0

دوغ لاغری (آموزش آشپزی + لاغری)

اندازه متن

دیدگاه هانیه عزیز بعنوان متن توضیحی این قسمت انتخاب شد:

همینجا نوشته بودم که این دوغ رو درست می کنم و خبرش رو میدم…الان اومدم بگم بهتون که من درست کردم و امروز آماده شد و خوردیم…وااااااااااااااقعا بی نظیر بود استاد…عااااااااااالی بود..همه لذت بردیم…براتون عکس و یه تیکه از فیلم باز کردن و گازش رو توی اینستا فرستادم..

اومدم ازتون تشکر کنم و بگم به عمرم فکر نمی کردم از کسی که قراره لاغری یاد بگیرم، دستور غذا هم یاد بگیرم و بیام ازش بابت رسپی عالیش تشکر کنم و بگم دیگه همیشه این دوغ توی خونه مون هست و مرتب درست خواهم کرد …

استاد این دوغ درست کردن هم برام درس داشت…شاید به نظرتون مسخره و خنده دار باشه اما من همینم برام یه دنیا درس و آگاهی داشت که اینجا میگم شاید برای بچه ها هم چیزی که من ازش یاد گرفتم آگاهی داشته باشه:

شما گفتین توی محیط آشپزخونه تون دو سه روزه دوغ آماده شد و وقتی اون قسمت بالای بطری سفت شد نشونه حاضر شدنه…منم همین مسیر رو رفتم و روز سوم دیدم هنوز یکم نرمه و خوب سفت نشده…اواخر روز چهارم دیدم آره داره سفت تر میشه و روز پنجم کاااااملا سفت شد…

اولش (همون روز سوم) نگران بودم که وای مال من بعد سه روز حاضر نشده و استاد گفت نهایت سه روزه میرسه….کچا رو اشتباه کردم؟ و این مدل نجواهای ذهنی….اما بعد با خودم گفتم: هانیه! نوع بطری، نوع ماست، دمای محیط و شهر و … هزار چیز دیگه و درواقع بستر آماده سازی دوغ متفاوته بین تو و استاد …

نمیشه که توی مسیری که نیاز به تخمیر هست زمان یکی باشه که…تو چطور توی دستورات حلوا و کیک و شیرینی میگی بسته به نوع آرد، آبخور آردها متفاوته یا بسته به نوع و استاندارد بودن و دمای فرتون زمان پخت متفاوته…اینم همینه دیگه…تو فقط شک نکن و ایمان داشته باش به نتیجه، دیگه به مسیر و زمانش کار نداشه باش

حتی دوغ هم باید تکاملش رو طی کنه هانیه…این تکامل توی خونه تو و با وسایل تو 4 روز طی شد و روز پنجم به بهترین نتیجه رسید، تو خونه استاد توی سه روز…مهم اینه که نتیجه عالی شد و تو بهش رسیدی….این حتی باورهات رو به استاد قوی تر هم می کنه….

من حتی این مساله رو به همین باورها و مسیر لاغری هم بسط دادم: من با توجه به بستر ذهنیم رسیدن به نتیجه مطلوبم متفاوته از فلانی و بیساری…پس ناامید نشو و خودت رو با کسی مقایسه نکن…فقط ایمان داشته باش که میرسی…به بهترین نتیجه هم میرسی…حالا کی میرسی؟ هر زمانی که تکاملت رو طی کنی و روز به روز باورهای درستت سفت و سفت تر بشه …باورهای درست و محکم به سفتی اون بطری دوغ ….پس صبور باش و با ایمان پیش برو

خلاصه که استاد یه دوغ درست کردن از رو دست شما هم کلی درس داشت برام…

من هر دستور غذایی رو از رو دست هر کسی تست نمی کنم….اما فهمیدم باورم به شما و مسیری که توش هستین خیلی زیاده که سریع تا یه بطری آب معدنی پیدا کردم دست به کار شدم…خیلی خوشحالم…خیلی زیاد…هم بخاطر دوغ بی نهااااااااایت خوش طعم و محشری که ازتون یاد گرفتم هم اینکه باور و اعتمادم به شما هزار برابر شد….استاد اسم این فایل رو بذارین: دوغ باور ساز!

منتظر خواندن نوشته های شما هستم

همراه همیشگی شما: رضا عطارروشن

با دادن ستاره به این مطلب امتیاز بگیرید.

امتیاز 4.08 از 12 رای

https://tanasobefekri.net/?p=30279
برچسب ها:
8 نظر توسط کاربران ثبت شده است.

دیدگاهتان را بنویسید

اندازه متن دیدگاه ها
      امتیاز کاربر: 54
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 585 کلمه

      با سلام خدمت استاد عزیزم و دوستان همراهمدر خانواده ما 3 نفر میخواهند که متناسب شوند؛ من، مادرم و برادرمبرادرم برای کاهش وزن خودش از کپسول لاغری استفاده میکنه و در طی یکماهی که من میبینمش خیلی خوب داره کم میکنه ولی نکته قابل توجهش واسه من این که اون هنوز رفتار غذاییش ترک نشده، وزن کم کرده، غذاش رو کم کرده اما بزور کپسول… من هنوز دارم میبینم که غذا رو اضافه میریزه تو بشقابش و چون نمیتونه بخوره اضافه میاره و چشماش هنوز به دنبال غذاست یا داره شیرینی میخوره مثل رفتار غذایی گذشته دار ه عمل میکنه، من متوجه عمل و رفتارش هستم چون میخوام رفتار درست غذایی رو یاد بگیرم. حالا من و مادرم..  سالهاست که داشتم با چاقیم میجنگیدم من 15 سال و مادرم بیشتر از 30 سال، که 2 سال تو این مسیرم. سال اول جسته و گریخته و امسال متعهدترم  و من از فایل های رایگان استفاده میکنم. تازه میفهمم که موضوع لاغر کردن جسم نیست چه بخوام چه نخوام اون لاغر میشه.. موضوع متناسب کردن ذهن ماست.مادرم سالهاست که اضافه وزن زیادی داره و دکتر رژیم و پیاده روی و…  چیزهایی که من تو این مسیر یاد گرفتم رو با مادرم به اشتراک گذاشتم، و ایشون رو الان هر کی میبینه میگه چقدر لاغر  شده … ساعتها میشینیم و به رفتار غذایی گذشته نگاه میکنیم و تعجب میکنیم که چقدر درگذشته اضافه بر نیاز غذامیخوردیم.. نه من و نه مادرم اصلا و اصلا گشنگی هم نمیکشیم، مهتر از همه اعصابم در آرامش.. بخدا انقدی که تو این مسیر آرامش مهمه که کم کردن وزن واسم مهم نیست… اصن در رژیم که واقعا از نوشتن و دیدن و شنیدن این کلمه احساس بد میکنم… من به شدت در طول روز عصبی میشدم و همش میگفتم چرا باید رژیم بگیرم و همش خودمو تحقیر میکردم و ورزش های طولانی مکرر و سخت و اغلب با فکر لاغری….الان انگار موقع غذا خوردن 2 نفریم من و ذهنم که اگه رفتار اشتباه غذایی داشته باشم ذهنم بهم هشدار میده که من سیرم.. گاهی تخطی میکنم چون یه سابقه 15 ساله چاقی دارم ولی رفتار چاقی خیلی بیشتر از 15 سال دارم که در مقایسه با گذشته اصلا قابل قیاس نیست… نه چیزیو منع کردم و نه مقدار برای خوردنم تعیین کردم… من عاشق درست رفتار کردن با غذام، برای همین هست که دوست دارم تو مسیر باشم. من وزن آنچنانی کم نکردم ولی باور دارم که بالاخره متناسب میشم چون رفتار و عمل دارن درست و مطابق با طبیعت پیش میرن.. مهم آرامش اس که من پیدا کردم. از شر اعتیاد به خوردن دارم راحت میشم.. قبلا هیچ چیز تو یخچالمون باقی نمیموند… الان همه چی اضافه میمونه.. قبلا میگفتم دیگه ممکن گیرم نیاد ولی الان مطمئنم که همه چی هست و من به اندازه نیازم همه چیز میتونم بخورم.. من همیشه از خدا میخواستم که رفتار درست غذایی یاد بگیرم یعنی ولع نداشته باشم و به اندازه بخورم واسه همینم هست که مهم نیست چقد زمان ببره تا متناسب شم در صورتیکه در بمب باران حرفهای  اطرافیانم هستم و بخاطر درد شدید کمرم همه و هرکسی منو میبینه بهم متذکر میشه وزنمو کم کنم و گاهی از حرفاشون گریم میگیره و میگم که شما که نزدیک منین تغییر رفتار منو نمیبینین؟؟؟ ولی نا امید نمیشم و به راهم ادامه مییدم  تا آخر عمرم . مهمتر از همه دیدن تغییر مامانمه که واقعا رفتار زشت غذایی داشت ولی الان خودش چقدر از تغییرات سایزی و رفتاریش خوشحال… خدایا شکرت بخاطر این مسیر بسیار زیبا در کنار دوستان خوب و استاد بینظیرم.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 15 از 3 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 54
      محتوای دیدگاه: 17 کلمه

      دوست عزیز ممنونم از به اشتراک گذاشتن نظرتون. نکته بسیار مهمی رو امروز ازتون یاد گرفتم ممنونم.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 54
      محتوای دیدگاه: 15 کلمه

      بسیار عالی بود دوست خوبم از خوندش لذت بردم. سپاسگزارم از به اشتراک گذاشتن نظرتون.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم