نوشته fatmhadly8 عزیز بعنوان متن توضیحات این فایل آموزشی قرار داده شد.
به نام خدایی که در این نزدیکیست
سلام به دوستان هم مسیرم
آبگوشت ویژه در آشپزخانه لاغری
آبگوشت در ذهن همه افراد چاق یک غذای چاق کننده و خطرناک محسوب میشه که همه افراد چاق سعی میکنند یا از خوردن این غذای لذیذ صرف نظر کنند یا خیلی کم در حد این که مزه اونو بچشند بخورند و یا با ترس و لرز بخورند چون تقریبا همه این افراد بعد از خوردنش دچار عذاب وجدان میشن و این بخاطر وجود فرمولهای نادرست و چاق کننده ای است که در ذهن افراد چاق وجود داره.
قبل از آشنایی با روش لاغری با قدرت ذهن غذاها در ذهنم دسته بندی شده بودند:
یک دسته از غذا ها و خوراکی ها جزو دسته ای بودند که چاق کننده نبودند و یک دسته از غذا ها جزو دسته ای بودند که چاق کننده بودند و من هر وقت که با این دسته روبه رو می شدم دچار ترس و استرس و عذاب وجدان میشدم که آبگوشت هم جزو همین دسته بود.
هر وقت که با آبگوشت رو به رو میشدم و قرار بود آبگوشت بخورم کلی با خودم گفت و گوی درونی و ترس و بعدش هم عذاب وجدان داشتم که حالا این غذا چاق کننده ست.
در اون لحظه با خودم میگفتم من خودم به اندازه کافی چربی و اضافه وزن دارم اگه الان از این غذا بخورم چاق تر میشم ، چربی این غذا به چربی های قدیمی بدنم اضافه میشه و این موضوع باعث میشه که اونا ضخیم تر بشن و بعداً به سختی آب میشن ، بعدش حتما باید پیاده روی برم یا کارهای سخت و طولانی انجام بدم تا عرق کنم تا چربی این غذا از بین بره…
کلا ذهنم تا آخر غذا درگیر این موضوعات بود و اون غذا رو برای خودم کوفت می کردم تازه بعدشم کلی عذاب وجدان داشتم که چرا نتونستم خودمو کنترل کنم و خودمو در مقابل غذاها بیاراده میدونستم در حالی که شاید اون لحظه واقعا گرسنه بودم و اون غذا نیاز بدنم بود ولی اصلا به این طرف قضیه فکر نمیکردم.
فقط به چرب بودن و چاق کننده بودن اون غذا و بی اراده بودن خودم در مقابل مواد غذایی فکر میکردم و با هر لقمه خوردن خودمو چاق تر تصور میکردم یعنی از یک طرف اون غذا رو چاق کننده میدونستم و به فکر چاق تر نشدن بودم از طرفی در حین خوردن حرص و ولع ام نسبت به مواد غذایی مخصوصا غذاهای چرب و چیلی مثل (آبگوشت ، قورمه سبزی ، انواع پلو ها ، چلوها ، قیمه ، فست فود ها …..) بیشتر و بیشتر می شد.
یادمه قبلاً خیلی به غذاها و پخت اونا فکر میکردم و تقریباً یک شب نبود که من بدون فکر کردن به غذاها خوابیده باشم مثلاً از شب قبلش کلی فکر میکردم که فردا چی بپزم و توی ذهنم اون غذایی و که میخواستم بپزم با کلی مخلفات تصور میکردم و اگه اون غذا جزو غذاهای چاق کننده ای که در ذهنم ساخته بودم بود باز خودمو چاق تر تصور میکردم.
یعنی علاوه بر تصاویر غذاها تصویر چاق شدن خودمو هم در ذهنم میساختم و حتی مزه اونا رو هم در زمان فکر کردن حس میکردم و با همون افکار میخوابیدم و روز بعدش با همون افکار و تصورات و برنامه ریزی که شب قبلش داشتم غذای مد نظر مو طبخ میکردم و این میشد که هم با زحمت فراوان اون غذا رو آماده میکردم و هم با ترس و لرز و حرص و ولع اون غذا رو میخوردم و هم بعدش دچار عذاب وجدان میشدم و در واقع هیچ لذتی از خوردن اون غذایی که با زحمت فراوان پخته بودم نمی بردم .
از زمانی که به این مسیر زیبا هدایت شدم با استفاده از محتوای آموزشی اولا که برای همیشه دسته بندی کردن بین غذاها رو که در ذهنم داشتم از بین بردم و به این درک و فهم رسیدم که غذاها برای رفع نیاز بدن و همچنین نعمت خداوند هستند و از غذاها باید در زمان گرسنگی و به اندازه نیاز بدن مصرف کرد و خدا رو شکر که تا این زمان برای من به همین صورت بوده.
در ضمن من الان هم که در مسیر درست هستم باز هم به پخت غذاها فکر میکنم و به خصوص زمانی که مهمون دارم قبلش در مورد انتخاب غذا و پخت اونا برنامه ریزی دارم با این تفاوت که دیگه به چاق کننده بودن اونا و چرب بودن شون و چاق شدن خودم اصلا فکر نمیکنم بلکه به عنوان مادر خانواده که باید روی این موضوع مدیریت داشته باشم در موردش برنامه ریزی میکنم فقط همین و اون غذای مورد نظر مو می پزم حالا هر چی که میخواد باشه برام فرقی نمیکنه ، به اندازه نیاز بدنم میخورم و از خوردنش لذت میبرم و در ذهنم خودمو متناسب تصور میکنم که درست عمل کردم.
در ضمن دست پخت منم خیلی خوب و عالیه و به پخت و مزه و جا افتادن و تزیین غذاها خیلی اهمیت میدم و غذاهایی مثل آبگوشت و قورمه سبزی و مثلاً اگه بخوام واسه ناهار بپزم از صبح زود بار میزارم که حسابی جا بیوفته و از نظر همسرم که خیلی هم متناسب هستن غذا باید جا افتاده ، خوش نمک و چرب و کنارشم نوشابه باشه.
یه چیزی که همین الان یادم اومد اون اوایل که تازه ازدواج کرده بودیم من میدیدم که ایشون بدون ترس هر غذایی که بود میخورد و اصلا هم براش فرق نمیکرد که چرب بود یا کم کالری بود یا پر کالری از انواع و اقسام غذاها میخورد ولی زمانی که سیر میشد حتی اگه یک لقمه هم ته بشقاب غذاش می موند دیگه ادامه نمیداد و نمیخورد.
من اون زمان اصلأ این رفتار شو درک نمیکردم و بهش اصرار میکردم که اون یه ذره ته بشقاب شو بخوره ولی همسرم میگفت که دیگه میل ندارم ومن اصرار میکردم که گناه داره ته بشقاب غذا بمونه اون یه ذره رو بخور دیگه و بعضی وقتا هم بخاطر اصرار من میخورد.
اون زمان فکر می کردم که دارم کار درستی انجام میدم چون یاد گرفته بودم که صواب داره که غذا تا آخرش خورده بشه واین و از خونواده خودم که همه چاق هستند یاد گرفته بودم و نا خواسته داشتم به فرزندانم یاد میدادم ولی الان میفهمم که اون زمان چه قدر همسرم با اصرار های من اذیت میشده که البته من هم مقصر نبودم بخاطر وجود فرمولهایی بوده که در ذهنم نهادینه شده بودند و دستوراتی بوده که از مغزم صادر میشد و منم چاره ای جز اطاعت کردن نداشتم.
الان دیگه اصلا کار ندارم که بقیه چقدر غذا میخورند چه بزرگا و چه بچهها و هرکس هر زمان سیر شد دیگه اصرار نمیکنم که به خوردن ادامه بده و این خودش برای من بزرگترین تغییر محسوب میشه.
نکته مهم این فایل آموزشی این بود که فکر کردن درست در مورد غذاها ،قدرت چاق کننده ندادن به اونا و به اندازه نیاز بدن خوردن اشتباه که نیست هیچ تازه خیلی هم خوبه و اصلا تأثیری در اضافه وزن افراد نداره.
زمانی که داشتم این فایل و نگاه میکردم از وجود رابطه خوب بین شما و همسرتون خیلی خوشحال شدم ان شا الله که همیشه تن تون سالم و لب تون خندون باشه و من یاد خودم و همسرم افتادم در خونه ما هم همچنین رابطه گرم و صمیمی وجود داره و منم این طعم شیرین و دلنشین و هر روز دارم تجربه میکنم.
این فایل خیلی آموزنده بود چون یک بار دیگه من به این درک رسیدم که غذاها چاق کننده نیستند و هیچ قدرتی ندارند فقط ما خود مون هستیم که با فرمول های نادرستی که در ذهن مون داریم به اونا قدرت چاق کننده بودن و میدیم پس بین غذاها فرق نگذاریم و اونا رو در ذهن مون دسته بندی نکنیم و بهشون قدرت ندیم این و بدونیم که وقتی به اندازه نیاز بدن مون از مواد غذایی مصرف میکنیم حالا هر نوع غذایی باشه چه آبگوشت ، قورمه سبزی ، زرشک پلو با مرغ یا سوپ سبزیجات ، سالادها یا ….. چاق که نمیشیم هیچ تازه متناسب هم میشیم و درک این موضوع برای هر کس به خصوص فرد چاق بزرگ ترین و شیرین ترین لذت در دنیاست .
لاغر شدن آسون ترین کار دنیاست اگه راه شو بلد باشیم
با تشکر از زحمات استاد گرامی
با آرزوی بهترین ها برای همه دوستان
امیدوارم که تماشای این ویدیو باعث تغییر نگرش شما در مواردی شود که نیاز به تمرین و فرمول سازی جدید دارید.
منتظر خواندن نوشته های شما هستم
همراه همیشگی شما: رضا عطارروشن
امتیاز 3.68 از 28 رای
با دیگران به اشتراک بگذارید تا امتیاز بگیرید!
سلام خدمت استاد عطار عزيز و همسر عزيزتون مرجان بانو
چقدر لذت بردم در كنار هم ديدمتون از اونجايي كه من كمتر از يكماه هست عضو سايت شدم ، افتخار ديدن مرجان خانم رو نداشتم كه امروز اين افتخار نصيب ما شد.
خيلي جالب بود كه اون اديه كه براي شركت سبزان هست رو مرجان جان استفاده ميكنن و راضي هستن من هم ايران بودم استفاده ميكرد و حتي وقتي آمديم اينجا هم با خودم آوردم …
مرجان جان گفتن كه توي ماكاروني هم ميريزن .همچنين من نميدونستم توي آبگوشت هم ميشه ازش استفاده كرد…من اين رو از يكي از همكلاسي هاي دوره ارشدم در ايران ياد گرفته بودم…ايشون وقتي عدس پلو درست ميكرد ميآورد خوابگاه من عاشق عدس پلوش شدم و ازش دستورش رو كه گرفتم، گفتن كه از ادويه پلويي استفاده ميكنن ..البته اصالتا اهل شاهرود بودن…احتمالا ادويه اي كه استفاده ميكردن يكم با اين ادويه سبزان متفاوت بوده ولي من كه عدس پلو ايشون رو خورده بودم و عاشقش شده بودم و وقتي اين ادويه رو استفاده كردم ديدم ، طعمش خيلي متفاوت نبود با اون عدس پلو دوستم…
چون مرجان جان از اين ادويه خوشش اومده بگم كه به مقدار زياد از اين ادويه توي عدس پلو كه آبكش ميكنيم لابه لاي برنج ميريزم بطوري كه مشخص باشه ادويه و به چشم بياد….دوستم با مرغ درست ميكردن براي روي عدس پلو يا گوشت چرخ كرده كه بيشتريا بلديم…نكته اش همونه كه اون عدس پلو با اون ادويه پلويي آماده بشه …بي نهايت خوشمز ست مخصوصا كه با كره حيواني يا روغن حيواني آماده بشه
و دومين غذايي كه من از دوست ديگري ياد گرفتم كه اونم باز با همين ادويه بود مرغ بود
بطوريكه مثلا توي 4 تا رون مرغ دو قاشق غذاخوري پر از اين ادويه بريزيد و يك پياز بزرگتر از دست استاد درشت توش خورد كنيد …بزاريد خود پياز آب بندازه و آروم آروم مرغ بپزه…رب گوجه يا ادويه ديگه لازم نداره اين مرغ..رنگش تيره ميشه به دليل همين ادويه زياد كه به مرغ بايد اضافه كنيم.
واي با برج دودي يا برنج ايراني بي نظير ميشد…اينجا اومدم چون ديگه برنج دودي و اينا در دسترسمون نبود درست نكردم شما درست كنيد و اميدوارم خوشتون بياد
من از مرجان جان ياد گرفتم كه گلپر بريزم توي آبگوشت …مطمئنم خوشمزه خواهد شد…
بريم سراغ درس امروز
استاد عطار روشن عزيز به اين نكته كه اشاره كرديد در كنار هم بودن رو از همين توي خونه تون شروع كنيد …خيلي برام قابل درك بود…خود من روزهايي كه بعضي كارها رو با همسرم انجام ميديم به طرز چشم گيري ميبينم كه حتي همون روز رابطه مون چقدر صميمي تر ميشه
و اما درباره اينكه گفتيد ما كه اضافه وزن داريم از بعضي غذا بيشتر ترس داريم كه چقدر باعث چاقي ميشن
من درباره سالاد الويه و ماكاروني و سس مايونز و پنير پيتزا اينطوري ام
قبلا هم توي يه كامنتي نوشتم …كيك رو هر مدلش باشه خيلي راحت ميخورم …ولي سه تا قاشق سالاد الويه كه ميخورم انگار سي كيلو سالاد الويه خوردم …استرسش براي من مثل سي كيلو سالاد الويه ست
ماكاروني هم كه عاشقش هستم باز اون رو هم براي همسرم درست ميكنم در كنارش براي خودم يه چيز ديگه درست ميكردم
البته جاتون خالي هفته پيش ماكاروني درست كردم و بدون ترس يك بشقاب پر خوردم …
و خوشحال بودم از اينكه دارم تيشه به ريشه باورهاي چاقي ميزنم
استاد عطار روشن چنان خانه تكاني راه انداختم براي خانه قديمي كه شيطان چاقي چشاش گرد شده…از هر طرف بخواد جيك بزنه ..نتايج شما و بچه هاي اين سايت رو ميكوبم توي صورتش…
شايد سه سال ميشه كه دارم با سايت استاد عباس منش كار ميكنم …ولي هيچ وقت اينجوري وقت نزاشته بودم براي تمرينات چون هميشه احساس ميكردم بايد به كارهاي اصلي ترم هم برسم …و يك دلشوره اي داشتم از اينكه بشينم ساعتها توي سايت بچرخم و تمرين حل كنم و كامنت بخونم…..اما بعد از اينكه نتايج شما رو اونجا ديدم…خدا با يك بلندگو سبزي فروشي دم گوشم فرياد زد هنوزم ايمان نمياري كه بايد تمام وقتتو بزاري براي اين كار….و گشتمو شما رو پيدا كردم ..از اون روز كه عضو سايت شما شدم الان 27 روز هست…يك روز بدون تمرين نگذشته يكروز بدون ديدن فايل نگذشته…
فهميدم اونهمه ترس هاي من بي جا بوده
فهميدم بايد پامو بزارم جاي درست و اعتماد كنم به فرد درست
فهميدم اول بايد اضافه وزنم رو برطرف كنم تا آموزش هاي ديگه رو شروع كنم
فهميدم حلقه مفقوده خوشحالي در زندگي من تناسب اندام هست
اين سه سال دست و پا زدم ولي چون حلقه اصلي رو پيدا نكرده بودم، نتيجه خاصي نگرفته بودم
از اين فايل بسيار لذت بردم
ممنونم از شما و مرجان جان