سلام وقت بخیر
شناخت شیطان و شگردهاش هم راهکار خوبیه برای دوری کردن ازش مثل ” ادب از که آموختی از بی ادبان ” البته با هوشیاری که درس بگیری نه اینکه تمرکز کنی و مبتلا بشی .
همونطور که شناخت خودمون و خدای خودمون خیلی آگاهی بخشه شناخت شیطان و شگردهاش هم آگاهی بخشه .
شیطان با اون امتیاز محدودی که در ذهن ما داره و با زبان چرب و نرمش اگر بتونه ما رو گیج حرفاش کنه ( که در اکثر افراد موفقه چرا ؟
چون افراد به خودشون و تواناییشون در کنترل و مدیریت شیطان اطلاعی ندارن ) می تونه انسان رو به تسخیر خودش در بیاره ،
انسانی که به گفته خداوند در قرآن توانایی به تسخیر درآوردن جهان رو برای خودش و خواسته هاش داره ، مسحور نجواهای شیطانی میشه و در زمینه چاقی ، بعد از تسخیر ذهن ، اراده دست ما رو به اختیار میگیره و اینجاست که دست ما مثل ماشین بی فکر هر چیزی رو به دهان ما فرو می کنه .
پس بجز زبان مشترک چاقی ، ما رفتار مشترک بی اراده چاقی هم داریم .
امتیاز 3.57 از 56 رای
با دیگران به اشتراک بگذارید تا امتیاز بگیرید!
الفبای زبان شیطان؛ حساب باز کردن روی دیگران یا مقصر دانستن دیگران،که نتیجه ی آن ترس است.
چه قدر به موقع به این فایل رسیدم.
از خودت میگیره به خودت تحویل میده.
خوشبختی خودت را وابسته به دیگران ندان.
دوست دارم الفبای شیطان را در جنبه های مختلف زندگیم تحلیل کنم :
در جنبه ی چاقی ؛
من همیشه وابسته بودم به حرف دیگران ، حتی برای توجیه چاقیم هرچی بقیه میگفتند را باور میکردم.برای رفع چاقی ، نیاز داشتم به کسی که به من بگه چی بخورن چی نخورم تا لاغر بشم.من به شدت از خودم دور بودم انقدر دور که باید یک انسان دیگر برای جسم من تصمیم میگرفت.
در جنبه ی مالی؛
من وابسته ی دیگران بودم و هستم و میگم که این آگاهی تلنگر خیلی خوبی بود برای من ..
در جنبه ی روابط ؛
چند روزه خیلی دلم میخواست کسی بود باهاش حرف میزدم و احساس تنهایی میکردم.ولی وقتی این فایل رو دیدم گفتم کی بهتر از خودم برای حرف زدن؟ هیچ کس.
فکر منفی اینجوریه که در ثانیه نتایج سال ها کار روی ذهنت رو میتونه زیر سوال ببره..و عوامل تحریک کننده و تشدید کننده اش که هم فراوان وجود دارند..
من هم درگیر این فکر شده بودم که تو تا همیشه تنها خواهی بود و…
ولی این فکر از وابستگی به دیگران میاد .بعد از دیدن فایل اینو فهمیدم.
حالا چطوره که منشا این فکر از شیطان هست؟
چون شیطان نمیخواد حال من خوب باشه ..برای اون مهم نیست من چی میخوام ..مهم اینه که من به چیزی که حالم رو خوب میکنه نرسم..خیلی ها لاغرن و از لاغری حالشون بده و خواسته شون چاق شدنه اما باز هم اجازه نمیده..
اصلا مهم نیست خواسته ی ما چیه اگر باعث بشه بهتر زندگی کنیم و احساس بهتری داشته باشیم ، مانع میشه.
چون میدونه که احساس بهتر ما رو به خدا نزدیکتر میکنه و باعث میشه بیشتر سپاسگزاری کنیم.
خیلی مهم هستش که به این درک برسم که من یک موجود مستقل هستم و وجود من تنها به خداوند وابسته هستش..احساس خیلی خوبی داره مستقل بودن..تجربه ی رهایی حس فوق العاده ای هستش.
و از طرف دیگر احساس نیازمند بودن به دیگران در جنبه های مختلف زندگی باعث ترس و ناامیدی میشه.
من یک فرمول از استاد یاد گرفتم.اون هم این هستش که از زندگی لذت ببرم.یعنی گله و شکایتی نداشته باشم و هرروز سعی کنم بهتر زندگی کنم.و اینطوری هم نعما های بیشتری وارد زندگی من میشه و هم من آمادگی پذیرش آنها را خواهم داشت و میتوانم به خوبی از آنها بهره مند بشوم.
سپاسگزارم