرک باور پذیر کنیم کم کم و خود به خود این فرمولها که واقعیت هم داره جایگزین فرمولهای چاقی میشه  . 

      لاغری چیز جدیدی نیست . فقط توجه به واقعیات بدن ماست  و نغز باور دروغی به نام چاقی . 

      نخوردن رنج و اجبار نیست . 

      نخوردن یعنی بدن نیاز نداره و هنوز آلارم ورود انرژی رو صادر نکرده . 

      پس وقتی هنوز بدن اعلام نکرده نخوردن طبیعت بدن ماست و اصلا هم کار سختی نیست و خود به خود انجام میشه . 

      نخوردن هم دقیقا مثل خوردن مورد نیاز بدنه  و زور و اجباری در اون نیست .

      پس رنج نخوردن یه فرمول چاقیه که باز ما برای خودمون ساختیم . 

      نخوردن = نیاز بدن 

      نخوردن موقع سیری = لذت 

      اینا فرمولهای صحیح نخوردنه . 

      فرمولها که تغییر کنند بدنمون خود به خود و آسون لاغر میشه . 

      نخوردن با فکر مثل خوردن بدون فکر فرمول چاقیه . 

      ترس از نخوردن نباید داشته باشیم . این در صورتیه که خودمون رو در خوردن محدود کنیم وقتی خودمون رو در خوردن محدود کنیم و سرزنش کنیم به زور جلوی خود رو گرفتن میشه فرمول نخوردن و ولع میشه فرمول خوردن . 

      پس خوردن و نخوردن ما در مسیر چاقی میشه . 

      خوردن = ولع و حس سیری ناپذیری و عجله در خوردن  

      نخوردن = به زور جلوی خود رو گرفتن و نارضایتی . 

      در حالی که خوردن و نخوردن در مسیر  لاغری 

      زبان بدنه 

       خوردن = گرسنگی و آرامش در هنگام خوردن . 

      نخوردن = سیری و حس بی نیازی به مصرف مواد غذایی و لذت و رضایت 

      خوردن بدون فکر به نظر من یعنی ما ذهنیت صحیح نسبت به خوردن نداریم  در حالیکه لازمه داشته باشیم .

      خوردن برای چاقی نیست خوردن برای تامین انرژیه . 

      نخوردن با فکر هم یعنی نخوردن  بر اساس ترس و به زور جلوی خود گرفتن 

      نخوردن برای زجر دادن خودمون نیست بلکه نخوردن یعنی برطرف شدن نیاز بدن و حس رضایت 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 25 از 5 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار سنا سعادت
      1401/03/01 10:56
      مدت عضویت: 1901 روز
      امتیاز کاربر: 447 سطح ۱: کاربر مبتدی
      محتوای دیدگاه: 52 کلمه

      سلام، تمام مطالب ذکر شده بسیار برایم آشنا هست، وقبول دارم منتهی یه سوال برام ایجاد شد، اینکه چرا با تکرار مثلا رانندگی بطور اگاهانه، بعد از مدتی این اموزش به ناخوداگاه میره ولی درمورد خوردن ونخوردن بطور اگاهانه، به ناخوداگاه مون نمیره وبه عکس فشار روانی هم به ذهن وارد میشه! 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        امتیاز کاربر: 6196 سطح ۳: کاربر پیشرفته
        محتوای دیدگاه: 62 کلمه

        سلام و درود
        به این دلیل که در مورد رانندگی موانع ذهنی نداریم
        ضمنا ذوق و شوق یادگیری داریم
        قبل از شروع یادگیری رانندگی ما آموزشی که ضدرانندگی باشه رو بلد نیستیم که اگر بلد بودیم یادگیری رانندگی به این راحتی نبود
        وقتی می خوایم غذا خوردن رو به شکل صحیح اصلاح کنیم از قبل فرمول های اشتباه وجود داره
        اصلاح کردن کار بیشتری از نوسازی داره

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 10 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار leila.feiz89@gmail.com
      1400/09/05 20:01
      مدت عضویت: 1105 روز
      امتیاز کاربر: 4976 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      محتوای دیدگاه: 29 کلمه

      سلام وقت بخیر،

      ممنون از مطلب خوب و عالی..

      من یه سوال دارم؟

      وقتی وسوسه تنقلات داریم و احساس گرسنگی هم نداریم چطور باید با اون وسوسه بدون فکر کردن مقابله کنیم؟

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        امتیاز کاربر: 6196 سطح ۳: کاربر پیشرفته
        محتوای دیدگاه: 14 کلمه

        سلام و درود
        از آموزش های 12 گام یا چالش من اینو نخوردم استفاده کنید

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
          آواتار leila.feiz89@gmail.com
          1400/09/06 19:35
          مدت عضویت: 1105 روز
          امتیاز کاربر: 4976 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
          محتوای دیدگاه: 4 کلمه

          درود و تشکر فراوان.

          برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
          امتیاز: 0 از 0 رأی
          افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار متولد 1400/6/5
      1400/08/03 23:23
      مدت عضویت: 1197 روز
      امتیاز کاربر: 1950 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 225 کلمه

      به نام خدای مهربان 

      سلام 

      زمانی وجود داشت که فرمولهای ذهنی من اینهمه اشتباه نبود 

      یعنی درواقع صحیح بود ولی یکی دوتا بذر خطا داشت که اون بذرها در خاک افتاد و جوانه زد وشاخ وبرگ داد و حسابی ریشه دواند 

      مثلا اینکه ما ارثی چاق میشیم ،

      مابعد از ازدواج چاق میشیم،اینکه بعد از یه سنی سوخت و ساز ما پایین میاد و … 

      خوب از سن چهارده سالگی من هنوز چاق نبودم ولی ترس از چاق شدن من و در مسیری قرار داد که به بدنم و قسمتهای اضافه ش توجه کنم و از خوردن بترسم  ورژیم بگیرم و ورزش کنم و یواش یواش تا جایی پیش رفتم که اضافه وزن داشتم حتی وقتهایی که رژیم میگرفتم و ورزش میکردم لاغر نمیشدم و حتی وزنم اضافه میشد روز به روز باید غذای من کمتر میشد و من به این فکر میکردم که تا کجا قراره پیش برم و یه وقتی میرسه که دو قاشق برنج هم باعث چاقی من میشه و من اونموقع برای لاغری چیکار باید انجام بدم؟! 

      یه جورایی به حالت درماندگی رسیده بودم ولی نمیتونستم تسلیم بشم تا اینکه با این مسیر آشنا شدم 

      وقتی فهمیدم که منم میتونم لاغر بشم خیلی خوشحال شدم وکلی انرژی گرفتم و اون حس وحال من موقتی نبود و بعد از دوماه و نیم همچنان ادامه میدم و به تعهدم پایدار هستم و بالخره انجامش میدم 

      توکل به خدا 

      خدایا شکرت بابت حال خوبم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 4 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار saberizahra80
      1400/02/21 09:21
      مدت عضویت: 1805 روز
      امتیاز کاربر: 3426 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 778 کلمه

      سلام🙂

      ما در هر شرایطی از زندگی هستیم نتیجه کدهای دستوری ذهن نا خودآگاه هست

      این فرمولها هم با تکرار و تکرار و دیدن شاهد مثال برای اون فکر بوجود اومده و تثبیت شده اینها همون باورهای ما هستن و دلیل اینکه برای تغییر زندگی همیشه روی تغییر باورها تاکید میشه اینه….

      در مورد چاقی هم ما در این سایت یاد میگیریم که فقط و فقط به حاطر کدهای دستوری چاق کننده ذهن ناخودآگاه هست که اضافه وزن پیدا کردیم

      این کدها از بچگی توسط ورودیهای چشم و گوش ما و تکرار اونا شکل گرفتن ووقتی اینهمه تکرار شدن به ذهن ناخودآگاه سپرده شدن و  باعث شدن که افکار غالب ما در طی روز افکار چاق کننده باشه و نتیجه اون هم رفتارهای چاق کننده ای هست که بدون فکر و کاملا غیر ارادی انجام میشه و ما رو چاقتر میکنه

      تفاوت افراد متناسب و چاق فقط به دلیل محتویات ذهنی اونا درباره غذاها و جسمشون هست افراد چاق همواره در این فکر هستن که چی بخورن چی نخورن چقدر بخورن  کدوم چاق کننده است کدوم لاغر کننده است کی بخورن کی نخورن کی شروع به خوردن کنن و کی دست بکشن  در صورتیکه در افراد متناسب اصلا اینطور نیست اولویت اونا غذا و خوردن نیست هر وقت گرسنه باشن یه چیزی میخورن اونقدرها هم مهم نیست چقدر خوشمزه است یا اندازه اش چقدر باشه اونا برای رفع گرسنگی غذا میخورن و به محض دریافت پیغام سیری هم دست از خوردن میکشن

      من قبلا اصلا به رفتار چاقها و لاغرها توجه نمیکردم ولی الان خیلی بیشتر توجه میکنم  از اونجاییکه ما خانوادگی چاق هستیم وقتی دور هم جمع میشیمنحوه رفتارها مقدار خوردنها و اینکه چی خوشمزه تره و دفعه بعد چی بخوریم و….خیلی صحبت میشه 

      یادمه برادرم یه بار گفت که ما نمیخوریم سیر بشیم ما میخوریم که تموم بشه😁

      از بسکه هم برامون تعیین کردن که چی بخوریم وچقدر بخوریم و میان وعده چی بخوریم و سالاد بخوریم و شیرینی نخوریم و کدوم شیرینیها شیرینیش طبیعیه کدوم غیر طبیعی  یا کدوم خوراکیها لاغر میکنه کدوم چاق میکنه  ….. همه بحث ها حول محور خوردن میچرخید در صورتیکه وقتی خودتو با افراد متناسب مقایسه میکنی میبینی که نحوه غذا خوردن و حتی مقدارش و نوع غذاها تون فرق چندانی با هم نداره 

      و وقتی با آموزه های این سایت مواجه میشی میبینی که تنها تفاوت در کدهای دستوری ذهن ناخودآگاهتون هست  و با شناختن این فرمولها و تغییر اونا میتونی متناسب بشی و نیازی نیست در خوردن هات تغییری بدی

      لازم نیست از مواد غذایی بترسی لازم نیست هر وعده چی بخوری چی نخوری هر وقت گشنه ات بود هر ساعتی از شبانه روز هم که باشه میتونی هر چی میل داشتی بخوری این فرمول هم توی سفر و مهمونی و دور همی و عروسی با وقتی توی خونه تنها هستی فرقی نمیکنه آگاه که میشی از نحوه رفتارهای خودت میبینی چقدر نسبت به قبل عالی رفتار میکنی

      من قبلا به محض بیدار شدن باید صبحانه میخوردم الان تا گشنه ام نباشه نمیخورم اصلا هم برام مهم نیست که متخصصین تغذیه میگن برای لاغر شدن باید قبل از ساعت ۸ صبحانه بخوری…🙂

      قبلا وقتی صبحانه رو زود میخوردم تا ناها همش به این فکر میکردم چی به عنوان میان وعده بخورم که کالریش بالا نباشه و چاق نکنه الان خیلی وقتها اصلا گشنه ام نمیشه که بخوام به میان وعده فکر کنم🙂

      قبلا حتما ناهار رو باید ساعت یک تا دو میخوردم و اگه منتظر همسرم بودم و ایشون دیر میاومد خونه عصبانی میشدم که چرا به موقع نمیای و من گشنه ام هست و….

      الان دیگه اینقدر روی ساعت خوردن فوکوس ندارم خیلی وقتها حدودای ۲ونیم ،۳ناهار خوردیم و من هم عصبانی نبودم🙂

      تخمه و آجیل و حبوبات و بعضی غذاها به شدت باعث نفخ شکم میشد برای من حتی وقتی کم میخوردم ازشون ولی الان بیشتر از قبل هم میخورم ولی نفخ خیلی کم شده🙂

      یه سری غذا ها برای من طبع سرد داشتن و بعد از خوردنش من سردرد یا دل درد میشدم و حتما باید چای نبات میخوردم الان مدتها ست بعد از هیچ غذایی سردرد یا دلدرد نشدم که بخوام چای نبات بخورم اگر هم هوس کنم بدون ترس چای نبات میخورم به قصد لذت 🙂

      توجه به چاقیم رو هنوز دارم ولی دیگه از دیدن جسمم در آینه حالم بد نمیشه فقط یه کم عجله برای لاغری بهش اضافه شده که اونم به مرور با آگاهی بیشتر برطرف میشه🙂

      مدتهاست به خاطر اینکه غذای تو بشقابم تموم بشه تا مرز خفگی نمیخورم و عذاب وجدان هم دیگه ندارم🙂

      دیگه روی غذاها برچسب نمیزنم که فلان خوراکی چاق میکنه فلان خوراکی لاغر میکنه

      برنامه نمیریزم که چاییم رو با چی بخورم هر چی بود میخورم بعضی وقتها هم خالی میخورم و لذت میبرم🙂

      تمام این تغییرات بدون هیچ فشار و زحمت و اراده برای نخوردن بدست اومده و این نتیجه آموزش ذهنی لاغری هست🙂👌

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 25 از 5 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار leylaeskandariorta
      1399/09/03 12:17
      مدت عضویت: 1598 روز
      امتیاز کاربر: 5224 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 66 کلمه

      سلام وخسته نباشید خدمت استاد عزیز و دوستان. منم مثل خیلی از دوستان تا قبل از این که از فایل های رایگان استفاده کنم این مشکل و داشتم وخیلی اذیت میشدم ولی خداروشکر از زمانی که از دوره ی رایگان استفاده کردم خیلی حالم خوب شده وخیلی کم برام پیش میاد که به کم خوردن چیزی فک کنم واز این بابت خیلی خوشحالم واز استاد سپاسگزارم.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار elina6709
      1399/08/07 16:28
      مدت عضویت: 1502 روز
      امتیاز کاربر: 100 سطح ۱: کاربر مبتدی
      محتوای دیدگاه: 19 کلمه

      سلام استادعزیز سوالایی که دوستان پرسیدن سوال منم هست کاش میشدجوابهایی که بهشون دادین رودیدتامنم جوابموبگیرم یابایدجداگانه سوال بپرسم?

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار mary.myb1300
      1399/07/17 20:39
      مدت عضویت: 1511 روز
      امتیاز کاربر: 215 سطح ۱: کاربر مبتدی
      محتوای دیدگاه: 21 کلمه

      یعنی این فایل مثل یک الماس با ارزشه، اونقدر با ارزشه که حرفی برای گفتن نمیگذاره، کاش زودتر متوجه میشدم…
      استاد محشری

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار farkhondeshahrivar280
      1399/05/23 08:01
      مدت عضویت: 1592 روز
      امتیاز کاربر: 787 سطح ۲: کاربر متوسطه
      محتوای دیدگاه: 120 کلمه

      سلام استاد عزیز ودوستانی که این مطلب میخونن استاد من در طول روز خیلی فک میکنم همین دیشب یه سالاد ماکارونی برای خودم درست کردم وهیچی نخوردم تا آماده شد وقتی آماده شد چون سس توش بود یکم احساس ترس از چاقی داشتم ولی هی با خودم فک میکردم بخورم احساسم بد نکنم. من دوتاکاسه خوردم بعدش احساسم بد شد و احساس کردم زیادی خوردم و در طول روزم همش مواظبم کم بخورم وخیلی هم غذام کم شده حالا با این حرف شما میترسم کارم اشتباه بوده و نباید خودم محدود کنم بلکه خودم آزاد بزارم. ولی میترسم دوباره به قبل برگردم استاد لطفا من را راهنمایی کنید خیلی ذهنم درگیر کرده بگید من دقیقا باید چکار کنم ممنونم ازتون

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار farkhondeshahrivar280
        1399/05/23 08:37
        مدت عضویت: 1592 روز
        امتیاز کاربر: 787 سطح ۲: کاربر متوسطه
        محتوای دیدگاه: 20 کلمه

        احساسم خوب بود احساس بدی پیدا نمی‌کردم حداقل وذهنم درگیرش نمی‌کرد که احساس پشیمونی کنم بعدش وفک کنم زیادی خوردم

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
          آواتار farkhondeshahrivar280
          1399/05/24 01:04
          مدت عضویت: 1592 روز
          امتیاز کاربر: 787 سطح ۲: کاربر متوسطه
          محتوای دیدگاه: 11 کلمه

          سلام یعنی استاد دقیقا چجوری ترس از سس از بین ببرم

          برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
          امتیاز: 0 از 0 رأی
          افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار zardouzi.h
      1399/05/16 20:58
      مدت عضویت: 1727 روز
      امتیاز کاربر: 1138 سطح ۲: کاربر متوسطه
      محتوای دیدگاه: 166 کلمه

      سلام استاد عزیز. مقاله جالبی بود ولی درک مفهوم آن بسیار جالب تر است. من دومین سری است که از فایلهای دوره لاغری استفاده می کنم. حقیقتا در دوره اول کاهش وزن محسوسی نداشتم ولی خوشبختانه روحیه ام همواره خوب بوده و گوش دادن به فایلها برایم لذت بخش بوده است. نوشتن در دفترچه را هم اگر بخواهم واقعی بیان کنم تا حدود 60 الی 70 در صد انجام می دهم.در حال حاضر نیز در مراحل انتهایی دوره هستم.اکثر مواقع احساس سیری دارم و ولع غیر معمولی برای خوردن مواد غذایی ندارم.از مواردی که آزارم می دهد هنوز نامناسب بودن سایزدور کمرم است که نتوانسته ام با آن کنار بیایم.ضمن آنکه وقتی عکس هایم را می بینم اصلا برایم خوشایند نیست.البته خدارو شکر ناامید نیستم و تصمیم گرفته ام تا اخذ نتیجه و حفظ آن از این دوره و استفاده از فایلها بهره ببرم.آیا راهی هست که احساسم نسبت به موضوع فوق بهتر شودو بتوانم تصاویر لاغری را در ذهنم جایگزین تصاویر چاقی بنمایم؟لطفا راهنمایی فرمایید.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار Tina82
      1399/05/14 20:19
      مدت عضویت: 1859 روز
      امتیاز کاربر: 2067 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 328 کلمه

      سلام: مقاله جالبي و مثل هميشه پر از آگاهي بود
      درست وقتي مركز توجه ما چاقي باشد بخورم يا نخورم فقط تصوير چاقي رو دارم زياد ميخورم و بيشتر از نياز بدن بدون توجه به ظرفيت و گنجايش و نياز بدن باز هم چاق ميشم
      وقتي ما بدون توجه به ارگانهاي داخلي بدن همش اشغال درونش ميريزيم اين اشغالها روزي محيط را پر ميكنند و بوي تعفن همه جا رو بر ميداره من ميخورم و زياد ميخورم خوردن لذت و تفريح است و من به هر بهانةاي بدون فكر كردن به عواقب ان باز مي خورم مثل سوراخ كردن كشتي در دريا است در اين صورت رفتار ما اشتباه و عواقب سختي خواهد داشت و تصوير چاق و چاقتر شدن را داريم و هرروز به ان توجه ميكنيم
      من نميخورم نه به اين دليل لاغري را دوست دارم به اين دليل كة از چاقي مي ترسم و نفرت دارم و مدام تصوير چاقي در ذهن من است و چون ذهن اصل را از بدل تشخيص نمي دهد مارا به سمت تصويرهاي ذهن حركت ميدهد و ما را به مركز توجه و بيشتر مي رساند
      اب مايه حياط است همان اب شيرين كة نباشد مي ميريم اگر در همان اب غرق شويم باز مي ميريم هر چيزي به اندازه نياز خوب و مناسب است
      هردوي اين رفتار و فكر كردنها سمهاي بيش نيستند
      من درست رفتار ميكنم به اندازه نياز بدن خود ميخورم ولي تصوير زيباي لاغري و عشق و اشتياق به لاغري در ذهنم است
      من تصويرهاي لاغري را در ذهنم جا ميدهم و خلق رويا ميكنم و براي هر قدمي كة بر ميدارم كاري مفيد انجام ميدهم و رفتارهاي نامناسب را تصحيح ميكنم و براي برداشتن قدم بعدي اماده ميشوم

      من به متنتسب شدن و لاغر شدن و زيبا شدن فكر ميكنم و تصويرهاي لاغري را در ذهنم مي گردانم و ترس و اضطراب رازتبديل يه شور و اشتياق ميكنم و براي رسيدن به هدف اگاهيهاي جديد را در ذهنم فراوان ميكنم و نقش اگاهي گذشته را كم رنگ ميكنم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار Maryam Piri
      1399/05/14 09:59
      مدت عضویت: 1882 روز
      امتیاز کاربر: 9959 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      محتوای دیدگاه: 279 کلمه

      سلام خدمت استادعزیزودوستان گلم
      من این مقاله راخوندم وجواب سوالم ومانعی که برای تغییرات جسمی که چشمگیرنبوده رادریافت کردم اینکه من بعداز۱۰ماه که دارم ازدوره استفاده میکنم هنوزتغییرات زیادی درجسمم بوجودنیمده داشتم به خودم میگفتم که چرامن که این همه تمرین میکنم وفایل گوش میکنم ولی جواب خوبی نگرفتم ؟
      قبلا مدام درفکراین بودم که چی توی یخچال هست که بخورم وفقط برنامه ریزی میکردم برای خوردن ازوقتی دارم تمرین میکنم که فقط وقتی گرسنه هستم غذابخورم مدام به این فکرمیکردم که حالاوقتی گرسنه شدم چی بخورم واین همان فکرکردن به غذاست والان این مانع رادرخودم کشف کردم که حتی منفی باف ازاین طریق هم من رامنحرف میکردودائم میگفت حالاگرسنه بشی اینوبخورنه اونابخورو….وبنظرخودم مدل مانع من عوض شده بوده وگرنه همون مانع توجه به موادغذایی وفکرکردن بهش وجودداشته ودیروزصبح بعدازصبحانه مدام تحریکم میکردبرم ومیوه بخورم ومنم بهش گفتم که الان سیرم وقتی گرسنه شدم حتمایه چیزی میخورم وخیلی زوداحساس گرسنگی پیداکردم دقیقا مثل وعده ای که به بچه هامیدیم وبرای اینکه اطمینان بهمون پیداکنندبایدهمون موقع انجامش بدیم احساس کردم که ذهن منم میخادمنومحک بزنه وببینه من درست گفتم یانه تابه مناعتمادکنه وهمون موقع که گرسنه شدم رفتم چندتالقمه نون وپنیروگردووخرماخوردم ودرب ظرفارابازکردم وبهش نشون دادم گفتم ببین این همه چیزهست حتی توی یخچالم نشونش دادم وگفتم هرچی دوست داری هست ولی من تاوقتی گرسنه نباشم بدون نیازبدنم چیزی نمیخورم ودردرونم یه چیزی خیلی ذوق میکدومیگفت واقعاداری میخوری بااینکه خیلی ازصبحانه نگذشته واحساس عالی داشتم باهمون چندلقمه وسریع هم سیرشدم وبنظرم بااین کاراعتمادش راجلب کردم وخیالش راحت شدکه همیشه همه چیزهست وتموم نمیشه .
      الان سوالم ازاستادعزیزاینه که من عصرکه گرسنه میشم مثلامیگم خوب این میوه رامیخورم یا…این درسته یابایدحتماغذاباشه که ذهنم اعتمادکنه یامیشه ازمیوه ویا شیروخرما یا…هم جایگزین غذاکردیانه؟
      ممنونم ازپاسخگوییتون

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 3 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار Maryam Piri
        1399/05/15 00:35
        مدت عضویت: 1882 روز
        امتیاز کاربر: 9959 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
        محتوای دیدگاه: 10 کلمه

        ممنونم استادگرامی ازپاسخ کاملی که دادیدممنونم ازحمایت وهمراهی شما 👌🤗

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
        آواتار فاطمه
        1399/06/08 20:49
        مدت عضویت: 1871 روز
        امتیاز کاربر: 334 سطح ۱: کاربر مبتدی
        محتوای دیدگاه: 83 کلمه

        باسلام لطفا راهنمایی کنید بعداز خواندن نظرات افراد چگونه میتوانیم پاسخ های شما درمورد سوالات انها راببینیم وبخوانیم
        من الان 14ماهه که ازدوره رایگان شما تا قسمت نهم تا قبل از امدن کورنا استفاده میکردم حدود دو کیلو وزن کم کرده بودم ولی حدود 6سانت سایز درسراسر بدنم البته همراه با ورزش 3بار در هفته که بیشتر برای سلامتی وتعادل فشار خونم میرفتم الان در حال حاضردوکیلو بر گشته ولی 6ماهه ثابت ماندم بدون ورزش لطفا راهنمایی کنید کجا اشکال داشتم ممنون

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار nana
      1399/05/10 12:03
      مدت عضویت: 1891 روز
      امتیاز کاربر: 603 سطح ۲: کاربر متوسطه
      محتوای دیدگاه: 251 کلمه

      مقاله رو با اشتیاق خوندم . بازی با کلمات جالب هستش ادم و گیج می کنه و همین گیج شدن تامل برانگیز می شه . که درنگی ایجاد کنه . و گاها تلنگری به ادم بده . نقشه ذهنی برای چه چیز بخورم تا چاق نشم مخالف با لاغریه
      بهتره بگیم لاغری انقدر راحته که مثل متناسب ها رفار می کنم . هر وقت گرسنه شدم و آلارم و حس کردم برای رفع گرسنگی اقدام می کنم و به محض آلارم سیری دست از خوردن می کشم من دیشب برای خودم لیستی از خوارک و سالاد های باطبع گرم تهیه کردم پس داشتم به نخوردن خوارک های طبع سرد فکر می کردم ولی صبح با خوندن اولین جمله این مقاله و رها کردم و رفتم به سراغ اماده کردن صبحانه برای همسرم .به جمله فکر کردم و فکر کردم که تو چکار داری ذهنتو مشغول طبع خواراکی ها می کنی الان تو چله تابستونیم ذهنم هرچی به درخواست شرایط آب و هوایی و فصلی است و طلب می کنه در خواست می کنه تو فقط آلارم ها رو به پا بقیه اش باید صرف آهنگ های شاد و کار های دوست داشتنی و هنری باشی .
      برای روغن کاری مفاصل یوگا . برای شادابی کوهنوردی و پیاده روی . برای سلامتی جسمی ورزش های شاد و انجام بدی . در مسیر باشی و لذت ببری . انظباط فکری رو ستایش کنی . سپاس . بودنمون را سپاس . در مسیر ماندمو نو سپاس . لذت طلوع خورشید راسپاس. 💜💜💜💜💜💜💜💜💜💜💜

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار fereshtehgeranpayeh
      1399/05/10 01:54
      مدت عضویت: 1778 روز
      امتیاز کاربر: 19597 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      محتوای دیدگاه: 170 کلمه

      با عرض سلام و وقت بخیر من از این متن برداشتم اینه که باید خوردنمون غیر ارادی بشه مثل رانندگی و یا خیاطی یا هر کاری که نسبت بهش ماهر شدیم و خیلی غیر ارادی و با کمترین فکر و سختی انجامش بدیم و وقتی فکر می کنم میبینم من هنوز نسبت به خوردن حساسیت نشون میدم و هنوز بهش فکر می کنم و هنوز نگران چاقتر شدن هستم و هنوز با خودم تو ایینه کاملا راحت نیستم و نگرانیام کم و بیش وجود داره البته خیلی کمتر از قبل شده و بعضی از رفتارهای چاق کنندم رو هنوز انجام میدم و هنوز خوردنم در زمان گرسنگی و دست از خوردنم در زمان سیری در قسمت نا خوداگاه مغزم هنوز ثبت نشده و این کار با فشار اوردن به خودم با نخوردن و یا فکر کردن درباره این که چی بخورم و کی بخورم درست نمیشه و فقط با گوش دادن فایل و اتجام تکالیف و فکر کردن به لاغری درست میشه و تکرار و تکرار و تکرار جوابشه

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 3 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار من میتوانم
      1399/05/09 12:22
      مدت عضویت: 1741 روز
      امتیاز کاربر: 12378 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      محتوای دیدگاه: 146 کلمه

      با سلام یک نکته ای که من در عکس این مقاله دیدم و برام خیلی جالب بود اینکه برخلاف تصور همه افراد چاق که باید به خوردن نه بگویند تا لاغر بشوند، می‌بینیم که این فرد انتخاب کرده که بله بگه اما اینبار با فکر و انتخاب خودش. یعنی با فکر غذا بخوره و بدونه که نیازش بوده. نه اینکه بدون فکر هرچی اومد دستش بخوره. یا اینکه کل روزش رو به نخوردن بگذرونه. این تصویر برای من خیلی درس داشت و می‌بینیم که زندگیش هم زیباتر شده با این تصمیمی که گرفته.
      در مورد خودم من دیشب این متن رو خوندم و تصمیم گرفتم دیگه به نخوردن فکر نکنم و راحت باشم و بذارم ذهنم تصمیم گیرنده باشه امروز که بیدار شدم دیدم چه قدر فکرم راحت و آسوده هستش و گرسنه هم نیستم و به بعدش و خوردن و نخوردن فکر نکردم و آرامش دارم.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار khandan614
      1399/05/09 03:03
      مدت عضویت: 1739 روز
      امتیاز کاربر: 21230 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      محتوای دیدگاه: 111 کلمه

      سلام ، استاد واقعا جمله کلیدی گفتین ، نخوردن با فکر نتیجه ش با خوردن بدون فکر مساویه ، راستش اول دوره ی مقدار درگیر این موضوع بودم ، موقع غذا خوردن فکر میکردم که چقدر بخورم که اضافه نباشه همه ش ذهنم درگیر بود بعد دقت کردم به رفتار همسرم که آدم متناسبیه دیدم هیچ وقت به مقدار خوردنش فکر نمیکنه وقتی سیر میشد دیگه نمیخورد ، منم تمرین کردم که پیام سیری را دریافت کنم ، بعد از اون دیگه راحت به اندازه نیازم غذا میخورم و به نخوردن فکر نمیکنم که احساس ترس از چاقی بیاد سراغم ، حالا منم مثل آدمهای متناسب رفتار میکنم ، خدایا شکرت

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار من میتوانم
      1399/05/09 03:00
      مدت عضویت: 1741 روز
      امتیاز کاربر: 12378 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      محتوای دیدگاه: 226 کلمه

      جمله ی فکر کردن به نخوردن به همان اندازه باعث چاقی شما می شود که بدون فکر کردن غذا بخورید.، منو یاد این جمله انداخت که غذا خوردن باعث چاقی نمیشه اما خوردنِ غذا باعث چاقی میشه. وقتی اولین بار که این جمله رو در فایلی از استاد شنیدم ماه ها طول کشید تا بفهمم واقعا یعنی چی. اولش هیچ تفاوتی برام نداشت. این جمله ی مقاله هم دقیقا همین حالات رو در من ایجاد کرد.
      من بارها به نخوردن فکر میکردم. مثلا قبل از غذا به اینکه باید متنوع نخورم، یا در ظرف بزرگ غذا نخورم، یا اگر مثلا ماده غذایی خریداری شد و من از طریق چشم یا کانال های دیگر تحریک شدم، نباید بخورم و….
      من خیلی به نخوردن فکر میکردم و الان میدونم که اگر من میخوام ذهنی لاغر بشم خب مقدار و زمان مصرف من نباید تعيين کنم باید اعتماد کنم به ذهنم و خودم کنار بکشم. اینهمه سال من تصمیم گرفتم که این شد جسمم. حالا باید کار رو به مدیر اصلی بسپرم و دخالت تو کارش نکنم.
      استاد واقعا توضیحات کامل و عالی بود. ممنونم 🌸 🙏🏻
      استاد یک سوال داشتم. من وقتی نوشته های شما رو میخونم میبینم کامل شرح دادین و واقعا خیلی چیزها از اون ها یاد میگیرم و احساسم خوب میشه. منم خیلی دوست دارم شرح کامل بدم ولی نمیدونم چی باید بنویسم. لطفا راهنماییم کنید.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار حسن شهبازی
      1399/05/09 01:55
      مدت عضویت: 1603 روز
      امتیاز کاربر: 13315 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      محتوای دیدگاه: 95 کلمه

      سلام من از دو هفته پیش از دوره رایگان شروع کردم روشی برای خودم ایجاد کردم که دیگه خیلی خیلی کم به چاقی در مورد خوردن غذا فکر میکنم یا اصلا فکر نمیکنم اونم اینکه تا گشنه نشم سراغ غذا نمیرم وقتی هم که احساس سیری کردم حتی اگر غذا مونده باشه دست از غذا میکشم تو طول روز هم حواسم به گشنگی هست تا به چاقی که اگر گشنم بود بخورم نه اینکه اون غذا منو چاق میکنه یا نه.
      تو این دو هفته هم با این روش ریزه خواریم کلا قطع شده .

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 4 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار Mobina
      Mobina
      1398/05/03 10:35
      امتیاز کاربر: 0

      نشان های دریافت شده

      نخوردن
      محتوای دیدگاه: 51 کلمه

      سلام خدمت استاد عزیز.
      شما میفرمایید که نباید به نخوندن فکر کنیم خب درحالی که ما نمیدونیم چقدر خوردن درسته و خود من شخصا اگه کم هم غذا بخورم یکم میترسم که نکنه زیاد خورده باشم در حالی که من با دوره و فایل شما مقدار قابل توجهی وزن کم کردم.

      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 96
      محتوای دیدگاه: 104 کلمه

      سلام وقت بخیر
      واقعا چه نکته جالبیه
      در طول روز برای خوردن و نخوردن هر چیزی چندین بار بالا و پایین می کنیم که اینو بخورم بهتره یا اونو بخورم
      در صورتیکه یه فرد متناسب ، احساس نیاز می کنه و می خوره و دیگه به حجم و کالری توجهی نداره ، فقط می خوره که ضعف نکنه
      اما خود من ضعفم که داشته باشم کلی فکر می کنم آیا بخورم یا نخورم ! !
      و باز به این نقطه می رسم که هر چیزی دوست دارم ، به حد نیازم ، بخورم و نگران نباشم و به ذهنم که در حال تعمیره اطمینان کنم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 4 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار حبیبی
      حبیبی
      1397/06/22 05:43
      امتیاز کاربر: 0

      نشان های دریافت شده

      نخوردن
      محتوای دیدگاه: 16 کلمه

      من فردی هستم با اضافه وزن زیاد خواهش میکنم روش لاغر شدن را به من بگویید

      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار nana
        1399/05/10 11:50
        مدت عضویت: 1891 روز
        امتیاز کاربر: 603 سطح ۲: کاربر متوسطه
        محتوای دیدگاه: 28 کلمه

        درود به شما دوست عزیز این مسیر مسیر خوبیه و لاغری با ذهن و ادامه بدید در کنار اشتیاق به لاغری و تعهد به سلامتی و زیبایی خودتون.🙋‍♀️🙋‍♀️🙋‍♀️

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم