0

از تنهایی لذت ببریم

اندازه متن

سلام استاد گرامی
از وقتی که با دوره اشنا شدم فهمیدم که فقط خودم مسئول شاد کردن خودم هستم وکسی وظیفه شاد کردن من را ندارد

من هم مثل خیلی ها عاشق تفریح وبیرون رفتنم قبلا روزهای تعطیل به زمین وزمان بد و بیراهه میگفتم که کسی منو همراهی نمیکنه که بیرون برم و وقتی هم که همسرم موافق بیرون رفتن نبود بنابراین چیزی نمیگفتم وهمش خود خوری میکردم

ولی حالا روزهای تعطیل برام خیلی راحتر سپری میشه ودیگه منتظر کسی نمیشم که وقتم رو با اون سپری کنم وخودم برای به وجود اوردن شادی تلاش میکنم واونطوری که دوست دارم انجامش میدم وارامش خیلی بیشتری بهم دست میده از خداوند واستاد به خاطر دادن این اگاهی ممنونم

با دادن ستاره به این مطلب امتیاز بگیرید.

امتیاز 3.75 از 12 رای

https://tanasobefekri.net/?p=19484
برچسب ها:
12 نظر توسط کاربران ثبت شده است.

دیدگاهتان را بنویسید

اندازه متن دیدگاه ها
      آواتار fatmhadly85
      1402/07/16 10:32
      مدت عضویت: 1204 روز
      امتیاز کاربر: 5737 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 597 کلمه

      به نام خدایی که در این نزدیکیست ❤️

      سلام

      خدایا حالمو بهتر کن 

      امروز برای بهتر شدن حالم به این قسمت هدایت شدم 

      بعد از تماشای فایل احساس خوبی پیدا کردم با خودم فکر کردم دیدم آره منم قبلاً این طوری بودم البته هنوزم بعضی مواقع این طوری عمل میکنم که باید حتما یکی کنارم بود تا من حالم خوب باشه یا مثلاً وقتی که میخوام برم خرید باید حتماً یکی همراهم باشه که بتونم اون چیزی که میخوام بخرم و با کمک اون شخص انتخابش کنم چون فکر میکنم که اون طوری بهتر انتخاب میکنم 

       برای  مسافرت و تفریح و گردشم همین طور فکر میکنم که تنهایی اصلا حال نمیده مخصوصا همسرم دوست دارم که همه جا همراهم باشه وقتیکه میبینم یک سری از اقوام مثلاً خانم هم هستند همسر و بچه هم دارن ولی خودشون تنهایی می‌رن سفر حتی یکی شون از همون اول با اینکه بچه اش کوچیک بود همیشه بچه شو میزاشت پیش خانواده خودش و چون همسرش کار داشت خودش تنهایی می‌رفت سفر و همیشه اطرافیان میگفتن که این زن زندگی نیست وگرنه بچه شو نمیزاره به امید دیگران و خودش بره دنبال خوش گذرونی و جالبه که اصلا حرف دیگران براش مهم نیست و این خانم همیشه کاراشو تنهایی انجام میده و هیچ وابستگی به همسر و دیگران نداره همیشه این سوال تو ذهنم بود که اینا بدون همسر سخت شون نیست تنهایی می‌رن سفر و تو این فایل جواب مو گرفتم 

      منم کم‌کم دارم یاد میگیرم که من تنها به این دنیا اومدم و تنهام از این دنیا میرم پس  اگه میخوام در مسیر درست قرار بگیرم باید بتونم بدون وابسته بودن به دیگران زندگی کنم و از زندگیم لذت ببرم من باید یاد بگیریم که خودم ،خودم و شاد و خوشحال کنم و منتظر نباشم که دیگران من و خوشحال کنن و باید به اون رضایت قلبی از خودم برسم باید علاقه مندیهامو بشناسم و از بقیه انتظار نداشته باشم که اونا شادی منو فراهم کنن

      مثلاً هنوزم آخر هفته که میشه البته بعضی مواقع دلم میگیره و دوست دارم که به اتفاق خانواده بریم بیرون بزنیم به طبیعتی ، جایی و وقتی که میبینم همسرم کار داره دیگه دلم نمیاد که چیزی بگم و منتظرم که همسرم خودش پیشنهاد بیرون رفتن و بده ولی وقتی می‌بینم که اون چیزی نمیگه منم دیگه هیچی نمیگم و با خودم میگم ولش کن حالا تفریح که همیشه هست بزار به کاراش برسه ولی اون روز با دلگیری و بی حوصلگی تموم میشه و من با سرکوب کردن خواسته ام در اون لحظه که همون شادی روحمه که از اعماق وجودم بهش نیاز داشتم اون روز و تموم میکنم و انباشته کردن این نیاز های درونی که من سر سری از کنار شون رد میشم تبدیل به افسردگی و ناراحتی میشه و یه جایی مثل غمباد میزنه بیرون و باعث میشه که کیفیت زندگی بیاد پایین و همسر و مادر شادی برای بچه هام و همسرم نباشم از این به بعد اگه احساس کردم که نیاز به تفریح و شادی دارم اول به همسرم پیشنهاد میدم و برنامه مو بهش میگم که از قبل آمادگی داشته باشه اگه تونست که خودش و با برنامه من هماهنگ کنه اگه نتونست که دیگه خودم برنامه مو اجرا میکنم که مطمنم اونم تا جایی که امکان داشته باشه همکاری می‌کنه چون منم حق زندگی دارم من که نباید از صبح تا شب خودمو وقف همسر و بچه هام کنم و هیچ لذتی از زندگیم نبرم و لحظه مرگم با حسرت کارهایی که نتونستم انجام بدم از این دنیا ببرم من زنده هستم و باید زندگی کنم نه زنده مانی کنم  

      ممنون استاد که با این فایل های ارزشمند بهتون درس زندگی میدین 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار fatmhadly85
      1402/07/17 17:30
      مدت عضویت: 1204 روز
      امتیاز کاربر: 5737 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      همیاری
      محتوای دیدگاه: 144 کلمه

      سلام استاد 

      خداوند کار بیهوده و اشتباه انجام نمیده و حتماً این توانایی رو در من دیده که من قدرت و توانایی تغییر کردن و دارم و من ارزش این هدایت و می‌دونم پس من نباید در این مسیر فقط فایل گوش بدم و مطالب و بخونم و بنویسم و رد بشم 

      من خوب در مورد این آگاهی ها فکر میکنم و به اندازه درکم در جنبه های مختلف زندگیم اونا رو تبدیل به عمل میکنم و تاثیرات مثبت شو بارها و بارها دیدم و تغییرات در زندگی من هرچند که هنوز خیلی بزرگ نیستند ولی شروع شده و ایمان دارم که این تغیرات با ادامه دادن و تکرار و تمرین و استمرار من گسترش پیدا می‌کنند و به قول گفته شما در فایل های مختلف وقتی که تغیرات شروع بشه فقط خدا خودش می‌دونه که تا کجا گسترش پیدا می‌کنه 

      ممنون از زحمات تون استاد بزرگوار

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم