سلام وقت بخیر
شناخت شیطان و شگردهاش هم راهکار خوبیه برای دوری کردن ازش مثل ” ادب از که آموختی از بی ادبان ” البته با هوشیاری که درس بگیری نه اینکه تمرکز کنی و مبتلا بشی .
همونطور که شناخت خودمون و خدای خودمون خیلی آگاهی بخشه شناخت شیطان و شگردهاش هم آگاهی بخشه .
شیطان با اون امتیاز محدودی که در ذهن ما داره و با زبان چرب و نرمش اگر بتونه ما رو گیج حرفاش کنه ( که در اکثر افراد موفقه چرا ؟
چون افراد به خودشون و تواناییشون در کنترل و مدیریت شیطان اطلاعی ندارن ) می تونه انسان رو به تسخیر خودش در بیاره ،
انسانی که به گفته خداوند در قرآن توانایی به تسخیر درآوردن جهان رو برای خودش و خواسته هاش داره ، مسحور نجواهای شیطانی میشه و در زمینه چاقی ، بعد از تسخیر ذهن ، اراده دست ما رو به اختیار میگیره و اینجاست که دست ما مثل ماشین بی فکر هر چیزی رو به دهان ما فرو می کنه .
پس بجز زبان مشترک چاقی ، ما رفتار مشترک بی اراده چاقی هم داریم .
امتیاز 3.60 از 57 رای
با دیگران به اشتراک بگذارید تا امتیاز بگیرید!
سلام وعرض ادب،واقعا همینطوره ،من ازکودکی لاغر بودم الان هم خوبم فقط چن کیلو اضافه وزنپیدا کردم ،ولی باورم اینه که من خیلی چاق نمیشم ،ولی در مورد این چن کیلو اضافه وزن همیشه باورم شده هروقت عصبی بشم بیخودی ریزه خواری میکنم وعلاقه به خوردن خوراکی های شیرین در من بیشتر میشه،وهنوز نمیدونم چطوری باید این باور رو عوض کنم،ممنونم از شما بابت راهنماییتون،سعی میکنم با تکرار جملات درست در مغزم ،جایگزین خوبی براش پیدا کنم
باسلام خدمت شما استاد عزیز
در زمینههای مختلف به حرف شیطان و نجواهای ذهنی خودم توجه زیادی داشتم تا اینکه زندگی من مدتها بر اساس این نجواها تحت تاثیر شده و شکل گرفته بود،
من من هم دوست داشتم که شاد باشم و در آرامش زندگی خوبی رو تجربه کنم اما راهش رو بلد نبودم و مسیری که میرفتم در اون احساس خوبی وجود نداشت و تنها تجربه از اون مسیر ناراحتتر کردن خودم بود زیرا که تمام انتظارات من از دیگران بود که من رو شاد کنند،
اما درک و آگاهی این الفبای ذهنی و نجوای شیطان رو نداشتم تا اینکه با گوش دادن این فایل خوب فهمیدم اونچه که در ذهن ما مدام در حال تکرار شدن است و احساس بدی را به ما منتقل میکنه مثل ترس نگرانی و استرس داشتن درباره آینده و اتفاق های زندگی هست،
اما از زمانی که تصمیم گرفتم به حرف فرشته ذهن خودم گوش بدم و توجه کنم خیلی احساس آرامش بهتری در زندگی میکنم و خاصیت فرشته ذهنی یه جوری هست که یک حرف خوب رو فقط یک بار تکرار میکنه،
و من تصمیم میگیرم که به حرف خوبش گوش بدم و توجه کنم ،اما نجواها حرفهای شیطان در ذهن ما همیشه مدام در حال تکرار و حرف زدن است تا ما رو از مسیر خودمون گمراه کنه و در ما احساس ترس و نگرانی شکل بگیره برای همین است که باید به نجوای ذهنی مان گوش بدیم،
بهمن امروز تصمیم گرفتم که با الفبای شیطان خداحافظی کنم در ذهن خودم و دیگه کمتر و کمتر به نجواهای ذهنی شیطانی خودم گوش بدم،
من میخوام احساس خوبی رو با داشتن اسمان به خدا و توکل به اون و توجه به خوبی ها زیبایی ها و نعمت های زیبای خودم همیشه در احساس خوب باشم و در زندگی ارامش داشته باشم و اتفاق های خوب رو جذب کنم ،
باتشکرازشما
باسلام خدمت شما
من هم با شناخت الفبای شیطان تونستم بر ذهن و جسم خودم مسلط بشم زمانی که باور کردم سلامتی من دست خودمه دیگه دیگران رو در این مورد مقصر نمیتونم و از واکنش اونها نسبت به خودم نگران نمیشم من با آرامش داشتن ذهن میتونم سلامتی جسم را برای خودم خلق کنم من با باور به قدرت اراده ی خداوند میتونم همیشه جسم سالمی در ذهنم با افکاری خوب داشته باشم ،
من متناسب بودن را خودم در پیش فرض ذهنم دارم و از این نعمت سپاسگزارم من همیشه سلامت جسمی دارم و از این نعمت خیلی سپاسگزار هستم و تمام اتفاقهای زندگی من بر اساس افکارم جذب من خواهند شد پس با افکاری خوب و توکل به خداوند و ایمان داشتن به قدرت بدن خودم میدونم که همیشه در این مسیر خواهم بود و میخواهم با احساس آرامش همیشه خالق اتفاقهای خوب خودم باشم ،
و من دیگه از حرفهای کسی ناراحت نمیشم و نمیرنجم از کسی درباره جسمم حرف بزنه ناراحت نمیشم و به هم نمیریزم زیرا توکلم به خداوند است و باور دارم که من سلامتی خودمو رو از اون میخوام نه از شیطان پس باور من این است که گفته های دیگران نمیتونه حال منو بد کنه یا سلامتی منو بهم بزنه و با آرامش زندگی رو میگذرونم و لذت میبرم ،
باتشکرازشما
با سلام خدمت استاد عزیزم . بسیار ممنونم از فایل زیبا و عتلییی شما. واقعا من گوش به فرمان شیطان بودم و باید رو خودم کار کنم و به خدای خودم نزدیکتر بشم.
سلام آره درسته من تازه متوجه شدم که افکار بیرونی که به ما تحمیل میشه از طرف شیطان و القائات شیطان هست و ما باید توجه ای به نجواهای شیطان نداشته باشیم که بگیم چون مثلا من این وسیله را ندارم بخاطر دیگران یا بخاطر فلانی هست که اون موقع که وسایل ارزان بود کمکی به من نکرد که بتوانم فلان ماشین یا فلان خانه را بخرم و من خودم را وابسته به عوامل بیرونی کردم و اشتباه کردم و باید به خودت وابسته باشی و از خودت شروع کنی چون مقصر خود من هم بودم که تلاش نکردم و دنبالش نرفتم که اون کار را انجام بدهم و به نتیجه دلخواه خودم در زندگی برسم و بخاطر بی توجه ای خودم هم بوده و نباید خودت را به دیگران وابسته کنی و دیگران را را مقصر بدونی
با سلام و صبح خیر خدمت استاد گرامی و دوستان همراه. اسناد عزیز از اینکه صبح رو با شنیدن این فایل زیبا آغاز کردم بسبار خوشحالم و خدا رو شکر میکنم. این سخنان زیبا رو تا حالا نه از جایی شنیدنم و نه خواندم بسیار ممنونم عالی بود. من از این فایل یاد گرفتم که ذهن منفی باف من با کمک شیطان هست که اینقدر قدرت گرفته و من همیشه خودم رو سرزنش می کردم و اصلا به نجواهای شیطانی توجه نداشتم . با این فایل متوجه شدم که چقدر تحت فرمان شبطان بودم و به دستوراتش عمل می کردم الان فهمیدم که بله حرف زدن من با خدا فقط زبانی بوده نه دل !! و شیطان هست گه تمام وجود من رو گرفته و من با ناآگاهی تمام با عمل کردن به دسنورات او مدام خودم رو سرزنش و خراش داده ام
الان می فهمم که حرف زدن من با خدا فقط رو خوانی قرآن بوده بدون اینکه کلمه ای از آن بفهمم ..وای خدای بزرگ من رو ببخش اصلا تو رو در درون خودم درک نکرده بودم خودم رو درک نکرده و ندیده بودم. همش سطحی و زبانی . اسناد عطار روشن این فایل رو چندین بار گوش دادم دگرگون شدم .خیلی عجیب بوده همیشه از خدا بخاطر نداده ها و حال بد خودم گلایه می کردم اما هرگز شیطان را در کنار خودم ندیدم غافل از اینکه مدام در تمام زمیمه ها کنارم بوده .من برا همه چیز خودم رو مقصر میدیم و با سرزنش های خودم حالم روز به روز بدتر میشد و نتیچه این حالات تبدیل می شد اول به گلایه از مادر و برادر و همسر و پدر شوهر و…..و در نهایت گلایه از خدا… حدا جونم ممنونم از اینکه متوجه ام کردی .اسناد عزیز بسیار سپاسگزارم که با به اشتراک گذاشتن این فایل حال دلم رو تغییر دادی به سمت خوب بودن و فکر و ذهن مثبت تغییر دادی. سپاس ویژه
سلام
من قبل اینجاصبح تو جای خودم همینک چشمامو باز میکردم نجواهای ذهنم شروع میشد هر کاری میکردم ول کنم نبود ظرف میشستم جارو میزدم غذا میخوردم جسمم بود
ولی ذهنم ن
اونقدر ک واقعا خودمو دشنام میدادم ک دیگه بسه خسته شدم
با خودم حرف میزدم ساعتها ک فلانی چرا این کارو با من کرد فلان فلان حرفو زد
من خسته بودم از خودم
ذهن من خانه شیطان شده بود
من برده شیطان شده بودم هر طرف منو میکشید
یه لقمه غذا راحت نمیخوردم
واین باعث شده بود تو سن کم انقدر من مریض باشم سرماخوردگی هر روزه و دست درد
بیحالی بی حوصلگی
همش میگفتم
اگه خونه داشتم چنین شرایطی نبود ارامش داشتم فلانی کم میدیم
من ارامش خودمو زندگیمو وسلامتی خودمو وابسته ب خونه میدونستم واز الماس وجواهر قدرت درون خودم نا آگاه بودم
نا اگاه بودم ک من صدفی هستم ک در درون من الماسی هس بی نظیر
مثل اینک تو غذا بپزی غذا پرنمک باشه وتو بگی تقصیر نمک بود تقصیر قاشق بود زیاد نمک ریخت واین شد ک غذا بد مزه شد
و حکایت من هستش ک حال خوب خودمو گره زدم ب حرف مادرشوهر وپدر شوهر وهمسر وفلان وفلان
من از زمین وزمان شاکی بودم ک چرا بچم غذا نمیخوره چرا نمیخوابه چرا هی مریض میشه واین و این واین
اخرش میگفتم حال ندارم بخاطر این
یکبار خواهرم گف تو همیشه همینی بیحوصله مریض
ولی از وقتی اومدم ب لطف لاغری باذهن دارم از زندگی لذت میبرم ن صددر صد ولی خوب
احساسم خوب شده زندگیو میبینم نجواها خیلی خیلی کم و کم شده
سلامتیم خیلی بیشتر شده
و شکر میکنم از خدای مهربانم ک باز در رحمتش ب روم باز کرد دستمو گرف
ممنون از استاد عزیز بابت فایل و حرفهای بی نظیری ک من تا حالا نشنیدم واز شنیدنشون لذت میبرم و اگاه میشم
سپاس
الفبای زبان شیطان؛ حساب باز کردن روی دیگران یا مقصر دانستن دیگران،که نتیجه ی آن ترس است.
چه قدر به موقع به این فایل رسیدم.
از خودت میگیره به خودت تحویل میده.
خوشبختی خودت را وابسته به دیگران ندان.
دوست دارم الفبای شیطان را در جنبه های مختلف زندگیم تحلیل کنم :
در جنبه ی چاقی ؛
من همیشه وابسته بودم به حرف دیگران ، حتی برای توجیه چاقیم هرچی بقیه میگفتند را باور میکردم.برای رفع چاقی ، نیاز داشتم به کسی که به من بگه چی بخورن چی نخورم تا لاغر بشم.من به شدت از خودم دور بودم انقدر دور که باید یک انسان دیگر برای جسم من تصمیم میگرفت.
در جنبه ی مالی؛
من وابسته ی دیگران بودم و هستم و میگم که این آگاهی تلنگر خیلی خوبی بود برای من ..
در جنبه ی روابط ؛
چند روزه خیلی دلم میخواست کسی بود باهاش حرف میزدم و احساس تنهایی میکردم.ولی وقتی این فایل رو دیدم گفتم کی بهتر از خودم برای حرف زدن؟ هیچ کس.
فکر منفی اینجوریه که در ثانیه نتایج سال ها کار روی ذهنت رو میتونه زیر سوال ببره..و عوامل تحریک کننده و تشدید کننده اش که هم فراوان وجود دارند..
من هم درگیر این فکر شده بودم که تو تا همیشه تنها خواهی بود و…
ولی این فکر از وابستگی به دیگران میاد .بعد از دیدن فایل اینو فهمیدم.
حالا چطوره که منشا این فکر از شیطان هست؟
چون شیطان نمیخواد حال من خوب باشه ..برای اون مهم نیست من چی میخوام ..مهم اینه که من به چیزی که حالم رو خوب میکنه نرسم..خیلی ها لاغرن و از لاغری حالشون بده و خواسته شون چاق شدنه اما باز هم اجازه نمیده..
اصلا مهم نیست خواسته ی ما چیه اگر باعث بشه بهتر زندگی کنیم و احساس بهتری داشته باشیم ، مانع میشه.
چون میدونه که احساس بهتر ما رو به خدا نزدیکتر میکنه و باعث میشه بیشتر سپاسگزاری کنیم.
خیلی مهم هستش که به این درک برسم که من یک موجود مستقل هستم و وجود من تنها به خداوند وابسته هستش..احساس خیلی خوبی داره مستقل بودن..تجربه ی رهایی حس فوق العاده ای هستش.
و از طرف دیگر احساس نیازمند بودن به دیگران در جنبه های مختلف زندگی باعث ترس و ناامیدی میشه.
من یک فرمول از استاد یاد گرفتم.اون هم این هستش که از زندگی لذت ببرم.یعنی گله و شکایتی نداشته باشم و هرروز سعی کنم بهتر زندگی کنم.و اینطوری هم نعما های بیشتری وارد زندگی من میشه و هم من آمادگی پذیرش آنها را خواهم داشت و میتوانم به خوبی از آنها بهره مند بشوم.
سپاسگزارم
هدف من در زندگی خلق کردن هر آنچه هست که دوست دارم در هر زمینه ای مثل جسم دلخواهم و سلامتی و ثروت و روابط و .. هست .
راه های ارتباطی بین انسانها از طریق زبان هست و از طریق گفت و گو هست و هر زبانی اول گفتاری بوده و بعد نوشتن و قواعدش به وحود اومده .
یه زبانی هست که هیج حالت نوشتاری نداره اون زبان شیطانی هست این زبان هیچ حروف الفبا و قواعد و .. نداره و برای هر انسانی در هر کجای دنیا زبان مخصوص به خودش رو داره و یه شکل مخصوص داره و اون زبان حساب باز کرد ن روی دیگران هست که اگر ما این کار رو کنیم شیطان بیشتر ما رو میترسونه و نگران میکنه و کار شیطان همین هست که وقتی بیاد داخل ذهن ما رو بترسونه مثلا :من بدبختم و بیمارم و چاقم و …. و هر وقت فرد چاقی و بدبختی و بیماری و بقیه جنبه های زندگی خودش روتحت تسلط عوامل بیرونی بدونه هی چاق و چاقتر و هی بیمارتر و هی بدبختر و …میشه
من قبلا فکر میکردم چاقی خودم تحت تاثیر عوامل بیرونی هست و شیطان من رو تضعیف میکرد که اره تو نمیتونی تو چاقتر میشی و… و این حرفها چقدر برای همه ی چاقها آشنا هست و این زبان مشترک هست به هر اندازه که روی دیگران حساب بازکنی شیطان تو رو بیشتر درگیر میکنه مثلا در وضعیت مالی هر چقدر بگی اوضاع کشور بد هست که من هم اوضاعم بد هست روز به روز نجواهای بیشتری داری و ناراحت تر هسی و شرایط بدتر میشه ولی افرادی که کسی رو دخیل نمیدونن در زندگیشون که کسی براشون کاری کنه و وخوشبختی شون وابسته به افراد نمیدونن آرامش بیشتری دارن چون شیطان حروف الفبا کمتری داره
پس هر چقدر روی دیگران بیشتر حساب باز کنی دست شیطان رو باز میزاری که تو رو بیشتر بتر سونه و من ترس و نگرانی و غم و …بیشتری . دا رم در واقع من دارم به جهان فرکانس هایی مثل فقر و بیماری و بدبختی و … ومیفرستم درنهایت زندگی خوبی نداریم چو ن شیطان در زند گی من دخالت داره .
هر کس برای لاغر شدن خودش رو نیازمند عوامل بیرونی میدونه که باید کار خاصی بکنه تا لاعر بشه این یک فرصت مناسب هست برای شیطان تا شما رو ضعیف کنه که تو نمیتونی و..
ولی هر چقدر بگی اراده و قدرت دست خودم هست نجوای شیطان کمتر میشه و شگفتی ساز میشی چون روی هیچ چیز و هیچ کس حساب باز نمیکنی .
برداشت من :
شیطان قسم خورده نزاره آب خوش از گلوی ما پایین بره بنابراین همیشه سعی و تلاش خودش رو میکنه که ما رو اذیت کنه چطور با افکار بد و ناراحتی و غم و غصه و ترس و پریشانی و آرامش نداشتن و … همه ی اینها باعث میشن ما این فرکانسها رو به جهان ارسال کنیم ودر نهایت ما زندگی بسیار بی کیفیت در مدارهای پایین رو تجربه میکنیم که همش درد و بیماری و مشکلات و … هست پس باید اگاه باشیم و زبان شیطان رو بشناسیم و هر وقت خواست ما رو گمراه کنه اجازه ندیم چون این افکار بد مثل گلوله برفی هستن اول کوچیک هستن و اگر از بینشون نبرییم هی بزرگ و بزرگتر میشن و در نهایت باعث شکست و نابودی ما میشن پس بهشون بال و پر ندیم و زود از بین ببریمشون و روی هیچ چیز و هیچ کس به غیر از خدا حساب باز نکنید که نتیجه برای شما فوق العاده میشه و یه زندگی رویایی رو تجربه میکنید و ما باید خدا رو به عنوان تنها فرمانروای جهان و تنها قدرت جهان بدونیم که بدون اذن خداوند حتی برگی از درخت نمیفته چه برسه به ما انسانها پس ما تحت هدایت و حمایت خودش خواهیم بود اگر قدرت رو به خدا بدیم .
حتی برای چاقی و لاغری نمیدونم ولی من اینجور فرض کردم داخل جسمم خدای لاغری دارم که همیشه مراقب هست که من به اندازه بخورم تا مشکلی پیدا نکنم و این سیستم جسمی من بهم نخوره هم با چاقی هم با مریضی پس هر وقت دید انرژی جسم من داره به وسیله غدا تامین میشه و دیگه بدنم نیاز نداره به من پیغام میده بسه و اگر هنوز من بخورم بهم میگه ببین من گفتم ولی تو عمل نکردی(من قشنگ این رو موقع خوردن و سیر شدن حس میکنم ) ببین این کار تو اشتباه هست به حرف من گوش بده هر جا گفتم بسه دست بکش و دیگه نخور و اما اگر گول شیطان رو که میگه نه بابا تو که هنوز عدا نخودی تازه شروع کردی و یا اینکه میگه بخور دیگه گیرت نمیاد یا میگه ببین یه شب فقط حالا تو بخور و ….بخوری دیگه به خواسته ی قلبیت که لاغری هست نمیرسی پس اگر این خواسته رو میخوای با تمام وجود روی من حساب کن و هر کجا گفتم بس دیگه ادامه نده هر چند که هنوز میل به خوردن داشته باشی دیگه ادامه نده اینطور روی من خدای لاغری خودت حساب باز کردی نه شیطان و نه هیچ کس دیگه و هیچ چیز دیگه .
من نجواهای شیطان رو باید بشناسم :
بخور چون اومدی مهمونی
بخور چون فقط یه امشب هست دیگه نخور
بخور چون پولش رو دادی
بخور چون اسراف میشه میندازی دور
بخور چون ممکنه وعده ی بعدی نباشه
بخور چون از فلان جای خاص هست
بخور چون …
من فقط میخوام به اون صدای درونم به اون خدای درونم و اون پیغام سیری که از خدای لاغری خودم میشنوم گوش بدم که میگه بسه رها کن همیشه غدا هست همیشه از این مدل تفریحها و .. هست هیچ کمبودی و نبودنی نیست به جسم خودت احترام بزار این امانت الهی هست و هر چیزی رو به زور واردش نکن و هر عذای مانده سهم تو نیست تو خیلی ارزشمندی تو …من عاشق این صدام که با کار کردن روی خودم بسیار تونستم این بخش از گفت و گوهای ذهنی رو در سرم بلند کنم و صدای سمت مخالف رو ضعیف و ضعیف تر کنم تا جایی که خیلی وقتها یا شنیده نمیشه یا خیلی ضعیف شنیده میشه و همیشه صدای سمت مثبت دهنم فریاد میزنه فروغ هیچ کمبود و هیچ نبودنی نیست هیچ نگرانی و عم و عصه ای نیست و هیچ چیزی و هیچ غذایی که قدرت رو از تو بگیره نیست تو من رو داری من و تو به بینهایت وصل هستیم و تو به پشتوانه ی من حرکت کن تا حواب ببینی
عاشقتم خدای خودم من به عشق تو هر لحظه دارم زندگی میکنم هر لحظه پس میخوام تمام و کمال روی خودت حساب باز کنم کمکم کن کمکم کن کمکم کن 🙏🙏🙏🙏
سلام و خدا قوت به دوست عزیر و گرامی. دیدگاه شما بسیار بسیار عالی بود و انگار خدا شما رو فدستاده بود تا عینا حرف دلم رو بزنی . ممنونم از شپا خیای استفاده کردم از نظرتون. درپناه خدا و التماس دعا
سلام… من هم خیلی درگیر نجواهای شیطان بودم. ولی نمیدونستم از سمت شیطانه فکر میکردم ذهن منفی باف خودم زیاده. فکر میکردم من ذهنم نگرانه از خداوند و اطرافیانم. اما الان اولین بار منفی که در ذهنم مرور میشه یا از کسی میبینم و میشنوم، اونو به شیطان ربط میدم. چون ازهر طریقی میخاد وارد درون انسان بشه.. دیگران میشن حامل کلام شیطان…. و خیلی مراقبم برای بار منفی اطرافم… که منو درگیر نکنه…. خداروشکر که تاالان خیلی کنترل برشیطان درونم داشتم. و ورودی های منفی باف شیطانو ممنوع کردم به درونم……. یاعلی
سلام استاد ,چند وقتیه همش این سئوال میاد به ذهنم که خداوند که انقد سیستمش دقیقه پس چرا قسمتی به اسم شیطان در وجود ما گذاشت که اینهمه اذیتمون کنه ؟چه دلیلی داشته؟
در سرزمین لاغرها هستم هفته ۶
فایل فانوس انگار هفته ۹
زودتر گوش میدم
ممنون استاد
سلام استاد عزیز
این فایل خیلی عالی بود من گفتگوی درونی با شیطان دارم البته خیلی سعی میکنم که به نجوای درونی مثبت خودم توجه کنم جالب اینکه هر چه من به موفقیت بیشتر نزدیک میشم انگار تلاش او هم بیشتر میشه و من راه بی توجهی به اون رو از تناسب فکری تا حد زیادی آموختم در یکی از فایلها شما گفتید وقتی جلوی آینه از خودتون تعریف میکنید به شما میگه احتمالا چشمت به دماغ بزرگت افتاده این دقیقا کاری هست که در تمام موفقیتهای آدم انجام میده و گوش دادن به فایلها و انجام تمرینات خیلی برای خنثی کردن حرفهای شیطان موثر هست
ممنونم از زحمات شما
سپاسگذارم استاد عزیز عالی بود مثل همیشه ?
سلام وقت بخیر
شناخت شیطان و شگردهاش هم راهکار خوبیه برای دوری کردن ازش مثل ” ادب از که آموختی از بی ادبان ” البته با هوشیاری که درس بگیری نه اینکه تمرکز کنی و مبتلا بشی .
همونطور که شناخت خودمون و خدای خودمون خیلی آگاهی بخشه شناخت شیطان و شگردهاش هم آگاهی بخشه .
شیطان با اون امتیاز محدودی که در ذهن ما داره و با زبان چرب و نرمش اگر بتونه ما رو گیج حرفاش کنه ( که در اکثر افراد موفقه چرا ؟ چون افراد به خودشون و تواناییشون در کنترل و مدیریت شیطان اطلاعی ندارن ) می تونه انسان رو به تسخیر خودش در بیاره ، انسانی که به گفته خداوند در قرآن توانایی به تسخیر درآوردن جهان رو برای خودش و خواسته هاش داره ، مسحور نجواهای شیطانی میشه و در زمینه چاقی ، بعد از تسخیر ذهن ، اراده دست ما رو به اختیار میگیره و اینجاست که دست ما مثل ماشین بی فکر هر چیزی رو به دهان ما فرو می کنه .
پس بجز زبان مشترک چاقی ، ما رفتار مشترک بی اراده چاقی هم داریم .