چاقی و لاغری دو وجه زندگی من هستند که سی و پنج سال از زندگی ام با وجه چاقی گذشت و به لطف خدا چندسال است در حال تجربه وجه لاغری خود هستم.
در جستجوی روش لاغری
در این سال ها هموارد در جستجوی روشی برای لاغر شدن بودم از این جهت حرف دل آدم های چاق را به خوبی درک می کنم و مشکلات آنان با چاقی بعنوان وضعیت فعلی و لاغر شدن بعنوان خواسته و آرزویشان را به خوبی می شناسم چون خودم آن را تجربه و درک کرده ام.
زمانی که در مسیر درک لاغری با ذهن قرار گرفتم مهمترین موضوعی که باعث کسب نتیجه عالی برای من شد این بود که لاغر شدن چیزی جدا از من که باید تلاش کنم تا آن را در خودم ایجاد کنم بود.
در تمام سال هایی که تلاش می کردم از طریق رژیم گرفتن و ورزش کردن لاغر شوم عقیده ام این بود که چاقی من ارثی است و چاق شدن از دست من خارج بوده و اکنون باید تلاش کنم لاغر شدن را در خودم ایجاد کنم.
گویی چاقی از ابتدا توسط خداوند در وجود من قرار داده شده است و اکنون من باید سعی کنم لاغری را بعنوان موضوعی گم شده یا ویژگی که خداوند فراموش کرده است در من قرار دهد در خودم ایجاد کنم.
همه افراد چاق خود را فاقد شرایط لازم برای لاغر شدن و از آن مهمتر لاغر ماندن می دانند به همین دلیل است که بسیاری از آنها بعد از یکی دو بار تلاش کردن برای لاغر شدن و نتیجه نگرفتند از این کار منصرف شده و قبول می کنند که سرنوشت آنها چاقی است و باید لاغر شدن را فراموش کنند.
مهمترین مانع ذهنی چاقی و لاغری
امروز که بیش از ۷ سال است در زمینه آموزش لاغری با ذهن فعالیت می کنم بیشتر از قبل اطمینان دارم که تنها مانع لاغری در ذهن افراد باور نداشت به امکان داشتن لاغر شدن است.
در گفتگو با افرادی که با استفاده از آموزش های لاغری با ذهن نتیجه عالی کسب کرده اند و تا حد زیادی به شرایط ایده آل خود نزدیک شده اند اما نتوانستند به تناسب اندام مورد نظرشان دست پیدا کنند، عدم اطمینان به امکام لاغر شدن به صورت خودبخودی مهمترین مانع ذهنی آنهاست که هنوز موفق به اصلاح آن نشده اند.
آنها عقیده دارند که با استفاده از آموزش های لاغری با ذهن مقدار قابل توجهی از سایز و وزنشان کم شده است. این تغییرات به حدی است که در تلاش های چندساله آنها برای لاغر شدن هرگز به این شکل لاغر نشده اند مخصوصا اینکه در روش لاغری با ذهن این مقدار کاهش بدون هرگونه تحمل سختی و رنج رژیم یا ورزش کردن رخ داده است.
اما در کنار این نتیجه عالی که سبب شده نگرش لاغر شدن آسان ترین کار دنیا است را به صورت عملی و واقعی تجربه کنند، فرمول ذهنی یا عقیده دیگری در ذهن افراد وجود دارد که برای رسیدن به تناسب اندام ایده آل باید از برنامه غذایی خاص و همچنین ورزش کردن استفاده کرد.
درست است که در ذهن ناخودآگاه این افراد باور اینکه: من هرگز لاغر نمی شم، یا من توانایی لاغر شدن را ندارم به شکل قابل قبولی اصلاح شده است اما برای رسیدن به تناسب اندام ایده آل همچنان نیاز به ایجاد فرمول های صحیح بیشتری دارند یا به عبارتی باید فرمول های اشتباه لایه های زیرین ذهن ناخودآگاه خود را اصلاح کنند.
نکته جالب توجه اینکه بسیاری از افراد متناسب که هرگز مشکلات چاقی را تجربه نکرده اند نیز عقیده دارند برای داشتن تناسب اندام عالی و زیبا باید حتما از برنامه غذایی و ورزشی خاص استفاده کرد. دلیل این ادعای آنها وضعیت جسمانی ورزشکاران و بازیگران مطرح است که همیشه در حال رعایت برنامه غذایی و همچنین برنامه های ورزشی هستند.
این فرمول ذهنی اشتباه شاید برای افراد متناسب مشکل ساز نباشد چون در حالت عادی آنها متناسب هستند و فقط ممکن است به حالت جسمانی افراد فعال در صنعت مد و سینما دست پیدا نکنند.
اما این فرمول ذهنی برای افرادی که اضافه وزن دارند می تواند مانع رسیدن آنها به تناسب اندام عادی افراد متناسب شود.
قبول این باور سبب می شود که همیشه در ذهن افراد لاغری برابر با رژیم گرفتن و ورزش کردن باشد و حتی افرادی که از آموزش های لاغری با ذهن استفاده کرده اند و به فاصله زیادی با شرایط شروع مسیر لاغری با ذهن دارند برای رسیدن به تناسب اندام ایده آل با مشکل مواجه شوند.
بنابراین اصلاح این فرمول یا نگرش اشتباه درباره تناسب اندام ایده آل لازم و ضروری است.
تغییر فرمول ذهنی
برای تغییر فرمول های ذهنی باید از منطق قوی استفاده کرد.
انسان موجودی منطق گراست و به همین دلیل برای ایجاد فرمول های ذهنی باید از منطق قوی برای اثبات فرمول های جدید استفاده کرد.
در زندگی روزمره فرمول های زیادی در ذهن ما ثبت می شوند که بسیاری از آنها اشتباه هستند اما به دلیل تکرار شدن و شنیده شدن از کلام افراد مختلف برای ذهن ما منطقی و صحیح جلوه داده می شوند.
این حالت ذهن ناخودآگاه به این دلیل است که ذهن ما اصل را از بدل تشخیص نمی دهد.
هر موضوعی خواه صحیح یا غلط باشد اگر بارها و بارها شنیده یا دیده شود برای ذهن ما به صورت صحیح و منطقی جلوه داده می شود و به واقعیت زندگی مان تبدیل می شود.
بنابراین برای اصلاح فرمول های اشتباه به منطق قوی تر از زمان و شرایط ایجاد فرمول های اشتباه نیاز داریم چون برای ایجاد فرمول های صحیح شما به تنهایی مشغول انجام آن می شوید.
به عنوان مثال همه افراد جامعه عقیده دارند برای لاغر شدن باید از رژیم غذایی و ورزش کردن استفاده کرد.
اکنون اگر شما بخواهید در ذهن خود این فرمول را ایجاد کنید که: (برای لاغر شدن نیاز به رژیم غذایی و ورزش ندارید) در مقایسه با فرمول قبلی به انرژی بسیار بیشتری نیاز دارید.
چون اولا به تنهایی در میان انبوه افرادی که عقیده و نگرش مخالف شما دارند اقدام به این کار کرده اید.
دوما همزمان با سعی در ایجاد فرمول ذهنی جدید همچنان در معرض شنیدن و دیدن مستندات صحیح بودن فرمول قبلی قرار دارید.
مانند این است که در جریان رودخانه تصمیم به احداث خانه کنید. همزمان با کار کردن شما جریان آب آنچه شما ایجاد می کنید را با خود خواهد برد.
بنابراین همانگونه که برای ایجاد سد یا سازه در بستر رودخانه ابتدا جریان آب را منحرف می کنند تا فرصت بستر سازی و ایجاد سازه جدید فراهم شود، برای ایجاد فرمول های ذهنی جدید باید خود را از معرض اطلاعاتی که فرمول قبلی و اشتباه را اثبات و پررنگ می کند دور نگه دارید.
جالب توجه است که اطلاع داشته باشید به همین دلیل در شروع دوره های آموزشی لاغری با ذهن به شرکت کنندگان تاکید می شود از اطلاع رسانی شرکت کردن خود در برنامه های لاغری با ذهن جدداً خودداری کنید.
به این ترتیب ما جریان مخرب تحت فشار قرار گرفتن توسط دیگران را منحرف می کنیم.
ایجاد فرمول جدید ذهنی
برای ایجاد فرمول ذهنی (لاغر شدن نیاز به ورزش و رژیم غذایی ندارد) باید از منطق قوی استفاده کرد و قوی ترین منطق استفاده از قوانین حاکم بر جهان هستی است که برای همه ما قابل قبول و درک می باشد.
- مرحله اول: پیدا کردن قانون جهان هستی
قانون جهان هستی که برای شروع کار می توان از آن استفاده کرد این است که: در جهان هر چیزی دو وجه دارد، برابر و مخالف یکدیگر
این قانون برگرفته از قانون سوم نیوتن است:
سومین قانون حرکت نیوتون به این صورت بیان میشود که “هر عملی را عکسالعملی است؛ مساوی آن و در خلاف جهت آن .. این قانون به قانون کنش و واکنش هم معروف میباشد.
منبع: قانون سوم نیوتن
بر مبنای این قانون می توان مثال های متعدد جستجو کرد که برخی از آنها عبارتند از:
- بالا = پایین
- چپ = راست
- سیاه = سفید
- محبت = خشم
- چاقی = لاغری
در تمام موارد هر دو جنبه با هم برابر هستند.
- مرحله دوم: ایجاد ارتباط منطقی بین لاغری و قانون
با همان نیرو و به همان شکلی که به سمت چپ حرکت می کنیم می توانیم به سمت راست هم حرکت کنیم. انتخاب حرکت به کدام جهت بستگی به نیاز و تصمیم ما دارد.
آنچه باعث ایجاد احساس محبت، شادی و … می شود افکاری است که در ذهن خود مرور می کنیم. برای ایجاد احساس خشم، نفرت و کینه به چیز بیشتری نیاز نداریم. فقط کافی است افکار مربوط به ایجاد احساس منفی را در ذهن خود مرور کنیم.
و در نهایت اگر باور کرده باشید چاقی شما به دلیل وجود افکار و نگرش شما درباره خودتان و شکل گیری انتظار چاقی است، بنابراین برای لاغر شدن فقط نیاز به افکار و نگرش هایی داریم که انتظار لاغر شدن را در ما ایجاد می کند.
همان ذهنی که باعث چاق شدن ما شده است می تواند ما را لاغر کند اگر اراده ما برای استفاده از توان ذهن مان تغییر کند.
اگر با افکار و نگرش خود برای چاق شدن اراده کرده باشی حتما چاق می شوی و اگر با افکار و نگرش خود برای لاغر شدن اراده کنید حتما لاغر می شوید.
فکر شما برابر با اراده شماست
اگر فکر می کنید چاق تر خواهید شد، حتما این اتفاق رخ خواهد داد.
اگر فکر می کنید لاغر می شوید، حتما این اتفاق خواهد افتاد.
دقت کنید، تصمیم شما برای چاق یا لاغر شدن ارتباطی با اراده شما ندارد.
مهم اراده شماست و آن چیزی که در ذهن تان ثبت کرده اید اراده شما را معلوم می کند.
شاید با افرادی مواجه شده اید که مدت هاست در تلاش برای چاق شدن هستند اما نتوانسته اند حتی یک کیلو به وزن خود اضافه کنند.
این موضوع ثابت می کند که تصمیم افراد برای تغییر شرایط زندگی خود اهمیتی ندارد. آنچه نتیجه را رقم می زند فرمول ها و نگرشی است که در ذهن ناخودآگاه آنها ذخیره شده است.
اگر در ذهن خود باورهای چاق کننده داشته باشید، اراده شما بر چاق و چاق تر شدن است. در اینصورت تصمیم شما برای لاغر شدن هیچ اهمیت و تاثیری در نتیجه زندگی شما ندارد.
اتفاقی که بارها در رژیم گرفتن و ورزش کردنهای خود و دیگران برای لاغر شدن تجربه کرده یا شاهد بوده اید.
شما به فکری که درباره خود دارید، حتما میرسید و اصلا مهم نیست رسیدن به فکر خود را دوست دارید یا خیر!
این فکر شماست که نتیجه را از قبل مشخص می کند، نه تصمیم شما.
پس اگر نگران چاق تر شدن هستید باید برای تغییر افکار و نگرش خود اقدام کنید.
این تنها راه ممکن برای لاغر شدن و از اون مهمتر لاغر ماندن است.
فکر خود را محک بزنید
به اندازه ای که نگران چاق تر شدن هستید، شما چاق تر می شوید و به اندازه ای که ذوق و شوق و انتظار لاغر شدن دارید، لاغر خواهید شد.
نتیجه گیری
برای رسیدن به هر خواسته ای باید همواره افکار و نگرش خود را مورد بررسی قرار دهید.
اگر تا اندازه ای از شرایط شروع تصمیم خود فاصله گرفته اید و احساس می کنید مدتی است در وضعیت خود ثابت مانده یا حتی در حال عقب گرد هستید باید افکار و نگرش خود درباره ادامه مسیر موفقیت و رسیدن به خواسته تان را بررسی کنید.
برای مثال در مورد لاغر شدن ممکن است همچنان فرمول لاغری با ورزش و رژیم غذایی به دست می آید در حال تاثیر بر تلاش شما برای لاغر شدن می گذارد.
همیشه به این نکته توجه داشته باشید که نگرانی و ناامیدی از نرسیدن به شرایط دلخواه هرگز ارتباط به شرایط محیطی و حتی جسمی شما ندارد و فقط تحت تاثیر نگرش و فرمول های ذهنی شما می باشد.
برای ذهن خود به صورت منطقی اثبات کنید که لاغر شدن به صورت خودبخود در جسم من انجام خواهد شد همانگونه که انسان های بسیاری در نقاط مختلف جهان همواره متناسب هستند.
جسم ما همیشه در تلاش برای متناسب شدن است، اگر تلاش جسم منجر به تناسب اندام ایده آل نمی شود از دو حالت خارج نیست.
- رفتار و عملکرد ما در جهت مخالف با تلاش جسم برای رسیدن به هدف است
- نگرش و انتظار ما در جهت مخالف با نتیجه تلاش جسم مان است
آگاهی از موانع ذهنی باید موجب افزایش انگیزه و اعتماد رسیدن به هدف شود. با درک موانع ذهنی و سعی برای اصلاح آن در واقع شما مشغول تاثیرگذارترین فعالیت برای رسیدن به هدف خود هستید.
منتظر خواندن نوشته های شما هستم
همراه همیشگی شما: رضا عطارروشن
امتیاز 3.88 از 24 رای
با دیگران به اشتراک بگذارید تا امتیاز بگیرید!
از وقتی وارد سایت شدم به تعدادی از فامیلامون که تقریبا همشون متناسب هستن زیاد فکر میکنم و البته طرز فکر خودم درباره شوم:
این فامیلای ما همشون لاغرن و آنقدر ظریف هستن که وقتی باهاشون دست میدی میترسی اگه فشار بدی انگشتاشون له بشه،جالبه که بعضیاشون از لاغریشون به ستوه اومدن و دنبال دوا دکتر بودن برای اینکه چند کیلویی اضافه کنن، برا بعضیاشون موفقیت آمیز بود اما بعد مدتی وزنشون برمی گشت به حالت اول،
جالبه که خوراک خیلی کمی هم دارن،و من وقتی توی مهمونیا می بینمشون و غذا خوردنشون رو می بینم همیشه میگفتم :حیف غذای خوشمزه برای اینا،غذاها رو با طرز غذا خوردنشون حروم میکنن انگار!😬
چون موقع غذا خوردن انگار دارن دارو میخورن(البته تا این حد هم خوب نیست)
اما از وقتی وارد سایت شدم فهمیدم غذای خوشمزه برای اونا حیف نیست که هیچ غذا رو هم حروم نمیکنن با خوردنشون،
اونا فقط متناسب عمل می کنن،به اندازه ای که بخوان میخورن،به اندازه نیازشون میخورن,غذا رو بعنوان چیزی برای دریافت انرژی میخورن نه برای خوش گذرانی و تفریح و حال روحی خوب،
بله چاقی هم در بدن اونا هست اما آنقدر متناسب عمل میکنن و ذهن لاغری دارن که چاقی هیچ وقت قدرت خودنمایی در بدن اونا پیدا نکرده،مثل استعدادی که بخاطر بی اعتنایی بهش هیچ وقت بالفعل نمیشه و همیشه بالقوه باقی می مونه،
خیلیا شنیدم که میگم ما استعداد چاقی داریم برا همین چاق میشیم،حتی در مورد خودم هم میشه مامانم می گفت تو مثل من و آبجیت استعداد چاقی نداری و من هم با همین باور بی استعدادی لاغر موندم اما تا زمانی که فکر و ترس از چاقی به من غلبه کرد و چاق شدم،
حالا می بینم در بدنم استعداد چاقی هم هست استعداد لاغری هم هست بستگی داره کدومش رو شکوفا کنم،
برای شکوفا کردن استعداد باید بهش بال و پر بدیم ،تمرین و تکرار کنیم در راهش، و وقتی ما به چاقی بال و پر بدیم چاقی در ما شکوفا میشه و اگه به لاغری بال و پر بدیم و در راه رسیدن بهش آموزش ببینیم قطعا لاغریمون شکوفا میشه!
پس همه چی دست خودمونه،
ازین به بعد به استعداد لاغری فکر میکنم تا طبق قانون سوم نیوتن بهش دست پیدا کنم.