0

زندگی با طعم خدا (جلسه پنجم)

اندازه متن

بسیاری از خواسته های ما بر اساس مشاهده زندگی دیگران شکل می گیرد. اینگونه خواسته ها بیشتر از آنکه موجب احساس خوب و خوشبختی ما شوند باعث ایجاد احساس یاس و ناامیدی می شوند.

بنابراین باید در انتخاب خواسته ها دقت کنیم.

خواسته ها به چه صورت ایجاد می شوند

به طور کلی خواسته های ما به دو صورت در وجود ما شکل می گیرند:

۱- از برخورد با تضاد که باعث شکل گیری نیاز و واضح شدن سمت مقابل شرایطی است که در آن قرار داریم.

۲- از مشاهده زندگی و شرایط دیگران که باعث ایجاد خواسته در وجود ما می شود.

خواسته ها

خواسته های متضاد چیست

اگر تشنه باشید بدون اینکه به نوشیدن آب فکر کنید تمایل به خوردن آب پیدا می کنید. خوردن آب نیاز به فکر کردن از قبل یا برنامه ریزی منظم ندارد بلکه هر زمان احساس تشنگی کنید تمایل به نوشیدن آب پیدا می کنید و به سمت آب حرکت می کنید.

اگه گرمتان شده باشد بدون نیاز به فکر کردن تمایل به رفتن یا بودن در فضایی خنک در ذهن شما شکل می گیرد.

اگر مورد بی احترامی قرار بگیرید به شکل خودبخودی دوست دارید در شرایط یا با افرادی رابطه داشته باشید که مورد احترام قرار بگیرید.

بی نهایت مثال می توان از شکل گیری خواسته های متضاد ذکر کرد چون این خواسته ها نیاز به فکر کردن یا برنامه ریزی ندارد بلکه در اثر برخورد با شرایطی که مطلوب و مورد علاقه ما نیست بوجود می آید.

بنابراین همه ما در هر لحظه از زندگی در حال ارسال درخواست به جهان هستی هستیم بدون اینکه از این موضوع اطلاع داشته باشیم.

از طریق احساسی که در برخورد با شرایط فیزیکی در دنیای مادی در وجود ما شکل می گیرد خواسته ای به شکل خودبخودی از محیط ذهنی ما به سمت جهان هستی فرستاده می شود.

اگر از بودن در شرایطی احساس خوب داشته باشید خودبخود به جهان هستی اعلام می کنید که من بودن در این شرایط را دوست دارم.

اگر از بودن در شرایطی احساس بد داشته باشید خودبخود به بودن در شرایط بهتر فکر خواهید کرد و همزمان به جهان هستی اعلام می کنید که من دوست دارم در چه شرایطی باشم.

اما نکته بسیار مهم و تاثیرگذار که متاسفانه مورد توجه قرار نگرفته است اینکه ما وقتی در شرایط نامناسب قرار می گیرد در همان لحظه به شکل خودبخود به بودن در شرایط بهتر فکر می کنیم اما متاسفانه بدون اطلاع از عواقب آن بارها درباره آن شرایط بد یا بودن در شرایط بد با خودمان فکر می کنیم یا با دیگران صحبت می کنیم و به عبارتی گله و شکایت می کنیم.

گله و شکایت کردن دقیقا برابر با تعریف و تمجید کردن است چون جهان هستی سوال ندارد که متوجه افعال یا مفهوم کلمات و جملاتی که به کار می بریم باشد بلکه جهان هستی فقط احساس ما را دریافت می کنید و هر احساسی تداوم داشته باشد از نظر جهان هستی به این معنی است که این فرد دوست دارد در این شرایط باقی بماند.

به همین دلیل است که هرچه بیشتر به دنبال نکات مثبت زندگی خود و دیگران باشید و درباره آن صحبت کنید جهان هستی شرایط و موقعیت های مشابه آنچه به آن توجه می کنید را در زندگی شما رقم می زند. در مقابل هر چقدر بیشتر درباره موضوعاتی که موجب نارضایتی شما بوده است صحبت کنید به این دلیل که به شکل پیوسته احساس بد را تجربه می کنید،‌ جهان هستی تصور می کند که شما بودن در این شرایط را دوست دارید.

به این عبارت توجه کنید که:

جهان هستی سواد ندارد و درکی از کلمات و عبارت هایی که به کار می برید ندارد و فقط احساس شما را دریافت و درک می کند.

این موضوع به قدری مهم است که در آیات قرآن و احادیث مختلف به آن اشاره شده است:

عبارت های زیادی در قرآن کریم وجود دارد که خداوند انسان را به سپاسگزار بودن تشویق کرده است. سپاسگزار بودن باعث توجه به نیکی ها و ایجاد احساس خوب می شود. در مقایل به شکل های مختلف پیامبر و انسانها را به روی برگرداندن یا اعراض کردن از بدی ها و ناملایمات هشدار داده است.

توجه کردن به ناملایمات باعث بهبود شرایط نخواهد شد بلکه موجب تشدید شرایط و شکل گیری همزمانی های بیشتر مشابه در جریان زندگی خواهد شد.

این موضوع مهم در روایت های زیادی مطرح شده است.

در روایتی از پیامبر آمده است که:

اَلذَّنْبُ شومٌ عَلى غَيْرِ فاعِلِهِ اِنْ عَيَّرَهُ ابْتُلِىَ بِهِ وَ اِنْ اَغْتابَهُ أَثِمَ وَ اِنْرَضىَ بِهِ شارَكَهُ؛

گناه براى غير گناهكار نيز شوم است، اگر گنهكار را سرزنش كند به آن مبتلا مى شود، اگر از او غيبت كند گنهكار شود و اگر به گناه او راضى باشد، شريك وى است.

به کلیدهای مهم این روایت توجه کنید:

  • اگر گنهكار را سرزنش كند به آن مبتلا مى شود

سرزنش کردن گناهکار باعث توجه کردن به گناه و گناه کار می شود و توجه به هر موضوعی باعث ایجاد درخواست به جهان هستی برای تشدید و تکرار آن شرایط خواهد شد.

سرزنش گناهکار بابت انجام هر رفتاری به این معنی است که شما به جهان هستی درخواست می کنید دوست دارید در این شرایط قرار بگیرید.

اگر به مواردی که دیگران را سرزنش کرده اید فکر کنید در اغلب موارد خودتان در همان شرایط قرار گرفته اید البته در مواردی که زیاد به افرادی توجه کرده باشید از آنها را قضاوت یا سرزنش کرده باشید.

  • اگر از او غيبت كند گنهكار شود

غیبت کردن باعث جلب توجه خود و دیگران به سمت گناه یا فردی که از نظر ما دچار اشتباه شده است می شود و جلب توجه به هر چیزی باعث ایجاد خودبخود درخواست به جهان هستی برای قرار گرفتن در شرایط مشابه می شود.

به همین دلیل است که به شکل های مختلف در قرآن و روایت ها به انسان توصیه شده است که از غیبت کردن پرهیز کند.

  • اگر به گناه او راضى باشد، شريك وى است

رضایت داشتن به هر شکل ممکن باعث ایجاد درخواست به جهان هستی می شود. چه از موضوعی راضی باشید چه نباشید در حال توجه کردن به آن هستید و درخواست ناخودآگاه از ذهن شما صادر می شود.

رضایت داشتن نسبت به افکار، رفتار و عملکرد دیگران به منزله شریک او شدن در رشد و گسترش آن فکر، سخن یا عمل است به همین دلیل باید در تایید و همپنداری با افراد دقت نظر داشته باشیم.

آنچه مسلم است توجه ما به موضوعات پیرامون باعث تشدید آن شرایط و ایجاد درخواست ناخودآگاه به جهان هستی می شود و باید به توجه خود به دنیای پیرامون دقت نظر داشته باشیم.

خواسته های مشاهده ای

نوعی دیگری از خواسته ها که در بیشتر مواقع به شکل ناخودآگاه ایجاد می شوند خواسته هایی است که از مشاهده زندگی و شرایط دیگران در وجود ما شکل می گیرند.

این مشاهده می تواند به صورت ارتباط مستقیم و مشاهده شرایط زندگی افراد است،‌ همچنین می تواند از طریق دیدن ویدیو درباره زندگی دیگران در وجود ما شکل می گیرد.

مشاهده می کنیم فردی در شرایط مالی بسیار خوبی قرار دارد و ما هم دوست داریم در آن شرایط باشیم.

مشاهده می کنیم فردی در خانه ای بزرگ و فضایی که مورد علاقه ما است زندگی می کند و به شکل ناخودآگاه و خودبخودی دوست داریم ما هم در آن شرایط باشیم.

خواسته های مشاهده ای هم به شکل خودبخودی از مشاهده زندگی دیگران در وجود ما شکل می گیرند اما مهم این است که از تاثیر و نتیجه ای که مشاهده زندگی دیگران بر ما می گذارد باید دقت و توجه داشته باشیم.

اگر مشاهده می کنیم فردی دیگری ماشین خوب یا خانه ای عالی دارد باید دقت کنیم شکل گیری خواسته در ما به شکل اشتیاق و ذوق و شوق تجربه کردن است یا به شکل حسرت و اندوه نرسیدن و کاش من هم داشتم.

احساسی که در لحظه مشاهده زندگی دیگران در ما شکل میگیرد نتیجه نهایی خواسته های ما را مشخص می کند.

به همین دلیل باید دقت کنیم اگر مشاهده زندگی دیگران در ما ایجاد خواسته می کند حتما خواسته خود را به سمت ذوق و شوق رسیدن به آن شرایط و تجربه کردن هدایت کنیم نه اینکه به شکل حسرت و اندوه از اینکه کاش من هم داشتم یا خوش بحالش که اینو داره یا گله و شکایت به خدا که چرا به من ندادی در ما شکل بگیره.

بنابراین مهمترین موضوع در زندگی و رسیدن به خواسته ها داشتن احساس خوب و مسلط بودن بر افکار و قدرت دادن به نگرش هایی است که احساس ایمان،‌ امید و شوق زندگی و تجربه کردن را در ما شکل دهد.

تجربه هنرجوی زندگی با طعم خدا

در مورد خواسته هایی که گفتید بررسی کنید

من عینا دوباره متن جلسه اول رو که در مورد خواسته هام نوشتم رو اینجا میارم

یه نکته مهم:

از اونجایی که در این یکسال قانون تکامل رو خیلی خوبـ درک کردم پس درخواست هایی رو مینویسم که برای این لحظه من و ذهن من قابل درک و قابل رسیدن باشه و هیچ عجله ای نیست برای رسیدن به خواسته ها.

وقتی میدانی که فراوانی در زمان هستش و هر لحظه داره نعمت ها بیشتر و بیشتر میشه و فقط کار ما در این جهان لذت بردن و شادی کردن و احساس خوب و اعتماد به خداونده

درخواست من 

خدایا ازت درخواست دارم که تموم وجودم را از عشق خودت لبریز کنی.

خدایا ازت درخواست دارم که تمرکز بالای توی وجودم باشی.

خدایا ازت درخواست دارم که ایمانم را در تک تک سلول های بدنم به خودت بالاتر ببری و بهم کمک کنی که عمل گرا تر از سال قبل باشم و با دوره ها روی خودم سرمایه گذاری کنم و یه میلاد آمای ورژن جدید ۱۴۰۰ از خودم بسازم.

 ۳ برابر شدن درامد امسال نسبت به سال قبل یعنی ۱۵ میلیون در ماه ، که میدانم ۳ برابر نوشتم ولی خیلی بیشتر ازینا میشود 
خرید می‌کنم ورود به سرزمین لاغر ها و استارت جدی و قدمی بزرگ برای به تناسب اندام رسیدن.

خب حالا بریم سر وقت این که بگم تموم خواسته های من همش بر اساس در نظر گرفتن قانون تکامل بوده که نوشتم چون واقعا درکش کردم و قبلا ضرر دادم حالا خیلی این قانون رو درک کردم و میفهم ولی الان میخوام در مورد این قانون تکامل  در قرآن بررسی کنم و آیاتی رو بیارم تا ذهنمون بپذیره که:

موفقیت در تموم جنبه های یه شبه نیس بلکه تکاملی هستش

فرقان/۵۹

الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَمَا بَيْنَهُمَا فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَىٰ عَلَى الْعَرْشِ ۚ الرَّحْمَٰنُ فَاسْأَلْ بِهِ خَبِيرًا

همان (خدایی) که آسمانها و زمین و آنچه را میان این دو وجود دارد، در شش روز [= شش دوران‌] آفرید؛ سپس بر عرش (قدرت) قرار گرفت (و به تدبیر جهان پرداخت، او خداوند) رحمان است؛ از او بخواه که از همه چیز آگاه است!

هود/۷

وَهُوَ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ وَكَانَ عَرْشُهُ عَلَى الْمَاءِ لِيَبْلُوَكُمْ أَيُّكُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا ۗ وَلَئِنْ قُلْتَ إِنَّكُمْ مَبْعُوثُونَ مِنْ بَعْدِ الْمَوْتِ لَيَقُولَنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا إِنْ هَٰذَا إِلَّا سِحْرٌ مُبِينٌ

او کسی است که آسمانها و زمین را در شش روز [= شش دوران‌] آفرید؛ و عرش (حکومت) او، بر آب قرار داشت؛ (بخاطر این آفرید) تا شما را بیازماید که کدامیک عملتان بهتر است! و اگر (به آنها) بگویی: «شما بعد از مرگ، برانگیخته می‌شوید! «، مسلّماً» کافران می‌گویند: «این سحری آشکار است!»

همچنین در آیات (ق/۳۸ – یونس/۳ – سجده/۴ – حدید/۴ – اعراف/۵۴) به این موضوع تاکید شده است.

در هیچ کدام از این آیات خداوند نیومده که یه دکمه زده باشه یهو جهان به وجود بیاد بلکه همه چی طبق روند خاصی بوده خیلی جالبه که خداوند در داستان حضرت نوح (ع) که در آیه ۴۰ سوره هود به  نوح میگه: 

از هر حیوان یک جفت نر و ماده در کشتی سوار کن که این موضوع نیز اشاره به قانون تکامل دارد.

خداوندی که قادر مطلق است و فرمانروای این جهان است هیچ مخلوقی را بدون تکامل خلق نکرده 

 حالا من نمیدونم که چرا ما انسانها در رسیدن به خواسته هامون قصد داریم این قانون تکامل را دور بزنیم؟! 

  • می خواهیم یک شبه پولدار بشیم
  •  یک شبه لاغر بشیمی
  • یک شبه زبان انگلیسی را یاد بگیریم 
  • حتی یک شبه ایمانمون به خدا کامل بشه و کوه رو جابجا کنیم

خلق هر موجودی، هر خواسته ای، هر هدفی قطعا یک روندی داره و اگر روند آن طی نشه یا به آن نمی رسیم و اگر هم برسیم به این دلیل که ظرف ما آماده نشده است خیلی زود به حالت قبل و یا شاید بدتر از حالت قبل خود برمی گردیم.

اینو در نظر بگیریم که اگر یک پروانه را قبل از اینکه دوره تکامل خود را در پیله طی نکند از پیله خارج کنیم بدون شک می میرد. 

رعایت نکردن قانون تکامل:

 یعنی استفاده از آمپول و هورمون در رشته بدنسازی.

یعنی استفاده از وام و قرض در راه اندازی کسب و کار و…

خیلی مثال های دیگر که بدون شک همه ما در زندگیمون داریم و تموم این زود رسیدن ها همش به دلیل ذات عجول بودن ماست

انسان ۳ تا صفت داره که هر بار همیشه یادش میره و نابودش میکنه که عبارتند از ؛

انسان عجول

انسان کفور 

انسان طمع کاره که خداوند در قرآن گفته

انسان عجول آفریده شده است

 مانند آیه ۱۱ سوره اسراء و یا آیه ۳۷ سوره انبیاء:

خُلِقَ الْإِنْسَانُ مِنْ عَجَلٍ سَأُرِیکُمْ آیَاتِی فَلَا تَسْتَعْجِلُونِ

آدمی در خلقت و طبیعت بسیار شتابکار است، (ای مردم) ما آیات (قدرت و حکمت بالغه) خود را به زودی به شما می‌نمایانیم (و شما را عذاب می‌کنیم) پس تعجیل مدارید.

و نکته اخر اینو باید در نظر بگیریم که:

 سنت الهی تغییر ناپذیر است و نمیشه سرپیچی کرد ازین قانون و مشیت های الهی و هیچ راه گریزی جز هماهنگی با آن نیست

همانطور که بارها خداوند در قرآن گفته :

فاطر/۴۳

فَلَنْ تَجِدَ لِسُنَّتِ اللَّهِ تَبْدِیلًا وَلَنْ تَجِدَ لِسُنَّتِ اللَّهِ تَحْوِیلًا

(سنت الهی را هرگز مبدّل نخواهی یافت و سنّت الهی را هرگز تغییر پذیر نخواهی یافت)

پس بر سردر زندگیتون اینو بزنید که:

عجله کردن ممنوع

(نوشته میلاد عزیز در بخش نظرات)

منتظر خواندن نوشته های شما هستم

همراه همشگی شما: رضا عطارروشن

با دادن ستاره به این مطلب امتیاز بگیرید.

امتیاز 4.08 از 91 رای

https://tanasobefekri.net/?p=12263
233 نظر توسط کاربران ثبت شده است.
اندازه متن بخش نوشتن دیدگاه:

دیدگاهتان را بنویسید

اندازه متن دیدگاه ها
      آواتار rastegar.moradzadah
      1402/12/21 10:16
      مدت عضویت: 1388 روز
      امتیاز کاربر: 15872 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,947 کلمه

      بنام خداوند بخشنده ومهربان 

      عرض سلام خدمت استاد عزیز ودوستان هم مسیرم

      گام پنجم از دوره فوق العاده زندگی با عم خدا

      آگاهی نوشته های قبل ازفایل تصویری خیلی خیلی

      عالی بود ومن خیلی دوست داشتم وبرام خیلی مفید بود

      خواسته ها به دو صورت در وجود ما شکل می گیرند

      1_از برخورد با تضاد که باعث شکل گیری نیاز و واضح شدن سمت مقابل شرایطی که در آن قرار داریم

      2_از مشاهده زندگی وشرایط دیگران که باعث ایجاد

      درخواست در وجود ما می شود

      خواسته های متضاد چیست:

      این خواسته ها نیاز به فکر کردن یا برنامه ریزی ندارد بلکه در اثربرخورد با شرایطی که مطلوب ومورد

      علاقه ما نیست به وجود می آید 

      مثل وقتی که تشنه می شویم ودرما تمایل به خوردن آب شکل می گیرد 

      ♦️همه ی ما در هرلحظه از زندگی در حال ارسال درخواست به جهان هستی هستیم بدون اینکه از موضوع اطلاع داشته باشیم

      ♦️از طریق احساسی که در برخورد با شرایط فیزیکی در دنیای مادی در وجود ما شکل می گیرد خواسته ای به شکل خودبه خودی از محیط ذهنی ما به سمت جهان هستی فرستاده می شود

      ما وقتی در شرایط نا مناسب قرار می گیریم در همان لحظه به شکل خودبه خود به بودن در شرلیط

      بهترفکر می کنیم اما متاسفانه بدون اطلاع از عواقب

      آن بارها آن شرایط بدیا بودن در شرایط بد با خودمان فکر می کنیم یا با دیگران صحبت می کنیم

      وبه عبارتی گله وشکایت می کنیم وگله شکایت دقیقا برابر با تعریف تمجید است

       ♦️توجه به هرموضوعی باعث ایجاد درخواست به جهان هستی برای تشدید تکرار آن شرایط خواهد شد

      جهان هستی سواد ندارد و رکی از کلمات عبارت های

      که به کار می برید ندارد وفقط احساس شما را دریافت و درک می کند

      👌🏻توجه کردن به ناملایمات باعث بهبود شرایط نخواهد شد بلکه موجب تشدید شرایط وشکل گیری

      همزمانی های بیشتر مشابه در جریان زندگی خواهد

      شد

      👏سپاسگزار بودن باعث توجه به نیکی ها وایجاد 

      احساس خوب می شود

      روایتی از پیامبر🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷

      گناه برای غیر گناهکار نیز شوم است اگر گناهکار را سرزنش کنید به آن مبتلا می شوید واگر از او غیبت کنید گناهکار می شوید واگر به گناه او راضی باشید شریک وی شوید

       این روایت گران قدر از پیامبر سه کلید به ما می دهد:

      اول اینکه اگر ما کسی را که گناهی مرتکب شده سرزنش کنیم یا او را قضاوت به طور ناخودآگاه به عمل او توجه کردیم واین توجه باعث می شود از جهان هستی درخواست کنیم در شرایطی مشابه او قرار بگیریم البته راجب مواردی که خیلی قضاوت کنیم وتوجه کنیم اتفاق می افتد

      کلید بعدی اگر راجب گناه اون شخص با دیگران صحبت کنیم که همان غیبتمی شود وبا دیگران به اشتراک بگذاریم باز هم به گناه او توجه کردیم تمرکز ما بر گناه او خواهد بود ودرخواست ما به جهان هستی تجربه شرایط مشابه او خواهد بود

      ♦️چه از موضوعی راضی باشید چه نباشید درحال توجه کردن به آن هستید ودر خواست ناخودآگاه ز ذهن شما صادر می شود

      کلید سوم این روایت این است که اگر از عمل گناهی که شخص مرتکب شده راضی باشید واو را تایید کنید وبا او همپنداری کنید در واقع باعث رشد وگسترش افکار وعملکرد او می شوید ودر گناه او شریک می شوید 

      من در این قسمت به جنبه خوب این روایت دقت کردم واهمیت اینکه استاد همیشه تاکید می کنند در نوشتن دیدگاه خواندن دیدگاه های دیگران شرکت کنیم این است که وقتی صحبت های استاد را با جان ودل بپذیریم وبرداشت خود را با دیگران به اشتراک بگذاریم وبقیه هم برداشت ما را بخوانند در حال خوب همدیگه وموفقیت همدیگه شریک می شویم وباعث گسترش این حال خوب می شویم وموصوع دیگه راجب اهمیت غیبت کردن بود 

      عمری ما را از گناه غیبت ترسانند وگفتم گناهی است که حق الناس است وحتی خدا هم او را نمی بخشد وهرگز نگفتن چرا چطور 

      حالا اینجا توی این دانشگاه خیلی با ارزش من فهمیدم چرا اینقد خداوند روی غیبت تاکید داشته

      بخاطر اینکه اول از همه اثر شوم آن گریبانگیر خودم می شود وباعث می شود شرایط کسی که اصلا دوست ندارم واو را قضاوت می کنم در زندگی خودم تجربه کنم وبه خودم صدمه بزنم 

      خدایا شکرت برای دریافت این آگاهی 

      واما نوع دوم درخواسته ها

      2_این نوع خواسته با دیدن زندگی دیگران وحتی فیلم ویدعو از زندگی بقیه در ما شکل می گیرد وگاهی به صورت ناخودآگاه هم ایجاد می شود اگر ما با دیدن زندگی خوب وامکانات خوب دیگران حالمون بد بشه از خدا گلایه کنیم چرا به من ندادی یا حسادت کنیم هرگز به اون خواسته نمی رسیم واگه بخوایم اون زندگی رو تجربه کنیم باید احساسمون رو به سمت شوق وذوق رسیدن به اون خواسته سوق بدیم وبگیم خدایا شکرت که آنها این نعمت را دادی ودر رسیدن بندگانت به خواسته هاشون توانا وقادری وحتما هم به من بهترش را می دهی وبرای تدارک دیدی

      ♦️احساسی که در لحظه مشاهده زندگی دیگران در ما شکل می گیرد نتیجه نهای خواسته های مارا مشخص می کند

      مهم ترین موضوع در زندگی ورسیدن به خواسته ها داشتن احساس خوب ومسلط بودن به افکاروقدرت

      دادن به نگرش هایی است که احساس ایمان امید وشوق زندگی وتجربه کردن را در ما شکل ده

      من اگه راجب احساسم واینکه تا این مرحله چقدر تعقیر کردم وچقدر این پنج گام در من تاثیر گذاشته بگم  باید بگم خیلی خیلی حالم خوبه وخیلی از لحاظ احساسی و رونی تعقیر کزدم وتجربه ای که دیروز داشتم را با شما عزیزانم به اشتراک می گذارم وخودم خیلی از عملکردم راضی بودم وآن را مدیون این دوره می دانم

      دیروز همراه همسرم برای انجام سونوگرافی که دکتر برای چکاپ برام نوشته بودن به مطب دکتر رفتم چند دقیقه بعد از ورود ما خانمی به مطب آمد ودر همون لحظات اول شروع کردن به صحبت کردن با خانم بغل دستی خودشون اونقدر صداشون بلند بود که من خانمی هم که کنار من نشسته بودن صدای اونها رو می شنیدیم ایشون گویا خودشون ازکادر درمان در یکی از بیمارستان ها بودن راجب اوضاع مریضی اینکه چقدر در استان خوزستان بیماری زیاده واینکه چقدر استان ما محروم مردم ما چقدر بدبختن چقدر حقمون خورده می شه اینکه چی برا چه بیماری خوبه کدام دکتر بهترینه برای چه بیماری

      خانمی که بغل دست من بود بلند شد ورفت کنارش نشست وگفت انگار خیلی حرفات جالبه ودوست دارم بیشتر بدونم چون شما خودتون دربیمارستان هستین حتما اطلاعات دقیقتری دارین واون هم خیلی استقبال کرد وگفت اره ما در طول روز شاهد خیلی اتفاقات هستیم که مردم عادی روحشون هم خبر نداره وخیلی با اشتیاق صحبت می کرد وبا نگاهش همش منم مورد بحث مخاطب قرار می داد چون کاملا رو به روی من بود 

      من از همون اول اصلا علاقه ای به شنیدن حرفاش نداشتم هر کلامی که از دهانش خارج می شد برام سخت بود انگار گوش هام اذیت می شد خیلی سختم بود چکار کنم که نشنوم واصلا به هیچ حرفی‌ اعتقاد نداشتم برای همین اصلا نگاهش نکردم وخودمو با گوشیم  سرگرم کزدم وگاهی تلوزیون رو نگاه می کردم بعدش صفحه گوشیم رو باز کردم وشروع کزدم به نوشتن سپاسگزاری واز خداوند بخاطر سلامتی بخاطر سلامتی دخترم وخانواده تشکر کردم واصلا گوش نمی دادم به حرفهای اونها 

      اون دوتا خانم دیگه کاغذ وخودکاز در آوردن واسلامی دکترهای خوب وشماره تلفن چیزهایی که می گفت قرص های که می گفت رو می نوشتن من کلا تو عالم دیگه ای بودم به سایت واستاد ودوره فکر می کزدم انگار دیگه صداشون رو نمی شنیدم یه دفعه صدا زد حاج خانم شماهم گوش بدین ومن خیلی شوکه شدم چون اصلا تو اون فضا نبودم والکی با لبخند سرمو تکون دادم 

      بعد از اینکه کارش تمام شد اومد بیرون وکلی به اون خانم دیگه گفت اصلا نگران نشی ها استرس برات سمع فکر هیچی نکن ومن دهانم باز مونده بود گفتم تو این بیچاره رو با حرفات به خاک سیاه نشوند از بس اطلاعات بهش دادی وآگاهی نامناسب این بنده خدا چطور الان می خواد فکرش مثبت باشه از اینکه اینقد به افکارم مسلط بودم از خودم خوشم اومد وخدا رو شکر کردم 

      بعدشم که سونو رو انجام دادم دکتر متوجه شد توده ای زیبا در سینه راستم هست وگفتم اصلا جای نگرانی نیست مشکلی نداره فقط باید چند ماه دیگه بیای دوباره ببینمش من همون لحظه که برای خانمی که نتیجه سونو رو تایپ کزد وگفت توده لبخند به لبم اومد اصلا احساسم بد نشد واز دکتر نپرسیدم چیه چون قبل من اون خانم دیگه در تخت بغل خیلی می پرسید خانم دکتر خطرناک نیست چی وفلان چون اونم سینه اش کیست داشت

      دکتر از خونسردی من انگار تعجب کرده باشه خودش توی مانیتور شکلش رو بهم نشون داد وتازه اون موقع من من گفتم کتر نطرتون راجبش چیه ایشون گفتن خطرناک نیست.اگر بود بهت می گفتم بیرون که اومدم باز حالم عالی بود وبا روی باز با منشی خداحافظی کردم ووقتی همسرم گفت چی شد واقعا با خنده گفتم توده شکل لوبیا توسینه راستم بوده اون نگران شد ومن گفتم اصلا چیز نگران کننده ای نبوده خواهش کزدم راجب با کسی حرف نزنه ودر طول مسیر توی ماشین اصلا فکر بدی نکزدم درسته ذهنم درگیرش بود وهر چند دقیقه یه بار چرخ هاشو می زد وباز منو می بر. سر اصل مطلب اما من فقط با دید مثبت بهش نگاه کردم وبار توی صفحه گوشیم بابت سلامتین سپاسگزاری نوشتم وحتی دوستم که خودش برام نوبت گرفته بود ومی دونست امروز می رم بهم پیام داد ونتیجه رو پرسید بهش گفتم خیلی خوب بود وخدا رو شکر مشکلی نداشتم بعد برگشتنم اصلا به دخترم چیزی نگفتم وحتی یه کلام با همسرم راجبش حرف نزدیم 

      وسرنماز مغرب قبل شروع نماز سجده شکر کردم واز خدا بابت سلامتی تشکر کردم 

      راجب خواسته هام واینکه چقدر از اونها معقول بوده وچقدر نه بگم 

      من خواسته بودم لاغر بشم به صورت ذهنی اما نگفته بودم در چه مدت وعجله نکردم

      خواسته دیگم خرید دوره سرزمین لاغر ها یه جا بود که ایجا می خوام در این قدم اول خرید مرحله اولش رو درخواست کنم

      خواسته دیگم خرید ماشین بود من توی عمرم پشت فرمون ماشین ننشستم وحتی امتحان نکردم چون سالها تو بچگی بخاطر یه تصادف فوبیا ماشین.داشتم اینجا درخواستم رو معقولانه می کنم واز خدا می خوام کمکم کنه ترسم از رانندگی بشکنه بتونم رانندگی رو تجربه کنم گواهینامه بگیرم

      خواسته دیگم خرید یه خونه بزرگ و منطقه خوب شهر در جای امنی بود الان مستاجر هستم وخونم هم بزرگه اما مدرن امروزی نیست من از خدا می خوام یه خونه سر راهم قراربگیره که سندش به نام خودمون باشه وملک خودمون باشه حالا اگه خیلی هم بزرگ یا شیک نبود بعدن درستش می کنیم

      خواسته دیگم داشتن رابطه عاشقانه وتجربه زندگی خوب با همسرم وداشتن رابطه دوستانه با دخترم بود من خیلی آدم عصبی هستم وتوی بحث ها خیلی قاطی می کنم ونمی دونم چی می گم الان قدم اول از خدا می خوام بهم صبر بده وکمکم کنه با همسرم ملایم‌تر رفتار کنم کمتر عصبی بشم ومنطقی تر باشم وبا دخترم هم همین طور

      خداوند همیشه هست ودر زندگی ما حضور پر رنگ داره ولازم نیست خیلی عجله کنیم باید هر دفعه یه قدم رو به جلو بگذاریمم واین دیک قدم ها بالاخره مارو به خواسته مون می رسونه قبل از هر چیزی باید لیاقت داشتن خواسته ها و در وجودمون ایجاد کنیم از اصل بودمون در این دنیال لذت ببریم تا ظرف وجودمون بزرگ بشه اون وقته که خدا برامون معجزه می کنه 

      خواسته های ما نباید شکل توهم و ویاس دورودراز داشته باشه خدا هیچ وقت چیزی به ما نمی ده که خودمون باورش نداریم اول باید برای خودمون باور کردنی وشدنی به نظر بیاد تا خدا هم کمکمون کنه من توی عالم بچگی ونوجوانی وحتی قبل ازدواجم بزرگترین تفریحم این بود که تنها بشینم وبه رویاهام فکر کنم اونقدر غرق رویا پردازی می شدم که متوجه دور وبرم نمی شدم ولی الان هیچ کدام از اون رویاها در زندگی من نیست هیچ کدام

      وقتی به مصاحبه افراد مهم وموفق گوش می دی همه می گن از شاگردی مغازه ها وپا وی شروع کردم اونها قانون رو بلد بودن ورعایت کردن وخدا هم باهاشون بوده ودر هر مرحله کمکشون کرده بعد مراحل بعدی و بعدی

      خدایا تو را سپاس می گویم برای دریافت این آگاهی های ناب

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم