قسمت دوم:اولین چیز باارزش زندگی من همسرمه،بعدش پسر خوشکلمه،خانواده ام ،شغلم ،همکارای خوبم،خونه نقلی ام،ماشین ظرفشویی،لباسشویی،ماشینمون ،چشمهای سالممه،گوشهای سالمم،بینی سالم کبدوکلیه سالم وهمه اعضای سالمه بدنم وخیلی چیزهای دیگه......خداجونم شکرت به خاطر این همه نعمتی که به من عطا کردی ،
قسمت اول تمرین:من ناشکری خیلی می کردم همه اش گله می کردم که خانواده ام اجازه ندادن در زمینه هنری وورزشی که دراونها خیلی خوب بودم وبهش علاقه داشتم ،از اینکه در رشته داروسازی تحصیل می کردم ناراضی بودم ،چون زودبچه دار شدم ناراضی بودم،همیشه از بیماریم صحبت می کردم...
سلام ،من حسم می کنم خدارو اونجوری که باید نمی پرستم به همین خاطر مشکل سلامتیم رو به خاطر این می دونم که ناشکری کردم وبه همین خاطر دعاهام هم قبول نمی کنه در این زمینه با اینکه من نمازم رو بموقع می خونم هیچ وقت نمی ذارم حتی قظا...
باعرض سلام به استادعزیزم وهمه شگفتی سازان ،یکی از گارانتی های خداوند برای من تولد پسرم هستش که از اول بارداریم دکترم امیدی بهش نداشت ومی گفت که احتمال سقطش خیلی بالاست ولی خدا برزگ برای من نگهش داشت و به لطف اون الان یه پسر خوشگل و باهوش دارم...
قسمت دوم ،خب به خیلی از چیزهایی که از بچه گی راجب خدا بهم گفتن اعتقاد دارم وراستش رو بخواید بعضی وقتا دچار تردید می شم وقتی دعایی مکنم وچیزی رو از خدا می خوام حس می کنم یا لیاقت اجابت دعا رو ندارم یا اینکه خدا از من راضی...
من از بچه گی خدا رو خیلی بزرگ وباعظمت شناختم که خیلی مهربونه ولی اگه ناراحت وعصبی بشه دیگه هیچی،وهمیشه من روازش ترسوندن که اگه این کار رو بکنی یا این حرف روبزنی گناهه وخدارو ناراحت می کنی واینکه برای هرچیزی باید بهش حساب پس بدی واینکه هرکسی رو دوست...
اول ازهمه من آرامش وشناخت بهتر خدا رو می خوام می خوام یادبگیرم چطور با خدای مهربونم بهتر ارتباط برقرار کنم وچطور چیزی رو که می خوام رو ازش طلب کنم ،می خوام یادبگیرم چطور بیشتر از زندگی لذت ببرم ومی خوام نظام هستی رو بهتر بشناسم وهمراه اون خودم...
قسمت دوم:اولین چیز باارزش زندگی من همسرمه،بعدش پسر خوشکلمه،خانواده ام ،شغلم ،همکارای خوبم،خونه نقلی ام،ماشین ظرفشویی،لباسشویی،ماشینمون ،چشمهای سالممه،گوشهای سالمم،بینی سالم کبدوکلیه سالم وهمه اعضای سالمه بدنم وخیلی چیزهای دیگه......خداجونم شکرت به خاطر این همه نعمتی که به من عطا کردی ،
قسمت اول تمرین:من ناشکری خیلی می کردم همه اش گله می کردم که خانواده ام اجازه ندادن در زمینه هنری وورزشی که دراونها خیلی خوب بودم وبهش علاقه داشتم ،از اینکه در رشته داروسازی تحصیل می کردم ناراضی بودم ،چون زودبچه دار شدم ناراضی بودم،همیشه از بیماریم صحبت می کردم...
سلام ،من حسم می کنم خدارو اونجوری که باید نمی پرستم به همین خاطر مشکل سلامتیم رو به خاطر این می دونم که ناشکری کردم وبه همین خاطر دعاهام هم قبول نمی کنه در این زمینه با اینکه من نمازم رو بموقع می خونم هیچ وقت نمی ذارم حتی قظا...
باعرض سلام به استادعزیزم وهمه شگفتی سازان ،یکی از گارانتی های خداوند برای من تولد پسرم هستش که از اول بارداریم دکترم امیدی بهش نداشت ومی گفت که احتمال سقطش خیلی بالاست ولی خدا برزگ برای من نگهش داشت و به لطف اون الان یه پسر خوشگل و باهوش دارم...
قسمت دوم ،خب به خیلی از چیزهایی که از بچه گی راجب خدا بهم گفتن اعتقاد دارم وراستش رو بخواید بعضی وقتا دچار تردید می شم وقتی دعایی مکنم وچیزی رو از خدا می خوام حس می کنم یا لیاقت اجابت دعا رو ندارم یا اینکه خدا از من راضی...
من از بچه گی خدا رو خیلی بزرگ وباعظمت شناختم که خیلی مهربونه ولی اگه ناراحت وعصبی بشه دیگه هیچی،وهمیشه من روازش ترسوندن که اگه این کار رو بکنی یا این حرف روبزنی گناهه وخدارو ناراحت می کنی واینکه برای هرچیزی باید بهش حساب پس بدی واینکه هرکسی رو دوست...
من تعهد می دهم تارسیدن به هدفم ازتلاشم دست برندارم
اول ازهمه من آرامش وشناخت بهتر خدا رو می خوام می خوام یادبگیرم چطور با خدای مهربونم بهتر ارتباط برقرار کنم وچطور چیزی رو که می خوام رو ازش طلب کنم ،می خوام یادبگیرم چطور بیشتر از زندگی لذت ببرم ومی خوام نظام هستی رو بهتر بشناسم وهمراه اون خودم...