0

به اصل زندگی توجه کنیم

لذت بردن از لحظه حال
اندازه متن

بزرگترین اشتباهی که همه ما در زندگی‌مون مرتکب می‌شیم اینه که اجازه می‌دیم حاشیه‌ها و مقایسه‌های بی‌اهمیت، توجهمون رو از اصل ماجرا دور کنه. 😔

در نهایت، فرصت طلایی لذت بردن از لحظه حال رو از دست می‌دیم و وقتی به خودمون میایم، می‌بینیم که از داشته‌هامون راضی نیستیم. ✨

اگه شما هم خسته شدید از اینکه ذهن منفی‌باف‌تون نمی‌ذاره طعم واقعی موفقیت و رضایت رو بچشید، این مقاله دقیقاً برای شماست تا یاد بگیرید چطور حواس‌تون رو جمع کنید و بهترین زندگی رو بسازید. 🎯 با ما همراه باشید!

بزرگ‌ترین اشتباه زندگی: غفلت از اصل ماجرا

صبح که از خواب بیدار می‌شیم، همه ما مصممیم که روز خوبی رو شروع کنیم و از زندگی‌مون لذت ببریم. اما اغلب، توجه و انرژی‌مون رو صرف موضوعاتی می‌کنیم که در واقع هیچ ارزش و اهمیتی ندارند.

لذت بردن از لحظه حال

اصلاً فکر کنید ماجرای اصلی زندگی ما چیه؟ زندگی کردن! و لذت بردن از لحظه حال.

اما ما چنان غرق یک سری حاشیه‌های بی‌اهمیت و بی‌ارزش می‌شیم که تمرکزمون رو از اصل ماجرا که زندگی کردنه، کاملاً فراموش می‌کنیم.

این حاشیه‌ها مثل صدای پس‌زمینه زندگی ما هستند: «چرا فلانی اون حرف رو زد؟»، «چرا من خونه‌ای به بزرگی فلانی ندارم؟»، «چرا درآمد من هنوز کمه؟».

این سؤال‌ها اینقدر در ذهن ما پررنگ می‌شن و ما رو مشغول می‌کنن که دیگه اصلاً توجهی به اصل زندگی نداریم.

تصورش رو بکنید. یک روزی می‌رسه که این دنیا رو ترک می‌کنیم. وقتی فرصت زندگی کردن رو از ما می‌گیرن، اون موقع همه اون چیزهایی که به نظرمون مهم و اصل بود (مثل مقایسه ماشین‌ها و درآمدها) یهو اعتبارشون رو از دست می‌دن.

اون لحظه می‌بینیم که فقط یک کوله‌بار از مسائل بی‌اهمیت مونده و ما اصل رو باختیم. اصل همون فرصت ارزشمندیه که برای لذت بردن از لحظه حال داشتیم و اون رو صرف نگرانی‌های پوچ کردیم. 😥

چقدر خوبه که حواس‌مون رو به افکارمون و موضوعات روزمره بدیم تا ببینیم واقعاً وقت و احساسمون رو صرف چه چیزی در زندگی می‌کنیم؛ صرف اصل ماجرا یا صرف حاشیه‌ها؟

ایستگاه موفقیت و ترفند شیطان منفی‌باف

شاید براتون پیش اومده باشه که آرزوی رسیدن به یک موقعیت خاص رو داشتید و با خودتون گفتید: «اگه به این برسم، دیگه زندگی‌ام اوکی می‌شه و حالم خوب می‌شه!» 🌈 اما وقتی به اون نقطه می‌رسید، می‌بینید که احساس خوبی ندارید. چرا؟

این ذهن مثل یک شیطان یا یک رقیب عمل می‌کنه که همیشه از ما جلوتره! فرض کنید الان درآمدتون یک میلیونه و هدف‌تون دو میلیون. فکر می‌کنید اگه به دو میلیون برسید دیگه شاد می‌شید.
ولی وقتی شرایط عوض می‌شه و درآمدتون دو برابر می‌شه، انگار این شیطان منفی‌باف از قبل در ایستگاه دو برابر منتظر شماست!

ما با تصورات زیادی به ایستگاه دو برابر می‌رسیم، اما چون حواس‌مون به حاشیه‌های بعدی پرت می‌شه، ناگهان می‌بینیم که از ایستگاه رد شدیم، اما به هیچ‌کدوم از اون حس‌های خوبی که وعده‌اش رو به خودمون داده بودیم، عمل نکردیم.
یعنی احساستون خوب نشده، شاد نشدید، و در نهایت لذت بردن از لحظه حال رو بلد نیستید.

این دقیقاً جاییه که سپاسگزاری گم می‌شه. یکی از شدیدترین تأثیراتی که ذهن منفی‌باف در زندگی ما می‌ذاره اینه که ما رو از سپاسگزاری دور می‌کنه.
سپاسگزاری یعنی اینکه اجازه بدیم از چیزی که داریم راضی باشیم و لذت ببریم. وقتی راضی نباشیم، اختلال ایجاد می‌شه و ما نمی‌توانیم تمرکز بر اصل زندگی داشته باشیم.

تله‌های سه‌گانه حواس‌پرتی: مقایسه، حسرت و نگرانی

این ذهن منفی‌باف از طریق سه تله اصلی ما رو از اصل ماجرا و لذت بردن از لحظه حال دور نگه می‌داره:

۱. تله مقایسه با دیگران (حاشیه‌های اجتماعی)

بخش عمده‌ای از انرژی ما صرف بررسی این می‌شه که چرا فلان شخص چیز بهتری داره. «چرا ماشین من اینه و ماشین اون فلانه؟». این مقایسه باعث می‌شه ما اون چیزی که همین حالا داریم و شاید چند سال پیش رویای ما بوده رو نبینیم.

شما الآن احتمالاً چیزهایی دارید که سال‌ها پیش فکر می‌کردید اگر بهشون برسید، خوشبخت‌ترین آدم دنیا می‌شید (خانه، شغل، روابط). اما الآن چطور؟ آیا حال‌تون خوب شده؟ یا ذهن شما رو انداخته در دام مقایسه‌ای جدید؟ 🤔

۲. تله حسرت (زندگی در گذشته)

گاهی اوقات ما غرق افکاری می‌شیم که اصلاً نمی‌ذاره از نعمت‌های فعلی‌مون لذت ببریم و یک جورایی حسرت می‌خوریم. حسرت یعنی تمرکز روی چیزی که نیست و به جای اینکه با احساس خوب به سمتش هدایت بشیم، با احساس بد از اون دور می‌شیم.

۳. تله نگرانی (زندگی در آینده)

نگرانی، نوعی حاشیه فکریه که ما رو از زمان حال خارج می‌کنه و به آینده‌ای می‌بره که هنوز نیومده. اینقدر درگیر «چه خواهد شد؟» می‌شیم که اصل زندگی رو رها می‌کنیم. این تله دقیقاً مخالف لذت بردن از لحظه حال است.

قانون طلایی احساس خوب: مرز باریک خواستن و رسیدن

ما باید هوشمندانه به اهداف و آرزوهامون فکر کنیم. اینجا یک مرز خیلی باریک وجود داره بین خواستن و رسیدن و خواستن و نرسیدن.

این قانون ساده است، اما قدرتی فوق‌العاده داره:

  1. اگر به چیزی که می‌خوای فکر کنی و احساست خوب باشه (یعنی ایمان و رضایت داری که بهش می‌رسی) 😃، تو به اون سمت هدایت می‌شی.
  2. اگر به چیزی که می‌خوای فکر کنی و احساس حسرت، نگرانی یا “پس چرا نمی‌رسم؟” در تو شکل بگیره 😞، تو از اون موضوع دور می‌شی.

جهان شما را دور می‌کند! در ظاهر شاید سخت تلاش کنید، فایل‌های آموزشی گوش کنید یا برنامه‌ها رو انجام بدید، اما اگر احساستون بد باشه، دارید عملاً از هدف‌تون فاصله می‌گیرید.

لذت بردن از لحظه حال، کلید این بازیه!

کاربرد عملی: رهایی از حواشی در مسیر لاغری

قانون طلایی لذت بردن از لحظه حال به وضوح در مسیر لاغری هم صادقه. من سعی کردم به همه دوستان بگم: اگر به لاغری فکر می‌کنید، باید با احساس خوب فکر کنید.

وقتی به لاغر شدن فکر می‌کنی، آیا با حسرت می‌گی: «بابا حالا من کجا، لاغر شدن کجا؟ مگه می‌شه؟» 😔 اگر این احساس حسرت رو داشته باشی، داری از مسیر دور می‌شی.
مهم نیست که چقدر برنامه رو دقیق انجام می‌دی یا چند ماهه آشنا شدی؛ اصل، احساس توست.

موضوع، انجام دادن نیست، موضوع اینه که انجام دادن با احساس خوب باشه. اگر فکر کردن به لاغری در شما احساس خوب ایجاد کنه، شما در مسیر هستید و نتیجه می‌گیرید.

اما اگر با استرس و احساس بد فایل‌ها رو گوش کنی و بعد بپرسی “چرا نتیجه نمی‌گیرم؟”، دلیلش کاملاً مشخصه: حواشی ذهنی و احساس بد، شما رو دور نگه داشته.

فایل‌ها و برنامه‌ها فقط مسیر رو برای شما واضح‌تر می‌کنن، اما اگر احساس شما بد باشه، دارید از هدفتان دور می‌شوید.

۳ گام طلایی برای لذت بردن از لحظه حال

برای اینکه بتوانید این فرصت زندگی که هر روز می‌گذرد و قابل برگشت نیست را به درستی استفاده کنید، باید یک چارچوب ذهنی قوی بسازید:

گام اول: رصد هوشمندانه حواس‌پرتی‌ها

  • بررسی روزانه افکار: حواستون رو به افکار روزانه‌تون بدید. ببینید چند ساعت در روز مشغول مقایسه، نگرانی‌های بی‌مورد یا غصه خوردن بابت گذشته هستید. شناسایی حواشی اولین گام برای لذت بردن از لحظه حال است.
  • تشخیص ارزش واقعی: هر بار که درگیر مقایسه‌ای شدید، از خود بپرسید: «آیا این موضوع در روز مرگ من، کوچک‌ترین اهمیتی خواهد داشت؟» اگر نه، فوراً توجه‌تان را برگردانید به نعمت‌های فعلی.

گام دوم: تقویت ایستگاه سپاسگزاری

  • تمرین تعمدی رضایت: سپاسگزاری را تبدیل به یک تمرین روزانه کنید. نگویید “چرا ماشین فلانی را ندارم؟” بگویید: “چقدر خوبه که این ماشین رو دارم که من رو به مقصدم می‌رسونه.” این کار به ذهن منفی‌باف اجازه نمی‌دهد که لذت‌های شما را تخریب کند.
  • لذت بردن از لحظه حال را تمرین کنید: حتی اگر پیشرفت شما کم است (مثلاً یک دهم چیزی که آرزو داشتید)، از آن لذت ببرید و قدردانی کنید. این لذت بردن، سوخت لازم برای جذب پیشرفت‌های بعدی است.

گام سوم: تغییر فرکانس خواستن

  • خواستن با احساس خوب: به اهداف خود (مثل تناسب اندام یا درآمد بیشتر) فکر کنید، اما فقط زمانی که می‌توانید احساس خوب رسیدن به آن را در درونتان ایجاد کنید.
  • از “چرا” به “چه” برسید: به جای پرسیدن “چرا نمی‌رسم؟” که حسرت ایجاد می‌کند، بپرسید: “چطور می‌توانم با احساس بهتر و لذت بیشتر به این هدف برسم؟”

به یاد داشته باشید، لذت بردن از لحظه حال این است که از آنچه هستید و آنچه دارید، لذت ببرید و این رضایت، نیروی محرکه شما برای رسیدن به اهداف بزرگ‌تر است. 🚀 اجازه ندهید ذهن منفی‌باف شما را فریب دهد و از لذت بردن از لحظه حال محروم کند.

🌺 جمع‌بندی: بازگشت به اصل زندگی

گاهی در میان شلوغی‌ها، هیاهوها و تلاش‌های بی‌پایان برای رسیدن به چیزهای بیرونی، فراموش می‌کنیم که اصلِ زندگی، در
سکوت درون و حضور آگاهانه در لحظه جریان دارد.
زندگی، خودش به اندازه کافی زیباست… فقط باید یاد بگیریم چطور ببینیمش، چطور لمسش کنیم و چطور با آرامش درون‌مان دوباره یکی شویم. 🌿 تا لذت بردن از لحظه حال را تجربه کنیم.

اگر احساس می‌کنی ذهن شلوغ، اضطراب یا ناآرامی درونی مانع لذت بردن از لحظه حال، زندگی و مسیر رشدت شده، دوره‌ی «آرامش در بیداری» دقیقاً برای همین طراحی شده است — تا کمکت کند دوباره به اصل زندگی برگردی؛ به جایی که آگاهی، آرامش و عشق دوباره درونت زنده می‌شوند. ✨

در این دوره، یاد می‌گیری چطور ذهن را آرام، احساسات را هماهنگ و حضور در لحظه را تجربه کنی.
این مسیر، نه فقط یک آموزش ذهنی، بلکه یک بیداری درونی است…
آغازی برای زیستن آگاهانه، عمیق و سبک. 💫 به همراه لذت بردن از لحظه حال.

منتظر کامنت‌های شما هستیم! 💬👇

همراه همشگی شما: رضا عطارروشن

با دادن ستاره به این مطلب امتیاز بگیرید.

امتیاز 4.74 از 19 رای

فایل صوتی

باکس دانلود

https://tanasobefekri.net/?p=22283
13 نظر توسط کاربران ثبت شده است.
اندازه متن بخش نوشتن دیدگاه:

دیدگاهتان را بنویسید

اندازه متن دیدگاه ها
      آواتار صفورا عزیزی
      ۱۴۰۳/۰۳/۱۴ ۱۹:۰۴
      مدت عضویت: 613 روز
      امتیاز کاربر: 10255 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      محتوای دیدگاه: 107 کلمه

      بنام خداوند متعال ،

      سلام و عرض ادب خدمت استاد عزیزم آقای عطار روشن وهمراهان گرامی ،فایل به اصل زندگی توجه کنیم، نشانه حالمو بهتر کن امروزمن بود . واقعا من از اصل زندگیم غافل هستم واین فرصت گران‌قیمت زندگی را الکی از دست میدم ،واین روزها با بیماری وحال ناخوش سپری می‌کنم ،

      خدای عزیزم از خودت کمک می‌خوام که هر جور شده نجاتم بده ،

      استاد جان دچار روزمرگی وبی هدفی زیادی هستم و واقعاً نمی دانم چکار کنم ،وچطوری از این وضعیت خلاص شوم،و راه نجاتی از این شرایط پیداکنم،خیلی از مطالب سایت مطالعه کردم و فایل‌ها را گوش دادم ،خدا یاشکرت که این سایت عزیز هست 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید.
      ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار صالحه
      ۱۴۰۳/۰۲/۲۴ ۰۱:۴۰
      مدت عضویت: 1018 روز
      امتیاز کاربر: 64796 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته

      نشان های دریافت شده

      نویسنده حرفه‌ای (بیش از ۱۵۰ دیدگاه)
      نویسنده ممتاز (بیش از ۱۰۰ دیدگاه)
      نویسنده عالی (بیش از ۵۰ دیدگاه)
      سطح مبتدی
      سطح متوسطه
      سطح پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 281 کلمه

      سلام بر خالق خودم خدایی مهربان 

      سلام بر استاد عطار روشن وهمه دوستان همراه 

      اصل زندگی من بودن نفس کشیدن ودزندگی و تجربه خوب تو همین زندگی هرروزم هست ولی نگرانی ازاینده خودم راحت هست جون برای خودم هدفم دارم به شکرخدا دارم برای تجربه بهتر روی  داشته های باید سپاسگزار باشم پس این بخش روانجام‌میدم وچند روزیی بود یی مسئله رو داشتم   توبخش منفی دنبال منبکرد که کمی حسن بد بو. متو جه  نبودم‌که دارم‌ توبخش متفی برای کاره یی فرد دیگه تلاش دارم‌که اون براش انجام بشه هواسم وارخودم‌گرفته به اون داده بودم ولی بخش منفی با دادن یی خط دیگه که من‌ تو بخش منفی کمی نگه داره بایدبتوانم این  بخش رو هم کنترال کنم یی لحظه گفتم جرا حسن کمی بدهست وای دارن توبخس منفی کار  میکنم چرا هواسم نبود چون مربدط به خودم نبود احساس میگردم‌ که دارم درست رفتا میکنم‌یی لحظه  این فایل حالم خوب کن که دبدم تازه متوجه شده داشتم جی کار میکردم اول امدم‌ تو بخش جزوهای پاکسازی ذهن توگوشیم  این بخش رونوشتم‌که کاره اون فرد روبه خدایی عزیزم باید بسپارم وبایداین بخس رو خودخدایی عزیزم اتجام بده من‌کاره  نیستم توبخش سپاس کرازیی ازداشتهخودن تو خس بسیلرشاد تشکر وسپاسگزلریی کرردم  حسم  واقعا خوب شد تازه ایده وبه من داده شد حالم  به شد ت خوب شد 

       با سپاسگراز راضی بودن از چیزی که دارم  

      اگه به جیزی که ندارم‌ اگه با  احساس خوب توحه کنم بهش هدایت میشم و اگه چیزی که ندارم احساسن بد باشه ازرش دور وتاره حال حسی بد میشه جه قانون خوبی برای حال خوب کردن من کافی بود 

      میشم 

      در ظاهر دارم بهش نزدیک میشم چون حسم توبخش بدهست ازرش تازه دورارمیشم بهش نمی رسم 

      خداپشت وپتاهتون یا حق. حق نگه دارتون 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید.
      ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فریبا فروغی
      ۱۴۰۲/۱۱/۱۰ ۱۶:۵۶
      مدت عضویت: 1103 روز
      امتیاز کاربر: 18200 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 353 کلمه

      با سلام خدمت شما استاد عزیز

      من هم با شما موافقم و بنظرم ادم باید در زندگی اول به اصل (یعنی زنده بودن ) با احساس خوب توجه کنه تا بتونیم از جزیات هم لذت ببریم.

      خود من یک زمانی از این اگاهی هنوز بهرمند نشده بودم و همیشه در جزیات زندگیم احساس بدی داشتم و میگفتم چرا را با این همه که من از خدا میخوام ولی به خواستم نمیرسم ؟

      و از اصل زندگیم فراموش کرده بودم یعنی زنده بودنم رو نمیدیدم و همیشه در احساس بدی درباره ی خودم بودم .با خودم در جنگ بودم و خودم رو دوست نداشتم همیشه برای این موضوع از دیگران توقع داشتم و در اشتباه افکاری نادرست داشتم .

      در اون زمان خیلی دلم میخواست که یک انسان واقعا شاد باشم که در هر شرایطی مینوته خودش رو دوست داشته باشه و در ارامش و احساس خوبی یاشه.

      خب برای تغییر خودم بارها تصمیم به تغییر گرفته بودم اما جذب هیچ  کدوم از اونا نشده بودم و خیلی کتاب ها حتی خونده بودم مثل کتاب نسخه بهتر خودت باش ولی منو به خودش جذب نمی کرد.

      انگار دلم سمت کار نمیرفت و دوست داشتم همونطری زندگی رو بگذرونم اما از ته دلم صدا میزدم کمک …..

      تا یروز با اراده ی خدا و هدایت و نشون دادن راه درست توسط عمه ی خوبو مهربونم من یا این سایت خوب اشنا شدم و منو یه خودش جذی کرد و در دلم نشست و از گوش دادن و انجام تمرینات فایل ها به مدت یک سال استفاده کردم و خیلی راضی بودم و هستم

      الان دیگه خودم رو دوست دارم و از اصل زندگیم لذت میبرم من احساس واقعی و شادی دارم و دوست دارم که هنوزم در سایت باشم و با حس خوب ادامه یدم.

      من یاد گرفتم از خودم و از قدرت ذهنم در جهت تغییرم استقاده کنم و موفق شدم و الان از اصل زندگیم راضی و خوشحالم.

      پس باز هم با احساس خوی و رضایت از اصل زندگیم میخوام که لذت ببرم و در سپاسگذاری یاشم با خودم در صلح و در ارامش باشم و خودم رو دوست داشته باشم و باز هم امروز سعی کنم یهترین خودم باشم .

      بانشکر از شما

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید.
      ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم