بسیاری از خواسته های ما بر اساس مشاهده زندگی دیگران شکل می گیرد. اینگونه خواسته ها بیشتر از آنکه موجب احساس خوب و خوشبختی ما شوند باعث ایجاد احساس یاس و ناامیدی می شوند.
بنابراین باید در انتخاب خواسته ها دقت کنیم.
خواسته ها به چه صورت ایجاد می شوند
به طور کلی خواسته های ما به دو صورت در وجود ما شکل می گیرند:
۱- از برخورد با تضاد که باعث شکل گیری نیاز و واضح شدن سمت مقابل شرایطی است که در آن قرار داریم.
۲- از مشاهده زندگی و شرایط دیگران که باعث ایجاد خواسته در وجود ما می شود.

خواسته های متضاد چیست
اگر تشنه باشید بدون اینکه به نوشیدن آب فکر کنید تمایل به خوردن آب پیدا می کنید. خوردن آب نیاز به فکر کردن از قبل یا برنامه ریزی منظم ندارد بلکه هر زمان احساس تشنگی کنید تمایل به نوشیدن آب پیدا می کنید و به سمت آب حرکت می کنید.
اگه گرمتان شده باشد بدون نیاز به فکر کردن تمایل به رفتن یا بودن در فضایی خنک در ذهن شما شکل می گیرد.
اگر مورد بی احترامی قرار بگیرید به شکل خودبخودی دوست دارید در شرایط یا با افرادی رابطه داشته باشید که مورد احترام قرار بگیرید.
بی نهایت مثال می توان از شکل گیری خواسته های متضاد ذکر کرد چون این خواسته ها نیاز به فکر کردن یا برنامه ریزی ندارد بلکه در اثر برخورد با شرایطی که مطلوب و مورد علاقه ما نیست بوجود می آید.
بنابراین همه ما در هر لحظه از زندگی در حال ارسال درخواست به جهان هستی هستیم بدون اینکه از این موضوع اطلاع داشته باشیم.
از طریق احساسی که در برخورد با شرایط فیزیکی در دنیای مادی در وجود ما شکل می گیرد خواسته ای به شکل خودبخودی از محیط ذهنی ما به سمت جهان هستی فرستاده می شود.
اگر از بودن در شرایطی احساس خوب داشته باشید خودبخود به جهان هستی اعلام می کنید که من بودن در این شرایط را دوست دارم.
اگر از بودن در شرایطی احساس بد داشته باشید خودبخود به بودن در شرایط بهتر فکر خواهید کرد و همزمان به جهان هستی اعلام می کنید که من دوست دارم در چه شرایطی باشم.
اما نکته بسیار مهم و تاثیرگذار که متاسفانه مورد توجه قرار نگرفته است اینکه ما وقتی در شرایط نامناسب قرار می گیرد در همان لحظه به شکل خودبخود به بودن در شرایط بهتر فکر می کنیم اما متاسفانه بدون اطلاع از عواقب آن بارها درباره آن شرایط بد یا بودن در شرایط بد با خودمان فکر می کنیم یا با دیگران صحبت می کنیم و به عبارتی گله و شکایت می کنیم.
گله و شکایت کردن دقیقا برابر با تعریف و تمجید کردن است چون جهان هستی سوال ندارد که متوجه افعال یا مفهوم کلمات و جملاتی که به کار می بریم باشد بلکه جهان هستی فقط احساس ما را دریافت می کنید و هر احساسی تداوم داشته باشد از نظر جهان هستی به این معنی است که این فرد دوست دارد در این شرایط باقی بماند.
به همین دلیل است که هرچه بیشتر به دنبال نکات مثبت زندگی خود و دیگران باشید و درباره آن صحبت کنید جهان هستی شرایط و موقعیت های مشابه آنچه به آن توجه می کنید را در زندگی شما رقم می زند. در مقابل هر چقدر بیشتر درباره موضوعاتی که موجب نارضایتی شما بوده است صحبت کنید به این دلیل که به شکل پیوسته احساس بد را تجربه می کنید، جهان هستی تصور می کند که شما بودن در این شرایط را دوست دارید.
به این عبارت توجه کنید که:
جهان هستی سواد ندارد و درکی از کلمات و عبارت هایی که به کار می برید ندارد و فقط احساس شما را دریافت و درک می کند.
این موضوع به قدری مهم است که در آیات قرآن و احادیث مختلف به آن اشاره شده است:
عبارت های زیادی در قرآن کریم وجود دارد که خداوند انسان را به سپاسگزار بودن تشویق کرده است. سپاسگزار بودن باعث توجه به نیکی ها و ایجاد احساس خوب می شود. در مقایل به شکل های مختلف پیامبر و انسانها را به روی برگرداندن یا اعراض کردن از بدی ها و ناملایمات هشدار داده است.
توجه کردن به ناملایمات باعث بهبود شرایط نخواهد شد بلکه موجب تشدید شرایط و شکل گیری همزمانی های بیشتر مشابه در جریان زندگی خواهد شد.
این موضوع مهم در روایت های زیادی مطرح شده است.
در روایتی از پیامبر آمده است که:
اَلذَّنْبُ شومٌ عَلى غَيْرِ فاعِلِهِ اِنْ عَيَّرَهُ ابْتُلِىَ بِهِ وَ اِنْ اَغْتابَهُ أَثِمَ وَ اِنْرَضىَ بِهِ شارَكَهُ؛
گناه براى غير گناهكار نيز شوم است، اگر گنهكار را سرزنش كند به آن مبتلا مى شود، اگر از او غيبت كند گنهكار شود و اگر به گناه او راضى باشد، شريك وى است.
به کلیدهای مهم این روایت توجه کنید:
- اگر گنهكار را سرزنش كند به آن مبتلا مى شود
سرزنش کردن گناهکار باعث توجه کردن به گناه و گناه کار می شود و توجه به هر موضوعی باعث ایجاد درخواست به جهان هستی برای تشدید و تکرار آن شرایط خواهد شد.
سرزنش گناهکار بابت انجام هر رفتاری به این معنی است که شما به جهان هستی درخواست می کنید دوست دارید در این شرایط قرار بگیرید.
اگر به مواردی که دیگران را سرزنش کرده اید فکر کنید در اغلب موارد خودتان در همان شرایط قرار گرفته اید البته در مواردی که زیاد به افرادی توجه کرده باشید از آنها را قضاوت یا سرزنش کرده باشید.
- اگر از او غيبت كند گنهكار شود
غیبت کردن باعث جلب توجه خود و دیگران به سمت گناه یا فردی که از نظر ما دچار اشتباه شده است می شود و جلب توجه به هر چیزی باعث ایجاد خودبخود درخواست به جهان هستی برای قرار گرفتن در شرایط مشابه می شود.
به همین دلیل است که به شکل های مختلف در قرآن و روایت ها به انسان توصیه شده است که از غیبت کردن پرهیز کند.
- اگر به گناه او راضى باشد، شريك وى است
رضایت داشتن به هر شکل ممکن باعث ایجاد درخواست به جهان هستی می شود. چه از موضوعی راضی باشید چه نباشید در حال توجه کردن به آن هستید و درخواست ناخودآگاه از ذهن شما صادر می شود.
رضایت داشتن نسبت به افکار، رفتار و عملکرد دیگران به منزله شریک او شدن در رشد و گسترش آن فکر، سخن یا عمل است به همین دلیل باید در تایید و همپنداری با افراد دقت نظر داشته باشیم.
آنچه مسلم است توجه ما به موضوعات پیرامون باعث تشدید آن شرایط و ایجاد درخواست ناخودآگاه به جهان هستی می شود و باید به توجه خود به دنیای پیرامون دقت نظر داشته باشیم.

خواسته های مشاهده ای
نوعی دیگری از خواسته ها که در بیشتر مواقع به شکل ناخودآگاه ایجاد می شوند خواسته هایی است که از مشاهده زندگی و شرایط دیگران در وجود ما شکل می گیرند.
این مشاهده می تواند به صورت ارتباط مستقیم و مشاهده شرایط زندگی افراد است، همچنین می تواند از طریق دیدن ویدیو درباره زندگی دیگران در وجود ما شکل می گیرد.
مشاهده می کنیم فردی در شرایط مالی بسیار خوبی قرار دارد و ما هم دوست داریم در آن شرایط باشیم.
مشاهده می کنیم فردی در خانه ای بزرگ و فضایی که مورد علاقه ما است زندگی می کند و به شکل ناخودآگاه و خودبخودی دوست داریم ما هم در آن شرایط باشیم.
خواسته های مشاهده ای هم به شکل خودبخودی از مشاهده زندگی دیگران در وجود ما شکل می گیرند اما مهم این است که از تاثیر و نتیجه ای که مشاهده زندگی دیگران بر ما می گذارد باید دقت و توجه داشته باشیم.
اگر مشاهده می کنیم فردی دیگری ماشین خوب یا خانه ای عالی دارد باید دقت کنیم شکل گیری خواسته در ما به شکل اشتیاق و ذوق و شوق تجربه کردن است یا به شکل حسرت و اندوه نرسیدن و کاش من هم داشتم.
احساسی که در لحظه مشاهده زندگی دیگران در ما شکل میگیرد نتیجه نهایی خواسته های ما را مشخص می کند.
به همین دلیل باید دقت کنیم اگر مشاهده زندگی دیگران در ما ایجاد خواسته می کند حتما خواسته خود را به سمت ذوق و شوق رسیدن به آن شرایط و تجربه کردن هدایت کنیم نه اینکه به شکل حسرت و اندوه از اینکه کاش من هم داشتم یا خوش بحالش که اینو داره یا گله و شکایت به خدا که چرا به من ندادی در ما شکل بگیره.
بنابراین مهمترین موضوع در زندگی و رسیدن به خواسته ها داشتن احساس خوب و مسلط بودن بر افکار و قدرت دادن به نگرش هایی است که احساس ایمان، امید و شوق زندگی و تجربه کردن را در ما شکل دهد.
تجربه هنرجوی زندگی با طعم خدا
در مورد خواسته هایی که گفتید بررسی کنید
من عینا دوباره متن جلسه اول رو که در مورد خواسته هام نوشتم رو اینجا میارم
یه نکته مهم:
از اونجایی که در این یکسال قانون تکامل رو خیلی خوبـ درک کردم پس درخواست هایی رو مینویسم که برای این لحظه من و ذهن من قابل درک و قابل رسیدن باشه و هیچ عجله ای نیست برای رسیدن به خواسته ها.
وقتی میدانی که فراوانی در زمان هستش و هر لحظه داره نعمت ها بیشتر و بیشتر میشه و فقط کار ما در این جهان لذت بردن و شادی کردن و احساس خوب و اعتماد به خداونده
درخواست من
خدایا ازت درخواست دارم که تموم وجودم را از عشق خودت لبریز کنی.
خدایا ازت درخواست دارم که تمرکز بالای توی وجودم باشی.
خدایا ازت درخواست دارم که ایمانم را در تک تک سلول های بدنم به خودت بالاتر ببری و بهم کمک کنی که عمل گرا تر از سال قبل باشم و با دوره ها روی خودم سرمایه گذاری کنم و یه میلاد آمای ورژن جدید ۱۴۰۰ از خودم بسازم.
۳ برابر شدن درامد امسال نسبت به سال قبل یعنی ۱۵ میلیون در ماه ، که میدانم ۳ برابر نوشتم ولی خیلی بیشتر ازینا میشود
خرید میکنم ورود به سرزمین لاغر ها و استارت جدی و قدمی بزرگ برای به تناسب اندام رسیدن.
خب حالا بریم سر وقت این که بگم تموم خواسته های من همش بر اساس در نظر گرفتن قانون تکامل بوده که نوشتم چون واقعا درکش کردم و قبلا ضرر دادم حالا خیلی این قانون رو درک کردم و میفهم ولی الان میخوام در مورد این قانون تکامل در قرآن بررسی کنم و آیاتی رو بیارم تا ذهنمون بپذیره که:
موفقیت در تموم جنبه های یه شبه نیس بلکه تکاملی هستش
فرقان/۵۹
الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَمَا بَيْنَهُمَا فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَىٰ عَلَى الْعَرْشِ ۚ الرَّحْمَٰنُ فَاسْأَلْ بِهِ خَبِيرًا
همان (خدایی) که آسمانها و زمین و آنچه را میان این دو وجود دارد، در شش روز [= شش دوران] آفرید؛ سپس بر عرش (قدرت) قرار گرفت (و به تدبیر جهان پرداخت، او خداوند) رحمان است؛ از او بخواه که از همه چیز آگاه است!
هود/۷
وَهُوَ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ وَكَانَ عَرْشُهُ عَلَى الْمَاءِ لِيَبْلُوَكُمْ أَيُّكُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا ۗ وَلَئِنْ قُلْتَ إِنَّكُمْ مَبْعُوثُونَ مِنْ بَعْدِ الْمَوْتِ لَيَقُولَنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا إِنْ هَٰذَا إِلَّا سِحْرٌ مُبِينٌ
او کسی است که آسمانها و زمین را در شش روز [= شش دوران] آفرید؛ و عرش (حکومت) او، بر آب قرار داشت؛ (بخاطر این آفرید) تا شما را بیازماید که کدامیک عملتان بهتر است! و اگر (به آنها) بگویی: «شما بعد از مرگ، برانگیخته میشوید! «، مسلّماً» کافران میگویند: «این سحری آشکار است!»
همچنین در آیات (ق/۳۸ – یونس/۳ – سجده/۴ – حدید/۴ – اعراف/۵۴) به این موضوع تاکید شده است.
در هیچ کدام از این آیات خداوند نیومده که یه دکمه زده باشه یهو جهان به وجود بیاد بلکه همه چی طبق روند خاصی بوده خیلی جالبه که خداوند در داستان حضرت نوح (ع) که در آیه ۴۰ سوره هود به نوح میگه:
از هر حیوان یک جفت نر و ماده در کشتی سوار کن که این موضوع نیز اشاره به قانون تکامل دارد.
خداوندی که قادر مطلق است و فرمانروای این جهان است هیچ مخلوقی را بدون تکامل خلق نکرده
حالا من نمیدونم که چرا ما انسانها در رسیدن به خواسته هامون قصد داریم این قانون تکامل را دور بزنیم؟!
- می خواهیم یک شبه پولدار بشیم
- یک شبه لاغر بشیمی
- یک شبه زبان انگلیسی را یاد بگیریم
- حتی یک شبه ایمانمون به خدا کامل بشه و کوه رو جابجا کنیم
خلق هر موجودی، هر خواسته ای، هر هدفی قطعا یک روندی داره و اگر روند آن طی نشه یا به آن نمی رسیم و اگر هم برسیم به این دلیل که ظرف ما آماده نشده است خیلی زود به حالت قبل و یا شاید بدتر از حالت قبل خود برمی گردیم.
اینو در نظر بگیریم که اگر یک پروانه را قبل از اینکه دوره تکامل خود را در پیله طی نکند از پیله خارج کنیم بدون شک می میرد.
رعایت نکردن قانون تکامل:
یعنی استفاده از آمپول و هورمون در رشته بدنسازی.
یعنی استفاده از وام و قرض در راه اندازی کسب و کار و…
خیلی مثال های دیگر که بدون شک همه ما در زندگیمون داریم و تموم این زود رسیدن ها همش به دلیل ذات عجول بودن ماست
انسان ۳ تا صفت داره که هر بار همیشه یادش میره و نابودش میکنه که عبارتند از ؛
انسان عجول
انسان کفور
انسان طمع کاره که خداوند در قرآن گفته
انسان عجول آفریده شده است
مانند آیه ۱۱ سوره اسراء و یا آیه ۳۷ سوره انبیاء:
خُلِقَ الْإِنْسَانُ مِنْ عَجَلٍ سَأُرِیکُمْ آیَاتِی فَلَا تَسْتَعْجِلُونِ
آدمی در خلقت و طبیعت بسیار شتابکار است، (ای مردم) ما آیات (قدرت و حکمت بالغه) خود را به زودی به شما مینمایانیم (و شما را عذاب میکنیم) پس تعجیل مدارید.
و نکته اخر اینو باید در نظر بگیریم که:
سنت الهی تغییر ناپذیر است و نمیشه سرپیچی کرد ازین قانون و مشیت های الهی و هیچ راه گریزی جز هماهنگی با آن نیست
همانطور که بارها خداوند در قرآن گفته :
فاطر/۴۳
فَلَنْ تَجِدَ لِسُنَّتِ اللَّهِ تَبْدِیلًا وَلَنْ تَجِدَ لِسُنَّتِ اللَّهِ تَحْوِیلًا
(سنت الهی را هرگز مبدّل نخواهی یافت و سنّت الهی را هرگز تغییر پذیر نخواهی یافت)
پس بر سردر زندگیتون اینو بزنید که:
عجله ممنوع
در آخر قانون تکامل رو در قالب شعری براتون میارم:
به کجا چنین شتابان؟
گون از نسیم پرسید
دل من گرفته زینجا،
هوس سفر نداری
ز غبار این بیابان؟
همه آرزویم اما
چه کنم که بسته پایم
به کجا چنین شتابان؟
به هر آن کجا که باشد
به جز این سرا سرایم
سفرت به خیر! اما
تو و دوستی، خدا را
چو از این کویر وحشت
به سلامتی گذشتی
به شکوفه ها، به باران
برسان سلام ما را…
(نوشته میلاد عزیز در بخش نظرات)
دستور کار اجرای جلسه پنجم:
۱- تماشای فایل ویدیویی توضیحات جلسه پنجم
۲- تکرار ۵ مرتبه فایل جلسه پنجم (تصویری یا صوتی) تا قبل از ارائه قسمت بعدی
۳- انجام تمرینات مربوط به جلسه پنجم در قسمت نظرات
منتظر خواندن نوشته های شما هستم
همراه همشگی شما: رضا عطارروشن
امتیاز 4.00 از 54 رای
با دیگران به اشتراک بگذارید تا امتیاز بگیرید!
به نام شاه تماشایی هستی ❤️❤️❤️
باسلام خدمت استاد روشندلم وعاشقان طعم خدا
لیست خواسته های من در جلسهٔ اول
طعم ثروت شاهانه؟!
استاد من اهل عجله و زیاده خواهی نیستم. من توی یک فایل شنیدم که نبایداز خدا کم بخواهیم چون خدا بهش برمیخوره ومیگه بندهٔ من به قدرت وثروت من ایمان نداره. ولی بعداز گوش دادن فایل این قسمت دیدم حرف شما منطقیه و به خودم گفتم آخه آدم عاقل مگه تو باچندتاپادشاه نشست و برخاست کردی و رفت و آمد داشتی که همچین خواسته ای رونوشتی؟
اصلاً این ثروت شاهانه روبه قول استادچطوری میخوای جمع و جورکنی و بهش رسیدگی کنی؟ و از همه بدتر بایدهمیشه بدنبال حل مشکلات و راههای نگهداری این ثروت باشی و…
من روی ثروت شاهانه یه خط کشیدم ونوشتم:من دوست دارم در قدم اول استقلال مالی داشته باشم
من دوست دارم هرلحظه از بودنم لذت ببرم. من دوست دارم صبحها بالبخند خدابیدارشوم ودرطول روز بهترین خودم باشم وبرای تمامه نعمتهایی که دریافت میکنم باعشق سپاسگزاری کنم وشب درآغوش پُر از عشق خالق جانم آرام بخواب روم وهمه چیز رابه خودش بسپارم
ولذت ببرم از اینکه عالیترین هارا
هرلحظه برایم فراهم میکند.
خدایا سپاسگزارم بابت تک تک سلولهای سالم و هوشمند وجودم
سپاسگزارم بابت رشدفکری و حرکتم درمسیردرست
سپاسگزارم بابت تک تک نعمتها وامکانات که در اختیارم گذاشتی و اینکه در بهترین زمان و مکان خودم این نعمتهارادریافت میکنم
سپاسگزارم بابت رفتن به مداربالاتروکسب آگاهیهای بیشتر ونزدیکترشدن به طعم دلنشین خالق مهربانم
سپاسگزارم بابت دورهٔ خدا هرگز دیر نمیکند که در بهترین همزمانی آن را تهیه میکنم
سپاسگزارم بابت سلامتی کامل و اینکه درمسیردرست درحال حرکت به سمت تناسب اندامم هستم وایمان دارم که مراحل تکامل را براحتی طی میکنم
ازخالق مهربانم بسیار سپاسگزارم بابت خانهٔ ویلایی وبسیارزیبایم که با بهترین وسایل وامکانات آراسته شده وبسیارپرنور و دلنواز است ومن لذت میبرم از باغچهٔ بزرگ و زیبایم که تمامه گلهایش را خودم کاشتم و باعشق به آنها رسیدگی کردم و وقتی غرق گل میشوند ازدیدن این گلهای زیبا وچشم نواز وعطر خوش آنها روحم مست میشودو احساس میکنم که باغچهٔ زیباو خوش عطر من گوشه ای از باغِ بهشت است ولذت میبرم از دیدنِ نقاشیِ زیبای زنده ای که خودم با تلاش وصبوری آرام آرام آن راپرورش دادم و احساس میکنم هرگل با باز شدنش ونمایان کردنِ زیباییش ازتلاش وحوصله ای که برای طی کردنِ مراحل رشدش گذاشتم ازمن تشکرمیکند
منهم باید روند رشد وتکامل را از طبیعت یاد بگیرم وبرای یادگیری قوانین خدا و رشد خودم باصبوری وقت بگذارم و عاشق خودم باشم وحضور خودم رادر زمان حال حفظ کنم و بابت هرآنچه که دارم شکرگزاری کنم وباچشمها و گوشهایم و تمامه حواسم فقط جستجوگر زیباییها و نعمتهای فراوان خدا باشم وباشوق بابت آنها سپاسگزاری کنم و با دقت به نشانه هاو همزمانی ها توجه کنم تا آرام آرام بتوانم طعم خدا را احساس کنم
من ایمان دارم خدایی که مرا به این مسیر زیبا هدایت کرده خودش قدم به قدم مرا به سمت جلوهدایت میکند وعالیترین ها را واردِ تجربهٔ زندگیم میکند
الهی عاشقتم که هستی و عالیترین طعمها را به من میچشانی
باصبوری ومشتاقانه ادامه میدهم❤️
باسلام خدمت شمااستاد عزیز ،
با مرور کردن یک سری از خواسته های خودم دیدم که من از قبل انگار این اگاهی رو داشتم که باید از خدا چیزی رو بخوام که باورش داشته باشم ، تا راحت تر برای من قابل دریافت باشه و وقتی یک خواسته ی دور از واقعیت و خیالی داریم که با باور های ما هماهنگی نداره سخت تره که بهش برسیم و اصلا ممکنه نرسیم ،
من الان برگشتم به تمرین اول خودم و نوشته هام ذرباره ی خواسته هام رو خوندم ، برای مثال من یک خواسته ی رو که همیشه دوستش دارم که همیشه داشته باشم احساس خوب ارامش هست این رو همیشه بهش در ذهنم فکر میکنم و دوست دارم که ارامش من لحظه به لحظه بهتر و بیشتر بشه ،
قبلا که این اگاهی رو نداشتم فکر میکردم باید بنویسم که عجیب هست و توی رویاهام بهش فکر میکنم که حتی در باور های خودم نیست ،
خوب این درخواست ممکنه زیبا باشن اما برای ذهن خودم وقتی قابل باور و درک نیست نمیتونستم با حس خوب بهش برسم ،،
مثلا یکی از خواسته های همیشگی من که توی ذهنم بهش فکر میکردم چرخ سواری بود و من مدت ها برای این که تمرین نکرده بودم چرخ سواری یادم رفته بود و خوب این که چند سال چرخ هم نداشتم بی اثر نبوده ،ولی بازم بهش توی ذهنم فکر میکردم وبا احساس لذت بردن دوست داشتم یاد بگیرم و هر کسی رو میدیدم سپاره خوشم میو مد و دوست داشتم منم یاد بگیرم ،تا مدت ها که چرخ خریدیم و من هی تکرار و تمرین کردم تا یک روز بالاخره موفق شدم با کمک پدرم راه بیفتم و حرکت کردم و اون لحظه خیلی احساس لذت میکردم و هم یک اشوب خوب داشتم چون اویل تجربم بود اما لذت خوبی داشت،و من همیشه دیگه یاد گرفتم چرخ سواری کنم و لذت ببرم ،
این مقال رو براتون زدم چون هم حسم اون لحظه عالی بود و وقتی قابل درک تر باشه احساس درک موضوع بهتره و من این اگاهی رو بدست اوردم که باید با توجه به موقعیت و باور های ذهنی از خداوند درخواست های خودم رو داشته باشم تا برام قابل باور باشه و قدرت خداوند که کم نیست من باید با یک قدم رفتن به سوی جلو حرکت کنم و با گام به گام میشه که رسید و تجربه کردو خواسته ی امروزم هم از خدای مهربونم اینه که همیشه توی این باور های خوب بمونم و بتونم رشد کنم در همه چی ارامش سلامتی مهربانی و در نهایت بهترین خودم باشم،
باتشکرازشما
خدا همیشه هست ولی من نیستم توی واقعیت و فراموشش میکنم.خدایا حضورتو توی دلم پر رنگ تر کن
خدایا همیشه و هر لحظه توی وجودم زمزمه کن ک کنارمی و بهم بگو ک شایسته ی بهترین هستم
در این لحظه ازت درخواست میکنم تا چند روز آینده به بهترین شکل ممکن سه ماه حقوق عقب افتاده مو و همینطور عیدی سال گذشته مونو شرکت یکجا واریز کنه برامون.خدایا تنها تو میتونی این مسیر رو باز کنی.تنها از دستان پر توان تو برمیاد
خدایا تو منو خلق کردی و از دلم آگاهی تو به تمام وجود من آگاهی خدایا ازت میخوام ک توی شرکتمون مسائل مالی برطرف بشه تا بتونیم کارمونو ادامه بدیم.خدایا تو میدونی ک من عاشق کارمم.تو میدونی ک من شغل دلخواهمو ب دست آوردم چون خودت بهم دادیش پس ازت میخوام مشکلات مالی تموم بشه و دلهامون آروم بشه تا بتونیم شغلمونو بهتر از قبل جلو ببریم خدایا در این لحظه ازت میخوام ک هدایت کنی به بهترین مسیر برای ب آرامش رسیدن.الهی شکرت
ب نام مهربانترینم خدای خوبم ک روز ب روز آگاهی منو بالطف و کرمش ب جهانش بیشتر میکنه
سلام استاد روشن عزیز خوشابحالتون ک انقدر خوب جهان رو درک کردید و ممنون ازتون ک دوستانه در اختیار ما گذاشتید
حق کاملا با شماست در قانون جهان و مخصوصا قانون تکامل نمیشه دست برد….و ما باید از طبیعت الهام بگیریم شب و روز …ماه وسال….رشددانه …تولید موجود زنده ….بزرگ شدن موجود زنده وووووو……
درسته ما نباید از پله ی اول توقع جهش ب پله ی آخر رو داشته باشیم این خیلی ب دلم نشست ک چیزیو ما بهش میرسیم ک باورش کرده باشیم و خودمونو لایق بدونیم آرزوهای بزرگی ک حتی نمیدونیم چ شکلین چ رنگین چ بویی میدن چجور باید توقع رسیدن داشته باشیم ….من حدودا پنج سال طول کشید. تا خداوند منو صاحب فرزند کردو بهم هدیه داد تواون مدت ذهنم فقط میگفت تو نمیتونی بچه بیاری اصلا بچه کار تو نیست یا ترس زیادی داشتم از بدنیا آوردن بچه…بااینکه دکتر میگفت مشکلی نداری اما بهش نمیرسیدم تااینکه از ته قلبم باهمه وجودم طلبش کردم و خاستمش خاستم ک باشه ک تجربه کنم ینی اون درد زایمان و دردسرارو ب جون خریدم ک داشته باشمش و خدا بهم دادوالانم دارم لذت وجودشو میبرم و خیلی چیزای دیگه رو ک بهش رسیدم هم از ته دلم خاستم و هم براش تلاش کردم و باخودم میگفتم من ب این نیاز دارم باید همه جوره قبولش کنم …
الان دلم میخاد خاسته هامو طبق آگهی امروزم بنویسم
الهی خدای خوبم در رحمت و برکتت رو برویم باز کن
خدایا روز ب روز آگاهی منو نسبت ب جهانت بالاتر ببر
الهی دستان مهربانت رو همیشه سرراهم قرار بده
الهی من امید تنهایی تویی خودت محافظ فرزند عزیزم و خانواده ی خوبم باش
الهی خدای خوبم من رو در مسیر صحیح زندگی چ در راستای زندگی آرام و لذت بخش و چ در راستای تناسب اندام قرار بده
خدایا ب من قوت بده تا بتونم ب نحو احسنت ب هنرجویانم آموزش بدم
خدایا ب من لیاقت کمک کردن ب هم نوعان خودم رو بده
خدایا ب من ذهن خلاقی عطا کن ک هم فرد مناسبی برای زندگی وهم مربی خوبی باشم
خدایا ب من درک بالایی برای یادگیری بهتر مطالبی ک بهشون نیاز دارم در راستای رسیدن ب اهدافم بده
خدایا بهم اونقدری پول و ثروت بده ک بتونم باهاش هم خودمو راضی کنم هم فرزندم رو خوشحال کنم و اطرافیان رو شاد کنم
خدایا من عاشق دیدن طبیعت زیبات هستم دلم میخاد مرتب در طبیعتت باشم عاشق سفرم …برایم فراهم کن تازمانی ک نفس میکشم با لذت و شادی زندگی کنم
خدایا منو از خودت دور نکن ذهن و دلم رو با نور خودت روشن کن قلبم رو مملوو از آرامش خودت کن ک این آرامش و سلامتی بزرگترین نعمته
🙏🙏🙏🙏
سلام و عرض ادب خدمت استاد عزیز و دوستان
بارها فایل رو گوش کردم و متوجه شدم برای رسیدن به خواسته هام باید مسیر تکامل رو طی کنم
فهمیدم باید روی باور فراوانی و لیاقت کار کنم
یادگرفتم باید حالم خوب باشه باید هر لحظه شکرگزار خداوندم باشم و ازموهبت های پروردگارم لذت ببرم خدایا شکرت مرا در مسیر آگاهی قرار دادی
به نام خدای مهربانم
سلام به استاد گرامی و دوستان هم مسیر
به قول ملا صدرا
خداوند بی نهایت است و لا مکان و بی زمان
اما به قدر فهم تو کوچک می شود
و به قدر نیاز تو فرود می آید
و به قدر آرزوی تو گسترده می شود
و به قدر ایمان تو کارگشا می شود
و به قدر نخ پیرزنان دوزنده باریک می شود
و به قدر دل امیدواران گرم می شود
و مادر می شود یتیمان را برادر می شود محتاجان را
همسر می شود بی همسران را
طفل می شود عقبمان را
امید می شود نا امیدان را
راه می شود گم گشتگان را
نور می شود در تاریکی ماندگان را
عصا می شود پیران را
عشق می شود محتاجان به عشق را
خداوند همه چیز می شود همه کس را
به شرط اعتقاد به شرط پرهیز از معامله با ابلیس
بشویید قلب هایتان را از هر احساس ناروا
و مغز هایتان را از هر اندیشه خلاف
و زبان هایتان را از هر گفتار نا پاک
و دست هایتان را از هر آلودگی در بازار
و بپرهیزید از نا جوانمردی ها نا راستی ها نا مردی ها
چنین کنید تا ببینید که خداوند چگونه بر سفره های شما با
کاسه ای خوراک و تکه ای نان می نشیند
آیا خدا برای بنده خوبش کافی نیست ?
ممنون از استاد ارجمند 🙏
خدا جونم دوست دارم و سپاسگزارم سپاسگزارم سپاسگزارم 🙏🙏🙏
سلام و عرض ادب خدمت استاد عزیز و دوستان
بارها فایل رو گوش کردم و متوجه شدم برای رسیدن به خواسته هام باید مسیر تکامل رو طی کنم
فهمیدم باید روی باور فراوانی و لیاقت کار کنم
یادگرفتم باید حالم خوب باشه باید هر لحظه شکرگزار خداوندم باشم و ازموهبت های پروردگارم لذت ببرم خدایا شکرت مرا در مسیر آگاهی قرار دادی 🙏
🌷به نام دوست داشتنی ترین و آرامش دهنده ترین خدای بی نهایتی که تا کنون شناختم🌷
درود و احترام خدمت استاد عزیز و دوستان هم مسیر💮
هر کدام از فایل های سایت، حاوی رازهایی مهم و کلیدهای طلایی برای زندگی هستن. و خدا رو عمیقا سپاسگزارم که در مسیر شناخت و تغییر و تناسب قرار گرفتم.
مهمترین دستاوردی که بهش رسیدم در زمینه ی شناخت خداوند از فایل های این دوره و فایلهای دیگری که در دوره های دیگه محوریت خداشناسی داشتن، این هست که متوجه شدم علیرغم انکار ظاهری، در ژرفای نگاهم و اعتقادم به خداوند، نگاهی انسان گونه به خداوند دارم. یعنی از عذاب الهی ترس داشتم، همواره نگران بخشش خدا بودم و این دغدغه رو داشتم که بابت گناهانم بخشیده میشم یا نه، همیشه نگران بودم که :جواب خدا رو چی بدم، چه اعمالی انجام بدم / ندم که رضایت خدا رو جلب کنم و خدا رو از خودم راضی نگه دارم، ایا بنده ی مقبول و دوست داشتنی خداوند هستم، آیا بنده ی,مورد نفرت و نفرین خداوند هستم، و هزار علامت سوال و آیای دیگه که هر لحظه از زندگیم، عذابم میدادن چون هیچوقت براشون پاسخی دریافت نمیکردم و در واقع بی جواب ترین سوالات زندگیم بودن در اون روزها و دوران.
مقوله ی رسیدن به خواسته ها با نگاه انسانی به خدا که واسه خودش دنیایی داشت…😁
از طرفی آرزومند خواسته هام بودم، از طرفی این باور محدودم میکرد و مانع ذهنیم بود که : “اگر صلاح و خواست خدا باشه….” ، اگر خدا اون آمادگی و ظرفیت رو در وجود من ببینه که فلان آرزو رو براورده کنه، فلان میزان ثروت رو به من بده، و…،
وقتی هم که میشنیدم صلاح خدا یک باور انسانیه و در محدوده ی خدایی بودن خدا نیست، در مرتبه انکار قرار میگرفتم و خودم رو قانع میکردم که: خب خدا وقتی منو افریده، تا پایان زندگیم رو دیده، خداوند اگاهه که من صلاحیت و ظرفیت ثروتمند بودن ندارم پس نباید این ارزو براورده بشه…. تا اینکه خوشبختانه پس از هدایتم به دوره ی ورود به سرزمین لاغرها، در دوره رسیدن به ارزوها هم شرکت کردم و اونجا در اون کلاس جهانبینی و خداشناسیم یه تصفیه اساسی شد. و به همین علت هم دوست داشتم یک بار دیگه با نگاه جدید و نویی به خداوند دوره طعم خدا رو شرکت کنم تا به آموخته هام عمق بیشتری بدم.
ولی واقعا الان خنده م میگیره به اون همه باور اشتباه و نگاه انسانی نسبت به خدا…😁
البته که هرگز خودم رو در این باره سرزنش نمیکنم، اون باورها ا اعتقادات هم بخشی از وجود و تکامل من بودن. با وجود اون باورها بود که من پی بردم به اینکه در نگاهم و باورهام به جهان هستی، به مسیر رسیدن به ارزوهام، ایراد و گره و نقص وجود داره. و از اون نقاط ضعف به سمت اگاهی وبیداری درونی حرکت کردم. و بالطبع هر چقدر شناختم داره نسبت به خداوند بیشتر میشه، هرچه از خداشناسی دارم عمیق تر می اموزم، (مرور هر دو دوره ی ارزوها و طعم خدا رو باهم دارم پیش می برم و تلفیق اطلاعاتشون واقعا فوق العاده ست) ، هر چه بیشتر در خدای واقعی -نه خدای انسان گونه- تفکر میکنم و می اموزم، آرامشم بیشتر و بیشتر میشه. یعنی اولین و بزرگترین ثمره ی جهان بینی و خداشناسی جدید، رهایی و سبکبالی من هست. اتفاقا دیشب با دوستم حرف میزدم درباره خدای جدید، که ایشونم تو این دوره هستن، گفتم من تا پیش از این و با خدای قدیمیم، خیلی روحم سنگین بود، همیشه یه کنج دلم دلگیر بودم، هیچوقت شاد از ته دل نبودم، همیشه یه نگرانی هایی توی روحم و قلبم داشتم که الان هرگز ندارم. الان خیلی سبکبالم. واقعا دارم هر لحظه یه رهایی و سبکی فوق العاده شیرینی حس میکنم….☆کجا دانند حال ما سبکباران ساحل ها….☆!
ارتباط برقرار کردن با خدای جدیدم چقدر برام راحت شده. بی هیچ ادابی و ترتیبی، هر زمان هر چی دلم بخواد به خدا میگم، چقدر در طول روز باهاش حرف میزنم. چقدر راحتم در حرف زدن باهاش، چقدر عبادت و راز و نیاز برام شیرینه، دیگه عبادت برام معنای ضجه مویه و اشک و گریه نداره، عبادت برام قشنگ و تازه ای پیدا کرده، خدا رو در هر ذره ی هستی دارم می بینم، و می پرستم و عاشقشم. در سبزی بهار، در آبی اسمان، در گرمای خورشید، در زایندگی خاک، در انرژی زمین اعجاب انگیز، در خنکای گوارای آب، در صدای پر از محبت مادرم، در خنده های برادرم، در خوشحالی پدرم، در خنده های پسر بچه ی بازیگوشی که امروز توی پارک دیدم و بهم لبخند زد و دست تکون داد و منو به مامانش نشون داد گفت: نی نی…😁😍
هر چیزی برای من تجلی قدرت و عظمت و بی نهایت بودن خداوند جدیدمه. و هر لحظه شکرگزارش هستم که منو به این مسیر هدایت کرد. و هر وقت میخوام خیلی با احساس شکرش کنم به شیوه ی خودم با ذوق عجیبی بهش میگم: خدایا قلب بهت که انقدر قشنگ و با سلیقه ای …. ❤️🤩
و اما تکامل خواسته هامون…
دیگه فکر میکنم این مساله تکامل جهان هستی و عجله نداشتن ما در طی مسیر ، برای ماهایی که اینجاییم جا افتاده و روشنه، و بحثی در این باورها نداریم.
دریافتیم که هیچ کجای جهان ، جهش وجود نداره، همه چیز فرایندی هست، و فرایند هم نیازمند صبر و حوصله ست. پس خواسته های ما هم باید فرایند ش رو طی کنه که اگر دچار جهش بشیم، یه جایی اون جهش کار دست مون میده چون در طبیعت و جهان هستی هم اینطوره که هرکجا جهشی وجود داشته باشه ثمره ش یک اختلال و بی نظمی خواهد بود مثل جهش های ژنتیکی و اختلال های سندرومی و ….
پس باید گام به گام ارزوهامون رو تدوین و تعیین و طلب کنیم.
مهمترین اگاهی که من در این جلسه بهش رسیدم و بسیار قلبم رو گرم کرد یاداوری این نکته بود که خدا زمان نداره و همیشه خدای بی نهایت ماست، خدا همیشه هست. پس نیازی نیست هول بشیم و خواسته هامون رو تا پایان عمرمون تعیین کنیم.
من ترجیح دادم فقط برای امسالم خواسته هامو تعیین کنم، یعنی تا پایان 1402. که چون در سال گذشته به لطف هدایت خدا و اموزش های استاد مرتبه ی اول کمالم رو طی کردم و هم به تناسب دلخواهم رسیدم، هم جهان بینی و خداشناسیم تغییر کرد، و درامدم سه برابر شد، برای امسالم خواسته هایی که دارم این هست که:
-در مسیر با همین شوق و ذوق بمونم ، و شناختم و عشقم نسبت به خداوند عمیق تر و کامل تر بشه. و به آگاهی های بیشتری برسم.
-درامدم 3 برابر دیگه افزایش پیدا کنه و نسبت به سال گذشته 3 برابر بشه.
-شرایط شغلیم تثبیت بیشتری از سال گذشته پیدا کنه.
-دو مرحله آزمونی که برای مقطع ممتاز انجمن خوشنویسان پیش رو دارم با موفقیت پشت سر بگذارم که بتونم گالری هنرکده خوشنویسی باز کنم. آمین 🙏
الهی به امید تو
خدایا از تو میخواهم و تو طلب میکنم
تنها یاور و سرپرست و خداوند من تویی
هر آنچه از بهترین ها برای بندگانت هدایت میکنی برای خانواده تناسب فکری و استاد عزیزمون نیز هدایت و الهام کن. 💮🌷
سلام و درود
بعد از چندبار گوش کردن ب فایل پنجم استاد متوجه شدم منم خیلی خواسته هامو عجولانه نوشتم ب این نتیجه رسیدم ک واقعا تکامل رو طی نکرده م وقتی فکرشو میکنم مثلا همین ک میخوام دو تا َشغل رو همزمان داشته باشم.خوبه خیلی خوبه ولی واقعیت اینه ک باید یواش یواش قدم بردارم با ی دست نمیشه دو تا هندونه برداشت مصداق منه.نوشته بودم ک میخوام توی کارم نفر اول باشم ولی ب این فکر نکرده بودم ک ب چ قیمتی؟؟باید ب قیمت باارزش بودن خودم.ب قیمت بالارفتن جایگاه اجتماعی و مهم تر از همه ب قیمت حس خوب داشتن نسبت ب کارم باید نفر اول باشم توی کارم یعنی باید اول از هرچیزی حالم از کار کردنم عالی باشه شغلمو محیط کارمو مدیرانمو و همکارانم دوست داشته باشم و همینطور عاشق خودم باشم تا بتونم تکامل رو طی کنم و حتما بعد از مدتی میام مینویسم ک من عالی هستم توی کارم چون خودم از خودم راضیم خودم از رفتارم و نحوه تفکرم توی محل کارم عالیه و من چند برابر امروز پیشرفت کاری داشتم.خدایا شکرت ک با این فایل فهمیدم چی از خودم و خودت میخوام.فهمیدم ک باید آرام آرام قدم بردارم و نگران آینده نباشم چون خدارو دارم و اونه ک منو خلق کرده منو میشناسه و از خواسته های من خبر داره پس خودمو ب دستان پر مهرش میسپارم و رها میشم از ترس و نگرانی و دلهره.من رها هستم من امنیت دارم چون خدایی ب خدایی خودم دارم.الهی شکر
سلام به استاد عزيزم
اين فايل هم براي من پر از آگاهي بود مثل فايل هاي قبلي
اگر از احساسم بخوام بگم واقعا حق با شماست و سرو صداهاي توي سرم كمتر شده…بيرون بيشتر دنيال فراواني هستم . تغييرات رو دارم در خودم و فركانسم احساس ميكنم
شايد بقيه بگن چقدر زود تغييرات ايجاد شده ، اما من خيلي وقته دارم روي باورهام كار ميكنم و با اين سايت زمان كمي هست كه آشنا شدم و آشنا شدن با اين وب سايت و استاد عزيز عطار روشن، ادامه مسير قبلي من هست ….
اين توضيح رو براي اين دادم كه طبق فرمايشات شما ، تكامل رو بهش اشاره كنم و بگم واقعا تكامل نياز هست در هر زمينه اي …
به نظرم براي اينكه مسير تكامل رو طي كنيم ، ايمان به خدا و اينكه تنها قدرت مطلق اوست و خودش وعده كرده كه اگر تنها او رو بپرستيم و قوانيني كه گفته رو عمل كنيم ، به ما انقدر نعمت ميدهد كه راضي بشيم
در ادامه فرمايشات شما استاد عزيز، كاملا موافقم كه بايد ببينيم پله بعدي كه ما رو راضي ميكنه و حالمون رو بهتر ميكنه چي هست …و از خدا توفيق بخواهيم كه اون نعمت رو درك كنيم و هي چشممون به دور دست ها نباشه
كه رعايت همين نكته يكي از همون قوانين بدون تغيير خداوند هست كه خداوند اشاره ميكنه كه مومنان كساني هستند كه صبور هستند و در خوبي و خير از يكديگر پيشي مي گيرند..
خوبي و خير چيه ؟ همين كه سپاسگذار باشيم از اونچه كه داريم ..از اونچه كه بهمون داده ميشه ..و صبر داشته باشيم كه وعده خدا حقه و انقدر نعمت به ما داده ميشه راضي خواهيم شد
من به اين نتيجه رسيدم كه خيلي از افراد كه يا حتي خودم وقتي بدون طي كردن تكامل ، آرزوهاي بزگي از خدا داريم ، خودمون رو نشناختيم و اصلا نميدونيم مثلا اگر يك باغ بيست هكتاري داشته باشيم ميتونيم يه شب توش بخوابيم يا از ترس قلبمون وايميسته
يا اصلا حوصله داريم دور تا دور باغ بيست هكتاريمون رو يك روز كامل قدم بزنيم ، يا اصلا حال و حوصله قدم زدن رو نداريم بعدا همون باغ ميشه بلاي جونمون كه بايد بگيم بيان درختاشو هرس كنن و هي غر بزنيم كه بابا ميخواستم چيكار بيست هكتار باغو شده دردسر واسم
خلاصه من خودم رو اينجوري شناختم كه اول خودم رو بشناسم به درون خودم برم ترس هامو بشناسم بعد خواسته اي داشته باشم …مثلا من اگر ترس از ارتفاع دارم چطوري ميخوام توي طبقه 90 ام يك برج زندگي كنم اصلا ميتونم برم كنار پنجره ..يا از ترس ميميرم
اين روش منه براي نوشتن آرزوهام و فكر كردن به آرزوهام
اما درباره آرزوهايي كه روز اول نوشتم بايد بگم بله من با توجه به قانون تكامل نوشتم شايد فقط شماره 6 كه مربوط به فروش آنلاينم بود كه گفتم مثل جت فروشم بيشتر بشه ، يكم غير منطقه باشه و بايد برنامه ريزي كنم تا آخر سال مثلا در امد رو سه برابر چيزي كه الان هست بكنم
به نام خداوند خوبِ مهربان
سلام خدمت استاد بزرگوارم و دوستان همراه گرامی در مورد احساسم در مورد استفاده از این فایل ها گام به گام تا به اینجا احساس آرامش بیشتری دارم حس این را دارم که منظم ومرتب تری دارم انظباط بیشتری حس خوبی دارم واحساس این را دارم که خدا به من پاسخ داد با این دوره
حسم اینه که خدا راه قشنگی را در سر راهم با این دوره قرار داده خوبه مشتری ها روز به روز بیشتر میشوند خیلی از آدم های اطرافم در حال خرید و ثروتمندی هستند نگاهم به دنیا آدم ها مکانها شرایط نگاه شکر گزارانه ای هست و سعی میکنم هر چیزی را میبینم نکته مثبتش را ببینم شکر کنم ویه کم از قبل بیشتر حواسم را جمع میکنم که شاکر باشم وچقدر نعمت فراوان هست وجهان سراسر فراوانی ونعمت هست
در مورد معقولانه کردن نعمت ها من وقتی لیست درخواست را مینویسم همه چیز مینویسم احساسم این بود که با ترس مینوشتم و میگفتم الانمینویسم تا یه روزی خدا بهم بده الان بنویسم تا توی لیست خدا ثبت شده باشه درمورد تمرین خواسته هام را آمد کوچک کردم مثلا من یکخانه ی صفر شیک و به روز و تمیز میخواهم آمدم تکه تکه کردم که اول از وجود خانه ام سپاس گزار باشم و از داشتنش لذت ببرم باتمیز کرن خانه ام شروع کنم ویه سری کارهای نظم دهنده ….بعد بیام برای خانه ام وسایل نو بخرم و بعد خودم رابرای اسباب کشی آماده کنم و خواسته هام را تکه تکه و کوچک کنم تا برای ذهنم قابل قبول تر باشه
برای مغازه مان مشتریهایدبرابر از خدا طلب میکنم
برای دریافت پول وبرکت دریافت دوبرابر و بیشتر ازخدا دارم
مدار سلامتی سلامتی جسم و جانم رااز خدا میخواهم و در مدار انسانهای سالم و سلامت قراربگیرم برای ماشینم از داشتن ماشین خوبم از خدا تشکر کنم تمیزش کنم و به اون عشق بدم
خدایا مچکرم که روز به روز در مسیر پیشرفت و سعادت هستم و با قدم های کوچکم در مسیر تغیر قرار گرفتم خدایا شکرت
سلام و درودخدمتاستاد بزرگوا و دستان عزیز همراه
من میخواستم از حساسم در مورد این فایل بنویسم که چقدر حس سبکی و نزدیکی بهم دست داد از این که فقط یه قدم بریم جلو خواسته هامون را طوری بنویسیم که نزدیک تر باشند طوری بنویسیم که عادی تر باشه
اینطوری عالی ترهاینجوریقشنگ تره طی کردن تکامل خودش یه لذته و پله پله طی کردن جالب تره برایم
من همیشه از خدامیخاستم که طوری زندگی کنم که مسائلم را یکی یکی قشنگ حل کنم و به جلو بروم و انگارخدادر این جلسه به من پاسخ داد
خداوندا هر لحظه از تو سپاسگزارم که زود به من پاسخ میدهی در بهترین زمان بهترین مکان بهترین حالت
الان با دلی آرام وقلبی مطعن خواسته هام را باز بینی میکنم
خدایا مچکرم خدایا سپاسگزارم خدایا شکرت
سلام و درودخدمت استاد بزرگوار و دستان عزیز همراه
من میخواستم از احساسم در مورد این فایل بنویسم که چقدر حس سبکی و نزدیکی بهم دست داد از این که فقط یه قدم بریم جلو خواسته هامون را طوری بنویسیم که نزدیک تر باشند طوری بنویسیم که عادی تر باشه
اینطوری عالی تره اینجوری قشنگ تره طی کردن تکامل خودش یه لذته و پله پله طی کردن جالب تره برایم
من همیشه از خدامیخواستم که طوری زندگی کنم که مسائلم را یکی یکی قشنگ حل کنم و به جلو بروم و انگارخدادر این جلسه به من پاسخ داد
خداوندا هر لحظه از تو سپاسگزارم که زود به من پاسخ میدهی در بهترین زمان بهترین مکان بهترین حالت
الان با دلی آرام وقلبی مطعن خواسته هام را باز بینی میکنم
خدایا مچکرم خدایا سپاسگزارم خدایا شکرت
سلام خدمت همه عزیزان همراه
من در مورد نوشتن خواسته ها و رسیدن به خواسته ها تجربه ای دارم که میخوام با شما دوستان در میون بگذارم
همونطور کا همه میدونیم ما در هر طبقه فرکانسی باشیم فقط به فرصتهای اون طبقه دسترسی داریم و اصلا مهم نیست که ما چقدر دوست داریم رشد مالی داشته باشیم
در شرایط رگود یا رشد اقتصادی هر کسی فقط به اندازه باکرها و فرکانس کجودی اش درامد کسب میکنه مثلا اگر قیمت طلا در حال صعود باشه ا ونی که باکرهای ضعیفی داره جوری وارد سرمایه گذاری در طلا میشه که باورهاش اجازه میده
اونی که میخواد ملک بخره ناخوداگاه سمت ملکی میره و یا جوری میره معامله میکنه که سودی که دستش میاد به اندازه فرکانس وجودی اش هست
پس به جای حرص زدن و حسرت موقعیتهای دیگران رو خوردن ،به جای زور زدن برای کسب درامد بیشتر باید روی فرکانس وجودی مون کار کنیم اگه فرکانس ما بالاتر بره هر جایی هر معامله ای هر کاری که کنیم پرسودتر خواهد بود
من سال پیش مطللع شدم که نیمه دوم سال ۱۴۰۱ اتفاقاتی خوااهد افتاد که منجر به تورم بالایی خواهد شد من هم مقداری پول داشتم رفتم اونها رو تبدیل به طلا کنم و پیش خودم گفتم طبق گفته اون شخص من ….سود خواهم کرد ولی از اونجایی که در فرکانس فقر بودم زمانی که رفتم برای خرید طلا اقدام کنم اتفاقی افتاد و با کمی تاخیر چند روزه رفتم خرید کردم و یادم رفت که با اون شخص مجددا مشورت کنم بالاخره رفتن خرید کردم یادمنیاد قابم میگفت نرو و دلشوره گرفته بودمولی توجه نگردم و رفتم بلافاصله بعد خرید من طلا اومد پایین و فکر کنم تا دو سه ماه همینجوری افت کرد و تمام حساب و کتاب من برعکس شد
وقتی در مدار ثروت نباشی هر کاری که دیگران بکنند و سود ببرند تو انجامش بدی ممکنه ضرر هم بگنی
وقتی در مدار ثروت نباشی دوران رکود و رونق برات فرقی نداره دست به هر کاری بزنی سود چندانی نمیکنی
وقتی در مدار ثروت نباشی اخباری رو میشنوی که برات ثروتنمی سازه و اخبار ثروت ساز رو درست تعبیر نمیکنی و درست استفاده نمیکنی
وقتی در مدار ثروتنباشی حتی الهامات قلبت رو هم اشتباه تعبیر میکنی یا آنها رو نادیده میگیری
فقط باید روی مدارمونکار کنیم
فقط باید روی خودمون متمرکز باشیم
الهی به امیدتو❤
خواسته های که من جلسه اول نوشتم تا حدود زیادی هم منطقی بودن
مثلا ارامش درون. زبان شکر گذاری. صحت و سلامت همسر و فرزندم و سلامتی پدر مادرم
در مورد درامد حلال و راحت ۱۰۰میلیون در ماه بود که فکر میکنم پنجاه میلیون منطقی تره
تیگو7pro که فعلا ۲۰۷sdمنطقی تره
و خانه چهارخواب زیبا شهر ک کاملا منطقیه
در پایان الهی شکرت که همه اینها تحقق پیدا کرده
سلام خدمت همه عزیزان همراه
تجربه زندگی خود من به من ثابت کرده که یک ترمز بزرگ در مسیر موفقیت کینه داشتن و رنجش هست
بخشش خود و دیگران باعث رهایی و گشایش میشه
من بارها و بارها سعی کردم تا چند نفر خاص در زندگیم رو ببخشم و از همه مهمتر خودم رو به خاطر اشتباهاتم ببخشم ولی هر بار کمی آروم میشدم و بعد مدتی دوباره وجودم پر از خشم میشد.مخصوصا وقتی به اهدافم نمیرسیدم باز به رنجشهام برمیگشتم هر وقت در مسیر رسیدن به خواسته هام به نتیحه دلخواهم نمیرسیدم از دست خودم هم عصبانی میشدم و این چرخه ادامه داشت تا این اواخر
چند وقت پیش در حالیکه به تنگ اومده بودم از وضعیت بغرنج زندگیم متوجه شدم این شیطان درونم هست که نمیگذاره جلو برم این عادت من به رنج کشیدن و از همه مهمتر منیت و غرور من هست که مانع راهم هست
منیت مدام به من میگه نبخش رها نکن تلافی کن و….
ولی این حقیقت تلخ رو باید با جان و دل پذیرفت که دیگران آینه ما هستند و هر چه آنها میکنند به دنیای درون خود ما مربوط میشه
دوستان شاید ظاهرا کار ساده ای باشه ولی برای من مثل پوست انداختن و جان کندن بود
همسری که من رو با دو تا دختر ۱ و ۱۲ ساله گذاشت و رفت بدون خرجی و کمک بخشیدنش راحت نیود ولی بالاخره بعد کلی تلاش به خودم قبولاندم که او انعکاس من هست و بس و باید بپذیرم و رها کنم
خد اروشکر از روزی که در دوره زندگی با طعم خدا شرکت کردم تونستم این قدمها رو بردارم و الان آرومتر شدم و یه حس نزدیکی خاصی با ادمها دارم و یه سبکی دلنشینی رو دارم احساس میکنم خداروشکرررر
سلام يگانه عزيز
كامنت شما رو خوندم و با نظرت درباره بخشش كاملا موافق هستم من هم تقريبا دو هفته پيش اين بخشش كسي براي اتفاق افتاد . كه همون موقع به قلب من گفته شد بعد از منتظر گشايش هاي بزرگي در زندگيت باش
بهتون تبريك ميگم
موفق و شاد باشيد
سلام به استاد عزیز و همراهان گرامی به لطف خدا بریم سراغ جلسه بعدی:
درمورد نکته اول که استاد فرمودن ببینید احساستون بهتر شده یا نه؟راستش واقعا زمین تاآسمون حال روحی من عوض شده و کلی تغییر کردم و این نشون میده که دوره داره آروم آروم ولی پرقدرت جواب میده جوری که حتی شاید تاثیرشو متوجه نشی ولی الانی که به چندروز پیشم برمیگردم و یادم میاد با چه عجزی خواستار تغییر و راه حل بودم تا الانی که این دوره رو شروع کردم زمین تاآسمون تغییر کردم جوری که حتی خودمم متوجهش نشده بودم.
در مورد قانون تکامل که واقعا نمیدونم چی بگم . هرروزی که میگذره یا هر دوره جدیدی از زندگیم میگم واااای الان میفهمم تکامل چی بوده و قبلا هیچی نمیدونستم باز هرچی جلوتر میرم میفهمم که اتفاقا اونموقع هم چیزی نمیدونستم و الان درکم بهتر شده .اینبار هم دیگه فکرمیکردم خیلی خواسته هام واقع بینانه و اوکین دیگه .لی بازم که فکر میکنم میبینم نه بهترم میشه باشه
اوایل که با قانون آشنا شدم نیمه اول سال 96 بود اگه اشتباه نکنم اونموقع رفتم توی جلسه ای از دوستان هم فرکانسم گفتم من یک لندکروز نیوفیس مشکی میخوام،میخوام برم کانادا و یک مقاله در معتبرترین ژورنالای بین المللی چاپ کنم.الان خودمم میخندم بهش بعد از 5سال و نیم الان تازه فهمیدم من اصلا قانونو کارنکردم و درکم درست نبوده من الان یک پراید دارم که اونم 7،8ماهی میشه که خریدمش و یک سومشم قسط داره هنوز
این تازه برام شرایط آرمانیه و با همینم از خیلی از هم سن و سالای دور و برم جلوترم ولی این کجا و اون چیزی که میخواستم کجا؟توهم بود دیگه
الان خیلی خواسته هام از اون زمانا معقولتره ولی همونم برگشتم مرور کردم دیدم نزدیک 30تا خواسته داشتم ولی الان میگم بیا هر10روز یا هر 20روز تمرکز بالایی روی یک خواسته بذار فقط
مثلا من 12اسفند یه آزمون مهم دارم یعنی 17روز براش وقت دارم .از اول آذر تاحالا کلا 52ساعت مطالعه کردم یعنی درحدود روزی نیم ساعت و درکنار اون همینطور هدفای دیگم رو هم کم کم پیش بردم . حالا تنها هدفم اینه که توی این 17روز فقط همین یک کار رو انجام بدم و روزانه 3ساعت حداقل براش وقت بذارم بعد برم سراغ مراحل بعدیش و اینجوری تکامل و تمرکز رو در زندگیم تمرین کنم.و به جای پراکنده کاری توی قانون هم فقط و فقط فعلا روی این دوره تمرکز کنم و به نحو احسنت انجامش بدم
درمورد قرعه کشی و برنده شدن هم من یک تجربه و مثال دارم.اتفاقا چندروز قبل ازینکه به این جلسه برخورد کنم دخترعموم از یکی از دوستاش گفت که خیلی سال پیش 100میلیون تومان جایزه برنده شد و اون زمان همه میگفتیم واااای خوش به حالش چه خوش شانس و فلان
جالبه اون روز داشت میگفت فلانی خیلی لنگه و چندین ساله نرفته سر خونه زندگی خودش و وقتی جویای اون پول هنگفت شدیم گفت اون پولو از دست داده و مجبور شده به عنوان مهریه به خانم سابقش بده و من توی دلم هم خندم گرفته بود هم ایمان و اطمینانی عجیب به قانون پیدا کردم.
درمور تکاملم در درک قانون تکامل یه مورد دیگه ایم هست و اونم اینکه من فکر میکردم دیگه قانونو میدونم و یک سریالی رو داشتم نگاه میکردم که دختره بسیار فقیر بود طوری که حتی صاحبخونه از خونه بیرونشون کرد و جایی رو برای رفتن پیدا نمیکردن و دوتا پسر به شدت میلیارد همزمان عاشقش شده بودن و آخرش به هم رسیدن وقتی فیلم تموم شد(که اشتباه بزرگی کردم اصلا وقتمو گذاشتم روش و فقط پشیمونی و حال بد و البته وابتگی برام ایجاد کرد) با خودم میگفتم عه ببین خدا اگه بخواد اگه قسمت باشه و فلان…. چه خوب میشه و یهو 100 برابر زندگیت عوش میشه و همونجا به خودم نهیب زدم که نه اینا فیلمه همش بازیچست اسمش روشه دیگه فیلم یعنی یه چیز الکی و اینام همه بازیگرن و همه توی زندگی های واقعی خودشونن پس فرداهم باز یه فیلم و یه زندگی دیگرو بازی میکنن
امکان نداره کسی که خیلی از تو بیشتر و بالاتره سراغت بیاد وقتی توی ذهنت لیاقت خودت رو حتی کمتر از خودتم نمیدونی و همینم نمیتونی باور کنی مطمئن باش هیچوقت فردی که به شدت از تو بالاتره سراغ تو نمیاد و به قول استا حتی اگه بیاد (به فرض محال) مایه دردسرته
پس تو فعلا تمرکز کن روی اینکه هرچقدر رابطت به فرض با دوستت یا خواهرت خوبه همونو هی بهترش کنی و عمیقر و باکیفیت ترشو بخوای
کامنتو طولانی نمیکنم خیلی عمق مطالبی که درک کردم زیاده ولی بیانش برام سخته….
خیلی ممنونم از شما استاد گرامی و آرزوی موفقیت و آرامش بیشتر برای شما و همگروهان عزیزم دارم.دلتون شاد باشه
سلام عطيه عزيز
كاملا باهات موافقم كه ماها توهم ميزنيم موقع آرزو نوشتن
ولي خدار ور شكر ماها كه توي اين مسير هستيم ديگه حالا ميدونيم فرق توهم رو با واقعيت
برات آرزو ميكنم در آزمون پيش روت موفق بشي و بياي اينجا از خبر قبول شدنت برامون بنويسي
موفق باشي
نسترن
به نام نور اسمان و زمین
من رفتم خواسته هامو جلسه اول خوندم و یه سریاش واقعا خیلی الان واسم دور از دسترسه و اومدم اصلاحش کنم
من از خداوند میخوام کمکم کنه بتونم راننده بشم و به این ترسم غلبه کنم و بتونم با ماشین بابا برم جاهای مختلف بگردم و تا دانشگاه خودم بتونم ماشین ببرم و بیارم
من از خداوند میخوام یه کاری مرتبط با رشتم داشته باشم که حقوق داشته باشه و از کار کردن لذت ببرم
من از خداوند میخوام سفر به سمت جنوب کشور برم یا یه سفر داخلی متفاوت و تعداد سفرام تو سال بیشتر و جاهای مختلفی باشه و بناهای تاریخی و معناری های فوق العاده زیبایی رو سر راه چشم من قرار بده
من از خداوند میخوام پس انداز حساب من دو برابر شه
من از خداوند میخوام به سایز ۴۰ برسم
من از خداوند میخوام یه pc خوب بهم بده و کارامو سریع تر و حرفه ای تر انجام بدم
من از خداوند میخوام تو زمانای بیشتری از روز عشق به خودش رو احسلس کنم و قلبم ارام تر باشه
من از خداوند میخوام دوستای هدفمندوسالمتر و ثروتمند تری رو در مسیر من قرار بده
من از خداوند میخوام افراد حرفه ای و با شخصیت رو در مسیر کاری من قرار بده
من از خداوند میخوام نرم افزار تری دی رو تا اردیبهشت سال بعد به طور حرفه ای یاد بگیرم و طبق درخواست یه دوست بهشون اموزش بدم
من از خداوند میخوام رابطم با خودم و اطرافیانم بهتر شه مخصوصا اعتمادم رو به خودم بیشتر کنم و به ترس هام غلبه کنم
من از خداوند یه مدت یک هفته ای تنهایی مطلق رو میخوام در زمان مناسبش
من از خداوند میخوام جایی که دارم میرم برای کاراموزی یک عضو مفید و متعهد برای اون شرکت و خودم باشم و از کار خودم راضی باشم
این خواسته ها برام منطقی ترن خداوند کمک کنه بهم در مسیر درستی قدم بردارم
>ممنون بابت حرفای ارزشمندتون استاد عزیزم
سلام به همه عزیزان
من در نوشتن خواسته هام همیشه استرس میگیرم و در نوشتن اهداف مالی اونقدر دچار سردرگمی میشم که نمی تونم یک رقم درست رو بنویسم
یک دلیلش اینه اون لحظه از یک طرف فکر میکنم هر چی بیشتر میخوام و می تونم بنویسم ولی از طرف دیگه یه چیزی هم تو دلم میگه بهش نمی رسی
انگار دچار طمع و زیاده خواهی میشم و اینکه این طمع علتش چیه رو دقیق نمی دونم واقعا دقیقا نمی دکنم چرا نوشتن اهداف مالی اینقدر در من استرس و دو دلی ایجاد میکنه
زندگی برای من همیشه رنج بوده و هر اتفاق جدیدی برام رنج بیشتر بوده و بارها و بارها یاد دارم که اتفاقات به ظاهر مثبتی در زندگیم افتاد مثل خرید خونه اسباب خونه خرید ماشین ولی بلافاصله بعدش دچار غم و اضطراب شدم
زندگی برام سخت و طاقت فرساست
زندگی برام پر از درد و رنجه
من بارها خواستم هدف گذاری کنم بارها اهد اف مالی برای خودم خواستم بنویسم ولی به محض گرفتن قلم به دستم چنان اضطراب و چنان وسولس فکری پیدا میکنم که خودم از هدف گذاری منصرف میشم
من سالهاست به دنبال بهبود اوضاع زندگیمهستم ولی هیچ کار مثبت بزرگ و خیبی تاثیرگذاری نکردم چون همه داشته هام برام بیشتر رنج داشته تا لذت
با رنج بچه دار شدم با رنج زیاد و به تنهایی بزرگش کردم و االان که به ثمر رسیده جداشدنش از من برام رنجه
یه عمر از خودم زدم برای بچه ام ولی الان میبینم از بزرگ شدنش بیشتر رنج کشیدم تا لذت و الان دیگه انگار ازش خسته شدم و وجودمخشمی نسبت به اون دارم چون همیشه در زندگی مجبور بودم از خودم بزنم به خاطر اون
من لذت زندگی رو هیچ وقت حس نکردم
الان فکر میکنم این نکته ریشه خیلی از ناکامی های من هست
همیشه با رنج به خواسته هاممیرسم و بعدشم که بهش میرسم بیشتر لجم میگیره تا لذت ببرم و البته اکثرا هم به خواسته هام نمیرسم
اصلا سوال اخیر من از خدا این بوده که چرا من هر چی میخوامنمیشه و به نحسی میخوره
نسترن
سلام دوست عزیزم نمیدونم چرا ولی حس کردم باید یه چیزی رو بهتون بگم اینکه ما انسان ها اگه همیشه داریم برای رسیدن و استفاده از نعمتای خدا رنج میکشیم ایراد از ما هست
اینکه تو رسیدن به خواسته هامون کمی استرس یا حتی خیلی استرس داشته باشیم ممکنه طبیعی باشه اینو اول به خودم میگم
رنج عظیم تو رسیدن به یه خواسته نشونه بی ایمانی عظیم منه
نحسی وجود نداره خدا تو قرانشم گفته ما راه درست و غلط رو به همه الهام میکنیم و هر کسی اختیار داره چه راهی رو برای خودش انتخاب میکنه انسان ازاد افریده شده
اینکه میگین هر اتفاقیم افتاد انگار به ضررتون شد احتمالا بخاطر اینه که نحوه استفاده از اون نعمات خداوند رو یاد نگرفته بودین و اشکالی هم نداره همه ما در این مسیر هستیم که خودمون رو اصلاح کنیم و هیچ انسانی کامل نیست
زمانی میتونیم از نعمات بزرگی که خداوند بهمون میده استفاده کنیم که بتونیم شکر نعمتای کوچکترشو به جا بیاریم و درواقع اصل زندگی رو واقعا زندگی کنیم
دقیقا همون حرفایی که استاد تو جلسه قبل درمورد اصل زندگی زدن
تا زمانی که یادنگیریم از اصل زندگی که خود لحظات زندگیه خود ارامش از وجود خود و خداست استفاده کنیم و لذت ببریم نعمات بیشتری نمیاد و حتی اگه بیاد طبق گفته خودتون باعث رنج بیشتر میشه چون ما اماده اون نعمات نبودیم و یه جورایی انگار به زور خواستیم و در نهایت میفهمیم که نه موضوع اون نعمته نیست موضوع خود لحظات زندگیه
قطعا در ادامه جلسات به پاسخ سوالتون نزدیک تر میشید
موفق باشید دوست عزیزم ❤️🍃
سلام خدای مهربونم
سلام استاد عزیز و دوستان خوبم
خدایا برای این احساس خوب و انگیزه فراوان بسیار ممنونم
نجواهای ذهنی ما از بین نمیره ولی با تمرین کمرنگ میشه و همیشه یرای خروج ما از مسیر هر چیزی رو بهمون میگه
ما چرا نمیتونیم از دست منفی باف خلاص شیم چون فکر جایگزین نداریم و باافکار تکراری و چیزهایی که حالمون رو بد میکنه رو نمیشه هی تکرار کنیم و توقع حال خوب داشته باشیم پس برای رسیدن به حال خوب باید افکار و رفتارو و باورهامون تغییر کنه تا زندگیمون تغییر کنه
و شرایطمون تغییر کنه
من ارزوهامو و رویاهمو برا چی میخوام
من هر چی ارزو دارم برای بهتر شدن زندگیم دارم و نگران نیستم چون همیشه خدا هست و
ما انسانها عجولیم و دوست داریم جهش کنیم در صورتی که باید صبر داشته باشیم چون ما طبق قانون طبیعت جز روند تکاملیم و هیچ چیز در طبیعت یهویی به کمال نمیرسه و یا رشد نمیکنه بلکه مراحلی رو طی میکنه
این عجول شدن ما به خاطر پیشرفت ها و بیشتر شدن سرعت کارها است
و ما وقتی این سرعتو میبینیم دوست داریم سریع به خواسته هامون برسیم
ولی سرعت طبیعی رشد گیاهان و میوه ها و طول شب و روز هیچ تغییری نکرده
ما عجولیم در صورتی که خدا در قران فرمود انسان عجول است
من خواسته هایی دارم که از اصل زندگیم لذت ببرم
من خونه ویلایی میخوام که بتونم یک گلخونه در اون درست کنم و از همه گلها بزارم و یک میز ناهار خوری بزارم توش و بعد از ظهر ها برم کنار اون گلها یک چایی بخورم و فایلهامو تو گلخونم گوش کنم و اتاقاش رو از اون تختهایی بزارم که پایین اون کمدلباس باشه و هر کشوی اون پله هاش باشه و یک مغازه کنار خونه داشته باشم و یک ماشین ۲۰۶ و حسابم از پول خالی نشه که هر چی بخوام بخرم و دوره های دیگه رو بخرم و هر ۶ ماه یک مسافرت برای لذت از زندگی ببرم من در کنار ایناها ارامش و سلامتی و شادی و تناسب رو میخواهم
اینها رو میخوام تا بتونم از زندگیم لذت بیشتری ببرم و احساس خوب داشته باشم و احساس ارامش داشته باشم و سالم از این امکانات استفاده کنم
هر انسانی در بهترین حالت یک قدم به جلو و یا عقب برمیداریم این قانونه نمیشه یک دفه از گام اول بریم رو گام دهم
برخلاف تصور ما که یک شبه به همه چیز برسیم و نمیشه جهشی به خواسته خودمون برسیم باید سیر تکاملی رو باید طی کنیم تا داعمی باشه اون تغییرمون
ولی گاهی اوقات اگر مثلادر قرعه کشی برنده بشیم اون پول طوری خرج میشه دوباره به حالت اول برمیگردیم و ماندگار نیست
وقتی گام به گام زندگیم تغییر کنه هیچ وقت فرو نمیریزه و همه تغییرات داعمی سیر تکاملی داره
ما باید به اون درجه امادگی برسیم که به خواسته ها برسیم
من میخوام به امادگی دست میدا کنم و به حدی برسم که بتونم زندگیمو تغییر بدم و هر روز یک گام به سمت تکامل بردارم
من باید یاد بگیرم از اصل زندگیم لذت ببرم وقتی از زندگی فعلیم لذت ببرم یواش یواش امکاناتم اضافه میشه و مرحله به مرحله به مدارات بالا و فرکانس بالاتری هدایت میشم
و فقط باید صبر داشته باشیم چون ما جز سیر تکاملیم و تغییرات ارام ارام شکل میگیره
خداوندا در برداشتن گامهایم برای رسیدن به تکامل هدایت و حمایتم کن
در پناه خدا باشید
سلامی گرم به استاد مهربانم و همه دوستان حاضر در این خانه امن الهی.جلسه پنجم رو با تغییراتم شروع میکنم من از وقتی وارد این دوره شدم از همون جلسه اولش خیلی آروم تر شدم مخصوصا جلسه سوم که گفتین باید خودتون رو ببخشید و از خدا درخواست بخشش کنید من وقتی کوله بارم و گذاشتم زمین انگار یه آدم دیگه شدم آرامشی که با خدا دارم باعث شده دنیا و بنده هایش رو از یه دید دیگه ای نگاه کنم مخصوصا در مورد خودم الان احساسم این هست که من همیشه در آغوش پر مهر خدا هستم هر روز که از خواب بیدار میشم انگار خود به خود شروع به شکر گذاری میکنم از کوچک ترین چیزها تا بزرگترینشون با دیدن هر منظره از خدا تشکر میکنم آرامش ذهنی خوبی پیدا کردم انگار اون عجله ای که قبل از دوره رو داشتم دیگه ندارم حسم عالی شده و هیجان زده ام برای برداشتن گامهای این دوره و شب رو به امید اینکه فردا چه چیزی رو در این گامها تجربه میکنم و یاد بگیرم میخوابم اشتیاقم بیشتر شده اصلا حرفهای بد دیگران روم اثر نداره یا رفتارشان و همش دوست دارم با خدا حرف بزنم اونم حرفهای شیرین و عاشقانه نه مثل گذشته که سرشار از گله و شکایت و مطرح کردن مشکلاتم بود و الان کاملا برام باور پذیر شده که دارم درست انجام میدم تمریناتم رو.ماآدمها خیلی عجول هستیم میخوایم آسانسوری بریم به طرف خواسته هامون.بله من هم اینجوری بودم چند ماه پیش که برای عروسی باید میرفتیم روستا خوب راهش۴ساعت بود یه ساعت اولش خوب بود ولی بقیه رو انگار منو کلافه میکرد که پس کی میرسیم خسته شدم البته اینو به زبون نمیآوردم ولی تو دل خودم میگفتم حالا چه کاریه که این همه ساعت تو راه باشیم و عجله داشتم برسیم اونجا تازه اونجا هم بودم میگفتمحالا چقدر میکشه تا عروسی تموم بشه بریم خونه مامان بزرگم تو راه رفتن به اونجا هم که یک ساعت بود بازم میگفتمخوب پس کی میرسیم و از اون عروسی هم لذت آنچنانی هم نمیبردم.اونجا هم که بودم عجله داشتم که حالا کی میریم خونه که من راحت بخوابم به کارام برسم همیشه عجله داریم مراحل طی کنیم بریم مرحله بعدحتی این عجله در بازی کردن هم صدق میکنه یه بازی رو که انجام میدم دوست دارم زود برم مرحله بعدی مخصوصا اون بازی های فکری و این عجله کردن کار رو خراب میکنه باعث میشه نه تنها استرس داشته باشیم و لذت نبریم از این فرصت بلکه هی عقب گرد هم میشیم در اون کار.ما چون میبینیم که علم آنقدر زود پیشرفت کرده در اکثر زمینه ها فکر میکنیم خدا هم سرعتش بیشتر شده یا سرعت رشد طبیعت ولی این طور نیست دایی من هم از بچگی در روستا کشاورزی کرده و اون موقع ها گندم میکاشتند ۶ماه بعد محصول میداد الانم اینجوری چند وقت پیش که اومده بود خونمون ازش پرسیدم گفت ما پاییز که گندم رو برداشت میکنیم بعدش گندم میکاریم برای بهار سال آینده و متوجه شدم که ۶ماه یک بار گندم میکارند که تفاوتی با صد سال گذشته نکرده شاید یه سری کود بخرن برای کیفیت محصول که خدارو شکر گندمشون امسال بهتر از سالهای قبل شده بود ولی نمیتونن در زمان رشدش خلال ایجاد کنن.تکامل جهان سرعتش تغییر نمیکنه.پس باید رسیدن به خواسته ها هم تکاملی باشه پله به پله طی کنیم و درخواست هامون رو واقع بینانه کنیم.خدا چیزی رو بهت میده که در ذهنت پذیرفته باشه داشتم فکر میکردم خوب اگه خدا یهویی مثلاً یک میلیارد پول بهم بده خوب معلومه چون آمادگیش رو ندارم سکته میکنم و هنگ میکنم که حالا با این پول چیکار کنم و باعث دردسرم هم بشه.پس تا وقتی خودمون باور نکنیم که لیاقت داشتن این خواسته هارو داشته باشیم امکان نداره این خواسته ها به من برسه حتی تو مسیرش قرار بگیرم.چرا من تو اکثر فیلمها دیدم کسی که فقیره و پولی نداره وقتی حالا تو قرعه کشی برنده میشه خیلی راحت تو چند ماه از دستش میده و به زندگی و اوضاع قبلیش برمیگرده چون آمادگیش رو ندارن.من میخوام درست و تکاملی به خواسته هام برسم نمیخوام مثل اینها نوسانی باشه یهو بهم بدن و یهو هم ازم گرفته بشه میخوام قدم به قدم پیش برم و از رسیدن به هر قدمش لذت ببرم و شکرگذاری کنم.این یک قانونه و قابل تغییر نیست و اصلا انتخابی نیست منم فکر میکردم خدا بنده هاش رو انتخاب میکنه و بهش میده ولی اینجوری نیست اونی که آمادگیش رو داره و پله به پله رفته خدا بهش داده پس من میخوام دوباره خواسته هام رو بازبینی کنم و واقع بینانه بهش فکر کنم و تغییرشون بدم.
خواسته ام این بود که آرامش با خدا بودن رو تجربه کنم که خدارو شکر بهش رسیدم و میخوام بهتر و بهتر بشه میخوام استقلال مالی داشته باشم الان که بیکارم میخوام فعلا کاری داشته باشم که از انجامش لذت ببرم حالا به هرحال یه درآمدی هم داشته باشم که بتونم خرج خودمو در بیارم فعلا.من ماشین ندارم ولی گواهینامه دارم میخوام تجربه رانندگی با ماشین خودم رو داشته باشم که یک پراید باشه.من تا حالا سفر خارج نداشتم حتی سفر داخلی هم نداشتم چرا به شهرستانهای کوچیک کنار شهرمون رفتم ولی میخوام تجربه سفر داخلی رو داشته باشم به یه استان و شهر دیگه.من خونه ندارم ولی میخوام تجربه صاحب خونه شدن رو داشته باشم.میخوام تمام دوره های استاد رو خریداری کنم که شکر خدا یه تعدادیش رو خریدم.استاد از راهنماییتون بی نهایت سپاسگزارم.
بادرودوعرض ارادت خدمت استادگرانقدرو همسفران قطارزندگی باطعم خدا
عرض کنم خدمت باسعادتتون ک حقیقتش من بلاتکلیفم ازینکه چه چیزی بایدآرزو کنم ک هم عقلانی باشه وفاصبه ش تاانجام شدن و برآورده شدن زیادنباشه وهم خودمو راضی کنه و اونچیزی ک ته دلم و قلبن میخوام باشه. خب راستش چی میشه حالاک نمیتونم توی واقعیت خوب و اونجوری ک میخوام زندگی کنم و حسابی خوش بگذروتم توی رویاهام و آرزوهام حداقل خوش باشم و ب اونچه ک میخوام برسم. چشاموببندم وتصورکنم. مثلا:چنتاازارزوهام اینه کمقیم آمریکا یایکی ازکشورهای اروپایی باشم. یاهلند، المان، اتریش، لهستان، دانمارک. اسکاتلند، نروژ…. به به واقعا اسمشومیارم قلبم ب تالاپ تولوپ میفته و هیجانم بالامیره وخودموتوی طبیعت بکر وخوش واب وهوای اونجامیبینم. دراونجا ازادی کامل داشته باشم. هرچی بخوام بپوشم هرچی بخوام بخورم، هرجابخوام برم. هرشغلی بخوام داشته باشم. مثلا رییس چنتا کارخونه باشم ک فقط توی ویلای کناردریام بشینن و بالبتابم کارخونه هامو زیرنظرداشته باشم و حسابدارهامم کنارم باشن و پولاموبشمارن وب حسابهای بانکهای کانادا و امریکام واریزکنن و سودشم ک همینطور ساعتی بیادروش.. درعین حال مستخدمینم هرنوع غذاومیوه ای هوس کنم برام سریع اماده کنن. هرچنووقت یکبارهم بیام ایران و برم پایین شهر و ب خونه های فقیربیچاره سربزنم وهرچی نیازداشتن براشون فراهم کنم طوری ک دیگه هیچ فقیری توی وطنم وجودنداشت. برای دخترای دم بخت جهاز تهیه میکردم ومجلسشونو راه مینداختم. جوونارومیزاشتم سرکار باحقوق خوب. سالی یکبارهم میرفتم جنگاهای امازون. البته بالباس مخصوصی ک هیچ خزنده و جونده ودرنده وحیوون وحشی و سمی نتونه بهم صدمه بزنه وباخیال راحت توی جنگلاش و رودخونه هاش میگشتم وبرای خودم ماهیگیری میکردم. خب دیگه بیام بیرون ازتوی رویاهام تاذوق مرگ نشدم. کاش میشد لیناهمش ب حقیقت میپیوست ولی هزاران افسوس ک نمیشه. اگرچه ازیطرف میگن خدابزرگه وبدون حساب ب بنده هاش میده وبسیاربخشنده س و هرچی بیشتربخوای بیشتربهت میده وغیره وازیکطرف هم میگن بایدقانع باشی. نبایدزیاده خواه باشی. خداگفته نبایداصراف کنید. بایدقتاعت کنید. خلاصه همین بایدونبایدهاست ک باعث میشه همه ی این ارزوها دودبشه بره پی کارش.. بهرحال من بشخصه فکرمیکنم خدا ب اندازه ی نیازت بهت میده هرچی استفاده ومصرفت بیشترباشه ببشتربهت میده هرچی کمترباشه کمترمیده. مثلا یکی ماشین کادیلاک داره وچون باک بنزینش بزرگه ومصرفش بالاست صاحبش هم بنزین زیادتوی باکش میریزه وموظفه ک بیشتربهش برسه ولی کسی ک پی کی داره چون باکش بنزین کمتری میگیره وسوختش هم کمتره صاحبش هم کمتربنزین میزنه. ناآدماهم مثل همین ماشیناهستیم هرچه بیشترمصرف کنیم وخرج کنیم خداهم خودشو موظف میدونه بهمون بده ولی وقتی صرفه جویی و قناعت میکنیم خداهم میگه اینکه همینقدربیشتراستفاده نمیکته و ب همین مقدارراضیه پس بزارهمینقدربهش بدم. بهرحال طبق فرمایش استادعزیز. خداوند ب هرکسی اندازه ی لیاقت و گنجایشش میذه و اگه نمیده میدونه ک جنبه و امادگیشو نداریم ک نمیده. والسلام.. آخرشم خودن نفهمیدم ارزوهای بزرگ بکنیم یاکوچک…!!! ؟شادوسلامت باشید
من تا قبل از شرکت در این دوره ها و گوش کردن حرف های شما استاد عزیز یک آدم حساس و زودرنج بودن و از کوچکترین حرف پدر مادر یا افراد دیگر ناراحت میشد و همش گریه میکردم که دیدی به من چه حرفی زد مثلاً نباید از اگر من رو دوست داره به همین حرف منفی رو بزنه و این یک تغییر بزرگ در من است که دارم سعی می کنم از حرفهای آدم ها کمتر و دیگر اصلاً ناراحت نشم و فقط توجه به طرز فکر خودم داشته باشم و خودم را الکی احساسات بعد را همراه با خودم نداشته باشم و انرژی خوبی همراه داشته باشم و به دیگران هم انتقال انرژی خوب و خوب خدا رو بدم وقتی حرفی ناراحت میشم سریع خودم رو به این فکر بندازم که من در مسیر تغییر کردن و در راه شناخت خدا رسیدن ب آرامش و خواسته هایم هستم ،
وهیچ چیز نمیتونه منو از این احساس خوبم و تلاشم و قدم هام از مسیر من دور کنه و در جواب حرفی که ناراحت میکنه فقط صبر می کنم لبخند میزنم و به این فکر می کنم که من می خوام برای بهتر شدن و آدم شاد تر و مثبت تری بودن در رسیدن به خواسته هام از مسیر جدا نشم و تلاش کنم،
وقتی به این فکر می کنم که من چقدر تغییر کردم خیلی حس خوبی بهم میده دیگه اون حالت های گذشته را ندارم دیگه خودم را تنها احساس نمی کنم و همیشه خودم را در مسیر خدا و زندگی با تم های خوب خدا میبینم ،
که چقدر سلامتی مهم است و بابت این ثروت ارزشمند و این گوهر گرانبها خدا را شکر می کنم و در راستای این خواسته های مهم همیشه حس خوبی دارم با دیگران مهربون تر باشم کسی را قضاوت نکنم و کمتر پشت سر دیگران حرف بزنم برای خودم زندگی کنم و بیشتر توجه کنم به مسیر خودم از مسیر من دور نشم
و از شما استاد عزیز ممنونم بابت این دوره های خوبتون
سلام به استاد عزیز و همراهان گرامی
گام پنجم زندگی با طعم خدا:قانون تکامل یا پله پله
اول میخوام یک مثال واقعی از پدیده ای طبیعی در زندگی که خودم شاهد مرحله به مرحله اون بودم رو بیان کنم…
من توی خونمون دوتا گل رز دارم که اونا رو از وقتی که فقط یک ساقه و چند تا برگ کوچیک بودن خریداری کردم دیروز داشتم به اونا نگاه میکردم و این فکر توی ذهنم به وجود اومد که این گل مراحل مختلفی رو طی کرده تا الان که خیلی بزرگ و زیبا شده ؛اما یادم میاد که من توی هر مرحله ای از رشد کردن این گلها به وجد میومدم و لذت میبرم و برام این موضوع واضح شد که این گل حقیقتا توی هر مرحله ای از رشد واقعا زیبا بود و من از تماشای اونا توی هر مرحله لذت میبرم…هر روز که پامو توی گلخونه کوچیک حیاطمون میزاشتم از دیدن یکم رشد بیشتر این گلها لبخندی روی لبم می نشست و این گلها هر روز بیشتر رشد میکردن
با خودم گفتم مثلا اگه فقط مرحله باز شدن غنچه های گل ها رو در نظر بگیریم اگه این فرایند خیلی سریع رخ میداد و گلبرگ های رز سریعا باز میشدن اون موقع باز هم ما همون لذت باز شدن چندتا گلبرگ رو در روز های مختلف و متمادی رو می بریدم؟؟حالا بیاین در نظر بگیریم که اگه کل فرایند رشد گل ها سریع اتفاق میافتاد و گلها خیلی سریع به حد نهایی و ایده آل خودشون میرسیدن در اون صورت باز هم مردم از پرورش گلها احساس اشتیاق میکردن؟؟
به نظر من که نه!!!
فکر کنم منظور استاد رو حالا بهتر متوجه میشم و ایشون هم منظورشون همینه که میگن مرحله به مرحله تکاملت رو طی کن و در هر مرحله هم از همون پله ای که قرار داری لذت ببر!! تو توی هر مرحله ای از تکامل مثل گل رز زیبا هستی و دلیلی نداره که عجله کنی که خیلی زود به حد نهایی و ایده آل خودت برسی!! عجله ای که باعث بشه پله جلوی پای خودت رو نبینی و بخوری زمین و هم زخمی هم بشی و هم در نهایت، رسیدن به اون پله آخر برات خیلیی سخت و غیر ممکن به نظر برسه و تو بیخیالش بشی..
دوست دارم اینجا تاکید کنم که من با اینکه چند جلسه از این دوره رو طی کردم ولی به بعضی از آرزوهای گام اول مثل آرامش بیشتر در زندگی یا ارتباط بهتر با اطرافیان رو تجربه کردم…خدایا شکرت
تمرین :اصلاح آرزو هایی که واقع بینانه نبودن!
ممنون از استاد عزیزم که این اطلاعات بی نظیر رو در اختیارمون میزارن و من هر گام بیشتر خط فکری ایشون رو تایید میکنم و از ته قلبم به خاطر توانایی ایشون در تغییر باور های اشتباه خودشون و دیگران تحسینشون میکنم و اول از خدا بعدش از ایشون بی نهایت سپاسگزارم به خاطر این مسیر زیبا
نشان های دریافت شده
سلام به استاد عزیزم ودوستان گرامی
من روزی که این دوره رو شروع کردم در عین حالیکه بیمار بودم خیلی خوشحال بودم که دارن این دوره رو شروع میکنم وقتی شنیدم که گفتید هر کسی به این آگاهیها نیاز داشته باشه خداوند هدایت میکنه
من روزی که اومدم تو این دوره کاملا بیمار بودم ونمیخواستم برم دکتر واینم میدونستم که دکترها دستان خداوند هستند وخداوند اونها رو قرار داده تا به ما کمک کنه به شفا برسیم اما من میخواستم درسهایی که گرفتم روی خودم پیاده کنم خودم خودم شفا بدم وخودم مشکلاتم حل کنم من یه دفتری دارن که مینویسم توی اون من در عین اینکه بیمار بودم برای خدا مینوشتم من میدونستم که نوشتن معجزه میکنه ومیخواستن با چشمم معجزه خداوند ببینم حتما که قبلا دیده بودم یادم نمیومد بعد نوشتم مشکلم گفتم بیماریم نوشتم وازش کمک خواستم واینم میدونستم مطمئن بودم ایمان داشتم یقین داشتم که خداوند میتونهدمنو یهویی وبدون دلیل شفا بده بعد من
در بیماری قبلی که همین بیماری بود سه ماه طول کشید ولی این دفعه به لطف خدای مهربان و با کمک استاد عزیزم وتلاش خودم تونستم ده روزه به دوران نقاهت خودم برسم
ومن به این ترتیب تونستم معجزه خداوند رو با چشمانم به وضوح علنی ببینم وتجربه کنم خدایا شکرت خدایا سپاس خدایا بینهایت سپاسگزارم
استاد این فایلها این تمرینات وتک تک گفتههای شما همه سرشار از تاثیر سرشار از نتیجه ست من با این فایلها دارم زندگی میکنم من به امید این آگاهیها زنده هستم من ادامه میدم تا یه زندگی کاملا جدیدی رو شروع کنم بعد دوباره اونها رو تکرار کنم واز فایلهای جدید استفاده کنم وهر روز اگاهیهام بیشتر بیشتر بیشتر کنم
من سعی کردم خودم محک بزنم ببینم چقدر این آگاهیها در من تاثیر گداشته من اونها رو یاد گرفتم اما خیلی تو زندگیم مسائلی پیش نیومده که روی خودم امتحان کنم
شرکت تو این دوره برای من
آرامش احساس خوب به ارمغان آورده شور وشوق برای من به ارمغان آورده من با یه حس عالی یه امید تمرین درس قبلی به بهترین شکل که میتونستم انجام دادم وبا یه شوقی یه ذوقی میرم تا جلسه بعد دانلود کنم ببینم خدا برای من چه اگاهیهایی جدیدی رو گذاشته من قبلا این دوره رو دو یا سه سال پیش گذروندم اما بخوبی درک نکردم یادم یه مدت یه نشانه برای خودم رو در یخچال میگذاشتم که یادم باشه سپاسگزاری کنم اما اینجوری فایده نداره باید درک کنی منطقی کنی برای ذهنت تا خود به خود شکر گزار باشی که من هنوز نتونستم سپاسگزاری که میخوام باشم هی یادم میره اما تکرار این مشکل هل میکنه
واقعا فکر جایگزین مهمترین چیز تو زندگی منه تا زمانیکه فکر جایگزین نداشتم بیماری پشت بیماری مشکات پشت مشکلات روابط متشنج پشت روابط متشنج داشتم و…
اما یاد گرفتم که سعی کنم برای همه اینها فکر جایگزین پیدا کنم تا آنقدر پرخوری ذهنی نداشته باشم که علت بیماری من همینه الان دیگه اگر کسی به من زنگ بزنه یا حرفی بزنه من ناراحت بشم سعی میکنم بهش فکر نکنم مرور نکنم تو ذهنم وپرورش ذهنی نداشته باشم و سعی میکنم بنویسم از خدا هم کمک بگیرم وانتظار دارم که خدا کمکم کنه وتا حالا که کمکم کرده
منم لیست آرزوهام که مینوشتم این فکر کردم که حالا که دارم به خدا نامه مینويسم هر چی میخوام بنویسم اونهاییکه برام خیلی مهم بودن تکراری نوشتم ولی دیگه یاد گرفتم خدا همیشه هست خدا همیشه امادهست که منو هدایت وحمایت کنه پس هیچ عجله ای نیست فعلا درخواستهام بازبینی میکنم و اصلاحش میکنم بعد که به اونها رسیدم دوباره مرحله بعد ازش میخوام
تمرین
من لیست آرزوهام بازبینی کردم وکلی تغییر ایجاد کردم مثلاد
لیست درخواستهام
اینکه من میخوام طوری زندگی کنم طوری باشم که هر لحطه بت خدای خودم باشم الانم هستم اما کاملا حسش کنم درکش کنم وجودشو تو وجودم احساس کنم
من میخوام همیشه در سلامتی کامل باشم
میخوام یه شغل داشته باشم در تمرین جلسه اول کلی توضیح داشت شغلم که درآمد بالایی داشته باشه آزادی مکانی وزمانی داشته باشه وبتون نیازهای خودم ساپورت کنم بتونم هر چی میخوام بخرم و..اما الان باز نویسی کردم فقط میگم میخوام یه شعلی داشته باشم که یکم از شرایط الانم بهتر بشم
من میخوام
یه ررابطه خوبی با خانوادهام داشته باشم میخوام همسرم با خانواده من یه رابطه خوبی داشته باشه
من قبلا نوشتم که میخوام یه خونه بزرگ تو عظیمه داشته باشم وتوصیح دادم
اما الان مینویسم که الان یه خونه ۷۰ متری دارم میخوام یه خونه ۱۰۰ الی ۱۲۰ متری داشته باشم الان خونم دو اتاقخواب هست الان میخوام سه اتاق خوابه باشه الان خونم کمد دیواری کم داره میخوام اونجا بیشتر داشته باشه
من میخوام تو باغم یه آلاچیق داشته باشم که موقع چیدن میوها سختی نکشم بتونم شب تو آلاچیق بمونم بدون خطر تا با خیال راحت میوه بچینم
من میخوام که حالا که خدا به من درک بالا خلاقیت توانایی و…این ویژگیها رو از بدو تولد داده میخوام کمکم کنه بتونم ازشون استفاده کنم
من میخوام به تناسب اندام ایدهالم برسم تا یه زندگی جدید با تناسب اندام جدید شروع کنم
من میخوام طوری از این آگاهیها استفاده کنم که هر فایلی که گوش میدم هر متنی که میخونم صد در صد اونو درک کنم بتونم برای ذهنم منطقی کنم
زندگی با طعم خدا (جلسه پنجم)
سلام به همه هم مسیرانم
در ابتدای این تمرین دوست دارم، اشاره کنم به باراولی که من این دوره راگذراندم. اگر به پایین صفحه در تاریخ ۲۵ آذر ماه سال ۱۳۹۹ مراجعه فرمایید؛ میبینید که من آرزوهای خودم را آنجا در این تاریخ، نوشته آم:
جالب است که یکی از موارد آن استخدام دایم در یک شغل است، که دقیقا یکماه است من آن را پیدا کرده ام. یکی دیگر از آنها داشتن ماشین شاسی بلند نیسان است که دقیقا حدود یکسال و دو ماه پیش آن را نقد خریدم و از داشتن آن و سوار شدن در این ماشین، همیشه لذت میبرم. دیگری سفر به جزایر هاوایی است. من دقیقا نوروز سال ۱۴۰۰ در یکی از جزایر هاوایی بودم و سال تحویل را آنجا گذراندم . بسیار از استاد سپاسگزاری میکنم؛ مخصوصا بابت این دوره زیبا و هم بابت این جلسه فوق العاده .
تاثیرات این دوره تا آلان در زندگی من:
در این قسمت، من میخواهم با ذکر یک اتفاق واقعی، تاثیرات این دوره را بازگو گنم:
دیروز همسر و پسرم، سر یک مساله کوچک از من ایراد گرفتند. عنوان کردن این مساله از سمت همسرم، خیلی با حالت عصبانی و تندمطرح شد. من ازشون دلخور شد م و دلخوری ام را عنوان کردم.بیان دلخوری ام، باعث شد که همسرم، هم بیشتر عصبانی شود وصدایش را بالا ببرد. من در حالیکه گریه میکردم و بغض کرده بودم، بلند شروع کردم جواب او را دادن. هر چه من بیشتر منطقی توضیح میدادم و به خاطر تندی رفتار او با خودم از طریق داد زدن؛ گریه میکردم، همسرم بیشتر داد میزد. من یاد حرف استاد افتادم که گفته اند : « هیچ رابطه ای یک شبه به خشم تبدیل نمیشود، بلکه در طی مدت زمان طولانی، عشق و علاقه تبدیل به نفرت و کینه میشود.» من یک دفعه تصمیم گرفتم و جواب همسرم را ندادم، در حالیکه او هم همزمان به من میگفت:« دیگه باهام حرف نزن. » من رفتم توی اتاق خواب و خیلی دلخور، گریه ام گرفت. چند دقیقه ای گذشت و یادم افتاد، میخواستم که در برنامه ام امروزم، دستشوییها و حمام را تمیزکنم. یادم افتادم که میخواستم کل خانه را جارو کنم و قسمتهایی را تی بکشم. شروع کردم به انجام تمام این کارها، البته بین انجام آن کارها، یکمی هم روی تخت دراز میکشیدم و وقتی همسرم برای درخواست چای و کیک، چند ساعت بعد سراغم آمد من گفتم :« نه، میل ندارم.» چون ناراحت بودم، دوست نداشتم در حال ناراحتی؛ خوردن را دلیل دلخوشی و لذت و تفریح خودم قرار بدهم. تقریبا حدود ۷ساعت گذشت و من غیر از آب؛ چیزی نخوردم. رفتم توی تراس و برگها را هم جمع کردم و کل تراس را هم جارو کردم. من شاید دایم بغض میکردم و گریه هم میکردم، اما خواستم عنوان کنم که در تمام آن ساعتها؛ فقط داشتم با خدا حرف میزدم که من را دوست داشته باشد و هم اینکه او کمکم کند که من خود م را دوست داشته باشم. در درجه دوم، من فقط اهدافم را دنبال کردم، من حتی مثل قبل، باضعف؛ تنها به خوردن پناه نبردم. در درجه سوم، من کل خانه را تمیز کردم و خانه براق شد؛ باانکه گاهی از شدت بغض به خاطر اتفاقی که افتاد ه بود، گریه هم میکردم. من حدود ۷ ساعت بعد، همسرم را در اتاق خواب دیدم که وارد شد و شروع کرد با ارامش با من حرف زدن. من از شدت خستگی، روی تخت دراز کشیده بودم و همچنان اگر گریه ام میگرفت و اشکهایم سرازیر میشد، من اهمیتی نمی دادم. گاهی دوست دارم که احساساتم بیرون ریخته بشود؛ حتی اگر گریه باشد. همسرم لب تخت نشست و شروع کرد با ارامش با من حرف زدن. من بیشتر گوش میدادم و تا زمانیکه لازم نبود، جوابی نمیدادم. فقط اگر مجبور بود م جواب بدهم، جوابهای کوتاه میدادم. او ازخستگی یک هفته قبلش گفت. از اینکه همان روز صبح زود رفته بود با دوستانش فوتبال بازی کرده بود و خیلی کم خوابی در طول هفته کاری اش داشته بود. او گفت که دو نوع خورش با پلو درست کرده است و درخواستش این بود که من برای خوردن شام، به او و پسرم ملحق شوم. من قبول نکردم، چون گفتم :« تو با ناراحتی از من، غذاها را پختی. » او قسم خورد که او فقط میخواسته بامن حرف نزند که تمرکزش روی غذا پختن باشد، ولی غذا را باعشق پخته است. من ازش خواستم که برای من هدیه ای بخرد تا من بتوانم آن همه حرفهای نامربوط و دادهایش را فراموش کنم. من بیشتر شاهد بودم که او از من گله کرد تا من از او. تنها گله من از او؛ داد زدن او جلوی پسرم بود. بالاخره، من سر میز شام رفتم و یک سوم بشقاب را توانستم بخورم. اصلا خودم باورم نمیشد، چون بیشتر موقعها من بعد از چنین آتفاقاتی، بیشتر از سهم معمولم به خوردن میپرداختم. من متوجه شدم که همین ۵ جلسه در من تاثیر گذاشته است، چون باانکه همسرم از من گله داشت؛ ولی من همچنان منطقی رفتار کردم. ساعتهای زیادی را به تمیزکاری مشغول بودم و دوباره برای برقراری رابطه، قدم گذاشتم و نهایتا با او شام خوردم . من فکر میکنم که در کنار آنهمه بغض و گریه، که بدون کنترل از چشمهایم جار ی میشد، من فقط ازخدا میخواستم که بهم کمک کند که من خودم را دوست داشته باشم. این رفتار خودم را باانکه بهترینم نبود، خیلی دوست داشتم چون اگرآدم قبل از این ۵ جلسه بودم؛ تنها به انتقام از همسرم و یا کینه و نفرت از او مشغول میشدم و از کاه، کوه بزرگی میساختم. من مرتب بابت سلامتی خودم، همسرم پسرم هم در آن ۷ ساعت؛ در حال سپاسگزاری بودم. الان دوست دارم که نظر شما عزیزان را راجع به این داستان واقعی بدانم. دوست دارم بدون قضاوت راجع به اتفاقی که افتاده که مثلا اگر اینکار را انجام میدادی بهتر بود، از شما فقط راجع به اتفاق و رفتاری که از من سر زده است، بشنوم. منظورم، راجع به کارها و رفتاری که ازم سر زد ه است، نظرتون را دوست دارم؛ بدانم. بسیار خوشحالم که بااین شجاعت ، به راحتی توی آین سایت؛ احساس ارامش میکنم که حتی راجع به گفتگوی خصوصی خودم با همسرم، اینجا مطلب میگذارم. این احساس امنیت واقعی در این سایت مجازی را بسیار دوست دارم، چون بهم ارامش خاصی میدهد.
لیست خواسته های من در جهت واقعی تر کردن آنها در جهتی که زندگیم را بهتر کند:
من دوست دارم که خودم را بیشتر دوست داشته باشم و برای خودم احترام و ارزش بسیار زیادی قایل شوم. من دوست دارم که رابطه خیلی خوبی با خدای خودم داشته باشم و رابطه ام را با او نزدیکتر کنم. من دوست دارم که بدنی سالم، متناسب و شاد داشته باشم. به خاطر خودم و فقط به خاطر خودم، بدنم سالم و متناسب بشود. من یا میمیرم و یا متناسب و لاغر میشوم.
من بسیار خوشحال هستم که با این دوره و کمک استاد و دوره رسیدن به ارزوها- ۱، توانستم شغلی را که داشته داشتم و حتی فراتر ازحد انتظارم بود را، به دست بیاورم. الان دوست دارم که غیر از اینکه با عشق سر کار بروم و به خانه برگردم، هر روز یک قدم در ان پیشرفت کنم. من دوست دارم که انسانهای دور و برم را قلبا دوست داشته باشم. من دوست دارم که خانه مورد دلخواهم را به زودی بخرم، ولی در عین حال خانه دلم شاد باشد و درونم در ارامش باشد.
من دوست دارم که ماشین مورد دلخواهم را به زودی بخرم. من دوست دارم که هر موقعی دلم خواست لباس بخرم، و آن را بدون پرو کردن بخرم. من دوست دارم به مسافرتهای مختلف در اقصی نقاط دنیا بروم و بیشتر درآمدم را برای تفریح کردن خرج کنم.
من دوست دارم که رابطه ام با همسرم بسیار خوب و صمیمی بشود جوری که، دیگر داد و عصبانی شدن سریع او را نبینم و به جایش صبوری او را ببینم و ارام بودن خودم را در کنار او ببینم. من دوست دارم که با پسرم رفتار دوستانه ای داشته باشم و از موفقیتهای پیاپی او دایم لذت ببرم و همیشه بابت سلامتی اش دعا کنم و او را به خدا بسپارم. من دوست دارم همه انسانها را دوست داشته باشم و دیگران هم، همه مرا دوست بدارند و با احترام و دوستانه با من برخورد کنند.
من دوست دارم که حیوانات را دوست داشته باشم مخصوصا پرندگان را. من دوست دارم که هرروز آراسته باشم و به زیبایی ظاهری ام برسم. من دوست دارم که اوضاع اقتصادی پیوسته و منسجمی داشته باشم و هر روز ان را به سمت بهبودی ببینم.
من دوست دارم که سلامتی کامل داشته باشم و در هر لحظه با ارامش زندگی کنم. من دوست دارم که استقلال مالی داشته باشم و برایخودم هر خریدی که دوست دارم را انجام بدهم. من دوست دارم که به راحتی و آسانی و بدون استرس، به مسافرت بروم و یا پول خرج کنم و یا اینکه به رستوران بروم و یا به جاهای مختلف دنیا سفر کنم و یا برای دیگران هدیه بخرم.
من دوست دارم که هر لباس شیکی را که دوست دارم، بتوانم بخرم و یا بپوشم. من دوست دارم که احساس ارامش درونی داشته باشم. من دوست دارم که هر چیزی را که در هر لحظه دوست دارم را از منوی خدا انتخاب کنم و آن را سفارش دهم و آن را دریافت کنم.
این جلسه یکی از بهترین جلسه های زندگی با طعم خدا است. بسیار سپاسگزارم استاد از این همه آگاهی و محبتی که در دل ما ایجادکرده اید. خوشحالم که در دوره زندگیم در دنیا، انسانهایی مثل شما وجود دارند که پیشرفتها و آگاهیهای خودشون را در اختیار دیگران به رایگان قرار میدهند. اجرتان با خداوند یکتا.
روز پنح شنبه ۲۴ شهریور ماه سال ۱۴۰۱ هجری شمسی مطابق ۱۵ ماه سپتامبر سال ۲۰۲۲ میلادی
سلام عزیزم در این دوره میتونیم رفتارهامونو کنترل کنیم و ارامتر شدیم عزیزم من در تجربه 20 ساله ای که دارم سکوت رو در هنگام عصبانیت طرف مقابلت بهترین راه حل میدونم شوهر من بسیار انسان عصبی و دنبال جواب دادن و جواب شنیدن بود اوایل منم مثل شما گریه میکردم و چون از اول اخلاقم این بود که وقتی ناراحت میشم جوابها در سرم میچرخه و به زبانم نمیاد خیلی جواب شوهرمو نمیدادم و فقط خودم موقع تنهایی گریه میکردم و خیلی وقتها با خدا درد دل میکردم و یه دفتری داشتم و به خدا مینوشتم و در نهایت همین جواب ندادن باعث تغییر رفتار شوهرم شد و الان هم زود عصبانی نمیشه و وقتی عصبانی هم میشه چون جواب نمیدم زمانش طولانی نمیشه و در نهایت حرفاتونو زمانی که حالتون خوبه با ارامش بهم بزنین و دنبال راه کار باشین انشاله در همه جوانب زندگی با صبر و شکیبایی موفق باشید و به تمام ارزوهاتون برسین
سلام طاهره عزیزم
از همان اولین جمله ای که در پاسخ برایم نوشته اید ، حس داشتن یک خواهر مهربان بهم دست داد. الان که اشکهایم سرازیر شده است، دارم برای شما این پاسخ را مینویسم. بسیار سپاسگزارم که وقت صرف کردید و برایم پاسخی درج کردید. خیلی خوشحالم که این چنین مشاوره های رایگانی را در این سایت دریافت میکنم. من همیشه سعی کرده ام که در حالت عصبانی شدن همسرم، با او منطقی برخورد کنم و شاید هزاران بار از همسرم خواسته آم که دوره « خدا هرگز دیر نمیکند» را تهیه کند؛ ولی او همیشه در حال تفره رفتن از انجام تمرین در هر زمینه و یا دوره ای است.
جواب ندادن را تا حالا تجربه نکرده ام، ولی خوب در طول هفته گذشته بیشتر اجازه دادم که همسرم به من تلفن بزند و بعد من به او. من کاملا کنار کشیدم و اجازه دادم که او به من محبت خودش را بهم نشان دهم و بعد، من به او محبت نشان دادم. اجازه دادم که به همسرم، فرصت دهم تا او هم سهمی در زندگی مشترک ما داشته باشد. یک هفته گذشت و او دیروز با من گفت:« لاله، من به تو محبت دورنیم را نشان داده ام. تو آلان میتوانی عشقم را باور کنی، چون من عشق خودم را به تو ثابت کرده آم.»
البته بگویم که او هدیه ای برای من نخرید و من چند بار ازش خواستم، و لی بعد به خودم گفتم که نمیشه به روز هدیه ای را با عشق ازکسی طلب کرد؛ مگر اینکه طرف مقابل خودش راغب برای خریدن هدیه باشد. ما واقعا در فرهنگی بزرگ شدیم که یاد نگرفتیم تا زمانیکه افراد، نیاز مند و تشنه محبت هستند، به آنها عشق نشان دهیم، ولی به محض از دست دادن آن افراد، همه محبتهایمان را در مراسم سوگواری آنها، خرج میکنیم که به نظر من ارزش چندانی هم ندارد.
با آنکه استاد ما یک آقا هستند، ولی به نظرم استثناا، به عنوان یک مرد ایرانی، خیلی خوب توانسته اند در این تعادل بین کار و شغل خودبا ارتباط با خانواده شان، تعادل ایجاد کنند و همسر من باانکه سالها است ساکن امریکا است، هنوز نتوانسته آست که عشق و تعادل بین زمانهایی که سر کار هست را با زمانیکه در خانه است را ایجاد کند. نوشتن احساساتم در یک دفترچه، هم یک پیشنهاد بسیار جذاب است. ممنونم که نظرتو ن را برایم روراست و با صداقت نوشتید. چقدرخوب است که تجربه داشتن صبر و شکیبایی خودتون را برایم نوشتید.آرزویم این است که هر زمان به ایران سفر کردم، شما را از نزدیک زیارت کنم دوست خوبم.
به امید دیدار شما
روز یکشنبه ۲7 شهریور ماه سال ۱۴۰۱ هجری شمسی مطابق 18 ماه سپتامبر سال ۲۰۲۲ میلادی
لاله عزیزم.سلام
من دیدگاهتونو خوندم..و چقدر ناراحت شدم از
ناراحتی شما،از گریه کردنتون،از اینکه با اون حال
واحوال تازه کارهای خونه رو نیز انجام دادید..
خیلی زیاد فکر کردم…چون کلا با شما فرق
دارم.بنظرم شما یک اسطوره هستید..چطور ممکنه
آخه در اون شرایط اینهمه صبوری و خانمی،،
شوهرتون خیلی باید قدردان همسر نازنینی مثل شما باشه…
من تا قبل از این دوره ها…کلا آدم دیگری بودم..
در زمان عصبانیت…فاتح میدان همیشه من بودم…
ولی بازم دلم راحت نمیشد..
چون فکر میکردم،چرا یکی باید پیدا بشه که در مورد
من اشتباه فکر کنه.و چون حق با من بود…تا
چندین روز این جریان کشدار میشد..و خون،خونم
رو میخورد…
در مورد همسرم خدا رو شکر ،همسرم اصلا اهل
عصبانیت نیست و بقول بچه ها.،شانس آوردم که
اگه من آتشم، اون آبه
ولی بعد که وارد جریان قانون جذب…خلاصه ورود
به این وادیها….خصوصا کلاسهای استادمون.،شدم
خیلی زیاد از این عصبانیتم کم شده…
خیلی زیاد…به آرامش رسیدم…ولی در مورد
همسرم..اگر حرفی از نظرم درست نباشه…سریع بهم
میریزم…حتی الان ..
بنابراین در ضمن اینکه براستی شما را تحسین
میکنم…ولی نظرم این است..که همسرتان نباید
جلوی پسر با شما برخورد میکرد…
و بعد اون بهانه که با وجود خستگی ،رفته با
دوستاش فوتبال بازی کرده….خوب میتونست نره
یا رفت..می اومد ،میرفت میخوابید..دلیلی نداره که
جلوی بچه خستگیشو که تبدیل به خشم شده، سر
شما خالی بکنه…
نطر من اینه،البته این نظر شخصی منه…و شما
تصمیم گیرنده هستید.
بنظرم همسر شما باید رسما جلوی پسرتون از شما
عذر خواهی بکنه…و به شما قول بده که دیگه
براستی این جریان تکرار نشه.
و اگر ناراحتی و موردی هست..حتما دونفری در
زمان تنهایی اونو بر طرف کنید..
فکر میکنم شما هنوز ته دلتون صاف نشده.
و باید کاری رو انجام بدید که حداقل خودتون راضی باشید..
به امید خدا منبعد در زندگیتون سراسر لحظات پر از تفاهم و شادمانی و لذت را تجربه کنید.
آمین
به نام خداوند وهاب
سلام خدمت استاد ارجمندم و همه دوستانم
من روز اول كه خواسته هام رو نوشتم همشوم رو معقول و با توجه به شرايط فعلي كه دارم نوشتم و خداوند رو شكر ميكنم بابت اين آگاهي كه خدا بهم داده و از استاد هم بابت تمام راهنمايياش ممنونم.
من هم قبلا خيلي عجول بودم هم در زمينه لاغري هم رسيدن به خواسته هام.
هميشه از خدا خواستم بهم صبر بيشتري بده و دختر صبور و ارومتري باشم چون ميدونم كه به همه چي ميرسم با صبر و ايمان به خداي خودم كه هر روز بيشتر دارم عاشقش ميشم و هر روز بهتر به سمت خدا هدايت و حماين ميشم.
سلام
عجول بودن در خودمو قبلا ک وارد این سایت بشم واقعا لمس میکردم همش عجله داشتم چن ک عید میشه باید لاغر کنم عجله داشتم بعد ماه رمضون وزن اضافه شده رو بیارم پایین عجله داشتم برای عروسی فلانی لاغر کنم
عجله عجله
ک همش با اضطراب و استرس همراهه
اما از وقتی وارد سایت شدم انگار گمشده راهشو پیدا کرده اروم شدم دیدید ی بچه خیلی اروم میگیره میخوابه
منم اونطوری شدم همون اولش قبول کردم کباید صبور باشم بایدب خودم زمان بدم تا خودمو پیدا کنم افکار و باورهای من یک شبه ایجاد نشدن طی سالها در من شکل گرفتن
پس چجوری من باید عجله کنم یک عمر اونها رو ب کار گرفتم پررنگیشونو کامل حس میکنم
تا ی جام درد میکنه زود اون پرخوریه میاد سراغ من چرا چن من هنوز فرمولهارو دارم
ارامش در گرو عجله نکردنه
این عجله کردن مثل یه طوفانه میاد همه چیزی ک ساختیو پنبه میکنه
الان ک این فایل باز کردم اولش گفتم من اینو چن روز پیش نگا کردم لازم نکرده فلان اما تموم وجود من اصرار داشت ک دوباره گوش بدم و من چن معدم درد میکرد و از صبح هی ذهنم درگیرشه
دیدم چقدر این فایل بجا بود انگار خدا بهم گف عجله نکن زمان بده تا شفای تو سلامتی معده تو هم برگرده
من این اواخر هی درد معدم تکرار شده نمیدونم شاید درسی رو باید بگیرم
اما در اوج سلامتی ما قدر سلامتیمونو نمیدونیم
ولی وقتی بیماریم میفهمیم چیو از دست دادیم ولی واقعا سخته ک درد داشته باشی حال نداشته باشی و حالتو خوب نگه داری
یک گیاه ک میکاریم اونوهمون لحطه از خاک بیرون نمیاد شاید سالها طول بکشه اون بشه یک درخت سیب
منم چیزی جز لذت نمیبینم از مسیر لذت میبرم و ب اندازه ای ک ذهنم تغییر میکنه نتیجه هم هس
من از خدا مبل میخواستم دوماه طول کشید تا بیاد من از خداوند ماشین خواستم اون موقع ک میخواستم عاشق پرشیا بودم اما گفتم ماشین باشه
پرشیارو هم میخوام الان پراید دارم کاملا مدل پایین بود پولشم از پدرشوهرم بود اما بالاخره زیرپای ماست بعدش شوهرم کاملا اتفاقی الان یمدل بالاترش گرف و صددرصد ما پله هارو میریم بالا تا برسیم ب پرشیا و پول پدر شوهرم میدیم
من عجله ندارم اما میدونم ک دارمش
از خداوند عزیزم دوره لاغری با ذهن روزی من بکنه خیلی دوسش دارم خیلی دوس دارم ازش استفاده کنم من ب قدرت خودم ایمان دارم میدونم ک من ک لاغر میشم این قدرت منه
اما استفاده از دوره رایگان و محصول مثل استفاده از پله معمولی یا پله برقیه کدومش بدون زحمتتره دوس دارم از اگاهی ک در اون دوره هام هس استفاده کنم
از خداند عزیزم یک خونه میخوام ک مستقل بشم یک خونه ک پنجره داشته باشه و یک کنج خلوت ک من چایی بریزمو دوره گوش بدم بیرونو نگا کنم از
بیرون لذت ببرم یک اتاق برا بچم باشه و ی اتاق برا خودمون با کابینت زیاد
از خداوند عزیزم سلامتی میخوام معدم خوب بشه هم شفای روحی میخوام هم جسمی
از خداوند عزیزم بهتر شدن و درک خودشو میخوام ک بفهممش
درکم بره بالا
واقعا من از وقتی وارد سایت شدم اینک درک کردم ک انگار خدا داره جواب سالهامو میده یا داره بهم درس میده اشتباهاتمو بهم نشون میده
من واقعا امروز درس بزرگی گرفتم
و از خدواندعزیزم میخوام رابطم با همسرم بهتر عاشقانه تر دوستانه تر بشه
میخوام بیشتر و بیشتر این دنیا رو خدارو خودمو درک کنم
میخوام بیشتر بیشتر خودم درک کنم
ارامش ارامش زیباترین خواسته
بیخیالی و راحتی حس خوب حال خوب
لاغری
خداوند عزیزم میخوام یک سایز پایینتر از این حالت فعلی تجربه کنم البته تجربش کردم میخوام دوباره برم ب اون سایز و اون طعم دوباره بچشم
خداوندا دوستت دارم با تموم وجودم میگم عاشقتم خدا جونم
سلام به استاد عزیز و همراهان گرامی
تکامل تدریجی منطقی کردن خواسته ها
تکامل تدریجی است هر چیزی در نظر بگیرید یک دفعه اتفاق نیفتاده
پیامبر هر سال در غار حرا یک ماه عبادت می کردند
حضرت نوح ۹۵۰ سال مردم زمانشون رو به خدا دعوت کردند
دوران بارداری سه دوره سه ماهه است
دوران تحصیل تا دیپلم سه دوره است
دوران زندگی هر فرد نوزادی کودکی نوجوانی جوانی میانسالی و پیری تقسیم میشه
هر سال چهار دوره داره
گردش زمین و ستارگان و خورشید همه تدریجی و مرحله ای است
هیچ چیز به یکباره اتفاق نمیفته البته معجزات هست ولی قانون کلی قانون تکامل هست
حالا عجله چرا چرا ما آدم ها اینقدر عجول هستیم الانسان عجولا
گر صبر کنی ز غوره حلوا سازم صبر صبر و صبر خدا با صابران است
خواسته هامون رو تکاملی بنویسیم یک دفعه پله دهم رو ننویسیم
خواسته های من
من می خوام که با دخترم دیگه دعوا نکنم در صورتی که قبلا نوشته بودم رابطه ام عالی بشه دوست بشیم
من می خوام مسافرت داخل ایران به شیراز برم
من میخوام حقوقم دو برابر بشه
من می خوام در جشنواره نفر اول منطقه و قطب بشم
سلام عزیز جان واقعا متنی نوشتید عالی بود وزاویه دید منو عوض کرد
ممنون نگاه زیباتونو با ما ب اشتراک گذاشتید
سلام به همراهان دوست داشتنی ومتناسبم
سلام به استاد عزیز این فایلم عالی مثل جلسات قبل وچقدر باورهای مخفی ومخرب ذهن منو بهم نشون که اصلا بهشون توجه نمیکردم سپاسگزارم ازتون
منم واقعا انسان عجولی هستم والبته که خودمو بابت این خصلت انسانیم سرزنش نمیکنم چون خصوصیت ذاتیمه که خدا برام تعریفش کرده دیگه مثل شوری برای نمک مگه وقتی غذا شور میشه نمک خجالت میکشه که غذای ماروشور کرده نه خب ذاتشه دیگه منم انسانم وذاتم عجله است ذاتم پوشوندن وکفر ورزیدن توش هست نسیان وفراموشی توش هست همینکه متوجه شدم که راه درست چیه وتلاش میکنم براش خودش موفقیته وخدارو شاکرم حالا تلاشمم میکنم که هرروز حتی یه کوچولو از عجله وکفر وفراموشیمو کم کنم واین یعنی من تو مسیر درست دارم حرکت میکنم خدایا متشکرم
سلااام
من عاشق دوره ی زندگی با طعم خدا هستم . این دوره آرامش عجیبی داره ، کاش از این دوره یه واکسن میساختن که همه موقع به دنیا اومدنشون ازین واکسن میزدن تا یه وقت دچار مرض بی ایمانی نشن و بدنشون با ویروس ضعیف شده ی بی ایمانی میجنگید و دیگه تا آخر عمرشون ایمن بودن.
ولی حالا که نمیشه این اتفاق بیوفته و این فقط یه خیال قشنگه پس من میتونم فقط توی این مسیر بمونم و ادامه بدم .
صحبت هایی که درباره ی خواسته هامون کردید خیلی خیلی درست بود ، من فکر میکنم همین که ما یهو از خدا و کائنات یه چیز بزرگ و دست نیافتنی میخوایم یعنی ما دچار تله ی عجله شدیم ، عجله هم از بی ایمانی میاد یعنی اگه ما همین آگاهی های این جلسه رو عملی کنیم کافیه تا از دو تا حربه ی خیلی خیلی خونه خراب کن رها بشیم که یکیش بی ایمانیه و اون یکیش عجله. ما اگه عجله نداشته باشیم پله پله جلو میریم ولی اگه عجله داشته باشیم نه تنها ممکنه دیر تر برسیم بلکه ممکنه اصلا نرسیم . چند سال پیش مامانم صبح که میخواست بره سر کار عجله داشت و انقدر تند از پله ها رفت پایین که آخرین پله رو ندید و پاش پیچ خورد و شکست. آیا مامانم با عجله کردن زودتر به سر کارش رسید؟ نه! تازه برای چند هفته هم نتونست بره سر کار . پس ما باید حواسمون به خودمون باشه ، یه دید کلی نسبت به پله ها داشته باشم و توی هر مرحله فقط به پله ی بعد فکر کنیم نه اینکه همش پله ی آخرو ببینیم و به خودمون بگیم بدو، هنوز نرسیدی ، پس کی میخوای برسی؟
خدا همین جاست ما اگه به خدا ایمان داشته باشیم دیگه نیازی نداریم به چیزی در آینده نگاه کنیم نه اینکه بی خیال آینده بشیم ، نه. ولی بیشتر تمرکزمون روی زمان حاله و دست توی دست خدا از پله ها بالا میریم . ولی اگه اصلا خدا رو نبینیم و فقط در ترس از آینده باشیم خب خدا هر چقدر هم که بخواد دست ما رو بگیره میبینه که دو تا دستای ما پره و توی یکی از دستامون ترسه و توی اون یکی هم دست شیطان.
به خاطر همینه که ما بعضی وقتا از رحمت خدا ناامید میشیم چون خودمون هیچ جای خالی ای توی دستامون نگذاشتیم ولی مدام به خدا التماس میکنیم که دست مارو بگیر و از روی زمین بلندمون کن ، خب خدا هم همین کارو میخواد انجام بده ولی ما با اختیار خودمون یه سری مانع گذاشتیم جلوی راه خدا . این مانع ها باید از بین برن و هیچ کار اضافه ای لازم نیست . همونطور که استاد گفتن ما از خود خداییم و تا این موانعو از بین ببریم پرت میشیم توی دل خدا ، حتی ازش خیلی هم دور نیستیم ولی همین چند تا مانع کوچکی هم که با کمک شیطان ایجاد کردیم خب وقتی از بین برن بعدش ما چسبیدیم به خدا.
من رفتم و دیدگاه خودمو توی جلسه یک و خواسته های خودمو خوندم ، یه سری هاش نیاز به اصلاح داشت که الان مینویسمشون و ایمان دارم به خدای بزرگ که به همشون دست پیدا میکنم چون لیاقتشون رو دارم و توی خودم میبینمشون.
و یه چیز دیگه ای که خیلی خوشحالم کرد این بود که به خیلی از اونهایی که نوشته بودم رسیدم و این منو سر ذوق اورد. خدایا شکرت.
یکی از خواسته هام اینه که هر روز اندازه ی یه سر مورچه ایمانم به خدا بیشتر بشه و معجزه ها و نشانه هاشو هر روز توی زندگیم ببینم ، بعضی وقتا میشه انقدر توی روزمرگی هام زندگی میکنم که متوجه معجزه های کوچولو کوچولوی خدا نمیشم . من اینو دوست ندارم و میخوام خدارو خیلی خوب بچشم و حسش کنم . اگه هر روز یه سر سوزن ایمانم بیشتر شه بعد از یه سال میبینم 365 تا دونه ی ریز ریز ایمان ریخته روی زمین ذهنم و اون موقع دیگه وقت درو کردن ثمره ی این بذر های کوچولوعه
دوست دارم رفتارم درست بشه و دیگه پرخوری نکنم و ریشه ی این رفتار اشتباهو هر چه زود تر پیدا کنم و رفتار درست رو جایگزینش کنم.
میخوام 70 درصد شب ها وقتی میخوام بخوابم از خودم رضایت داشته باشم.
دوره ی تکرار لاغری با ذهن رو تموم کنم و بهش پایبند بمونم.
تموم کار های لیست اقدامات عقب افتاده و نصفه نیمم رو تکمیل کنم.
هر روز میثاق نامه بخونم و تاثیراتشو ببینم.
همین
من همینا رو از خدا میخوام برای الان و وقتی به اینا رسیدم ، قدم های جدید بر میدارم.
خدیا شکرت
ممنونم استاد
خیلی عالی بود خانم حسنی عزیزم !ستمرارتون در در جاده موفقیت رو تبریک میگم امیدوارم هممون راه بینهایتی که شروع کردیم رو تا بی نهایت ادامه بدیم.
خانم حسنی عزیزم من یک هفته پیش یک. فایل کوتاهی از دوستم دریافت کردم که در اون گفته شده بود از اکهارت میپرسن آیا میشه فقط چیزهای مثبت رو به زندگی مون جذب کنیم؟اکهارت گفته بود مگه شما میدونید چه چیزی خوب هست یا چه چیزی بد؟ ایا شما تصویر بزرگتر رو دارید؟
بعد یک داستانی تعریف کرده بود .یک پیرمرد بوده در دهکده ای یک پسر و یک اسب داشته یک روز اسبه فرار میکنه مردم دهکده میان بهش میگن چه بد شد!
پیرمرد میگه شاید؟!؟! روز دیگه میبینن اسب پیرمرد با یه گله اسب وحشی میاد ؟همه میگن چه خوب شد!پیرمرد میگه شاید؟! هرچندوقت بعد پسرش از اسب وحشی موقع رام اسب میفته پاش می شکنه ؟اهالی ده میان بهش میگن چه بد شد!پیرمرد میگه شاید؟! مدتی بعد پسرای روستا رو میخوان ببرن جنگ پسر پیرمرد که پاش شکسته بودن نمیبرن جنگ همه میگن چه خوب شد!پیرمرد بازم میگه شاید؟!
آیامگه ما نقشه ی بزرگتر رو می دونیم ؟ما از روزنه کوچک به جهان نگاه میکنیم آیا میتونیم تمام زوایا رو ببینم؟پاسخ پیرمرد خیلی خردمندانه هست ما حقیقت رو نمی بینیم ظاهر قضیه رو میبینیم و هی میگیم چه خوب شد؟چه بد شد.باید تسلیم بشیم .فقط باید شاهد اتفاقات باشیم.بایدنظاره گر باشیم. قضاوت خوب یا بد نکنیم .ما با دید محدود که اونم پشتت فیلتر گذاشتیم وخیلی ذهنیت های غلط درش هست از کجا میدونیم چه چیزی خیر هست چه چیزی شر؟شاید یک اتفاق خوبه باعث شر بشه وبه ضرر ما بشه ولی یک اتفاق بد باعث یه خیر بزرگ بشه .جهان رو باید از زاویه دید خودمون نبینیم جهان رو با دید وسیع تر ببینیم .
شاید که چو وابینی خیر تو درین باشد.
شاید که چو وابینی خیر تو درین باشد.
خیلی فایل عالی بود امیدوارم تونسته باشم خوب بیان کرده باشم.
سلام
عالی بود داستانی ک تعریف کردید ویک چیزیو توضیح دادید ک بین ما انسانها جای خالیش خیلی احساس میشه برچسب نزدن ب اتفاقات
لذت بردم ممنون
ممنونم عزیزم خوشحالم خوشتون اومده و استفاده کردین .
من این پیام رو چند وقت پیش نوشتم الآن اومدم دوباره خوندم وبرام یاداوری شد .برای منم خوب شد من مدتی هست کمی زانوم درد میکنه باخوندن پیام خودم زود ذهنم گفت شاید درین اتفاق برای توهم خیری باشه چرا همش ازین قضیه ناراحتی وفکرت درگیره ودنبال مقصری
باید از خودم همیشه بپرسم این اتفاق چه درسی برای من داره وبرای خودم درسهاش رو بنویسم و یاد بگیرم تا درسم رو نگیرم مشکلم به نظرم حل نمیشه
وای خدای من عجب نکتهای گفتی باید درسم رو بگیرم نگیرم تو این شرایط میمونم عجب
چقدر خوب شد برام اومدم جواب پیامم رو خوندم
ممنون عزیزم دست گلت درد نکنه یافتم چیزی رو که باید می فهمیدم
سلام
عزیزم موفق باشی قطعا هیچ اتفاقی بی حکمت نیس
ممنونم خانم الهام عزیز
مرسی برای مثال عالیتون
متشکرم بابت کامنت مفید و زیباتون
فقط توکل به الله و به آرامش رسیدن که همه چیز تحت اختیار اوست
روز ۴۵ تکرار
جلسه ۵ زندگی با طعم خدا
سلام و درود به دوستان عزیز و استاد گرامی
سپاسگذار خداوندم برای دیدن و بودن یک روز دیگه که اگر بخوام آگاهانه به خودم و اطرافم نگاه کنم هر لحظه زندگیم پر از معجزه است ،همینکه چشمانم این متنو میبینه،مغزم پردازش میکنه و انگشتانم مینویسه ،جزئی از معجزات زندگی ست
۱۰۰ درصد گوش دادن و کسب آگاهی در تغییرات من تاثیر زیادی داشته و هر لحظه هم تاثیر داره ،بلخره ما وقتی داریم این فایلهارو گوش میکنیم تا حدودی آگاهی وارد ذهن ما خواهد شد اینکه ما چقدر از آگاهی ها در مسیر زندگیمون استفاده میکنیم مهمه
مثلا من دارم در مورد خداوند ،آرامشش،اطمینانش، فراوانیش،مهربانیش،گسترشش،بخشش و بزرگیش صحبت میکنم ،مینویسم و اطلاعات جمع آوری میکنم ولی ازشون استفاده نکنم فایده ای نداره ،باید آرام آرام نجواهای منفی ما بره بسمت آرامش بیشتر که اینم یه مدت کوتاهی ذره ذره طول میکشه که کدهای قبلی کمرنگ بشن و کدهای جدید دانلود بشه
مثلا من الان در شرایط جالبی بسر نمیبرم اگر بخوام مثل گذشته فکر کنم که تا الان دیونه شده بودم ولی میام آگاهانه ( البته که راحت نیست) مسیر فکریمو عوض میکنم ،ذهنم دوست داره منو با حرفاش تا ته دره غم و اندوه و ترس ببره ولی من با ابزارهایی که تا الان یاد گرفتم خودمو از دست ذهنم نجات میدم و میارمش سمت آگاهی های جدید
این اتفاق ثانیه ای برای من رخ میده یعنی ذهنم میاد منو میترسونه که دیدی چه اتفاق بدی واست افتاد، چرا قوانین کمکت نکرد ؟ و مدام از این حرفا بمن میزنه و من برای آرامش خودم میام از قدرت های خداوند برای خودم حرف میزنم
مثلا به خودم میگم آروم باش ،کف دریای متلاطم هیچ وقت دیده نمیشه ولی با آرامش میتونی تغییر جهت بدی و بری تو دنیای شادی و سلامتی ،به خودم میگم ببین فریده چندین سال دستتو گذاشتی تو دست شیطان و هر جایی خواست بردت ،ریموت درونتو دادی دستش حالا دیگه وقتشه با اینهمه آموزش که یاد گرفتی بلندگوی مغزتو ازش بگیری و بدی دست خدا
حالا که داری خدارو میشناسی ،قبلا بدون اعتقاد بسمت خدا میرفتی و مطمئن بودی خدا باهات زاویه داره و لجه ،دوستت نداره، الان که داره اعتقادت شکل قویتری میگیره ،پس از قدرت خدا استفاده کن، خدارو نمیبینی؟ مگه خود خدا نگفت آنهایی که به غیب ایمان بیارن به آنها می افزایم
الان وقتشه ،تا حالا یاد گرفتی ، الان وقت ایمان داشتنه ،دیروز داشتم تمرینات یه دوره دیگمو انجام میدادم یهو با این باور روبرو شدم که من سالها از خدا میترسیدم و فکر میکردم اگر بهم نزدیک بشه یا بهش نزدیک بشم ،یکی از عزیزانمو ازم میگیره یا اگر دارم از زندگیم لذت میبرم و حالم خوبه یه صدایی که فکر میکردم صدای خداست بهم میگفت زیاد خوشحال نباش حالا که یه بلایی آسمانی روت نازل کردم میفهمی که زیادی نباید خوشبخت باشی
و این صدا این چند سالی که من دارم خوشحالتر زندگی میکنم مدام اذیتم میکرد و من همیشه منتظر یک اتفاق بد بودم و میترسیدم زیاد خوش بگذرونم حس میکردم اون صدای ترسناک همیشه پشت سرم داره میاد و بلخره زهرشو روی زندگیم میریزه
این چند وقت که تو تضادهایی هستم بشدت داره باورهای تضعیف کننده و ترسناکی از مغزم بیرون میریزه که سالها بصورت یک صدا در سرم شبانه روز میپیچید و من فکر میکردم طبیعیه و بصورت یک استرس دائمی حسش میکردم
الان متوجه میشم که من نسبت به خدا ترس های زیادی داشتم که سالها با خودم حملشون کردم بدون اینکه متوجه بشم ،من حتی میترسیدم به خدا نزدیک بشم ،هر چند ظاهری میگفتم خدا مهربانه ولی بشدت باور داشتم خدا بهم نزدیک بشه زندگیم بهم میخوره و یه اتفاق بدی میفته
وای که من سالها منتظر وقوع حوادث بودم و وقتی رخ میداد میگفتم دیدی اتفاق افتاد ،دیروز تا حالا که این جنس باورهارو در خودم شناسایی کردم دارم باهاشون روبرو میشم و بصورت منطقی به خودم میگم که اینها تصورات من بوده نه حقیقت جهان
من دنیا رو با عینک ترس و بدبیاری نگاه کردم ،جهان هم یک سیستمه همون هارو برای من میاره ،اگر لباس قرمز بپوشیم آینه رنگ قرمز نشونمون میده چرا انتظار داریم سفید نشون بده
همونجوری که اون عینک بدبینی زده شد بر ذهن و وجود من ،میخوام اون عینکو بردارم تا از این به بعد جهانو زیبا ببینم ،تا جهان هم فقط زیبایی هاشو نشونم بده ،وقتی من سالها گفتم دنیای لعنتی ، انتظار برکت داشتم ازش
تمام عمر در انتظار وقوع یک حادثه بودم خب باهاش روبرو میشدم ،حالا بیام آگاهانه ذهنمو تربیت کنم منتظر معجزات خداوند باشه منتظر شادی بیشتر باشه سلامتی بیشتر باشه ،چرا همش فکر میکنم الان یه خبر بد بهم میرسه؟
چونکه این ذهن تربیت شده برای محافطت از من ،الگوها و خانواده هم که خودشون یه گلوله منفی نگر بودن ،معلومه مدام منو میبره تو دایره اضطراب ،حالا من در جاده منفی ها،ترس ها و کمبودها هستم ،باید ریز ریز ذهنمو ببرم تو مسیر خواسته هام و از جاده ترس ها بیام بیرون
دیروز تا حالا هر چی اضطراب میگیرم که اینجوری میشه اونجوری میشه ، به خودم میگم خدا بزرگتر از کدخداست ، من همه چیزو به خدا میسپارم ،اون حمایتم میکنه ،هر چند قبلش با خودم صحبت کردم که خدا موجود ترسناکی نیست و با تو خصومتی نداره
هر وقت مضطرب میشم به خودم میگم فریده ما باید منتظر چیزهای خوب باشیم ،تغییر بده افکارتو ،بیا بیرون از اون جاده زشت و بدرنگ
و خدارو شکر این هفته ای که برام سخت بود داره کم کم روانتر میشه ، دوست دارم بیشتر به خدا اعتماد کنم بجای اینکه بترسم ازش ،من تمام این اتفاقاتو برکت زندگیم میدونم ،اگر قبلا فکر میکردم لعنت هستن ولی میخوام اسم های جدید روی رویدادهای زندگیم بذارم تا خدا هم به همون اسم ها پاسخ منو بده
میدونم ساخته شدن این باور که (هر مسئله ای در زندگی من برکت است ) به کار کردن نیاز داره که خدارو شکر دارم کدهای قبلیو کمرنگ میکنم و باورهای جدیدو جاسازی میکنم ،مطمئنم جهان هستی بمن کمک میکنه وقتی که میبینه من برای تغییر و رشد درونیاتم دارم تلاش میکنم ،دنیا هم راه هارو برای من باز و آسونتر خواهد کرد،دوست داشتم تجربه شناسایی باورهای تضعیف کننده م و ساختن فرمول های جدیدمو به اشتراک بذارم
باید به تغییرات جزئی خودمون هم توجه کنیم چونکه ذهن دوست نداره ما متوجه پیشرفت هامون بشیم که اگر آگاه بشیم توانمند و قدرتمند میشیم و دیگه به مزخرفاتش گوش نمیدیم و یادآوری موفقیت ها مارو بسمت موفقیت بیشتر هدایت میکنه
مهم اینه که بتونیم با آموزش ها ،نجواهای منفی درونو کمرنگتر کنیم چونکه تاثیری که از حرف های منفی باف میگیریم مارو میبره بسمت توجهات ناسالم و باعث جذب ناخواسته ها میشه و انقدر زیر پوستی انجام میده که وقتی به خودت میایی که سالها گذشته و یه عالمه انرژی ناخوب با خودت حمل کردی
مثلا من مدتیه تونستم صدای نجوای منفی که در مورد چاقی میگه رو کمرنگ کنم ، من خودمو متقاعد کردم که من همینجوری عالی م و نیازی نیست تغییری کنم و تمرین کردم و هنوزم تمرین میکنم که از خودم ایراد نگیرم
بدلیل اینکه تربیت گذشته من بیشتر روی این پایه بود که خانواده و اطرافیانم توجه و تمرکز میکردن روی نقص ها و ایرادات من ،ذهنم یاد گرفته بود که بره بگرده برای من نقص های بیشتریو جمع کنه
و این نوع تربیت باعث شده بود من مدام خودمو ناقص و کم و دوست نداشتنی ببینم ،از خودم مدام ایراد میگرفتم ،فکر میکردم زشت ترین دختر دنیا هستم اعتماد بنفسمم پایین بود چونکه عزت نفسی نداشتم
پس ذهن من با ذره بینش سالها دنبال ایراد گرفتن از من بود حالا من از شانس بدم ،چاق هم بودم که دیگه بدتر و شخصیت های مستبد درونیم دیگه با شلاق بالای سر من بودن ،دقیقا همون چیزهاییکه از والدینم شنیدمو خودم با خودم انجام میدادم
حالا من اومدم اون ریتم قبلی تربیت خودمو تغییر دادم ، مثلا بجای ایراد گرفتن از خودم وقتی میرم جلوی آینه به خودم میگم قربونت بشم دختر زیبا ،دوست داشتنی و جذاب من ،من خودم حامی تم ،ازت مراقبت میکنم ،خودم دوست دارم ،اگر دیگران نتونستن تورو دوست داشته باشن اونها دوست داشتن بلد نبودن
برای این تمرینات آلارم ساعتمو کوک کردم هر ۱ ساعت یکبار ، که با خودم عشق ورزی کنم ،کاری که با من نکردنو خودم با خودم انجام میدم
قبلا استاد میگفتن جلوی آینه میرید اگر نگاهتون به قسمت های چاق بدنتون میخوره نگاهش نکنید و روش حساس نشید،قبلا حالم بد میشد میدیمشون ولی الان من به اون مرحله رسیدم که اتفاقا جاهایی از بدنمو که دوسشون نداشتمو بوس میکنم ،اتفاقا واضح نگاهشون میکنم و بهشون میگم که دوسشون دارم ،که اونها متعلق بمن هستن و من ازشون فرار نمیکنم
دارم باهاشون دوست میشم،نوازششون میکنم بهشون میگم من باعث اون شکلی شدنشون شدم و کنارشون میمونم ،خلاصه دارم با تک تک اعضای بدنم که باهاشون قهر بودم دوست میشم
مثلا من سالها با بازوهام قهر بودم و مدام سرزنششون میکردم و پیش همه ازشون بد میگفتم ولی انتظار داشتم لاغر بشن و برام خوب کارهامو انجام بدن ،من دیگه چه ظالمی بودم
الان بهشون عشق میدم و میدونم بدنم خیلی هوشمنده ،میفهمن من دیگه باهاشون خصومتی ندارم ،اونوقت اونها هم با من آشتی میکنن ،خدایی من با کل بدنم که قهر بودم ،با جهان ،خدا و آدم ها هم که تو جنگ بودم و فکر میکردم همگی میخوان منو اذیت کنن با اینهمه خصومت خوبه که الان زندگی نرمالی دارم
و مطمئنم الان که اونهمه نفرت ،رنجش،غم،ترس،استرس،چاقی،باورهای تضعیف کننده ووو از من کنده شده و در حال کنده شدنه ،زندگیم بسمت عشق و برکت بیشتری هدایت خواهد شد و چونکه قوانینو میشناسم میدونم بزودی همه چیز بهتر میشه
یادمه ۲ سال پیش تو کامنتم خیلی از خواسته هامو نوشتم ،در جلسه اول که این دفعه میخواستم بنویسم و الان رفتم نگاه کردم متوجه شدم بیشتر در مورد تغییر کردن درونیاتم نوشتم ،در مورد باورهای قدرتمند کننده نوشتم ،در مورد شناخت از خودم و خدا نوشتم و بیشتر در مورد رشد درونی خواسته داشتم
در اصل وقتی درونیاتم،باورهام و انتظاراتم تغییر میکنه مطمئنا من وارد مدار نعمت و برکت خواهم شد ،وقتی شناخت من از خدا بیشتر بشه من وارد مدار خداوند میشم ،وارد جاده مستقیم خداوند که بشی ، اونجا همه چیز هست ،مگه میشه تو جاده خداوند باشی حالت بد باشه ؟ یا بدبخت باشی ؟ یا بیمار باشی؟
هر چند قبلا برعکس تمام اینهارو باور داشتم ولی با شکستن اون عقاید دارم فرمول های جدید جاسازی میکنم که وقتی یکمی جون بگیرن زندگی من در تمام قسمت هاش دگرگون میشه ،که خدارو شکر همین الان هم تغییرات زیادی داشتم
به اندازه ای که خداوند رو در مغزم جدید بسازم ،خداوند جدید برای من کار میکنه که هر چقدر کفه ترازوی فرمول های جدیدو پر کنم میتونم راحتر و زیباتر زندگی کنم
یادگیری و عمل کردن و بهره گرفتن از این آموزش ها نیاز به درک متفاوت داره ، ۴ ساله که دارم در مورد خدا،ذهن،باورهای قدرتمندکننده و تضعیف کننده ،جهان و قوانینش و انرژی وووو تحقیق و مطالعه میکنم ،ولی این کدهایی که اول کامنتم نوشتم تازه برام باز شده
مگه من در دوره ها نبودم؟ مگه من تمرین نمیکردم ؟ تمرین میکردم در دوره ها بودم ولی بیداری و درک مطالب تو یه زمان خاص بوجود میاد ، برای یکی ۶ ماه زمان میبره برای من ۴ سال زمان برده ،نه اینکه تو این ۴ سال هیچ درکی نداشتم نه درک داشتم ولی به اندازه ای که فهمیده بودمش و الان هم به اندازه فهمم ،درکش میکنم
میدونم سال آینده و آینده تر یجور دیگه ای میفهمم و این درک ادامه داره ، باید تربیت های گذشته و فرمول های قدیمی خارج بشن تا داده های جدید دانلود بشه ،هر چند فرمول های قدیمی هستن ولی این ما هستیم که انتخاب میکنیم کدوم فایل مغزیمونو استفاده کنیم
قبلنا وقتی میخواستم از خدا درخواستی کنم اولا که اعتقاد به دریافتش نداشتم ،فکر میکردم حالا به خدا میگم چه چیزهایی میخوام ولی بهم نمیده که ،یعنی با باور نگرفتن و نشدن میگفتم ،باور داشتم که خدا برای من که نمیخواد
از اونجاییکه همیشه بلند پرواز بودم و خواسته های زیادی داشتم ،همه خواسته هانو با هم مینویشتم ،یا شاید همون حس ناامنی که بهم هشدار میداد خدا شاید یکبار بهت بده ،بارها از مادرم شنیده بودم شانس یکبار در خونتو میزنه ،آب روان یکبار با خودش گل میاره ،پس هر چی دوست داری با فشار بنویس که شاید یکیشو بگیری
خدارو شکر سفرهای داخلی زیاد رفتم و میرم هر چند الان شرایط دنیا جوری شده که امکان سفر محدودتر شده ،سفرهای خارجی هم کم و بیش قبلا رفتم ولی سال ۹۸ سال شروع سفرهای خارجی من به سبک جدی تری بود که تقریبا ۵۰ روز یکبار میرفتیم و تصمیم داشتیم از اون به بعد بیشتر سفر کنیم و در آخرین سفرمون دیگه قرنطینه شدیم و اون برگ از هدفمون نیمه کاره مونده تا وقتیکه اوضاع بهتر بشه
الان که درونی دارم به اطمینان بیشتری از قوانین جهان هستی میرسم ،میدونم اگر باورهای قوی بیشتریو در خودم تقویت کنم حتما به شرایط و موقعیت های بهتری خواهم رسید ،عجله ای ندارم ،میدونم احساس نیاز نیازمندی بیشترو جذب میکنه
و قدر دان نعمت ها بودن منو اتوماتیک میبره بسمت نعمت های بزرگتر ،پس رمز رسیدن به موقعیت های عالی ،سپاسگذار بودن همین شرایط فعلی ماست ،اگر من الان در خانه ۱۰۰ متری هستم و دلم میخواد برم منطقه ۱ تهران ،الان از بودن در منطقه ۳ تهران با همین خونه ۱۰۰ متریم لذت ببرم ،کیف کنم بعد خودبخود برده میشم تو خونه ۲۵۰ متری با امکانات بهتر
از هر شرایطی که دارم لذت ببرم ،همش چشمم دنبال جایگاه بالاتر نباشه که مطمئنم حس نیازمندی و اضطرار به جهان میفرستم ،با خودم خوب رفتار کنم ،خدارو بیشتر بشناسم ،خودمو ببرم تو جاده خداوند و اونجا همه چیز هست ،اینهارو به اندازه ای که باور کنم میتونم بهشون برسم و تمرین کردن رمز موفقیته
سپاسگذار خداوند هستم برای نعمت هایی که بمن بخشیده
سلام فریده عزیز
در نوشته های خودتون احساس کردم شما هنوز اون ارتباط دوستانه صلحانه با خودتون هنوز نداریدمگه ن اینک دهن هم جزئی از ماست انا شما در نوشته هاتون با حالت خشم در مورد ذهنتان حرف زدید مگه ن اینک این ذهنم پاک بود مثل اینه و این ما بودیم ک خط خطیش کردیم پس چرا باید از ذهنمون ناراحت باشبم اون چیزی ک خود ما یادش دادیم و تصویری ک بهش دادیم داره بهمون نشون میده
من تصمیم گرفتم با تموم اعضای بدنم دوست بشم حتی با ذهنم ذهنی ک خودم بدش کردم خودم پرش کردن تا ی جایی تحت تعلیم بودم ولی از ی جایی ب بعد خودم اجازه دادم
من خیلی قویتر از ذهنم هستم و این منم کنترلش میکنم
امروز من کسالت داستم و هرچقدر فایل گوش دادم دیدم فکرم ب اون کسالته میره پاشدم رفتم پیش مامانم
اومدم خونه دیدم ن درگیرم رفتم اشپزی کردم و با اون کسالت میز چیدم واحساسمو عالی کردم
ب ذهن اجازه ندادم منو ببره ولی همین ذهنم من تربیت کردم ک موقع کسالتم چیکار کنه
من مقصر این ذهن نافرمان هستم
عزیز جان از دیدگاههای شما لذت میبرم
سلام دوست عزیز ممنون از شما و کامنت عالیتون
من در تمام کامنت هام از ذهنیت هام مینویسم نه از ذهنم
،میدونم ذهنیت هام صحیح نبوده و یا در این موقعیت من به درد من نمیخورن و در حال تغییر دادنشون هستم
اینکه هر کدوم از ما چجوری داریم ذهنیت هامونو پاکسازی میکنیم برمیگرده به تمریناتمون و همینطور حجم و مموری اون اندوخته های قدیمی
حتما و ۱۰۰ درصد مموری عقاید و باورهای عزت نفس من با بقیه فرق میکنه و بسته به نوع تربیتمون ممکنه هنوز من در موقعیت پذیرش ۱۰۰ درصدی اتفاقات زندگی خودم نباشم یعنی تلاشمو میکنم و برای پذیرش خودم که من اینی نبودم که برام تعریف کردن ،اینکه من با بعضی موارد در صلح نیستم در همه ما آدم ها وجود داره وگرنه که تو این دوره ها و آموزش ها چکار داشتیم که باشیم
خیلی از افراد هستن که هنوزم خوابن و نمیدونن در درونشون چی میگذره و من خوشحالم که آگاهانه دارم خودمو میبینم حتی اگر در جاهایی در صلح نباشم و مطمئنم به زودی خودمو پذیراتر خواهم شد
بلخره درختی که ۴۶ سال کج رشد کرده زمان میبره تا بخواد خودشو پیدا کنه ،منم در حال کندو کاو درونیاتم هستم ،اگر بهم ریختگی در من بوجود میاد با کمال میل میپذیرمش چونکه دارم از ریشه ساختار ساخته شده مو خراب میکنم و از نو میسازم
من کاملا ذهنمو پذیرفتم ولی ذهنیت هام هیچ وقت به نفع من کاری انجام ندادن و انجام نمیدن پس آگاهانه ازشون دست کشیدم چونکه میبینم که هر لحظه با همون مموری ضبط شده درونشون میخوان منو ناراحت کنن
شاید رد کردن شرایط روحی این روزهای منو هر کسی تحمل نکنه و کم بیاره ولی من همچنان کنار خودم هستم و به هر تضادی برخورد میکنم به خودم میگم فریده اینو رد کنی رشد خواهی کرد ،اینها سکوهای پرتابت هستن
گاهی هم کم میارم و روزها به دنبال منفی های ذهنم حرکت میکنم و مجدد بیدار که میشم ،برمیگردم به مسیر
هیچ اشکالی نداره ،تغییر درد داره ولی همراه با رشده
من برای گسترش پیدا کردن باید از این خط ها بگذرم ،خط های افکار مخرب درونم
کار میبره ولی مسیرشو دوست دارم
من قبلنا با خودم که در صلح نبودم هیچ ،متنفر هم بودم ،تازه دارم با خود حقیقیم آشنا میشم ،نه اون خودی که تعریفم کردن که تصویر نازیبایی از من بهم نشون دادن
برای دیدن خودم اول باید اون ذهنیت هامو بشناسم ،که بدونم من اونها نیستم و اون ذهنیت ها دوست ندارن دور انداخته بشن برای همین مقاومت میکنن ولی من همچنان هستم
شاید جاهایی لیز بخورم ،اشتباه برم ،خسته بشم ،با درونیاتم بجنگم ،حالم بد بشه ولی میدونم بلخره آلودگی ها کمتر میشه و منم آرومتر میشم
هر کسی خودش خودشو بهتر میشناسه و منم میدونم از چه دره هایی عبور کردم و از عملکردم راضی هستم
به یاری خدا ادامه خواهم داد و تونستم تا حد زیادی ذهنیت هامو نشنوم که اگر نشنوم میتونم صدای روحمو واضحتر درک کنم
روحم از خداست و همه راه حل هارو بلده ،ذهنیت ها خفه بشن ،راه ها باز میشن
منم با ذهنیت هام کدورتی ندارم ،اینها دست پرورده اطرافیان و خودم هستم که ۴۶ سال تغذیه شون کردم و از این به بعد بهشون نیاز ندارم
ممنون دوست عزیزم از کامنتتون و یادآوری اینکه حتی با ذهنیت ها هم در صلح باشیم ،به یاری خدا و تمریناتم بتونم قویتر عمل کنم
سلام
فریده جان ممنون بابت پاسخی ک دادید
امیدوارم در مسیر رشدت هر روز موفقتر از دیروزت باشی
سلام دوست عزیز
ممنون از شما و انرژی خوبتون
عالی باشید و متناسب 🌹
سلام و عرض ادب،
قصد کامنت گذاشتن نداشتم ولی خودمو مسؤول دیدم که بنویسم،آقای روشن عزیز در رابطه با اون موضوعی که گفتید که خدا هیچ چیزی نمیده بیشتر فکر کنید من توی زندگیم از خدا هر چیزی که خواستم بهم داده البته زمانی که باور کردم و زمانی که اون خواسته خواسته ی قلبیم بوده و در ذهنم قابل قبول بود.
سلام و درود
شما خواستی و دریافت کردی
بسیاری درخواست نمیکنند و منتظرن خدا خودش بده
موضوع فایل با نگرش شما تناقض نداره
به نام ِ خداوند ِ بخشنده ی مهربان
یک سلام ِ پرانرژی به تک تک ِ عزیزان و یک سلام ِ ویژه به استاد عطار روشن ِ عزیز.
چقدر این فایل پر مغز و محتوا هست.یه دوره ی هدفگذاری بود برای خودش.پر از درس…پر از نکته..
درباره ی این پرسیدین که آیا بعد از این 4 جلسه که خواستیم اجازه بدیم به زندگیمون که رنگ و عطر و بو و طعم ِ خدا رو بگیره ،چقدر نجواهای ذهنمون کم تر و کم رنگ تر شده و چقدر صداش پایین تر اومده ؟
باید بگم که استاد روشن ِ عزیز ،وجود ِ خود ِ شما ،این کار کردن روی خودتون با این تعهد ، دیدگاه های عااالی و فوق العاده ای که نسبت به قواانین دارین و گذشته ای که ازش رد شدین و دیدن ِ حال ِ حاضر ِ زندگی ِ شما ،باعث شده که نجواهای من بسیار بسیار کم وکم تر بشن.یاد آوری ِ تجربه های شما برای خودم مثل ِ یک پُتک بر سر ِ نجواهای ذهنم کوبیده میشه.این که شما تجربیاتتون و دیدگاه های بینظیرتون رو با عشق با ما به اشتراک میزارین در حال ِ گسترش ِ جهان هستین و جهان حمایت میکنه از ههر کسی که باعث ِ گسترش ِ جهان میشه.اینکه من شمارو بعنوان ِ یک الگو به ذهنم نشون میدم باعث ِ باورپذیری در من میشه و باعث میشه مصمم تر روی خودم کار متن…پر قدرت تر…متعهد تر ..تا روزی من هم با رشد و پیشرفتم باعث ِ گسترش ِ جهان ِ خداوند بشم.چون قانون اینه که وقتی جهان ، جدیت ِ ما رو در هر موضوعی ، در هر موضوعی ببینه ، با تمام ِ نیروش به یاری ِ ما میشتابه و به ما ، راهِ حل های ساده تر رو نشون میده .
من با دیدن ِ نتایج ِ شما و حرف ها و دیدگاه های گوهر بار و پر از درستون ، بسیار انگیزه میگیرم چون شما یک نمونه ، یک مثال توی کتاب ها نیستین که بر اساس ِ شنیده ها و گفته ها سعی کنم تجسم کنم که روزی رضا نامی بوده که فلان جا بود و با کار کردن روی خودش به فلان جا رسید…نه….
شما نمونه ، مثال و یک مصداق ِ حیّ و حاضر حیّ و حاضر هستی که من پا به پای خود ِ شما که داری روی خودت کار میکنی ، من هم روی خودم کار میکنم و ازتون کلی یاد میگیرم و لذت میبرم.
لذت میبرم از آرامش ِ توی صداتون…
لذت میبرم از عشق ِ توی نگاهتون…
لذت میبرم از انرژی ِ توی کلامتون…
که همه ی اینها میتونه دلیلش این باشه که شما تکیه بر خای خودت زدی …که درک داری میکنی که هر که در برابر ِ ربّ تسلیم تر …نزدیکتر
این فایل مصداق ِ اینه که نعمت ها به خودی ِ خود وجود دارن… هر چی متعهد تر باشی ….بهتر روی خودت کار کنی…میتونی از نعمت ها استفاده کنی…
چقدر استادانه و فوق العاده دارین رو خودتون کار میکنین و من چقدر یاد میگیرم…که همه چیز تکراره..همه چیز تمرینه…
این فایل ، ایمان ِ من به حضور ِ خداوند توی زندگیم رو بیشتر میکنه.این فایل داره روی مهم ترین و کم ترین باوری که در تمام ِ انسان ها هست رو تقویت میکنه… باور ِ فراوانی.. .
بله… باور ِ فراوانی مهم ترین و حیاتی ترین باور و در عین ِ حال کمتر توی وجودمون هست..این رو میشه از نتایجمون از شرایط ِ زندگیمون فهمید…از ترسی که داشتیم در درخواست کردن…از همون درخواست هایی که نوشتیم میشه فهمید…
باور ِ فراوانی ِ حضور ِ خدا در این فایل در ما تقویت میشه…که عجله ای نیست..خدا همیشه هست…نعمتها همیشه هستن…الله اکبر به این درکی که کردین…
نکته ی طلایی :
لذّت بردن از داشته ها و نعمت هایی که در حال ِ حاضر توی زندگیم دارم .
چیزهایی رو الآن از خدا بخوام که حالم رو بهتر کنه و یک قدم من رو جلوتر ببره ، قدم های بعدی مال ِ بعدا…چیزهای بعدی بمونه واسه بعد …
قانون ِ تکامل چچچقدر زیبا توی این فایل در کنار ِ آرامش داشتن به وضوح دیده میشه چچچقدر عالی هستی شما جناب عطار روشن ِ عزیزززم
عجله برای چیه؟ اینکه یه فرصتی پیش اومده خدا حسابمون کرده داخل ِ آدم هههر چی میخوام رو سریع بنویسم وااای چیزی از قلم نندازم و…این یعنی شرک..یعنی باور به کمبود ِ حضور ِ خدا ..عجله بخاطر ِ محدودیت و باور به کمبود ِ زمان میاد ، از مقایسه ی خودم با دیگران میاد که احتمالا از من جلوترن و من عقب افتادم …
من رفتم و خواسته هایی که نوشته بودم رو مرور کردم و دیدم بیشترین تاکید ِ من در درخواست کردن ، این بوده که قوانین رو ، نوع ِ عملکرد ِ سیستم رو بهتر درک کنم و هر روز کمی بهتر بشم…کمی توحیدی تر…کمی آرام تر …من برای خدا عددی تعیین نکردم چون ههر عددی بگم ، از اون بیشتر هم هست…میزان ِ حقوق براش تعیین نکردم اگر بگم مثلا ماهی 30 میلیون ، از اون بیشتر هم هست…
پس بهترین . بالاترین درخواستم از الله…از خدای یکتا اینه که هر روز برام قانون رو بیشتر واضح کنه…شفاف تر بشه برام تا بتونم بهتر عمل کنم…
تا بتونم هر روز نسبت به دیروز باورهای بهتری بسازم…
چون اگر قانون رو بهتر و بهتر درک کنم ، و باورش کنم ، هر جای دنیا که باشم… توو ههر شرایطی که باشم…میتونم با اجرا و استفاده ی قانون در عمل ، زندگیم رو خلق کنم…
و از همه مهم تر از زندگی لذت بردن رو بهتر زندگی کنم…مثل ِ بچه ها..که از رادیاتور بعنوان ِ کلاویه های پیانو استفاده میکنه و انگار زیباترین و لاکچری ترین پیانوی جهان رو داره با انگشتان ِ کوچولوش مینوازه…
از تکه چوبی که داره جوری سواری میگیره که انگار روی اسب ِ سفید ِ تک شاخ نشسته…
چچقدر من شمارو تحسین میکنم آخه …چقدر من شمارو دوست دارم رضا عطار روشن ِ عزیزم…
بینهایت سپاسگزارم بابت ِ این فایل ِ فوق العاده…چقدر کمک کننده س که دست از بدو بدو دست از تقلا برداری تا کمتر زمین بخوری و زخمی بشی…و اونقدر زخمی بشی که بیخیال بشی و عطای خواسته هات رو به لقایشان ببخشی…
من تقریبا تا این قسمت رو تماشا کردم و به اندازه ی مداری که هستم آگاهی هاش رو درک کردم و توو هر قسمت گفتم چقدر این فایل قشنگ بود
و اتفاقی که افتاد این بود که بعدیش از اون بهتر
و خدا میدونه که فایل ِ بعدی چی قراره بهم اضافه کنه که رهاتر بشم…که آرام تر بشم… که زیباتر قدم بردارم…
الهی ! خدای یکتای من ! استاد عطار روشن ِ عزیزم…خانواده ش رو…تک تک ِ اعضای این سایت رو و خود ِ نازنینم رو به راه ِ درست…راه ِ کسانیکه به آنها نعمت داده ای …نه کسانی که بر آنها غضب کرده ای و نه گمراهان…هدایت کن مارو سُر بده قشنگ…
آرزومند ِ آرزوهاتون…آرزو…
سلام به استاد عزیز و دوستان خوبم
این فایل خیلی جالب و آموزنده بود
از ما خواسته شده بود که به فایل شماره یک رجوع کنیم و خواسته هایمان از این دوره را مرور کرده و آنها را منطقی کنیم
من وقتیکه خواسته هایم را خواندم چیزی در آن که غیر منطقی باشد ندیدم مثلا یکی از خواسته هایم رسیدن به سلامتی کامل بود
شاید بشود آنرا قسمت بندی کرد مثلا بگویم اول یکی از بیماری هایم که بیشتر مرا اذیت میکند برطرف شود و بعد بیماری دوم نمیدانم به نظر خودم میشود که تمام آنها همزمان برطرف شود و این به اصل وجود من در این دنیا کمک میکند که زندگی شادمانه تری داشته باشم و با راضی بودن بیشتر از زندگی ام شکرگذار تر خدای مهربانم هم خواهم بود
به نام خدا
دوست دارم ما هم صاحب تلویزیون هوشمند بشیم.
بعدش دوست دارم بازی با نسل جدید کنسول هارو تجربه کنم.
دوست دارم اولین ماشینمون رو داشته باشمیم.
دوست دارم خونه ای داشته باشیم که اتاق شخصیم رو تجربه کنم.
دوست دارم اطرافم دوباره شلوغ بشه.
دوست دارم برم مدرسه!
دوست دارم پدرم به یه کار خوب برسه.
دوست دارم برنامه نویسی رو یاد بگیرم خیلی بهتر ازین!
دوست دارم شبیه یه نیتیو اسپیکر انگلیسی آمریکایی صحبت دارم.
دوست دارم خوشحال باشیم! هممون!
دوست دارم یه ورزشکار موفق بشم، بهتر بشم هرروز.
دوست دارم حقوق داشته باشم تا بتونم برای کسایی که دوستشون دارم چیز میز بخرم.
و خیلی چیزای دیگه
به نام خدای قادر و مهربان
روز ۱۳۸: روز ۴۴ تکرار ، شنبه ۱۴۰۰/۶/۶
سلام
برای تهیه لیست آرزوها باید خواسته های ما ویژگیهای مهمی را داشته باشد تا تحقق آن را تضمین کند. زندگی مسیر رو به رشد و تکامل خود را بدون جهش و عجله طی می کند. جهش و عجله در کائنات راه ندارد. از ازل تا ابد دوره رشد جنین سالم ۹ ماه است. ترم های آموزشی باید ۱۶ جلسه اموزش برای درس ۲ واحدی را دربربگیرد.
۱.خواسته باید واقع بینانه باشد. مثلا خواسته سفر به مریخ برای من واقع بینانه نیست.
۲.برای بهتر کردن اصل زندگی کارآمد باشد. مثلا داشتن یک وسیله نقلیه مشکلات را رفع می کند و نیاز به ۵ ماشین برای بهتر کردن اصل زندگی نیست.
۳. باید از وضعیت فعلی من یک گام جلوتر باشد در کائنات جهش و عجله راه ندارد.
۴.خواسته ام برای خودم باور پذیر باشد و خودم را لایق آن خواسته بدانم. هر انسانی در بهترین حالت یا می تواند یک پله به جلو یا به عقب حرکت کند. تغییر دنیای ما یک شبه رخ نمی دهد.
۵. باید آمادگی پذیرش آن خواسته را داشته باشم. وقتی در حد خواسته ام نباشم حتی اگر به آن دست یابم، دائمی و همیشگی نخواهد بود. باید مسیر تکامل خود را برای دستیابی به خواسته خود طی کنیم.
۶. خودم را برای دریافت خواسته ام مهیا کنم. در خودم مقدمات تحقق آرزویم را ایجاد کنم.
باید یاد بگیریم از اصل زندگی لذت ببریم تا برای کسب آنچه لذت زندگی را بیشتر می کند، لایق شویم.
خدای مهربان من سپاسگزارم برای نعمت حیات و فرصت بندگی و بالیدن که به من عطا نمودی و خودت در ثانیه ثانیه زندگی مرا همراهی میکنی. سپاسگزارم که با فرشته های قدرتمند از من حمایت میکنی و مرا در مسیر زندگی حمایت و هدایت می کنی.
خدای مهربان من از تو می خواهم بر آگاهی و فهم من بیفزائی و درهای دانش را برویم بگشائی.
خدای مهربان من از تو می خواهم بیش از پیش به قدرتی که به من عطا کرده ای ایمان بیاورم و در مسیر متعالی متناسب شدن هر روز بهتر از قبل عمل کنم و با حمایت و هدایت خودت به سلامتی و تناسب اندام پایدار دست پیدا کنم.
خدای مهربان من سپاسگزارم که مرا مادری قرار داده ای که مسیر موفقیت فرزندش را هموار کند و هرآنچه خودم این روزها فرا می گیرم یا کتابی که می خوانم، برای دخترم ۲۳ سال زودتر از من رخ می دهد و مسلما به بهبود زندگی او کمک می کند.
خدایا سپاسگزارم .
به نام خدای مهربانم
باسلام و درود
من در تمرین قسمت اول سلامتی کامل خودم و اطرافیانم
پول به مقدار زیاد
خونه ویلایی با تزیینات مد نظر خودم
وماشین مدل بالا
سفر به همه جا و خارج از کشور
توانایی مالی در حدی که به دیگران هم کمک کنم و برای دیگران هم بتونم کسب و کار درست کنم
توانایی مالی به اندازه ای که بتونم به تعدادی از فرزندان بدسرپرست خانواده و جای امن بدهم
خواستم و با مرورشون حس میکنم که چیزایی که خواستم رویایی نبودن
مثلا برای سفرهام زمان مشخی تو ذهنم نبود یا مثلا کسب و کار برای دیگران رو با مبلغ کمی هم میشه انجام داد مثلا هزینه آموزش یک نفر را پرداخت کنیم
برای کمک به دیگران هم با هر مبلغی که ادم درتوانش باشه میتونه انجام بده
و یا مثلا ماشین مدل بالا مد نظرم ماشینهایی نیست که تعداد محدودی از آدما دارن (چه بسا که من نظرم اینه که کسی که بخواد و خودش رو توانمند ببینه برای خدا سخت نیست)مثل کریستین رونالدو
ولی در کل من خواسته هام رو مرور کردم و دیدم از اول چیزایی رو خواستم که با منطقم جور در میاد
فق سلامتی اطرافیان به نظرم منطقی نیست چون هر کسی مسول خودش هست
سلام استاد گرامی و دوستان متعهد
من از خداوند یک خانه حیاط دار زیبا با صفا و رویایی در محل تولدم میخوام البته اگر خونش نو نباشه هم مهم نیست چون بازسازیش میکنیم به سلیقه خودمون
میخوام به تناسب برسم
میخوام یک بچه دیگه خداوند بهم بده که صحیح و سالم و گوگولی باشه
پسرم چشماش خوب شه و عینک نزنه
فکر نمیکنم واقعا اینها خواسته های زیادی برای من باشه و خدای مهربان به راحتی میتونه همش براورده کنه
من ثروت باور دارم
من تناسب باور دارم
من سلامتی و زیبایی باور دارم
بنام خداوندثروت و فراوانی و عشق و آرامش
سلام به دوستان زیبانگرشم
من وقتی این قسمت فایل رو دیدم باخودم گفتم من که خواسته هام خیلی دور نیس اما چرا نمیتونم یا نتونستم بهشون برسم به تکامل اعتقاد دارم که باید تکاملم برای خواسته هامم طی بشه بعد بیشتر فکر کردم گفتم حتما خودمو لایق نمیدونم برای خواسته هام اما تو این دوره زیبای زندگی با طعم خدا اون لیاقتم بیشتر شده پس الان دیگه مطمئنم به خواسته هام میرسم اما باید به اینم همیشه توجه کنم که از مسیرم لذت ببرم تا اینکه اون پول اون خواسته بیاد تا من حس خوشبختی کنم چون تازه متوجه شدم که ته ذهنم میگفتم اون پوله بیاد من اون چیزهای و که میخوام بخرم بعد خیلی همه چی عالی میشه یا به اون موقعیت شغلی برسم من خوشبخت ترینم و همیشه خودمو وابسته نتیجه کرده بودم پس متوجه دو موانع شدم تاالان یکیش که خودمو لایق نمیدونستم یکیم خودمو وابسته نتیجه کرده بودم و همچنین ته دلم این باورم بود که من بخدا میگم اما شایدم خدا نده و این جور باورهای مخرب که خداروشکر میکنم تو دوره زندگی با طعم خدا بیشتر موانع هام برداشته شد و الان بخاطر اشتباهاتم خودمو بخشیدم خیلی حس سبکی میکنم و به خدا حس نزدیکی بیشتری دارم و آرامشم بیشتر شده و خودمو الان دیگه لایق میدونم و خداروشکر باطی کردن تکاملم این اگاهیهارو بیشتر درک و حس میکنم
من اولین خواسته ام این بود که بیشتر عاشق خدابشم و ایمانم بخدا بیشتر بشه چرا این خواسته رو داشتم چون میخواستم اینقدرعشقم بخدا بیشتربشه که تو همه چی نور و عشق خدا رو درک و لمس کنم و ایمانم بخدا بیشتر بشه که وقتی ازش چیزی میخوام مطمئن باشم خدام قدرتمنده و قادره با ایمانم بمن میده چون ایمان به خدا همراهست با عمل صالحم
و دومین خواسته ای که از خدا دارم میخوام تو شغلم رشد و پیشرفت کنم و مهارتم بیشتربشه و بتونم تو هفته لااقل یک تومن فروش کنم این خواسته ام بخاطراین بود که دوست دارم به استقلال مالی برسم و همیشه پول بیشتری وارد زندگیم بشه تاهرچیزی که میخوام اون لحظه راحت بخرم دیگه نگران حساب بانکیم نباشم و بهترینهارو بخرم
خواسته بعدیم اینه که بتونم هم دوره خدهرگز دیرنمیکند و هم دوره تناسبها رو بگیرم تا بااگاهیهام بخدا نزدیکتربشم و شناختم بیشتر بشه چون احساس میکنم هرچقدر شناختمون بخدا بیشترباشه بیشتر حسش میکنم و بیشتر ایمان میارم
و خواسته بعدیم عشقم بخودمه خودمو باتمام وجود دوست داشته باشم و عزت نفسم بیشتربشه و به باخودم به صلح برسم
تا عشق و محبت و توجه رو بخوام دیگران بمن بدم خودن از درون بخودم هدیه بدم
خواسته بعدیم چشمانمو عمل کنم باهزینه اش خیلی خوب که تهیه بشه و با بهترین دکتر در بهترین بیمارستان به شکل خیلی راحتی عمل کنم و دیگه بدون عینک زیبایهای جهان رو ببینم و لذت ببرم چقدر حس قشنگیه بدون عینک با نورچشمان خودم به زیبایهانگاه کنم و لذت ببرم و صورتم بدون عینک زیباترهم بشه چقدر عالی میشه
خواسته بعدیم مسافرت کردنه دوست دارم برم تهران پیش دوستانم و کلی خوش بگذرونیم در بهترین زمانش
خواسته بعدیم اینه که آزادی داشته باشم هرجا دلم میخواد برم
خواسته بعدیم اتاقمو کاغذ دیواری بزنم و سرویس خوابمو جدید کنم و باسلیقه خودم
چقدر خوبه که خدارو دارم و میتونم و همیشه هست و به اندازه ایمانم و باورهام منو به خواسته هام میرسونه میخوام با کمک خدا بیشتر رو خودم کارکنم و توهر شرایطی کنترل ذهن قوی داشته باشم و تمرین کنم همیشه توجه ام به زیبایها باشه و از لحظه الانم لذت ببرم چون مطمئن نیستم تو اینده که میاد من باشم پس چقدر خوبه از الانم با همین داشته هام بهترین لذتهارو ببرم خدایاشکرت دارمت خداجونم عاشقتم
سلام دوست عزیز الان عمل چشم خیلی پیشرفت کرده و انشاالله به راحتی عمل خوبی خواهی داشت و بدون عینک و با عینک هم زیبایی
سلام دوست زیبانگرشم
خیلی سپاسگزارم منیره عزیزم
ان شاالله و حتما به همین زودی عمل میکنم و نتیجه خوب شدن چشمانمو میام همینجا میگم 😍😍😍😍😍🥰🥰🥰🥰🥰🥰
انتظارات و توقعاتمان را از زندگی در حدی قرار دهیم که بتوانیم قبل از رسیدن آن ها را باور کرده و در خودمان لیاقتش را یافته باشیم
در بهترین حالت ما می توانیم در لحظه یا یک قدم به جلو برویم یا یک قدم به عقب و امکان پیمودن 100 قدم یکجا عملیاتی نیست و باید قدم به قدم طی شود
سلام
من رفتم تمام خواسته هامو نگاه کردم خواسته غیر منطقی نداشتم
۱. رسیدن ب ارامش بیشتر
۲. رسیدن ب حس شادی
۳. خدایا میخوام بیشتر و بیشتر داشته باشمت
۴. هدایت بیشتر
۴.پیدا کردن شعل
۵. افزایش درامد همسرم
۶ خرید ماشین بهتر
۷. خرید محصولات استاد
۸.خریددخانه برایرارامش بیشتر
۹.بتونم لباس های ک دلم میخواد برای خودم و دخترم
۱۰. گوشی بهتر برای همسر بگیریم
۱۰. خرید یا تعمیر مبلمان خونه ام
۱۱. خرید لباس های مجلسی در عروسی خواهرم برای مراسماتش برای دخترم و خودم
۱۲.رسیدن ب درجه از ارامش ک حرفها و کنایه دیگران رو نشونم و بی اعتنا باشم بهشون وابکش کنم
۱۳خرید پیراهن برای تولد همسرم
۱۴. دادن قرض هایی ک دارم و و قرض های همسرم
۱۵. خرید سویس قابلمه
۱۶.خرید سرویس بشقاب
۱۷. مخرید کفش مجلسی
۱۸.رسیدن ب سلامتی بیشتر از لحاظ دهنی و جسمی برای دخترم و خودم
۱۹. زندگی و بیشتر بیشتر زندگی کمم
۲۰ شادی مادرم
۲۱. شفای پاهای مادرم
۲۲. خوش اخلاق شدن پدرم و رابطع بهتر و خوش اخلاقتر با مادر و برادرم
۲۳. شادی پدرم هدایت پدرم
۲۴. در یافت اگاهی بیشتر و موفق شون در مسیر
۲۵.احساس و دیدن بیشتر خدا حضورشو بیشتر بیشتر حس کنم
۲۶. م
سلام همپیکر و هم مسیری 😍👋
قانون تکامل یا پله پله برای رسیدن به لذت بیشتر ((اصل زندگی ))است 🌟
هر کدام از ما خواسته های بیشماری داریم هم مادی و هم معنوی ولی امروز در این مسیر باید کمی آگاهانه تر فکر کنیم که اصل زندگی ما به زنده بودنمان است زندگی و قدر آن به نفسهای امروز است و به لذت بردن از اصل خویشتن البته که خداوند خودش در ذات ما تنوع قرار داده است و ما برای تجربه کردن به این جهان مادی آمده ایم سالهای بیشماری را با ذهن زندگی کرده ایم ذهنی که ساخته ی این دنیاست ساخته ی دست جامعه ی بشری ذهنی که محدوده و فقط چارچوب خودش رو میبینه حالا ابه لطف خداوند هدایت شدیم در مسیری که کمی متوجه شدیم ما شاهزاده ای بودیم که در قصر مثل گداها زندگی می کردیم یه جور ذوق کردن و از اونطرف تلافی کردن سالهایی که خواسته هامون رو سرکوب کردیم به ما دست داده مثل بچه ای که میره داخل یک فروشگاه اسباب بازی فروشی بزرگ اون هم خیلی به ندرت و دیر به دیر و ترس داره که نکنه آخرین بار باشه نمی دونه کدام یکی را انتخاب کنه ….اما آیا خریدن تمام آن اسباب بازی ها به یکباره می تونه لذت بخش باشه ⁉️شاید برای چند ساعت و چندروز و بعد خستگی و شلوغی و به هم ریختگی آزار دهنده میشه …ولی اگر اون بچه بدونه که مثلا هر ماه می تونه یه اسباب بازی بخره شوق بیشتری داره هر بار هم از خریدش لذت میبره
و اگر خسته بشه یا اون اسباب بازی براش تکراری بشه امید داره که به زودی می تونه این لذت رو در وسیله ای دیگر تجربه کنه .منم اوایل که با قانون جذب آشنا شدم فقط می شنیدم که باید زیاد بخواهیم و همیشه عالیترینها ولی حقیقتا نمی تونستم بپذیرم یا اینکه انقدر به زور تجسم می کردم که کلی انرژیم سوخت می شد و در نهایت احساس ناامیدی و شکست می کردم یعنی می گفتم من کجا و مقصد کجا…مثلا یک ماشین خیلی خوب درخواست کرده بودم دائم تصویرسازی می کردم با احساس و جالبه می تونم بگم هروقت می رفتم بیرون اون ماشین رو می دیدم یعنی کائنات به درخواست من اینطور پاسخ می داد فقط در حد دیدن میتونه باشه ….مدتی گذشت و من متوجه شدم که ترس دارم یعنی باخودم می گفتم همچین ماشینی حتما خرجشم بالاست مثلا یه تعویض روغنش چقدر میشه منم که درآمدی ندارم ؟یا اینکه می گفتم من تجربه ی رانندگی در بیرون شهر رو ندارم با این ماشین کجا می خوام برم ؟ گاهی می گفتم اگر همسرم درخواست کنه ماشین رو بده به من نمی تونم بدم !؟
خلاصه هنوزم اون ماشین رو خیلی دوست دارم و خیلی هم میبینم اما..متوجه شدم من هنوز آمادگی رسیدن به اون خواسته رو ندارم در واقع قراره باعث لذت من بشه نه درگیری و عذاب من و به خدا می سپارم که به اراده و طریق و زمان خودش بهم عطا کنه در مورد خواسته های معنوی ام هم هنوز دارم فکر می کنم 🤔جایی شاعر میگه :نگار من که به مکتب نرفت /به یک غمزه مسئله آموز صد مدرس شد
خب من همیشه اینطور فکر می کردم که یه بشکنی زده شده و محمد شده محمد رسول الله (ص)می گفتم خدا اون بشکنه رو برای منم بزن منم یهو بتونم به صلح برسم با تمام انسانها و یا بتونم عشق بلاشرط رو هدیه کنم به تمام انسانها …نمی دونم ذهنم درگیره باید به سطح شناختش و درکش برسم برام تضاد پیش اومده 🙏🏻🌹اما این فایل منو به فکر وا داشت من اول باید با نزدیکانم به صلح برسم و عاشقشون بشم تا بتونم این محدوده رو گسترده کنم برای غنی شدن اول باید از نیازمندی به غیر رها شوم و باید قدم به قدم پیش برم 🤔اگر ریشه یابی کنم میرسه به عجله کردن ….
خداوند من و از خودم بهتر میشناسه که در کتاب آسمانی فرموده عجله نکنید‼️ اما با توجه به شرایط زندگی و تکنولوژی های پیشرفته همه چیز در جهان مادی که ما ساخته ایم سرعت گرفته و این سرعت روی ذهن ما برنامه ریزی شده و همش فکر می کنیم وقت کمی داریم و همش بدو بدو عجله داریم که به زمان زور بگیم شاید سوره والعصر هم حرفی برای گفتن داشته باشد (انسان در ضرر و خسران است )در جایی داریم الشیطان یعدکم الفقر و الفحشا (شیطان دائم حرف کمبود می زنه 😮‼️)وقت کمه پول نیست به رویات نمی رسی تلاش نکردی زود باش و الی آخر …..
اما جهاان کاملا در آرامشه خورشید به آرامی طلوع می کند و به آرامی غروب می کند گیاهان به آرامی رشد می کنند و به آرامی غنچه ها باز می شوند دریا به آرامی جزر و مد می کند و همه آرام آرام نفس می کشند بارها صحبتهای اشو عارف بزرگ رو گوش کرده ام کاملا طبیعی هشیار و آرام همگام با نفسهاش
این عارف بزرگ می گوید آهستگی را تمرین کن تا هر قدم به خود نزدیکتر شوی 😇🌟
قانون تکامل به انسان ظرفیت می ده و آماده اش می کنه برای دریافت مثلا ما به نوزاد دوروزه چلو کباب نمی دیم اگر خیلی هم بهش لطف داشته باشیم و بهش بدیم خفه میشه نمی تونه بخوره و باعث مرگش میشه ‼️پس بیشتر فکر کنیم خداوند با اجابت کردن خواسته های ما مشکلی نداره عشق می کنه اصلا 🥰اما از صد تا مادر بر ما مهربانتره هر بار در هر قدم ما توانمندتر میشیم و قویتر و انگیزه بیشتری پیدا می کنیم برای قدم بعدی و در واقع فنداسیون هر خواسته ای محکم داره پی ریزی میشه برای آینده ای که فکر کردن بهش امروز برای خودما محاله❗️😍
حق الهی من در ذهن الهی محفوظ است و خیلی بیشتر از تصور من می باشد
حق الهی من تحت حمایت و حفاظت خداست
(چهار اثر از فلورانس اسکاول شین )
این باور حس خوبیست که باعث میشه با خیال راحت به زندگیت برسی تا به وقت و اراده ی خداوند به سادگی و زیبایی و عزتمندانه پکیج خواسته هاتو دریافت کنی .🙏🥰🍃🌸🕊
خدایا صدهزاار مرتبه شکرت
عاااشقتم ♥️
به نام خدایی که در این نزدیکیست 💖💖💖
سلام به همه دوستان هم مسیرم🙋
جلسه پنجم : زندگی با طعم خدا :منطقی بودن خواسته ها و آرزوها .💐💐
تا قبل از هدایتم به این مسیر زیبا🏞️ اصلا حس و حال خوبی🥴 نداشتم و تقریباً همه چیز برام حالت یک نواخت و تکراری🙄🙄 رو داشت وکلا آدم شادی نبودم ولی از زمانی که به این مسیر🏞️ هدایت شدم حال و هوام کلی تغییر کرده روزها برام دیگه تکراری نیستند از دیدن چیزهای کوچک کلی خوشحال🤩 میشم من گل های زیبای زیادی دارم که هر روز با دیدن اونا عشق😍 میکنم ، عاشقانه به اونا آب میدم و نوازش شون میکنم و یا با دیدن پاجوش هاشون کلی ذوق میکنم و عمیقاً حالم خوب 😘🥰😍میشه در صورتیکه قبلاً از کنارشون فقط رد میشدم .ویا وقتی با ماشین مون🚗 میریم بیرون و تفریح کلی با همسرم و بچه هام میگم و میخندیدم ،بعدش کلی خداوند رو شکر🙏 میکنم به خاطر وجود ماشین مون🚗 که باهاش میریم تفریح و بهمون کلی خوش میگذره ، درصورتیکه قبلاً فقط اخم و تخم و غرغر😡😠 میکردم. بعضی وقتا دخترم میخنده و میگه بابا، تو چقدر قانعی به خاطر یک بیرون رفتن و دور زدنم خدا رو شکر میکنی، ملت مسافرت دور دنیا رو میرن این قدر که تو خدا رو شکر میکنی ، شکر نمیکنند. ومن بهش میگم هر چیزی که وجودش حال آدمو خوب کنه شایستگی اینو داره که به خاطرش شکر گزاری کنی . و به نظر من این خوشبختی 😍🤩 نیست که باعث شکرگزاری آدم میشه ، بلکه این شکر گزاریه که خوشبختی رو برای آدم به ارمغان میاره . پس خدایا در همه حال شکرت🙏. و اما در مورد آرزو ها ، من دوباره برگشتم و یک سری به آرزوهام که در جلسه اول نوشته بودم زدم و دیدم که خواسته ها ، یا همون آرزوهای من هیچ کدام غیر منطقی و غیر واقعی نبودن که بخوام اونا رو تغییر بدم و خواسته های من اینا بودن.
۱_ رابطه صمیمی و خوبی با خداوند داشته باشم .🌹
۲_سعادت خواندن نماز اول وقت و خواندن آیات قرآن به صورت مستمر و مداوم واین که درک صحیحی از خواندن آنها داشته باشم. 🌹
۳_دوستان فهمیده و مهربان بیشتری داشته باشم. 🌹
۴_ خودمو همسرم و فرزندانم در دنیا و آخرت سعادت مند و خوشبخت و موفق باشیم.🌹
۵_کرونا نابود بشه و مردم جهان دوباره شاد و خوشحال بشن.🌹
۶_دوستان مهربان و با وفای بیشتری داشته باشیم. 🌹
۷_صاحب خونه بشیم.🌹
۸_ماشین مونو عوض کنیم و یه مدل بالاتر بخریم.🌹
۹_رزق و روزی در زندگی مون زیاد و فراوان بشه . 🌹
۱۰_متناسب بشم هم از نظر جسمی و هم از نظر فکری .و فرستادن عکس شگفتی سازم برای استاد..(که این آخری برآورده شد ومن کلی لذت بردم و البته میبرم.).🌹🌹🌹
وچن تا خواسته دیگه بود که اونا هم هیچ کدومشون غیر منطقی و غیر طبیعی نبودن ،که دیگه ننوشتم..
همه ما آدمها برای رسیدن به هدف و خواسته هامون عجله داریم و دوست داریم که هر چه زودتر به چیزهایی که میخواییم برسیم واین تقریبا در مورد بیشتر جنبه های زندگی مون صدق میکنه مثلاً در جنبه تناسب اندام همه ما افراد چاق خیلی عجله داریم که در استفاده از هر روشی هر چه زودتر لاغر بشیم و سعی میکنیم از روشهایی استفاده کنیم که زودتر به نتیجه برسیم.و در هر روشی اول مدت زمان استفاده از اون روش برامون مهمه یعنی نمیخواییم سوال رو از روش درست حل کنیم فقط میخواییم از هر روشی شده زودتر به جواب برسیم غافل از اینکه روش غلط همیشه غلط و نادرسته و ما رو به جواب اصلی نمیرسونه. ولی ما عادت کردیم که در هر کاری عجول باشیم واین عجول بودن در وجود ما انسان هاست و شاید تعداد کمی از ما صبور🌺 باشیم. ولی باید بدونیم که عجله کار شیطونه😈👿 و عجله کردن باعث میشه که کارها درست انجام نشه . من در روش لاغری با قدرت ذهن صبور بودن رو دارم تمرین میکنم. و استاد بهمون آموزش دادن که عجله داشتن بزرگ ترین مانع برای رسیدن به لاغری میباشد ودر همه جنبه های زندگی صبور بودن مهم ترین نقش رو ایفا میکنه در مورد خواسته ها و آرزوها هم همین طوره نمی شه که ره صد ساله رو یک شبه طی کرد . به قول معروف گر صبر کنی ز غوره حلوا سازی . مثلاً کسی که مستاجره ودر یک خونه معمولی و در یک منطقه معمولی شهر زندگی میکنه و سرمایه و پس انداز چندانی هم نداره چطور ممکنه که خیلی زود بخواد بره تو بهترین مکان شهر ویک خونه🏰⛲⛪ چند هزار متری بخره و یک زندگی فوق لاکچری🛫🎢🚙🏟️🎡⛲⛪🍨💰💸💵 داشته باشه خب معلومه که همچنین زندگی رو نه تنها ذهن خودش بلکه ذهن اطرافیانش هم این موضوع رو قبول نمیکنه . خداوند زمانی که طبیعت🌄⛰️🌌 و جهان رو آفرید ما انسان ها رو هم جزو همین طبیعت آفریده . ودر طبیعت روند تکامل تغییر ناپذیره درسته که الان علم و تکنولوژی خیلی پیشرفت کرده . ولی روند تکامل طبیعت تغییری نکرده مثلاً اگه گندم ، جو ، عدس ، نخود ، …در زمینی کاشته شود مثلاً شش ماه، سه ماه ، نمیدونم هر مدت زمان باید طول بکشه تا زمان برداشت محصول برسه وتا این مدت طی نشه محصول به مرحله برداشت نمیرسه.و باید این پروسه طی بشه، و اگه هزار سال پیش هم مدت زمان کاشت و برداشت این محصولات مثلاً شش ماه بوده الان هم هیچ تغییری نکرده بازم همون مدت زمان باید طول بکشه تا زمان برداشت اون محصول برسه . واین قانون طبیعته، ماهم جزویی از همین طبیعت هستیم و باید یاد بگیریم که هر موضوعی و هدف و خواسته ای پروسه ای داره که باید روند تکامل اون طی بشه . و خواسته های ما باید طوری باشه که در بهتر کردن اصل زندگی مون تاثیر داشته باشه یعنی وقتی به اون خواسته برسیم از داشتن اون لذت ببریم نه اینکه اون خواسته برامون درد سر ساز بشه یعنی الان اگه من ماشینم مثلاً پراید بهتر که بخوام ماشینم یا پژو یا سمندی چیزی باشه نه اینکه بگم از پراید برم یک دفعه پروشه بشینم خب به نظرم این اصلا درست نیست و اصلا ذهنمم این موضوع رو قبول نمیکنه و نمیتونم مثلاً نشستن در پروشه رو تو ذهنم تصویر سازی کنم .پس خواسته و آرزو باید طوری طلب بشه که برای خود فرد هم قابل هضم و قابل قبول باشه و اگه رسیدن به خواسته ها پله پله طی بشه فکر میکنم لذتش هم بیشتر باشه.و ثروتی خوبه که آرام آرام و مرحله به مرحله به دست بیاد و برای به دست آوردن شم زحمت کشیده باشی و بتونی به داشتنش افتخار کنی نه ثروتی که اصلاً ندونی چه طور به دست اومده واصلا نتونی توضیح بدی که چه طوری بهش رسیدی واز قدیم هم گفتن ره صد ساله رو نباید یک شبه طی کرد . و به قول معروف مال باد آورده رو باد هم میبره واین ثابت شدست پس من اگه میخوام تغییر کنم اول باید ارزش همین چیزهایی که دارم بدونم و شکرگزار شون باشم حس و حالم خوب باشه، صبور باشم. برای به دست آوردن خواسته هام استمرار و تلاش داشته باشم تا روند تکامل منم طبق قانون طبیعت طی بشه تا آبش های جدید و بیشتری بهم اضافه بشه ومنم لذت شو ببرم تا با اضافه شدن اون آبش ها برای جهان ارزشمند بشم .
با تشکر از زحمات استاد گرامی🙏 .
وبا آرزوی بهترین ها برای همه دوستان.🌷🌷🌷
با سلام حضور محترم استاد عزیز وهمراهان گرامی،
برای رهایی از افسردگی بهتر است فکری جدید وایده وشرایطی جدیدراجایگزین کنید ،ایجاد انگیزه وآرزو یکی از این گزینه هاست ،انسان بی هدف وآرزو همچون آن قایق سرگردانی است در تلاطم آبهای سرگردان اقیانوس ، واما چگونه وبطور این ارزوهارا دسته بندی کنید!؟ من به شخصه برای آرزوهایمان های متفاوتی اتخاذ کردم ،بطور مثال ،می خواهم تا سه ماهه دیگه چه اتفاقاتی در زندگیم بیفتد وهمینطور تا ۶ ماهه دیگر ویا ۹ ماهه دیگر وتا آخر سال ،از خریدن لوازم منزل یا داشتن پس انداز یا افزایش حقوق ،یا رفتن به سفر گرقته تا خریدهای بزرگ خانه واتومبیل وغیره! ودررسیدن به آرزوها عجولنباشم هرچیزی زمان خودش را می طلبد ،بطور مثال من از زمانیکه خودم را شناختم دوست داشتم برم از ایران بخصوص آمریکا خیلی هم تلاش کردم وچندین بار برای ویزا اقدام کردم ولی نشد که نشد ودراخر خداوند با من صحبت کرد وگفت عین این جمله ،شما جایز نیست بری آمریکا وانجام بود که من فهمیدم من دیگر به آمریکا نمی روم واو مرا بطور معجزه آسایی به آلمان هدایت کرد که فکرش را هم نمی کردم، والحق چه جای عالی وخوبی! وبعدها فهمیدم که این کار خداوند چقدر به نفع من شد ،گاهی ما خواسته وآرزوی داریم ولی اگر توکل وخواسته ما بر اراده خداوند باشد بهترینها برای ما رقم می خورد ومن طبق تجربه سالهای زندگیم دریافتم که هنگام داشتن آرزویی اول بگویم خداوندا نه به خواسته من بلکه به اراده تو بشود! یا اینکه زمانی که در ایران بودم منزل ما ن را تصمیم گرفتیم که با همسایه ها بکوبیم وعمارتی جدید بسازیم ،ومن رئیس هیئت مدیره بود وبا برج سازان زیادی در گفتگو بودیم وجلسه می گذاشتم ۹ تا خانواده بیشتر نبودیم ،ومن طی تلاشهای بسیار وجلسات بیشمار و گرفتن رضایت همسایه ها همیشه با مخالفت یک نفر روبه رو می شدم وهمان تمام زحمات منو بباد میداد ،یادمه خیلی عصبی می شدم حرص می خوردم وچه شبهایی تا صبح راه می رفتم و نمی خوابیدم وعاقبت هم نشد که نشد چون اراده خداوند برآن نبود وبعدها فهمیدم که اگر می شد من خیلی گرفتار می شدم ودیگر نمی توانستم دیگر آرزوهایم را محقق کنم .وخداوند را خیلی شکر کردم.گاهی ما از حکمتهای خداوند بی خبریم آرزویی را طلب می کنیم واگر در این آرزو توکل وتوجه ما بر خداوند باشد آن آرزو به شکلی باور نکردنی به واقعیت تبدیل می شود !
به قول استاد عزیز عجول بودن درزندگی هیچگاه مارا به سرمنزل مقصود نمی رساند وتا زمانی که خدا نخواهد برگی از درخت نمی افتد ،داشتن آرزو حق طبیعی هر فردی است ولی چگونه طلب کردن آن آرزو ورسیدن به آن صبرو حوصله می طلبد .درست است که ما درعصر اینترنت و سرعت زندگی می کنیم ولی زندگی مسیر طبیعی خودرا طی می کند ،همچون گردش زمین به دور خورشید ،تغییر فصل ها ، آمدن شب وروز ،ورشدونمو گیاهان ،ووووو! ودرک تکامل جهان هستی!
خواسته ها وارزوهای ما باید توجه کنیم کدوم واقعیه وکدامش نیست ودراینجا با آنچه که من آموختم بهتر است که به چند مورد بپردازیم ،
۱- در طلب آرزو کردن از خود بیخود نشویم ،وارزوهای معقول تری بکنیم.
۲- درخواستهایمان را واقع بینانه بکنیم.
۳- طوری آرزو بکنیم که در تصورمان بگنجد!
۴- خیلی رویایی فکر نکنیم.
۵- آرزویی بکنید که در ذهنتان قابل باور باشد،
۶ – احساس داشتن لیاقت در آنچه که آرزو می کنیم داشته باشیم .
۷- آمادگی وشرایط داشتن ورسیدن به آرزو را داشته باشیم.
۸- واقعی زندگی کنیم.ودر توهم نباشیم.
۹- خواسته هایمان برای خودمان باور پذیر باشد.
ودر آخر صبروحوصله داشته باشیم وعجله نکنیم،
خداوند یک شبه کن فیکون نمی کند.!وهمچنین آمادگی پذیرش آن آرزو را داشته باشیم.وهمچنین صلاحیت رسیدن به ارزوهارا داشته باشیم !
لازمه اولیه زندگی این است که در هر حالت زندگی هستیم از کوچکترین چیزها لذت ببریم وشکر گزار باشیم .تا خداوند چیزهای بیشتری را به ما بدهد .
سلاام
اولش که داشتم این فایل رو میدیم و صحبت هاتونو میشنیدم خیلی تناقض برام به وجود اومد . من فک میکردم هر چیزی توی رویام هست باید بنویسم ولی بعد فهمیدم چیزی رو که ذهنم میپذیرتش مورد قبول هست. من هم بحث های روانشناسی خیلی میشنیدم که میگفتن رویا هاتو محدود نکن، هر چیزی خواستی میتونی به دستش بیاری و خدا میتونه بهت بده اون چیز ها رو ، ولی هر چی بیشتر فایل رو میدیدم و تکرارش میکردم بیشتر موضوع بحثتون رو درک کردم. برداشت من این بود که اگه یه چیز خیلی بزرگ رو بخوایم هیچ وقت نمیتونیم خودمون رو در اون موقعیت ببینیم و در نتیجه تصویری از اون خواسته در ذهن ما به وجود نمیاد، این میشه که کائنات هیچ درخواست مشخصی از ما دریافت نمیکنه چون کائنات همیشه یه تصویره با جزئیات و پذیرفته شده توسط خودمون رو از ما میگره و به واقیت زندگیمون تبدیل میکنه و بدون اون اطلاعات نمیشه انعکاس درستی از خواستمون به دستمون برسه پس ما باید سعی کنیم ایستگاه به ایستگاه سوار اتوبوس این دوره بشیم و آهسته و پیوسته به سمت خواستمون پیش بریم.
من رفتم و لیست خواسته هام رو دیدم و به این نتیجه رسیدم که خیلی زیادی بودن! و دقیقا همون بحثی که شما گفتید ؛انگار عقده ی یه چیز رو داشتم و این شکلی به این دوره نگاه کردم که خدا فقط قراره توی این مدتی که دارم این فایل ها رو میبینم کنارم باشه و خواسته هام رو محقق کنه ولی الان دید خیلی بهتری دارم . خدا همیشه هست قبل از دوره بوده ، بعد از این دوره هم هست ولی من فقط در طول این دوره یاد میگیرم که چطور باید چاشنی خدا رو به غذای زندگیم اضافه کنم که خوشمزه تر بشه.
من نوشته بودم دوست دارم رتبه 1 کنکور بشم . الان میگم دوست دارم فقط دانشگاه هنر تهران قبول بشم و تمام مراحلش رو به خوبی به انجام برسونم مهم نیست رتبم چند بشه من که در هر صورت دارم از زندگی لذت میبرم ، فقط دوست دارم دانشگاه تهران دولتی قبول بشم که راحت تر توی شهر تهران زندگی کنم و اینطوری لذت بیشتری از زندگیم میبرم. اون دانشگاهی که مورد نظر منه رتبه ی زیر 100 میگره و من از خدا میخوام خیلی راحت و با عشق رتبه ی زیر 100 بیارم و دانشگاه مورد علاقم قبول بشم.
من نوشته بودم که دوست دارم با شرکت در این دوره همه ی عادت های بدم یک جا تغییر کنند و صبح زود ساعت 5 بیدار بشم ، الان میدونم که در هر صورت مهم اینه که بیدار میشم و میفهمم که خدا یک روز دیگه هم بهم فرصت زندگی داده و از زندگیم لذت می برم و الان میخوام صبحا قبل از ساعت 8 بیدار بشم تا بتونم از صبح زیبام لذت بیشتری ببرم.
و خیلی آرزو ها برای مامان و بابام و دوستام کرده بودم و الان میخوام اونا رو بسپرم به خدا و ایمان دارم هر چیزی به خیر و صلاحشون باشه براشون پیش میاد.
بقیه ی خواسته ها رو هم خوندم ولی اونها کاملا برای لذت بیشتر از اصل زندگی بودند .
برای همه ی دوستام در این سایت آرزوی موفقیت و سلامتی میکنم
ممنونم استاد
و ممنون از خودم
بنام خدایِ زندگی با طعم خدا👌😍
سلام به استاد عطار روشن عزیزم و خانواده تناسب اندام🌺
در مورد خواسته هایی که گفتید بررسی کنید
من عینا دوباره متن جلسه اول رو که در مورد خواسته هام نوشتم رو اینجا میارم👌👌
((یه نکته مهم:
از اونجایی که در این یکسال قانون تکامل روـخیلی خوبـ درک کردم پس درخواست هایی رو مینویسم که برای این لحظه من و ذهن من قابل درک و قابل رسیدن باشه وهیچ عجله ای نیست برای رسیدن به خواسته ها وقت میدانی که فراوانی در زمان هستش و هر لحظه داره نعمت ها بیشتر و بیشتر میشه و فقط کار ما در این جهان لذت بردن و شادی کردن و احساس خوب و اعتماد به خداونده))
درخواست من 👌
✍️خدایا ازت درخواست دارم که تموم وجودم را از عشق خودت لبریز کنی👌😢😍
✍️خدایا ازت درخواست دارم که تمرکز بالای توی وجودم باشی😢😍
✍️خدایا ازت درخواست دارم که ایمانم را در تک تک سلول های بدنم به خودت بالاتر ببری و بهم کمک کنی که عمل گرا تر از سال قبل باشم و با دوره ها روی خودم سرمایه گذاری کنم و یه میلاد آمای ورژن جدید ۱۴۰۰ از خودم بسازم 😍💪
✔️ ۳ برابر شدن درامد امسال نسبت به سال قبل یعنی ۱۵ میلیون در ماه ، که میدانم ۳ برابر نوشتم ولی خیلی بیشتر ازینا میشود 😍💸👌
✔️خرید میکنم ورود به سرزمین لاغر ها و استارت جدی و قدمی بزرگ برای به تناسب اندام رسیدن😍👌
✔️استارت یه کسب وکار اینترنی به همراه عزیزدلم در کنار شغلم
✔️خریدن گوشی ۲۰ میلیونی با امکانات عالی😍
✔️کمک کردن خداوند در کارم و نوشتن قراردادهای فروش مثل سالی که گذشت و تموم تبلیغات و آوردن مشتری هارو انجام دادی امسال هم همه رو انجام میدی و منم روی خودم کار میکنم و بندگیت رو میکنم👌
✔️خرید طلا و سکه و دلار برای سرمایه گذاری
✔️خریدن ماشین آریزو ۶ سفید رنگ
( اگر این ماشین رو نوشتم فقط به دلیل اینکه دوست دارم بهش برسم و عاشق رانندگی کردن باهاش هستم و با طی کردن تکاملم به ماشین های چند میلیاردی میرسم)
📌و مهم ترین خواسته ام که خیلی مهمه شاد بودن و خندیدن و با خود در صلح بودن هستش که همه اون خواسته های بالا در گرد این میچرخه👌✌️😍
🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
خب حالا بریم سر وقت این که بگم
تموم خواسته های من همش بر اساس در نظر گرفتن قانون تکامل بوده که نوشتم چون واقعا درکش کردم و قبلا ضرر دادم حالا خیلی این قانون رو درک کردم و میفهم
ولی الان میخوام در مورد این قانون تکامل در قرآن بررسی کنم و آیاتی رو بیارم تا ذهنمون بپذیره که
موفقیت در تموم جنبه های یه شبه نیس بلکه تکاملی هستش👌👌
📌فرقان/۵۹
الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَمَا بَيْنَهُمَا فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَىٰ عَلَى الْعَرْشِ ۚ الرَّحْمَٰنُ فَاسْأَلْ بِهِ خَبِيرًا
همان (خدایی) که آسمانها و زمین و آنچه را میان این دو وجود دارد، در شش روز [= شش دوران] آفرید؛ سپس بر عرش (قدرت) قرار گرفت (و به تدبیر جهان پرداخت، او خداوند) رحمان است؛ از او بخواه که از همه چیز آگاه است!
📌هود/۷
وَهُوَ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ وَكَانَ عَرْشُهُ عَلَى الْمَاءِ لِيَبْلُوَكُمْ أَيُّكُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا ۗ وَلَئِنْ قُلْتَ إِنَّكُمْ مَبْعُوثُونَ مِنْ بَعْدِ الْمَوْتِ لَيَقُولَنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا إِنْ هَٰذَا إِلَّا سِحْرٌ مُبِينٌ
او کسی است که آسمانها و زمین را در شش روز [= شش دوران] آفرید؛ و عرش (حکومت) او، بر آب قرار داشت؛ (بخاطر این آفرید) تا شما را بیازماید که کدامیک عملتان بهتر است! و اگر (به آنها) بگویی: «شما بعد از مرگ، برانگیخته میشوید! «، مسلّماً» کافران میگویند: «این سحری آشکار است!»
📌ق/۳۸
وَلَقَدْ خَلَقْنَا السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَمَا بَيْنَهُمَا فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ وَمَا مَسَّنَا مِنْ لُغُوبٍما
آسمانها و زمین و آنچه را در میان آنهاست در شش روز [= شش دوران] آفریدیم، و هیچ گونه رنج و سختی به ما نرسید! (با این حال چگونه زندهکردن مُردگان برای ما مشکل است؟!)
📌یونس/۳
إِنَّ رَبَّكُمُ اللَّهُ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَى عَلَى الْعَرْشِ يُدَبِّرُ الْأَمْرَ مَا مِنْ شَفِيعٍ إِلَّا مِنْ بَعْدِ إِذْنِهِ ذَلِكُمُ اللَّهُ رَبُّكُمْ فَاعْبُدُوهُ أَفَلَا تَذَكَّرُونَ
پروردگار شما آن خدايى است كه آسمانها و زمين را در شش هنگام آفريد سپس بر عرش استيلا يافت كار [آفرينش] را تدبير مى كند شفاعتگرى جز پس از اذن او نيست اين است خدا پروردگار شما پس او را بپرستيد آيا پند نمى گيريد
📌سجده/۴
اللَّهُ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَمَا بَيْنَهُمَا فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَى عَلَى الْعَرْشِ مَا لَكُمْ مِنْ دُونِهِ مِنْ وَلِيٍّ وَلَا شَفِيعٍ أَفَلَا تَتَذَكَّرُونَ
خدا كسى است كه آسمانها و زمين و آنچه را كه ميان آن دو است در شش هنگام آفريد آنگاه بر عرش [قدرت] استيلا يافت براى شما غير از او سرپرست و شفاعتگرى نيست آيا باز هم پند نمى گيريد
📌حدید/۴
هُوَ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَى عَلَى الْعَرْشِ يَعْلَمُ مَا يَلِجُ فِي الْأَرْضِ وَمَا يَخْرُجُ مِنْهَا وَمَا يَنْزِلُ مِنَ السَّمَاءِ وَمَا يَعْرُجُ فِيهَا وَهُوَ مَعَكُمْ أَيْنَ مَا كُنْتُمْ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ
اوست آن كس كه آسمانها و زمين را در شش هنگام آفريد آنگاه بر عرش استيلا يافت آنچه در زمين درآيد و آنچه از آن برآيد و آنچه در آن بالارود [همه را] مى داند و هر كجا باشيد او با شماست و خدا به هر چه مى كنيد بيناست
📌اعراف/۵۴
إِنَّ رَبَّكُمُ اللَّهُ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَى عَلَى الْعَرْشِ يُغْشِي اللَّيْلَ النَّهَارَ يَطْلُبُهُ حَثِيثًا وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ وَالنُّجُومَ مُسَخَّرَاتٍ بِأَمْرِهِ أَلَا لَهُ الْخَلْقُ وَالْأَمْرُ تَبَارَكَ اللَّهُ رَبُّ الْعَالَمِينَ
در حقيقت پروردگار شما آن خدايى است كه آسمانها و زمين را در شش روز آفريد سپس بر عرش [جهاندارى] استيلا يافت روز را به شب كه شتابان آن را مى طلبد مى پوشاند و [نيز] خورشيد و ماه و ستارگان را كه به فرمان او رام شده اند [پديد آورد] آگاه باش كه [عالم] خلق و امر از آن اوست فرخنده خدايى است پروردگار جهانيان
در هیچ کدام ازین آیات خداوند نیومده که یه دکمه زده باشه یهو جهان به وجود بیاد بلکه همه چی طبق روند خاصی بوده
خیلی جالبه که خداوند در داستان حضرت نوح (ع) که در آیه ۴۰ سوره هود به نوح میگه:
از هر حیوان یک جفت نر و ماده در کشتی سوار کن که این موضوع نیز اشاره به قانون تکامل دارد.
خداوندی که قادر مطلق است و فرمانروای این جهان است هیچ مخلوقی را بدون تکامل خلق نکرده
حالا من نمیدونم که چرا ما انسانها در رسیدن به خواسته هامون قصد داریم این قانون تکامل را دور بزنیم؟!
می خواهیم یک شبه پولدار بشیم👌❌
یک شبه لاغر بشیمی👌❌
یک شبه زبان انگلیسی را یاد بگیریم 👌❌
حتی یک شبه ایمانمون به خدا کامل بشه و کوه رو جابجا کنیم👌❌😐
✍️خلق هر موجودی،هر خواسته ای، هر هدفی قطعا یک روندی داره و اگر روند آن طی نشه یا به آن نمی رسیم و اگر هم برسیم به این دلیل که ظرف ما آماده نشده است خیلی زود به حالت قبل و یا شاید بدتر از حالت قبل خود برمی گردیم.
اینو در نظر بگیریم که اگر یک پروانه را قبل از اینکه دوره تکامل خود را در پیله طی نکند از پیله خارج کنیم بدون شک می میرد.
رعایت نکردن قانون تکامل:
یعنی استفاده از آمپول و هورمون در رشته بدنسازی.
یعنی استفاده از وام و قرض در راه اندازی کسب و کار
و…
خیلی مثال های دیگر که بدون شک همه ما در زندگیمون داریم
و تموم این زود رسیدن ها همش به دلیل ذات عجول بودن ماست
انسان ۳ تا صفت داره که هر بار همیشه یادش میره و نابودش میکنه که عبارتند از ؛
انسان عجول❌
انسان کفور ❌
انسان طمع کاره❌
که خداوند در قرآن گفته
انسان عجول آفریده شده است
مانند آیه ۱۱ سوره اسراء و یا آیه ۳۷ سوره انبیاء:
خُلِقَ الْإِنْسَانُ مِنْ عَجَلٍ سَأُرِیکُمْ آیَاتِی فَلَا تَسْتَعْجِلُونِ
آدمی در خلقت و طبیعت بسیار شتابکار است، (ای مردم) ما آیات (قدرت و حکمت بالغه) خود را به زودی به شما مینمایانیم (و شما را عذاب میکنیم) پس تعجیل مدارید.
و نکته اخر اینو باید در نظر بگیریم که:
✔️ سنت الهی تغییر ناپذیر است و نمیشه سرپیچی کرد ازین قانون و مشیت های الهی و هیچ راه گریزی جز هماهنگی با آن نیست👌👌
همانطور که بارها خداوند در قرآن گفته :
فاطر/۴۳
فَلَنْ تَجِدَ لِسُنَّتِ اللَّهِ تَبْدِیلًا وَلَنْ تَجِدَ لِسُنَّتِ اللَّهِ تَحْوِیلًا
(سنت الهی را هرگز مبدّل نخواهی یافت و سنّت الهی را هرگز تغییر پذیر نخواهی یافت)
پس در، سردر زندگیتون اینو بزنید که:
عجله ممنوع⛔️❌⛔️
در آخر قانون تکامل رو در شعری براتون میارم👌
👣👣
به کجا چنین شتابان؟
گَوَن از نسیم پرسید
دل من گرفته زینجا
هوس سفر نداری
ز غبار این بیابان؟
همه آرزویم اما
چه کنم که بسته پایم
به کجا چنین شتابان؟
به هر آن کجا که باشد
به جز این سرا سرایم
سفرت به خیر! اما
تو و دوستی، خدا را
چو از این کویر وحشت
به سلامتی گذشتی
به شکوفه ها، به باران
برسان سلام ما را…
سلام دوست عزیز نوشته ی شما خیلی دلنشین بود و خیلی جالب بود که از آیات قران درش استفاده کردید. وقتی آیات رو میخوندم صحبت های استاد خیلی برام باور پذیر تر و واضح تر میشد. تصمیم گرفتم مثل شما برای هر گفته ی استاد در قران مثال هایی پیدا کنم و در ذهنم مرورشون کنم تا اعتقاداتم محکم تر و ریشه دار تر بشن.
براتون آرزوی سلامتی و موفقیت روز افزون میکنم
احسنت و درود بر شما دیدگاه فوق العاده ای بود بسیار لذت بردم سپاس از آیات و سندهای قرآنی که ارائه دادین من قبلا کمی به این موضوع فکر کرده بودم که چرا خداوند در جایی گفته من بگم بشو !موجود می شود یعنی کن فیکون می کنه (دم او جان دهدت روز نفخت بپذیر کار او کن فیکون است نه که موقوف علل)
ولی در آیاتی اینطور اومده که خلق آسمان و زمین در شش روز اتفاق افتاده …،و حتما یادآوری قانون تکامل برای انسان بوده است.
سپاس از شما طلب خیر 🍃🌸
به نام خداوند بخشنده مهربان
سلام
اول می خوام راجع به تاثیر این دوره بگم
خیلی احساس شادی میکنم……مخصوصا از وقتی فهمیدم من باید جانم رو همیشه پر از شادی کنم و جانم هست که ارزشمنده و لوازم جانبی خودش با حال خوب بهم اضافه می شه ولی من باید اصل زندگی رو حس کنم و ازش لذت ببرم
در مورد خواسته های نوشته شده که نگم براتون منم دقیقا مثل شما یه خواسته هایی نوشتم که خند ه ام میگیره
به خودم میگم چه خبر بوده حالا
دقیقا رفتار درخواست کردنم از خدا مثل رفتارهای اشتباه غذا خوردنم بود
وقتی با میز پر از غذا مواجه میشدم به جای اینکه از میزان غذای مورد علاقه ام به اندازه ی نیازم بخورم و از همون مقدار لذت ببرم ، از تمام غذاها اونقدر می خوردم که حال و احساس وحشتناکی پیدا می کردم
حالا می بینم همین حالت رو با در خواست کردنم از خدا دارم
به جای اینکه به این فکر کنم که وسایل ، لباس ها، و چیزهایی که واقعا منو خوشحال میکنه و من از داشتنشون زندگیم با کیفیت تر میشه رو داشته باشم ، چیزایی رو می خوام که اصلا نمیدونم استفاده ازشو ن چه جوریه، چه کیفیت ی به زندگگیم میده
مثلا من الان خیلی نیاز به یه گوشی خوبی دارم که کیفیت فیلم و عکس و پردازش خوبی داشته باشه
ولی همیشه تو دیریم بردم گوشیهای اپل رو انتخاب کردم
فقط به این دلیل که بهترین برند هستند
نمیگم اپل بده
ولی توشرایط فعلی کشورم که تحریمه و اپلیکیشنای این برند به مشکل بر میخوره داشتن این خواسته که گوشی اپل هست برام دردسر ساز میشه به جای اینکه کمکم کنه
پس من باید نیاز خودم در نظر بگیرم و از برآورده کردن نیازی که منحصر به منه لذت ببرم
من باید طعم زندگی مورد علاقه خودمو بچشم
چیکار دارم کی میگه چی خوبه
مثلا من تو لباس پوشیدن به شدت ساده لباس می پوشم
اونقدر ساده که هر بار بهم میگن خب حالا یکم گل گلی بپوش یا یکم آرایش کن
ولی من با این طرز لباس بسیار ساده و صورت ساده خیلی راحتم خیلی
البته این فکرو کردم که اگه زمانی دلم خواست یه جور دیگه بپوشم حتما اون زمان همون کارو می کنم
مثلا تو دیریم بردم انواع و اقسام خونه های مجلل رودارم
به خودم میگم مریم خداییش این که سلیقه تو نیست
من خونه چوبی رو به طبیعت و سرسبزی و جنگل رو دوست دارم که البته اسپرت هم هست
ولی چرا اون عکس خونه مجلل رو اننتخاب کردم
چون بهم گفتن پولدارا اون شکلی زندگی می کنند
راسش از اینکه انتخابای بقیه و معیارهای بقیه رو برای زندگی زیبای خودم داشتم خنده ام میگیره
من دوتا سفر خارجی داشتم
یکی به کشور رومانی که در اروپای شرقی هست و دیگه به چین
یادمه اونقدر از کشور چین بد شنیده بودم که گفتم من بیخود ترین سفر خارجیم رو میرم
ولی خداشاهده که چقدر از رفتن به این سفر راضی و خوشحال شدم و تعریف جدیدی به اطرافینم از اون کشور دادم
یعنی تا قبلش فکر می کردم رفتن به کشورهایی که اسمشون مطرح تره مهمه
مثل فرانسه، ایتالیا، آمریکا
ولی حالا می بینم من شخصا عاشق سفر به کشور هند هستم
چرانباید این خواسته رو تو خودم پرورش بدم
از اینکه دارم با خودم آشنا میشم خیلی خوشحالم
خیلی از شما بابت این دوره و نکات ارزشمندی که می گید ممنونم استاد عزیزم
چه قدر صحبتتون خوب بود…. چه اهمیتی داره که دنیا بهمون میگه باید چی رو بخوایم. مهم خواست خودمونه که چی رو میپسندیم و طلب میکنیم 👍
ممنون از لطفتون دوست عزیز….دقیقا خواسته خودمون مهمه….امیدوارم خودم همیشه این نکته رو به یاد بیارم
سلام دوستان و استاد عزیز
من با گوش دادن این فایل آرزوهای خودم را یکم دست کاری کردم و نوشتم
آرزوی من اینکه رفتار شوهرم با پسرم بهتر بشه آرزوی من خونه ام آپارتمان ۴۰ تا پله داره منم مشکل شدید زانو پیدا کردم از خدا میخوام کمکم کنه یه خونه یکم بزرگتر داشته باشم و هم کف باشه .پسرم دانشگاه تموم کنه به سلامتی و بده خدمت سربازی انشاالله و برگرده تا بعدش هم خدا بزرگه. آرزوی من اینکه ۶ ماه دیگه رفتم سنو گرافی دکتر بگه مشکلت خیلی بهتر از قبل شده و در حال بهبودی هستی. آرزوی من بیماری پدرم خوب بشه. آرزوی من بتونم مدل ماشینم سال ۹۰ است بتونم مدلشو چند سال بالاتر بگیرم .آرزوی من همیشه این سالم داشته باشیم .من اصل زندگی را دارم و خیلی هم قدرشو میدونم و خیلی لذت میبرم از اصل زندگی و خیلی خوشم اما اینها را نوشتم که همراه اونا لذت بیشتری از اصل زندگی ببرم انشاالله.
سلام و درود دوست عزیز امیدوارم با شادی به آرزوهایت برسی
سلام..با آمدنم ب گروه تناسب فکری اوایل هیچ تجربه ای هیچ آشنایی نداشتم نمیدونستم باید چیکار کنم و میخواد چی بشه ن اولش برام معلوم بود و ن میتونستم از آخرش یه امیدی داشته باشم ب مرور ک دیکه تمرین هارو انجام دادم و فایل ها رو گوش کردم و نوشته های دوستان خوبم رو میخوندم افتادم تو یه مسیر خوب ک دیگه تقریبا اول و آخر برام مشخص بود میدونستم ک اگه راه رو خوب ادامه بدم از اول میتونه آخر خوبی داشته باشه الان الحمدالله حال خوبی دارم..آدم خوبه ک همیشه از خدا خواسته هاش رو طلب کنه ولی بقول استاد بدونه چی میگه تو توهم نباشیم..من در حال حاضر خونه ام پله داره وخیلی داغونم کرده کمردرد گرفتم از خدا خواستم ک کمکمون کنه هر چی زودتر یه خونه ی نقلی دیگه بسازیم از خدا خواستم ک بچه ها رو عاقبت بخیر کنه ب راه راست هدایت کنه بهشون سلامتی بده..تا الان خیلی چیزهایی ک از خداوند بزرگ خواستم بهم داده شاید اونایی ک نداده خودش بهتر میدونه.
با سلام و درود
خواسته هایی که تا الان که نوشتم با بعضی هاشون واقعا رسیدم چون خواسته هایی بودن که منطق بیشتر جور بود و در روال زندگیم قرار داشت و به این خواسته ها به مرور رسیدم در واقع خواسته هایی که من نوشتم هر شخصی میتونه بهش برسه و ممکنه توی زندگی هر کس یه بار بهش فکر کرده باشه
1.خواسته ام اینه که هر چه زودتر بیماری فراگیر جهان از بین بره هر چه زودتر
۲.و همه مسیرها باز بشه و من بتونم در جایی که همسرم هست زندگی راحتی داشته باشم
۳از خدا میخوام که فرزند سالم و صالح و مصلح و زیبا به من هدیه بده
4 امیدوارم که بتونم هر چه سریع تر ان گلیسی رو روان صحبت کنم
۵ از خدا میخوام که ارادم رو برای ادامه مسیر بیشتر کنه و چیزی سر راهم قرار نگیره و بتونم به اندام ایده آلم برسم
۶ از خدا میخواهم که از نظر مالی پیشترفت زیادی داشته باشیم و ان شا… بتونیم یه خونه لوکس و زیبا بخریم
وقت شما بخیر عزیزان
خوبه که آدم هر روز توجه کنه به تغییراتی که کرده من هم خیلی آرامشم بیشتر شده بود تا چند روز قبل دوباره یه خورده حالم بد شد و احساس خوبی نداشتم و امروز همش توی ذهنم این موضوعات میامد و من توی ذهن شکایت کی کردم سر کار که بودم یکی از مریضها که میان داروخانه یه خان و آقای ایرانی هستن که امروز اومدن اصلا من همه چی انگار یادم رفت یه جوری بهم انرژی دادن که دیگه خیلی حالم خوب شد خدا رو شکر
من هم اینو یاد گرفتم از این دوره که همه چی رو باید بسپریم به خدا تا روال عادیش و طی کنه هیچ چیزی عجله نیست حتی اون هفته رفته بودم کرم بخرم یه سری کرمها و دیدم که نوشته بود در عرض ۲ ساعت دیگه جوشها از بین می ره ۸ ساعته تموم صورت صاف می شه که بعد یاد حرف شما افتادم که درباره رژیمها می گفتین که اینهایی که زمان تعیین می کنن همه دروغه واقعا هم همینطوره هر چیزی باید روالش و طی کنه و عجله ای نیست
من هم خواسته های دور و درازی نداشتم مثلا یکیش که همینه تناسب اندامه و خیلی چیزهای دیگه حالا الان دقیقا یادم نیست چی نوشته بودم
ولی می دونم روالش باید طی بشه و بعضی هاش هم تقریبا رسیدم بهشون یا شاید خیلی نزدیک شدم
من الان همش توجه به اصل زندگی می کنم مثلا دو هفته مرخصی بودم برای تعطیلات ژانویه دیروز برگشتم سر کار همه می گفتن چیکار کردی گفتم دور هم بودیم همه توی خونه می پختیم و راه می رفتیم و تلویزیون تماشا می کردیم بعد گفتن اره ما هم همینطور شروع کردن به شکایت کردن ولی من گفتم من دوست داشتم و لذت می بردم از اینکه خونه بودم و غذا درست می کردم و کنار عزیزانم بودم واقعا اصل زندگی همینه دیگه چی می خواد مگه آدم
از همینی که الان داریم باید لذت ببریم تا نعمتهای بیشتری وارد زندگیمون بشه نه اینکه همش گله و شکایت کنیم چرا اینو نداریم چرا اون
رفتم
با سلام
برای رسیدن به آرزوها باید حالت تکامل شکل بگیرد تا محقق شود.
درسته که خداوند قادرمطلق است اینکه می تواند هر کاری را با هر حالتی انجام بدهد ولی این خدا صفاتی دیگر را هم داراست خداوند عادل است و عدالت حکم می کند که هر شخص با توجه به ظرفیتش آرزو دریافت کند اگر شخصی آرزویی بکند مثلا ۳۰ میلیارد پول داشته باشد و حال آنکه تا آن زمان ۱۰ میایون را هم یکجا ندیده است حال او ظرفیت این مبلغ را ندارد پس او را به آرزویش نمی رساند چون انسان را دوست دارد و نمی خواهد اذیت شود.
من آرزو دارم مدرک دکتری را بگیرم.
من آرزو دارم متناسب بشوم.
من آرزو دارم در کنکور دکتری قبول شوم.
من آرزو دارم مقالات و کتابم چاپ شود و پذیرش بگیرند.
من آرزو دارم ۲تا پسر دوقلو داشته باشم.
من آرزو دارم همسرم مهربان باشد.
من آرزو می کنم پای دخترم خوب شود.
من آرزو دارم مادرم دیگه مستاجر نباشه و صاحبخانه شود.
من آرزو دارم برادرانم صاخب خانه شوند.
من آرزو دارم صاحبخانه شوم و با تمام تجهیزات روز.
می دانم خدای مهربانم مرا به آرزوهایم می رساند.
باسلام
من متوجه شدم اکثر آرزوهام واقعی نبوده وبیشتر مایه ی دردسر من میشدن داشتنشون برای همینم میخوام رویاهای واقعی وخواسته های منطقی خودمو بخوام من از خدای مهربان میخوام تا هر چه زودتر قرعه کشی هامون دربیاد تا پول دستمون بیاد هر ۳ تا شون البته هرجور خداوند منان صلاح بدونن من سپاسگزارم اما ما این پول برای رهن خونه بهتر نیاز داریم درضمن خونه خوب وبهتری نسبت به این خونمون پیدا کنیم اگه پنجره های بهتری داشته باشه که هم نور بهتری از این خونمون داشته باشه اما هوادر خونه درجریان باشه وصاحب خونه خوبی هم داشته باشه وانباری هم داشته باشه وترجیها پارگینگم داشته باشه خیلی عالی میشه در ضمن هر منطقه تهران باشه موردی نداره فقط یه مقداری بهتر از اینجا باشه درمجموع عالی زمانشم هر جور خدا صلاح بدونه خیلی هم ممنون سپاسگزارم من سلامتی بیشتری میخوام از الان برای خودم وهمسرم میخوام که پای همسرم بهتر بشه وخودمم متناسب تر وسالم تر بشم وهمسرمم سلامتیشو حفظ کنه خدایا من میخوام من وهمسرمو هر روز بیشتر مومن به خودت کنی وعشق ورابطه بهتری داشته باشیم من از خداوند مهربانم میخوام که من رو هر روز بیشتر حمایت کند ودرجهت رسیدن به تناسب اندامم مرا هدایت وحمایت کند وروزی ما رو از امسال بیشتر کند در هر زمینه ای ممنون خدای مهربانم 🥰🥰😍😍
درک من از این مطلب اینه که اولا باید به قوانین خداوند ایمان داشته باشیم که هیچ چیزی یهویی بوجود نمیاید همه چی در جهان هستی با تکامل و زمان بر خودش بوجود اومده وقتی به این قانون هستی ایمان داشته باشیم دیگر عجله ایی در ما شکل نمیگیره ونجوای ذهنی با حرفهاش باعث دور شدن از واقیعت های زندگی نمیشه من الان از چیزهایی که با تکامل به دست آوردم در طول عمرم باید کاملا راضی وخشنود باشم وبعدش به آرزوهایی که دارم باز به دست بیاورم جنبه نزدیک بودن به الانم داشته باشم آرزو باید در حد واقعیت موجود من باشه نه دور از انتظار چون در آنوقت تکامل طی نشده ونمیشود به آن آرزو رسید باید خواسته های خودمون را مطرح کنیم ولی نه آرزویی که دور از ذهن ما باشه وذهن تعجب کنه بگه من چطوری اینو باید درست کنم که هنوز مراحل قبلش به وقوع نپیوسته مثل این که من امروز برم کلاس اول بنشینم وروز بعد آرزو کنم دکتر شوم هیچ وقت چنین چیزی امکان پذیر نیست وهیچ وقت ذهن اینو قبول نمیکنه مگر این که مدتش مثلا ۲۰ سال درس خواندن اش طی شود چون جهان هستی براثر تکامل بوجود آمده واین قانون در تمام موارد هستی صدق میکنه من برای به دست آوردن آرزوهام باید صبور باشم تلاش کنم وآگاهی های درست از موضوع دلخواه ام را به ذهن ام بدهم تا ذهن من براثر این آگاهی ها وزمان لازم نقشه رسیدن به آرزوهایم را ترسیم کنه
🙏🙏🙏👏👏
سلام خداروشکر که توفیق گوش دادن به حرفهای شما استاد گرامی وخواندن نظرات افراد شرکت کننده درفایل جلسه ۵ زندگی با طعم خدا راپیدا کردم.
مفهوم اثر بخشی یادگیری مطلب در جهت تغییر روخیلی خوب وواضح وقابل درک بیان کردید .استاد شما گفتید اگردرمسیر اموزش و خواهان تغییر هستیدباید دقت کنید ببینید نسبت به قبل ودرمدت اموزش چه تغییراتی درشما بوجود امده وچقدر احساس خوب وارامش نسبت به گوش دادن فایل ها وانجام تمرینات درشما بوجود امده .ایا با اشتیاق وتمرکز بیشتری خواهان دنبال کردن قسمتهای بعد هستید وایا این صحبتها وخواندن نظرات ونوشتن تمرینات درطرز فکر و تغییر نجواهای ذهنی ما موثر بوده یا نه .
اینها ملاک ومعیارهای قرار گرفتن ما درمسیر وحرکت درستمان است وشروع ایجاد تغییر درماست .
روی صحبتهاتون فکر میکردم ودرخودم بررسی کردم که ایا این ملاکها ومعیارها درمن بوجود امده .
دیدم که با تمام زمانی که صرف میکنم برای گوش دادن چندین بار هرفایل وخواندن همه نظرات ویادداشت برداری از مطالب وبعد مرتب و منسجم کردن از انها وبعد نوشتن نظرات خودم وارسال برای شما که تقریب ۵ تا ۷ روز طول میکشه ابن کارها رو نه تنها تلف کردن وقتم نمیدانم وناراحت نیستم که با وقت گذاشتن برای این کار از زندگی ورسیدگی به امورات زندگیم عقب بمانم وبا اعصاب خوردی بنویسم بلکه باتنظیم کردن وقتم به همه کارهام میرسم وباشوق واشتیاق دروقت ازادم فایل بعدی رادانلود میکنم.
کمتر افرادی رو دیدم که ذهنیت وفکر منفی ودید نادرست در زنگیشان وجود نداشته باشه واز خود و عملکردشون راضی باشند وخود ودیگران را سرزنش نکنند ودر روند زندگیشان ان افکار رو موثر ندانند .
واقعا همین مطالبی رو که گفتید جزء نشخوارهای ذهنی موجود در زندگیم بوده که توبدبختی ، خدا دوستت نداره ، شرایط زندگیت همیشه همینطور ه وقابل تغییر نیست ، باید بپذیری وصبور باشی ، قرار نیست اتفاق خاصی بیوفته ، منتظر عوض شدن شرایط نباش ، راضی باش به رضای خدا ، تقدیر اینطور نوشته شده ونمیشه عوضش کردو……. بطور مرتب وهرروز این نجواهای منفی واثر بد گزار درذهنمو در هنگام جارو کردن وطرف شستن وغذا پختن وراه رفتن ، درتنهایی ودرجمع ، بیرون ازخانه ،قبل از خواب ودرخواب هم مرا رها نمیکرد واشفته بازاری برایم بوجود می اورد که از خودم وهمه چیز متنفر بودم وتاثیرات بد اونها بصورت علنی برروی زندگیم وارتباطاتم با همه قابل مشاهده بود .این رفتارها بصورت عادت شده بود وعلت همه انها همونطور که گفتید استاد گرامی براثر نداشتن فکر جایگزین بجای ان فکرهای منفی و ندیدن زندگی وامورات زندگی از زاویه برتر وبهتر وچگونگی استفاده ازانها برای ارامش ولذت خوبتر از زنده بودن وزندگی کردن بود.وقتی که اموختم که گذشته را کمتر مرور کنم و به ذهن اورم وجایگزینی بجای فکرهای منفی بیابم وبه ذهنم بگویم دیگه کافیه ،تمومش کن ،همینجا نگهدار وتونستم درجهت ومسیر صحیح ذهنم را معطوف کنم ان وقت واقعا ارامش را دردرجه اول به خودم وبعد به محیط خانه وسپس به اطرافیانم هدیه بدهم ومفهوم احساس خوب وشادی وامید به زندگی وحرکت به سمت موفقیت دوباره ،به زندگیم برگشت واثر مستقیم ان بعد از خودم را اول برروی همسر وفرزندانم وبعد اطرافیانم مشاهده کردم .
🏵 واما درمورددر خواستهام از خدا : وقتی فایل اول زندگی باطعم خداروگوش میکردم انقدر شما باشوق وهیجان درمورد ارزوها صحبت میکردید وحرفهاتون برام خوشایند وشادی اور بود که همینطور که شما گفتید فی الواقع احساس میکردم الان خدا درها رو باز کرده ومیگه حالا هر کس هرچیز میخواد برداره ، حالا وقت طلایی برای شماست و هرچه ارزو کنید برایتان مهیاست ، عجله کنید که دیگر این فرصت تکرار نمی شود ، وقت راغنیمت شمارید . ان موقع با تمام وجود وخیالی خوش وراحت خواسته هامو کف دستم میدیدم وباشوق می نوشتم .
اما در این فایل واقعا ان لحظه که ان حرفها رو میزدید خیلی حس خوب وشادی داشتم که خدا ازرگ گردن به ما نزدیک تر است ودر هرزمان وهر مکان می بیند ومی شنود ومی توان با اوحرف زد ووقت معینی نمی خواهد.متوجه شدم که باید خواسته ای را که مورد نیازم است وحالم راخوب میکند وباعث ارامش من وعزیزانم هست را از خدا بخواهم .باید خواسته هایم باتوجه به شرایط فعلیه من باشد ونباید رسیدن به انها درنظرم دور باشد ومن باید امادگی دریافت انرا داشته باشم .
.اما درفایل شماره ۵ شما این حقیقت رابیان کردید که همه ارزوها بدرد نمیخوره حتی اگر امکان براورده شدنش باشد .ارزو باید معقول وقابل دسترسی باشد نه از سر بی توجهی و سرخوشی و سرزبانی گفته شود .
پس باید هر چه خواسته ام هست را الان بخواهم .
در صحبتهایتان این نکته هم نظرم را جلب کرد که براورده شدن خواسته ها زمان بر است وباید صبور باشیم وعجله در بدست اوردنشان نکنیم ونمی شود درزمان خیلی کوتاهی وخیلی زود به خواسته ها رسید .باید مرحله به مرحله وقدم به قدم همه چیز پیش بره تا درزمان مناسبی که ما امادگیه پذیرش خواستمون رو داشتیم البته اگر خواسته معقول باشه به ما داده شود .بله یکی از علتهای عجله ما برای رسیدن به ارزوهامون سرعت پیسرفت تکنولوژی وتغییر سبک زندگی مردم وبه روز بودن انها برای رسیدن به بهترینها ست .ودیگه اینکه خواسته نباید بزرگ ودور از دسترس ودردسر ساز باشدوارامش واسایش ما رابهم نریزد وما باید قدرت درک وپذیرش دریافت خواسته را داشته باشیم .رسیدن به خواسته ها زمان براست وباید مراحله دست به دست دادن همه هستی برای رسیدن به ما طی شود واین روند پله پله وارام ارام انجام میشود ودیگه اینکه اگر خواسته واقع گرایانه ومنطقی باشد به ما میرسد.
طبق توضیحات شما درمود خواسته هامون رفتم ودوباره انها رو مرور کردم دیدم اکثر خواسته هام معقوله فقط از میان انها داشتن ثروت فراوان ویادگیری چند زبان حقیقتا برایم نامعقول هست . ثروت وپول خوب هست ولی به اندازه ای که دردسر ساز نباشه و ارامشمون رو بهم نزند و اما یادگیری چند زبان برای من درسن ۵۵ سالگی نه ساده است ونه لذت بخش .شاید فکر می کردم که برای رفتن به سفرهای خارجی بدردم بخوره اما میبینم اگر چند سالی یکبار هم خواستم براورده بشه که به مسافرت خارجه برم برای مدت کمی که بعنوان گردشگر انجا باشم ارزش وقت گداشتن وزحمت یادگیری رو نداره .
پس از خدا میخواهم ثروت وپول را به اندازه رفع مایحتاج زندگی ونیاز مندیها وامکانات خوب در زندگی وحفظ عابرو و موفقیت وسلامتی وشاد بودن ومسافرتهای داخل وخارج معقول وبه ثمر رسیدن عالی فرزندانم ومحتاج نبودنم به کسی وبا سربلندی زندگی کردن وباز بودن در خونمون وتا حدی دستگیری را بهم بده .
واز او درخواست میکنم کمکم کنداموزش زبان انگلیسی را بطور کامل یاد بگیرم واگر لازم شد در مرحله بعد زبان دیگر رو یاد بگیرم .
در این فایل یاد گرفتم که خواسته ای روبیان کنم واز خدا درخواست کنم که اولا قابل تحقق ومنطقی وبرای بهتر کردن شرایط زندگیم باشه ودیگه اینکه دور از دسترس ورویایی نباشه ، باعث ارامش و راحتی وشادیم باشه وبدست اوران ان حالم رو بهتر کنه واز داشتن ان لذت ببرم ومرا به شناخت نعمتهای بیشتر خدا وسپاسگزاری از انها نزدیک تر واز نا امیدی دور کند ولیا قت وشایستگی ان را داشته باشم وبتوانم انرا هضم ودرک کنم وبدردم بخورد .
بار دیگر خدا رو هزاران بار سپاسگزارم که به وسیله واسطه هایش اگاهیم رابرای درک داده ها ونداده هایش بالا برد وداشته هایم راازنعمت عادی بودن بیرون اورد وانها را درنظرم پررنگ تر کرد تا قدر داشته هایم رابدانم وبپدیرم که انچه خواسته من بوده و به من نداده بعلت پایین بودن ظرفیت وجودی من واماده نبودنم برای دریافت ودرک ان میباشد .
خدایا سپاسگزارم که استاد گرامی را واسطه ای درمسیر تکامل ما قراردادی وبه من توفیق استفاده از ان را دادی
از شما استاد گرامی متشکرم که صادقانه اگاهیهایتان را در اختیارمان قرار میدهید سلامت وشاد وموفق باشید.
زندگی با طعم خدا جلسه ۵
سلام به همگی و همینطور به استاد عزیز من خواسته هام را مرور کردم دیدم که همه دور از واقعیت هستند نشستم یکی یکی همه رو تغییر دادم تا به واقعیت نزدیک تر بشوند
در اخر من خداوند را بسیار شاکرم که بعد از این همه سرگردانی در فایل های مختلف الان تازه دارم حس می کنم با کمک استاد عزیز چقدر حالم بهتر شده و طعم خوب و شیرین زندگی با خدا را می چشم
سپاسگذارم
فایل زندگی با طعم خدا جلسه پنجم :
20 تا از ارزوهای امروز من :
1. من دوست دارم لاغر و متناسب و 50 کیلوگرم بشم.
2.من دوست دارم خودم ، پسرم و همسرم حداقل تا 45 سال بعد مثل الان سالم و خوشحال در کنار هم زندگی کنيم.
3.من دوست دارم درشغل در حال حاضرم تا 3 ماه اینده استخدام دایم بشم.
4. من دوست دارم که خانه ای که شریکی در تهران دارم را از شریکم بخرم.
5.من دوست دارم یک خانه 3 خوابه استخر دار بخرم.
6. من دوست دارم خواهرم را که 10 ساله ندیدمش دوباره ببینمش.
7.من دوست دارم وقتی درامدم زیاد شد ، برای کودکانی که در پرورشگاه زندگی میکنند شب عید نوروز، براشون کادو بخرم و با دست خودم به تک تکشون بدهم.
8. من دوست دارم روزی را ببینم که در ايران بچه هاي کار نداشته باشیم و همه بچه ها به طور اجباری تا مقطع دیپلم پیش بروند.
9.من دوست دارم اسب سواری را یاد بگیرم.
10. من دوست دارم گلف بازی کردن را یاد بگیرم.
11. من دوست دارم از کشور المان دیدن کنم.
12.من دوست دارم حداقل یک سکانس بازیگری را تجربه کنم.
13.من دوست دارم همواره شاد باشم و بخندم.
14.من دوست دارم به ابادان سفر کنم.
15.من دوست دارم یک ماشین شاسی بلند نیسان داشته باشم.
16.من دوست دارم به الاسکای امریکا ویا جزایر هاوایی سفر کنم.
17. من دوست دارم سفری به لندن داشته باشم.
18. من دوست دارم از چین یا ژاپن دیدن کنم و لباسهای سنتی انها را یکبار بپوشم.
19. من دوست دارم پسرم ازدوج موفقی داشته باشد.
20. من دوست دارم همسرم شغل پر درامد غیر فیزیکی راحتی پیدا کند.
سلام
وقت همه تون بخیر
چقد قانون های خدا خوبن،قانون فرکانس،قانون تکامل قانون احساس خوب مساوی اتفاق خوب . خوب تر همه اینکه که این قانون برا گدا و فقیر پولدار ثروتمند معلول سالم و همه یکسان است به هیچ عنوان اهل زیر میزی گرفتن نیست.
خداوند تمام قانون را ثابت خلق کرد اگه خداوند را بعنوان منبع قدرت بدانیم و قوانین تعریف شده ان را یاد گرفته باشیم برای اینکه مثال ببینیم می تونیم به طبیعت نگاه نگاه کنیم و با توجه به قانون ها انها را بررسی کنیم.
من هنگامی که با این مسائل اشنا شدم همزمان با بچه دار شدنم شد. بچه باید یک تایم در شکم مادر باشد تا تکامل بدنیا امدن را طی کن اگه تایم کوتاه کند مشکلات خودش دارد و اگه تایم بیشتر از 9ماه کند بازم مشکلات خودش دارد مثل بچه من که بیش از 9ماه شد که مجبور به جراحی شدیم بعد متولد شدن تایم خاصی طی می کند تا ساعت خوابش کم شود ابتدای تولد همش خوابه بعدطی کردن تکامل ساعت خوابش کمتر می شود بعد کم کم یاد می گیره بخنده کم کم یاد می گیره بچرخه رو دست بعد رو شکم بعد نشستن و بعد سعی می کند بلند بشه بعد مدتی وای میسته بعد راه میره برای رسیدن به هر مرحله باید پیشنیاز های ان را پاس کند باید بدنش توان اون کار بدست بیاره . اما ما چون زیاد دیدم که ادم چطور بزرگ میشه عادت کردیم ولی وقتی با قانون به بزرگ شدن ادم نگاه می کنیم می بینیم چقد جالب است چقد همه چیز منظم پیش می رود نمیشه یک باره رفت مرحله 10 حتمن باید مرحله 9 را رد کرد. برا رسیدن به خواسته ها باید قانون را رعایت کرد نه اینکه به قانون زیر میزی بدهیم و هرجور خودمان دوست داریم عمل کنیم و بگیم قانون طبق سلیقه من عمل می کند این بزرگترین دروغ به خودمان است چون قانون ثابت است. ما باید طبق ان عمل کنیم.
مثلا من درامدم الان ماهی 2 م است خواسته من باید ماهی 4 م باید که ذهنم انرا بپذیر باور داشته باشد نه اینکه بگم 10 م چون قانون میگه به هرچه فکر کنی اتفاق می افته . قانون میگه اقا تو الان طبقه اولی که دو میلیون درامد داری الان می تونی بری طبقه دوم که 4 میلیون درامد داشته باشی .در امد ماهی 10 میلیون طبقه 4 است نمیشه از اول رفت چهارم باید بری دوم . یا به من میگه تو الان مستاجری نهایت می تونم تو را ببرم جایی که با همون کرایه ولی جایی که راحت تر باشی ارامش بیشتری داشته باشی نه اینکه ببرمت برج دوقلوها. ماشین می تونم ماشینی بهت بدم که از ماشین قبلیت ارامش بخش تر باشه راحت تر روشن بشه امکانات بهتری داشته باشه صدای ویز ویز و جیر جیر نداشته باشه نه اینکه ماکسیما بهت بدم .
چند روز پیش یک فایل دیدم از استاد که یک لوبیا بود اگه اشتباه نکنم راحت داخل اب رشد کرد. تکاملش خیلی خوب بود ابتدا لوبیا به اندازه که فرکانس می فرستد رشد کرد تا ریشه در اورد وقتی ریشه دراورد لوبیا + ریشه فرکانس می فرستادن که فرکانس بیشتری نسبت به قبل بود و بیشتر رشد کرد تا از اب بیرون امد بعد ریشه +لوبیا + ساقه هر سه تا باهم فرکانس بیشتری می فرستادند و نور،اب و قدرت رشد بیشتری از طبیعت دریافت می کردند و همینطور ادامه میدادن تا بزرگ تر و به محصول دادن برسد. دقیقا منم چون فرکانس کمتری می فرستم فرکانس کمتری دریافت می کنم و هر چقدر تکامل ذهنی طی کنم فرکانس بیشتری می فرستم و دریافتی بیشتری دارم و این روند باید تا اخر عمر ادامه بدهم که تا اخر عمر لذت ببرم و هدف داشته باشم.
میدونم هدف از این جلسه این هست که ما قدم به قدم در رسیدن به خواستهامون جلو بریم در واقع انتظار جهش از پله ی اول به پله ی اخر رو نداشته باشیم چون در این جهان همه جیز باید به صورت تکاملی دوره ی خودش رو طی کنه و به صورت قدم به قدم جلو بریم در واقع من برای خودم این دنیا رو مثل یه اکادمی میدونم که باید از مقطع ابتدایی شروع کنم به پاس کردن درسها تا به دیپلم برسم و مدرکش رو به من بدن و نمیشه من در حالی که در مقطع دوم ابتدایی هستم و درس میخونم ولی مدرک دیپلم رو بگیریم امکان نداره چون من مثل بچه ای کلاس دومی هستم که میخواهم ازمونهای دیپلم رو بدهم یا لیسانس رو بدم ولی چطور ؟نمیشه چون
از اون درسها درکی ندارم چون بلد نیستم تازه به دردسر هم میفتم پس باید روندم رو به صورت تکاملی طی کنم تا به جایگاه اصلی خودم برسم پس باید مسیرم رو طی کنم دوم دبستان و بعد سوم و بعد چهارم تا دیپلم برسم و بعد لیسانس پس عجله ای هم نباید داشته باشم هر چند سرعت تکنولوژی در حال افزایش هست ولی هیچ تاثیری در سرعت کار جهان هستی نداره پس تکامل جهان سرعتش تغییر نمیکنه و همیشه ثابت هست
پس در خواست کردن از خدا باید طوری باشه که نه اینکه از خدا چیزی نخواهیم که همون کوچیک دونستن خدا هست و نه تو رویا و توهم زیاد بخواهیم در صورتی که آمادگی دریافتش رو نداریم و میخواهیم جهش کنیم پس من باید قدم به قدم جلو برم در واقع وقتی خواسته ای داری نباید اینقدر از واقعیت برات دورباشه و داشتن اون خواسته برات بعید باشه که خودت بخندی و به قول استاد نجوای ذهنی نداشته باشی که شتر در خواب بیند پنبه دانه و یا بلعکس وقتی خواسته ای داشتی در ذهن خودت پدیرفته باشه و باور داشته باشی اون خواسته رو و خودت رو لایق رسیدن به اون خواسته بدونی تا براورده بشه
پس باید ذهن ما براش اون خواسته خیلی بزرگ و دور نباشه ویا خیلی رویایی نباشه پس اول خواسته ای باور پدیر با توحه به شرایط فعلی برای خودمون درخواست کنیم
پس اگر خواسته های بزرگ داشته باشی اینجور نیست که یه هویی به تو داده بشه نه خیر اینجوری نیست باید خدا رو هم زیر سوال نبریم که چرا نداد نه نمیشه اگر هم بده زود از دستش میدیم چون خلاف قانون جهان هستیه که باید یک قدم یک قدم جلو بریم
و من میخواهم خواستهای خودم رو باز نگری کنم ولی هر چقدر دقیقتر میشم میبینم من چیز اعراق امیزی نخواستم مثلا:
من الانم با شوهرم در لذتم و رابط عالی دارم ولی میخوام لدت بیشتری رو تحربه کنم
من با فرزاندنم در لدتم و بسیار موفق و عالی هستن ولی بازم میخوام عالیتر باشن
من از نعمت داشتن مادر و خواهر و برادر لدت میبرم ولی میخوام بیشتر و بیشتر لدت ببرم
من از جسمم الان لذت میبرم و ایده الم ولی بازم میخوام عالیتر بشه و متناسبتر
من از ماشینم خیلی لدت میبرم ولی بازم میخوام لدت بیشتری ببرم
من از خونم فوقالعاده راصیم ولی بازم میخوام عالیتر بشه
من از درامد همسرم و پس انداز و وضعیت مالی خودمون راصیم و لذت میبرم ولی بازم میخوام بیشتر و بهتر بشه و ……..
پس اینم یه باور علط دیگه که هر چی از خدا خواستی بهت میده که از بچگی در ذهن ما کردن
نخیر باید اون خواسته رو نزدیک شرایط فعلیم کمی بهتر بخواهم وبعد پله به پله بهتر و عالیتر بخواهم و خدا هم به من میده پس طبق قوانین جهان خواستهام رو به من میده اما قدم به قدم
حتی در لاغری هم بارها استاد خواسته از اما به اصافه وزنت هر چقدر هست نگاه نکن که میخوام ۲۰ کیلو یا ۳۰ یا هر چقدرهست کم کنم بگو میخواهم هفته ای ۲۰۰ گرم کم کنم هدفت رو کوچیک کن و ریزش کن تا به خواسته ات برسی اتفاقا فایلی هم داشتن که میگفت هدفت رو کوچیکش تا میتونی خوردش کن تا برات قابل قبولتر بشه و راحتتر بشه و ذهن بپذیره تا به تو داه بشه پس تمام این حرفها برای این هست که موافقت ذهن رو جلب کنیم و براش باور پذیر کنیم رسیدن به اون خواسته رو
من اول از همه آرامش ،شادی درونی ونزدیکی بیشتر به خدا رو می خواستم وبعدش سلامتی کامل ،خونه بهتر ،ماشین بهتر وفرزند بیشتر وچندوقت یکبار چیزهای بیشتری می خوام چون هر روز باروز قبلش متفاوته وآدم دل چیزای دیگه ای می خواد خب تناسب اندام رو خیلی وقت می شه که از خدا میخواستم ومی خوام ابدی باشه وتا مرگم ادامه داشته باشه
زندگی با طعم خدا ۵
الان که فکر میکنم خیلی نجواهای ذهنی من عوض شده است و دیگه ناامیدی و افسردگی جایی ندارد خیلی حالم بهتره
خواسته های تو باید از خدا منطقی باشد باید مسیر تکامل رو پله به پله طی کنی
خدا یهویی شخصی رو پولدار لاغر یا خوشبخت نمیکنه قوانین خدا در دنیا ثابت است وقتی مراحل رو طی کنی بهت داده میشود وگرنه نه.
انسان ها خیلی عجول شده اند چون دنیا فست شده
ولی قوانین جهان وخدا ثابت است و سرعت رشد یه گیاه کم نشده است یا جوجه ی مرغ همون ۲۱ روز طول میکشد تا به دنیا بیاد و کمتر نشده است پس باید قوانین رو طی کنی آرام آرام پیش برو و خواسته هایی منطقی و واقع گرایانه رو از خدا بخواه😃
مهمترین عامل موفقیت لذت بردن از اصل زندگی است و تمام این خواسته ها فقط برای بهتر کردن اصل زندگی هستند
وقتی یاد بگیری از اصل زندگی لذت ببری بهترین چیزها بهت داده میشود
با سلام
یک بار قبلا این دوره رو گوش کردم و همون یکی دوجلسه اول ولش کردم و اما اینبار نه ، چون تفکر فرق کرده. خواسته های بار قبل من بسیار متفاوت بود از خواسته های اینبارم، اینبار فقط از خدا آرامش و شادی خواستم اینکه یاد بگیرم حال خوبی داشته باشم. بله انسان و هرچیزی که در طبیعته یک سیر تکاملی داره که اگه اون سیر تکاملی نباشه انسان به نظرم به سختی می تونه باور داشتن یا بودن چیزی رو در خودش به وجود بیاره در نتیجه سرخورده میشه. من از خدا می خوام یادبگیرم از این همه نعمت که توی زندگیمه لذت ببرم و با آرامش مسیری که درش قرار دارم طی کنم . از خدا می خوام یاد بگیرم در واقعیت زندگیم انسان راضی و شادی باشم چون می دونم کلی نعمت برای من وجود داره که طی گذروندن مسیر رشد در زندگی به دستم میرسه. برای همین لحظه خدارو شکر.
نشان های دریافت شده
سلام استاد میگم میشه استوریهای صبحگاهی هم نو منو بذارین هر چی میگردم پیدا نمیکنم نمیدونم کدوم استوری برای شماست ممنون میشم
سلام دوست عزیز
استوری ها مربوط به اینستاگرام هستند
استوری ها رو نمیشه در سایت قرار بدیم باید از طریق اینستاگرام استفاده کنید
نشان های دریافت شده
سلام استادخسته نباسید میخواستم ی پیشنهاد بدم میگم اگه میشه فایلهای مثل تاثیر تبلیغات بر تناسب اندام وجی پی اس این فایلهارو میشه لطف کنید وتو منو بگذارید بخدا من از طریق همین تبلیغات به دو مورد بیماری مبتلا شدم یروزم داشتم فیلم میدیدم که خانمی تو فیلم بود وتو خونش لباس میفروخت ی موش اومده بود خونش نمیخواست مشتریاش بفهمن برن لباس نخریده زنگ زد به ی موسسه که ببان موش بگیرن خدا شاهده که تو خونم موش امده منم میترسم هیچ کسم نیست که برام کاری کنه سه روزه در اتاق بستم ی پتو گذاشتم زیر در از اتاقم استفاده نمیکنم ممنون میشم وقتی ویدئو ها رو مبینم توش ی فایلی معرفی میکنبد من کلی گشتم تا بعصیهاشونو پیدا کردم ممنون میشم
سلام دوست عزیز
برای پیدا کردن فایل ها میتونید اسم اون رو در بخش جستجوی سایت که هم بالای سایت و هم در منوی سایت قرار داره بنویسید و جستجو کنید
نشان های دریافت شده
سلام من فرزانه هستم وجلسه ۵زندگی با خدا وقتی فایل ۵ گوش دادم خیلی خوشحال شدم چون جواب سوالم گرفتم که اگه ادم یک دفعه از این اوضاع واحوالی داره یهویی پولدار بشه وماشین خونه و…داشته باشه برام قابل قبول نبود اون روزا هم میگفتن پله پله یهو نمیتونی از پله اول بری اخر برامخیلی جالب بود من زیاد یادم نمیاد که چه خواسته هایی داشتم اونهایی که یادم اومد دیدم حتما نیاز به باز نویسی دارن مثلا گفتم ی خونه میخوام ۲۰۰متری تو عظیمه کرج با تما وسایل نو اتا حالا وقتی فکر میکنم میبینم نیاز به باز نویسی داره میگم ی خونه میخوام ۱۰۰متری چون الان ۷۰ متری دارم وجام خیلی خیلی تنگه هر جای که تو بدی خدایا گفتم دوست دارم دخترم چون رشته ش طراحی ودوخته ی خیاط ماهر بشه اما تصیح کردم گفتم ی مقدار پیشرفت کنه تو خیاطی گفتم دوست دارم پولدار باشم تصیحش کردم و میگم ی مقدار اوضاع مال بهتر بشه ولی بعضی چیزا هم بازنویسی نمیخواست گفتم سلامتی تمام اعضای خانواده ارزو دارم بازنویسی نکردم گفتم دوست دارم زودتر بیماریم خوب بشه یعنی تموم بشه بازم تصیح نکردم خلاصه برای تمام اون چیزایی که خواسته بودم ویادم نیومد گفتم خدایا تو بهتر میدونی یکم از الانم بهتر یا بیشتر باشه به امید اون روزی که تمام طعمها خداوند رو حس کنیم ممنون از استاد خیلی اموزنده وارامش بخش هستند این فایلها
سلام بر پروردگار مهربانم 🌹💖
سلام بر استاد گرامی و دوستان همراهم
وقتی ک رویا پردازی میکردم و خاستم ک یک ویلای ۳۰۰ متری تو شمال داشته باشم ومن ب تناسب اندام همیشگی و آرامش ذهنی رسیدم و اونجا در کنار خانوادم بهترین لحظه ها رو سپری میکنم ‘الان ک این فایل رو گوش دادم ب نتیجه رسیدم که من ک خودم در آمد ندارم وحقوق همسرم هم اونقدر نیست ک بتونه اونجا برا من ویلا بخره ‘پس من همینجا ک زندگی میکنم و محیط آرام بخشی هست و خودم و خانواده ام دوست دارند میتونم یک باغ۳۰۰ متری بخرم وبا آرامش در کنار همدیگر زندگی کنم
اولین رویا ‘هدف من این هست ک ب تناسب اندام همیشگی دست پیدا کنم وبدون ترس و استرس از این ک دوباره چاق بشم در آرامش کامل ذهنی زندگی کنم ‘.و میدونم ک میتونم ک ب این آرزو دست پیدا کنم چون دست خودم هست و میتونم تلاش کنم تا ب هدفم برسم ‘
دوست دارم خوشبختی فرزندانم و موفقیت هاشون را ببینم ‘دوست دارم در سلامتی کامل کنار بچه هام باشم ‘
آرزوی من متناسب شدن است .مهمترین وبا ارزشترین آرزوی من متناسب شدن است. خدایا سپاس گذارم ‘
سلام. من خواسته های خودم رو مرور کردم و همشون در حد انتظارم هستند و خیلی رویایی و دور از دسترس نیستند. خیلی برام واضحه که بهشون برسم . و با اشتیاق ادامه میدم تا به این خواسته ها برسم و به سطح های بالاتر وبهتر از خواسته های الانم برسم. وقتی چندباره رسیدن به خواسته ها رو تجربه کنم برام خیلی عادی و لذت بخش میشه رسیدن به خواسته های بیشتر و بزرگ تر و دیگه فرقی نمیکنه خواسته ام چه قدر بزرگ و یا دور از من باشه . من با رسیدن به خواسته های کوچک احساسم رو تقویت میکنم و سطحم رو ارتقا میدم و نعمت هایی که میخوام یکی یکی ، چندتا چندتا و به مرور زمان وارد زندگی من میشن و لذت من از اصل زندگی رو بیشتر و بیشتر می کنند. خواسته هاایی که برای این دوره نوشتم باعث میشن من یک گام به سمت احساس خوب و چیزی که خودم بهش خوشبختی میگم نزدیک تر بشم ..
به نام خدای مهربان
با سلام محضر استاد عزیز عطار روشن و دوستان شگفتی سازم
وقتی این فایل را گوش میدادم یاد اون داستانی افتادم که شخص طماعی در روستایی قطعه زمین بزرگی را طلب کرد مردم روستا اعتراض کردن و کدخدای روستا قبول کرد و به مرد گفت تا غروب آفتاب فرصت داری مقدار زمینی را که نیاز داری مشخص کنی مرد بشدت خوشحال شد و چوبی را برداشت که زمین مورد نظرش را علامت گذاری کنه از نقطه ای شروع کرد و راه افتاد هر چقدر می رفت باز هم دلش نمی اومد متوقف بشه چنان طمع همه ی وجودش را گرفته بود که همچنان روی زمین خط می کشید و می رفت و با خودش می گفت حالا که تا غروب خورشید وقت دارم بذار زمینای بیشتری را علامت گذاری کنم و رفت و رفت و رفت کم کم خسته شد از نفس افتاد اما همچنان می رفت تا اینکه از شدت خستگی و تشنگی و گرسنگی از پا دراومد و مرد…
خیلی وقتا خواسته هایی داریم و همش غر میزنیم که چرا برآورده نمیشه اما فکر نمی کنیم که چقدر خواسته مون واقعی و باور پذیره و باعث آرامش مون میشه؟
اصلا آیا رسیدن به این خواسته باعث آرامش میشه یا آزار و رنج ما؟
دقیقا خواسته های خیلی رویایی و دور از ذهن که حتی برای خودمون هم پذیرشش غیر ممکنه مسلما برای ذهنمون هم باور پذیر نیست و ذهن نمی تونه اون را بپذیره و ما بهش نمی رسیم و بعد دچار استرس میشیم که چرا نشد؟ و همین استرس و اضطراب ما را از خواسته مون دور میکنه…
رویا بافی خوبه ولی باید واقع بینانه باشه…
من وقتی قرار شد از خدا آرزو کنم چون خیلی از نظر روحی و عصبی بهم ریخته بودم، مهمترین آرزو و درخواستم ابتدا رسیدن به آرامش و آزادی و رهایی و کنترل خشم و رهایی از پریشانی و نگرانی و دلهره بود و سپس تناسب اندام را از خدای مهربان درخواست کردم و امروز به لطف خدا به بیشتر خواسته هام رسیدم من به آرامش رسیدم به رهایی خیلی راحت می تونم خشمم را کنترل کنم دیگه ترس از غذاها ندارم و با آرامش آنچه را که دوست دارم می خورم حجم غذام کم شده ولع برای خوردن ندارم البته گاهی هم اشتباه میکنم ولی زود متوجه میشم و جبران می کنم و خیلی خواسته ها و اتفاقات عالی دیگه و بقیه ی خواسته هام که مهمترین اونها تناسب اندامه و چند خواسته ی خوب دیگه را هم مطمئنم خدای مهربون وقتی شرایطش را در خودم ایجاد کردم و طبق قانون الهی رفتار کردم به من خواهد داد.
من با تلاش و پشتکار و اشتیاق و استمرار حتما شرایط را به لطف خدای مهربان در خودم ایجاد می کنم و به اونها میرسم…
به امید موفقیت همه ی دوستان عزیز
باعرض سلام وسپاس از زحمات استاد بزرگوار پس از چهار جلسه احساس بهتری دارم وخدا را دست یافتنی تر و نزدیک تر احساس می کنم قبلا برای ارتباط با خدا وحس او زحمات زیادی کشیده بودم وخستگی ونا امید را بیشتر دریافته بودم تا خدا ختم کل قران چندین وچند بار خواندن نماز با هزار قل هوالله سجده یونسیه اما اکنون به لطف این سایت مبارک واستاد بصیرش به راحتی خدا را حس می کنم وباور دارم کمکم خواهد کرد اکنون از خدا می خواهم به ارامش روحی برسم .می خواهم شاد زندگی کردن در کنار خانواده ام را بیاموزم می خواهم خدا کمکم کند تا بتوانم خانه ام را نوسازی کنم می خواهم امکان سفر در طبیعت ولذت بردن از مناظر کوه و جنگل ودشت ودریا وسفر به روستارا داشته باشم دلم می خواهد مدتی اقامت در روستا را داشته باشم.
سلام و درود استاد عزيز & دوستان گرامى در سرزمين لاغرى با ذهن 😊 روز چهل و چهارم تكرار ,
🟠 فايل زندگى با طعم خدا♥️♥️
خداروشكر و سپاس كه در اين مسير , زندگى با طعم خدا هست , من تصميم داشتم بعد از دوره ى تناسب فكرى و سرزمين لاغرى با ذهن , دوره ى زندگى با طعم خدا رو دنبال كنم , فكر مى كنم لطف خدا , شامل حال من شده كه من در سرزمين لاغرى با ذهن , بتونم زندگى با طعم خدا رو تجربه كنم , ديگه بهتر از اين نمى شه و من خوشحال و سپاسگزارم 😍
احساسى كه در اين دوره دارم , خداروشكر و سپاس , هنوزم مشتاقم كه در اين مسير ادامه بدم و هر روز آگاه تَر مى شم تا بتونم بهتر زندگى كنم و از زندگى كه خداوند مهربان به من هديه داده است , لذت ببرم .
به لطف خدا , در اين مسير احساسم خوبه , اما وقتى كه به موقع , درس هر روز رو انجام نمى دم , نگرانى دارم , كه البته فكر مى كنم به مرور زمان منظم تَر مى شم , بخاطرِ اينكه متوجه ذهن منفى بافم هستم . وقتى درس هر روز , رو به موقع انجام مى دم , آرامش بهترى دارم . در مورد نجواهاى ذهنى , خداروشكر و سپاس خيلى بهتر شده ام , و البته فاصله ى نجواهاى ذهنى م خيلى ببشتر شده , هر روز كه مى گذره , با توجه به حضور كمرنگ تَر ذهن منفى بافم , باورهاى من به اين دوره قوى تَر مى شه😍 خواسته هامو مرور كردم و مى بينم كه واقعا خواسته هام طبيعى هستن , يعنى كه عجيب و غريب نيستن , 😊 حالا اميدوارم كه با شادى و سلامتى به خواسته هام برسم , دوست دارم با شادى و سلامتى از نعمتها و رحمتهاى خدا در زندگيم لذت ببرم . بى نهايت نعمت الهى وجود داره كه بدون اينكه من از خداوند مهربان درخواست كنم , خدا به من داده , و من فقط بايد سپاسگزار باشم و از زندگيم لذت ببرم , خداى مهربان هر چى كه من , براى زندگى شاد و سلامت روحى , جسمى , روانى م لازم بوده به من و درون من هديه داده , بدن و ذهن شگفت انگيز من , حواس پنجگانه , تمام اعضاى بدنم , چه اونايى رو مى بينم و يا نمى بينم و هستند , وجود دارند , خيلى نعمتها و رحمتها هستند كه وجود دارند. اما من نمى بينم , مثلا من ذهنم , قلبم رو , كبد , كليه ها , وهر آنچه كه در من وجود داره , رو نمى بينم اما هست , واقعيت داره , وجود داره . من براى همه ى اين نعمتها و رحمتها از خداوند مهربان سپاسگزارم سپاسگزارم سپاسگزارم . اين عبارت ,
” تا نعمت هست , معلوم هست , اما همين كه پشت كرد و رفت مجهول شود ”
خيلى نعمتها و رحمتها وجود دارند , اما چون هميشه هستند , برامون عادى و تكرارى شده , و شايد , شايد سپاسگزار هم نباشيم . وقتى هوا آفتابى يا بارونى و تميزه , خيلى برامون عاديه . شايد سپاسگزار هم نباشيم ‼️ اما همين كه هوا آلوده بشه , مى گيم , چه هوايى شده ‼️ يا كه تا آب و برق هست و كارامونو به راحتى انجام مى ديم , شايد سپاسگزار نباشيم‼️اما همين كه آب يا برق قطع بشه , صدامون در مى ياد كه كارام مونده , اين چه وضعيه‼️ خيلى خيلى از اين مثال ها پيرامون ما وجود داره . منم از نعمت لاغرى برخوردار بودم , اما حالا كه چاق شدم , مى فهمم كه بايد سپاسگزارم مى بودم و خودم رو عاشقانه دوست مى داشتم . لاغرى , نعمتى ست كه شايد خيلى از لاغرا براشون طبيعى و عادى هست . خيلى نعمتها و رحمتها رو در زندگى بدون اينكه از خداوند درخواست كرده باشم , خداوند به من هديه داده , اما سپاسگزار نبودم و فكر مى كردم هميشه اين نعمتها و رحمتها به وفور هست , وجود داره ,
من در اين مسير , با احساس خوب , شادى , آرامش , سلامتى و تندرستى , لاغرى با ذهنم , نظم در كارام و خيلى چيزاى خوب ديگه , به سادگى حالم خوب و بهتر مى شه . خدايا , براى همه ى نعمتها و رحمتهاى زندگيم تا الان سپاسگزارم سپاسگزارم سپاسگزارم .
با تشكر فراوان ,
فصل زيباى پاييز , مبارك 🧡🧡🍁🌾🌻🎃
باعرض سلام جلسه پنجم🌹
خب راستش من برای بار اول که خواسته هامو نوشتم با خودم فکر کردم و هرچی هم میگذشت میدیدم که الان تو زندگیم یه کمبود هایی دارم که کوچیکن ولی همونا رو داشته باشم زندگیم خیلی بهتر میشه راحت تر میشم ولی من اون کوچیکارو ننوشته بودم و مونده بودم که بنویسم یا ننوسم و میگفتم خب ننویسم خدایی که اون رویاهای بزرگ منو قراره بده پس من الان که لپ تاب نیاز دارم و ننویسم این کوچیکه خدا بزرگو بده اینم بعدا میده و کلی خواسته بود که الان برای بهتر کردن زندگیم نیاز داشتم برای بهتر کردن اصل زمدگیم برای لذت بردن از اصل زندگیم نیاز داشتم که ننوشتم و واقعا رفتم یه سری خواسته های دور و رویایی و بدرد نخور خواستم مثلا نوشتم تحصیل در بهترین کلاس های موسیقی در کانادا…من تاحالا از ایران بیرون نرفتم تاحالا حتی کلاس موسیقی تو ایران هم نرفتم حالا بهترین چیه اون وسط نوشتم 😂خودم که خندم گرفت از نوشتم حالا که قراره خواسته هایی بنویسم برایلذت بیشتر از اصل زندگی حس بهتری دارم در حاضر من خواسته هایی که دارم :
۱_یک قدم به سمت تناسب اندام بردارم ، به تناسب اندام دلخواهم برسم 🌹
۲_پول برای خرید میکنم پیشرفته داشته باشم🌹
۳_ یک لب تاب بخرم 🌹
۴_وسایل اتاقم رو بخرم 🌹
۵_۲تا عادت بدم رو موفق شم ترک کنم 🌹
۶_لیزر صورت و بدن بتونم انجام بدم 🌹
۷_کلاس آواز و باشگاه شرایطش پیش بیاد برم 🌹
۸_خرید یک دوره دیگه سایت 🌹
۹_ماشین جدیدمون زودتر به دستمون برسه 🌹
فعلا این خواسته هام برام خیلی واجب تر و مهم تر از خرید خونه تو کاندا رو به دریاست و خیلی میتونه حالمو بهتر کنه و روی الانم تاثیر بزاره
و این خواسته های فعلی که مدام مرور میشه تو سرم 😍و خدارو شکر میکنم که این خواسته هامو میبینه و پاسخ میده🌹🌹
سلام استاد این فایل هم مثل بقیه فایلاتون عاالی بود
از این فایل ی درس بزرگ گرفتم،اونم اینه که تا زمانیکه یاد نگیرم از زندگیه الانم لذت ببرم،(اصل زنده بودنم) نعمتهای بیشتر به من داده نمیشه، منظورم نعمتهایی که باعث بشن من لذت بیشتری از زندگیم ببرم هستش.
وقتی من قدر اصل زندگیمو بدونم،حالم خوبه،خوشحالم،و این خوشحالی منو به مدار اتفاقات بهتر میبره،این یعنی در مسیر درست بودن….تا وقتی در مسیر نباشیم،هر گونه تلاشی بی فایده است یا با سختی زیادی همراهه،ما اول باید این اصل را درک کنیم،قدردانش باشیم،لذتشو ببریم،و بعد به طور خودبخود میبینیم چقد زندگی رو قلتکه و روال همه چیز خوب و لذت بخشه.
متاسفانه بهانه هایی که از طرف شیطان به ذهن ما میان و اجازه نمیدن در این حال خوب باشیم،زیاده
ولی وقتی من بدونم این افکار از کجا و توسط کی آب میخوره،بها نمیدم بهشون،و اونها میرن،و حالت خوب من باقی میمونه،اینم یه مهارته که در کنار قدردان بودن اصل زندگی باید یادش گرفت
من از الان تصمیم میگیرم،به طور اگاهانه از لحظه الانم،از همین زندگی الانم،لذت ببرم،چجوری؟ فقط با یه تغییر نگاه ساده،اونم اینه که خدایا ممنونم که هستم در این دنیا ،و دارم تجربش میکنم ممنونم از هر چیزی که تو زندگیم دارم و من خودمو متعهد میکنم به اینکه علاوه بر قدرشناس بودن،به حرفهای ناامید کننده شیطان رانده شده،توجهی نکنم،
و اگاهانه خودمو در مدار احساسی خوب که منجر به رخ دادن اتفاقات خوب میشه نگه دارم تا به صورت عادت در من دربیاد،
و باور دارم که خدا هم منو حمایت میکنه
،اون انرژی ای که کل جهان از اون بوجود اومده ،و همیشه حامیه ماست فقط کافیه باور کنیم که جهت حرکت همه چیز به سمت خیر و بهتر شدن ،ترمیم شدن،بهبود،عالی شدن هست ،باور به این فکر در من خیلی به داشتن احساس آرامش و شادی کمک کرده ،
من خود خدام،اون بعد معنوی وجودم،که سالها نادیده گرفتمش،و با من هست ،اول باید باورش کرد و بعد با اطمینان و احساس خوب زندگی کرد .منطق ما همیشه دنبال دلیل میگرده برای احساس خوب داشتن،لذت بردن، عشق ورزیدن و ….ولی این بعد معنویه ماست که اگر بهش بها بدیم ،تازه یاد میگیریم با چه نگاهی به دنیا نگاه کنیم.
به نام خداوند مهربان
واقعا دلیل استرس و اظطراب ما برای زندگی این است که ما اهداف بلند مدت برای خودمون قرار میدیم
هرجا که استرس داشتیم یعنی مسیر اشتباه و هر جا آرامش با احساس خوب داشتیم یعنی مسیر اهدافمون درسته.
من در اینجا اهدافم و خواسته هایی رو که در جلسه اول مطرح کرده ام اصلاح می کنم.
۱. من میرم سونوگرافی و مشخص میشه که من باردار هستم و خانم دکتر میگه تبریک تبریک خانم شما باردار هستید خدا رو شکر
۲. خریدن ماشین تیبا ۲ سفید رنگ که قراره یه پرک هم پشت ماشین نصب کنم که اسپرت تر بشه خداوندا ممنون
۳. خریدن یه خونه نوساز ۹۰ متری با نور پردازی و کانتری که سینک ظرفشویی رو اون باشه و چهار تا صندلی بخوره با دو تا خواب .
۴. یادگیری زبان انگلیسی مرحله به مرحله
۵. یاد گرفتن راه های مختلف برای افزایش اعتماد به نفس
۶. مدرس زبان انگلیسی بشوم کاری که عاشق انجام دادن اون هستم.
۷.رابطه معنوی ام با آفریننده ام بهتر و بهتر بشه.
۸.خواندن روزانه یک یا دو صفحه از قرآن بهترین کتاب برای یادگیری بهتر زندگی
۹. بهتر لباس پوشیدن و خوشتیپ تر شدنم و انتخاب مناسب لباس برای پوشیدن
۱۰.توجه کامل به خودم و ارزش گذاری به وجودم و احترام به خودم رو یاد بگیرم و آشتی کنم با خود وجودی ام که سال ها از هم دور بودیم.
به امید برآورده شدن تک تک خواسته هایم. خداوندا ممنون و شکر
به نام خدا
من به هرچیزی ک میخاستم رسیدم خدارشکر ففط تناسب اندام دلخواهم هست ک در حال رسیدن بهش هستم با شوف و هیجان انشاالله به موقع بهش میرسم.
خاسته جدیدم گرفتن گواهی نامس م میدونم ب موقه به اون میرسم و ازش لذت میبرم.
واقعا این دوره روی من تاثیر گذاشته وقتی یکی از بیمارانم در مورد سقط جنین با من صحبت کرد ناخداگاه حرفهایی که استاد زده بود رو به او گفتم که اگر تو معتقد باشی که هر موجودی را که خداوند به دنیا دعوت میکنه وسایل راحتی و آسایش و روزی او رو هم میده پس نگران نباش و فقط به او ایمان داشته باش .من اون لحظه خدا رو در درون خودم احساس کردم و چقدر احساس خوبی داشتم و با تمام وجود تغییر رو در خودم حس کردم و امیدوارم که اون هم هدایت بشه . از همراهی شما استاد خوب سپاسگزارم
با سلام و درود خدمت مدرس دوره زندگی با طعم خدا
یه چیز خیلی جالب که میخواستم بهش اشاره کنم اینه که قبل از این که تمرین این فایل رو گوش کنم با خودم گفتم که خواسته هام رو ویرایش کنم ولی وقتی شما تمرین رو گفتید اینو فهمیدم که خیلی خوب از دوره بهره مند شده ام
من خودم کسی هستم که چیز ها رو توی بزنگه های خودشون (یعنی زمان خودشون همون لحظه ایی که بهمون الهام میشه) میخوام و همون لحظه مینویسم و درخواست میکنم
دوست داشتم خواسته هام رو قبل و بعد از تغییر واقع گرایانه خودم باهاتون به اشتراک بزارم
میخواستم مثل عقاب ببینم
حالا میخوام عینک رو کنار بزارم
میخواستم با زور خودم سنگ رو خورد کنم دیوار رو جابجا کنم رو دوتا انگشت وایسم
الان میخوام تناسب اندام داشته باشم و بدن ورزیده ایی داشته باشم
میخواستم بهترین خونه رو تو بهترین جای کیانپارس بسازم
حالا میخوام خونه ی خودمو تمیز کنم
میخواستم 4 تا ماشین بخرم یکی برای خودم بقیه رو به اعضای خانواده هدیه کنم
الان میخوام یه ماشین خوب برای کل خانواده بگیرم
میخواستم جدیدترین مدل پلیستیشن رو بخرم با یه تلویزیون 8k
الان احساس میکنم باید صبر کنم ولی اگر فرصت شد دوست دارم یه دستگاه بازی داشته باشم
به تناسب اندام که رسیدم
میخواستم حقوق پدرم 7 میلیون باشه
الان برای رونق کسب و کارش دعا میکنم
میخواستم 110 سال عمر کنم
الان میدونم عمر دست خداست
ارزو میکردم قدرت داشته باشم دیگران رو شفا بدم
الان نمیدونم این میشه یا نه
میخواستم دور و برم شلوغ باشه
راستش یه مدت اینقدر شلوغ شد که حال کردم و از زندگی لذت بردم
میخواستم عجایب غیب ببینم
الان از زندگیم لذت میبرم و نیازی ندارم
ارزو میکردم اخرتم اباد بشه
الان خدا یه کلید بهم داده !!!
میخواستم گوشی 30 میلیونی note 10 plus بخرم
الان به a20 علاقه مند ترم و صبر کردم تا خدا بهم بده
میخوام معدل سالم بالای 19 بشه و انگلیسی یاد بگیرم با تشکر
به نام خدا
باسلام من هم خواسته های زیادی و دور از ذهن رو از خداوند نخواستم از خداوند خواستم که به تناسب اندام دلخواهم برسم در سلامتی و ارامش باشم و صبر و تحمل بیشتری در برابر مشکلات نصیبم کنه و ارام باشم و همه رو دوست داشته باشم بی دلیل و رابطه ام با همسرم خوب باشه با فرزندانم با عشق رفتار کنم عصبی نشم و استقلال مالی داشته باشم توقعم رو از ديگران كم كنم البته من همیشه از خداوند جیزای میخاستم که در حد توانمون بوده و پله پله جلو میرفتم میدونستم چیزای که از خدا میخام بایددر ذهنمون قابل باور باشه و پذیرفته شده باشه به همین دلیل بدون عجله با ارزو کردن ارزوهام به تک تک چیزای که میخام میرسم و ارزوی الانم یعنی مرحله ی بعدی یک خونه ی ۱۰۰متری در شیراز در بهترین منطقه شهر رو از خدا میخام که ان شاالله به لطف و یاری خداوند به ارزویم نزدیک هستم و اون خواسته های که از خداوند داشتم هم به لطف خدا به جندتایی از ان ها دست پیدا کردم از جمله ارامش اسایش ،صبر، عجله نکردن ،کمک کردن به نیازمندان ، که همه ی اینا از لطف خدای مهربان هستش 😍🥰😘و دوست ذارم وجودم از خدا پر بشه با خدا حرف بزنم ايمانم به خدا قوي تر بشه ان شاالله با شركت كردن در اين دوره ارزشمند و مهم ،حركت ما به سوي خدا سرعت پيدا ميكنه و سراسر و مالامال وجودم از خدا ميشه 🙏🏻من لايق بهترين زندكي هستم 👍🏻👏🏻 و خدارو بخاطر اين زندكي ارزشمندو عالي شكر ميگويم 🙏🏻
به نام او كه مرا هست كرد و پديده مخلوقاتش خواند🙏🏻🙏🏻🌺👌🏻💃💃
وبا عرض ادب خدمت پيغام آور وواسط وچراغ راه جاده آرامش بخش وملكوتي تناسب فكري👌🏻👌🏻💐💐❤️🙏🏻
قبل از هرچيز بايستي اقرار كنم كه من از زمان گوش كردنم به فايل هاي زندگي با طعم خدا ، در مقابل مشكلات وسختي هاي روزمره ، يا دچار استرس نميشوم ويا اين كه اگر در گيرش بشوم در ذهنم براحتي حلش ميكنم به اين صورت كه :
اول مرا به تفكر وا ميدارد كه آن چه سرم ميايد سرنوشت من نيست ومن حتما به آن مشكل فكر كردم كه ايجاد شده يعني تمركزم رابردم روي نخواستنش وبا احساس تنفر وبد آن رانخواستم كه اين خود يكنوع پيام به قانون طبيعت بوده چرا كه ، “بودن ويا نبودن ” اگر من به جاي تمركز روي آرامش توجه ام راببرم روي نبودن سختي وبگويم بشنوم و متمركز شوم وصحبت كنم با ديگران درمورد آن واستمرار كنم سرانجام دامن مرا ميگيرد.
دوم اينكه مراجعه ميكنم به خداي خلاق درونم واز او والهاماتش طلب كمك ميكنم ويدانم كه اين امور گذرا ست واگر من بخواهم ميتوانم مشكلم راشكلات كنم وبا شيريني وتمركزم روي اصل زندگي وهست بودنم آن را فرو ببرم وحالم را به احساس عالي تبديل كنم ، ومثل خدا رفتار كنم👌🏻👌🏻💃💃💃
واما خواسته من از خداوند پس از پي بردن به داشتن بزرگترين نعمت جهان هستي يعني اصل زندگي ، بودنم وسلامتي ام و ودرك اين كه بين منو خداي خودم ديگر هيج حائل واسطي نيست وخداوند هم با اقرارم ونوشتن وتوبه از گناهانم مرا بلافاصله بخشيده ومن بنده لايق وخاصش شدم ، تنها اين است كه:
ديگر مرا به حال خود وامگذار و چراكه من با بودن تو ورهاشدنم در دامانت به تمام انچه براي قرار گرفتنم در منبع انرژي وشادي ( احساس عالي وخلاقيت ورهايي وسلامت كامل وسعادت وتناسب وآرامش و ثروت فراوان كه نشات گرفته از عشق الهي درونم واز طريق من وبراي من مي آورد) دست ميازم وميشوم لايق آرزوهايم ورسيده به آنها چراكه:
من بهترين بنده خدا وجانشين او در كره خاكي هستم🙏🏻🙏🏻👌🏻👌🏻👏👏💃💃💃💃💃💃
من که افسردگی شدید داشتم و قرص ها هم که میدونین فقط ادم رو خواب میکنن ولی وقتی فهمیدم باید فکر جایگزین داشته باشم اصلا یه طور دیگه شدم قبلا خیلی کم حرف و ساکت بودم الان …
وقت همگی بخیر عزیزان
من به این باور رسیدم که حرفهای شما خیلی ارزشمنده ماشالله چون دارم نتایج خوبی می گیرم خدا رو شکر!
خیلی بهتر شدم آرامشم هر روز بیشتر شده گاهی نگرانی میاد سراغم ولی ممکنه مدتش طولانی نباشه و زود خیالم راحت می شه!
همه ما همیشه عجله داریم ولی به قول شما درسته که همه چیز الان سرعتش بیشتر شده ولی طبیعت روالش تغییر نکرده
منم دوست ندارم عجله کنم دوست دارم هر کاری و سرفرصت انجام بدم و لذت ببرم از انجام دادنش !
منم آرزوهای دور و درازی ندارم
اولین آرزوم اینه که می خوام تناسب اندام و تجربه کنم و خیلی چیزهای دیگه که می دونم قدم به قدم باید بریم جلو انشالله و من اینا رو در دفتر نوشتم برای خودم !
خواسته هایی که باید باور پذیر باشه برای خود آدم بهش داده می شه باید آدم باور کنه که لیاقتش و داره !
ولی بعضی چیزها هم به صلاح آدم نیست فکر می کنم یا وقتش مناسب نیست یا خود خواسته بعضی وقتا که بر آورده نمی شه!
سلام
من خواسته هامو مجدد نگاه کردم
خواسته های معقولی نوشته بودم
برام دور از ذهن نبودن
تو یک قدمیشونم
اینارا میخوام اضافه کنم:
هماهنگ شدن با یک آپارتمان نوساز ۱۰۰ متری خیابون پشتی دفترم
خرید مبلمان و ناهارخوری به ارزش ۱۰ تومن
هماهنگی با یک سفر لذت بخش و لاکچری به رامسر و نمک آبرود در هفته اول مهر
هماهنگی با ارتعاش سکوت ذهن
کلید: خواسته وقتی اومد باید برامون عادی باشه و هیجان زیادی تو قلبمون ایجاد نکنه
لذت با لذت همانند میشود پس از اکنون راضی باش…..همانند طبق قانون کائنات براحتی جذب خواهد شد
۱۰تابستان ۹۹
با عرض سلام خدمت فریبای عزیز
<>
من عاشق این جمله از شما شده ام چقدر پر محتوا بود. با آرزوی موفقیت برای شما دوست عزیز و برآورده شدن تک تک خواسته هایت……
سلام به استاد عزیز و همراهان گرامی
این جلسه واقعا عالی بود ،متوجه شدم که به هدفهایی میرسم که خودمو لایقشون بدونم در صورتیکه من هدفهایی داشتم که از نظر منطق و عقل شدنی بودن ولی من چون خودم رو لایق نمیدونستم به اونها نرسیدم و این به خاطر عدم اعتماد به نفسم بود ،از امروز میخوام بیشتر روی اعتماد به نفس و احساس لیاقتم تمرکز کنم چون تمام آرزوهایی که من دارم؛ شدنی هستن و دور از دسترس ذهن و منطقم نیستن
سلام خدمت استاد عزیز و همه دوستان گلم
ممنون از نشر این آگاهی های فوق العاده
ما همیشه فکر میکردیم ک ما فقط باید از خدا ی چیزی رو بخایم،اصن اندازه اش مهم نیست یا این که اصن واسن قابل باور باشه مهم نیست، ولی در واقعیت اینطور نیست.
کاملا درسته خداوند هر چیزی رو بخاد و اراده کنه،سریعا موجود میشه و در قرآن هم ب کُن فیکُن چند جا اشاره شده ولی اگه آیه های بالا و پایین و معنی اون رو بخونیم میبینیم این آیه در مورد رسیدن من انسان ب خواسته هام نیست. انسان باید با تغییر خودش، شرایط رسیدن ب خواسته هاش رو فراهم کنه و قطعا خدا توی این مسیر تنها هادی و راهنمای ما هست و کمکمون میکنه ب خواسته برسیم نه اینکه تا درخواست کنیم خدا سریعا حاضرش کنه.
حالا ی نکته دیگه هم هست و اون اینه ک هر چقد بتونیم خودمون رو لایق اون خواسته بدونیم و باورش کنیم ک میتونیم داشته باشیمش،بهش نزدیکتر میشیم. یعنی در واقع طی کردن تکامل یک زمان خاصی نداره برای همه و بسته ب باورها و خود ارزشی و تلاش جسمی و بخصوص ذهنی فرد بستگی داره ک این زمان کوتاه یا طولانی میشه.
مؤید باشید
سلام خدمت استاد عزیز وهمراهان در این مسیر زیبا
خیلی عالی بود استاد. من همیشه سعی میکردم.به نهایت آرزو هام فکر کنم چون یک ذره بهتر برام خیلی لذت نداشت .یکم بهتر ذهنم میگفت کو تا تو برسی. به اون جایی که می خوای واز یک طرف هم چون مدارم با اون جایی که میخواستم برسم خیلی فاصله داشت.ذهنم نمی پذیرفت ویک چند روزیی فکر میکردم بعدا به فراموشی می سپردم.ولی الان یاد گرفتم که اولا باید الان از همون چیزی که دارم وهمون جایی که هستم خوشحال باشم.بعد خواسته هامو کوچیک کنم .یک.چیز جالبه یادم اومد که من این کار را در مواردی از زندگی ام استفاده میکردم واصلا نمیفهمیدم چجوری به خواسته ام رسید یکش کار خونه بود زمانی که خیلی خونه کار داشت وبرام خیلی سخت بود انجام دادنش با خودم میگفتم فقط یک اتاق را تمییز کن بقیه اش مهم نیست ویک اتاق یک اتاق. وبا لذت همه خونه تمییز میشد.
یا تو مسافرت رفتن وقتی فاصله خیلی زیاد بود تا جایی که میخواستیم برسیم با خودم میگفتم تا این شهر بریم نزدیک ترین شهر وکلی ذوق میکردم تا به اون شهر برسیم بعد همین جوری یک شهر یک شهر طی میشد.
خیلی عالی بود در هر زمینه ای در زندگی باید این کار را بکنم .
سلام. خدمت استاد گرامی.
من اون روزی که داشتم آرزوهامو مینوشتم با خودم فکر میکردم. چرا من نمیتونم مثل بیشتر دوستان که مطالبشون خونده بودم و آرزوهای خیلی زیاد و بزرگی داشتند آرزوهای خیلی بزرگ داشته باشم. هیچوقت اینجوری نبودم ولی فکر میکردم باید واقعا آرزوهام عجیب و غریب باشه.. ولی بازهم نشد که بخوام البته که همه چیزهای خوب رو دوس دارن حتی اگر دور از دسترسشون باشه ولی هرکار میکردم آرزویی که بخوام و دور از حالم باشه نمیتونستم داشته باشم.. و فکر میکردم شاید روحیه م خوب نیست یا افسرده م.. ولی بعد از شنیدن فایلتون خیلی خوشحال شدم وقتی دیدم که مشکلی نبوده و کارم از نظر شما اشتباه نبوده.
ممنونم از راهنماییهاتون امیدوارم خودتون هم به همه آرزوهاتون برسید..
سلام خدمت همکی
این فایل عالی بود عالی.
ما خیلی این رو شنیدیم که گاهی صلاح نیست ما به چیزی برسیم، یعنی گاهی ما ظرفیت پذیرش یک چیزی رو نداریم ولی با التماس ان را از خدا میخواهیم ولی چون صلاحمون نیست و خداوند که عالم مطلق هستند با علمشون اون رو به ما نمیدن و ما همش ناراحتیم و غر میزنیم و غافلیم که این لطف خداوند هست.
ان شاالله بتونیم این رو بپذیریم که خداوند هر انچه میدن و نمیدن لطف و نعمته و شاکر نعمات خداوند باشیم تا ظرفیتمون بالا بره و لایق نعمات بیشتر بشیم و همواره تلاش کنیم و فقط ارزو نکنیم بلکه برای رسیدن به ارزوهامون تلاش هم بکنیم🌿
با سلام به همه دوستان و استاد عزیز که زیباییهای زندگی رو برای ما پررنگ تر کردین
ما با سپاسگزاری داشته هامون اونا رو پررنگ تر می بینیم واز بیماری عادی شدن نعمت هاشفا میابیم. .
وبرای ا آرزو هامون طوری از خدا تشکر میکنیم که انگار الان به اون رسیدیم و مهمترین اصل اینه که خودمون بآور داشته باشیم که قابل رسیدن هست برای ما وما لایق اون هستیم
من همیشه پله پله از خدا درخواست میکنم وبعد از رسیدن تشکر میکنم ومیرم پله بالاتر
نکته عالی که گفتید در این فایل (خدا همیشه هست وهر وقت بخواهیم میتونیم درخواست کنیم وجواب بگیریم)خیلی جالب بود