0

لاغر شدن حق شماست!

رژیم گرفتن
اندازه متن

لاغر شدن شاید مهم ترین موضوع ذهن ما باشد ولی اطرافیان از عوامل مهم لاغر نشدن ما هستند

من باور دارم که ما چاق شدن رو یاد گرفته ایم، پس گر می خواهیم لاغر شویم باید لاغر شدن را نیز بیاموزیم

بیشترین آموزش هایی که ما در زندگی دیده ایم به صورت گروهی بوده است، اگر به سالهای تحصیل در مقاطع مختلف خودمون از دبستان تا دانشگاه توجه کنیم، متوجه می شویم که سال های زیادی از عمر خودمان را صرف آموزش دیدن های گروهی کرده ایم.

آموزش گروهی خیلی در ذهن ما قدرتمنده و تاثیر فوق العاده ای روی عملکرد ذهن ما می گذارد، گروه ها و جمع های دوستانه روی افزایش چاقی ما تاثیر زیادی می گذارد، اگر شما دوستانی دارید که چاق هستند، آنها روی تکرار عادت های اشتباه شما تاثیرگذار هستند، اگر در خانواده ای که بیشتر اعضای آن چاق هستند زندگی می کنید، شما به شکل قوی تری تحت تاثیر رفتارهای چاق کننده آنها قرار می گیرید و به همین علت به مرور زمان به شکل سریعتری بر وزن شما اضافه می شود.

توجه به اطرافیان و انتخاب دوستانی که رفتار و عادتهای غذایی سالم تری دارند نقش بسیار زیادی در کنترل چاقی و ترغیب ما برای لاغر شدن دارد.

وقتی به زندگی خودم و دوران چاق بودنم فکر می کنم بارها تصمیم به لاغر شدن می گرفتم اما به راحتی تحت تاثیر صحبتها و رفتارهای اطرافیانم قرار می گرفتم و از تصمیم خود منصرف می شدم.

به محض اینکه اطرافیانم متوجه می شدند که من تصمیم گرفتم رژیم بگیرم یا هر فعالتی انجام بدم که لاغر بشم با مسخره کردن و تضعیف روحیه من مانع ادامه دادنم می شدند و من هم از خدا خواسته به راحتی تحت تاثیر آنها قرار میگرفتم و روال قبلی زندگی خودم را ادامه می دادم.

همه ما تجربیات مختلفی از تحت تاثیر دیگران قرار گرفتن داریم، زمان هایی که به خاطر دیگران بیشتر می خوریم، اوقاتی که به دعوت دیگران پاسخ مثبت می دهیم، دفعاتی که به خاطر حرف های دیگران از سعی خود برای لاغر شدن منصرف شده ایم، همه اینها نشانه هایی از تاثیر اطرافیان در وضعیت چاق و لاغری ماست

از زمانی که با روش تناسب ذهنی برای لاغر شدن اقدام کردم به دلیل عدم آگاهی از قوانین ذهنی، درباره شرایط خودم با دیگران صحبت می کردم  و متاسفانه بارها در مسیر لاغری با ذهن با مشکل مواجه می شدم، به دلیل اینکه سالها من چاق بودم خیلی راحت تحت تاثیر باورهای اشتباه دیگران قرار میگرفتم و از ادامه مسیر منصرف می شدم اما باز نیرویی من را به سمت این روش لاغری هدایت می کرد و به لطف خدا بعد از چند سال سعی و تجربه های مختلف موفق به رها شدن از چاقی و تجربه زیبای لاغری شدم

به همین دلیل در ابتدای دوره آموزشی تناسب ذهنی به شرکت کننده ها تاکید کردم که درباره شرکت کردن خودتون در این دوره آموزشی با کسی صحبت نکنید، به دیگران اطلاع ندهید، درباره مطالب این دوره با دیگران صحبت نکنید چرا که اطلاع داشتن دیگران از مسیری که شما برای لاغری انتخاب کرده اید تنها باعث برهم خوردن تمرکز شما خواهد شد.

با توجه به اشتیاق دوستان زیادی برای استفاده از آموزشهای لاغری با ذهن لازم دیدم بار دیگر تاکید کنم چنانچه تصمیم به استفاده از این روش را دارید مراقب باشید با دیگران در این باره صحبت نکنید، حتی با نزدیک ترین افراد خانواده خود در اینباره صحبت نکنید.

تصور کنید همسر شما از تصمیم شما برای استفاده از روش لاغری ذهنی اطلاع پیدا کند، در مرحله اول به شما یادآوری می کند که شما سال هاست داری تلاش میکنی که لاغر بشی و بارها هزینه کردی و نتیجه نگرفتی، پس بیخود سعی نکن پول خودت رو هدر بدی و یکبار دیگه گول تبلیغات روشهای لاغری رو بخوری، همین جمله به ظاهر ساده در اشتیاق و احساس خوب شما تاثیر منفی میگذارد و شما با شک و تردید برای استفاده از روشی که عده زیادی قبل از شما از آن استفاده کرده و نتیجه گرفته اند مواجه می شوید.

در مرحله دوم اگر اشتیاق شما باعث بشه که همسرت با استفاده شما از این روش موافقت کنه به شکل جدی پیگیر برنامه شما و تغییرات شما خواهد شد، چون همسر شما اعتقادی به روش ذهنی برای متناسب شدن ندارد و به شما اخطار داده که از این روش نمی توانید نتیجه لازم رو بگیری و شما اصرار کردید که باید از این روش استفاده کنید، به همین دلیل برای اثبات درست بود فکری که درباره شما میکرده شما رو هر روز بررسی میکنه و بعد از دو سه روز حتما به شما میگه که پس چرا لاغر نمیشی؟ گفته بودم این روش جواب نمیده، تو کلی دکتر رفتی و رژیم گرفتی و ورزش کردی لاغر نشدی، حالا میخوای با فایل گوش دادن لاغر بشی؟؟

شنیدن این حرفها فقط باعث تخریب احساس و اشتیاق شما برای لاغر شدن میشه، و به مرور هدف شما از شرکت کردن در دوره برای لاغر شدن به لاغر شدن برای اثبات صحیح بودن این روش تبدیل میشه

و دیگه شما به فکر لاغر شدن برای خودت نیستی و فقط میگی خدا کنه من زودتر تغییر کنم که به همسرم ثابت کنم این روش درسته و من میتونم لاغر بشم

استرسی که در شما برای اثبات این روش و توانمندی خودت به همسرت ایجاد میشه باعث اختلال در تمرکز شما برای دریافت آموزشهای این دوره شگفت انگیز میشه و  شما در عین حالی که تلاش میکنی که از طریق گوش دادن و تمرین کردن لاغر شوید اما به دلیل استرسی که بر شما غلبه کرده است تمام سعی شما هدر می رود و شما به خواسته خودت نخواهی رسید.

صحبت کردن درباره تصمیم خود جهت استفاده از این روش برای دوستان و آشنایان تنها باعث افزایش استرس شما خواهد شد. و تمام سعی شما اثبات صحیح بودن این روش و توانایی خود برای لاغر شدن به دیگران خواهد بود و اگر بدانید ذهن ما تنها به خواسته ای که صد در صد برای خودمان باشد پاسخ خواهد داد نه به خواسته ای که مورد رضایت و خوشایند دیگران باشد به این نتیجه می رسید که استرس اثبات به دیگران چه تاثیر مخربی در افکار و تمرکز ذهنی شما خواهد گذاشت.

بنابراین توصیه اکید من به شما دوست خوبی که تصمیم به استفاده از آموزش ذهنی برای لاغر شدن گرفته اید این است که تنها خودتان از تصمیم برای استفاده از این روش مطلع باشید و این فرصت را برای خود ایجاد کنید تا در فضایی آرام توام با آرامش از محتویات این دوره شگفت انگیز استفاده کنید.

و توصیه بسیار مهم برای دوستانی که به هر دلیلی اطرافیان خود را از شرکت کردن در این دوره مطلع کرده اند: برای اینکه حساسیت دیگران نسبت به حضور خود در این دوره آموزشی را به حداقل برسانید فقط کافی است از این لحظه درباره مطالب ارائه شده در این دوره با دیگران صحبت نکنید، و به سوالات آنها پاسخ ندهید، هرکی از شما درباره نتایج شما از شرکت در این دوره سوال کرد به آنها اعلام کنید که دیگر این روش را دنبال نمی کنید و آن را فراموش کرده اید، به این شکل بعد از مدت کوتاهی تمرکز دیگران از حضور شما در این دوره برداشته میشود و شما به راحتی و با آرامش میتوانید از آموزشهای ذهنی برای لاغر شدن استفاده کنید.

امیدوارم که به شکل عالی بتوانید این قانون بسیار مهم را رعایت کرده و سعی کنید تنها به خاطر خودتان از این روش برای لاغر شدن استفاده کنید.

شاد و در مسیر متناسب شدن باشید

همراه همیشگی شما رضا عطارروشن (مدرس دوره تناسب ذهنی)

با دادن ستاره به این مطلب امتیاز بگیرید.

امتیاز 4.14 از 14 رای

https://tanasobefekri.net/?p=10880
15 نظر توسط کاربران ثبت شده است.
اندازه متن بخش نوشتن دیدگاه:

دیدگاهتان را بنویسید

اندازه متن دیدگاه ها
      آواتار زهرا
      1403/08/27 12:32
      مدت عضویت: 584 روز
      امتیاز کاربر: 15622 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 656 کلمه

      سلام استاد 

      درمورد لاغر شدن با ذهن نباید با کسی صحبت کنیم . دقیقا درسته چون ما سالیان سال از روشهای مختلف مثل انواع رژیمها – باشگاه رفتن – پیاده روی – استخر – دمنوش – قرص های لاغری – لوازم لاغر کننده و…استفاده کردیم و دراین مسیرها با سختی و مشقت تنها توانستیم 5الی 10کیلو لاغر شویم و بعد از محدودیت و عصبانیت ان مسیررا رها کردیم و دوباره با افکار چاقی وزن ما برگشت کرده و حالا به همه بگوییم من از روشی استفاده میکنم که هیچ یک از کارهای قبل را با سختی انجام نمیدهم و کم کم فقط با تغییر فرمولها ذهنی لاغر میشوم و همه منتظر نتیجه هستند و هی ازما سوال میپرسند پس چی شد و با این کارها عجله و استرس که آفت جوانه این مسیر است را به نهال ما وارد میکنند و چون ما عجله داریم نشانه ها را دریافت نمیکنیم و از مسیر لیز خورده و رها میکنیم 

      . اگر خود من از طرف خداوند به این سایت هدایت نشده بودم و صحبتهای استاد را گوش نداده بودم و هرکسی این حرف را به من میزد که بیا روشی برای لاغری پیدا کردم که نه ورزش – نه رژیم دارد و فقط با گوش دادن فایلها لاغر میشوی به یقین من هم باور نمیکردم چون هنوز باورهای من تغییر نکرده بود پس نمیشود از دیگران توقع داشت که حرفهای مارا باورکنند ما هرگز نباید خود را به دیگران ثابت کنیم و با انها بحث کنیم ما فقط میتوانیم ذهن و افکار خودمان را تغییر بدهیم و هرگز نمیتوانیم نگرش و افکاردیگران را نسبت به هرموضوعی تغییر بدهیم تا خود فرد به ان درک و تجربه نرسد هیچ فایده ای ندارد 

      لاغر شدن حق من است و من خودم با تغییر افکار و نگرش خودم نسبت به خودم و خداوند دراین مسیر هستم و کاری به لاغر شدن و نشدن دیگران نباید داشته باشم و باید از نتایج و نشانه های خودم احساس رضایت داشته باشم 

      دقیقا روزهای اولی که من درمنزل و درحضور همسرم فایل گوش میدادم میگفت اینها الکی است ول کن هیچ کس با گوش دادن چیزی به جایی نرسیده دقیقا درست میگفت ما باید گوش دادن را به عمل تبدیل کنیم و درزندگی روزمره  این تمرینات را بکار بگیریم تا با چشم نیز این تغییرات افکاررا مشاهده کنیم ولی ابتدا این را نمیدانستیم و فکر میکردم من با فایل گوش دادن لاغر میشوم . درحالی که بعدها انجام تمرینات را نیز یاد گرفتم چون که من از طرف خداوند هدایت شده بودم که این فایلها را بشنوم و از احساس یاس و ناامیدی بیرون بیام و شکرگزار خداوند باشم .و وقتی دیدم همسرم اینها را قبول نداره دیگر درحضور او فایل گوش ندادم و درخانواده با هیچ کس درمورد این روش توضیح ندادم و بعد از یکسال من 20 کیلو کم کردم و با نتایج این روش به همه ثابت کردم حرفهای استاد دقیقا درسته و خیلی ها گفتند این روش را به ما هم یاد بده و جالبه از کل افرادی که درطایفه و خانواده چاق بودند و همگی اطلاع دارند ازاین روش هیچ کس مثل من این مسیررا خدارا شکر ادامه نداد چون از طرف خداوند هدایت نشده بودند به این مسیر و هنوز با فرمولهای ذهن چاق زندگی میکنند و جالبه وقتی بهشون میگم چرا ادامه ندادید خواهرهایم میگویند نمیدونم چرا وقتی میخواهم گوش بدهم خواب میروم ولی اگر همین افراد ساعتها درگروه های مجازی باشند خواب نمیروند و این نشانه یعنی هنوز به اندازه ی کافی این مسیر را درک نکرده و هدایت نشدند

      لاغر شدن با ذهن آسانترین کار دنیا است و ما نباید دراین مسیر سختی بکشیم فقط باورها و اعتقادات قبلی ذهن را تغییر بدهیم و با افکار متناسب شدن و بکارگیری تمرینات درست درزندگی روزمره مسیر را ادامه بدهیم .

      پس به لطف خدای بزرگ من هرروز متعهد میشوم که فایلها را گوش بدهم تا به ذهن خودم یاداوری کنم من درچه مسیری هستم و هرروز به آگاهیهای من دراین مسیر اضافه شود و فایلها تکراری و خسته کننده نباشد .

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار صفورا عزیزی
      1403/07/08 12:09
      مدت عضویت: 261 روز
      امتیاز کاربر: 9255 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      محتوای دیدگاه: 132 کلمه

      بنام خداوند زیبا و عزیزم،

      سلام به استاد گرامی آقای عطار روشن،

      خدا قوت ،وسلام خدمت اعضای سایت تناسب فکری،

      این قسمت نشانه امروز من بود،

      البته بنده خودم را متناسب ، می‌دانم،

      وبیشتر بحث های تغییر شخصیت وباور هارا دنبال میکنم ،

      اما درسی که این قسمت برایم داشت این بود که کمتر از برنامه واهداف خودمان با اطرافیان صحبت کنیم، 

      واین فضای فکری آرام و مناسب را برای خودمان فراهم کنیم ،که در آرامش برروی خودمان تمرکز کنیم ، واین طور بهتر نتیجه میگیریم ،

      تبریک به استاد عزیزم که با لشکر یک نفره شأن خیلی خوب سایت را مدیریت می‌کنند ،حتی ابشن هایی در سایت خودمان هست ،که در بعضی سایت ها نیست ،

      مثل  امکان نوشتن  با حروف بزرگ ،

      یا ذخیره متن ،وتکمیل آن در تایم دیگر،

      ونمایش تعداد کلمه ی هر کامنت،

      مرسی استاد جان دستت سلامت باشه 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار صفورا عزیزی
      1403/06/27 09:09
      مدت عضویت: 261 روز
      امتیاز کاربر: 9255 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      محتوای دیدگاه: 146 کلمه

      بنام خدای مهربان،

      سلام خدمت استاد گرامی وهمه همراهان سایت تناسب فکری،

      این متن زیبا وگویا نشانه حالم را بهتر کن امروز بنده بود،

      که بازبانی ساده یک اصل مهم را یاد آوری فرمود ،وان هم تمرکز روی.خودمان     خواسته های خودمان است ،نه بخاطر دیگران واثبات به آنها ،از محتوای مفید وهدایتی از طرف خداوند متعال استفاده کنیم ،ولازم نیست هر تصمیمی که در زندگی وتغییر روش زندگی مان  می‌گیریم را با دیگران درمیان ،بگذاریم، وبرای خودمان استرس و فشار توجه دیگران.وسوال وجواب های باربط یا بی ربط دیگران را از خودمان فراهم کنیم ،بلکه ،در آرامش به نتایج مطلوب بااستفاده از راه کارهایی خدایی دست پیدا کنیم، برای همین  منظور بوده ،

      که حضرت محمد تنها به غار حرا رفته و روی شخصیت خودش کار کرده و خود را به مقام بزرگ محمد امین رساند،

             همه مان در پناه الله شاد ،سلامت  وثروتمند باشیم ،

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فریبا
      1403/04/18 21:20
      مدت عضویت: 761 روز
      امتیاز کاربر: 21420 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,200 کلمه

      سلام 

      الان ی حالی بودم در دورنم این رو حس کردم ک بنویسم و اومدم اینجا درا ینجا شاید بی ربط  این مطلب بنویسم 

      تا حالم بهتر بشه 

      تو حیاط خونم ی گلی درا ومده ک زرده و با راههای صورتی جالبه ک بعضی گلها ی گلبرگشون صورتیه بعضی ها ب صورت بارون روشون هس من میتونم ک حتی در ی تخمیک کاشته شده  ی گلهایی هستند از ی جنس اما متفاوت خودشون رو نشون دادند 

      پس  این نشون میده ک هر کدوم از ما شاید جنسمون باهم یکیه انسانیم اما خیلی باهم شاید تفاوت داریم باورهامون باهم متفاوته عملهامون باهم متفاوته ما نمیتونیم بگیم اون گل موفقتر بوده یا این یکیه  اما میتونیم از هردو لذت ببریم از هردو بدون مقایسه کردن بدون قضاوت کردن 

      من چن روزه این الهام رو گرفتم ک یجور خاص عمل کنم در این مسیر و انگارک بین دوراهی موندم ب چیزی میاد منو از درون میترسونه ولی تصمیم گرفتم بر حسب اون عمل کنم واطمینان اعتماد ب خودم  ومیدونم ک این برای من خوبه من اینرو چن روز یاد گرفتم برچسب نزنم  ب خودم ب رفتارم ب عملم برچسب نزنم 

      بلکه میخوام اون لحظه

       رو  قضاوت نکنم

        زندگی کنم من ذهنم تشنه هس تشنه خیلی چیزها چن محرومش کردم چن اینجوری تربیتش کردم ک ممنوعه محرومی تنبیه میشی بدی زشتی فلانی بهمانی  من خودم خو دمو اینجور کردم وخودمم مسئول خودم هستم من از دیگران زندگی ناراحت میشم ک منو قصاوت میکنند اونوقت خودم خودمو قضاوت میکنم 

      من میخوام ب خودم فرصت بدم ب خواسته های خودم بها بدم ب نیاز خودم چ ذهنی چ جسمی خستم از این کشمکش درونی خستم میخوام رها بشم از جنگ درونم رها شم میخوام تسلیم باشم تسیلم بودن بخودم من میخوام بخودم برچسب نزنم مثل دیگزپران بخودم نگا نکنم من میخوام دوستانه ب خودم نگا کنم من میخوام ب درخواست درونم پاسخ دهم ب اینک اون لحظه ک  ب من نیاز داره باشم بدون هیچی من میخوام خودمو ببینم نمیدونم ترسی در درونم هس

       اما من میخوام ب این ندای درونم اعتماد کنم بخودم فرصت بدم تا این راه رو امتحان کنم من میخوام خودمو ببینم من میخوام نیازهامو ببینم ی عمر  داد زدم منو ببینید اما هیچکس منو ندید من امروز میخوام خودمو ببینم 

      یعمر خواستم همسرم منو یبینه درک کنه چن اون اینکارو نمیکرد من احساس قربانی بودن میکردم اما الان میدونم ک من قربانی نیستم من ناجی خودم هستم من میتونم دوست خودم باشم پیش برنده خودم یاشم من نمیخوام برنده باشم خستم از جنگیدن برای برنده بودن  من میخوام خودم باشم میخوام پوست بکنم خستم از این پوسته از این نقابها من میخوام رها باشم 

      من ی عمر مثل بقیه  هر لقمه خوردنم رو قضاوت کردم سرزتش کردم از خودم بودن خجالت کشیدن از وجود خودم از رفتارهام متفر شدم 

      اما دیگر نمیخوام خودمو قصاوت کنم بگم فریبا تو فلانی تو بهمانی تو غر غرویی تو پرخوری تو چاقی تو  های دیگر 

      من میخوام بگم فریبا چی نیازته این نیاز رو براروده کن 

      درونم من از تناهیی ب درد اونده از  درک نشدن ب درد اومده از نبودن خودم ب در اومد ه 

      من نیازمندم نیازمند خودم 

      نیازمند عشق خودم 

      نیازمند براورده شدن  

      من خواسته های خودمو رو اجابت نکردم چجور انتطار دارم دیگران خدا اینکارو بزام بکنند 

      من ایمان دارم ک درون من بد نیس من بدن نیستم خواستهای من هم بد نیست ذهن من دشمن نیس او تشنه هس تشنه من 

      من میخوام سیر اب بشم سیراب 

      من میبینم نتیجه این سیرابی میشه دختر من  ک ک هر چی میخوره اصلا فکری درموردش نداره  نمیگه این خوردن اضافه هس یا این خوردن پرخوریه این خوردن از روی 

      وا ن فقط دوس داشته باشه میخوره دوس نداشته باشه نمیخوره چیزی ک  دوس داشته باشه میخوره دوس نداشته باشه نمیخوره اصلا فکری نداره در مورد خوردنش در موردش رفتارش اون فقط خودشو میبینه 

      نمیدونم اینها درستند یا ن نمیدونم استاد تایید میکنه یا ن من فقط حسم خوبه ب اینها 

      دو روز قبل این نوشته رو نوشتم وامروز حسم یجوریه پر از اضطرابم انگار وقتی اون اجازه ها رو بخودم میدم حس اضطراب وترس از اینک چاق بشم منو برمیدازه این نشون میده فرمولهای چاقی در این موارد هس 

      امروز دیدم حس اضطراب  و ترس از چاقی باعث شده کلا بهم بریزم نفهمم چیکار میکنم یا لذتی نبرم سردرگم باشم در حالی ک هدف ا ز همه اینها لذت اس 

      من از اون روش تو فشازپرم و از این روش تو ترس واضطراب وهر دواینها انرژی من رو میخورند 

      انگار وارد ی فاز جدید شدم فازی ک دورنم منو هدایت میکنه ب اون وذهنم میترسونه من موندم بین این دو 

      من توهمهای  ذهنمو باور میکنم میترسم و عمل رو جوری میکنم ک دوس ندارم انگار خودم نیستم اما من میخوام ازادانه خودم رو زندگی کنم 

      درونم منو تشویق میکنه  بنویسم واین مسیر رو ادامه بدم انکار اینو میفهمم ک نوشتن در این موزد باعث میشه اون امنیت حس بشه 

      انگار این اطمینانه بخودم نیس 

      من سردرگمم 

      انگار دنبال ارامشم یا فرار 

      فرار از حالم فرار از احساساتم فرار از ترسهام فراراز اضطرابم وهمه انرژی هام صرف اینها میشه میخوام وایسم درمورد این ترس این اضطراب بتویسم ببینمشون و حل کنم برا خودم فرار نکنم 

      همه خودمو ببینم 

      زمانیک این اضطر اب وترس از عملم میاد میام اون روی مثبت اون باور مثبت ور مرورکنم 

      اگه ذهن میگه نخور چاقی میشی بگم ببین محنا میخوره متناسیه وقتی همه شواهد بر اینک بدبختم بیام اون وجه خوشبخت رو هم  ببینم هر دورو ببینم 

      ن اینک فقط جنگ کنم ک روی خوش روببینم شاید این تردد شدن از سمت خودم بیشتر و بیشتر باعث بهن ریختن بشه اما پذیرش خودم هر وجه خودم هر احساس خودم باعث میشه من اون نیاز درک شدنم حل بشه و جلو برم 

      تو باتلاق افکار غرق نشم 

      من میتونم امید خودم باشم 

      ومیتونم نباشم 

      من در این سه روز تجربیاتی داشتم ک فشاری رو حس میکردم مثل قبل این از چیه بنظرم از حل نکردن از فرار 

      اما میخوام وایسم حل کنم روب روشم با ترسهام با اضطرابم چی میخواد بشه چاق میشم من از چاق شدن نمیترسم 

      من ایمان دارم ب خدایی ک همیشه دستش تو دستمه 

      کمکم میکنه میدونم 

      من از این میترسم زمانیک گرسنم نیس میخورم میترسم وحشت میکنم ازخودم انتطار چاقی دارم این افکار ر ودارم ک خوردی گرسنه نبودی قطعا چاق میشی 

      اما اینطور نیس ب ی گلدون وقتی اب اضافه میدی اون رو پس میده ب ظرفش

       من هم بدنم همه اضافات رو دفع میکنه چیزی ب اسم ذخیره نداریم ی مقدار مورد نیاز جذب وبقیه دفع میشه وانرزی صرف میشه برای این دفع اضافه و برا این من میخوام زمانیک  گرسنه  نیستم نخورم میخوام سهمی ک مال من نیس وارد بدنم نکنم انرژی براش صرف نکنم 

      من هر موقع تو نیاز داشته باشیو هرچی بخوای رو بر ات فر اهم میکنم اینو مطمئن باش مثل رژیم نیس ک بگم ن نمیتونی نخور نمیشه ن میشه ومن همیشه هر موقع تو دلت بخواد بهت هرچی بخوای رو میدم 

      محنا رو میبینی حتی برای خوردنش تعریفی نداره ک چی بخوریه کی بخوره ومتناسبه اما تو برای تموم خوردنهات خطکش داری نترس رها باش میخوام رهایی رو تمرین کنیم چیزی نمیشه دورن من اسیب دیده هس ازخودم ار برچسب هام هیچ اشکالی نداره تو نیازهات براورده بشه اما هدف ار براورده این نیازه  این نیس ک بخودمون اسیب بزنیم ما میخوام لذت ببریم خب پس اروم جلو برو 

      میدونم حس اضطراب و ترس میدونم میخواین ب من کمکم کنید میدونم میفهمم ولی قرار نیس هیچ کدوم این افکاری ک اوردی بالا اتفاق بیافتند اگه اینطور بود نباید اعظم متناسب میبود نباید دخترم متناسب میبود 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فهیمه حیاتی
      1402/10/03 18:36
      مدت عضویت: 470 روز
      امتیاز کاربر: 8365 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 357 کلمه

      به نام خدا هستی بخش

      خداروشکر میکنم که در ابتدای شروع این مسیر تصمیم گرفتم که کسی رو از تصمیم خودم مطلع نکنم و این تصمیم به طور ناخود اگاه اتفاق افتاد و از تیرماه تا الان که با سایت تناسب فکری آشنا شدم حتی همسرم از این موضوع اطلاع نداره و حالا که این نوشته استاد رو خوندم و تاکیدهای ایشون رو بارها شنیدم که نباید کسی متوجه بشه که شما چه تصمیمی گرفتین خداروشکر میکنم که من به طور خودبخودی این کار و انجام ندادم و هیچ کس از اطرافیانم از این موضوع اطلاع ندارن چه بسا که اگه میدونستن مطمئنا با حرف ها و نظرات شون نمیزاشتن من این مدت طولانی رو حتی بدون یکبار رها کردن ادامه بدم مطمئنم این بودن مستمر و ادامه دادن بخاطر اینه که اطرافیان از تصمیم من اطلاع ندارن وگرنه باعث میشدن که من این مسر رو رها کنم و هیچ وقت نتونم طعم واقعی اگاهی رو بچشم . همیشه وقتی استاد میگفتن که اموزش ذهنی زمان بره و باید فرصت بدیم تا این آموزش ها نهادینه بشه منظور استاد رو متوجه نمیشدم و اگر استاد چیزی میگفتن که متوجه نمیشدم باز خودمو مثل قبلا سرزنش میکردم که تو متوجه نمیشی توی این مسیر هم نمیتونی موفق بشی ولی باز یه نیرویی منو سوق میداد تا ادامه بدم و مطمئنم که اون خدای دورونم بوده و اگر دیگران از تصمیم من مطلع میشدن هروقت من به این نتیجه میرسیدم که من نمیتونم از این روش لاغر بشم گفته های دیگران هم مزید برعلت میشدن و صد در صد باعث میشدن که من مسیر رو رها کنم ولی خداروشکر به لطف خدا دیگران از تصمیم من هیچ اطلاعی نداشتن و به خودم فرصت دادم تا این آموزش ها نهادینه بشه و الان با گوش دادن فایل ها خیلی درکم بیشتر شده و کاملا فایل ها رو متوجه میشم و خیلی قابل فهم تر شده برام و راحتر میتونم بهشون عمل کنم . پس این زمان باید میگذشت باید این فرصت رو به خودم میدادم که اگر دیگران حضور داشتن هرگز اجازه این فرصت رو بمن نمیدادن و باز خداروشکر میکنم که تونستم این فرصت طلایی رو به خودم بدم /.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار saberizahra80
      1400/02/28 09:53
      مدت عضویت: 1805 روز
      امتیاز کاربر: 3426 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 751 کلمه

      سلام🙂

      بارها در فایلهای مختلف از شما شنیدم که فقط برای خودتون لاغر بشید و فکر میکنم اکثر ما هم در ذهنمون این هست که اره من فقط برای خودمه که میخوام لاغر بشم ولی به مرور و کم کم که لایه های زیرین ذهنت رو میشناسی متوجه میشی که اتفاقا دلیل اینکه این خواسته در ما بوجود اومده دیگران هستن

      اونا با حرف و حدیثاشون ،با نیش و کنایه هاشون،با نگاههای تحقیر آمیز و مقایسه گرشون و حتی با تذکر دادانهاشون که به نظر خودشون در قالب دلسوزی هست باعث شدن که ما بخوایم که لاغر بشیم تا از زیر فشار اینهمه کنایه و مقایسه بیرون بیایم 👌👌

      به قول شما برای خود ما چاقی اونقدرها هم اذیت کننده نبوده و باعث اختلال در فعالیتهای روزمره ما نشده و بیماری و درد های چندانی هم برامون نداشته که خودمون بخوایم که لاغر بشیم🤨

      البته حرف و حدیثهای اونا از سالها قبل باعث شده حتی زمانی که تنها هستیم و دیگران حضور ندارند هم همواره خودمون رو سرزنش کنیم یا همون احساس عذاب وجدان که بعد از خوردن شیرینی و… سراغمون میاد رو داشته باشیم و حتی باعث شده که در حضور دیگران وقتی پرخوری کرریم خودمون زودتر از بقیه بگیم “امروز خیلی خوردیم”یا به قول یه آشنایی”خدایا منو ببخش اینقدر خوردم”😁

       یعنی خودمون رو تحقیر میکنیم که جلوی اون تذکر بقیه رو بگیریم  😑

      موقع حضور در مهمانیها همواره حس بدی داریم و دنبال لباسی میگردیم که تیره باشه یا دوختش جوری باشه که ما رو کمی ظریفتر نشون بده که اونم باز به خاطر دیگرانه وگرنه اگه بخوایم طبق سلیقه خودمون لباس بپوشیم قطعا انتخابها متفاوت خواهد بود.😏

      در عروسیها یا مهمانیها با وجودیکه علاقه داشتیم بیشتر بخوریم کم خوردیم و همونی رو هم که خوردیم با احساس بد بوده که حالا بقیه چی میگن با خودشون و اتفاقا مواجه شدیم با تذکرشون که آره تو که شیرینی خیلی دوس داری  بیا بیشتر بردار….😶

      یا کم خوردیم که ثابت کنیم ما چیزی نمیخوریم که ژنتیکمون چاقیه وگرنه به خوردن باشه از خیلی آدمها کمتر میخوریم😶

      برای همین هم خیلی وقتها حواسمون به اینه که بقیه چقدر میخورن تا ثابت کنیم با خوردن نیست که ما چاق شدیم خیلی ها دوبرابر ما میخورن و لاغرن😑

      حتی زمانهایی که رژیم گرفتیم در جمعها سعی میکنیم طبق برنامه نباشه که یه وقت کسی متوجه نشه ما رژیم هستیم چون خجالت میکشیم که به خاطر چاق بودن رژیم بگیریم و همرنگ جماعت نباشیم 😑یا به خاطر اینکه بارها رژیم گرفتیم و جواب نگرفتیم بهمون بگن ولش کن تو لاغر بشو نیستی اینهمه رژیم گرفتی باز همش برگشته…😶

      من خودم بارها و بارها موقعی که باشگاه میرفتم از مادرم شنیدم که “ولش کن صورتت اینقدر لاغر شده”  “  پس فردا هزار درد میاد سراغت”    “ ورزش هم فایده نداره من خودم ۱۰ سال باشگاه رفتم دریغ از یک کیلو کم شدن”    و خلاصه تمام این حرفها و خستگی خودم باعث شد من باشگاه رفتن رو ول کنم😶

      خلاصه اینکه ما خیلی هدفها رو برای تایید دیگران دنبال میکنیم و خود این فشار روانی باعث عدم تمرکز ما بر روی دریافت اگاهی میشه چون همواره چشممون به نتیجه است تا به بقیه ثابت کنیم که این روش جواب میده یا من اراده دارم تا از این روش جواب بگیرم

      از اونجاییکه شما این موضوع رو به خوبی میشناسین و از اثراتش آگاهین تذکر دادین که به هیچ وجه درباره این روش و اینکه دارین از آموزشهای لاغری استفاده میکنین به کسی چیزی نگین حتی به نزدیکترین افراد زندگیتون

      چون با فشار روانی که روی شما هست شما رو از ادامه دادن منصرف میکنن چون این روش هم متفاوت از سایر روشهاست و هیچ رژیم و رنج و عرق ریختنی نداره و فقط دریافت آگاهی هست و تکرار اونا و هم سرعت تغییر جسم کندتر از سایر روشهاست و همین مساله باعث میشه که خود ما هم نا امید بشیم چه برسه به اینکه بقیه هم بدونن که ما داریم با روش ذهنی لاغر میشیم و مرتب بخوان ما رو چک کنن و ما رو نا امید تر کنن 

      من همون اوایل به یکی دوتا از دوستام گفتم ولی بعد از اون به کسی نگفتم  و حتی اون دو نفر هم نمیدونن که من دارم ادامه میدم یا نه 

      همسر و مادرم و بقیه ازش آگاه نیستن و من بدون این فشار روانی راحت دارم از آموزشها استفاده میکنم 😊

      چند باری نکاتی رو هم در مورد خوردن و…تذکر دادم بعدش دیگه همون رو هم نگفتم و تصمیم گرفتم تا زمانی که نتیجه ای دستم نیست سکوت کنم 🙂

      این توصیه شما خیلی استادانه و عالی هست و هر کس که بهش عمل کرده با ارامش داره مسبر آموزش رو طی میکنه👌👌

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 4 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار fariba84farzam@gmail.com
      1399/09/03 23:19
      مدت عضویت: 1468 روز
      امتیاز کاربر: 203 سطح ۱: کاربر مبتدی
      محتوای دیدگاه: 99 کلمه

      سلام استاد عزیز
      من با خوندن این مطلب تصمیم گرفتم که به کسی در مورد لاغری با ذهن صحبت نکنم . ازتون خیلی سپاسگزارم بابت عنوان این مطالب . قبلا وقتی رژیم میگرفتم همه متوجه میشدن و خیلیها منو نا امید میکردن و بهم استرس میدادن . الان که باورهای اشتباهم رو پیدا کردم و مسئولیت چاقی خودم رو پذیرفتم و با شما همراه هستم مطمینم که لاغر میشم و لاغر میمونم و اینبار اصلا حس میکنم نیازی نیست کسی بدونه . وقتی نتیجه رو دیدن بهشون میگم از چه روشی لاغر شدم . با سپاس از شما استاد گرامی

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار s99malekan
      1399/08/28 19:40
      مدت عضویت: 1547 روز
      امتیاز کاربر: 7610 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      محتوای دیدگاه: 420 کلمه

      سلام بر استاد گرامی و دوستان خوبم…..
      من طی سه ماه با شما بودن اولین باره این مطلب رو میخونم.‌البته در دورانی هستیم که آخرین روزای آبان 99 هستش و این روزا کرونا در استان ما قرمز هستش و رفت و آمد کم شده و من تقریبا کسی از اقوام و آشناها رو نمیبینم پس اصلا ندیدم که صحبتی راحع به چاقی من بشه. بقیه همکاران یا خانواده رو هم طبق گفته های قبلی استاد که باید در رادار ما باشن تا موضوع رو متوجه شن چون میدونم باور نمیکنن نگفتم. تنها کسی که میدونه همسرمه. شکر خدا بسیار با کمالات و فهمیده و همسوی فکری با منن. ایشون خودشون عاشق قانون جذب و طرفدار اساتید بزرگ موفقیت جهان هستن. در دفتر کار ایشون یه عالمه کتاب هست که همه رو میخونه و بکار میگیره و پیشرفت کارشو به چشم میبینم‌ . هر روز در حال خرید کتابای جدیده. به تنهایی سرانه مطالعه کشور رو بالا برده.ایشون کاملا حامی من هستن و من به این حامی در مسیرم احتیاج دارم. میگه همینکه حال دلت خوبه کافیه‌.نتیجه خودش شکل میگیره. خدا رو شکر که این همه منو میفهمه..یک ماه پیش یکی از آشناها یه یه ساعتی مهمون خونه ما بود راجع به نوشته هایی که به در و‌دیوار چسبونده بودم پرسیدمثل همون جمله موندگار آسان شدن با ذهن آسانترین کار دنیاست، فقط چون دیده بود یه توضیح کلی دادم.‌از قدیم حتی رژیم میگرفتم میترسیدم بگم رژیمم.چون میگفتم اگه نتیجه نده خجالت میکشم….ولی….در مورد لاغری با ذهن اینجوری نیست. نمیگم نه اینکه به مسیرم ایمان ندارم.نه.نمیگم چون میخوام به قول استاد اونها و عجله شون روی من اثر منفی نذاره و منو بخاطر اثبات بهشون از مسیر منحرف نکنه در ثانی بعد چند وقت که دیدمشون خودشون متوحه شن .تناسب اندامم تعریف مسیر زیبا و تخصصی که طی کردم باشهمن ایمان دارم باور دارم مه در مسیر صخیح لاغری هستم و با توجه به اینکه دارم با قدرت تو این مسیر تموم گفته های استاد رو انجام میدم و استمرار دارم بزودی به هدفم که تناسب اندامه میرسم.انتظارم اینه.چون من عاششششششششق لاغریم. من لایق لاغریم.آرزوم سبکی و حس زیبای پوشیدن لباسای سایز کوچیکه.یه لحظه چشامو بستم و خودمو تو اون عکس تصور کردم……‌استاد یه اتفاقاتی داره در من میفته.از نظر جسمی هنوز زیاد نیست فقط خودم میفهم سبک شدم… خوب توضیحش سخته‌‌. چون خودمم نمیدونم چطوری فقط میدونم دیگه عصبی نیستم….فعلا میدونم دیگه با هر حرفی از کوره در نمیرم.‌مهربون نمیشه گفت ولی آروم شدم.‌حساسیت بیخودم از بین رفته.‌چرا.‌میدونم چرا ولی فعلا دارم باهاش لذت میبرم.مرسی استاد. من بهش احتیاج داشتم.
      خدای مهربونم سپاس…….

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار saberizahra80
      1399/03/24 09:08
      مدت عضویت: 1805 روز
      امتیاز کاربر: 3426 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 128 کلمه

      سلاااااام عالی بود این مطلب،یه مانع لاغری داشتن استرس هست حالا این استرس میتونه از خودت و افکارت بهت منتقل بشه،میتونه از طریق دیگران و حرفها و نظراتشون
      واین اموزش ذهنی هم مثل همه روشهای ذهنی دیگه باید فقط وفقط خودت بدونی و روش کار کنی و نخوای دیگران رو تشویق به این کار کنی چون مثل سایر روشها با مسخره کردن،باور نکردن و در کوتاه مدت منتظر نتیجه بودن که ثابت کنن که جواب نمیده بهت استرس میدن و استرس یه حس بده و تو رو از خواسته ات دور میکنه.
      پس همین که حست خوبه ،ارامش داری و اشتیاق داری و باور داری که این روش درسته و دلت گواهی میده که همینه تنها روش درست و ماندگار لاغری پس به تنهاااااایی فقط ادامه بده 💪💪💪💪
      the others=not important

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار سهیلا زلکی نژاد
      سهیلا زلکی نژاد
      1397/10/13 13:04
      امتیاز کاربر: 0

      نشان های دریافت شده

      رژیم گرفتن
      محتوای دیدگاه: 90 کلمه

      سلام دوستان خوبم ?من راجب کاری که مبخاستم انجام بدم که همون روش ذهنی بود صحبتی نکردم و خیلی آروم بدون اینکه خودم متوجه بشم وزنم وسایزم کم شد به طوری وقتی دخترم اصرار میکرد که مامان لاغر شدی من میگفتم نه همونم تا اینکه عکس منو کتار هم گذاشت ومنم خودمو واقعا دیدم و خدا رو شکر میکنم هر چن وزن بالایی نداشتم ولی افکارم دورس شد استرسم از بین رفت وافکارمثبت در من بیشتر شد استاد عزیز ازشما سپاسگزارم برای این همه تغییر که در من ایجاد کردین

      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 42
      محتوای دیدگاه: 127 کلمه

      سلام
      من هم دقیقا چند روز بود که گرفتار این موضوع بودم هرکس که منو میدید میگفت بسه دیگه خوب شدی ادامه نده رها کن رژیمو(اخه فکر میکنن رژیم میگیرم) یکی از فامیل ها با اینکه خودش و دخترش متناسب هستن ولی هردفعه منو میبینه میگه بسه خوبی ادامه نده.. اصلا نمیتونم بفهمم اینهمه اصرارشون به من برای چیه؟ با اینکه من خیلی تغییر کردم ولی خوب تا هدفم هنوز فاصله دارم و نمیخوام رها کنم و دوست دارم تا رسیدن به هدف و تناسب اندام ایده آل خودم ادامه بدم.. این حرف ها منو اذیت می‌کرد واقعا و وقتی این متن رو خوندم آرامش گرفتم و تصمیم گرفتم دیگه به حرف های دیگران توجهی نداشته باشم و تمام تمرکزم برای لاغر شدن بذارم تا به هدفم برسم..

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار الهام اوا
      الهام اوا
      1397/05/09 21:41
      امتیاز کاربر: 0

      نشان های دریافت شده

      رژیم گرفتن
      محتوای دیدگاه: 21 کلمه

      استاد عالی بود ممنون که به فکر ما هستید امیدوارم هر چی از خدا میخواهید بهتون بده من دعاگوی شما هستم

      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار Maryam
      Maryam
      1396/11/15 20:44
      امتیاز کاربر: 0

      نشان های دریافت شده

      رژیم گرفتن
      محتوای دیدگاه: 236 کلمه

      سلام استاد عزیز

      خدارو هزاران بار شکر میکنم بابت اینکه با شما و روش ذهنی آشنا شدم

      من با توجه به گذشته ای که داشتم اثرات مخربی که چاقی بر بدن و زندگیم گذاشته بود همه ی اطرافیانم مشتاق به لاغر شدن داشتن
      هرکدوم برای من دکتری میشدن
      یکی رژیم میداد یکی غذا کم میکرد برام
      یکی محدودم میکرد به غذاهای خاص یکی آب درمانی برام توصیه میکرد یکی دکتر پیدا میکرد هر تبلیغاتی بود برام ارسال میکردن

      اما انقد بی نتیجه بود که کم کم باور همه رو نسبت به خودم خراب کردم
      به محض اینکه برنامه ای شروع میکردم پوزخند میزدند وخیلی با جسارت بهم میگفتن ههه تو دوباره بیکار شدی یه زنگ تفریح برای خودت درست کردی
      همین باعث میشد کل باورم نسبت به توانایی خودم رو از دست بدم

      انقد اذیتشون کردم که دیگه اونهاهم از تلاش برای تغییر من دست برداشتن
      به یک کلمه بگویم باورم شده بود من به نتیجه دلخواه نخواهم رسید

      این اواخر دست به طب سوزنی هم زدم اما اونم فقط یه بازی بود

      فکرم خراب بود اطرافیانم تخریبم میکردن

      اما نمیدونم چه چیزی باعث شد وقتی وارد قدرت ذهن شدم
      برای کسی چیزی نگم فقط دخترم بود که اونم در این برنامه هست

      هنوزم خودم رو در این حد نمیبینم که برای دیگران سخنرانی کنم
      اما ایمان دارم اتفاقهای خوبی خواهد افتاد

      تغییر عملی من بزرگترین پیام میتونه باشه

      ممنونم از استاد گرامی واز دوستانی که مرا یاری کردند،

      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار سهیلا زلکی نژاد
        سهیلا زلکی نژاد
        1397/10/13 12:52
        امتیاز کاربر: 0

        نشان های دریافت شده

        رژیم گرفتن
        محتوای دیدگاه: 31 کلمه

        سلام مریم جان من مطمئن هستم شما با اراده ایی که دارین به تمامی اهداف خود خواهید رسید امیدوارم در تمامی مراحل زندکی موفق باشین مخصوصا در مورد تناسب اندام ??

        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 0
      محتوای دیدگاه: 44 کلمه

      خیلی عالی و دقیق بیان کردید….مشکل من هم همین دخالت اطرافیان و به خصوص حساس شدن همسرم بود که اطلاعی نداشتم از اینکه نباید دیگران در جریان قرار بگیرند و ایشان خبردار شدند…و بذام ناامیدکننده بود….که بعدش سعی کردم اهمیت موضوع رو کم کنم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم