بسیاری اوقات از انجام آنچه خداوند در قلب ما قرار می دهد طفره می رویم، خداوند در قلبمان با ما کلنجار می رود تا آن کار را انجام دهیم اما به بهانه های مختلف از انجام آن خودداری می کنیم.
یکی از پرکاربردترین توجیهات منطقی برای عمل نکردن به وعده های الهی این است که زمان آن گذشته است و دیگر دیر شدن است. ما به زمانبندی خداوند باور نداریم.
کلنجار رفتن خداوند
بارها در زندگی این موضوع را تجربه کرده اید که خداوند در اعماق وجودتان با شما کلنجار می رود تا بتوانید خطای فردی را ببخشید و آرامش را به خودتان بازگردانید اما به بهانه های مختلف این کار را انجام نداده اید و دعوت خداوند را نادیده گرفته اید.
- چند سال است رابطه ما خراب شده است و الان دیگر آشتی کردن فایده ای ندارد.
- این همه سال گذشت و هیچ خبری از او نشد حالا چرا من باید برای رفع کدورت پا پیش بگذارم.
- این همه وقت قهر بودیم و این چند سال باقی مانده عمر هم باهم قهر باشیم.
خداوند به یک دلیل بسیار مهم که بر زمانبندی انجام کارها اشراف دارد به شما پیشنهاد بخشیدن و رها کردن خود از فشار و تنش های ذهنی را می دهد اما افکار منطقی و نجواهای شیطانی به هزار و یک دلیل انجام این کار را بی فایده و دور از شان شما نشان می دهد.
ممکن است این نگرش یا ایده از سوی خداوند در قلب شما شکل گرفته باشد که زمان بیشتری را با خانواده خود سپری کنید اما به این دلیل که زمان کافی ندارید از انجام این کار خودداری کرده باشید.
شاید آرزو یا هدفی دارید که بارها در طی سال های زندگی به شروع کردن آن و دنبال کردن عشق و علاقه تان در اعماق قلبتان ترغیب شده باشید اما هربار به دلایل مختلف از پذیرفتن دعوت خداوند سرباز زده اید.
- الان دیگه برای من دیر است و یادگیری این موضوع فایده ای ندارد.
- این همه سال که باید شروع می کردم، نکردم. الان که بجه دار شدم دیگه فایده نداره.
- اون سالها که جوان تر و مشتاق تر بودم این کار رو نکردم الان که سنی از من گذشته دیگه فایده ای نداره.
- اگه چند سال قبل دنبال عشق و علاقه ام می رفتن الان به کجاها که رسیده بودم ولی الان دیگه فایده نداره و فرصت انجام این کارها را ندارم.
می دانیم که این هدف یا علاقه را خداوند در وجودمان قرار داده است یا بعد از سالها دوباره شعله اشتیاق ما را برای شروع کردن بالا برده است اما به دلایل مختلف از انجام این کار منصرف می شویم.
بهانه های همیشگی
هر فردی بنا به اطلاعات و نگرشهایی که در ذهنش ذخیره شده است بهانه های متفاوت برای عمل نکردن به وعده های الهی جهت قدم گذاشتن در مسیر مورد علاقه اش دارد. در واقع ما به زمانبندی خداوند برای تحقق آرزوهای خود ایمان نداریم.
- در این شرایط خیلی گرفتارم و فرصت دنبال کردن آرزوهایم را ندارم.
- از بس برای موفقیت تلاش کردم و نتیجه نداده است خسته شده ام.
- من استعداد این کار را ندارم و نمی توانم در این زمینه موفق شوم.
- سالها دوست داشتم علاقه ام را دنبال کنم اما دیگران مانع شدند و اشتیاق مرا سرکوب کردند.
حرف زدن درباره آرزوها کار بسیار آسانی است و خیلی از انسانها بارها درباره آرزوها و عشق و علایق خود با دیگران صحبت کرده اند اما قدم در مسیر تحقق آرزوها گذاشتن کار هرکسی نیست.
چون هر فردی در ذهن ناخودآگاهش دلایل مختلفی دارد که به او تاکیید می کنند قادر به انجام این کار و موفق شدن در موضوع مورد علاقه اش نیست.
بسیاری از انسانهایی که همین الان در حال حیات و زندگی کردن هستند در حال انجام کار و فعالیتی هستند که مورد علاقه آنها نیست.
بسیاری از انسانها در رشته ای مشغول به تحصیل شده اند که مورد علاقه آنها نبوده است و تحت تاثیر اطرافیان وارد آن مسیر تحصیلی شده اند.
بسیاری از انسانها در حال انجام کاری هستند که مورد علاقه آنها نیست و تحت تاثیر عوامل بیرونی خود را مجبور به انجام آن کار می دانند.
بسیاری از انسانها هر روز زندگی خود را در احساس بد و ناامیدی سپری می کند و امیدوار هستند تا بعد از بازنشسته شدن به دنبال عشق و علاقه خود بروند.
بیشتر انسانها به دلایل مختلف از دنبال کردن آرزوها و اهداف خود دست برداشته اند و خود را سرگرم زندگی روزمره و انجام پروسه ای کرده اند که مورد رضایت و باعث ایجاد شادی و شور و اشتیاق زندگی کردن در آنها نمی شود.
اما نکته امیدوار کننده این است که شاید انسانها آرزوهای خود را نادیده بگیرند یا خود را به فراموشی بزنند اما خداوند هرگز آرزوهای انسانها را فراموش نکرده است.
خداوند برای برآورده کردن آرزوی تک تک انسانها برنامه الهی واحد و متفاوت دارد بنابراین در تمام طول عمر انسانها به شکل های مختلف به آنها یادآوری می کند که آرزوهای خود را دنبال کنند. زمانبندی خداوند برای تحقق آرزوهای هر انسانی هرگز باطل نمی شود.
متاسفانه عده کمی از انسانها در دنیا هستند که به ندای الهی خود گوش جان می سپارند و قدم در مسیر تحقق رویاهای خود می گذارند.
برآورده نشدن آرزوها
یکی از مهمترین دلایلی که بسیاری دیگر از انسانها در مدت حیات خود موفق به تجربه عشق و علاقه خود نمی شوند این است که آنها خود را لایق تحقق آرزوهایشان نمی دانند.
بسیاری از ما خود را لایق یادگیری، بهترین بودن، معروف شدن، ثروتمند شدن، مدیریت کردن و بسیاری موارد دیگر نمی دانیم به همین دلیل قدم در مسیر تحقق رویاهای خود نمی گذاریم و به زندگی در حد متوسط و رو به پایین قناعت می کنیم.
به نظر خیلی از انسانها زمان دنبال کردن خواسته ها و علایق آنها گذشته باشد. آنها به سن خود توجه می کنند و تصور میکنند برای این کار خیلی دیر شده است. آنها زمانبندی خداوند را نادیده می گیرند.
آنها به شرایط زندگی خود توجه می کنند و تصور می کنند فرصت کافی و شرایط دنبال کردن علایق خود را ندارند.
آنها به توانایی ها و استعدادهای خود توجه می کنند و خود را فاقد استعداد کافی برای موفقیت در مسیر مورد علاقه شان می بینند.
آنها به گفته ها و نظرات دیگران درباره خودشان توجه می کنند و امید و انگیزه شان را از دست می دهند.
اما زمانبندی خداوند برای تحقق آرزوهایی که توسط خداوند در قلب شما کاشته شده است فراتر از نگاه و نگرش همه انسانها و حتی خودتان است.
شاید خودتان را بی استعداد می بینید اما نگرش خداوند درباره شما کاملا متفاوت است.
شاید دیگران شما را بی اراده و تنبل می دانند و هیچ شانسی برای موفقیت شما قائل نیستند اما نگرش خداوند درباره شما کاملا متفاوت است.
شاید خودتان یا دیگران تصور کنید که الان زمان مناسبی برای دنبال کردن آرزوهایتان نیست. به اندازه کافی وقت ندارید یا شرایط جامعه و … مهیای موفقیت در مسیر مورد علاقه تان نیست اما زمانبندی خداوند با آنچه شما یا دیگران تصور می کنید کاملا متفاوت است.
نیت و وظیفه خداوند
خداوند همیشه می خواهد ما را به آرزوهایمان برساند و به وفاداری خود درباره تک تک انسان ها عمل کند اما به تنهایی قادر به انجام تمام کار نیست.
خداوند به همراهی شما برای تکیمل برنامه الهی ای تحقق آرزوهایتان نیاز دارد. باید با خداوند همراه شوید و قدم در مسیر تحقق رویاهای خود بگذارید.
شاید برداشتن اولین قدم را یک هفته، یک سال یا حتی سی سال به تعویق بیندازید اما از نظر خداوند هیچ وقت برای شروع دیر نیست.
شما در هر شرایطی باشید می توانید به آنی تبدیل شوید که خداوند برای شما درنظر گرفته است و اشتیاق و انگیزه آن را در قلب شما شعله ور کرده است.
- اینکه زن باشید یا مرد برای خداوند تفاوتی ندارد.
- اینکه جوان باشید یا میان سال و یا حتی بزرگسال باشید برای خداوند تفاوتی ندارد.
- اینکه سطح سواد و آگاهی شما از نظر جامعه در چه حد است برای خداوند هیچ اهمیتی ندارد.
- اینکه در چه کشور یا شهر یا منطقه ای زندگی می کنید برای خداوند جهت به اجرا گذاشتن برنامه الهی شما اختلالی ایجاد نمی کند.
- اینکه چه میزان سرمایه یا دارایی دارید و آیا کفاف تحقق آرزوهای شما را می کند یا خیر برای خداوند اصلا مهم نیست.
برنامه الهی طرح ریزی شده و زمانبندی خداوند برای تحقق آرزوهای شما بر مبنای دارایی و منابع شما نیست، بلکه بر اساس دارایی و منابع خودش است.
مانع را از میان بردارید
تنها مانعی که می تواند جلوی به جریان افتادن برنامه الهی شما را بگیرد و در این مورد هیچ کاری از خداوند هم بر نمی آید «خودتان» هستید.
اگر در باتلاق درجا زدن گرفتار شده باشید قدم اول برای خروج از آن را فقط خودتان می توانید بردارید.
اینکه خداوند بارها و بارها اشتیاق و انگیزه شروع کردن را در قلب شما شعله ور می سازد می تواند در حکم یک محرک یا انگیزه بخش عمل کند اما هرگز تا وقتی «خودتان» نخواهید و تصمیم به حرکت نگیرید نمی تواند منجر به خروج شما از رکود و درجا زدن شود.
- اگر خودتان را برای دنبال کردن آرزوهایتان خیلی پیر یا خیلی جوان می دانید به این معنی است که خودتان را در باتلاق درجا زدن گرفتار کرده اید.
- اگر خودتان را بی استعداد یا فاقد توانایی های لازم برای تحقق آرزوهایتان می بینید به این معنی است که خود را در باتلاق درجا زدن گرفتار کرده اید.
- اگر شرایط فعلی زندگی تان را مناسب دنبال کردن علایق یا تحقق آرزوهایتان نمی بینید به این معنی است که خود را در باتلاق درجا زدن گرفتار کرده اید.
خداوند نمی تواند شما را به زور از باتلاق درجا زدنی که توسط افکار و نگرش هایتان برای خود ساخته اید خارج کند اما بدون توجه به اینکه چند سال است نسبت به وعده های او بی تفاوت یا بی اهمیت هستید همواره شما را به سوی خلق آرزوهایتان فرا می خواند.
خداوند فارغ از اینکه بالاخره شما پاسخ مثبت خواهید داد یا خیر تا روزی که زنده هستید به طریق مختلف به شما تلنگر می زند که: الان زمان مناسب برای دنبال کردن عشق و علاقه و تحقق آرزوهایت است.
زمانبندی خداوند برای تحقق آرزوهای انسانها هرگز با گذر زمان بی اثر نخواهد شد چون توانایی و قدرت خداوند فراتر از زمان عمل می کند.
خداوند فارغ از اینکه شما چقدر به توانایی و امکان موفقیت خود عقیده یا ایمان دارید همواره اشتیاق تحقق آرزوهایتان را در قلب شما زنده نگه می دارد.
حتما شما هم مثل من بارها در زندگی با افرادی مواجه شده اید که در شرایطی که به نظر غیرعادی بوده است به دنبال عشق و علاقه کودکی خود رفته اند.
افرادی که در سن بالا تازه یادگیری موسیقی را شروع کرده اند.
افرادی که در سن بالا تازه یادگیری نقاشی را شروع کرده اند.
افرادی که در سن بالا و در شرایطی که از نظر ما و دیگران غیرمنطقی بوده است قدم در مسیر تحقق آرزوهای خود گذاشته اند.
این نشان از استمرار خداوند در روشن نگه داشتن شعله اشتیاق در وجود انسانها برای دنبال کردن آرزوهایشان است.
دگرگون کردن زندگی
اگر دوست دارید زندگی خود را دگرگون کنید فقط کافی است که تصمیم بگیرید و قدم در مسیر تحقق آرزوهای خود بگذارید.
- خداوند از قبل منتظر شماست.
- هرگز نیاز نیست و نباید به تمام مسیری که در پیش رو دارید فکر کنید.
- هرگز نیاز نیست و نباید به امکانات و شرایطی که تصور می کنید برای تحقق آرزوهای خود نیاز دارید فکر کنید.
خداوند هرگز نیاز به فکر و راهنمایی شما برای هموار کردن مسیر تحقق آرزوهایتان ندارد. او برنامه الهی تحقق آرزوهای شما را بر مبنای توانایی بی نهایت خود تنظیم و طرح ریزی می کند.
برای قدم اول فقط کافی است ایمان خود به زمانبندی خداوند را قوی و قوی تر کنید و به خودتان تاکید کنید:
- «اینک بهترین زمان برای من است»
- «من در این شرایط که هستم نمی مانم»
- «دیگر به بهانه هایم اجازه نمی دهم مرا از تحقق آرزوهایم منصرف کنند»
- «من از همین الان می خواهم زندگی ام را دگرگون کنم»
- «من از همین امروز می خواهم زمانم را صرف تحقق آرزوهایم کنم»
- « من از همین امروز می خواهم از شر افکار منفی و ناامید کننده خلاص شوم»
- «من از امروز می خواهم سرگرمی های جدید و نشاط آور برای خودم ایجاد کنم«
- «من از امروز می خواهم عادت های غلط و تکراری خودم را متوقف کنم»
- «من اطمینان دارم برای تحقق آرزوهایم اصلا دیر نیست»
اگر این نگرشها را در خودتان ایجاد و تقویت کنید بقیه روزهای زندگی تان بهترین دوران زندگی شما خواهد شد.
شما باید همت کنید و اولین قدم به سمت تحقق آرزوی خود را بردارید و همواره باید از شور و اشتیاقی که در وجود شما توسط خداوند ایجاد شده است مراقبت کنید.
- اجازه ندهید صحبت های دیگران شما را مأیوس کند.
- اجازه ندهید گفتگوهای ذهنی تان شما را دلسرد کنند.
- اجازه ندهید موفق نشدن ها و ندیدن نشانه های تحقق آرزوهایتان شما را از ادامه مسیر منصرف کند.
برای مواجه شدن با درهای باز رحمت الهی ممکن است بارها با درهای بسته برخورد کنید.
این به معنی فراموشکاری خداوند یا عدم کارآیی برنامه الهی یا اشتباه بودن زمانبندی الهی تحقق آرزوهای شما نیست.
بلکه فرصتی است که برای شما فراهم شده است تا رشد کنید.
باید اشتباهات و نواقص کار خود را پیدا کنید و آنها را بهبود دهید. هرچه افکار و عملکرد بهتری درباره مسیری که برای تحقق آرزوهای خود طی می کنید داشته باشید دروازه بزرگتری از نعمت ها و پاداش های الهی به روی شما باز خواهد شد.
هرگز دست از تعقیب هدف خود برندارید. این تجربه من در رسیدن در تحقق خواسته هایی است که تا همین چند سال قبل به نظرم تحقق آنها محال ممکن بود.
زمانبندی خداوند برای من
در سال ۱۳۹۳ در سن سی و چهار سالگی با موضوع قدرت ذهن و قانون جذب آشنا شدم.
از همان روزهای اول تغییر نگرشی که درباره خداوند در من شکل گرفته بود مرا به خودش جذب کرد و از اینکه بعد از سالها دوری از خداوند به این درک رسیده بودم که می توانم با خداوند صحبت کنم و از او درخواست کنم ذوق زده شده بودم.
سراسیمه لیست آرزوهای خودم را نوشتم و هر روز آن را مطالعه می کردم تا مبادا چیزی از قلم افتاده باشد.
در قسمت های قبلی درباره برخی از آرزوهای خودم شرح داده ام اما جهت یادآوری و درک بهتر نتیجه ایمان داشتن به زمانبندی الهی آنها را بازگو می کنم.
- من از خداوند درخواست کردم همه بدهکاری های من پرداخت شود.
- از او خواستم تا تمام اقساط بانکی من تسویه شود و از بند قرض و قسط رهایی پیدا کنم.
- از خداوند درخواست کردم آرزوی لاغری مرا برآورده کند.
- از او خواستم تا رابطه متشنج با همسرم را سرشار از عشق و محبت کند.
- از خداوند درخواست کردم تا کسب و کار اینترنتی داشته باشم تا از محدود بودن به مکان آزاد شوم.
- از او درخواست کردم تا همانگونه که انسانها را گرد پیامبر جمع کرد افراد مشتاق برای یادگیری لاغری با ذهن را دور من جمع کند.
- از خداوند خواستم تا خانه ای مجلل با تمام امکانات و بدون استفاده از وام بانکی یا قرض کردن به صورت کاملا نقد خریداری کنم.
- از او خواستم تا یک ماشین مدل بالا و عالی بدون اینکه نیاز باشد حتی ماشین قبلی خودم را بفروشم یا قرض و وام بگیرم به صورت نقد خریداری کنم.
به ذکر همین چند مورد بسنده می کنم چون برآورده شدن همین چند آرزو از نظر من محال ممکن بود.
موانع ذهنی من
تصور کنید ۱۳ سال مشغول کار کردن به شکل های مختلف باشید و در نهایت به چندین نفر بدهکار باشید و از خداوند درخواست کنید بدهکاری هایی که من به اشتباه بوجود آورده ام را برای من تسویه کند.
به این موضوع فکر کنید که سی و چند سال از خانواده و اطرافیان شنیده بودم که آدم تا وام نگیره و بدهکار نباشه به جایی نمی رسه و از روزی که کارمند شدم بیشترین ذوق و شوق من این بود که به راحتی می توانم وام بگیرم.
چون به راحتی می توانسم نامه کسر حقوق بعنوان ضمانت به بانک بدهم و حالا بعد از ۱۳ سال فعالیت و داشتم حدود ۱۰ قسط بانکی از خداوند بخواهید که تمام اقساط بانکی من را پرداخت کند.
به این فکر کنید که من ۳۴ سال از عمرم با چاقی سپری شده بود و بارها برای لاغر شدن از طریق روش های مختلف اقدام کرده بودم اما هرگز لاغر نشده بودم و حالا در سن ۳۴ سالگی از خداوند درخواست کنم که با همه باورهایی که به من تاکید می کردند من لاغر بشو نیستم مرا لاغر کند.
به این فکر کنید که سالها از زندگی مشترک من می گذشت و رابطه من و همسرم هر سال بدتر از سال قبل شده بود و حتی من بارها به خودکشی فکر کرده بودم چون با خودم فکر می کردم به چه چیزی در این زندگی باید دلخوش باشم که برای ادامه زندگی کردن دلخوش باشم.
اما بعد از این همه سال تحمل رنج و سختی در رابطه با همسرم و کلی نگرشهای محکم که امکان ندارد رابطه ما دوستانه شود از خدا درخواست کردم که رابطه ما را عاشقانه کند.
سالها کار کرده بودم و با کلی قسط و قرض توانسته بودم یک واحد آپارتمانی نقلی بعد از سالها زندگی مشترک و کار کردن خریداری کنم و هنوز چندتا قسط بانکی و مقدار زیادی از بدهکاری های خرید آن خانه باقی مانده بود و من از خداوند درخواست کردم خانه ای مجلل با تمام امکانات رفاهی بدون وام و قرض به من هدیه کند.
دقیقا به خاطر دارم از عبارت «هدیه کند» در انتهای این درخواست استفاده کرده بودم چون به نظر خودم هم محال بود همچین خواسته یا آرزویی از طرف خداوند برآورده شود.
بعد از سالها کار کردن از طریق وام خودرو توانسته بودم یک ماشین مدل پایین خریداری کنم و حالا از خداوند درخواست خرید ماشین مدل بالا به صورت نقد و حتی بدون نیاز به فروش ماشین قبلی را کرده بودم.
به نظرم اطلاع از شرایط آن روزگار من و اطلاع از درخواست ها و آرزوهایی که به خداوند عرضه کرده بودم نیاز به توضیح و شرح اینکه چقدر برآورده شدن آنها محال ممکن است داشته باشد.
روزی که من برای اولین بار در زندگی ام آرزوهایم نوشتم و به خداوند عرضه کردم هیچ دلیل و منطقی برای برآورده شدن آنها نداشتم.
اتفاقا برای نوشتن هر آرزو و عبارتی که درباره خواسته هایم بود انبوهی از افکار منفی در ذهن من مرور می شد و صدایی بلند در سرم مرا مسخره و دیوانه می دانست که همچین درخواست هایی از خداوند دارم.
بارها افکار و خاطراتم از اینکه من بنده خوبی نبوده ام. من در انجام واجبات و مستحبات سهل انگاری زیادی داشته ام. من انواع گناهان کبیره و صغیره را مرتکب شده ام و …. مرور می شد.
اما من تصمیم قاطع گرفته بودم خودم را از باتلاق مشکلات و بدبختی ها نجات دهم و با همه سر و صداهایی که در ذهنم وجود داشت قدم اول را برداشتم و درخواست های خودم را به خداوند عرضه کردم.
بعد از آن می دانستم که فقط نیاز است ایمانم به قدرت خداوند را تقویت کنم.
- باید با تاکید کردن بر معجزات الهی ایمانم را تقویت کنم.
- باید با تاکید کردن به وفاداری خداوند ایمانم را تقویت کنم.
- باید با تاکید کردن بر برنامه الهی تحقق آرزوهایم ایمانم را تقویت کنم.
- باید با تاکید کردن بر زمانبندی خداوند برای تحقق آرزوهایم ایمانم را تقویت کنم.
روزها و هفته ها و ماه ها از روزی که من خواسته های خودم را به خداوند عرضه کرده بودم می گذشت و هیچ اتفاق خاصی رخ نداده بود.
هیچ نشانه بهود شرایط مالی یا حتی بهبود شرایط رابطه عاطفی با همسرم مشاهده نمی کردم و مورد هجوم افکار منفی قرار گرفته بودم که مرا سرزنش و مسخره می کردند که بی خود دلم را به رحمت الهی خوش کرده ام.
شیطان به من یادآوری می کرد که خداوند تو را فراموش کرده است. تو از خداوند دور شده ای و او هرگز جواب بنده گناهکاری مثل تو را نمی دهد. تو هم در این دنیا و هم در دنیای آخرت مورد عذاب الهی خواهی بود.
من هیچ ایده و فکری برای مقابله با شیطان یا دادن پاسخی دندانشکن نداشتم. فقط به همان ندایی که از روز اول آشنایی من با خداوند در چند ماه قبل در قلبم ایجاد شده بود و به من وعده بخشش و رحمت داده بود دل خوش کرده بودم.
به خودم یادآوری می کردم من ۳۴ سال به طریق و روش خودم به دنبال راهی برای خوشبختی بودم همانطور که به دنبال راهی برای لاغری بودم اما هیچ فایده ای نداشت.
همانطور که هر سال چاق تر می شدم هر سال شرایط مالی، روابط، سلامتی و … من بدتر می شد. بنابراین باید در مسیری که در پیش گرفته ام ثابت قدم باشم. چون از تلاش خودم به تنهایی کاری از پیش نبرده ام.
اکنون می خواهم با همراهی خداوند در مسیر تحقق آرزوهایم قدم بردارم و اصلا مهم نیست که بعد از چند ماه هنوز هیچ نشانه یا تغییری در شرایط من ایجاد نشده است. من ادامه می دهم و اشتیاقی که خداوند در قلب من ایجاد کرده است را حفظ می کنم.
همواره افکار مزاحم در ذهنم مرا آزار می داد:
- تو دیگر از درگاه خداوند دور شده ای و امکان ندارد خداوند تو را ببخشد.
- هیچ فردی در خانواده تو تا حالا به این آرزوها نرسیده است و محال است تو هم برسی.
- تو هیچ پشتوانه مالی نداری و نمی توانی صاحب خانه و ماشین و … شوی.
- تو هیچ استعداد و توانایی در کسب و کار نداری و نمی توانی موفق شوی.
- سال های زیادی از سن تو گذشته است و دیگر موفق شدن محال است.
- در این اوضاع و شرایط اقتصادی که همه گله و شکایت دارند چطور می خواهی پیشرفت کنی؟
انواع افکار و گفتگوهای ذهنی شبانه روز مرا آزار می داد و ایمان مرا هدف قرار می گرفت. اما من همیشه به خودم یادآوری می کردم که همان خدایی که مرا به این مسیر هدایت کرده است مرا حمایت می کند و من به زمانبندی خداوند ایمان دارم.
روز من هم فرا می رسد و من شاهد تحقق آرزوهایم خواهم بود.
امروز که این کلمات الهی را بر این صفحه مجازی جاری می کنم کمتر از ده سال از آن روزها می گذرد.
خداوند به ایمان من پاسخ داد و معجزات الهی را وارد زندگی من کرد.
خداوند به ایمان من پاسخ داد و به وفاداری خود عمل کرد. وفاداری که وعده آن را در قرآن هم داده است.
خداوند به ایمان من پاسخ داد و برنامه الهی تحقق آرزوهای من را به اجرا گذاشت و مرا قدم به قدم هدایت و حمایت کرد.
خداوند به ایمان من به زمانبندی خداوند پاسخ داد و آرزوهای من را در بهترین زمان و به ساده ترین شکل ممکن وارد زندگی من کرد.
برای اینکه به تحقق آرزوهای من ایمان آورده و باور کنید خداوند بانی و مسبب آنها بوده است کافی است که به طریقه آشنایی و حضور خودتان در سایت تناسب فکری توجه کنید.
چگونه با من آشنا شدید؟
چه شد که اکنون اینجا هستید؟
من شما را ملاقات کردم و از شما دعوت کردم از محتوای سایت تناسب فکری استفاده کنید؟ قطعا اینگونه نبوده است.
آیا از طریق تبلیغات در سایت های مختلف یا به روش های مختلف تبلیغی با من آشنا شدید و اکنون اینجا هستید؟ قطعا اینگونه نبوده است چون من در هیچ سایت یا به هیچ طریقی تبلیغات بیرون از سایت انجام نداده ام.
اگر به طریق آشنایی خود با من و حضور در این سایت دقت کنید متوجه می شوید که خداوند شما را به این سایت هدایت کرده است.
از طریق مختلف این کار توسط خداوند و مختص به هر فرد که اکنون عضو سایت تناسب فکری است این کار انجام شده است.
با مطالعه داستان هدایت دوستانی که عضو سایت تناسب فکری هستند می توانید به قدرت خداوند در چگونگی آشنایی افراد با سایت تناسب فکری پی ببرید.
حضور شما و همه دوستانی که با سایت تناسب فکری آشنا می شوند لطف خداوند در پاسخ به درخواست من بود که از او خواستم همانگونه که افراد را گرد پیامبرانت جمع کردی آنهایی که مشتاق و علاقمند به این مباحث هستند را گرد من جمع کن.
و اکنون سایت تناسب فکری برترین سایت آموزشی لاغری با ذهن در جهان است و بی راه نیست اگر سایت تناسب فکری را تنها سایت فعال و پویا در زمینه لاغری با ذهن معرفی کنیم.
این لطف و محبت خداوند و پاسخ خداوند به آرزویی بود که سالها قبل از او درخواست کرده بودم.
اگر این نوشته را می خوانید شما مورد هدایت و لطف خداوند قرار گرفته اید همانگونه که ده سال قبل من به همین طریق در مسیر دوستی با خداوند و تغییر زندگی قرار گرفتم.
اکنون نوبت شماست که قدم در مسیر تغییر زندگی و ساختن سرنوشت دلخواه خود کنید.
خداوند از قبل منتظر شماست تا اولین قدم را بردارید و خود را از مرداب درجا زدن و بلاتکلیفی و ناامیدی خلاص کنید.
مطمئن باشید از ابتدای مسیر خداوند همراه شما خواهد بود و به بهترین شکل و ساده ترین شکل ممکن شما را در مسیر تحقق آرزوهای تان هدایت و حمایت خواهد کرد.
تمرین:
۱- با توجه به دریافت آگاهی درباره زمانبدی خداوند در زندگی خود مثال هایی را پیدا کنید که شما دوست داشته اید در فلان تاریخ یا به فلان صورت خواسته شما برآورده شود و برای آن تقلا کرده اید اما بعد از نتیجه نگرفتن و رها کردن در زمانی خواسته شما محقق شده است که بهترین زمان ممکن بوده است.
۲- به نظر شما برآورده نشدن خواسته هایتان تا چه میزان مربوط به نداشتن احساس لیاقت برای دریافت نعمت بوده است. نگرش خود درباره میزان لیاقتتان برای دریافت نعمت های الهی را شرح دهید.
۳- لیست آرزوهای خود را یک بار دیگر بازنویسی کنید و از عبارت (هدیه کند) برای تحقق هر آرزو استفاده کنید.
لازم به ذکر است تغییر یک عبارت یا استفاده از برخی کلمات هیچ انرژی یا قدرت خاصی ندارد هدف از انجام این کار متمایل کردن ذهن خود از برآورده کردن آرزوها توسط خودمان به سمت برآورده کردن آرزوها توسط خداوند می باشد.
منتظر خواندن نوشته های شما هستم
همراه همشگی شما: رضا عطارروشن
امتیاز 4.51 از 68 رای
با دیگران به اشتراک بگذارید تا امتیاز بگیرید!
به نام خدای مهربان
من به زمانبندی خداوند ایمان دارم.
من به وفاداري خداوند ایمان دارم
من به معجزات الهی ايمان دارم.
من به برنامه های الهی ایمان دارم.
خداوند با توجه به زمانبندی ما انسانها کار نمیکنه خدا زمانبندی خاص خودش رو داره وما اگر این موضوع رو درک کنیم دیگه برای رسیدن به اهدافمون تقلا نمیکنیم با ارامشدر مسیر اهدافمون حرکت میکنیم وزندگیمون رو میکنیم تا زمانبندی الهی فرا برسه
خدا خیلی مواقع آرزوهای ما رو به ما یادآوری میکنه وشعله اشتیاق رو در وجود ما مشتعل میکنه ولی ما بهش توجه نمیکنیم وفکر میکنیم دیکه خیلی دیره دیگه من حوصله شو ندارم دیگه از من گذشت دیگه شورو شوقی واسم نمونده دیگه مغزم کار نمیکنه وما به همین راحتی آرزوهای خودمون رو دفن میکنیم .
من درمورد فرزند دوم این عقيده رو داشتم وهمش با خودم میگفتم الان دیگه دخترت یازده سالشه دیگه بزرگ شده الان همه بچه دومشونو آوردن الان داره چهل سالت میشه دیگه نه حوصله شو داری نه اعصابشو هر چیزی وقتی داره بچه دار شدنم وقت داره این همه سال نشستی الان میخوای خودتو به دردسر بندازی اگه بچه بیاد نمیتونی کاری برای درامدت بکنی همش مشغول بچه میشی وبازم ارزوهاتو فراموش میکنی ولی یه اشتیاق درونی همیشه بوده که من بارها سرکوبش کردم
ولی خداوند بارها شعله این ارزو رو در وجودم زنده کرده ومن به امید خداوند سال بعد فرزند دوم رو به دنیا میارم وبه آرزوی قلبی خودم میرسم .وخداوند پسری زیبا وموفق ومتناسب وسالم ودر صلح با خود وجهان به راحتی به من هدیه خواهد داد وزندگیمان سرشار از عشق ولذت وشادی خواهد شد.
از قضا الان وقتشه الان وقتشه دخترم بزرگ شده وخیلی کمک دست من خواهد بود وخودش عاشق بچه هست وقول داده خیلی کمک کنه
حتی خودمن بعد سالها دیگه بچه دار شدن رو دوست دارم وتمام سختی های بارداری اول رو فراموش کردم وخودم رو برای یک بارداری آسان وراحت وسرشاراز زیبایی وعشق آماده کردم چون من آدم ده سال پیش نیستم من یک آدم دیگه ای شدم من چندساله دارم روی ذهنیتم کار میکنم وبا خدای خودم آشنا شدم ودر مسیر صحیح هستم خداروشکر ومیتونم به چیزهایی که درین مسیر یادگرفتم عمل کنم .
یک چیز جالب بگم من چند روز پیش کلیپی دیدم که محتوای اون کلیپ به موضوع امروز این قسمت هماهنگی داشت
اونجا داشت میگفت که همه بازه زمانی خاص خودشون رو دارن فکر نکنید شما عقب افتادید یا حتی از بقیه جلوتر هستید به افراد حسودی نکنید هرکس به وقت خودش به جایی که خودش دوست داره میرسه
مثلا میگفت بعضی ها ۲۵ سالگی درسشون رو تموم میکنن وهمون سال کار پیدا میکنن
بعضی ها در سن ۲۵سالگی درسشون تموم میشه ولی پنج سال بعد کار پیدا میکنن
بعضی هادر سن سی سالگی مدیر عامل میشن ولی در پنجاه سالگی میمیرن
بعضی ها در پنجاه سالگی مدیر میشن ولی در هشتادسالگی میمیرن
یا ترامپ در هفتاد سالگی رئیس جمهور شد ولی اوباما در ۵۵ سالگی بازنشست شد
پس مهم نیس چند سالته نه دیر شده نه زوده هر کس محدوده زمانی مخصوص خودش رو داره وهر کس در بازه زمانی خودش به چیزی که آرزوشه میرسه
پس نه دیره نه زوده این زمان والان بهترین وقت برای شروعه امروز بهترین زمان برای رسیدن به آرزوهاته
آرزوهاتو دفن نکن به اشتیاقی که خداوند در وجودت شعله ور میکنه اهمیت بده وکاری که دوست داشتی وداری انجام بده هیچ وقت دیر نیس
همین الان وقتشه همین الان انجامش بده
خداوند به وعده خودش وفاداره توهم وفاداریتو نشون بده
در مورد احساس لیاقت من خیلی به نظرم مشکل دارم وخودم رو لایق بهترین زندگی در اعماق وجودم نمیدونم وباید روی این موضوع خیلی کار کنم وبه خودم یادآوری کنم که احساس لیاقت هیچ ربطی به گذاشته ات خانواده ات قدت وزنت چهره ات به دارایی ت نداره حس لیاقت حس درونی هست همه ما انسانها ارزشمندی چون تکه ای از خداییم
ما بايد خودمون رو لایق آرزوهامون بدونیم تا به اون آرزوها برسیم
من لایق بهترین ها هستم من لایق رسیدن به ارزوهام هستم
من به زمانبندی خداوند ایمان دارم.
من از خداوند میخواهم که یک درآمد خوب وشغل خوب هدیه بدهد
من از خداوند یک لپ تاپ خوب وعالی میخواهم که به من هدیه بدهد
من از خداوندمیخواهم اتاق خواب خوب وعالی به من ودخترم هدیه دهد
من از خداوند میخواهم تناسب اندام پایدار وهمیشگی به من هدیه دهد
من از خداوند میخواهم جسمی سالم وسلامت وتیرویید سالم هدیه دهد
ممنونم استاد
به نام خدای مهربان این قسمت:
من به زمانبندی الهی ایمان دارم.
به نظر من هر کس در بهترین زمان خودش به هر آرزویی که در دلش دارد میرسد.هیچ وقت برای رسیدن به آرزویی دیر نیس خداوند مارا در بهترین زمان به آرزویمان میرساند .
به گفته ی استاد اگر در رسیدن به آرزویی تاخیر افتاد یا دیر شد فکر نکنید که خداوند آروزی شما را فراموش کرده است شما دارید بزرگتر میشوید شما باید مراحل رشدتان را طی کنید وقتش برسد به آرزوی خودتان میرسید.
طی کردن مراحل رشد صبوری خاص خود را میطلبد ماباید در مسیر رسیدن به آرزوهایمان صبر وآرامش داشته باشیم خداوند دارد ظرف وجود ما را بزرگتر میکند .
مثلا من خودم خیلی ناراحت بودم که چرا اینقدر بین فرزند اول ودومم فاصله افتاده همه بچه دوم اورده اند ودوازده سال بدون هیچ مشکل پزشکی هنوز من به بچه دوم نرسيد وهمسرم رو مقصر میدونستم ولی درحالی که اصلا اینطور نیست من از حاملگی قبلی وزایمان تجربه ی ترس آور تلخی داشتم و هنوز خاطرات تلخ ان دوران وبیمهریهای خانواده همسر وبیتوجهی های همسرم وافسردگی پس از بارداری از یادم نرفته بود به بچه ی دوم فکر میکردم ولی این تجربیات تلخ در ذهنم پررنگ بود وهمچنین سختی های بچه بزرگ کردن هم که جای خودش را داشت
ولی من بعداز سالها تقریبا یکی دو سال هست خاطرات آن دوران را فراموش کردم وعاشق بچه دار شدن شدم وقتی بچه ی پسری را میدیدم دلم غنچ میرفت من از اعماق قلبم عاشق فرزند پسر شده بودم وهستم من چون مادرم بین فرزندان دختر وپسر خود فرق میگذاشت ومیگذارد اصلا بچه پسر دوس نداشتم من عاشق خواهرانم بودم برادرانم را به خاطر تبعیض مادرم وحرفها ورفتارهای او دوس نداشتم.
البته آنها هم خیلی مهر ومحبتی به خواهران ندارند وسالی یکبار زنگم شاید نزنن براي همين از بچه پسر خوشم نمیومد وعاشق بچه دختر بودم وخداروشکر اولین فرزندم دختر زیبایی شد.
یکی دیگر از علتهای دوست نداشتن فرزند زیاد این بود که خودم در خانواده پرجمعیت وفقیر بزرگ شدم ومادرم مسئولیت بچه هارا به من وخواهرم میسپرد وخودش کارهای بيرون از خانه خرید و..را انجام میداد من تمام بچه هارا وقتی کمی بزرگ شدم میبردم حمام لباسهای آنها را میشستم درسشان میرسیدم کلا مثل کوزت بودم از کوزت هم بدتر رفتارمادر من از نامادری هم بدتر بود چون مشکل روحی روانی داشت خواهرم هم از وقتی دانشگاه قبول شد ورفت به شهر دیگه من تنها شدم و به من بیشتر فشار اومد ومن هم درس میخواندم وهم بچه های مادرم رو نگه داری میکردم ولی باز هم راضی نبود از من .
شرایط سختی را با ده تا بچه ی قد ونیم قد داشتیم برای همین من از بچه ی زیاد بیزار بودم ودوست نداشتم بچه دوم بیاورم ولی خداروشکر من با توجه به زمانبندی الهی پیش آمدم و باورها وذهنیات اشتباهم از بارداری وزایمان وپسر داشتن وسختی بچه داری به دور انداختم وعاشق بارداری وبچه پسر شدم و ان شاءالله امسال یکی از آرزوهای من بارداری دوم هست ودوست دارم از بارداریم نهایت لذت را ببرم.
ناگفته نماند یکی دیگه از دلایل دیر شدن بارداریم ترس ازین بود که دوباره دختر دار بشم چون دیگه دوس نداشتم بچه سوم بیارم دوست داشتم دومین بچه پسر باشه وکار بچه اوردن من تمام بشه ولی از وقتی از استاد شنیدم که بدون هیچ دوا دکتری صاحب دختر شدن منم از خدا خواستم منو هم بدون دوا دکتر تغذیه رژیم صاحب فرزند پسر بکنه ان شاءالله که همینطور خواهد بود ومن به آرزوی خودم میرسم وپسر خوشکلم رو در آغوش میگیرم .
الان وقت آن رسیده که من بارداربشم اگر زودتر میشدم برای من مشکلات بیشتری به وجود می آمد واز بچه دار شدن لذتی نمیبردم الان من عشق بچه در قلبم لانه کرده ومن بیصبرانه منتظر در آغوش گرفتن بچه ام ومادر شدن برای بار دوم هستم.
پس نباید برای رسیدن به آرزویی تقلا کنیم وزور بزنیم وناراحت باشیم هرکس به نظر من زمانبندی خاص خودش را داره مثلا خواهرم چهل وسه ساله هست وازدواج نکرده وناراحته وداره تمام تلاشش رو میکنه که ازدواج کنه واز تنهایی زندگی کردن خسته شده ومیگه شما ازدواج کردین منو درک نمیکنید من سالها تنها زندکی کردم حالا دوس دارم ازدواج کنم ومیخواد به هر نحوی با هر خواستگار سن بالا ومشکل دار وطلاق گرفته وفرزند دار ازدواج کنه.
من باهاش حرف زدم وبهش گفتم چند سال صبر کردی حالا یه سالم صبر کن تا در بهترین شرايط ازدواج کنی وموفق باشه ازدواجت هیجانی تصمیم نگیر واونم خداروشکر قبول کرد اون فکر میکنه دیره ولی واقعا دیر نیس خواهرم درین چند سال داشت تکامل خودش رو طی میکرد اون باورهای اشتباه زیادی داشت در مورد ازدواج اون قبلا میگفت اگر همه ی خواهر برادرها ازدواج کنن من ازدواج میکنم واین مانع بزرگ برایش شد من بعد آشنایی با قانون اونو توجیه کردم که این که تو ازدواج نکردی به خاطر اینه که هنوز خواهر برادرها همشون ازدواج نکردن وجهان منتظر هست اونا ازدواج کنن تا تو ازدواج کنی و فهمید و باورش رو عوض کرد اون به خاطر دلسوزي وفداکاری نمیخواست ازدواج کنه اون بچه اول خانواده بود وخیلی رفتارهای حمایت گرانه داشت.
البته تنها این باور نبود خیلی باورهای اشتباه داشت وداره واز خدا میخوام کمک کنه تا اون براحتی با بهترین فرد ازدواج کنه وصبور باشه وآرامش خودش رو حفظ کنه خواهرم امسال بیشتر از سالهای قبل عاشق ازدواج کردن شده وخواستگارهای متعدد داره به نظرم مراحل رشد خودش رو طی کرده وداره به هدف وآرزوی خودش روز به روز نزدیکتر میشه.
واقعا متن زیبایی داشت این قسمت و حرفهای آگاهی بخش من که خیلی دوس داشتم
ما باید هر لحظه ایمانمون رو به خداوند نشان بدیم و با عشق وامید منتظر رسیدن به آرزوهامون باشیم هیچ وقت دیر نمیشه نباید خودمون واستعدادها وتوانایی هامون رو با دیگران مقایسه کنیم وفکر کنیم که دیر شده و ما عقب موندیم نه زندگی مسابقه نیس زندگی هرکس منحصر به فرده چون خود اون شخص منحصر به فرده .
هر اتفاقی در بهترین زمان خودش برای هر کس جداگانه اتفاق ميفته نباید در دام عجله ومقایسه کردن بیفتیم نباید به استعداد وتوانایی هامون شک کنیم هر کس استعداد خاص خودش رو داره همه در شرایط یکسان به دنیا نمیان هر کس در این دنیا با یه تکاملی به دنیا میاد پس اصلا نباید هیچ کس خودش رو با دیگری مقایسه کنه وفکر کنه که عقب مونده یا به آرزوهای خودش نرسيده.
به زمانبندی الهی ایمان بیاریم وشادمانه وزیبا زندگی کنیم تا در بهترین فرصت آرزوهامون رو در آغوش بگیریم .
به امید موفقیت همه دوستان
بیشک پیروزی نزدیک است .
سلام مهدیه ی عزیزم
من وقتی پاسخ شما به کامنتم رو خوندم اومدم بالاتر ودیدم که شما هم برای این جلسه کامنت نوشتین خیلی لذت بردم و کلا حرفهای دل منو زدین درین کامنت منم در طی سالها این دیدگاه های شمارو داشتم در مورد بچه دار شدن
میدونید من تمام سعیم رو کردم که این باورها رو به کنار بگذارم واز منطقه ی امن خودم بیرون بیام و به باردار شدن فکر کنم دیگه هر چه پیش آید خوش اید اصلا ناراحت نباشید من مرکز بهداشت رفتم اونجا گفتن دولت تا 54سالگی اجازه باردای دادن و گفتندبه کسایی که تک فرزندن یا بچه ندارن یا بچه ی سوم ندارن زنگ بزنید چند بار هم به منو همسرم زنگ زدن وقتی رفتن بهم گفتن تو که هنوز سنی نداری وزیادم چاق نیستی که میترسی یه زن ۴۹ساله تازه زایمان کرده واز تو هم چاق تر بود نگران نباش مشکلی پیش نمیاد .
واینکه اصلا از حرف مردم نترسید در چهل سالگی بچه دار میشید من یه متنی خوندم که ازش خیلی خوشم اومد اونجا نوشته بود دوست دارم یک مادر پیر وباتجربه باشم تا یک مادر جوان و خام که خودش نمیداند از زندگی چه میخواهد او چه چیزی دارد که به فرزندش یاد بدهد وقتی بجه هایش هم بزرگ شوند می گوید به خاطر شما از تمام آرزوهایم گذشتم من میخواستم به کرهی ماه سفر کنم .
پس بیخیال حرف مردم بشید و الان بهترین زمان برای فرزند دار شدن شما هست الان بهتر میتونید فرزندتان رو تربیت کنید وازش لذت ببرید من الان خیلی بزرگ تر شدم من از فرزند اولم لذتی نبردم زیاد چون اونموقع در مسیر درست نبودم خام بودم ولی الان خیلی خوشحالم که زود بچه نیاوردم الان بهترین زمان هست من بچه ی دومم رو خیلی بهتر تربیت میکنم ودر ارامش بیشتر وبا ذهنیتهای قدرتمند کننده تر .
توکل کنید به خداوند وتسلیم باشید وادامه بدید مسیر درمانتون رو
منتظر خبرهای خوبتون هستم.
حتما بیایید وبنویسید برام و منم میام به امید خدا مینویسم
خدا یار ویاورتان
سلام مهدیه ی عزیزم
امیدوارم حالت عالی باشه ممنونم ازتون
براتون آرزوی موفقیت بینهایت دارن.