استاد عزیز خیلی به این نکته داشتن احساس خوب تاکید کردند و برامون یادآور شدند که احساس خوب بنیان و پایه و اساس داشتن یک زندگی خوب هست
علاوه بر ان احساس خوب هدف اصلی ما در زندگی هم باید باشه
یعنی ما در زندگی مون دنبال ماشین خوب؛ خونه خوب و نعمت های بیشتر هستیم و فکر می کنیم که با رسیدن به اونها دیگه بهترین احساس را خواهیم داشت اما خیلی ها هستند که در این شرایط هستند ولی اون آرامشه را ندارند و ذهن اشون درگیر خیلی مسائل هست که از اونچه که دارند لذت نمی برند
اگه ما از همین الان و با همین شرایط و نعمت هایی که خداوند به ما داده که کم هم نیستند روی احساس خوب کار کنیم و ان را از همین الان هدف نهایی زندگی خودمون قرار بدیم نه تنها ارامش خود بخود وارد زندگی امون میشه بلکه نعمت های بیشتر هم با خودش میاره
و اما نکته بعدی داشتن استمرار در داشتن حال خوب هست
من قبلا فکر می کردم که فردی را می توان انسانی خوب خطاب کرد که نماز اول وقت و روزه ماه رمضان اش ترک نشه دائم به فکر کمک به دیگران باشه و از طبقه فقرا باشه یعنی به نظر من هدف خداوند از خلق بنده هاش همین بوده و کار خیلی سخت و دست نیافتنی و مبهمی هم بود برام
ولی حالا می فهمم خداوند ما را به این دنیا اورد که تنها حالمون خوب باشه و با احساس خوب در این دنیایی که خودش افریده زندگی کنیم فقط همین نه چیز دیگه ای
و استمرار در این راه هست که ما را به نتیجه دلخواه میرسونه استمراری که همراه با عشق به هدف باشه که در این صورت هست که مسیر را برای ما لذت بخش می کنه
اصول احساس خوب داشتن هم جواب دادن به این سوال هست که
چه کسی در این دنیا مهمتر از من هست؟ هیچ کس
چه چیزی بالاتر از احساس خوب من در این دنیا هست؟ هیچ چیز
که با توجه به این اصول ما در دنیا هیچ چیزی را نباید بالاتر از احساس خوب خودمون بدونیم و ان را در الویت قرار بدهیم
و این سخن هم خیلی برام جالب بود که در نهایت هیچ چیز اهمیت نداره و واقعا هم همین طور هست
وقتی به گذشته خودم فکر می کنم اصلا متوجه نمیشم کی به این سن رسیدم چقدر برای خیلی چیزها حرس و جوش زدم به خیلی از مواردی که اصلا ارزش فکر کردن به اونها را هم نداشت مشغول شدم و چه زود همه اینها گذشت
ودر نهایت هیچ چیز اهمیت نداشت
و این تنها ترفند شیطان است که با مهم جلوه دادن بعضی کارهای بی ارزش و از بین بردن احساس خوب در ما ؛ ما را از مسیر درست منحرف کند او قسم خورده که انسان را از را خدا دور کند و این کار را با گرفتن حال خوب ما انجام میدهد
او درون ما جای دارد و از انجایی که اطلاع دارد که تنها افکار ما هستند که قدرت دارند و اتفاقات بعدی زندگی ما را رقم میزنند تنها با در دست گرفتن افکار ما به راحتی ما را به قعر گمراهی می کشونه
پس چه خوب هست وقتی:
از دست کسی عصبانی میشیم به حرف شیطان گوش ندیم که اگه جوابش را ندی پررو میشه
یا وقتی کسی جوری رفتار می کنه که ما دوست نداریم میتونیم با تغییر نگرش مون دلیل قانع کننده برای خودمون بیاریم که اون هم بنده خداوند هست و میتونه اون جور که دوست داره رفتار کنه
و پذیرش داشته باشیم
ودر مواقع دلتنگی و ناراحتی به خودمون یاداور بشیم خدایی هست که ارحم راحمین هست و می تونم کارهایم را دست او بسپارم
وخلاصه بدونیم فقط حس خوب مربوط به خداست و هر کس که حالش خوب باشه داره در مسیر خداوند قدم برمیداره
پس سعی کنیم همیشه دستان خداوند را محکم بگیریم و هیچ گاه رهایش نکنیم و به قول استاد همراه شیطان نرویم
سلام به همه دوستان
استاد عزیز خیلی به این نکته داشتن احساس خوب تاکید کردند و برامون یادآور شدند که احساس خوب بنیان و پایه و اساس داشتن یک زندگی خوب هست
علاوه بر ان احساس خوب هدف اصلی ما در زندگی هم باید باشه
یعنی ما در زندگی مون دنبال ماشین خوب؛ خونه خوب و نعمت های بیشتر هستیم و فکر می کنیم که با رسیدن به اونها دیگه بهترین احساس را خواهیم داشت اما خیلی ها هستند که در این شرایط هستند ولی اون آرامشه را ندارند و ذهن اشون درگیر خیلی مسائل هست که از اونچه که دارند لذت نمی برند
اگه ما از همین الان و با همین شرایط و نعمت هایی که خداوند به ما داده که کم هم نیستند روی احساس خوب کار کنیم و ان را از همین الان هدف نهایی زندگی خودمون قرار بدیم نه تنها ارامش خود بخود وارد زندگی امون میشه بلکه نعمت های بیشتر هم با خودش میاره
و اما نکته بعدی داشتن استمرار در داشتن حال خوب هست
من قبلا فکر می کردم که فردی را می توان انسانی خوب خطاب کرد که نماز اول وقت و روزه ماه رمضان اش ترک نشه دائم به فکر کمک به دیگران باشه و از طبقه فقرا باشه یعنی به نظر من هدف خداوند از خلق بنده هاش همین بوده و کار خیلی سخت و دست نیافتنی و مبهمی هم بود برام
ولی حالا می فهمم خداوند ما را به این دنیا اورد که تنها حالمون خوب باشه و با احساس خوب در این دنیایی که خودش افریده زندگی کنیم فقط همین نه چیز دیگه ای
و استمرار در این راه هست که ما را به نتیجه دلخواه میرسونه استمراری که همراه با عشق به هدف باشه که در این صورت هست که مسیر را برای ما لذت بخش می کنه
اصول احساس خوب داشتن هم جواب دادن به این سوال هست که
چه کسی در این دنیا مهمتر از من هست؟ هیچ کس
چه چیزی بالاتر از احساس خوب من در این دنیا هست؟ هیچ چیز
که با توجه به این اصول ما در دنیا هیچ چیزی را نباید بالاتر از احساس خوب خودمون بدونیم و ان را در الویت قرار بدهیم
و این سخن هم خیلی برام جالب بود که در نهایت هیچ چیز اهمیت نداره و واقعا هم همین طور هست
وقتی به گذشته خودم فکر می کنم اصلا متوجه نمیشم کی به این سن رسیدم چقدر برای خیلی چیزها حرس و جوش زدم به خیلی از مواردی که اصلا ارزش فکر کردن به اونها را هم نداشت مشغول شدم و چه زود همه اینها گذشت
ودر نهایت هیچ چیز اهمیت نداشت
و این تنها ترفند شیطان است که با مهم جلوه دادن بعضی کارهای بی ارزش و از بین بردن احساس خوب در ما ؛ ما را از مسیر درست منحرف کند او قسم خورده که انسان را از را خدا دور کند و این کار را با گرفتن حال خوب ما انجام میدهد
او درون ما جای دارد و از انجایی که اطلاع دارد که تنها افکار ما هستند که قدرت دارند و اتفاقات بعدی زندگی ما را رقم میزنند تنها با در دست گرفتن افکار ما به راحتی ما را به قعر گمراهی می کشونه
پس چه خوب هست وقتی:
از دست کسی عصبانی میشیم به حرف شیطان گوش ندیم که اگه جوابش را ندی پررو میشه
یا وقتی کسی جوری رفتار می کنه که ما دوست نداریم میتونیم با تغییر نگرش مون دلیل قانع کننده برای خودمون بیاریم که اون هم بنده خداوند هست و میتونه اون جور که دوست داره رفتار کنه
و پذیرش داشته باشیم
ودر مواقع دلتنگی و ناراحتی به خودمون یاداور بشیم خدایی هست که ارحم راحمین هست و می تونم کارهایم را دست او بسپارم
وخلاصه بدونیم فقط حس خوب مربوط به خداست و هر کس که حالش خوب باشه داره در مسیر خداوند قدم برمیداره
پس سعی کنیم همیشه دستان خداوند را محکم بگیریم و هیچ گاه رهایش نکنیم و به قول استاد همراه شیطان نرویم
با تشکر از استاد عزیز واموزش های خوبشون