0

زندگی با طعم خدا (جلسه چهارم)

اندازه متن

بسیاری از انسانها سالهای زیادی از عمر خود را صرف اضافه کردن امکانات بیشتر به زندگی خود می کنند درحالی که غافل از گذر عمر می شوند و بدون لذت بردن از اصل زندگی آن را به پایان می رسانند.

توجه به بودن و زندگی کردن

مهمترین موضوع زندگی هر انسانی، زندگی کردن است. موضوعی که بسیار کمتر از بهای اصلی اش برای آن اهمیت قائل هستیم.

با توجه به سرعت رشد و پیشرفت دنیای مادی طبیعی است که تنوع بسیار زیادی در جنبه های مختلف زندگی ایجاد می شود و این تنوع به سادگی می تواند تمرکز ما را از اصل زندگی برداشته و بر حاشیه ها و اضافه های زندگی جلب کند.

این دقیقا اتفاقی است برای بسیاری از ما رخ می دهد و باعث ایجاد احساس یاس و ناامیدی در زندگی می شود.

زندگی کردن مهمترین موضوع و ماهیت وجود ما در دنیای مادی است اما به دلیل توجه کردن به واسایل و امکاناتی که برای زندگی مهیا شده است سبب می شود که توجه کمتری به اصل زندگی و لذت بردن از آن داشته باشیم.

توجه به این نکته بسیار مهم است که تمام وسایل، امکانات و شرایطی که در زندگی فراهم است برای ایجاد تنوع در زندگی برای لذت بردن بیشتر است. اما اگر ما آگاه نباشیم که باید از اصل زندگی لذت ببریم به هر اندازه وسایل و امکانات اضافه در زندگی داشته باشیم تاثیری بر لذت بیشتر ما از زندگی نمی شود.

بنابراین در عین حالی که خواستن و علاقمند بودن برای داشتن امکانات بیشتر و بهتر بسیار عالی و مقدس است اما نباید توجه کردن ما بر آنچه نداریم یا دوست داریم داشته باشیم باعث کم اهمیت دانستن اصل زندگی ما شود.

اگر حواسمان نباشد که باید از اصل زندگی که همان حیات و لحظات زنده بودن است لذت ببریم این نگرش در ذهن شکل می گیرد که لازمه لذت بردن از زندگی داشتن امکانات و شرایط عالی می باشد و تا زمانی که در آن شرایط نباشیم زندگی کردن هیچ لذت و فایده ای ندارد.

بنابراین در عین حال که حق داریم خواسته ها و آرزوهای متنوع برای بیشتر لذت بردن از زندگی داشته باشیم اما وظیفه داریم در هر شرایطی که هستیم سعی کنیم از زندگی کردن و زنده بودن لذت ببریم.

هنر لذت بردن از زندگی بسیار فراتر از تلاش برای رسیدن به خواسته ها و آرزوهایمان است.

تلاش کردن برای رسیدن به خواسته ها امر بسیار مقدس و لازمه بهبود شرایط زندگی و مفید تر بودن زندگی کردن است اما نبود آنچه دوست داریم داشته باشیم، یا دیدن افرادی که در شرایطی بهتر از ما زندگی می کنند یا حتی دیدن افرادی که بسیار بیشتر از خواسته ها و آرزوهای ما را در زندگی خو در اختیار دارند نباید باعث ایجاد نگرش بی فایده بوده و بی ارزش بودن زندگی کردن شود.

اصل و وجود همه انسانها دارای ارزش برابر است اما این طبیعی است که هر فردی بنا به شرایط ذهنی و زندگی دارای امکانات و شرایط زندگی متفاوت باشد. اما آنچه باید مورد توجه قرار داده شود برابر بودن اصل و اساس زندگی است. به این شکل همیشه از شرایط خود احساس رضایت خواهیم داشت و فرصت لذت بردن از زندگی را پیدا می کنیم.

تجربه هنرجوی زندگی با طعم خدا

طبق تجربه زندگی که داشتم وعمری که سپری کردم، تنها چیزبا ارزش و گرانقیمتی که همه مردم در پی آن هستند وبه دست نمی آورند وبعضی ها بدست می آورند، آرامش در زندگی است که مهمتری اصل زندگی در این جهان است.

البته سلامتی هم یکی از نعمتهای بزرگ خداونده که کمتر به آن توجه می شود، و همه این آرامش و خوشبختی در وهله اول زمانی اتفاق می افتد که خداوند در درون ت باشد و با خدا نفس بکشی و با خدا راه بری، این تجربه کل زندگیه من است.

شاید بعضی‌ها فکر کنند که من آدم خیلی مذهبی هستم، خیر من اصلا مذهبی نیستم، من فقط عاشق خدایم هستم همین و بس.

من آرامش  را فقط با خدا زیستن دریافتم و زمانی که از او دور بودم هیچ آرامشی نداشتم، من همه چیز در زندگی داشتم ولی آرامش نداشتم، آسایش نداشتم.

زندگی من برعکس خیلی ها بود، البته در منزل پدرم همه چی عالی بود ولی متاسفانه در منزل همسرم نه آرامش بود ونه سعادت!

اینها رو می خوام اینجا بگم، شاید درسی باشد برای آنهایی که فکر می کنند خوشبختی از بیرون ما آدم‌هاست از مادیات، من منکر این نیستم که پول و ثروت راحتی می آورد، ولی اگر در دلت احساس آرامش و خوبی نداشته باشی، هیچ فایده ای ندارد.

من همسری داشتم که از هر لحاظ نامبروان بود چه از لحاظ تحصیلی، چه از لحاظ پول و درآمد و پرستیژ اجتماعی و درک از هر لحاظ که شما فکر کنید نقصی نداشت و همیشه به جرات بگم که خیلی ها غبطه زندگی ما را می خوردند، ولی متاسفانه آدم بسیار ناشکر و بداخلاق و بهانه گیری بود و هیچ وقت از چیزهایی که داشت لذت نمی برد.

در صورتیکه تعریف نباشد من به عنوان همسر کوچکترین باری را از هیچ لحاظ بر روی او چه از طرف خودم و بچه هام بردوش او نمی گذاشتم، ولی هیچ وقت از زندگی راضی نبود و درحال خودخوری بود.

همیشه از اینکه سرکار باید برود مدام بهانه می گرفت، تازه کار ایشون کار طاقت فرسای بدنی نبود و خلاصه سرتان را درد نیاورم این ناشکریهای ایشون عاقبت کل سیستم زندگی را کن فیکون کرد، و من آرزو داشتم که ایکاش در کنجی خلوت در خانه ای کوچک زندگی می کردم ولی آرامش داشتم.

پس از آن زندگی بود که من به خدا پناه آوردم، وتنها منبع سعادت من اوبود، و از زمانی که این گنج بزرگ وعظیم مهربان بخشنده را یافتم کل زندگی من تغییر کرد، در آسمانها راه رفتم ودر آغوشش جان دوباره یافتم معجزه پشت معجزه، دوستان به قول معروف که می گویند: 

با خدا باش و پادشاهی کن …… بی خدا باش و هرچه خواهی کن 

این سرلوحه زندگی من است، من همه آن چیزهایی که با همسر سابقم داشتم را رها کردم، چون جز کولباری از غم و ناراحتی برای من چیزی نداشت و از آن زندگی آمدم بیرون و همینطور که قبلا گفتم خودم را به دستان پدر آسمانی، آفریننده جهان هستی، قادر مطلق سپردم و خدا می داند از آن زندگی بهتر را یافتم.

لحظه ای از او غافل نبودم، در بدترین شرایط زندگی فقط خدا را می خواستم و فریاد می کشیدم و از حضورش در زندگیم از خود بیخود می شدم و چنان ایمانی به او داشتم که خداوند خودش بهتر می داند که زندگی من را زیر و بر می کرد.

روز به روز بهتر از دیروز بود برای من، خداوند را برای کوچکترین چیزها فقط شکر می کردم، من از آن زندگی زمانی که آمدم بیرون بر روی زمین بودم و یادمه حتی رختخوابی نداشتم که بخوابم و رفتم خریدم تا شب را درخانه ای که اجاره کرده بودم بسر کنم ولی در همان خانه خالی هزاران هزاربار خدا را فقط شکر می کردم.

من بهترین خانه، بهترین ماشین آخرین مدل، پول و ثروت داشتم ولی آرامش و خوشبختی نداشتم، شاید این بار اولیست که به اینصورت از زندگیم می نویسم ولی خواستم بدانید زندگی و خوشبختی در مادیات نیست، در تن سالم فکر سالم و آرامش و حس  خوب درونی و از همه مهمتر عشق خدا را دردل داشتن است.

من یک مسیحی ام و خدا را با تمام جان و دل و عقل و هوشم می پرستم و این اولین حکم در مسیحیت است و دومین حکم محبت کردن به همسایه خود تنها همین.

ما نماز و روزه مثل دینهای دیگر نداریم و بطور کلی مسیحیت دین نیست و شریعت هم نیست بلکه طریقت است خواستم در اینجا توضیحی داده باشم ولی بهر حال فرقی نمی کند با هر ایده و مسلک، اگر سیم ارتباطت به خدا وصل نباشد، خیلی زندگی سخت می گذرد.

اول حال دلت را خوب کن و به قول استاد اول از داشته هایت راضی باش و شکر کن تا ببینی که چطور خداوند نعمتت افزون کند، به پرنده ها، به آبزیان ماهی‌ها نگاه کن که آنها کار نمی کنند ولی خداوند روزی آنها را می رساند چرا نگرانیم؟! به کجا می رویم؟!

اتفاقا با دختر داییم که در کاناداست حرف می زدم می گفتم خوشبختی ما همان زمانی بود که با پدر مادرهامون زیر کرسی شبهای یلدا دور هم می نشستیم و بزرگترها گل می گفتند می شنفتن وما بچه ها کلی لذت می بردیم و شیطانی می کردیم. خوشبختی در همان لحظه ها بود و همیشه ما برای فرداها نقشه می کشیدیم و از خوشبختی های آینده داستان سرایی می کردیم، بخدا آینده هیچ خبری نیست اگر امروز را درنیابی!

امروزت را بساز، امروزت را زندگی کن با هرچه داری و نداری اگر حسرت و حسد، ناامیدی، بغض و کینه، حرص و طمع در دلت داری بخدا از خودش دوری.

زنگارهای دلت را پاک کن، با صفا شو، زلال شو و بگذار خانه دلت مقدس و پاک از هرچه تیرگی و گرففتگی شود.

آنوقت ببین خدا در خانه مقدس دل تو نشسته ومعجزه را ببین، عشق آمده در دلت، امید آمده در دلت و خانه دلت بینی که نورانی شده.

اونوقت خداوندا شکرت و شکر و شکر بینی که از زبانت نمی افتد و بی نیاز از هرچه بخواهی می شوی!

من درحال حاضر همسری دارم عالی، فرزندانی دارم عالی، خانه و کاشانه ای دارم عالی، سلامتی دارم عالی، شغلی دارم عالی و خداوند را برای تک تک نعمتهای ریز و درشت زندگیم هزاران بار شکر و همینکه او بامن است و در من است و بر من است شکر شکر شکر 

و در آخر استادعزیز خداوند را برای وجود گرانبهایتان شکر، شکر که ما را اینچنین به وجد می آورید درود و هزاران درود برشما 

(نوشته فریده عزیز در بخش نظرات)


دستور کار اجرای جلسه چهارم:

۱- تماشای فایل ویدیویی توضیحات جلسه چهارم

۲- تکرار ۵ مرتبه فایل جلسه چهارم (تصویری یا صوتی) تا قبل از ارائه قسمت بعدی

۳- انجام تمرینات مربوط به جلسه چهارم در قسمت نظرات

منتظر خواندن نوشته های شما هستم

همراه همشگی شما: رضا عطارروشن

با دادن ستاره به این مطلب امتیاز بگیرید.

Rating 4.07 from 106 votes

https://tanasobefekri.net/?p=12247
برچسب ها:
228 نظر توسط کاربران ثبت شده است.

دیدگاهتان را بنویسید

اندازه متن دیدگاه ها
      آواتار rastegar.moradzadah
      1402/12/19 17:14
      مدت عضویت: 1148 روز
      امتیاز کاربر: 4912 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,419 کلمه

      بنام خداوند بخشنده ومهربان

      سلام خدمت استاد گران قدر ودوستان هم مسیرم 

      گام چهارم از دوره بی نظیر زندگی با طعم خدا

      قبل از هرچیزی اینو بگم استاد شما چند سال پیش این دوره رو تهیه کردین والان بعد چندسال ما داریم

      استفاده می کنیم وشما توی این فایل اشاره کردین که این دوره ماندگاره وچند سال دیگم بازدیدکننده خواهد داشت وافراد زیادی هدایت خواهند شد به این مسیر واقعا شما بی نظیر هستین وخدا رو شکر

      چقدر تونستین روی خودتون کار کنید که الان واقعا مثل پیامبران از غیب خبر دارین واعجاز می کنید

      وقتی خداوند مرا انتخاب کرد تا فرصت بودن در دنیا وزندگی در زمین را تجربه کنم از روح خودش در کالبد من دمید نه ماه تمام در بطن مادرم مرا پرورید وتمام اجزا بندنم را برای هماهنگی با رفع نیازهایم در زندگی بی نقص خلق کرد ووقتی به دنیا آمدم من بودم وجانی که روح خدا بود واجزاع بدنی که برای  زندگی به من داده بود اصل وجود من همین ها بودوهدف از خلقت من رسیدگی به این جان مقدس و گرامی داشتن آن ودر کنار آن حفظ حراست ازاین جسم که عهده دار روح من بود 

      من در این 36 سال عمر البته بجز دوران خرد سالی که هنوز درکی از هیچی نداشتم هرگز قدر وجود خودمو ندونستم هرگز به اصل بودنم به اصل وجودم وچیزی که براش خلق شده بودم توجهی نکردم 

      با پرخوری کیلو ها چربی اضافه در جسمم انبار کردم

      ولذت های دنیا رو همه نادیده گرفتم وهمش در حال گله و شکایت برای جسمی بودم که خودم برای خودم خلقش کردم وگرنه منکه موقع تولد متناسب وعالی بودم اینقد در این سال‌ها در گیر چاقی بودم که اصلا انگار زندگی نکردم یا در حال خوردن بودم که هیچ لذتی نمی بردم وبعد خوردن فقط با سرزنش کردن خودم واینکه چرا نمی تونم جلوی خوردنم رو بگیرم در حال عذاب دادن خودم بودم غافل بودم از جان عزبزم از اون بخش مقدس وجودم اگه رویا یاخواسته ای در دلم داشتم خودم رو لایق رسیدنش نمی دونستم چون چاق بودم هرچی لذت در دنیا بود من ازش محروم بودم این مسعله باعث شده بود نه از خونه ای که توش بودم نه از وسایلم نه از وجود همسرم نه دخترم ونه خانوادم نه طبیعت وهیچ چیزی لذتی ببرم 

      داعم در حال غر زدن بودم نمی دونم دخترم چطور بزرگ شداز چهار دست وپا راه رفتنش لذت نبردم از دیدن دندان در آوردنش لذت نبردم از حرف های که تازه نصفه ونیمه تلفظ می کرد لذتی نبردم از قد کشیدنش مدرسه رفتنش اولین نوشته های که یاد گرفت اولین کلماتی که تونست بخونه اولین دوست هایی که پیدا کزد اولین آزمون‌هایی که داد برای بار اول وامتحان دادن رو یاد. گرفت چون در تمام این مدت من عذادارچاقی بودم ولذتی از هیچ اتفاقی در دور وبرم نبردم فرش می خریدم تلوزیون مبل گاز وهر وسبله دیگه ای اصل ذوقی نداشتم براشون چون چاق بودم اینقد این چاقی برام پر رنگ ومهم بود که بقیه چیزا به چشمم نمی اومد 

      همیشه در حال عجله بودم تا در مدت کوتاهی وزن زیادی کم کنم تا بتونم لباسی پیدا کنم در مراسمی بپوشم وهرگز لذتی از اون مراسم نمی بردم یا ایام عید من همش تو پارچه فروشی ها بودم و دنبال خیاط تا لباسی برام بدوزه ومن عید لباس داشته باشم ساعت ها تو مغاره ها دنبال لباس بودم وتو اتاق پروها مدام خودمو سرزنش می کزدم زیبایی بهار شکوفه دادن درخت ها بوی عید مراسم دید وبازدید برای من لذتی نداشت چون قضیه چاقی نمی گذاشت چیزی ببینم همین امسال هم بدترین ساعت ها و تو مغازه ها گذروندم برای پیدا کردن لباس ولی خدا رو شکر چون چند هفته ای هست دوباره اومدم به سایت ومشارکت می کنم مثل گذشته اذیت نمی شدم وخیلی خودمو تو حال بد نمی گذارم

      من از خداوند عزیزم بخاطر این همه ناسپاسی بسیار بسیار عذر خواهی می کنم واو را بسیار بسیار بخاطر هرآنچه در زندگیم دارم شکر می کنم

      اول از همه بخاطر چاقیم از خدا ممنونم چون اگه چاقی بهم فشار نمی اورد ومن به دنبال راه چاره نبودم شاید هرگز به اینجا واین مکان مقدس هدایت نمی شدم 

      خدایا شکرت برای وجودم برای زنده بودنم برای نفس کشیدنم برای چشم هام که بیناست وهمه چیز را می بینم برای دندانهایم که غذا را خوب می جوم وهظم می کنم برای گوش هایم که سالم هستن وخوب می شنوم برای دماغم که باهاش خوب تنفس می کنم وزیبا وخوش نقشه برای ابروهام که جلو گرد وخاک رو می گیره ونمی گذاره چشمم اذیت بشه وباعث زیبایی صورتم شده برای مژه هام که زیبایی چشم هام صد چندان می کنه ونمی گذاره چشمم خشک بشه وبا پلک زدن چشمم رو محافظتی می کنه برای دست هام که کمک حالم هستن برای انجام کارهام برای انگشت هام برای ناخن هام برای

      پاهام که می تونم مسافت هارو طی کنم. در زمین خدا قدم بردارم و بگردم خدایا شکرت

      خدایا بخاطر خانه ای که در آن سکنا دارم ازت ممنونم منو ببخش اوایل که اومدم داخلش ازش ناراضی بودم چون قدیمی بود وهالش باریک بود الان خیلی ازش راضی هستم چون داخل بازاره ولازم نیست برای خرید مسافت زیادی برم وهمه چیز دم دستمه وحسابی امن هست 

      خدایا شکرت برای آشپزخونه ام که بیشر اوقات روز در آن هستم منو ببخش که اوایل ناشکری کزدم چون می گفتم کوچیکه کابینت نداره هودش خرابه ونمی تونم یخچال رو خوب توش جانم الان خیلی ازش راضیم چون کوچکه سریع تمیز می شه کابینت هاش زود تمیز می شن ولازم نیست خیلی خودمو اذیت کنم خدایا شکرت 

      خدایا بخاطر تلوزیون مون یخچال مون فرش هامون لباس شویی که داریم تخت و دراور وکمد ازت ممنونم نبود هرکدام منو به در سر می اندازه وجود هر کدام برام با ارزشه برای این اینترنت نامحدود ازت ممنونم چون اگه نبود به راحتی به اینترنت دسترسی نداشتم وبرای شرکت در سایت اذیت می شدم خدایا خیلی قدرشو می دونم 

      خدایا بخاطر وجود همسرم ازت خیلی ممنوم درسته یه اخلاقای داره که باب میل من نبوده وهمیشه به درگاهت شکایت کزدم  الان ازت معذرت می خوام چون به اصل بودنش به خوبی های زیادی که داره دقت کزدم دیدم خیلی آدم شریفیه

      خدایا بخاطر وجود دخترم ازت سپاسگزارم از اینکه بدن سالمی داره زیباست باهوشه با ادبه ازت ممنونم درسته در گذشته از اینکه زیاد سرما می خوره ومن مجبور داعم ببرمش دکتر خیلی غر می زدم شکایت می کزدم الان بخاطرش ممنونم چون سرما خوردگی چیزی نیست ومن اون اصل بودنش رو دز زندگیم دارم وبه خاطرش ممنونم

      بخاطر وجود پدرم که تکیه گاهمه بخاطر وجود خواهر هام به خاطر وجود برادرم دوستانم وخانواده همسرم ازت ممنونو سپاسگزارم 

      اینجا می خواستم راجب یه تجربه که مناسب بااین

        بخشه بگم

      همسر من همیشه می گه گذاشتم هر وقت بازنشسته شدم ودیگه کار نکزدم خوشی های زندگی رو تجریه کنم هر وقت گفتیم بریم زیارت گفته بزار الان خوب پول در بیارم باز نشسته که شدم میریم زیارت برای هر مسافرتی این ومی گه وخلاصه همه چیز رو موکول می کنه به آینده ومتاسفانه در حال زندگی نمی کنه یا افسوس گذشته رو می خوره یا فقط به این فکر می کنه سخت کاز کنه تا آینده در رفاه باشیم مدتی بود دوست داشت ماشین جدید بخره ویه ماشین خریدیم ولی ما خونه ای که رهن کردیم پارکینگ نداره ولی وسط بازاره وجلو خونه جای پارک داره وبقیه همسایه ها ماشین هاشون جلو در خونس اما ایشون از وقتی ماشین رو خریده می ترسه جلو در خونه پارک‌ کنه می گه ماشین صفره ممکنه کسی خطی بندازه روش وبرده توی پارکینگ یکی از اقوام که خیلی ازما دوره گذاشته ماشین رو ما هیچ استفاده ای از ماشین نمی کنیم چون درد سر شده براش سخته بره از اونجا بیارتش تازه دوسه روز یه بار باید قبل اینکه بره سرکار بره وروشنش کنه چند دقیقه تا موتورش نخوابه وکلی دردسر درست کزده برای خودش ماهم همچنان بی ماشین هستیم الیته خدارو شکر می کنم بخاطر وانتی که مال مغازس ودست ماست واگه کاری داشته باشیم می تونیم با اون بریم انجام بدیم وکار مارو راه می اندازه ومن بابتش سپاسگزار خداوندم

      بعد این جلسه فهمیدم همسرم چرا از وجود ماشین هیچ لذتی نمی بره وتازه باعث دردسرش شده وبارها گفته چه گرفتاری درست کزدم برای خودم چون

      اصل زندگی رو دست نخورده گذاشته ونادیده اش گرفته وهیچ لذتی از زندگی نمی بره ماشین رو خریده که لذت‌های زندگیش بیشتر بشه راحت زنگی کنیم ولی چون از اصل بودن هیچ لذتی نمی بره ماشین هم یه وسیله دست وپا گیر شده

      به نظر من اصل خوشبختی بدون در درلحظه حاله واینکه از اون چیزی که داری ولو کم لذت ببری وشاکر باشی تا خداوند لیاقت دادن مال بیشتر وامکانات بیشتر رو بهت بده

      خدای خوب ومهربانم برای درک این آگاهی از تو ممنون وسپاسگزارم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار Niloo
      1402/12/17 15:55
      مدت عضویت: 150 روز
      امتیاز کاربر: 1110 سطح ۲: کاربر متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 467 کلمه

      من قبلا خیلی حسرت میخوردم.همش فکر میکردم فلان کس مثلامدرسش از من بهتره یا خانوادش پولدارترن وهیلی چیزای دیگه.انا وقتی که چند سال میگذشت نیدیدم همون کسی که من حسرتشو میخوردم داره حسرت منو و زندگی و مدرسه و …..رو میخوره.منو به فکر برد که حتما من از اون بهترم وزندگیم از اون بهتره که داره حسرت منو میخوره.

      کم کم داشتهام و دیدم و از زندگیم لذت بردم.واسه خیلی چیزا مسخره شدم ولی ناراحت نمیشدم چون میدیدم کسی که مسخرم میکنه خودشو از من پایین تر میدونه وبرای خنک کردن دل خودش داره جلزولز میکنه.منم سعی کردم از هر چیزی که ناراحتم میکنه دوری کنم و از زندکیم لذت ببرم.

      اوایل ازدواجم به دلایلی همش شاکی بودم.ودیدم دادم اذیت میشم.با این روش استاد آشنا نبودم که از زندگیم لذت ببرم ولی سعی کردم که چیزایی که دوست ندارم رو توجه نکنم و به مرور توجهم به داشتهام وزیبایی های زندگیم جلب شد.الان میبینم از روزی که من زندگیمو سپردم به خدا و باآرامش جلو رفتم و حرص نخوردم زندگیم خیلی پربارتر شده.

      قبلا از وجود دو نقر توزندگیم ناراضی بودم ولی نمیتونستم و نباید از زندگیم بیرونشون میکردم.خیلی اذیت میشدم و گریه میکردم ولی بعد سعی کردم باهاشون بسازم وکم کم زندگی با اون افراد راحت شد برام.

      الان خدا رو برای همه چیز شکر میکنم.من خدا رو برای چشم بینا.برای دست و پای سالم.برای قدرت فکر و عقل.برای نفس های منظم.برای تک تک سلولهای بدنم برای رگ و پوست و خونم شکر میکنم.

      فقط کافیه یک بار دعای معنی دعای عرفه رو بخونید یا گوش بدید.اون زمان از دونه دونه چیزهایی که خدا بهمون داده و ما نمیبینیم آگاه میشید.

      خدا نعمتهای بیشماری به انسان داده ولی چون همیشه دراختیارمون بودن قدرشونو نمیدونیم.

      تن سالم.خونه ای توش زندگی میکنم و شب از سرما و گرما محافظتم میکنه.همسر خوب وسالم و کاری.بچهای سالم.غذایی که دارم و میخورم حتی اگه زندگیم شاهانه نیست و غذای لاکچری نمیخورم ولی باز خدا رو شکر میکنم چون میدونم همینایی که دارم از لطف خداست و هر وقت لازم بوده بهم بیشتر هم داده.خیلی جاها توقع نداشتم ولی بهترین غذا سر سفرم اومده.جاهایی که سپردم به خوده خدا و حرص نزدم خدا بیشتر برام فرستاده.جایی که سپردم به خدا بهم خونه داد و منواز آوارگی نجات داد.حتی اگه خونم کوچیکه و اون چیزی که رویاشو داشتم نیست ولی بازم شکرخدا که سرپناهی دارم که آواره نیستم.همینم خیلیا ندارن.من خیلی خوشبختم که این چیزایی که تو زندگیم هست رو خدا بی منت بهم بخشیده.

      الان هم باز  روزی هزاربار خدا رو شکر میکنم و سختیا رو میسپرم به خودش که میدونه چطوری حلشون کنه.

      خدایا شکر بابت همه چیزهایی که بهم از لطفت بخشیدی.میتونستی بهم نبخشی و من منتی سرت نداشتم ولی باز از لطف و مهربونیت بهم خیلی چیزها دادی که ممکنه من الان خیلیاشو به خاطر نداشته باشم و برای همه چیز همه چیز هزار بار شکرت شکرت شکرت

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار رویا سعیدی
      1402/12/02 10:07
      مدت عضویت: 119 روز
      امتیاز کاربر: 165 سطح ۱: کاربر مبتدی
      محتوای دیدگاه: 80 کلمه

      سلام وعرض ادب خدمت دوستان،من در حین گوش کردن به فایل صوتی جلسه چهارم بودم،چن بار گوش دادم،یک لحظه وسط صحبت های آقای عطار روشن فقط چشم هام رو بستم همه جا تاریک بود ،نفس عمیقی کشیدم صدای نفس هام وضربان قلبم رو میشنیدم،چشمم رو باز کردم نور زیادی رو دیدم زیبایی های اطرافم رو دیدم ،هم میشنیدم هم میدیدم هم نفس میکشیدم هم تمام وجودم رو درک میکردم ،من بودم ،اشک از چشمم سرازیر شد وتمام،خدایا شکرت خدایا شکرت

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار صالحه
      1402/11/26 20:17
      مدت عضویت: 428 روز
      امتیاز کاربر: 46635 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 933 کلمه

      سلام برخدایی که طمع عطر  حدید به زندگی من زده 

      سلام براستاد عطارروشن. وهم عزیزان 

      اول تولد آمد هیچ جیزی کنارنبود یی جسم وجان وزنده بودن رو به امد به دنیا که آمد اول فقزخودموبودم وتنم وزنده بودن 

      من برای داشته‌ای که در  زندگی به آرام آرام  به زندگیم. اضافه شد شاکرهستم  با هراضافه شدن باید لذت بیش تری باید می بردم‌  آیا با بودن. وسایل دراطراف من فرد شادی‌دورن رو هم درزمان طولانی داشته باشم ولی من تجربه کردم‌که به این شکل نیست 

      لوازم جانی جای اصل اون‌وسیله نمیشه من برای  حس خوب و احساس هر چیز که که دراطراف با.شه  اگه من حسم خوب نباشه توحال رقابت باشم چشم هم چشمی باشه حسادت و هم‌ در کنارش داشته باشم که حسم رو خراب خواهم کرد  آیا با آنجه که. داشتم لذت از زندگی بردم یافقط زمان رو فقط،توبخش بدش بودم من زندگی کردم یا فقط،دنبال چیزهای به ثمر رفتم دست پا زدم که زندگی بیشتر لذت ببرم ولی من اصلا استفاده که نمیکنم 

      چیزهای که که دارم‌تازه اضافه هست جاگیرهم هست همه آرمش من له هم میزنه بایدهواسم‌. رو بزرام‌برای نگه داستن‌اون وسیله چون من‌فکرمیکنم‌با بودن اون هست ک من دارم زندگی میکنم‌بعضی زمان رها  کردن‌ از دست دادن ازدای هست چون دربدن اون وسیله یااون خونه یا باطل جزور درد سر جیری دیگه نیست ما چندسال پیش همسرم برای کارش ی باغ تهیه کرداویل همه ازجمله من بجه بسیارخوشخال شدیم که ما یی باغ بزرگ خریدم مکانی دادن رفت آمد اولیه خوب بود ولی من رو به کاره اَضافه محبورم بودمو  هرصبح جمعه من باید کلی غذا درست می کردم‌ همسیر به این اون زنگ میزد که کسی ناراحت نشه همی رو توباغ بیان  خوب این یی کاره اضافه بودکه به مرو اون وافراد خسته شده دیگه ادمدشد کم شد تازه بایداسرا میکردی تشریف بیارن مهمان ما باشن  باغی که خریدیم بودایم‌ تو منطقه امنی نبود وفتی خود خانواده من تنهایی میرفتم همسر م بخاطر،دختره بسیار نگران و مضطرب بود که اشکالی پیش نیاد واین‌حالت اول خودش روازدا میدادکه درمرحله بد همه خانواده‌ام رو ناراحت می‌کرد روی که مجبوریم شدیم باغ رو فروختیم من که خیلی خوشحال شدم دیگه این وسیله غذاب رو ندارم‌ درست هست حالا اگه بود کلی پولش بود شاید کل زندگیمون بفرشیم  امکان‌ نداره اون باغ رد  روبخریم رو ما با فروش اوم باغ  تازه ازدا شدیم‌ رها شدیم‌ کلی مشکلاتش برای ما ایجادکرده بودکه با فروختن اون ازاون مشکلات خلاص شدیم شاید  اگه یی  منطقه بهتری  باغ رو خریده بودیم‌ این‌ مشکل ایجاد نمیشد حتی شاید گروهی آمروز به من بگن حیف نبود ولی راحتی که اون روزه از من‌ کل خانواده‌ام  گرفته شده بود تا اسم رفتم به باغ می امد کلی نگران استرس که کسب دچار مشکل نشه داشتم تا درباغ ببندیم‌با ماشین راهی بشم‌ این‌حالت نگرانی استرس اصلا بودن تو باغ رو دلنشین نمیگرد  شایداگه همون زمان تویی پارک‌ رفته بودیم تواون فضا لذت بیشتری رو به خانوده می‌دادیم ولی تو باغ این حالت بسیار اذیت کننده بود حتی باره وفتی ازدحترها حرفش پیش میاد فقط ازدست دادن اون‌ فضا درخت میوه شاه توت  که  بسیاز خوشمزه بود حرفش زده میشه ه نه لذتی که تواون مکان به مارسیده پس بودن توهمین فضایی راحت منزل رفتن تویی پارک تو نگاه من که آرامش  درونس  هست بسیار پرارش از باغی هست که خوشایند دیگران بود و من‌ و خانواده ازداستنش کلی مشکل داشتم در حقیقت دیگرا ن کیف باغ ما رو میبردم‌ خودم‌ خانواده پا جز مشکل جیزی ازاون باغ به یادو نداریم حتی بارم خواستم دوباره یی باغ  دیگه بخریم اول کلی کرون شده امکانش نیست وهم ته دلم من اون رضایت رو نداشت چون خاطره خوبی از داشتن باغ ندارم‌ تا این زمان که نشده بخریم پس داشته ماو اون آرامش که احساس می‌کنیم برای ما ایجاد نمی کنه و نه اگه اون فرداول خودش  تو بخش مثبت زندگیش باشه تو بخش خداوند باشه میدونه که داده ازجانب خدوند هست اجبار مشکل داره رو گوش ممکنه چون اخبار باعث افکار تو بخش ایراددارش  باشه اون زمان‌ چون همسرم دائم نکران سرقت امدن افردد تو باغهای دور می زدم‌ تو واون زمان هر وفتی که ما توباغ بوردیم  دائم نگران بود که اون مشکلات برای خانوداه خودش ایجاد نشه پس ازداشته خودش با همه فضایی خوب اصلا لذت نمی برد نه تنها اون لذت نمی برد بکله کل خانواده‌ام اون لذت رو نمبردن حتی باره شد که‌ من‌ نکران‌ نبود همسرم‌ همش می گفت این‌ دربین‌ که کسی بالا نیاد از در کسی  بال نیاد کسی واردباغ نشه خوب بودن تو این فضا چه لذتی داشت که ادامه بدیم‌ برای داشتن‌ این‌ همه اعصاب خوردی رو کسی نمی پسند پس نبود بهتر از بودتش تو اون روزها  بود شاید اگه حالا که وتعدا افرا خانواده بیشتر شدن به شکرخدا 

      اون خرید این  زمان‌ انجام‌ می دادم‌ کلی از بودن تو اون مکان لذت روهم میبریدم‌ ولی همزمانی خوبی برای اوت خریدنداشیتم  

      من دریافتم‌ که اگه فرد براش داشتن چیزی اول روی خودش کاره نکن که از داشته خودشون لذت ببرن شادی رون نداشته باشه ازهرجیزی که داره لذت نبره هرجیزی دیگی روهم تهیه کنه بااون  نه حسش خوب نیست وهم ازداشتن همون جیزه که شایددیگران اون. خوشحال کننده حساب اذیت میشه یی جوزی دست پا کیر میشه 

      اگه قدرداشته خودمون روبدونبم‌توبخش خودمون کارکنم به مرو دست اوردم مون هم خوشایند بشه  هم‌کلی لذتی به خودمون میدم وطمع بهتری به کل زندگیمون میزنیم 

      اون طمع خداوند هست‌که به زندگی خودمون زدیم‌ اون زمان ما اول ازداشتهای که داریم‌کیف کردیم ازانهابه شکل خوب استفاده میکنیم‌ وهم‌اگه خونه ماشین یا باغ رو هم به لطف خدادن وارد زندگی ما بشه اون ازطرف خداوند بدونیم ابن‌ افکاررونخواهبم داشت جون خداوند خودش هواسش به همه  چی هست 

      خدا پشت وپناه تون یا حق حق. نگه دارتون

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار محمد غلامزاده
      1402/11/10 23:44
      مدت عضویت: 62 روز
      امتیاز کاربر: 130 سطح ۱: کاربر مبتدی
      محتوای دیدگاه: 60 کلمه

      تمرینات مربوط به این جلسه 1: در مورد گله و شکایت باید بگم من یه زمینه تو این زمینه واقعا استاد بودم از کشور گرفته تا زندگی خودم شرایطم تو زندگی خودم بیشتر ناامید بودم تا شاکی ولی خب وضعیت اینجوری بود ، که آشنا شدن با یه سری مسائل و یه یه سری مطالعات و پادکست ها شرایطو تغییر داد

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار اسما غضبان
      1402/10/10 23:24
      مدت عضویت: 1273 روز
      امتیاز کاربر: 6149 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 857 کلمه

      بنام خدا

      همیشه وقتی میرم دکتر نوبتم هست می شینم روصندلی واین عبارت همیشه کنار دستمه که نوشته شده زندگی سخت نیست ما پیچیده اش میکنیم .واقعا سخت نیست همه چیز آسونه همه چیز من  پرنده دارم وعروس هلندی پرورش میدم .اول بهشون حسودیم میشد میگفتم چطور یه موجود میتونه آنقدر میتونه آروم باشه بدون نگرانی  بدون فکربه اینکه کی غذامیخوره اصلا غذا بهش میرسه نمی‌رسه فرداغذاهست اصلا بی دغدغه داره زندگی می‌کنه ومن کلی توفکراینم که عصر چی درست کنم نکنه فردا نتونم برم خرید نکنه جواب آزمایش بدباشه نکنه نتونم پول پس اندازکنم  کی  بتونیم قسطامونوبدیم کاش تموم شن این قسطا  بتونیم یه مدت. آروم باشیم بعدا دوباره قسطی یه چیزدیگه بدیم من چندبار به این توجه کردم کهمن وقتی درمورد چیزی عجله دارم یابهش نمی‌رسم یاوقتی هم که میرسم کلی هم اذیت میشم ودرنهایت ازش دلزده میشم من شکلای مختلف پرنده آوردیم بزرگ کنیم زیادنیستن اماخب من باهاشون زندگی میکنم وهرکی هم بگه پرنده هاتن میگم نه اینابچه هامن .من یه مدت درگیر این بودم که چراپرنده هام زادوولدنمیکنن مرغ عشق میوردیم بهشون غذامیداد م .ولی واقعا وقتی زمان زادو ولد لونهامیشد من خیلی توجه میکردم که کی قرارهم جوجه هاشون دربیان تاینکه یه بار به خودم گفتم رها میکنم .من بهشون آب میدم غذامیدم  بقیه کاره خدا است تا اینکه من عید نوروز پارسال نوه دارشدم صدای جیک جیک جوجه تازه متولد شده چه لذتی داشت واین روبه خداسپرده بودم از اون به بعد هم اون شکلی خداهرطور فکرشوبکنیم خودش جواب میده وقتی ندونم چی می‌خوام چیزی به دستم نمی‌رسه وقتی هم عجله میکنم   احتمال زیادی هست که به خاطر طول کشیدنش رهاش میکنم .وحی . من همیشه درهر حال زندگی روجذاب نمی‌دیدم اما تنها جذابیتی که همیشه احساسش کردم اون لذت داشتن  پرنده هابود که خیلی به چشمم میومد اما من خواسته های زیادی داشتم از خدا خواستم یه همسر مهربون دارم وباپشتکار  وهرچیزی که خواستم روبرام فراهم کرده دست خدابوده توزندگی من  .من شادم لحظه های که کنارمه وبیشتراز هر زمانی حرف میزنم وقتی کنارمه ازصبح که می‌ره سرکارتاشب منتظرشم وقتی میاد خیلی خوشحالم و گاهی توحیاط می ایستم منتظر .ویا راه میرم تایباد یه بار یکی می‌گفت مابه هم عادت می‌کنیم عاشق هم نیستیم  کلی می‌گفت .می‌گفت که ادمابه هم عادت می‌کنن . عاشق نمیشن در صورتیکه این حس و حالی که من هرروز تجربه میکنم عشقه ومن ازخداطلب این عشقو کردم از خدا خواستم که بتونم یه مسیری برای تغییر زندگیم پیداکنم وبااین سایت آشنا شدم و آرامش. رودر تلخ ترین لحظه هایی که باهاشون روبه رو شدم داشتم واین روهم بدست آوردم من خیلی زندگی روسرکوب میکردم اما واقعا زندگی یعنی زنده بودن شوهر خاله ی من مردی بود که از شانزده سالگی یاهفده سالگی رفت جبهه وکلی ترکش خورد توسروپاش ولی بازم  از زندگی استفاده کرد ولذت بردوهیچ  وقت زندگی روسرکوب نکرد شاید کسیکه اینومیخونه بگه داره تعریف می‌کنه .امانه قبل از بهشتی شدنش همه ی بدنش ترکشا حرکت کردن و .بعداز مدت یک ماه که توبیمارستان بستری بود ویعدبیمارستان شهرشون رفت ازدنیارفت وتنهاچیزی که ازش موند اسمش بود  بایه سنگ قبر واسم شهید همین هیچ چیزی رویاخودش نبرد اما بازم زندگی لذت برد .برای من مهم نیست که اون چه طرز فکر برداشتی اززندگی داشت اما چیزی که من درظاهرش  میدیدم اون آرامش خاص خودش روداشت اون همسر فرزند خونه ماشین روداشت امافقط جانش روازش گرفتن پس من نیاز به این ندارم که اسمم جایی ثبت بشه همینکه بتونم باخدایخودم عشق کنم و ازنعمت عشقی که خدابهم داده به من برای همسرم تودلم دارم به همسرم .باهم زندگی کنیم درهرشرایطی نیاز به این ندارم که از دیگران بخوام خودم روتاییدکنن ویاداشته هاموزیاد کنم درصورتی که ظرفیت اون روامکان داره نداشته باشم و هرمقدارمن بیشترین تجربه ی عشق وارامش برسم ورودی خودم کارکنم .میتونم اون ظرف به اندازه ی میزان درکم میشه مثال شوهرخالموزدم میخواستم بگم که .درهرشرایطی آدم می‌تونه اززندگی لذت ببره . .چه خواسته داشته باشی چه چیزی که نمی‌خوای روداشته باشی اما بازم میتونی از زنده بودنت لذت ببری وخوشحالم باشی که میتونی ناخواسته روبندازی زمین وخواسته روجایگزینش کنم .من این روزای ام فرق میکنه  کمترد. گذشته سیر میکنم وبیشتردرلحظه ی حالم خداگفته مومن کسی هست که به غیب ایمان داره ومن ایمان پیداکردم که به خواستم میرسم .ویه حدیثی هم بود ازبکی از امامان معصوم که گفته بود به چیزی که میخواین جوری فکر کنین که انگار پشت درهست این یعنی اینکه من به محض بازشدن در یازکردنش توسط خودم بهش میرسم پس باید تازمانی  که ظرفیت اینوداشته باشم که برم در روباز کنم اززندگیم لذت میبرم و در که باز کنم دوباره  میتونم به اندازه ی اون خواسته ظرف من بزرگ میشه .اون ظرف عوض نمیشه بلکه خودش جاگیرتر میشه وله خودی خود  وسعت پیدا می‌کنه به اندازه  ایکه من بتونم این قدر رودم کارکنم ودر خودم ایجاد کنم .تغییر کردن و کارکردن روی خودم و تغییر شرایط پس به خواسته هام میرسم وزندگی روسرکوب نمیکنم وارش لذت میبرم .حتی اگر هم بگم حالا که چیزی ندارم که ازش لذت ببرم اما اگر یه خورده دقت کنم میبینم .خیلی چیزهاست که میتونم ازش لذت ببرم گاهی برای لذت بردن اززندگی دیر میشه بدون اینکه متوجه بشیم دکمه ی خاموشی زده میشه پس تادکمه  روشنه اززندگی لذت ببریم..ممنون از استاد وفایل پرمحتوا تون…

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار Zahra
      1402/07/14 19:48
      مدت عضویت: 232 روز
      امتیاز کاربر: 6700 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 380 کلمه

      تمام عمرم با حسرت در داشته ها و توانایی های دیگران گذشت و واقعا الان که نگاه می کنم همون ساعاتی که به فکر رویاهایی که نرسیده بودم و غم و غصه داشتم بهترین روزهای زندگیم بوده و من چه ناآگاهانه اون ها رو از دست دادم

      همیشه از زندگیم گله داشتم مثلا زمانی که ماشین نداشتیم می گفتم که تا کی باید پیاده همه جا رو بگردم یا در مهمانی ها یکی از روی اجبار بهم تعارف کنن، بیاین شما رو برسونیم.

      تا کی باید نگران آخر برج باشم که باز زمان کرایه خونه اومد و خدا کنه پولش جور بشه و با صاحبخانه درگیر نشم آخه این چه زندگی هست من از فلانی چی کمتر دارم که اون خونه داره من ندارم

      حتی زمان بچگی هم ناشکری داشتیم زمان رفتن به مدرسه چقدر غر زدم که تا کی برم مدرسه کی بزرگ میشم از مدرسه رفتن راحت بشم در حالی که بهترین دورانم همون روزها بوده

      چرا فلانی نصف منم توانایی و استعداد نداشت رفته فلان جا کار می‌کنه من نمی توانم حتما اون پارتی داشته من ندارم.

      من در تمام عمرم اصل زندگی رو فراموش کرده بودم حالا که فکر می کنم مثلا اگه امروز من به همه اون چیزهایی که می‌خوام بریم اما آخرین روز از عمرم باشه به چه دردم میخوره پس چرا از همین لحظه زندگی لذت نمی برم

      من زمانی دوره ۲۸ روزه شکرگذاری رو انجام دادم که باید هر روز ۱۰ تا از چیزهایی که بخاطرشون شکرگذاری می‌نوشتم دیدم ای دل غافل چه چیزها دارم که داشتن خونه و ماشین پیش اون ها هیچه مثلا حتی یه انگشتم کم باشه چقدر تو انجام کارهام دچار درد سر میشم و واقعا از گله و شکایت هام شرم دارم که خدا چه بی منت نعمت داده و خبر ندارم 

      همسری مهربان دارم که همیشه هوام رو داره، پسر نازنینم که بودنش تو زندگیم نعمتیه، پدرم و مادر دلسوزم که هیچ وقت تو مشکلات من رو تنها نذاشتن، خواهر و برادرهای که همیشه کمک حالم بودن، از داشتن بدن سالم که خدا هیچ عضوی از اون رو ناقض نیافریده و من از داشتن اونها از خدا بینهایت سپاسگزارم، حتی خانواده همسرم که بقدری مهربان هستند و من اونها رو مانند خانواده خودم دوست دارم، از لوازم زندگیم که باعث داشتن راحتی در زندگیم شدن

      خدایا اگه لحظه به لحظه شکرگذار باشم بازم کمه

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار سکینه
      1402/06/23 20:14
      مدت عضویت: 211 روز
      امتیاز کاربر: 3925 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 335 کلمه

      بنام خداوند جان

      سلام خدمت استاد عزیز وتمام دوستان

      من تازه وارد سایت شدم وکلا مدت کوتاهی هست با قانون جذب آشنا شدم و تا قبل از این فایل خیلی کم به اصل وجودم وزنده بودنم برای زندگی توجه میکردم و بیشتر تمرکزم روی رسیدن به خواسته ها

      واینکه اگر لوازم جانبی کامل داشته باشم پس من خوشبختم وزندگی راحتی دارم وبه خاطر همین چون ناخواسته های در زندگی داشتم و بارها به خدا میگفتم خدایا منو بکش که راحت بشم واین اواخر یک سری تضادها برام به وجود اومد که از خدا خواستم که یا منو از این دنیا ببره یا هدایت کنه و کمکم کنه وخدارو شکر توسط خواهرم با قانون جذب آشنا شدم و کمتر از یک سال با استاد روشن عزیز آشنا شدم و خداوند را بابت این استاد عزیزم سپاسگزارم که منو با اصل خودم آشنا کرد وتوجه ام را به داشته هام کرد

      من توی زندگیم آرامشی دارم که خداوند را بابتش سپاسگزارم ،دستانی از خداوند را دارم که به من آگاهی میدهند که روز به روز زندگیم بهتر میشه که از خداوند سپاسگزارم  ،سلامتی دارم که به راحتی میتوانم بدون هیچ محدودیتی هر چی دوس دارم بخورم وتوانای دارم که میتونم کارامو خودم انجام بدم ،همسری مهربان و مسولیت پذیر وبا معرفت دارم که خداوند را بابت وجودش در زندگیم سپاسگزارم دو بچه سالم وعالی دارم که از وجودشان در زندگیم لذت میبرم وعاشقانه در خدمتشون هستم خداروشکر،ماشینی داریم خداروشکر که کارامونو راه می ندازه، یه خونه داریم که بزرگه اندازه کافی ومن توش راحت هستم و کلی وسایل خونه که اگه بخوام بنویسم طولانی میشه ومن بابت تک تکشون از خداوندم سپاسگزارم ،تک تک اعضای بدنم که کاراشونو به نحو احسن انجام میدن ومن خداوند را بینهایت بابت این جسم فیزیکی سپاسگزارم ،در کل اینو بگم اگه قرار باشه فقط بابت تک تک نفسام خدارو شکر کنم تمام عمرم را باید سپاسگزاری کنم باز هم کمه چون من هر لحظه نفس می کشم و وقتی و فرصتی برای سپاسگزاری از سایر نعمت های خداوند باقی نمی مونه، خدایا بینهایت سپاسگزارتم

      موفق باشیددوستان 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار سحر
      1402/06/20 08:13
      مدت عضویت: 223 روز
      امتیاز کاربر: 4350 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 745 کلمه

      به نام جانِ هستی بخشِ وجودم❤️❤️❤️

      سلام خدمت استاد خوبم ودوستان گرامی🌹

      • من قبل ازآشنایی با سایت تناسب فکری و استادعطارروشن عزیزبخاطر اضافه وزنم همیشه حس وحالم بدبود وشکرگزارنبودم وهروقت اطرافیانم بهم میگفتندبیخودی برای لاغری تلاش نکن توچاقیت ارثی است بیشترحالم بدمیشد وباناراحتی به خدا میگفتم این چه عدالتیه که بنده ها تومثل نخودلوبیا جدا کردی یه عده رو لاغر و خوشحال آفریدی ویه عده رومثل من چاق و بدحال آفریدی! وتمام حواسم به چاقیم بود
      • من توی زندگیم همه نعمتی دارم نعمت سلامتی کامل. نعمت خانوادهٔ خوب و مهربون. نعمت خانهٔ بزرگ وزیبا. نعمت هنرواستعداد. نعمت هوش وتوانمندی. نعمت محبوب بودن و احترام دیدن. نعمت وسایل وامکانات کامل.همه چی دارم وخدا را بینهایت شاکرم
      • امابخاطراضافه وزنم از هیچکدام لذت نمیبردم و با وجودتلاش زیادم برای لاغر شدن روزبه روزچاقترمیشدم تاجایی که دیگه خسته شدم وبادل شکسته ازخداخواستم که کمکم کنه وخدای مهربانم هدایتم کردبه سایت تناسب فکری ومن باگذراندن2دورهٔ رایگان درعرض 4ماه حدود 15کیلووزن کم کردم بدون رژیم وسختی خیلی راحت وبالذت وزن کم میکنم البته آرام آرام

      و درموقع انجام تمرینات لاغری باذهن احساس می‌کردم از درون هم دارم عوض میشوم آرام‌تر وشادتر وشکرگذارترشده بودم وهر روز اشتیاقم برای ادامه دادن بیشتر میشد

      • و باهدایت خالق مهربانم وارد دورهٔ زندگی باطعم خدا شدم وایمان دارم که این هدایت بی دلیل نیست و حکمتی دارد
      • من الان صبح که از خواب بیدارمیشوم اولین چیزی که حس میکنم لذت بردن از نفس کشیدنم است و آرامشی که تمامه وجودم را دربرگرفته وبالبخندشروع میکنم به شکرگذاری واولین کاری که انجام می‌دهم انجام تمرینات است باینکه 56 سالمه نه افسوس گذشته رو میخورم ونه نگران آینده ام چون به هیچکدام دسترسی ندارم من فقط از قدرتمندترین فرصتی که خالق جانم به من داده وآن لحظهٔ حال است استفاده میکنم وآن رابه اصلِ جانم گره میزنم وبااشتیاق ادامه می‌دهم چون به این آگاهی رسیدم که گذشته وآینده توهمِ ذهنمه برای اینکه من لحظهٔ حال رو ازدست بدهم
      • یادگیری یعنی به یاد آوردن پس ما همه چی بلدیم. فقط بایدموانعِ ذهنی رابر داریم تا بتوانیم اصلِ خودمان رابیاد بیاوریم و انجام تمرینات مخصوصاًتمرینات عملی خیلی کمک کننده است
      • تمرین عملی که برای یاد گیریِ این گام انجام دادم این بودکه باخودم قرار گذاشتم حداقل برای یک روز حواسموجمع کنم که در لحظهٔ حال بمانم بدونِ هیچ لوازم یدکی وخودم رو بسپارم دستِ جانِ مهربانم و فقط به زیبایی هاونعمتها توجه کنم.وجالبه که ازهمون شروع تمرین ذهنم بشدت تلاش می‌کرد که حواسمو از لحظهٔ حال به دزده وببره سمتِ افکار نگران کننده اما من  بهش مهلت نمی‌دادم و سریع هرجاکه بودم نگاه میکردم به اطرافم وبرای هر داشته ای که میدیدم باحسِ خوب شکرگزاری میکردم ومیدیدم که صدای ذهنم ضعیف ترمیشدوباخوشحالی ادامه میدادم
      • من چندخریدضروری داشتم که دریک مسیرنبودند وبرای هرکدام بایدمیرفتم چندخیابان دورتر وخیلی زمانبر بودولی من به هیچ چی جزلذت بردن ازمسیرم و دیدنِ زیبایی ها وشکرگزاری فکرنمیکردم وفقط حواسم به این بودکه الان توی این لحظه توی این مکان چه نعمت وچه زیبایی وجود دارد؟ و بابتش شکرگزاری میکردم و واقعاً برایم باور نکردنی بود! اولین خیابونی که واردشدم تمام خریدهایم  انجام شدونکتهٔ جالبش این بودکه برخوردفروشنده ها با من خیلی صمیمی وهمراه با احترام بود وحتی2تاخرید دیگه هم که فکر میکردم فرصت نمیکنم انجامش دهم براحتی خریدم ومن یک ساعت بعد تو خونه بودم واصلاً یه حس وحالِ دیگه ای داشتم وخیلی هیجان زده بودم از این همزمانی های لذت بخش وحالم خیلی عالی بودازاینکه جهان به نگرشِ جدیدم به این سرعت پاسخ داده بودو درطول روز تمام کارهایم براحتی و باسرعت انجام میشدومن بااین تمرین عملی یادگرفتم که درلحظه بودن ولذت بردن از زندگی یعنی اینکه فارغ ازتمامِ نگرانی‌ها و دلواپسی ها فقط دنباله روی جانت باشی چون او قطعه ای از کُل است که خداعاشقانه در وجودم گذاشته تاهر لحظه مواظبم باشه و حمایتم کنه ومنو به خوشبختی برسونه وخیلی شوق دارم که این تمرینِ عملی رو بیشترانجام دهم
      • و اینکه من تونستم یه مانع ذهنی ام روکشف کنم من بخاطرِباورهای اشتباهی که درمورد خداوند داشتم فکر میکردم من وظیفه دارم به همه کمک کنم حتی اگه خسته باشم وحسم بد باشه و حتی اگه خودم کارداشته باشم باید اول به دیگران خدمت کنم وگرنه خدا ازم راضی نمیشه! درصورتی که من فقط مسئول خودم هستم وهمین دیدگاه اشتباه منوازاصلم دور کرده بود وجلوی رشدم رو گرفته بود و وقتی به این نگرشِ اشتباهم آگاه شدم ازخالق جانم طلب بخشش کردم و همه چی رو سپردم به خدا و خیلی سبک شدم وانگار رها وآزاد شدم وخیلی حس و حالم خوب شد

      الهی عاشقانه سپاسگزارم که هرلحظه مرا حمایت و هدایت میکنی به سمت طعم دلنشین ولذت بخشِ خودت ومن عاشقتم وبا اشتیاق فراوان ادامه میدهم❤️🌹❤️

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار انور
        1402/07/10 05:50
        مدت عضویت: 202 روز
        امتیاز کاربر: 305 سطح ۱: کاربر مبتدی
        محتوای دیدگاه: 26 کلمه

        سلام خدمت شما کامنت بسیار زیبایی بود تا اخر خوندم واقعا اراده شما قابل تحسین هست و اینکه این تمرین زیبا رو چقد خوب توضیح دادین🙏

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
          آواتار سحر
          1402/07/10 10:26
          مدت عضویت: 223 روز
          امتیاز کاربر: 4350 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
          محتوای دیدگاه: 39 کلمه

          سلام انور جان🌹

          بسیار سپاسگزارم از محبت و تحسین زیبای شما 

          خوشحالم که دیدگاهم مورد توجه شما قرار گرفته و لذت میبرم از اینکه دوستان خوش ذوقی چون شما دارم

          امیدوارم در این مسیر عالی ترین طعم های خدا را بدست بیاورید❤️🤗

          برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
          امتیاز: 0 از 0 رأی
          افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فریبا فروغی
      1402/05/19 18:38
      مدت عضویت: 513 روز
      امتیاز کاربر: 14350 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 796 کلمه

      با سلام خدمت شما استاد عزیز،

      تمرین اول:

       من چه کسی بودم و چه انتظاری از زندگیم داشتم و چرا؟

      من خودم رو یک فرد تنها میدونستم که برای خوشحالی باید با دیگران وقت بگذرونه باید با دیگران احساس خوب داشته باشه و چون دوست زیادی نداشتم و تنها بودم پس همیشه تنها بودم و احساسم بد بود، چرا اینطوری بودم الان بهتون میگم ، چون ارزش خودم رونمیدونستم و احساس خوبم و لذت بردنم از زندگی وابسته به دوستان و اقوام بوده در این باور های اشتباهم یم مدت زیادی سپری شد و من ارزش خودم رو نمیدونستم،

      احساس شادی نمیکردم چون فکر میکردم کسی دوستم نداره و من برای کسی مهم نیستم حتی یک دوستی که دارم اونم بهم محل نمیده و با این باور ها از ارزش خودم قافل بودم ،

      همشه شکایت میکردم از دانشگاه نرفتنم و این که من باید مثل دیگران دانشگاه برم من مگه چی کم دارم از دیگران منم باید مدرک بالا داشته باشم و رفتن به دانشگاه رو علت خوشحال بودنم میدونستم و چون نمیرفتم پس خوشحالم نبود و با فکر به این احساس بدی داشتم و این رو همیشه با مادرم شکایت میکردم که حمایت نمیکنند و منو به دانشگاه نمی‌فرستند پس مقصر هستن و من مدت ها احساس بدی داشتم که فکر میکردم با رفتن به دانشگاه میتونم از زندگی لذت ببرم،

      ندیدن چیز های که دارم و ناراضی بودن از وضع مالی خودم و نداشتن شغل مورد علاقم ، من مدت ها شکایت میکردم که باید با خواهش از پدر پول تو جیبی بگیرم و خاک بر سرت همه هم سن های تو کاری دارن و پول در میارن، و این از ارزش وجودی خودم نااگاه بودم و ناراحت، 

      همیشه فکر میکردم که دوستای من ازدواج کرده‌اند و همه سر خونه و زندگیشون هستند یه قدم از من بالاتر رفته‌اند و خاک بر سرت که همین جا مانده و نمی‌توانی خوشبختی را به دست بیاری و تو هیچ وقت ازدواج را تجربه نخواهی کرد و طعم خوشبختی را نمی‌چشی و مدت‌ها به اشتباه فکر می‌کردم که بزرگترها همیشه به من می‌گفتند که انشاالله عروس بشی و خوشبخت و خوشبختی رو در ازدواج کردن می‌دیدند و این رو در ذهن من هم به وجود آورده بودند و من از ارزش‌های خودم غافل بودم ،

      از نداشتن گواهی نامه هم ناراحت بودم و فکر می‌کردم با به دست آوردن مهارت رانندگی می‌تونم بیشتر از زندگی لذت ببرم اما بی‌خبر از این که  وقتی از اصل زندگی بی‌خبر هستم کمکی به لذت بردن بیشتر نمی‌شود و این‌ها همه لوازم جانبی هستند، 

      خلاصه من خیلی شکایت از این‌ها داشتم و الان شکایت‌های دیگم رو یادم نیست و یک مورد که بیشتر توی ذهنم هست تنهایی من بوده که همیشه خودم را تنها و  شده می‌دانستم اما غافل از ارزش‌های خودم و امکانات زندگیم واقعاً چه ارزشی برای زندگی قائل بودم؟

      تمرین دوم 

      چه چیزهایی دارم که زندگی منو ارزشمند کرده و وقتی بهش فکر می‌کنم احساس خوبی دارم؟

      داشتن سلامتی  در زندگی همه ی انسان ها بسیاااار مهنه و من فکر میکنم با داشتن سلامتی همه بالاترین و ارزشمند ترین نعمت رو دارن و با سپاس گذاری میتونن از اون لذت ببرن ،این برای من جز چیزهای هست که باعث ارزش زندگی من میشه و وقتی سالمم حس خوبی دارم و با راحتی زندگی میکنم،

      من با فکر کردن به این که توی خونه ی خودم به راحتی و بی دغدغه زندگی میکنم یکی از ارزشمندی های منه و حس خوبی دارم با فکر کردن به این نعمت خوب و از خدا سپاسگزارم برای داشتن این ارزش زندگیم،

      برای داشتن خانواده ی خوبم احساس خوبی میکنم و فکر میکنم که بالاترین لذت دنیا اینه که با کسانی باشی که دوستشان داری، و این که کنارم هستن جز ارزش های خوب من هستند ،

      شاید به نظرتون عجیب بیاد اما برای داشتن دست و پاهای خودم خیلی احساس خوبی دارم که می‌تونم در طول روز به انجام کارهای روزانه خودم بپردازم و این جز ارزش‌های من هست ،

      برای قدرت بیان خودم سپاسگزارم و این از ارزشمندی‌های من در زندگی هست که باعث راحتی من میشه و اگر یک زمانی  من نمی‌تونستم حرف بزنم احساس می‌کنم خیلی زندگی دشوار و سخت می‌شد و سخن گفتن برای من ارزشمند هست،

      قدرت گوش دادن و شنیدن صداهای زیبای جهان هستی برای من ارزشمند هست و باعث راحتی می‌شود ،

      و در آخر من خودم رو دوست دارم و تنها نمی‌دانم و خیلی از اصل زندگی و وجود خودم راضی هستم و با زنده بودنم در هر روز  از خدا یک فرصت زنده بودن هدیه می‌گیرم از این تغییرات خوب و آگاهی ذهنی خودم سپاسگزارم و میخواهم برای داشتن بهترین احساس خودم همیشه تلاش کنم که ارزشمندی‌های زندگی خودم رو در طول زندگی کردن ببینم و توجه من به خوبی‌ها و نعمت‌ها باشه،و خدا رو سپاسگزارم برای هدایت خودم و آگاهی که از فایل خوب شما به دست آوردم و یک روز دیگه با احساس خوب و آگاهی  زندگی کردم،

      باتشکرازشما

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار سحر
      1402/05/03 15:21
      مدت عضویت: 292 روز
      امتیاز کاربر: 10847 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 250 کلمه

      سلام خدمت دوستان و استاد گرامی خداقوت بهتون میگم

      این جلسه بسییاااار بسیاااار مهمه و در واقع پایه و اساس داشتن زندگی دلخواه رو توضیح میده.من این کامنت رو زمانی دارم مینویسم که در حال شنیدن چندمین باره جلسه پنجم هستم ولی یه حسی بهم گفت که بیام و بنویسم.این جلسه مقدمه ی رسیدن به خواسته هارو بیان میکنه و اون ارزش قائل شدن برای اصل زنده بودن و زندگب هست.نکته بسیااار مهمی که نه تنها تا الان اکثریت قریب به اتفاق ما بهش توجه نکردیم بلکه آموزشی هم در این باره تا به الان نداشتیم و جا داره بگم استاد من اول از همه وقتی از این آگاهی مطلع شدم خیلییی خوشحال شدم ولی یکم برام مبهم بود که چطور باید از اصل زنده بودن لذت ببرم که شما فرمودین در جلسات بعد در این مورد راهکارهارو توضیح میدید🙏🏻منتها من متوجه شدم یک سری فایل های دیگه درسایت هست که به فهم بیشتر این فایل خیلی کمک میکنه و اگر هنوز از این جلسه گذر نکردید پیشنهاد میکنم حتما این فایل هارو هم ببینید متن فایل هارو حتما با دقت بخونید بسیااار آگاهی عالی دارن و بعد فایل رو گوش بدید؛👇

      ۱_فایل های استفاده از قوانین در عمل قسمت ۶

      ۲_فایل از زندگی کردن لذت ببرید 

      ۳_فایل احساس خوب برابر است با اتفاقات خوب که متن این فایل واااقعا حاوی آگاهی های بسیااار عالی هست

      ۴_قانون جذب همان دایره قدرت خداوند است متن این فایل هم بسیااار عالی و هماهنگ با این فایل هست

      امیدوارم که این پیشنهاد به دوستانم در این زمینه کمک کنه🙏🏻

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 9 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار mhshabazaz
      1402/04/25 21:14
      مدت عضویت: 1504 روز
      امتیاز کاربر: 3161 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 498 کلمه

      تمرين اول: 

      خواسته من از ابتدای این دوره لذت بردن از خود زندگی بوده ولی راستش من هنوز هم قدرش رو نمی دونم آخه من که متناسب نشدم، من که ثروتمند نشدم 🙁  البته ثروتمند شدن خواسته چند سال اخیر من هست ولی ارزوی متناسب شدن از دوران نوجوانی باعث شده نا من قدر زندگی رو ندونم. در حقیقت قدر هیچ چیز رو ندونم.

      تمرین دوم:

      این تمرین خیلی سخته، یعنی خیلی طولانی هست 🙂 

      داشته های من در مورد خانه:

      1. من خونه از خودم دارم و خداروشکر از اول زندگی مشترک همیشه مالک هستم.
      2. خونه ی من درر و پنجره دوجداره داره که فوق العاده است . مزایای اون رو خودتون بهتر می دونید.
      3. خونه ی من پارکینک جا دار داره. مورد ۲ و ۳ تضاده من از خونه ی قبلم بود که حل شد.
      4. من همسایه های خیلی خوبی دارم
      5. خدا رو شکر خونه ی من حدود ۱۶۰ متر  هست .
      6. خونه ی من خیلی خوش نقشه و دلباز هست.
      7. خونه ی من طبقه سوم هست و زمستون ها گرم و تابستون ها خنک هست.
      8. من چهار تا کولر تو خونه ام دارم که خونه من رو سرررررد می کنه.

      داشته های من در مورد خانواده:

      1. من بهترین همسر دنیا رو دارم که در زمینه ی زیبایی ، مهربانی. ، اخلاق خوب ، دست پخت عالی، متانت بهترین دنیا هست.
      2. من دوتا پسر فوق العاده زیبا، باهوش ، ناقلا ، خوش زبون دارم.
      3. آرامش فوق العاده ای در خونه ی ما بر قرار هست.
      4. همسرم و پسرهام در سلامتی کامل هستند.
      5. من مادر مهربانی دارم که همیشه پشتیبان من هست.
      6. دو تا برادر دارم که همیشه هوای من رو دارند.
      7. من خواهر مهربانی دارم که خیلی مهربون هست و پسرهام عاشق خونه ی عمه هستند.
      8.  

      داشته من در مورد سلامتی شخصی:

      1. من قد بلندی دارم.
      2. من بدن سالمی دارم که خداروشکر همواره در حال بهتر شدن هست.
      3. من چشمان سالمی دارم که می تونم عزیزانم و زیبایی های جهان را ببینم.
      4. من دستان ، پاهای سالم وقوی دارم
      5. و…..

      داشته های شخصی من:

      1. من خوش تیپ وزیبا هستم.
      2. من مهربان هستم.
      3. من توانایی خوبی در کنترل خشم خودم دارم.
      4. من توانایی بالایی در کار با کامپیوتر دارم.
      5. من در شغلم خیلی موفق هستم.
      6. و….

      داشته های دیگر من:

      1. من ماشین خوبی دارم که هم زیبا هست، هم سرعت خوبی داره ، کولر فوق العاده ای هم داره. که تا حالا با خانواده ام کلی سفر رفتیم و کلی خاطره ی قشنگ  داریم.
      2. من یک مک بوک عالی دارم که خودش به تنهایی ۱۰۰ ردیف از داشته ها رو پر می کنه.
      3. من یک گوشی آیفون دارم که دوربین با کیفیتی داره و بخوبی به مک بوک هماهنگ میشه و تجربه ی لذت بخشی به من میده.
      4. من به مسیری هدایت شدم که به من اجازه میده یاد بگیرم که زندگی خودم رو بهتر و بهتر کنم.
      5. من با استفاده از دورهی ورود به سرزمین لااغرها کلی از رفتارهای غلط خودم رو بشناسم و به سمت تناسب در حرکت باشم
      6. ….

      اینها مواردی هست که الان در لحظه به ذهنم رسید ولی  می دونم که کلی نعمت دیگه دارم که یادم رفته بنویسم و کلی نعمت هم دارم که از داشتنشون خبر ندارم. و بعد از ارسال کامنت با خودم میگم کاشکی اینو اون رو هم می گفتم..

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 15 از 3 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار مهدیه
      1402/03/31 16:46
      مدت عضویت: 429 روز
      امتیاز کاربر: 3980 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 91 کلمه

      الان اگه کارمو از دست بدم حال روحیم و وضع مالیم داغون میشه.پس کارم ارزشمنده.عاشق کارم هستم.توی زندگیم خیلی چیزای دیگه دارم ک جای شکر زیاد داره مثلا ماشینی ک داریم و باهاش همه جا میریم.خونه ی شیک و تمیزی دارم با وسایل شیک و عالی.دوستانی مهربون و باوفا.صاحبخونه ی باشعور و خواهر و برادرای دلسوز و همکارانی عالی.مدیرانی عالی و قدرشناس.حقوق و مزایای عالی.همسرم در کنارمه توی محیط کاریم.حقوقمو ب موقع میگیرم.توی کارت بانکی همیشه پول زیاد هست.هیچ وقت از خرج کردن نمی‌ترسم چون میدونم روزیمو روزی رسون بهم میده

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 0
      محتوای دیدگاه: 132 کلمه

      سلام و درود به استاد بزرگوار و دوستان هم مسیر 🌹

      خداوندم را بابت سلامتی کاملی که دارم بسیار شاکرم که می‌توانم تمام کارهایم را به راحتی انجام دهم و لذت ببرم خدایا شکرت شکرت شکرت 

      حداوندم را بابت سلامتی خانواده‌ام شاکرم خدایا شکرت شکرت شکرت 

      خدایا ممنونم سپاسگزارم برای خانه زیبایمان برای محله خوب برای همسایه های عالی خدایاااا تو را سپاس برای وسایل زیبای خانه‌مان خدایا تورا سپاس برای کار عالیم خدایا تو را سپاس برای کار عالی همسر و فرزندانم خدایا تو را سپاس برای دوستان عالیم خدایا تو را سپاس برای سفرهای عالی خدایا تو را سپاس برای ماشین زیبایمان خدایا تو را سپاس برای تمام نعمت ها و موهبت هابی که دارم و خواهم داشت پروردگارم را سپاس سپاس سپاس خدایا دوست دارم خدایا عاشقتم و ممنونم که هستی 🙏🙏🙏

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 0
      محتوای دیدگاه: 50 کلمه

      سلام آقای عطارروشن، وقتتون بخیر

      خیلی ممنون بابت این فایل راهگشا.

      در تمام زمانی که شما شروع کردید راجع به ارزش زندگی گفتید، دائم می‌گفتم، آفرین همینه و تصمیم گرفتم بابت این فایل ازتون سپاسگزاری کنم.

      مرسی واقعاً. بابت گفته‌هاتون خیلی بیشتر فکر می‌کنم و به نظرم یه گشایش فکری برام ایجاد شد.

      سپاسگزارتونم.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار السا فرزانه
      1402/01/24 16:46
      مدت عضویت: 527 روز
      امتیاز کاربر: 64249 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 774 کلمه

      🌷به نام خدای بی نهایت و گستراننده🌷

      درود و احترام خدمت استاد عزیز و دوستان هم مسیر 💮

      شکرگزار خداوند مهربان و بخشنده ای که من رو در مسیر  درست و نیک آگاهی قرار داد و در حال گسترش من هست. 

      اصل وجودی ما زندگی و زنده بودن ، و خواسته ها لوازم جانبی اون هستن. رازی که هیچ کجا و از هیچ کس نیاموخته بودم. 

      نگاهم این بود که زندگی با رسیدن به خواسته های کوچیک و بزرگم هست که معنا پیدا میکنه و سپس من میتونم شاد باشم و لذت زندگی رو ببرم. بنابراین طبیعی بود که از هیچ اتفاقی و هدفی اونقدر که باید خوشحال نمیشدم و لذت کافی نمی بردم چون به هر هدف و خواسته ای میرسیدم ، خواسته های سطح بالا تر برای من خودش رو نشون میداد و من آرزوهای جدیدی داشتم. در نتیجه همیشه در قید و بند رسیدن به سطح بالاتر بودم. و لذت هام رو موکول می کردم به رسیدن های بالاتر…

      یعنی علاوه  بر اینکه لذت نمی بردم، همیشه دغدغه ی این رو داشتم که چرا به فلان آرزو نرسیدم! کی بشه برسم! پس چرا نمیرسم! چرا الان تو این شرایطم! و هزار و یک چرای دیگه…

      غافل از این راز بزرگ که، تا وقتی من اصل رو به حد کافی دوست نداشته باشم، لذت نبرم و شکرگزارش نباشم، هر چقد لوازم جانبی داشته باشم، چه فایده ای برام داره جز اینکه حتی گاهی باعث دردسر هم میشه. غافل از اینکه معنای زندگی، اصل داشتن زندگی هس،، لذت بردن  و دوست داشتن و شکرگزار بودنه، و من معنای زندگی رو در رسیدن به خواسته هام میدیدم. 

      و چه بسیار افرادی که در طول زندگیم تا الان دیدم که به قدری در زندگی شون نعمت و موهبت هست.، به قدری خدا بهشون نعمت و ثروت و دارایی داده که طرف مونده دیگه چی باید بخواد ، چه ارزویی داشته باشه، ولی خودشون لذت هیچ ذره ای اون همه موهبت نمی برن. 

      همین الانش ،یه همکار دارم یه خانم 45 ساله ی تنهاست. دو خونه در منطقه ظفر تهران داره، ماشین داره، به قدری پس انداز داره که هیچ وقت نیازی نمی بینه حساب کتاب مانده حسابش رو داشته باشه.

      اما…. من هر وقت ایشون رو می بینم یا باهاش صحبت میکنم در نارضایتی و ناشکریه. با اینکه از نظر شرایط مالی ده ها قدم از خیلی همکارا جلوتره. از هیچ چیز راضی نیست. حتی از شرایط مالیش. و همیشه با شکوه میگه من دارم میجنگم برای حداقل ها…! 

      در مقابلش همکار دیگری دارم که ایشون هم همین حدودای 45 سال هستن و ایشون هم تنهان. شرایط مالیش هم متوسط هست. اما به قدری شکرگزاره، به قدری خوشحاله و از هر چیزی لذت می بره که واقعا در هر جمعی باشه فقط شادی و انرژی مثبت و شکرگزاری به اون جمع منتقل میکنه. 

      اون روزی کلی خدا رو شکر کرد و ذوق کرد از ته دل، فقط بابت اینکه آبدارچی قندهای ریزه ریزه خریده بود تو قندون ریخته … 🙂 

      پس خوشحال بودن ، لذت از زندگی بردن، ارزش دادن به اصل زندگی، هیچ ربطی به میزان داشته ها، ثروت، آرزوها ، و کشور و شهر محل سکونت نداره.  

      و من شکرگزار خدای بزرگ هستم که من رو به این مسیر هدایت کرد تا هر روز رازهای تازه ای در قالب اگاهی های ارزشمند از استاد عزیزم بیاموزم. 

      شکرگزار خداوند مهربان هستم که خانواده ای سالم و سلامت و خوشبخت دارم که با هم رابطه ای عاطفی و سرشار از احترام داریم. 

      شکرگزار خداوند بی نهایت هستم که تمام اعضا و جوارح بدنم در سلامت و توازن و تناسب کامل هستن و میتونم مستقلا تمام امورات زندگیم رو خودم هندل کنم، به تنهایی در خونه ی مستقل خودم زندگی میکنم، و با اینکه در شهری دور از خانواده هستم، اما اونقدر قوی هستم و اعتماد به نفس دارم که براحتی همه مسایل زندگیم رو خودم مدیریت میکنم، شغل و تحصیلات  ایده الی دارم که از بچگی دوست داشتم و بهش رسیدم و از نظر اجتماعی جز بالاترین و معتبرترین مشاغل اجتماعی و تحصیلی هست، و از نظر درامد هم سالهاست مستقلم و خودم تمام هزینه های شخصیم رو تامین میکنم و وابسته به کسی نیستم، محیط شغلی و همکاران و دانشجویانم از همه نظر نمونه هستن، خونه م ملک شخصی هست و در بهترین منطقه شهر، وسایل خونه کامل هست، به تناسب ایده الم رسیدم و اندامی که دوست داشتم رو بهش رسیدم.

      شکرگزار خدا هستم بابت تمام موهبتهایی که در زندگیم جاریه و انقدر بی شمارن که لیست کردن اونها براحتی ممکن نیست و هرچقدرم لیست کاملی بنویسم باز بیشمار موهبت و نعمت دارم که در اون لیست ننوشتم. و اینهایی که نوشتم فقط بخش کوچکی از این نعمتها بود. 

      خدایا از صمیم دل سپاسگزار و شکرگزار تمام نعمتها و فراوانی هایی هستم که به من بخشیدی و می بخشی❤️

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 13 از 3 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار لاله
        1402/02/03 18:11
        مدت عضویت: 1332 روز
        امتیاز کاربر: 17962 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
        همیاری
        محتوای دیدگاه: 489 کلمه

        السا جان

        خوشحالم که باز فرصتی پیش آمد برایت پاسخی بنویسم. من همیشه از هم مسیرانی که از مثالهای واقعی در زندگیشون برای دیدگاهشون استفاده میکنند بسیار لذت میبرم. به اینگونه باعث میشود که ما مطالب پیرامون خود را بهتر درک کنیم و تمرین‌ها را در دنیای اطرافمون با دید واضح تری ببینیم.

        من همیشه از بچگی مثل شما، عاشق مستقل بودن بوده آ م اما؛ متاسفانه فرهنگ ایران وابستگی را آموزش میدهد: مخصوصا رابطه بین افراد خانواده همواره روی وابستگی میچرخد و اسم ان را گذاشته اند: « ارتباط سالم و محبت. »

        من هم مثل شما از بچگی به دنبال یادگیری بودم و همیشه خودم را در شغلی میدیدم که بتوانم با استقلال مالی زندگی کنم. وقتی ساکن ایران بودم به دلایلی این امکان را نداشتم. وقتی ساکن امریکا شدم، شروع کردم به ادامه تحصیل و تا جایی پیش رفتم که حتی همسرم فکر نمیکرد، که من حتی ادامه دهم. من در به دست آوردن شغل مورد علاقه ام آنقدر تلاش و تمرین کردم که واقعا به طور معجزه اسایی فقط با تمرین ذهنی ( البته با کمک استاد) ان را حدود دو ماه پیش به دست آوردم، در صورتیکه تجربه دو ماه شغل اخیر من، شاید دقیقاارتباط مستقیمی هم با ان نداشت.

        در طول دو ماه گذشته، چندین بار از رییس‌هایم شنیده ام که آنها خوشحالند که من در تیمشان هستند؛ باانکه صادقانه میگویم تجربه من در این زمینه بسیار کم بود. وقتی ذهن تو بخواهد، تمامی دنیا و آدم‌های اطرافت که وسیله های جانبی هستند همانطور که ذکر کردی راگرد هم میاورد تا تو موفق شوی. من الان مثل شما، نه حتی در شهری دور از خانواده؛ بلکه در کشوری دور از آنها زندگی میکنم. دو تاخواهر دارم که آنها در ایالت من هم زندگی نمیکنند. ما برای دیدن همدیگر، بایست سوار هواپیما شویم وچون امکان ان همیشه میسرنیست؛ هر چند سال یکبار همدیگر را میبینیم.

        به نظر من السا جان، خداوند به کسانیکه دوست دارند پیشرفت کنند؛ چالش بیشتری میدهد چون حل چالش باعث تغییر میشود، دیدگاه ماعوض میشود و ما در حال حرکت هستیم.

        مقایسه ان دو تا همکارت با هم بسیار عالی بود، چون باانکه همه ما در این دنیا به پول نیاز داریم؛ ولی نهایتا « احساس خوب درونی » ما را خوشحال میکند. الان سرمایه زندگی من پسر من است. باانکه در امریکا بزرگ شده است، خیلی عالی و روان به زبان فارسی حرف میزند و هیچکس در سفر ما به ایران، متوجه نشد که او از امریکا آمده است. در درجه دوم او پسر سالمی است که رفتارهای متناسب بودنش، همواره جلوی چشم من دارد بهم درس میدهد. از طرفی دیگر ارتباط من با شما و دیگر عزیزان و یا ارتباط صمیمانه من و شما باخدا که اینقدر شکرگزار هستیم، نشاندهنده شعور و درک بالای ماست.

        بسیار لذت میبرم که میبینم جزو فعالترین نویسندگان سایت هستی و امیدوارم هرروز مدال اور باشی در همه اهداف زندگی ات. وجودافرادی مثل شما همیشه باعث شادی من میشود. به خودم افتخار میکنم که در چنین مکان امنی ساکن هستم.

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 10 از 2 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
          آواتار السا فرزانه
          1402/02/04 14:51
          مدت عضویت: 527 روز
          امتیاز کاربر: 64249 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
          همیاری
          محتوای دیدگاه: 177 کلمه

          دوست نازنین و هم مسیرم خانم لاله عزیز

          ممنون از محبت و لطف شما، و وقتی که گذاشتید کامنتم رو خوندید و پاسخ نوشتید 🌸🌹

          از شنیدن موفقیت ها و رضایت شما از زندگی تون،  و همچنین از شایستگی پسر گل تون بی نهایت خوشحال شدم. الهی نیک فرجام و سربلند باشه 💚🌸 آفرین بر شما خانم برازنده و لایق که با کوشش و توانایی و تلاش تون به هر آنچه تا کنون خواستید رسیدید. 

          امیدوارم خبر پیشرفت های روز افزون شما دوست شگفتی سازم رو بشنوم 🌹

          بله کاملا با شما موافقم، چالش ها اموزنده هستن، چون برای ما تضادها و شرایطی به وجود میارن که ما رو به وضوح برسونن که دقیقا چی میخوایم و خواسته و ایده ال مون چیه. و تا زمانی که چالش و تضاد اشتباهی در مسیر حرکت مون پیش نیاد ما احساس نیاز به استمرار در مسیر پیدا نمیکنیم و از حرکت باز می ایستیم چون در غیر این صورت انگار میکنیم به نقطه ای که دوست داشتیم رسیدیم. 

          الهی همیشه زندگی تون پر از عطر و طعم خدا باشه دوست هم مسیر نازنینم 💚🌹🌸

          برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
          امتیاز: 5 از 1 رأی
          افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار مهدیه
      1401/12/19 17:38
      مدت عضویت: 429 روز
      امتیاز کاربر: 3980 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 813 کلمه

      آیا واقعا ناشکری زندگی رو میکردم؟؟چقدر از وضع زندگیم گله و شکایت دارم یا داشتم؟ ارزشش زنگی رو میدونستم یا نه؟چ تصوری از زندگی داشتم؟باید قدر زندگیمو بدونم .با این قدرشناسی شرایط زندگیمون بهتر و بهتر خواهد شد.باید از زندگیم لذت بیشتری ببرم.

      بله یادم میاد تازه ازدواج کرده بودم و ی شغل پردرآمد و شاد و عالی داشتم دو یا سه سال قبل از ازدواجم از خدا خواسته بودمش و اونم بهم عطا کرده بود.نگم براتون از موقعیت شغلی عالی ک داشتم.تقریبا هشت یا نه سال عالی کار کردم.سرویس میومد جلوی درخونه سوار میشدم و جلوی در محل کارم پیاده میشدم.محیطی بسیار عالی و پاک و مدیران و همکارانی چشم و دل پاک و حقوق بسیار بالا داشتم بهترین روزای کاریم بود بعد از چند سال خسته شدم چون ی همکاری داشتم بسیار غر غرو و منم تحت تاثیر حرفای اون شده بودم.مینالیدم ک چرا از صبح تا شب باید کار تکراری انجام بدم.میگفتم چرا نباید تا ظهر بخوام و مجبورم بیام سرکار.چرا باید …و یا اینکه چرا خدا پدرو مادرمون ازم گرفت.چرا من از وقتی یادم میاد دست ب هرچی میزدم توی خونه خراب میشد اون وسیله ؟چرا همسرم آنقدر بداخلاقه؟چرا خدا بهم بچه نداده؟چرا خدا منو توی رنج افریده؟چرا من توی خانواده ی شلوغ ب دنیا اومدم.؟چرا زیبایی صورتم کمه؟چرا قدم کوتاهه؟چرا توی این همه آدمی ک توی محیط کار بودم من و ی نفر دیگه اخراج شدیم؟با اینکه خوب کار می‌کردم.همه ازم راضی بودن.چرا دوستم ک مثه خواهرم بود توی محل کارم زیرابمو زد؟چرا دنیا آنقدر بد شده؟چرا ب هرکسی ک کمک کردم و خواستم پیشرفت کنه و محبت کردم باعث ناراحتی خودم شده؟چرا برادرم و خواهرام هوای منو ندارن؟؟چرا خدا منو ب حال خودم رها کرده؟چرا از عینک استفاده میکنم؟؟چرا چرا چرا؟؟؟؟اینا ناشکریای من هستن.چرا من؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ هیچ وقت جنبه های خوب زندگیم رو نگاه نرده بودم.هیچ وقت توانایی های دیگه خودمو پررنگ نکرده بودم.همیشه شنوای حرفای مخرب دیگران ب خصوص همسرم بودم.همیشه خودم خودمو سرزنش میکردم و اجازه دخالت ب دیگران در امورات کاملا شخصیم میدادم ولی تعععععع دیگه میخوام خودم باشم میخوام حال دلمو خوب کنم.

      چند روز پیش توی محل کارم ک خداوند این خواسته منو اجابت کرد و پنج ماهی هست ک مجدد ب کارم برگشتم فقط با اراده خداوند.توی محل کارم زمزمه ی این شد ک مدیر من عوض میشه و ی مدیر دیگه ای قرار هست جایگزین ایشون بشه.ک این شخص از نظر کارمندای دیگه بسیار بی احترامی میکنه ب کارمندان.ش.اخلاق خوبی نداره.این مسئله بسیار منو نگران کرد طوری ک تبخال زدم از استرس زیاد.امروز بعد از چند روز اومدم فایل چهارم زندگی با طعم خدارو گوش کردم و با این جمله دوست عزیزم فریده خانم روبه رو شدم ک نوشته بودن ب آبزیان و پرندگان نگاه کنید با اینکه کار نمیکنن ولی خداوند روزی شون رو میده.نگران چی هستی؟ب شدت این جمله ب دلم نشست و ب خودم گفتم من واقعا نگران چی هستم؟؟مگه مدیرم میخواد بهم روزی بده؟؟

      من خدارو دارم و توی این همه سال اون بوده ک بهم رزق داده البته ازهزاران دستی که توی این دنیا داره.پس من نگران نیستم

      مرحله دوم اینه ک ی لیستی بنویسم ک چ چیزایی دارم ک بهم کمک میکنن.خوبه ک هستن و میشه بابتش شکرگزار باشم؟؟فرش زیر پا.بچه ای ک دارم ‌کاری ک دارم(یا اینکه چ چیزایی اگه نداشتم زندگیم بی ارزش میشد)

      ب خودمون ثابت کنیم ک زندگی ارزش داره.اصل زندگی رو ببینیم.

      چیزایی ک دارم ی شغل آبرومند و پردرآمد.شغل دوم .فروش اینترنتی دارم.دستان زیبا و انگشتان و ناخن‌های زیبا.دستانی سالم و پرقدرت.پاهایی برلی دویدن و راه رفتن و لذت بردن از زندگی.قلبی سالم و تپنده.لبخندی ک ب لب دارم همیشه.عینکی ک میتونم باهاش دنیا رو واضح تر و زیباتر ببینم.گوشهایی ک کلام زیبا باهاش می‌شنوم.موزیک باهاش گوش می‌کنم.صدای اساتید رو می‌شنوم و از نکته هاشون استفاده میکنم.ماشینی ک باهاش با همسرم میریم سرکار و خرید ومهمونی ک اگه نبود نمیتونستیم از خونه تکون بخوریم و یا هزینه ای رفت و آمدمون زیاد میشد.همین موبایلی ک دارم و اینترنتی ک باهاش ی دنیا وصل میشم ب این سایت وصل میشم.خواهری مهربان و دوستانی دست و دلباز.مدیری باشعور و با درک و با کمالات. توی خونه تلویزیون و دستگاه ماهواره و پخش موزیک ک و ماشین لباسشویی و ظرفشویی و جاروبرقی و فرش و مبل و تخت و رختخواب و گلهای زیبا و کابینت‌های شیک و نو و خونه ای ساکت و نوساز .آشپزخونه ای بزرگ و اتاقهای بزرگ و آسانسور و لباس‌های گرم و نرم و خنک و نازک و کلفت و رنگ و وارنگ و لوازم آرایش عالی و تمیز و کرم و عطری ادکلنهای عالی و باکیفیت.همکارانی مهربان و فهمیده.توی محل کارم میز و صندلی و چای و نسکافه و قهوه و دستگاه قهوه ساز و ناهارهای خوشمزه و متنوع و خودکار های رنگی و بخاری گرم و عالی کمدی ک وسایل شخصیم توش نگه میدارم.کامپیوتر و …و ی عالمه نعمتهایی ک اگه نبودن ب سختیه زیادی میفتادم.خدایا شکرت برای دونه دونه نعمتهایی ک دارم و تازه داره ب چشمم میاد.الهی شکر شکر شکر

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فهيمه
      1401/12/13 03:43
      مدت عضویت: 398 روز
      امتیاز کاربر: 6215 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 704 کلمه

      سلام به استاد عطار عزيز

      هر چي جلوتر ميريم من شگفت زده تر ميشم توي همين 7 روزي كه توي سايت هستم اتفاقات زيادي در شخصيتم افتاده كه مطمئنم در بيرون از من هم خودش رو نشون خواهد داد

      از شما بسيار سپاسگذارم براي اين دوره بي نظير

      چقدر مثال هايي كه ميزنيد برام ملموس هست و كامل ميتونم مغزكلام شما رو درك كنم

      وقتي ما به دنيا مي آييم تنها يك چيز با خود داريم و اون زندگي هست

      و وقتي بتونيم قدر اين يه دونه چيزو كه با خودمون آورديم رو بدونيم ، آپشن هاي ديگه به ما اضافه ميشه …آپشن ها مثل خونه ماشين و غيره 

      و استاد عزيز شما مثال خوبي از خودتون زديد كه وقتي اصل رو شناختيد و شروع كرديد لذت بردن ازش يك آپشن كه تناسب اندام بود به شما اضافه شد

      يكي از بخش هاي اين فايل كه برام كليك كرد در ذهنم ، اين بود كه اگر از اصل لذت نبريم اصلا آپشن هاي ديگه به ما داده نميشه….چيزهايي كه از خدا ميخواهيم يا به ما داده نميشه يا اگرم داده بشه مايه دردسر ماست 

      من الان كه فكر ميكنم اين نكته رو زياد ديدم در زندگي اطرافيانم …و هميشه كه سوال ميكردم چرا فلاني مثلا با اون عادت رفتاري زشتي كه داره اينهمه نعمت خدا بهش ميده ؟؟   الا جوابم رو گرفتم ..من كه در زندگي اونها نيستم شايد اون چيزايي كه به نظر من نعمت هست و به اون داده شده در واقع براش دردسر ساز هم هست 

      اما تمرين اين جلسه :من در كل يه چند سالي ميشه بيشر غر غر هامو كم كردم و شايد يكسالي ميشه كه آگاهانه حواسم هست گله و شكايت نكنم تا نعمت هاي بيشتري دريافت كنم….اما اصلا نتونستم كامل اين كار رو به خوبي انجام بدم تا جايي كه تا همين چند ماه پيش از سرو صداي همسايه طبقه بالا هر روز غر ميزدم

      و بعد متوجه شدم همين موضوع داره من رو از خواسته هام دور ميكنه چون من تمركزم روي ناخواسته ست و خدا رو شكر ميتونم بگم تا 90% كنترل شده اين قضيه 

      اما نكته اينجاست كه من “هر لحظه “براي تك تك نعمت هايي كه دارم اعم از سلامتي يا همين خونه كه دارم يا همين وسايلي كه دارم شكرگذار نيستم

      در كل شكرگذار هستم ولي اونطوري كه خودم دوست دارم شكر گذار باشم، نيستم .

       و جالبه كه من ميدونم كه اگر شكرگذاري بي حد داشته باشم و قلبم پر باشه هر لحظه از شكرگذاري نعمت ها به من داده خواهد شد….اما امان از شيطان…كه البته اون هم فقط داره وظيفه اش رو انجام ميده اين من هستم كه به دعوت نامه هاش پاسخ مثبت ميده 

      براي بخش دوم سوال : من خدارو شكر سلامت هستم و البته اضافه وزن دارم كه خوب اون مشكلات دست و پا گيري به همراه داره

      ولي بيماري كه بخوام براش هر روز دارو بخورم ندارم خدار وشكر

      مهاجرت به كشوري كه دوست داشتم ، داشته ام و بسيار رضايت دارم از اين مهاجرتم كه كلا هدايتي بود همه چيزش

      همسرم بسيار عاليه و آرام هست و كلا مزاحم تصميمات من نيست در زندگي و زندگيم طوريه كه من وقت دارم كه روي خودم كار كنم و رابطه ام را با خداي خودم بهتر كنم الهي شكر

      همين خونه اي كه توش هستيم ، اجاره اي هست ولي به صورت معجزه آسا چند سال پيش اجاره اش كرديم كه مبلغ اجاره اش با توجه به متراژش براي همه مايه تعجب بود و هنوزم هست…چون اينجا رو هم با همين روش هاي فكوس انرژي كه  همينجا توي همين سايت هم بهش اشاره ميشه گرفتيم

      كل وسايل اين خونه رو با اينكه تازه مهاجرت كرده بوديم ، بصورت يك معجزه همه رو نو خريديم..چيزيكه بسياري از افرادي كه مهاجرت ميكنن اوايل وسايل خونه رو دست دوم ميخرن …ولي من از خدا خواستم و براش انرژي گذاشتم و همه رو نو خريديم …اينها هم طوري هستن كه كسي با اون قيمت هايي كه خريديم باورشون نميشه..الهي صد هزار بار شكر 

      بخوام بگم خيلي زياده

      فقط ميگم خدايا شكرت چقدر بزرگي آخه…من مطمئنم افراد زيادي كه در اين سايت هستند هم اگر بشينن فك كنن به داشته هاشون انقدر دارن كه خودشون شايد تعجب كنن…چون اين سايت جايي نيست كه كسي كه ناشكر بوده باشه و به اينجا راه پيدا كرده باشه 

      در پايان از شما عزيزي كه وقت گذاشتي و كامنت من رو خوندي بي نهايت سپاسگذارم 

      چشمانتان پر فروغ

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 0
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 826 کلمه

      سلام خدمت استاد بزرگوار وسلام دوستان گلم همراهان طعم خدا 

      چه ارزشی برای زندگی قایل بودید 

      چه تصوری در مورد زندگی میکردی 

      اون چیزی که الان دارید وارزشش کمه چقدر ارزشش را میدونید 

      چرا اگه امکاناتت کم هست چرا ارزش اصل زندگی را زیر سوال بردید 

      در مورد تمرین اول در مورد ارزش اصل زندگی من قبل از شنیدن این فایل این قدر آگاه نبودم که ارزش اصل زندگی را بدونم وبه نظرم اینقدر را هم مهم نبود به نظرم می آمد که زندگی کردن و به دنیا آمدن یه اجباره از طرف خدا که ما بیایم در این دنیا  توسط پدر و مادرمون بعد زجر بکشیم و عذاب بکشیم مدام هم گناه کنیم بعد بریم جهنم بعد که به جهنم رفتیم اینقدر در آتش بسوزیم و در آخر که سزای اعمالشان را دیدیم پاک میشیم و وارد مراتب پایین بهشت میشویم جایی که امکاناتش هم کمه ،البته طبق شنیده های که قبلاً به ما گفته بودند زندگی برای من ارزشی نداشت که بهش توجه کنم قدر بدونم لذت ببرم آگاهی نداشتم ولی با وارد شدن به این کلاس ها وقتی این آگاهی ها شنیدم فقط شنیدم که ما سالها درصف بودیم که اجازه پیدا کنیم وارد این جهان بشویم و لذت های زیادی ببریم ما در صف بودیم که به این دنیا بیایم ما روح های بزرگی بودیم که انتخاب کردیم به این جهان وارد بشویم من شنیدم ولی نمی‌دونستم اینقدر مهمه که الان از زبان استاد می‌شنوم که باید موشکافی بشه مثال ما در شرایط بد به دنیا آمدیم خانه بد زندگی بد فقر پدر و مادر نا آگاه دید ما از زندگی یه جور دیگه شد و خدا را هزاران هزاران بار سپاس گذارم به اندازه ی تمام زندگانی ام و وجودم نفس کشیدن سپاسگزارم که من را آگاه کرد عمر بهم داد تا بدانم ارزش اصل زندگی ام را خدایا هزاران بار شاکر توام که من را لایق زندگانی کردی که تجربه کنم خدایا شکرت که آگاهم کردی تا بدانم زندگی ارزشمند تر از این حرفهاست 

      من در مورد داشته های که الان دارم و قدرشون را می‌دونم یا نه تا قبل از این آگاهی ها اصلا برام مهم نبود چیزی برای شکر گزاری نداشتم ولی وقتی آگاه شدم که بالشت زیر سر نعمته خدا را شکر کردم برای دیدن شنیدن حواسم برای خوردن خوابیدن حتی قبول کردن این آگاهی ها در وجودم خدارا شکر میکنم ولی زبان من قاصر هست از شکر تمام وکمال نعمت های که دارم ولی باز هم من ناسپاسم وقتی به سختی میرسم ناسپاس هستم وقتی نعمتی دارم خوشحال هستم یعنی تراز نیستم یعنی شاد بودنم را در زمانی که غرق در نعمت وخوشی ها هستم میبینم و این باعث تأسف منه در حالی که باید در خوشی و ناخوشی شاکر باشیم و باز بگردیم دنبال نکات مثبت و خوبیها خدایا من راه لحظه کمک کن تا خوبی ها را ببینم مثل حضرت زینب که گفتند ما جز زیبایی ندیدیم خدایا به من چشم زیبا بین بده الهی آمین 

      چرا اگر امکانات کم هست چرا اصل زندگی را زیر سوال بردیم باز هم نا آگاهی و ناسپاسی از سقف بالای سرمون از غذای که داریم و می‌توانیم در نهایت صحت و سلامت نوش جان کنیم از همون مقدار پولی که داریم و استفاده میکنیم و محتاج کسی نیستیم ما قدر نعمت ها را ندانستیم و از زندگی که قبلاً داشتیم که امکانات نداشت زندگی پر از رنج و سختی گذشته ام که شب گرسنه خوابیدیم الان به یه عالمه نعمت دارم من با گذشته ام 360درجه فرق کردم خدایا مچکرم که من را لایق استفاده از نعمت هات دونستی چقدر محسوس هست تغییر زندگی من ولی من باز هم ناسپاس ام  از خانه ای که داریم که نمی‌خواهیم مدام اسباب کشی کنیم از ماشینمون از خانه‌ی بزرگم از حیاط دلبازم از سلامتی خودم خانواده ام عزیزانم نزدیکانم خدایا مچکرم برای همه ی نعمتها برای همه‌ی داده ها برای همه‌ی ندادههات برای همه‌ی خنده های از ته دلم خدایا مچکرم برای اخلاق خوب همسرم وقتی کلید را به در میاندازد و وارد خانه میشود آرامش دارم خدایا مچکرم برای تمام وقت های که وارد خانه ام میشوم و دلم امن هست پدر از آرامش خدایا مچکرم وقتی وارد کوچه ام میشوم خوشحالم و آرامش و امنیت دارم خدایا مچکرم برای زمانهای که در خیابان تنها راه میروم و دلم پر از امنیت و آرامش الهی هست خدایا مچکرم برای تمام وقت های که خودم را در آغوش تو میبینم و آرام هستم ومطمعن خدایا مچکرم برای زمانهای که میدانم مثل یک نور بزرگ حلقه به دور من و عزیزانم و کره ی زمین زدی و همه‌ی ما را حمایت حفاظت و هدایت میکنیم و همیشه زیر چتر محبت نو هستم خدایا هر لحظه کمکم کن که من به تو محتاجم  خدایا مچکرم برای همه‌ی دورهمی هام که چقدر لذت میبرم خدایا مچکرم برای همسرم خدایا مچکرم برای فرزندانم خدایا مچکرم برای تمام سالهای عمرم که من را زنده نگه داشتی تا به این آگاهی برسم خدایا مچکرم و خدایا مچکرم سپاسگزارم خدایا سپاسگزارم که هرچی فکر میکنم تمام زندگی ام نعمت وسعادت هست الهی شکرت 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 0
      محتوای دیدگاه: 532 کلمه

      سلام خدمت استاد بزرگوارم و دوستان بزررگوار وهمراهم 

      من خدا را برای تمام نعمت های ریز ودرشت زندگی ام نعمت های پیدا و پنهانم تمام نعمت های که خدا بهم داده نداده گرفته و نگرفته خدایا مچکرم به خاطر تمام نعمتت هات خدایا مچکرم که من را نسبت به تمام نعمت ها منرا آگاه کردی که نعمت دادن زیباست و نعمتی را ندادن هم زیباست و همه از حکمت و بزرگواری توست خدایا به خاطر تمام حکمت هات مچکرم خدایا به خاطر دم و باز دمم مچکرم به خاطر نفس کشیدنم مچکر به خاطر سلامتی که من را زنده نگه داشته است خدایا مچکر به خاطر بدنم ساختار بدنم خدایا مچکرم به خاطر به دنیا آمدنم در بهترین زمان بهترین مکان با بهترین پدر و مادردر بهترین مکان که تو خواستی خدایا مچکرم که من را در مسیری به دنیا آوردی حمایت میکنی  ورشد میدهی خدایا مچکرم به خاطر جزء بدنم به خاطر تک تک سلول های بدنم به خاطر قدرت بلع من به خاطر قدرت گوارش من برای خوردن غذاهای عالی که میخورم به خاطر اندام خوبم خدایا مچکرم برای سقف بالای سرم خدایا مچکرم برای انسان بودنم خدایا مچکرم برای قوی بودنم خدایا مچکرم برای سالم بودنم خدایامچکرم که همهی نعمت های یک انسان کامل را در وجودم گذاشتی خدایا مچکرم برای ذوقم برای شوقم برای استعدادهام برای توانایی هام هدایا مچکرم برای تمام کارهای که تا به امروز توانستم و انجام دادم خدایا مچکرم خدایا مچکرم برای همسرم خدایا مچکرم برای بچهام خدایا مچکرم برای دوقلو های عزیزم که اونم هم نشان از بزرگی تو بود خدایا شکرت برای سلامتیشون خدایا مچکرم برای وجودشون خدایا مچکرم خدایا مچکرم برای خانواده ام خدایا مچکرم برای ازدواجم خدایا مچکرم برای خانه ام خدایا مچکرم برای ماشینم خدایا مچکرم برای سقف بالای سرم خدایامچکرم برای دیوار های خانه ام خدایا مچکرم برای لوازم عالی خانه ام که کارم را راحت کرده خدایا مچکرم برای خوراکی های داخل خانه ام خدایا مچکرم برای جنسیت بچهام خدایا مچکرم برای زایمان عالی ام خدایا مچکرم برای نظم الهی حاکم بر جهان خدایا مچکرم که تمام ذرات جهان به نظم در حرکتند خدایا مچکرم برای تمام کهکشان ها که در نظم الهی در حرکتند خدایا مچکرم که تمام حیوانات در نظم و ترتیب خودشون در حال حرکت هستند در جای خود ودرمکان خوشون خدایا مچکرم به خاطر چشمان زیبام خدایا مچکرم برای گوش های شنوا سالم و سلامتم  خدایا مچکرم برای خواندن نوشتنم خدایا مچکرم برای تمام آگاهی ها وعمل هایم خدایا مچکرم برای گوشی مبایلم برای شارژر سالم هدفونم هنزفری تختم پاور بانک برق آب سالم و گوارا و همیشگی ام خدایا مچکرم برای تمام لوازم برقی ام که کارم را راحت کردن برای لباسشویی مهربانم برای گاز خوبم خدایا برای یخچالم مبلهای زیبتم خدایا مچکرم مچکرم مچکرم خدایا مچکرم برای دستان هنرمند قدرتمند قوی و پر از برکتم خدایا مچکرم برای تمام مهربانی هام خدایا مچکرم برای تمام بخشش هام خدایا مچکرم به خاطر تمام بخشیدنی هام خدایا مچکرم برای تمام ایثار هام خدایا مچکرم برای همه چیز خدایا من را لحظه به لحظه به صفات خودت مزین که که من همیشه محتاج تو هستم و ناتوان از شکر تمام نعمت های که به من دادی خدایا میلیاردها میلیار بار ازت مچکر وسپاس گزارم  

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار somi13700
      1401/12/06 02:21
      مدت عضویت: 1379 روز
      امتیاز کاربر: 8393 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      محتوای دیدگاه: 171 کلمه

      سلام و عرض احترام

      خدمت استاد عزیزم و دوستان پرانگیزه

      تمرین اول 

      • خدایا تورا سپاسگزارم بخاطر آرامش شب 
      • خدایا تو را سپاسگزارم استاد بخاطر طلوع مهربان آفتاب
      • خدایا تو را سپاسگزارم بخاطر نم نم باران و بوی تازگی وقطرات آب 
      • خدایا تو را سپاسگزارم بخاطر هدایتم به این مسیر زیبا
      • خدایا تو را سپاسگزارم بخاطر خلق و آفرینش خودم
      • خدایا تو را سپاسگزارم بخاطر سلامتی زندگی و تنم
      • خدایا تو را سپاسگزارم بخاطر همسر مهربانم
      • خدایا تو را سپاسگزارم بخاطر دختر پاک و معصوم و سالمی که دارم
      • خدایا تو را سپاسگزارم بخاطر فرش وبالش زیر سرم
      • خدایا تو را سپاسگزارم بخاطر سقف بالای سرم
      • خدایا تو را سپاسگزارم بخاطر ماشینی که از رانندگی کردن باآن لذت میبرم
      • خدایا سپاسگزارم بخاطر وجود واصل خودم دراین دنیا
      • خدایا تو را سپاسگزارم بخاطر جسمی که به من بخشیدی تا لذت وشادی وموفقیت دراین دنیا را تجربه کنم
      • خدایا سپاسگزارم بخاطر وجود استاد عزیز ودوستان پرانرژی که خلق کردی
      • خدایا من چیزی دارم که تو در عرش کبریایی خود نداری من تو را دارم وبی نهایت سپاسگزارم ازت
      • خدایا بخاطر خلق این جهان هستی و زیبایی هایش تو را بی نهایت سپاسگزارم
      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 0
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 723 کلمه

      سلام و عرض ارادت و ادب خدمت آقای عطار روشن استاد عزیزم و دوستان هم گروهی .

      نه ندونستم!! متاسفم از اینکه قدر زندگیمو،  قدر نعمت هایی که به راحتی به من عنایت کردی و نمی دیدم و نمی دونستم.

      خدایا برای تمام ندیدن های نعمت و موهبت هایم ، توبه ! 

      خدایا برای تمام قدر نشناسی، و نتونستم هایم ، توبه ! 

      فقط طلب ، فقط طلب داشتم ، فقط میخواستم …

      اینو بده ،اونو بده ….

      اینو میخوام ،زود میخوام ….متاسفم 

      باز هم بااین حال ، همیشه هوامو داشتی ، بدون قدردانی از داده هایت ،بهم دادی ….

      اینجاست که بزرگی و مهربونی خدارو به قشنگی میبینم .

      من که جای اون بودم و الآن هم در جایگاه خودم ، به کسی که به زحماتم به خدماتم اینطوری بی توجه باشه ،قدر نشناسی کنه ، بهم اهمیت نده ! تومنی هم کف دستش نمیزارم ! 

      خدایا شکر که تو بزرگی وبا عظمتی،عاشقتم. 

      اینجاست که شیرین ترین طعم های خدارو چشیدم.” طعم فضل و کرمش را .”

      من که بنده ی ناسپاسی بودم ، من که به نعمتها و موقعیتهایی که به من عنایت فرمودی ، توجه نمی کردم، من که مدام غر میزدم،مدام گله و شکایت داشتم ،فقط طلبکار بودم ….

      باز هم بهم عنایت کردی ، باز هم بهم دادی .

      باز هم عزیزم کردی ، بازهم سربلندم کردی. 

      “ اینه بزرگی خدا ، اینه طعم شیرین خدا ” 

      در همین مرحله اول تمرین ، درهمین دید و همین توجه چه طعم شیرین و لذت بخشی از خدا را چشیدم .

      “ خدا جونم شکرت ، عاشقتم  ، متشکرم  ”

      از اینکه تا حالا زنده ام ، بهم عمری پر از خیر و برکت عنایت کرده ای ، تا برسم به این آگاهی ها ، جذب و دریافت کنم و شکرگزار باشم ، متشکرم ، عاشقانه دوستت دارم. 

      چه نوری بر من تاباندی ! 

      چشم هام باز تر شد ، بله همین چشمهای فیزیکی ام ، از دیروز که این صحبتها رو شنیدم ،به مرحمت خودت از زبان یکی از بنده های محبوبت،  استاد عزیزم ، یکی از دستان مقدس خود توست ،چشم هام روشن تر شده،  نور چشم هام بیشتر شده ،بهتر میبینم، روشن تر و بزرگتر می بینم .عاشقتم .خدایا شکرت .

      دوست دارم قلب و وجودم باز بشه ، آنقدر باز بشه ، تا تمام داشته هایم تک به تک را در آغوش بگیرم .

      دوست دارم آنچه که دارم را بیشتر لمس کنم ، بهتر طعم شان را بچشم .

      حالا که نعمتهایم را نگاه میکنم ، هر کدوم یک طعم و بوی تورو میدن! چه حس قشنگی! عاشقتم 

      همین تکنولوژی! 

      آره سپاسگزارم بابت این امکانات پیشرفته تکنولوژی  ( موبایل ،اینترنت ،سایت …..)،که امکان برقراری این ارتباطات را داریم. 

      خدایا شکرت برای سلامتی ام، سلامتی روح و روانم، سلامتی جسمم ،برای زیبایی ام ،برای ویژگی های ناب اخلاقم، متشکرم.

      خدایا شکرت برای وجود و سلامتی پدر و مادرم، که از کودکی زیر سایه آنها بزرگ شدم و لذت بردم ، بهشون افتخار میکنم، عاشقتم 

      خدایا شکرت برای وجود و سلامتی همسرم ،که وجودش را مایه آرامش ،خیر و برکت و افتخار زندگیم کردی ،برای تمام موهبتهایش 

      سپاسگزارم  ، عاشقتم 

      خدایا عاشقانه دوستت دارم  برای وجود و سلامتی پسرم ، دوست دارم روزی هزار بار لمسش کنم ،باعث آرامش و لذت زندگیمه،  خدایا شکرت عاشقتم متشکرم. 

      خدایا عاشقانه دوستت دارم برای وجود و سلامتی دخترام،  برای زیبایی شان،و موفقیت هایشان، وقتی آنها را می بینم،  انگار قلبم را خارج از خودم لمس میکنم ، خدایا شکرت عاشقتم متشکرم. 

      خدایا شکرت برای وجود و قشنگی خانه ام، که مایه امنیت ، آسودگی خاطر و آسایشم 

      قرار دادی .عاشقتم متشکرم 

      خدایا شکرت برای وجود و سلامتی خواهر و برادرهایم،  که هر کدوم مزه و شیرینی خاص خودشونو دارند که من لذت میبرم، عاشقتم 

      خدایاشکرت برای سوادم، بسیار خوشحال و سپاسگزارم از میتوانم بنویسم و بخونم و یاد بگیرم ، که باعث تعالی و رشد من شده عاشقتم ، متشکرم. 

      حس میکنم، دنیا بزرگتر شده 

      حس میکنم همه چیز بزرگتر شده 

      حس زیبایی دارم که قابل وصف نیست. 

      دوست دارم تک تک چیزهایی که دارم و بغل کنم و ببوسم .خدایا شکرت. 

      عاشقتم که منو هدایت کردی به این استاد ،آقای عطار روشن عزیز، به این سایت ،بی نهایت سپاسگزارم.

      با این تمرینی که دادید ازهمین الآن من طعم های بیشتری از خدا را چشیدم .

              “ چه شیرین و لذت بخش ”

      خدا همیشه پشت و پناهتون باشه ، همیشه سلامت و موفق و پایدار باشید .

      برای هر کدام از حوزه های زندگیم هرچقدر سپاسگزاری بنویسم که تمومی نداره ،و اینجا امکانش نیست ،اونارو ریز به ریز در دفترم می نویسم .

      در پناه نور و عشق الهی باشید. 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 0
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 430 کلمه

      بنام خدای هدایتگر 

      باسلام خدمت شما استاد عزیزم و همکلاسی های دوست داشتنی

      من کلا نوی زندگیم مثل خیلی از آدم های دور و برم که همیشه در حال ناله کردن و غر زدن هستند نبودم ولی احساس سپاسگزاری از داشته هام رو نداشتم احساس میکردم اگه فلان خونه و یا فلان ماشین رو داشتم یا فلان کشور بودم خیلی عالی بود، کنترل ورودی های ذهن یکی از مهمترین کارهای که باید انجام داد مخصوصا توی شرایط فعلی که همه از وضعیت جامعه نالان هستند،چون اگه بتونی ورودی ها رو کنترل کنی به مرور میتونی فکرت رو کنترل کنی در نتیجه منجر به تغییر باور ها میشه، ورودی های ذهن همون حرف های تلویزیون و پدرو مادر و خانواده و دوستان و جامعه هست، به هرحال من خیلی تلاش میکنم ورودی های ذهنم رو کنترل کنم نمی‌گم صددرصد موفق بودم ولی نسبت به اکثریت جامعه خوب هستم، الان حدود یک سال هست تلویزیون ممنوع، شبکه های اجتماعی ممنوع، رفت و آمد با دوستان ممنوع،و در نتیجه باورهام روز به روز بهتر و بهتر میشه و نتایج زندگیم روز به روز بهتر و بهتر میشه، هرچند کنترل ذهن کار ساده ای نیست اوایل ولی غیرممکن هم نیست اگه باور کنید شما خالق تمام اتفاقات زندگی تون هستید در نتیجه تمام تلاش تون رو برای کنترل ذهن می کنید منم تلاش خودم رو میکنم 

      خدایا سپاسگزارم بابت خانه فوق مدرن و زیبایی که دارم خدایا شکرت که انجام شده

      خدایا سپاسگزارم بابت ماشین فوق العاده عالی و زیبا که دارم خدایا شکرت که انجام شده

      خدایا سپاسگزارم بابت فرزندانی سالم و صالح و باهوش و موفق که دارم خدایا شکرت که انجام شده

      خدایا سپاسگزارم بابت همسری مهربان و دلسوز و عاشق پیشه و باوقار باوفا و ثروتمند و خوشتیپ و خوشگل که دارم خدایا شکرت که انجام شده

      خدایا سپاسگزارم بابت اینکه انسانی ارزشمند هستم و همواره در حال هدایت الهی هستم خدایا شکرت که انجام شده

      خدایا سپاسگزارم که من همیشه در مکان مناسب و زمان مناسب قرار دارم خدایا شکرت که انجام شده

      خدایا سپاسگزارم که هر انسانی حلقه ست طلایی در زنجیر خیروصلاح من خدایا شکرت که انجام شده

      خدایا سپاسگزارم بابت کارگاه فوق العاده عالی و مدرنی که دارم خدایا شکرت که انجام شده

      خدایا سپاسگزارم بابت کارگران فوق العاده عالی و خوبی که دارم خدایا شکرت که انجام شده

      خدایا سپاسگزارم بابت اینکه من همیشه در سلامت کامل هستم خدایا شکرت که انجام شده

      خدایا سپاسگزارم که همه امورات بر وقف مرادم هست خدایا شکرت که انجام شده

      خدایا سپاسگزارم بابت پدر و مادر فوق العاده عالی که دارم خدایا شکرت که انجام شده

      خدایا سپاسگزارم بابت داداش و آبجی های فوق العاده عالی که دارم خدایا شکرت که انجام شده

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 0
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 592 کلمه

      سلام به همه عزیزان

      آقای عطار روشن از شما ممنونم بابت عنوان کردن چنین نکته ارزشمتدی در هر فایل  آگاهی جدیدی بر من آشکار میشه

      بعد چندین بار شنیدن این فایل تازه دیروز متوجه عمق مطلب شدم و فهمیدم یکی دیگه از دلایل نرسیدن من به خواسته هام و نداشتن حس و حال خوب این هست که من مدام دنبال  داشتن یه چیزی برای حس خوب بودم یعنی هر روز یک چیز بیشتر میخواستم و داشتن حس خوب من همیشه منوط و وابسته به حضور چیز جدیدی بوده و هیچ وقت نتونستم بدون داشتن خواسته هام شاکر و سپاسگزار باشم

      یادمه هیچ وقت نتونستم درک کنم که از همونحایی که هستی سپاسگزار باش یعنی چه؟از همون‌چیزهایی که داری لذت ببر و سپاسگزار باس یعنی چه؟

      من به زنده بودنم به نعمت زندگی به نعمت انسان بودن هیچ وقت ارزش نگذاشتم از اولش یادم دادند که اگه خونه خوب کار خوب پول زیاد داشته باشی خوبه اگه از بقیه بیشتر داشته باشی اگه نفر اول باشی خوبه و چون نداشتم همیشه تمرکزم روی نداشته هام بود و ناکامی و خشم نصیبم میشد

      وای بر من حیف و هزار حیف که نعمت زندگی رو درک نکردیم

      این زندگی که سراسر نعمت و معجزه ست و میتونه هر لحظه اش فرصتی برای ارزش آفرینی باشه چقدر سر سری ازش گذشته ام

      از صمیم قلبم از خدا میخوام به خاطر مهربانی بی مثالش همه ما رو کمک کنه تا لحظات زندگی رو ارج بگذاریم و قدرش رو بدونیم

      ارزش زندگی ما به داشته هامون نیست هر چند داشته هامون همه ارزسمندند بلکه خود نفس زندگی و حضور در این دنیا سراسر فرصت و غنیمت هست

      من شاید تا حالا شکر حقیقی به جا نیاوردم هر چند یکی از دعاهای من اینه :خدایا من رو شاکر واقعی نعمتهات قرار بده

      ولی ته دلم همیشه حس میکردم شکر گزاری رو درست نفهمیدم و انجام‌نمیدم 

      نن فقط یاد گرفتم که زندگی خوب یعنی داشتن سلامتی پول و ثروت و موقعیت خوب و روابط خوب و از همه مهمتر  جلو زدن از بقیه و نفر اول بودن.همیشه وقتی داشته های مالی اطرافیانم رو میدیدم با خودم‌مقایسه میکردم و یه حس رقابت در وجودم داشتم و به خاطر متیت همیشه دوست داشتم من از همه بهتر باشم بعدها که آگاهیم بالاتر رفت بهتر شدم  ولی هنوز  افکارم آلوده بودند .من یادمه همیشه فکر برنده شدن بودم فکر نمره بیست گرفتن بهترین  بودن.هیچ وقت از نمره ۱۹/۷۵لذت نبردم و همیشه در اضطراب بودم در ترس از عقب مودندن از بقیه در ترس از دیده نشدن و شکست خوردن و ….

      الان هر چند دست از رقابت و مقایسه تا حدی برداشته ام ولی از ته دل میدونم که هنوز اهل رقابت هستم البته رقابت از نوع مقایسه کردن و….

      کاش تو مدرسه ها یادمون میدادند به جای دهها چیز بی موردی که بهمون یاد دادند به ما میگفتن زندگی رو زندگی کردن‌چه طعمی داره

      من به جایی رسیدم که با تمام وجودم دنبال آرامش و رسیدن به شادی درونی هستم اون شادی که وابسته به پول و موجودی حساب بانکی و زیبایی و…. نیست هرچند شکر گزار همه نعمتخایی که دارم باشم و هستم

      دعا کنیم برای هم در این جنع دوستانه که همه به این مرحله رضا برسیم

      من اونقدر درگیر این افکار هستم که هیچ وقت از نگاه کردن به صورتم در آینه که دیگه الان وارد میانسالی شدم و تغییرات سنی رو دارم در صورتم‌مشاهده میکنم ،لذت نمی برم چون برای من زیبایی یعنی جوانی.هر وقت خودم رو درآینه میبینم غصه دار میشم چون حس میکنم پیری یعنی زشتی

      من دیشب از خدا خواستم که آگاهم کنه و شروع کردم از خودم سوالات درست کردن تا هر لحظه بهتر زندگی  و نعمت زندگی رو درک کنم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        امتیاز کاربر: 5956 سطح ۳: کاربر پیشرفته
        محتوای دیدگاه: 46 کلمه

        سلام و درود
        مهم اینه که به مشتاق تغییر کردن باشیم
        ذوق و شوق درک کردن و عمل کردن داشته باشیم
        به این ترتیب میشه کمتر غصه گذشته رو خورد و به زندگی امیدوار بود
        پیشنهاد میکنم نوشته های باورساز و مجموعه زندگی با اراده خداوند رو استفاده کنید
        https://tanasobefekri.net/how-to-believe/

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 0
      محتوای دیدگاه: 319 کلمه

      الهی به امید تو ❤

      سلام حضور شما استاد عزیز و همراهان گرامی

      در مورد قسمت اول تمرین همین الان با اینکه اصل زندگی دارم ولی قدر اونو نمیدونم مثلا بعضا به خاطر اینکه راحت نمیتونم خرج کنم راحت نمیتونم غذای عالی درست کنم بعضا گله مندی میکنم

      در مورد همسرم بعضا گله مندی میکنم 

      در مورد شغل ام با اینکه کاملا ازادی تایم دارم با اینکه  مورد احترام هستم با اینکه همیشه نقدینگی دم دستم هست گله مندی میکنم

      در مورد ماشین ام هم همین طور با اینکه با قیمت خوبی خرید کردم و همیشه از ان استفاده میکنم ولی بعضا به خاطر کمبود های ظاهری اش گله مندی میکنم. 

      در حالی ک ب حای گله مندی ب راحتی میتوانم باان مسافرت بروم. 

      درمورد تمرین دوم من اصل ماجرا که زندگی هست خب دارمش و اما اپشن های زندگی ام از قرار زیرند

      ۱.اینکه لطف ومحبت و هدایت افریدگارم همیشه دارم

      ۲.سایه پدر مادر م بالای سرم هست و دعای خیرشون دارم ۳.همسر با درک فهم با قناعت و وفادار کمک حال همیشگی دارم

      ۴.دختر زیبایی که عشق را برایم تعریف کرده و عشق را تجربه میکنم دارم 

      ۵.خانه ای در جای از کلان شهر شیراز که همواره در حال پیشرفت هست دارم وهمین طور ارزش ان بالاترو بالاتر میرود

      ۶.شغل خوب با درامد همیشگی روزانه ازادی نسبی تایم و مکانی دارم و اعتبار احترام خاصی اندازه خودم در بازار دارم

      ۷.ماشین خوبی دارم که همیشه به من خدمت میده و با اینکه مدل نود هست اما بیشتر لوازم ان را نو کردم

      ۸.در جای خیلی خوب کلان شهر شیراز که چهار فصل است زندگی میکنم و البته خونه خیلی خوبی و عالی هم اجاره کردم

      ۹.سلامتی جوانی زیبایی سرحالی با کلی دانش در همین زمینه موفقیت فردی دارم و استادنی همچون عطا روشن عباس منش امیر شریفی عرشیان فر و غیره همیشه از سمت خدا با من حرف میزنند که بهتر و بهتر زندگی کنم

      ۱۰.گوشی باکیفیت و اینترنت عالی که خیلی از کارها را برام راحتر کرده دارم  و خیلی چیزهای دیگر

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 0
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,094 کلمه

      سلام به استاد عزیز و همراهان گرامی امیدوارم که حالتون عالی باشه و هرروز بهتر از قبل بشید

      در مورد این جلسه باید بگم که چندوقتی میشه که به این درک رسیدم درواقع من چندین ساله که دارم روی این قوانین و آگاهی ها کارمیکنم ولی تازه به درک این مطلب رسیدم که زندگی اصلا چی هست و چقدر باارزشه و مدتی هست که هرروز که از خواب پامیشم خدا رو به خاطر روز جدیدی که بهم هدیه داده شکر میکنم 

      نمیتونم درکشو به زبون بیارم هرچقدر هم میگذره درکم عمیقتر میشه .درک اینکه همه چیز فقط احساس خوبه احساس لذته 

      ما تمام چیزای خوب دنیارو میخوایم فقط برای اینکه حالمونو بهتر کنن غافل ازینکه حال خوب درونیه و وابسته به هیچ چیزی نیست

      من میتونم بشینم توی خونم یک فنجون چای زعفرونی بخورم و از ته دل لذت ببرم حتما لازم نیست که توی خیابونای پاریس با عشق رویاییم قدم بزنم تا بهم حال خوب بده . من آزادم که لذت ببرم و برای احساس خوب هیچ انتهایی وجود نداره

      خیلی خوبه که انسان از همه لحاظ عالی باشه و غنی باشه و اتفاقا باید هم همینطور باشه .ولی کی این اتفاق میفته؟وقتی اون چیزا برات مهم نباشه و حال دلت بدون هیچ عامل بیرونی خوب باشه اونوقته که پول خودش سمتت میاد همسر خودش سمتت میاد سلامتی خودش سمتت میاد موفقیت خودش سمتت میاد و همه چیزای عالی خودشونن که به سمت تو میان بدون اینکه حرص بخوری و تلاش خیلی سختی بکنی خیلی راحت اتفاق میفته و اونها میان چون حال دلت خوبه و میخوان که حال بهتری رو بهت بدن

      قانونشه و لاجرم اتفاق میفته

      خب بریم سراغ نعمتایی که زندگی من داره و بابتش سپاسگذارم:

      1.پدر حمایتگر شاد مهربون ،قوی  وقهرمان و مادر خوب و با درک وشعور و عاقل و صبور و رازدار و نجیبی دارم که سلامتن و سایشون بالای سرمه.

      2.خواهر عزیزی دارم که باهاش راحت و صمیمی هستم و شبا توی یک اتاق میخوابیم و کلی باهام درمورد قانون و حال خوب صحبت میکنیم بو باعث رشد هم هستیم.

      3.بینیم رو به راخت ترین و عالی ترین شکل ممکن عمل کردم و در کل صورت زیبا و چشمان درشتی دارم.

      4.از یه بیماری سخت نجات پیدا کردم و طوری شفا پیدا کردم که دیگه لازم نیست هرهفته برم آمپولای سنگین و عوارض سختی رو تحمل کنم و انقدر قوی هستم که هنوز کسی رو دور و برم ندیدم انقدر شجاع و قوی باشه حتی پسراش

      5 . ماشینی رو که خیلی بیشتر از بودجم بود و فکرشو نمیکردم با کمک و هدایت خدا خریدم.

      6 . منشا الهام خیلی ها شدم و اونها بعد از دیدن من  شد کردن

      7.گواهینامم رو گرفتم هرچند که خیلی برام سخت بود اما هرروز رانندگیم رو بهتر میکنمم.

      8 و من از یه تصادف مرگبار نجات پیداکردم و به لطف خدا حتی یک خراشم روی صورتم نیفتاده و بعد از اونهمه ترسی که نسبت به رانندگی داشتم بازم تونستم رانندگی کنم و هرروز بهتر میشم.

      9.یک لپتاپ عالی و قوی دارم که در زمان و مکان مناسب با هدایت خدا و کمک دستاش تونستم بخرم که هنوز جزو جدیدترین وقوی ترین های بازارهو

      10 . یکی از مدارک موردنیاز کامپیوترو با نمره عالی پیش پیش گرفتم و جلو افتادم.

      11.دوسال در بزرگترین بیمارستان مشهد کارکردم و انقدری رشد کردم که وقتی طرحم تموم میشد کنار کسی مینشستم که 25سال سابقه کار داشت .

      12. هدایت شدم به سمت فتوشاپ و طراحی گرافیک و هرروز دارم توش پیشرفت میکنم و با نمره 100 از یکی از معتبرترین موسسات کشور مدرک گرفتم و وارد ساخت تیزرها و انیمیشن سازی شدم.

      13.گوشی عالی ای دارم که همه کارهام رو راه میندازه.

      14.سقفی بالای سرمونه و خونه دلباز و بزرگ با حیاط عالی و قشنگ و میز صندلی های سنگی توی حیاط داریم.که حتی توی اوج سرما توی زمستون هم میرم داونجا و از هوای پاکش لذت میبرم و کلی قدم میزنم.

      15.اتاق بزرگ و دلبازی دارم.

      16.تخت بزرگ با تشک راحت و روتختی خوشرنگ و سه تا بالش که خواب راحتی رو برام به ارمغان میارن و واقعا خوشگلن.

      17.همیشه اتاقم مرتبه و انرژی در اون گردش  داره.

      18 و ریسه های نور دارم که اتاقم رو رویایی میکنن.

      19.ترازویی دارم که هم سبک و کم جاست و هم کارم رو راه میندازه.

      20.استعداد بسیار زیاد و هوش بالایی دارم.

      21. دستگاه قهوه ساز دارم که هرروز بالاهش قهوه های عالی درست میکنم.

      22.لیوانای خوشگلی دارم که خیلی دوسشون دارم.

      23.لباس های قشنگی دارم.

      24. دمپایی های روفرشِی عالی که مخصوصا دمپای حوله ایم رو خیلی دوس دارم چون نرم و خوشرنگه.

      25.کرم ها و محصولات پوستی ای دارم که احساس عشق به خود و طراوت رو به پوستم هدیه میکنه.

      26.آینه اتاقم که خیلی راحت شدیم.

      27. توی اتاقم دو تا میز دارم که کارهام رو راحتتر باهاشون انجام میدم .

      28.وقت آزادی دارم که میتونم استراحت کنم.

      29. خدایا شکرت برای اینترنت که بهم هم دسترسی میده با عزیزانم ارتباط برقرار کنم هم باعث میشه کلی فایل آموزشی ببینم و خودم رو ارتقا بدم هم این بستر عالی و این دوره رو برام فراهم کرده و هم میتونم باهاش بازی کنم و فیلم ببینم و تفریحم میشه.

      30.کلی خودکار و ماژیک رنگی دارم که بهم انگیزه نوشتن و درس خوندن میدن.

      31.کنار تختم پنجره ای دارم که هروقت بیرون رو نگاه میکنم به حس آزادی میده.

      32.بخاری اتاقم که در سردترین زمان هم توی اتاقمو گرم و عالی میکنه.

      33.سازدهنی دلنشینم و توانایی به صدا درآوردنش.

      34.گیتاری که اتاقمو قشنگ کرده و سالهای ساله همراهمه.

      35 . عشق رو تجربه کردم و به عشق درونی و ارتباط بهتر با خودم و خدا رسیدم.

      36.کلی دوره آموزشی با ارزش مادی و معنوی گرانبها دارم.

      37.تلویزیون که چقدر فیلم دیدنو راحت کرده و گاهی با مامانم یک فیلم کمدی عالی میبینیم و لذت میبریم.

      38 .سرامیکهایی که هروقت تمیزشون میکنم خونه برق میزنه و همیشه مرتبه و کلی انرژی و روحیه مثبتمو پخش میکنه توی خونه.

      39. تا حدودی که کارموو راه بندازه به زبان انگلیسی مسلطم.

      40.از یکی از معتبرترین دانشگاه های علوم پزشکی کشور مدرک تحصیلی دارم که هم توی کشور خودم بازارکارش زیاده و هم زمینه مهاجرتم فراهمه.

      41.ارتباطم هرروز با خدا بهتر میشه و خیلی واضحتر هدایتش و میشنوم.

      42.خدا به شدت مراقبمه و حتی آدمای خوبو توی زندگیم میاره.

      43. احساس آرامش و حال خوبم هرروز بیشتر میشه.

      44.یک سفر عالی و رویایی رو حدود یک ماه و نیم پیش به قشم داشتم که بکرترین و نابترین جاهای دنیارو اونجا دیدم  کلی دوست خوب پیدا کردم.

      45.دوستای خوبی توی زندگیم دارم.

      کلی نعمت دیگه توی زندگی من هست که در مدار فعلی نمیبینمشون و هرچقدر تکاملم بیشتر بشه هم نعمتای بیشتر در  زندگیم مییبنم و هم بیشتر  و عمیقتر سپاسگذارشونم

      خدایا شکرت برای اینکه به این دوره هدایتم کردی تا سطحم رو رشد بدی و دیدم رو بازتر کنی استاد عزیز ممنونم از شما که آگاهی های نبا رو بیمنت در اختیار ما قرار میدید دلتون شاد هرروز آرامشتون بیشتر بشه.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 0
      محتوای دیدگاه: 243 کلمه

      سلام به همه عزیزان

      آقای عطار روشن من  بعد سالها تلاش در مسیر خودشتاسی سوالی بنیادی در مورد خدا و کایتات در ذهنم شکل گزفته بود که درکش برام مبهم بود و از خدا کمک خواستم که راا رو نشونم بده  و با اتفاقاتی که دست به دست هم دادن به سایت شما هدایت شدم که انشالله مفصل در موردش صحبت خواهم کرد

      بعد  مطالعه قسمت ۴ من متوجه شدم که  من هیچ کدوم از دستاوردهامو دوست ندارم خونه دارم ولی دوستش ندارم 

      اسباب و اثاثیه خونمون رو دوست ندارم اصلا هر چیزی رو که دوست دارم و میخرم بعد خریدنش از چشمم میفته

      دلیلش ناشکری نیست دلیلش اینه که من  به علت تجربیات گذشته و به علت عادتی که از کودکی در من شکل گرفته من همه دستاوردهامو با زور و زحمت و سختی بدست اوردم یعنی رنج و سختی زیادی برای خواسته هام کشیدم و به همین خاطر بعد بدست اوردن اونها به خاطر رنج و فلاکتی که به خاطرشون کشیدم ازشون زده میشم

      هر چه خواسته ای در من قویتر باشه سختی  و رنج بیشتری برلش کشیدم اصلا هر چقدر جیری رو بیشتر دوست داشته باشم  برلش ذلت و سختی بیشتری باید بکشم

      البته شاید علت دیگه اش این هم باشه که من بیشتر تمرکزم روی نخواسته هایم می باشد 

      ولی این رو هم میدونم که از قدیم الگوهای من کسانی بودند که تلاش سخت رو یک امتیاز از ادم های خوب به من معرفی کردن

      من دیروز وقتی به این نکته پی بردم احساس سبکی زیادی کردم 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        امتیاز کاربر: 5956 سطح ۳: کاربر پیشرفته
        محتوای دیدگاه: 181 کلمه

        سلام و درود
        از خوندن نوشته شما لذت بردم
        شاید محتوا درباره رنج و سختی های قبل باشه ولی خیلی لذتبخشه وقتی می بینم دوستانی که همراه من هستند از قدرت درک بالایی برخوردار هستند و خیلی عالی موانع ذهنی خودشون رو پیدا میکنند
        نکته خیلی مهمی که باید مورد توجه قرار بگیره اینه که برای هر انسانی دستاوردهای انسان دیگه با سختی و رنج بوده
        این درحالیه که شما گفتی من هم خیلی رنج کشیدم
        اگر رنج و سختی دلیل موفقیت بود که همه انسانها باید موفق و ثروتمند و … می شدند
        اون چیزی که ما از زندگی دیگران مشاهده می کنیم و تصور می کنیم طرف خیلی سختی کشیده در واقعیت اینطور نیست چون اون فرد سالها در مسیر خودش حرکت کرده و قدم و به قدم پیش رفته اما وقتی ما به نتیجه نگاه می کنیم و تصور می کنیم که چقدر مسیر رو طی کرده وحشت می کنیم و فکر میکنیم که چقدر سختی کشیده
        انسانهای زیادی سختی می کشند اما انسان های کمی موفق می شوند چون موفقیت با سختی و رنج به دست نمی یاد.
        موفق باشید البته بدون سختی

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 5 از 1 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 6903 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,095 کلمه

      نسترن 

      سلام به استاد عزیزم و دوستان هم مسیر 

      راستش تو این دو سه ساله که شروع کردم یادگیری قوانینو یکم بیشتر قدر داشته هامومیدونم اما هنوزم حس میکنم خیلی میلغزم 

      من خیلی چیزای زیادی دارم که واسشون سپاس گذار باشم اونقدر که نسبت به چند سال پیش 50 برابر شده 

      یادمه اون موقعی که رابطم با پدر مادرم خیلی بد بود طوری که داشتم ازشون متنفر میشدم همیشه ناشکری میکردم و غر میزدم از رفتارای بدشون با خواهرم صحبت میکردیم و هیچوقت به این فکر نکردیم

       همین که هستن بودنشون نعمته

       همین که صدای سلامشون میاد

       همین که بابا دست پر همیشه میاد خونه

       همینکه بوی غذای گرم مامان میپیچه و صدامون میکنه نسترن شبنم غذا نمیخورید الان؟

      ما قدر این نعمتو اون موقع نمیدونستیم و تو این یه سال که یکم قدردانی کردیم تو دل خودمون معجزات رفتاریشونو به چشم دیدیم …

      شاید یکی از دلایلی که من بعد یه سنی با بیماری های مختلف درگیر شدم این بود که نسبت به اندامم خیلی حسم بد شده بود و حتی تو خیابون معذب بودم و درواقع قدر وجودمو ندونستم 

      من کلا زبانی ادم غر زدنی نیستم پیش بقیه اما وقتی ناخوداگاه تغییر نکنه انگار مغزت از فکر داره منفجر میشه 

      من پر از ناشکری ام تو ذهنم 

      صداهایی تو مغزمه که اگه بهش اجازه بدم ادامه پیدا کنه میتونه تا سر حد مرگ منو ببره اما خداروشکر تسلطم یکم رو خودم بیشتر شده 

      ما تو دبیرستان یه اکیپ دوستانه دخترونه بودیم تو مدرسه یادمه از نداشتن دوست پسر  هممون یه جورایی ناراحت بودیم و غر میزدیم گرچه من زبونی میگفتم به موقعش اون ادمه میاد اما ته دلم شکرگذار نبود و از اونجایی که قانون کلاه سرش نمیره و با احساس ما کار داره نه زبونمون در کل ارتباطمونم با پسرا خوب نبود

      من تو زندگی الانم دنبال تواناییم که تو وجودم خاموش شده بود و تو 99 درصد مواقع گمشده بود و اونم 

      زندگی کردن در لحظس  

      من سنی نداشتم ولی حدودا از همون 12 سالگی همیشه نگران اینده بودم یا گذشته 

      نگران درس فردا 

      نگران اینکه اگه معدلم کم شه چی میشه 

      نگران اینکه نکنه مامانم نذاره برم خونه دوستم نذاره برم اردو

      همیشه ام غصه میخوردم از گذشته وقتی پامو گچ گرفتم و اسیب دید کل پای چپم تو گچ بود و یادمه بعد اون اتفاق افسرده شده بودم چون فردای اون روز ازمون دان 2 تکواندو داشتم و میگفتم چرا اینطوری شد و انقدر ناسپاسی کردم یادمه اون دوران زندگیم پر از تنش بود و بعد اون دکتر رفتن من چند برابر شد رابطم با بقیه بدتر شد حتی یادمه سال بعد یکی از دوستام که همکلاسی سال قبلمم بود گفت 

      واقعا باورم نمیشه این تویی چون پارسال خیلی عصبانی و اخمو بودی و من باورم نمیشد که اینطوری بوده باشم 

      وقتی انسان در لحظه زندگی کنه نه میترسه و نه نگرانه چون داره لذت میبره از همون لحظه و ارامش داره ارامشی که هیچ چیزی بهت نمیده

      ————————————————————

      تمرین 2

      چه چیزایی تو زندگیته که ارشمنده یا داره بهت کمک میکنه یا تو داری کمک میکنی ؟

      من الان یه اتاق مستقل زیبا دارم که تا 3 سال گذشته نداشتم و با خواهرم تو یه اتاق بودیم و من بابت تک تک اجزای این اتاق خداروشکر میکنم جای جای این اتاق با سلیقه خودم چیدم این اتاق بهشت نسترنه 12 متره اما یه دنیا نعمت توشه از تمام مدادرنگیای اصل فابرم وبوی خوبشون گرفته تا تمام گلدونایی که گذاشتم کنار پنجره و تو اتاقم نور خوب بهش میخوره و روز به روز میبینم که سر حال ترن از چراغ قوه اتاقم تا تمام کتابایی که دارم و درمود معماریه من وقتی نگاهم میکنم و فکر میکنم که این کتابارو واقعا حالم بهتر میشه 

      یه خودکار ابی دارم که هر دفعه باهاش مینویسم انقدر لذت میبرم فقط خدا میدونه انقدر که خوش رنگه و خوش دسته 

      یه قاب عکس کوچیک دارم که عکس بچگیای منو خواهرم توشه و لبخند زدیم و هر دفعه میبینمش حس خوبی میگیرم واقعا

      با اینکه حقوق ندارم و کار نمیکنم اما بابا همیشه بهمون تا جایی که تونسته رسیدگی کرده و انقدر تئ کارتم بوده که بتونم یه غذای ساده بخورم 

      انقدر بوده که بعضی موقعا بتونم تو یه ماه سه دست لباس بخرم و اونقدری بوده که الان دارم با لب تاب سفیدم تایپ میکنم 

      من این لب تابو با عشق خریدم و عاشق رنگ سفیدم 

      من انقدر ادمای مهربون تو زندگیم هست و دوستم دارن مثل مامان و بابام خواهرم

      من انقدر خوشبخت بودم و خدا به من فرصت داد که بتونم از عشق زیاد به بعضی ادمای زندگیم تو دلم قربون صدقشون برم و خودم کیف کردم

      مثل نهال کوچولو 4 ساله 

      مثل رفیقای دخترو پسرم که الان انقدر زیادن نمیتونم بشمارم 

      من انقدر دوست داشتنی بودم و هستم برای خانوادم که همیشه دوست دارن منم تو جمعاشون باشم یا دوستام میرن بیرون با منم هماهنگ میکنن

      من انقدر خوشبخت بودم که رفتم و کلی جای دیدنی و تاریخی مثل کاخ سعد اباد و باغ فردوس و دریاچه چیتگر و دربندو تجریشو و… دیدم 

      من فرصت اینو داشتم که حرفام توزندگی دوستام و اشناها اثر بذاره و تصمیم درستو بگیرن و ارومتر شن تو زندگیشون 

      من فرصت اینو داشتم که با استادای فوق العاده ای مثل شما کار کنم و خدارو صد بار بابت این شکر کردم که به این مسیر اومدم

      من چند ساله راحت میخوابم رو تختم در حالی که یه مدت تا 6 صبح خوابم نمیبرد 

      خداوند به من یه صورت زیبا و پوست سفید داده و بارها بابت زیباییم تحسین شدم 

      من انقدر قدرت داشته مغزم که میتونم با چند تا نرم افزار الان کار کنم و طراحی کنم 

      انقدر خوشبخت بودم که تو این 4ماه شاید بالای 15 بار با دوستام رفتیم بیرون و انقدر خندیدیم که واقعا دل درد گرفتیم انقدر حس خوب بهشون دادم و حس خوب ازشون گرفتم انقدر بغلشون کردم و بغلم کردن که تازه بعد یه عمر فهمیدم دوستی چیه ارامش چیه 

      اما خیلی کمه خیلی کمه همینم و من خیلی بیشتر میخوام و برای رسیدن به او حد خوبم باید شکرگذار همینا باشم 

      من فرصت اینو دارم به نت دسترسی داشته باشم و کلی چیز یادگرفتم 

      من قدرت اینو داشتم 6 ماه پیش فردای روز تولدم اینستامو پاک کردم و لحظه ای بعد اون وسوسه نشدم که بریزم چون اون فضا تاریک ترین فضای زندگی من شده بود 

      من یه خانواده خوب و سالم دارم که که چندوقته کنار هم خوبیم واقعا و کاری بهم نداریم برعکس اون موقع که همش تنش بود 

      و خیلی نعمتای دیگه که طولانی میشه اما باید مدام مرورشون کنم با خودم 

      اومدم تو این دوره که خدای واقعی رو بشناسم باهاش اروم شم چون امتحان کردم فقط به خدا میشه تکیه کرد به خالق اعظم 

      اومدم که زندگی کردنو یاد بگیرم خدا هدایتم کنه به راهای زیباتر من امید دارم پس تمام تلخیای الان زندگیم قدرت منم هست نور الله هست فقط من باید ازش استفاده کنم همین خدایا نشونم بده …

      نور به وجودتون

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 0
      محتوای دیدگاه: 106 کلمه

      سلام به همه عزیزان

      من سالهای سال به دلایلی که خودم بهش واقفم عادت کرده بودم که تفکر صفر و صدی داشته باشم و باوری که پیدا کرده بودم این بود کا اگر به وضعیت موجود راضی باشی رشد نمیکنی  و از طرفی به خاطر عزت نفس پایین دستاوردهام برام ارزشمند نبودند و همیشه عادت به انتقاد داشتم و نتیجه اش هم شد زندگی ای که همیشه چیزی برای انتقاد و ایراد گرفتن بود 

      شنیدن این فایل به من انرژی دوباره داد که این عادت رو کنار بگذارم هرچند مدتهاست دارم تلاش میکنم 

      امیدوارم همخ دوستان و همه کسانی که اینگونه هستند به صلح با خود و دیگران برسند

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 0
      محتوای دیدگاه: 102 کلمه

      سلام

      در مورد سوال فایل چهارم  ایتو میتونم بگم که  من هیچ وقت راضی نبودم  هر چی بودم و داشتن هیچ وقت راضیم نمیکرد و در هر جایی که بودم بیشتر و بهترش رو میخواستم 

      یک طمع یک نا امتی و احساس خطر در وضعیت موجود همیشه با من بوده

      واقعا بلد نبودم و نیستم کا درست و حسابی قدر داشته هامو بدونم

      حتی در مورد خودم و توانمندیهام هم از خودم هیچ وقت راضی نبودم

      این وضعیت به جای بهتر کردن وضعیت حال و روزم رو هر روز بدتر کرده

      فرمایشات شما حرف دل من بود

      از خدا میخوام کمکم کنه به مفنای واقعی قدر داشته هامو یدونم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار طاهره فروغی
      1401/10/19 16:19
      مدت عضویت: 978 روز
      امتیاز کاربر: 35027 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 561 کلمه

      سلام خدای مهربونم 

      سلام استاد عزیز و دوستان خوبم 

      خواسته ها ما چی بود 

      ما وقتی وسیله ای میخریم براش لوازم جانبی تهیه میکنیم  اینا ربطی به اصل خود وسیله نداره و موقع فروش این وسیله های جانبی در قیمتش اثر نداره  ما همه این لوازم جانبی رو برای لذت بردن از اونه حالا گوشی و خونه و ماشین مثل همین وسایله 

      ما وقتی به دنیا میایم فقط زندگی است و در طول این زندگی میتونین یه سری امکاناتو اضافه کنیم مثل خونه و ماشین و باغ و وسایل خونه و غیره 

      موقع رفتنمون کاری به لوارم من ندارم و همونطوری که به دنیا اومدم همونطور اصل منو میگیرن 

      و لذت از دنیا و شادیهامون رو حساب میکنن نه خونه و ماشینمون رو 

      اصل زندگی است و همه امکانات اضافه هایی ایست برای لذت زندگی 

      اگرارزش  زندگی رو ندونیم هر امکاماتی هم اضافه کنیم اهمیتی نداره 

      چرا لذت نمیبریم با تمام امکاناتی که تهیه میکنیم چون از اصلش استفاده نمیکنیم و اضافه ها در صورتی معنی پیدا میکنه که قدر اصل رو بدونیم و لوازم جانبی بدون اصل بی استفاده است 

      حالا ما اگر از زنده بودنمون لذت نبربم چیزهایی که از خدا میخوایم بهمون داده نمیشه چون طلاحیت نداره و یا اگر داده بشه باعث لذتش نمیشه و باعث درد سرش هم میشه 

      ما همیشه فکر میکنیم اگر امکاناتش نباشه زندگی به درد نمیخوره 

      نه ما میخوایم به همه خوشی ها برسیم و باید شاکر اصل باشیم و از زنده بودنمون لذت ببریم 

      من همیشه فکر میکردم که نداشتن ماشین خوب و خونه شخصی خودم باعث لذت منه و روز به روز پایین تر رفتم 

      من زنده بودنم رو فراموش کرده بودم و قانون خداست که وقتی قدر زندگیتو ندونی امکانات هم بهت داده نمیشه 

      من خیلی ناشکری میکردم و همیشه زنده بودنم در درجه اخر شکر گزاری بود 

      من نه شاکر سلامتیم بودم و نه کارم و نق میزدم بعضی وقتها که حوصله ندارم برم سر کار 

      من قدر هیچدنعمتمو نمیدونستم و فقط توقع داشتم چون دعا میکنم حاجتمو بگیرم و وقتی به اون چیزی که میخواستم نمیرسیدم مثل این طلبکارا از خدا شکایت داشتم 

      اصل زندگی من برام بی معنی بود و یه چیز عادی میدونستم فقط گاهی کا یک فرد بیمار رو میدیدم میگفتم خدا رو شکر که حداقل من سالمم حالا اگر چیزی هم ندارم و یا کم دارم 

      همش در حال گله و شکایت بودم و شرایط اقتصادی و کارمندی و حقوق پایین 

      من دوست داشتم زودتر زندگیم تموم بشه و میگفتم یعنی میشه من نفسم تموم بشه 

      باید قدر اصلشو بدونیم تا امکانتمون اضافه بشه تا کم کم شرایطمون بهتر بشه 

      خب حالا چجوری قدر زندگیمون رو بدونیم 

      فقط باید قدر اصل زندگی رو بدونیم و لذت ببریم به خواسته هام و لذت هام زیاد میشه 

      الان چه چیزهایی باعث ارزشمندی زندگیم دارم 

      و یا چه چیزی حذف بشه شرایطم بدتر میشه 

      خدایا شکر که در درجه اول هستی 

      خدایا شکرت که من میتونم با خدمت به همسر و فرزندم ارزشمند میشم 

      من با کار برای پدر و مادرم ارزشمند تر میشم 

      من با خدمت به ارباب رجوع ارزشمند تر میشم 

      من با داشتن سلامتی و چشم و گوش و بدن سالم خیلی ارزشمند هستم 

      من با داشتن فرش و وسایل خونه ارزشمند هستم 

      من با همین تخت گرمی که الان تو هوای سرد نشستم و دارم تمرین مینوسم ارزشمندم 

      من با ارامش درونم خیلی ارزشمندم 

      من با شادی و لذتی که در این دوره کسب کردم ارزشمندم 

      من با تناسب و زیبایی و سلامتی در این مسیر ارزشمندم 

      خداوندا برای عاشقی در این دوره دارم متشکرم 

      خدایا در این مسیر همچنان از هدایت و حمایتت نصیبم گردان 

      در پناه خدا باشید 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار سولماز متناسب
      1401/10/11 11:33
      مدت عضویت: 1127 روز
      امتیاز کاربر: 10935 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,057 کلمه

      سلامی دوباره به همه حاضرین در این سایت.

      امروزت را بساز امروزت را زندگی کن با هرچه داری و نداری اگر حسرت و حسد،ناامیدی، کینه و بغض،حرص و طمع در دلت داری به خدا از خودش دوری.

      فایل امروز هم مثل همیشه عالی بود.اصل ماجرای وجود ما زنده بودن و زندگی کردن است.فردی که از زنده بودن و زندگی کردنش لذت نبره چیزهایی که از خدا درخواست می‌کنه یا بهش داده نمیشه چون صلاحیت داشتن این امکانات رو نداره یا اگه بهش بدن نه تنها باعث لذتش نمیشه تازه باعث دردسرش هم میشه و این نکته خیلی مهمی هست که منم نمی‌دونستم و خیلی جالب و جدید.

      تمرین مرحله اول:آیا شما هم واقعا این جوری بودید؟یعنی ناشکری می‌کردید از زندگیتون؟قبل این فایل و این مطالب شما چه تصوری در مورد زندگیت داشتی؟ من هم فکر میکردم این چه زندگی هست که دارم قبلاً که سنم‌کم بود همیشه از والدینم گله و شکایت میکردم که من چون تک دخترم باید سرتا پام رو طلا بگیرید منو بفرستین کلاسهایی که دلم میخواد مثل ژیمناستیک و شنا والیبال و از زندگیم اصلا لذتی نمیبردم و بهشون میگفتم‌که‌من سرراهی هستم چرا بهم اهمیت نمی‌دین موقعی که دانشگاه میرفتم چون یه دوستی هم داشتم که اون هم تک‌دختر بود امکانات خودم رو که با اون مقایسه میکردم میدیدم والدینم برام هیچ کاری نکردن درحالی که اون همه چی تو زندگیش داشت طلا و کامپیوتر و حتی ماشین هم براش خریده بودن با اون میومد دانشگاه و وقتی خودم‌رو در اون شرایط میدیدم از خودم‌زندگیم متنفر میشدم که ای کاش توی خونواده پولدار به دنیا میومدم که فقط منو داشتن اینجوری هم‌توجه‌و محبتشون فقط واسه خودم بود و هم از همه لحاظ منو تامین میکردن و من هرچی دلم میخواست رو می‌تونستم بخرم.یکی هم چاق بودنم بود باورتون میشه وقتی که چاق بودم اصلا دوست نداشتم از خونه بیام بیرون چه برسه به اینکه به خودم برسم و لباس بخرم بعضی وقتها که به افراد چاق نگاه میکردم که کلی به خودشون می‌رسیدن من با خودم میگفتم پس من چرا مثل اینها خوشحال نیستم و واسه خودم چیزی نمیخرم‌حتی از خودم‌متنفر بودم یا اصلا اهل خوش گذرانی و تفریح وخوشحالی نبودم انگار میخواستم همه مشکلاتم حل بشه بعد من رنگ خوشی رو درک بکنم و همش درجا میزدم که زندگیم رو تغییر بدم ولی سال بعدش بدتر از امسال میشد چاق تر میشدم و بیشتر حرص میخورم و هیچ یک از جنبه های زندگیم رو دوست نداشتم‌‌حتی به خدا هم گله و شکایت میکردم که چرا هرکسی تو زندگیش یه دلخوشی داره و من هرچی فکر میکنم چیزی به ذهنم نمی‌رسه چیزی ندارم که دلم قرص باشه بهش و مدام گریه وزاری میکردم البته اکثر شکایتهام هم تو دل خودم بود و به کسی نمی گفتم چون فکر میکردم با این حرفها اونارو ناراحت میکنم برا همین همیشه تو خودم بودم و مدام درگیری فکری داشتم و همش سردرد داشتم یا اینکه چرا کار و درآمد دلخواهمو ندارم که حداقل خودم به این خواسته ها برسم حتی از قدم‌هم بدم میومد یادمه وقتی برای رانندگی رفتم و به‌خاطر قدم‌منو فرستادن راهنمایی و رانندگی خیلی شاکی بودم و به خدا میگفتم چیز زیادی تو زندگیم بهم‌ندادی حداقل قیافه و قد بلند بهم می‌دادی و با هزار زحمت تونستم قبول بشم تورانندگی‌چون هم فکر میکردم که به‌خاطر قدم‌هم‌توانایی رانندگی رو‌نداشتم‌و هم همش استرس داشتم که نکنه خراب کنم.یا حتی کارم وقتی در اون کار بودم همش غر میزدم که این چه کاریه که من دارم همش کلی مشتری برام میاد و من اصلا وقت نمیکنم با گوشیم مشغول باشم ولی دوستای دیگه ام یه ساعت یک‌بار یه مشتری میومد و کارشونم سخت نیست.

      تمرین مرحله دوم:چه چیزهایی در زندگیت هست که باور کنی که زندگیت ارزشمنده؟میخوام بگم از وقتی وارد این دوره شدم و مخصوصا جلسه سوم خیلی رو من تاثیر گذاشت و خیلی آرامش گرفتم در کنار خداوند که این ارزشمندترین چیز تو زندگیمه یعنی آرامش با خدا بودن و من هم اون کوله بار خطا و اشتباه رو انداختم زمین الان احساس سبکی میکنم چند روز هست که دیگه درگیری فکری ندارم و سردرد هم ندارم بعد سلامتی هست که دارم وقتی یه جایی از بدن درد می‌کنه تازه به ارزش سلامتی پی می‌بریم همین دیشب که از مهمونی برگشتیم پام خیلی درد میکرد و طبق این آموزشها سپردمش به خدا و بهش گفتم من ایمان دارم که تو شفا میدی و بهش گفتم مطمینم که تو الان دستت رو می‌زاری روی پام و پام خوب میشه با همین تصور حتی چند لحظه هم طول نکشید که پاهام خوب شد و آنقدر خدارو شکر کردم که خوابم برد و این یکی از نتایج بودن در این دوره است برای من.چیزهای دیگه که برام ارشمندن و از بودنشون خدارو شکر میکنم همین خونه مادرم هست که توش زندگیم میکنم و خدا رو شکر که سقفی بالای سرم هست یا همین پتویی که منوگرم می‌کنه یا خانواده ای که دارم مخصوصا مامانم که خیلی دوستم داره و یا برادرهام که من دیشب رفتم خونشون و کلی کیف کردیم و به من که خیلی خوش گذشت خدارو شکر یا چند روز پیش که رفتیم استخر با زن داداشهام که کلی لذت بردیم از بودن در اونجا چون من عاشق شنا کردنم خدارو شکر یا وجود برادرزاده هام که اگه چند ساعت نبینمشون دل تنگشون میشم البته اونها هم منو دوست دارن و اولین کلمه ای که به زبون آوردن عمه بوده قربونشون برم.یا این اتاقی که در اون نشستم و همچنین این میز و صندلی که دارم روی اون تمریناتم رو انجام میدم یا این گل زیبای فلفل که فلفلاش عین گیلاس و من دارم از دیدنش لذت میبرم و خدا شکر میکنم بابت این نعمت یا پول تو جیبیم که همیشه خدا بهم رسونده بی نهایت از خدا سپاسگزارم که داشتن نعمتهاش تو زندگیم رو بهم یادآوری کرد و این لبخندی که از نوشتن این مطالب روی لبم دارم.الان خدارو در کنار خودم حس میکنم و همیشه احساس میکنم که در آغوش خدا هستم و دارم از طعم خدا لذت میبرم.یا داشتن کلی لباس در کمدم شکر که هربار یکیش رو می‌پوشم و از داشتنشون لذت میبرم و شکر گذاری میکنم یا کمدها و چمدون هایی که دارم. من هر روز که از خواب بیدار میشم از خدا تشکر میکنم که امروز رو بهم دادی که زنده باشم و در مسیر درست زندگیم که این مسیر هست باشم خدارو شکر میکنم که شور و اشتیاق منو هر روز بیشتر می‌کنه برای ادامه دادن و لذت بردن از این مسیر.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 0
      محتوای دیدگاه: 172 کلمه

      سلام ب همگی. خسته ازدنیاوزندگی نباشین الهی.
      بنظرمن ارزش زندگی در سلامتی ودل خوش هستش. واین مصداق اون ضرب المثلی هست ک میگه من غصه میخورم ک گفش ندارم یکیودیدم ک پانداره.. پس سلامتی در اولویتترین نعمتها و ارزشهاست. هروقت ازدنیاناامیدشدیم باید یکسر ب بیمارستان بزنیم. وقتی باچشمای خودمون ببینیم ک چ کسانی هستن ک باوجودداشتن ثروت زیاد بازهم افتادن گوشه ی بیمارستان و دارن دردمیکشن وحاظرند تمام ثروت و داراییشونوبدن و دیگه دردنکشن. یاکسانی ک درانتظاردریافت عضوی ازبدن هستندوناامید ب اینده دارندزنگیشونوسپری میکنن. پس سلامتی.. بعدش هم دل خوش.. ب هرچیزی ک داری بایدراضی ودلخوش باشی وازش لذت ببری. ب عنوان مثال من20سال پیش جیبموتکوندم وتونستم یک ماشین ژیان بخرم وباهمون خانواده موسوارمیکردم ومیرفتیم بیرونشهرتفریح وتوی راه میگفتیم ومیخندیدیم وماشینو درحال حرکت تکون تکون مادیم وخودمونو اینطرف واونطرف میکردیم و وقتی ماشینای مدل بالاترازکنارمون ردمیشدن بهمون میخندیدن وشایدباخودشون میگفتن خوش بحال اینا.. باهمین ژیانشون خوشن.. و واقعا هم خوش بودیم.. چون ک سلامتیه ک مهمه اگه داشته باشیش ودلت راضی وخوش باشه بقیه چیزاهم خودش کم کم میاد. خوش وخرم باشیددوستان

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار fariba
      1401/09/01 17:44
      مدت عضویت: 513 روز
      امتیاز کاربر: 14350 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 536 کلمه

      من تا قبل از اشنا شدن با این دورها همیشه احساس تنهایی می کردم و هر روز که از خواب بیدار می شدم به این فکر میکردم که چرا همیشه توی خونه تنها و چرا هیچ کس به من زنگ نمیزنه یا منو به یک رستوران و یا یک کافی شاپ دعوت  نمیکند چرا خونه ی فامیل کم دعوت می شویم و همیشه توی خونه باید تنها زندگی رو بگذرونم وقتی که از خواب بیدار می شود و توی گوشی استوری کسی از اشناها یا دوستانم رو میدیدم که بیرون رفتن و کیف میکنن و از زندگیشون لذت میبرن شروع میکردم به غیبت کردن پشت سرشون و حرف هایی ک دیدی من رو به بیرون دعوت نکردن،

      و و همش احساس تنهایی داشتم با اینکه کنار پدر و مادر و خانواده‌ام بودم و همیشه با آنها حرف زدن دیگران می زدم و دقت نمیکردم که کنار آنها هستم از تنهای شکایت داشتم که چرا به من کسی را ندارم و همیشه در حال اشک و گریه و بغض با خودم بودم حس بدی به دیگران کشوندیم نبودن انتقال می دادند و انسان ضعیف و تنهایی خودم را می گیرم و اصلا ارزش داشته های زندگی رو نمیدونستم و توجه بهشون نداشتند و داشته هام برام کمرنگ شده بودن و دنبال خوشگذرونی در زندگی دیگران بودند و مقایسه میکردم خودم رو با اون ها ،

       و در زندگی به جای رسیده بودم که همش احساس بد داشتم از تنهایی و همش در حال نق زدن و شکایت کردن بودم و داشته های خودم رو نمیدیدم و بهشون توجه نمیکردم،

       اما بعد از اشنایی با دورهای خوب زندگی با طعم خدا و گوش دادن این فایل های مفید میتونم به داشته های خودم راحت تر فکر کنم و به خواسته هام و ارزش داشته هام رو بدونم و برای خودم در زندگی خودم ارزش بیشتری قائل میشم و خودم رو مقایسه نمیکنم در زندگی با دیگران و ارزش انچه خداوند به من داده رو میدونم، 

      ارزش های زندگی من:

      ارزش ارزش های زندگی من اول از همه سلامتی در زندگی اصل داشتن ها از و مهمترین ارزش زندگی است.

      سلامتی برای خودم اینکه هر روز چشمانم را باز می کنم و بدون درد و خونریزی یک روز دیگر با سلامتی شروع می‌کنم یکی از ارزش های مهم در زندگی من است،

      یکی یکی که از ارزش های زندگی من داشتن یک خانه خوب و آرامش بخش است این که هر روز از خواب بیدار میشم و سخت بالای سرم را دارم میتونم با لذت و حس خوب به کارهای روزانه هم برسم پس داشتن خونه یکی از ارزش های دیگر در زندگی من است داشتن اتاقم که در آن حس خوبی دارم استراحت می کنم و انرژی من دوباره بالا میرود و باز برای انجام کار هم با شور و نشاط ادامه پیدا می کند،

      یکی از ارزش های مهم زندگی من داشتن خانواده من است پدرم مادرم و برادرم که با وجود آنها زندگی معنا پیدا می‌کند و با داشتن آنها به تمام خواسته هایم و با کمک اونها میرسم و این با ارزش ترین داشته من در زندگی است و خدا را شکر می کنم بابت تمام داشته ها و ارزش های زندگیم و می خوام از این به بعد توجه عمیقی به داشته هام داشته باشم و با تشکر از شما استاد عزیز 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 7 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار الهام
      1401/08/25 13:55
      مدت عضویت: 569 روز
      امتیاز کاربر: 12681 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,200 کلمه

      سلام و درود به استاد عزیز و همه هم مسیرهام

      تمرین ۱:

      آیا واقعاً شما و شکایت می کردید از وضع زندگی؟چه تصور راجع به زندگی داشتی؟

      • بله بی نهایت زیاد …یادمه توی نوجوانیم توی زندگیم از پدر و مادرم گرفته تا اقتصاد مملکت و شرایط روز و حتی خدا شاکی بودم و اونا رو مقصر در شرایط فعلی اون زمان میدیدم….
      • همیشه فکر میکردم اگه پدر من فلانی بود اگه مادر من تو زندگی طور دیگه ای رفتار می کرد اگه توی ایران نبودم اگه مسئولین ما یه ذره به فکر مردم بودن اگه خدا منو اینطوری و اینجوری خلق نمی‌کرد من جور دیگه ای زندگی می کردم و سختی توی زندگیم نداشتم…
      • یادمه همیشه به مادرم میگفتم من یک بچه معصوم بودم که شما منو به این زندگی پر از چالش آوردین شما که خودتون از زندگی راضی نبودین چرا من وارد این دنیا کردین؟؟ پس شما مقصر هستی…. یا به پدرم می گفتم شما که وضع زندگیتون خوب نبود چرا این همه بچه می آورین که اونا هم توی زندگیتون احساس بدبختی و کمبود و نداری بکنن؟؛بچه پولدارا رو ببینن و حسرت بخورن که چرا اندازه اونا نداریم؟! یا آرزو کنن کاش تو که زندگی اونا بودیم.
      • این طرز فکر من طوری پیشروی کرده بود که من هر خواسته ای رو از اونا و اطرافیان میخواستم و معتقد بودم وظیفشونه و بیان هم میکردم و جنگ اعصاب توی زندگی راه می افتاد و وقتی هم که نمیتونستم دیگه کاری کنم خدارو پیدا میکردم و همیشه از وضع بد از زندگیم ناله میکردم…

      یا حتی توی دوران ابتدایی جوانی هم که اولش با کنکور شروع میشد باز همین طرز فکر ها ادامه داشت همیشه حسرت میخوردم چرا پولدار نیستیم که بتوانیم از امکانات بهتر استفاده کنیم؟؟حتی غصه میخوردم چرا من و خواهر برادرام سهمیه نداریم که مثل خیلی ها خیلی راحت رتبه کنکور خوب و رشته و دانشگاه عالی به دست بیاریم؟؟همیشه میگفتم کاش ماهم پارتی می داشتیم تا وضع زندگیمون تغییر می کرد. با خودم میگفتم اگه فلان امکانات بود اگه بچه های شهرهای بزرگ و خانواده های خوبش بودیم و اگه و اگه و اگه….الان بهتر زندگی میکردیم… 

      نتیجه افکار این شده بود که من باید در رشته و دانشگاه عالی قبول بشم تا از این به بعد زندگیم عالی بشه سه سال سختی و رنج برای خودم و خانوادم به وجود آوردم که من فقط و فقط باید درس بخونم چون خانواده من هیچ کدوم از امتیازهای بالا رو ندارن که بتونه من رو جلو بندازه پس حتماً باید من رو حمایت های غیر مالی ( در حد ایده آل) بکنند مثلا اینکه همیشه بهم دلگرمی بدن توی ناامیدی هام یا توی خونه کوچیک مون سر صدا ایجاد نکنن یا بیرون رفتن رو کنسل کنند چون اینطوری حواسم پرت می شد و  من نمیتونستم تمرکز کنم و  چون این موارد یا موارد مشابه اون به صورت ایده آل اجرا نمی شد همیشه بساط شکایت من وجود داشت.

      الان که فکر می کنم میبینم با وجود منفی گرایی من نسبت به زندگی و شرایط داشتم واقعاً خداروشکر که زندگیم کن فیکون نشده…و تونستم با وجود همه اینا به لطف خدایی که تقریباً الان بهتر درکش میکنم رشته نسبتاً خوبی قبول بشم که الان دوستش دارم. اما با همه اینا حتی یادم موقعی که دانشگاه قبول شدم همیشه می گفتم این رشته ایده آل من نیست و من این رشته رو نمی‌خواستم و این رشته در حد من نیست و باز هم گله مند بودم 

      الان که دارم فکر می کنم و آنالیز میکنم حرفام رو …من با بقیه همیشه در مورد مشکلات و گله مندی از زندگی صحبت می کردم نمیدونم شاید دلم می خواست بفهمند و درک کنند که من تو شرایط خیلی سختی دارم زندگی می کنم و بهم حق بدن که اگه شرایط اونطوری که می خوام نمیشه مقصر من نیستم.

      و تصورم از زندگی این بود که ما توی جهان پر از سیاهی و بی عدالتی زندگی میکنیم که همین که به دنیا اومدیم و الان اینجا هستیم همش معادلات اشتباهی هست که خدا مارو مجبور به حل و انجام دادن اونا کرده و در نهایت هم در اون دنیا با نهایت عدل (سخت گیری) خودش با ما رفتار میکنه… پس ما قرار نیس هیچ وقت آب خوش از گلومون پایین بره.‌..

      اما الان الان می خوام بنویسم از خوبی های این جهانی که تا همین الان بهشون توجه نمیکردم از خوبی هایی که اگه لطف خدا نبود زندگی خیلی سخت تر می شد پس خدایا شکرت که دارمشون…

      • زندگیم ارزش منده به خاطر اینکه خدا بهم سلامتی داده که از همون لحظه اول ورود به زندگی حواسش به همه سیستم بدنم بود که اختلالی ایجاد نشه یا اگه اختلالی هم پیش میومد خودش و سیستم بی نظیری که طراحی کرده بود من رو به سمت بهبودی حداکثری پیش می‌برد بدون اینکه شرایط سختی رو پیش روم بزاره.طوری که الان فکر میکنم که اگه هر کدوم از اونا نبودن حاضر بودم همه دنیاا وجود نداشت ولی من بتونم مثل افراد سالم زندگی کنم.
      • زندگیم ارزشمنده به خاطر پدرومادری که دارم که تا این لحظه در حد توانشون من رو به سمت خوبی ها راهنمایی میکردن و به هر حال سعی کردن پدرومادر خوبی برامون باشن
      • زندگیم ارزشمنده چون خانواده خوبی دارم خواهرا و برادری دارم که وقتی اتفاق خوبی برام میوفته خوشحال میشن
      • زندگیم ارزشمنده چون الان که فکر می کنم میبینم خدا حواسش به من بوده و هست ….

      حواسش به من بود توی لحظه هایی که من فکر میکردم ته خطم و من نذاشت کارهایی بکنم که موجب پشیمونی من توی هر دو دنیام بشه.

      • زندگیم ارزش منده به خاطر اینکه رشته و دانشگاهی دارم که خیلی ها دوست دارن داشته باشن و الان که میبینم که حتی خودمم دوسش دارم… از اینکه می تونم تاثیرگذار باشم ،از این که میتونم مفید باشم توی جامعه اطرافم خوشحالم.
      • زندگیم ارزش منده به خاطر آشنایی من با این سایت با استادی که شبیه من بوده و من از وقتی که وارد این سایت شدم آگاهی‌های بی‌نظیری نصیبم شده که دلم آروم میگیره.
      • زندگیم ارزش منده به خاطر ذهن خوبی که دارم که تونست و می‌تونه مهارت ها و اطلاعات های مختلفی رو یاد بگیره که زندگی رو برام راحت تر و لذت بخش تر کنه مثل رانندگی یا کار با سیستم های به روز و پیشرفته یا حتی مطالب لذت بخشی که توی دوران مدرسه و دانشگاه یاد می گرفتیم و خوشحال بودیم که فهمیدیم و متوجه شدیم.
      • زندگیم ارزش منده به خاطر خودم که همیشه آموزش و یادگیری رو دوست داشتم…مخصوصا آموزش هایی حس میکردم برام مفید بودن…
      • زندگیم ارزش منده به خاطر خدایی که هست وجود داره و کمکم کرده همیشه کارهایی را انجام بدم که در شأن انسان بودن خودم هست
      • زندگیم ارزش منده به خاطر همه نعمت های بینهایت ارزشمندی که خدا رایگان بهمون داد طوری که اصلا قابلیت شمارش اونا رو نداریم و حواسش بهمون بود که نعمت هاش باشن در اختیارمون و ازمون نگرفتشون.
      • زندگیم ارزشمنده به خاطر اینکه خدا منو لایق دونسته روی این کره خاکی زندگی کنم و تجربه ای از زندگی هم داشته باشم.
      • زندگیم ارزش منده به خاطره منحصر به فرد بودن خودم اینکه من با همه چالش‌ها و باورهای ذهنیم انتخاب شدم که باورهام رو اصلاح کنم.
      • زندگیم ارزشمنده بخاطر همه چیزایی که دارم اما توان ارزش گذاری حقیقی روی اونا رو ندارم و این لیست حقیقتا انتهایی نداره

      خیلی ممنونم از استاد عزیزم که من رو به فکر در مورد داشته هام تشویق کردن…زنده و پاینده باشید 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 0
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 531 کلمه

      سلام به استاد گرامی خسته نباشید وقت بخیر و سلام به دوستان هم مسیر.

      هر جلسه مثل گامهای قبل اونقدر قشنگ صحبت میکنید آموزش ها و یادگیری های عالیتون رو به ما منتقل میکنید که نمیشه دیگه پا پس کشید بیشتر از قبل میشه عاشق خدا شد و باور کرد خدا رو چطور میشه شناخت دوست داشت و یاد بگیریم زندگی کردن با وجود خدا چه لذتی داره من با گوش دادن به این گام دقیقا خودمو دیدم چون من واقعا بنده ناشکری بودم ولی دیگه نمیخوام باشم همسر من در حال حاضر خونه ای از خودمون نداره اما یه خونه خیلی کوچیک داریم که هم خوشی داره هم ناخوشی ولی چون مال ما نیست من اصلا لذت نبردم از بودن داخلش با اینکه اجاره‌ای نیست اما هیچوقت لذت نبردم از این همه وسایل قشنگ از روزهای قشنگی که تو این خونه دارم مدام نالیدم مدام گفتم خدایا این چه زندگیه من چه چیزی کمتر از بقیه دارم که حتی نمیتونم یه تیکه زمین بخرم چه برسه یه خونه که مال خودمون باشه مدام با خودم گفتم من زمانی معنی زندگی رو میفهمم که خونه داشته باشم ماشین مدل خوب داشته باشم اونقدر از شغل همسرم مینالیدم که این چه کاریه داری همش سرکاری ولی حقوقت کمه هرچی کار میکنی بجای پس انداز تند تند داریم میدیم بدهکاری چرا پیشرفت نداریم خیلی بخاطر همین چیزا زندگی رو به خودم و همسرم و اطرافیان نزدیکم زهر کردم چرا من شغل ندارم چرا من مدرک گواهی نامه رانندگی ندارم من دوست داشتم از بچگی فلان سازو بنوازم اما دیگه نمیتونم چون همسرم درامدش کمه خودمم شاغل نیستم اصلا من برای چی باید تو این زندگی بچه بیارم واقعا استاد الان که فکل میکنم دقت میکنم هیچوقت زندگی نکردم چه در مجردی چه الان متاهلی چون هم اضافه وزن و رژیم گرفتن و وزن کم نکردن اذیتم میکرد و فشار روحی داشتم هم اوضاع مالی رو بهانه میکردم که زندگی نکنم لذت نبرم الان که فکر میکنم منو همسرم روزای شاد زیادی داشتیم ما یه ماشین داریم هرچند مدلش بالا نیست ولی سالمه و باهاش همه جا میتونیم بریم این که تن سالم داریم و راه دکتر رو بلد نیستیم جز اینکه سرما بخوریم که الهی شکر برای این موضوع این که خانواده و عزیزانی داریم که دوسمون دارن وسایل زندگی داریم که خیلیا حسرتشو دارن همیشه به همسرم میگفتم این وسایلا خیلی عالین حیف که خونه مال ما نیست اصلا میخوره تو ذوقم و همسرم میگفت به خونه هم میرسیم اونوقت از همینا زده میشی ناشکری نکن واقعا من اصل رو فراموش کرده بودم ولی دیگه نمیخوام ادامه بدم به این همه نالیدن ناشکری کردن و فکر کردن به نداشته ها لذت نبردن و افسرده بودن میخوام‌ زندگی کنم لذت ببرم از چیزی که الان دارم اصلشو زندگی کنم تا همون چیزهایی هم که ندارم خود به خود بهش برسم بدون اذیت شدن فقط با شکرگزاری نسبت به داشته هام و ارتباط نزدیکم با خدای خوبم میخوام احساس خوب رو تجربه کنم میدونم به شغل میرسم به نداشته هام میرسم در صورتی که قدر داشته هام بدونم و لذت ببرم و شکرگزار باشم و اصل رو فراموش نکنم خدایا شکرت بخاطر بودنم در این مسیر و یادگیری زیادم نسبت به روز قبل خدایا شکرت.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 26907 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته

      نشان های دریافت شده

      سطح مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,097 کلمه
      • با سلام خدمت استاد عزیزم ودوستان 
      • استاد من این دوره رو سه سال پیش گذروندم اما این دفعه که میگذرونم خیلی بیشتر درک میکنم وتازه فهمیدم که چقدر دوره عالی وگفت انگیزی بی‌نظیر محشر خارق‌العاده ست حرف نداره یه دنیا ممنون بابت این دوره  
      • من این فایل گوش دادم واقعا زنده شدم یه تلنگر بزرگی برای من بود من واقعا به اون نیاز داشتم  من الان دارم دوره اصلاح پرخوری میگذرونم ومرحله اول ورود به سرزمین لاغرها رو هم گذروندم اما یهو  یه حسی به من می‌گفت این دوره رو بگذرون من  یادم رفت اومدم قسمت باشگاه تناسب فکری دوباره این ایده داده شد من سریع اقدام کردم خیلی خوشحالم که شروع کردم چون واقعا نیاز داشتم به این تلنگر بزرگ 
      • استاد من این کارو انجام دادم نشستم اول سالی یادم نمیاد چه سالی بود ولی حداقل ده سال پیش بوده خیلی وقت پیش نوشتم آرزوهامو لای قرآن گذاشتم ویه سری هم روی بادکنک نوشتم اول با گاز پر کردم بعد نوشتم آخر شب که همه خواب باشن فرستادم تو آسمون ودور شدن اونو نگاه میکردم آرزوهام میگفتم وخیلی خوشحال بودم خیلی حالم خوب بود ولی دیگه یادم رفت متوجه نشدم چی شد به کدوم آرزوم رسیدم 
      • تمرین اول 
      • من خیلی ناشکری کردم واصلا نمیدونستم وبعد نبودم که باید از زندگیم راضی باشم وبابتش سپاسگزاری کنم حالا گاهی هم سپاسگزاری میکردم 
      • من وقتی فکر میکنم از بچگی به پدرم هر چی میگفتم بخر نمیخرید میگفت پول ندارم من هم غر میزدم میگفتم ای خدا این چه زندگی برای من درست کردی واینجوری من روی خواستههام خط میکشیدم یا پولهام جمع میکردم وخودم میخریدم مثل کفش ولباس 
      • بعد جوان که بودم با مادرم خیلی بحث میکردم غر میزدم 
      • بعد ازدواج که کردم خیلی ناسپاسی میکردم دائم دعوا داشتم با همسرم چون خواهرهاش خیلی تو زندگی من دخالت میکردن اش نخورده وذهن سوخته بود وکلی گله وشکایت میکردم 
      • بعدها که بچه دار شدم همسرم عادت بدی داشت البته الانم داره که وقتی بچه کار زشتی میکنه پشت اون در میاد ومن مادر و خارج ذلیل وحقیر کوچیک وبی ارزش میکنه که چرا بچه رو دعوا کردی یا کتک زدی  من خیلی ناراحت میشدم غر میزدم 
      • بعد دولت گفت ماشینهای فلان از رده خارج میشن همسر من ترسید سریع رفت ماشینشو فروخت من بهش گفتم نفروشی حالا تا اقدام کنن طول میکشه ولی فروخت ما هم از ماشین عمران معاش میکردین ورشکست شد من کلی غر میزدم که حرف گوش نکردی 
      • بعد یه سری افراد اومدن تو زندگیمونو بازم پول مارو خوردن منم موقع دعوا از فرصت استفاده میکردم سرزنشش میکردم غر میزدم خوب خیلی شرایط بدی بود ما به نون شب هم محتاج بودیم 
      • بعد خونه داشتم با جاریم شریک بودیم خیلی اذیت میشدین خیلی غر زدم و کسی هم نمیخرید طوریکه همسرم با قیمت خیلی کمتر فروخت 
      • بعد خونه داشتم ۷۰ متر بازم غر میزدم اج این چه خونه ای که دارم هر چی تمیز میکنم انگار نه انگار جای کمی داشتم 
      • الانم گاهی گله وشکایت میکنم که بابا روغن چقدر گرونه برنج چقدر گرونه من نمیتونم خوب بخرم باید نیم دونه بخرم کلی غر میزدم 
      • الانم موقع غذا درست کردن کلی غر میزنم ای بابا کوفت هم پیدا نمیشه تو این خونه غذا درست کنم 
      • بعد بابت پول ندادن همسرم به من هم غر میزنم که پول نمیده من چکار کنم و‌…
      • ومن بخاطر بی شغلی هم کلی غر میزنم با خودم اگه شغل داشتم خودم درآمد داشتم منت کسی رو نمی‌کشیدم 
      • والان یه خط قرمز پر رنگ میکشم 
      • میگم اینا مال قبلنا بوده من دیگه انسان آگاهی شدم وتصمیم میگیرم دیگه گله نکنم من از امروز تاریخ ۱۳ آبان ۱۴۰۱ متعهد میشوم که دیگه سعی کنم گله وشکایت نکنم وقدر زندگیم و زنده بودنم بدونم 
      • چطور اینکه هر صبح که بیدار میشم از خداوند سپاسگزاری کنم که یه فرصت ۲۴ ساعته دیگه به من داد تا زندگی کنم بخاطر زنده بودنم بخاطر سلامتی بخاطر  سلامتی تک تک سلول‌های بدنم بخاطر حالخوبم بخاطر احساس خوبم سپاسگزار خداوند متعال باشم 
      • تمرین اول که چقدر ارزش داشته‌های میدونستی 
      • من قبلنا یه مبلی داشتم که خیلی وقت بود خریده بودم ودیگه داغون شده بود ویه مبل دیگه داشتم که فردی میخواسته بندازه دور من آوردم استفاده کنم  هر وقت چشام می‌افتاد به مبلها غر میزدم که ای بابا اینکه داغون شده اونم که یارو انداخته دور تو چرا رفتی آوردی خلاصه کلی خودم سرزنش میکردم غر میزدم ونمیدونستم باید ارزش اونو بدونم فقط غر میزدم 
      • بعد من دوتا میز عسلی دارم که خیلی قدیمی تقریبا اولین میز عسل‌های که تولید شد من خیلی غر میزدم میگفتم بندازش دور کهنه است قدیمی عابری آدم میبره ولی الان همون دوتا میز عسلی عصای دست من شده من دفترهای روی اونها میذارم تمرین مینویسم. 
      • بعد من بخاطر کابینت‌های قدیمی فلزی هم کلی غر میزدم که اینا فلزی دیگه از مد افتاده وهمسرش میگفت گرون من نمیتونم عوض کنم ومنم خیلی گله میکردم ولی الان که آگاهی کسب کردم این فایل گوش دادم میبینم اگر این کابینت فلزی نبود من چقدر تو سختی بودم باید ظرفا رو تو کارتن میپیچیدم یه گوشه از خونه میذاشتم وباعث آزارم میشدن چقدر خوب خدایا که همین کابینت فلزی قدیمی کهنه هست خدایا شکرت .
      • من بخاطر شیر آلات خونه هم خیلی غر میزنم چون دائم آب رفت دارن همسرم میگه خریدش گرونه جنسش هم خوب نیست همون مغزی هایی که از قبل ده الی بیست سال پیش داره هی سر هم میکنه ومیذاره یه مدت خوب میشه دوباره آب رفت شروع میشه 
      • تمرین دوم 
      • من تو زندگیم خیلی چیزا دارم که اگر بهشون توجه کنم خیلی ارزش سپاسگزاری دارن 
      • پدرومادر خواهرهام  خانواده‌ام همسرم فرزندانم موبایلم وجود خودم سلامتی سلامتی اعضای خانواده‌ام حال خوبم احساس خوبم سلامتی تک تک سلول‌های بدنم 
      • وجود همسرم که اگه نباشه من خیلی دچار مشکل چقدر خوبه که هست 
      • سرویس قابلمهام یخچال م کمد لباسهام اگه نباشه من جایی برای گذاشتن لباس ندارم چقدر خوبه که هست 
      • مبلهای نو که دارم فرش نو که خریدم تختم خونه ای که دارم که اگه نباشه من دچار مشکل میشم نگرانی هر سال بابت چطور خونه پیدا کنم خونه گرونه اسباب کشی هزینه حمل هزینه بنگاه و…خدا رو شکر که خونه دارم و
      • خیلی چیزای دیگه که اگه نباشن من دچار مشکل میشم موبایلم سلامتی خودم وخانواده یخچال ماشین لباسشویی گاز  شهری واتاق گاز و…. 
      • خدایا شکرت که هستن  اینو بگم که الان دوسه روزه که این فایل گوش دادم سعی میکنم از هر چی استفاده میکنم به هر چیزی دست میزنم بابتش سپاسگزار خداوندم باشم مثلا میخوام غذا درست کنم میگم خدایا شکر که گاز شهری دارین خدایا شکر که اجاق گاز دارم وخدای شکر بخاطر قابلمه بخاطر نمک وبرنج بخاطر حالواحساس خوبم که میتونم غدا درست کنم  
      • ومجنون استاد که این دوره رو تهیه کردید وباعث شدید من از اون استفاده کنم وآگاهی کسب کنم بتونم با خدای خودم دوست باشم بتونم قدر زندگیم قدر وسایلی که دارم قدر زنده بودنم بدونم  ممنونم یه دنیا ممنون 
      •  
      •  
      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 26907 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته

      نشان های دریافت شده

      سطح مبتدی
      محتوای دیدگاه: 147 کلمه

      سلام دوست عزیزم اولش خیلی  خوشحال شدم که حد اقل یکی تو زندگیش همه چیز داره بعد از اخلاق همسرتون گفتید خیلی ناراحت شدم به نظر منم عاقلانه ترین کارو انجام دادید چون زندگی با این افراد فایده نداره نمیشه که تغییرش داد وباید یه عمر سوخت وساخت وخیلی خیلی خوشحال شدم که یه زندگی عاشقانه باهمسر وفرزندانتون دارید آرزو خوشبختی براتون دارم 

      واینکه مسیحی هستید هیچ اشکالی نداره هر کس به طریقی خدای خودشو پیدا میکنه من قبل از اینکه عضو سایت بشم هیچ دینی نداشتم یه مدت تلوزیون شبکه مسیحیان میدیدم عاشق اون دین شدم که چقدر آدمها شون باعشق از ته قلبشون از اعماق وجودشون میگن عیسی یا مریم مقدس یه مریم مقدس میگن هزار تا از کنارش میریزه ودین خیلی خوبیه مبارکتون باشه 

      وخوشحالم که با خدای خودتون عشق میکنید واز با او بودن لذت می‌برید آرزو دارم همیشه در کنار اون به آرامش برسید 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار Laleh
      1401/06/15 18:44
      مدت عضویت: 1332 روز
      امتیاز کاربر: 17962 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,026 کلمه

      زندگی با طعم خدا (جلسه چهارم)
       

      سلام به همه هم مسیرانم

      مرحله اول:

      من دوست دارم در اینجا چند تا از مشاهدات اخیرم را برای شما عزیزانم ، بنویسم:

      مثال حقیقی اول:

      داشتم توی پارک با فایل پیاده روی موثر طبق معمول هرروز ساعت ۵:۳۰، پیاده روی میکردم که متوجه پیرمردی  شدم که داشت با دو تاعصا راه میرفت. عصاهای او مخصوص بود؛ یعنی یک جای مخصوص برای دو آرنج و یک جا ی بخصوص دیگر برای دور بازو و  زانوهایش داشت. او از مورچه آرام‌تر قدم برمیداشت  و کاملا وقتی از روبروی من میاید و نزدیکتر شد، می‌شد حسرتی را که  از سلامتی من میخورد، را دید. او حسرت میخوردکه چطور نمیتواند مثل من، سالم و راحت قدم بردارد. چند روزی ناخودآگاه متوجه حضور او درپارک شدم؛ چون خانه او کنار پارکی است که من در آن هرروز پیاده روی میکنم. خانه او در سربالایی است و او هرروز مجبور است که با آن دو عصا و حرکت ارام و آهسته، از سربالایی به سمت پارک که در سرازیری نسبت به خانه او قرار دارد، قدم بردارد. او حدود ۸۰ تا۹۰ ساله به نظر می‌رسد؛ ولی ازاینکه او را میبینم خیلی خوشحالم به خاطر اینکه؛ اولا وجود او به من قوت قلب می‌دهد  که  قدر سلامتی خودم را بدانم و قدر اصل خودم و سلامتی جسمم را بدانم. دوم اینکه ؛ وقتی او این همه همت دارد و به پارک میاید، اگر گاهی تنبل شوم،  سریع یادم میافتم و خودم را در پارک میگذارم، سوم اینکه ؛ انگیزه و اشتیاق او برای زندگی، نشان دهنده قدرشناسی او نسبت به وجود  خداوند است.

      مثال حقیقی دوم:

      داشتم توی فروشگاه لباس، خرید میکردم که متوجه شدم که یک پدر دارد پسرش را بوس میکند. آین پسر تقریبا ۱۰ سال سن داشت وروی یک ویلچر بود . ویلچر او مخصوص بود جوری که دور گردن آین  پسر بچه جایی مخصوص داشت،  دور پاها و دست‌هایش هم کمربند داشت و او رامحکم به صندلی ویلچر قفل کرده بود و فقط این پسر  میتوانست با صورت کج و مورب به سمت چپ نگاه‌کند، درحالیکه دور گردنش هم جای مخصوصی داشت و محکم با یک کمربند بسته شده بود. این پدر مهربان و بسیار جوان و سالم ومتناسب، پشت ویلچر پسرش  بود؛ دقیقا پشت گردنش. بعد پدر، ویلچر را به سمت بالا آورد، آن را اهرم کرد و پیشانی پسرش را از همان عقب سرپسر بوسید. با اینکه پسر، پدرش را کاملا روبرویش نمیدید و تقریبا نیمه میدید، ولی  خیلی خوشحال شد؛ چون یکم داشت سعی می‌کردکه با چشمهایش نگاه پدرش را دنبال کند. من از روبرو یک ثانیه متوجه حضور آنها شدم  که پدر دارد با تکیه بر دسته های ویلچر و اهرم کردن آن، درحالیکه ویلچر را با قدرت نگه داشته بود، پیشانی پسرش را میبوسید. بعد این پدر مهربان، دوباره ویلچر را به سمت پایین آورده، تیشرتی را که برای پسرش خریده بود، روی پای پسرش گذاشت و آنها دور شدند. من میخ کوب شدم. از این  همه محبت و مهربانی آین پدر متحول شدم. حتی الان هم که دارم این داستان را بازگو میکنم، دارم اشک میریزم. کاش میتوانستم فیلم آین محبت را اینجا برای شما عزیزان بگذارم، چون من متحول شدم. به خودم گفتم آیا من هم شده با بوسیدن پیشانی پسرم، برایش روزی تیشرت بخرم؟ اینکه پسرم سالم است، آیا من  قد ر سلامتی او را میدانم؟ آیا من شکرگزار سلامتی خودم و خانواده ام هستم؟ خیلی صحنه زیبایی بو د چون همیشه توی ذهنم، از عشق مادر و فرزند گفته بودند، ولی من بارها خودم دیده ام که چقدر وقتی همسرم نیست، پسرم دلش برای باباش تنگ میشه. بارها از همسرم شنیده ام  که چقدر دوست داشت، بابایش دوباره زنده بشود و بتواند او را دوباره لحظاتی در آغوش بگیرد. این را اینجا گفتم که متوجه اصل وجود خودمون باشیم. خدا راشکر و شاکرم که استاد پدر مهربان سه فرزند آست و بارها در فایلهادرباره طرز درست برخورد رفتار با فرزندانشان برای ما گفته اند، مخصوصا آن فایلی که آیدا جان خیلی بامزه در فایل حضور  دارد. اینجا دست همه پدرهای مهربان را میبوسم و قدر همه آنها را میدانم.

      مرحله دوم:

      اصل زندگی ما چیست؟

      اصل زندگی من، وجود زنده من است. اصل آن نظم زیبایی است که  خداوند در وجود من به محض به دنیا امدن، قرار داده است. موقعیتی که خداوند به من داده است؛ اصل زندگی من است و آن اشرف مخلوقات بودن است. اصل زندگی من روح من است که خداوند ازمن خواسته هر کاری انجام بدهم، تا آن را خوشحال نگه دارم و حتی خودش هم، با حضور خودش کمک و حامی ما است، بودن من دراین سایت برای یادگیری زندگی با طعم خدا اصل زندگی من آست که من بابتش بسیار خوشحالم. هماهنگی روح، ذهن و جسم من اصل زندگی من است. نیایش من باخدا، اصل زندگی من است.

      مرحله سوم:

      چه ارزشی برای زندگی قایل هستید؟

      من در زندگی خودم، برای خیلی چیزها ارزش قایل هستم. من برای اعتقادم به خدا، ارزش قایل هستم و زندگیم بدون اعتقاد به خداارزشی ندارد. در زندگی من راستگو بودن و با اخلاق بودن، جایگاه ویژه ای دارد. عزت نفس، میزان ارزش و بهایی است که ما برای خودمون متصور هستیم.

      مرحله چهارم:

      چه چیزهایی در زندگی دارم که باعث میشود حس کنم که زندگی ام باارزش است؟

      من سلامتی دارم که بارزش ترین ارزشی است که از طرف خدا به من هدیه شده است. من همسر و پسری دارم که مرا عاشقانه دوست دارند و من بابت آن بسیار راضی و خشنودم. من وجود خداوند را در هر لحظه در زندگیم دارم و بابت آن بسیار سپاسگزارم. من الان درخانه ای زندگی میکنم که با آنکه مستاجرم، ولی همه امکانات یک زندگی مجلل مثل دسترسی به استخر، باشگاه، پرینتر و غیره  را دارد. من یک وسیله نقلیه مناسب دارم که به راحتی با آن رفت و آمد میکنم. من فایلهای پیاده روی را دارم که هرروز با گوش دادن به آنها، خودم را در پارک در حال پیاده دوری کردن میگذارم. من یک شغل عالی دارم که با دوره رسیده به ارزوها-۱ و همین دوره و کمکهای بی دریغ استاد و راهنمایی‌های مستمر ایشان، به دست آوردم و بابت آن هرروز در درگاه خدا،  دعا میکنم و احساس خوشحالی من غیر قابل وصل  است. من درآمد بسیار خوبی دارم.

      روز سه شنبه ۱۵  شهریور  ماه سال ۱۴۰۱ هجری شمسی مطابق ۶ ماه سپتامبر  سال ۲۰۲۲ میلادی

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار Banoo
      1401/02/06 16:27
      مدت عضویت: 1397 روز
      امتیاز کاربر: 4461 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 306 کلمه

      به نام خداوند وهاب

      سلام خدمت استاد ارجمندم و همه دوستان

      من هم ساليان سال از اصل زندگي دور بودم و ناشكري ميكردم و لذت از زندگي نميبردم و تمام چيزاي كه داشتم رو از دست ميدادم.

      هر موقع به خدا نزديك ميشدم حالم خوب بود و اتفاقات عالي برام ميفتاد ولي امان از بي ايماني و قدر زنده ماندن رو ندونستن.

      من عقيده دارم كه اگر زندگي گاهي اوقات سخت ميشه تنها و تنها دليلش خودم هستم،خودم زندگي و شرايطش رو براي خودم سخت ميكنم.

      من هميشه آرزوي مرگ ميكردم و به خاطر اضافه وزني كه داشتم ولي توجه نميكردم كه سلامتم،كنار عزيزانم زندگي ميكنم و زنده هستم و زيبارو هستم و كلي نعمتهي ديگه كه خداوند بهم داده بود.

      حتي آشنا شدن با استاد و روش لاغري با ذهن رو مديون خداوند هستم،زماني كه شكرگزاري رو شروع كردم به اين سمت هدايت شدم و با سايت آشنا شدم.

      الان دو سال ميشه كه شكرگزارتر شدم و هر روز شكرگزاري نعمتام رو انجام ميدم.

      من هر روز براي زنده ماندنم خدا رو شكر ميكنم

      براي پولي كه تو حسابم خداروشكر ميكنم

      براي سلامتي و تندرستي كه خداوند بهم داده خدا رو شكر ميكنم

      براي زيبايي كه خداوند بهم داده خدا رو شكر ميكنم

      براي همسر فوق العاده و خانواده عالي كه دارم خداروشكر ميكنم

      براي اندام عالي كه دارم خداروشكر ميكنم

      براي سقف بالا سرم و رفاهي كه دارم خداروشكر ميكنم

      براي تحصيلات دكترا خدا روشكر ميكنم

      براي فهميدگي كه دارم خداروشكر ميكنم

      براي لباسهاي زيبا و گران كه دارم خداروشكر ميكنم

      براي پر بودن يخچال خونه از مواد مختلف خداروشكر ميكنم

      براي موهاي زيباي كه دارم خداروشكر ميكنم

      براي هدايتم در اين مسير و طعم زندگي خدا،خدا رو شكر ميكنم

      براي ناهار فوق العاده امروز خداروشكر ميكنم

      براي داشتن ماشين زيبا و خوب ،خداروشكر ميكنم

      براي داشتن موبايل عالي خداروشكر ميكنم

      و براي همه نعمتها و فراواني هاي كه بهم داده خدارو هزاران مرتبه شكر ميكنم

      استاد از شما هم بابت حرفاي زيبا و هدايتمون به اين مسير سپاسگذارم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 8 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار من میتونم تغییر کنم
      1400/10/18 14:14
      مدت عضویت: 1005 روز
      امتیاز کاربر: 1306 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 560 کلمه

      سلام
      من قبل سایت بیام اصلا نمیدونستم زندگی چیه
      کل زندگی ب سه قسمت تقسیم میشه قبل ازدواج و قبل سایت و بعد سایت
      من قبل از ازدواج خیلی خوب بودم همیشه همیشه با خداوند حرف میزدمو از زیبایی ها لذت میبردم ناآگاهی یک افسوس در زندگی باعث میشه ورق برگرده من دختر باهوشی بودم همیشه تو مدرسه اول بودم بهترین رتبه کنکور
      اما نرسیدم ب یک خواسته باعث شد من از زندگی بیافتم حس کردم هیچی برای لذت ندارم و گفتم فقط ازدواج کنم راحت شم
      ازدواج کردم اما یک ازدواج سنتی
      من تا اون موقع نمیدونستم ازدواج چیه چجوریه
      افسوس ک همه چیز خیال باطل بود قطار زندگی من ب مسیر ناامیدی و افسوس پشیمانی و حسرت رف من چیزی جز غم در دلم احسای نمیکردم ن لذتی میبردم همش گریه میکردم و افسوس میخوردم ک چرا
      چرا من
      چرا انتخاب کردم چرا های زیاد زندگیم
      همیشه میگفتم اگه فلان کارو نمیکردم فلان انتخاب نمیکردم فلان خونه نبودم خونه داشتم ارامش داشتم عشق داشتم زندگی داشتم خوشبخت بودم
      اگه همسرم فلان بود من خوب بودم زندگیم خوب بود
      اگه همسرم اخلاقش خوب بود خانوادشم باهام خوب بو
      اگه خانواده همسرم فلان بودن منم خوب بودم زندگیم خوی بود
      اگه متناسب بودم سلامت بودم اگه متناسب بودم راحت بودم راحت لباس میگرفتم
      اگه لاغر بودم بارداریم راحت بود
      اگه همسرم فلان اخلاقش اینطوری نبود من تو خونه، عزت داشتم استقلال داشتم
      اگه همسرم ساده نبود ورشکست نمیشد ما الان چن تا خونه داشتیم
      اگر های زیاد زندگیم
      اما ابان تو سایتم دارم رو خودم کار میکنم تعییر کنم
      الان تو همون خونم ولی خیلی ارامش دارم خیلی سلامترشدم خیلی راحتر شدم خیلی رابطم با همسرم بهتر شده خیلی های دیگه ک تازه وازد زندگیم شدم و ابان من با همون همسر تو همون خونه باز دارم روی ارامش میبینم
      دوست دارم خدا جونم ک منو هدایت کردی تا زندگی کنم شکرت شکرت ک سالمم شکرت ک میشنوم شکرت ک دخترم همسرم هستن
      شکرت ک این همه امکانات تو زندگیمه لباسشویی جارو یخچال اینترنت گوشی و هزاران چیز دیگه ک روزیم کردی
      مادرم پدر شکر میکنم ک نزدیکم هستن وخونش با حضورشون گرمه
      یبار کی تصادف کرده بود گف من سالها تو رخت خواب بودم و دستم میخارید نمیتونستم
      برید شکر کنید واقعا ی چیزهایی هس ما قدرشو نمیدونیم
      خدایا من خیلی ناشکر بودم خیلی گله میکردم خیلی شکایات میکردم خیلی نمیدیمت
      خیلی بارها گفتم اگه من ازدواج نمیکردم رابطم باخدا حفظ میشد انقد تو درونم کینه نبود خشم نبود
      خدایا دوستت دارم ک خودتو برام معنی کردی من با ادمهای اطرافم خیلی فرق دارم ب قدرت درونم ب خودم و اینک من چقدر توانایی دارم رسیدم
      منو ببخش ک انقدر تا مرز افسردگی رفتم ناشکری ها کردم
      من از بچه ای ک بهم دادی هم خوشحال نبود ممنون ببخش منو ک بهترینها رو بهم دادی من نفهمیدم خدا جونم ممنون ک دخترم هس همسرم هس خودم هستم
      اصل زندگی من تو ذهنم بود من اموزشش میدم تا بیشتر قدر داشته هامو بدونم قدر خودمو
      و ب خودم قول دادم هرروز هروز بیشتر یاد بگیرم و عمل کنم
      مهمون بودم و تواون مهمونی باب دل من نبود حرفهاشون همش منفی بیماری و این چیزا من من اون روز اومدم هندزفری زدم و ب این فایل گوش دادم دو سه تا گوش دادم تا نجواها منو رها کنن و چقدر منو آروم کردن تپش قلبم عصبانیتم و خوابم برد و دوباره امروز گوش دادم ولذت بردم
      امروز من هیچ وقت تکرار نمیشه من تصمیم گرفتم از امروزم لذت ببرم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 8 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار azamhoseinzadeh0180@gmail.com
      1400/10/01 16:00
      مدت عضویت: 945 روز
      امتیاز کاربر: 189 سطح ۱: کاربر مبتدی
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 507 کلمه

      سلام به استاد عزیز و همراهان گرامی 

      پروین اعتصامی شعر زیبایی درباره جان وتن دارند 

      چون طولانی است اولش رو خلاصه می نویسم

      درباره کودکی هست که لباس زیبایی داره و خیلی دوست داره و مواظبش هست روزی از یک تپه می افته و لباس پاره میشه و سرش خون میاد 

      جان و تن

      طفل مسکین بی خبر از سر که چیست 

      پارگی های قبا دید و گریست

      از سرش گر چه بسی خوناب ریخت 

      او برای جامه از چشم آب ریخت

      گر به چشم دل ببینیم ای رفیق 

      همچو آن طفلی ما در این طریق 

      جامه رنگین ما آز و هواست 

      هر چه بر ما می‌رسد از آز ماست

      در هوس افزون ودر عقل اندکی 

      سال ها داریم اما کودکیم 

      جان رها کردیم و در فکر تنیم 

      تن بمرد و در غم پیراهنیم

      به قول پروین اعتصامی ما همه مانند کودکانیم مثل کودک شعر که وقتی لباسش پاره میشه گریه می کنه ولی به سرش هیچ توجهی نمی کنه که داره خون میاد 

      ما خودمون رو فراموش کردیم و اسباب و وسایل و اضافات رو چسبیدیم 

      جان رها کردیم و در فکر تنیم ….تن بمرد و در غم پیراهنیم 

      غم و افسوس پیراهن و مادیات رو بیشتر می خوریم و اصلا فکر جان مون رو نمی کنیم و قدر نمیدونیم 

      تمرین اول 

      آیا تا به حال ناشکری کردیدچقدر شکایت می کردید

      راستش خیلی من خصوصا بعد ازدواجم خیلی از خدا شکایت میکردم چرا من چرا مگه من چه گناهی کردم که باید این زندگی رو داشته باشم با وجودی که شرایط خوبی داشتم ولی ازدواج خوبی نداشتم و وقتی خودم رو مقایسه میکردم با دوستانم خیلی ناراحت میشدم 

      وقتی باردار شدم چون اوایل ازدواجم بود اصلا بچه نمیخواستم باز هم ناشکری کردم هم من هم شوهرم و عاقبت اش این شد که شوهرم در اواخر بارداری تصادف کرد و خیلی شرایط سخت تر شد

      از زندگی ام لذت نمیکردم و هر چی ناشکری میکردم بدتر میشد جوری که من تا الان سه بار در بیمارستان بستری شدم 

      تمرین ۲ چه تصوری درباره زندگی می کردید

      اصلا از زندگی خوشم نمی اومد خیلی وقت ها خودم رو زندگی رو فحش میدادم همه اش می گفتم خدایا چرا من چرا این جوریه مگه من چیکار کردم

      تمرین ۳ چیزهای ارزشمند زندگی ات 

      من از چند ماه قبل با شکرگزاری آشنا شدم و به این آیه قرآن که بارها خونده بودم باور و ایمان قلبی پیدا کردم 

      لئن شکرت لازیدنکم 

      شکر نعمت نعمتت افزون کند کفر نعمت از کفت بیرون کند

      شکر گزاری رو شروع کردم به خاطر چیزهای کوچیک از خداسپاسگزاری می کردم غذا خونه فرزند شوهر پدر و مادر و ….. چنان زندگی ام متحول شده که فکر می کنم دوباره متولد شدم و معجزات را در زندگی ام می بینم 

      دیگه افراد و چیزهای دور و ورم رو خوب میبینم قدر لحظه لحظه زندگی ام رو میدونم قدر شوهر خوبم دخترای گلم پدر و مادرم خواهرانم و….

      هر روز به خاطر شغلم درآمدم لز خدا سپاسگزاری می کنم در صورتی که میبینم همکارانم با بی میلی به سر کار میان و همه اش غر می زنن

      از خدا به خاطر داشتن خونه ماشین مغازه  اسباب و وسایل خونه سپاسگزاری می کنم

      از خدا با خاطر آگاهی های هر روزم به خاطر استاد گرانقدر به خاطر هدایتم به این سایت خداراشکر می کنم 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 9 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار zahrakasaeipour@gmail.com
        1401/05/29 09:54
        مدت عضویت: 771 روز
        امتیاز کاربر: 638 سطح ۲: کاربر متوسطه
        محتوای دیدگاه: 11 کلمه

        سلام و درود دوست عزیز بسیار زیبا و پرمغز بود. سپاسگزارم 

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار hleila54@yahoo.com
      1400/09/27 09:09
      مدت عضویت: 972 روز
      امتیاز کاربر: 96
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 731 کلمه

      سلام به استاد عزیز وهمراهان عزیزم درسایت تناسب فکری تناسب فکری که مارو قراره درهمه چیز متناسب کنه وجذابترینش که مارواینجا جمع کرده درتناسب انداممونه خدایا شکرت که امروز با حال وحس عالیتری میخوام تمرین چهارمین طعم باتوروبنویسم  چقدر طعمت خوشمزه است ٩دایا ممنونم که این نوع طعمت روهم چشیدم  پس این یکی از داشته های زیبا وجدیدم که دوسه روزیه دارم تجربه ش میکنم خدایا شکرت برای این داشته ی گرانبهام 

      این جلسه واقعا برام جذابو شیرین ولذیذ بود وبیشتر وبهتر طعم خدا بودنو باهاش تجربه کردم  مثالها عالی وفوق العاده بودن وتحسین برانگیز درعین سادگی وروان بودن وهمه فهم بودن سپاس استاد رضا خدایا سپاس  منم میخوام این درک استاد عطارروشن عزیزرو به قول خودتون استاد مگه خدای من با خدای عطارروشن فرق داره  نه یکیه  خدایا پس منم میخوام چنین تجربیات وحس وحالها و کارو شغل پرازدرک وآگاهی رو خدایا شکرت بابت همین درخواستم اینم الان داراییمه دیگه پس شکرت  

      زندگی  زندگی که اصل  اینکه من زنده ام ودارم نفس میکشم فرصت دارم هنوزم تجربه کنم خودمو توی این دنیای زیبا چون خیای ندارن اینو خیلی از کساییکه میشناختم نیستن روحشون شاد  خدایا من هستم پس اصل زندگی رو دارم ممنونم  

      سلامتی دارم  مغز سالم قلب سالم ریه های سالم کبد وکلیه ومعده ومری وچشم وگوش ولامسه وبویایی وچشایی سالم وای خدایا شکرت من اینهمه چیزدارم که اگر همه ی ثروتهای دنیارو الان میداشتم ویکی از اینها نبود چی میشد واقعا  ؟

      اونموقع فککنم میگفتم خدایا حاظرم ثروتمو بدم واین عضوم سالم باشه پس من همین الانم ثروتمندم  نجواهای ذهنم میسنوین چی میگم باشمام که مدام پچ پچ دارین  مدام وسوسه دارین ومیخواین منو محزون کنین نگران کنین بابا اینا داراییهای منه میخوام از این داراییهام لذت ببرم کیف کنم با تک تکشون  خدایا شکرت 

      داراییم خانواده ی عزیزمن  پدرو مادرمهربون وسلامتم  خواهرو برادرهای مهربکن وموفق وسلامتم  که مشتاق تغییر وپیشرفتن تو مشکلات خودشونو به تو میسپرن وبا توکل تو اونارو حل میکنن خدایا شکرت 

      داراییهام همسر عزیز کمهربونم که به لطف تو ومسیر سپاسگزاریت یاد گرفتم خوبیهاشو بیشتر ببینم خوبیهایی که بودن اما من نمیدیدمشون شکر که حالا دارم میبینم وعشق بی قیدـوشرط رو دارم یاد میگیرم ودارم لمسش میکنم چون ما همگی لتیق بهترین عشق ومحبتیم فقط به این دلیل محکم وبزرگ که ازتو هستیم خدایا شکرت  

      دارایبهام دوتا پسرهای نازنین وباهوش وبا استعدادوشاداب وسلامتم هستن که من عاشق شونم وبهشون افتخارمیکنم وعشق بی قیدو شرطو با دوست داشتن اونا بهتر درک کردمو یاد گرفتم  

      داراییهام خواهر زاده هاوبرادرزاده هامن گه وقتی میلینم چقدر باخودشون درصلحن منم ازشون یادمیگیرم کیف میکنم وقتی باهاشون بازی میکنم باهم بازی میکنن ودوستن ودرصلح  وخودشونو لایق بهترینها میدونن خدایا شکرت 

      داراییهام آگاهی های هستن که به اصلم منو بهترمتصل میکنن وبرمیگردونن به اصلی که روز تولد بهم داده بودی ومن حالا یکی از خواستهام اینه که خدایا دلم میخواد لحظه ی مرگم اون اصل زیبا رو همونطوری که تو کالبد جسمم قرار دادی باهمون طعم ورنگ وبو ومزه به دریای بیکران وبی انتهای تو برگردونم وباتو یکی بودنو بهتردرک کنم هیچ فرقی باون دریا نداشته باشه واون ذره روحی که بهم داده بودی خدایا شکرت بابت این خواسته وآگاهی 

      داداییهام استادان ارزشمند وعالی هستن که همیشه درتمام طول زندگیم داشتم وهرروز به بهترینها میرسم  خدایا شکرت 

      داراییهام روحیه عالی تغییر پذیری خودمه شاگرد عالی بودن دوست داشتن یادگیری مداوم که هرروز بهتراز دیروزم باشم هرروز یه گنج درونمو کشف کنم وسعی کنم یه صفت زیبای تورو درخودم متجلی کنم اینا دارایین دیگه ببینشون ذهن نجواگرمن ببینم تا ساکت شی تا مدام غرغره نکنیـکه تو چی داری اینا اگه داریی نیست پس چیه جواب بده بگو جوابی داری اصلا  مگه دارایی فقط پوله که اونم الحمدالله تا بحال اونقدر داشتم که محتاج هیچ کس جز خدانشدم تازه به دیگرانم خیر رسوندم درحد توانم پس من همه چی دارم علاوه بر اصل اینهمه آبشن دیگه هم دارم وداشتم  خدایا شکرت که اینجوری یادم دادی با دست دوست داشتنی ومهربونت استادهای عزیزم که ببینم دارایی هامو حتی اگر این دیدنه واین شکر چیزهای بیشتری رو بهم نده خود همین حس عالی که بادیدنشون دارم حس آرامشه یعنی پاداش عظیم تو یعنی بزرگ شدن من  خدایا شکرت 

      تازه دارایی هایی دارم که من نمیدونم چین شاید اصلا فکرم ومغز من بهشون قد نده  یا نتونم اینجا بشمرشون اما تو هم میدونی منم میدونم شیطان وسوسه گر درونمم میدونه اما مدام میخواد مثل ورورجادو حرف بزنه وبگه نیست نداری  اینها بببین دیگه 

      خدایا شکرت بخاطر قدرت استدلال ومنطقی که بهم دادی تا ببندم دهن ذهنمو که با کمکت غلبه کنم بروسوسه هاش خدایا شکرت 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 8 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار sarasara123@gmail.com
      1400/09/14 23:56
      مدت عضویت: 972 روز
      امتیاز کاربر: 18
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 379 کلمه

      سلام.

      جناب عطار روشن، خدا حفظتون کنه.

      چقدر نیاز داشتم به شنیدن این سخنان…

      چقدر نیاز داشتم به این تلنگر…

      امروز خوب نبودم و حرفهای شما مرا به تفکر واداشت. 

      الان با شمردن داشته هایم، با شکرگزاری خداوند، حالم خوب است. 

      حق با شماست. 

      داشته هایم را نمیبینم. 

      نعمتهایی که در زندگی در اختیارم قرار داده شده، به نظرم نمی آید. 

      فقط توجه خود را معطوف داشته ام به آنچه که خواهانش هستم و فعلا در اختیارم نیست.

      در این دنیا میتوانم شاد باشم چون از نعمت سلامتی برخوردارم. چون عزیزانم هم سلامت هستند. چون سایه پدری خوب و مادری مهربان بر سرم است. چون همسری دارم که به راستی عاشقم است. چون دختری دارم که وجودش سراسر عشق است. چون در جایی زندگی میکنم که آرزو و آمال خیلی هاست. چون درآمد ماهانه قابل قبولی داریم. چون دوستان خوبی دارم که گرما بخش زندگیم هستند. چون ماشین دارم و ترددم راحت است. چون طلا دارم. چون لوازم بیشماری دارم که زندگی را برایم سهل کرده. گوشی، تلویزیون، یخچال، فریزر، ماکروویو،…. چون اطرافیانم دوستم دارند و برایشان مهم و با ارزشم. 

      چون زیبایم و شهره ام به مهربانی. چون اعتبار دارم. چون صاحبخانه خیلی مهربانی دارم که مرا چون فرزندش دوست دارد. چون فردی باعرضه هستم. چون هنرمندم و توانمند. چون میتوانم زیبایی های دنیا رو ببینم و هر روز آواز خوش پرندگان را بشنوم. چون هرچه بخواهم میتوانم بخورم و بنوشم و بپوشم و هزاران دلیل دیگر برای شاد بودن.

      با این وجود، شیطان درونم گهگاه بسیار فعال میشود و نداشته هایم را زیاد به رخم میکشد. 

      ما در ایران منزل شخصی داریم ولی در این کشور هنوز صاحب خانه نشده ایم و من ماه هاست که بابت این موضوع ناراحتم. جالب اینجاست که دیشب همسرم درباره دوستش صحبت میکرد که بنده خدا با کلی قرض و وام و …. ماشین خریده و به جهت بدهی ها آرامش ندارد و خدا را شکر میگفت که ما بدون بدهی هستیم و شب با خیالی آسوده سر بر بالش میگذاریم. حقیقت است. آرامش داریم. و این عالیست. 

      به فرشته درونم باید بیش از پیش بها دهم تا مجال یابد که هر لحظه داشته هایم را برایم جلوه گر سازد و هر لحظه خاطر نشان کند که باید خدای مهربانم را شکر گویم برای داشتن همه نعمتهایی که از شماره خارج اند. 

      خدایا شکرت برای داده هایت. 

      کرور کرور شکر…..

      و ممنونم جناب عطار روشن عزیز. 

      بودنتان نعمت است.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 13 از 3 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار صبا
      1400/08/25 20:25
      مدت عضویت: 1288 روز
      امتیاز کاربر: 11931 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,312 کلمه

      سلااااام

      این فایل خیلی خوبه . خیلی حس خوبی بهم میده هربار شنیدنش و گوش دادنش.

      ما وقتی به این دنیا میایم واقعا هیچ چیزی نداریم به جز یه انتخاب ، انتخاب اینکه به این دنیا بیایم و زندگی رو تجربه کنیم و اجازه بدیم خداوند یه زندگی دیگه رو از طریق یه انسان دیگه تجربه کنه. پس ما توی تجربه ی این زندگی و تموم حساش تنها نیستیم و خدا هم همراه ما داره این حس هارو تجربه میکنه. این به این معنیه که ما در برابر تمام تجربه هایی که میکنیم مسئول هستیم هم در برابر خودمون و هم کسی که این امانت رو عاشقانه بهمون داده . 

      اصل زندگی یه چیز انتزاعیه . نمیشه درک واضح و مشخصی ازش داشت برای هر کس همراه با جزئیات اضافست ولی کلش هیچ تفاوتی با اصل زندگی بقیه نداره . اینکه میگن انسان ها همه یکی هستن و همه هم با خدا یکی هستن و اسم این اصل وحدت هست یعنی دقیقا همین . یعنی ما اصل زندگیمون ، در واقع کُنه وجودمون هیچ تفاوتی با بقیه نداره و همه یکی هستیم . این باید همیشه یه گوشه ی ذهنمون باشه و برای اینکه بتونیم در راستای یه تجربه ی خوب قدم برداریم باید رسالتمون در زندگی رو پیدا کنیم ، اینطوری از اصل زندگیمون هم لذت بیشتری میبریم ، چه بسا آدم های زیادی بودن که همیشه در تلاش برای بهتر کردن زندگیشون بودن ولی هر بار افت میکردن چون اونا رسالت زندگیشونو درک نکردن ، رسالت منظور یه شغل خاص یا موقعیت خاص نیست بلکه توی لذت بردن از هر لحظه ی ما خلاصه میشه . ما اگه از هر لحظه لذت ببریم یعنی اهمیت اصل زندگیمونو درک کردیم و داریم در راستای اون قدم بر میداریم . نه آینده ای هست و نه گذشته ای نه لم دادیم و نه با سر افتادیم روی زمین بلکه استوار روی دوتا پامون ایستادیم و فقط به اطرافمون نگاه میکنیم و لذت میبریم از تمام اتفاقات . نه سرزنشی هست ، نه تقصیری که به گردن یکی دیگست ، نه حسرتی ، نه نفرتی… این اصل زندگیه اینکه ببینی چی هست؟  چی داری؟ . زنده بودن مهم نیست زندگی کردن مهمه و زندگی کردن هم وابسته به هیچ چیزی نیست همون طور که استاد گفتن داشتن مادیات مثل خونه باغ ماشین شغل خفن و… خیلی خوبه ولی اصل زندگی نیست چون اگه این چیزا اصل زندگی بود الان همه ی آدما پولدار و با موقعیت اجتماعی بالا خوشبخت بودن و احساس خوشبختی میکردن در صورتی که اینطور نیست خیلی از کسایی که از نظر ما تمام گزینه های مثبت رو در زندگیشون دارن ولی خودشون هیچ احساس خوبی ندارن چون از همون اصل زندگیشون لذت نمیبرن، یه مثال بارزش خانم مرلین مونرو … زیبایی داشت ، ثروت داشت ، همه دوسش داشتن ولی اون خلائی که درونش بود باعث شد اون اتفاقات براش بیوفتن و در واقع خودش اون اتفاقات روسر ودش اورد. ما هم همینطوریم در اشل کوچیک تر 

      یه جمله ی خیلی طلایی استاد همیشه میگن توی فایلا و اون اینه که موفقیت کلید شادی نیست بلکه شادی کلید موفقیته . و ما کی شادیم؟ وقتی که از اصل زندگی لذت میبریم و از خدای خودمون سپاس گزاریم از ته قلب … این یعنی زندگی!

      ما اول باید خودمونو دوست دارشته باشیم ، از چیزایی که داریم خوشمون بیاد و قدرشونو بدونیم و ناسپاسی نکنیم و همین احساس ما رو خوب میکنه وقتی احساسمون خوبه اتفاقای خوب بیشتری هم میاد سمتمون و ما دوباره از همون اتفاقای خوب لذت میبریم و این چرخه تا آخر ادامه داره اگه ما از ذات هستیمون راضی باشیم.

      ولی کسی که هیچ نقطه ی مثبتی توی زندگیش نمیبینه و همش دنبال چیزاییه ک نداره خب هیچ وقت شاد نیست و بیشتر و بیشتر توی باتلاق حرص و طمع فرو میره. آدما اینطورین هر چیزی که به دست میارن بازم بالاتر از اونو میخوان و میبنن که بالا تر از چیزی که به دست اوردن همیشه هست. پس نباید رسیدن به یه چیز خاص رو هدف قرار بدیم ، نهایتش افسردگیه ، چون بهش میرسیم و میبینیم ازون بهترم هست و همیشه کسایی هستن که بهتر از من عمل میکنن پس من میخوام بهتر بشم بهتر بشم و انقدر تلاش میکنم و میبینم عمرم تموم شده و من همش در تلاش بودم که به خودم و اطرافیانم ثابت کنم توانایی و قدرت دارم در صورتی که قدرت داشتن یعنی لذت بردن از الان ، کی الان هست که از لحظه ی حالش لذت ببره و خودشو دوست داشته باشه؟ مطمعنن بین این 7 میلیارد آدم 100 تاشونم این احساس رو واقعا ندارن ! پس بودن توی لحظه ی حال کار سخت تریه اگه ما قراره اونقدر تلاش کنیم و تهش این عطش هیچ وقت تموم نشه پس بهتره که نصف اون انرژی رو بزاریم در راه لذت بردن از اصل زندگیمون و ببینیم چه نتایج عالی ای به دست میاریم.

      منم خودم جز همون دسته ای بودم که از هیچ چیز راضی نبودن و همش احساس بد بختی میکردن و دلشون میخواست فلان چیزو داشته باشن تا شاد باشن اما امروز من دوباره این فایل رو دیدم و تصمیم دارم بیام توی این راه و با کسایی هم مسیر بشم که میخوان قدر خودشون و زندگیشونو بدونن و از زندگیشون لذت ببرن.

      و حالا داشته های من که خیلی خیلی زیادن و خدارو بابتشون شکر میکنم:

      اینکه سالمم و آگاهی دارم ، مشکلاتمو گردن کسی نمیندازم ، به بقیه کمک میکنم ، در مسیر تناسب اندام هستم ، استادای عالی ای دارم که مسیر زندگیم رو با حرفاشون روشن میکنن ، توانایی زیادی توی یاد گرفتن و عمل کردن به چیزایی که یاد گرفتم دارم ، عاشق تغییر کردن و بهتر شدنم ، اشتیاق و امید دارم ، خانواده ی ماه دارم مامان و بابای زیبا و برادر قشنگم که خیلی چیزهای زندگیمو اون بهم یاد داده ، توی شهر زیبا زندگی میکنم ، دوستای عالی دارم که منو دوست دارن و درکم میکنن ، ، امنیت دارم ، پول دارم ، میتونم با خودم حرف بزنم ، میتونم راه برم و نفس بکشم و عشق بورزم ، پیجای خیلی خوبی برای داشتن یه زندگی سالم پیدا کردم ، میتونم آهنگ گوش بدم ، میتونم عاشق رقص باشم و از رقصیدن لذت ببرم ، خونه دارم ، توی یه روستا به دنیا اومدم و هر هفته میریم اونجا و از طبیعت اونجا لذت میبریم ، اینترنت دارم ، میتونم فیلم ببینم ، کتاب بخونم ، فکر کنم ، تصمیم بگیرم ، یه انسان و یه زن هستم ، میتونم خلق کنم ، میتونم نیاز هامو به راحتی برطرف کنم ، امروز صبح از خواب بیدار شدم ، شبا راحت میخوابم ، انگیزه دارم ، از دیدن نشانه های خدا لذت میبرم ، حسای مختلفو میتونم تجربه کنم ، میتونم رشد کنم و احساس خوب داشتنو تجربه کنم 

      من همه ی اینارو دارم و خیلی بیشتر از اینا…

      خدایا شکرت 

      خدا من خیلی به این فکر میکردم که این زندگی به چه دردی میخوره ما چرا توی این دنیا هستیم ، ما واقعا چرا باید وجود داشته باشیم ، چرا زندگی کنیم؟ ولی وقتی از استاد سیاحیان پرسیدم گفت که اینا سوالایی هستن که هیچ جوابی ندارن و ذهن منفی ما میاد در حالت های افسردگی این سوالاتو توی ذهن ما میاره تا معنی زندگی رو برامون بی ارزش کنه وگرنه خود برتر ما میدونه این سوالا جوابی براشون نیست یا اگرم باشه الان وقتش نیست که بدونم برای همین هیچ وقت منو درگیر این حرفا نمیکنه ولی وقتی به حرف ذهن منفیمون گوش بدیم و این سوالا رو از خودمون بپرسیم اونوقت هر روز حالمون بد تر میشه و من اینو تجربه کردم اما تصمیم گرفتم خوبی های زندگی رو ببینم و به این فکر کنم که اونقدری شاید عمر نکنم که بخوام با این فکرا و سوالا هدرش بدم پس خدارو شکر میکنم که دوباره اومدم و دارم تمرینامو توی سایت انجام میدم . من لایق بهترینام و برام اتفاق میفتن چون من تلاشمو میکنم و خدا هم خداعه و همین کافیه!…

      ممنون استاد عطار روشن عزیز 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 20 از 4 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار الهام خضرلو
        1400/08/27 10:48
        مدت عضویت: 1676 روز
        امتیاز کاربر: 18288 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
        همیاری
        محتوای دیدگاه: 383 کلمه

        سلام صبای عزیزم خیلی دیدگاهت عالی بود خیلی خوب دریافت میکنی تحسینت میکنم .

        بله اصل زندگی لذت بردن هست وشادی و ارامش درونی .یه چیزی میخوام بگم خیلی وقته شاید از زمان آشنایی م با قدرت ذهن ظهرا اکثر بعضی وقتها شب که می خوابم ندایی به قلبم تو خواب میاد بهم میگه مگه چقدر زنده اید فردا قراره بمیرید زندگی محدوده چرا این همه جدیش گرفتین چرا آخه همش ناراحتی چرا غصه می خوری لذت ببر شاید فردایی اصلا نباشه چرا این قدر غصه اخه این دنیا به خدا تموم میشه و شما دست خالی میرید اون دنیا بعدش حسرت شادی هایی که نکردید ومی خورید زندگی کنید لذت ببرید تو غم گرفتار نشید 

        بعدش از خواب بلند میشم واون صدا مدتی هست بامن وسعی میکنم بیخیال وبا لذت زندگی کنم. مدتی میگذره بازم میاد وباز هم بهم یادآور ی میکنه اکثر اوقات وقتی ناراحتم و یادم می ره که قراره ازین دنیا بریم بازم دوباره به قلبم الهام میشه مگه قرار نیست بمیرید پس زندگی کن 

        خیلی برام جالب هست من هیچ وقت این حالت الهام رو تجربه نکرده بودم .

        بچه ها زندگی کنید ولذت ببرید به خدا شاید دیگه فردایی نباشه حسرت چیزهایی که بقیه دارن نخورید حسرت زندگی مرفه ولاکچری دیگران رو نخورید 

        سعی کنید تلاش کنید برای زندگی تون برای اینکه وضعتون خوب بشه ولی حسرت نخورید 

        اینقدر فضای مجازی پر شده از این نمایش زندگی لاکچری که آدمها اعتماد به نفس خودشون رو ازدست دادن دیگه از داشته هاشون لذت نمیبرن همش خودشون رو با اونا مقایسه میکنن .این هادر آرامش رو از آدم میگیره 

        نگاه کنید این زندگی هارو فقط برای اینکه باور کنید شما هم می تونید این جور زندگی ها رو تجربه کنید و فراوانی جهان رو باور کنید نه اینکه حسرت وغصه بخورید 

        اول خودم رو گفتم 

        اول خودت فالوور خودت باش چرا همش دیگران رو فالوور میکنی تو هم داشته های خودت رو به خودت نشون بده هر. چی داری رو می بینی چقدر چیز داشتی چقدر ثروت داشتی

        ثروت من قلب منه که میتپه 

        ثروت من بدن سالم وسرحالمه

        ثروت من آرامش و شادی منه

        ثروت من تمام دوره هام هست

        با خودت فکر کن چقدر از مردم دنیا این دوره هارو دارن واشنا هستن با قدرت ذهن تمرین تغییرات ذهن انجام میدن

        خیلی کمن خیلی چون تو همش تو این مسیری فکر میکنی همه این حرفها رو میدونن 

        این ثروت نیست پس چیه ؟

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 20 از 4 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
          آواتار صبا
          1400/09/06 14:24
          مدت عضویت: 1288 روز
          امتیاز کاربر: 11931 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
          همیاری
          محتوای دیدگاه: 355 کلمه

          سلااام

          ممنونم از پاسخ زیباتون.

          خیلی قشنگ گفتید ، چقدر خوبه که ما از زندگیمون لذت ببریم و حسرت نخوریم و خودمونو با بقیه مقایسه نکنیم . 

          یه استادی بود که خیلی قشنگ برامون توضیح داد که چرا نباید خودمون رو با بقیه مقایسه کنیم ؛ میگفت که ما دو تا بازار کار داریم یه سری از بازار ها محصولات انحصاری تولید میکنن و هیچ رقیبی ندارن ؛ چون فقط خودشون تولید کننده هستن . و یه سری از بازار ها تولید انبوه دارن و برای همین رقیبا توی این نوع بازار ها زیادن و همیشه سعی میکنن یه چیز جدید تولید کنن که از رقیبشون جلو بیوفتن . 

          اگه اینو بخوایم بیاریم توی زندگی خودمون می بینیم که خدا به ما گفته شما منحصر به فرد هستید. یعنی چی؟ یعنی ما یه بازار انحصاری هستیم و دیگه مثل ما وجود نداره و ما هیچ رقیبی نداریم. سر انشگتامون اینو ثابت میکنه که همه ی ما با هم تفاوت داریم و خدا همه ی ما رو به شکل های مختلفی خلق کرده و فقط قالب هامون با هم فرق داره اما اصلمون یکیه ، همه ی ما به اندازه ی خدا توانایی و زیبایی و راحتی و عشق و آگاهی و سلامتی داریم به قول استاد از ما زدن توی آب اقیانوس و یه لیوان برداشتن ، وقتی ما میایم خودمون رو مقایسه میکنیم یعنی داریم به خودمون و انتخاب هامون توهین میکنیم چرا که ما خودمون این زندگی رو انتخاب کردیم . 

          تنها رقیب ما باید خودمون باشیم و سعی کنیم از خود دیروزمون بهتر باشیم و بیشتر از گذشتمون تلاش کنیم.

          ممنونم که این حرفا رو بهم گفتید ، من یه مدت خیلی درگیر مقایسه ی خودم شده بودم و خودمو با کسایی که همسن منن اما توی دنیا خیلی خیلی از من موفق ترن مقایسه میکردم و توی اون مدت حالم واقعا بد بود چون داشتم بر خلاف حالت الهی خودم فکر میکردم . 

           یکی از بزرگان میگه: زمانی یه نفر زندگیشو از دست میده که شروع به مقایسه ی خودش با دیگران بکنه. این دقیقا درسته چون ما با مقایسه خودمون زمان حال رو از دست میدیم چون یا حسرت گذشته میاد تو ذهنمون یا ترس از آینده

          برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
          امتیاز: 5 از 1 رأی
          افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار mohammadmahdiebrahimi@gmail.com
      1400/08/25 11:04
      مدت عضویت: 919 روز
      امتیاز کاربر: 193 سطح ۱: کاربر مبتدی
      محتوای دیدگاه: 296 کلمه

      با سلام خدمت اسناد عزیز و بزرگوار و سایر دوستان همراه.    من همیشه فکر می گردم شگر گزار هستم اما به لطف خدا با شنیدن این فایل متوجه شدم که ای وای چقدر ناشگر بوده ام .بله با زبان میگفتم که خدا رو شکر بخاطر داده ها و نداده هات. اما در اصل به خدا گلایه می گردم که چرا این رو کم دارم چرا اون رو ندارم چرا چرا چرا چرا؟ بهش میگفتم حتما من لیاقت ثروت رو ندارم گه به من نمی دی حتما اگه به من پول می دادی از تو دور میشدم ایمانم رو از وست می دادم و جرفهایی از تین قبیل….همیشه حال دلم بد بود امیدوارم که بتونم به لطف خدا بتونم حال دل خودم رووخوب کنم . الان که استاد گفت لیست داسته هات رک بنویسید ونوشتم خودم هم شوک شدم که ای وای چقدر نعمت خوا به من داده و من نمی دیدم.  مادر و برادر و  همسر و بچه های سالم . دارم      خدا رو شکر ماشین داریم   یخچال   فرش  و فریزر پر از مواد غذایی موقعیتدشغلی خودم و همسرم  و.. همیشه بحاطر نداشتن  خونه   نداشتن خرجی روزمره  داشتن اقساط زیاد بانکی و خواهر شوهر و برادردشوهر معلول و نداشتن نعمت پدر  ناشگر ناشکر بودم  . الان فهمیدم همش از ترس  بوده گفتم خدا رو شکر ترسیدم اگه نگم خدا بلایی سر عزیزانم میاره . وای چقدر غافل بودم لیسنی گه از داشنه هام گرفتم متوجه شدم که چقدر این داشته ها نادیده بودن .فهمیدم به چیزی که اصلا توجه نکردم  خودم و سلامتی خودم  بوده گه باعث شده حال همه اعضای خانواده رو بد کنم خدایا شکرت گه من با این سایت آشنا شدم استاد ازتون ممنونم. انشا اله بتونم هر روز گامی رو برای خوب شدن حال دلم بردارم.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فریده حسنی
      1400/08/16 13:55
      مدت عضویت: 1583 روز
      امتیاز کاربر: 23378 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,157 کلمه

      جلسه ۴ 

      سلام و درود به همراهان عزیز و استاد گرامی

      خدارو شکر میکنم برای امروز و برداشتن  قدمی کوچک بسمت حال بهتر 

      من خودم جزء اون دسته از آدم هایی بودم که بسیار ناسپاس بودم، اصلا شناختی از خدا و خودم نداشتم و تصور میکردم من به این دنیا اومدم رنج ببرم و بعدش  بمیرم

      خدارو شکر با بودنم در مسیرهای آگاهی آرام آرام داره در من تغییراتی بوجود میاد ،شناختم نسبت به خودم و خداوند کمی بهتر شده ، الان دیگه غر و شکایت ندارم و فقط دارم در این مسیرها پیش میرم،از خدا هدایت خواستم و میدونم به اندازه اعتقادات درونیم هدایت خواهم شد

      در مورد زندگی کردن و لذت بردن اطلاعات خوبی نداشتم ،قبلا باور داشتم این دنیا جای ناامنیه ،بی معرفته و با من لجه ،خب با داشتن اونهمه کج فهمی هام ،حتما در همون مسیرها وارد میشدم 

      لذت بردن برای من تعریف های دیگه ای داشت ،اولا که موضوع لذت برای من اصلا تعریفی نشده بود و من خودمو محق لذت بردن نمیدونستم ،بعدها که بزرگتر شدم میشنیدم که برای لذت بردن باید چندین تا چیز داشته باشی ،مثل خونه ،ماشین خوب،کشور خوب ووو

      من نمیگم موارد رفاهی خوب نیستن ،برعکس من طرفدار ۱۰۰ درصدشون هستم ،موضوع مهمی که میخوام بگم اینه که من فکر میکردم با رسیدن به اونها باید لذت ببرم ،ولی وقتی به خیلی از خواسته هام رسیدم هم باز هم حالم خوب نبود

      و این مثل یک اعتیاد در درون من بود و هنوز هم هست که با تمریناتم دارم خودمو از اون افکار جدا میکنم ،من هر روز دارم سپاسگذاری میکنم برای تمام داشته هام ،ولی هنوز هم فکر میکنم اگر به فلان کشور برم‌ خیلی حالم بهتر میشه

      ولی اگر همین  الان از زندگی در تهران حالم خوب باشه هدایت میشم به اون کشور ، وقتی به خودم و آدم ها نگاه میکنم که سالهاست دارن ایران و شهر خودشونو میکوبونن و ازشون بیزارن ،وقتی اینهمه انرژی منفی اطراف خودشون ساطع میکنن ،چطور انتظار داریم شهر و کشورمون بهمون حال خوب انتقال بده؟

      انرژی از بین نمیره فقط از حالتی به حالت دیگه تبدیل میشه ،همین انرژی های ما میره میچرخه در جهان و به همون شکل نفرت برمیگرده بسمت زندگیمون

      اینهمه اسباب راحتی در زندگی داریم ،بدن سالم،صورت زیبا، بچه های خوب،خونه ،ماشین، عزت و احترام وووو خدایی کدوماشونو هر روز دیدیم ؟مشکل ما نداشتن نیست ،ندیدنه ،بعد فکر میکنیم اگر بنز بیاد تو زندگیمون دیگه همه چیز گل و بلبل میشه

      نه نمیشه ،مگه این خونه ای که داریم همون خونه ای نبود که ۱۰ سال پیش آرزوی داشتنشو داشتیم ؟ چرا الان حسمون توش خوب نیست ،چونکه دیگه خونمونو نمیبینیم فکر میکنیم بریم یه خونه بزرگتر حالمون خوب میشه

      پیشرفت خیلی خوبه ولی اگر همراه باشه با بینایی چشم و دل ،میتونه برامون بهشت بشه ،اینهمه سردرگمی که داریم که میخواییم با خرید کردن و اضافه کردن جبران کنیم ،جبران نمیشه، خانه از پای بست ویران است

      شناخت خود و خدا کمکمون میکنه که از بودنمون لذت ببرم ،از نفس به نفسمون کیف کنیم ، چشم هامونو باز کنیم ، با عکس هاییکه ذهنمون ۴۰ سال پیش ازمون گرفته و سیو کرده زندگی نکنیم‌

      گاهی بیشتر و دقیق تر  توی آینه خودمونو نگاه کنیم ،نه اون نگاهی که ذهنمون داره بهمون نشون میده ،نگاهی که خداوند به ما داره ،با غرور ،اینکه ما اشرف مخلوقاتش هستیم که یک جهان با تمام زیبایی هاش و ابزارهاش در خدمت ماست ،راستی ما کی هستیم که خداوند اینهمه برای ما ارزش قائل شده ؟

      فهمیدن همین جواب خودش میتونه دنیای مارو دگرگون کنه که ما کیستیم ؟ و رابطه خدا با ما چیست؟

      حالا ما وارد دنیای فراوانی ها شدیم که همه چیز به وفور هست و ما فقط باید حسمون خوب باشه، لذت ببریم ،شاد باشیم و کیف کنیم ،یه عالمه هم داشته داریم + اینکه هر آنچه رو هم که نیاز داشته باشیم از قبل خداوند برای ما مهیا کرده است 

      پس شروع کنیم به لذت بردن ،حس کردن ، دیدن،شنیدن،لمس کردن، سپاسگذار بودن ،خندیدن،رقصیدن 

      تا ۴ سال پیش من شخصیت گله مندی داشتم ،مدام غر میزدم و از همه چیز ناراضی بودم ،حرف زیبایی برای گفتن نداشتم ،هر چند دختر شوخ طبعی بودم و فقط اون لحظاتی که شیطونی میکردم دست از غر زدن برمیداشتم

      خودم یه پا مخبر خبرهای بد بودم ،تفریحم خریدن قسمت حوادث روزنامه  همشهری بود که اونم از خواهرم یاد گرفته بودم ،دیدن فیلم های حوادثی هم علاقه داشتم ،یه سریالی تو ماهواره پخش میکرد که در مورد سقوط هواپیماها بود منم طبق علاقه خواهرم دنبال کننده ش بودم ،به تازگی خواهرم گفت هنوز هم خودش با همسرش اون برنامه رو دنبال میکنن 

      مادرم همیشه میگفت فریده انقدر ناشکره خوبه خدا سالم گذاشتتش ، منم انگار بیشتر لجبازی میکردم ،آخه اونوقتا باور کرده بودم خدا باهام زاویه داره و میخواد اذیتم کنه منم دوست داشتم با خدا و جهان بی معرفتش بجنگم ،اون افکار باعث  اون درونیات و بیرونیات میشد دیگه ،باز هم من خدارو شکر میکنم که به اندازه ای که من افکار بد داشتم خداوند با من مهربانی کرد و زندگی به نسبت نرمالی داشتم 

      قبلا که اصلا دیدگاه قشنگی به زندگی ،جهان و دنیا نداشتم ،همیشه از خدا شاکی بودم که چرا منو چاق آفریده، در ایران آفریده ،در این خانواده آفریده ،منو زیباتر نیافریده ، در کل با همه چیز قهر بودم ،جهان و همه چیز هم با من قهر بودن

      احساس تعلق به هیچی نداشتم ،نه به زمین ،نه به بدنم،نه به خانواده ،نه به کشورم و نه به خدا و جهان ،دوست داشتم که اونجوری زندگی نمیکردم و مدام دوست داشتم جای دیگران بودم و از خودم بودن لذتی نمیبردم

      داشته های الان من که دوست دارم بیشتر بهشون توجه کنم ،بدن سالم و سلامت، چشم و ابروی سالم، قلب،ریه،کلیه،کبد،دست و پا،گوش،انگشت،موهای زیبا و بلند،افکار عالی، بینی زیبا،ناخن،پوست، رگ و ریشه، تنفس سالم،کل بدن سالم خدارو شکر

      بودن در مسیرهای لاغری با ذهن و لاغر شدنم براحتی ،بودن در مسیرهای آگاهی و اموزش مطالب ذهنی در تمامی زمینه ها،تغییرات درونی و بیرونی ، آرامش،سپاسگذارتر شدنم، شادی، حس امنیت،اعتمادبنفس و عزت نفس بالاتر، حس ارزشمندی،لیاقت و شایستگی

      شناخت خدا و خودم ، پذیرفتن خودم،عشق به خودم ،روابط بهترم با خودم و اطرافیانم 

      داشتن خونه خوب در منطقه خوب، داشتن ماشین، دوچرخه م، وسایل رفاهی منزلم ،داشتن بینهایت فایل های آموزشی ارزشمند، داشتن ۲ تا دختر زیبا و سلامت ،داشتن داماد خوب و با محبت ، داشتن پدر و مادر ،داشتن روابط عاطفی خوب، داشتن دوستان عالی ،مربی خوب ،کلاس هاییکه میرم و لذت میبرم 

      داشتن بخچال،گاز،لباسشویی،فرش،مبل،تخت،میزنهارخوری، tv، وسایل آشپزخونه

      تفریحاتی که دارم ،مسافرت هاییکه میرم ، داشتن خواهران مهربان و با محبت ، داشتن کوچه و محل خوب ، همسایه های خوب ، داشتن اتاق پر نور ،داشتن تراس که من عاشق تراس هستم ، داشتن پارکینگ ماشینم ، داشتن اساتید عالی 

      گوشی موبایلم ،سرفیسم ،وسایل تکنولوژی م ،اینترنتی که دارم ،آرامشی که الان دارم ،خوردن غذاها بدون ترس ،امنیتی که دارم ، احساس قدرتمندی و توانمندی هام ، حس عشقی که به دخترانم‌ دارم ، حس عشقی که اطرافیانم به من دارن و یه عالمه داشته که از نظر من مخفی هستن .

      سپاسگذار خداوندم که دارم تمرین میکنم برای تغییر نوع زاویه نگاهم به خودم به جهان به خدا و به اطرافیانم  

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 14 از 3 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار joojeh1212@gmail.com
      1400/08/06 20:13
      مدت عضویت: 894 روز
      امتیاز کاربر: 414 سطح ۱: کاربر مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,065 کلمه

      به نام ِ خداوند ِ بخشنده ی مهربان

      سلام به استاد ِ عزیز و تک تک ِ دوستان ِ هم دوره ای ِ عزیزم.

      الله اکبر از این آگاهی.

      اول بگم که من توو این چند جلسه ای که گذشته و این آگاهی های ناب رو به اندازه ای که درک کردم در مداری که هستم ،اتفاقی که افتاده اینه که چقدر دیالوگم با خالق بیشتر شده.تقریبا تماام ِ مخاطب هام ، خالق شده خدای وهابی که من رو آفریده.خدایی که من رو آفریده.اجازه ی زندگی به من داده.

      این جلسه ی عالی تاکید داره بر لذت بردن از زندگی و قدردانی از پروردگار…

      طبق ِ آیه ی قرآن خدا میفرماید :

      قدر دانی از خدا بر من می افزاید…سپاسگزار باش تا بر تو بیافزایم

      چقدر ارتباط ِ فوق العاده ای رو میشه درک کرد بین ِ لذت بردن از زندگی و سپاس ِ خداوند رو به جا آوردن.

      الله اکبر به این آگاهی…چچچقدر تحسینتون میکنم استاد.چقدر عالی هستی شما.چقدر عالی قوانین رو درک کردین 

      استاد ِ اجرای قوانین شدین آفرین استاد ِ عزیز.

      لذت بردن از زندگی یعنی از همین چیزی که هستی استفاده کن تا پاداش های بعدی بهت اضافه بش.

      از اصل ِ وجودت این هدیه ی ارزشمند ِ خداوند که واقعا عظمتی درونش نهفته س استفاده کن تا بر تو افزوده بشه.

      وااای که چقدر زیبا گفتین استاد.

      اصلا قدردانی یعنی چی؟

      فرض کنیم دوستی به ما هدیه ای داده ، مثلا یک لباس ِ زیبا و با ارزش

      وقتی اون دوست ِ من بطور ِ اتفاقی من رو توی خیابون ببینه در حالی که همون لباسی که او برام هدیه گرفته رو به تن دارم ، چه حالی میشه ؟چقدر ذوق زده میشه و اتفاقی که میفته اینه که میفهمه من قدر دان ِ اون هدیه هستم چون ازش استفاده کردم.قدردانی یعنی استفاده کردن…و وقتی قدردانی ِ من رو ببینه قطعا باز هم به فکر ِ کادو هدیه دادن میفته و این بار چیزهای باارزش تری به من عطا میکنه…

      حالا اگر همون دوست ِ من ، به خونه ی من بیاد و بصورت ِ  اتفاقی بره سروقت ِ اتاق و کمد ِ لباس ، و ببینه که لباس ِهدیه ای که برام گرفته بود رو انداختم ته ِ کمد و چروک شده و بی استفاده افتاده یه گوشه …

      حالا چه حالی میشه ؟دقیقا برعکس و میبینه من قدردان ِ هدیه ش و ارزشی که برای من قائل بوده نبودم و چه اتفاقی میفته ؟ دیگه از کادوی بعدی خبری نیست…و در اصل چیزی به من اضافه نمیشه…

      رابطه ی ما با خدا هم دقیقا همینه 

      اگر سپاسگزار باشی بر تو می افزایم…اگر کفران ِ نعمت کنی آنچه داری نیز از تو گرفته میشود و عذاب ِ من شدید است…

      خداوند هدیه ی ارزشمند ِ زندگی رو به ما عطا کرده.

      این فایل ، دستور ِ سپاسگزاری میده به شیوه ی لذت بردن از آنچه دارم و لذت بردن از آنچه دارم یعنی استفاده کردن از نعمت ها.دیدن ِ نعمت هام.

      چطور من میتونم نادیده بگیرم نعمت های خدارو ؟پناه میبرم به خداوند از ناسپاسی.به اندازه ای که روی خودم کار کنم نتیجه میبینم.

      من سپاسگزارم خدای من بخاطر ِ هدیه ی زندگی.

      سپاسگزارم برای نبضی که میزنه و قلبی از من که میتپه خود به خود بدون ِ اینکه من پولی پرداخت کنم یا در عوضش چیزی بدم یا تقلایی کنم یا نگرانش باشم .

      سپاسگزارم بابت ِ دونه دونه ی قطره های آبی که در طول ِ زندگی ام نوشیده ام و هنوز هم بی آبی رو تجربه نکردم.

      سپاسگزارم بابت ِ قطره قطره ی خونی که همیییشه ی خدا در رگ های من جاریه.الله اکبر.

      سپاسگزارم بابت ِ لباس های تنم که هههیچوقت برهنه نبودم و همیشه تن پوش و محافظی داشتم.

      سپاسگزارم که همیشه ناخن هایی برای گرفتن ِ اجسام داشتم برای این سپاسگزارم خدایا که دستم میرسه که مثلا کتفم رو با هماهنگی ِ ناخن ها و دستم بخارونم.

      سپاسگزارم خدای من بابت ِ بند بند ِ وجودم که همیشه همیشه در سلامت ِ کامل بوده.الله اکبر به باسخاوت و بی انتها بودنت خدای من.

      خدایا سپاسگزارم بابت ِ سوی چشم هام.با این خلقت ِ فوق العاده ای که دارن.

      استاد چه میکنی با آدم.

      آخه مگه تمومی داره؟ چندتاش رو میتونم بنویسم آخه.

      خدارو سپاسگزارم برای ابروهام که محافظی برای چشمهام آفریدی که عرق ِ پیشونیم نره توی چشم هام و چشم هام رو بسوزونه.

      ای وای خدا چچچقدر تو مارو دوست داری.

      خدایا بخاطر ِ همین همین سقفی که بالای سرمه.دیوارهایی که توو این سرما توواین تاریکی از من محافظت میکنه.

      آره خدایا انقدر ساده…اینقدر ساده سپاسگزارتم نه با کلمات ِ قُلُمبه و کتابی.

      من سپاسگزارتم بابت ِ پوستی که سرتاسر ِ بدنم رو باهاش پوشوندی.

      بخاطر ِ نعمت ِ گاز سپاسگزارم.

      بابت ِ تمام ِ پول هایی که در طول ِ زندگی ام خرج شده برای من به شکل های مختلف سپاسگزارم.

      بابت ِ سوادم خدای من که میتونم بخونم و بنویسم شکرت.

      بابت ِ این اهنگی که با گوشهام دارم میشنوم شکرت.

      بابت ِ گرما و نور ِ خورشید ازت سپاسگزارم.

      بابت ِ همین تخمه کدویی که فروشنده ی مغازه با مهربانی یکی دو  مشت توی جیبم ریخت امروز و موقع ِ خداحافظی هم یه کیسه برداشت و از سه نوع تخمه کدویی که داشت بصورت ِ مخلوط ، با سخاوت و مهربونی برام اندازه ی تقریبا نیم کیلو یی شد که هدیه داد شکرت خدای من.

      خدارو سپاسگزارم بابت ِ مسیر ِ درک ِ قوانین که سعی ام بر اینه که هر روز آگاهانه تر زندگی کنم.

      خدایا شکرت که درک دارم.شعور دارم.فهم دارم.

      بابت ِ توانایی ای که در پختن ِ غذاهای خوشمزه دارم شکرت.

      بابت ِ همین همین دونه ی برنجی که روزی بخاطر ِ من کاشته شده و پیش ِ خودت گفتی این سهم ِ آرزوعه و رشد کرده و کشاورز اون رو چیده و یک کارخونه ای اون رو با احترام بسته بندی کرده و با یک راننده ای زیر ِ نور ِ مهتاب یا شاید هم نور و تابش ِ خورشید ، برام توی جاده ها آورده.و الآن تو خونه ی من توو قابلمه ی من داره پخته میشه و توو بشقاب ِ من رسوندیش.بخاطر ِ هههمین هزاااران مرتبه شکرت.

      واقعا پناه میبرم به خدا از ناسپاسی.واقعا    کدامین نعمت های پروردگارتان را انکار میکنید

      استاد…استاد سپاسگزارم

      خخخیلی چیزها هست توی زندگیمون که حتی نننمیتونیم یک لحظه بهش فکر کنیم که نباشه.

      خدارو صدهزار مرتبه شکر بابت ِ تک تک ِ نعمت هایی که یادمه و یادم نیست…میبینم و نمیبینم…

      بابت ِ تمام ِ نعمت هایی که قبلا بهم دادی شکر..

      بابت ِ تمام ِ نعمت هایی که توی زندگیم ههست ششکرت.

      بابت ِ تمام ِ نعمت هایی که قراره بهم بدی و در راهه ششکرت.

      خدایا دوستت دارم.بابت ِ خودت شکرت

      ممنونم استاد عزیزم.

      خدایا مارا به راه ِ راست هدایت کن

      به راه ِ کسانی که به آنها نعمت دادی

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 15 از 3 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار shahla mahmoudi
      1400/06/31 03:49
      مدت عضویت: 1676 روز
      امتیاز کاربر: 21107 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      محتوای دیدگاه: 220 کلمه

      سلام و درود به استاد ارزشمند و دوستان خوبم

      این فایل پر از آگاهی های ناب بود

      مثالهایی که زده شد بسیار قابل درک و عالی بود

      انسان خیلی راحت داشته هایش را نادیده میگیرد و به سادگی از کنار آنها رد میشود

      اما نداشته هایش چندین برابر بزرگ جلوه میکند و گله و شکایت شروع میشود

      جالب اینجاست که وقتی آن خواسته ها برآورده میشود به راحتی وارد دسته “خوب حالا که چی” میشود 

      همین تجربه باید به ما هشدار بدهد که این فرعیات است و باعث شادی و آرامش نمیشود وقتیکه اصل را نادیده میگیریم و به آن توجه نداشته و نتیجتا شکر گزار هم نخواهیم بود

      با درک اصل هستی که وجود ما در این دنیا است وقتیکه حتی یک فرع کوچک هم به آن اضافه شود باعث شادی و سرور ما میشود

      من از خیلی از نعمات برخوردار هستم ولی جنبه منفی باف مرا به سمت خواسته های نداشته ام سوق داده و آنها را بزرگنمایی کرده است

      الان با یادگیری این امر مهم که توجه به اصل داشته باشم و قدر داشته هایم را بدانم و بابت آنها شکرگزار باشم خواسته های نداشته ام هم وارد زندگی ام خواهد شد احساس شادی و آرامش میکنم و از همین الان طعم شیرین خواسته هایی که قرار است وارد زندگی ام شود را حس میکنم

      ممنونم استاد عزیز بابت این آگاهی های بی نظیر و عالی 🙏🙏

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار kouroshzamany95@gmail.com
      1400/06/03 22:35
      مدت عضویت: 959 روز
      امتیاز کاربر: 1850 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 80 کلمه

      با سلام و درود 

      من همیشه از اخلاقهای پسرم که کوچیک هم هست ولی خیلی شیطون ولجبازه همیشه شکایت داشتم  

      ولی داشتنش خیلی شیرینه پسر پر احساسیه و اگر نبود زندگیم سوت و کور میشد حسرت مادر شدن و خانواده چند نفره بودن در دلم میموند قطعا 

      من از چاقی خودم و چهره خودم همیشه شکایت داشتم و خودم و دوست نداشتم  

      من ازینکه همسرم چرا باید راه دور کار کنه و ما مثل بقیه کنار همسرم نمیتونیم باشیم همیشه ناراحت بودم 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار منیره.ف
      1400/05/30 22:55
      مدت عضویت: 1649 روز
      امتیاز کاربر: 10051 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 138 کلمه

      سلام استاد عزیز 

      من همیشه به دنبال اتفاقی برای خوشحال بودن هستم به لطف خدا دو فرزند دارم ولی در ارزوی فرزند سومم و اصلا به بچه هام اونجور که باید توجه نمیکنم

      استاد در حسرت خونه حیاط دارم و از خونه زیبایی که دارم لذت نمیبرم

      در ارزوی لاغریم و از هیچ چیز لذت نمیبرم نه از خرید نه از مسافرت نه از مهمانی

      لز صبخ لذت میبرم

      از پیاده روی لذت میبرم

      از خوردم دم نوش با همسرم لذت میبرم

      از کتاب خواندن لذت میبرم

      از رانندگی لذت میبرم

      از اشپزی

      از خرید کردن

      از صبح زود نان خریدن

      از صبحانه اماده کردن

      از سریال دیدن

      از پانتومیم بازی کردن با پسرم

      از اسم فامیل

      از نقاشی کشیدن با دخترم

      از قران خواندن

      از عبادت

      از قدم زدن 

      از تلفن زدن به دوستام

      از چت کردن

      از نظافت خانه

      از کنار اتش نشستن

      از باران

      از باد

      از وجود اطرافیانم

      لذت میبرم

      از لحظه های زندگی به لطف و شکر خدای مهربان لذت میبرم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار Mohsen Dr
      1400/05/29 22:10
      مدت عضویت: 1334 روز
      امتیاز کاربر: 33
      محتوای دیدگاه: 518 کلمه

      لذت بردن از اصل زندگی

      بنویسید چه ارزشی برای زندگی قائل بودید:

      فکر میکردم این زندگی که دارم محکوم به ادامه اش هستم و تنها راه خلاص شدن از شر مشکلات رو نابود کردن خودم میدیدم.

      و میگفتم که هرکی بیشتر زجر میکشه باید انسان با ایمان تری باشه و خودشو به خدا ثابت کنه و این حرف ها، راستش احساس میکردم حق ندارم هیچی بخوام و محکوم شدم به نابودی شایدم یه بهشتی بعد از مرگ باشه، راستش الان هم که دارم اینارو مینویسم هم زیاد روی فرم نیستم.

      از داشته هام هم فراری بودم بخصوص چیزایی که مجبور بودم به خاطرشون زندگی کنم.

      فکر میکردم چون فنی ندارم بچه ی پیغمبر هم نیستم چیزیم بلد نیستم و بقیه تنهام گذاشتن بی عرضه ام و زندگی من هیچ ارزشی در برابر مثلا فلان پیغمبر نداره، خدا اونو داره اصلا من به چه دردش میخورم. تا این که متوجه شدم اصلا خدا اونارو برای من فرستاده.

      فکر میکردم منم یکی هستم تو بینهایت آدم دیگه.

      چه چیز هایی توی زندگی داری که خوبه که هست و میسه بابت اش شکرگذار بود!

      لب تاب دارم، گوشی خوبی دارم، روابط خوبی دارم، مریم رو دارم، خاله دارم، پدربزرگ دارم، مامان جون هست، بی بی هست، مامان خودم هست، سایه ی پدر هست، خاله الهام و آمو رضا هستن، آرش هست، میز توالت دارم کنسول (آینه تمام قد) دارم، پنکه هست کولر و یخچال و تلویزیون هست، اینستا هست، شمارم، اینترنت، وایفای، جاروبرقی، کمد دیواری، میز همه کارم هست، صندلی هست، مجسمه، مجله و کتاب، هوش و استعداد، هیکلم و صورتم و بدنم، چشمام، دندونام و..

      دارت، دبمل و تخته شنا و ماسماسک و کیف و لباس و غذا و فریزر و تقویم و ساعت و البوم عکس های قدیمی و اسباب بازی و لگو و کاغذ رنگی و آهنگ و آشپزخونه و اتاق و خونه و قلک و  دوچرخه، قفل کتابی و تخیلات و خواسته هام و آرزوهام همه خوبه که هستن، هندزفری خوبه که هست الی ماشاءالله.

      چه چیزی الان هست ولی اگر نباشه من به مشکل بیشتری بر میخورم:

      عروسک دارم، آها ببخشید! اگه فرش نباشه بدتر میسه، اگه همین قل موتور بابام نباشه بدتر میشه، اگه همین چندرغاز پولی که داریم نباشه بدتر میشه، تجربه شخصیم که مختص منه خوبه که هست اگه نباشه بدتر میسه، هم خوبه که پدر و مادر هستن ممکنه نباشن بدتر بسه، تناسب فکری خوبه که هست، مامانم یه کارایی میکنه که خبه، خبه خبه خبه خبه خبه خبه!

      غذا هست و خوبه، خواب هست و خوبه، زبان و کلام هست و چیز عالییه! عقلانیت هست بازی های ویدیویی هست که خوبه، زندگی رویایی هست هرچند که هنوز بهش نرسیدم ولی خوبه که هست، PS5 خوبه که اومده توی بازار و هزاران چیز دیگه که به خدا واگذار شده و از گفتنشون عاجز شدم خبه!

      در نهایت چیزی هست که بخواین بهش اشاره کنین آقای درستکار؟

      من خیلی دوست دارم توی همین سنین نوجوانی به خواسته هام برسم، چیزایی هست که با گذشت زمان دیگه کمرنگ میشن، راستش خدا خوب میدونه چی میگم، خدایا ممنونم که باهامی، حرفامو گوش میکنی و بعدش تو هم ادامه میدی، میدونی که منتظرتم و میدونم که ناامیدم نمیکنی، حتی اگه یقین نداشته باشم اینجور وانمود میکنم، کسی فرق این دوتادو نمیفهمه!

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار afsaneh5700@gmail.com
      1400/05/26 16:00
      مدت عضویت: 1075 روز
      امتیاز کاربر: 1905 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 527 کلمه

      بنام خداوند ثروت و فراوانی و عشق و آرامش

      سلام به دوستان زیبانگرشم

      اصل خودمون یعنی زندگی یعنی زنده بودن و یعنی روحی که از خدا درونمونه چه چیزی واقعا والاتر از این که ما خدا رو دروجودمون داریم بااینکه میدونیم اما چرا بهش واقعا باور نداریم و همیشه دنبال خدایم در بیرون 

      من خودم یادمه همیشه دنبال خدا و شناخت خدا بودم و یا اینکه اگه خدا تو قلبم و وجودمه حسش کنم و به اون درک برسم ب اون عشق عمیق خدا برسم خیلی وقتها بوده برای چندساعت به این درک عشق وحس خدا رسیدم و حالم دگرگون شده اما گاهی وقتی اون فاصله ای که حس بد ایجاد میشه مثه کسی میمونم که گم شدم و دنبال اصل خودمم و سردرگم میشم و این دوره زندگی باطعم خدا داره منو به اون اصلی که دنبال شناختش بودم میرسونه الان بیشتر عشق خدا رو حس میکنم فقط میخوام عمیق تر و ادامه دار باشه اینکه بخواهی غرق آغوش خدا باشی فقط خدا رو ببینی به هرچه بنگرم خدارو ببینم خیلی حس قشنگیه چقدر دلم میخواد این‌ نگاهم بخدا عمیق تر بشه و باتمام قلبم از خدا خودش و ایمانشو میخوام که ایمانم بهش به عشقش بیشتربشه طوری که دیگه آرامش مطلق رو از خدا بگیرم همینکه خدا رو داشته باشم من خوشبخت ترینم همینکه خدا رو تووجودم حس کنم من خوشبختترینم همینکه به خدایم ایمان داشته باشم و شرک نورزم بهش و عوامل بیرونی قدرت ندم من خوشبختترینم همینکه بدونم خدای دارم که همه جوره هوامو داره و منو در بهترین زمان و بهترین مکان قرارمیده و به این درک و ایمان برسم من خوشبختترینم 

      ازخدای مهربونم سپاسگزارم برای قلبم که با ارامش و درسلامت میتپه 

      از خدای مهربونم سپاسگزارم برای دستانم که میتونم خودم کارهامو با دستانم که خدا بمن هدیه داده انجام بدم 

      ازخدای مهربونم سپاسگزارم برای وجود پاهام که میتونم باهاشون همه جا بروم و از راه رفتنم لذت ببرم از قدم گذاشتن در زمین خداوندم غرق حس خوب و شادی باشم

      از خدای مهربونم سپاسگزارم برای صورت زیباوکامل و سالمی که بهم هدیه داده که وقتی خودمو تو آینه نگاه میکنم از دیدنم حس خوب میگیرم 

      ازخدای مهربونم سپاسگزارم برای سلامتی کاملم که میتونم به راحتی نفس بکشم و در تندرستی هستم 

      ازخدای مهربونم سپاسگزارم برای وجود خانواده ام دارمشون و از وجودشون حس خوب و حمایت دارم 

      از خدای مهربونم سپاسگزارم برای خونه مون و حیاط مون و باغچه مون و جوجه هام و امکانات راحتی و رفاهی و اسایشی که تو خونهمون فراهمه 

      از خدای مهربونم سپاسگزارتم میتونم ببینم از دیدن زیبایهای اطرافم لذت میبرم و میتونم بشنوم واز صداهای که بهم اگاهی و حس خوب میده غرق آرامش باشم و میتونم لمس کنم زندگی رو و احساس خوب داشته باشم از لطافت اطرافم و میتونم انواع غذاها و خوراکیا بخورم و از طعم هاشون لذت ببرم 

      از خدای مهربونم سپاسگزارم برای رزق و روزی بی حسابی که بی منت هرروز بهمون میبخشه و غرق نعمتم 

      از خدای مهربونم سپاسگزارتم برای استادهای بینظیرم که هرکدوم دستان خدا هستن تامن به اگاهیهای عالی برسم و درمسیرم خداروبشناسم و ارامش بگیرم و درمسیرهدایت خداوندم هستم که منو برای همه خطاهام بخشید و منو خالص و پاک کرد و منو اسوده و سبکبال کرد تا عشقشو درک کنم و اروم بگیرم بایادش ربم مالکم عاشقتم 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار amir.univers2@yahoo.com
      1400/05/19 18:40
      مدت عضویت: 1084 روز
      امتیاز کاربر: 6
      محتوای دیدگاه: 73 کلمه

      وقتی از اصل جانمان که زندگی کردن در حال و بهره خوش بردن و قدردانی و سپاسگزاری از تک تک لحظات و نعمات است استفاده نکنیم درخواست های اضافی ما یا به واسطه همین امر که برایمان عدم لیاقت می آورد محقق نمی شود یا اگر هم فراهم گردد هیچ سودی برایمان ندارد بلکه زیان نیز می باشد چراکه مانند این است که ماشین نداریم و لوازم جانبی آن را می خواهیم تهیه کنیم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار nargesaslanian2021@gmail.com
      1400/05/13 16:42
      مدت عضویت: 1005 روز
      امتیاز کاربر: 33
      محتوای دیدگاه: 172 کلمه

      خدارو شکر میکنم که باز هم تو زندگی تلنگر میخورم وبه خودم میام که اگر چه همیشه به خاطر داشته ها و نداشته ها خدارو شکر میکنم  ام وقتی فکر میکنم که چرا فلان وسیله رو من از دست دادم  بدون دلیله قانع کننده،کننده،  با توجه به صحبتهای باارزش استاد متوجه میشم که من واقعا ارزش زندگی رو هنوز نمی‌دونم .ومن اکثر اوقات همسرم رو وباورهای اونو دلیل این اتفاقات میدونستم. و هیچ کس وحتی خدارو مقصر نمدیدم ولی علت اصلی خودم بودم و هستم که ارزش زنده بودن وزندگی رو نمیدنستم ودلیل خداوند از آفرینش رو نفهمیدم. تصمیم میگیرم از این به بعد به خاطر داشتن تک تک سلولهای بدنم وسلامتی خودم همسرم،وفرزندانم تومان انسانهای روی زمین قدر دان خدا باشم به خاطر همه آنچه که بهم داده شده و داده نشده وله خاطر این لحظه ای که در آن قرار گرفتم و دارم می‌نویسم خدارو شکر میکنم وسپاسگزارم از این که منو مرتب توی مسیرهای زیبا مثل تناسب اندام وسلامتی و همچنین در مسیر پولسازی قرارم داد .خدارو شکر !

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار faribadeghani1371@gmail.com
      1400/05/06 18:10
      مدت عضویت: 1005 روز
      امتیاز کاربر: 1306 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 542 کلمه

      سلام
      زندگی من ب دو قسمت تقسیم میشه قبل ازدواج بعد ازدواج
      من بعد ازدواج فهمیدم همسرم و خانواده همسرم اونی نیستن ک من میخواستم افکار قدیمی و باستانی ک عروس کلفت بدونن تو این زمونه افکار اینک باهم عدا بخوریم باهم زندگی کنیم همه چیو گزارش بوم وخیلی چیزهای دیگه من نابود شدم چنان غمی تو دلم حس میکردم ک گاهی میخواستم خودمو خلاص کنم راحت شم بعداز خدا میترسیدم
      درست اون زمانی ک دیگه تو نطرم همه چیز تموم بود دیگه اخرش رسیده بودم یک دوستی تو تلگرام راهنمایی کرد منوبرا زندگیم جنگ کردم برا زندگی خیلی چیزا رودتحمل کردم شب و روزم گریه بود من دیگه اون فریبای شاد نبودم حتی یادم رفته بود بخندم خنده چیه اصلا صبح بیدار میشدم میخوابیدم اصلا زندگی معنی نداش همش پراز نجواهای درونی بودم ک هر روز بیشتر از دیروز منو نابود میکرد زد شوعرم ورشکست شد خیلی تو سختی بودم ی روز خیلی خسته بودم از همه جا فهمیدم دخترمو باردارم تا اینو فهمیدم شروع کروم ب ناشکری من چرا چرا شاید اگه نبود تموم میکردم رابطه رو و فلان
      زندگی ک پراز قرص بود پراز بدهکاری همش ی چشمم اشک بود همش گریه میکردم طفلک دختر چیا تو وقتی تو دلم بود کشید وقتی دخترم ب دنبا اومد زندگی برام خیلی لدت بخشتر شد خیلی بهش محبت کردم محبت دیدم هر چ قدر ک دخترم بزرگتر شود من عشق بیشتر بیشتر سد ب خداوند عزیزم گفتم منو ببخش بخازر ناشکریم ببخش اگه محنا نبود زدگی چنین زیبا نبود برام
      من ب خدا میگفتم ی خونه ازت میخوام ک دور باشم ا استرس از ناراحتی ها از امواج منفی
      ک توش بودم و هستم
      ولی اگه خونه ندارم ولی همین نزدیک پدر مادرم هستن خیلی خوبه شکر میگنم
      همین ک دخترم هس سالم و سلامت شکر
      همین ک شوهرم با بیماری ک تشخیص نمیدادن روزی کرد ی و شفا پیدا کرد شکر
      همین هممون تواین اوج کرونا کنار همیمم شکر
      همینک مادر و پدرم هستن شکر
      من ی ماشین از خدا خواستم بخاطر دخترم ب خاطر شوهر و خودم ک بریم بگردیم از کسی منت نکشیم
      من الان ن ماشین دارن ن خونه ولی دخترم هس عشقش هس هر وقت ک میگه مامان من زنده میشم کیف میکنم از اینک بدن سالمی دارم روپاهای خودم هستم ی دنیاست همین دخترم داره شادی میکنه میخنده زندگی میکنه بچگی میکنه خودم و همسرم کنارشیم شکر ب هزاران خونه و ماشین میارزه یبار خندیدنش یبار بغل کردنش
      هر روز ک بیدار میشم شکر میکنم ک هستم و کنار بچمم از زنده بودنم شکر میکنم چن شاهد رشد بچمم شاهد زیبایی هایی ک خدا خلق کرده منو از ته ته چاه کشیداورد بالا
      شکر میکنم از اینه دارمش از لینک حرفمو وقتی هیچکس نشنید اون شنید دستمو گرف ارومم کرد منو هدایت کرد ب اینجا ک از وقتی اومدم اینجا زندگی خیلی زیباتر شده خیلی شکر مبکنم ک زنده ام و فرصت شنیدن این حرفها ب من داده شده شکر میکنم ک فرصت خوندن قرآن ب من داده شده نن عاشقتم خدا شکر ک هستی اصلا زبانم قاصره از رحمتی ک نسبت ب من داشتی از لطفی ک ب من کردی
      از خدا میخوام با دیدن این فایلها ب اون نقطه برسم ک اصلا هیکس و هیچی برام مهم نباشه
      قدر فرصتی ک دارمو بدونم زندگی و زندگی کنم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار parham.63@yahoo.com
      1400/04/20 18:14
      مدت عضویت: 1195 روز
      امتیاز کاربر: 10303 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,065 کلمه

      سلام و درود استاد گرامی و دوستان 

      اول از همه باید تشکر کنم بابت مثالهای فوق العاده شما که انقدر عالی شبیه سازی می کنید تا جایی که درک و شناخت ما به مطالب بهتر بشه اصل زندگی اصل زنده بودن ♥️

      اوایل فکر می کردم یک روابط عااشقانه فقط میتونه زندگی منو متحول کنه می گفتم عشق کن فیکون می کنه مخصوصا اگر بدونی که فردی هم هست که همه جوره عشقشو بهت ثابت کرده یعنی تشنه ی عشق بودم انگار از نفس کشیدن هم برای من مهمتر بود زندگی بی روح و سرد تنشها و نیازهای من به محبت و توجه و عشقبازی انقدر فوران کرده بود که حتی چشمم  ،سلامتیم و زیبایی و بی نهایت امکانات در اختیارم و غیره رو نمی دید و هیچی …،،دنیا سیاه بود سیاهی که درونش فقط یک قلب کوچک قرمز بود بزرگترین چاالش زندگی من این بود البته شاید فکر کنید که من فقط نیاز به محبت داشتم و اگر هر فردی از راه می رسید و کمی به من توجه می کرد سریع احساس خوشبختی می کردم ولی اصلا اینطور نبود من حاضر بودم برای فردی که ۲۰سال عشقش در قلبم بود جان دهم تماام زندگی ام را و فقط او باااشد ….تا اینکه یک ضربه بزرگ از همون شخص خوردم و شکسته شدم خوب شکستم در هم طلب خیر براش خدایا شکرت 🙏🏻….اما این شکست و این ضربه مرا که متنفر نکرد هیچ بلکه عاااشقتر🤦🏻‍♀️روزها و ساعتها می گفتم عشق از خداست عشق پاک باید به مقصد برسه چرا من متنفر نمیشم چرا من نفرین نمی کنم چرا من اسیر شدم خدا!؟؟….

      💟اینبار خواسته ی من رهاایی بود فقط می خواستم رها بشم از این وابستگی .،،،

      ♥️خدا گفت :ای دیوانه لیلایت منم /در رگ پنهان و پیدایت منم (تو عشق منو دیدی صورت خودت رو دیدی در آن فرد او فلش بود بیا سمت من )⁉️

      اما چه طوری از بتی به وسعت خدا برسی ؟!

      خیلی جالبه همونی که ۲۰سال می خواستم حالا دیگه نمی خواستم خیلی سخت بود خیلی خیلی خیلی  

       به لطف خداوند در مسیر قوانین جذب قرار گرفتم اینبار می خواستم با داشتن ماشین خودمو مطرح کنم خیلی تصویرسازی و تجسم و غیره و کائنات هم محبت می کرد فقط نشونم می داد به وفور 😁

      اما یه روزی تو همون روزهای قشنگ خدا با این شعر مواجه شدم 

      تو همانی که همه عمر به دنبال خودت نعره زنانی و ندانی که خود آن نقطه ی عشقی ♥️تو اسرار نهانی

      هنگ کردم .،روزها اشک ریختم فکر کردم درخواست کردم خدا آزادم کنه رهااا بشم 

      کمی از خواب که بیدار شدم پلکی زدم یک شب قدر بود وقتی دستهامو لمس می کردم به طرزی عجیبی با خودم می گفتم چگونه حرکت داره ؟این منم ؟دست می کشیدم رو صورتم انگار اولین باری بود که خودم رو می دیدم از وجودخودم شگفت زده شده بودم کم کم یه نگاهی به اطرافم کردم من تو یه خونه زندگی می کردم که وسط بهشت بود پنجره هایی که رو به تجلی باز بودند آسمانی پرستاره، رخ زیبای ماه و باغچه ای پر از درخت و گل و گیاه و سروی بلند قامت و صدای گنجشکان که صبح گوشم را نوازش می کردند تا بیدار شوم و خورشیدی که هرروز مهمان من بود  😍اینها برای من هستند ⁉️😮پولهای داخل کیفم ،لباسها و کفشهای زیبام ،وسایل آشپزخونه ،امکاناتی که همیشه به راحتی در اختیارم بودند آب و هواا و گاز و برق و تلفن ،گوشی همراه و نت و هندزفری که وسیله ارتباطم شده بودند با اساتیدی که خدا برام انتخاب کرده بود ،حضور پدرو مادرم و همسایگان محترم ….

      اینبار نفسهامو می شمردم ممکن بود هر لحظه قطع بشه زندگی یه پاداشه یک لطف هر چه چشمم بیشتر باز می شد قلبم هم گسترده تر می شد نفسهام هم عمیق تر آخه ۲۰سال بود من نتوانسته بودم یک نفس عمیق بکشم نفس عمیق من تا گلویم فقط می رسید اما اینبار هر دفعه عمیق تر تا درون قلبم …من زندگی رو از فردی می خواستم در صورتیکه داشتم من عشق بلاشرط را به دیگری دادم در صورتیکه اول خودم مستحق و لایق اون عشق بودم (من خودم رو نمی دیدم . ولی 💟نکته این بود که آنچه عشق درون خودم بود در صورت دیگری جلوه می کرد باخودم آشتی کردم خودمو برای اولین بار بغل کردم نوازش کردم و به خودم افتخار کردم ..و کمی تاکید می کنم اصل را فهمیدم .

      بیرون ز تو نیست هر آنچه در عالم هست 

      در خود بطلب که هر آنچه خواهی تویی (مولانای جاان)

      امروز به لطف پرودگار کمی قدر زندگی ام را می دانم من ثروتمندم چون توانستم قربانی کنم …من ثروتمندم چون خودم رو شناختم و عااشق خودم شدم رهاا شدم من ثروتمندم چون کمی بهتر خدامو شناختم و کمی در وادی امن الهی وارد شدم وقتی به پشت سرم نگاه می کنم یک انسان جدیدم با رفتار کاملا متفاوت و همه ای این معجزات به خاطر قطره ای ایمان اتفاق افتاد .

      من بسیاار سپاسگزارم  سپاسگزارم سپاسگزارم جواهر وجودم💎 

      که زنده هستم در این جهان مادی متجلی شده ام از بسیاری از مسائل عبورم داده ای بستر عشق را در وجودم (خودت )جاری کردی تا درک بهتری نسبت به عشق خودت پیدا کنم سقف بالای سرم ایمنی و محله ی خوبی که در آن زندگی می کنم تمام گیاه و نبات و جماد و پرنده و خزنده و حشره و چهارپا که کنارم هستند و در خدمتم و همچنین آموزگارم و من عاشقشونم اینکه امروز به لطف تو وجودم مایه شجاعت و برکت برای اطرافیانم هست اینکه هرروز به سرزمین وجودم بیشتر شناخت پیدا می کنم اینکه برای بهتر شدنم و ایماان بیشترم پلن و برنامه دارم اینکه صبح وقت بیداری اسمتو می تونم صدا کنم اینکه از خرابی ها می تونم برج بسازم اینکه هر چیزی رو قدرتمندانه فقط از خودت می خوام اینکه کمی بیشتر با خودم و خودت با هستی و انسانها به صلح رسیدم اینکه یک رمز بزرگ رو درک کردم هیچ چیزی در بیرون من نمی تواند مرا خوشبخت و سعادتمند کند .به جز عشق ❤️به تو و .وجود خودم سرچشمه ی سعادت است 

      اینکه امروز رو می تونم زندگی کنم از هر چه که هست لذت ببرم حتی گلدان کوچکم حتی قوری قشنگم حتی آبی که صورتم را می شویم اینکه نمی زارم حسرتی برای فردا بمونه ..

      زندگی یعنی احساس خوب در هرلحظه 

      پروردگارم خالق هستی بخشم زبانم قاصر است از شکر این همه لطف و فضل و رحمتت 

      تمام آنچه خودرا لایق می دانم از حضور و وجود توست 

      و برای خلق تجربه ای جدید با حس حضور تو 

      خدایا من عاااشق روی توام بنشسته در کوی توام 

      🙏🏻🕊♥️

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 15 از 3 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار monagahandideh2
        1400/08/24 11:46
        مدت عضویت: 1260 روز
        امتیاز کاربر: 255 سطح ۱: کاربر مبتدی
        محتوای دیدگاه: 21 کلمه

        سلام دوست عزیز ممنون از نوشته های پر عشق و زیبات کاش بیشتر مینوشتی دوست داشتم نوشته هات رو ممنون عزیزم 

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
          آواتار ملکه عشق
          1400/10/01 14:56
          مدت عضویت: 1195 روز
          امتیاز کاربر: 10303 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
          محتوای دیدگاه: 41 کلمه

          سلام و درود بر شما 

          جاااان دلی .سپاس از اظهار لطف و محبتتون در حال حاضر در مسیر صدگام هستم توفیقی باشه در مسیر مستقیم و پرنعمت الهی زندگی با طعم خدا را هم تجربه خواهیم کرد😊❤️❄️

          جام وجودتون لبریز از عشق الهی 

          برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
          امتیاز: 0 از 0 رأی
          افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فرشته مهربانF.s
      1400/04/16 10:06
      مدت عضویت: 1321 روز
      امتیاز کاربر: 7576 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,125 کلمه

      با سلام خدمت استاد گرامی ودوستان عزیزم

      استاد اولش بگم که خیلی خیلی دوستتون دارم دلیلم دارم چون زندگی منو دگرگون کردین شما به من یاددادین که چقدر فوق العاده ام حتی همین الان با همین شرایط زندگیم وخودم وجسمیم واینکه چقدر ثروتمندم استاد من تا قبل این دوره اصلا احساس ثروتمندی نمیکردم چند سال قبل درجایی خوندم که انسان های ثروتمند انسان های فوق العاده ای هستن وثروت چیزی فراتر از داشتن حساب پر پول یعنی اونم دارن ولی اونقدر دارایی دارن که تا بینهایت ادامه داره اون زمان خیلی دلم میخواست ثروتمند بشم اما همیشه ثروت با پول یکی میدونستم وراستش درک نکردم اون مطلب 

      اما امروز که برای چندمین بار این فایل گوش کردم تازه فهمیدم که چقدر ثروتمندم خدایا شکرت بابت اینهمه دارایی اول از همه من یک استاد فوق العاده دارم درزندگیم که این بزرگترین ثروت من استادی که منو درهمه زمینه های زندگی رشد میده وعاشق پیشرفت من وخوشحال میشه از پیشرفت من وقتی بهش فکر میکنم میگم آخه توی این دنیا مگه چند نفر وجود دارن که همچین ثروتی داشته باشن خیلی کمن استادی که هم دوست من هم استاد من هم خیرخواه من وهم راهنما اینکه اینقدر دوستتون دارم اینارو برای این ننوشتم که صرفا تشکر کرده باشم اینارو نوشتم چون شما وآموزه هاتون بزرگترین دارایی منید ومن تا ابد مدیون وممنونتونم 

      بعد اینکه همسر من ثروت بعدی من که خدارو بابت داشتن همچین مرد بینظیری سپاسگزارم مردی که از روز اول آشناییمون که درجلسه خواستگاری همودیدیم مهرشو قلبشو حمایتشو وعشقو نثار من کرد تا امروز استاد خدارو اونقدر شاکرم بابت داشتن همچین مرد فوق العاده ای که به تنهایی مرا بس مردی که از روز اول آشنایی همه پول داخل حسابشو ریخت به حساب من وگفت اگه منو قبول کنی همسرت بشم که این سرمایه اولیه زندگیمون میشه اگرم قبول نکنی این پول مال خودت که گذاشتی فقط دقایقی ببینمت وباهات حرف بزنم وعاشقت بشم حتی اگه منو نخوای تا آخر عمرم عاشقت میمونم وجانمم بهت میدم اون روز وقتی که به همراه خانوادشون از خونه مارفتن با خودم گفتم این مرد یا فوق العاده ترین انسان جهان یا شیاد ترین البته اون زمان برای بار اولی بود که دیده بودمش ویادمه فرداش تمام حسابش اومد به حسابم از قصد شماره حسابمو دادم ببینم چقدر راست میگه 

      اون روز بهم زنگ زدن که مطمئن بشن پول ریخته شد ومن گفتم هنوز مطمئن نیستم باهاتون ازدواج کنم پولتون میخورم وبهتون نمیدما آخه چقدر شما ساده ای چطور اعتماد میکنی 

      خندید وگفت اعتماد ودرستی درچشمان آدم هاست هیچ وقت چشم آدم ها دروغ نمیگه 

      از قصد پولشو نگه داشتم وگفتم پس همشو خرج میکنم  اونم گفت  برای خودتون هدیه من به شما خوب یادمه ۳۰ ملیون پول بود 

      با خودم گفتم عاشق نمیشی به هیچ وجه خوب میشناسیش واگه کوچکترین چیزی دیدی که دوست نداشتی تمومش میکنی وپولشم پسش میدی ولی چند وقت بیپولی بکشه معلوم میشه راست میگه یا دروغ

      هر چه بیشتر میگذشت شخصیتش برام بیشتر رو میشد وقتی از عشق وعلاقه میگفت زیاد توجه نمیکردم 

      وروی حرف هایی که لابه لای این چیزا میگفت خوب دقت میکردم تا جایی که فکر میکرد اصلا دوستش ندارم رفته رفته فهمیدم چقدر مهربان چقدر به فکر چقدر دلسوز چقدر حامیه چقدر کمک حال اونم با جان ودل وپول وهر چه داره ونداره چقدر مادرشو دوست داره کمک میکنه چقدر برای جنس زن که خواهر ومادرش ارزش قائل چقدر درک میکنه واین از همه چیز مهم تره 

      عشقش به یک طرف مردونگیش یک طرف یک روز بعد ماهها وقتی جواب قطعی ازم خواست که نامزد کنیم وبا خانوادش بیان برای خواستگاری نهایی ونامزدی گفت یک روز فکر کن وجوابمو بده فقط یک روز باهام حرف نزد داشتم دق میکردم از دوریش اونجا فهمیدم واقعا دوستش دارم ودیگه بدون این مرد زندگی برام محال 

      الان میبینم که چقدرتروتمندم که دارمش  وخداوند بینهایت شاکرم 

      این چیزا دلی بود واحساس کردم باید بنویسمشون تا هم همیشه بدونم که چقدر ثروتمندم جدای از امکانات مالی که دارم درزندگیم وسایل خونه خونه اجاره ای خوب پدرو مادر خوب برادر خوب فامیل خوب والانم دوستان خوب که اینجا دارم سلامتی نشاط وتناسب اندام که روز به روز بیشتر میشه چون تازه متوجه شدم چربیهای بدنم انرژی نیستن وکاملا چیزای بیخود وبیمصرفین که اگه خوب بودن همون موقع که تازه چربی شده بودن تبدیل به انرژی میشدن ومنو پر انرژی میکردن نه اینکه تلمبار بشن دربدن من 

      پس فقط باید دفع بشن ومیشنم کاری ندارم چطور همون طور دستم زخم میشه خوب میشه اینا هم دفع میشن دیروز داشتم برای همسرم مثال ماشین زباله رو میزدم گفتم یک ماشین حمل زباله فقط میتونه به اندازه یک ماشین زباله حمل کنه 

      اگه بتونه یک بار حمل کنه وزباله هارو دفع کنه از اون مکان خوب توانش همین 

      حالا فرض کن بدن من همون زمین پر آشغال که به اندازه مثلا ۳ ماشین حمل زباله آشغال هر روز میاد قرار میگیره دراین زمین اگه هر روز این ماشین یک بار زباله ببره 

      به اندازه دومخزن حمل ماشین زباله زباله باقی میمونه 

      فردا بازم یکی ببره دوتا بود دوتا دیگه هم میمونه و۴ واحد دیگه باقی میمونه وهی همین طور زباله ها دربدن من باقی میمونن

      حالا این ماشین برای اینکه دفع کنه زباله ها رو به چی احتیاج داره سوخت وانرژی اگه من غذا نخورم این ماشینم میخوابه وحرکت نمیکنه 

      با این تفاسیر برای پاک شدن این زمین از زباله به طور کامل چه راه حلی میمونه 

      غذا نخوردن  قطعا نه چون منبع سوخت قطع میشه فقط بیش از اندازه نیاز خوردن باید قطع بشه 

      این طوری آشغال کمتری تولید میشه ورفته رفته دیگه تولید نمیشه وچون ماشین هر روز به کار خودش ادامه میده ومرتب یک ماشین آشغال دود میکنه بالاخره زباله های اون زمین تموم وزمین دوباره پاک وتمیز میشه 

      درست مثل روز اولش

      همسرم گفت پس با این حساب با نخوردن آدم لاغر نمیشه 

      گفتم دقیقا 

      بلکه اختلال دردفع زباله ایجاد میشه وبدن همچنان زباله هارو نگه میداره 

      خدارو شاکرم که اینجوری به قول دوستمون صبا جان شهودی برام اتفاق میوفته وجواب سوالامو بدون اینکه حتی خیلی تلاش کنم برای کشفشون پیداش میکنم واز جواب سوالاتم لذت میبرم که اینهمه عملیه درزندگیم 

      یه چیزی بگم کلام آخر اینا همشون نعمت که ندای درونم بیدار شده واینطور دلسوزانه منو یاری میکنه به قول دوست کوچک ولی بزرگمون صبای عزیز که کلی چیز ازش یاد گرفتم وخیلی از باورهای منو شکست با کلماتش زندگیم تغییر نکرد بلکه انتخابام عوض شدن انتخابامو درجهت تغییر چیزایی که دوستشون دارم انجام میدم با خودم میگم لیز خوردنم یک کار چرا انرژیمو بگذارم روی لیز خوردن میگذارم روی هدف وخواست خود وحسمو خوب میکنم ودرجهت تغییر چیزایی که دوستشون دارم قدم برمیدارم صبای عزیز خیلی ممنونم ازت دوباره شوق واشتیاق درمن زنده کردی تقریبا هر روز لایوتون نگاه میکنم وبازم چیزای جدیدی درذهنم جرقه میزنه امید وارم هر جا باشی موفق متناسب وپیروز باشی ومایه افتخارمه که دوست فوق العاده ای مثل شما پیدا کردم وخداوند بابت داشتن دوست خوبی چون شما شاکرم خدایا 

      شکرت بابت اینهمه ثروتی که به من دادی وهر روز بیشترش میکنی عاشقتم وممنونتم 🥰🥰

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار maryamabdollahi
      1400/03/21 09:49
      مدت عضویت: 1504 روز
      امتیاز کاربر: 5455 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 486 کلمه

      با نام خدای هستی بخش🌺🌺🌞🌧🐣🌲

      قبل از هر چیز از خدای خودم برای غفلتم نسبت به اصل هست بودنم ونفس کشیدن وبودنم در ایندنیای سرشاز از نعمت وداده هایش طلب بخشش دارم ومیدانم خدای مهربانم هم اکنون مرا به خاطراین تساهلم می بخشد ومن سرشار از زندگی و بخشش او میشوم چرا که :

      : “من فرزند دولتمند پدری مهربانم ”

      واما نعماتی که من در زندگی داشته ودارم وباز حس خلا کردم چرا که :

      ندانستم ،معبودا! ،من تورا دارم ، تویی که ،در سرآغاز آفرینشم به من روح ملکوتیت را دمیدی ومرااشرف مخلوقات به خاطر جمع بودن تمام صفات وتوانمندی هایت ، خواندی وباز منه غافل دنبال توودرخواست هایم از تو توی آسمان ها ومکانی فراتر از خودم بودم😌😌

      تو به من گوهر ارزش زندگی وورود به جهان هستی وقرار دادنم در منبع انرژی وشادی بخشیدیوجسمم را منزلگاهم ، جهت تجربه کردن تمام شادی ها وبهرمندی از نعماتت به من دادی و مننفهمیده با غم وغصه ها و فشار های روحی واسترس ها این امانتت را با با بسته نگه داشتنشومحرومینش از نعماتت فرسوده ونازیبا وتخریب نمودم 😱😱

      خدایا تو به من چشمانی عطا نمودی که با آن زیباییهای دور برم زیبایی طلوع خورشید وغروبش وآسمان آبی روز ، وپرستاره شب را ، کوهها جنگل ها ودریا وکویرو ورودخانه ها وجوبباران ودرختان راببینم وبدانم که هستم وزندگی جاریست باز بی توجه به این چرخه من گذر کردم،

      من غافل از داشتن نعمت مهر مادری( ووجود پدری مهربان، که ندانستم کی از دستش دادم،) وخواهران وبرادرانم ووجود همسری که با بودنش سرشار از زندگی میشوم(ولی من باز در جستجویمعایبش بودم) وفرزندانم که به زندگی ام شادی وآرامش می بخشند (اما بعضی مواقع از زحماتشونبه تو شکایت کردم) وتمام دوستان وآشنایان انرژی بخشم و …..

      من از نعمت سقف بالای سرم که با تلاش وعشق ان رابنا کردیم وماشینم که با علاقه آن را خریدم ویاحتی لوازم منزلم ومحل زندگی ام وشهرم وکشىورم که مایه آرامشم بوده غفلت کردم وناسپاس منزلومامن وکشوری دیگر از لحظات زندگیم لذتت نبردم وهر لحظه دویدم ودویدم تا قرار بگیرم وبه آرامشبرسم غافل از آن که خوشبختی در بودنم واصل زندگیم بوده وتنها کافی بود به خدای درونم ایمانبیاورم👌🏻👌🏻🌺🌺👏👏💃💃💃

      واما خدای من اکنون برای داشتن، نعمات زیر تورا میستایم وسپاسگزارم:

      به خاطر نفس کشیدن وزنده بودن وسلامتی خودم، به خاطر وجود تو وفرشته درونم که به من خلاقیتوالهامات زندگی میبخشد🙏🏻🙏🏻💃💃👏👏

      به خاطر نعمت مادرم وخواهران وبرادرانم

      برای نعمت همسرم وفرزندانم🐣🐣

      برای داشتن استاد مهربان ودلسوزم( در دوره تناسب فکری)🙏🏻🙏🏻🌺🌺

      برای وجود دوستانم وفامیل ووابیتگان انرژی بخشم

      وشما دوستان وهمنوردانم جهت رسیدن به قله سبز تناسب اندام وطی مسیر مان با طعم خدا👏👏🌺🌺👌🏻👌🏻💃💃

      به خاطر داشتن چشمان بینایم وگوش شنوایم ودستان خلاقم وپاهای پویایم وقلب تپنده ام ودستگاهتنفسى وگوارش وکلیه های سالمم و…

      برای نعمت سلامتی خودم وهمسر وفرزندان وخانواده ام وهمه دوستانم

      برای امکانات رفاهی زندگیم ، برای موفقیت های تحصیلی وشغلیم ،

      برای خلق کائنات وجهان هستی و روز وشب ، خورشید وماه وکوه وجنگل ودریا ونعمت آب و هوای پاکوباران وبرف و..وهمه اینها که به من حس زندگی وحس خوب احساس هستی میدهد، خدایا مرسی ،تشکر ، مرسی🙏🏻🙏🏻🌧🌞🌲🦜🌿💐💃🌈🌟🌍🌗💦🌨⛄️💃💃💃💃💃💃💃💃

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار maryamabdollahi
        1400/03/23 09:51
        مدت عضویت: 1504 روز
        امتیاز کاربر: 5455 سطح ۳: کاربر پیشرفته
        محتوای دیدگاه: 23 کلمه

        سلام وعرض ادب 🌺

         استاد عزیز  ،ممنون از توجه وهمراهی ودلگرمیتون ،  جهت هموارنمودن این مسیر وجاده روشن، عشق  ، آرامش وهستی بخش معنوی.🙏🏻🌺💐🙏🏻

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار FARIDEH. T
      1400/03/20 01:42
      مدت عضویت: 1228 روز
      امتیاز کاربر: 4883 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,000 کلمه

      با سلام به استادعزیز ودوستان گرامی،  

      طبق تجربه زندگی که داشتم وعمری که سپری کردم ،تنها چیزبا ارزش وگرانقیمتی که همه مردم در پی آن هستند وبه دست نمی آورند وبعضی ها بدست می آورند، آرامش در زندگی است که مهمتری اصل زندگی در این جهان است البته سلامتی هم یکی از نعمتهای بزرگ خداونده که کمتر به آن توجه می شود ،وهمه این آرامش وخوشبختی در وهله اول زمانی اتفاق می افتد که خداوند در درون تواند وبا خدا نفس بکشی وبا خدا راه بری ،این تجربه کل زندگیه من است ،شاید بعضی‌ها فکر کنند که من آدم خیلی مذهبی هستم ،خیر من اصلا مذهبی نیستم ،من فقط عاشق خدایم هستم همین وبس ،من آرامش  را فقط با خدازیستن دریافتم وزمانی که از او دور بودم هیچ آرامشی نداشتم ،من همه چیز در زندگی داشتم ولی آرامش نداشتم ،آسایش نداشتم زندگی من برعکس خیلی ها بود ،البته در منزل پدرم همه چی عالی بود ولی متاسفانه در منزل همسرم نه آرامش بود ونه سعادت ! اینهارو می خوام اینجا بگم ،شاید درسی باشد برای آنهایی که فکر می کنند خوشبختی از بیرون ما آدم‌هاست از مادیات ،من منکر این نیستم که پول وثروت راحتی می آورد، ولی اگر در دلت احساس آرامش وخوبی نداشته باشی ،هیچ فایده ای ندارد ،من همسری داشتم که از هر لحاظ نامبروان بود چه از لحاظ تحصیلی ،چه از لحاظ پول ودرامد وپرستیژ اجتماعی ودرک از هر لحاظ که شما فکر کنید نقصی نداشت وهمیشه به جرات بگم که خیلی ها غبطه زندگی مارا می خوردند ،ولی متاسفانه آدم بسیار ناشکر وبداخلاق وبهانه گیری بود وهیچ وقت از چیزهایی که داشت لذت نمی برد ،در صورتیکه تعریف نباشد من به عنوان همسر کوچکترین باری را از هیچ لحاظ بر روی او چه از طرف خودم وبچه هام بردوش او نمی گذاشتم ،ولی هیچ وقت از زندگی راضی نبود ودرحال خودخوری بود همیشه ،از اینکه سرکار باید برود تازه کار ایشون کار طاقت فرسای بدنی نبود ولی مدام بهانه می گرفت وخلاصه سرتان را درد نیاورم این ناشکریهای ایشون عاقبت کل سیستم زندگی را کن فیکون کرد ،ومن آرزو داشتم که ایکاش در کنجی خلوت در خانه ای کوچک زندگی می کردم ولی آرامش داشتم، وپس از آن زندگی بود که من به خدا پناه آوردم، وتنها منبع سعادت من اوبود ،واز زمانی که این گنج بزرگ وعظیم مهربان بخشنده را یافتم کل زندگی من تغییر کرد ،در آسمانها راه رفتم ودر آغوشش جان دوباره یافتم معجزه پشت معجزه ، دوستان به قول معروف که می گویند : 

      با خدا باش وپادشاهی کن ،……بی خدا باش وهرچه خواهی کن 

      این سرلوحه زندگی من است ،من همه آن چیزهایی که با همسر سابقم داشتم را رها کردم ، چون جز کولباری از غم وناراحتی برای من چیزی نداشت واز آن زندگی آمدم بیرون وهمینطور که قبلا گفتم خودم را به دستان پدر آسمانی، آفریننده جهان هستی ،قادر مطلق سپردم وخدا می داند از آن زندگی بهتر را یافتم ،لحظه ای از او غافل نبودم در بدترین شرایط زندگی فقط خدارا می خواستم وفریاد می کشیدم واز حضورش در زندگیم از خود بیخود می شدم وچنان ایمانی به او داشتم که خداوند خودش بهتر می داند که زندگی من را زیر و بر می کرد، وروز به روز بهتر از دیروز بود برای من ،خداوند را برای کوچکترین چیزها فقط شکر می کردم ،من از آن زندگی زمانی که آمدم بیرون بر روی زمین بودم ویادمه حتی رختخوابی نداشتم که بخوابم ورفتم خریدم تا شب را درخانه ای که اجاره کرده بودم بسر کنم ولی در همان خانه خالی هزاران هزاربار خدارا فقط شکر می کردم، من بهترین خانه ،بهترین ماشین آخرین مدل پول وثروت داشتم ولی آرامش وخوشبختی نداشتم ،شاید این بار اولیست که به اینصورت از زندگیم می نویسم ولی خواستم بدانید زندگی وخوشبختی در مادیات نیست ،در تن سالم فکر سالم وآرامش وحس  خوب درونی واز همه مهمتر عشق خدارا دردل داشتن است ،من یک مسیحی ام وخدارا با تمام جان ودل وعقل وهوشم می پرستم واین اولین حکم در مسیحیت است ودومین محبت کردن به همسایه خود تنها همین ما نماز وروزه مثل دینها ی دیگر نداریم وبطور کلی مسیحیت دین نیست وشریعت هم نیست بلکه طریقت است خواستم در اینجا توضیحی داده باشم ولی بهر حال فرقی نمی کند با هر ایده ومسلک، اگر سیم ارتباطت به خدا وصل نباشد ،خیلی زندگی سخت می گذرد واول حال دلت را خوب کن وبه قول استاد اول از داشته هایت راضی باش وشکر کن تا ببینی که چطور خداوند نعمتت افزون کند ،به پرنده ها به تمام وحوش آبزیان ماهی‌ها نگاه کن که آنها کار نمی کنند ولی خداوند روزی آنها را می رساند چرا نگرانیم ،به کجا می رویم ،بخدا خوشبختی ما زمانی بود ،اتفاقا با دختر داییم که در کاناداست حرف می زدم می گفتم خوشبختی ما همان زمانی بود که با پدر مادرهامون زیر کرسی شبهای یلدا دور هم می نشستیم وبزرگترها گل می گفتند می شنفتن وما بچه ها کلی لذت می بردیم وشیطانی می کردیم ،خوشبختی در همان لحظه ها بود وهمیشه ما برای فرداها نقشه می کشیدیم واز خوشبختی های آینده داستان سرایی می کردیم ،بخدا آینده هیچ خبری نیست اگر امروز را درنیابی! امروز ت را بساز ،امروزت را زندگی کن با هرچه داری ونداری اگر حسرت وحسد وناامیدی بغض وکینه و حرص وطمع در دلت داری بخدا از خودش دوری ،زنگارهای دلت را پاک کن با صفا شو زلال شو وبگذار خانه دلت مقدس وپاک از هرچه تیرگی وگرفتگی شود ،آنوقت ببین خدا در خانه مقدس دل تونشسته ومعجزه را ببین ،عشق آمده در دلت امید آمده در دلت ،وخانه دلت بینی که نورانی شده اونوقت خداوندا شکرت وشکر وشکر بینی که از زبانت نمی افتد وبی نیاز از هرچه بخواهی می شوی ! من درحال حاضر همسری دارم عالی ،فرزندانی دارم عالی خانه و کاشانه ای دارم عالی ،سلامتی دارم عالی ،شغلی دارم عالی ،وخداوند را برای تک تک نعمتهای ریزو درشت زندگیم هزاران بار شکر وهمینکه او بامن است ودرمن است وبرمن است شکر شکر شکر 

      ودر آخر استادعزیز خداوند را برای وجود گرانبهایتان شکر ،شکر که مارا اینچنین به وجد می آورید درود وهزاران درود برشما 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 69 از 14 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار fatmhadly85@gmail.com
      1400/03/07 02:27
      مدت عضویت: 1152 روز
      امتیاز کاربر: 4902 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,282 کلمه

      به نام خدایی که در این نزدیکیست سلام جلسه چهارم زندگی با طعم خدا 

      من قبلاً شکر گزاری به معنای واقعی رو بلد نبودم اصلا نمی دونستم که شکرگزاری از نعمت های الهی چه مزایایی داره ، شکر گزار که نبودم هیچ همیشه ناراحت و شاکی از خداوند مهربان بودم چون پدرم در جوانی فوت کرده بود و ما در بچگی یتیم شده بودیم وبه خاطر دیدن رنج کشیدن و مشکلاتی که بر دوش مادرم بود همیشه از عدالت خداوند ناراضی بودم و ، زمانی که مادرم شکر گزاری میکرد و می‌گفت که خداوند رحمان و رحیمه و بالاخره مشکلات ما هم تموم میشه من در عالم بچگی با خداوند قهر بودم ومیگفتم که خدا فقط خدای پول دار ها و ظالماست و اصلا حواسش به ما نیست و صدای مارو نمی شنوه و اگر کسی میمرد می‌گفتم خوش به حالش راحت شد حالا که به اون زمان فکر میکنم میبینم که من مادر شیر زنی داشتم اگر مشکلات هم بوده خودش به تنهایی به دوش می‌کشید و اون قدر فداکار بود که خودشو فدای فرزندانش کرد ونمی گذاشت که آب توی دل مون تکون بخوره . من مادرمو خیلی دوست داشتم و احترام زیادی براش قایل بودم ولی در عالم بچگی چون از خداوند ناراحت بودم غافل از این بودم که باید هر روز شکرگزار وجود این نعمت با ارزش و همچنین داشته های دیگر زندگیم باشم . و . وقتی میدیدم که مادرم و برادر و خواهر هام و همچنین خودم از سنین خیلی پایین اهل نماز و روزه و رعایت کردن حجاب بودیم و حتی مادرم تا لحظه مرگ یک رکعت از نماز ش غذا نمیشد و حتی در زمان کسالت و مریضی نمازشو نشسته می خوند و باز با این همه میدیدم که هیچ تغییری در بهبود اوضاع زندگی مون به وجود نمی یومد و در عوض همسایه ها و اقوام و دوستانی داشتیم و میدونستم که  اصلاً نمازم نمیخونن و به این جور مسائل اهمیتی نمیدادن و میگفتن ظالم باش سالم باش منم با دیدن رفتار و شنیدن عقاید اونا عصبانی می شدم و می‌گفتم که بنده های خدا همین ها هستن خدا ما رو خلق کرده که فقط رنج بکشیم و زمانی که اطرافیان می‌گفتند که خداوند بنده هاشو دوست داره و اونا رو امتحان میکنه من میگفتم آخه این چه دوست داشتنیه چقدر امتحان این خدا خسته نمیشه این قدر از ما امتحان میگره . خب سراغ بنده های دیگه هم بره این چه عدالتیه که فقط یک عده باید مدام در رنج و سختی باشن و فقط امتحان بدن یک عده هم فقط باید در خوشی و شادی و لذت بردن باشن و هیچ امتحانی هم از شون گرفته نشه . و همیشه شاکی و افسرده و غمگین از کارهای خداوند با بندگانش بودم . و می‌گفتم اونا بنده های خاص خدا هستن روز قیامت هم اونا رو میبره بهشت خب معلومه دست شون بازه وضع شون خوبه نیکی میکنن ، انفاق میکنن ، مدرسه می‌سازند ، کارهای خیر انجام میدن اون دنیا هم جایگاه شون میشه بهشت ولی ما اوضاع اقتصادی آنچنانی که نداریم بتونیم کارهای نیکی مثل وقف و انفاق و اینا انجام بدیم تازه صبح تا شبم که مشغول امتحان دادن هستیم دیگه وقت نداریم که برای خود مون توشه ذخیره کنیم پس بعد از مرگ و در روز قیامت هم خداوند مستقیم ما ها رو میبره جهنم وقتی که بزرگتر شدم بازم ناراحت بودم از عدالت خداوند آخه .مادرم خانم مهربون و زحمتکش و فداکاری بود و من دوست نداشتم که شاهد رنج کشیدنش باشم و چونکه کاری هم از دستم بر نمی یومد همیشه خدارو مقصر اصلی مشکلات مون میدونستم ولی مادرم همیشه در ظاهر شاد بود و حتی لحظه مرگش هم با لبخند از پیش ما رفت و هیچ وقت نمی زاشت که ما ناراحتی و اشکاشو ببینیم. ولی الان تو این سن و این زمان به گذشته که فکر میکنم میبینم که این وسط شیطان از شاکی بودن و ناامید بودن من از الطاف خداوند خیلی سواستفاده کرده و مرکب سوار بوده وتمام تلاشش رو میکرده که بین من و خداوند مهربونم هرچه بیشتر فاصله و دوری ایجاد کنه ومن غافل از این موضوع هر روز دورتر و دورتر از خداوند عزیزم میشدم و با توجه بیش از حد به مشکلات و مسائل اونا رو بیشتر جذب میکردم همان طور که می گن پول ، پول 💸💰 میاره ، شادی ، شادی میاره. غم ،غم میاره . پس بهتر که ما بجای اینکه این قدر توجه مونو بزاریم روی غم و غصه و مشکلات ومدام ناشکری کنیم و غافل از داشته هامون بشیم یکمی هم حواس مون به شادی و نشاط و امید و داشته های زندگی مون باشه و شکر گزار خداوند به خاطر الطافش باشیم تا چندین برابر اون وارد زندگی مون بشه و به قول معروف شکر نعمت ، نعمتت افزون کند _ کفر نعمت از کفت بیرون کند . و من در زندگی مشترکم این موضوع رو به خوبی تجربه کردم و با معجزه شکر گزاری نعمت هایی وارد زندگیم شدند که دیدگاه و نظرم نسبت به خداوند عزیزم تغییر کرد مخصوصا بعد از هدایتم به سایت تناسب فکری به آرامش رسیدم وقتی که استاد تو یک فایلی گفتن که شما از طرف خداوند به این مسیر زیبا هدایت شدید در یکی از سجده های نمازم اونقدر گریه کردم از روی عشق به خداوند و خوشحالی از این که خداوند این قدر دوستم داره که میخواد من از ساده ترین راه به آرامش و لذت و تناسب فکری و جسمی برسم و به خاطر همه غفلت ها و اشتباهات گذشته عذرخواهی کردم و بعدش اونقدر حالم خوب شد که اصلاً برام قابل توصیف کردن نیست دیگه به آرامش رسیدم صبح که از خواب بیدار میشم چشمامو با عشق باز می کنم . از زنده بودنم لذت می‌برم . با خودم و با خدای مهربونم در صلح و آشتی هستم. قدر زنده بودن و داشته های زندگیمو میدونم . به همسر عزیزم و بچه های مهربونم عشق می‌ورزم . شکر گزار لحظه به لحظه زندگیم هستم  . خداوند رو شاکرم به خاطر تن سالمم که برای انجام کارهای شخصیم محتاج کسی نیستم. شکر به خاطر تک تک نفس کشیدن هام ، شکر به خاطر تموم امکانات زندگیم ، شکر به خاطر داشتن نعمت برادر و خواهر های مهربونم ، شکر به خاطر داشتن نعمت دختر و پسر ، شکر بخاطر داشتن نعمت خانواده خودم و همسرم ، شکر به خاطر داشتن نعمت دوستان با وفا و مهربونم ، شکر به خاطر داشتن نعمت خونه و ماشین ، شکر به خاطر داشتن نعمت گل های زیبا و طبیعی که جلوه زیبایی به خونه و حیاط و باغچه مون دادن …………….و اگه یکی از این نعمت ها نباشه حتماً من به مشکل میخورم.  من قبلاً اصل رو فراموش کرده بودم و از یاد برده بودم که زنده هستم و اینکه خداوند به من زندگی بخشیده و حتی یک جاهایی از زندگیم از زنده بودنم ناراحت بودم خب وقتی من برای زنده بودن و زندگی ارزش قائل نبودم چه طور می‌تونستم از زندگی و داشته هام لذت ببرم و چه توقعی بود که خداوند نعمت های بیشتری وارد زندگیم کنه منکه قدر همون داشته هامو هم نمیدونستم معلومه که دیگه نعمت دیگه ای بهم داده نمیشه . ولی الان خوشحالم از اینکه صبح از خواب بیدار می شم می‌بینم که خداوند دوباره بهم فرصت زندگی کردن و لذت بردن از زندگی رو داده و از خداوند تشکر میکنم که با هر شکر گزاری من نعمت های فراوانی وارد زندگیم میکنه که خودمم شگفت زده میشم و از خداوند متعال میخوام که کمکم کنه تا بتونم باورای نادرست مو در همه جنبه های مختلف زندگیم اصلاح کنم تا لذت بیشتری از زندگیم ببرم و همچنین خداوند عزیزمو بهتر و بیشتر همون طوری که شایسته است بشناسم.وبا تشکر از زحمات بیدریغ استاد گرامی. و با آرزوی بهترین ها برای همه.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 23 از 5 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        امتیاز کاربر: 5956 سطح ۳: کاربر پیشرفته
        محتوای دیدگاه: 52 کلمه

        سلام دوست عزیز
        از خوندن نوشته شما و احساس عالی که تجربه کردید لذت بردم
        خدا رو شکر ساکنین سرزمین لاغرها تنها به فکر تغییر جسم نیستند بلکه در پی تغییر افکار و نگرش به زندگی و مهمتر از همه شناخت و تجربه بهتری از خداوند هستند.
        این پاداش نیکو برای من و دوستانم است.

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
          آواتار fatmhadly85@gmail.com
          1400/03/09 04:36
          مدت عضویت: 1152 روز
          امتیاز کاربر: 4902 سطح ۳: کاربر پیشرفته
          محتوای دیدگاه: 124 کلمه

          به نام خدایی که در این نزدیکیست…

          سلام: ممنون استاد اول تشکر میکنم از خداوند عزیزم که منو لایق دونست و به این مسیر زیبا که سراسر آرامش و شادی و نشاط و شادابی و سلامتیه هدایت کرد و بعدش تشکر میکنم از شما استاد بزرگوار که با آگاهی های کامل و ارزشمند تون چشم منو به روی حقایق باز کردید تا رها بشم از عقاید و افکار و باورهای پوچ و نادرست که چیزی جز رنج و عذاب و افسردگی برای من نداشتند ومن تا زمانی که زنده هستم در این مسیر زیبا می‌مونم و آموزش های ارزشمند شما رو در زندگیم تبدیل به عمل میکنم و همچنین تشکر از زحمات بیدریغ تون و با آرزوی بهترین ها برای شما و خانواده محترم تون.

          برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
          امتیاز: 0 از 0 رأی
          افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار milad.amay73
      1400/01/06 12:55
      مدت عضویت: 1375 روز
      امتیاز کاربر: 111 سطح ۱: کاربر مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 702 کلمه

      بنام خدایِ زندگی با طعم خدا👌😍
      سلام به استاد عطار روشن عزیزم و خانواده تناسب اندام🌺
       
      ✍️
      اصلا من هر چقد جلو تر رفتم ، هرچقد آگاه تر شدم ، هرچقد قوانین این جهان رو درک کردم ، هر چقد قرآن رو خوندم و…
      رسیدن به اصل سپاسگزاری 😢😍 به معجزه سپاسگزاری🙏🙏😍
       
      اصلا نمیدونم چی بگم واقعاااا،
       اینقد که این ریشه ۳ حرفی (شَکَرَ) با خودش بار مثبت و توانایی بی نهایتی داره و خداوند ۴۳ بار ازین معجزه سپاسگزاری برای ما انسان ها یاد کرده
      و آیه مهمی که خیلی تاکید کرده بر روی سپاسگزاری و احساس سپاسگزاری این است که:
       
      وَإِذ تَأَذَّنَ رَبُّكُم لَئِن شَكَرتُم لَأَزيدَنَّكُم ۖ وَلَئِن كَفَرتُم إِنَّ عَذابي لَشَديدٌ
      و آنگاه كه پروردگارتان اِعلام كرد كه اگر واقعاً سپاسگزارى كنيد، شما را می افزایم، و اگر ناسپاسى نماييد، قطعاً عذاب من سخت خواهد بود.»
       
      این آیه ،آیه ی پُر مغز و پُر مضمونی هستش که خداوند بارها خودش گفته که :
      (این که ما میگوییم شکرگزار باشید، این که میگوییم مراقب نعمت خدا باشید، نعمت خدا را از یاد نبرید، این برای خود شما است وَالّا خدای متعال بی‌نیاز است.)
       
      و خداوند بر ما می افزاید و ظرف وجودی ما و گنجایش ذهن ما رو بزرگتر میکنه برای نعمت های بیشتر👌👌
      و ما باید
      ✔️نعمت ها رو بشناسیم
      ✔️ابعاد پنهان و آشکار نعمت را ببینیم
      ✔️قدرشناس نعمت باشیم ؛
       یعنی ارزش این نعمت را👌 وزن این نعمت را👌قیمت این نعمت را بدانیم
      ✔️بر اساس این نعمتی که خدا داده، احساس مسئولیت بکنیم
      اینگونه میتونیم همیشه در همه حال سپاسگزار تک به تک نعمت هایمان باشیم وقتی ارزش اون نعمت رو در زندگیمون بدونیم که اگه یه لحظه نباشه چی میشه؟؟
      و همه حال داریم صلاة میکنیم برای خداوند و در حال شکر گزاری هستیم و آگاهانه توجه ما به نعمت های خداونده که هرچقد تمرکز کنیم به این نعمت ها خداوند بیشتر به ما میده و ما باید فقط از زندگی لذت ببریم فقط فقط فقط👌👌
       
      خیلی از ما انسان ها خوشبختی و لذت رو در رسیدن به هدف میدونن ولی بخدا قسم من الان میفهمم که خوشبختی همین مسیر زندگیه 😍
      خوشبختی همین نفس کشیدن هامه😍
      خوشبختی همین زنده بودنمه😍
      خوشبختی همین شناختن خودم و خدامه😍
      خوشبختی همین بودن در این سایت استاد عطار روشن هستش😍
      خوشبختی همین که میتونم با ذهنم زندگیمو خلق کنمه😍
      خوشبختی همین اشرف مخلوقات خدا بودنه😍
      خوشبختی همین سقف بالای سرمه😍
      خوشبختی همین وجود پدر و مادره😍
      خوشبختی همین صدا کردن اسم بابا و مامانه😍
      خوشبختی همین بالش نرم و راحته😍
      خوشبختی همین دسترسی اینترنته😍
      خوشبختی همین دستان خدا در زندگیه😍
      خوشبختی همین فرش زیر پامه😍
      خوشبختی همین ایرانی بودنمه😍
      خوشبختی همین شناختن قوانین خداونده😍
      خوشبختی همین اُنس گرفتن با قرآنه😍
      خوشبختی همین دیدن زیبایی های جهانه😍
      خوشبختی همین خواندن کامنت های این سایته😍
      خوشبختی همین لاغر شدن با ذهنه😍
      خوشبختی همین خوردن غذاهای عالی بدون چاق شدنه😍
      خوشبختی همین تجربه ۴ فصل خداونده😍
      خوشبختی همین داشتن لپتابه😍
      خوشبختی همین سواد داشتنه😍
      خوشبختی همین دست و پا داشتنه😍
      خوشبختی همین پول در حساب بودنه😍
      خوشبختی همین زندگی با طعم خدا بودنه😍
      خوشبختی همین …….
       
      این خوشبختی ادامه داره و هرکسی بخواد بنویسه بینهایته ازینکه اینقد خدا به ما نعمت و ثروت داده که خودش گفته:
      و اگر همه درختان روی زمین قلم شود، و دریا برای آن مرکّب گردد باز نمیشه نعمت های خدارو شمرد😍😍👌
       
      و این توجه به نکات مثبت در زندگی من شده کار هر لحظه من و عادت شخصیتیم و همش در حال تسبیح گفتن خداوند هستم
      واقعا تمومش معجزه هستش👌😍😍
       
      خدایاااا شکرتتتتتتتتت
       
      (شعری زیبا در مورد سپاسگزاری از خداوند)
       
      وقتی لبخند زدی
      باران بارید
      این لطافت را از
      رنگین کمانی فهمیدم
       
      که بر برکه ای
      دور
      پل می بندد
      خدای من
       
      خدای رنگین کمان های
      کوچک و بزرگ
      سپاس که در کنارم
      هستی
       
      با تو لبخندهایم
      بی معنی نیست
      و هر سلامی بوی بهشت
      می دهد
       
      وقتی نام تو را
      با درخت و گیاه و
      دورترین شاخسار
      این سرزمین فریاد می زنم
       
      خدایا شکر🙏🙏😍
       
      من از ساکنین
      همین حوالی هستم
      همین حوالی که نام تو را
      قوت جان می دانند
       
      خدای من
      از نداشته هایم اشک را
      و از داشته هایم مُشتی خاک را
      بر می گردانم
       
      امیدوارم امانت دار خوبی بوده باشم
       من مدیون هیچ شکوفه ای نیستم
      برای هیچ ابر و
      هیچ باران و
       
      غنچه ای نوشکفته
      خودنمایی نکرده ام
      در آینه قلبم تو را دیده ام
      آری،
       
      آری،
       
      آری
      من در این آینه تو را دیده ام
      من در هر غزل تو را سروده ام
       
      محبت را هجا به هجا
      با مسامات پوستم
      حس کرده ام
       
      خزان را از گاهشمار زندگیم
      بیرون رانده ام وقتی
      تو بهار من هستی
       
      وقتی نامت خالق شکوفه
      و شبنم است
       
      وقتی کلامت
      قرآن همان
      اعجاز نخستین و هر دم است
      آری، نام تو نه کم است
       
      آفریدگارِ
      تو فصل بهاری
      در شتا و زمهریر
       
      روزگارِ
      تو عادت سبز
      عدالتی
       
      تو نوری
      بر ظلمت و جهالتی
       
      ذات تو کرامت
      و نام تو عدالت است
       
      ای حقِ
      بی بدیلِ
      بی همنشینِ
      اشعار من بوی
       
      زمزم می گیرد وقتی تکرارت می کنم
      الحمدلله
      الحمدلله🙏🙏

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 35 از 7 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار fatmhadly85@gmail.com
        1400/03/05 23:26
        مدت عضویت: 1152 روز
        امتیاز کاربر: 4902 سطح ۳: کاربر پیشرفته
        محتوای دیدگاه: 187 کلمه

        به نام خدایی که در این نزدیکیست..

         سلام _ جلسه چهارم زندگی با طعم خدا.

        من قبلاً همیشه در رنج و ناراحتی بودم و هیچ لذتی از زندگی نمی‌بردم و اصلا از زنده بودنم خوشحال نبودم و همیشه از خداوند شاکی بودم بخاطر فرق گذاشتن بین بنده هاش ، ومیگفتم آخه این چه زندگی که ماداریم . چرا باید پدر من در جوانی فوت کنه وما در بچگی یتیم باشیم و مادرم این قدر سختی بکشه و همیشه از عدالت خداوند ناراضی بودم و هر وقت مادرم شکر گزاری میکرد و می‌گفت خداوند رحمان و رحیمه .من در عالم بچگی با خودم میگفتم که خداوند فقط واسه پول دارست و شبانه روز حواسش به اوناست و اصلا صدای مارو نمیشنوه و ما رو فراموش کرده . وگرنه که این قدر سختی نمی کشیدیم و هیچ وقت شکر گزار نعمت هایی که داشتم نبودم در عوض همیشه شاکی بودم و اگه کسی میمرد می‌گفتم خوش به حالش راحت شد خلاصه مشکلات زیادی داشتیم که تموم شدنی نبود وبه خاطر مشکلات زیاد هیچ وقت داشته هام به چشمم نمی یومد مادر شیر زنی داشتم که نمی گذاشت آب تو دل مون

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار mokhtari.sab7781
      1400/01/01 22:45
      مدت عضویت: 1288 روز
      امتیاز کاربر: 11931 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      محتوای دیدگاه: 748 کلمه

      سلااام
      راستش منم گله و شکایت میکردم ولی خیلی زود متوجه این شدم که کلام تو عصای معجزه گر تو هست در واقع این موضوع که نباید گله و شکایت کنیم رو از خانم اسکاول شین یاد گرفتم و سعی میکردم از کلامم درست استفاده کنم ولی خیلی وقت ها هم نمیتونستم خودمو کنترل کنم و یه مدت یادم رفته بود تا اینکه با گفته هایی که از استاد شنیدم که توی دوره ی لاغری باذهن که خیلی مفصل استاد راجب اینکه فقط باید در مورد چیزایی که میخوایم داشته باشیم حرف بزنیم ، من خیلی دید عالی و واضحی نسبت به این موضوع پیدا کردم و میخوام با تمرین و استمرار زیاد اینکه گله و شکایت نکنم تبدیل به یکی از عادت های سازنده ی زندگیم بشه و تمام تلاشمو میکنم که اینطوری باشم.

      چند وقت پیش توی ماشین بودم و دو سه روزی میشد که از دوباره دیدن فیلم راز میگذشت و من سعی داشتم به گفته های توی اون فیلم عمل کنم؛ شروع کردم به سپاس گزاری از تمام چیزایی که الان هم مینویسمشون، و میخواستم امتحان کنم ، میخواستم ببینم این سپاس گزاری چیه که انقدر همه روش تاکید دارن و شروع کردم تو ذهنم از کوچک ترین تا عظیم ترین داشته ها و دستاورد هامو مرور کردم از خدا به خاطر همه ی اون چیزا سپاس گزاری کردم و در طول 20 دقیقه ای که توی ماشین بودم و داشتم بر میگشتم خونه در حال شکر گزاری از اعماق وجودم بودم و باورتون نمیشه من رسیدم به خونمون و یه اتفاق خیلی خیلی شگفت انگیز برام افتاد و این قطعااا چیزی جز معجزه ی شکرگزاری نبود. من از جهان به خاطر داشته هام سپاس گزاری کردم و جهان هم چیزای بیشتری بهم داد تا حال خوب منو خوب تر کنه. حالا فکرش رو بکیند!! من فقط 20 دقیقه سپاس گزاری کردم ، اگه کل روز هام و در هر حالتی در حال سپاس گزاری از خداوند باشم چقدر زندگیم قشنگ و رویایی میشه . من همیشه در حال سپاس گزاری هستم.
      از خدا ممنونم که منو زیبا آفریده
      ممنونم که کمکم کرد تا این زندگی رو با تمام تجربیاتش انتخاب کنم.
      ممنونم که سالمم ؛ میتونم راه برم. توی شهر و کشورم امنیت هست. جنگ نیست. ممنونم که در این دوره به دنیا اومدم که بتونم غذامو راحت توی ماکروفر گرم کنم و با اتوبوس اینطرف و اون طرف برم ، زیر نور چراغ به راحتی درس بخونم ، دمپایی بپوشم ، حمام برم، لباس بپوشم ، لپتاپ دارم، گوشی دارم، با تکنولوژی میتونم راحت تر کارامو انجام بدم.
      خیلی خیلی سپاس گزارم که اون شب استاد رو پیدا کردم. سایت رو کشف کردم. از مطالبش دارم استفاده میکنم. از خدا ممنونم که استاد رو خلق کرد تا این راه رو بره و به ما هم یادش بده و پیامامونو یکی یکی میخونن و برای ما راه لاغری رو هموار کردن و انقدر آگاهی های جدید بهمون یاد میدن.
      هنوز هم نمیدونم خدا چرا دنیا و زمین و کلا همه چیز رو خلق کرده ولی یه روز هدف از خلقت انسان و کل جهان رو میفهمم ولی از خدا ممنونم که این دنیا رو آفریده! تجربه ی انسان بودن خیلی خیلی شگفت انگیزه خوشحالم که یک انسانم.
      خوشحالم که میتونم کتاب بخونم، که میتونم ببینم، گوش کنم، لمس کنم، بو کنم، میتونم مزه ها رو حس کنم.
      ممنونم که مادر و پدر به این عالی دارم و انقدر به من کمک میکنن و منو همه جا میبرن و کاری میکنن که بهم خوش بگذره و ممنونم که سپهرو به دنیا اوردن. از مامانم ممنونم که برام چیزای قشنگ میخره و توی زندگیم کمکم میکنه و برامون غذا های خوشمزه درست میکنه و زندگیمونو انقدر خوب اداره و مدیریت میکنه و منو میخندونه . از بابام ممنونم که منو میبره کلاس و برم میگردونه و باهام حرف میزنه ، برام آرزو های خیلی خوب میکنه و میره سر کار و برای زندگیمون زحمت میکشه.
      از خدا ممنونم که سپهر رو آفریده. سپهر خیلی برادر خوبیه با اینکه کوچیکه ولی من خیلی چیزا ازش یاد میگرم. همیشه با حرفای بامزش منو میخندونه و هوشش منو به تعجب میاره.
      از خدا به خاطر داشتن خونه ، ماشین ، موفقیت، هوش بالا، سلامتی ، پیدا کردن استاد سیاحیان، عشق، راه زندگیم، هدایت من به سمت بهترین چیز ها ، دستام، پاهام، رتبه های سنجشام، پول و همه ی همه چیزام ممنونم. مطمعنن خیلی چیزای دیگه هم هست که من الان یادم نمیادشون ولی من قطعا به خاطرشون از خدا ممنون و سپاس گزارم.
      خدا ازت ممنونم که انقدر منو دوست داری . منم دوستت دارم.
      استاد عطار روشن ممنونم.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 19 از 4 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار mv.abtahi
      1399/12/18 16:29
      مدت عضویت: 1600 روز
      امتیاز کاربر: 2887 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 691 کلمه

      به نام خداوند بخشنده مهربان
      سلام
      چه مثال و تشبیه خوبی بود اینکه من بتونم اصل یک کالا رو از لوازم جانبیش جدا ببینم و اول بتونم اصلش رو داشته باشم تا بعد بتونم بهش لوازم جانبی اضافه کنم
      قبل از این صحبت ها اصل زندگی برام بی اهمیت نبود ولی به صورتی که بعد از این فایل شنیدم هم نبود.
      یعنی اصل زندگی برام خیلی معمولی بود
      بارها بچه های کوچیک رو دیدم که چقدر از چیزای به ظاهر ساده لذت می برند و جوری می خندند که انگار تمام دنیا بهشون داده شده
      چون در اوایل زندگی ما با فرمت کارخاننه ی خدا متولد می شیم و بکر و بدون آموزش همه چیز برام شگفتی سازه
      من شخصا در خوشحال بودم به خاطر زندگیم خیلی کم کار بودم
      سپاسگزاری و جز مهمی از یک زندگی نمی دونم و فکر می کنم سپاسگزاری باید خیلی آداب داشته باشه
      در صورتی که وقتی درست به این موضوع نگاه می کنم می بینم سپاسگزاری یه تولید احساسات خوب هست که با توجه عمدی می تونه راحت بدست بیاد و حتی من نیاز ندارم همه جا جار بزنم که من خیلی به خاطر همه چیز راضی و خوشحالم
      چون آموزش دیدم خوشحالی زیادی بی مزه اس
      چند روز پیش به سفری رفتم و شبی رو توی هتل گذرونم و خب خیلی از اون هتل خوشم اومد تا جایی که برای خودم از اون هتل فیلم گرفتم و کلی تعریف کردم
      شب برای شام به رستوران هتل رفتیم و من جوری نشستم که میز پشت سرم رو نمی دیدم
      یه خانواده با تنها فرزندشون که صدای خیلی جذابی داشت و فکر می کنم 5 ساله بود پشت من سر میزشون نشستن
      سالن غذا خوری زیبا بود و منم نظرم جلب شد و به همسرم گفتم که فضای شیکی داره ……گفتم و دیگه ساکت بودم تا شام ما رو بیارن
      ولی دختر بچه پشت سر ما با صدای بلند و بدون خجالت طوری که صداش می پیچید شروع کرد به تعریف از سالن رستوران هتل
      جوری که پدر و مادرش آروم می خندیدند و کمی نگران قضاوت اطرافیان می شدند چون سعی می کردند بچه رو توجیه کنند که آروم صحبت کنه
      دختر بچه می گفت :
      اینجا خیلی قشنه بابا ….اینجا همه چی خوشگله….اینجا همه چی تمیزه…….اینجا همه چی داره
      باباش گفت مثلا چی داره؟
      دختربچه گفت لیوان داره ……دستمال داره ……..همه چی داره
      بابا و مامانش و البته ما خنده مون گرفت
      ولی با خودم فکر می کردم چقدر خوبه که این چیزا برای این بچه اینقدر خوشحال کننده اس تا حدی که همه رو سرشوق میاره
      دستمال و لیوان همه جا هست و همه تو خونه هامون داریم ولی اینقدر شعف باعث میشد منم توجه ام به محیط اطرافم جلب بشه و دنبال موارد تحسین برانگیز بگردم.
      دختر بچه تا زمان 45 دقیقه بعد هم همون چیزارو با صدای بلند تعریف می کرد و ازشون لذت می برد
      چقدر خوب بود
      وقتی بلند شدیم تا میزمونو ترک کنیم از دیدن چهره ی زیبای اون دختر بچه هم لذت بردم
      و از خدا ممنون دار شدم که این تمرین و اموزش رو تو اون لحظه یادم آورد
      ولی من خیلی زود فراموش می کنم
      دوست دارم اونقدرتمرین کنم تا خوب ملکه ی ذهنم بشه
      اینکه سوال مطرح کردین که چه چیزایی الان دارم که از داشتنشون سپاسگزارم ؟
      راستش انتها ندارن
      از وسایل زندگی به صورت کلی گرفته مثل خونه و ماشین و وسایل بزرگ زندگی گرفته تا سیستم اعصاب و سلامتی من که میتونم حالا تایپ کنم و تمرین انجام بدم
      حالا میدونم که باید از دیدن ، شنیدن، بوییدن، لمس کردن ، راه رفتن، پریدن، و هر تحرکی فقط و فقط لذت ببرم و خداروشکر کنم
      من برای داشتن این تجربیات به هیچ شخص و هیچ مکان و هیچ زمانی محتاج نیستم……تمام این شرایط رو برای بی نهایت سپاسگزاری دارم
      شب ها وقتی می خوام بخوابم از بالش نرم و پتوی لطیف و جای راحتم واقعا از خدا ممنونم
      برای یک خواب راحت همه ی شرایط آسایش رو دارم
      من در امنیت زندگی می کنم و این واقعا بی نظیره
      من در فراوانی مواد غذایی، محبت اطرافیان ، محیط زندگی بسیار عالی قرار گرفتم و خدارو شکر می کنم
      همین حالا که دارم تایپ می کنم یه عالمه وسیله رو می تونم ببینم که وجودشون خیلی بهم زندگی راحتی میدن
      مثل همین صندلی که راحت که روش نشستم
      بی نهایت از این جلسه ممنونم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار amirali2020110@gmail.com
      1399/12/06 21:33
      مدت عضویت: 1146 روز
      امتیاز کاربر: 9953 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      محتوای دیدگاه: 289 کلمه

      سلام به دوستان و استاد عزیز
      من تا قبل اینکه با این سایت آشنا شوم و این فایلهای آموزنده را گوش کنم هر وقت از موضوعی ناراحت میشدم یا آن روز دنیا به کامم نبود شروع به گله و،شکایت اونم فقط پیش خدا که چرا من شانس ندارم آدم کم شانسی هستم چرا ایطوری شد چرا این اتفاق افتاد هر چند وقت یکبار حسابی شاکی میشدم تو مسیر که میرفتم سر کار با خدا دعوا میکردم که من چه کم دارم از،دیگران چرا بعضی تو ناز و نعمت زندگی میکنند باغ خونه ویلایی بزرگ ماشین مدل بالا مسافرتها آن چنانی هیچ کاری هم برا خدا نمیکنن حتی نماز،هم نمخونن اخه چرا خدا بین بنده ها تفاوت میزاره چرا پارتی بازی میکنه خلاصه خیلی غر میزدم و بلافاصله بعد چند ساعت دوباره از خدا عذرخواهی میکردم و می گفتم خدایا ببخشید عصبانی بودم نمیدونستم همین که هست همین که دارم شکر چرا که من اصل زندگی را دارم و قدرش را خیلی میدونم همین که خدا جانی بهمون داده دوتا بچه دارم همسرم هست یه واحد آپارتمان و ماشین دارم به خاطر همه ی اینا خدا را هزار مرتبه شکر میکنم و در کنارشون خیلی خوش و خرم هستم و کلی،لذت میبرم گاهی با پسرم حرف میزدم نه به عنوان گله به عنوان دلداری که بهش میگفتم خدا دیگه این قدر برا ما رزق و روزی داده همین که هست شکر خوبه همین که تنمون سالم باشه خوبه شکر .من شاغلم و کلی رازی هستم اخه میگم اگه من شاغل نبودم فقط حقوق شوهرم کفاف نمیداد و زندگی مون از نظر اقتصادی خیلی بد میشد من همیشه خدا را به خاطر تمام داشته ها و نداشته هام شکر میکنم و انشاالله به تمام خواسته هام میرسم چون قدر اصلشو میدونم.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار sofiashirazi667
      1399/11/22 10:29
      مدت عضویت: 1270 روز
      امتیاز کاربر: 3599 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 133 کلمه

      بنام خداوند بخشنده و مهربان .سلام ب استاد بزرگوار و دوستان خوب و متناسب و همراهان همیشگیم🙋‍♀️شنیدن این فایل خیلی عالی بود اصلا همه ی فایل ها خوب و عالی هستن همه باید قدر اصل رو بدونن تا دیگه چیزهای دور و اطرافش من همیشه از خدا سپاس گذارم ک بدنی سالم و بچه های خوب و صالح و سالم و چیزی ک تو زندگی خیلی برام ارزشمند همسرم هستش اون اصل زندگیمه خداوند همسری ناب ب من داد من باید اصل های زندگیم رو دوست داشته باشم اگه نداشته باشم بقیه اش و میخوام چیکار من با همسر و بچه هام و زندگی ک دارم حالم خوبه دنبال چیزهای دیگه نیستم بعضی آدم اصل و ندارن می افتن بدنبال فرعش اونا حال خوب شاید بیاره ولی موقته دایم و پایدار نیست

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار AfsoonFathipour
      1399/11/04 10:52
      مدت عضویت: 1362 روز
      امتیاز کاربر: 51
      محتوای دیدگاه: 124 کلمه

      قدر اصلش رو دونستن… حقیقتا خیلی کم پیش‌اومده که اصلش رو‌ببینم و قدردانی باشم و‌ اون مواقعی که شکرگذار و قدردان‌بودم نشونه های مثبتش رو تو‌زندگیم دیدم.
      اصل زندگی‌ حال خوبه اره واقعا باهاتون موافقم که چیزای دیگه قراره‌ بیاد که حال خوب بیشتری تجربه کنیم ولی‌‌ وقتی هیچ حال خوبی نداشته باشیم چی زیاد شه؟ چی بال و پر بگیره؟! حال خوب از هیچی خوشحال بودن قدر همه چیو دونستن از چیزای کوچیک لذت بردن. گاهی اوقات توی‌مدار‌شکرگذاری میفتادم‌ و حتی یه دفتر داشتم که شکرگذاری مینوشتم داخلش‌ و همیشه سطح‌ انرژیمو‌ بالا‌میبرد امااااا‌چیزی‌که به نظرم خیلی‌مهمه پایبند بودن به این‌ موارده و اینکه بی خیالش نشی‌ ادامه دادن ادامه دادن ادامه دادن. مثلا من بین جلسات خیلی فاصله میذارم‌و‌باید منظم تر جلو برم‌

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 354 سطح ۱: کاربر مبتدی
      محتوای دیدگاه: 103 کلمه

      با سلام و درود
      من وقتی از سن بیست سالگی به بعد رسیدم ارزش زندگیم برام کمرنگ شد و فکر میکردم که ادم از اومده یه مسیری رو طی میکنه بعد باز برمیگرده به خاک و هیچ احساسی به ارزش های زندگیم نداشتم به این فکر نمیکردم که سلامتیم میتونه بزرگترین ارزشم باشه توی زندگیم و وقتی اونو از دست دادم بعد از شش هفت سال تازه به ارزشش پی میبردم .
      خانوادم اولویت اول ارزش رو برام دارن که همیشه باهاشون بد رفتار میکردم تا وقتی برادرمو از دست دادم و اونوقت تلنگری بهم خورد و ارزش برادرهای دیگم رو دونستم .

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار پونه عدل تهرانی
      1399/10/13 04:18
      مدت عضویت: 1676 روز
      امتیاز کاربر: 14745 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      محتوای دیدگاه: 356 کلمه

      وقت شما بخیر عزیزان
      منم قبل از دوره هی اه و ناله و ناشکری می کردم کاشکی اینجوری کاشکی اونجوری ولی الان هر روز و دوست دارم زندگی می کنم لذت می برم تمرین می کنم که شکایت نکنم به کسی ولی گاهی موقع ها هنوز توی ذهنم مرور می شه در مواقعی که ناراحت می شم از چیزی
      اصل زندگی و باید قدرشو بدونیم همینکه من وقتی به دنیا میام فقط جونمه هیچی ندارم و وقتی هم از دنیا می رم همون جونم گرفته می شه وسایل و این چیزها همه می مونه من هم خدا رو شکر می کنم هر روز که بلند می شم به خاطر خودم ،همسرم و دخترم و مادر و مادر بزرگم که همه چیز خوبه و ذکر من شبانه روز من به خدا ایمان دارم و خدا همیشه در کنارم هست و منو حمایت و هدایت می کنه مخصوصا در مواقعی که خیلی سردرگم هستم مثل امروز یه دلشوره ای گرفته بودم ولی همش به خودم می گفتم دلت شور نزنه الان لذت ببر نگران نباش خدا خودش درست می کنه بسپار به خدا طولی نکشید که تا ظهر از سردرگمی در اومدم خدا رو شکر خیلی اینو تمرین می کنم به خودم می گم پونه تو کارایی که باید انجام بدی در روز بده و لذت ببر از انجامش بقیه و بسپار به خدا
      می بینم بعضی ها از این سالی که گذشت چقدر شاکی هستن ولی من خیلی لذت بردم واقعا چون همسرم کنارم بود دخترم چند وقت مدرسه نمی رفت که آنلاین شده بود و بعدش هم با دوستاش نمی تونست بره بیرون من بیشتر می تونستم ببینمشون و غذا درست کنم دور همی بخوریم جمع کنیم بشوریم بزاریم اینا همش لذته مگه آدم دیگه چی می خواد واقعا همین که خودش و خانواده خوشحال و سلامت باشن
      حالا خدا خودش بقیه چیزها و درست می کنه اصلا هم دیگه به حرفهای دیگران توجهی نمی کنم
      امروز در خطبه ای که گفته شد هم همین موضوع این بود که خداوند همه چیز و کنترل می کنه و ما باید انتخاب کنیم بنده خدا هستیم یا نه…
      خدا رو شکر می کنم برای اینکه تو این دوره هستم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فاطمه
      1399/10/09 10:44
      مدت عضویت: 1634 روز
      امتیاز کاربر: 234 سطح ۱: کاربر مبتدی
      محتوای دیدگاه: 1,734 کلمه

      باسلام به استاد گرامی وهمه شرکت کنندگان دوره .
      فایل جلسه۴ زندگی باطعم خدا روچندبارگوش کردم ونظرات همه دوستان رو هم خوندم .
      این مطالب رو تلنگری ازطرف خدابراپیداکردن دوباره خودم دونستم که بادعای خیر شما استاد گرامی که برای همه کسانی که تمایل به تغییر دارند بود اینک شامل حال من هم شد.خدایا شکرت که توفیق وفرصتی دوباره برای پیدا کردن بهترینها روبه من دادی .
      عجب بنده هایی هستیم مرتب کج میرویم اماخدا انقدر مارودوست داره که دوباره ماروبه مسیربرمیگردونه .
      بنده فراری هستیم ولی لطف ومهربونیش بدون اینکه بخواهیم و توجه وتشکری از خدا بکنیم همیشه شامل حالمون میشه .
      توفیق شنیدن این مطالب، من رامتوجه نعمتهای فراوانی کرد که بعلت عادی شدنشون انهاروازیادبرده بودم وبتوانم ان نعمتهارا مرور کنم وشاکر داده ها ونداده هایش باشم .
      کلمه شکرت را بیشتر سرسفره غذابعدازاتمام غذاخوردن وگاهی درگرفتاریهایی که برای کسی پیش می امدکه میگفتن خداروشکر کن که اتفاق بدتری نیوفتاده وبه خیر گذشته ویا به همینکه داده شکر کن شنیده بودم اما درک درستی از این کلمه نداشتم که شکر گزاری درهمه امور زندگی یعنی چه .
      روز گاری که میگذشت مثل همه روزها عادی بود واقعا متوجه این همه نعمت خدادادی نبودم.دریک دوره شکر گزاری متوجه شدم خوابیدن ،بلندشدن،تنفس،خواب رفتن،ارامش،سلامتی،صحبت کردن،روابط اجتماعی،خوردن،نوشیدن،شنیدن،دیدن،تحصیلات،داشتن والدین وخانواده ودوستان واشنایان ، درامد ،کار ،خانه وماشین ولوازم زندگی وکاروتفریح و………هزاران چیز دیگر همه نعمتهای خدادادی است که چون داشتم واستفاده میکردم عادی بوده وفکر میکردم اینها وظیفه خداست که داده به همه داده من هم یکی از اونها چون خودش خواسته من دردنیا باشم پس کارزیادی نکرده ومنتی هم برسرم نداره وباید نیازمندیهایم را هم تامین کنه وتقریبا طلب کار هم بودم .
      رفتار درست وانسان بودن را از خانواده ام یاد گرفته بودم بهمین خاطر فکر میکردم همیشه خدابامن است و درامان خدا هستم وخدابرایم درهرحال بهترین هارورقم میزنه تااینکه مشکلی برام پیش اومد فکر میکردم خدا کمکم میکنه حتی اگه من اشتباهی کرده باشم.باخدا قهر کردم وحتی به فرزندانم گفتم دیگه نمی خواد نماز بخونید وروزه بگیرید خدا ،خدای نامردان ونااهلان است ، اینهمه ماادمهای خوبی بودیم وبه کسی بدی نکردیم ،دست خیر داشتیم ،عبادت کردیم ،قوانین خدارا اجراکردیم ،درخونمون به روی همه باز بوم،خسیس نبودیم ،ازکسی استفاده نکردیم برای رسیدن به خواسته هامون نتیجه این همه انسانیت چی شد،خدا نمیدید که جواب نداد.چراکسانی که عکس کارهای ماروانجام میدادن همه چیزرا برایشان عالی کرده.یادم به پسر ۱۹ ساله ای میافتادکه نه بچه مثبت بودنه باادب واحترام گذار ونه بفکر دیگران وباپررویی ازهرکس وهرچیز به نفع خودش استفاده میکرد فقط نماز میخوند ولی خدا زمینه میلیاردر شدنش بوسیله سرمایه غرضی ازکسی درثبت نام ماشین درقیمت عادی وفروش انها درگرانی طی ۲ ماه روبراش فراهم کردوبدنبال همین هم زن وزندگی عالی پیدا کرد ومورداحترام همه شد.می گفتم ببینید خدا به چه کسانی میرسه بایدبد باشی تاخداالتماست کنه ودنبالت بیاد.کسانی که بیراه میرند خدامیخواد به راه بیایندبیشتر بهشون میرسه ودوروبرشون هست.مثل دانش اموز تنبلی هستند که معلم بهش بیشتر میرسه تا از کلاس عقب نیوفتند.
      فقط از خدا گله مند بودم که چرا کمکم نکرد اما بیشتر از خودم ناراحت بودم وخودم را نمی بخشیدم که چرا نعمات خدا رابدرستی نشناختم واز انها درجهت صحیح استفاده نکردم وقدر داده ها را ندانستم وبیشتر به نداده ها توجه داشتم تامن هم بتوانم درزندگی جواب درست بگیرم وموفق تر باشم .
      در طی یکی دوسال دوره شکر گزاری واشنایی با سایت شمامقدار زیادی به اصل خودم برگشتم وپی به پرتوقع وناسپاس بودن واستفاده نکردن از نعمات داده شده بردم. فهمیدم خدابه کسی بد نمی کنه وهرچه پیش میاد نتیجه عملکرد خودمون هست و ازدادن نعمات وبرکات زیاد خدا بدون منت وتذکر، به ماهست که باعث زیاد خواهی وبلند پروازی ما شده وهمینطور که گفتید چون هنوز نعمتهای قبلی رو هضم نکردیم خواست جدید به ماداده نمیشه .
      منم مثل خیلی ها بخاطر ضعف درک نعمتها وچگونگی استفاده درست از انچه خداداده بود، نعمت ودرخواست جدید بهم داده نشد وبعلت ندانستن قدر چیزی که داشتم ان نعمت هم از من گرفته شدومن هم غافل از کرده خودبودم.
      الان بهترعلت شکر گزاری وسپاس از نعمات خدارو میدانم .خدا عادل هست وبه همه یکنواخت نعماتش را میدهد واین خوماهستیم که بااستفاده ازاستعدادمان وقدرت درک نعمت میتوانیم درست از ان استفاده کنیم تادچار مشکل نشویم .
      قبلا اگر برای کسی اتفاقی می افتاد واطرافیان به او میگفتند خواست خدا بوده یا سرنوشتش هست ویا صلاحش اینه حتما خدابراش بهترشو درنظر گرفته یااینکه ناشکری کردی اینطور شده درجوابشون میگفتم مگه ندیدید خدابهترینها رودرزندگی به کسانی که شکرش رونمی کنند وادمهای خوبی نیستند نداده چرا خیلی هم شادو موفق هستند.چرا برا انها اتفاقات بد در صلاح ومصلحتشون نبوده .
      خداروشکر با گوش دادن به این فایل بیشتر متوجه شدم که خدامنبع خیرونیکی است وهمه عالم دردست اندر کارندکه ماراحت وشاد باشیم واز زندگی وزنده بودنمان لذت ببریم وبا احساس خوب از نعمات خدا استفاده کنیم.
      این ماهستیم که به بیراهه میرویم وبا ندیدن داده های خدا واثار رحمت وبرکاتش درزندگیمان ومرتب مقایسه کردن خود بادیگران درداسته ها ونداشته ها وتوقع زیاد بدون توجه به داشته های باارزشمان واینکه دیگران درمقابل داشته هایشان چه ندارند باعث سخت کردن زندگی به خودمان میشویم.
      درموردتمرین اول تصویرمااززندگی چه بوده وارزش زندگی راچقدر میدانستیم باید بگویم تصویر من ازشکرگزاری درزندگی داشتن عبادت و عمل ورفتاروگفتار خوب بامردم درتمام زندگیم بود .رفتنم به شهرستان به علت شغل خودم وهمسرم باعث نوعی دل تنگی وسردرگمی وناامیدی واحساس حقارت وکمبود شده بود که اثر بدی برروی زندگی واینده فرزندانم داشت بخصوص وقتی خودم رابادوستان واشنایان وهم کلاسیهایم مقایسه میکردم که انها برای زندگی واینده بهترازایران رفته بودند وچقدرهم موفق شدند ومن که به جایی امدم که نتوانسته بودم با فرهنگ ورفتار واخلاق مردم انجا نزدیک شوم ومرتب خودم راسرزنش میکردم که چرا به انجا رفتم وتحت تاثیر تبلیغ عقاید ان زمان ساده زیستی بدون تکبر وبا امکانات کم راانتخاب کرده بودم درحالیکه میتونستم شرایط انهاراداشته باشم .همین عوامل باعث تنگ شدن روز بروز عرصه زندگی برخود م وزندگیم می شد علاوه برخودم موفقیت فرزندانم رانیز تحت تاثیر قرارداده بود.سالها بادرد وبغض ورنج وغصه به سختی عمرم گذ شت درحالیکه می شد بادیددیگری همه چیز رانگاه کرد واز گذرعمر بهتر بهره برد.بعدازسالها وقتی درمسیر شکر گزاری ازلطف خدا قرارگرفتم وارزش هرچیزرادرزندگیم بررسی کردم فهمیدم رفتن به انجا نعمتی بود برای یادگیری چیزهایی که اینده موفقیتمان را بدنبال داشته ولی من اصلا این نعمت بزرگ رادرک واستفاده نکرده بودم .
      خداوندراسپاسگزارم بابت نعمتهای بی شماری که زبان ازگفتنش قاصر ودرفهم ودرکم نمیگنجد.
      خدایا بینهایت شکرت بابت :
      ——–همسر خوب ووفادار وفداکار ومهربان وفهمیده ام که درهیچ شرایطی مراتنها نگداشت
      ——— فرزندان عالی وتحصیلکرده وباادب وباشخصیت وفهمیده که همیشه باعث سرافرازی وسربلندی وافتخارم وزبانزده همه بودند
      ———— سلامتی تک تک اعضاء بدنم اعم از چشم وگوش ودهان ودندان وبینی وبزاق دهان وجویدن وغورط دادن وموی زیبا وچشایی وبینایی وبویایی ولامسه ،کبد وکلیه ومعده وروده وقلب وریه وتنفس وصفراوپلک ومغز وابروومژه ها ورگ ها ومویرگ ها ودستها وپاها و………..
      ————- وجود کمد وکفشها وکیف ها ولباسهای رنگارنگ ومتنوع برای مکانها ومراسم متفاوت
      ———— خانه امن وپراز ارامش ودرمکان مناسب باوسایل خوب ومناسب زندگی برای راحتی وبهتر زندگی کردنم ازقبیل فرش ومبل ونهارخوری ویخچال وفریزر و ولبا سشویی واب میوه گیری وچرخ گوشت ومخلوط کن وهم زن اتو وظرف وقابلمه وکل لوازم اشپزخانه وحمام وبهداشت وقلم وکاغذ ودفتر وچرخ خیاطی ولوازم خیاطی
      ————- وسایل گرمایشی وسرمایشی
      ———— ماشین وسیله نقلیه که ازمهمترین ابزار بهتر انجام دادن امورزندگی است
      ————پول ودرامد برای ایاب وذهاب وخرج ومخارج ومایحتاج زندگی از قبیل خوردوخوراک وپوشاک و پرداخت قبوض اب وبرق وگاز وتلفن موبایل
      ————- وسایل ارتباط جمعی تلویزیون وتبلت ولب تاب وموبایل ونت که امروزه ازموثرترین ابزار زندگی است
      ————-تحصیلات عالی وموقعیت شغلی خودم وهمسرم وفرزندانم
      ————وجود خانواده خودم وهمسرم ودوستان واشنایان وارتباط داشتن باانها
      ————- فرصت شناخت نعمات خدا وشکر گزاری انها
      ———— مورداحترام بودنمان
      —————نعمت قدرت بخشیدن وبخشیده شدن
      ————- توفیق قرار گرفتنم درمسیر تغییر
      ————- داشتن نعمت مهربانی ودوست داشتن ومهر ومحبت وخانواده دوستی وفامیل دوستان
      ————- وفور مواد غذایی و برکت ورزق وفراوانی
      درخانه
      ———— تنوع درلوازم ارایشی وبهداشت
      خدایا سپاسگزارم بابت همه داده هایت ا ز قبیل
      🌷توفیق دور ریختن خاطرات بدی که غم واندوهم رابدنبال داشت .
      🌷رها کردن وابستگیهایی که حال وروزم رابهم میریزد.
      🌷ساخته شدن یک منه تازه وشروع باورها وافکارهای جدید وروبه رشدی که ارتقاءفکر وپیداکردن حال خوبم رابدنبال داشت
      🌷هدایت شدن به مسیر بهشت اندیشه های مثبت واتصال به نیکی وعشق ورزی والا یش وجودم .
      🌷کمکم کردی بیشتر به راهنماییها وهدایتهایت باورداشته باشم تاترسهای وجودیم
      🌷مرادرمسیر دیدن زیباییهای گفتار وپندارونعمات داده شده ات قراردادی
      🌷یاریم کردی کمتر برنجم وبیشتر ببخشم واصلا نرنجانم
      🌷بارحمتت درهایی راکه دانسته یا نادانسته بستم دوباره گشودی

      🌷درهمه چیزنشانه هایت راببینم وندانسته نگذرم
      🌷من رانسبت به بدیهای رفتارم اگاه کردی ودرحذف انها یاریم کردی
      🌷در طلب خیر ونیکیه خودم وحذف مزاحمتهای زندگیم واثار منفی انها کمکم کردی
      🌷اگاهیم دادی شادی ولذت وارامش واحساس خوب وثروت وعشق وسلامتی را که حق الهیم بوده وانهارابا رفتار نادرست ازدست داده بودم ،امروز باعنایت خودت دوباره بدست اوردم
      خدایا بااین همه نعمت خدادادی که خیلی ا زانها راهم توجه نداشتم وننوشتم چگونه من بی ارزشم وبیهوده افریده شده ام درجهانی که همه دست اندر کارند تامن خلق شده در ارامش واسایش وشادی بهترین زندگی ولذت اززنده بودنم را داشته باشم.
      واما تمرین دوم که چه چیزهایی اگر درزندگیتان حذف شود با مشکل مواجه میشوید.
      🌻قطعا مهمترین واصلی ترین وزیر بنایی ترین نعمت خدا برای ادامه حیات هر انسانی ،سلامتی است که اگر نباشد همه عالم را که داشته باشی برایت لذتی ندارد
      🌻 اگر نعمت وجود همسر وفرزندانم که از ارکان رسیدن به ارامش ودلگرمی وگرمی خانواده وعلت تلاش برای موفقیت وپیشرفت هستند نبود لذت شادی وتلاش وامید به اینده بهتروزندگی کردن از من سلب میشد
      🌻 بودن خانواده وفامیل ودوستان واشنایان وهمکاران وهمکلاسیها وکلا مردم ازنعمات بزرگ خداست که نبودنشان تنهایی وانزوا طلبی و اجتماعی نشدن وافسردگی وپیدانکردن اداب ومعاشرت ونداشتن همبستگی وپشتیبانی رابدنبال دارد
      🌻نداشتن وسایل اشپز خانه سرعت عمل وتمیز کاری وزیبابودن ولذت بخش بودن انجام کارهای مربوطه را از بین میبرد
      🌻نبودن وسایل منزل ارامش وراحتی ورفاه وزیبایی خانه وروحیه وحال خوب داشتن وتنوع طلبی راازمامیگرفت
      🌻باحدف وسایل ارتباط جمعی عدم ارتباط با نزدیکان وهمه ودنیای مجازی ومردم دیگر کشورها برای پیشرفت وبه روز بودن وعدم اشنایی با فرهنگها وتمدنها وزبان وگویش انها ولذت نبردن از زیباییهای افریده شده رابرایمان بدنبال داشت
      🌻عدم وجود وسایل نقلیه درحمل و نقل وجابجایی ومسافرت رفتن وسرعت عمل انجام کارها اخلال ایجاد میکر د
      وهمینطور چیزهای دیگری که ننوشتم ………
      به هر حال باید بدانیم هر نعمتی را که خدا به هرکسی داده همه درست وبجا ودر همان زمان ومکان مناسب خودش است که هرکدام از انها اگر نباشد پای ما لنگ است .همه چیز برای ارامش واسایش ورضایت وشادی وراحتی وبااحساس خوب وبالذت زندگی کردن ماست .
      اگر ما شاد نیستیم ویا لذت نمی بریم از زندگیمان وعمرمان وداده های خداوند علتش این است که اول نعمت رانمیشناسیم وبعد نحوه استفاده از انرا نمیدانیم وبعد قدر وارزش ان را متوجه نشدیم.
      خدایا هزاران بار شکرت بابت نگاه دوباره ات .استادگرامی سلامت وشاد درکنار عزیزانتون باشید.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فرشته مهربانF.s
      1399/10/07 11:33
      مدت عضویت: 1321 روز
      امتیاز کاربر: 7576 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      محتوای دیدگاه: 1,004 کلمه

      باسلام خدمت استاد گرامی وهمه دوستان
      یادمه پارسال من وهمسرم تصمیم گرفتیم پولامونو جمع کنیم وبرای این منظور پول رهن خونمون به علاوه چند تاوام دیگه دادیم به یک نفر که هم بهمون سود بده وهم مشکل مالی اون آدم حل بشه من تا اون زمان هیچ تصوری از پول سودی وحلال وحرام بودنش نداشتم یعنی میدونستم حرام اما فکر میکردم اگه مشکل کسی حل بشه اشکالی نداره اگه درصد سودش کم باشه اشکال نداره ومثل بانک یکم بیشتر واگه کارکنه باپولش اشکال نداره وهزار تا اگه دیگه که بالاخره خودم راضی کردم تا این کار انجام بدیم یادمه به خاطر وام های بیشماری که داشتیم هیچ پولی برامون نمیموند وخودمون هم از نظر مالی به منبع درآمد دوم احتیاج داشتیم خلاصه همه چیز دست به دست هم داد واین کارو انجام دادیم وبا کلی سختی خونه کوچکی در یک محله متوسط رو به پایین پیدا کردیم خونه ۴۰ متر بودوبسیار کوچک ومن به زور وسایلمو جاداده بودم با قیمت خیلی کمی پیداش کرده بودم وفکر میکردم خیلی زرنگم بعدا فهمیدم چرا این قدر ارزون بود صاحب خونه خانمی بود که اونجا زندگی نمیکرد اما بسیار بدجنس وعقده ای بودو همین طور همسایه های اون کوچه که به شکل وحشتناکی خلافکار بودن وعوضی خلاصه آزار واذیت ها شروع شد یک ماه نشده بود که صدای دعواهای وحشتناک اون کوچه مارو آزار داد وما تازه متوجه شدیم که چه جهنمی رو اجاره کردیم همسایه ها بشدت فضول بودن ودر کار هم سرک میکشیدن وبا من با کنایه وناراحتی حرف میزن کم کم ترسیدم از بیرون رفتن شب ها گریه میکردم وقتی همسرم نبود و حبس شده بودم درخانه ای که نه فضایی برای ماندن داشت ونه میشد بیرون رفت وداخل خونه نبود😭😭😭هر روز حالم بد تر میشد وجوری این آزار ها وتنها موندن ها من اذیت میکرد که از زندگیم متنفر شدم حتی داشتم از شوهرمم متنفر میشدم به خودم میگفتم تقصیر خود احمقت داشتی زندگیتو میکردی چرا این بلا رو سر خودت آوردی داشتم دیوونه میشدم خودمو که ول کرده بودم وبا خودم بسیار بد رفتاری میکردم جوری افسرده شده بودم که ساعت ها میخوابیدم ومدام گریه میکردم وبه خوردن پناه میبردم همسرمم هر روز از شرایط بد اقتصادی مینالید وهر روز از اینکه همسایه ها ماشینشو خط انداختن وخراب کردن برای جای پارک عصبانی بود خیلی حال بدی داشتیم تو این مدت دلمون فقط به دوتا چیز خوش بود یکی خوردن ویکی گل هامون آخرای سال شد واون خانم صاحب خونه عوضی اومد به ساختمون سرکشی کنه وقتی راه پله رو دید که پراز گیاهان زیباست عصبانی شد وگفت باید همشونو بردارید وگرنه باید پاشید این درحالی بود که ما موقع اجاره گفته بودیم که گیاه داریم وقبول کرده بود وخلاصه با اوردن گیاهان به داخل خونه شروع کردن به خشک شدن این درحالی بود که ما درخانه هم چند تایی گیاه آپارتمانی داشتیم خونمون گل وگیاه ها برداشتن اما با خراب شدنشون همسرم عصبانی شد وهمین باعث ایجاد دلخوری شد هر چند وقت یکبار این خانم به همسرم زنگ میزد بهش دستور میداد که فلان کار برای ساختمان انجام بده همسرمم که عصبانی بود با خانم همسایه بحثش شد خلاصه بگم که خیلی دوران بدی بود وما تصمیم گرفتیم برای اینکه اب وهوایی عوض کنیم بریم مسافرت تا بلکه یکم اعصابمون آروم بشه چون داشتیم دیوونه میشدیم که اون تصادف وحشتناک رخ داد من وهمسرم درآن سال جهنم به جفت چشامون دیدیم ووقتی برگشتیم صاحب خونه مارو مجبور به تخلیه خونه مون هم کرد انگار مصیبت تمومی نداشت وقتی من دوره تناسب اندام شمارو خریدم استاد اونقدر بدهکار بودیم که حد نداشت اما واقعا میخواستم یه قدرتی بهم کمک کنه تا دوباره سر پا شم من الان معنی زندگی رو میفهمم واز تک تک چیزایی که دارم لذت میبرم اما اون موقع افتاده بودم دردام شیطان شیطانی که همش من همسرم ناامید تر میکرد ونمیگذاشت حتی از زندگیمون از زنده بودنمون استفاده کنیم ما یک سال زتدگی نکردیم وخودمون محروم کردیم از تمام امکاناتی هم که داشتیم امسال ما به مراتب پول کمتری داریم اما تازه فهمیدیم که به هیچ وجه دیگه حاضر نیستیم خودمون به رنجی بندازیم که زندگیمون برامون جهنم بشه ودیگه حاضر نیستیم پول به کسی بدیم وسودش بگیریم که خودمون انسان بدی بدونیم وشیطان بهش حربه بدیم تا آزارمون بده وبه محض اینکه بتونیم خودمون قسط وام هامونو بدیم حتما پولمونو پس میگیریم من درس های زیادی درطول یکسال گرفتم که اینکه مستاجر باشی یا خونه دار مهم نیست پول داشته باشی یا کم باشه پولت مهم نیست مهم اینکه از زندگیتم بتونی استفاده کنی ولذتشو ببری وگرنه ارزششو نداره خدارو شکر میکنم که با استاد خوبی چون شما آشنا شدم خدارو شکر میکنم کلی وسایل خوب عالی ودرجه یک دارم یخچال ساید دارم ماشین لباسشویی بزرگ ومارک ماکروفر دارم که خیلی کارمو راه میندازه کاناپه نرم وخوب دارم تخت وسرویس چوب عالی دارم که پدرم با عشق برام ساخته آینه قدی خیلی بزرگی دارم که عاشقشم فرش های زیبا دارم پرده های قشنگ وکاربردی دارم تلویزیون بزرگ ومارک با کیفیت عالی وآخرین سیستم دارم سیستم صوتی فوق العاده ای دارم لباس های قشنگی دارم همسر فوق العاده ای دارم که حاضر جونشم برام بده سلامتی دارم خداروشکر میکنم همسرم بیماریش بهبود یافته من در این دوسال خیلی تلاش کردم غذای سالمی بخوره ونتیجه دادوخوب شد زخم های گوارشش خداروشکر پاش نیازی به عمل نداشت وبا فیزیو تراپی وورزش خوب میشه خدارو شکر مادر وپدر خوبی دارم برادر خوبی دارم خداروشکر زندگیشون خوب خداروشکر میکنم که خودم زیبام وقد بندی دارم موهای زیبایی دارم وچشمان سالم وزیبای دارم دماغ کوچیکی دارم وخیلی چیزای دیگه که شکر داره خداروشکر ماشین داریم ماشینی که باوجود تصادف اما هنوزم سرپاست ومدل ۹۷ خداروشکر خونه ای دارم که دراین خونه همسایه های آزار دهنده ای ندارم خداروشکر کوچه ومحلمون امن ومن وهمسرم زیاد اذیت نکرده خداروشکر پارک بزرگی نزدیک خونمون دارم خداروشکر بازار روز نزدیک خونمون خدارو شکر میکنم که زندگی عاشقانه ای دارم با همسرم وکمکم میکنه برای رسیدن به خواسته هام خداروشکر که من بسیار ثروتمندم چیزی تا امرور نمیدونستم ممنونتم خداجونم به من وهمسرم پول وروزی بیشتری عطا کن تا لذت بیشتری از زندگیمون ببریم وآرامش بیشتری رو تجربه کنیم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 8 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار سهیلا عظیمی ویشته
      1399/10/06 20:45
      مدت عضویت: 1675 روز
      امتیاز کاربر: 14108 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      محتوای دیدگاه: 440 کلمه

      سلام استاد
      خیلی وقته اصل خودم را گم کردم تا قبل شرکت در دوره اصلا برای خودم ارزشی قایل نبودم وبه خودم توجهی نشان نمیدانم همیشه برای نزدیکانم بهترین ها را تهیه میکردم ولی وقتی که میخواستم برای خودم کاری انجام بدهم میگفتم ولش کن میخواهی چیکار حالا این مبتونست لباس باشه وسایل باشه ویا هرچیز دبگه شاید خیلی چیزها را در زندگی ام به خودم حروم کردم دریغ کردم ولی خدا را شاهد مبگیرم از همان چیز برای دیگران بهترین را گرفتم واین شد لطف مکرر حق مسلم خلاصه این که برای خودم زندگی نکردم همیشه کار کردم وسعی کردم دیگران راحت باشند روزی که برم پیش خدا حتما باید جوابگو باشم چون خدا به من زندگی داد که زندگی کنم ولی من در حق خودم هبچ کار مثبتی نکردم ‌البته شکر خدا تمام لوازم جانبی یک زندگی عالی را دارم خونه ام در بهترین منطقه شمال شهر تهران ماشین خوب همه چی خوب ولی با این فایل دلم برای خودم سوخت که برای خودم هیچ کاری نکردم دوست داشتم میتونستم نویسنده یا شاعر باشم آنقدر مشغله کاری داشتم که به آرزوم نتونستم دست پیدا کنم ولی همیشه تو رویای خودم کتاب مینوشتم یا اینکه دوست داشتم جهانگرد بشوم ولی بخاطر ازدواج ومشغله بچه وکار نشد البته چند تا کشور را دیدم ولی آن طور که دلم میخواست نشد مثلا دوست داشتم با دوچرخه تمام ایران را بگردم بازم نشد اتفاقا چند وقت پیش دوتا خانم از مشهد را در اینیستا دیدم گه با دوجرخه راه افتادند ایران گردی نمیدونید چه لذتی میبردم وقتی دیدم این خانمها با این که بالای ۶۰ سال داشتند به آرزوشون دست پیدا کردند ولی من هیچ وفت این شجاعت را نداشتم دنبال آرزوهام برم برای همین مبگم کاری برای اصل وجود خودم نکردم وشاید خیلی آرزوهای دیگه که از حوصله جمع خارجه به هر حال پیش خدا هم که برم باید بگم خدایا منو ببخش که قدر این یک بار زندگی را که به من بخشیدی ندانستم واز آن خوب بهره نبردم 😞😞

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 3 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار Vafraze12
      1399/10/04 01:50
      مدت عضویت: 1455 روز
      امتیاز کاربر: 10646 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      محتوای دیدگاه: 132 کلمه

      با سلام روز چهلم تکرار
      ارزش زندگی را دانستن مهم هست چراکه زمانی می توان به چیزهای جانبی زندگی دست پیدا کرد که ارزش زندگی را بدانیم من ترزش زندگیم را درک می کنم اینکه برای آموزش دادن دانش آموزان روستایی تمام تلاشم را می کنم.
      من زندگیم بسیار با ارزش است چون با همسرم که نقص عضو دار عاشقانه زندگی می کنم.
      زنگی من باارزش است چون با عشق کار می کنم.
      من از داشتن لب تاب و گوشیم سپاسگذارم من بخاطر همس و دخترم سپاسگذارم. من از داشتن مدیر مدرسه و دوست خوبم حمیده سپاسگذارم. من از اینکه در رشته ای که تبحر دارم قبول شدم و سر کار هستم سپاسگذارم. من از داشتن خانه ی قشنگ و آرامم سپاسگذارم از اینکه لحظات زندگیم در کنار خانواده ام هستم لذت می برم.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 3 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار 1369ehsan
      1399/09/24 00:58
      مدت عضویت: 1361 روز
      امتیاز کاربر: 136 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 556 کلمه

      به به چه فایلي
      یادم میاد بخودم خندم می گیره، به زمانی که فکر می کردم خیلی عاقلم، خیلی کار درست هستم.
      یادم میاد همیشه درگیر کار کردن بودن فقط میخواستم کاری بکنم و یه پولی بدست بیارم، دوران نامزدی حتی نامزد بازی درست نمی کردم همش خسته بودم و به خانومم می گفتم بعدا حسابی تلافی می کنم بعدا کی بود وقتی وضع مالیم خوب میشد اقا من عروسی کردم بچه دار شدم ولی هنوز من بدو و پول بدو زندگی یکنواخت و راکد و همیشه درگیر مالی و کار. تا خداوند در عید امسال مرا به َسمت خودش هدایت کرد و کم کم اطلاعاتی بهم داد، اطلاعات مثل همین فایل بی نظیر شما،
      چقد تعجب کردم که بابا من چی فکر می کردم ولی اصل چی بود راستش هنوز نتوسنتم کنار بیام چون چندین سال به سبک قبلی زندگی کردم، الان کم کم دارم این سبک جایگزین می کنم.
      من همیشه دستگاه هایی داشتم برای کارم ولی همش تمرکزم بود رو دستگاه هایی بود که نداشتم و با دستگاه های خودم حال نمی کردم به سمت وام هدایت شدم و رفتم دستگاه گرفتم، دستگاه که گرفتم چندماه فقط طول کشید که کار باهاش یاد بگیرم اما وقتی یاد گرفتم مشتریش نداشتم و هر روز بهم ضرر میزد بیش از 10 میلیون خسارت بهم زد. چون کاری شروع کردم که تکاملش طی نکردم دقيقا مثل سوزن تقویت کننده بود. چون من قبلا با چیزهایی که داشتم احساس لذت پیدا نمی کردم که این از راه درست نه با وام بهم داده میشد.
      من خیلی خیلی اشتباه کردم در گذشته فقط بخاطر اینکه خوش بودن وابسته به چیزهایی می دانستم که نداشتم،
      نمی تونستم در حال زندگی کنم و لذت ببرم.
      انسانی مثل من که لذت نمی بره از داشته ها هیچ وقت قانون تکامل رعایت نمی کند همیشه میخاد از 100 شروع کنه ولی ادم باید از یک بعد 10، بعد 90 عبور کنه تا بشه 100
      .اما دوستان خوبم همون اشتباهات گذشته باعث شد که همیشه بخوام تغییر کنم تا خداوند منو به اینجا هدایت کنه.
      الان بخوام لیست کنم لیستم بشدت طولانی میشه چون چیزهایی دارم که بی نطیر هستند
      1 خودم من خودم پیدا کردم 2 سلامتیم 3 تجربه هام که می تونه زندگی خیلی ها را نجات بده 4 همین جایی که الان درازم و دارم می نویسم 5 همین گوشی که تو دستمه و اینترنتی که زندگیم متحول کرد 6 صدای نفس پسرم و زنم که دارم با تمام وجود حسشون می کنم7 نور همین صفحه یخچال که داره میگه من دارم با تمام وجود از وسایلت در مقابل گرما محافظت می کنم 8 بخاری که داره میگه حال کن که جات گرم کردم 9 پتو که داره بهم احساس نرمی و لطافت میده 10 تیک تیک ساعت که داره میگه خوشبحالت گوشات دارن صدای منو میشنون 11 تابلو و نقاشی هایی که خانومم درست کرد و نصب کرد جلوم که حالم بهتر بشه 12 بالشد بنده خدا که صداش در نمیاد فقط میگه تو راحت سرت بزار 13 افرادی که دارن با نعمت واتساپ بهم پیام میدن مشتری برات پیدا کردیم اینم بگم چند روزه بدون اینکه تبلیغ کنم افراد دارن برام مشتری میارن 14 کارم چقد راحت نشستم تو خونه خیلی راحت مشتری میاد 15 مکان کارم رایگان 15 وسایلی که دارم و…..

      و این سایت خوب که شد یکی از دستان خدا که منو به سمت خوشبختی واقعی ببره

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 3 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار Laleh
      1399/09/20 07:55
      مدت عضویت: 1332 روز
      امتیاز کاربر: 17962 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 326 کلمه

      فایل زندگی با طعم خدا جلسه چهارم:

      انسان میتواند بعد از متولد شدن با اختیار و اراده خودش لوازم جانبی را برای جسم اش تهیه کند تا راحتتر زندگى کند. اما نکته جالب توجه این است که ما در ابتدا بایست به اصل توجه کنیم. ما به عنوان انسان دارای قوای مدرکه ای مثل ذهن ، فهم ، شعور و عقل هستيم. ما داراي قوای حساسه ای مثل احساسات قلبی و عاطفی و یا نیروی عشق هستیم. پس ما میتوانیم به اصل وجود خود توجه کنیم و در راه تکامل به فراگیری یا تعلیم و تربیت اصل خودمون بپرداریم.

      تجربه هاي جذاب و شنیدنی من در طول 127 روز سکونتم در سرزمين تناسب فکری :

      1.من در طول این دوره وقتی ارزش ارتباط اجتماعیم با ديگران را فهمیدم، زندگی برای من جالبتر و هیجان انگیز تر شد و ارتباط بهتری با ديگران برقرار کردم و این باعث لذت بیشتر من شد.

      2.من در طول این دوره وقتی ارزش خانواده خودم را فهمیدم ،زندگى خانوادگی من شادتر شد و زندگی زناشویی من موفق تر شد. شریک زندگی من با من مهربانتر شد. ما همه سالم هستیم و از داشتن هم لذت میبریم : من ، همسرم و پسرم هر سه در پناه و سایه خداییم.

      3.من در طول این دوره وقتی ارزش شغلم را فهميدم، شغل من برايم جذابتر شد. من از زحمت و تلاش 8 تا 9 ساعت کار در روز لذت بردم. من پیشرفت در کارم پیدا کردم و از یادگیری بیشتر لذت بردم. من هر روز برای گذراندن زندگي(مخصوصا قرنطینه شدن در خانه )انگیزه دارم چون شاغلم. من در امور مادیم هم مستقلم و میتوانم به همسرم کمک مالی کنم.

      4.من در طول این دوره وقتی ارزش دعا و نیایش کردن را فهمیدم ،عبادت کردن براي من دلپذیرتر شد. نیایش جزء جدانشدنی از زندگیم شد. من زندگيم سرشار از سرور و احترام شد. اعضای خانواده ام با من صمیمی تر شدند. ما تفکر و گفتگوهای بهتر و جذابتر و منطقی تری در خانه داریم.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 8 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار -فروغ ریاحی
      1399/09/12 01:30
      مدت عضویت: 1616 روز
      امتیاز کاربر: 26851 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 879 کلمه

      \[]من همیشه از وقتی که یادم میاد شکر گزار بودم و راصی بودم و الانم هستم ولی با یه تفاوت قبلا شکر گداری رو به کلام میدونستم ولی از وقتی که با دورها اشنا شدم فهمیدم شکرگزاری به کلام نیست به قول استاد عطار روشن به حال خوب بودن هست به راضی بودن از همه چیز به خوشحال بودن از تمام انچه که داری و فهمیدم شکرگداری فرکانس خیلی بالایی داره که ما رو به خدا خیلی نزدیک میکنه چرا چون تمام توجه ما رو میبره به سمت داشته هامون و طبق قانون جدب به هر چه توجه کنی از همون بیشتر وارد زندگیت میشه پس شکرگذاری بالاترین فرکانس رو داره و جز تمرینهای مهم هست من اوایل فکر میکردم هر روز باید تمرین سپاسگزاری رو انجام بدم روی برگه و اوایل هم حالم با نوشتن داشته هام خوب میشد ولی به مرور برام تکراری شد و اون جذبه ی اوایل رو نداشت تا متوجه شدم همون راصی بودن و خوشحال بودن و حال خوب داشتن در هر لحطه بهترین نوع سپاسگزاری هست و از اونجایی که خدا با کلام ما کاری نداره فقط به احساس ما کار داره برای من کاملا قابل قبول شد .
      و بالاترین نوع سپاسگزاری مهم دونستن وبا ارزش دونستن خودمون هست در واقع هر شخص به خودش اهمیت بده و مراقب خودش باشه بسیار ارزشمند هست و اینجا هست که میفهمم بازم متناسب شدن چقدر کار معنوی و با ارزشی هست که ما در مقابل جسم به این ارزشمندی که محل سکونت خدا هست انجام میدیم
      من خیلی ریز نگاه میکنم به شکر گذاری ولی شاید اینجا برای خوندن اذیت کننده بشه پس یه مقدار خلاصه تر نگاه میکنم
      اول از همه خوشحالم و سپاسگزارم برای انسان بودنم و اشرف مخلوقات بودنم و برای اینکه قدرت خلق کنندگی دارم که هر طور بخواهم زندگی خودم رو میتونم خلق کنم و سپاسگزارم که من یه تیکه از خود خدام بر روی زمین و به خاطر جایگاه بالایی که دارم حتی فرشتگان هم به من سجده کردن سپاسگزارم برای عمری که تا به این لحظه از خدا گرفتم پس برای هر دم و بازدم و برای هر نفسم سپاسگزارم که خدای من به من فرصت زندگی کردن داده سپاسگزارم و از همه بیشتر برای این زندگیم با طعم خدا سپاسگزارم. چقدر زندگیم قشنگتر شده 😍😍

      من به خاطر چشمهام دستهام پاهام گوشهام و دندانهام و موهام و ناخن هام و پوست زیبام و رنگ چشمام و بینی زیبام و تمام اعصای داخلی بدنم به خاطر تک تک سلولهای بدنم که خیلی به درستی و عالی کارشون رو انجام میدن سپاسگزارم من برای سلامتی ام سپاسگزارم به خاطر اندام زیباییم سپاسگزارم به خاطر قدو قامتم سپاسگزارم به خاطر درک و اگاهیم سپاسگزارم به خاطر ایمانم به خدا سپاسگزارم من برای فرزندانم سپاسگزارم برای سلامتی اونها برای داشتن فرزندان صالح و درسخوان و سپاسگزارم به خاطر داشتن فرزندان با ادب و موفق و مستقل سپاسگزارم به خاطر زیبایی اونها سپاسگزارم به خاطر همسرم با شخصیت عالی سپاسگزارم به خاطر سلامتی همسرم سپاسگزارم به خاطر وصع مالی و کار همسرم سپاسگزارم به خاطر مهربانی همسرم سپاسگزارم به خاطر مسولیت پدیری همسرم سپاسگزارم و به خاطر روابط عاشقانه و دوستانه با همسرم سپاسگزارم و به خاطر تعییرات جدید خودم که من رو به سمت بزرگ شدن و رشد و پیشرفت و حرکت به سمت کمال میبره سپاسگزارم به خاطر تمام وسایل و امکانات زندگیم سپاسگزارم مثلا به خاطر ماشین طرفشویی و ماشین لباسشویی ام سپاسگزارم به خاطر فر و گاز و یخچال و فریزم سپاسگزارم و بقیه امکانات عالی که دارم سپاسگزارم به خاطر مادر و پدر و خواهرام و برادرم و فرزندانشان و همسرهایشان و خانوادی همسرم که در سلامت و روابط عالی در کنار هم هستیم سپاسگزارم به خاطر ماشینی که داریم و پوشاک و حتی کفشهایی که میپوشم سپاسگزارم به خاطر خونه ای که در ان زندگی میکنم به خاطر اتوماتیک بودن درخونه سپاسگزارم و به خاطر دوستان خوبی که در اطرافم هست و هم در سایت دارم سپاسگزارم به خاطر سایت و دورهای عالی استاد عطار روشن سپاسگزارم .
      خدابا به خاطر اینکه همیشه در کنار خودم حست میکنم از اینکه تمام لحطهام با تو پر میشه سپاسگزارم به خاطر هدایتهای خدا به راه راست سپاسگزارم به خاطر تمام دنیای زیبایی که دارم در این کره ی خاکی تجربه میکنم سپاسگزارم برای تمام دارایی های مادی و معنویی که دارم سپاسگزارم برای ارامش و شادی که دارم بسیار سپاسگزارم برای اینکه هر لحظه جریان خیر و برکت و رحمت الهی وارد زندگیم میشه و شامل حالم میشه سپاسگزارم به خاطر اینکه مثبت فکر میکنم سپاسگزارم و به خاطر موبایلم که باعث شد خیلی از حقیقتها رو بشنوم و ببینم و راه خودم رو پیدا کنم سپاسگزارم و به خاطر اینکه تحت حمایت و هدایت خدا هستیم سپاسگزارم و به خاطر اینکه الان زندم و نفس میکشم و به خاطر چیزی که همین الان در این لحطه هستم سپاسگزارم و از خدای خودم شاکرم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 3 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار emangholi azade
      1399/08/20 12:28
      مدت عضویت: 1664 روز
      امتیاز کاربر: 1420 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 114 کلمه

      سلام من همیشه فکر میکردم که اگر دانشگاه میرفتم ویه شغل مناسب داشتم حتما الان زندگیم خیلی بهتر بود ولی خوبرکه نگاه میکنم میبینم شاید زندگی خیلی بهتری نسبت به هم سن وسالای خودم که درس خوندنو شاغل هستن دارم چه از لحاظمالی چه اینکه آرامش بیشتری دارم یه همسر ایده آل وخوب دارم یه فرزند خوب وسالم دارم از لحاظ مالی در رفاه هستم وخدارو شکر هیچ مشکل اخلاقی در خانواده ام ندارم پدر ومادرمهربون ودوست داشتنی که وجودشون بهم آرامش میده من الان احساس میکنم بهترینها رو برای زندگیم دارم وبهتراز این رو هم میتونم به لطف خدا به دست بیارم ومن خدا رو به خاطر همه ی داشته هام شکر میکنم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 3 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار mojgan
      1399/08/12 15:48
      مدت عضویت: 1643 روز
      امتیاز کاربر: 4066 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 272 کلمه

      با سلام
      درسته من دائما به چیزهایی که ندارم فکر می کنم و این من رو از اصل غافل می کنه منکه هنوز به وزن ایده آلم نرسیدم خب پس چه لذتی ببرم ، منکه هنوز اونطور که می خوام توی کارم موفق نشدم خوش به حال بقیه ، منکه هنوز فرد زندگیمو پیدا نکردم ای وای تا لاغر بشم باید وایسم پس چه لذتی و….. این فکرا باعث میشه یادم بره زنده ام و ارزشمند.
      اما چه چیزایی دارم که بابتش سپاسگزارم:
      سلامتم ، زیبام و خانواده خوبی دارم، دررشته مورد علاقم درس خوندم و الانم توی رشتم فعالیت می کنم، در بین دوستان و خانوادم بسیار محبوبم، فکر می کنم اخلاق خوبی دارم این رو از بازخوردها می فهمم، در دوره تناسب فکری هستم و آرزوی لاغری داره برام محقق میشه، وضع مالی خوبی دارم اونطور که محتاج نباشم و بتونم برای خودم به اندازه که می خوام هرچند هنوز عالی نیست ولی بازم می تونم خرید کنم ، در کل باید بگم من زندگی خوبی دارم زندگی روی روالی و از همه مهم تر خدارو دارم یه وقتایی که دلم می گیره به خودم می گم فکر کن خدا انقدر تورو دوست داشته و عاشقت بوده که خلقت کرده و گفته می خوام این بنده من باشه آره خیلی چیزا دارم که براش سپاسگزاری کنم و چیزایی که می خوام خب توی مسیر زندگیم به دستشون میارم مهم اینه که من زندم و سلامتم و در امنیت و یه خانواده خوب که حمایتم می کنن و دوستانی که کنارم هستن یعنی تنها نیستم آره خدارو شکر خدارو خیلی شکر داشته هام خیلی بیشتر از نداشته هامِ خدارو شکر خیلی شکر

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 3 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار زهرا رضاخانی
      1399/08/07 08:46
      مدت عضویت: 1676 روز
      امتیاز کاربر: 16069 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      محتوای دیدگاه: 199 کلمه

      اصل زندگی
      من همیشه به خودم می گفتم اگه جهاز بهتری داشتم زندگیم بهتر بود یا اگه پدرم پولدارتر بود زندگی بهتر بود اگه خونمون بهتر بود وضعیت بهتر بود یا می گفتم اگه من پزشک بودم خیلی زندگیم فرق میکرد یا اگه خودم شاغل بودم چقدر زندگی قشنگ تر میشد
      و الان تازه بعد از ۳۴سال میفهمم چرا چیزهایی که میخواستم بهم داده نمی شد ۳۴ سال از زندگیم لذت نبردم
      الان میفهمم اصلا زندگی زنده بودن است اگه من زنده نباشم تمام پول های دنیا بی فایده است
      تمرین دوم.چه چیزهایی داری که اگه نباشند زندگی سخت تره؟
      دوتا بچه ی زیبا و سالم دارم و اگه نبودند واقعا زندگی سخت میشد خدایا شکرت
      شوهر کاری وباغیرت و سالمی دارم که اگه نبود شرایط واقعا سخت بود
      ماشین دارم و میتونم بدون اذیت شدن تمام کارهای خودم و خانه رو انجام بدم
      خونه ی گرمی دارم و اسیر صلح و خونه نیستم
      وسایل خونه یخچال گاز لباسشویی جاروبرقی وفرش زیر پا که اگه نبودند زندگی سخت بود
      و از همه مهمتر سلامتی که دارم دست پاهای سالم وقوی و چشمان سالم وزیبا صورت قشنگ موهای زیبا که اگه نبودند واقعا سخت بود
      خدایا شکرت
      که من بعد از ۳۴ سال تازه فهمیدم موضوع چیه الهی شکر

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 3 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار abolhasanifarzane1
      1399/08/04 15:46
      مدت عضویت: 1326 روز
      امتیاز کاربر: 26907 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته

      نشان های دریافت شده

      سطح مبتدی
      محتوای دیدگاه: 177 کلمه

      سلام من فرزانه هستم جلسه چهارم زندگی با طعم خدا وقتی فکر میکنم میبینم که من اصلا برای زندگی ارزش قئل نیستم واصلا فکر بهزندگی نمیکنم امااما بهزنده بودن خیلی خیلی توجه دارم چون دوتا دختر دارم که به من نیاز دارن ودوست نداشتم بچه هام بیمادری تجربه کنن خیلی سخته من کلا ادم غر غرویی نیستم صبر میکنم اما جونم که به لبم برسه دیگه زمین وزمان و بهم میدوزم تصورم از زندگی این بودکه اگه با فلانی ازدواج میکردم بهتر بود وانقد سختی نمیکشیدم مرحله دوم اگر بخوام از زندگیم لیست بگیرم هر چیزی که دور وبرم هست از مبل قدیمی ا فرش وحتی دیوار جای شکر کزاری داره هزار هزار بار چیزهایی مهمی هم هستن که برای اونها هر چی شکر کنم کمه من زنده بودن خودم وخانواده ام سلامتی خودم وخانواده ام بچه ها پدرو مادر همسرم خواهرهام فرزندانشون خلاصه زیاد نمیتونم همشو بشمورم واگه خدای نکرده وزبونم لال نباشن خیلی سخته من تا حالا برای زندگیم ارزش قائل نبودم اما از این به بعد به لطف خدا واستاد ارزش قائل میشم ایشالا

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 3 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار faribapiri5
      1399/07/28 08:52
      مدت عضویت: 1516 روز
      امتیاز کاربر: 2534 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      محتوای دیدگاه: 420 کلمه

      سلام بر یگانه معبود هستی 💖💖💖💖💖سلام بر استاد عزیز و گرامی 💖💖💖💖💖
      من از بگی همش تحت کنترل خانوادم بودم از بس عقاید خاص خودشون رو داشتن دختر از ۹ سالگی دیگه نباید از خونه بیرون بره’اون زمان تو محل ما دختر تا کلاس پنجم ابتدایی نباید بیشتر درس میخوندم اگ دختری ب راهنمایی میرفت هزار حرف و سخن بود و من ک عاشق درس خوندن ومعلمی بودم تا کلاس اول راهنمایی رو با زور کتک خوندم و برای اینکه عشق درس خوندن از سر من دور بشه من رو در سن ۱۳سالگی شوهر دادن بدون رضایت خودم و خیلی ناراحت بودم از این موضوع و از همون اول همش از دست پدر و مادرم و حتی شوهرم و خان توش ناراحت بودم همه را مقصر اصلی میدونستم وخیلی عذاب ب خودم دادم چندین بار دست ب خودکشی زدم و همش از زندگی گله و شکایت داشتم .من با همسرم ۱۰سال تفاوت سنی داریم همش میگفتم چون اون بزرگتر از من هست باید هر جور ک اون دوست داره رفتار کنم و کامل زیر نظر همسرم بودم حتی غذا خوردن پوشیدن من هم ب میل اون بود و من هرگز خودم را وجودم ندیدم’فراموش کرده بودم ک من هم وجود دارم باید ب خودم ارزش بدهم ‘قبلا از زندگی کردن لذت ببرم ‘همش تو فکر انتقام و جدایی بودم’واز بهترین لحظات زندگی ام هیچ لذتی نبردم’همش گریه و زاری ک چرا من ‘یکم ازدواج کردم’چرا من با این ازدواج کردم ‘اول بچه دار شدم’یادمه فرزند اولم را ک در سن ۱۴سالگی ب دنیا آوردم فقط گریه میکردم و اصلا نمیخواستم ببینمش و در دوران بار داری هم آپاندیس م را عمل کردم و سختی زیادی کشیدم اون دوران همش با ناراحتی گذشت ‘وقت تا یک سال پیش همش حصرت اون روزها رو میخوردم ‘همش از وضعیت مالی گله داشتم از بیکار بودن همسرم’از نداشتن خونه’فک میکردم من خیلی بدبخت هستم”و همش از خدای خودم گله و شکایت خوردم’خیلی ب خودم سختی دادم’
      الان خداروشکر از وقتی در این دوره هستم متوجه شدم ک این من هستم ک وقتی دیدم را نسبت ب زندگی عوض کنم و بپذیرم زندگی زیبا میشه’وقتی من تغییر کردم رفتار همسرم با من تغییر کرد’
      من هرگز نمیخندیدم ‘من در بهترین مراسم عروسی و میهمانی ناراحت بودم و دلم میخواست گریه کنم’
      الان سعی میکنم شاد باشم و بخندم واز لحظه لحظه زندگی لذت ببرم’کلا زندگی من زیر و رو شد ‘و خداوند را هزاران بار سپاسگذار هستم ک من را حمایت و هدایت کرد’
      خدایا شکرت خدایا شکرت شکرت
      استاد از شما و فایل های بی نظرتون سپاسگزارم 🙏🙏🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار hosseingolipor5225
      1399/07/26 14:56
      مدت عضویت: 1263 روز
      امتیاز کاربر: 12
      محتوای دیدگاه: 228 کلمه

      باسلام دوران کودکی را با همت خودم با شادی گذراندم از هر فرصتی برای شاد بودن استفاده می کردم با حداقل اسباب بازی شاد بودم و خوش مگذراندم از دوران نو جوانی که به خاطر شرایط محیط در امر تحصیل شکست می خوردم کم کم شادی ونشاطم را از دست دادم در کلاس دوم دبیرستان پس از مردود شدن برای دومین بار اقدام به خود کشی کردم که نا موفق بود پس از ان روز به روز از زندگی بیزار تر شدم و خود را بی یارو یاور وبازنده بزرگ می دیدم خوشی ها زود گذر بود حتی مسافرت وتفریح روابطم با خانواده سختتر می شد هر متنفر تر از پیش می شدم ودلیل همه ناگواریهای زندگیم را خدا وپدرو مادرم می دانستم تا اینکه دوسال پیش با کنترل ذهن اشنا شدم تاثیر خوبی داشت اما زندگی هنوز برایم ازار دهنده است و حسرت مرگ را دارم تا زود تر راحت شوم اما چیزهایی که در زندگی دارم واز بابت ان سپاس گذارم اول سلامتی خودم وعزیزانم و خانه ام که با عزیزانم در ان با اراامش زندگی می کنم روزی حلال که پرکردگارم نصیبمان کرده است دوستانی که با انها در ارتباطم وقتی امکان مسافرت پیش می اید سپاس گذار ی می کنم موفقیت عزیزانم در زندگی بسیار مهم است وبابت ان سپاس گذارم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 3 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار شادى
      1399/07/18 09:41
      مدت عضویت: 1400 روز
      امتیاز کاربر: 22128 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      محتوای دیدگاه: 559 کلمه

      سلام و درود , استاد ارجمند & دوستان سرزمين لاغرى با ذهن 😊روز چهلم تكرار , فايل , زندگى با طعم خدا♥️♥️
      بازم , خداروشكر و سپاس فراوان كه استاد عزيز 💜زندگى با طعم خدا رو 💜در اين دوره ى آموزشى گذاشتن , چقدر نياز دارم كه اين حرفا رو بشنوم , واقعا نياز روحى منه و روحم از اين فايلها تغذيه مى كنه . من سالها از زندگيم راضى نبودم , حتى يه دوره ى كوتاه احساس مى كردم كه نباشم يا كه تنهاباشم
      , اما خداروشكر و سپاس گذرا بود , يه دوره از زندگيم خيلى سخت بود , البته نعمتها و رحمتهاى فراوانى در زندگى م داشتم , اما آنقدر روى مسئله ى زندگيم زووم كرده بودم و توجه داشتم كه سپاسگزار نعمتها و رحمتهاى خداوند در زندگيم نبودم . تا جايى كه به خودم گفتم , من بخاطرِ خدا زندگى مى كنم, و خدا هم منو , و هم زندگيمو بركت مى ده ,الان كه به اون سالها مى نگرم , از خدا , گله و شكايتى ندارم , بخاطرِ اينكه مى گم , خدا خيلى خيلى به من لطف كرده , و نعمتهاى زيادى به من داده , اما من سپاسگزار نبودم , و از زندگيم خيلى رضايت نداشتم , با اينكه زندگى خوبى داشتم اما خب مسئله هم داشتم و خيلى ناراحت بودم , شايدم از خدا هم ناراحت بودم ,
      🔵 الان وجود نعمتها رو در زندگيم مى بينم و حس مى كنم , شايد من از يكى دو نفر در زندگيم ناراحت باشم , اما بخاطرِ خدا , بازم سپاسگزارم . من براى خودم كه خداوند ازم حمايت و حفاظت مى كنه سپاسگزارم . من براى نعمتهاى گرانبها و ارزشمندى كه به لطف خداوند مهربان در وجودم هست , سپاسگزارم . من براى هديه ى سلامتى و تندرستى كه خداوند به من داده است سپاسگزارم . من براى همسرم و فرزندانم سپاسگزارم . من براى شادى , سلامتى و تندرستى و موفقيت فرزندانم سپاسگزارم . من براى شغل و كار عالى همسرم سپاسگزارم . من براى وسايلى كه در خونه دارم , ماشين ظرفشويى كه ظرفارو تميز مى شوره , براى ماشين لباسشويى كه لباسامونو تميز مى شوره , براى يخچال – فريزر كه مى تونيم شير , ميوه ها , نون و گوشت و … نگهدارى كنيم , سپاسگزارم . من براى اينكه به راحتى تنفس مى كنم سپاسگزارم . من براى اينكه مى تونم ورزش كنم سپاسگزارم , من براى اين دوره ى آموزشى سپاسگزارم . من براى مبايلم سپاسگزارم . من براى حقوقى كه دريافت مى كنم سپاسگزارم . من براى خونه مون سپاسگزارم , من براى ماشين مون سپاسگزارم , من براى روابط مون سپاسگزارم . من براى خريد كردن سپاسگزارم . من براى روزاى آفتابى و بارش باران سپاسگزارم . من براى خيلى چيزها سپاسگزارم و تمام اين نعمتها و رحمتها به من انرژى و حس زندگى مى دن . من بخاطرِ همه ى اين نعمتها و رحمتها از خداوند مهربان سپاسگزارم . خدايا , براى هر آنچه نعمت كه در زندگى م دارم و مى بينم و براى هر آنچه نعمت كه در زندگيم دارم و نمى بينم , سپاسگزارم . خدايا براى فرشته ى هدايتگرم سپاسگزارم . خدايا من براى سالهايى كه با وجود نعمتها و رحمتهاى فراوان در زندگيم سپاسگزار نبودم , توبه مى كنم .
      با تشكر فراوان , شاد و سلامت باشيد♥️💖

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار ghazalgolipur
      1399/07/17 01:13
      مدت عضویت: 1395 روز
      امتیاز کاربر: 3396 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 661 کلمه

      مرحله اول تمرین 🌼من همیشه تو زندگیم اصل زندگی روز رها کرده بودم و اصلا جونمو و اصل زندگیمو نمیخواستم و اونو اضافه میدیدم و یکی از گله و شکایت هامم این این بود که چرا باید زنده باشم؟وقتی وضعیتم اینطوریه و الان میفهمم که چه قدر راه و اشتباه رفتم هیچ ارزشی برای اصل زندگیم قائل نبودم حقیقتا قدر نعمت هایی که دارمو نمیدونستم و بار ها شده بود که به خواسته هام برسم ولی باز حالم خوب نمیشد دقیقا هیچ تاثیری روی من نمیزاشت رسیدن به خواسته هام و باز دنبال خواسته جدید میرفتم ولی بازم نمیدونستم که چرا واسه خواسته ای که انقدر همیشه بخاطرش ناراحت بودم الان که به دست اوردم بخاطرش اونقدر خوشحال نیستم و نادیده میگیرم و به جایی رسیده بودم که میگفتم دیگه هرچی داشته باشم خوشحال نمیشم و کم کم این برام بیشتر روشن میکرد قضیه رو که لوازم جانبی خالی به هیچ دردی نمیخوره !
      من تو زندگیم همواره در حال و شکایت بودم خودمو ناتوان میدیدم که توی کوله باری از مشکلاتم از خدا گله داشتم حال با هیچی خوب نمیشد و روزامو ساعت هامو همیشه با ناراحتی و حال بد میگذروندم و تو حسرت کلی نداشته و واقعا از اصل زندگیم که زندگی کردنه جون داشتنه لذت نبردم هیچ وقت و خوشحالم الان که فهمیدم ایراد از کجاست ….من باید شکر گذار و سپاس گذار باشم برای این جونی که دارم برای این سلامتی که دارم خدارو شکر میکنم و خوشحالم برای اینکه تونستم دوره لاغری با ذهن رو بخرم خداروشکر میکنم برای اینکه تو راه متناسب شدن قرار گرفتم خداروشکر میکنم برای اینکه سقف بالا سر دارم اتاق دارم خدارو شکر میکنم برای اینکه مادر دارم خیلی خوشحالم از دیدن چهره خودم لذت میبرم و از صدا و چهره خودم خوشم میاد و بخاطرش لذت میبرم …
      من برای تموم داشته هام موبایلم که باهاش کلی تو سایت میگردم خیلی خوشحالم برای لوازم ارایشم برای داشتن لباس هام خیلی خوشحالم برای داشتن وسایل هام خیلی خوشحالم و خدارو شکر میکنم
      چشم سالم دارم که هروز آسمون قشنگ رو که عاشقشم رو نگاه میکنم و لذت میبرم هروز فایل گوش میدم و موسیقی گوش میدم خداروشکر که گوش سالم دارم
      بخاطر ماشین جدیدی که به زودی ققراره بخریم خیلی خوشحالم بخاطر شرکت تو این دوره خیلی خوشحالم و اینا داشته های منه که ازش لذت میبرم
      بخاطر داشتن حال خوبی که بهم داده شده بخاطر راهنمایی های خدا بخاطر پیدا کردن خدای واقعیم خیلی خوشحالم بخاطر این روزی که خدا بهم میرسونه و زندگیمو میچرخونم خداروشکر میکنم شهری که زندگی میکنم رو دوست دارم
      ویژگی های اخلاقی که دارم قدرت تصمیم گیری و که دارم این که مهربونم و سعی میکنم از این بهتر هم شوم ازش خیلی لذت میبرم سعی میکنم انسان خوبی باشم
      امنیت و صلح دارم تو جایی که زندگی میکنم راحتم تو خونم
      غذاهایی میخورم و گشنه نیستم بخاطر خداروشکر میکنم وسایلی که تاحالا تونستم برای خودم تهیه کنم و بخرم و به خاطرش خداروشکر میکنم
      و همه این ها دلایل محکمی هستند برای لذت بردن از زندگیم برای شاد بودن

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 3 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار zohre.taheri.345
      1399/07/16 11:08
      مدت عضویت: 1544 روز
      امتیاز کاربر: 985 سطح ۲: کاربر متوسطه
      محتوای دیدگاه: 808 کلمه

      به نام خدای مهربان
      با سلام محضر استاد عزیز عطار روشن و دوستان شگفتی
      واقعاً فوق العاده بود مرا عمیقاً به فکر فرو برد قبل از آشنایی با دوره خیلی وقتا با دیدن چیزهایی که دیگران داشتن و من نداشتم خودم را آدم بدبختی میدونستم که در چنگ سرنوشت اسیره و هیچ راهی برای رهایی از این بدبختی نداره.
      با دیدن خوشبختی و امکاناتی که دیگران داشتن به اونها حسادت میکردم و همیشه پیش خدا شاکی میشدم که چرا فلانی اینقدر امکانات و موقعیت های خوب داره و من ندارم و حسابی طلبکار خدا میشدم و متاسفانه همیشه علت مشکلات و محرومیت ها را دیگران و خدا میدونستم مثلا میگفتم اگر پدرم چنین میکرد چنین میشد اگر مادرم
      اگر معلمم
      اگر دوستم
      اگر خواهرم
      اگر برادرم
      اگر اگر اگر….
      و خلاصه همه مسئول مشکلات و بدبختی ها و گرفتاری های من بودن بجز خودم…
      ورود به این دوره و صحبت های بی نظیر استاد چشمان مرا باز کرد تا به جای تمرکز روی نداشته هام روی داشته هام تمرکز کنم و شکرگزار خدای مهربونم باشم…
      وقتی خواستم نعمت ها و داشته هامو بشمرم یادم افتاد به آیه ی قرآن که میگه شما اگر بخواین نعمت های خدا را بشمارین هرگز نمی تونین دیدم دقیقا همینطوره…
      شروع کردم به شمردن چیزایی که داشتن شون حالم را خوب میکنه و نداشتن شون یک دنیا مصیبته…
      از خودم شروع کردم
      خدایا شکرت که امروز صبح دوباره از خواب بیدار شدم و یک روز دیگه را می تونم زندگی کنم و از زیبایی های زندگی لذت ببرم و به دیگران خدمت و محبت کنم…
      خدایا شکرت که دوباره خورشید زیبا طلوع کرد تا به شکلی دیگر زیبایی های آفرینش تو را به نمایش بگذارد و ما از نورش برای سلامتی و شادابی و زندگی بهره مند میشیم…
      خدایا شکرت که درختان زیبا و سبزه ها و گل ها را آفریدی تا تماشای اونها دل و جان ما را صفا و جلا بده…
      خدایا شکرت که چشمام بیناست تا زیبایی هات را ببینم
      خدایا شکرت که بدون استفاده از دستگاه تنفس مصنوعی و بدون درد نفس میکشم…
      خدایا شکرت که قلبم به سلامتی داره می تپه…
      خدایا شکرت که دستام سالمه و می تونم با اونها کارهای خودم را انجام بدم و به دیگران هم خدمت کنم….
      خدایا شکرت که می تونم راه برم زندگیم را اداره کنم و قدم خیری در راه تو برای کمک به دیگران بردارم…
      خدایا شکرت که گوش های شنوا دارم تا بتونم نغمه های زیبای طبیعت و صدای دلنشین عزیزانم را بشنوم…
      خدایا شکرت به خاطر سلامتی که با ارزشترین هدیه ی توست….
      خدایا شکرت بخاطر سلامتی عزیزانم که نگرانشون نیستم و در این شرایط سخت توی بیمارستان نیستن..‌
      خدایا شکرت بخاطر سقفی که بالای سرم هست و آواره ی کوچه و خیابون و کارتن خواب نیستم..‌
      خدایا شکرت بخاطر فصل زیبای پاییز با زیبایی های مسحور کننده ش…
      خدایا شکرت بخاطر فرشی که زیر پامون پهنه و مجبور نیستیم روی زمین راه بریم و بشینیم…
      خدایا شکرت بخاطر ماشینی که دارم گر چه مدل بالا نیست اما خیلی به من خدمت کرده…
      خدایا شکرت که شغل ثابت و حقوق نسبتا خوبی دارم و دستم پیش کسی دراز نیست و گاها می تونم دستی از دیگران هم بگیرم…
      خدایا شکرت بخاطر علمی که دارم که هم به خودم خدمت کرده و هم تونستم به دیگران خدمت کنم…
      خدایا شکرت بخاطر امکانات رفاهی و وسایل زندگی( یخچال گاز کولر و…)که دارم در حد معقول که نیازهام را برطرف کنند….
      خدایا شکرت بخاطر داشتن خانواده ای دلسوز و مهربان و فداکار و ایثارگر و همراه ….
      خدایا شکرت بخاطر داشتن دوستانی که همگی بی نظیرن و همراه و همدل…
      خدایا شکرت و هزاران شکر که آب گوار را که مایه ی حیاته آفریدی تا بنوشیم و لذت ببریم و زندگی مون و خودمون را تطهیر و زیبا کنیم…
      خدایا شکرت بخاطر باغ کوچکی که داریم و گاهی می تونیم لحظه ای در اون بیاساییم و از سرسبزی ش لذت ببریم…
      خدایا شکرت که شب و روز را آفریدی تا زندگی برامون یکنواخت نباشه و از هر کدام به تناسب شرایطش بهره ببریم…
      خدایا شکرت که خواب را آفریدی تا پس از یک روز تلاش و کار استراحت و تجدید قوا کنیم…
      خدایا شکرت که به من عقل و هوش دادی تا حقیقت را ببینم و بفهمم…
      خدایا شکرت که هستی و به ما بندگان بی مقدار اجازه ی ارتباط و سخن گفتن با خودت را داده ای….
      خدایا شکرت که همیشه دوست و یار و همراه مون هستی و سختی های زندگی را برامون آسون میکنی….
      خدایا شکرت که ما را بوسیله ی پیامبر و ائمه اطهار ع به صراط مستقیم هدایت کردی…
      خدایا شکرت که مرا انسان آفریدی و به من عزت بخشیدی که اشرف مخلوقات و جانشین تو در زمین باشم..‌..
      و خدایا شکرت بخاطر نعمتهای بیکرانت که قادر به شمردن و شکرگزاری نیستم…
      خدایا شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت..
      وقتی داشتم می نوشتم یاد دعای عرفه ی امام حسین ع افتادم که چقدر زیبا نعمت های خدای مهربون را می شماره و شکرگزاری میکنه…
      خدایا شکرت بخاطر همین گوشی موبایل که دارم و می تونم این تمرین را بنویسم و باهاش با دیگران ارتباط برقرار کنم…

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 3 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار Parsa Ash
      1399/06/17 13:37
      مدت عضویت: 1675 روز
      امتیاز کاربر: 42
      محتوای دیدگاه: 453 کلمه

      به نام خدای پاک و توانا
      به نام آنکه جان بخشید ما را
      استاد ممنون و مطمئن هستم که این مطالب را که به ما یاد می دهی دها برابر اون رو خداوند به عنوان پاداش وارد زندگی شما میکند. باز هم یک جلسه فوق العاده دیگر و پر از مطالب ارزشمند واقعا اصل وجود ما است. این جان(روح) ما است که مهم است.
      من در طول زندگیم به همه چیز توجه میکردم الا به اصل وجودم من همیشه در طول زندگیم خواسته داشتم و اگه به اون ها نمی رسیده ام گله و شکایت از زمین و زمان گرفته تا پدر و مادر و قهر چند روزه با خداوند تا حالم کمی بهتر شود و دوباره درخواست میکردم.من مسائل مالی برایم خیلی مهم بود چه دوران مجردی و چه الان که متاهل هستم دغدغه اصلی زندگیم مشکل مالی بود، یعنی من از وضع اقتصادی و مالی با پدر و مادرم و همسایه ها حتی با غریبه ها که چند لحظه بیشتر آشنا شده بودم تا همسرم گله و شکایت میکردم که این چه وضعی آخه گرونی میخواد تا کجا بره. و اینکه من از اول زیاد درس میخوندم گفتم خدایا کمکم کن که برم دانشگاه دولتی بعد اون دیگه حال خوب میشه و شادم، رفتم ولی حالم هیچ تغییری نکرد بعد گفتم فوق لیسانس حالم رو بهتر میکنم دیدم تغییری نکرد گفتم مشکل ازدواج باید ازدواج کنم دیدم باز هم حالم بهتر نشد گفتم این هم زندگی باید برم سرکار رفتم ولی بیشتر از دو ماه نتونستم کار کنم منظور من از حال خوب شادی ظاهری یا خنده به ظاهر نیست بلکه شادی درونی یعنی آرامش درونی که همراه ایمان به خدا باشد که اگه خواسته ای دارم دیگه استرس برآورده شدنش رو نداشته باشم الان من بچه میخوام و به خدا گفتم اگه بچه بهم بدی دیگه شاد میشم ولی حالا متوجه شده ام که اول باید خودم رو دوست داشته باشم اول باید خودم رو ارزشمند بدونم تا خداوند هم من ارزشمند بدونه و خواسته هایم رو بهم بده.
      اول به خاطر وجود خداوند مهربانم شکرگذار هستم که من را دراین مسیر زیبا قرار داد.
      و خداوند را سپاس گذارم به خاطر وجود خودم از اینکه هستم و نفس می کشم.
      به خاطر اطرافیان مهربانم و روابط زیبایی که دارم شاکر خداوندم هستم.
      به خاطر خانه ی زیبایم با تمام لوازمات که در اون هست و کارهایم رو هرروز راه می اندازد شکر گذار هستم.
      به خاطر ماشین زیبایم که هر طور هست مهم این که این ماشین هست تا لذت ببرم را خداوندا سپاسگزارم.
      و از خداوند منان سپاس گذارم که قراره اتفاق های خوب برایم رخ بدهد.
      خدایا شکرت و شکر شکر که جان را به من اهدا کردی و برای بهترین تجربه ها من را وارد این دنیای زیبا کردی.
      🌺🌺خدایا شکرت به خاطر همه چیز🌺🌺🌺

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 3 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار Mohsen Dr
      1399/06/02 01:10
      مدت عضویت: 1334 روز
      امتیاز کاربر: 33
      محتوای دیدگاه: 707 کلمه

      سلام بچه ها از دیدن دیدگاه های متفاوتتون من هم تشویق میشم تا با سطح انرژی بالا تری این تکلیف رو انجام میدم و با ارامش و اتمینان خواطر بهتری از خودم اوقات طلایی و ارزشمندم رو میگذرونم
      در صورتی که اگر به شما بگم قبل از دیدن دو سه بار این فیلم از همه چی ایراد میگرفتم باورتون نمیشه و در نهایت همه رو به زندگی و زنده بودن ربط میدادم بچه ها اینو بدونید که نوشتن شما باعث میشه انرژی مثبت شما توی نوشتتون دیده بشه و با انرژی مثبت تمام اعضای سایت میشه ادمی رو از افسردگی و اضطراب نجات داد
      عشق ماهیت درونی یه رابطه است اما وقتی شما فقط درد هاتو ببینی ایمانتو به خدا از دست میدی بعد عشق خدا رو
      که من هر دو تا رو از دست داده بودم اما به لطف خدا اون روزی که توی مرور گر کروم به این سایت و این پست هدایت شدم نه از الان از همون لحظه زندگی با طعم خدا رو چشیدم ببینید شما توی این زندگی یاد میگیرید اول از خودتون لذت ببرید بعد از اطرافیانتون و بعد خدا هم زمانی هایی رو برای شما شکل میده تا توی موقعیت درست قرار بگیرید همیشه حرفی رو به جا و با اثر بزنید و از حرف خوتون یا تلاشتون یا ورزش تون یا هر کاری که برای شما یک ارزشه حتی از کسب و کارتون نتیجه شگفت انگیزی دریافت کنید و فقط با تغییر افکار و باور هاتون و جابه جا کردن خیمه ی خودتون از سرزمین یاس و ناامیدی به سرزمین امید وارزو امکان پذیره
      فقط شما بخواین که میشه مطمئن باشید که میشه
      من هم بودم تو این شرایط از اخلاق پدرم گرفته تا نصیحت دیگران تا موبایل و هنگ کردن لب تاب و کندی اینترنت و این که نمیتونم یه متدین خوب باشم و نمیتونم هیکل ورزشکاری داشته باشم و تشک سفت یا بالش سفت زیر سرم و شروع کردن روزم لنگ ظهر و همه و همه ایراد میگرفتم
      دیده نشدنم توی جمع و رفتار دیگران و حرف هایی مثل این چه زندگیه و حرف پوچ و بی معنی و واقعا بی ارزشی مثل بمیرم راحت شم که دیگه بخوام بگم وضع ازین بدتر نمیشه و این حرف ها کلا هیییچ چیزی رو درست نمیکنه و همه و همه این حرف ها برمیگرده به این که شما از زنده بودن راضی نیستید نه از نداری یا کسادی یا بی توجهی دیگران یا حالا هرچی
      این ها برنامه ریزی شیطانه که زندگی شما رو هدف بگیره
      و مهمترین حرف من اینه
      وقتی که اشتباهی کردی بدون همون لحظه خدا از اشتباهت گذشت چون هنوز زنده ای و وقتی از زندگیت ایراد میگیری یعنی بخشش خدا رو انکار کردی برای همین مدرس اقای عطار روشن روی این موضوع تاکید فراوان داره که اقا جان خودتو ببخش که عزیزم کوله بار حسرت گذشته رو بریز دور که دوست من به خودت بیا قدر خودتون رو بدونید
      امیر المومنین در نهج البلاغه میگه که بدترین نادونی (یعنی ناجور ترین نادونی دنیا حتی اگر دانشمند باشی) اینه که قدر خودتو ندونی
      بزار دانایی قضاوت کنه بزار مثلا منی که خودمو دوست دارم قضاوت کنم راجع به خودم نه منی که از خودم همیشه انتقاد میکنم
      به نظر من امامان و کلا همه ادم های خوب بهترین حالت ارتباط با خداوند هستند پس راجع بهشون بخونین به جای اینکه ازشون دوری کنید توی کروم مثلا بنویسید علی یا مهدی یا محمد بدون هیچ صفت یا چیز دیگه ای اسمشون رو خالی تایپ کنید اون موقع توی سایت های اکثرا خارجی دیدگاه احساسی و معنوی خاص اون ها به خدا و انسان های کره زمین به اون هارو متوجه میشید
      اون موقع اصل ذات اون ها رو متوجه میشید و جوری میشه که از اون ها مانند کوروش و ارش کمانگیر و الگوهای دوست داشتنی یاد میکنین اما شما باید خودتون رو دوست داشته باشید تا دیگران شما رو و شما دیگران رو دوست داشته باشید
      خیلی ممنونم که وقت گذاشتین نظر من رو خوندین توی این ایام بیاید به جای عزاداری وسط کرونا و این که توی سر خودتون بزنید و نوحه غمگین گوش کنید که فقط روحیتون رو تضعیف میکنه علمتون رو راجع به اون ها بیشتر کنید دیدتون رو باز کنید فکرتون رو گسترش بدین با این کار فکر میکنم از فداکاری بزرگ امام حسین قدر دانی کرده باشید
      1400 years ago a man gave everything
      for humanity

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار maryam1398rahimi
      1399/05/15 14:09
      مدت عضویت: 1490 روز
      امتیاز کاربر: 10834 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      محتوای دیدگاه: 418 کلمه

      به نام خالق هستي
      با سلام خدمت دوستان عزيز و استاد گرامي
      من هميشه براي زندكي هيج ارزشي قايل نبودم هر جه نعمت به زندكيم وارد ميشد برام بي ارزش ميشد در طي چند روز ميكفتم خب كه جي اين دارم اون دارم من بيشتز از خدا ميخام نعمت هاي بالاتري
      هميشه ناشكري ميكردم از جيزي كه به دست مي اوردم شكرگزار نبودم و بابتش خوشحال نبودم برام بي ارزش بود
      زندكي رو بي معني تصور ميكردم خب كه حي هر روز مثل همه هميشه بايد مثل هم زندكي كنيم جقدر دلگير هوا جقدر سخت ميگذره اين روزها روزهاي تكراري
      جشمام كور شذه بود و هر جيزي كه وارد زندكيم ميشذ براش ارزش قايل نبودم هميشه همسرم بامن دعوا ميكرد كه تو خيلي ناسباسي هميشه گله ميكني اينايي كه تو داري يكي ارزوشه كه داشته باشه تو اونوقت نشستي ميكي جرا اينحور جرا اونجور
      من از اينكه همسر به اين خوبي دارم شكر گزار نبودم از اينكه خانواده خوبي داشتن شكر گزار نبودم
      از اينكه دوتا بجه ي صحيح و سالم داشتم هم دختر و هم پسر خداوند نصيبم كرده بود شكر گزار نبودم 😔
      خدا رو شكر كه الان متوجه شدم كه بابد به اصل زندكي توجه كرد به اصل ماجرا كه لذت بردن از زندكي هستش از نفسي كه ميكشم از جشماني كه مي بينم از پاهاي كه دارم و خودم كارهاي خودم رو انجام ميدم از دوتادستاني كه دارم و از همسز خوبي كه دارم و همجينين از سقف بالاي سرمون از فرش زير پام از تلويزيوني كه بجه ها از ديدنش لذت ميبرن خدايا شكر در اين اوصاعي كه تو خونه هستيم تلويزيون هس كه بجه ها ببينن و شوق كنن الحمدالله
      خدايا شكرش كه تمام وسايل زندكي به همراه ارامش و اسايش نصيبمون كردي و هر روز بابت تمام نعمت هاي كه خداوند نصيبم كرده شكر ميگويم
      و از همه مهم تر براي خودم ارزش قايلم خودم رو دوست دارم بنده ي خوب و مهربان خداوند هستم و هر خواسته اي داشته باشم خداوند بهم ميده🙏🏻
      و از ماشين زير بام شكر گزاري مي كنم و با هر بار سوار شدنش شكر گزاري ميكنم و از اينكه محتاج كسي نيستم و خودم كارهاي خودم انجام ميدم خوشحال هستم 👏🏻و از هيج كس و هيج جيزي توقع ندارم خودم بازيكر زندكي خودم هستم و خداوند گارگردان زندكيم ميدونم فقط به خدا اميد دارم و بس ،از خداوند مي طلبم و خداوند همه ي خواسته هاي منو رو اجابت ميكنه و من بسيار بسيار سپاسگزارم. بخاطر نعمت هاي كه بهم عطاا ميكنه 🙏🏻👏🏻🌹

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار Mohsen Dr
        1399/06/02 01:19
        مدت عضویت: 1334 روز
        امتیاز کاربر: 33
        محتوای دیدگاه: 12 کلمه

        خدا خیییلی شما رو دوست داشته که به اینجا هدایت شده اید

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار maryamabdollahi
      1399/04/27 14:25
      مدت عضویت: 1504 روز
      امتیاز کاربر: 5455 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 535 کلمه

      با نام خدای هستی بخش🌺🌺🌞🌧🐣🌲
      قبل از هر چیز از خدای خودم برای غفلتم نسبت به اصل هست بودنم ونفس کشیدن وبودنم در این دنیای سرشاز از نعمت وداده هایش طلب بخشش دارم ومیدانم خدای مهربانم هم اکنون مرا به خاطر این تساهلم می بخشد ومن سرشار از زندگی و بخشش او میشوم چرا که :
      : “من فرزند دولتمند پدری مهربانم ”
      واما نعماتی که من در زندگی داشته ودارم وباز حس خلا کردم چرا که :
      ندانستم ،معبودا! ،من تورا دارم ، تویی که ،در سرآغاز آفرینشم به من روح ملکوتیت را دمیدی ومرا اشرف مخلوقات به خاطر جمع بودن تمام صفات وتوانمندی هایت ، خواندی وباز منه غافل دنبال تو ودرخواست هایم از تو توی آسمان ها ومکانی فراتر از خودم بودم😌😌
      تو به من گوهر ارزش زندگی وورود به جهان هستی وقرار دادنم در منبع انرژی وشادی بخشیدی وجسمم را منزلگاهم ، جهت تجربه کردن تمام شادی ها وبهرمندی از نعماتت به من دادی و من نفهمیده با غم وغصه ها و فشار های روحی واسترس ها این امانتت را با با بسته نگه داشتنش ومحرومینش از نعماتت فرسوده ونازیبا وتخریب نمودم 😱😱
      خدایا تو به من چشمانی عطا نمودی که با آن زیباییهای دور برم زیبایی طلوع خورشید وغروبش و آسمان آبی روز ، وپرستاره شب را ، کوهها جنگل ها ودریا وکویرو ورودخانه ها وجوبباران ودرختان را ببینم وبدانم که هستم وزندگی جاریست باز بی توجه به این چرخه من گذر کردم،
      من غافل از داشتن نعمت مهر مادری( ووجود پدری مهربان، که ندانستم کی از دستش دادم،) وخواهران وبرادرانم ووجود همسری که با بودنش سرشار از زندگی میشوم(ولی من باز در جستجوی معایبش بودم) وفرزندانم که به زندگی ام شادی وآرامش می بخشند (اما بعضی مواقع از زحماتشون به تو شکایت کردم) وتمام دوستان وآشنایان انرژی بخشم و …..
      من از نعمت سقف بالای سرم که با تلاش وعشق ان رابنا کردیم وماشینم که با علاقه آن را خریدم ویا حتی لوازم منزلم ومحل زندگی ام وشهرم وکشىورم که مایه آرامشم بوده غفلت کردم وناسپاس منزل ومامن وکشوری دیگر از لحظات زندگیم لذتت نبردم وهر لحظه دویدم ودویدم تا قرار بگیرم وبه آرامش برسم غافل از آن که خوشبختی در بودنم واصل زندگیم بوده وتنها کافی بود به خدای درونم ایمان بیاورم👌🏻👌🏻🌺🌺👏👏💃💃💃
      واما خدای من اکنون برای داشتن، نعمات زیر تورا میستایم وسپاسگزارم:
      به خاطر نفس کشیدن وزنده بودن وسلامتی خودم، به خاطر وجود تو وفرشته درونم که به من خلاقیت والهامات زندگی میبخشد🙏🏻🙏🏻💃💃👏👏
      به خاطر نعمت مادرم وخواهران وبرادرانم
      برای نعمت همسرم وفرزندانم🐣🐣
      برای داشتن استاد مهربان ودلسوزم( در دوره تناسب فکری)🙏🏻🙏🏻🌺🌺
      برای وجود دوستانم وفامیل ووابیتگان انرژی بخشم
      وشما دوستان وهمنوردانم جهت رسیدن به قله سبز تناسب اندام وطی مسیر مان با طعم خدا👏👏🌺🌺👌🏻👌🏻💃💃
      به خاطر داشتن چشمان بینایم وگوش شنوایم ودستان خلاقم وپاهای پویایم وقلب تپنده ام ودستگاه تنفسى وگوارش وکلیه های سالمم و…
      برای نعمت سلامتی خودم وهمسر وفرزندان وخانواده ام وهمه دوستانم
      برای امکانات رفاهی زندگیم ، برای موفقیت های تحصیلی وشغلیم ،
      برای خلق کائنات وجهان هستی و روز وشب ، خورشید وماه وکوه وجنگل ودریا ونعمت آب و هوای پاک وباران وبرف و..وهمه اینها که به من حس زندگی وحس خوب احساس هستی میدهد، خدایا مرسی ، تشکر ، مرسی🙏🏻🙏🏻🌧🌞🌲🦜🌿💐💃🌈🌟🌍🌗💦🌨⛄️💃💃💃💃💃💃💃💃

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار Mohsen Dr
        1399/06/02 01:18
        مدت عضویت: 1334 روز
        امتیاز کاربر: 33
        محتوای دیدگاه: 77 کلمه

        خدای بزرگ دقیقا توی بزنگه ها به داد ادم میرسه به نظر من شما بگذارید این قوانین و طبیعت الهی کارشو انجام بده و تاثیر شگفت انگیزش رو به شما نشون بده شما فقط اجازه بده این اجازه که خدا کارشو انجام بده و شما فقط لذت ببری نیازی نیست حتما از کائنات و قوانین جذب و این ها بلد باشید بلکه این روال طبیعی جهان هست و من هم امیدوارم که شما بهره مند خواهی شد

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار aram600600
      1399/04/19 23:45
      مدت عضویت: 1376 روز
      امتیاز کاربر: 18
      محتوای دیدگاه: 414 کلمه

      سلام شب همتون بخیر
      واااااااقعاااااااا من خیییییییییلی درگیر بودم ک خونه دلخواهمو بگیرم خییییییییلی درگیرش بودم
      فقط فکری
      هیچ تلاشی توی دنیا نداشتم چون همراه نداشتم تنهایی نمیتونستم برم
      ولی الان دیگه قول شرف میدم ففففقققققققططططططططط ب داشتهام توجه کنم
      همبن سقفی ک بالا سرمه مگه کم چیزیه؟؟؟؟؟
      همین ک الان نت دارم؟؟؟؟
      همین ک استاد و شما دوسیبتای گلمو پیدا کردم
      کمه ایا؟؟؟؟؟
      والا کم نیس
      بلا کم نیست
      خیلیا ارزوشونه
      من خیلییییییییی دلم میخاد برا تک تک دوستام اینجا رو معرفی کنم ولی استاد گفتن معرفی نکنین خودشون باید بیان میان
      من اینجوری دارم دوتا چیز یاد میگیرم اول صبوری دوم اینک خودمو بیشتر از بقیه دوست داشته باشم
      قدیم اول ب بقیه معرفی میکردم بعد خودم میرفتم میخوندم و استفاده میکردم
      ولی الان عذاب وجدان ندارم ک چرا ب بقیه معرفی نکردم💃💃💃
      وقتی میام ک معرفی کنم یادم میاد ک استاد گف معرفی نکنین بعد میگم خو راضی نیستن بشین سرجات بعد میگم چشم و معرفی نمیکنم و تمام
      خودم خیلی خودمو دوست دارم 💃💃💃
      مرسی استاااااد
      بچها یه چیز بگماااا
      من دییییگه دنبال خونه دلخواهم نیستم
      دییییگه دل تنگ نی نی ک قراره بیاد نیستم
      دددیییگه ماشین ۱۱۰s نمیخام
      من ممنونم
      ممنون برای همینا ک دااااااارم
      من چشم دارم ک خوندم پیاماتونو
      من گوش دارم ک شنیدم صدا استادو
      من دست دارم ناخن دارم ک دارم مینویسم
      من عصب و نخاعم سالمه ک دارم مینویسم
      من الان باید برای هر کددددووووووم بگم الهی شکررررر
      بچها من یه عالمه خوراکی داشتم ک میخوردم ک چاق شدم پس بااازم شکرررر
      من فهمیدم باورم اشتباه بوده و خوردن چاق نمیکنه مث دایی م ک پنج تا پرس برنج میخورد ولی لاااغر بود ولی از وقتی ک زنش نزاشت بخوره و گف لاغر کن الان یه دهم قبلا میخوره هررررروز داره چاق تر میشه
      قبلا همیشه یه جعبه شیرینی داشت برا خودش ولی از وقتی زنش گف نخور نخور و چاق شد
      قبلا ب من میگفتن من ب اون یکی داییم رفتم و ارثی چاقم
      ولی الان میفهمم هرکییی بخاد چاق میشه اصلا ارثی وجووود نداره
      پس باور اشتباه باعث چاق شدن میشه
      پس من باید بگم ک خدا روووو شکر ک فهمیدم بازم میتونم بخورم و لاغر شم
      خدا رو شکررر ک دارم باور های محدود کننده و مسخره مو میریزم دووووووور
      و تمام
      و میتونم بازم از خوردن لذت ببرم
      من مجبور نیستم ک رژیم مسخره بگیرم ک لاغر شم بلکه خدا داره باهام میحرفه از زبون استاد ک عزیزم من تو رو کامل و متناسب افریدم اینقد خودتو درگیر چاق و لاغری نکن
      یه ایه هم بود ک دقیقا گفت من انسان متناسب افریدم ولی نمیدونم کدوم ایه ست
      و این ایه رو الان پیدا کردم
      ساختار وجودی انسان بهترین ساختار آفرینش است:لقد خلقنا الانسان فی احسن تقویم(تین،۹۵/۴)
      خدایا عااااشقتم بوس بوس

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار Mohsen Dr
        1399/06/02 01:15
        مدت عضویت: 1334 روز
        امتیاز کاربر: 33
        محتوای دیدگاه: 16 کلمه

        من هم حس شما رو نسبت به این موضوع درک میکنم احساس میکنم خیلی هیجان دارین

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار پونه عدل تهرانی
      1399/04/17 04:33
      مدت عضویت: 1676 روز
      امتیاز کاربر: 14745 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      محتوای دیدگاه: 294 کلمه

      وقت همگی بخیر انشالله
      منم خیلی وقتا ناشکری می کردم و هنوز می کنم ولی خیلی بهتر شدم و هر روز دارم سعی می کنم که از چیزهایی که دارم لذت بیشتری ببرم تا خدا نعمتهای بیشتری و به من هدیه کنه ایشالله!
      خدایا واقعا سپاسگزارم به خاطر تک تک داشته هایم که هر چی سپاس گویم ناچیز است و لذت می برم انقدر نعمت هست که دیگه من کلی می گم .
      و با یک مثال شروع می کنم برای عزیزان
      من حدود ۵ سال پیش شروع کردم به کار اینجا این کاری که واقعا دوست داشتم همیشه توی داروخانه کار کنم ولی از اول همیشه برام مشکلاتی بود ولی من چون این کار رو دوست داشتم به قول معروف کم نیاوردم خیلی‌ها با من شروع کردن و ول کردن خیلی‌ها هم به من می گفتن وای با این همه کار و حقوق کم چرا می ری سر کار هیشگی نمی ره چرا انقدر کم بهت ساعت می دن و انواع و اقسام چرا ها! ولی اینها اصلا روی من تاثیر نمی زاشت و من هر روز خدا رو شکر می کردم که این کار رو دارم و لذت می بردم و پلوی خودم می گفتم من تازه شروع کردم خوب به تدریج آدم تجربه اش بیشتر می شه و خیلی چیزهای دیگه و الان بعد از ۵ سال خداوند به من کمک کرد تا ترفیع بگیرم چه جوریش و نمی دونم فقط می دونم شده
      پس داشتم فکر می کردم از هر چیزی که داری اگه لذت ببری واقعا و صبر کنی صبر با ایمان پس خدا بیشترش و بهت می ده انشالله این یه مثال ساده بود برای دوستان ، و الان فکر می کنم می دیدم من اصلش و دوست داشتم خود کار رو توجهی هم به درآمدش نداشتم
      شاد و سلامت باشین

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار هديه شكيبايي
      1399/04/08 12:31
      مدت عضویت: 1671 روز
      امتیاز کاربر: 126 سطح ۱: کاربر مبتدی
      محتوای دیدگاه: 523 کلمه

      سلامی به وسعت این جهان نامتناهی بر استاد عزیزم و همراهان نازنینم ، چقدر این فایل مطالب زیبا و دلنشینی داشت ، زندگی در نهایت سادگی چه حقایق عجیبی داره ، الان که دقت میکنم میبینم در تمام طول زندگی در اصل همه تمرکزم بر روی نداشته هام بوده ، گر چه همیشه در زندگی نقش انسان قانع و شاکر را بازی کردم و در حالی که در ظاهر ، خود را انسانی راضی ،قانع و شاکر نشان میدادم ولی در باطن از اینکه نمیتوانم بدنبال رویاها و خواسته های بحق خود بروم و سهم خود را از این جهان نامتناهی دریافت کنم عصبانی و خشمگین بودم شاید بخاطر این باور که خیلی از مسایل زندگی از مقدرات الهی است و هر کس با سرنوشت مشخصی بدنیا میاید خود را محکوم به یک جبر حاکم میدانستم و احساس درونی و برونی متفاوتی داشتم از درون انسانی ناراضی ، غمگین و ناسپاس و از برون بظاهر شاکر ،صبور و سپاسگزار ، وچقدر این نقش بازی کردن سبب تخریب همه ابعاد وجودی من و زندگی من بود … اما بلطف حق از وقتی با قدرت ذهن اشنا شدم ، بعد درونی و برونی من در یک راستا قرار گرفت وبه تمام وجود معنای شادی را یافتم ، احساساتم بسیار عالی است و دیگر در تلاش خود فریبی خود نیستم و با خودم و دنیای درونم در صلح و اشتی هستم چون میدانم خدای من همه چیزرا در نهایت زیبایی وبرای من افریده و سهم من از این دنیای لایتناهی ، بی نهایت است ،سهم من از این دریای بیکرانش تمامی این دریاست نه به اندازه یک انگشتدانه ، تقدیر من از مقدراتش دریافت تمامی نعمای الهی است نه سهم کوچک مشخص شده ای …. خدایا شکرت که دیده ام به دیدارت روشن شد ، خدایا شکرت ، شکرت ، هزاران بار شکرت که مرا در مسیری قرار دادی که اگر بخواهم به نگارش نعمایی که شامل حالم کردی بپردازم دفتر هزار من شود از چه بگویم ، از تمام اعضا و جوارحی که در نهایت سلامت به من عطا کردی ، یا از داشتن خانواده و دوستان و اشنایان بیشماری که وجود تک تک انها سبب دلگرمی بزرگ زندگی است ، یا از اسباب و وسایل و امکانات بیشماری که وجود هر کدام چقدر سبب سهولت زندگی من است ، به هر سو و مکانی که نگاه کنم اثار شکر و سپاسی است که تو بمن هدیه دادی و از وقتی که یاد گرفتم به داشته هایم توجه کنم و هر صبح از زمانی که چشمانم رو بروی این جهان میگشایم با تمام وجودم ، قلبا و زبانا شاکر تک تک نعمتهایی که بمن دادی هستم و درست از همین زمان است که نعماتت بر من فزونی گرفته و هر روز شاهد گشایش در دیگری در زندگی خود هستم ، دنیا دنیا سپاس از شما استاد عطار روشن که با گشودن چشم ما به این حقایق زندگی ما را سرشار از نور و شادی کردید و تازه میتونم مفاهیم کلام الهی را بهتر دریابم و به درک عمیقتری از عرفان حق برسم🙏🙏🙏🙏🌺🌺🌺

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فریبا:)
      1399/04/03 17:42
      مدت عضویت: 1607 روز
      امتیاز کاربر: 1628 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 671 کلمه

      سلام
      دوره مقدس طعم خدا

      اصل زنده بودنه
      همیشه لوزام جانبی به دستگاه اصلی وصل میشن
      برای اون ساخته شدن
      همخوانی دارن
      چرخ دنده شون به هم میره
      مثل در اتاق که کلید مشخصی داره

      وقتی اصل نباشه لوازم جانبی چرا باید باشه
      اصلا جانبیا به تنهایی فایده ندارن
      چه کسی تا حالا رفته بگه آقا ی گلس میخوام برای گوشب بدون اینکه اون گوشیو داشته باشه؟؟
      یک چیز بی معنایی

      اما نکته مهم این که دستگاه اصلی هست که کارایی اصلی را داره نه لوازم جانبیش
      💗❣💗❣💗

      دستگاه اصلی هست که کارایی دارد
      گوشی اصل کار است
      خانه اصل کار است
      خودرو اصل کار است
      یعنی کار اصلی را اینا انجام میدن
      💗❣💗💗💗❣
      وقتی لذت زنده بودنت را نبری اصلا محلی برای نصب لوازم جانبی نداری
      یعنی قالبشو نداری که اون قطعه بهت بخوره
      چرخ دنده شو نداری
      🌱🌱🌱🌱
      کار اصلی ماهم زنده بودن
      چقدر تا حالا زنده بودم؟؟
      چقدر کارایی داشتم؟؟
      چقدر کائنات زنده بودن منو دیده
      چقدر شوق منو دیده
      شاید اصلا جز تموم شده ها بودم و در مسیر نابودی
      چه میدونه آدم!!!
      این همه لوازمی هم که از قبل داشتم برام باعث شادی نبودن
      البته که عادی شدن طبیعی
      اما لذت نبردن از زندگی طبیعی نیست
      من توی سال ۹۸
      از پاییز یخورده چالش شغلی داشتم
      تمرکزی رو یک دوره کار میکردم
      ولی به نتیجه وابسته شدم
      نگرانی زیاد
      ناامیدی زیاد
      سه بار سرما خوردم
      شاد نبودم
      خب هدفی نداشتم که برام شوق ایجاد کنه
      هدف داشتم و اونم افزایش بود
      ولی نمیدونم چرا حسم خوب نبود
      تا اینکه بخاطر رنج چاقی و شکم توی بهمن ۹۸ دوره لاغریو خریدم
      خب خیلی احساسم بهتر شد
      الان حدود یکماهی دوباره نگرانی دارم
      خب خیلی ذهنمو کنترل میکنم
      فقط یک نقطه امیدی دارم
      اونم سکوت ذهن و حس پذیرش
      درمان حس بد با یک عامل غیرفیزیکی از جنس خودش….
      وقتی حس آدم بد میشه یعنی یک تصویری تو ذهنت جاری شده که این احساسو تولید کرده
      باید اون تصویرو پیداش کنی
      و درستشو به ذهنت خوراک بدی
      🌱👒🌱👒🌱👒🐑🐑🐑

      واقعا چه ارزشی برای اصل زنده بودنم قائل بودم؟؟؟؟؟؟

      هیچچ
      چون من یاد گرفتم از جامعه که وقتی فلان امکانات یا فلان مدرکو داری زندگی خوبه
      دلم خیلی میخواد یک دختر صبور و آروم و با پذیرشی بشم
      چون بهترین حس هارو تو اون حال تجربه کردم

      جایی ندیدم بگن قدر اصل زندگیتو بدون
      اولین بار میشنوم
      البته منظورم اولین جا هست
      خب من اگر باور کنم خدا تو وجودمه و توی عملم بکارش ببرم بهشت را توی زمین تجربه میکنم
      یک چندباری در حد چندروز خیلی کوتاه تجربه اش کردم
      از خدا میخوام هدایتم کنه
      عجله نکنم
      هیچ چیز بیرون از ما نیست
      وابسته خواسته هام نباشم
      چه خواسته ای در دنیا از وجود خدا بزرگتر و خواستنی تر که ما فابریکی اونو داریم
      👒👒👒
      آنکس که تورا شناخت جان را چه کند
      فرزند و عیال و خانمان را چه کند
      دیوانه کنی هر دو جهانش بخشی
      دیوانه تو هر دو جهان را چه کند
      👒👒👒
      خیلی این جلسه مهم
      اینکه اصل را بدست بیاری دوباره

      فهمیدم
      باید بیام بنویسم یک انسان خداگونه رفتاراش چطوریه؟
      برخورداش چطوری؟
      منشش چطوری؟
      بهش توجه کنم و ارتعاششو بدم
      خب قطعا نگران نیست
      اولین نشانه مومن آرامش
      رها بودن
      صبور بودن
      شادی درونی
      بی نیاز بودن
      روحانی بودن
      سلامت بودن
      در فراوانی بودن
      توانگر بودن
      بخشنده بودن
      امور را با عشق انجام دادن
      چون میدونه چیزی خارج از این لحظه در دنیا وجود نداره
      👼👼👼

      خب داشته های من
      سلامتی
      شغلی دارم که راحت انجامش
      کسب و کار خودمه
      با مردم در ارتباطم و هر روز دفتر رفتن تمرینی که میتونم مومن شدنمو محک بزنم
      چون با چالشهای هر روزم برخورد میکنم
      مادرم
      خانوادم
      جوانیم
      شوق موفق شدن هنوز تو دلم تا حدی زنده است
      زیباهستم
      اندامم زیباتر شده
      لپ تاپ نامبروانم
      اینترنتی که همیشه هست
      شوق نویسنده شدن هنوز تو دلمه
      من تو این دنیام تا تجربه کنم مومن بودنو
      از اینکه تا الان ازدواج نکردم خوشحالم چون فرصت کردم بدونم با خودم چند چندم و به موفقیتهای دلخواهم رسیدم
      💗❣💗❣
      و الان اگر ازدواج کنم خیلی با آگاهی و انتخاب درستی
      و یک خانم عاقل و بالغ دارم میشم برای یک زندگی رویایی
      این همه مطالعه و آگاهی از قانون دنیا
      💗❣💗💗

      ما دنیا اومدیم تا خودمونو تجربه کنیم
      خلق خواسته هامونو تجربه کنیم
      همین صبوریم در مقابل خوردنی ها یک تجربه ای که خیلی بهم احساس فوق العاده ای میده
      این یکجور تجربه خوبه دیگه

      حالا باید نگرانی را تو وجودم از بین ببرم
      البته تا جایی که ممکن
      چون نجوا همیشه هست
      اما اگر استاد روشن انقدر تغییر داشته منم میتونم
      نگرانی یک حالت شیطانی گونه است که باعث شده خدا را نتونم تو وجودم میزبانی کنم
      من فهمیدم رنجهایی که دارم همه شون برکتی هستند که اومدن به من یاد بدن تا خدارا یاد بیارم
      اگر استادم تونسته منم میتونم
      کافی باوراشو باور کنم

      ۳ تابستان ۹۹

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار بهاره بهجو
      1399/03/24 19:23
      مدت عضویت: 1646 روز
      امتیاز کاربر: 642 سطح ۲: کاربر متوسطه
      محتوای دیدگاه: 176 کلمه

      سلام به استاد عزیز و همراهان گرامی
      من هیچ وقت به زندگی خودم نگاه نکردم فقط نگاهم به اون چیزی بود که میخواستم داشته باشم و الان نداشتم هیچ وقت به فکر نرسیده بود که بهتره از داشته هام خوشحال و سپاسگزار باشم تا به بهتر از اونها برسم مهمترین هدفم موفقیت در شغلم بود ولی هیچ وقت از داشتن شغلم خوشحال و سپاسگزار نبودم الان به این درک و آگاهی رسیدم که اول از همه به اصل زندگی و زنده بودن توجه کنم و بعد با خوشحالی و عشق و علاقه به خواسته م برسم من هیچ وقت انسان خوشحالی نبودم و نتونستم قدر خودمو ،همسر و بچه هامو،خانواده ام ،پول و اموالم رو بدونم و مدام چشمم به نداشته هام بود ولی میخوام دیگه فقط خوشحال و شکرگزار از زنده بودنم و داشته هام باشم و تمام روزهای عمرم همراه با کار و فعالیت م لذت ببرم خوشحالم که به آگاهی های تازه ای رسیدم و از خدای مهربان به خاطر وجود استاد عزیز که واسطه خیر و رحمت شدن ،تشکر و سپاسگزاری ویژه میکنم🙏🌹

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار Hamed8haghighi
      1399/03/20 22:34
      مدت عضویت: 1391 روز
      امتیاز کاربر: 18
      محتوای دیدگاه: 428 کلمه

      سلام خدمت استاد عزیز و دوستان گلم
      راستش من تا همین چند ماه پیش زندگی رو ی رنج ب پایان میدیدم، یعنی انقد تمرکزم روی نقاط منفی زندگی بود ک اصن چیزی ب اسم نعمت رو توی زندگیم نمیدیدم.
      خدا رو اصلا ب عنوان یک هادی و حامی توی زندگیم نمیدیدم و اصن فکر نمیکردم خدا ب من توجهی کرده باشه اصن. تمام این باورها بخاطر همنشینی من با شیطان بود.
      بچه ها فقط خدا میدونه من تا چند ماه پیش توی چ جهنم و ظلماتی بودم ک همش بخاطر باورهام و اعمالم ک نشات گرفته از باورهام بودن و احساس بدم بود. ب لطف هدایت خداوند مهربونم ب مسیر هدایت مستقیم الهی هدایت شدم و روز ب روز الهامات جدید و هدایتهای جدید از همه جا اومد خداروشکر و دلیل اصلی و نشونه ای ک فهمیدم توی این مسیر هستم، آرامش و احساس خوب روز افزون بود ک همش لطف و رحمت خدای یکتای خودم بود.
      راستش انقد الان نعمتهای خداوند زیادن ک نمیدونم چقد زمان میخاد برای نوشتنشون. تازه این نعمتهای هست ک من میبینم و میفهممشون،حالا ببینید تون نعمتهایی ک نمیبینیم چقده ( خداوند مهربون توی قرآن فرموده: اگه تمام درختها قلم و تمام آبها مرکب بشن، نمیتونین نعمتهای منو بنویسین ) شما ی نگاه ب بدن خودتون بندازین، ببینن میتونین واسه همین بدن و نظم و هماهنگیش فقط بشمارین نعمتهارو؟!!!!
      واقعا درک همین جمله از قرآن مارو ب مسیری هدایت میکنه ک روز ب روز شکرگذار خداوند خواهیم بود و نعمتها ب طور طبیعی از هر طریقی ب ما میرسه.
      بچه ها باور کنید انقد میشه از نعمت زندگی ک ب قول استاد اصلیترین هست، لذت برد ک اندازه نداره. من هم مثل شما توی این مسیر هستم و هر اندازه ک خدای خودمو یعنی قدرتو حکمتو بخشندگیو مهربونیشو باور کنم، میتونم از نعمتهای الهی لذت ببرم.
      فقط ی نمونه از مثالهای زندگیمو توی این چند وقته بگم بهتون: من توی عمرم حتی ١ تومن پس اندازم نداشتم. واسه اهداف شروع سال ٩٩ام، ی مبلغی رو نوشتم ک ب عنوان پس انداز تا آخر سال ٩٩ خدا بهم برسونه. این مبلغ ۵٠ میلیون بود. ب خدای یکتا قسم الان ک ٢١ خرداد ٩٩ هستیم ب این پس انداز رسیدم ب لطف خدا!
      امروز ک دیدم ک هدفم تیک خورده،فقط شکر خدا رو کردم.
      فقط باور کنیم همه چیز دست خودمونه و خدا برای ما بهترین رو میخادو از خدا درخواست هدایت کنیم و روی خودمون کار کنیم. منی ک با ی دنیا افکار داغون و باورهای شیطانی از ظلمات، خداوند ب هدایت و نور خودش هدایتم کرد،مطمئن باشید هر کسی رو خداوند هدایت میکنه،فقط از خدا درخواست کنید از ته دل.
      موید باشید

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار mirza
      1399/03/20 10:03
      مدت عضویت: 1646 روز
      امتیاز کاربر: 2629 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 163 کلمه

      سلام
      من خیلی آدم سپاسگزاری نبودم. و خیلی نعمتها مثل سلامتی برام کاملا عادی بود تا اینکه درگیر کهیر عجیبی شدم که همش مربوط به نداشتن رضایت از شرایطم بود. هیچ دکتری نمی تونست کمکم کنه. تازه فهمیدم سلامتی
      بهترین نعمتیه که هیچ وقت سپاسگزارش نبودم.
      من مرتب از وضع کشور و اثرش روی زندگی و شرایط خانواده غر می زدم و الان هم گاهی غر می زنم. ولی به تازگی فهمیدم که اینکارم باعث جذب بیشتر همین ناخواسته هام بوده . به لطف خدا هدایت شدم به سمت سپاسگزاری و فهمیدم چرا گفتن شکر نعمت نعمتت افزون کند
      خدایا سپاس برای سلامتی که دارم. سپاس برای همه آنچه به راحتی در زندگی در اختیارم گذاشتی مثل خانه قشنگ با حیاط پر از گل و خانواده ام.
      سپاس برای اینکه منو متوجه خودت کردی من که از تو دور شده بودم و فکر می کردم تو هم ازم دوری
      سپاس سپاس سپاس
      و سپاس از آقای عطارروشن که بیدریغ آنچه فهمیدن رو به ما منتقل می کنند.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار Niikii
      1399/03/08 02:50
      مدت عضویت: 1644 روز
      امتیاز کاربر: 2176 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 199 کلمه

      با درود بر همراهان، من سالها پیش این حس را با اتفاقات خاصی تجربه کردم که انگار هیچی تو زندگی ارزش نداره و از زندگی هیچ لذتی نمیبردم. ولی واقعیت این هست که الان چندین سال هست که تا این حس میاد سراغم شروع میکنم شمردن نعمتهام و همیشه حالم عالی میشه. از وقتی دخترم به این دنیا اومد زندگی ارزشش برام انقدر بالا رفت که دیگه هیچوقت دلم نخواست به مرگ و مردن فکر کنم و هنیشه دلم خواست شاد و شادتر زندگی کنم. البته از وقتی دخترم هم بدنیا اومد من یه دوره جدید از زندگیم را شروع کردم و اگه تا اوون زمان دنبال خودشناسی بودم و کلاسهای مختلف میرفتم ؛ از زمان بدنیا آمدن دخترم به این مهم بیشتر در عمل رسیدم که دلم میخواد خودمو بهتر بشناسم و خودم رو از اول خودم تربیت کنم تا دخترم الگوی مناسبی جلوش باشه. و هر چی بیشتر در دنیای درونم فرو رفتم بیشتر با خدای وجودم نزدیک شدم و هر چی بیشتر به خدا نزدیکتر شدم این زندگی رو فرصتی برای رشد و نزدیک شدن به اوون دیدم. برای همین از لحظاتم لذت میبرم. و همیشه دنبال لذت بیشتر هستم من عاشق دنیای درونم هستم. ممنون

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار مریم خوشنویس
      1399/03/04 13:08
      مدت عضویت: 1672 روز
      امتیاز کاربر: 587 سطح ۲: کاربر متوسطه
      محتوای دیدگاه: 210 کلمه

      سلام خدمت استاد عزیز و دوستانی که اینجا حضور دارند.
      من در گذشته نه شکر گزار بودم نه ناشکر کلا زیاد به شکر گزاری اهمیت نمیدادم، شاید به همین خاطر هیچ وقت تو زندگیم انسان شکر گزار ندیدم. وقتی روی باور شکر گزاریم خیلی کم کار کردم تازه کلمه خدایا شکرت از زبون اطرافیان شنیدم.
      امروز به لیست جلسه اول که نوشته بودم نگاه کردم با کمال ناباوری دیدم درسته اصل خود خواسته در زندگی من نیست و برای من نیست ولی از تمام خواسته هام درصدی تو زندیگم هست، درسته باغ ندارم ولی یه بوستانی کنار خونمون هست که هروقت میرم اونجا حسم عالی، درسته من ماشین ندارم ولی اطرافیانم به لطف خدا ماشینای خارجی دارن که حسرت سوارشدن ماشین خارجی به دلم نمونده باشه، درسته خونه ای که توش میشینم اجاره ای ولی من که اجاره شو نمیدم و تو بهترین نقطه شهر قرار داره و تمام آپشنای خونه دلخواه من داره،بعد از خوندن لیست جلسه اول یه جرقه ای تو ذهنم زده شد، شاید این همون هدایت الهی که همه اساتید قانون جذب ازش صحبت میکنن، و اون اینکه از تمام خواسته های من درصدیش توی زندگیم هست، حتی شده یک درصد و این باعث شد که بابت همون درصد اندک شکر گزار باشم. خدایا شکرت. مرسی استاد عزیز

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار Faezeh.senobari.59
      1399/02/28 22:08
      مدت عضویت: 1462 روز
      امتیاز کاربر: 505 سطح ۲: کاربر متوسطه
      محتوای دیدگاه: 211 کلمه

      سلام استاد عزیز که دستی هستید از طرف خداوندی که روز بروز بیشتر عاشقش میشم واینجوری پیامهاش وهدایتهاشو بهم میرسونه.
      خب صادقانه بگم که من اصلا اصل را نمیدیدم.خوشحالی ام فقط وابسته به همون آپشن هایی بود که استاد گفتید.همسر .فرزند.ماشین .خونه .تفریح وتازه وقتی بهشون میرسیدم لحظه ای خوشحال بودم.کوتاه کوتاه..ودوباره با همون احساس ناراحتی وطلبکار بودن از خدا .گلایه هام زیاد زیاد
      با خودم فکر میکردم که خدا خیلی بهم لطف کرده ولی در عمل قدردان نبودم .به ظاهر شکر میکردم ولی در باطن نه …شاد نبودم …..این روزها حال و روزم خیلی
      فرق کرده.با وجودی لیست خواسته هام تیک نخوردند ولی خوشحال وراضی ام ..خیلی چیزها تو زندگی ام دارم که شروع کنم به شکر شون تا آخر عمرم.هم باید شکر گزار باشم…مهمترین اونا اینکه زنده ام.وفرصت زندگی کردن .بزرگ شدن روحم را پیدا کردم……..خدامو دارم میشناسم وعشقی عمیق داره بینمون شکل میگره که نمیتونم توصیفش کنم..قوانین جهانش را دارم یاد میگیرم وبا قدرتهام دارم بیشتر آشنا میشم …سلامتی ام …وجود همسرم.مادرم .فرزندانم که همگی در صحت وسلامت کامل هستند…خدایا سپاس سپاس سپاس….نمیدونم.کدوم.دعام بود که پاسخ داده شد ومن اکنون اینجا هستم واین آگاهی ها را دارم بدست میارم وتا آخر عمرم میخوام.درحال شناخت بیشتر خدایم.جهانم وخودم باشم…میدونم بهم کمک میکنی ..میدونم صدامو میشنوی ممنونم بابت همه ی هدایتها وحمایتهایت

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار nana
      1399/02/25 14:06
      مدت عضویت: 1653 روز
      امتیاز کاربر: 438 سطح ۱: کاربر مبتدی
      محتوای دیدگاه: 297 کلمه

      بلسلام و بهترینهای خیال
      من گاها برای بعضی نابسامانیها گله مند میشدم و هنوز هم بندرت اتفاق می افته مثلا حرف های بی خردانه بعصی از فامیل همسر که مسلما از حسادت بوده و هستند ولی چون خودم بی ریا و بی الایش به وجودشون بودم توقع داشتم اونها هم مثل من رفتار کنن . ولی این شدنی نیست . یا من باید سطح توقع رو پایین بیارم یا بگدرم و لبخند بزنم یا برگردم از خودشون بدتر بشم چنان بتوپم بهشون و بشونمشون سر جاشون که دلم خنک بشه بعد چی می شه ؟ هیچی فقط اعصاب خودمو خدشه دار کردم . پس ببخشمشون به اصل وجود که آفریدگارم درونمان نهاده و آروم باشم بیام زندگی و ظاهر و باطن خودمو تغییر بدم . و ازش لذت ببرم . و طوری که اونها هم ناخواسته لذتش و ببرن وقتی منو با ظاهری متناسب و آراسته و امکانات لاکچری ببینند و کنارم باشن و باهم از تمام لذت های این جهات هستی لذت ببریم شاید کمی دلشون نرم بشه و در حرفهاشون ودیدگاهاشون تاثیر مثبت بزاره . و اگه نگزاره هم براشون دعای خیر و سلامتی می کنم که زودتر این اتفاق بیفته . چون من الان از وجودم راضی ام از طرز تغییر خوردن و نگاه به غذا مثل یک فرد متناسب شده ام و این بزرگترین معجزه زندگیم در این یکسال اخیر بوده . حس خوب قبول خود در ایینه. آشتی با خود .دیدن و لذت بردن از صورت و بدن زیبایم بهترین هدیه های جدید من هستند و پشت سرش کسب شهود یک برند درمانی برای احیای پوست وکه تمام اینا نشات گرفته از تغییرات در این دوره پر برکت هستش. سپاس بودنم راسپاس . استادم راسپاس و داشتن امکانات زندگی و گوشی و گوگل و اینتر نت رادر این برحه زمانی راسپاس . 🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 453 سطح ۱: کاربر مبتدی
      محتوای دیدگاه: 179 کلمه

      خدایا سپاس که لذت سپاسگزاری رو بهم عنایت کردی چون قبلا تشکرازتو معبود عزیزم رو فقط برای ادمای پا به سن گذاشته میدونستم وبا خودم میگفتم که خدا اگر این امکانات اولیه وناچیز رو بهم داده اولا که من با اراده خودم به این دنیا نیومدم وخدایی که من رو خلق کرده باید به فکر اسایشم وراحتیم باشه وحتی اون هم بین بنده هاش فرق میزاره که اکثر ادمها رو ثر وتمند و وسعادت مند خلق کرده ونظر ویژه بهشون داره واصلا یادش رفته که منم هستم وتو ذهنم میگفتم که لابدادم بدی هستم اگه خوب بودم حالا این وضعم نبود ولی بعد از اینکه با قوانین الهی اشنا شدم فهمیدم مسئول تمام زندگیم وکمبود هام خودم هستم خودم این بلا ها رو سرم خودم اوردم پس دیگه کمتر ناراحت میشم وبابت نعمتهایی که دارم ازش تشکر میکنم نعمت سلامتی پول خانواده فرزندان وهمسرم پدر ومادرم برادرای عزیزم
      وسایلای خانه وکلی چیزهای دیگه که اینجا مجالی نیست بابت همشون از خدای عزیزم تشکر میکنم
      خدایا شکرت بابت این راه سعادت که نشونم دادی

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار tarlan370
      1399/02/18 04:29
      مدت عضویت: 1458 روز
      امتیاز کاربر: 42
      محتوای دیدگاه: 1,593 کلمه

      تمرین اول ؛چقدر در طول روز گله و شکایت میکردی؟چه ارزشی برای زندگی قائل بودید؟
      من بعد از چندماه که از زایمانم گذشت و به خاطر اتفاقات ناخواسته زندگیم که سنگین ترینش آتیش گرفتن انبار پارچه همسرم بود و خسارت زیادش و از دست دادن اموال به شدت افسرده شده بودم و انقدر این احساس بد شدت پیدا کرده بود و بسط پیدا کرده بود که من به جایی رسیده بودم که اگر در طول روز هواسم پرت بود حالا یا به خاطر بچه یا فیلم و گوشی یا هرچیزی حالم خوب بود در غیر اینصورت من همش درحال گریه و شکایت و ناله بودم که خدایا چرا من؟ چرا ما؟ مگه من چه گناهی کرده بودم من که اسیبی جز به خودم به کسی نرسوندم و این دقیقا جواب مساله بود که بارها می گفتم ولی نمیفهمیدم که خودم دارم به خودم آسیب میرسوندم و متوجه نبودم و همش دنبال عامل بیرونی بودم و هرروز یه نتیجه میگرفتم و هرروز بیشتر غرق میشدم و حالم بد بود هیچ چیز خوشحالم نمیکرد و همش درحال گله و شکایت بودم زندگیم داشت نابود میشد ولی خوب خداروشکر چون من نمیتونستم شکست رو بپذیرم و اینکه زندگی چندساله ای که ساخته بودم رو به همین راحتی از دست بدم و تقدیم کس دیگه ای کنم(چون بارها شنیده بودم داستانهایی که یک زن زندگیشو سر سهل انگاری ازدست داده و یکی اومد جاش نشست و از ثمرش استفاده می کنه)همیشه این ترس با من بود چون فکر می کنم اکثر دختر ها و خانوم ها این داستانهارو شنیدن به عنوان درس عبرت ولی خوب این داستانها یه ترسی در من ایجاد کرده بود که منو وادار به حرکت و تلاش کرد من به حدی افسرده بودم که به شدت کند صحبت میکردم و گاهی وسط حرفام همه چیز به یکباره از ذهنم پاک میشد و میرفتم توی عالم دیگه و وقتی صدام میکردن یادم میرفت چی شده..خلاصه این حالت انقدر در من شدت پیدا کرده بود و باعث اعتراض اطرافیانم بود من از همین نقطه شروع کردم و توی خونه از روزی ده دقیقه شروع میکردم به بلند بلند کتاب خوندن وتند تند حرف زدن، من نه از شکرگزاری خبر داشتم نه احساس خوب و اینکه خالق زندگیم خودمم من تصمیم گرفته بودم که تموم کنم یه جا و شروع کنم به تلاش کردن واقعا زجر بزرگی بود اون حالت زندگی کردن برام وقتی شروع کردم قدم هام کوچیک بود ولی طبق قانون هدایت میشدم من نمیدونستم چجوری کار می کنه فقط میرفتم جلو خیلی سرعتم کم بود ولی به نسبت نتایج خوبی گرفته بودم، تنها چیزی که باعث میشد ادامه بدم این بود که دیگه نمیخواستم اون حال بدو تجربه کنم، من هرروز بدترین آهنگ های غمگین رو گوش میکردم و باهاشون همزاد پنداری میکردم و بسطشون میدادم به حالم و سرنوشتم ولی وقتی شروع به تغییر می کنی و ثابت قدمی خدا هدایتت می کنه، من کم کم با قانون آشنا شدم، معجزه زمانی رخ داد که من ادامه دادم نه انفجار و اتفاق عجیب غریبی بود و نه به یکباره همه چیز تغییر کرد ، نه، قدم قدم جلو میرفتم بیشتر میفهمیدم، بیشتر درک میکردم این وسطا کارهای قبلو هم انجام میدادم ولی کمتر و الانم انجام میدم ولی خیلی خیلی کم مثلا ماهی یه بار آهنگ غمگین گوش میدم اونم وسطاش تحملش سخت میشه و میزارم کنار، گریه هام حالا از سر شوقه ولی خوب شاید در ماه یه گریه دلتنگی داشته باشم ولی درحد چند ثانیه و تمام ، من مادرم همیشه بهم میگفت غصه رو پی اش رو بگیری کش میاد ،احساس بد نفس کشیدن رو که یه امر طبیعی برای انسانه و اختیاری نیست رو سخت می کنه چه برسه به چیزهای دیگه،همه چیز رو به خطر میندازه گاهی من فکر میکردم خوب دارم غصه اموال ازدست دادمونو فقط میخورم ولی روابطم و سلامتیم، عشق و عزت و معنویتمو بیشتر تحت تاثیر قرار میداد، یادمه اون روزها حدود دوسالی طول کشید و من حالم به قدری بد شده بود که درکنار خانواده فقط نقش بازی میکردم تا از نصیحتا و دلنگرانیهاشون در امان بمانم و بعد من بودم یک چشم همیشه گریون و گفتگو باخدایی که مسبب بدبختیام بود و به من نگاه نمیکرد و نگاه و نظر دیگران البته تفکر اون موقع من بود اون روزها سخت گذشت ولی بالاخره گذشت وخداروشکر به نتیجه درست رسید چون فهمیدم راهی که میرم جز نابودی هیچ چیز دیگه در پی نداره
      تمرین دوم؛ چه چیزهایی در زندگیت هست که وقتی لیست میگیری ارزشمنده و شکرگزاری؟
      اول از همه خداروشکر می کنم بابت اینکه امروز تولدمه و من ۳۱ ساله شدم و توی این سن انسانی هستم درسلامتی کامل در مسیری زیبا و پراز آگاهی های ناب و جدید که خودش منو هدایتم کرده با احساس ناب آرامش
      من خداروشاکرم که منو با قوانینش به زبان ساده و جذاب آشنا کرده، با خودش که با من یکیه و جدا از من نیست با جهان پراز عدالتش و بی نهایت زیباش
      خداروشاکرم که لبخندم جز جدانشدنی صورتمه چیزی که من به شدت باهاش غریبه بودم
      خدایا سپاسگزارتم برای دستان پر مهرت که توی زندگیم هستن تا زندگیم برام پاز خواستنی بشه، یکی از دستات دخترمه که من ازش خیلی چیزها یاد گرفتم و به خاطر حضور اون من تصمیم به تغییر و رشد گرفتم برای همسرم که عشق نوجوانی و جوانی منه و من در کنارش هیچوقت کمبود عشق رو نداشتم و همیشه حمایتم می کنه مهربونه و دل رحمه و فوق العاده تلاشگره و من توی زندگیم هیچوقت نیاز نداشتم که به زور هلش بدم برای ساختن زندگیمون، من و همسرم نوجوون بودیم که ازدواج کردیم خدایا سپاسگزارتم که ما کنار هم بزرگ شدیم درک کردیم تلاش کردیم جنگیدیم برای زندگیمون و الان در ارامش کنارهمیم و شادیم باهم و بهم احساس خوب میدیم خدایا همه اینها تویی که به من عشق میورزه و منو لایق دوست داشتن کرده
      من برای خونه ای که توش زندگی می کنم و منو از گرما و سرما و حوادث محفوظ می کنه و خلوتگاه ماست و مامن ارامش و شادی ماست سپاسگزارتم ، خونه ای که حیاط داره و توی حیاطش یه باغچه کوچک با سه تا درخو خرمالو ، انجیر و شابلون که وقتی از پنجره نگاه می کنم روحم تازه میشه
      خدایا سپاسگزارتم برای گلدون های بینظیرم که دورتادور باغچه چیده شدن و من عاشقشونم که اول یکی بودن الان حدود سی تا هستن و همشون سرحال و زیبان
      سپاسگزارتم برای تمام وسایل خونم که آرامش و آسایش منو بیشتر کردن و منو توی انجام کارهام ولذت بردن از زندگی یاری کردن
      سپاسگزارتم برای شهری که توش زندگی می کنم که دورتادورش طبیعت بی نظیری داره و من از دیدنشون روحم سرشار از خوشی میشه
      سپاسگزارتم برای ماشینمون که باعث آسایش و استقلالمون شده که هروقت بخوایم میریم یه چرخی میزنیم و ازدیدن طبیعت خدا لذت میبریم و پرانرژی برمیگردیم خونه
      سپاسگزارتم برای بهار امسال که از همیشه زیباتره و سرسبز تره
      سپاسگزارتم برای بارون امروز که نعمت و برکت فراوانی رو درپی داره
      سپاسگزارتم که بدنم سالم و تندرسته و برای تندرستی بیشتر و لذت بیشتر منو توی مسیر تناسب اندام قرار دادی
      سپاسگزارتم که نعمت هات هرروز بیشترو بیشتر میشند و من هروقت میرم خرید لذت میبرم ازین همه فراوانی و تنوع
      سپاسگزارتم برای این گوشی توی دستم که خیلی امکانات رو برای من فراهم کرده، دسترسی به اطلاعات عالی و برنامه نوت که امکان نوشتن و نکته برداری رو توی هر موقعیتی برام فراهم کرده ، دسترسی راحت و کیفیت عالیش
      خدایا سپاسگزارتم برای دنیای مجازی، من وقتی میرم توی دنیا مجازی و تصاویر زیبا میبینم مخصوصا از زیبایی های کشورهای دیگه خداروبارها شکر می کنم که من شرایط اینو دارم که همچین زیبایی رو ببینم و بدونم که جایی از جهان خدا به چه شکلیه در صورتی که گذشتگان ما این امکان رو نداشتن این برای من خیلی نعمت بزرگیه سپاسگزارتم
      سپاسگزارتم برای تمام سفر هایی که رفتم به جاهایی که عاشقشون بودم و هربار توی هر سفر یه تجربه جدیدو فوق العاده به من دادی وقتی اجازه دادم توهدایتم کنی
      سپاسگزارتم که همین الان که دارم مینویسم عزیزانم پیام تبریک تولدم رک به چه زیبایی برام میفرستند
      سپاسگزارتم که به من یاد دادی چجور لذت بردن رو به این راهی که توش هستم به این قرنطینه فوق العاده که سطح منو خیلی بالا برد
      سپاسگزارتم برای دختر عموی دخترم که هرروز برنامه میچینند برای بازی کردن کنارهم و کلی دخترم لذت میبره از بازیهاش و امروز دوچرخه سواری بدون کمکی رو خودش یاد گرفت
      سپاسگزارتم که هرآنچه که به دیگران دادی به من حتی بیشترش رو هم میدی
      سپاسگزارتم که منو لایق بهترینها آفریدی
      سپاسگزارتم که وقتی درخواستی ازت دارم و به خودتومیسپارمشون از بهترین وراحتترین راه ها اجابتش می کنی
      سپاسگزارتم برای پبشنهاد های شغلی که تا الان داشتم
      سپاسگزارتم که منو هدایت کردی با من حرف زدی و مراقبم بودی و هستی تا من خودم رو نجات بدم از اوضاعی که توش گیر افتاده بودن.
      سپاسگزارتم برای پدر و مادرم که در سلامت کنار هم زندگی شادی دارند برای اینکه خانواده سالمی دارم و پراز افتخار
      سپاسگزارتم برای خانواده همسرم که انسانهایی محترم و سالمی هستند و کنارشون با هدایت تو احساس خوبی دارم
      سپاسگزارتم که روابطم هرروز داره بهتر میشه و بدون هیچ جنگی بر خلاف گذشته به خواسته هام احترام گذاشته میشه
      سپاسگزارتم برای بالش زیر سرم پتوی روم که خواب رو برام شیرین و راحت کردن
      سپاسگزارتم برای یخچالم و تمام مواد غذای توش و توی خونم که لذت خوردن رو برام بیشتر کردن
      سپاسگزارتم که هرروز داره اوضاعمون بهتر و بهتر میشه و بیشتر از قبل تلاش می کنیم برای درک قانون
      سپاسگزارتم ۳۱ سال به من وقت دادی تا زندگی کردن رو تجربه کنم و تمام اتفاقات زندگیم چراغ های شدن برای پیدا کردن مسیر درست
      و خیلی از نعمت هایی که هستند و میدونم و بابتشون سپاسگزارم ولی اینجا دیگه مجالی برای گفتنشون نیست

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار باران
      1399/02/17 17:07
      مدت عضویت: 1608 روز
      امتیاز کاربر: 3176 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 603 کلمه

      خدای مهربانم سلام.
      خدای خوبم ازت ممنونم بابت این همه زیبایی که بی منت به تمام بنده هایت دادی، اسمان ابی، درختان سبز، پرنده های زیبا، گلهای رنگارنگ و مست کننده، طبیعت زیبا، اب گوارا، خورشید گرمی بخش، افتاب طاهر ، طبیعت زیبا، بدنی منظم و دقیق .
      خدایا ازت ممنونم بابت پدر و مادری تحصیلکرده که باعث افتخارم هستند.
      خدایا ازت ممنونم بابت همسر مهربان و همدم که تمام کاستی های من رو پذیرفته، خدایا ازت ممنونم که دو تا فرزند سالم بهم دادی که انقدر باهوشن که دایم دنبال بازی و شیطنت هستند خدایا ازت ممنونم که هم بهم دختر دادی هم پسر و نعمت هر دوشون رو بهم چشاندی
      خدایا ازت ممنونم که خانواده ی همسرم من رو دوست دارند و توشون محبوبم؛ خدایا ازت ممنونم که در خانواده ی خودم محبوبم و همه از وجودم لذت میبرند؛ خدایا ازت ممنونم که من رو خنده رو خلق کردی که همه لذت میبرند از در کنار من و همسرم بودن چون دائم میخندیم با صدای بلند؛ خدایا ازت ممنونم که ذهنم سالمه و میتونم فکر کنم و معلولیتی ندارم؛ خدایا ازت ممنونم که میتونم با چشمانم ببینم و با گوشهام بشنوم و با زبانم صحبت کنم و با پاهام راه برم و با دستانم کار کنم و زیبایی خلق کنم و افراد از دیدن هنر دستم لذت میبرند و با خوردن غذاهای خوشمزه ای که درست میکنم لذت میبرند؛ خدایا ممنونم که من رو جزو افراد زیبا رو قرار دادی، خدایا ازت ممنونم که من رو جزو افراد با سلیقه قرار دادی که بتونم کارهای زیبای هنری خلق کنم و میتونم انها رو بفروشم و خیلی ها رو شاد میکنم، خدایا ازت ممنونم که ذهن خلاقی بهم دادی که بتونم زیبایی خلق کنم، خدایا ازت ممنونم که خواهر و برادرهای مهربانی بهم دادی که هر وقت مشکلی دارم کمکم میکنند؛ خدایا ازت ممنونم که عروس و دامادهامون خیلی متشخص و محترم و دوست داشتنی هستند؛ خدایا ازت ممنونم که همسرم باعث افتخار من هست، خدایا ازت ممنونم که همسرم تحصیلکرده، مودب، محترم، مهربان، چشم پاک، متعهد، انسان دوست، وفادار، انسان دوست هست و هر وقت مشکلی دارم میتونم تو بغلش گریه کنم و باهاش درد دل کنم، هر وقت دلم از همه جا میگیره گوش میشه برای حرفام، همیشه همراهم، عاشقش هستم، جانم به جانش بنده، به اندازه تمام دنیا دوستش دارم و در کنارش عشق رو تجربه میکنم🌿
      خدایا ازت ممنونم که دو تا دوست مهربان دارم که از درکنارشون بودن لذت میبرم، خدایا ازت ممنونم که مادرشوهرم بدجنس نیست، پدرشوهرم انسان شریفی است و هر دو من و همسرم را دوست دارن، خدایا ممنونم که برادر شوهر هام و خانم هاشون و خواهر شوهرهام من را دوست دارند.
      خدایا ازت ممنونم بابت خانه، ماشین، تحصیلات و شغلی که همسرم دارند، خدایا ازت ممنونم بابت اینکه در کشورم جنگ نیست، خدایا ازت ممنونم که کشوری زیبا دارم با ٢۵٠٠ سال تمدن و به ایرانی بودنم افتخار مبکنم.
      خدایا ازت ممنونم که امامانمون رو داریم که هر وقت از همه ناامیدیم بهشون متوسل میشیم، خدایا ازت ممنونم بابت وجود نازنینت که همیشه همراهمی و تو سخت ترین روزهای زندگیم با وجود نازنینت ارام شدم.
      خدایا ازت ممنونم که دلی مهربان بهم دادید که بتونم برای همه خیر بخوام، نتونم ناراحتی کسی رو ببینم و از کمک به خلق خدا خوشحال میشم و شادیشون دلم رو شاد میکنه.
      خدایا ازت ممنونم ممنونم ممنونم که به من این همه نعمت دادی که اینها گوشه ای ازشون بود و ازت معذرت میخوام که من اینقدرررر ناسپاسم و همش دنبال نیمه ی خالی زندگیم بودم.
      خدایا به من شعور بده که بتونم از زندگیم و از نعمت هات لذت ببرم، خدایای مهربانم بغلم کن و بزار تو بغلت ارام باشم و با ارامش زندگی کنم🙏🏻🙏🏻🙏🏻

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار toktamresideh
      1399/02/08 06:29
      مدت عضویت: 1456 روز
      امتیاز کاربر: 12
      محتوای دیدگاه: 137 کلمه

      با سلام خدای من تورو شکر میکنم به خاطر اینکه مرا در این مسیر قرار دادی تا قدر زندگی ام را بدانم .خدایا شکر بخاطر نعمت سلامتی ام
      خدایا شکرت بخاطر نعمت دوفرزند زیبا و سالمی که دارم خدایا شکرت به خاطر نعمت همسر مهربان و دلسوزم خدایا شکرت به خاطر نعمت خانه وماشین خانه ای که در آن میتوانم راحت باشم خدایا شکرت به خاطر نعمت داشتن قدرت ذهن خدایا شکرت بخاطر نعمت امنیت در کشورم خدایا شکرت بخاطر نعمت زندگی خدایا عذرخواهم از اینکه با افکار منفی زندگیم رو تلخ میکردم وقدر زندگیم را نمی دونستم از این لحظه میخواهم با تو دوست باشم کلا باتو باشم چون می دانم آرامش واقعی فقط در کنار تو معنی پیدا میکند.با تشکر از استاد گرامی ام آقای عطار روشن که من رو در این راه یاری میکنند?

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار bahar_gh1365
      1399/02/02 12:25
      مدت عضویت: 1558 روز
      امتیاز کاربر: 1759 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 687 کلمه

      به نام خدای بسسسسیار مهربان و بخشنده و ‌حکیم
      سلام …روزتون بخیر و شادی
      من با گوش دادن به این فایل شرمنده خدای مهربونم شدم.پرورگار صبورم که در مقابل ناسپاسی ها بازهم لبخند میزنه و بازهم بنده هاشو هدایت می‌کنه و دستشونو میگیره….پروردگار مهربونی که در آن واحد صدای همه مارو می‌شنوه و به همه پاسخ میده
      پروردگار رئوفی که با یک سپاسگزاری کوچک چندین برابرش رو به ما میده و به گونه ای عالی پاسخ سپاسگزاری مارا میده که از تصور ما خارج هست….پروردگار عزیزی که فقط منتظر هست تا سپاسگزاری کنیم تا مارا غرق در نعمت کند و ما اینچنین ناسپاس هستیم?

      پروردگار شنوا و مهربانم
      یکبار دیگر میخواهم به خاطر تمام ناسپاسی هایم طلب بخشش کنم ….مرا ببخش که معنای زندگی و حقیقت آن را درک نکرده بودم و تازه شروع به یادگیری آن کردم….مرا ببخش تو اینقدر مهربانی و من بنده طلبکار تو بودم مرا ببخش برای دیدن نعمتهایت انصاف را رعایت نکردم
      مرا ببخش که اینقدر صبوری میکنی در مقابل بدعهدی هایم ….مرا ببخش که بارها در خواب و رویا به من الهام کردی و من بازهم فریب شیطان را خوردم مرا ببخش براحتی پذیرای نجوای شیطان ومنفی باف درونم بودم و شاید هستم….شاید بارها از تو طلب بخشش کردم اما بازهم مثل یک کودک فراموش کردم و تو همیییشه نظاره گر من بودی و بازهم مراقبم بودی
      و آغوشت را برای برگشتنم گشودی
      با اینکه چند سالی هست مرا با معجزه سپاسگزاری آشنا کردی،اما باز هم نتوانستم آنطور که باید آنرا در زندگیم اجرا کنم و در همه مسایل تعمیم بدم‌ وبنده ای که دوست داری باشم….
      پروردگار بزرگوارم میخواهم عذرخواهی ام را اینبار با شاکر بودنم در تمام زندگیم اجرا کنم و فقط میخواهم با دیدن و نوشتن نعمت ها و حال خوب و آرامشم از تو سپاس گزاری کنم و به گونه طلب بخشش …….
      خدای عزیزم به خاطر توجه ات به من و قرار دادنم در این مسیر سپاسگزارم
      به خاطر سلامتی خانواده ام و آرامش آنها سپاسگزارم
      به خاطر سلامتی خودم و آرامشم و اشتیاقم در این مسیر سپاسگزارم
      به خاطر شنیدن صدای جیک جیک گنجشگ ها و احساس کردن خنکای نسیم صبح و استثمام بوی گل ولذت نوشیدن چای و دیدن آسمان آبی و زیبا ودیدن مناظر و زیبایی های دنیا و لذت بردن از آنها و داشتن دفتری مخصوص سپاسگزاری و دستانی سالم و نوشتن نعمت ها و آرزوهایم و راه رفتن با پاهای سالم و بدن سالمم بینهایت سپاسگزارم
      به خاطر داشتن خانه ای که به من آرامش می‌دهد و داشتن وقتی برای خودم سپاسگزارم
      به خاطر امنیت خانه و شهر و کشورم به دور از جنگ و درگیری سپاسگزارم
      به خاطر داشتن موقعیت اجتماعی ام در جامعه و شغل و در آمد خوبم سپاسگزارم
      به خاطر نعمت لذت بردن از زیبایی ها بسسسسیار سپاسگزارم
      به خاطر داشتن ماشینمان سپاسگزارم
      به خاطر داشتن لحظاتی زیبا که با همسرم برای آینده مان نقشه میکشیم و ازش لذت می‌بریم سپاسگزارم
      به خاطر داشتن فرزندی سالم و فهمیده سپاس گزارم
      به خاطر داشتن صاحب خانه ای مهربان و بی نظیر سپاس گزارم
      به خاطر پاس شدن قسمتی از قسط هایمان و خوب پیش رفتنمان در این مسیر بینهایت سپاسگزارم
      به خاطر پاسخی که خدای مهربانم در مقابل توکل به او ،به ما داده است بسیار سپاسگزارم
      به خاطر داشتن آرامش و شادی درونم در حال حاضر بسیار سپاسگزارم
      به خاطر داشتن همسری مهربان و همراه بینهایت سپاسگزارم
      به خاطر توانایی کمک به دیگران و شاد کردن دیگران و شنیدن دعاهای زیبایشان که لذتی وصف ناشدنی دارد بینهایت سپاسگزارم
      به خاطر آرامش و سلامتی تمام اقوام سپاس گزارم
      به خاطر داشتن دوستانی مهربان سپاس گزارم
      به خاطر داشتن زیبایی چهره ام سپاس گزارم
      به خاطر افزایش اعتماد به نفس و عزت نفسم در رفتارم سپاسگزارم
      به خاطر خوبی و محبت و حمایت خانواده مان بینهایت سپاسگزارم به خاطر رابطه خوبم با اطرافیانم بسیار سپاسگزارم
      به خاطر موفقیت های ذهنی ام در زمینه تناسب اندام و اشتیاق ام برای ادامه آن سپاسگزارم
      به خاطر شاگرد اول بودنم در تمام دوران تحصیل و داشتن احساس خوب در آن زمان بینهایت سپاسگزارم
      و به خاطر همه نعمت های زندگیم سپاس گزارم

      مهربان من از صمیم قلبم به خاطر قدرت تصورم برای آینده ای زیبا و برای تمام خوبی ها و زیبایی ها سپاس گزارم،سپاسگزارم ،سپاسگزارم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار باران
        1399/02/17 16:41
        مدت عضویت: 1608 روز
        امتیاز کاربر: 3176 سطح ۳: کاربر پیشرفته
        محتوای دیدگاه: 2 کلمه

        لذت بردم

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار hkhandan31
      1399/01/31 23:46
      مدت عضویت: 1466 روز
      امتیاز کاربر: 127 سطح ۱: کاربر مبتدی
      محتوای دیدگاه: 510 کلمه

      بنام خدای عشق و هستی که هر آنچه داریم از اوست
      سلام خدمت استاد عزیز و همه همراهان
      فاصله ای بین جلسه سوم و چهارم داشتم و تمرینم را به بهانه های مختلف انجام نمیدادم البته به نظرم موجه بود ولی احساس خوبی از این وقفه نداشتم در واقع نجوا های ذهنی کارش را شروع کرده و خیلی هم سمج بود. با لطف خدا وکمی تفکر و یاد آوری تعهد اول دوره مجددا خودم را در جاده زندگی با طعم خدا می بینم و چقدر لذت بخش و شیرین است برگشتن به این مسیر.
      تا قبل از آشنایی با قانون و قرار گرفتن در این مسیر فردی بودم  منفعل با ظاهری معقول و متین و مقاوم در برابر هر گونه تغییر در خودم و زندگی . چنان به این وضع خودم را راضی نگه داشته بودم که حتی گله وشکایتی نداشتم و فکر
      میکردم دارم از زندگی لذت می برم .اگر چه وسایل جانبی زندگی نو و به روز را دوست داشتم اما کمبود وسیله ای یا مستعمل بودن آن تاثیری در من نداشت و تلاشم برای بهبود زندگی بسیار کند و آرام بود و نه تنها از اصل زندگی لذت نمی بردم بلکه در خواست هایم برای وسایل جانبی زندگی و لذت بردن از آن هم بسیار کم ومحدود بود  همان موقع هم بعضی وقت ها احساس کسالت و یکنواختی در زندگی اذیتم می کرد ولی هیچ هیجان و تحرکی برای تغییر نداشتم و فکر میکردم که زندگی یعنی وقتی به یه نقطه رسیدی دیگر باید هیچ کاری انجام ندهی و بیکاری و استراحت نهایت لذت بردن میباشد و پیشرفتی هم که در زندگیم بوده بواسطه تلاش های همسرم می باشد و او بود که مرا ابتدا با قانون آشنا کرد و شرکت در این دوره را پیشنهاد داد و خدا را بسیار شاکرم که در این مسیر هستم و تازه دارم معنی زندگی را می فهمم ودارم یاد می گیرم که چقدر زندگی زیباست وقتی با همسرم ساعت ها راجع با قانون صحبت می کنیم ولذت میبریم یا با یکدیگر قرآن می خوانیم یا وقتی به دور وبر خودم نگاه میکنم و نعمتهای بیشمار خداوند می بینم که میتوانم از آنها استفاده کنم با تمام وجودم لذت می برم و شکر گذار او هستم .چیز های خیلی ساده که به آن اصلا توجهی نمی شود و لی نبود آن میتواند ما را به دردسر بیندازد مثل چاقو یا قاشق و موارد دیگر .
      کافی است خودمان را ببینیم اگر یک دست داشتیم یا یک پا ویا دستمان فاقد انگشت شصت بود و یا آرنج و یا زانو نداشتیم و … چقدر با مشکل روبرو میشدیم ؟
      خداوند به گونه ای مرا آفریده که بتوانم فقط و فقط با زنده بودن و وجود داشتن از زندگی نهایت لذت را ببرم ( این نعمت ها را چون همیشه در اختیارم بوده فراموش کرده ام) و توجه کردن به این نعمتها که تماما زیبایی است میتواند خیلی لذت بخش باشد و راه گشا برای بدست آوردن وسایل جانبی زندگی .
      زندگی با طعم خدا یعنی حل شدن در خود خدا و شکر و سپاس گذاری لحظه به لحظه بی نهایت نعمتی که ما هدیه کرده است.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار هديه كهكشان
      1399/01/21 21:50
      مدت عضویت: 1676 روز
      امتیاز کاربر: 144 سطح ۱: کاربر مبتدی
      محتوای دیدگاه: 510 کلمه

      از نوشیدن یه فنجان چای تاحالا حتی شاید هیچ لذتی نبردم
      به همین سادگی…
      تازه چشمم داره به واقعیت ها باز میشه و میبینم که از ساده ترین و بی هزینه ترین لذتهای زندگیم لذت نبردم
      وقتی سالم بودن و انقدر بی دغدقه نفس کشیدن رو نمیبینم و جز نعمت های زندگیم حساب نمیکنم چطور انتظار میره که بتونم از یه ماشین آخرین سیستم لذت ببرم؟؟
      میدونی تاحالا چطور بودم؟ خیلی ناشکر بودم . همیشه به خودم میگفتم من زندگی که لایقش هستم هنوز زندگی نکردم همش دنبال یه چیز ایده آل و فوق العاده بی نقص بودم همیشه فکر میکردم اگه به اون قله برسم دیگه خوشحالم دیگه هیچی نمیخوام و با داشته هام شادم در حالی که کاملا اشتباه بود.وقتی ازداشتن تعمت به این بزرگی که سلامتی هستش نمیتونی احساس شادی کنی نمیتونی شکر گزار باشی چطور میشه با یه مسافرت خوشحالی کرد مطمئنم که اگه به همه اون خواسته هام هم اگه میرسیدم بازم احساس ناشکری و افسردگی میکردم.همیشه گله ام به خدا این بود که من هنوز زندگی که لایق اش هستم رو زندگی نکردم همیشه میگفتم من لیاقتم این زندگی نیست میگفتم من خیلی تلاش کردم و میکنم و باید جواب تلاشمو خدا بهم بده اونم با یه زنگی سرشار از شهرت و ثروت. همیشه از جایگاهم ناراضی بودم خوب یا بد میگفتم اینجا لیاقت من نیست من باید اون بالا بالاها باشم تا شاد باشم.
      در حالی که الان به گذشته نگاه می اندازم و میبینم یه سری از اون چیزهایی که میخواستم رو بالاخره بدست آوردم اما هنوز انقدری که باید خوشحال نیستم فکر میکردم که با رسیدن به اینها خوب و خوشحال زندگی میکنم اما این نجواهای لعنتی ذهن منفی بافم نذاشت هیچ موقع خوشحال باشم و لذت ببرم.

      الان کلی چیز تو زندگیم هست که میتونم بابتش شکرگزار باشم و خوبه که هست :
      1- فرش زیر پام 2- تخت خواب نرم و راحتم 3- سقفی که بالای سرمه و خانه ای که توش احساس آرامش دارم 4- خونه ام گاز داره برق داره آب داره 5- توانایی پرداخت صورتحساب هامو دارم و میتونم اجاره خونه ام رو پرداخت کنم 6- به هیچ کس برای انجام کارهام نیاز ندارم و سالمم و روی تخت بیمارستان نیستم و خدارو شکر هیچ هزینه درمانی پرداخت نمیکنم .7- کلی دوستای خوب دارم اطرافم که هیچ موقع تنهام نذاشتن 8- خانواده و پدر و مادرم و خواهرهام که بزرگترین سرمایه های زندگیم هستن9- یخچال خونه ام قابلمه که توش غذا بپزم تمام لباس هایی که دارم کفش هام 10- قد و اندامی که خدا بهم داده 11- رشته تحصیلی ام در دانشگاه 12- شغل و استعداد شغلی ام 13- محل زنگیم 14- خونه ای که خریدم و مال خودمه

      اگه بخوام یه لیست تهیه کنم حالا حالاها تموم نمیشه چون همون چیزهایی که تا دیروز فکر میکردم نعما نیستن یا خیلی برام عادی جلوه میکرد اگه هرکدومشون از زندگیم حذف بشن من زندگیم بد خواهد شد.حالا که فهمیدم باید شاکر اصل زندگیم باشم و زنده بودنم رو یه نعمت بزرگ بدونم از این به بعد تمام فرعیات هم جزئی از تعمات فوق العاده لذت بخش محسوب میشه برام خدایا شکرت

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار پونه عدل تهرانی
      1399/01/16 03:14
      مدت عضویت: 1676 روز
      امتیاز کاربر: 14745 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      محتوای دیدگاه: 233 کلمه

      من یه وقتا فکر می کنم نصف بیشتر عمرم رفته و من این چیزها رو تازه دارم یاد می گیرم و همچنان غر می زنم به کسی شکایت نمی کنم الان ولی مثلا صبح که رفته بودیم خرید همش غر زدم که همسرم یه سری چیزها و نخره!
      خیلی تمرین باید کنم تا یاد بگیرم البته خدا رو شکر می کنم هر روز به خاطر داشتن تمام چیزهایی که دارم ولی فکر کنم من قبلا هیچ وقت قدردان نبودم ولی الان دارم سعی می کنم از لحظه لحظه زندگیم استفاده کنم و از داشته هام لذت ببرم !
      حالا یه چیزی که یادمه از بچگی ایران همه می گفتن وای اگه شوهرمون باز نشسته بشه بدبخت می شیم همش از صبح تا شب تو خونه است و اینجور و اونجور حالا من اینجا می بینم باز نشستگان زن و مرد با هم هستن و از همه چی لذت می برن از با هم بودن ولی ایرانی‌ها همش غر می زنن و این اصلا جزو فرهنگ ماست !الان توی این روزا آدم می فهمه واقعا که باید از لحظه لحظه هاش لذت ببره حالا همه توی خونه ایم با هم هستیم پس باید قدرتشون بدونیم با هم می تونیم بریم پیاده روی و.. و مثلا دور هم فیلم تماشا کنیم!
      و من حالا تازه دارم به این فکر می کنم که در هر چیزی ، یه خوبی هست که باید به اون خوبیش توجه کنیم بیشتر!

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار khandan614
      1399/01/14 17:49
      مدت عضویت: 1501 روز
      امتیاز کاربر: 19850 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      محتوای دیدگاه: 261 کلمه

      سلام استاد گرامی ، من در گذشته بسیار آ دم ناسپاسی بودم هر وقت کسی میگفت خدا را شکر کن می گفتم بابت چی من که زندگی مستقلی ندارم ، من که شانس ندارم ، من که خانواده فهمیده ای ندارم ، من به شدت از مادرم شاکی بودم و اونو مسعول تمام بدبختیام میدونستم و روزی نبود که راجبش حرف نزنم یا فکر نکنم و هر روز مشکلاتم بیشتر و بیشتر میشد و هر روز هم به خدا شکایت میکردم که چرا صدامو نمیشنوه و ی کاری برام نمیکنه چرا منو نجات نمیده بالاخره خدا صدامو شنید و منو هدایت کرد به اساتید موفقیت ، بعد من با مفهوم سپاسگذاری واقعی آ شنا شدم که اول شاکر باشم تا به من داده شود جستجو کردم ببینم چی برای شکر گذاری دارم اول فکر کردم خیلی کمه بعد که دقت کردم دیدم از شمردنش عاجزم ، خدایا شکرت بخاطر عمری که تا الان به من دادی ،خدایا شکرت بخاطر همسر مهربان و حمایتگرم ، خدایا شکرت بخاطر بچه های فوق العاده خوبم که نمونه اونا را خیلی کم دیدم ، خدای شکرت بخاطر اینکه دوره لاغری را دارم کار میکنم ، خدایا شکرت بخاطر این سایت و همه آ دمای خوبش، خدایا شکرت بخاطر آ رامشی که تو زندگیم دارم ، خدایا شکرت بخاطر خونه زندگی خوبم ، خدایا شکرت به خاطر کارم ، خدایا شکرت بخاطر همه آ دمای خوبی که همیشه سر راهم قرار میگیرن ، خدایا شکرت به خاطر همه نعمت های ریزو درشتی که به من دادی و نمیتونم به زبان بیارم خدایا هزاران بار شکر

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار faridehhasani5455
      1399/01/13 19:36
      مدت عضویت: 1583 روز
      امتیاز کاربر: 23378 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      محتوای دیدگاه: 425 کلمه

      سلام وقت بخیر
      روز ۴۰تکرار
      معنای واقعی ناشکریو این مدت چشیدم،این روزا که برای یه نفس کشیدن ساده هم باید مراقب باشی،این دم وبازدمی که همیشه براحتی از کنارش گذشتیم،الان دوست داریم با آرامش یه نفس راحت بکشیم،راحت بیرون بریم،راحت خرید بریم ،در کل دلمون تنگ شده واسه آرامشی که داشتیم ولی متوجهش نبودیم،پارک وپیاده روی میرفتیم با غر غر، ورزش وباشگاه میرفتیم با تنبلی ونق ،همش بیرون بودیم ولذت میبردیم ولی سپاسگذارش نبودیم،دوستامونو براحتی میدیدیم،گردش میرفتیم،رستوران میرفتیم ،مسافرت میرفتیم،خوش میگذروندیم ولی همش ناسپاس بودیم،ناشکر بودیم ،حالا دلمون میخواد به هوای گذاشتن سطل زباله ،تا سر کوچه بریم،همش منتظریم بازم مثل قبل فقط زندگی عادی خودمونو داشته باشیم

      منم مثل خیلی از خانم های دیگه بسیاربسیار ناسپاس وناشکر بودم،همیشه در حال غر زدن بودم،چرا من چاق آفریده شدم،چرا من خوشگلتر زاییده نشدم با اینکه دختر نرمالی بودم،چرا آمریکا زندگی نمیکنم،چرا پولدارتر نیستم،چرا زندگی من خراب شد،چرا پدر ومادرم جدا شدن،چرا پدرم دوستم نداشت وچراهای زیادی داشتم که باعث وبانیشو خدا وخانواده میدونستم
      ۲سال ونیم پیش کتاب معجزه سپاسگذاری خوندم وشروع کردم به شکرگذاری ومسیرهای ذهنی بیشماری برای من باز شد ،کم کم حال وهوای من تغییر کرد،نعمت ها از در ودیواد واسم سرازیر میشد تو زندگیم ،ولی بازم قانون سپاسگذاری متوجه نمیشدم ،فقط انجامش میدادم،نمیدونستم چرا وقتی سپاسگذاری میکنم زندگیم بهتر میشه،درک درستی نداشتم،ولی آموزش دیدن رو ادامه دادم ،کتاب میخوندم،فایلهای اساتید بزرگ ایران ودنیارو گوش میدادم وتمرین میکردم واستمرار داشتم،و تکاملمو طی میکردم الان دفتر شکرگذاری‌ دارم ،صبح مینویسم وشب مجدد نوشته هامو تکرار میکردم و احساس میکنم وحالم عالی میشه

      برای داشتن بدن سالم وقوی خودم سپاسگذارم
      برای داشتن ۲تا دختر سالم ،خوب،صالح و دوست داشتنی سپاسگذارم
      برای داشتن پدر ومادر سالمم سپاسگذارم
      برای داشتن خواهرهای سالم وخانواده سالمم سپاسگذارم
      برای داشتن خونه بزرگ در محل خوب سپاسگذارم
      برای داشتن ماشین عزیزم سپاسگذارم
      برای داشتن وسایل منزلم سپاسگذارم
      برای داشتن یه عالمه فایل عالی از اساتید مهم دنیا سپاسگذارم
      برای بودن در مسیر لاغری با ذهن سپاسگذارم
      برای داشتن فایل لاغری با ذهن،خدا هرگز دیر نمیکند،پاکسازی لاغری،و گام سوم سپاسگذارم
      برای بودن در راه کنترل ذهن سپاسگذارم
      برای رفتن به کلاس رقصم ومربی عالیم سپاسگذارم
      برای رفتن به کلاس تنیس و مربی خوبم سپاسگذارم
      برای داشتن یک یار و دوست و همراه مهربان وعالی در زندگیم سپاسگذارم
      برای سفرهای زیادم به کشورهای لاکچری سپاسگذارم
      برای هدف ها وخواسته های قوی وقدرتمندی که تو ذهن وقلبم دارم ومطمئنم بهشون میرسم به کمک خداوند سپاسگذارم
      و خیلی موارد زیادی که دارم واگر بخوام بنویسم تا فردا طول میکشه
      مهم اصله ،که من هستم ،زنده ام ،بقول استاد ،مهم خودمم،اگر من نباشم هیچ چیزی بعد از من مهم نیست ،به بقیه خواسته هام میرسم با ساختن باورهای قدرتمندکننده وتوکل به خدا وتلاش خودم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار هديه كهكشان
        1399/01/21 21:57
        مدت عضویت: 1676 روز
        امتیاز کاربر: 144 سطح ۱: کاربر مبتدی
        محتوای دیدگاه: 7 کلمه

        عالی بوود خیلی مفید بود برای من

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
          آواتار faridehhasani5455
          1399/01/22 17:44
          مدت عضویت: 1583 روز
          امتیاز کاربر: 23378 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
          محتوای دیدگاه: 11 کلمه

          خدارو شکر دوست عزیز،امیدوارم هر لحظه در مسیر زیبایی وتناسب باشید

          برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
          امتیاز: 0 از 0 رأی
          افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار من میتوانم
      1399/01/06 09:31
      مدت عضویت: 1503 روز
      امتیاز کاربر: 8598 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      محتوای دیدگاه: 242 کلمه

      سلام من هم قبلا از همه چیز زندگیم شاکی بودم و تنها چیزی که همیشه براش شکرگزاری میکردم پدر و مادرم بودند. یعنی همیشه شکایت میکردم و غر میزدم بعد میگفتم ولی خدایا خیلی ازت ممنونم پدر و مادرم عالین.
      اما امروز میخوام یک بخش خیلی خیلی کوچیک از نعمت هایی که دارم و میبینم و احساس میکنم شوم رو بنویسم و سپاسگزاری کنم. ولی قبلش خداروشکر میکنم برای تمام نعمت هایی که دارم و نمیدونم، دارم و احساس نمیکنم و بی شمار نعمتی که خداوند هرلحظه به سمت من سرازیر میکنه.
      خدایا شکرت که به من امروز هم شایستگی زندگی کردم دادی خیلی ها دیشب خوابیدن و امروز بیدار نشدن. و واقعا زندگی کردن خیلی شگفت انگیزه ازت ممنونم که زنده ام و خیلی خوشحالم بابت زندگی کردنم..
      خدایا شکرت به خاطر سلامتی ام. بدن سالم، زیبا و بی نظیر.
      خدایا شکرت به خاطر سلامتی خانواده ام. و ازت ممنونم که خانواده عالی به من دادی که خیلی بامن مهربان هستند و بااحترام با من برخورد میکنن و خیلب جاها از خودشون گذشتن به خاطر من.. واقعا نگاه به پدر و مادرم و دیدن محبتشون یکی از جاهایی هستش که من یاد تو می افتم.
      خدایا شکرت برای خونه ای که داریم و ما رو از سرما و گرما نجات میده. خدایا شکرت برای گوشی موبایل، خدایا شکرت برای احساس خوب، خدایا شکرت برای
      تناسب اندامم، خدایا شکرت برای بی نهایت نعمت فوق العاده ای که به من عطا کردی.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار سمیرا
      1399/01/04 12:39
      مدت عضویت: 1675 روز
      امتیاز کاربر: 7334 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      محتوای دیدگاه: 534 کلمه

      با سلام خدمت استاد ودوستان عزیزم.من از زمانی که یاد دارم بعضی اوقات شاکر بودم و بعضی اوقات نه من همیشه دوست داشتم تو شرایط عالی باشم اما هیچ وقت از شرایط راضی نبودم همیشه میگفتم چرا من تو یه خانواده پر جمعیتم .چرا ماملن و بابام اینا هستن چرا زندگیمون همیشه سخت میگذره و هزارتا چراهای دیگه.ولی همیشه به خودم میگفتم ببین فلانی رو اونی رو که من دارم رو ارزوشه و بیشتر وقتها با این طرز فکر اروم میشدم.
      من یادمه عروسی من اتفاقی شد و من پول خرید جهزیه رو نداشتم و لوازم خانگی این همه وسایل رو بدون پیش پرداخت و چک قبول نمیکرد .من یادمه بابام کلی به این لوازم خانگی رو زد ولی بازم گفت شرمنده ما رفتیم پیش یکی از اشناهای دیگمونو متاسفانه اونم قبول نکرد .من تو ماشین فقط گریه میکردم و به بابام و خدا بدبیراه میگفتم و میگفتم تو چجور خدایی که میگی دست همه بندهاتو میگیری و یه چند دقیقه جلو یکی از مغازه های لوازم خانگی رو یک صندلی نشستیم و من هم گریه میکردم و بابام هم میگفت حالا درست میشه .که لوازم خانگیه امد بیرون و گفت ابی چیزی میخاین بیاین تو مغازه بشینین و ماهم رفتیم داخل و به بابام گفت اگه خدمتی از من برمیاد تا انجام بدم و سه تا رانی برا من و بابام و مامانم اورد.موقع اذان ظهر بود وبابام این جریان رو برا اقا تعریف کرد و اقا گفت هرچی میخای ببر از مغازه و پولشو بعد بده .بدون پیش پرداخت یخچال و گاز و همه وسایلی رو به ما داد.و به پدرم گفت من چند روز پیش بابام به رحمت خدا رفته و تو خیلی شبیه پدرم هستی و میخام کمکت کنم.تو راه خونه خیلی خوشحال بودم و همش به خدا میگفتم خدایا تو بهم ثابت کردی که هستی و شب تمام وسایل امد درب منزل و من از شوق بالا و پایین میپریدم.
      اون شب من تا صبح از خدا تشکر میکردم و خدارو حس میکردم.وفردا ماجرارو برا هرکی تعریف کردم گفتن خداخیلی دوست داشته.هیچ کس این همه وسایل رو مجانی به کسی نمیده.
      الان که ازدواج کردم خداروشکر خیلی چیزها دارم که باید بابتشون شاکر باشم اما به کل فراموش کردم ولی هرروز از خدا میخام یه خونه مستقل بهم بده تا پیش خانواده شوهرم زندگی نکنم به خاطر همین بیشتر وقتها از خدا شاکی ام و میگم ببین فقط من باید پیش اینا باشم بقیه دخترا حق جدا زندگی کردن رو دارن.
      ولی از امروز که فایل استاد رو گوش دادم میخام به اصل فکر کنم به اینکه سلامتی دارم صورت قشنگی دارم و همه از قشنگی من تعریف میکنن و من هر روز جلو اینه از خودم لذت میبرم خدایا سپاسگزارم باب این صورت زیبا
      خدایا سپاسگزارم که شوهر سالمی دارم و همیشه تو بیشتر کارها به من کمک میکنه .به فکر زندگی هست.
      خدایا سپاسگزارم بابت سقفی که بالای سرم هست و نمیخام اجاره بدهم
      خدایا سپاسگزارم بابت ماشین خودم و شوهرم که داریم و راحت رفت امد میکنیم.
      من از امروز لیست رو تو یه کاغذ مینویسم و خدارو سپاسگزاری میکنم .
      دیشب داشتم نظرات بچه هارو میخوندم گریم گرفته بود از اینکه اینقدر ایمانشون زیاده و من هم امیدوارم یه روز بتونم این سیم ارتباطی رو خیلی قوی کنم و مثل اونها باشم.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار سمیرا
        1399/01/05 00:39
        مدت عضویت: 1675 روز
        امتیاز کاربر: 7334 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
        محتوای دیدگاه: 8 کلمه

        ممنونم از شما استاد خوبی و مهربانی ها?

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
        آواتار هديه كهكشان
        1399/01/21 22:00
        مدت عضویت: 1676 روز
        امتیاز کاربر: 144 سطح ۱: کاربر مبتدی
        محتوای دیدگاه: 16 کلمه

        با خوندن یادداشت شما گریه کردم و فقط بارها و بارها وجود خدارو به خاطر آوردم.

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار طوبی حاج احمدی
      1398/12/27 17:35
      مدت عضویت: 1651 روز
      امتیاز کاربر: 3344 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 450 کلمه

      سلام دوستان عزیز
      چه ارزشی برای زندگی قائل بودید؟
      راستش هیچ وقت ب این مسئله ب این مهمی فکر نکرده بودم ک
      اصل خود زندگی ست وبقیه اسباب بازی برای بهتر زندگی کردن است واگر ما زنده نباشیم بقیه چیزها ب چه دردی میخورد استاد عزیز سوال خیلی مهمی ست وکلی من را ب فکر کردن انداخت
      چه تصویری در باره زندگی داشتید؟ من همیشه تصور میکردم ک زندگی کردن خیلی سخته وما باید خیلی قوی باشیم ک بتوانیم با زندگی بسازیم وبا ازدست دادنها کنار بیاییم
      لیستی از چیزهایی ک برای من ارزشمنده
      خدایا شکرت میکنم ب خاطر سلامتی خودم وشوهرم بچه هایم ومادر مهربانم
      خدایا شکرت میکنم ب خاطر لذت زندگی ک ب من عطا کردی ب خاطر ِلذت مادر شدنم وفرزندان سالم وسرب راهی ک دارم ب خاطر ارامشی ک در زندگی دارم ب خاطر ِلذت مادر شدنم ب خاطر عشقی ک تجربه کردم
      خدایا شکرت ب خاطر سایه پدرومادر ک برسرم بود ومحبتهای پدرم وچشیدن محبتهای پدر بزرگ ومادر بزرگم
      خدایا شکرت ب خاطر خاطرات کودکی خوبی ک دارم
      خدایا شکرت ب خاطر مادر قوی وسلامت ک با تمام سختیها توانست قوی باشد وراضی باشد ب رضای تو
      خدایا شکرت ب خاطر همسرم ک در کنار من است ومرا درک میکند وباعث ارامش من میشود
      خدایا شکرت ب خاطر تجربه کردن عشق ومحبت خودت اینکه همیشه درکنارم بودی حتی اگر من ندیدم وتورا فراموش کردم
      خدایا شکرت ب خاطر اینکه سقفی بالای سرم دارم وغذایی برای خوردن واینکه ب کسی محتاج نیستم
      خدایا شکرت ب خاطر مرا با این دوره اشنا کردی ک بتوانم خودم را پیدا کنم واز سرگشتگی نجات پیدا کنم
      خدایا شکرت ک ب خاطر سلامتی جسمی وروحی ک دارم خدایا شکرت ب خاطر تناسب اندام ک دارم خدایا شکرت ب خاطر زیبایی هایی ک دارم وچشمی ک بتوانم با ان زیبایی ها را ببینم
      خدایا شکرت ب خاطر اینکه بچه هایم کار ویار مهربان دارند وتنها نیستدومیتوانند خودشان را اداره کنند
      خدایا شکرت ک در کنار بچه هام ومادرم هستی وکمکشان میکنی
      خدایا شکرت ک یاد گرفتم ب تو توکل کنم ک تو مهربانترینی
      خدایا شکرت ب خاطر اینکه ب من اعتماد داری
      خدایا شکرت ب خاطر اینکه ب من کمک میکنی ک بنده خوشبختری باشم ولیاقت خوشبختی را داشته باشم
      خدایا شکرت ک مرا هوشیار کردی
      خدایا شکرت ک مرا با استادم اشنا کردی
      خدایا شکرت ک مارا ب سوی خودت هدایت میکنی خدایا شکرت ب خاطر این عشقی ک از خودت در قلب من گذاشتی
      خدایا نور جشمانم تویی
      خدایا قلب من همیشه خانه توست
      خدایا کمکم کن ک شیطان جایی در وجود من نداشته باشد وبتوانم همیشه خودم راب تو نزدیک بدانم
      خدایا مرا ببخش ک نعمتهای بی شمارت را ندیده گرفتم وکمکم کن ک ب ارزوهایم برسم
      خدایا سپاسگذارم ❤❤❤❤❤❤❤
      استاد سپاسگذارم ????

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار منیره.ف
      1398/12/13 07:13
      مدت عضویت: 1649 روز
      امتیاز کاربر: 10051 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 209 کلمه

      با سلام فایل استاد زمانی گوش دادم که به خاطر مسئله کرنا واقعا این روزها فقط و فقط به اصل زندگی نگاه میکنم در روز بارها با خودم میگم زندگیت چه قدر عالی بود و هیچ چیز کم نداشتی ولی تا قبل این جریانات خوب هیچ کدوم از نعمتها رو به این وضوح نمیدیدم مثلا قبلا برای خرید رفتن خیلی به خودم کنایه میزدم که باید با سختی بری خرید ولی الان که انقدر با شرایط ایزوله باید رفت خرید با خودم میگم چه قدر خوشبخت بودم چه قدر راحت به خرید میرفتم هرچی دلم میخواست میخریدم توی هوای به این خوبی مثلا از اینکه فرزندم ببرم مدرسه یا کلاس ولی باورم نمیشد وه دو هفته تمام هیچ کلاس و مدرسه ای نباشه الان معنی اصل زندگی خیلی واضح روشن مهم فقط وفقط زنده بودن اگر خود زنده بودن زیر سوال بره دیگه هیچ چیزی ارزش نداره و اگر زنده بودن که اصل زندگی باشه پس باید عاشقانه زندگی کرد دیگه همه چیز زیباست خدایا من ببخش به خاطر تمام نق زدنهای الکی و ناشکریام خدا جونم شکرت خدایا به من وخانوادم وتمام مردم ایران جون دوباره ببخش خدایا به خاطر اصل زندگی ازت ممنونم و شکر وقتی زنده ایم همه چیز عالی چون تو هستی و عالی هستی

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار mojgan
      1398/12/07 15:49
      مدت عضویت: 1643 روز
      امتیاز کاربر: 4066 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 259 کلمه

      با سلام فایل فوق العاده ای بود از همون لحظه اول که شروع به گوش کردن کردم وقتی می گفتید منتظر لوازم جانبی نباشیم که حالمون خوب باشه دائما با خودم تکرار می کردم سپاسگزاری سپاسگزاری سپاسگزاری بدون توجه به اینکه الان سپاسگزاری کنم تا چیزای بیشتری توی زندگیم بیاد چون وقتی شروع می کنی به دیدن داشته هات انقدر حالت خوب میشه که همین جوریشم خوبی چه برسه به بهترش و دیگه لحظاتُ تحمل نمی کنی بلکه با شادی سپری شون می کنی . من مدت کوتاهی دارم سعی می کنم سپاسگزار باشم و تا این لحظه بسیار راضی بودم توی این روزا که احساس خطر می کنیم برای سلامتیمون، دائما به خاطر سلامتیم بیشتر از قبل تشکر می کنم و غرق در شادی می شم که سلامتم حتی برای سلامتی مردمم سپاسگزاری می کنم این کلمه و حسی که بهت میده اعجاب انگیزه پیشنهاد می کنم امتحانش کنید . فرمودید داشته هامون رو بشمریم، تا مدتی قبل جزو کسایی بودم که داشته هاشو نمی دید یا فقط برای اینکه حالا نگم بنده ناشکریم می گفتم خب به خاطر این و این تشکر. ولی الان نه به جرات می گم داشته های من خیلی بیشتر از نداشته هام به نظرم همه مون همین طوریم هرچقدر هم که آرزوهای بزرگی داشته باشیم با وجود داشته های الانمون که می تونیم آرزوی اونارو بکنیم در غیر این صورت آرزومون چیزایی بود که الان داریم مثل سلامتی،درآمد (هرچقدر هم کم باشه ولی هست)، عزیزانمون، خنده هامون، خونه و ….. از صمیم قلبم برای داشته هام شاد و خوشحالم و سپاسگزار.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار هديه كهكشان
        1399/01/21 22:06
        مدت عضویت: 1676 روز
        امتیاز کاربر: 144 سطح ۱: کاربر مبتدی
        محتوای دیدگاه: 49 کلمه

        آفرین چه نکته خوبی سلامتی سایر افراد جامعه و دقیقا حس فوق العاده ای بعد از این دعا در انسان ایجاد میشه چون ماهمه از یه روحیم و تن واحده هستیم به همان روح هم برمیگردیم و ر نج دیگری رنج من است و شادی دیگری شادی من …

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار s.vazan
      1398/12/03 15:23
      مدت عضویت: 1504 روز
      امتیاز کاربر: 133 سطح ۱: کاربر مبتدی
      محتوای دیدگاه: 755 کلمه

      با سلام وعرض ادب خدمت استادبزرگوارم جناب آقای عطارروشن عزیز وهمه دوستان همفرکانسی دردوره “زندگی با طعم خدا” قسمت اول تمرین این جلسه، من را به دوران گذشته و خیلی وقت پیش ها بُرد!! از وقتی که یادم میآید و از زمانیکه خودم را شناختم، همیشه به زمین و زمان بد و بیراه میگفتم و اکثر اوقات از زندگیم، داشته هایم و شرایطی که داخلشان بودم ناراضی و شاکی بودم و دائماً غُرغُر میکردم و نق میزدم که مثلاً چرا من توی ایران به دنیا آمدم و چرا در کشور آمریکا متولد نشدم؟؟!! یا چرا پدر و مادرم، این ها هستند و چرا من فرزند یک خانواده درست و حسابی و خیلی پولدار و رده بالا نشدم؟؟!! یا کاش میشد که من و خانواده ام در فلان خیابان بالای شهر زندگی میکردیم!! یا چرا در فلان مدرسه و یا فلان دانشگاه خاص و ممتاز پذیرفته نشدم؟؟!! یا کاش که پیشنهاد آن دوست پدرم را برای ادامه تحصیل قبول کرده بودم!! یا چرا با فلان دختر ازدواج نکردم؟؟!! یا چرا فلان شرکت من را استخدام نکرد؟؟!! یا کاش به جای این ماشینی که الآن دارم، فلان ماشین را داشتم و… هزاران چرا و ای کاش دیگر که روزگار را واقعاً به کام من تلخ کرده بودند و انگار که هیچ وقت هم قرار نبود این: چراها و این: ای کاش ها، تمام شوند و مرا راحت بگذارند!! خلاصه اکثر اوقات کار من شده بود حسرت خوردن برای بخت و اقبال های از دست رفتهء گذشته و ناله و زاری به شرایط ناخواسته و اجباریِ حالِ حاضر که به خیالِ خودم در آنها گیر افتاده بودم و هیچ راه فراری نداشتم!! جالب اینجاست که هر وقت برای کسی (دوستی، رفیقی، آشنایی) شروع میکردم به گله و شکایت از این اوضاع و شرایط نامساعد و آنهمه جور و ستم و بیداد که در حقِ من به شکلهای مختلف روا شده بود، با کمال تعجب میدیدم که حال و روزِ طرف های مقابلم چیزی از من کم ندارد و حتی به مراتب بدتر از من است و آنها هم به خاطر ناعدالتی های فراوانی که از زمین و زمان دیده بودند، شاکی تر از من و گله مند تر از خودم بودند و به دنبال یک جفت گوشِ مفت و یک سنگِ صبورِ بیکار برای خالی کردن بارها و آشغالهای ذهنی اشان میگشتند!! این شد که تصمیم گرفتم روند درد و دل کردن برای دوستان و اطرافیانم را آرام آرام کم و کمتر کرده و در نهایت متوقف نمایم. بعد از آن هم که به لطف خداوند متعال و در ادامه شروع جریاناتی فوق العاده و بی نظیر؛ با هدایت پروردگار مهربان به سویِ کتاب معجزه شکرگذاری، اثر خانم راندا برن راهنمایی شدم و پس از خواندن این کتاب شگفت انگیز و قدرتمند بود که تصمیم گرفتم روند دائمی و دنباله دار سپاسگزاری و شکر کردن لحظه ای و روزانه و شبانه از نعمات و الطاف و برکات بی پایان خداوند متعال را شروع نمایم که به حول و قوه الهی این روند همچنان با قدرت ادامه داشته و انشاءالله تا ابدالآباد ادامه خواهد داشت.
      قسمت دوم تمرین این جلسه، برای من خیلی مهم و حیاتی بود!! چون مثل تلنگری محکم و قدرتمند دوباره من را به یاد داشته ها و نعمتهای فراوانی انداخت که در حالِ حاضر به لطف خداوند مهربان، از آنها برخوردارم و لذتشان را میبرم، ولی متأسفانه به خاطر سهل انگاری ها، عجله کردن ها و درگیری های روزمره زندگی و غیره… داشتن و برخورداری از آنها برایم خیلی عادی، یکنواخت و پیشِ پا افتاده شده اند و ناخودآگاه، داشتن و بهره مندی از آنها را خیلی بدیهی میدانم!! برای دوری جستن از این نگاه های شیطانی و کُفرآمیز که هر لحظه ما را به شکلهای گوناگون تهدید میکنند، تصمیم گرفتم مجدداً اقدام به تهیه لیستهای روزانه شکرگذاری در موضوعات مختلف نمایم، مثلاً شکرگذاری در حوزه سلامتی، شکرگذاری در حوزه روابط، شکرگذاری در حوزه کسب و کار، شکرگذاری در حوزه اقتصادی و معیشتی، شکرگذاری در حوزه تفریحات و سرگرمی و لذتهای مادی و معنوی و دیگر موارد در حوزه های دیگر… این کار که خیلی ساده و راحت است و وقت زیادی را هم از ما نمیگیرد، تأثیرات بسیار قدرتمند و اعجاب انگیزی را در زندگی من داشته است که هر زمان یاد آنها میاُفتم، سریعاً به اطرافم نگاهی می اندازم و بلافاصله مورد یا مواردی را برای شکرگذاری از خالق مهربان پیدا کرده و یادداشت میکنم تا این روند همچنان و با قدرت ادامه داشته باشد. ممنون از اینکه تا انتها، نظر من را مطالعه فرمودید، امیدوارم که برایتان مفید بوده باشد.
      ایام به کام و تا درودی دیگر؛ فعلاً بدرود . . .

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار نسرین یعقوبی
      1398/12/01 18:45
      مدت عضویت: 1638 روز
      امتیاز کاربر: 2988 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      محتوای دیدگاه: 95 کلمه

      سلام و درود به استاد گرامی و دوستان عزیزم فایل را چندین بار دیدم بسیار تاثیر گذار بود و باعث شد من مجدد روی افکار و رفتارم متمرکز شوم البته به نظر خودم فردی شکر گزار هستم ولی با دیدن ویدئو دقیق تر که بررسی میکنم متوجه میشم انگار از مسیر خارج شدم و بسیاری از داشته هایم را که روزی برایم آرزو بودند از یاد برده ام و چقدر خوب بود این فایل که من بعد از دیدن آن متحول شدم و به خودم اومدم خداروشکر از این فرصت و سپاس از شما .

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار نرگس مرادی
      1398/11/27 00:02
      مدت عضویت: 1647 روز
      امتیاز کاربر: 7386 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      محتوای دیدگاه: 317 کلمه

      سلام خدمت استاد همه ی خوبیهاامروز فایل چهارم زندگی باطعم خدارو گوش دادم وااااقعامحشره وشدم مثل کسی که یه گنج پیدا کرده وداعم دنبال فرصتی میگرده که بهش سربزنه ونگاش کنه ،واقعا داشتن این فایل توی گوشیم برام همینطور شده وموقعی که کاردارم و نمی تونم توی روز اونو گوش بدم کلافه بودم ومثل تشنه ای که یک ظرف آ بی در کوله پشتیش داره وداعم عطش وفکرخوردن اون آ ب رو داره امروز مدام بدنبال یه فرصتی بودم تا دوباره فایل رو گوش بدم وفیض ببرم .من به عنوان مثال وحتی دم دستی ترین نمونه که حس میکنم بیشترین عضو روز مرهگیم هست وخیلی برام عادی ودم دستی شده یعنی همسرم فکر کردم که اگه همین نعمت که حواسم بهش نیست از زندگیم حذف شود چه میشود دیدم مثل کسی که از عرش به فرش میرسه میشم ،وای تمام جرات ،تما م قدرت من درشبهای تاریک بیرون ،کسی که ماشینو سرویس میکنه ومن خبر ندارم ،کسی که بچه هارو سروسامان میده ،کسی که بودنش برای من قدرت میاره وتکیه گاهمه ،کسی که جرات من درتنهاییم هست ،کسی که بودنش شده روزنه درهای رحمت خدا،کسی که صدای کلفت وخشنش برای من امنیت روح وروانم هست وهزاران دلیل دیگر برای یک زندگی راحت من وبچه هایم فقط در همین یک قلم که همسرم هست خلاصه میشود وای که بخواهم از ذره ذره ی نعمت های بیشمار خداکه مثل آ ب خوردن دراختیار داریم و غافلیم بگویم دیگر نه دست ونه قلم یارای نوشتن آ ن دارد .خدایا که توچه کرده ای وما چه کرده ایم ،واقعا اگر بخایم تا آ خرین نفسهای عمرمان سپاسگذار باشیم اصلا حق اورا ادا نکرده ایم ولی من امروز برای خودم خیلی خوشحالم که اسمم در لیست بندگان سپاسگذارت ثبت کردی .ای عزیزومهربانم دوستت دارم مثل کودکی که پدرش را در آ غوش گرفته ومیبوسه ومیدونم که عزت وکرامت تو مانندیک پدر به فرزندش بی دریغ هست دوستت دارم خدا جون مهربااانم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار بهار تهرانی
      1398/11/25 21:47
      مدت عضویت: 1630 روز
      امتیاز کاربر: 691 سطح ۲: کاربر متوسطه
      محتوای دیدگاه: 209 کلمه

      با سلام
      من هم در گذشته زیاد شکر گزار نبودم واگر شکرگزاری هم بود فقط زبانی بود .بزرگترین مسئله این بود من هیچ وقت راضی نبودم .هیچ وقت خوشحال نبودم .چون همیشه فقط به نداشته هایم توجه می کردم . چند سالی هست که شکرگزار شده ام و سعی می کنم از ته دل برای چیزهایی که دارم شکرگزار باشم و حتی پیشاپیش شکرگزاری می کردم و ان نعمت ها به زندگی ام می آمد .
      حالا سعی می کنم روی داشته ها تمرکز کنم. با اینکه چند سال است که با شکرگزاری واقعی و نتایج عالی آن آشنا شده ام و فایل های زیادی در این مورد شنیده ام ، اما بدون اغراق استاد این فایل امروز زندگی با طعم خدای شما یک چیز دیگه بود .خیلی ساده و زیبا توضیح داده بودید ، تمثیل های جالبی می زنید که به دل می نشیند و مطمئن هستم از این به بعد شکر گزارتر خواهم بود .قشنگ تر زندگی خواهم کرد و از زندگی ام بیشتر لذت می برم و زندگی من در همه جنبه ها رنگ و بویی خدایی خواهد داشت .از شما بسیار ممنونم .عالی بود .من همین که فایل را گوش دادم رفتم شکرگزاری ام را نوشتم و یکی از شکرگزاریهایم به خاطر شما و این دوره بود

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار azita
      1398/11/16 19:34
      مدت عضویت: 1659 روز
      امتیاز کاربر: 6308 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 226 کلمه

      ازابتدای زندگیم همیشه یه زندگی معمولی داشتم بچه دبستانی که بودم وقتی می دیدم دوستام مثلا با ماشین باباشون میان مدرسه می گفتم خدایا پس ما چرا نداریم؟یا وقتی می رفتم خونه دوستام وسایل خونه شونو می دیدم که شاید خیلیاشو ما نداشتیم همیشه تو دلم ناشکر بودم. بزرگتر که شدم باز هم ناشکری های کوچکی که شاید به نظرم بیشتر حالت گلایه داشتن رو می گفتم مثلا ماشین ماچرا مدلش اینه؟ خونه ما کوچیکه یامثلا چرا بچه ها بانطم نیستن واین همه ریخت وپاش می کنن؟ چرا شعل همسرم اینه و…. الان که به فایل استاد گوش کردم متوجه شدم که درسته خیلی از روزا میگم خدایا شکرت ولی درواقع ته ته دلم هنوزم ناشکر هستم درحالیکه خیلیا ممکنه همین خونه کوچک را هم نداشته باشن، یا اینکه همسرشون شغلی نداشته باشه وبیکار باشه ویا درحسرت داشتن بچه وخنده و شلوغی بچه باشن واقعا بعداز گوش دادن به این فایل از خودم وخدایم خجالت کشیدم تصور اینکه یک لحظه همسرم نباشه، فرزندانم بیمارباشند و سروصداشون توخونه نپیچه ویااینکه خونه نداشته باشم و هرسال بخوام جابجا بشم(چون سالهای اول زندگیم مستاجری زیاد کشیدم) و یا امکانات دیگه
      نباشندزندگی سخت تری خواهم داشت پس خدایا ازته دلم برای تموم لحظه های زندگیم سپاسگزارم برای همسرم که بودنش مایه آرامشه، برای فرزندانم که حضورشان گرمابخش زندگیم برای خونه، ماشین و تموم امکانات زندگی، برای شغلی که دارم و….سپاسگزارم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار شیرین محصلی
      1398/10/15 13:38
      مدت عضویت: 1676 روز
      امتیاز کاربر: 12593 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      محتوای دیدگاه: 217 کلمه

      من قبلا فقط جنبه های منفی زندگی رو می دیدم همش گله وشکایت می کردم مثلا پسرم وقتی کوچیک بود خیلی کنجکاو وبازیگوش بود وهمیشه باید دنبال می بودم نکنه یه بلایی سر خودش بیاره ،همیشه خونه رو بهم می زد وکثیف می کرد من همش باید یا مراقب اون می بودم یا خونه رو تمیز می کرد وچون دست تنها بودم وهمسرم شبا دیر از کار برمی گشت ومن نمی تونستم استراحت کنم همش ناشکری می کردم قر می زدم از دست پسرم ،یا خونه ای که کرایه کرده بودیم یه خورده قدمی ساخت بود وسرد کردن وگرم کردنش سخت بود وهمیشه تابستونا گرم بودو زمستونا سرد وهمش ازاینکه اون خونه بودیم خیلی ناراحت بود واین در حالی بود که جاش خیلی خوب بود محله آروم وامنی بود همسایه هامون خوب بودند وحیاطش خیلی بزرگ وباصفا بود ،یا اینکه خیلی وقتا از دست رفتا های همسرم ناراضی بودم ونقاط منفیش رو می دیدم درحالی که همسرم عاشقمه وخیلی دوستم داره وقتی مریض می شم خیلی مراعاتم رو می کنه والان که باردارم مثل یه بچه ازم پرستاری می کنه وهمیشه تمام سعیش رو می کنه که راضی باشم وشادوخیلی چیزهای دیگه که الن یادگرفتم که نقاط مثبت رو نگاه کنم وانجوری زندگی خیلی قشنگتر وزیباتر می شه،خدایابه خاطر همه نعمتهایی که به من ارزانی کردی ،سپاسگزارم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 895 سطح ۲: کاربر متوسطه
      محتوای دیدگاه: 510 کلمه

      باسلام خدمت استاد عزیز ودوستان خوبم
      وقتی این فایل رو گوش کردم پیش خودم فکر کردم که من در مورد زندگی ام تا حالا ناشکری نکردم وتوی ذهنم پاسخی رو برای این سوال اماده کرده بودم .اما تصمیم گرفتم قبل از تایپ نظرات بقیه دوستان رو هم بخونم چون استاد خیلی روی خوندن نظرات بقیه تاکید دارن .ودیدم چقدر این تاکید ایشون به جا هست .من در نظرات به پاسخ یکی از از دوستان رسیدم که در مورد این نوشته بود که هیچ وقت توی زمینه های مالی ناشکری نمیکنه اما در مور رفتار شوهرش که فقط معایب ایشون رو میدید ومحاسنش رو نادیده گرفته بود این رو یک جور ناشکری به حساب اورده بود و دیدم من هم دقیقا همین مشکل رو دارم نه تنها در مورد شوهرم بلکه در مورد بچه ام وحتی تعدادی از اطرافیانم همین فکر رو دارم .همیشه میگم بچه ام نق نقو هست الکی غر میزنه .هر چی میخواد رو حتما باید با گریه نشون بده .مرتب نیست والی اخر ولی هیچ وقت خدارو شکر نکردم به خاطر بودنش .به خاطر اینکه حتی با ریخت وپاشها ونامرتبیهاش خونه سوت و کور مارو روشن کرده .هیچ وقت به خاطر هوش بالاش از خدا تشکر نکردم .به خاطر مهربونیش واینکه انقدر مارو دوست داره وزبون ریزیهاش به خاطر اینکه کارهای بدش رو ببخشیم رو رست ندیدم وبابت اون از خدا تشکر نکردم .همیشه وقتی با همسرم بحثی چیزی داشتیم شروع میکردم به گلایه از خدا که چرا اینطوری هست وچرا فلان اخلاق رو داره وچرا این رو گفته اما بابت همه مهربونیهاش و صبوریهاش در مقابل من ،وتلاشش برای رفاه حال من وپسرم و همه امکاناتی که برای ما فراهم کرده وتشویفهاش برای اینکه من یه کاری رو انجام بدم .وقدر دانیهاش برای کارهایی که انجام میدم .برای نگرانیهاش برای وقتی بیمار میشم وهمه کارهای خوب وبا ارزشی که برای من وپسرم انجام داده .برای هیچ کدوم از اینها حتی یک بار از خدا تشکر نکردم .
      برای مادیات زندگی ام درسته هیچ وقت ناشکری نکردم و به زندگی وچیزهایی که بقیه میخریدند هیچ چشمی ندوخته بودم اما خوب هیچ وقت هم از ته دلم خدارو شکر نکرده بودم برای چیزهایی که دارم برای سلامتی خودم وخانواده ام .برای داشتن خانه ای که سرپناه ماست .برای داشتن ماشین .برای داشتن تمام ویایل داخل خانه که همه بابت رفاه حال ماست از جارو برقی،ماشین لباسشویی،ظرفشویی،یخچال،کولر،پکیج ،فرش،مبلمان ،تختخواب ،سرویسهای متعدد اشپزخانه سرویسهای غذاخوری،سرویسهای چایخوری،رختخوابهای اضافه ،اتاق بچه ،اسباب بازیهای زیاد برای پسرم ،سرویس کمد برای پسرم وهزاران وسیله کوچک وبزرگ دیگری که در خانه هست وچه انهایی که وجودشان ضروری است ،چه انها که باعث رفاه بیشترند وچه انها که در حکم تزیین هستند.برای هیچ کدام از اینها خدا را سپاسگذاری نمیکردم وگاهی سرزبانی یه خدایا شکرت میپروندم ،نه از ته دل .وانگار اصلا اونها رو از خدا نمیدونستم ویا اگر میدونستم دیگه داشتن واستفاده مکرراز اونها باعث شده بود که دیگه داشتنشون برام عادی باشه و دلیلی برای سپاسگذاری اونها نمیدیدم .والان از خداوند سپاسگذارم به خاطر راهی روشن که دارم باد میگیرم وپا در اون گذاشتم تا خودم واطراف خودم وخدای خودم رو بهتر بشناسم .

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار پونه عدل تهرانی
      1398/09/21 07:04
      مدت عضویت: 1676 روز
      امتیاز کاربر: 14745 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      محتوای دیدگاه: 38 کلمه

      البته فکر نمی کنم کسی باشه که اصلا ناشکری نکنه همه کم و زیاد یه وقتایی ناشکری می کنن من هم همینطور ولی بعد وقتی فکر می کنم سعی می کنم بهتر بشم هر روز از روز قبل

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار پونه عدل تهرانی
      1398/09/21 06:36
      مدت عضویت: 1676 روز
      امتیاز کاربر: 14745 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      محتوای دیدگاه: 173 کلمه

      در حال حاضر چندین سال می شه که همیشه خدا رو به خاطر تمام داشته هایم شکر می کنم شاید قبلا ناشکری می کردم ولی همونطور که خداوند در قرآن فرمودن سن ۴۰ سالگی انسان عاقل می شه !
      من همیشه از دوران دبستان یادمه که همیشه تمام دوستام آدم‌های ثروتمندی بودن و ما یک خانواده خیلی معمولی ولی من هیچ وقت نمی گفتم منم باید مثل اونا باشم هر چی اونا دارن اون موقع که این شکرگذاری و اینا ها رو نمی دونستم خیلی بچه بودم!
      الان هم همینطورم همه دوستان خیلی چیزها دارن ولی من همیشه برای داشته هایم شکر گذارم برای تک تک سلولزهای بدنم!
      خدا رو شکر می کنم اول از همه که صبح بیدار می شم که زنده‌ام و سلامتی خانواده ام در کنارم هستن وقت گذاروندن با اونها مگه آدم دیگه چی می خواد ۰
      خدا رو شکر می کنم که کار می کنم!
      خدایا من برای تمامی نعمتهایی که دارم شکر می کنم اممکنه نتونم به اندازه‌ای که باید برای تک تکشون شکر گذار باشم هر چقدر آدم شکر کنه کمه

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار مرزبان
      1398/09/20 02:28
      مدت عضویت: 1668 روز
      امتیاز کاربر: 12
      محتوای دیدگاه: 179 کلمه

      سلام به همه بزرگواران
      شکر خدا دوباره یک دوره خیلی خوب ازتون ممنون واقعا هر چی جلوتر می ریم چیز جدید از زندگی یاد میگیرم ولی
      از دست وزبان که براید کز عهده شکرش به دراید
      درست هم همینه که باید اول اصل جنس رو بشناسیم و بعد بقیه چیزها تا درک درستی از خودمون داشته باشیم و
      شکر نعمت وجود خودمون رو به جا بیاریم
      متاسفانه اکثر افرادی که میشناسم در حال مسابقه دادن هستیم یا بدبختی های مردم رو بشماریم یا اینکه بگیم من از تو به این دلایل بدبخت تر هستم
      وهمش دنبال این بودم که بهتر بشم چون جای الان برام دوست داشتنی نیست ومیدونم باید خودم رو بالا بکشم
      الان احساس بهتری دارم وخوشحالترم یاد یه داستان هم افتادم وقتی برای انجام تمرینات اصرار داشتین
      یکروز دانشجویی از استادش میپرسه چطور (برای مثال) از دانشگاه برم میدان ازادی استاد در جواب میگه با تمرین تمرین تمرین تمرین
      از خدا خیلی ممنون سپاسگذارم برای همه نعمتهاش شکرخدا شکر خدا شکر خدا دوباره بخاطر چیزهای عالی که بهمون یاد میدین ممنون ازت

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار shahla mahmoudi
      1398/09/19 10:16
      مدت عضویت: 1676 روز
      امتیاز کاربر: 21107 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      محتوای دیدگاه: 141 کلمه

      سلام استاد عزیز و گرامی و همه دوستان خوبم
      چندین بار این فایل را گوش کردم چقدر عالی و چه مثالهای زیبا و قابل درک در آن بود واقعا گوش کردن به این فایل یک تلنگری بود که به خودم بیایم و این همه نعمت هایی که در زندگی به من داده شده است را قدر بدانم و سپاسگزار باشم و نباید تمام تمرکزم را بر مشکلات و نداشته هایم بگزارم در این صورت است که خوبیها و نعمت های بیشتری به طرفم می آید وقتیکه به آنها توجه میکنم و خود بخود تمرکزم از نکات منفی برداشته میشود و ناراحتی های بیشتری را بطرف خودم جلب نمیکنم
      من از خدای مهربانم سپاسگزارم که مرا به مسیر تناسب فکری راهنمایی کرد و همینطور از شما استاد عزیزم ممنونم که این همه دانستنی های پر ارزش را به ما تعلیم میدهید ???

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار شیما مجیدی
      1398/09/16 01:32
      مدت عضویت: 1615 روز
      امتیاز کاربر: 316 سطح ۱: کاربر مبتدی
      محتوای دیدگاه: 985 کلمه

      سلام با یه دنیا عشق
      الهی شکر الهی شکر الهی شکر ، خدایا به امید برکت تو
      من قبلا بارها به خودم میگفتم که من منتظر این هستم که بهترین ها برام اتفاق بیوفته . تقریبا 10 سال پیش توی تلویزیون شنیده بودم که اگر انتظار اتفاقهای خوب رو داشته باشید براتون میوفته . بخاطر همین هم همیشه به خودم میگفتم که بهترین ها برای من اتفاق میوفته . اما هیچ وقت اتفاق های خوب زندگیمو برای خودم تیک نزدم که بگم خب این بود و این بود که حالا براش سپاسگذار باشم .
      فکر میکردم که خب حالا که اتفاق خوبه رقم خورده خود بخود اومده دیگه و من توی اومدنش دخیل بودم نه هیچ کس دیگه ای !
      یه وقتایی اتفاق خوبه بود بیشتر مواقع هم نبود .
      حقیقتش اون روزا اونقدر دوز استرس من بالا بود که الان میفهمم چرا کمتر اتفاقا ت خوب رو تجربه میکردم . اونقدر بابت مشکلاتی که توی خونه اتفاق میوفتاد پدرمو سرزنش میکردم ، اونقدر از خودم میپرسیدم که چرا و چرا و چرا …… که چرا باید اینهمه استرس و ناراحتی رو تحمل کنیم ؟ چرا باید این اتفاق بیوفته ؟ اصلا مقصر این اتفاقا کیه ؟؟؟ و همیشه پدرمو مقصر اصلی تمام بحث ها و دعوا ها میدونستم و بعد از تمام شدن اون بحث ها و داد و بیداد ها تا چند روز استرس خیلی خیلی خیلی زیادی رو تحمل میکردم .
      به همین دلیل بیشتر مواقع هیچ کدوم از کارهای من اون نتیجه دلخواه منو به من نشون نمیداد .
      یادمه من همیشه امکانات خوب و کافی برای کارهام داشتم . انصافا همیشه هم توی کارهام نامبر وان بودم البته گه گداری هم نفر دوم بودم . یادمه همیشه با یه موجود خیالی که برای خودم ساخته بودم که فکر میکردم دارم با خدا صحبت میکنم حرف میزدم یه خدایی که همیشه دور از دسترس بود وقتایی که با هاش صحبت میکردم مطمئن نبودم که در خواست های منو میشنوه چه برسه که اجابت بکنه .
      راستش از اطرافیانم شینده بودم که باید اونقدر درخواستت رو برای خدا تکرار کنی تا خدا اونو بهت بده. همیشه شنیده بودم که خدا دوست داره که بنده هاش همیشه بیان در خونش و دعا و راز نیاز کنن تا بلاخره راضی بشه و خوشش بیاد و بگه حالا خوبه و من درخواستت رو برات براورده میکنم . منم چون ادم سمجی نبودم بیشتر از دو سه بار حال و حوصله نداشتم که درخواستمو به خدا بگم و بعد بی خیال میشدم و ازش میگذشتم .
      ولی انصافا همیشه بهترین وسیله ها و امکانات و شرایط تحصیلی خوبی رو داشتم . جوری بود که بیشتر دوستانم بخاطر شرایط و مهارتهام و ابزارهام به من حسادت میکردن . با تمام این شرایط هیچوقت نتیجه دلخواهم رو هم نگرفتم .
      از وقتتی که با خدای یکتا ، الله متعال ، پروردگار عاشق و دوست داشتنی آشنا شدم خیلی برام عجیبه که با اولین بار که ازش درخواست میکنم همیشه صدای منو میشنوه و به سرعت در اولین موقعیت عالی جواب خواسته منو میده . وقتی باهاش درد دل میکنم به ساعت نمیرسه که آروم میشم . وقتی که خواسته ای دارم یا از خوندن قران یه نشونه و راه حل برام میاره یا با صدای ملایم و آروم به درون من میاد و به من الهام میکنه که اینطور بشه بهتره . الهی شکر الهی شکر الهی شکر
      از وقتی که یاد گرفتم که به صدای ندای درونم اهمیت بدم انگار رنگ و بوی زندگی من عوض شده ، انگار من عاشقم و اون معشوق ، انگار که وقتی میخوام باهاش صحبت کنم دارم با یه دوست خیلی خیلی خیلی صمیمی صحبت میکنم . اصلا یه جوری حالم خوب میشه که انگار بال دارم و دارم پرواز میکنم ، انگار که تمام دنیای من رنگی رنگی میشه . برام عجیبه که چقدر آرامش دارم ، چقدر خوشحال میشم چقدر احساس امنیت میکنم ، چقدر اتفاقات دور و اطرافم برام بی اهمیت میشه و فقط خودم هستم و خودم
      نه اینکه به اطرافیانم بی توجه باشم نه اما دیگه هیچ چیزی منو اونقدر ناراحت یا عصبی نمیکنه که بخوام بگم مثل قبل زندگی من مختل میشه .
      این هدایت الهی هست که دست منو گرفته و قدم به قدم با خودش میبره تا برسم به این فایل تصویری استاد عطار روشن . که یاد بگیرم که از این هم بیشتر باید لذت ببرم ، از این هم بیشتر باید قدردان باشم ، از این هم بیشتر باید به خودم توجه بکنم .
      یادمه که یک بار لای قران رو باز کردم خوندم که نوشته بود خداوند دوست دارد که شما را پاکیزه کند و او دوست دارد که شما قدرتمند باشید .
      خب این خدای عزیز که اینطور برای من میخواد ، اینطور زیبا و عالی عطا میکنه ، اینطور عالی و کامل هدایت میکنه ، اینطور زیبا به من یاد میده ، این استاد های عالی رو سر راه من قرار میده که من بیشتر و بیشتر یاد بگیرم تا بهتر و بهتر زندگی کنم
      داشتن این خدا خودش یکی از بزرگترین نعمت های زندگی منه
      الهی شکر الهی شکر الهی شکر
      به جز تمام امکانات رفاهی عالی که در زندگیم دارم ،
      بجز تمام ابزار های عالی که برای کار کردنم دارم ،
      به جز تمام لباس های زیبایی که برای پوشیدنم دارم ،
      به جز سلامتی کامل تمام اندامم و زیبایی ظاهری که دارم ،
      به جز تمام اعضای خانوادم که عاشق من هستند ،
      به جر تمام اتفاقات خوب دیگه که هر روز داره برام رقم میخوره ،
      فقط شکر از نعمت بزرگ داشتن این خدای خوب و بی نظیر که به این زیبایی صدای منو میشنوه و به این زیبایی درخواستهای منو به من عطا میکنه و به این زیبایی منو هدایت میکنه به سمت بهترین و درخشان ترین و کامل ترین و لذت بخش ترین اتفاق ها .
      صدهزار بار شکر صد هزار بار شکر صد هزار بار شکر

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار minootahrishi
      1398/09/15 08:36
      مدت عضویت: 1676 روز
      امتیاز کاربر: 6722 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 163 کلمه

      با سلام به استاد روشن ودوستان
      من تا قبل از شروع این دوره هر حرفی که با خدا داشتم تماما گله وشکایت بود ویا اینکه حساب وکتاب داشتم ومدام چرتکه می انداختم که الان من این ثواب رو (به فکر خودم) کردم حتما خدا باید به من فلان چیز رو بده ووقتی میسر نمیشد خیلی از خدا دور و دورتر میشدم ویکی از گله های من از خدا دخترم بود که مریضی سختی دارا وهمه اش میگفتم چرا من ؟ ولی بعد از گوش دادن به این فایل فهمیدم چقدر اشتباه فکر میکردم والان سعی میکنم اولا گله وشکایتی در کار نباشه والان از وجود خود دخترم لذت میبرم وواینکه هست وتمام چیزهایی که دارم وآرزوی خیلی دیگه از مردم هست که اونها رو داشته باشن خدایا شکرت خدایا سپاسگزارم به خاطر همه نعمتهابی که در زندگی من هست وبیشمارن
      از شما استاد عزیز هم ممنونم که این فایلها رو بدون هیچ چشمداشتی برای ما درست میکنین خدا خیرتون بده

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار عشق
      1398/09/14 00:53
      مدت عضویت: 1675 روز
      امتیاز کاربر: 4177 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 196 کلمه

      روز چهلم تکرار:
      جلسه‌ی چهارم زندگی با طعم خدا:
      منم مثل سایر دوستانم اونقدر که باید قدر داشته‌هامو نداشتم و از اهمیت سپاسگزاری بی‌اطلاع بودم.
      بارها شنیده بودم که هنر در دیدن نیمه‌ی پر لیوانه اما در عمل مفهومشو درست درک نمی‌کردم. اما با ورود به دوره‌ی لاغری ذهنی و آشنا شدن با قوانین جهان هستی یاد گرفتم روی دارایی‌های اکنون و آیندم تمرکز کنم و از همین حالا سپاسگزارشون ‌باشم.
      حالا در حال تمرینم تمرین سپاسگزاری برای هر لحظه از زندگی هر نفسی که می‌کشم هر زیبایی که می‌بینم هر ثانیه‌ای که متعلق به منه و بر اون اگاهم. سپاسگزارم بابت داشتن این خانواده‌ی دوست داشتنی همسر مهربان و دختر عزیزم سلامتی که داریم امکانات مالی و آسایش زندگیمون. سپاسگزارم بابت اطمینان قلبی که نسبت به آینده پیدا کردم و میدونم که در امانم و همه چیز برای من مهیاست. سپاسگزارم بابت لاغر شدنم. اتفاقی که خیال می‌کردم غیر ممکنه
      اما وقتی باورش کردم عملی شد. سپاسگزارم بابت راهی که در پیش روم قرار گرفت و آشنایی با تناسب فکری. لیست سپاسگزاری‌های من طولانیه و زیباترین قسمتش توجهیه که در طول روز با قلبی مالامال از شادی به داشته‌هام می‌کنم و عملا ازشون لذت می‌برم.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 144 سطح ۱: کاربر مبتدی
      محتوای دیدگاه: 644 کلمه

      سلام به استاد خدایی و خوبم

      هر جلسه از این دوره واقعاا آگاهی های ناب به ما میده و دقیقا خدا هدایتمون کرده به این دوره و این دوره ماندگااار شده و خواهد شد…خدایا شکرت

      من تا یکسال پیش که هنوز با قوانین آشنا نشده بودم و مثل اکثریت جامعه زندگی میکردم و رابطه خیلی خوبی هم با خدا نداشتم و بیشتر توجه م به نداشته هام بود و خیلی کم شکرگزار این همه نعمتی که تو زندگیم داشتم بودم و بیشتر گله و شکایت بود برای نداشته هام ولی از پارسال خیلی رابطه م بهتر شد با خدا خیلی بیشتر شکرگزار نعمت هایی که داشتم شدم و خیلی از خدا سپاسگزاری میکردم و میکنم

      ولی هنوز هم باز یه وقت هایی شیطان وارد میشه مثل همین دیشب که به خاطر یه موضوع هایی بی اساسی حالم یکم بد شده بود و بعد که یکم گذشت به خودم گفتم که الان روی ناخواسته ها و نداشته هاته که حالت بده و داری ناشکری میکنی و نعمت هات و یادت رفته و سعی میکردم توجه م رو بردارم ازش
      و واقعا حواسم حتی تا الان به اصل زندگیم نبود و
      این تجربه رو با تمام وجود لمس کردم که حتی به خواسته هایی که از قبل داشتم رسیدم ولی همون موقع هم حالم بد شده و این دقیقا همین توضیحاتی هست که استاد تو این جلسه گفتن و
      همین چند وقت پیش به یه خواسته ای که پارسال داشتم رسیدم ولی یکی دو روز بعد دیدم حالم بده و وقتی فکر کردم به خودم گفتم ببین تو به خواسته ای رسیدی که پارسال داشتی و فکر میکردی وقتی بهش برسی خیلی خوشحال میشی ولی میبینی که الان حالت خیلی خوب نیست پس رسیدن به خواسته ها باعث احساس خوب ادم نمیشه وقتی اصل و یادش رفته باشه و بابتش شکرگزار نباشه واقعااا درسته …

      و تا قبل از این منم همین فکر و میکردم که تا به اون خواسته نرسم تا فلان مورد انجام نشه من زندگی خوبی ندارم در حالی که همون موقع هم خیلی نعمت داشتم تو زندگیم ولی نمیدیدمشون و به لطف خدا این آگاهی از چند وقت پیش بهم داده شد و با این جلسه مهر تایید محکم تری خورد و
      لطف خدا و برنامه ریزی دقیق خدای منه که هیچ وقت دیر نمیکنه و من هر جلسه از این دوره رو چند وقت قبلش تجربه و لمس کنم و با شنیدن آگاهی های هر جلسه تایید بیشتری برام بشه که اینم خیلی برام جالبه ….

      و من چنددد وقت بود که میخواستم نعمت هایی که دارم رو بنویسم و هی جور نمیشد و دنبال دفتر و سررسید خوب بودم و باز رسید به اینجا که انگار زمان درستش امروز بود که از دفتری که تو کشو کنار دستم بود این همه مدت و هدایت شدم بهش و امروز بالاخره نوشتم و ثبت کردم نعمت های که دارم رو و خیلی هم شده به لطف خدا …

      اولین نعمتی که نوشتم و امروز بهش واقعا رسیدم زنده بودن هست ‌و از خدای خودم ممنونم که من و آگاه کرد به مهم ترین اصل و نعمت زندگیم که تا شکرگزارش نباشم و قدرش و ندونم بقیه چیزا بهم داده نمیشه و اگرم بشه باعث حال خوبم نمیشه…
      و نوشتم از سلامتی که دارم و تک تک اعضای بدنم که سالمن و خداروشاکرم بابتش
      برای خانوادم و حضورشون برای کارم برای خونه مون برای خونه مستقلی که دارم برای درامدم برای هدایتم به راه درست متناسب شدن برای امکانات زیادی که تو زندگی دارم و باعث شدن راحت تر باشم و لذت بیشتری ببرم برای سفرهای زیادی که رفتم و لذت بردم برای زیباییم برای موهای بلند و زیبایی که دارم برای چشم های خوشرنگ و زیبایی که دارم برای سلیقه خوبی که دارم برای لباس های زیادی که دارم و …. که از خدای خودم سپاسگزاری کردم و انجامش دادم و به امید خدا باز فرکانسم میره بالاتر و ادامه میدم …

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار mariya
      1398/09/13 21:02
      مدت عضویت: 1676 روز
      امتیاز کاربر: 10643 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      محتوای دیدگاه: 152 کلمه

      سلام به دوستان عزیزم?
      خداراسپاسگزارم بابت اینکه من رابه این مسیرهدایت کردوبابت استادعزیزی که برای راهنمایی من قراردادتاراه درست زیستن رابه من بیاموزدوازاینکه می تونم ازنظرات ارزشمندشمادوستان عزیزاستفاده کنم واقعاخوشحال وبازهم سپاسگزارالله یکتا هستم?
      به شدت اهل نمازوقرآن وحجاب ومشغول خواندن انواع کتابهای دعابودم،مشکلات زیادی داشتم ازبیماری لاعلاج مادرگرفته تامشکلات مالی،روحی،مستاجری ونداشتن تناسب اندام و…..
      وای که چقدرالتماس خدارامی کردم چقدراشک می ریختم ،به دیگران کمک می کردم،اماهیچ تغییری مشاهده نمی شدودیگه می گفتم هرجورخداخودش بخادهمون میشد،اماچیزی هم درذهنم می گفت این عدالت نیست که هرجورخدابخادومن زندگی کنم،پس منظورخداوندازاینکه گفته انسان راآزادآفریده یعنی چه؟؟؟؟
      امازمانی که بااصل زندگی توسط دوره های استادروشن آشناشدم تازه متوجه شدم که من به جای اینکه داشته هاموببینم،مدام نداشته هامامی دیدم،من به جای اینکه درباک ماشین بنزین بریزم،آب می ریخته ام وانتظارداشته ام که ماشین حرکت کند،امااکنون متوجه شده ام که چقدرمسیررسیدن به هرچیزی آسونه،
      ومن چقدرسختی داده بودم به خودم?
      شکرنعمت،نعمتم افزون کند???
      خدایاشکرررررت که هرروزدارم اززندگی ام لذت میبرم?
      خدایابه استادم عززززت بده?

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار M.s
      1398/08/14 14:59
      مدت عضویت: 1628 روز
      امتیاز کاربر: 2258 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 836 کلمه

      سلام استاد عزیز وفرستنده ی خدا
      عجب حرفایی زدید تو این جلسه واقعا که بی نظیر بود این حرفا
      من که ایمان دارم به تمام مواردی که گفتید چون خودم تجربشون کردم
      من از زمانی که ازدواج کردم چون سنم خیلی کم بود و بسیارهم مذهبی بودم اولش ناشکریام بخاطر حس دور شدن از خدا و از عبادت و نمازشب و اینا بود ومدام خودمو سرزنش میکردم که من خیلی پاک بودم اما باازدواج از خدا دور شدم وکم کم خیلی مشکلات زیادی اومد تو زندگیم تا شهریور سال ۹۷که خیلی عاجز وناتوان بودم و باتمام وجودم از خداکمک خواستم واونم منو با یه مسیری اشنا کرد که بالاخره هی مدارهای فرکانسی رو بالاتراومدم و هرروز با مسائل جدیدتری اشناشدم و باقوانین هستی و …..
      من همیشه در هرشرایطی مواظب بودم که ناشکری نکنم البته بخاطر دین ومذهب و اینایی که گفته بودن بهمون نه دلیلی که الان از ناشکری میدونم من یه تقویم دارم که هرروز صبح ی صفحه ی کامل شکرگذاری مینویسم واز زمانیکه تمرکزمو گذاشتم رو داراییام و نداشته هام یه دنیااتفاقات خوب برام افتاده که توخوابم نمیدیدم
      همیشه بامقایسه ی زندگیم بابقیه حالمو داغون میکردم و ناشکری میکردم وگله وشکایت از خدا اما الان اصلا کاری به زندگی کسی ندارم فقط حواسم به چیزایی هست که خودم دارم یعنی انقدر داراییامو بالا و بیشتر ازبقیه میدونم که حتی حس میکنم بقیه حسرت زندگی منو میخورن واز زمانیکه تفکرم اینطور شده بارها بهم گفتن که تو خیلی خوشبختی خیلی زندگیت قشنگه
      من تو خونه ی اجاره ایی میشنیم که خیلی هم بزرگ نیس اما همیشه تا از درمیام تو میگم سلام به کاخ خوشبختی من سلام خونه ی خوشکلم بعد انقد جالبه برام که بااینکه وسایلشم خیلی بالانیست اما هرکسی که میاد خونم میگه عجب خونه ی باسلیقه و باصفایی داری باخودم میگم تو بااین خونه و زندگیت حسرت این خونه ی منو میخوری اخه؟؟ بعدش میفهمم که خونه جایی هست که عشق و خوشبختی توش باشه نه وسایل خیلی گرون و ….
      حتی در موردخودمم با شکرگذاری خیلی چیزا عوض شده
      ادمی که بی اعتماد به نفس و به زور همسرش درس میخوند الان هرروز صبح ساعت شش نشده بیدارمیشه که براارشد درس بخونه وادمی که دبیرستانشم نمیخواست بخونه الان کمتر از دکتری رو قبول نداره
      خدا از یه طریقایی یه راهایی جلو پام گذاشت برای بالارفتن و پیشرفت کردن که فکرمیکنم اگه کل دنیا دست به دست هم داده بودن یه همچین برنامه ی منظم و دقیقی بریزن هم نمیتونستن
      دونه دونه ارزوهام دارن میشن هدف و بعدشم به وقوع میپیوندن
      دلیل اینکه به اینجا راهنمایی شدمم صد درصد همینه که خیلی وقته دارم شکر گذاری چیزای حتی خیلی کوچیک راهم میکنم
      انقد به شکرگذاری ایمان اوردم که کوچکترین ناشکری که میکنم سریع درستش میکنم و باخدا حرف میزنم و ازش عذرخواهی میکنم
      اما بازم تو خیلی مسائل ضعیفم بقول استاد هرجا که صعیفی بدون ایمانت تو اون قضیه کمه
      شدیدا دارم رو این مطلبا کارمیکنم هرلحظمم با حرفای استاد داره میگذره
      همیشه تو جمع دوستانم وقتی حرف میزدم میگفتن چقدر خوشبینی تو هیچی نداری وهمش میگی خداروشکر
      اگه بخوام از نظر مالی بگم باور کنین انگار هیچی ندارم اما حسی که دارم مث ادمایی هست که خیلی ثروتمند هستن حتی تمام کسانیکه تو چندماه گذشته باهام اشناشدن فکر میکنن که ماخیلی پولداریم و اصلا یه حرفایی میزنن بهم که خودمم فکرمیکنم ماخیلی خیلی پولداریم
      واز همه چیز بهتر اینکه خداهمسری رو به من داده که واقعا بدون هیچ کلاس و دانشی فرکانس بالایی داره حتی یه وقتایی فکرمیکنم اینکه ما انقد دیر شروع کردیم به پیشرفت بخاطر پایین بودن فرکانس من بوده
      وبخاطرناشکری های من بوده
      حالایه وقتایی هم فکر میکنم ازاین ور بوم دارم میافتم چون بقول شما اصل لذت بردن از زندگیه چون خودمو خیلی محدود میکنم که اگه یه ساعت فیلم ببینم عمرم هدر رفته و …..
      استاد اگه بخوام در مورد چیزایی که دارم حرف بزنم که چند روزم بنویسم بازم کمه
      شاید همسر من مث خیلی از مردای دیگه باشه اما من همیشه فکر میکنم که اون یه هدیه ی الهی هست که اومده تو زندگیم تا من موفق ترین و خوشبخت ترین بشم
      خدافرزندی بهم داده که خیلی زیباست خیلی سالمه پرازانرژیه همه ی اطرافیان خیلی دوسش دارن و…
      خانوادم بی نهایت حمایت کننده هستن هرجابخوام میبرنم هرکار بخوام برام میکنن و جون‌ونفس و زندگیشونم
      هیچوقت فکرشم نمیکردم که شغلی داشته باشم اونم مربوط به درسم اماالان اونم بالیسانس و هنوزم حتی ارشد قبول نشدم دارم کارمیکنم
      همه چیز خوب وعالیه
      اما بااین که حالم بازندگیم خوب بود حرفای شما خیلی خوب جاانداخت برام که زندگی راباید زندگی کرد
      راست میگید من واقعا ازخداخواستم تاهر روزم بهتر از دیروزم باشه و دقیقا اونم منو هدایت کرد که همینطوربشه
      همیشه میگفتم چطور ادم زندگی کنه که هرروز بهتربشه اخه الان قشنگ میفهمم چطورمیشه
      همیشه به خدا گفتم من خلیفه ی تو روی زمینم زشته که بد زندگی کنم یا همیشه حس میکنم اون منو انتخاب کرده که موفق و خوشبخت باشم وحتی اشنایی با لاغری باذهنمم بخاطر اینه که بازم یه مورد دیگه رو تو زندگیم درست کنم که بیشتر وبیشتر لذت ببرم از زندگی
      خدایاشکرت
      استادخیلی ممنون

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار عالیه هاشمی
      1398/08/05 23:10
      مدت عضویت: 1671 روز
      امتیاز کاربر: 990 سطح ۲: کاربر متوسطه
      محتوای دیدگاه: 1,843 کلمه

      سلام خدمت استاد عزیزم
      استاد شما با این فایلتون خیلی مسائل زندگیمو واسم روشن کردین
      خدایا شکرت که منو به این راه هدایت کردی
      در مورد سوال اولتون
      من هیچ وقت در مورد مسائل مالی گلایه و شکایتی از خدای مهربونم نداشتم تا حالا یادم نمیاد که مثلا پیش دوست آشنا یا مادر و خواهرم گله و شکایتی از وضع مالی داشته باشم همیشه توکل و باورهای عالی در زمینه پول و ثروت داشتم
      هیچ وقت نگرانی در این مورد نداشتم و توکل و اعتمادم به خدای مهربونم خیلی قوی بود آنقدر قوی بود که هیچ وقت شرایط اقتصادی مملکت نمی تونست اونو بلرزونه هر اتفاقی میفتاد قلب من نمیلرزید و دچار شک وتردید و استرس نمیشدم
      یادمه پسرم سه ماهش بود ما اون موقع ساکن کویت بودیم کارو بار شوهرم عالی بود و داشتیم اسباب کشی میکردیم من دست تنها با یک بچه کوچولو تمام وسایل زندگیو جمع کرده بودم قرار بود فرداش اسباب کشی کنیم خانه بسیار زیبایی گرفته بودیم تو منطقه بالا ،بزرگ و شیک و خوشحال بودیم ،شوهرم مغازه عمده فروشی در بازار قدیم کویت داشت اون بازار خیلی قدیمی بود ،همشون عمده فروشی بودن بازار به شکل یک دالان یا تونل بود که سقف چوبی داشت زیبا و قدیمی مثل بازار وکیل شیراز بود خلاصه اون روز شوهرم دیر کرد همیشه ظهر ساعتهای ۲ میمد خونه ولی اون روز ساعت ۴ شده بود و هنوز نیومده بود، و من هم تلفن نداشتم خبری ازش بگیرم ساعت ۴ بود آمد خونه دیدم سرتاپاشو دود گرفته و بوی هیزم میده حال و روزش خراب بود ترسیدم هر چی میگفتم چی شده جواب نمی داد خیلی ترسیده بودم
      دوپا نشست روی زمین و با دو دستش چندین بار زد توی سر خودش قلبم از جاش داشت کنده میشد گفتم چی شده فکر میکردم کسی مرده همون طور که داشت گریه میکرد گفت بدبخت شدیم بازار آتیش گرفت و مغازه ما و تمام جنسها پول دخل همه چیزمان سوخت و شروع به گریه کرد و با دستش میزد بر سر خودش
      یک دفعه قلبم آروم شد و خدارو شکر کردم که کسی چیزیش نشده
      دستشو گرفتم بلندش کردم گفتم خجالت بکش منو خیلی ترسوندی دور از جون فکر کردم کسی مرده ،
      بهش گفتم چرا این کار میکنی مگه چی شده پاشو خدارو شکر خودت سالمی چهار ستون بدنت سالمه قوی هستی دوباره کار میکنی
      خدا خودش بهتر و بیشتر از قبل بهمون میده نگران چی هستی
      و واقعا به این چیزهایی که میگفتم اعتقاد قلبی داشتم حتی یک ذره شک نداشتم
      شوهرم گفت من به درک تو رو با یک بچه سه ماهه چکار کنم تو باید برگردی ایران تا بتونم زندگیمونو جمع جور کنم تا دو روز دیگه باید خونه رو تحویل صاحبخونه بدیم کجا میتونیم بریم؟ من که دیگه پول ندارم باید اون خونه ای که گرفتیم رو پس بدیم
      گفتم تو نیاز نیست نگران ما باشی خدا کریمه همه چی درست میشه همه چیو واسمون درست میکنه
      تو مرد قوی هستی من میدونم میتونی، خدا همه چیو واسمون درست میکنه نگران هیچی نباش فقط دست از زاری بر دار از فردا برو دنبال یک مغازه، بسپار به خودش، همه چی درست میشه

      چون توکل کردیم به خدا و ناشکری نکردیم و گله شکایت نکردیم خدا همه چیزو واسمون درست کرد
      فردای اون روز یکی از دوستای مهربون شوهرم به طور اتفاقی از جریان ما خبر شد و یک انبار خالی داشت داد بهمون همه وسایل رو بردیم اونجا جا دادیم
      و آمد ما رو برد خونشون ۲۰ روز با مهربانی و روی خوش خونشون بودیم
      تا شوهرم تونست خودشو جمع جور کنه و یک آپارتمان کوچیک کرایه کرد یک مغازه هم گرفت و دوباره مشغول شد
      البته اینو هم بگم که شوهرم یک فامیل دور از طرف پدری ،اونجا داشت که خیلی به خساست معروف بود وقتی جریان ما رو شنید با کمال تعجبه شوهرم، به شوهرم سرمایه خوبی داد و گفت تو جلمشو داری اینو بهت میدم دوباره شروع کن و بعد یک سال پولمو بهم پس بده
      شوهرم اصلا باورش نمی شد و میگفت بدون اینکه من به این آدم با این خصوصیت رو بزنم خودش بهم زنگ زد و گفت عمران بیا سر مغازه کارت دارم و همون موقع پولو به حسابم ریخت

      و الحمدلله شوهرم هم مشغول کار شد و دوباره اوضامون خوب شد و بعد یک سال پول اون فامیل مهربون رو بهش پس داد
      هر کی می پرسید دوباره سرمایه‌ از کجا آوردی شروع کردی به کار شوهرم میگفت فلانی بهم داد، دهنشون وا می موند و باورشون نمی شد و می گفتن این آدم واسه هزار تومن خودشو میکشه چطوری به تو اینقدر پول بدون بهره داده
      کار خدا این جوریه دیگه شکی درش نیست ازش بخوای و بهش اطمینان کنی کاری میکنه که انگشت به دهان میمونی

      خدایا شکرت

      اینو تعریف کردم واسه دوستای عزیزم که شک و تردید رو کنار بزارن و به خدای مهربونشون اطمینان قلبی پیدا کنن
      خدای بزرگ و مهربونم همه جا تو قرآن گفته به خدا ایمان داشته باشین من به این کلمه خیلی فکر کردم همه فکر میکنن ایمان یعنی به جای آوردن واجبات دینی و هر چه تو نماز و دعا و قرآن (بدون توجه معنایش ) بخونی با ایمانتر و به خدا نزدیک تری
      اما من اینو قبول ندارم آخه چطوره که تو اینقدر مومن باشی که شبانه روز تو در حال خوندن دعا و مناجات باشی ولی وقتی مشکلی واست پیش آمد دیگه توکل معنی نداره دیگه خدا میره کنار انگار خدارو فقط برای دعا و مناجات میخوان و میبینن
      وقتی حرف از اطمینان به خدا میشه قلبهاشون می لرزه شک و تردید دارن نمیتونن بسپرن دست خدا ،به زبون میگن ما سپردیم دست خدا ولی تو قلبشون به گفتشون ایمان ندارن از اضطراب و استرس و دست به دامان این و اون شدنشون مشخصه از آرام و قرار نداشتنشون مشخصه
      ایمان مدام دعا و سنا خوندن نیست ایمان یعنی اطمینان به خدا یعنی وقتی سپردی به خدا شب راحت بتونی بخوابی قلبت آروم باشه و این خیلی قشنگه حس عالی بهت میده حس قدرت تو زندگیت که تو هیچ وقت در نمی مونی

      استاد عزیزم خیلی ممنون که چشمم رو به خیلی چیزها روشنتر کردین واقعا شما تو این فایل درست گفتیم وقتی از اون چیزی که داری لذت ببری و شکر گذار باشی در اون مسیر همیشه موفق هستی همیشه تو اون مسیر خیر و برکت برات میاد چون قانون خلقت رو رعایت کردی و من در همه موارد شکر گزار بودم هیچ وقت گله و شکایت نداشتم برای همین همیشه از نظر مالی خوب بودم همیشه تو کارام موفق و عالی پیش میرفتم
      ولی در یک مورد خوب نبودم و همیشه واسم سوال بود که چرا من نمیتونم مسیر درست رو تو این مورد پیدا کنم من در مورد روابطم با شوهرم خیلی اون طور که میخواستم موفق نبودم و همیشه واسم سوال بود که چطوری میتونم روابط ایده آلم رو با شوهرم بسازم از وقتی این دوره شگفت انگیز رو شروع کردم خیلی مسائل در این زمینه داره واسم روشن میشه و به جواب خیلی از سوالاتم دارم میرسم حالا میتونم درک کنم چرا من تو این مورد مشکل دارم
      از صحبتهای استاد اینو استنباط کردم که در هر موردی قانون اینه، اگه از آنچه داری راضی باشی و لذت ببری و خوب استفاده کنی و باورهای زیبا و خوب در اون مورد در ذهنت داشته باشی در اون زمینه هر چه بخواهی به شرط اینکه توکل واقعی به خدا داشته باشی بهت میده
      درسته؟
      و من الان میفهمم که چون در مورد مردها باورهای زیبا و خوبی نداشتم
      ( به خاطر رفتارهای پدرم که این باورها از اونجا نشعت گرفته) و به خاطر همین باورها نتونستم تو این زمینه به خدای مهربونم توکل کنم و ایمانم رو تو این زمینه قوی کنم ، و در همین راستا مدام گله و شکایت از رفتارهای شوهرم داشتم و همیشه تنها گله و شکایتی که در طول زندگی از زبان من میشد شنید در همین مورد بود
      خوب مسلمه که نمیتونم تو روابطم با شوهرم آنچه که دوست دارم و میخوام رو داشته باشم
      استاد ممنون که ذهنم رو روی این مسئله روشن کردین این مسئله همیشه ذهن من رو درگیر کرده بود که چرا من تو همه مسائل قوی عمل میکنم ولی تو این مسئله لنگ میزنم
      الان برام روشن شد
      خوب شوهر من هم یک انسانه و مثل همه آدما هم نکات خوب داره و هم نکات بد در واقع باید بگم هم اخلاقهایی داره که من دوست دارم و هم خلقیات داره که من دوست ندارم ولی من به جای اینکه شکر گزار خلقیات خوبش باشم و روی اونها تمرکز کنم مدام از خلقیات بدش گله و شکایت کردم و تمرکزم رو گذاشتم روی اونها و این از دو جنبه به ضرر من بوده و روز به روز شرایط رو بدتر کرده یکی اینکه چون تمرکزم روی منفیهای شوهرم بوده پس طبق قانون طبیعت منفیهای بیشتری رو از طرف شوهرم جذب کردم و اون خلقیات برام بیشتر و پر رنگتر شده
      و از جنبه دیگه چون از اصل این موضوع ( داشتن شوهری سالم که در کل مرد خوبیه اهل هیچی نیست با خداست، مهربونه ) راضی نبودم لذت نبردم و شکر گزاری نکردم خدا تو این زمینه به من بیشتر و بهتر نمیده چون من صلاحیتش نداشتم
      پس چند روزه تصمیم گرفتم که جنبه های مثبت شوهرم رو هر روز و هر روز به خودم یادآوری کنم و از زندگی کردن با شوهرم لذت ببرم و از خدای مهربونم واسه این شوهر خوب و مهربونم شکر گزاری کنم و توکلم رو به خدای عزیزم تو روابطم با شوهرم
      بیشتر و بیشتر کنم

      خدایا شکرت که این شوهر مهربان و خوش اخلاق رو قسمتم کردی
      شوهری خوش اخلاق، مهربون، دوست داشتنی تو کارها با غیرت و کار برعهده، دست خیر داره ، دست دلباز ، با خانوادم مهربونه منو دوست داره ، خداشناسه ، صادقه، ساده و بی شیله پیله ، سعی میکنه به همه کمک کنه ، پدر مهربون و خوبیه، دلسوز ، سالمه اهل چیزی نیست ، به فکر خانواده و زن و بچه هستش
      خدایا هزاران بار واسه اینکه این مرد مهربون رو قسمت من کردی شکرت شکرت
      خدایا شکرت واسه خونه زیبامون
      شکرت واسه پسر خوب و مهربون و دلسوزم
      خدایا شکرت واسه سلامتی که بهم دادی
      خدایا شکرت که شوهر و پسرم در صحت سلامتی کامل هستن
      خدایا شکرت واسه ماشین زیبامون
      خدایا شکرت واسه مادر شوهر و پدرشوهر و خواهر شوهرهای مهربونم
      خدایا شکرت واسه مادر و خواهر مهربونم
      خدایا شکرت که منو به مسیر لاغری با ذهن هدایت کردی شکرت که با استاد عزیزم آشنا شدم
      شکرت که منو به مسیر زیبای زندگی با طعم خدا هدایت کردی
      خدایا چقدر زندگی با طعم تو شیرین و لذت بخشه هر لحظه این زندگی واسم قشنگ و لذت بخشه خدایا چقدر دنیا جای قشنگیه از زمانی که این دوره رو شروع کردم زیبایی های اطرافم در چشمم زیبایزشون هزاران برابر شده
      خدایا واسه تمامی نعمت های قشنگی که بهم دادی شکرت
      خدایا شکرت که هدایتم کردی که ریشه مشکلم رو با شوهرم درک کنم و در مسیر اصلاحش پیش برم خدای مهربانم روابطم با شوهرم رو به دستان مهربانت میسپرم مطمئنم که در پناه حمایت الهی تو روز به روز عشق و محبتمون به هم زیاد و زیادتر میشه مثل لیلی و مجنون ❤❤❤❤❤❤❤❤ انشا الله

      ببخشید استاد مهربانم بازم متمم خییییلی طولانی شد

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار سمیرا
        1399/01/04 01:47
        مدت عضویت: 1675 روز
        امتیاز کاربر: 7334 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
        محتوای دیدگاه: 13 کلمه

        به امید روزی که ماهم قلبی ایمانمون قوی بشه.و این لذت زیبارو ببریم.

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار مریم خوشنویس
      1398/08/03 11:19
      مدت عضویت: 1672 روز
      امتیاز کاربر: 587 سطح ۲: کاربر متوسطه
      محتوای دیدگاه: 26 کلمه

      من همیشه تو زندگیم دنبال چیزهای با ارزش بزرگ بودم غافل از اینکه اول باید شکر گزار دارایی های کوچیکت باشی تا بزرگترها بهت داده بشه،

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار شیرین محصلی
      1398/07/04 20:44
      مدت عضویت: 1676 روز
      امتیاز کاربر: 12593 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      محتوای دیدگاه: 41 کلمه

      قسمت دوم:اولین چیز باارزش زندگی من همسرمه،بعدش پسر خوشکلمه،خانواده ام ،شغلم ،همکارای خوبم،خونه نقلی ام،ماشین ظرفشویی،لباسشویی،ماشینمون ،چشمهای سالممه،گوشهای سالمم،بینی سالم کبدوکلیه سالم وهمه اعضای سالمه بدنم وخیلی چیزهای دیگه……خداجونم شکرت به خاطر این همه نعمتی که به من عطا کردی ،

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار شیرین محصلی
      1398/07/04 20:39
      مدت عضویت: 1676 روز
      امتیاز کاربر: 12593 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      محتوای دیدگاه: 55 کلمه

      قسمت اول تمرین:من ناشکری خیلی می کردم همه اش گله می کردم که خانواده ام اجازه ندادن در زمینه هنری وورزشی که دراونها خیلی خوب بودم وبهش علاقه داشتم ،از اینکه در رشته داروسازی تحصیل می کردم ناراضی بودم ،چون زودبچه دار شدم ناراضی بودم،همیشه از بیماریم صحبت می کردم وقدرداشته هام رو نمی دونستم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار hedieh
      hedieh
      1398/05/02 12:25
      امتیاز کاربر: 0

      نشان های دریافت شده

      زندگی با طعم خدا (جلسه چهارم)
      محتوای دیدگاه: 189 کلمه

      سلام…..فایل فوق العاده ای بود….ودیدگاهها رو هم خوندم….منهم مثل همه ی دوستان فکرمیکردم دختر قدر شناس وشکرگزاری هستم ولی وقتی با کتاب معجزه ی شکرگزاری آشنا شدم دیدم شاکربودن وشکروجودی بسیارفراتر از باورمه….(احساس رضایت درون واشتیاق ناشی از بودن درلحظه) این بااید درمن شکل میگرفت…..چیزی که فارغ ازهرآنچه هستم ودارم…همین الان باتموم وجودم غرق در شکرباشم…..به قول استاد عطارروشن شکر برای اصل اصل وجودم بدون هر آپشنی…..با این دید جدیدم دنیایی از ثروت برایم گشوده شد…..من همیشه مشتاق پول داشتن ورفع نیازهام به بهترین شکل بودم و وقتی با مفهوم ذهن فقیر آشنا شدم فهمیدم چقدددددر ذهن فقیری دارم…..به لطف خدا وهدایت وحمایت همه جانبه اش هرروز بیشتر غرق این بازی قشنگ زندگی شدم …..بازی ای که خیلی ساده ازمن میخواست که نگاهم را بر فراوانها وثروتهای بیکران جهاان بگشایم وباورکنم که من هم هر لحظه ازین همه ثروت وبرکت که بی وقفه جاریست بهره مندم……..باور کنید اوایل اصلا چیزی نمیدیدم….ولی الان چشم دلم گشوده شده….وآنقدر در دفتر سپاسگزاریم مینویسم از مواهب وبرکات زندگیم که حیرون وشگفت زده ام…….میدونستید در هرثانیه برای تک تک ما بی نهااایت ثروت وجود داااره ……وااای که چقدر درک این شگفتیها زیباست……شکر وفقط شکر

      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار شيوا
      شيوا
      1398/03/17 13:34
      امتیاز کاربر: 0

      نشان های دریافت شده

      زندگی با طعم خدا (جلسه چهارم)
      محتوای دیدگاه: 646 کلمه

      سلام به استاد عزيز و دوستان خوبم
      من در زندگيم هميشه خيلي چيزهاي با ارزشي داشتم و دارم ولي متاسفانه به علت ايمان ضعيفم هميشه نيمه ي خالي ليوان رو ميديدم و خيلي خيلي زود با كوچكترين اتفاق منفي و شرايط بحراني اي دچار تزلزل استرس و ناراحتي ميشم و از اون بدتر اينكه هميشه فكر ميكنم اين شرايط ابدي هست و تا ابد در اون شرايط باقي ميمونم ولي الان كه فكر ميكنم كاملا حرف خنده داريه چون همين من هم شرايط هاي متفاوت و سختي برام پيش اومده بود و از همشون به بهترين نحو و اينكه بدونم چجوري بيرون اومدم من الان متوجه ميشم كه با نا سپاسي زندگيم رو جلو بردم در صورتيكه در زبان هميشه سپاسگذار بودم ولي الان كه توجه ميكنم بيشتر مواقع گلايه و ناله پيش خدا رفتم كه واقعا اينقدررر مهربونه كه باز هم بهم كمك كرده
      من الان كه دقت ميكنم به علت يه اتفاق كوچيك روزها ناراحتي و افسردگي و كلا توي زندگيم بي هدف و بي انگيزه خيلي زمان ها بوده كه تجربه كردم كه همين خودش بالاترين نا سپاسي و بطالت كردن زندگيه حتي روزهايي بوده چون منتظر آينده ي رويايي بودم بيشتر ميخوابيدم تا اون شرايط تموم شه بره در صورتيكه با چشم ميديدم كه زندگيم زبان زده و حتي بابام هم بهم ميگفت خدا اگه تو يك جنبه تو رو يكم ناراحت كردهولي بارها و بارها شانس هاي خوبي بهت داده و دوستت داره
      ولي اونجور كه بقيه داشته هاي من رو ميديدند من نميبينم و قدرشون رو اونجوري نميدونم ولي از زماني كه با لاغري با ذهن آشنا شدم كه هر روزصبح با انرژي و هدف بلند ميشم زندگيم هدف مند شده و شاداب ترم خوشحالم الان خيلي روزها فكر ميكنم شادي واقعي از درونه و به هيچ ماديات و شرايطي در اين دنيا وابسته نيست و زمانيكه شادي رو از ماديات دور ميكني و شرط لازم اون نميدوني بهت آرامش و زندگي بر ميگرده
      مواردي كه من در زندگيم دارم :
      همسر متناسب در جسم و ذهن كه خودش الگوي بسيار خوبي براي من هست
      خانواده خيلي خوبم و آبرومندم و سلامتي خانواده مخصوصا پدربزرگ مادر بزرگم و بزرگ شدن در شرايط خوب
      داشتن اقامت در كشور خارجي
      مدرك تحصيلي بالا و امكان گرفتن مدرك در دانشگاه معتبر
      تسلط به زبان هاي خارجي
      بدن سالم
      دوستان خوب
      محبوبيت بالا در خانواده , دوستان و محل كار قبليم
      داشتن ماشين
      داشتن حقوق كه با اينكه به علت شرايط دانشجويي بودنمون كم هست ولي اجاره خونه و خورد خوراك تامين ميشه كه همين ميزان هم پارسال نداشتيم و واقعا يك پله ترقي كرديم
      داشتن آرامش در خانه و خواب آروم و راحت داشتن
      شخصيت حسود و جاه طلبي ندارم و اين باعث شده آرامش بالايي داشته باشم
      امكانات آزادي و راحتي در جامعه و احساس آرامش داشتن
      در زندگيم تجربه ي مسافرت هاي خوبي دارم
      عشق همسرم و خانواده ام به من
      دستپخت خوب
      مهمان پذير بودنم و صفاي خونه رو تامين كردن
      داشتن لباسها و زيور آلات و كفش و كيف هاي زيبا
      داشتن لوازم منزل زيبا
      داشتن موبايل و لب تاپ خوب
      امكان دسترسي به كتابخونه و دانشگاه
      امكان ادامه تحصيل و ارتقا و پيشرفت براي خودم و همسرم در كشور خارجي
      سلامتي همسرم از همه نظر سلامت جسم و روح
      داشتن قلب مهربان و دلسوز و از همه مهم تر داشتن روحيه ي مسئوليت پذيري خيلي بالا
      هميشه همه به خوبي از من ياد ميكنن و خيلي دعا پشتم هست
      داشتن امكانات بازي و شادي و نشاط
      و مطمئنا هزاران هزار موارد ديگر هم هست ولي متاسفانه اكثر اوقات به علت لايق ندونستن خودم و عدم اعتماد به نفس كه بخش اعظم اون به علت چاقي در كودكي بوده اونجور كه بايد لذت و استفاده از لحظه هاي زندگي نبردم و فقط دوست داشتم روزهام زود سپري شه و انتظار روزهاي خوب رو كشيدم در صورتيكه تك تك اين داشته ها ميتونه آرزوي افراد ديگر در اين دنيا باشه

      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار سارا
      سارا
      1398/03/16 13:44
      امتیاز کاربر: 0

      نشان های دریافت شده

      زندگی با طعم خدا (جلسه چهارم)
      محتوای دیدگاه: 228 کلمه

      استاد مهربونم
      دوست دارم لیست چیزاییکه دارمو اینجا بنویسم
      جسمم سالمه سالمه کلیه هام معده روده قلبم خونم مغزم دستام پاهام بینی چشام کل بدنم همشون در سلامت کاملن
      و خدارو شکر اندام لاغر و زیبایی دارم، چشای عسلی موهای لخت و پرپشت پوست سفید بینی و لب کوچولو همه میگن بیبی فیسی از سن خودم جونتر نشون میدم
      شغل دارم مهندس کامپیوترم مستقلم واقعا ذره ای نیاز به پول پدرم ندارم و به کسی وابسته نیستم امسالم افزایش حقوق خوبی داشتم حتی ی خونه بیرون تهران هم دارم
      خوشتیپم واقعا همه بهم میگن چه سلیقه خوبی دارم خونه ای هست که داریم توش زندگی میکنیم درسته ماله خودمون نیست ولی امکانات تقریبا مناسبی داره
      وسایلی که داریم فرش مبل پرده تمام وسایل برقی وسایل پذیرایی وسایل دیگه همه و همه باعث شده رفاه بیشتری داشته باشیم
      اکسیژن رایگان اب برق گاز اینترنت موبایل کامپیوتر
      کلی نعمت دیگه هست که تک تکشون دارم مینویسم تا به خودم بگم الانم کلی لوازم دارم کلی دارایی دارم و از همه مهمتر خودمو و خدارو دارم اصل زندگیمو دارم بقیه چیزا جزییاته و در وقت و زمان مناسب وارد زندگیم میشن و در نبود اون لوازم من بازم شادم بازم حس خوبی دارم.
      استاد خوبه که هستید از خدا ممنونم که شمارو سر راه من قرار داد حس میکنم زندگیم در حال دگرگونی شدیدی شده که نتایج خوبی به همراه داره چیزیکه مدتها دنبالش بودم.

      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار سارا
      سارا
      1398/03/16 13:15
      امتیاز کاربر: 0

      نشان های دریافت شده

      زندگی با طعم خدا (جلسه چهارم)
      محتوای دیدگاه: 326 کلمه

      با سلام خدمت استاد خوبم
      استاد واقعا هر کدوم از فایلاتون دری از اگاهی بر روی ادم باز میکنه سپاسگزارم از شما.
      تمرین این جلسه:
      چه تصوری از زندگی داشتید؟
      همش با خودم میگم این چه زندگیه که من دارم همش مشکل مالی داریم هیچ وقت احساس ارامش از وضع مالیمون نداشتم هیچ وقت حس امنیت از وضع مالیمون نداشتم چرا نباید خیالم راحت باشه
      اخه چرا ورشکست شدیم و همه چیمونو از دست دادیم چرا تو این دوره زمونه که همه خونه و ماشین دارن از نطر وضع مالی کلی پیشرفت کردن ما همه چیمونو از دست دادیم مستاجر شدیم و بی ماشین
      چرا تفریح ندارم به اندازه کافی پول ندارم دلم خونه میخواد ماشین پول که هر انچه میخوامم بخرمو نگران نباشم این گرونی دیگه این وسط چی میگه فکر نمیکنم با این اوضاع دیگه صاحب خونه و ماشین بشم اخه این چه زندگیه که به خاطرش همه خواستگارامو دارم رد میکنم، و دوست ندارم تا وقتی اوضام خوب بشه ازدواج کنم، واقعا از زندگیم خسته شده بودم حتی دوست داشتم بمیرم و هیچ وقت تو این دنیا نباشم حس میکردم زندگی مثل ی زندان شده مثل ی مرده متحرک که صبح میره سرکار، کاریکه دوستش نداری و فقط به خاطر پولش میری شب خونه بعد خواب دوباره ادامه پیدا میکنه، حتی دوست ندارم جایی برم کسیو ببینم حتی گاهی اوقات انقدر ساکت میشم که میترسم روابط اجتماعیم یادم بره ، در کل لوازم اسایش رفاه و زندگیم کمه اونم تو اوج جونی و سرزندگی
      تمام توجهم به ناخواسته هام بود حتی ذره ای به این فکر نمیکردم که من زنده هستم من ارزشمندم من اصلم خدا اصله
      بادم رفته بود که دختر زیبا و خوش هیکلی هستم یادم رفته بود که پدر و مادر سالم دارم خودم در سلامت کاملم یادم رفته بود کلی نعمت دیگه دارم اصلا یادم رفته بود که من خودمو دارم خدارو دارم
      شغل دارم درامد دارم ی خونه بیرون تهران دارم دوستای خوب دارم خانواده دارم و خیلی چیزای دیگه که روزی ارزوم بود.

      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار بهاری
      بهاری
      1398/03/05 17:51
      امتیاز کاربر: 0

      نشان های دریافت شده

      زندگی با طعم خدا (جلسه چهارم)
      محتوای دیدگاه: 196 کلمه

      سلام استاد جان امروز باز به این فایل هدایت شدم و دوباره گوش دادم.هربار نتیجه ای جدید بهم میده.
      میخاستم بگم من به نیت تناسب اندام و تناسب فکری اومده بودم ولی انقد که این دوره برام لذت بخش بود به قول شما اصل رو بهم نشون میده ترجیح دادم ابتدا به اصل برسم به خدای مهربان برسم بقیه لوازم جانبی زندگی به وقتش داده خواهد شد.در هر حای زندگی چه اگاهانه چه ناخوداگاه بهش وصل شدم خودش لوازم داده بهم.یکیط موقع عروسی من هچی جهاز نداشتم پول نداشتم خانواده ام ورشکست شده بود.ولی من به حرفی که مادرم بهم گفت خدا خودش جور میکنه.الان که به دو برم نگاه مرکنم خونه ام پراز وسایل که من واس هچکدومشون نا هزینه کردم نه زحمت کشیدم.خداروشکر.الان که نگاه میکنم زندگیم پراز نعمت و لوازم که خدا از طریقی بهم رسونده.خداروشکر مادرشوهرم خیاط و مارچه فروش وتا الان نه پول پارچه دادم و نه خیاط کلی هم پارچه و لباس هدیه میگیرم.کلی لولزم خونه بهم رسونده خداروشکر.تا چند ماه دگ میرم خونه خودم که برای اونم خرجی نکردم زحمتی نکشیدم.خداروشکر.خداییش خدا خودش میرسونه لوازم ما فقط باید شکرگزارش باشیم و لذت ببریم از زندگی.

      شاد شاد باشید

      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار بهاری
      بهاری
      1398/02/27 13:33
      امتیاز کاربر: 0

      نشان های دریافت شده

      زندگی با طعم خدا (جلسه چهارم)
      محتوای دیدگاه: 847 کلمه

      سلام استاد عزیزم استاد همیشه شادوخوشحالم.
      سپاسگزارم ازتون که باعث شدین یک مطلب خیلی مهم رو به یاد بیارم اینکه همش از خدا درخواست میکردم رزق و روزیمو دست خودم بده ولی نمیدونم چرا نمیشه نگو که من بخاطر اینکه خرجرمون پدرو مادرشوهرم میدادن سپاسگزاری نمیکردم یک حس منفی داشتم میگفتم خدایا ازت میخام که روزیمون دست خودمون بدی و منت نباشه یکجوری حس ناراحتی داشتم.ولی ازوقتی این فایل شنیدم به خودم گفتم بهار تو اصلا از فرمولی که خدا بهت نشون داده بود استفاده نکردی.اصلا به این فک نمیکردم که خدا ازطریق این افراد داره بهم روزی میده بدون اینکه من کار کنم سختی بکشم و یادم رفته بود سپاسگزاری کنم نمیدیدم که خدا داره میرسونه و از من فقط میخواد کا رو باورهام کار کنم و از وقتم استفادا کنم ازتون ممنونم که یادم انداختین این باور منفی بردارم و شکرگزار باشم
      استاد میخواستم اینو بگم ازوقتی با قوانین اشنا شدم و از خدا خواستم فرمول ثروت افرینشو که تو قران حتما هست رو بمن نشون بده و خدای بخشنده و مهربونم سریع جوابمو بهم نشون داد ولی من زیاد بهش توجه نمیکنم .
      بهم سوره حمد الهام شد که از هفت ایه تشکیل شده
      ۱-بسم الله الرحمن الرحیم .
      ایه اول بهم ‌گفت که هر چیزی را با یاد خدای بخشنده و مهربانم شروع کنم خدایی که بهترین ها برای اوست و فقط اوست که بخشنده است وبه همه میبخشد بی منت و مهربانیه خاصی دارد که فقط شامل کسانی میشود که بهش ایمان واقعی دارند.
      ۲_الحمدلله رب العالمین
      مرحله بعد باور خداوند سپاسگزاری ازش هست که تمام سپاسگزاری ها برای خدایی است که فرمانروای جهانیان.اینجا هم سپاسگزاری هم قادر و بزرگ بودن خدارو بهم نشون میده هم اینه صاحب اختیار همه چیز خداست.
      ۳_الرحمن الرحیم
      اینجا باز بهم تاکید میکنه که در بخشنده و مهربان بودن خدا شکی نداشته باشم و دلم قرص باشه که اگه شک کنم یا فراموش دگ تمام همه چیو باختم
      ۴_مالک یوم الدین
      اینجا بهم میگه از اول تا اخرش باز خودش و در تمام لحظاتم با من و صاحب منه و صاحب کل دوران تا روز رستاخیز
      ۵_ایاک نعبدوایاک نستعین
      اینجام ازم میخاد که فقط فقط اورا عبادت کنم شرک نورزم همیشه شکرگزار باشم و فقط فقط از خودش کمک بخوام و شریکی براش نیارم.در تمام ایات داره بهم میگه فقط خودمو خودش که اگه این کارو کردم میرسم به ادامه ایات
      ۶_ اهدناالصراط المستقیم
      این ایه برام دوجور الهام شد
      یکی اینکه هم من ازش بخوام منو به راه راست و مستقیم خودش هدایت کنه هم اینکه اگه من مراحل بالا رو خوب انجام دادم با باور قلبی و واقعی خدا خودش هم منو هدایت خواهد کرد به راه راست
      ۷_ صراط الذین انعمت علیهم غیرالمغضوب علیهم والضالین امین
      این ایه هم همینطور
      یک معنی برام درخواست من از خداست که راه کسانیکه بهشون نعمت داد رو بمنم بده و راه مغضوب شده گان و گمراهان دور کند
      ومعنی دوم که خدا خودش منو هدایت خواهد کرد بمسیر نعمت ها همون نعمت هایی که با سختی و عذاب بدست نمیاد یا مشیری که کلا پرت از راه خدا و راه گمراهان.
      استاد خیلی بیشتر از این ها من از این سوره کمک گرفتم که همش نمیتونم اینجا بنویسم.
      درمورد تمرین فایل
      من الان کد فک میکنم خیلی خیلی با یک سال قبلم عوض شدم و خیلی پیشرفت کردم ولی چون ثروت نمیدیدم بقیه چیزهارو هم نمیدیدم.ولی الان با این فایل دیدم که از یه ادم که همش دوست داشت بمیره و از ترس میترسید از گناهاش از خطاهاش میترسید دوست داشتم بمیرم ولی نه اون مرکی که برم زیر خاک از اونکه خیلی وحشت داشتم یجوزی دوس داشتم نابود شم اصلا من نبودم یک حس خیلی بدی بود.ولی الان الانشم دوس دارم بمیرم یعنی این مردن یجور دگ است یعنی اینکه سر نماز اخرش میرم سجده و انقد با خدا حرف میزنم و میگم و شکرگزاری میکنم میگم خداجون هر موقع تو ارده کنی من حاضرم بمیرم و بهت بپیوندم و درخواست میکنم همیشه در بهترین حالتی این مرگ سراغم بیاد که من درحال سجده و عبادتش باشم این درخواست پراز ارامش و خیلی شیرین برام و میگم اگه هنوز بهم فرصت دادی پس بهترین حالتش رو برام محیا کن تا تورو هرروز بهتر و بهتر بشناسم.
      استاد با این فایل کلی چیز دگ هم یاد گرفتم خیلی توجه میکنم به حرفام به حرفای کا میشنوم از امشون نکته برمیدارم انقد شرک توحرفای که میشنوم یا میگم پیدا میکنم که هم ناراحت میشم و هم خوشحال ولی بیشتر به سمت مثبتش میرم و شکر میکنم که باز یک خطامو پیدا میکنم و دگ تکرارش نمیکنم.
      استاد همه مشکلات از شرک از باور نکردن بزرگی خدای مهربون
      خدایا شکرت که راهتو بهم نشون میدی و بیشترازمن دوست داری که من موفق بشم خوشبخت بشم اروم بشم سربلند از این دنیا برم بهترین زندگی رو داشته باشم ثروتمندبشم
      هروزمیبینم خدا مشتاق ترازمنه که من بهش برسم
      ستاد هروز فایلاتون گوش میدم چه شما چه استاد عباس منش ولی فرصت نوشتن کم پیش میاد برام حتی اینم میدونم این یک باور منفی که میگم کم پیش میاد خب دگ باید درستش کنم چون اگه بخام واقعا خدا وقتشم برام جور میکنه مثل الان مثل هرموقع که خواستم و اون جور کرده.ازتون خیلی ممنونم ببخشید که زیا دشد شاد شاد باشید

      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار محبوبه سمیعی
      محبوبه سمیعی
      1398/02/21 15:05
      امتیاز کاربر: 0

      نشان های دریافت شده

      زندگی با طعم خدا (جلسه چهارم)
      محتوای دیدگاه: 155 کلمه

      سلام
      من زندگیمو از صفر شروع کردم ، و خیلی سختی کشیدم ، البته همیشه طوری بودم که همه فکر می‌کردند من خیلی وضع مالیم خوبه ، هیچ وقت ناله نکردم ، در هر شرایطی شکر گزار خدا بودم ، الان هم الحمدالله ، همه چی عالی ، همسر خوب و زحمت کش ، ودو فرزند خیلی خوب ، همیشه شاکر بودم ، که این نعمتهای زندگیم آرامشم هستند ، من هرچی فکر میکنم نمیتونم خواسته ای داشته باشم چیزی به زبون .و ذهنم نمیاد چون همیشه با سکوتم اون چیزی که باید تو زندگیم میومد خدا خودش بموقعش می‌داشت تو زندگیم ، من .وقتی خدا رو دارم و فقط خودشو می‌خوام خداااااا رو حس میکنم وقتی خودش و بخوای همه چی در کنارش هست ، اگه خدا ۱۰۰ باشه ۹۹ هم کنارشه پس من صد و می‌خوام ، خدای عشق شکرت شکرت فقط خدا ،خدا

      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فریبا
      فریبا
      1397/12/08 15:46
      امتیاز کاربر: 0

      نشان های دریافت شده

      زندگی با طعم خدا (جلسه چهارم)
      محتوای دیدگاه: 518 کلمه

      سلام دوستان عزیز و استاد
      یک ویژگی خیلی خوب آموزش شما این هست که با سوال پیش میرید….این یک روش عالی و جواب داده شده در فروش…
      من به لطف الله چندسال که با قانون آشنا شدم
      و حدود ۳ سال پیش کتاب عالی معجزه ی سپاس گذاری خانم راندا برنو خریدم و واقعا دیدم به دنیا عوض شد اساسی…و به لطف الله دوماه متوالی این کتابو کار میکنم و وارد شدنم به سایت شمارو یکی از الطاف این کتاب میدونم…چون یکی از ده هدف برترم تناسب اندام بود و فهمیده بودم تناسب اندام یک انرژی هست که باید ایجادش کرد در ذهن.خداروشکر
      فکر نمیکردم همچین دوره ای وجود خارجی داشته باشه..
      اما خب من هم خواسته های زیادی دارم و ازین دید زیبا به ارزش زندگیم نگاه نکرده بودم
      و واقعا استاد الان برام راحت نیست جسممو دوست داشته باشم?چون فریبای کاملو یک فریبای مدل گونه میبینم و این غر من تو زندگیمه…به لطف الله شغل خوبی با موقعیت اجتماعی بالا دارم ولی اون شکلی که بایسته است شکرگذارش نیستم..البته لحظه های زیادی خوشحالی از عمق قلبم با تک تک سلولامو حس کردم ولی ته ذهنم همیشه پول بیشتر اندام بهتر زیبایی بیشتر بوده….
      خب این تصمیم من برای از امروز به بعد۱۳۹۷/۱۲/۸
      هست که ازاونجایی که فریبای عزیزم دریافتی هر چیزی از انرژی و باید در مدارش قرار بگیری پس انرژی اندام مناسبی که داری پولی که داری را از مقداری که هست ببین و تشکیلش بده در ذهنت تا به لطف الله بیشتر بشه
      خدای مهربانم ای خداوندی که از شن وماسه و سنگلاخ و نور آفتاب و آب و بذری کوچک خوش طعم ترین و خوش رنگ ترین میوه ها و برکات و نعمات نصیب بنده هایت میکنی
      از تو سپاس گزارم بخاطر سلامتی تک تک سلولهای بدنم که در اوج سرحالی و سرشار از جوانی و حس خوب و منور از وجود نورانیت جسم فریبای عزیز را سرحال و سرشار از شادی و سلامتی میکنند
      خدای عزیزم از تو سپاس گزارم بخاطر زیبایی اندامم موهای زیبایم پوست شفافم و چهره دلنشین و زیبای دخترانه ام
      خدای عشقم از تو سپاس گزارم بخاطر درک ارزش آفرینی که در اطرافم که در خانواده در محیط دوستانم در دفترکارم و در میان بنده های نازنینت بواسطه شناخت ناب از الله ایجاد میکنم
      خدای عزیزم از تو سپاس گذارم که روحم را از نو ساختی…بخاطر لحظه های سراسر از لذت که با تمام وجود سرحال و سرشار از شادی و حس خوبم
      خدای عزیزم بخاطر قرار گرفتن در مسیر انسانهای خوش فرکانس و اساتید ناب و درک اگاهیهای ایشان ازتو سپاس گزارم
      خدای عزیزم از تو سپاس گزارم بخاطر لحظه های سرشار از امیدی که دراین سالها تجربه کرده ام..ای خدایی که خوشرنگ ترین گلها و میوه ها را از میان سنگلاخ میرویانی…خدای عزیزم بخاطر لذت نماز خواندن و آرامشی که میگیرم ازتو سپاس گذارم
      خدای عزیزم بخاطر قرارگرفتن در مدار تناسب اندام ازتو سپاس گزارم
      خدای پر رحمت و برکت من از تو سپاس گزارم بخاطر اینکه بجسم فریبا اجازه ورود به این دنیا و تجلی روح پاکت را دادی
      خدای نورانی من از تو سپاس گزارم که انرژی دختری زیبا بنام فریبا را هر روز از هر جهت غنی تر و خداگونه تر میکنی
      از تو سپاس گزارم خدای من????????????????⚘⚘???????????

      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار فريده
        فريده
        1398/01/16 11:46
        امتیاز کاربر: 0

        نشان های دریافت شده

        زندگی با طعم خدا (جلسه چهارم)
        محتوای دیدگاه: 190 کلمه

        سلام استاد گرامى واقعا ممنون از صحبتهاى دلنشينتون من واقعا خدا رو سپاسگزارم كه من و با اين دوره اشنا كرد الان كه فكر ميكنم ميبينم من به خاطر زنده بودنم هيچوقت شكر گزار نبودم تازه بعضى وقتها ارزو ميكردم كاش اصلا به اين دنيا نيامده بودم هر چه كه خدا به من ميداد مرا خوشحال نميكرد وزياد شكر نميكردم فقط به نداشته هام فكر ميكردم مثلا هميشه فكر ميكردم تا خانه نخرم خوشبخت نيستم در صورتيكه من همه چيز داشتم به جز خانه همه ىان داشته ها را نميديدم هيچ وقت به خاطر اينكه زنده ام خدا رو شكر نميكردم ولى الان ميبينم خيلى چيزها دارم كه بايد براى انها شكر گزار باشم سه تا بچه ى سالم وخوب دارم همسرى دلسوز ومهربان دارم كلى اسباب و اثاثيه ى زيبادارم سلامتى دارم زيبايى دارم ماشين داريم با اينكه مستاجرم ولى در خانه اى شيك و زيبا زندگى ميكنم مغازه داريم ماشينهاى ديگرى داريم ارامش داريم كه به خاطر همه ى اينها خداوند را شكر گزارم و از اينكه هر روز به من فرصت زنده بودن و زندگى را داده است سپاسگزارم و الان قدر زنده بودنم را ميدانم

        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 0
      محتوای دیدگاه: 6 کلمه

      kheyli khube , mamnoon az tozihat

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 21
      محتوای دیدگاه: 355 کلمه

      سلام استاد گرامی بازهم ازتون سپاسگذارم برای دوره عالی وتکاملی طعم خدا
      تمرین خیلی خوبی برامون در نظر گرفتین واقعا لازمه این تمرینو هر روز انجام بدیم
      بدون شک من آدمی بودم که نه برای خودم  ارزشی قائل بودم و نه برای زندگیم نه محیط نه شرایط نه داشته ها و نه حتی نسبت به نداشته هام خوش بین بلکه بد بین و دست نیافتنی هم میدونستمشون.
      شرایط زندگی من بیکاری و حداقل امکانات بود و دائم در دلم زندگی دیگران و پیشرفتهاشونو میدیدم فرزند داشتنشون مسافرتهاشون وبا مقایسه بیشتر و بیشتر نسبت به زندگیم دلسرد میشدم و تنها دلخوشیم اخلاق خوب و خوش اطرافیانم و روابط خوبم و دوستان خوبم بود.
      داشتن حس خوب رو به بعد از اومدن فرزند موکول میکردم همین نیم ساعت پیش با اینکه قانون رو میدونم اما یهو تو ی ذهنم این اومد که بزار بچه دار بشم خیلی سرحال تر و با انگیزه تر میشم واما بلافاصله با خودم گفتم خوش باش و خوشیتو وابسته به چیزی نکن.
      چون اونموقع هم میگی بذار بدنیا بیاد بذار بزرگ بشه و غیره…. وقتی هم که شما در فایلتون بهش اشاره کردین خیلی لذت بردم و ایمام بیشتر شد
      با پیدا کردن خودم و خدای خودم پیشرفتهای زیادی از نظر شغلی و مکانی داشتم وحالا نسبت به قبل از محیط بزرگ و اروم زندگیم لذت میبرم سعی میکنم همچنان از داشتن دوستان و اطرافیان شاد و مثبت وبا محبت لذت ببرم
      . از داشتن وسایل کامل خونه برای برطرف کردن نیازهام لذت میبرم
      از داشتن جسم و روح سالم لذت میبرم .
      با لذت بردن از محیطی که الان توش هستم شرایط رو فراهم میکنم برای ورود به محیط و شرایط ایده آلم.
      چون به این آگاهی رسیدم که تا از همین چیزهایی که دارم لذت نبرم به اون چیزایی که میخوام نمیرسم اگه هم به هر دلیلی برسم چون شخصیتم همون آدم قبلیه بازهم دلیلی برای ناراضی بودن پیدا میکنم.
      پس من با محیط اطرافم ارتباط برقرار میکنم و همینجا در همین شرایط به ارامش میرسم و نقشه ی آینده ی ایده آلم رو که خدا بزودی برام فراهم میکنه و برنامه ریزی میکنم
      سپاسگذارم انشالله همیشه به لطف خدا شاد و سالم و ثروتمند باشین

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار پناه
      پناه
      1397/11/07 23:13
      امتیاز کاربر: 0

      نشان های دریافت شده

      زندگی با طعم خدا (جلسه چهارم)
      محتوای دیدگاه: 393 کلمه

      با سلام و عرض ادب خدمت استاد عزیز و‌بی نظیرم ??
      این فایل خیلی فوق العاده و دلنشین بود و واقعا تو فکر فرو رفتم و فقط اشک میریختم.
      من اصلا ارزش داشته های فعلی خودم رو نمیدونستم و هیچ لذتی از تمام داشته هام نمیبردم.
      مثال خیلی واضحی برای دوستانم میزنم درست یک سال پیش در آرزوی رسیدن به داشته های الانم روزم رو میگذروندم،به هر دری میزدم،خدارو قسم میدادم که خدایا تو این خواستمو بده دیگه تمامه.دیگه تا اخر شکر گزارتم.اما منه یک سال قبل الان به تمام اون آرزوها رسیدم اما آیا دارم لذت میبرمش ازش؟آیا ارزش واقعیش رو‌ میدونم؟
      نه،باید بگم هیچ لذتی رو نمیبرم ازش.اصلا قدر داشته های الانم رو‌نمیدونم.
      انگار همیشه طلبکار بودم با داشته های زندگیم.همیشه گله داشتم.همش ناراضی بودم.
      برای بدست آوردن خواسته هام متوسل میشدم همش دعا دعا دعا،نزر و نیاز که خدایا اینو ازت میخوام،خدا هم اونو بهم میداد اما هیچ لذتی که نمیبردم هیچ انگار بیشتر شاکی هم میشدم?
      بعد باز تو دلم میگفتم بابا من که اینو اینو اونو که ندارم که بخوام لذت ببرم…
      اصلا قدر داشته های فعلیم رو نمیدونستم و خیلی ناشکری میکردم.
      بهتره بگم که ارزش و قیمت اصل زندگی رو یاد نگرفتم و درکش نکردم مفهوم واقعیش رو.
      یاد نگرفتم که اصل زندگی چی هست دقیقا؟
      تا قبل از گوش دادن به این فایل با ناشکری هام و ارزشمند ندونستن داشته های فعلیم تمام این اصل رو زیر سوال بردم و حال دل خوبی نداشتم چون لذتی در کارنبود،ارامشی در کار نبود.
      چون فکر میکردم اصل زندگی معنیش اینه ادم باید مرفه مرفه زندگی کنه.
      اما الان که در مسیر درست هدایت شدم میبینم خیلی خیلی داشته های با ارزشی خدا بهم هدیه داده مثل:خانواده خوب و سایه پرمهر و محبت پدر و مادر عزیزم/خانه و ماشین خوب و وضع کاملا نرمالی دارم/خوشحال و سپاسگذارم که خداوند بهم الان خیلی نزدیک شده/که دوست خوبی به اسم خدا دارم/اعتقادات خوبی به من هدیه داده/خدای مهربونم تناسب اندامی به من هدیه داده که واقعا ازش راضی هستم/سپاسگذارم که خداوند توان و قدرت جسمانی خوبی به بنده خوبش داده/شکرگزارم که راحت نفس میکشم،به راحتی میشنوم،به راحتی میبینم و به راحتی راه میرم.
      ❤️خدای خوب و همراه همیشگی من شکرررررت شکرررررت که دارمت و کمکم کردی که من الان اینجا هستم،که انقدر راحت دارم حرفامو بهت میزنم و کمکم کردی به راه خودت هدایت بشم و استاد عطارروشن بی نظیر و بهتره بگم فرستاده ای از جانب خودت رو سر راه من قرار دادی❤️

      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار افسانه روش۲
      افسانه روش۲
      1397/11/05 20:27
      امتیاز کاربر: 0

      نشان های دریافت شده

      زندگی با طعم خدا (جلسه چهارم)
      محتوای دیدگاه: 108 کلمه

      سلام استاد عزیز ودوستان خوبم
      خدایا شکرت برای اینه همه داشته ها که داشته ام ولی قدر نتونستم و از تو تشکر نمیکردم
      خدایا شکرت برای سلامتی که به خودم و خانواده ام دادی
      خونه سه طبقه دادی ماشین و پول این آسمون زیبات خوشید و ماه این جهان زیبات که پر از فراوانی خدایا شکرت برای خیلی چیزها که بهم دادی هزاران بار شکرت می کنم که منو در مسیر خودت قرا ر دادی خدایا قول میدم بنده خوبی برات بشم و از استاد عزیزم خیلی تشکر می کنم با این صحبتهای زیبایش من به راه راست بندگی خدا می رسونه ممنون استاد خوبم

      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 18
      محتوای دیدگاه: 327 کلمه

      سلام به دوستان گرامی و استاد عزیزم
      خیلی جلسه 4 رو دوست داشتم
      و عاشق مثال هاتونم و این که خیلی روان همه چی رو توضیح میدین

      امروز موقع آشپزی طبق شنیده هام از این دوره توجههم به داشته هام بود
      و میگفتم خدایا شکرت که تن سالمی دارم و دست و پاهای سالم که میتونم راه برم و کارهام رو انجام بدم
      از اینکه خونه دوطبقه داریم و ماشین خداروشکر میکنم
      به خاطر داشتن لب تابم موبایلم کمد لباس و لباس هام و تمام اسباب خانه ام از خدا ممنونم
      به خاطر قرار گرفتن در این مسیر زیبا
      وآشنایی با قوانین و اینکه میتونم از زاویه بهتری به همه مسایل نگاه کنم و آگاهی هام روزبه روز بیشتر میشه از خدا ممنونم

      بخاطر داشتن همسر پراز عشق و شور و انرژی منظم و سحرخیز که توکارهای خونه خیلی بهم کمک میکنه از خدا سپاس گزارم

      به خاطر داشتن مادر شوهر عالی و خواهرشوهرهای یکی ازیکی عالی تر که واقعا هرلحظه بخاطروجودشون حسخوبی دارم و از خدا سپاس گزاری میکنم

      داشتم معنی قران رو میخوندم که نوشته بود آب چه نعمت بزرگی و ازآب زمین مرده رو زنده کردیم وگیاهان و حیوانات با اون رشد میکنن و در خدمت ماهستن و ما ازشون استفاده میکنیم
      انواع درخت ها ومحصولاتش خرما انجیر سیب و و و
      اینکه چگونه از بدن حیوانات که خوراکشون علف ، شیری گوارا برای ما بوجود میاره که حیرت آوره و هزاران بار شکر داره

      به خاطر تحصیلات دانشگاهیمو این که این فرصت برام پیش اومد و آشنایی با دوستان و معلمان و استادان عالی خداروشکر میکنم
      به خاطر وجود مادر عزیزم وخواهرو برادرهام از خداممنونم
      به خاطر بارداریم از خدام ممنونم
      به خاطر اینکه تو این عصر با این تکنولوژی بدیا اومدم ازخدام متشکرم
      به خاطر حس خوبم و اینکه خدام هرلحظه با منه ازخدا ممنونم
      به خاطر اینکه خدا منو خلق کرد و جان داد از خدامبی نهایت سپاس گزارم

      وخیلی نعمت های ریزودرشتی که هست و سعی میکنم از این به بعد با چشم باز ببینمشون و سپاسگزار باشم

      ممنونم و سپاس گزارم از شما جناب عطار روشن عزیز

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار هانا
      هانا
      1397/11/04 13:32
      امتیاز کاربر: 0

      نشان های دریافت شده

      زندگی با طعم خدا (جلسه چهارم)
      محتوای دیدگاه: 157 کلمه

      سلام به همگی
      شاید تا حالا عمیق و با این نگاهی که شما گفتید به اصل زندگی نگاه نکردم. من هنوز اصل زندگی رو ندارم. همش دنبال اهداف و آرزوهای جدید هستم واقعا خیلی وقتا اصل رو فراموش می کنم. همش عجله برای به دست اوردن دارم. مثلا خونه ای که الان توش زندگی می کنم تا چند ماه پیش آرزوم بود اما کم کم داره برام عادی میشه. من هیچ وقت به دنبال اصل زندگی که لذت و شادی هست نبودم. اصل نمی دونستم اصل زندگی لذت بردن هست. فکر می کردم توی این دنیا اومدم تا سختی بکشم یا مشکلی هست و باید حل کنم با زجر. خیلی چیزها توی زندگی ام هست که خیلی ارزش داره اما من توجهی بهش ندارم. مثل سلامتی تناسب اندام چشم های قوی. استاد وقتی از مشکلات خودتون درباره چاقی و عینک گفتید تازه فهمیدم که من چقدر خوش شانس و خوشبخت هستم . خیلی زندگی ارزشمندی دارم خدایا شکرت

      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار منیرسمیعی
      منیرسمیعی
      1397/10/29 16:29
      امتیاز کاربر: 0

      نشان های دریافت شده

      زندگی با طعم خدا (جلسه چهارم)
      محتوای دیدگاه: 418 کلمه

      با درود فراوان
      بعد از ورشکستگی همسرم در بیست و اندی سال پیش و فروش خانه و مغازه و حتی اثاثیه منزل دچارگرفتاریها ی متعدد شدم ، اندک اندک که اوضاع اندکی بهبود یافت ، دوره هایی را به پیشنهاد دوستی گذراندم ، روحیه ام قوی و پایدار شد و خیلی آموختم ، خب روحیه ی معلمی شغل دبیری عربی ، آشنایی با قران و عرفان هم بسیار یاری رسان بود
      اکنون اگر بخواهم لیست آنچه را سپاسگزارم هستم بنویسم ، به درازا می‌کشد
      تعدادی از آنها ….داشتن دو فرزند مهندس که در بیرون ایران زندگی میکنند ، داشتن آرامش ، داشتن صاحبخانه ای که بیست سال است به من اجازه اثاث کشی نداده ، داشتن دوستان فرهیخته و دانا ، اینکه در فامیل مورد احترام و مورد مشورت دیگرانم ، حتی جوان‌های فامیل هم صحبتی مرا دوست دارند، از ملزومات زندگی ، همه چیز مهیاست، نام نبریم که قصه دراز نشودو هر صبح و شب سپاسگزار این همه هستم ، اکثر دوستانم مرا بسیار دوست دارند ، گل‌های زیادی در خانه دارم که ساعت ها مایه نشاط من هستند ، کتابخانه بزرگی که کتابهایش را می‌خوانم و لذت میبرم ، پارکی روبروی خانه مان است که در چهار فصل مرا باطراوت نگاه میدارد ، مدرسه ای نزدیک خانه مان است که هیاهوی بچه ها مرا پراز شادی میکند، کنار خانه مسجدی که صدای اذانش نمی‌گذارد از خدا غافل شوم ، گرچه من نماز خوان نیستم ، خدایم را جور دیگری می ستایم….روی پشت بام برای کبوترها دانه می ریزم و این از قشنگترین کارهای دنیاست ، به کمک بچه ها چندین بار پیش آنها رفته ام و شاکر خداوندم ، چون با حقوق من بازنشسته و همسرم که بعد از ورشکستگی در آژانس کار میکند ، نمیشد که به سفر خارجی رفت ، نوه های سالم و زیبا دارم ، هروقت پشت شیشه خانه می نشینم و چای می‌نوشم و به گل‌های پارک نگاه میکنم و هیاهوی بچه ها را می‌شنوم ، خدارا سپاس میگویم که بدن سالمی دارم و رنجی مرا از این لذات دور نمی سازد ، موزیک خوب گوش میکنم ، تحقیق درباره عرفان هنوز ادامه دارد و سپاس که خداوند به من این اندازه درک و تفکر داده که قدردان این نعمتها باشم ، طلوع و غروب خورشید از روی بام شگفت انگیز است و………….خسته تان نکنم ، شاید بگویید ، پس چه میخواهی ……من در این سن آرزو دارم اگر روزی مرگ به سراغم آمد ، در خانه خودم باشم ، دیگر خوشبختی و رفاه و آگاهی بشریت……والسلام …..منیر

      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 21
      محتوای دیدگاه: 217 کلمه

      خدایا شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت بابت سلامتی ام .
      خدایا شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت بابت زیبایی صورتم.عاشق خودم هستم.
      خدایا شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت بابت تمام اعضا و جوارح سالمم .
      خدایا شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت بابت رابطه خوبم با خداوندمم.عاشق خداوند هستم.
      خدایا شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت بابت خانه ای که مال خودم است .
      خدایا شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت بابت تک تک لوازم خانه ام که با سلیقه خودم خریده ام و چیده ام و عاشق تک تکشان هستم .
      خدایا شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت بابت ماشینم که واقعا از وقتی ماشین خریدم زندگیم تغییر کردو خیلی راحت تر شد.
      خدایا شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت بابت خانواده خووبم پدرم مادرم خواهرم برادرم خواهرزاده هایم برادرزاده ام زن داداشم خدایا عاشق همشون هستم.
      خدایا شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت بابت شغلم و درآمدم خدایا ممنونم .
      خدایا شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت بابت تمام همکاران خوب و مهربانم .
      خدایا شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت بابت مقطع تحصیلی ام دانشگاهی که در آن درس می خوانم و همکلاسیها و اساتیدم .
      خدایا شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت همه همه همه چیزهایی که دارم خانواده ، سلامتی ، خانه ، ماشین ، دوستان ، همکاران ، شغل ، درآمد ، کمد لباسهایم ، عطرهایم ، لوازم آرایشم و خدایم و خدایم و خدایم ، خدایا تو را برای خودت شکر

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 6
      محتوای دیدگاه: 615 کلمه

      سلام به شما آقای عطار روشن عزیز.
      ممنون از این فایل فوق العاده ارزشمندتون.
      از اینکه به لطف خدا به یک دنیایی از آگاهی جدید راهنمایی شدم واقعا ممنون سپاسگذارم.
      چقدر درست میگین که ما با همین جان به دنیا میایم و چیزی که با خودمون برمی گردونیم همین جان ماست.چقدر این آگاهی باعث میشه تمام حواسمو روی خودم بزارم و سپاسگذارتر باشم.
      راستش مثل همیشه که ریشه ی مشکلاتمو از بچگی با دیدن آموزش های غلط میدونم در مورد سپاسگذاری هم من یاد گرفتم ناسپاس باشم.
      یادمه همیشه بزرگترها می گفتن بچه قدر بچگیتو بدون، قدر زیباییتو بدون، قدر سلامتیتو بدون ووو………….اما نمی گفتن قدر دونستن یعنی چی…………
      چند سالی میشه که دارم روی خودم کار میکنم و تازه متوجه شدم قدر دونستن یعنی نهایت لذت بردن و شاد بودن و احساس خوب داشتنه……………
      من در گذشته بیشتر ناسپاس بودم تا شاکر یعنی اصلا از زندگیم لذت نمی بردم یا فکر می کردم هیچ چیز تو زندگیم زیبا و جذاب نیست . …………..همیشه فکرمی کردم خیلی محدود باید زندگی کنم چه از نظر ثروت چه از نظر آزادی اجتماعی چه از نظر عقیده ووو
      در صورتی که از بچگی من دارایی هایی داشتم و دارم که برای بعضی آدما آرزو محسوب میشه……..
      من خانواده داشتم سقف بالای سر داشتم غذای کافی داشتم مدرسه می رفتم سواد داشتم لباس های زیادی داشتم دوستان زیادی داشتم سلامتی قابل توجهی داشتم سفر می رفتم تفریحاتی داشتم ………..ولی به خاطر اینکه اون زمان ما در شرایط پایینی نسبت به اقواممون زندگی می کریم من دائم خودمو با بچه های دیگه مقایسه می کردم و واقعا سرکش و ناراضی بودم…………..
      حالا می بینم شرایطم هر چی هم بود مواردی برای سپاسگذاری داشت که معجزه ی هر روز زندگی من بود…………
      مثل خیلی از آدما منم با تضاد های زیادی زندگی کردم ولی سپاسگذاری رو به چشم لذت بردن از زندگی نمی دیدم بیشتر سپاسگذاری رو به عنوان یه تکلیف خسته کننده می دیدم…………
      خدارو شکر تو این لحظه می تونم به داشته هام نگاه کنم و ببینم چقدر زیادن و من صفحه های زیادی رو باید به نوشتن و سپاسگذاری اختصاص بدم…………
      من در زمانی دارم زندگی می کنم که با اینترنت می تونم به تمام دنیا سفر کنم ………….هر دانشی که نیاز دارمو مطالعه کنم…………زیبا تر بپوشم …..مکان های زیباتری ببینم….غذاهای بهتری درست کنم….ووو
      اما همین لحظه می بینم و با انگشتهام تایپ می کنم مغز سالمی دارم بدنی سالم دارم…..نفس می کشم….یعنی اینکه بخوام به خاطر جسمم شاکر باشم خودش بی نهایته………..
      تمام اسباب و وسایل زندگیم باعث راحتی و رضایت من شده……….فرش مبل تلویزیون سیستم گرمایشی سیستم سرمایشی حمام و دستشویی آشپزخونه و وسایل نامحدودش واقعا سرویس خواب و آسایشی که برای استراحت من فراهم میشه……..موبایلم و لپ تاپم که بی نهایت تمااااااااااااااااااااااما در خدمت منه………..لباسام و لوازم آرایشی بهداشتیم……….کتابای ارزشمندی که دارم ………آدمای ارزشمند زندگیم همسرم فرزندم خواهرام و برادرم زن برادر و پسر برادرم که نوزاد عزیز خونمونه پدر و مادرم پدر بزرگ و مادربزرگام خاله ها و عمه ها ووووووووووووووخییییییییییییییییییییییلللللللللللییییییییی زیاد میشن اگه بخوام بگم.
      برق و آب و گاز و این همه خدمات روزانه مثل جمع آوری زباله و بازیافت های خونه و محله توسط انسانهای دیگه که حتی من نمی بینمشون………..
      پول و ثروتی که توسط کار کردن همسرم هر روز باعث آسایش بی نهایت من شده…………..
      و خدا شاهده که فکر میکنم این چیزایی که گفتم سر سوزنی از بی نهایت لطف خدا به من نمیشه …………
      چقدر نیاز دارم دائم در مورد مواردی که باعث آسایش و راحتی و رضایت من میشه و اصل زندگیمون تشکیل میده با خودم صحبت کنم تا شاد و راضی زندگی کنم…………..
      من وظیفمه که راضی و شاد زندگی کنم من باید این جانی که به من داده شده رو به شایستگی مواظبت کنم …………خدایا کمک کن همیشه شاد و سپاسگذار و راضی باشم……
      بارها ممنونم آقای عطار روشن عزیز.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار سپیده
      سپیده
      1397/07/04 19:42
      امتیاز کاربر: 0

      نشان های دریافت شده

      زندگی با طعم خدا (جلسه چهارم)
      محتوای دیدگاه: 96 کلمه

      با سلام و تشکر از شما استاد محترم
      من به تازگی با سایت شما آشنا شدم بطور کاملا اتفاقی البته به لطف پروردگار مهربانم ، من سالهای زیادی است که توانستم داشته هایم را ببینم و از خداوندم شاکر باشم و همیشه و هر لحظه این شکرکزاری در من بیشتر و بیشتر میشود وقدردان پروردگارم هستم ولی هنوز نتوانستم آپشن ها (شغل ، ماشین و خانه ، …..) را که شما در این فایل گفتید در زندگیم وارد کنم و علتش را نمی دانم ولی همچنان شکر گزار هستم لطفا راهنمایی کنید ممنونم

      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 24
      محتوای دیدگاه: 486 کلمه

      سلام خدمت استاد و دوستان عزیز
      یادمه تا چند سال پیش و قبل از اینکه کتاب معجزه شکرگذاری از راندا برن رو بخونم فک میکردم ک حتما باید تو زندگیمون اتفاق خیلی خاصی بیفته ک بابتش شکرگذار باشم .مثلا خونه ایی بخریم ماشینی بخریم یا هر اتفاق خاص دیگه .
      ولی یادمه وقتی ماه رمضون چند سال پیش حوالی ساعت 11 شب در یک پیج مربوط ب قانون جذب پی دی اف این کتاب رو کسی گذاشته بودم و من چون قبلا کتاب راز راندا برن رو خونده بودم فک کردم ک این کتاب هم باید جالب باشه و شروع ب خوندنش کردم و یادمه تا خوده سحر تمومش کردم بس ک این کتاب برام جالب بود . اون شب انگاری یکی زد پس سرم ک تا ب الان من چقد انسان غافلی بودم و بابت داشتن چیزهایی مثل دست پا چشم .گوش و چیزایی ک داشتنشون برامون خیلی بدیهیه شکرگذار نبودم .برای داشتن این همه لباس زیبا ک میتونم از بینشون انتخاب کنم در حالیکه خیلیها چیزی برا پوشیدن ندارن بابت خونه بزرگی ک داشتیم در حالیکه خیلیها سقفی بالا سر نداررن بابت نعمت سلامتی ک همیشه از ان برخوردار بودم و شاید سال ب سال از دفترچه بیمه ام استفاده نمیکردم و خواهرانم بیشتر از ان استفاده میکردن و فقط زحمت اعتبار زدنش گردن من بود .اون شب فهمیدم چقدر خوشبختم و اون شب در هنگام سحر انقدر انرژی داشتم انگار تازه از خواب بیدار شدم . فردای اون روز هم رفتم کتاب را خریدم و تمرین 28 روزه ان را بارها انجام دادم . ناگفته نماند کلا ادمی ک اهل گله و شکایت نبودم ولی تمرکزم اینقدر روی داشته هایم نبود و انها از دید من دور مونده بودن و شاید علتش این بود ک همیشه خودم و با پایین تر از خودم مقایسه میکردم برای همین خودم و خیلی خوشبخت تر از دیگران میدیدم ولی از طرف دیگه ارتباط با افرادی ک از هر نظر پایین تر از من بودن باعث شد ک رشد چندانی نکنم ولی از وقتی ک قانون رو یاد گرفتم سعی کردم در انتخاب افرادی ک باهاشون ارتباط دارم دقت کنم . شاید دو سالی هست ک هر صبح کارم را با دفتر شکرگذاریم شروع میکنم و مینوسم خدایا شکرت ک یه روز دیگه فرصت زندگی کردن در این دنیای زیبا رو بهم دادی . بابت مادر مهربان خواهر و برادرهای خوب دوستان عالی وزندگی در یک خانه بزرگ در دل طبیعت در یک مکان زیبا. بابت نعمت سلامتی بابت اتاقی ک دارم ک در ان احساس ارامش میکنم و ب کارهام میرسم بابت امکاناتی ک تو خونه و اتاقم دارم بابت خیلی چیزا ک نمیگنجه در اینجا ذکر کنم و در انتهای شب هم بابت اتفاق خوب ان روز شکرگذاری میکنم و برای رسیدن ب خواسته هایم پیشا پیش شکرگذاری میکنم انگار بدستش اوردم و اون شادی رو احساس میکنم تا زودتر ب خواسته ام برسم . خدایا شکرت ک مرا ب راه راست هدایت کردی

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار هلیا
      هلیا
      1397/06/16 16:19
      امتیاز کاربر: 0

      نشان های دریافت شده

      زندگی با طعم خدا (جلسه چهارم)
      محتوای دیدگاه: 218 کلمه

      اگه بخوام راستشو بگم خیلی شکرگذار نبودم به چند دلیل یکی اینکه بعد ازدواجم برخلاف خیلی از دوستام نتونستم در مقطع دکترا ادامه تحصیل بدم چون بچه اولم به دنیا اومد و سه سال بعد که شروع به خوندن برای امتحان کردم دوباره باردار شدم و حالا درگیر بچه داری هستم و حسابی خونه نشین شدم. ناراحتم از اینکه نتونستم برم سر کار و توی اجتماع باشم و الان یه خانم خونه دار هستم و از نظر خودم کسی که داره تو زندگیش درجا میزنه و به هیج کجا نرسیده. اینکه نتونستم بنا به دلایلی با پسر مورد علاقه ام ازدواج کنم و به هم نرسیدیم. اینکه همسرم اونجوری که میخوام بهم محبت نمیکنه و همه توجهش فقط به بچه هاست. اینکه پدر و مادرمو از دست دادم و خیلی احساس کمبود محبت میکنم و یه جایی که دلم بهش خوش باشه رو توی زندگیم ندارم. اینکه بعد بارداری هام کلی اضافه ورن پیدا کردم.
      من بابت داشتن ای چیزا خدا رو شکر میکنم؛
      من خدایی دارم که منو با این محیط آشنا کرد و منو به دنیا آورد. دختر و پسر گلم.همسر وفادار و  عزیزم.زیبایی که خدا بهم داده و همسرم و دیگران بهش اشاره میکنن، ماشین خوب و زندگی نسبتا راحت و آرومم، سلامتیم، خواهر و برادرای مهربونم که همیشه حواسشون بهم هست، قدرت تفکر کردنم و …

      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار مه تاب
      مه تاب
      1397/05/28 20:10
      امتیاز کاربر: 0

      نشان های دریافت شده

      زندگی با طعم خدا (جلسه چهارم)
      محتوای دیدگاه: 141 کلمه

      ♥☆مه تاب☆⁦⁦⁦♥:

      سلام فایل چهارم رو گوش دادم تاثیر زیادی داشت و فهمیدم همین الان هم خیلی چیزا دارم که باید شکرگزارش باشم?

      قبل از این فکر میکردم خیلی چیزا تو زندگیم کمه مثل محبت، صمیمیت و امکانات رفاهی مثل ماشین خوب و پول زیاد و خریدن لباس و وسایل گرون و …

      ولی اینا اصل نیستن همینکه پدرو مادرم سالم بالای سرم حضور دارند و در واقع امکاناتی رو برام فراهم میکنن و نسبت به خیلی افراد خیلی چیز ها دارم مثل انواع لباس، بدلیجات، خونه، اتاق مجزا، گوشی، لپ تاپ، انواع خوراکی ها و غذا و پول به مقدار نیاز و خیلی موارد دیگه که ممکنه افراد زیادی باشن که این ها رو نداشته باشن و آرزوی داشتنش رو دارن و از همه مهمتر خوشحالم که سلامتی کامل دارم و هر فعالیتی رو میتونم انجام بدم

      خدایا بابت همه داشته هام سپاس❤️

      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار سعیده
      سعیده
      1397/05/23 20:32
      امتیاز کاربر: 0

      نشان های دریافت شده

      زندگی با طعم خدا (جلسه چهارم)
      محتوای دیدگاه: 121 کلمه

      سلام به استاد عزیز و هم دوره ای های گل.وقتی به زندگی خودم نگاه میکنم یه نقطه ی عطف تو زندگیم وجود داره منم سالها از زندگیم ناراضی بودم و متنفر و همیشه از اونی که بودم بدم میومد و باعث شدم کارایی کنم که دوست ندارم راجع بهشون صحبت کنم اما یه جایی معجزه ای در زندگیم به وجود اومد که کلا زندگیم عوض شد.خوب الان شاید تنها نالیدنی که میکنم مشکلات اقتصادیه اما داشته هام خیلی پررنگ تره.همسر مهربانم،پدرو مادرم،کار خوب و همکارای دوست داشتنیم،خونه ی خوشکلم،اتاق خواب پر آرامشم،خواهرم،دوستانم،اقوام نزدیکم و خیلی چیزای دیگه.خدایا تو خودت تمام این تغییراتو تو زندگیم دادی پس ازت میخوام هر روز تو در من پررنگ و پررنگ تر بشیو من تو بشم…

      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار زهرا
      زهرا
      1397/05/21 01:49
      امتیاز کاربر: 0

      نشان های دریافت شده

      زندگی با طعم خدا (جلسه چهارم)
      محتوای دیدگاه: 203 کلمه

      سلام
      احساس میکنم بنده لوس خدا هستم.
      اینهمه خدا نعمت به من داده باز هم ناراضی ام.
      هر چه را که خواستم در اختیارم قرار داده باز هم ناسپاسی میکنم.
      نعمتهاش رو نمیبینم. لطفهاش رو نادیده میگیرم.
      خودم در عجبم از این همه ناسپاسی.
      خدایا به من شغلی خوب و پر درآمدی دادی.
      خانه ای زیبا با تمام امکانات دادی.
      پس انداز قابل توجه دادی.
      مرا از دیگران بی نیاز کردی و بهترینها را برایم فراهم کردی.
      اما من بازهم نا امید و ناراضی ام.
      یادم میاد یه زمانی داشتن چنین خونه ای، چنین شغلی و پس اندازی و تمام امکانات دیگه برام یه آرزو بود ولی الان همه اونها رو دارم .
      همه چی برای خوشبخت بودن دارم. خدایا اما بیش از همه به تو نیاز دارم
      خدایا تو را میخواهم و از اعماق قلبم تو را صدا میزنم
      خدایا تنها چیزی که به من آرامش میده خود تو هستی.
      الان میفهمم که علی رغم این همه نعمت ، تو در زندگی ام کم بودی.
      اگر تو را داشته باشم همه چیز دارم و اگر تو را نداشته باشم هیچ چیز ندارم.
      خدایا پرده ها را از جلو چشمم کنار بزن. میخواهم تو را با تمام وجود لمس کنم .
      خدایا به خاطر تمام نعمتهایت و به خاطر حضورت در زندگیم تو را شکر می گویم.

      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار زهره
      زهره
      1397/05/18 15:45
      امتیاز کاربر: 0

      نشان های دریافت شده

      زندگی با طعم خدا (جلسه چهارم)
      محتوای دیدگاه: 119 کلمه

      سلام به دوستان و استاد عزيز
      واقعا از اين تعبير زيباتون لذت بردم . اصل زندگي و شكرگذار بودن براي تك تك نعمت ها كه مطمئنا ازش عاجزيم و فقط تعداد كمي رو مي تونيم به ياد بياريم و كمتر از اون رو قدرداني ميكنيم . وقتي به اينجاي قضيه مي رسم از بخشندگي و بزرگي خداوند اشك توي چشمام جمع ميشه كه اينهمه بندگان كافر هستند و باز خداوند بخشنده و مهربانه . آماده است كه با كوچكترين درخواست من زيباترين راهها رو برام باز كنه . و من باز با ديدن اينهمه لطف و محبت غافلم . اي خداي بزرگ و توانمند تسليم توام ، تنها تو را مي پرستم و تنها از تو ياري مي جويم .

      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار سهیلا
      سهیلا
      1397/05/18 07:29
      امتیاز کاربر: 0

      نشان های دریافت شده

      زندگی با طعم خدا (جلسه چهارم)
      محتوای دیدگاه: 355 کلمه

      سلام خدمت استاد عزیز سلام به دوستان
      خوب من برای جواب دادن به این تمرین خیلی فکر کردم و دیدم آنچه اطراف من هست توی خونه بیرون از خونه همه اینها داشته های من هستن و من واقعا خوشحالم که تو این همه نعمت قرار دارم از وسایل خونه، از رفاه آسایش که دارد از طبیعتی که در اختیار من هست، ازآنچه که آفریده شده تا من درست استفاده کنم و خدا را شکر می‌کنم که این همه نعمت در اطراف ما وجود دارد
      همینطور سلامتی که دارم سلامتی که بچه های من دارند همسرم داره، این همه نعمت هایی هست که من بی تفاوت از کنارش رد میشم اما اگر سرم درد میگیره خوب به هم میریزم پام درد میگیره به هم میریزم اونوقت که قدر سلامتی را می دونم.
      باید که همیشه شکرگزار باشیم به شرایطی که داریم چرا که در غیر این صورت من فکر می کنم که عدالت خداوند را زیرپا گذاشتیم عدالت یعنی همین چیزی که الان هست جایگاهی که من الان دارم همین شرایطی که الان دارم.
      در واقع همه چیز آفریده شده تا در اختیار همه قرار بگیره .فرصتها تو یک سینی از جلوی ما رد میشن بهمون تعارف می‌کنند برداشتیم، برداشتیم. بر نداشتیم این فرصت را از دست دادیم و تمام آنچه که در طبیعت روزگار و شرایط همه اینها برای هست که اگراز این فرصت به دست آمده درست استفاده کنم برد کردم و اگر استفاده نکردم مقصر منم نه خدا نه تقدیر. بنابراین من در هر لحظه باید شکرگزار باشند به خاطر آنچه که الان دارم .
      من گاهی قبلا به عدالت خدا شک می کردم میگفتم این چه عدالتی ،چه جوری میگن که خداوند همه را یکسان آفریده؟ اما خوب به این نتیجه رسیدم که اینطوری نیست و هر آنچه برای من اتفاق میفته عین عدالت هست .مثل مدرسه که در یک کلاس معلم برای همه تدریس می‌کند تدریس برای همه یکسان هستند و اما یک دانش آموزی گوش میکنه و نتیجه میگیره و یک دانش آموزی تکالیفش رو درست انجام نمیده ونتیجه لازم رو نمیگیره.اینجا نمیتونیم بگیم که معلم عدالت را رعایت نکرده. امیدوارم بتونم بیشتر قدر داشته هایم رو بدونم.
      با تشکر از حوصله شما

      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فاطمه
      فاطمه
      1397/05/17 00:44
      امتیاز کاربر: 0

      نشان های دریافت شده

      زندگی با طعم خدا (جلسه چهارم)
      محتوای دیدگاه: 57 کلمه

      سلام. مثل همیشه عالی بوداین ویس. توجه زیادی ب اصل خومون نداشتیم تازه داریم میفهمیمم زندگی کردن و احساس خوشبختی کردن رو . اصل زندگی رو نمیشناختیم رو هوا زندگی میکردیم خداروشکر با گوش دادن ب فایل ها شناختمون داره بیشتر میشه و دریچه زندگی زیبا ب روی ما باز شده. ممنون از شما استاد عزیز.

      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فاطمه
      فاطمه
      1397/05/15 08:45
      امتیاز کاربر: 0

      نشان های دریافت شده

      زندگی با طعم خدا (جلسه چهارم)
      محتوای دیدگاه: 165 کلمه

      به نام خدا
      ما بدون هدف زندگی میکردیم برای همین ن ارزشی برای خودمون قائل بودیم ن برای زندگی کردن. روزمون شب میشد شبمون روز ولی الان هدف دارم وبگوش دادن ب فایل ها روحیه ام خیلی بهتر شده الان وقت بیشتری رو برای خودم میزارم وبرای خودم ارزش قائلم. خدایا سپاس گذارم ک من رو تواین مسیر بسیار عالی هدایت کردی.
      هربار فایل رو گوش میدم انگار ی جمله جدید اضافه میشه ومن بهتر درک میکنم.
      همینکه بدنم سالمه زندگی خوبی دارم . همسر و فرزند دارم، ی خونه دارم ک توش با همسر و فرزندانم عالی زندگی میکنم. خیلی چیزها هست ک الان ک دارم بهش فکر میکنم اصلا توجهی بهش نداشتم خداروشکر ک هست تامن بتونم بهتر زندگی کنم. اگه خونه نداشتم خیلی بد بود مستجری و کرایه خونه وسروکله زدن صاحب خونه ، اگه بچه نداشتم زندگیم سرد وبی روح میشد حتی فکرشم برام جالب نیست خدایا شکرت بابت همه چیزهایی ک ب من دادی تا در کنار خانواده ام عالی زندگی کنم?

      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار Soheila (پرستو)
      Soheila (پرستو)
      1397/05/14 14:45
      امتیاز کاربر: 0

      نشان های دریافت شده

      زندگی با طعم خدا (جلسه چهارم)
      محتوای دیدگاه: 145 کلمه

      خداوندا سپاسگزارم که توانستم به حقیقت زندگی دستیابم و در زندگیم طعم خدا رو احساس کنم.
      همیشه فکر میکردم به دنیا اومدم و باید زندگی ادامه داشته باشه، بدون چون و چرا، هیچوقت به خودم توجهی نداشتم و خودم رو قربانی تقدیر و سرنوشت میدونستم.
      تلاشم رو میکردم، فرزند، همسر، مادر، خواهر، ودوست خوبی باشم و به دیگران خدمت کنم تا جایی که بتونم صورت ظاهر رو خوب نشون بدم. غافل ازینکه در دلم غوغایی برپاست، از نالایقی و پوچی و به طبع آن به هیچیک از خواسته هام نمیرسیدم، وهر روز نعمتهایی مثل سلامتی و پیشرفت در زندگی رو از دست میدادم.
      با قرار گرفتن در این مسیر سبز ، ارتباطی با خدای خودم پیدا کرده ام ، برای خودم ارزش قائلم و خودم را لایق بهترینها میدانم و با تمام وجود برای داشتن نعمت سلامتی و خانواده ام، همسر و فرزندانم سپاسگزار خداوند هستم.
      خداوندا سپاسگزارم?

      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار خدیجه اکشته
      خدیجه اکشته
      1397/05/13 22:58
      امتیاز کاربر: 0

      نشان های دریافت شده

      زندگی با طعم خدا (جلسه چهارم)
      محتوای دیدگاه: 51 کلمه

      سلام استاد خوبم ببخشید استاد اگه من نظرم دیر مینوسم باور کنیم اول فایل ۵ بار گوش میدم بعد تمام نوشتهای دوستان عزیز میخونم بعد نظر خودم مینویسم واین شما بابت کم لطفی من ودوستان که نظراتمون دیر میفرستیم ندونید میخواستن بازم بابت فایل بسار زیباتتون تشکر کنم ممنونم استاد خوبیها

      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار خدیجه اکشته
      خدیجه اکشته
      1397/05/13 22:48
      امتیاز کاربر: 0

      نشان های دریافت شده

      زندگی با طعم خدا (جلسه چهارم)
      محتوای دیدگاه: 365 کلمه

      به نام خدای مهربانم
      سلام دوستان وسلام استاد عزیز بابت فایلتون ممنون که اینقدر مارو توفکر میبره که ایا تا حالا از زندگی که خدا بهمون داده راضی هستیم وچقدر بخاطر وجود زندگیمون شکر گذار خداهستیم من دوران کودکیم تو خونه کوچک خانه پدری زندگی کردیم درسته کوچک بود به قول علی اقا امکانات صفر داشتیم ولی همون که خانه داشتیم ومستاجر نبودیم شکر بعد از ازدواج من از خونه پدری جداشدم وچند وقتی با خانواده همسرم دریک اطاق زندگی کردم شرایط سخت بود ولی گذشت تا اینکه ما خانه رواجاره کردیم حدود ده سال از زندگی اجاره نشین بودیم من همیشه فکر میکردم که ما هیچ وقت خانه دارنمیشیم هروقت جا به جایی ا داشتم وباید میرفتم خونه هایز کثیف روتمیز میکردم گله شکایت میکردم وتا میخواستیم یکم استراحت کنیم دوباره جایی دیگر ولی به لطف خدای مهربانم الان صاحب خانه صدمتری هستم وداشتن ماشین که زیر پایمون هست داشت ۳ فرزند سالم از خداوند بسیار سپاسگزارم وداشتن همسری مهربان وهمچنین خانواده خوب پدر ومادرم که هنوزم هر وقت کار دارم به حیاط کوچک پدری میروم وکارهام همون جا انجام میدهم وخدار سپاس به خاطر وجود مدر ومادرم خداروسپاس به خاطر خواهر وبرادرانم خدارو سپاس به خواطر زندگی ارامم خواهر برادرانم وبه خواطر فرزندان سالمشون خدایا اگه تا به حال ناسپاسی کردم وقدر دان نعمتهای که به هم دادی ندونستم مرا ببخشش خدایا خوبم‌اگه به خواطر نشکل زندگی دخترم نا یپاسی کروم وگله کروم من رو ببخشش ومیدونم در هر کار خداوند حکمتی هست خدایا ممنون ازت به خواطر زندگی که دارم به خاطر فرزندانم به خواطر لوازم زندگیکهدارم به‌اسایش من رو فراهم کرده به خواطر نفس کشیدنم شکرت برای راه رفتنم شکرت به خواطر نوشتن با دستان وهمین وسیله که در دستم دارم مینوسم شکرت خدایا به خواط اینکه غذا رو بهراحتی میخورم وبه راحتی هضم میکنم شکرت به خواطر چشمانم شورت به خواطر هنه نعنتهای که دادی کههر چی بنوسیم وشکرش به حا بیاریم باز هم کمه خدایا ممنون که من با دوره تنلسب فکری اشنا کردی خدایا ممنون که استاد خوبی رو در مسیر مان قرار دادی شکر خدایا بابت همچی ازت ممنونم به خاطر همه نعمتات شکرتتتتتتت شکرتتتتتت وسپاسگذارم خدای بی همتا واستاد عزیز از شما هم ممنونم ممنونم

      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار آسیه
      آسیه
      1397/05/13 01:51
      امتیاز کاربر: 0

      نشان های دریافت شده

      زندگی با طعم خدا (جلسه چهارم)
      محتوای دیدگاه: 531 کلمه

      من همیشه از زندگیم ناراضی بوده ام و ناشکر واقعا خیلی خودمو زندگیم بی ارزش میدونستم و قبلا روزی نبود که حتی برای یبارم که شده در روز آرزوی مرگ نکنم حتی گاهی روزی چندین بار دلم میخاست بمیرم همیشه دلم میخاسته از شر زندگیم خلاص بشم حتی وقتی بچه بودم فکر خودکشی هم به سرم زد و بلافاصله پشیمون شدم و همیشه چشمم رو به روی داشته هام بسته بودم و هیچوقت اونجور که باید شاکر و سپاسگذار نبوده ام و خیلی بی انصافی و کم لطفی کرده ام به نعمت های عظیم خدا همیشه در حال گریه و زاری و افسردگی بودم
      واقعا الان میفهمم چقدر چشمام بسته بوده و الان خوشحالم که دارم کم کم حس میکنم وجود طعم خدا رو تو گوشه گوشه زندگیم خدا بهم خیلی خیلی نعمت داده که حتی قادر نیستم گوشه ای از اینهمه لطف خدا رو بازگو کنم خدا به من یه خانواده عالی مخصوصا خواهرام و بچه های گلشون که نفسم به نفسشون بستست دوستان بینظیر و کلی اطرافیان عالی داده با این وجود همیشه حس تنهایی کردم تو زندگیم
      خدا رو شکر همیشه سقف بالاسرم بوده و هیچوقت طعم مستاجری رو نچشیدم با این وجود لذت نبرده ام از خونه و زندگیمون خدایی امکانات زندگیمون در حد خوبه تلوزیون کامپیوتر مبل خوب یخچال خوب ماشین تخت راحتم که شب و روز روشم تبلت حتی هدفونم که چند ماهیه خریدمش شکر شکر شکر حالا درسته یکم ضعیفه ولی انصافا هست خدا رو شکر که مطمئنم به زودی تبدیل به بهترینها میشه چون الان خودمو لایق بهترینها میدونم
      الان مدت کوتاهیه که زندگیم عوض شده واقعا خدا رو شکر میکنم بخاطر این همه آگاهی استاد بی نظیرید من همیشه بخاطر چاقیم از خودم متنفر بوده ام و روز به روز تلاشم بی فایده تر بوده و هر کاری میکردم بدتر میشد وضعیت زندگیم و همیشه هم گلایه داشتم از خودم و حال و اوضاعم جز چاقیم هیچی رو ندیدم تو زندگیم تا قبل

      من مدتها تمام کارهای خونه رو انجام میدادم با حس عبادت البته چون معلم هامون گفته بودن کار خونه عبادته ولی هیچکسم قدرم رو نمیدونست چون خودم هیچ ارزشی برای خودم قائل نبودم واقعا و همیشه واقعا خودمو خدمتکار خونمون میدیدم گاهی احساس لذت و قدرت داشتم ولی کوتاه و زودگذر و باز تو نا امیدیم از زندگی فرو میرفتم
      تا عمل پاهام بعد یه مدت خیلی خیلی احساس بی ارزشی میکردم چون فلج شده بودم اون موقع بود که قدر راه رفتن رو فهمیدم حتی حسم این بود که محاله بتونم دوباره روی پاهام بایستم الان واقعا با لذت همه ظرفهای خونمون رو میشورم و به خودم میبالم به خاطر اینهمه توانایی و روز به روزم حالم داره بهتر میشه حتی سال گذشته وقتی خونه خواهرم بودم حامله بود خیلی خدا به من لطف کرد و زنده شدم منی که حاضر نبودم کوچکترین حرکتی تو زندگیم کنم از شدت درد و ضعف پاهام و وزنی که به شدت بالاست تونستم واقعا ارزشمند باشم چون من واقعا عاشق کمک به دیگرانم و احساس رضایت میکنم اینجوری و هر روز هم سالم و سالم تر میشم که هیچی بالاتر از سلامتی نیست خدایا شکرت ممنونم استاد بخاطر اینهمه حس عالی واقعا لذت بردم از صحبتهای شیرین تون

      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار مه گنج
      مه گنج
      1397/05/12 19:28
      امتیاز کاربر: 0

      نشان های دریافت شده

      زندگی با طعم خدا (جلسه چهارم)
      محتوای دیدگاه: 635 کلمه

      قلم ودفترنو زندگی را میکنم ومی نویسم خداوندا سپاسگزار توام که همیشه ودر همه حال کنارم هستی وسپاسگزارم مرا در مسیرصحیح رسیدن به خودت هدایتم کردی خداوندا سپاسگزار بابت آشنایی با استاد عزیزم که هرروز پیام جدیدی را ازتو برام میرساند خداوندا سپاس سپاس سپاس
      سلام وصد سلام به استاد خوبیها ودوستان وهمراهان زندگی با طعم خدا
      هربار فایلی از طرف شما گذاشته میشه بی صبرانه بارها وبارها آنرا گوش میدم وچندین بار می نویسم ولی در این حین بعضی نوشته هایم پاک وارسال نمی شود می دانم این نوشته آنی نیست که باید بنویسم بایدبهتر وزیباتر بنویسم چون من به خدای خودم می نویسم از آنجائیکه من دفتر زندگی جدیدی را از خدا دریافت کردم معناومفهوم زندگی را طور دیگری برای رقم خورد زندگی با طعم خدا .زندگی برای من بهترین هدیه ایی است که از طرف خداوند آنرا دریافت کردم در تمام لحظات زندگیم سرخوش شاد بود حتی اگر گله وشکایت میکردم وعصبی میشدم به خودم میگفتم من خدایی دارم با عظمت همیشه کنارم هست زمانی به خاطر مشکلات خانوادگی ودوری همسر وسرپرستی ۵فرزند بعهده ام بود به خودم میگفتم نگران نباش بعد از این مسائل خداوند بهترین ها را برات میدهد نگران وناامید نباش خداوند در کنار تو است اکنون که به داشته هایم واطرافم نگاه میکنم واقعا نمی توانم سپاسگزار این همه نعمت های خوب خدایم باشم شمارش نعمتها از دستم خارج شده من صاحب دوخونه ی شخصی ام صاحب دو خانه سازمانی هر وسیله ایی که مورد نیاز هرخانه ایی هست من از اونها دوتا دوتا دارم صاحب میوه های بهشتی خداوند هستم هرگاه میوها را می چینم بابت میوه های بهشتی بسیار سپاسگزارش هستم صاحب ماشین هستم یه شغل خوب ودوست داشتنی صاحب فرزندان خوب سالم وصالح هستم همسر بسیار خوب وبا اخلاق صاحب تمام امکانات زندگی از بهترین غذاها میخوریم هر سال به سفر میریم پولی هم دریافت میکنیم همیشه چه قبلا چه اکنون هرلحظه شاکر خدا بودم هرگاه قبلا اگر ناسپاسی وگله وشکایت میکردم به عینه در زندگی ام میدیدم که برکت از خونه ام کم میشه می فهمیدم ناسپاسی کردم ودوباره هزاران بار شکرش میکردم زندگی من هر لحظه با خدایم بوده وهست واکنون که دیگر خدایم را بهتر شناختم وروابطم بهتر شده خدایم همه چیز منه همه چیز من فقط خدارو میخوام. میخوام وقتی بهش برسم وزندگی رو به من داده اونجا بهش میگم در مسیر رسیدن به خودش چگونه از نعمت های فراوانش لذت بردم من از این لحظاتم شادم چون لحظات زندگیم بوی عطر خدا را میدهند مزه زندگی من طعم خدارا میدهد چگونه خدایا این دوری از تو رو تحمل کنم. در صورتی که تو خالق من هستی ومن مخلوق تو چه کسی از تو به من نزدیکتر وبا محبت تر هست خدایا تو غنی ومن فقیر توام آیا کسی دیگری ویا چیزی می تواندمرا غنی کند خدایا من از زندگیم لذت می برم تا به تو برسم وتو در لذتهای زندگیم شریک هستی چطوری می تونم یه انسان ناسپاسی باشم وقتی که لحظه ایی منو به حال رها نکردی وهرلحظه هوای من داشتی وازم دربرابر همه چیز مواظبت کردی خداوندا تو زندگی را برام آفریدم اگر خطا میکردم برای یک گناه می نوشتی ولی از خوبی میکردم ده تا ثواب ونیکی می نوشتی وتازه گناهان قبلیم را با این خوبی ها پاک میکردی جالب تر از همه اینجاست که اگر توبه میکردم تمام اعمالم را پاک میکردی وبه من می گفتی آغاز کن زندگی جدیدت را از اکنون .خداوندا اگر گله وشکایت وناسپاسی بود همه آنها از روی جهل ونادانی بوده اما از لحظه ایی که زندگی با طعم تو آغاز کردم در دفتر زندگی تا کنون چیزی جز زیبایی وسپاس ندارم خدایا وقتی با تو زندگی ام از تمام لحظه لحظه ی زندگیم لذت می برم وشادی میکنم در این جهان ودر آن جهان ویا هر جهانی دیگر چون من خدایی دارم با عظمت وبه بزرگی تو .

      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار shiva
      shiva
      1397/05/11 21:19
      امتیاز کاربر: 0

      نشان های دریافت شده

      زندگی با طعم خدا (جلسه چهارم)
      محتوای دیدگاه: 217 کلمه

      سلام خدمت استاد عزیز ومهربان
      من قبل از شرکت در دوره ی خدا هرگز دیر نمی کند خیلی انسان ناسپاسی بودم و همیشه گله و شکایت میکردم واگر مثلا یبار شکرگزاری میکردم ده مرتبه ناشکری وگله شکایت میکردم داشته هام برام ارزشی نداشت و همیشه کسانی که در سطح بالاتری از من بودن رو با زندگی خودم مقایسه میکردم و حالم بد میشد. تا اینکه به لطف خدا هدایت شدم ودر دوره ی خدا هرگز دیر نمیکند شرکت کردم و تازه فهمیدم خداوند بمن چقدر نعمت داده که من نمیدیدمشون وازوقتی دیدگاهمو به زندگی تغییر دادم درهای نعمت بروم باز شد و هرروز هم داره بیشتر میشه به لطف خداو با گوش دادن به صحبت ها و فایل ها
      استاد از من یه انسان شاد وبانشاط وشاکر ساخت جوری که همه از رفتار من تعجب کردن که اون شیوای عصبی وناشکر وگله مند چطور انقدر متحول شده همیشه شاده همیشه سپاسگزار ودیگه از زمین وزمان بد نمیگه وبه لطف خدا از اسفند ۹۶تا امروز هرروز تو دفترم سپاسگزاری هامو مینویسم واز خداوند بخاطر تمام نعمت های که بمن عطا کرده چه اونهایی رو کن من میبینم وچه اونهایی رو که من نمیبینم سپاسگزاری کردم و کم کم شرایطم تغییرکرد وهر روز داره بهتر میشه خدایا سپاس فراوان برای همه ی داشته هایم ❤️❤️❤️❤️❤️❤️????????????????

      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار Mim
      Mim
      1397/05/11 19:12
      امتیاز کاربر: 0

      نشان های دریافت شده

      زندگی با طعم خدا (جلسه چهارم)
      محتوای دیدگاه: 281 کلمه

      سلام به استاد عزيز و همه دوستاي خوبم
      استاد واقعا ممنونم ازتون كه با هر ويديو ما رو به فكر فرو مي بري و به نظرم اين بهترين كار دنياس كه آدم واسه خداشناسى و بعد از اون خودشناسى وقت بذاره و فكر كنه
      من هم دقيقا اينجور بودم و همه لذت و خوشى رو در گرو رسيدن به خواسته هام مى دونستم و بعد از اون لذت بردن از زندگى ، به عنوان مثال مي گفتم بايد حتما مهاجرت كنم تا بتونم اونجورى كه دلم ميخواد زندگى كنم ولى اين ويديو شما بهم تلنگر خوبى زد كه اول بايد از خود زندگيم و داشته هام لذت ببرم تا بتونم به خواسته هاى ديگه م برسم
      در مورد بخش دوم هم بايد بگم من آدم ناشكرى نيستم ولى خب شكرگذارى صحيح و قدر دونستن ِواقعى رو هم بلد نبودم ، حالا كه فكر مى كنم مي بينم كه خدا رو شكر چه خانواده خوب و مهربونى دارم ، چه دوستان با معرفت و خوبى دارم ، چه امكانات خوبى براى زندگى در خونه دارم ، چه پارتنر خوب و مهربونى دارم و خيلى چيزهاى ديگه كه بايد بيشتر بهشون توجه و دقت كنم
      اميدوارم اين حرف ها و اين آگاهى ها اول از همه درونى باشه براى همه ما و بعد از درك عميق ما رو به نوشتن و ثبت كردن اينجا بكشونه و ما پيش خودمون حس نكنيم كه نظر گذاشتن خوبه و انجام بديم و بعدش فراموش كنيم ، اول به درك عميق برسيم و بعد نظر بذاريم ( اول از همه به خودم اين رو ميگم ولى آرزوش رو براى همه دوستان خوبم و خودم دارم )

      ممنون از استاد عزيز بابت انتشار اين آگاهى ها ، خدا خيرتون بده
      خدايا شكرت 🙂

      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار سهیلا زلکی نژاد
      سهیلا زلکی نژاد
      1397/05/11 18:07
      امتیاز کاربر: 0

      نشان های دریافت شده

      زندگی با طعم خدا (جلسه چهارم)
      محتوای دیدگاه: 186 کلمه

      سلام خدمت دوستان ??دوستانی که میخان زندگی با طعم خدا رو بچشن??دوستان منم وقتی کمی فکر میکنم میبینم که بیشتر به گله وشکایت پرداختم بیشتر به نداشته هام فک کردم چرا زندگی به دلخواه من نیس ?چرا نباید به راحتی هر چی رو که دوس دارم بدست بیارم وووووو واقعا چرا فقط به نداشته ها فکر میکنیم شایدم همینه که کارامون پیش نمیره همش شکایت همش همش اینو میخام همه دارن همه زندگی راحتی دارن سفرای خارجی داخلی به قول معرف سفرای لکچری ?واقعا باید فکری کرد باید تغییراتی به زندگی خودمون بدیم چقد زیباس زندگی که طعم ورنگ خدا داشته باشه امیدوارم که زندگی خودمو متحول کنم چون وقتی من تغییر کردم میتونم خانواده ام رو تغییر بدم پس من منتظر تغییرات بزرگ در زندگی خود هستم ??کی فکرشو میکرد که زندگی من اینقد خوب و عالی بشه کی فکرشو میکرد که من اینقد راحت به هر سفری که دلم میخاد برم با بهترین امکانات کی فکرشو میکرد که من اینقد متناسب وزیبا و جذاب بشم کی فکرشو میکرد که من برای خودم کسب کاری عالی داشته باشم کی ؟

      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار طاهی
      طاهی
      1397/05/11 15:31
      امتیاز کاربر: 0

      نشان های دریافت شده

      زندگی با طعم خدا (جلسه چهارم)
      محتوای دیدگاه: 44 کلمه

      سلام بر دوستان خوبم خدارو شکر که این همه نعمت به من عطا کرده ومرا صاحب خونه کرد ولی من بخاطر نداشتن کولر اصلا شاد نبودم اما الان شادم وخدا رو بخاطر داشتن این همه نعمت شکر میکنم ممنونم استاد که مارو راهنمایی میکنید

      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار راضیه
      راضیه
      1397/05/11 10:42
      امتیاز کاربر: 0

      نشان های دریافت شده

      زندگی با طعم خدا (جلسه چهارم)
      محتوای دیدگاه: 271 کلمه

      سلام به دوستان عزیز و استادم محترم و بزرگوار.
      بلطف خدا بخاطر داشتن پدری که لحظه به لحظه شکرگذار نعمتهای خدا بودن حتی در شرایط سخت بیماریشون ٬بعد از فوت ایشون این میراث ارزشمند برای من باقی موند و یاد گرفتم که شکر گذار خداوند و نعمتهاش باشم.اما اینکه چقدر قدر بودنم و هستی داشتنم رو‌میدونستم باید بگم بیشتر اوقات با مشکلاتم و سختی ها زندگی کردم و فراموش کردم که من نعمت بزرگ زنده بودن رو‌در وجودم دارم و متاسفانه سالها ازش لذت نبردم و این باعث شد سالهای خوب زندگیم در غم و غصه بگذره اما باز هم بلطف خدا در مسیری قرار گرفتم که بتونم درست زندگی کنم و قدر زنده بودنم رو بدونم و بیشتر از قبل شکر گذار خداوند باشم بخاطر نعمتهای بیشمارش٬شکر بخاطر لحظه به لحظه نفس کشیدنم و حضور پر مهر مادر در زندگیم ٬بخاطر داشتن خانواده ای مهربان و عالی٬بخاطر توانایی یادگیری و سوادی که دارم که امروز میتونم از این مطالب با ارزش استفاده کنم٬بخاطر همسر مهربان و سالم و خانواده ی همسرم که بسیار مهربان و دلسوز هستن٬اگر مستاجریم اما صاحب خونه ی فوق العاده خوبی داریم ٬داشتن ماشین خوب ٬بهره مندی از نعمت زیبایی سلامت جسم و روح و تناسب اندام٬بخاطر فرصتی که بهم داده شد تا طعم زندگی با خدا رو‌بچشم٬بخاطر داشتن خداوندی بینظیر و لذت بردن از حضورش در زندگیم و همسیر شدن با دوستانی فوق العاده و استادی مهربان در مسیری که پر از آرامش و حس خوب هست ٬پر از حضور خداست.خداوندا شکرت که به من فرصت دادی از بودنم و از بودن تو در کنارم و در وجودم و در زندگیم و نفسهام لذت ببرم.

      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فریبا(ماه بانو)
      فریبا(ماه بانو)
      1397/05/11 02:01
      امتیاز کاربر: 0

      نشان های دریافت شده

      زندگی با طعم خدا (جلسه چهارم)
      محتوای دیدگاه: 83 کلمه

      سلام ..استاد عزیزم فوق العاده بود فایل چهارم ..خداراشاکرم که دراین مسیر خیلی عالیه درکنار شما هستم ..
      خدا رو سپاسگذارم که این همه نعمت و روزیه خودشو به خودم و زندگیم عطا کرده..
      خدایا ممنونم بابت سلامتی خودم و خانواده م..بابت داشتن همسر مهربان و پرتلاشم.. بابت داشتن دخترباهوش و سالمم.. بابت زندگی آرام و بدون دغدغه م…بابت دوستان خوبم که باعث شادیم میشن ..بابت پدر و مادرم که سایه شون بالای سرمه..بابت خواهر و برادران مهربونم..بابت شغل خوب خودم و همسرم… خدایاااااا سپاسگذااااارم..

      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار ش. ح
      ش. ح
      1397/05/11 00:39
      امتیاز کاربر: 0

      نشان های دریافت شده

      زندگی با طعم خدا (جلسه چهارم)
      محتوای دیدگاه: 160 کلمه

      به نام خداوند بخشنده و مهربان
      با سلام خدمت شما استاد گرامی
      من واقعاً در گذشته اصل زندگی کردن رو نمیفهمیدم همش ناشکری میکردم هر روز گله و شکایت از خدا میکردم وقتی پدرم رو از دست دادم,وقتی که برادران کوچکم در سن کودکی رفتن سر کار تا بتونن مایحتاج خونه و مدرسه رو تهیه کنن به خدای خودم شکایت کردم وقتی که کوچکترین ناراحتی در زند‌گی ام پیش میومد شروع میکردم به گله کردن. خلاصه تمام زندگیم شوده بود گله و شکایت.و اصلا زندگی کردن رو نمیفهمیدم. ولی الان خدارو شاکرم به خاطر همسر خوبی که دارم خدارو شاکرم به خاطر دو دختر نازی که دارم, خدارو شاکرم به خاطر سقفی که بالای سرم دارم,خدارو شاکرم به خاطر اینکه دستم به دهنم میرسد و این قدر دارم که دستم رو پیش هر کس دراز نکنم. خدارو به خاطر زندگی خوبی که دارم شکر میکنم و در آخر سپاسگذارم که اینهارو فهمیدم خیلی خیلی ممنونم خدا جونم❤❤
      خیلی خیلی ممنونم استاد عزیز❤❤❤

      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فرشته نسیم سبحان
      فرشته نسیم سبحان
      1397/05/11 00:32
      امتیاز کاربر: 0

      نشان های دریافت شده

      زندگی با طعم خدا (جلسه چهارم)
      محتوای دیدگاه: 523 کلمه

      سلام به استاد بی نظیر دوستان فوق العاده ام امشب به سمت نوشته های دوستان کشیده شدم ونوشته های قشنگ معنی دار دوستان خوبم خوندم کمال تشکر از استاد که این دوره بینظیر را دراختیار ما گذاشتن ودوستان خوبم که همکاری وبا دلجون از وجود خودشون نوشته ها وتجربه یات خودشون میذارن ☺
      گاهی فراموش میکنم که چه هستم بارها چهار فایل استاد گوش دادم وهر باری نکته جالبی برخوردم که قبلا متوجه نمیشدم به قول معروف تکرار مادر مهارت هاست واز دل تکرار کردن که ما به یه هدف بزرگ یا به رفتار ما تبدیل میشه چه خوبه که رفتار ما مثل خدا باشه خدای که برامون کم نذاشته نمیدونم چرا امشب به سمت این سایت کشیده شدم اما حال روحیم گرفته بود وقتی نوشته های دوستان خوندم دلم آروم گرفت وقتی میبینی افرادی هستن که مثل خودت با زبان ساده با خدا حرف میزنن وقتی فکرش میکنی همه چی به سادگی است خودت سختش میکنی من سالها از اینکه چاق بودم در رنج بودم واطرافیونم غذاها مقصر میدونم اما با دوره تناسب است به کل فرق کردم خودم دوست دارم برای رضایت خودم هر کاری میکنم حتی لبخند زدن وقتی کم کم خودم دوست داشتم وقتی خودم در هرشرایطی بودم پذیرفتم با دوره بی نظیر خداهرگز دیر نمیکند اشنا شدم شرکت کردم وبعد دوره زندگی با طعم خدا وچه اسم قشنگی برای این دوره انتخاب کردن عالیست اسم دوره ادم به فکر فرو میبره من سالها برای لذت بردن دویدوم غافل از اینکه خدا بود ولازم به سختی زجر من نبود ولذت بردن تو دیدن خودت درون اینه میشد پیدا کنه معجزه ای که صبح از خواب پا میشی نفس میکش ودوباره متولد میشی یه روز تازه لذت بردن یعنی شیطنت های فرزندانت با خندهای بچه گانه وقتی بازی میکنن از عمق وجودشون شادن خنده جیع سر میدن برای یه نقاشی که تونستن با دستان کوچکشون رنگ کنن یا لباسشون خودشون عوض کنن چنان خوشحال میشن لذت بردن یعنی اینکه همسرت سالمه کنارت است باهات حرف میزنه میخنده سربه سرت میزاره لذت بردن یعنی اینکه خونه مادر میری همیشه چای سماورش بپا است پاحرفت میشنه همیشه یه جور نگاهت میکنه میخنده محبت میکنه لذت بردن یعنی وقتی خونه ات را مرتب میکنی میفهمی فرزندات سالمم که با اسباب بازیهاشون خونه نامرتب کنن وشادی کنن لذت بردن یعنی موهات جلو اینه شانه بزنی با یه اهنگ ملایم لذت بردن یعنی با دستان خودت کارهای هنری بکنی برای خودت یه چیزی خلق کنی وبارها از دیدنش خاطراتت مرور بشه لذت بردن یعنی صبح زود توپارک قدم بزنی هوای تازه صدای پرندگان صدای ابم رقص درختان که با وجود باد به رقص دراومدن نسیم ملایمی که به صورتت میخوره …….تمام ثانیه های ما لذت شادی عشق درونش است اما ما عینک بدبینی زده بودیم سالها این همه زیبای خدا نمیدیدم که الان با کلام استاد خوبم چشمان باز شد عینک از روی چشمانمان برداشته شدوتازه داریم معنی زندگیمان میفهم که این جهان هم بهشت است واقعا حیف نیست که این هم زیبای لذت را رها کنیم دنبال غم بریم دنبال شیطان حیف است صد حیف از استاد خوبم بی نهایت سپاسگذارم وعاشقانه فایلهاتون گوش میدم
      ☺☺☺☺☺☺☺☺

      خدای خوبم بی نهایت سپاسگذارم بودنت را سپاس سپاس سپاس

      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فاطمه نوری نوروزی
      فاطمه نوری نوروزی
      1397/05/10 22:52
      امتیاز کاربر: 0

      نشان های دریافت شده

      زندگی با طعم خدا (جلسه چهارم)
      محتوای دیدگاه: 7 کلمه

      سلام

      دوستان

      من نظراتم رو نوشتم نمیدونم چرا نمیرسه

      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فاطمه نوری نوروزی
      فاطمه نوری نوروزی
      1397/05/10 22:18
      امتیاز کاربر: 0

      نشان های دریافت شده

      زندگی با طعم خدا (جلسه چهارم)
      محتوای دیدگاه: 34 کلمه

      سلام دوستان و استاد ارجمند

      روحی که در ما دمیده شده….ارزشمندترین دارایی ماست
      این رو باور کنیم….و به کرم او امیدوار باشیم
      کافیست

      خدا برای بنده اش کافیست

      از انرژی های مثبت همه تون ممنونم

      دوستتون دارم….باهم به خدا میرسیم

      ??????

      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار شیلا
      شیلا
      1397/05/10 22:05
      امتیاز کاربر: 0

      نشان های دریافت شده

      زندگی با طعم خدا (جلسه چهارم)
      محتوای دیدگاه: 265 کلمه

      سلام‌به استاد عزیز ودوستان همیشه همراه
      من وقتی فایل چهارم رو چند بار گوش دادم تازه متوجه شدم وجودم چه قدر ارزش داره که من از اون قافل بودم من زنده ام برای زندگی کردن وشاد بودن ولذت بردن از زندگی نه حسرت خوردن
      من تا اون جایی که یادمه همیشه شکر گذار خداوند بودم چون بهم یاد داده بودن اگه چیزی از خدا خواستی براورده نشد شاید صلاح خدا درش نبوده
      منم همیشه میگفتم خدا شکرت حتما صلاح ندیدی بهم بدی
      ولی از صحبتهای استاد فهمیدم که اگه قدردان زندگی باشم واز چیز های که حتی کوچک لذت ببرم و شکر گذار باشم
      خداوند پاداش شکر گذاری من نوبهم میده
      بزرگ ترین چیزی که اگه توزندگیم نباشه که باعث میشه که هیچ لذتی از زنده بودنم نبرم سلامتی هست سلامتی مهم ترین چیزتو زندگیم
      سلامتی هست وقتی باشه درکنارش همه چیز زیبا میشه وقتی شکرگذار زنده بودنمون باشم که صبح وقتی از خواب بیدار میشم خورشید رو میبینم باید شکر کنم که چشمم سالمه وقتی راه میرم باید شکر کنم که پاهم سالمه خدا یا شکرت
      خدایا من به خاطر داشتن تنی سالم وروحی آرام از تو بی نهایت سپاسگذارم
      خدایا از توبه خاطر فرزندانم وهمسرصالح ومهربان از تو سپاس گذارم
      خدایا من از تو به خاطر تمام نعمت های که به من عطا کردی از تو سپاس گذارم
      خدا از این که من رو تو میسر زندگی با طعم خودت قرار دادی از توبی نهایت سپاس گذارم
      خدا یا از این که من رو با یک مرد بزرگ
      به نام استاد عطار آشنا کردی از تو سپاس گذارم
      استاد از شما بی نهایت سپاس گذارم

      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار شیما
      شیما
      1397/05/10 22:04
      امتیاز کاربر: 0

      نشان های دریافت شده

      زندگی با طعم خدا (جلسه چهارم)
      محتوای دیدگاه: 515 کلمه

      سلام به استاد گرامی …??
      سلام به همه دوستان??
      اگر زندگی و جانی نبود ما هیچ بودیم ..به معنای واقعی هیچ بودیم ..چه طور میشه هیچ باشی و به هیچ درونت بخوای چیزی اضافه کنی اصلا مگه میشه به هیچ چیزی اضافه کرد هیچ همیشه هیچه…تا به حال کلمه هیچ انقدر برام بزرگ و وحشتناک نبود خدایا از تو سپاسگزارم که مارو در هیچ نذاشتی و چیز به این زیبایی و قشنگی به نام زندگی به ما دادی خداجونم از تو بینهایت سپاس گذارم….
      زندگی و جان رو خدا به ما داده به همه داده ولی ما با توجه نکردن به اون این زندگی و جان زیبا رو در یک صندوق خیلی کوچک میزاریم و در گوشه یه سالن خیلی خیلی بزرگ و خالی خالی میزاریم طوری ه که وسعت اون سالن انقدر بزرگ میشه که جعبه پر از زندگی رو نمیبینیم و هر چی به این سالن خالی وسیله اضافه کنیم اون سالن بزرگ تر و خالی تر میشه من خودم زندگیم تو این صندوق بود خداروشکر اون سالن اونقدر واسم بزرگ نبود که نتونم جعبه رو ببینم وقتایی که حالم خوب بود یه سری به جعبه زندگیم میزدم اما از امروز میخوام در جعبه رو باز کنم تا زندگیم مثل یه سیمرغ رنگین کمانی تو کل سالن وجودم پرواز کنه و رنگ های زیباش رو به تمام در و دیوار سالن دلم بپاچه و عطر زیبا و دل انگیز زندگی تمام سالن رو پر کنه و از خالی بودن اون سالن دیگه خبری نباشه …من زندگی و جانی دارم که تمام درونم رو پز از حس های خوب میکنه ….اره همینه من زنده ام من زندگی میکنم بدن سالمی دارم فکر خلاق دارم و هوشم عالیه هر چیزی رو ببینم سریع یاد میگیرم میتونم موسیقی بزنم میتونم آواز بخونم میتونم بخندم میتونم هر چه قدر دلم خواست قدم بزنم حتی بدوم میتونم دستام رو باز باز کنم و تا بینهایت بدوم میتونم تمام زیبایی هاو درخت ها و دریا و صدف های دریا و مورچه ها و زمین و آسمان و ابر ها و طلوغ و غروب و همه این زیبایی هارو ببینم میتونم با گرفتن قلم تو دستم هرچی خواستم بنویسم و خودم رو رها کنم میتونم صدای خوردن قطره های بترون رو شیشه صدای آواز پرنده ها صدای پدر و مادر و برادم رو بشنوم میتونم صدای قشنگ گریه بچه برادرم رو بشنوم…صدای امواج دریا ..صدای طبیعت رو میتونم بشنوم …میتونم به راحتی به بدون کمک چیزی نفس بکشم …میتونم غذا بخورم و اونو هضم کنم …خدایا شکرت که انقدر بهم چیزای زیبا دادی …خدا جونم از تو بینهایت سپاسگزارم که همیسه هوام رو داری و با نشونه های که میفرستی برام منو به خودت روز به روز نزدیک تر میکنی …خداجونم منو یاری کن تا بتونم همه نسونه ها رو که برام میفرستی ببینم و درک کنم …خدای مهربانم کمکم کن عقل و فکرم روز به روز تکامل پیدا نکه و به تو نزدبک تر بشه خدای نازم خیلیییییییی دوستتتتت دارم خیلییییی
      استاد گرامی نمیدونم چه طور به خاطر این همه حس خوب که به من دادین چه طور تشکر کنم …خیلی ازتون ممنونم خیلی…?
      حال دلم عالیه عالیه??
      حال دلتون همیشه عالی باشه ???❤❤

      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار مهسان
      مهسان
      1397/05/10 16:13
      امتیاز کاربر: 0

      نشان های دریافت شده

      زندگی با طعم خدا (جلسه چهارم)
      محتوای دیدگاه: 46 کلمه

      سلام استاد خوبم
      سلام همراهان خوبم
      فایل چهارم رو بارها و بارها گوش دادم، خیلی عالی بود.
      سعی می کنم به اصل زندگی بیشتر توجه کنم و برای جهان مخلوقی با ارزش باشم تا به اندازه ارزشمند بودنم، از این جهان امکانات بهتری دریافت کنم.با توکل به خدای خودم.

      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار سهیلا زلکی نژاد
      سهیلا زلکی نژاد
      1397/05/10 06:47
      امتیاز کاربر: 0

      نشان های دریافت شده

      زندگی با طعم خدا (جلسه چهارم)
      محتوای دیدگاه: 212 کلمه

      سلام? سلامی به شروع زندگی ??زتدگی ما واقعا باید طعم ورنگ خدایی بگیرد تا رندگی شود خدایا چگونه سپاس تو رو بگویم ?چگونه از این همه نعمت ورحمت سپاسگزاری کنم ?خدای خوبم خدای مهربونم? دیشب موقع خواب داستم نعمتهایی رو که به من وخانواده ام عطا نمودی مرحمت نمودی می شمردم از نفسی که ثانیه به ثانیه میکشم? از چشمان زیبایی که دارم ?از گوشهایی که به وسیله اون صدای یکایک عزیزانم رو میشنوم ?دستان سالم پاهای سالم ونیرومند خانه زیبا وبزرگ که دارم این همه وسایل راحتی که تو خونه دارم وبا بودن این وسایل زندگی برایم راحتتر شده ماشین مدل بالایی که داریم همه عزیزانم صاحب فرزندان سالم خونه و ماشین وتمام وسایل راحتی که دارن اگه حتی برای هر کدوم فقط فقط بخام بگم خدایا شکرت که باید تمام روزم رو با گفتن شکرت خدایا باید بگذرونم وحتی نمی تونم به کار وفعالیتم برسم پس ای خدای خوبم ای خدای مهربونم خدایی که هر چن بندهایی ناسپاس داری ولی به همه نگاهی پر از لطف و رحمت داری خدایا سپاسگزارم خدایا سپاسگزارم خدایا سپاسگزارم

      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار راضیه
      راضیه
      1397/05/10 00:24
      امتیاز کاربر: 0

      نشان های دریافت شده

      زندگی با طعم خدا (جلسه چهارم)
      محتوای دیدگاه: 570 کلمه

      به نام خالق زیبایی و فراوانی
      سلام به استاد عزیز و دوستان بی نظیرم
      اگر بخوام از زندگی گذشتم بگم ، واقعا واقعا واقعا ناشکر بودم و هیچ وقت نعمت هایی که خدا بهم داده بود نمی دیدم ، همیشه ناراحت بودم و می گفتم چرا من اونو ندارم ، اینو ندارم ، همیشه توجهم روی نداشته هام بود ، و همیشه ناراضی ، و دقیقا این رو هم تجربه گردم که مثلا می گفتم من اگر فلان چیز داشته باشم دیگه هیچی نمی خوام یا دیگه خوشبختم ولی وقتی بهم داده میشه هیچ لذتی نمی بردم وحتی خیلی وقته ها مایه دردسرم هم شده ، مثلا یک نمونه ای که یادمه من همیشه دوست داشتم ارشد تهران درس بخونم و وقتی قبول شدم نه تنها یک ذره لذت نبردم ، بلکه هر روز زجر کشیدم و هر روز به خودم بد و بیرا می گفتم که چرا اومدی ارشد بخونی و انقدر برام سخت گذشت به ویژه سال اولش که کلی وزن کم کردم ، و واقعا اینو درک می کنم که استاد میگه اگر از اصل زندگی لذت نبری چیزی که می خوای بهت داده نمیشه اگرم داده بشه باعث دردسرت میشه ، وااقعا الان که نگاه می کنم توی زندگیم می بینمی دقیقا همینه به خیلی چیزا رسیدم شاید اگرم لذتی داشته همون چند روز اول بوده و بعد برام عادی شده گفتم خوب که چی ………. ولی خیلی خوشحالم که با مسیر درست زندگی اشنا شدم و می دوننم زندگی لذت بردن از همین الانه به قول سهراب زندگی شوق رسیدن به همان فردایی است که نخواهد آمد ، تو نه در دیروزی و نه در فردایی ، ظرف امروز پر ا ز بودن توستتت …..
      و اما لیست شکرگزاری من ، قطعا نعمت های خیلی زیادی توی زندگیم دارم ، اولیش سلامتی کاملم هست ، اندام زیبا و متناسبم ، قیافه جذاب و بی بی فیسم ، خانواده بی نظیرم ، صدای زیبایی که خدا بهم عطا کرده ، تحصیلات بالایی که خدا برام شرایطش فراهم کرد ، سواد داشتن ، گرفتن گواهی نامم ، استعداد بی نظیریکه توی یادیگیری هر چیزی دارم و خیلی سیع یاد میگیرم ، دادش های بی نظیرم ، خواهر فوق العادم ، خواهر زاده بی نظیرم که رابطه بی نظیر باهم داریم ، خونه ای که داریم و سقفی که بالای سرمونه ، کولر ، یخپال ، ماشین ، برق آب ، گاز ، ماشین ، ماشین لباسشویی ، حمومممم ، اتاقمم ، تختم ، کتابام ، گوشیمم ، هندزفریام ، فایل های باارزشممم ، کمدام ، لبتابم ، داشتن نت ، همه ی وعده های غذایی خوشمزه ، امنیت ، ارامش ، فامیل های خوب ، دوست های خوب ، امکان ورزش کردنم ، هوایی که نفس می کشمممم ، وجود خورشید ، ماه ، اسمون زیبا ، طبیعت زیبا ، بارون ، برف ، حس چشایی ، بویایی، لامسه ، بینایی، بی نظیرم ، طبیعت زیبایی که در کشورمون هست ، توانایی به راحتی خوابیدنم ، توانایی حرف زدن ، توانایی راه رفتن ، زنده بودنممممم ، قوانین بی نظیر ی خداونددد و مهم تر از همه وجود خداوند در زندگیمممممممممممم و هزاران نعمت دیگه که احتمالا الان یادم نمیاد یا نمی بینمیشون ولی خدای مهربونم بهم عطا کرده و زبان من قاصره از گفتنشوننن و فقط میتوانمممم بگم خدای من میلیون ها بارررررر بی نهاییتتتتتتتتتتتتتت از تو سپاسگزارمممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممم شکرتتتتتتتتت شکرتتتتتتتتتتتتتتتتتتت شکرتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتت

      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار مریم
      مریم
      1397/05/09 23:48
      امتیاز کاربر: 0

      نشان های دریافت شده

      زندگی با طعم خدا (جلسه چهارم)
      محتوای دیدگاه: 171 کلمه

      سلام خدمت استادتوانمند وهمراهان عزیز من تا به امروز فقطو فقط به نداشته هایم توجه کرده ام وهمیشه ودر همه حال بیشتر درحال گله وشکایت از روزگار و همه چیزبود ه ام غافل از اینکه خیلی از افراد حسرت داشتن شرایط وموقعیتم را دارند والان که باچشم بصیرت به زندگیم مینگرم نعمتهایی را میبینم که سالهاست خداوند آنها را نصیبم کرده ولی من بی توجهی به وجودشان داشته ام اول نعمت سلامتی وتندرستی میباشد که خیلی ها حسرت یک لحظه ی انرا دارند دوم فرزندانی خوب وسالم وبی نقص به من عطا کرده که باندازه ی تمام دارایی های جهان بارزشند وخدارا شکر سقفی بالای سرم هست که مالکش هستم ومستاجرهم نیستم خدا روشکرهمسری دارم که سالم است وادم بدی هم نیست و شغلی دارم که خودم صاحب اختیارخودم هستم وخدارو شکر رزقی برایم دارد ممنونم از خدای متعال که به من لطف زیادی دارد وبخاطر نا شکری های گذشته ام مرا میبخشد ممنونم بخاطر نعمتهای بیشمارت که به من عطا نموده ای اگربخواهم بنویسم تا صبح طول میکشد ..الهی شکر…

      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار سادات
      سادات
      1397/05/09 22:50
      امتیاز کاربر: 0

      نشان های دریافت شده

      زندگی با طعم خدا (جلسه چهارم)
      محتوای دیدگاه: 702 کلمه

      سلام . نعمت های خداوند به شمارش نمی آیند‌. وقتی به اصل وجودم فکر میکنم میبینم من نیست بودم که خداوند از روح خودش در من دمید و هست شدم . از بین میلیاردها ذره ای که شانس به دنیا اومدن رو داشتند من انتخاب شدم و خداوند به من زندگی بخشید و من رو به دنیا آورد . من هیچ هیچ هیچ بودم . مرا در بطن مادرم کامل کرد . دست و پا و گوش و چشم و بینی و ابرو و انگشت ،ریه و معده و روده و … همه چیز و مرا سالم به این دنیا آورد . وای خدا اصلا در ذهنم نمیگنجه همین الان که دارم نفس میکشم چقدر نعمت اطرافمهکه خداوند همه رو برای من خلق کرد. تمام اشیائی که دارم ازشون استفاده میکنم . کولر که باد خنک میزنه . بالش نرم که زیر سرمه . مادرم . پدرم . خواهرام . همسرم . درختها . پرنده ها . شب و روز . خواب و بیداری وای خدا من چرا قبلا اینها رو نمیدیدم . خدایاشکرت . میدونید قبلا فقط تمام همّ و غم من بچه بود . چون چیزی توی زندگی کم ندارم . یه خونه که سهمیه پدر همسرم هست و برادر شوهرها از حقشون گذشتن تا ما داخلش بنشینیم اجاره نمیدیم . همسری خوب و مهربون . شغل خوب همسرم که نیازمون به کسی نیفته جهیزیه ای خوب که پدرم برام تهیه کرد . زندگی آروم همه ی اینارو قبلا داشتم الانم دارم . اون زمان که فقط چسبیده بودم به بچه که چرا بچه دار نمیشم دکتر رفتم اولش سالم بودم ولی بعد با قرص و دارو میخواستم به زور بچه دار بشم که سلامت خودمم به خطر انداخت . با کلی گله و شکایت از دکتر آخرش دکتره گفت خانوم من چه میدونستم بدنت به دارو حساسه و مریض میشی و بدون اینکه مسئولیتشو بپذیره من مریض شدم . دکترمو عوض کردم و دکتر جدید گفت خانوم شما دوبار تونستی بارداربشی و حالا به عللی بچه سقط شد تو به دارو احتیاج نداری فقط وزنت زیاده ناامیدی افسرده ای باید خودتو بسازی و گفت هروقت خودتو ساختی بیا پیش من و من رو با کوله بار چه کنم چطور وزن کم کنم به حال خودم گذاشت من تا همین یکماه پیش با اندیشه ی ناامیدی فقط کفر میگفتم و این همه نعمت خدا رو نمیدیدم و چسبیده بودم به توهمات خودم که تقصیر خداست که من بچه دار نمیشم و غافل از اینکه همین خدایی که انقدر بد وبیراه بهش میگی دوبار باردارت کرد خودت بی احتیاطی کردی و هردوش از دست رفت . تو خودت باعث این اتفاقات شدی . با افکار منفی با ندونم کاری . تو سالم بودی و به زور از دکتر خواستی بهت قرص و آمپول بده عوارضش مریضت کرد . بله من مقصر همه ی ناشکریها بودم چون فکر و باورم سمت خدا نبود . سمت نعمتهای خداوند نبود . من حالا با کلی اندیشه ی جدید خدارو شکر میکنم که بهم آرامش داد که بهم اجازه داد باهاش صحبت کنم . شکرشو به جا بیارم . نماز بخونم و باهاش دوست بشم . چه نعمتی از این بالاتر . واقعا کدوم بچه ای جای این عشق و محبت خدارو پر میکنه . خداوند به من جانی داده که درکش کنم کدوم بچه ای این کار و با پدر و مادرش میکنه . خداوند این همه نعمت بهم داده که ازش لذت ببرم و استفاده کنم . کدوم بچه ای به مادرش این همه هدیه میده . خداوند به من محبتشو داده عشقشو داده کدوم بچه انقدر مادرشو دوست داره . من خدا رو دارم که اون زمان نداشتم . بزرگترین نعمت من خودشه که با تمام وجودم حسش میکنم . آیا خداوند برای من کافی نیست؟
      خداوندم عزیزدلم نفسم عمرم جون دلم تو رو به خاطر داشتن خودت شکر میکنم و ازت میخوام این عشق و محبتت رو که به دلم هدیه کردی هرلحظه بیش از پیش کنی . خداوندا به خاطر نعمات بیشمارت شکر . ولی من دیگه فقط خودتو میخوام شعار نمیدونم خودت میدونی اون زمان که فکرم بد بود لحظه ای باهات مهربون نبودم ولی الان از ته ته دلم دوستت دارم مهربونم . خدای خوشگلم خدای زیبام خدای مهربونم خدای دانام خدای عشقم تویی نفسم میپرستمت .

      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار هانیه
      هانیه
      1397/05/09 21:50
      امتیاز کاربر: 0

      نشان های دریافت شده

      زندگی با طعم خدا (جلسه چهارم)
      محتوای دیدگاه: 182 کلمه

      سلام خدای مهربان
      سلام استاد عزیزم برا فایل بسیار ارزشمندتون با تمام وجودم سپاسگزارم
      سلام دوستان همراهم

      hanieh.ghobady:
      بار الها ! بال پروازم ببخش
      روح آزاد وسبک تازم ببخش

      عاشق بزم توام، راهم بده
      عقل روشن، جان آگاهم بده
      (مولانا)

      بنام خداوند عشق و درود بر دولت جاوید عشق

      یا الله و‌یا الله
      یا سمیع و یا بصیر

      خدای مهربانم روز نیک و پربرکتم را باذکر و یاد و حمد و توکل بر تو آغاز میکنم . الهی وجودمان را لبریز از عشق نابت گردان. آمین ?❤️❤️

      خدایا
      ?عشقت ، عشقم، عشقمان را سپاسگزارم ?❤️❤️

      ?حضورت، بودنم و بودنمان را سپاسگزارم ?❤️❤️

      ?تولد و شروع و فرصتهای نیکم را سپاسگزارم ️❤️

      ?تعلیم و رشد عالی ودرسهای نیکم را سپاسگزارم ?❤️❤️

      ?سلامتی جسم و روح و روان زیبایم را سپاسگزارم ?❤️❤️

      ?رزق و‌روزهای زیبایم را سپاسگزارم ?❤️❤️

      ?حمایتها و هدایتهای نیکت را سپاسگزارم ?❤️❤️

      ?شادابی و طراوت زیبایم را سپاسگزارم ?❤️❤️

      ?بخششهاو سخاوتها و حکمتهای پرمهرت را سپاسگزارم ?❤️❤️

      ?آگاهیها و مسیرهای نیک زندگیم را سپاسگزارم ?❤️❤️

      الهی چه شیرین است شمردن این همه دارایی و بخششهای بی پایانی که از تو‌بر ما جاری میگردد. تورا برای تک تک نعمات سرشار از عشقت بی نهایت سپاسگزارم ❤️❤️??

      خدایا سپاسگزارم. خدایا سپاسگزارم. خدایا سپاسگزارم ???

      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار yalda
      yalda
      1397/05/09 20:09
      امتیاز کاربر: 0

      نشان های دریافت شده

      زندگی با طعم خدا (جلسه چهارم)
      محتوای دیدگاه: 390 کلمه

      با سلام به دوستان عزیزو استاد گرانقدرم وواقعا سپاسگزارم استاد که برای بار دوم روشنگر راه زندگی من شدید بار اول با دوره خدا هرگز دیر نمی کند والان با دوره طعم خدا سپاسگزارم سپاسگزارم سپاسگزارم .دوستان عزیز من همیشه شاکی از وضعیت زندگیم بودم یعنی برای مشکلاتی که داشتم چه خانوادگی وچه مالی وچه کاری وچه روابطی همیشه گله وشکایت تا پیش خدا هم میبردم واصلا وابدا برای داشته هام شکر گذار که نبودم طلبکار هم بودم همیشه توی کارهام کمال طلب هستم ویا باید بهترین میشدم یا افسرده وباخته اینقدر توی ذهنم فشار میاوردم وبا روحم میجنگیدم که خودمو داغون میکردم مشکلات زندگی زناشویی وشکستهای مالی پی در پی ومشکلات روابطی با همسرم حالمو بد وبدتر میکرد ومن اصلا به داشته هام فکر نمیکردم وخیلی با خودم بد کردم خداوند رو شاکرم که توی بدترین شرایط تونستم به لطف استاد عطار روشن با دوره خدا هرگز دیر نمیکند زندگیم رو مقداری تغییر بدم ودید صد درصد منفی وشکست خورده ام رو بهبود ببخشم ولی ولی آسیبهای وارده به روح وروانم جسمم رو هم سخت درگیر خودش کرده بود و10سال آسیب رو باید تلاش بکنم تا بتونم اصلاح کنم من خودم رو دوست نداشتم وسپاسگزار سلامت روح وجسمم وداشته هام نبودم این دلیلی بود که هر کسی وهر چیزی آزادانه بهم آسیب میزد وبیشتر ناراحتم میکرد خدا رو سپاس که با راهنماییهای استاد عطار روشن قدری به آرامش رسیدم ولی از جایی که تمرین وتکرار باید تا انسان فراموشکار قدر دان داشته هاش بمونه ومن بعد مدتی با طوفانهای بعدی زندگی وسختیهاش یادم رفت قدر دان باشم این دوره نیازی اساسی برای اصلاح حال وروزم بود وهست خدا رو شاکرم که وقتی میزنم جاده خاکی حواسش مثل همیشه بهم هست نعمتهای زیادی دارم وبراشون سپاسگزارم از جمله سلامت روح وجسم داشتن یه پسر سالم ومهربان داشتن همسری خوب وتلاشگر داشتن خانواده ای حامی ومهربان خدارو شاکرم که وسایل آرامش وآسایشم فراهم هست همینکه پدرم منزلشون رو در اختیار من وهمسرم قرار دادن وهمینکه وسایل زیادی برای لذت بردن از نعمات خداوند دارم شاکرش هستم تازه دارم به داشته های خودم بیشتر توجه میکنم همینکه زیباییی چهره وقد بلندی دارم شاکرم همینکه عزیزانم نزدیکم هستن شاکرم همینکه می تونم بخونم وبنویسم وهمینکه امکاناتی مثل گوشی ونت وبرق و…هست شاکرم ودر آخر برای شرکت در این دوره وتغییر زندگی وتغییر دیدگاهم سپاسگزارم سپاسگزارم سپاسگزارم

      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار bAraN
      bAraN
      1397/05/09 14:05
      امتیاز کاربر: 0

      نشان های دریافت شده

      زندگی با طعم خدا (جلسه چهارم)
      محتوای دیدگاه: 86 کلمه

      سلام من امروز پس از گوش دادن فایل قسمت چهارم احساس کردم چقدر از اینکه دستانم سالم و توامند دارن کار میکنن خوشحالم همینکه روی پا های خودم راه میرم و برای فرزندان خودم آشپزی میکنم و به نظافتشون میرسم چقدر خوشبختم از اینکه فرزندانم شاد و سر و حال بازی میکنن و همسری که با بودن در کنارش احساس خوبی دارم خدایا بخاطر همه چیزای خوبی که به من دادی شکرت ممنونم استاد بزرگوار که ما رو در مسیر درست زندگی کردن راهنمایی میکنید

      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار علی
      علی
      1397/05/09 12:45
      امتیاز کاربر: 0

      نشان های دریافت شده

      زندگی با طعم خدا (جلسه چهارم)
      محتوای دیدگاه: 1,041 کلمه

      سلام
      می نویسم باقلمی ازاستخوان وجودم وباجوهری ازخون رگ هایم که بعدازاین تمام توانم رابکارخواهم گرفت تاطعم خداراهرچه بیشتردرزندگی ام احساس کنم ودرآغوش امن اوجای بگیرم.
      استادعطارروشن شمابه خوبی دراین فایل به سه قانون مهم جهان هستی اشاره کردید:
      رهایی یاعدم وابستگی به خواسته ها
      سپاسگزاری
      وتوجه برنکات مثبت
      وقتی که مارهاهستیم،وقتی که مابه خواسته هایمان نچسبیده ایم میتوانیم اززندگی مان حتی درنبودخواسته هایمان لذت ببریم امااگرشادبودن ولذت بردن اززندگی مان رامنوط به رسیدن خواسته هایمان بدانیم این زمانی است که به خواسته مان وابسته شده وتامادامیکه به خواسته مان چسبیده ایم هرروز از خواسته هایمان دورترودورتر میشویم.
      سپاسگزاری…
      به نظرشماسپاسگزاری یعنی چی؟
      آیا سپاسگزاری غیرازاین است که توجه برداشته هاراه رسیدن برخواسته ها…
      شمازمانی که سپاسگزارداشته هایتان هستید واز آنها لذت میبرید خداوندشمارالایق نعمات وبرکات بیشتردانسته ومواردبیشتری ازچیزهایی که به شماآرامش وشادی بیشتری میدهدراواردزندگیتان میکند.
      وتوجه برنکات مثبت یعنی اینکه شمانیمه پرلیوان راببینید
      به جای اینکه صبح تاشب گله وشکایت کنیدکه من اینوندارم و به اون خواسته ام نرسیدم بیایید به چیزهایی که داریدتوجه کنیدوبه خاطرخواسته هایی که بهشون رسیده ایدلذت ببرید.
      من به شخصه تابه امروزبه هیچ یک ازاین سه اصل پایبندنبوده ام وبه همین خاطربه قول استادعطارروشن ازاصل زندگی ام که زنده بودنم هست نتوانستم لذتی ببرم ومدام لذت بردن از زندگی ام رامنوط به رسیدن خواسته هایم دانسته ام.
      یعنی یه اوضاعی شده که من الان فکرمیکنم می بینم اگه خدا همه دنیاروهم بهم بده بازهم من خواسته های دیگری ارائه کرده وازداشته هایم لذت نخواهم برد.
      من ازهمون جلسات اول این دوره تحول عظیمی رودرخودم احساس کردم
      برای مثال من بعدازجلسه سوم تصمیم گرفتم خودم روبه خاطرهراشتباهی که درگذشته مرتکب شده بودم ببخشم وازخدا طلب مغفرت کنم وشکرخدا الان چندروزه که از شراین گناهان واحساس گناه به خاطرانجام آنهاخلاص شده ام.
      شایداین چندروزدرنظردوستان چیزی نباشه امابرای من این چند روزبه معنی اقدام کردن برای رسیدن به خواسته های بزرگ است.
      والان هم بعدازدیدن این فایل وقتی فکرمیکنم که من چه چیزهایی الان دارم که میتونم ازداشتن شون لذت ببرم می بینم که به نسبت ده سال گذشته من الان یک زندگی شاهانه رو دارم تجربه میکنم.
      همین چندسال پیش بود که مستاجربودم اون هم توخونه هایی که عینه لونه گنجیشک بود وهرماه دغدغده کرایه خانه وخیلی ازدردسرهای مستاجری که خودتون بهترمیدونید،اماالان من به لطف خدای مهربان یه آپارتمان خوب دریکی ازبهترین محله های شهردارم وازداشتنش دارم لذت میبرم.
      همین چندماه پیش اگه دوستام حاضرمیشدندکه ماشین شون وبهم بدن که باخونوادم برم یه بستنی بخورم وبرگردم بال درمی آوردم ولی الان به لطف الله مهربان یک ماشین خوب وسالم دارم که ازوقتی خریدم به بهترین شکل فقط سوارش شدیم ولذت بردیم.
      من همون کسی هستم که واسه بچه دارشدن دست به دامن هرداروودکتروحتی رمال ودعانویسی شدم ولی نتیجه ای نگرفتم ولی خداازراه های حکیمانه اش یک دخترنازوخوشگل وزیباوسالم در آغوش من وهمسرم گذاشت والان ازداشتنش هرلحظه داریم لذت بیشتری میبریم وسپاسگزار خداوندهستیم.
      سالهاباشخصی شریک بودم که اگه بدبینی درجهان رکوردداشت ایشون واقعارکوردبدبینی جهان رو باقدرت تصاحب میکردنداما الان چندماهه که ازایشون جداشدم ومغازه مستقل خودم رودارم ودیگه بله قربان گوی کسی نیستم ودارم آزادانه و با فکرآزادبرای خودم کارمیکنم.
      سالهاآرزوداشتم که یه رابطه خوب ومحبت آمیزباهمسرم داشته باشم والان به لطف خدا وعمل کردن به قوانین الهی اگه بگم یکی ازبهترین همسران دنیا رودارم بیراه نگفته ام وازوقتی که دراین دوره قدم گذاشته ام به لطف خدارابطه مون خیلی بهتر هم شده.
      درگذشته آدمی بودم که بسیار افسرده بودم،مدام نگران بودم، پرخاشگروعصبی،تاجایی که بعضی اوقات تادم مرگ پیش رفته بودم ولی الان به لطف الله مهربان چندماه ویاچندساله که دارم احساس نزدیکی به خداو آرامش میکنم ودیگه ازافسردگی های گذشته خبری نیست.
      من حتی به خاطرحمام خونه مون وحتی به خاطربرنج وپلویی که الان میخوریم بی نهایت سپاسگزارخداوندهستم وازاین نعمات دارم لذت میبرم.
      من وقتی بچه بودم حتی تادوران نوجوانی توخونمون حموم نداشتیم وهربارمجبور بودیم صبح زودبابرادروخواهرومادرم بلندبشیم وبریم نوبت بگیریم که بتونیم مثلاتاظهربریم واردحموم بشیم و چون منطقه ای که مادر اون زندگی میکردیم اکثرخونه ها حموم نداشتن وحموم عمومی خیلی شلوغ میشد،گاهی ازصبح ساعت هفت نوبه میگرفتیم وظهرساعت دو سه به زورنوبت مون میرسیدورقصت میدادن که واردحموم بشیم ووقتی هم که واردحموم میشدیم دیگه دراومدن مون باخدابودچون گاهاتویه هفته فقط یه بارمیتونستیم بریم حموم…ولی الان شکرخداماتو خونمون حمومی داریم که اینقدر بزرگه که من میتونم براحتی توش درازبکشم وبخوابم وهرزمان از شب وروزکه بخوام میتونم
      بدون هیچ معطلی برم حموم وآب گرم وباز کنم واستحمام کنم پس این یعنی نعمت بزرگ خداکه من باید ازداشتنش لذت ببرم.
      خب چراگفتم ازبرنج وپلویی هم که الان میخورم لذت برده وسپاسگزارم چون ماتاهمین پونزده بیست سال پیش عین قحطی زده های آفریقابودیم وتویه سال شایدفقط دو سه بار میتونستیم برنج وپلوبخوریم که اون هم تومناسبت هاواعیادمادرمون برامون تدارک میدیدولی الان شکرخدااینقدربرنج وپلوویابه عبارتی غذاهای اعیانی خوردیم که گاهاهوس سیب زمینی آب پز وکاله جوش قدیما رومیکنیم.
      اصلاخنده دارترازهمه این ها من ازداشتن توالت لاکچری مون هم دارم لذت میبرم وسپاسگزارم. وضعیت توالت خونه ماطوری بودکه باور کنیدتوالت که نه بیشترشبیه سیاه چال فضایی بود.
      من هروقت که میرفتم دستشویی راحت دوسه کیلووزن کم میکردم اینقدرکه استرس ودلهره می کشیدم.
      همیشه آرزوداشتیم که این در توالت مون یک کلیددرست وحسابی داشت که میتونستیم یکبارراحت تودستشویی بشینیم،چون هربارکه میرفتیم دستشویی بایداون چرتکه دستشویی رو عین چوب گلف طوری تنظیم میکردیم پشت در که کسی نتونه درو بازکنه.
      ازهمه این هاکه بگذریم ماخون دلهاخوردیم ازوضعیت آبرسانی سرویس بهداشتی مون که چه عرض کنم غیربهداشتی مون!
      شمافرض کنیدوسط زمستون تو اون سرماتوالت هم مونده اون سرحیاط..
      ووقتی که به زورخودت وباهررنج ومشقتی به توالت میرسوندی وبعدازاتمام کارمیخواستی که آب وبازکنی دریک آن فقط احساس میکردی که درکنارسواحل قطب جنوب داری قدم میزنی ومنجمد میشی.
      بعدهاهم که آبگرمکن اومدو دوشیرهابه خونه هامون راه یافتندلامصب معادله دومجهولی این شیرهایی که تازه واردخونه هامون شده بوداینقدرسخت وپیچیده بودکه حتی فیثاغورث هم می اومدنمی تونست اون ها روحل کنه.
      فقط کافی بودشیریه ذره به سمت آب گرم بیشترمتمایل میشددیگه جهنم وجلوی چشمای خودت میدیدی وهربار که میرفتی حموم بایددوساعت فقط وقت میزاشتی وآب سردوگرم تنظیم میکردی…
      ولی الان توالت مون توی خونه،یه جای گرم ونرم،شیرهای اهرمی که بایه اشاره تنظیم وبازوبسته میشه وهزاران امکانات دیگه که زندگی رو برامون راحت ترکردند.
      واقعاوقتی فکرمیکنم می بینم زندگیی که ماالان داریم رویای پادشاهان گذشته بود.
      همین گوشی موبایلی که من الان دستم دارم واین کامنت ودارم مینویسم اگه دویست سال پیش به دست فتحعلی شاه قاجارمیرسیداون جاضرمیشدتمام تاج وتخت شو بده واین موبایل وصاحب بشه ولی الان من بدون هیچ دردسری باکمترین مبلغ تونستم این وسیله روتهیه کنم پس بایدبه خاطراین نعمت سپاسگزار بوده وشادباشم.
      ممنون خدای عزیزم به خاطر این زندگی لاکچری وممنون دوستان عزیزم که وقت گذاشتیدو مطلب منو خوندید.

      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار سادات
        سادات
        1397/05/09 14:42
        امتیاز کاربر: 0

        نشان های دریافت شده

        زندگی با طعم خدا (جلسه چهارم)
        محتوای دیدگاه: 11 کلمه

        فوق العاده نوشتید عالی بود . لطف خداوند برشما روزافزون .

        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
        امتیاز کاربر: 24
        محتوای دیدگاه: 45 کلمه

        سلام دوست عزیز خیلی قشنگ و عالی نوشتید بعضیهاش برام قابل لمس بود تقریبا 35 سال پیش خیلی از اینها رو به شخصه تجربه کرده بودم واسه همین کاملا برام قابل درک بود .خوشحالم ک الان منم مثل شما یک زندگی لاکچری دارم. خدایا شکرت

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
        آواتار الناز
        1399/08/05 10:32
        مدت عضویت: 1376 روز
        امتیاز کاربر: 81
        محتوای دیدگاه: 71 کلمه

        خیلی ممنون به خاطر نوشتۀ دلنشینتون و اینکه یادآوری کردید که به خاطر چه چیزهای ساده ای میتونیم شکرگزار باشیم. چیزهایی که زمانی حسرتشو داشتیم. فکر کنم هر کدوم از ما بشینه و فکر کنه، قطعاً از این دست خاطراتو تجربیات داره توی زندگیش!!!
        واقعاً ما انسانها چه موجودات غریبی هستیم. انگار این همه پیشرفت علم، و اومدن رفاه به زندگی هامون، نتونسته کمترین توفیقی در کسب حس رضایتمندی انسانها داشته باشه.

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار طاهری
      طاهری
      1397/05/09 10:13
      امتیاز کاربر: 0

      نشان های دریافت شده

      زندگی با طعم خدا (جلسه چهارم)
      محتوای دیدگاه: 319 کلمه

      سلام به همه دوستان عزیز خدا را شکر میکنم که در جمع شما هستم من زندگی مشترکم را در وفور و فراوانی بسیاری آغاز کردم شوهرم جزء افرادی بسیار سرشناس و پولدار بود بعد از یکسال همه دارایی هایمان را از دست دادیم جوری شد که حتی به نان شب نیازمند شدیم گرفتاریهایی که الان دارم در موردش حرف میزنم پیش خودم میگم چقدر آدم میتونه قوی باشه و خودش را با همه شرایط وقف بده شوهرم اقدام به خودکشی کرد ولی خدا راشکر الان هنوز زنده و سالم باهم زندگی میکنیم در اون دوران من هر روز گلایه و شکایت میکردم که خدایا چرا این چه وضع زندگیه من چطوری زندگی کنم و ناشکری پشت ناشکری به همه چیز و همه کس بد و بیراه میگفتم تا اینکه یه روز تصمیم گرفتم خودکشی کنم که متوجه شدم باردار هستم همش میگفتم اخه تو این وضع و اوضاع من حتی پول ویزیت دکتر نداشتم این دیگه چیه آخه خدا چرا بامن اینطور میکنی ولی اون یه نعمت بزرگ بود الان میفهمم که چه برکتی را خدا به زندگیم وارد کرد و بارداریم باعث شد اراده قوی و محکمی پیدا کنم انگار تلنگری بود که بیدار شوم و بخودم بیام و دوباره از نو شروع کنم همه تلاشم را کردم تا به امروز درسته که هنوز قرض و بدهکاری داریم ولی خدا را شکر دختری دارم که زبانزده همه هست هم از نظر هوش و هم از نظر خوش صحبت و با ادب بودن سقفی بالا سر دارم درسته اجاره هست ولی همینکه میتونیم اجاره بدیم خدا راشکر و خیلی خیلی چیزهای دیگر که بابت همشون همه را باید شکر کرد و از خدا ممنونم که مرا در مسیر درست قرار داده و از طریق استاد عطا روشن به من فهماند که در مسیر درست هستم و من را اینقدر دوست داره که هر روز بیشتر و بیشتر غرق در خوشبختی میشوم خدا راشکر و خدا را شکر

      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار khorshidbanoo
      khorshidbanoo
      1397/05/09 09:55
      امتیاز کاربر: 0

      نشان های دریافت شده

      زندگی با طعم خدا (جلسه چهارم)
      محتوای دیدگاه: 167 کلمه

      سلام خدمت استادعزیز و دوستان گلم
      استاد فایل جلسه ۴ خیلی عالی بود و من نیمه شب که متوجه شدم فایل داریم تاخوابم بگیره ۴بار گوش دادم واقعا عالی بود ممنون
      من تا الان هرکجا بودم با دوستام با مادرو خواهرم با مشتریهای مخل کارم و… کلا کارم گله و شکایت بود و مدام ناله میکردم واز وضع و اوضاع زندگیم شاکی بودم و از اینکه مجردم .ازاینکه کارپردآمدی ندارم .ازاینکه فرزندآخرخانواده ام.ازاینکه چاقم.ازاینکه زیبا نیستم.ازاینکه ……ولی باشنیدن فایل استاد فهمیدم من چیزهایی دارم که الان درحال حاضر برای خیلیها آرزوهست من سقفی بالای سرم دارم خدایاشکرت.کاری دارم که میتونم بیمه واریز کنم خدایاشکرت.بچه اخرخانواده ام خوبه چون همه هوامو دارن خدایاشکرت.من اندام خوبی دارم و میتونم بهترین لباسهارو بپوشم خدایا شکرت.من مجردم و میتونم با دوستانم بیرون برم و برای خودم زندگی کنم خدایاشکرت.و سلامتی خانواده و عزیزانم که بزرگترین نعمت زندگیمه خدایا شکرت. و کلی چیز دیگه که اگه بخوام بگم کلی زمان میخواد و برگه .خدایا شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت بابت همه نعمتهای خوبت

      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار HM
      HM
      1397/05/09 07:13
      امتیاز کاربر: 0

      نشان های دریافت شده

      زندگی با طعم خدا (جلسه چهارم)
      محتوای دیدگاه: 220 کلمه

      ﺳﻼﻡ ﻣﻴﻜﻨﻢ ﺑﻪ اﺳﺘﺎﺩ ﺧﻮﺑﻢ ﻧﻤﻴﺪﻭﻧﻢ ﺑﺎ ﭼﻪ ﺯﺑﺎﻧﻲ اﺯﺷﻤﺎ ﻗﺪﺭ ﺩاﻧﻲ ﻛﻨﻢ اﻟﻬﻲ ﺧﻴﺮ ﺩﻧﻴﺎ ﻭاﺧﺮﺕ ﻧﺼﻴﺒﺘﻮﻥ ﺑﺸﻪ ﻣﻦ اﺯ ﺭﻭﺯﻱ ﻛﻪ ﻣﻦ ﺟﺰو اﻓﺮاﺩﻱ ﺑﻮﺩﻡ ﻛﻪ ﻭاﻗﻌﺎ ﺑﻪ اﻳﻦ ﺩﻭﺭﻩ اﺣﺘﻴﺎﺝ ﺩاﺷﺘﻢ ﻣﻦ ﺯﻧﺪﮔﻴﻢ و ﺩاﺷﺘﻪ ﻫﺎﻡ ﺑﺮاﻡ اﺭﺯﺵ ﻧﺪاﺷﺖ ﺑﺮاﻡ ﺗﻜﺮاﺭﻱ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ و ﻫﻤﺶ ﺑﻪ ﺩﻳﮕﺮاﻥ ﻧﮕﺎﻩ ﻣﻴﻜﺮﺩﻡ ﺑﻪ ﺗﻨﺎﺳﺐ اﻧﺪاﻣﺸﻮﻥ ﺑﻪ ﺯﻧﺪﮔﻴﺸﻮﻥ و ﻫﻤﻴﺸﻪ ﭼﻴﺰﻱ ﺟﺰ ﺣﺴﺮﺕ ﻧﺼﻴﺒﻢ ﻧﻤﻴﺸﺪ و ﻫﻣﻴﺸﻪ اﺯ ﺷﺮاﻳﻂﻢ ﺷﺎﻛﻲ ﺑﻮﺩﻡ ﭘﻴﺶ ﻣﺸﺎﻭﺭ ﻣﻴﺮﻓﺘﻢ اﻣﺎ ﻫﻴﭻ ﻛﺪﻭﻡ ﺣﺮﻓﺎﻱ اﺳﺘﺎﺩ ﺭﻭﺷﻦ ﺭﻭ ﺑﻪ ﻣﻦ ﻧﺰﺩﻥ و ﻣﻨﻢ ﺑﺎ ﺣﺮﻓﺎﺷﻮﻥ ﺁﺭاﻣﺶ ﻧﻤﻴﮕﺮﻓﺘﻢ اﻣﺎ اﻻﻥ ﺧﻴﻠﻲ ﺯﻧﺪﮔﻲ ﺑﺮاﻡ ﻟﺬﺕ ﺑﺨﺸﻪ ﺻﺒﺢ ﻛﻪ اﺯ ﺧﻮاﺏ ﺑﻴﺪاﺭ ﻣﻴﺸﻢ ﻃﻠﻮﻉ اﺳﺘﺎﺩ ﺭﻭ ﻣﺒﻴﻨﻢ ﺧﺪا ﺭﻭ ﺷﻜﺮ ﻣﻴﻜﻨﻢ. ﻛﻪ ﺯﻧﺪﻩ اﻡ ﺩﻳﺸﺐ ﺧﺒﺮ ﻓﻮﺕ ﻳﻜﻲ اﺯ ﺑﺴﺘﮕﺎﻥ ﺭﻭ ﺷﻨﻴﺪﻡ و ﺑﺎ ﺧﻮﺩﻡ ﭼﻘﺪﺭ ﻣﺘﺸﻜﺮﻡ ﺑﻮﺩﻡ ﻛﻪ ﺯﻧﺪﮔﻲ ﻟﺬﺕ ﻧﻤﻴﺒﺮﺩﻡ اﺯ اﻳﻨﻜﻪ ﺳﺎﻟﻢ ﻫﺴﺘﻢ ﻣﻴﺘﻮﻧﻢ ﺑﻪ ﻫﻤﺴﺮ و ﺩﺧﺘﺮ ﻛﻮﭼﻮﻟﻮﻡ ﺧﺪﻣﺖ ﻛﻨﻢ ﺧﻮﻧﻪ اﻱ ﺩاﺭﻡ ﻗﺒﻼ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﻛﻮﭼﻚ ﺑﻮﺩﻥ ﺧﻮﻧﻢ ﺧﻴﻠﻲ ﺷﺎﻛﻲ ﺑﻮﺩﻡ اﻣﺎ اﻻﻥ ﺷﺎﻛﺮ ﺧﺪاﻫﺴﺘﻢ ﻗﺒﻼ اﺯ ﻣﺎﺩﺭﺷﻮﻫﺮ و ﺟﺎﺭﻳﻢ ﺑﺪﻡ ﻣﻴﻮﻣﺪ اﻣﺎ ﻭﻗﺘﻲ ﺑﻪ ﻧﺒﻮﺩﺷﻮﻥ ﻓﻜﺮ ﻣﻴﻜﻨﻢ ﺧﻴﻠﻲ ﺑﺮاﻡ ﺳﺨﺖ ﻣﻴﺸﻪ اﻻﻥ ﻭاﻗﻌﺎ ﺩﻭﺳﺸﻮﻥ ﺩاﺭﻡ ﻳﻪ ﺑﺎﺭ ﻓﻴﻠﻢ ﺩﻳﺪﻡ ﻳﻪ ﻧﻔﺮ ﺗﻮﻱ ﻳﻚ ﺟﺰﻳﺮﻩ ﮔﻴﺮ اﻓﺘﺎﺩﻩ ﺑﻮﺩ ﺑﻌﺪﻱ اﺯ ﻛﻠﻲ ﺳﺨﺘﻲ ﺭﺳﻴﺪ ﺑﻪ اﺑﺎﺩﻱ اﻭﻧﺠﺎ ﺗﺎﺯﻩ ﭼﻪ ﭼﻴﺰاﻳﻲ ﺩاﺷﺘﻪ ﻗﺪﺭﺷﻮ ﻧﻤﻴﺪﻭﻧﺴﺘﻪ ﻭﻗﺘﻲ ﻛﺒﺮﻳﺖ ﻣﻴﺪﻳﺪ ﻳﺎﺩﺵ ﻣﻴﻮﻣﺪ ﭼﻪ ﺳﺨﺘﻲ ﻛﺸﻴﺪﻩ ﺑﺮاﻱ ﺭﻭﺷﻦ ﻛﺮﺩﻥ ﺁﺗﺶ

      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار الهام اوا
      الهام اوا
      1397/05/09 06:39
      امتیاز کاربر: 0

      نشان های دریافت شده

      زندگی با طعم خدا (جلسه چهارم)
      محتوای دیدگاه: 100 کلمه

      سلام استاد
      من فکر میکردم ما محکوم به زندگی کردن هستیم به زور به این دنیا تحمیل شدیم و چاره ای نداریم که زندگی کنیم دلم میخواست مرگم دست خودم باشه با خودم میگفتم ایکاش بعد از مرگ عزیزان میشد از زندگی انصراف داد .با خودم میگفتم کاش این دنیا یک در داشت که هر وقت میخواستم میرفتم بیرون.شکر گزار هم بودم و ارزش چیزهایی که داشتم و دونستم ولی نمی‌دونستم باید برای زنده بودنم و اصل زندگی خوشحال باشم .فکر میکردم خدا ما رو زنده کرده و این خیلی عادی هستش ممنونم از خدا و از شما برای آگاهی امروزم

      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فرشته نسیم سبحان
      فرشته نسیم سبحان
      1397/05/09 00:02
      امتیاز کاربر: 0

      نشان های دریافت شده

      زندگی با طعم خدا (جلسه چهارم)
      محتوای دیدگاه: 543 کلمه

      سلام خدمت استاد فوق العاده بی نهایت سپاسگذارم از فایل جدید طعم خدا واقعا احساس خوبی در من ایجاد کردید ممنونم بله درسته تا الان من از اصل خودم از زنده بودنم از نفس کشیدنم ارزش قایل نبودم شاید تو دوره شرکت کرده بودم بیشتر به خودم توجه کرده بودم به مثبت ها توجه کرده بودم اما هنوز اصل قضیه نمیدونستم من قبلا یه ادم بی ارزش برای خودم بودم همیشه وابسته تایید دیگران بودم وابسته بودن دیگران بودم حالم خوب کنن یا اشیایی داشته باشم حالم خوب باشه من از این جسم خودم ارزشش نمیدونستم چرا چون چاق بودم خودم سرزنش میکردم چاقی خودم رفتارهای اشتباه خودم سرزنش میکردم اصلا خودم نادیده گرفته بودم وقتی با دوره تناسب فکری شروع به کار کردم کم کم خودم دوست داشتم کم کم راه پیدا کردم وقتی خودم دوست داشتم دوره خداهرگز دیر نمیکند شرکت کردم من وقتی به خودم توجه کردم راه برام باز شد الان هم متوجه شدم من قبلا به اصل خودم توجه نداشتم به خودم که بدنی سالم دارم ذهنی قدرتمند دارم دستان سالم چشمان سالم پاهای سالم قلب سالم درک دارم عقل سالم گوش سالم دهان سالم همه اینا یک نعمت بزرگی است من دارم اگه یکی از اعضایی بدن من سالم نبودن چطور من همه اعضایی بدنم سالم هستن ارزش بالاتر از سلامت مگه هست وای چقدر من ناشکر بودم وخدارابی نهایت سپاسگذارم در مسیر قرار گرفتم که بفهمم خودم هستم زنده ام زندگی میکنم نفس میکشم من از خدای خوبم عذر خواهی میکنم که خودم رها کردم ودنبال بیرون از خودم بودم برای خوشبختی درصورتی که درونم خوشبختی بود از ازل خداوند خوشبختی همراه من داده بود اما چشمان بینایی نداشتم که ببینم این همه نعمت درسته گاهی به فکر میفتادم اونم کسی که ناسالم بود میدیدم برای لحظه شکرگذار میشدم که سالم هستم اما فقط شکر گذار خشک خالی که هیچ لذتی درونش نبود وقتی فایلتون گوش دادم استاد متوجه شدم که تا من از وجود با ارزش خودم لذت نبرم تا وقتی از همین چیزهای که دارم لذت نبرم تا با لذت بردن شکرگذار خدا نباشم چیزهای دیه به دست نمیارم در کل من وقتی اصل خودم پیدا کنم لذت ببرم خود به خود دنیا من عوض میشه بدون هیچ تلاش سختی شرایطم طوری میشه که در رویام دیدم وقتی الان فکرش میکنم میبینم وای چقدر نعمت دارم
      .بدنی سالم فرزندان سالم خوب شاد همسر سالم خوبم همین گوشی که میتونم فایل گوش بدم تمرین انجام بدم سواد خواندن نوشتن دارم گوش سالمی که دارم چشمان سالمی که دارم دم وبازدم که میتونم هوای تازه استشمام کنم هندزفری سالمی که کمک میکنه راحتر فایل ها گوش بدم چراغ که الان توخونه دارم وروشنایی میده میتونم کارهایم انجام بدم ماشین خوبی که دارم کمک میکنه به راحتی مکان های میخوام برم کولر پنکه که خانه محیط من خنک نگه میداره واگه نبود الان گرما دقیقه نمیتونستم دوام بیارم وخیلی نعمت های که اگه بگم تمومی نداره واصلا قابل بیان نیست من اینا نمیدیدم قبلا اما وقتی توجه کنیم به اطرافمون خیلی چیزهای است که میبینم با بودنشون زندگی برامون اسانتر شده وهروز پیشرفت های داریم استاد خوبم ازتون بی نهایت سپاسگذارم که هر روز دید مارا به این دنیا باز میکنید وتجربه های با ارزشتون در اختیارمون میذارید بی نهایت سپاسگذارم وخدارا بی نهایت سپاسگذارم سپاسگذارم سپاسگذارم

      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار سبزوار اسماعیلی
      سبزوار اسماعیلی
      1397/05/08 18:45
      امتیاز کاربر: 0

      نشان های دریافت شده

      زندگی با طعم خدا (جلسه چهارم)
      محتوای دیدگاه: 24 کلمه

      سلام استاد خوبم بازم فوق العادہ بود سپاسگزارم از این کہ در این دورہ ھمراہ شما ھستم احساس خود ارزشی کردم با فایل زیباتون

      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار فاطمه نوری نوروزی
        فاطمه نوری نوروزی
        1397/05/10 21:51
        امتیاز کاربر: 0

        نشان های دریافت شده

        زندگی با طعم خدا (جلسه چهارم)
        محتوای دیدگاه: 234 کلمه

        سلام استاد سلام دوستان

        شکرخدا که هرچه طلب کردم از خدا
        بر منتهای همت خود کامران شدم

        خیلی به صحبتهای مطرح شده دز سوی شما و بازخوردهای دوستان فکر کردم. دیدم که واقعا من همیشه از خدا شاکر بودم و نتوانستم بقول شیخ اجل سعدی از دست و زبان که برآید کز عهده ی شکرش بدر آید!؟
        شاید در همین جایی که الان ایستاده ام،پاسخ خدای من به شکرانه هایم هست. در زندگی کنونی
        خیلی چیزهای با ارزش دارم.وقتی خواستم بنویسم دیدم آنقدر صف داشته هایم شلوغ هست که نداشته هایم را بقول امروزی ها بیخیال شوم!!!!! من بنده ی خوب خدای خودم هستم که خود را بخشیده ام و خدای مهربانم هم حجت را بر من تمام کرده است.بهترین شغل دنیا (معلم)بهترین والدین بهترین فرزندان بهترین همسربهترین آسایش
        امروز درباره ی موضوعی که همیشه مثل سنگ روی سینه ام سنگینی میکرد با یکی از بهترین دوستانم صحبت میکردم….وای خدای من یکباره گره ای در جانم گشوده شد….قفسه ی سینه ام بعد سالها دیگر سنگین نبود….انگار یه ماجرا را که اصلا ربطی به من ندارد،تعریف میکردم!!!!!!! باورش سخته ولی شد،بخدا شد….شاید اگر این اتفاق خوشایند نمی افتادمن الان چیزی برای نوشتن نداشتم. اعتماد به خدا جواب میده
        به حرفهای مثبت استاد روشن اعتماد کنید.

        نام خانوادگی استاد خیلی تامل برانگیزه عطار روشن…روشنایی که خدا به قلب ایشون بخشیده
        بی دریغ در اختیار ما میذاره.

        با همه ی حس خوبم ازخدا میخواهم که به همه ی ما نظر ویژه داشته باشد
        آمین

        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
        آواتار ماه سا
        ماه سا
        1397/05/12 22:54
        امتیاز کاربر: 0

        نشان های دریافت شده

        زندگی با طعم خدا (جلسه چهارم)
        محتوای دیدگاه: 98 کلمه

        خدای بزرگ من همه این سالها قدر نعمت زندگی رو نمیدونستم و بخاطر مسایل و مشکلات کوچک به خودم آسیب میزدم و ناشکیبایی میکردم و خیلی وقتا ازت آرزوی مرگ داشتم و واقعا قدر زندگی و زنده بودن رو نمیدونستم و فکر میکردم زندگی تو این دنیا خیلی سخته و اجباریه و تو منو و بقیه انسانها رو رها کردی و هیچ قانونی رو زمین نیست .
        خدای مهربون ببخش بخاطر خطا کم لطفی ناسپاسی و اشتباهم که قدر نعمت حیات و زندگی رو ندونستم . نعمتی که ارزنده و محدود و پر از موهبت و لذایذ دنیایی هست.

        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
        آواتار ماه سا
        ماه سا
        1397/05/12 23:11
        امتیاز کاربر: 0

        نشان های دریافت شده

        زندگی با طعم خدا (جلسه چهارم)
        محتوای دیدگاه: 161 کلمه

        گزارشگر:
        خدایا ممنونم ازت بخاطر اینکه از روح خودت در من دمیدی و به من موهبت زندگی کردن در دنیای زیبا و شگفت انگیزتو دادی و اجازه دادی از تمام مواهب دنیات بهره مند باشم. بهم نعمت سلامتی دادی که اگه نبود نمیتونستم از زندگیم لذت ببرم . دو چشم زیبا و سالم دادی که از دیدن زیباییهای دنیات لذت ببرم. گوش دادی تا آواز پرندگانت صدای کودکان و صدای آب و سکوت طبیعتت رو بشنوم و لذت ببرم.
        بهم سقفی دادی که زیرش احساس آرامش و امنیت کنم .
        پدرومادر و خونواده ای که از داشتنشون سپلسگزار باشم و از نعمت وجودشون بهره مند و دلگرم باشم.
        فامیل و دوستانی که مایه آرامش و دلخوشیم هستن.
        ماشینی که منو جابجا می کنه و مایه آسایش و راحتیم هست.
        لوازم منزلی که بدون اونا نمیتونستم زندگی براحتی بگذرونم.
        خدایا شکرت بخاطر همه نعمتهای ریز و درشتی که همگی لازمه آسایش و ارامش من در زندگی هستن و هیچ وقت اونطور که باید و شاید سپاسشون رو بجا نیاوردم

        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
        آواتار مریم یارمحمدی
        مریم یارمحمدی
        1397/05/25 11:42
        امتیاز کاربر: 0

        نشان های دریافت شده

        زندگی با طعم خدا (جلسه چهارم)
        محتوای دیدگاه: 202 کلمه

        با سلام خدمت استاد عزیز
        این قسمت از فایل هم عالی بود استاد من دقیقا 2سال پیش حال و روز اصلا خوبی نداشتم ناشکر بودم و ناسپاس و اصلا از زندگیم راضی نبودم و روزی چند بار از خدا آرزوی مرگ میکردم و خودمو بد شانس ترین آدم روی زمین میدونستم مریض بودم و هرروز دکتر بودم یه روزی از ته دل از خداوند تقاضای کمک خواستم و روز برام شد یه روز معجزه و و تو مسیر درست هدایت شدم بعد از اون روز قدر همه لحظه های زندگی رو دونستم سپاسگزار خداوند بودم هرروز که بلند میشدم درسته که اونطور که باید روی خودم کار نکردم ولی باز هم معجزات بزرگی و کوچکی رو دیدم که همش برام قابل ستایش بودن و الان وقتی فکر میکنم میبینم که هر چی که تو زندگی دارم همه اش معجزه هستن و برای بودن تک تک اونها خداروشکر میکنم من اگه سلامتی نداشته باشم خودم و خانواده ام واقعا زندگی برام سخت میشه حتی فرشی که زیر پام هستش حتی نفسی که هم میکشم همه اش نعمت هستش و برای داشتن همشون خداروشکر میکنم استاد عزیزم از شما سپاسگزارم برای فایل های خوبتون و امیدوارم در پناه خداوند همیشه شاد باشید و سلامت

        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم