0

زندگی با طعم خدا (جلسه چهارم)

اندازه متن

بسیاری از انسانها سالهای زیادی از عمر خود را صرف اضافه کردن امکانات بیشتر به زندگی خود می کنند درحالی که غافل از گذر عمر می شوند و بدون لذت بردن از اصل زندگی آن را به پایان می رسانند.

توجه به بودن و زندگی کردن

مهمترین موضوع زندگی هر انسانی، زندگی کردن است. موضوعی که بسیار کمتر از بهای اصلی اش برای آن اهمیت قائل هستیم.

با توجه به سرعت رشد و پیشرفت دنیای مادی طبیعی است که تنوع بسیار زیادی در جنبه های مختلف زندگی ایجاد می شود و این تنوع به سادگی می تواند تمرکز ما را از اصل زندگی برداشته و بر حاشیه ها و اضافه های زندگی جلب کند.

این دقیقا اتفاقی است برای بسیاری از ما رخ می دهد و باعث ایجاد احساس یاس و ناامیدی در زندگی می شود.

زندگی کردن مهمترین موضوع و ماهیت وجود ما در دنیای مادی است اما به دلیل توجه کردن به واسایل و امکاناتی که برای زندگی مهیا شده است سبب می شود که توجه کمتری به اصل زندگی و لذت بردن از آن داشته باشیم.

توجه به این نکته بسیار مهم است که تمام وسایل، امکانات و شرایطی که در زندگی فراهم است برای ایجاد تنوع در زندگی برای لذت بردن بیشتر است. اما اگر ما آگاه نباشیم که باید از اصل زندگی لذت ببریم به هر اندازه وسایل و امکانات اضافه در زندگی داشته باشیم تاثیری بر لذت بیشتر ما از زندگی نمی شود.

بنابراین در عین حالی که خواستن و علاقمند بودن برای داشتن امکانات بیشتر و بهتر بسیار عالی و مقدس است اما نباید توجه کردن ما بر آنچه نداریم یا دوست داریم داشته باشیم باعث کم اهمیت دانستن اصل زندگی ما شود.

اگر حواسمان نباشد که باید از اصل زندگی که همان حیات و لحظات زنده بودن است لذت ببریم این نگرش در ذهن شکل می گیرد که لازمه لذت بردن از زندگی داشتن امکانات و شرایط عالی می باشد و تا زمانی که در آن شرایط نباشیم زندگی کردن هیچ لذت و فایده ای ندارد.

بنابراین در عین حال که حق داریم خواسته ها و آرزوهای متنوع برای بیشتر لذت بردن از زندگی داشته باشیم اما وظیفه داریم در هر شرایطی که هستیم سعی کنیم از زندگی کردن و زنده بودن لذت ببریم.

هنر لذت بردن از زندگی بسیار فراتر از تلاش برای رسیدن به خواسته ها و آرزوهایمان است.

تلاش کردن برای رسیدن به خواسته ها امر بسیار مقدس و لازمه بهبود شرایط زندگی و مفید تر بودن زندگی کردن است اما نبود آنچه دوست داریم داشته باشیم، یا دیدن افرادی که در شرایطی بهتر از ما زندگی می کنند یا حتی دیدن افرادی که بسیار بیشتر از خواسته ها و آرزوهای ما را در زندگی خو در اختیار دارند نباید باعث ایجاد نگرش بی فایده بوده و بی ارزش بودن زندگی کردن شود.

اصل و وجود همه انسانها دارای ارزش برابر است اما این طبیعی است که هر فردی بنا به شرایط ذهنی و زندگی دارای امکانات و شرایط زندگی متفاوت باشد. اما آنچه باید مورد توجه قرار داده شود برابر بودن اصل و اساس زندگی است. به این شکل همیشه از شرایط خود احساس رضایت خواهیم داشت و فرصت لذت بردن از زندگی را پیدا می کنیم.

تجربه هنرجوی زندگی با طعم خدا

طبق تجربه زندگی که داشتم وعمری که سپری کردم، تنها چیزبا ارزش و گرانقیمتی که همه مردم در پی آن هستند وبه دست نمی آورند وبعضی ها بدست می آورند، آرامش در زندگی است که مهمتری اصل زندگی در این جهان است.

البته سلامتی هم یکی از نعمتهای بزرگ خداونده که کمتر به آن توجه می شود، و همه این آرامش و خوشبختی در وهله اول زمانی اتفاق می افتد که خداوند در درون ت باشد و با خدا نفس بکشی و با خدا راه بری، این تجربه کل زندگیه من است.

شاید بعضی‌ها فکر کنند که من آدم خیلی مذهبی هستم، خیر من اصلا مذهبی نیستم، من فقط عاشق خدایم هستم همین و بس.

من آرامش  را فقط با خدا زیستن دریافتم و زمانی که از او دور بودم هیچ آرامشی نداشتم، من همه چیز در زندگی داشتم ولی آرامش نداشتم، آسایش نداشتم.

زندگی من برعکس خیلی ها بود، البته در منزل پدرم همه چی عالی بود ولی متاسفانه در منزل همسرم نه آرامش بود ونه سعادت!

اینها رو می خوام اینجا بگم، شاید درسی باشد برای آنهایی که فکر می کنند خوشبختی از بیرون ما آدم‌هاست از مادیات، من منکر این نیستم که پول و ثروت راحتی می آورد، ولی اگر در دلت احساس آرامش و خوبی نداشته باشی، هیچ فایده ای ندارد.

من همسری داشتم که از هر لحاظ نامبروان بود چه از لحاظ تحصیلی، چه از لحاظ پول و درآمد و پرستیژ اجتماعی و درک از هر لحاظ که شما فکر کنید نقصی نداشت و همیشه به جرات بگم که خیلی ها غبطه زندگی ما را می خوردند، ولی متاسفانه آدم بسیار ناشکر و بداخلاق و بهانه گیری بود و هیچ وقت از چیزهایی که داشت لذت نمی برد.

در صورتیکه تعریف نباشد من به عنوان همسر کوچکترین باری را از هیچ لحاظ بر روی او چه از طرف خودم و بچه هام بردوش او نمی گذاشتم، ولی هیچ وقت از زندگی راضی نبود و درحال خودخوری بود.

همیشه از اینکه سرکار باید برود مدام بهانه می گرفت، تازه کار ایشون کار طاقت فرسای بدنی نبود و خلاصه سرتان را درد نیاورم این ناشکریهای ایشون عاقبت کل سیستم زندگی را کن فیکون کرد، و من آرزو داشتم که ایکاش در کنجی خلوت در خانه ای کوچک زندگی می کردم ولی آرامش داشتم.

پس از آن زندگی بود که من به خدا پناه آوردم، وتنها منبع سعادت من اوبود، و از زمانی که این گنج بزرگ وعظیم مهربان بخشنده را یافتم کل زندگی من تغییر کرد، در آسمانها راه رفتم ودر آغوشش جان دوباره یافتم معجزه پشت معجزه، دوستان به قول معروف که می گویند: 

با خدا باش و پادشاهی کن …… بی خدا باش و هرچه خواهی کن 

این سرلوحه زندگی من است، من همه آن چیزهایی که با همسر سابقم داشتم را رها کردم، چون جز کولباری از غم و ناراحتی برای من چیزی نداشت و از آن زندگی آمدم بیرون و همینطور که قبلا گفتم خودم را به دستان پدر آسمانی، آفریننده جهان هستی، قادر مطلق سپردم و خدا می داند از آن زندگی بهتر را یافتم.

لحظه ای از او غافل نبودم، در بدترین شرایط زندگی فقط خدا را می خواستم و فریاد می کشیدم و از حضورش در زندگیم از خود بیخود می شدم و چنان ایمانی به او داشتم که خداوند خودش بهتر می داند که زندگی من را زیر و بر می کرد.

روز به روز بهتر از دیروز بود برای من، خداوند را برای کوچکترین چیزها فقط شکر می کردم، من از آن زندگی زمانی که آمدم بیرون بر روی زمین بودم و یادمه حتی رختخوابی نداشتم که بخوابم و رفتم خریدم تا شب را درخانه ای که اجاره کرده بودم بسر کنم ولی در همان خانه خالی هزاران هزاربار خدا را فقط شکر می کردم.

من بهترین خانه، بهترین ماشین آخرین مدل، پول و ثروت داشتم ولی آرامش و خوشبختی نداشتم، شاید این بار اولیست که به اینصورت از زندگیم می نویسم ولی خواستم بدانید زندگی و خوشبختی در مادیات نیست، در تن سالم فکر سالم و آرامش و حس  خوب درونی و از همه مهمتر عشق خدا را دردل داشتن است.

من یک مسیحی ام و خدا را با تمام جان و دل و عقل و هوشم می پرستم و این اولین حکم در مسیحیت است و دومین حکم محبت کردن به همسایه خود تنها همین.

ما نماز و روزه مثل دینهای دیگر نداریم و بطور کلی مسیحیت دین نیست و شریعت هم نیست بلکه طریقت است خواستم در اینجا توضیحی داده باشم ولی بهر حال فرقی نمی کند با هر ایده و مسلک، اگر سیم ارتباطت به خدا وصل نباشد، خیلی زندگی سخت می گذرد.

اول حال دلت را خوب کن و به قول استاد اول از داشته هایت راضی باش و شکر کن تا ببینی که چطور خداوند نعمتت افزون کند، به پرنده ها، به آبزیان ماهی‌ها نگاه کن که آنها کار نمی کنند ولی خداوند روزی آنها را می رساند چرا نگرانیم؟! به کجا می رویم؟!

اتفاقا با دختر داییم که در کاناداست حرف می زدم می گفتم خوشبختی ما همان زمانی بود که با پدر مادرهامون زیر کرسی شبهای یلدا دور هم می نشستیم و بزرگترها گل می گفتند می شنفتن وما بچه ها کلی لذت می بردیم و شیطانی می کردیم. خوشبختی در همان لحظه ها بود و همیشه ما برای فرداها نقشه می کشیدیم و از خوشبختی های آینده داستان سرایی می کردیم، بخدا آینده هیچ خبری نیست اگر امروز را درنیابی!

امروزت را بساز، امروزت را زندگی کن با هرچه داری و نداری اگر حسرت و حسد، ناامیدی، بغض و کینه، حرص و طمع در دلت داری بخدا از خودش دوری.

زنگارهای دلت را پاک کن، با صفا شو، زلال شو و بگذار خانه دلت مقدس و پاک از هرچه تیرگی و گرففتگی شود.

آنوقت ببین خدا در خانه مقدس دل تو نشسته ومعجزه را ببین، عشق آمده در دلت، امید آمده در دلت و خانه دلت بینی که نورانی شده.

اونوقت خداوندا شکرت و شکر و شکر بینی که از زبانت نمی افتد و بی نیاز از هرچه بخواهی می شوی!

من درحال حاضر همسری دارم عالی، فرزندانی دارم عالی، خانه و کاشانه ای دارم عالی، سلامتی دارم عالی، شغلی دارم عالی و خداوند را برای تک تک نعمتهای ریز و درشت زندگیم هزاران بار شکر و همینکه او بامن است و در من است و بر من است شکر شکر شکر 

و در آخر استادعزیز خداوند را برای وجود گرانبهایتان شکر، شکر که ما را اینچنین به وجد می آورید درود و هزاران درود برشما 

(نوشته فریده عزیز در بخش نظرات)


دستور کار اجرای جلسه چهارم:

۱- تماشای فایل ویدیویی توضیحات جلسه چهارم

۲- تکرار ۵ مرتبه فایل جلسه چهارم (تصویری یا صوتی) تا قبل از ارائه قسمت بعدی

۳- انجام تمرینات مربوط به جلسه چهارم در قسمت نظرات

منتظر خواندن نوشته های شما هستم

همراه همشگی شما: رضا عطارروشن

با دادن ستاره به این مطلب امتیاز بگیرید.

Rating 4.09 from 109 votes

https://tanasobefekri.net/?p=12247
برچسب ها:
229 نظر توسط کاربران ثبت شده است.

دیدگاهتان را بنویسید

اندازه متن دیدگاه ها
      آواتار Zahra
      1402/07/14 19:48
      مدت عضویت: 263 روز
      امتیاز کاربر: 6710 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 380 کلمه

      تمام عمرم با حسرت در داشته ها و توانایی های دیگران گذشت و واقعا الان که نگاه می کنم همون ساعاتی که به فکر رویاهایی که نرسیده بودم و غم و غصه داشتم بهترین روزهای زندگیم بوده و من چه ناآگاهانه اون ها رو از دست دادم

      همیشه از زندگیم گله داشتم مثلا زمانی که ماشین نداشتیم می گفتم که تا کی باید پیاده همه جا رو بگردم یا در مهمانی ها یکی از روی اجبار بهم تعارف کنن، بیاین شما رو برسونیم.

      تا کی باید نگران آخر برج باشم که باز زمان کرایه خونه اومد و خدا کنه پولش جور بشه و با صاحبخانه درگیر نشم آخه این چه زندگی هست من از فلانی چی کمتر دارم که اون خونه داره من ندارم

      حتی زمان بچگی هم ناشکری داشتیم زمان رفتن به مدرسه چقدر غر زدم که تا کی برم مدرسه کی بزرگ میشم از مدرسه رفتن راحت بشم در حالی که بهترین دورانم همون روزها بوده

      چرا فلانی نصف منم توانایی و استعداد نداشت رفته فلان جا کار می‌کنه من نمی توانم حتما اون پارتی داشته من ندارم.

      من در تمام عمرم اصل زندگی رو فراموش کرده بودم حالا که فکر می کنم مثلا اگه امروز من به همه اون چیزهایی که می‌خوام بریم اما آخرین روز از عمرم باشه به چه دردم میخوره پس چرا از همین لحظه زندگی لذت نمی برم

      من زمانی دوره ۲۸ روزه شکرگذاری رو انجام دادم که باید هر روز ۱۰ تا از چیزهایی که بخاطرشون شکرگذاری می‌نوشتم دیدم ای دل غافل چه چیزها دارم که داشتن خونه و ماشین پیش اون ها هیچه مثلا حتی یه انگشتم کم باشه چقدر تو انجام کارهام دچار درد سر میشم و واقعا از گله و شکایت هام شرم دارم که خدا چه بی منت نعمت داده و خبر ندارم 

      همسری مهربان دارم که همیشه هوام رو داره، پسر نازنینم که بودنش تو زندگیم نعمتیه، پدرم و مادر دلسوزم که هیچ وقت تو مشکلات من رو تنها نذاشتن، خواهر و برادرهای که همیشه کمک حالم بودن، از داشتن بدن سالم که خدا هیچ عضوی از اون رو ناقض نیافریده و من از داشتن اونها از خدا بینهایت سپاسگزارم، حتی خانواده همسرم که بقدری مهربان هستند و من اونها رو مانند خانواده خودم دوست دارم، از لوازم زندگیم که باعث داشتن راحتی در زندگیم شدن

      خدایا اگه لحظه به لحظه شکرگذار باشم بازم کمه

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار سحر
      1402/05/03 15:21
      مدت عضویت: 323 روز
      امتیاز کاربر: 7147 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 250 کلمه

      سلام خدمت دوستان و استاد گرامی خداقوت بهتون میگم

      این جلسه بسییاااار بسیاااار مهمه و در واقع پایه و اساس داشتن زندگی دلخواه رو توضیح میده.من این کامنت رو زمانی دارم مینویسم که در حال شنیدن چندمین باره جلسه پنجم هستم ولی یه حسی بهم گفت که بیام و بنویسم.این جلسه مقدمه ی رسیدن به خواسته هارو بیان میکنه و اون ارزش قائل شدن برای اصل زنده بودن و زندگب هست.نکته بسیااار مهمی که نه تنها تا الان اکثریت قریب به اتفاق ما بهش توجه نکردیم بلکه آموزشی هم در این باره تا به الان نداشتیم و جا داره بگم استاد من اول از همه وقتی از این آگاهی مطلع شدم خیلییی خوشحال شدم ولی یکم برام مبهم بود که چطور باید از اصل زنده بودن لذت ببرم که شما فرمودین در جلسات بعد در این مورد راهکارهارو توضیح میدید🙏🏻منتها من متوجه شدم یک سری فایل های دیگه درسایت هست که به فهم بیشتر این فایل خیلی کمک میکنه و اگر هنوز از این جلسه گذر نکردید پیشنهاد میکنم حتما این فایل هارو هم ببینید متن فایل هارو حتما با دقت بخونید بسیااار آگاهی عالی دارن و بعد فایل رو گوش بدید؛👇

      ۱_فایل های استفاده از قوانین در عمل قسمت ۶

      ۲_فایل از زندگی کردن لذت ببرید 

      ۳_فایل احساس خوب برابر است با اتفاقات خوب که متن این فایل واااقعا حاوی آگاهی های بسیااار عالی هست

      ۴_قانون جذب همان دایره قدرت خداوند است متن این فایل هم بسیااار عالی و هماهنگ با این فایل هست

      امیدوارم که این پیشنهاد به دوستانم در این زمینه کمک کنه🙏🏻

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 9 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 0
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 430 کلمه

      بنام خدای هدایتگر 

      باسلام خدمت شما استاد عزیزم و همکلاسی های دوست داشتنی

      من کلا نوی زندگیم مثل خیلی از آدم های دور و برم که همیشه در حال ناله کردن و غر زدن هستند نبودم ولی احساس سپاسگزاری از داشته هام رو نداشتم احساس میکردم اگه فلان خونه و یا فلان ماشین رو داشتم یا فلان کشور بودم خیلی عالی بود، کنترل ورودی های ذهن یکی از مهمترین کارهای که باید انجام داد مخصوصا توی شرایط فعلی که همه از وضعیت جامعه نالان هستند،چون اگه بتونی ورودی ها رو کنترل کنی به مرور میتونی فکرت رو کنترل کنی در نتیجه منجر به تغییر باور ها میشه، ورودی های ذهن همون حرف های تلویزیون و پدرو مادر و خانواده و دوستان و جامعه هست، به هرحال من خیلی تلاش میکنم ورودی های ذهنم رو کنترل کنم نمی‌گم صددرصد موفق بودم ولی نسبت به اکثریت جامعه خوب هستم، الان حدود یک سال هست تلویزیون ممنوع، شبکه های اجتماعی ممنوع، رفت و آمد با دوستان ممنوع،و در نتیجه باورهام روز به روز بهتر و بهتر میشه و نتایج زندگیم روز به روز بهتر و بهتر میشه، هرچند کنترل ذهن کار ساده ای نیست اوایل ولی غیرممکن هم نیست اگه باور کنید شما خالق تمام اتفاقات زندگی تون هستید در نتیجه تمام تلاش تون رو برای کنترل ذهن می کنید منم تلاش خودم رو میکنم 

      خدایا سپاسگزارم بابت خانه فوق مدرن و زیبایی که دارم خدایا شکرت که انجام شده

      خدایا سپاسگزارم بابت ماشین فوق العاده عالی و زیبا که دارم خدایا شکرت که انجام شده

      خدایا سپاسگزارم بابت فرزندانی سالم و صالح و باهوش و موفق که دارم خدایا شکرت که انجام شده

      خدایا سپاسگزارم بابت همسری مهربان و دلسوز و عاشق پیشه و باوقار باوفا و ثروتمند و خوشتیپ و خوشگل که دارم خدایا شکرت که انجام شده

      خدایا سپاسگزارم بابت اینکه انسانی ارزشمند هستم و همواره در حال هدایت الهی هستم خدایا شکرت که انجام شده

      خدایا سپاسگزارم که من همیشه در مکان مناسب و زمان مناسب قرار دارم خدایا شکرت که انجام شده

      خدایا سپاسگزارم که هر انسانی حلقه ست طلایی در زنجیر خیروصلاح من خدایا شکرت که انجام شده

      خدایا سپاسگزارم بابت کارگاه فوق العاده عالی و مدرنی که دارم خدایا شکرت که انجام شده

      خدایا سپاسگزارم بابت کارگران فوق العاده عالی و خوبی که دارم خدایا شکرت که انجام شده

      خدایا سپاسگزارم بابت اینکه من همیشه در سلامت کامل هستم خدایا شکرت که انجام شده

      خدایا سپاسگزارم که همه امورات بر وقف مرادم هست خدایا شکرت که انجام شده

      خدایا سپاسگزارم بابت پدر و مادر فوق العاده عالی که دارم خدایا شکرت که انجام شده

      خدایا سپاسگزارم بابت داداش و آبجی های فوق العاده عالی که دارم خدایا شکرت که انجام شده

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار fariba
      1401/09/01 17:44
      مدت عضویت: 544 روز
      امتیاز کاربر: 14910 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 536 کلمه

      من تا قبل از اشنا شدن با این دورها همیشه احساس تنهایی می کردم و هر روز که از خواب بیدار می شدم به این فکر میکردم که چرا همیشه توی خونه تنها و چرا هیچ کس به من زنگ نمیزنه یا منو به یک رستوران و یا یک کافی شاپ دعوت  نمیکند چرا خونه ی فامیل کم دعوت می شویم و همیشه توی خونه باید تنها زندگی رو بگذرونم وقتی که از خواب بیدار می شود و توی گوشی استوری کسی از اشناها یا دوستانم رو میدیدم که بیرون رفتن و کیف میکنن و از زندگیشون لذت میبرن شروع میکردم به غیبت کردن پشت سرشون و حرف هایی ک دیدی من رو به بیرون دعوت نکردن،

      و و همش احساس تنهایی داشتم با اینکه کنار پدر و مادر و خانواده‌ام بودم و همیشه با آنها حرف زدن دیگران می زدم و دقت نمیکردم که کنار آنها هستم از تنهای شکایت داشتم که چرا به من کسی را ندارم و همیشه در حال اشک و گریه و بغض با خودم بودم حس بدی به دیگران کشوندیم نبودن انتقال می دادند و انسان ضعیف و تنهایی خودم را می گیرم و اصلا ارزش داشته های زندگی رو نمیدونستم و توجه بهشون نداشتند و داشته هام برام کمرنگ شده بودن و دنبال خوشگذرونی در زندگی دیگران بودند و مقایسه میکردم خودم رو با اون ها ،

       و در زندگی به جای رسیده بودم که همش احساس بد داشتم از تنهایی و همش در حال نق زدن و شکایت کردن بودم و داشته های خودم رو نمیدیدم و بهشون توجه نمیکردم،

       اما بعد از اشنایی با دورهای خوب زندگی با طعم خدا و گوش دادن این فایل های مفید میتونم به داشته های خودم راحت تر فکر کنم و به خواسته هام و ارزش داشته هام رو بدونم و برای خودم در زندگی خودم ارزش بیشتری قائل میشم و خودم رو مقایسه نمیکنم در زندگی با دیگران و ارزش انچه خداوند به من داده رو میدونم، 

      ارزش های زندگی من:

      ارزش ارزش های زندگی من اول از همه سلامتی در زندگی اصل داشتن ها از و مهمترین ارزش زندگی است.

      سلامتی برای خودم اینکه هر روز چشمانم را باز می کنم و بدون درد و خونریزی یک روز دیگر با سلامتی شروع می‌کنم یکی از ارزش های مهم در زندگی من است،

      یکی یکی که از ارزش های زندگی من داشتن یک خانه خوب و آرامش بخش است این که هر روز از خواب بیدار میشم و سخت بالای سرم را دارم میتونم با لذت و حس خوب به کارهای روزانه هم برسم پس داشتن خونه یکی از ارزش های دیگر در زندگی من است داشتن اتاقم که در آن حس خوبی دارم استراحت می کنم و انرژی من دوباره بالا میرود و باز برای انجام کار هم با شور و نشاط ادامه پیدا می کند،

      یکی از ارزش های مهم زندگی من داشتن خانواده من است پدرم مادرم و برادرم که با وجود آنها زندگی معنا پیدا می‌کند و با داشتن آنها به تمام خواسته هایم و با کمک اونها میرسم و این با ارزش ترین داشته من در زندگی است و خدا را شکر می کنم بابت تمام داشته ها و ارزش های زندگیم و می خوام از این به بعد توجه عمیقی به داشته هام داشته باشم و با تشکر از شما استاد عزیز 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 7 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 0
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 531 کلمه

      سلام به استاد گرامی خسته نباشید وقت بخیر و سلام به دوستان هم مسیر.

      هر جلسه مثل گامهای قبل اونقدر قشنگ صحبت میکنید آموزش ها و یادگیری های عالیتون رو به ما منتقل میکنید که نمیشه دیگه پا پس کشید بیشتر از قبل میشه عاشق خدا شد و باور کرد خدا رو چطور میشه شناخت دوست داشت و یاد بگیریم زندگی کردن با وجود خدا چه لذتی داره من با گوش دادن به این گام دقیقا خودمو دیدم چون من واقعا بنده ناشکری بودم ولی دیگه نمیخوام باشم همسر من در حال حاضر خونه ای از خودمون نداره اما یه خونه خیلی کوچیک داریم که هم خوشی داره هم ناخوشی ولی چون مال ما نیست من اصلا لذت نبردم از بودن داخلش با اینکه اجاره‌ای نیست اما هیچوقت لذت نبردم از این همه وسایل قشنگ از روزهای قشنگی که تو این خونه دارم مدام نالیدم مدام گفتم خدایا این چه زندگیه من چه چیزی کمتر از بقیه دارم که حتی نمیتونم یه تیکه زمین بخرم چه برسه یه خونه که مال خودمون باشه مدام با خودم گفتم من زمانی معنی زندگی رو میفهمم که خونه داشته باشم ماشین مدل خوب داشته باشم اونقدر از شغل همسرم مینالیدم که این چه کاریه داری همش سرکاری ولی حقوقت کمه هرچی کار میکنی بجای پس انداز تند تند داریم میدیم بدهکاری چرا پیشرفت نداریم خیلی بخاطر همین چیزا زندگی رو به خودم و همسرم و اطرافیان نزدیکم زهر کردم چرا من شغل ندارم چرا من مدرک گواهی نامه رانندگی ندارم من دوست داشتم از بچگی فلان سازو بنوازم اما دیگه نمیتونم چون همسرم درامدش کمه خودمم شاغل نیستم اصلا من برای چی باید تو این زندگی بچه بیارم واقعا استاد الان که فکل میکنم دقت میکنم هیچوقت زندگی نکردم چه در مجردی چه الان متاهلی چون هم اضافه وزن و رژیم گرفتن و وزن کم نکردن اذیتم میکرد و فشار روحی داشتم هم اوضاع مالی رو بهانه میکردم که زندگی نکنم لذت نبرم الان که فکر میکنم منو همسرم روزای شاد زیادی داشتیم ما یه ماشین داریم هرچند مدلش بالا نیست ولی سالمه و باهاش همه جا میتونیم بریم این که تن سالم داریم و راه دکتر رو بلد نیستیم جز اینکه سرما بخوریم که الهی شکر برای این موضوع این که خانواده و عزیزانی داریم که دوسمون دارن وسایل زندگی داریم که خیلیا حسرتشو دارن همیشه به همسرم میگفتم این وسایلا خیلی عالین حیف که خونه مال ما نیست اصلا میخوره تو ذوقم و همسرم میگفت به خونه هم میرسیم اونوقت از همینا زده میشی ناشکری نکن واقعا من اصل رو فراموش کرده بودم ولی دیگه نمیخوام ادامه بدم به این همه نالیدن ناشکری کردن و فکر کردن به نداشته ها لذت نبردن و افسرده بودن میخوام‌ زندگی کنم لذت ببرم از چیزی که الان دارم اصلشو زندگی کنم تا همون چیزهایی هم که ندارم خود به خود بهش برسم بدون اذیت شدن فقط با شکرگزاری نسبت به داشته هام و ارتباط نزدیکم با خدای خوبم میخوام احساس خوب رو تجربه کنم میدونم به شغل میرسم به نداشته هام میرسم در صورتی که قدر داشته هام بدونم و لذت ببرم و شکرگزار باشم و اصل رو فراموش نکنم خدایا شکرت بخاطر بودنم در این مسیر و یادگیری زیادم نسبت به روز قبل خدایا شکرت.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار من میتونم تغییر کنم
      1400/10/18 14:14
      مدت عضویت: 1036 روز
      امتیاز کاربر: 1306 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 560 کلمه

      سلام
      من قبل سایت بیام اصلا نمیدونستم زندگی چیه
      کل زندگی ب سه قسمت تقسیم میشه قبل ازدواج و قبل سایت و بعد سایت
      من قبل از ازدواج خیلی خوب بودم همیشه همیشه با خداوند حرف میزدمو از زیبایی ها لذت میبردم ناآگاهی یک افسوس در زندگی باعث میشه ورق برگرده من دختر باهوشی بودم همیشه تو مدرسه اول بودم بهترین رتبه کنکور
      اما نرسیدم ب یک خواسته باعث شد من از زندگی بیافتم حس کردم هیچی برای لذت ندارم و گفتم فقط ازدواج کنم راحت شم
      ازدواج کردم اما یک ازدواج سنتی
      من تا اون موقع نمیدونستم ازدواج چیه چجوریه
      افسوس ک همه چیز خیال باطل بود قطار زندگی من ب مسیر ناامیدی و افسوس پشیمانی و حسرت رف من چیزی جز غم در دلم احسای نمیکردم ن لذتی میبردم همش گریه میکردم و افسوس میخوردم ک چرا
      چرا من
      چرا انتخاب کردم چرا های زیاد زندگیم
      همیشه میگفتم اگه فلان کارو نمیکردم فلان انتخاب نمیکردم فلان خونه نبودم خونه داشتم ارامش داشتم عشق داشتم زندگی داشتم خوشبخت بودم
      اگه همسرم فلان بود من خوب بودم زندگیم خوب بود
      اگه همسرم اخلاقش خوب بود خانوادشم باهام خوب بو
      اگه خانواده همسرم فلان بودن منم خوب بودم زندگیم خوی بود
      اگه متناسب بودم سلامت بودم اگه متناسب بودم راحت بودم راحت لباس میگرفتم
      اگه لاغر بودم بارداریم راحت بود
      اگه همسرم فلان اخلاقش اینطوری نبود من تو خونه، عزت داشتم استقلال داشتم
      اگه همسرم ساده نبود ورشکست نمیشد ما الان چن تا خونه داشتیم
      اگر های زیاد زندگیم
      اما ابان تو سایتم دارم رو خودم کار میکنم تعییر کنم
      الان تو همون خونم ولی خیلی ارامش دارم خیلی سلامترشدم خیلی راحتر شدم خیلی رابطم با همسرم بهتر شده خیلی های دیگه ک تازه وازد زندگیم شدم و ابان من با همون همسر تو همون خونه باز دارم روی ارامش میبینم
      دوست دارم خدا جونم ک منو هدایت کردی تا زندگی کنم شکرت شکرت ک سالمم شکرت ک میشنوم شکرت ک دخترم همسرم هستن
      شکرت ک این همه امکانات تو زندگیمه لباسشویی جارو یخچال اینترنت گوشی و هزاران چیز دیگه ک روزیم کردی
      مادرم پدر شکر میکنم ک نزدیکم هستن وخونش با حضورشون گرمه
      یبار کی تصادف کرده بود گف من سالها تو رخت خواب بودم و دستم میخارید نمیتونستم
      برید شکر کنید واقعا ی چیزهایی هس ما قدرشو نمیدونیم
      خدایا من خیلی ناشکر بودم خیلی گله میکردم خیلی شکایات میکردم خیلی نمیدیمت
      خیلی بارها گفتم اگه من ازدواج نمیکردم رابطم باخدا حفظ میشد انقد تو درونم کینه نبود خشم نبود
      خدایا دوستت دارم ک خودتو برام معنی کردی من با ادمهای اطرافم خیلی فرق دارم ب قدرت درونم ب خودم و اینک من چقدر توانایی دارم رسیدم
      منو ببخش ک انقدر تا مرز افسردگی رفتم ناشکری ها کردم
      من از بچه ای ک بهم دادی هم خوشحال نبود ممنون ببخش منو ک بهترینها رو بهم دادی من نفهمیدم خدا جونم ممنون ک دخترم هس همسرم هس خودم هستم
      اصل زندگی من تو ذهنم بود من اموزشش میدم تا بیشتر قدر داشته هامو بدونم قدر خودمو
      و ب خودم قول دادم هرروز هروز بیشتر یاد بگیرم و عمل کنم
      مهمون بودم و تواون مهمونی باب دل من نبود حرفهاشون همش منفی بیماری و این چیزا من من اون روز اومدم هندزفری زدم و ب این فایل گوش دادم دو سه تا گوش دادم تا نجواها منو رها کنن و چقدر منو آروم کردن تپش قلبم عصبانیتم و خوابم برد و دوباره امروز گوش دادم ولذت بردم
      امروز من هیچ وقت تکرار نمیشه من تصمیم گرفتم از امروزم لذت ببرم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 8 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار azamhoseinzadeh0180@gmail.com
      1400/10/01 16:00
      مدت عضویت: 976 روز
      امتیاز کاربر: 189 سطح ۱: کاربر مبتدی
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 507 کلمه

      سلام به استاد عزیز و همراهان گرامی 

      پروین اعتصامی شعر زیبایی درباره جان وتن دارند 

      چون طولانی است اولش رو خلاصه می نویسم

      درباره کودکی هست که لباس زیبایی داره و خیلی دوست داره و مواظبش هست روزی از یک تپه می افته و لباس پاره میشه و سرش خون میاد 

      جان و تن

      طفل مسکین بی خبر از سر که چیست 

      پارگی های قبا دید و گریست

      از سرش گر چه بسی خوناب ریخت 

      او برای جامه از چشم آب ریخت

      گر به چشم دل ببینیم ای رفیق 

      همچو آن طفلی ما در این طریق 

      جامه رنگین ما آز و هواست 

      هر چه بر ما می‌رسد از آز ماست

      در هوس افزون ودر عقل اندکی 

      سال ها داریم اما کودکیم 

      جان رها کردیم و در فکر تنیم 

      تن بمرد و در غم پیراهنیم

      به قول پروین اعتصامی ما همه مانند کودکانیم مثل کودک شعر که وقتی لباسش پاره میشه گریه می کنه ولی به سرش هیچ توجهی نمی کنه که داره خون میاد 

      ما خودمون رو فراموش کردیم و اسباب و وسایل و اضافات رو چسبیدیم 

      جان رها کردیم و در فکر تنیم ….تن بمرد و در غم پیراهنیم 

      غم و افسوس پیراهن و مادیات رو بیشتر می خوریم و اصلا فکر جان مون رو نمی کنیم و قدر نمیدونیم 

      تمرین اول 

      آیا تا به حال ناشکری کردیدچقدر شکایت می کردید

      راستش خیلی من خصوصا بعد ازدواجم خیلی از خدا شکایت میکردم چرا من چرا مگه من چه گناهی کردم که باید این زندگی رو داشته باشم با وجودی که شرایط خوبی داشتم ولی ازدواج خوبی نداشتم و وقتی خودم رو مقایسه میکردم با دوستانم خیلی ناراحت میشدم 

      وقتی باردار شدم چون اوایل ازدواجم بود اصلا بچه نمیخواستم باز هم ناشکری کردم هم من هم شوهرم و عاقبت اش این شد که شوهرم در اواخر بارداری تصادف کرد و خیلی شرایط سخت تر شد

      از زندگی ام لذت نمیکردم و هر چی ناشکری میکردم بدتر میشد جوری که من تا الان سه بار در بیمارستان بستری شدم 

      تمرین ۲ چه تصوری درباره زندگی می کردید

      اصلا از زندگی خوشم نمی اومد خیلی وقت ها خودم رو زندگی رو فحش میدادم همه اش می گفتم خدایا چرا من چرا این جوریه مگه من چیکار کردم

      تمرین ۳ چیزهای ارزشمند زندگی ات 

      من از چند ماه قبل با شکرگزاری آشنا شدم و به این آیه قرآن که بارها خونده بودم باور و ایمان قلبی پیدا کردم 

      لئن شکرت لازیدنکم 

      شکر نعمت نعمتت افزون کند کفر نعمت از کفت بیرون کند

      شکر گزاری رو شروع کردم به خاطر چیزهای کوچیک از خداسپاسگزاری می کردم غذا خونه فرزند شوهر پدر و مادر و ….. چنان زندگی ام متحول شده که فکر می کنم دوباره متولد شدم و معجزات را در زندگی ام می بینم 

      دیگه افراد و چیزهای دور و ورم رو خوب میبینم قدر لحظه لحظه زندگی ام رو میدونم قدر شوهر خوبم دخترای گلم پدر و مادرم خواهرانم و….

      هر روز به خاطر شغلم درآمدم لز خدا سپاسگزاری می کنم در صورتی که میبینم همکارانم با بی میلی به سر کار میان و همه اش غر می زنن

      از خدا به خاطر داشتن خونه ماشین مغازه  اسباب و وسایل خونه سپاسگزاری می کنم

      از خدا با خاطر آگاهی های هر روزم به خاطر استاد گرانقدر به خاطر هدایتم به این سایت خداراشکر می کنم 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 9 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار hleila54@yahoo.com
      1400/09/27 09:09
      مدت عضویت: 1003 روز
      امتیاز کاربر: 96
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 731 کلمه

      سلام به استاد عزیز وهمراهان عزیزم درسایت تناسب فکری تناسب فکری که مارو قراره درهمه چیز متناسب کنه وجذابترینش که مارواینجا جمع کرده درتناسب انداممونه خدایا شکرت که امروز با حال وحس عالیتری میخوام تمرین چهارمین طعم باتوروبنویسم  چقدر طعمت خوشمزه است ٩دایا ممنونم که این نوع طعمت روهم چشیدم  پس این یکی از داشته های زیبا وجدیدم که دوسه روزیه دارم تجربه ش میکنم خدایا شکرت برای این داشته ی گرانبهام 

      این جلسه واقعا برام جذابو شیرین ولذیذ بود وبیشتر وبهتر طعم خدا بودنو باهاش تجربه کردم  مثالها عالی وفوق العاده بودن وتحسین برانگیز درعین سادگی وروان بودن وهمه فهم بودن سپاس استاد رضا خدایا سپاس  منم میخوام این درک استاد عطارروشن عزیزرو به قول خودتون استاد مگه خدای من با خدای عطارروشن فرق داره  نه یکیه  خدایا پس منم میخوام چنین تجربیات وحس وحالها و کارو شغل پرازدرک وآگاهی رو خدایا شکرت بابت همین درخواستم اینم الان داراییمه دیگه پس شکرت  

      زندگی  زندگی که اصل  اینکه من زنده ام ودارم نفس میکشم فرصت دارم هنوزم تجربه کنم خودمو توی این دنیای زیبا چون خیای ندارن اینو خیلی از کساییکه میشناختم نیستن روحشون شاد  خدایا من هستم پس اصل زندگی رو دارم ممنونم  

      سلامتی دارم  مغز سالم قلب سالم ریه های سالم کبد وکلیه ومعده ومری وچشم وگوش ولامسه وبویایی وچشایی سالم وای خدایا شکرت من اینهمه چیزدارم که اگر همه ی ثروتهای دنیارو الان میداشتم ویکی از اینها نبود چی میشد واقعا  ؟

      اونموقع فککنم میگفتم خدایا حاظرم ثروتمو بدم واین عضوم سالم باشه پس من همین الانم ثروتمندم  نجواهای ذهنم میسنوین چی میگم باشمام که مدام پچ پچ دارین  مدام وسوسه دارین ومیخواین منو محزون کنین نگران کنین بابا اینا داراییهای منه میخوام از این داراییهام لذت ببرم کیف کنم با تک تکشون  خدایا شکرت 

      داراییم خانواده ی عزیزمن  پدرو مادرمهربون وسلامتم  خواهرو برادرهای مهربکن وموفق وسلامتم  که مشتاق تغییر وپیشرفتن تو مشکلات خودشونو به تو میسپرن وبا توکل تو اونارو حل میکنن خدایا شکرت 

      داراییهام همسر عزیز کمهربونم که به لطف تو ومسیر سپاسگزاریت یاد گرفتم خوبیهاشو بیشتر ببینم خوبیهایی که بودن اما من نمیدیدمشون شکر که حالا دارم میبینم وعشق بی قیدـوشرط رو دارم یاد میگیرم ودارم لمسش میکنم چون ما همگی لتیق بهترین عشق ومحبتیم فقط به این دلیل محکم وبزرگ که ازتو هستیم خدایا شکرت  

      دارایبهام دوتا پسرهای نازنین وباهوش وبا استعدادوشاداب وسلامتم هستن که من عاشق شونم وبهشون افتخارمیکنم وعشق بی قیدو شرطو با دوست داشتن اونا بهتر درک کردمو یاد گرفتم  

      داراییهام خواهر زاده هاوبرادرزاده هامن گه وقتی میلینم چقدر باخودشون درصلحن منم ازشون یادمیگیرم کیف میکنم وقتی باهاشون بازی میکنم باهم بازی میکنن ودوستن ودرصلح  وخودشونو لایق بهترینها میدونن خدایا شکرت 

      داراییهام آگاهی های هستن که به اصلم منو بهترمتصل میکنن وبرمیگردونن به اصلی که روز تولد بهم داده بودی ومن حالا یکی از خواستهام اینه که خدایا دلم میخواد لحظه ی مرگم اون اصل زیبا رو همونطوری که تو کالبد جسمم قرار دادی باهمون طعم ورنگ وبو ومزه به دریای بیکران وبی انتهای تو برگردونم وباتو یکی بودنو بهتردرک کنم هیچ فرقی باون دریا نداشته باشه واون ذره روحی که بهم داده بودی خدایا شکرت بابت این خواسته وآگاهی 

      داداییهام استادان ارزشمند وعالی هستن که همیشه درتمام طول زندگیم داشتم وهرروز به بهترینها میرسم  خدایا شکرت 

      داراییهام روحیه عالی تغییر پذیری خودمه شاگرد عالی بودن دوست داشتن یادگیری مداوم که هرروز بهتراز دیروزم باشم هرروز یه گنج درونمو کشف کنم وسعی کنم یه صفت زیبای تورو درخودم متجلی کنم اینا دارایین دیگه ببینشون ذهن نجواگرمن ببینم تا ساکت شی تا مدام غرغره نکنیـکه تو چی داری اینا اگه داریی نیست پس چیه جواب بده بگو جوابی داری اصلا  مگه دارایی فقط پوله که اونم الحمدالله تا بحال اونقدر داشتم که محتاج هیچ کس جز خدانشدم تازه به دیگرانم خیر رسوندم درحد توانم پس من همه چی دارم علاوه بر اصل اینهمه آبشن دیگه هم دارم وداشتم  خدایا شکرت که اینجوری یادم دادی با دست دوست داشتنی ومهربونت استادهای عزیزم که ببینم دارایی هامو حتی اگر این دیدنه واین شکر چیزهای بیشتری رو بهم نده خود همین حس عالی که بادیدنشون دارم حس آرامشه یعنی پاداش عظیم تو یعنی بزرگ شدن من  خدایا شکرت 

      تازه دارایی هایی دارم که من نمیدونم چین شاید اصلا فکرم ومغز من بهشون قد نده  یا نتونم اینجا بشمرشون اما تو هم میدونی منم میدونم شیطان وسوسه گر درونمم میدونه اما مدام میخواد مثل ورورجادو حرف بزنه وبگه نیست نداری  اینها بببین دیگه 

      خدایا شکرت بخاطر قدرت استدلال ومنطقی که بهم دادی تا ببندم دهن ذهنمو که با کمکت غلبه کنم بروسوسه هاش خدایا شکرت 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 8 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار sarasara123@gmail.com
      1400/09/14 23:56
      مدت عضویت: 1002 روز
      امتیاز کاربر: 18
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 379 کلمه

      سلام.

      جناب عطار روشن، خدا حفظتون کنه.

      چقدر نیاز داشتم به شنیدن این سخنان…

      چقدر نیاز داشتم به این تلنگر…

      امروز خوب نبودم و حرفهای شما مرا به تفکر واداشت. 

      الان با شمردن داشته هایم، با شکرگزاری خداوند، حالم خوب است. 

      حق با شماست. 

      داشته هایم را نمیبینم. 

      نعمتهایی که در زندگی در اختیارم قرار داده شده، به نظرم نمی آید. 

      فقط توجه خود را معطوف داشته ام به آنچه که خواهانش هستم و فعلا در اختیارم نیست.

      در این دنیا میتوانم شاد باشم چون از نعمت سلامتی برخوردارم. چون عزیزانم هم سلامت هستند. چون سایه پدری خوب و مادری مهربان بر سرم است. چون همسری دارم که به راستی عاشقم است. چون دختری دارم که وجودش سراسر عشق است. چون در جایی زندگی میکنم که آرزو و آمال خیلی هاست. چون درآمد ماهانه قابل قبولی داریم. چون دوستان خوبی دارم که گرما بخش زندگیم هستند. چون ماشین دارم و ترددم راحت است. چون طلا دارم. چون لوازم بیشماری دارم که زندگی را برایم سهل کرده. گوشی، تلویزیون، یخچال، فریزر، ماکروویو،…. چون اطرافیانم دوستم دارند و برایشان مهم و با ارزشم. 

      چون زیبایم و شهره ام به مهربانی. چون اعتبار دارم. چون صاحبخانه خیلی مهربانی دارم که مرا چون فرزندش دوست دارد. چون فردی باعرضه هستم. چون هنرمندم و توانمند. چون میتوانم زیبایی های دنیا رو ببینم و هر روز آواز خوش پرندگان را بشنوم. چون هرچه بخواهم میتوانم بخورم و بنوشم و بپوشم و هزاران دلیل دیگر برای شاد بودن.

      با این وجود، شیطان درونم گهگاه بسیار فعال میشود و نداشته هایم را زیاد به رخم میکشد. 

      ما در ایران منزل شخصی داریم ولی در این کشور هنوز صاحب خانه نشده ایم و من ماه هاست که بابت این موضوع ناراحتم. جالب اینجاست که دیشب همسرم درباره دوستش صحبت میکرد که بنده خدا با کلی قرض و وام و …. ماشین خریده و به جهت بدهی ها آرامش ندارد و خدا را شکر میگفت که ما بدون بدهی هستیم و شب با خیالی آسوده سر بر بالش میگذاریم. حقیقت است. آرامش داریم. و این عالیست. 

      به فرشته درونم باید بیش از پیش بها دهم تا مجال یابد که هر لحظه داشته هایم را برایم جلوه گر سازد و هر لحظه خاطر نشان کند که باید خدای مهربانم را شکر گویم برای داشتن همه نعمتهایی که از شماره خارج اند. 

      خدایا شکرت برای داده هایت. 

      کرور کرور شکر…..

      و ممنونم جناب عطار روشن عزیز. 

      بودنتان نعمت است.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 13 از 3 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار maryamabdollahi
      1400/03/21 09:49
      مدت عضویت: 1535 روز
      امتیاز کاربر: 5455 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 486 کلمه

      با نام خدای هستی بخش🌺🌺🌞🌧🐣🌲

      قبل از هر چیز از خدای خودم برای غفلتم نسبت به اصل هست بودنم ونفس کشیدن وبودنم در ایندنیای سرشاز از نعمت وداده هایش طلب بخشش دارم ومیدانم خدای مهربانم هم اکنون مرا به خاطراین تساهلم می بخشد ومن سرشار از زندگی و بخشش او میشوم چرا که :

      : “من فرزند دولتمند پدری مهربانم ”

      واما نعماتی که من در زندگی داشته ودارم وباز حس خلا کردم چرا که :

      ندانستم ،معبودا! ،من تورا دارم ، تویی که ،در سرآغاز آفرینشم به من روح ملکوتیت را دمیدی ومرااشرف مخلوقات به خاطر جمع بودن تمام صفات وتوانمندی هایت ، خواندی وباز منه غافل دنبال توودرخواست هایم از تو توی آسمان ها ومکانی فراتر از خودم بودم😌😌

      تو به من گوهر ارزش زندگی وورود به جهان هستی وقرار دادنم در منبع انرژی وشادی بخشیدیوجسمم را منزلگاهم ، جهت تجربه کردن تمام شادی ها وبهرمندی از نعماتت به من دادی و مننفهمیده با غم وغصه ها و فشار های روحی واسترس ها این امانتت را با با بسته نگه داشتنشومحرومینش از نعماتت فرسوده ونازیبا وتخریب نمودم 😱😱

      خدایا تو به من چشمانی عطا نمودی که با آن زیباییهای دور برم زیبایی طلوع خورشید وغروبش وآسمان آبی روز ، وپرستاره شب را ، کوهها جنگل ها ودریا وکویرو ورودخانه ها وجوبباران ودرختان راببینم وبدانم که هستم وزندگی جاریست باز بی توجه به این چرخه من گذر کردم،

      من غافل از داشتن نعمت مهر مادری( ووجود پدری مهربان، که ندانستم کی از دستش دادم،) وخواهران وبرادرانم ووجود همسری که با بودنش سرشار از زندگی میشوم(ولی من باز در جستجویمعایبش بودم) وفرزندانم که به زندگی ام شادی وآرامش می بخشند (اما بعضی مواقع از زحماتشونبه تو شکایت کردم) وتمام دوستان وآشنایان انرژی بخشم و …..

      من از نعمت سقف بالای سرم که با تلاش وعشق ان رابنا کردیم وماشینم که با علاقه آن را خریدم ویاحتی لوازم منزلم ومحل زندگی ام وشهرم وکشىورم که مایه آرامشم بوده غفلت کردم وناسپاس منزلومامن وکشوری دیگر از لحظات زندگیم لذتت نبردم وهر لحظه دویدم ودویدم تا قرار بگیرم وبه آرامشبرسم غافل از آن که خوشبختی در بودنم واصل زندگیم بوده وتنها کافی بود به خدای درونم ایمانبیاورم👌🏻👌🏻🌺🌺👏👏💃💃💃

      واما خدای من اکنون برای داشتن، نعمات زیر تورا میستایم وسپاسگزارم:

      به خاطر نفس کشیدن وزنده بودن وسلامتی خودم، به خاطر وجود تو وفرشته درونم که به من خلاقیتوالهامات زندگی میبخشد🙏🏻🙏🏻💃💃👏👏

      به خاطر نعمت مادرم وخواهران وبرادرانم

      برای نعمت همسرم وفرزندانم🐣🐣

      برای داشتن استاد مهربان ودلسوزم( در دوره تناسب فکری)🙏🏻🙏🏻🌺🌺

      برای وجود دوستانم وفامیل ووابیتگان انرژی بخشم

      وشما دوستان وهمنوردانم جهت رسیدن به قله سبز تناسب اندام وطی مسیر مان با طعم خدا👏👏🌺🌺👌🏻👌🏻💃💃

      به خاطر داشتن چشمان بینایم وگوش شنوایم ودستان خلاقم وپاهای پویایم وقلب تپنده ام ودستگاهتنفسى وگوارش وکلیه های سالمم و…

      برای نعمت سلامتی خودم وهمسر وفرزندان وخانواده ام وهمه دوستانم

      برای امکانات رفاهی زندگیم ، برای موفقیت های تحصیلی وشغلیم ،

      برای خلق کائنات وجهان هستی و روز وشب ، خورشید وماه وکوه وجنگل ودریا ونعمت آب و هوای پاکوباران وبرف و..وهمه اینها که به من حس زندگی وحس خوب احساس هستی میدهد، خدایا مرسی ،تشکر ، مرسی🙏🏻🙏🏻🌧🌞🌲🦜🌿💐💃🌈🌟🌍🌗💦🌨⛄️💃💃💃💃💃💃💃💃

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم