بسیاری از انسان ها هیچ آرزوی ندارند چون نمی دانند که می توانند از خداوند درخواست و طلب نعمت کنند. برخی دیگر که آرزو می کنند سالهاست در انتظار برآورده شدن خواسته های خود هستند.
مساله مشترک بین دو گروه این است که ما انسانها به طور ناخودآگاه علاقه ای به دریافت نعمت های الهی نداریم.
نعمت های الهی
هر آنچه در اختیار شماست جزئی از نعمت های الهی است.
توانایی های جسمی مانند دیدن، شنیدن، حرکت کردن، صحبت کردن و …. همه جزئی از نعمت های الهی هستند.
توانایی های غیرجسمی مانند فکر کردن، حس کردن، خوشحال شدن، ترسیدن و … همه جزئی از نعمت های الهی هستند.
همه اطرافیان شما از والدین تا همسر و فرزندان و خانواده دور و نزدیک و هر آنکس که در مدت حیات خود با آنها در ارتباط هستید همه جزئی از نعمت های الهی هستند.
همه وسایلی که در زندگی از آنها استفاده کرده اید یا در آینده استفاده خواهید کرد همه جزئی از نعمت های الهی هستند.
همه موجوداتی که در زندگی با آنها روبرو می شوید، حشرات، چهارپایان، گیاهان، خزندگان، چرندگان و … همه جزئی از نعمت های الهی هستند.
همه آنچه در مدت حیات خود می خورد همه جزئی از نعمت های الهی هستند.
برخلاف علاقه خیلی از شماها حتی چاقی هم جزئی از نعمت های خداست چون به واسطه آن اکنون در حال مطالعه این آگاهی هستید.
تمام روابط شما از سلام و علیک های ساده با غریبه و آشنا گرفته تا روابط عاطفی با نزدیکان و حتی روابط جنسی همه جزئی از نعمت های خداوند هستند.
خشم، کینه، گریه، ترس، تهوع، استفراغ، بیماری، دعوا و هر حالتی که در زندگی تجربه می کنید همه جزئی از نعمت های خداوند هستند.
هر آنچه در ذهن شما آمده که در لیست بالا نبوده است هم جزئی از نعمت های خداوند است.
با توجه به این که وجود شما هم جزئی از نعمت های الهی است بنابراین می توان گفت ما غرق در نعمت های الهی هستیم.
جهت درک بهتر موضوع همه اتفاقاتی که از نظر شما خوشایند و حتی انسانی نیست مانند قتل، کشتار جمعی، سیل، زلزله، آتش سوزی، تجاوز، تصادف و هر اتفاقی که در سطح جهان رخ می دهد نیز جزئی از نعمت های الهی است.
احتمالا در این لحظه درگیر مقاومت ذهنی خواهید شد که چطور ممکن است قتل یا کشتار جمعی جزء نعمت های الهی باشد؟!
به یک دلیل خیلی ساده. هر وسیله ای که با آن قتل یا کشتار جمعی انجام می شود توسط انسان و به واسطه نعمت هوش و توانایی فکر کردن و خلق شده است. بنابراین هر نتیجه ای که از خلق یک نعمت حاصل شود جزئی از آن نعمت محسوب می شود.
آزادی در انتخاب و استفاده از نعمتهای الهی
خود را نعمتی از نعمت های خداوند بینید که قدم به جهانی سرشار از نعمت های الهی گذاشته است و این فرصت به شما داده شده است تا در مهلت معین از هر نعمتی به هر شکلی که دوست دارید استفاده و آن نعمت را تجربه کنید.
اگر بتوانید به درستی این شرایط را در ذهن خود ایجاد کنید خیلی از مقاومت ها و درگیری های ذهنی شما از بین خواهد رفت.
۱- در این شرایط دیگر از نتایج زندگی دیگران تعجب نمی کنید بلکه می دانید که فقط خودش مسئول شرایطی است که در حال تجربه کردن است. خودش انتخاب کرده که از چه نعمتی به چه شکلی استفاده کند که این نتیجه برایش رقم خورده است.
فارغ از اینکه از نتیجه تجربه خود راضی یا ناراضی باشد، مهم این است که انتخاب خودش بوده است. اگر از نتیجه عمل خود راضی است می تواند به همین طریق استفاده از نعمت را ادامه دهد و اگر نتیجه رضایت بخش نیست می تواند طریق استفاده از نعمت یا حتی خود نعمت را با نعمت دیگر جابجا کند و نتیجه جدید را تجربه کند.
در این شرایط آیا دلسوزی کردن برای نتیجه زندگی دیگران منطقی است؟ قطعا نیست.
۲- در این شرایط دیگر به نعمت های دیگران در زندگی با نگاه حسرت نگاه نمی کنید. چون می دانید که برای استفاده از هر نعمتی باید آن را درخواست کرد و شرایط دریافت آن را فراهم کرد و به راحتی وارد زندگی تان می شود.
بنابراین به جای اینکه با نگاه حسرت آمیز به داشته ها و شرایط دیگران نگاه کنید می توانید از روش صحیح برای برخورداری از نعمت های الهی اقدام کنید و شما هم شرایط دلخواه خود را خلق کنید.
۳- در این شرایط برای اثبات به دیگران یا برای اینکه از دیگران عقب نباشید از هر روشی برای دست یابی به نعمت هایی که دیگران دارند استفاده نمی کنید.
۴- در این شرایط برای دست یابی به نعمت های الهی با دیگران رقابت نمی کنید، به دروغ متوصل نمی شوید و سعی نمی کنید دیگران را نردبان رسیدن خود به نعمت های الهی کنید.
۵- در این شرایط همواره در زندگی آرامش خواهید داشت و از آنچه دارید خوشحال و راضی و سپاسگزار خواهید بود و با احساس خوب نیازها و خواسته های جدیدتان را با استفاده از کمک خداوند خلق و تجربه می کنید.
این مفهوم آزادی در انتخاب و تغییر سرنوشت است. یعنی شما در انتخاب نعمت های الهی و چگونگی استفاده از آنها آزادی کامل دارید.
به هر اندازه که دوست دارید می توانید در مدت حیات خود درخواست نعمت های جدید را به خداوند عرضه کنید چون خداوند بی نهایت است و هرگز در برابر درخواست درخواست کنندگان با کمبود منابع و توانایی پاسخگویی مواجه نمی شود.
به هر اندازه که دوست دارید می توانید نعمت های خداوند را نزد خود ذخیره کنید، چون در نهایت شما قادر به همراه بردن نعمت های الهی با خود به دنیای ابدی نیستید و تمام آنچه ذخیره کرده اید در این جهان باقی خواهد ماند.
اینکه از نعمت های الهی دریافت کرده در مدت حیات خود استفاده کنید یا خیر برای خداوند هیچ تفاوتی ندارد و بر شما گناهی نیست. چون در نهایت اگر عمر شما به پایان برسد و از نعمت های الهی استفاده نکنید خودتان ضرر کرده اید و لذت استفاده از نعمت های الهی را تجربه نکرده اید.
به این نکته توجه کنید که شما در نهایت تجربه خود از زندگی کردن در جهان مادی را به عنوان نامه اعمال خود به دنیای ابدی خواهید برد. بنابراین هرچقدر نامه اعمال شما شامل تجربه های بیشتری باشد شما سربلندتر و جایگاه والاتری خواهید داشت.
لازم به ذکر است که دریافت نعمت های الهی جزء اعمال خیر یا ثواب محسوب نمی شود یعنی شما هرچقدر هم که نعمت های الهی را وارد زندگی خود کنید تاثیری بر کارنامه اعمال شما نخواهد داشت چون این ذات مقدس خداوند است که به همه درخواست ها پاسخ دهد و چون فرصت درخواست کردن برای همه بندگان یکسان است بنابراین درخواست کردن و دریافت کردن نعمت های الهی موهبت، عمل صالح یا ثواب محسوب نمی شود.
زمانی که شما از نعمت های الهی استفاده می کنید، احساسی که از تجربه نعمت ها در شما ایجاد می شود در کارنامه اعمال شما ثبت و ضبط می شود.
به این مثال توجه کنید:
فرض کنید شما صاحب مقدار قابل توجهی ثروت، املاک یا حتی شهرت یا موقعیت اجتماعی هستید.
اگر از امکانات خود برای لذت بردن در زندگی استفاده کنید احساس خوبی که از استفاده نعمت ها تجربه می کنید در کارنامه اعمال شما ذخیره می شود.
ممکن است دارایی های شما بسیار زیاد باشد اما این اهمیتی در نامه اعمال شما نخواه داشت. فقط آن بخشی که مورد استفاده قرار می دهید در شما احساس ایجاد می کند و آن احساس در نامه اعمال تان ثبت می شود.
ممکن است حتی از نعمت های خود به دیگران ببخشید و احساس رضایت از عمل خود داشته باشید این احساس در نامه اعمال شما ثبت می شود.
اگر از نعمت های خود برای آزار و اذیت دیگران استفاده کنید. احساس انتقام یا خودبزرگ بینی یا هر نیتی که به دلیل آن دیگران را به واسطه نعمت های الهی مورد تحقیر و سرزنش داده اید در نامه اعمال شما ثبت و ضبط می شود.
نکته جالب توجه اینکه تمایلی به بخشش یا به اشتراک گذاشتن نعمت های الهی خود نداشته باشید هیچ گناهی بر شما نیست. ولی اگر نه خودتان استفاده کنید و نه فرصت استفاده از آنها را در اختیار دیگران قرار دهید عملا آن نعمت ها بدون تاثیر در نامه اعمال شما خواهند بود و در جهان باقی می مانند تا بعد از هجرت شما به دنیای ابدی بین دیگران تقسیم شوند.
بعد از هجرت شما نتیجه آنچه از اموال و داراییهایتان به دیگران می رسد در نامه اعمال آنها ثبت خواهد شد. اگر اموال به ارث برده را به شکلی استفاده کنند که باعث احساس خوب آنها شود به شکل عمل صالح در نامه اعمال آنها ثبت خواهد شد و اگر از اموال به ارث برده خود به شکلی استفاده کنند که احساس بد در خود یا دیگران ایجاد کنند باز هم نتیجه آن در نامه اعمالشان ثبت خواهد شد.
نحوه استفاده از نعمت های الهی دیگران توسط شما تاثیری بر نامه اعمال آنها نخواهد داشت و نحوه استفاده دیگران از نعمت های الهی شما تاثیری بر نامه اعمال شما نخواهد داشت.
فردی که برای دست یابی به نعمت های الهی به جای درخواست کردن از خداوند و دست یابی به نعمت ها به روش صحیح به نعمت های الهی دیگران تجاوز می کند شاید در نظر عموم بر اساس ضرب المثل معروف: دزد نگرفته پادشاه باشد اما زندگی فقط به جهان مادی محدود نمی شود و استفاده از این نعمت الهی نه تنها در نامه اعمال این فرد تاثیر منفی دارد بلکه باعث اختلال بیشتر در رابطه بنده با خداوند می شود.
به همین دلیل است که خداوند در قرآن کریم در تعریف ظلم همیشه از عبارت ظلم به خود استفاده می کند.
در هر آیه ای که خداوند درباره کافران سخن گفته است فرموده که آنان به خود ظلم کرده اند.
در آیه هایی که از زبان زیانکاران آمده است شرح داده شده که آنان به خداوند می گویند ما را برای ظلمی که به خود روا داشتیم ببخش.
گفتند: «پروردگارا، ما بر خویشتن ستم کردیم، و اگر بر ما نبخشایی و به ما رحم نکنی، مسلماً از زیانکاران خواهیم بود.»
سوره اعراف آیه ۲۳
حتی در مورد پیامبران مانند موسی وقتی که در یک درگیری یک نفر را می کشد بعد از مدت ها تعقیب و گریز خسته شده و به خداوند عرضه می دارد:
پروردگارا، من بر خویشتن ستم کردم، مرا ببخش.» پس خدا از او درگذشت که وی آمرزنده مهربان است.
(سوره قصص آیه ۱۶)
بنابراین عمل انسان اگر صالح و در جهت ایجاد تجربه های خوش احساس در خود یا دیگران شود در نامه اعمال او بعنوان عمل نیک ثبت خواهد شد و اگر عمل انسان در جهت ایجاد تجربه های ناراحت کننده در خود یا دیگران باشد در نامه اعمال او بعنوان عمل شر ثبت خواهد شد.
مشتاق تجربه کردن باشید
نگرش های اشتباهی که درباره درخواست کردن از خداوند در ذهن ما ایجاد شده است باعث شده که تصور کنیم نباید از خداوند درخواست کنیم یا اگر خداوند یک یا دو تا از درخواست های ما را اجابت کرد باید حیا کنیم و از درخواست بیشتر خودداری کنیم.
این نگرش ها باعث شده است که ما بیشتر از اینکه مشتاق تجربه نعمت های الهی باشیم ترس از مواجه شدن با نعمت های الهی داشته باشیم.
سالها شنیده بودم که ممکن است تو از خداوند درخواست کنی اما خداوند صلاح نداند که درخواست تو را اجابت کند چون تو نمی دانی ولی خداوند می داند که این نعمت باعث ضرر و زیان تو خواهد شد.
هیچ نعمتی مایه ضرر و زیان نخواهد بود بلکه این انسان است که با انتخاب روش استفاده از نعمت می تواند باعث خیر یا شر در دنیای مادی شود.
بنابراین خداوند هرگز مسئولیت استفاده از نعمت های خودش را به عهده نمی گیرد بلکه او فقط بر طبق عهدی که با انسان دارد خود را موظف کرده که درخواست های بندگان را اجابت کند.
بنابراین از درخواست کردن و اجابت شدن درخواست هایتان ترس نداشته باشید.
خداوند برای درخواست های مکرر هرگز شما را مواخذه نمی کند.
به هر مقدار در مدت حیات خود از خداوند درخواست کنید اگر حتی همه درخواست های خود را دریافت کنید برای خداوند جزئی از جزء هم به حساب نمی آید.
هرگز آرزوهای خود را با این نگرش که نکند این خواسته به صلاحم نباشد رها نکنید.
بهترین تصمیم این است که به همه خواسته هایتان برسید و استفاده از آن را تجربه کنید. اگر مورد رضایت و علاقمندی شما بود به استفاده از آن به روش درست ادامه دهید اگر آن چیزی که فکر می کردید نبود یا باعث خوشحالی و رضایت مندی شما نبود به راحتی آن را کنار بگذارید و خواسته دیگری را جایگزین کنید.
هیچ نعمتی از بین نمی رود بلکه از حالتی به حالت دیگری تبدیل می شود. بنابراین تصور نکنید که شما می توانید نعمت های الهی را از بین ببرید. هرگز قادر به این کار نخواهید بود.
بجای فکر کردن به اینکه نکنه با درخواست کردنم باعث رنجش خداوند شوم به این فکر کنید که من هرچه بیشتر درخواست کنم و نعمت های الهی بیشتری در زندگی ام وارد شود فرصت دارم که تجربه های بیشتری را در نامه اعمالم ثبت کنم.
بنابراین هرکه بامش برفش بیش را فراموش کنید و به این ضرب المثل فکر کنید که هرکه نعمتش بیشتر ثوابش بیشتر.
از نعمت های الهی خود استفاده کنید. هرچقدر بیشتر از نعمت های خود استفاده کنید نامه اعمال شما پربارتر خواهد شد.
نگران حرف مردم نباشید که مردم چه خواهند گفت؟!
نگران انسان هایی که از نعمت های الهی بهره مند نیستند نباشید. اگر خود را از استفاده نعمت ها محروم کنید بعد از هجرت از دنیا شما زیانکارتر از آنان که از نعمت های الهی بهره مند نبودند خواهید شد چون شما داشتید و استفاده نکردید.
فرصت استفاده از نعمت های الهی برای همه انسانها فراهم است بنابراین آن کس که از نعمت های الهی بی بهره است به این دلیل نیست که خداوند به او ظلم کرده و او را محروم کرده است بلکه نمی داند که می تواند با کمک خداوند از نعمت های الهی بهره مند شود.
بنابراین اینکه شما داشته باید و افرادی نداشته باشند هیچ گناهی بر شما نیست.
اگر دوست دارید به دیگران کمک کنید بسیار کار پسندیده ای است البته که باید با این نگرش باشد که شما برای کمک به خودتان برای به ثبت عمل صالح در کارنامه اعمالتان اقدام به بخشش کردید نه برای کمک به فرد نیازمند.
چون نیازمند با کمک شما بی نیاز نخواهد شد اما شما با کمک به او می توانید بر داشته های معنوی خود بیفزایید.
کمک کردن برای رضای خداوند نگرش اشتباهی است که در ذهن عموم انسانها شکل گرفته است.
خداوند از اینکه شما به واسطه درخواست کردن و با استفاده از روش صحیح نعمت های الهی را وارد زندگی خود کرده اید از شما راضی است بنابراین اینکه با نعمت خود چه کنید تاثیری بر رضایت یا عدم رضایت او ندارد. بنابراین اگر به دیگران کمک می کنید در واقع دارید به خودتان کمک می کنید.
خیلی عالی و پسندیده و مورد تایید خداوند است اگر ۳۰ تا ماشین به سی رنگ مختلف داشته باشید و هر روز ماه از یک ماشین استفاده کنید. این عمل نه انها اسراف نیست بلکه استفاده موثر از قدرت تجلی نعمت های الهی در زندگیتان است.
مطمئن باشید خداوند هر چقدر از توانایی هایی که به شما داده است استفاده کنید شما را مواخذه نخواهد کرد.
تصور کنید با استفاده از توانایی ها و استعدادهای خود هنر گیتار زدن را آموخته اید. اگر ده ساعت یا هزار ساعت یا میلیون ها ساعت از توانایی گیتار نواختن خود استفاده کنید خداوند شما را مواخذه نخواهد کرد. حتما با این نظر موافق هستید.
تصور کنید با استفاده از توانایی درخواست کردن و عمل به اصول زندگی با کمک خداوند ده تا ماشین، ۵ تا خونه، ۳ تا باغ، ۸ تا زمین، ده ها جفت کفش و ده ها دست لباس و چندین حساب بانکی مملو از پول داشته باشید. به نظر شما خداوند شما را مواخذه خواهد کرد یا خیر؟ احتمالا قبل از استفاده از آگاهی های زندگی با کمک خداوند ترس سرتاپای وجود شما را فرا می گرفت.
اما اکنون باید بتوانید باور کنید که خداوند نه تنها شما را مواخذه نخواهد کرد بلکه به شما افتخار می کند که به خوبی از توانایی ها و استعداد هایی که در وجود شما نهاده است استفاده کرده اید.
هرچقدر نعمت های الهی زندگی تان بیشتر باشد نشان از درک و رابطه بهتر شما با خداوند دارد.
مقدس بودن زیاد درخواست کردن را می توان در دعای حضرت سلیمان به وضوح درک کرد:
گفت: «پروردگارا، مرا ببخش و مُلکی به من ارزانی دار که هیچ کس را پس از من سزاوار نباشد، در حقیقت، تویی که خود بسیار بخشندهای.» پس باد را در اختیار او قرار دادیم که هر جا تصمیم میگرفت، به فرمان او نرم، روان میشد. و شیطانها را [از] بنّا و غواص، تا دیگر را که جفت جفت با زنجیرها به هم بسته بودند [تحت فرمانش درآوردیم]. (۳۸) [گفتیم:] «این بخشش ماست، بیشمار ببخش یا نگاه دار.»
سوره ص آیه ۳۵ تا ۳۸
نکات کلیدی دعای حضرت سلیمان:
۱- نوع درخواست کردن حضرت سلیمان که ابتدا از خداوند طلب بخشش می کند و سپس از او درخواست ملکی را می کند که هیچ کس پس از او این ملک را صاحب نشود. به نظر شما این درخواست چقدر بزرگ بوده است؟!
۲- به باور حضرت سلیمان توجه کنید که به خداوند عرض می کند: در حقیقت تویی که خود بسیار بخشنده ای. یعنی حضرت سلیمان نگرش و دیدگاهش درباره خداوند بسیار بخشنده بوده است و بر اساس نگرش خود درخواستش را تنظیم کرده است.
۳- به فرمان خداوند توجه کنید: این بخشش ماست، بی شمار ببخش یا نگاه دار. واضح است که خداوند نسبت به برخورد بنده خود با نعمت های الهی واکنشی ندارد همانطور که به حضرت سلیمان می فرمایید می توانی نعمت های الهی را به هرکس که می خواهی ببخشی یا همه را برای خود نگه داری.
همچنین در قرآن درباره قارون چنین آمده است:
قارون از قوم موسى بود و بر آنان ستم كرد و از گنجينه ها آن قدر به او داده بوديم كه كليدهاى آنها بر گروه نيرومندى سنگين مى آمد آنگاه كه قوم وى بدو گفتند شادى مكن كه خدا شادى كنندگان را دوست نمى دارد
سوره قصص آیه ۷۶
در این آیه آمده است که قارون به حدی گنج داشت که حمل کلیدهای گنج ها برای گروهی از انسان های نیرومند سنگین بود.
در ادامه این سوره آمده است:
با آنچه خدايت داده سراى آخرت را بجوى و سهم خود را از دنيا فراموش مكن و همچنانكه خدا به تو نيكى كرده نيكى كن و در زمين فساد مجوى كه خدا فسادگران را دوست نمى دارد.
سوره قصص آیه ۷۷
این آیه درباره نصیحت های قوم موسی به قارون است که در مقابل ظلم و ستم های قارون او را به نیکی و عمل صالح در زندگی نصیحت کردند.
در ادامه قارون در جواب قوم موسی می گوید:
[قارون] گفت من اينها را در نتيجه دانش خود يافته ام آيا وى ندانست كه خدا نسلهايى را پيش از او نابود كرد كه از او نيرومندتر و مال اندوزتر بودند و[لى اين گونه] مجرمان را [نيازى] به پرسيده شدن از گناهانشان نيست
سوره قصص آیه ۷۸
در این آیه قارون می گوید که ثروت من در نتیجه دانش من است. یعنی دریافت نعمت های الهی یک علم یا دانش است که باید می شود آن را آموخت.
در ادامه این سوره آمده است:
آنگاه قارون با زیور و تجمل بسیار بر قومش در آمد، مردم دنیا طلب گفتند: ای کاش همان قدر که به قارون از مال دنیا دادند به ما هم عطا میشد که او بهره بزرگ و حظّ وافری را داراست.
سوره قصص آیه ۷۹
مردم با دیدن ثروت قارون به او حسادت کردند و به همدیگر می گفتند ای کاش به همان قدر که خدا به قارون نعمت داده به ما هم می داد.
در ادامه داستان در قرآن آمده است که قارون رو با خانه اش در زمین فرو بردیم و هیچ نیروی نمی توانست در برابر خداوند ایستادگی کند.
نکته مهم این است که ثروت به قارون داده شده بود اما به خاطر ستم به قوم خویش مورد عذاب الهی قرار گرفت. در واقع ثروتمند شدن او به دلیل افکار و نگرشش بود و نابود شدنش هم بخاطر ظلمی که در حق خودش با اموال و داراییش می کرد.
در بسیاری از ترجمه ها سعی شده است که دارایی و ثروت قارون رو دلیل خشم و عذاب الهی معرفی کنند درحالی که در آیه ۷۶ خداوند می فرماید او ثروتمند بود و به قوم خود ظلم می کرد و در ادامه سرکشی و غرور فرعون را عامل نابودی اش عنوان می کند نه مال و ثروتش را.
همانطور که به حضرت سلیمان هم ثروت بغیرالحساب داده شد اما به دلیل استفاده صحیح حضرت سلیمان باعث افزون شدن خیر و برکت در زندگی او شد.
در چقدر بیشتر درباره مزایای برخورداری از نعمت های الهی اگاهی دریافت کنید ترس و نگرانی شما داشتن نعمت های زیاد و متنوع کمتر و اشتیاق شما برای تجربه نعمت های بی شمار بیشتر خواهد شد.
تا می توانید دلیل منطقی برای مقدس بودن و الهی بودن غنی بودن زندگی تان پیدا کنید.
نگرش بسیار منطقی برای الهی بودن و مقدس بودن غنی بودن از نعمت های الهی این است که هرچقدر شما از نعمت های الهی بیشتری برخوردار باشید کمتر نیازمند انسانها خواهید بود.
بنابراین ثروتمند شدن یا غنی شدن از نعمت های بی شمار خداوند می تواند باعث تقویت یکتاپرستی شود.
تمرین:
۱- نگرش شما درباره اینکه هرچه دارید و ندارید جزئی از نعمت های الهی هستند چیست؟ این موضوع را برای ذهنتان منطقی کنید.
۲- نگرش شما درباره اینکه در انتخاب نعمت های الهی هیچ محدودیتی ندارید چیست؟ شرح دهید.
۳- از طریق توضیح دادن منطقی کنید که در حق انتخاب نعمت های الهی آزاد هستید.
۴- نگرش شما درباره اینکه در نحوه استفاده از نعمت های خود آزاد هستید چیست؟
۵- به نظر شما انسان باید حتما بخشی از نعمت های الهی خود را صرف امور خیریه کند؟ شرح دهید.
۶- نگرش شما درباره اینکه دریافت نعمت ها ثواب نیست اما مصرف نعمت ها ثواب دارد چیست؟
۷- چقدر مشتاق تجربه نعمت های الهی هستید؟! آیا از داشتن نعمت های زیاد احساس گناه دارید؟
۸- ارتباط بین برخورداری از نعمت های فراوان و نزدیکی به خداوند را شرح دهید.
۹- برداشت خود از آگاهی های این جلسه را شرح دهید.
منتظر خواندن نوشته های شما هستم
همراه همشگی شما: رضا عطارروشن
امتیاز 4.44 از 41 رای
با دیگران به اشتراک بگذارید تا امتیاز بگیرید!
سلام به استاد عزیزم که نگاهش پراز آرامش و حس خوبه
وسلامی هم به همه همراهان دوستداشتنی م
انسانها به طور ناخودآگاه علاقه ای به دریافت نعمتهای الهی ندارند!
چرا و دلیلش چیه؟! دلیلش اینه که خانواده ،فرهنگ ،جامعه ،مدرسه با نگرش اشتباه چیزهایی به ما گفتن که ما ناخودآگاه از داشتن نعمت و ثروت بترسیم.
پول کمه،همینی که داریم رو باید حفظ کنیم برای روز مبادا که قراره چه اتفاق وحشتناکی بیوفته وباید این پولو برای اون روز نگه داریم!
من درکل زندگیم با پدر ومادرم یه مسافرت درست حسابی نرفتیم ،وسایل زندگی درست حسابی نداشتیم در صورتی که پولشو داشتیم! پدرو مادرم کار میکردن منم از سن کم کارمیکردم ،اما اون پول کجا میرفت؟! نه خودمون استفاده درست میکردیم نه مسافرت نه یه غذای خوب ،من حتی تا سنای پونزده شانزده سالگی یه لباس مناسب نداشتم واقعا نمیدونم اون پولا چی میشد چون والدینم همیشه میگفتن نداریم نیست!
به وضوح میبینم دقیقا زندگی منم همونه با اینکه اینقدر مقاومت دارم درمقابل رفتارهای مادرم که پولو نگه میداره اما یه استفاده درست ازش نمیکنه ، منم پول که میاد توی زندگیم اون چیزی که واقعا دوس دارم نمیخرم اگه بخرم با کلی استرس و عذاب وجدان میخرم، یا وقتی که اون وسیله مورد نظر رو خریدم کلی بعدش درگیری ذهنی دارم که چرا اینو خریدم چرا گرون خریدم کاش اون یکی رو میخریدم که ارزونتر بود و در آخر از اون وسیله اصلا لذت نمیبرم بخاطر این افکارم ، در صورتی که واقعا دوس داشتم داشتنشو تجربه کنم.
از خرج کردن پول ترس دارم وقتی میخوام یچیزی بخرم یه حس بدی ته دلم هست یه حس کمبود که اگه اینو بخری دیگه نیست و تموم میشه، دقیقا همون حرفایی که از بچگی شنیدم . وجالبه اگه از اون پول یا اون وسیله استفاده نکنی دود میشه میره هوا ، مثال اینکه نه خود خورم نه کس دهم سنده کنم به سگ دهم میشه
من یکی که واقعا از باور کمبود ضربه خوردم همیشه یه استرس دائمی باهامه از عمق وجود دلم میخواد اینو توی خودم درستش کنم، میدونم که کار داره و یه شبه و ده شبه و صد شبه نمیشه فیکسش کرد اما خوشحالم که توی این مسیر درست هستم ،دیروز وقتی این جلسه رو خوندم و چندتا از کامنت های دوستان روخوندم حسابی ذهنم درگیراین موضوع بود که پا شدم وسایلامو مرتب کنم که از جیب یکی از شلوارم که مدتهاست نپوشیدمش پول افتاد روی پام و این فکر توی ذهنم مرور شد که ببین تو امروز بخاطر کار کردن روی باورت این پولو پیدا کردی این یعنی که مسیر درسته ادامه بده ناامید نشو این چیزی نیست که حل نشدنی باشه پیش برو ،توی این مسیر پراز نعمت و ثروته.
الان توی این لحظه چقدر قلبم آرامه چقدر حسم خوبه خدارو همراه خودم حس میکنم ،خداوند عاشقانه میخواد که نعمتهاشو داشته باشم و ازشون لذت ببرم وگرنه من رو هدایت نمیکرد.خدایا شکرت
هرچیزی که دارم و ندارم جزئی از نعمتهای الهی هستند.
تمام اون چیزهایی که دارم مثل بدن سالمم سقف بالای سرم وسایلی که دارم ازشون استفاده میکنم ، آدمایی که میان و توی مسیر رسیدن به خواسته م بهم کمک میکنن ،فرزندم ،شریک زندگیم، این عشق و لطافتی که بین ما هست این آرامشی که دراین لحظه دارم این نعمت احساس که تو وجودمه که خداوند رو در درونم حس کنم ، این قدرت لامسه تا فرزندم رو توی بغلم بگیرم و عشق کنم از وجودش ، این نعمت گوش و چشم تا جهان زیبای خداوند رو ببینم واین لحظه صدای آواز پرنده هارو از روی درخت کنار خونم بشنوم و چشمامو ببندمو لذت ببرم و بی نهایت نعمتی که تو زندگی هممون هست که خیلی وقتا یادمون میره که اینارو داریم و همشون نعمتهای الهی هستن
اون چیزهایی که ندارم اما دوس دارم که داشته باشم تضادی برام به وجود میاره که به سمتشون حرکت کنم ،از خداوند درخواست کنم ،تجسم کنم ،حس خوب درموردشون داشته باشم تا خلق کنم و از این قدرت خلق کنندگیم استفاده کنم و لذتشو ببرم
پس: هرآنچه دارم و ندارم نعمت الهیه برای حضور و رشدم توی این جهان مادی.
در انتخاب نعمتهای الهی هیچ محدودیتی نیست.
الان که به ذهنم رجوع کردم و با خودم زمزمه کردم که در انتخاب نعمتهای الهی هیچ محدودیتی نیست یجورایی مقاومت داشتم ،بهم گفت خب باشه تو میگی که هیچ محدودیتی نیست اکی ،تو دوس داری صاحب خونه بشی ،دوس داری ماشین بهتر داشته باشی دوس داری یه عالمه سفرای باحال بری بازم اکی هیچ مشکلی نیست امااااااا کو پولت!! تو برای داشتن و تجربه اینا به پول نیاز داری!!! ذهنم خیلی جاها میتونه منو قانع کنه یعنی از منطق هایی که دارم میسازم قوی تره ، بهم مبگه پول محدوده تو و سعید حقوق محدودی دارین این پولارو از کجا میخوای بیاری ، تو همه این خواسته هارو میخوای و میگی که من میخوام و نقدم میخوام بدون وام بدون قرض و قسط . اما چطور؟!!!
اینجا دیگه حرفی ندارم که بگم اما تمام تلاشمو میکنم و بهش میگم که خداوند بهم میده خداوند اینهمه برام معجزه کرده منی که توی یه خانواده متشنج بزرگ شدم هرگز رنگ عشق رو ندیدم الان توی یه رابطه عاشقانه پراز احترام و صمیمیت هستم ،خداوند فرزند بسیار زیبا و باهوش و مهربون بهم هدیه داده ،خداوند از جایی که فکرشم نمیکردم باعث شد به راحتی مهاجرت کنم به یه کشور دیگه ، خداوند آدمهارو فرستاد تا به مسیر کار مورد علاقم هدایت بشم و چند روز دیگه وارد کلاسای آموزشی میشم و این چقدر حس سپاسگزاری رو توی من قوی میکنه .
پس خداوند بازم میتونه اون چیزایی که از نظر ذهنت دور ازدسترسه رو بهت بده ،تو نیاز داری به ایمان به اینکه به خداوند اعتماد کنی و مسیر درست رو ادامه بدی و نا امید نشی، این مسیر پراز معجزه س با عشق و حس عالی ادامه بده.
من آزادم که چه چیزهایی رو انتخاب کنم.
بله من آزادم که انتخاب کنم ، من قبل از تولدم انتخاب کردم که توی چه خانواده ای بدنیا بیام من تضادها و خواسته هامو انتخاب کردم و به سمتشون حرکت کردم من انتخاب کردم که کجا زندگی کنم من از طریق تضاد انتخاب کردم که تو چه رابطه ای باشم ،من انتخاب کردم که فرزندم دختر باشه چون عاشق دختر بچه هام ،من انتخاب کردم که چطور تربیتش کنم ،من انتخاب کردم این منی که از طریق باورهای جامعه و اطرافیان شکل گرفته رو نپذیرم و سعی کنم تغییرش بدم و بهترش کنم ، من انتخاب کردم که چه خدایی رو بپرستم خدای انتقام گیرنده یا خدای سلیمان رو ، من انتخاب کردم که در چه مسیری پا بزارم و ادامه بدم و پیش برم.
به اینکه بخشی از نعمتهام رو صرف امور خیریه کنم اعتقادی ندارم ،چون این عقیده رو دارم که چراغی که به خانه رواست به مسجد حرام است .مثلا من اگه بی نهایت نعمت داشته باشم با حس خوب سعی میکنم به خانواده خودم کمک کنم هر چند که این باورم هم محدود کننده س چون ته ذهنم اینه که مادر و پدرم پیر شدن ضعیف شدن خودشون نمیتونن کاری کنن و وظیفه من اینه که دستشون رو بگیرم ،این فکر رو نسبت به بقیه ندارم فقط نسبت به پدرمادرم دارم چون این میاد توی ذهنم که اونا منو بزرگ کردن برام زحمت کشیدن بهم غذا دادن پس وظیفه منم اینه که جبران کنم ، این توی ذهنم خیلی قویه و باید درستش کنم ،باید اینطور منطقی کنم که من و والدینم در مسیر رشد و تکامل در کنار هم قرار گرفتیم درسته که اونا مراقبم بودن وقتی که من نوزاد بودم اما این رشد و تکامل برای اونها هم نیاز بوده تا خودشونو تجربه کنن تا فرزند داشتن رو تجربه کنن مثل خود من که با وجود فرزندم من هم رشد کردم و کلی تجربه کسب کردم و این برای والدین من هم یک نعمت بوده حتی از خودشون هم بارها شنیدم که از داشتن من راضی و خوشحال بودن، واقعا بچه ای نبودم که اذیتشون کنم و وقتی که کمی بزرگتر شدم همیشه کمک دستشون بودم . باخودم فکر کردم آیا فرزند خودت هم بزرگ شد ازش توقعی نخواهی داشت؟ سریع جواب دادم نه ،چون من خودم از بچگی مستقل بزرگ شدم و هیچ وقت از طرف خانواده هیچ کمکی چه عاطفی چه مالی دریافت نکردم و روی پای خودم بودم همیشه و همین باعث شد که راهم رو پیدا کنم ، با خودم گفتم وقتی دخترم بزرگ شد میفرستم بره مستقل زندگی کنه چون نه من مسئول زندگی اون هستم نه اون مسئول زندگی منه .
باید بپذیرم که من نمیتونم به کسی جز خودم کمک کنم آدمها خودشون باید از خداوند درخواست کنن. باید بپذیرم که من خدا نیستم من قدرتی در زندگی آدمها ندارم که بتونم بطور دائمی حسشونو خوب کنم من فقط میتونم حس و زندگی خودمو تغییر بدم .
دریافت نعمتها ثواب نیست اما مصرف نعمتها ثواب دارد.
به شدت به این موضوع اعتقاد دارم که مهم نیست که چقدر نعمت مثلا پول میاد توی زندگیت ، مهم اینه که باید ازش استفاده کنی ،من با باور اینکه نیست ،نداریم، کمه ،باید مراقب باشیم خرج نکنیم بزرگ شدم، میدیدم که داریم اما هیچ نمودی از اون توی زندگیمون نبود و جالبه هربار یه اتفاقی می افتاد که اون چیزی که برای آینده نامعلوم پس انداز شده بود خیلی بیخود از بین میرفت و والدینم به باور اصلیشون که همون نداریم و نیست میرسیدن.
چقدر مشتاق نعمتهای الهی هستم، آیا از داشتن نعمتهای زیاد احساس گناه دارم؟
با خدا صحبت کردم بهش گفتم تا بی نهایتت رو تجربه نکنم از این دنیای مادی نمیرم ،تو که ادعای بی نهایت میکنی پس باید به منم بدی من رو باید بی نیاز کنی از همه چی، اینقدر نعمت باید بهم بدی که خودم بگم بسه دیگه سیر شدم پر شدم .
من تضادهای زیادی رو توی زندگیم تجربه کردم که هرکدوم کلی خواسته در درونم ایجاد کرد اما تجربه کردن بی نهایت ثروت بزرگترینشونه که میخوام بهش برسم مثل تشنه ای که توی صحرا بدون آب گمشده .
خدایی که بی نهایته باید بی نهایت ازش خواست هر چند مقاومتهایی رو توی وجودم حس میکنم که نباید زیاد بخوام اما اون تشنه بودن انگار قدرتش بیشتره ،
جمله استاد : وقتی من از نعمتهای الهی بیشتری برخوردار باشم کمتر نیازمند انسانها خواهم بود و این یعنی یگانه پرستی و توحید و عدم شرک به خداوند وهاب.
سپاسگزار خدایی هستم که من رو هدایت کرد ومن هم جزئی از هدایت یافتگانم به مسیر زیبا و پر از نعمت و برکت.