نوشته faridehhasani5455 در بخش دیدگاه این قسمت
متاسفانه ذهنی در ما وجود داره که فقط روی منفی ها برنامه ریزی شده و حال مارو در اوج خوشحالی ،موفقیت،احساس خوب ،با گفتن یه جمله یا با یاداوری یه خاطره ناراحت کننده ،خراب کنه ،و شاید ساعت ها ،روزها مارو در احساس بد وغم نگه داره
یجورایی ما معتاد ترشح مواد شیمیایی در بدنمون هستیم که از طریق امواج مغزی بتای بالا در ما تولید میشه
این مواد شیمیایی اول در بدن حیوانات برای جنگ و مقابله با دیگر حیوانات برنامه ریزی و گذاشته شد و هم برای انسان ها که مجبور به شکار و دفاع از خودشون بودن تعبیه شد
زمانیکه ما برای دفاع از خودمون میریم تو حالت دفاعی، اون مواد شیمیایی تولید میشن، بدن به حالت بتای بالا میره و آماده فرار یا دفاع میشه
اگر زیاد استرس واضطراب داشته باشیم بدن از اون جنس مواد زیاد تولید میکنه و یجورایی معتاد به اون میشه،دیگه زمان هایی هم که عصبانی نیست و بدن نیاز به موادش داره ،بساط استرسو فراهم میکنه و به تکرار، اون مواد شیمیایی در بدن تولید میشه
(منبع :کتاب شکستن عادت های کهنه از دکتر جودیسپانزا)
اونوقت میبینیم که مدام در حالت اضطراب واسترس دائمی هستیم و متوجه نیستیم که خودمون باعثش هستیم و این چرخه ادامه داره
برای آگاه بودن از سیستم ذهنی ،باید هر لحظه هوشیارانه مراقب افکار و احساسات و گفتگو های درونی مون باشیم، ببینیم داره چی نشخوار میکنه
زمانیکه احساسمون بد میشه از خودمون بپرسیم ،کی داره الان تو ذهن من با من حرف میزنه؟
آیا این حرف ها به نفع منه؟
و اگر به نفع من نیست اجازه تکرار به اونو ندیم وبجاش فکرهای جدید جایگزین کنیم
مرتب آگاه باشیم، بیدار باشیم چونکه اگر نا آگاه باشیم ذهن سریع ما رو وارد پیش نویسمون میکنه و اونجا فقط نجواهای منفی وجود داره که مارو گمراه و ناامید میکنه
قبلا افراد لاغرو میدیدم با حسرت بهشون نگاه میکردم ،خودمو کم میدیدم،احساس بد داشتم که چرا من این مدلی آفریده شدم
از خودم بیشتر بدم میومد
با شروع دوره حرف های جدیدی شنیدم، متفاوت فکر میکردم، متغییر رفتار میکردم، عادت هام تغییر کرد، باورهای مخربم شکسته شد، دنیای چاقی واسم کمرنگ و کمرنگتر شد، دیگه بحث های رژیم، لاغر شدن های متنوع، ورزش های سنگین، ترس ها، استرس ها واسم رنگ باختن
من یه شخصیت محکم و لایق و ارزشمندی شدم که متناسب بودنو حق الهی خودم میدونستم و میدونم
از درون تغییر کردم و بعد از ۲ماه و نیم جسمم از ذهن جدیدم اطاعت کرد، بدنم شروع به ریزش سایز کرد، هیجان زده بودم، تمام این بدن جدیدمو خودم داشتم خلق می کردم، ، ، الان فرمانروا منم
اوایل دوره با گوش دادن به فایلها و انجام تمرینات، اون ظرف بزرگ و کهنه و قدیمی چاقیم آرام آرام تمیز و خالی شد و بعد بذر تناسب کاشته شد
آرام آرام جوانه ها زده شدن
من شاهد ساختن خود جدیدم بودم، به قدرت ذهن و روح و جسمم مطمئن تر شدم
۷ماهه دارم جوانه هامو مراقبت میکنم، دوستشون دارم، بهشون اعتماد دارم، آزادشون گذاشتم و اونا دارن کار خودشونو قشنگ و زیبا انجام میدن
منم حمایتشون میکنم، با انجام تمرینات، با مشارکت در سایت، با گوش دادن به دوره، با بودن در مسیر، با توجه بر لاغری، با مراقبت از کانال گوش و چشمم، با نپذیرفتن حرف دیگران، با نقض باورهای قبلیم
برای داشتن نتایج متفاوت باید راه متفاوتی رو رفت و گرنه رفتن به راه قبلی فقط نتایج قبلیو در پی داره
من یک هنرجوی لاغری ، قدرتمند، شجاع و با پشتکار هستم
من یک شگفتی ساز هستم که ۷ماه پیش انتخاب کردم جور دیگری تفکر کنم
من انتخاب کردم کادوی تولدم خرید تمام دوره های این سایت باشه و خوشحالم از انتخابم🙂
امتیاز 4.67 از 15 رای
با دیگران به اشتراک بگذارید تا امتیاز بگیرید!
سلام بر خالق خودم خدایی مهربان
سلام بر استاد عطار روشن وهمه دوستان همراه
اصل زندگی من بودن نفس کشیدن ودزندگی و تجربه خوب تو همین زندگی هرروزم هست ولی نگرانی ازاینده خودم راحت هست جون برای خودم هدفم دارم به شکرخدا دارم برای تجربه بهتر روی داشته های باید سپاسگزار باشم پس این بخش روانجاممیدم وچند روزیی بود یی مسئله رو داشتم توبخش منفی دنبال منبکرد که کمی حسن بد بو. متو جه نبودمکه دارم توبخش متفی برای کاره یی فرد دیگه تلاش دارمکه اون براش انجام بشه هواسم وارخودمگرفته به اون داده بودم ولی بخش منفی با دادن یی خط دیگه که من تو بخش منفی کمی نگه داره بایدبتوانم این بخش رو هم کنترال کنم یی لحظه گفتم جرا حسن کمی بدهست وای دارن توبخس منفی کار میکنم چرا هواسم نبود چون مربدط به خودم نبود احساس میگردم که دارم درست رفتا میکنمیی لحظه این فایل حالم خوب کن که دبدم تازه متوجه شده داشتم جی کار میکردم اول امدم تو بخش جزوهای پاکسازی ذهن توگوشیم این بخش رونوشتمکه کاره اون فرد روبه خدایی عزیزم باید بسپارم وبایداین بخس رو خودخدایی عزیزم اتجام بده منکاره نیستم توبخش سپاس کرازیی ازداشتهخودن تو خس بسیلرشاد تشکر وسپاسگزلریی کرردم حسم واقعا خوب شد تازه ایده وبه من داده شد حالم به شد ت خوب شد
با سپاسگراز راضی بودن از چیزی که دارم
اگه به جیزی که ندارم اگه با احساس خوب توحه کنم بهش هدایت میشم و اگه چیزی که ندارم احساسن بد باشه ازرش دور وتاره حال حسی بد میشه جه قانون خوبی برای حال خوب کردن من کافی بود
میشم
در ظاهر دارم بهش نزدیک میشم چون حسم توبخش بدهست ازرش تازه دورارمیشم بهش نمی رسم
خداپشت وپتاهتون یا حق. حق نگه دارتون