بسیاری از خواسته های ما بر اساس مشاهده زندگی دیگران شکل می گیرد. اینگونه خواسته ها بیشتر از آنکه موجب احساس خوب و خوشبختی ما شوند باعث ایجاد احساس یاس و ناامیدی می شوند.
بنابراین باید در انتخاب خواسته ها دقت کنیم.
خواسته ها به چه صورت ایجاد می شوند
به طور کلی خواسته های ما به دو صورت در وجود ما شکل می گیرند:
۱- از برخورد با تضاد که باعث شکل گیری نیاز و واضح شدن سمت مقابل شرایطی است که در آن قرار داریم.
۲- از مشاهده زندگی و شرایط دیگران که باعث ایجاد خواسته در وجود ما می شود.
خواسته های متضاد چیست
اگر تشنه باشید بدون اینکه به نوشیدن آب فکر کنید تمایل به خوردن آب پیدا می کنید. خوردن آب نیاز به فکر کردن از قبل یا برنامه ریزی منظم ندارد بلکه هر زمان احساس تشنگی کنید تمایل به نوشیدن آب پیدا می کنید و به سمت آب حرکت می کنید.
اگه گرمتان شده باشد بدون نیاز به فکر کردن تمایل به رفتن یا بودن در فضایی خنک در ذهن شما شکل می گیرد.
اگر مورد بی احترامی قرار بگیرید به شکل خودبخودی دوست دارید در شرایط یا با افرادی رابطه داشته باشید که مورد احترام قرار بگیرید.
بی نهایت مثال می توان از شکل گیری خواسته های متضاد ذکر کرد چون این خواسته ها نیاز به فکر کردن یا برنامه ریزی ندارد بلکه در اثر برخورد با شرایطی که مطلوب و مورد علاقه ما نیست بوجود می آید.
بنابراین همه ما در هر لحظه از زندگی در حال ارسال درخواست به جهان هستی هستیم بدون اینکه از این موضوع اطلاع داشته باشیم.
از طریق احساسی که در برخورد با شرایط فیزیکی در دنیای مادی در وجود ما شکل می گیرد خواسته ای به شکل خودبخودی از محیط ذهنی ما به سمت جهان هستی فرستاده می شود.
اگر از بودن در شرایطی احساس خوب داشته باشید خودبخود به جهان هستی اعلام می کنید که من بودن در این شرایط را دوست دارم.
اگر از بودن در شرایطی احساس بد داشته باشید خودبخود به بودن در شرایط بهتر فکر خواهید کرد و همزمان به جهان هستی اعلام می کنید که من دوست دارم در چه شرایطی باشم.
اما نکته بسیار مهم و تاثیرگذار که متاسفانه مورد توجه قرار نگرفته است اینکه ما وقتی در شرایط نامناسب قرار می گیرد در همان لحظه به شکل خودبخود به بودن در شرایط بهتر فکر می کنیم اما متاسفانه بدون اطلاع از عواقب آن بارها درباره آن شرایط بد یا بودن در شرایط بد با خودمان فکر می کنیم یا با دیگران صحبت می کنیم و به عبارتی گله و شکایت می کنیم.
گله و شکایت کردن دقیقا برابر با تعریف و تمجید کردن است چون جهان هستی سوال ندارد که متوجه افعال یا مفهوم کلمات و جملاتی که به کار می بریم باشد بلکه جهان هستی فقط احساس ما را دریافت می کنید و هر احساسی تداوم داشته باشد از نظر جهان هستی به این معنی است که این فرد دوست دارد در این شرایط باقی بماند.
به همین دلیل است که هرچه بیشتر به دنبال نکات مثبت زندگی خود و دیگران باشید و درباره آن صحبت کنید جهان هستی شرایط و موقعیت های مشابه آنچه به آن توجه می کنید را در زندگی شما رقم می زند. در مقابل هر چقدر بیشتر درباره موضوعاتی که موجب نارضایتی شما بوده است صحبت کنید به این دلیل که به شکل پیوسته احساس بد را تجربه می کنید، جهان هستی تصور می کند که شما بودن در این شرایط را دوست دارید.
به این عبارت توجه کنید که:
جهان هستی سواد ندارد و درکی از کلمات و عبارت هایی که به کار می برید ندارد و فقط احساس شما را دریافت و درک می کند.
این موضوع به قدری مهم است که در آیات قرآن و احادیث مختلف به آن اشاره شده است:
عبارت های زیادی در قرآن کریم وجود دارد که خداوند انسان را به سپاسگزار بودن تشویق کرده است. سپاسگزار بودن باعث توجه به نیکی ها و ایجاد احساس خوب می شود. در مقایل به شکل های مختلف پیامبر و انسانها را به روی برگرداندن یا اعراض کردن از بدی ها و ناملایمات هشدار داده است.
توجه کردن به ناملایمات باعث بهبود شرایط نخواهد شد بلکه موجب تشدید شرایط و شکل گیری همزمانی های بیشتر مشابه در جریان زندگی خواهد شد.
این موضوع مهم در روایت های زیادی مطرح شده است.
در روایتی از پیامبر آمده است که:
اَلذَّنْبُ شومٌ عَلى غَيْرِ فاعِلِهِ اِنْ عَيَّرَهُ ابْتُلِىَ بِهِ وَ اِنْ اَغْتابَهُ أَثِمَ وَ اِنْرَضىَ بِهِ شارَكَهُ؛
گناه براى غير گناهكار نيز شوم است، اگر گنهكار را سرزنش كند به آن مبتلا مى شود، اگر از او غيبت كند گنهكار شود و اگر به گناه او راضى باشد، شريك وى است.
به کلیدهای مهم این روایت توجه کنید:
- اگر گنهكار را سرزنش كند به آن مبتلا مى شود
سرزنش کردن گناهکار باعث توجه کردن به گناه و گناه کار می شود و توجه به هر موضوعی باعث ایجاد درخواست به جهان هستی برای تشدید و تکرار آن شرایط خواهد شد.
سرزنش گناهکار بابت انجام هر رفتاری به این معنی است که شما به جهان هستی درخواست می کنید دوست دارید در این شرایط قرار بگیرید.
اگر به مواردی که دیگران را سرزنش کرده اید فکر کنید در اغلب موارد خودتان در همان شرایط قرار گرفته اید البته در مواردی که زیاد به افرادی توجه کرده باشید از آنها را قضاوت یا سرزنش کرده باشید.
- اگر از او غيبت كند گنهكار شود
غیبت کردن باعث جلب توجه خود و دیگران به سمت گناه یا فردی که از نظر ما دچار اشتباه شده است می شود و جلب توجه به هر چیزی باعث ایجاد خودبخود درخواست به جهان هستی برای قرار گرفتن در شرایط مشابه می شود.
به همین دلیل است که به شکل های مختلف در قرآن و روایت ها به انسان توصیه شده است که از غیبت کردن پرهیز کند.
- اگر به گناه او راضى باشد، شريك وى است
رضایت داشتن به هر شکل ممکن باعث ایجاد درخواست به جهان هستی می شود. چه از موضوعی راضی باشید چه نباشید در حال توجه کردن به آن هستید و درخواست ناخودآگاه از ذهن شما صادر می شود.
رضایت داشتن نسبت به افکار، رفتار و عملکرد دیگران به منزله شریک او شدن در رشد و گسترش آن فکر، سخن یا عمل است به همین دلیل باید در تایید و همپنداری با افراد دقت نظر داشته باشیم.
آنچه مسلم است توجه ما به موضوعات پیرامون باعث تشدید آن شرایط و ایجاد درخواست ناخودآگاه به جهان هستی می شود و باید به توجه خود به دنیای پیرامون دقت نظر داشته باشیم.
خواسته های مشاهده ای
نوعی دیگری از خواسته ها که در بیشتر مواقع به شکل ناخودآگاه ایجاد می شوند خواسته هایی است که از مشاهده زندگی و شرایط دیگران در وجود ما شکل می گیرند.
این مشاهده می تواند به صورت ارتباط مستقیم و مشاهده شرایط زندگی افراد است، همچنین می تواند از طریق دیدن ویدیو درباره زندگی دیگران در وجود ما شکل می گیرد.
مشاهده می کنیم فردی در شرایط مالی بسیار خوبی قرار دارد و ما هم دوست داریم در آن شرایط باشیم.
مشاهده می کنیم فردی در خانه ای بزرگ و فضایی که مورد علاقه ما است زندگی می کند و به شکل ناخودآگاه و خودبخودی دوست داریم ما هم در آن شرایط باشیم.
خواسته های مشاهده ای هم به شکل خودبخودی از مشاهده زندگی دیگران در وجود ما شکل می گیرند اما مهم این است که از تاثیر و نتیجه ای که مشاهده زندگی دیگران بر ما می گذارد باید دقت و توجه داشته باشیم.
اگر مشاهده می کنیم فردی دیگری ماشین خوب یا خانه ای عالی دارد باید دقت کنیم شکل گیری خواسته در ما به شکل اشتیاق و ذوق و شوق تجربه کردن است یا به شکل حسرت و اندوه نرسیدن و کاش من هم داشتم.
احساسی که در لحظه مشاهده زندگی دیگران در ما شکل میگیرد نتیجه نهایی خواسته های ما را مشخص می کند.
به همین دلیل باید دقت کنیم اگر مشاهده زندگی دیگران در ما ایجاد خواسته می کند حتما خواسته خود را به سمت ذوق و شوق رسیدن به آن شرایط و تجربه کردن هدایت کنیم نه اینکه به شکل حسرت و اندوه از اینکه کاش من هم داشتم یا خوش بحالش که اینو داره یا گله و شکایت به خدا که چرا به من ندادی در ما شکل بگیره.
بنابراین مهمترین موضوع در زندگی و رسیدن به خواسته ها داشتن احساس خوب و مسلط بودن بر افکار و قدرت دادن به نگرش هایی است که احساس ایمان، امید و شوق زندگی و تجربه کردن را در ما شکل دهد.
تجربه هنرجوی زندگی با طعم خدا
در مورد خواسته هایی که گفتید بررسی کنید
من عینا دوباره متن جلسه اول رو که در مورد خواسته هام نوشتم رو اینجا میارم
یه نکته مهم:
از اونجایی که در این یکسال قانون تکامل رو خیلی خوبـ درک کردم پس درخواست هایی رو مینویسم که برای این لحظه من و ذهن من قابل درک و قابل رسیدن باشه و هیچ عجله ای نیست برای رسیدن به خواسته ها.
وقتی میدانی که فراوانی در زمان هستش و هر لحظه داره نعمت ها بیشتر و بیشتر میشه و فقط کار ما در این جهان لذت بردن و شادی کردن و احساس خوب و اعتماد به خداونده
درخواست من
خدایا ازت درخواست دارم که تموم وجودم را از عشق خودت لبریز کنی.
خدایا ازت درخواست دارم که تمرکز بالای توی وجودم باشی.
خدایا ازت درخواست دارم که ایمانم را در تک تک سلول های بدنم به خودت بالاتر ببری و بهم کمک کنی که عمل گرا تر از سال قبل باشم و با دوره ها روی خودم سرمایه گذاری کنم و یه میلاد آمای ورژن جدید ۱۴۰۰ از خودم بسازم.
۳ برابر شدن درامد امسال نسبت به سال قبل یعنی ۱۵ میلیون در ماه ، که میدانم ۳ برابر نوشتم ولی خیلی بیشتر ازینا میشود
خرید میکنم ورود به سرزمین لاغر ها و استارت جدی و قدمی بزرگ برای به تناسب اندام رسیدن.
خب حالا بریم سر وقت این که بگم تموم خواسته های من همش بر اساس در نظر گرفتن قانون تکامل بوده که نوشتم چون واقعا درکش کردم و قبلا ضرر دادم حالا خیلی این قانون رو درک کردم و میفهم ولی الان میخوام در مورد این قانون تکامل در قرآن بررسی کنم و آیاتی رو بیارم تا ذهنمون بپذیره که:
موفقیت در تموم جنبه های یه شبه نیس بلکه تکاملی هستش
فرقان/۵۹
الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَمَا بَيْنَهُمَا فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَىٰ عَلَى الْعَرْشِ ۚ الرَّحْمَٰنُ فَاسْأَلْ بِهِ خَبِيرًا
همان (خدایی) که آسمانها و زمین و آنچه را میان این دو وجود دارد، در شش روز [= شش دوران] آفرید؛ سپس بر عرش (قدرت) قرار گرفت (و به تدبیر جهان پرداخت، او خداوند) رحمان است؛ از او بخواه که از همه چیز آگاه است!
هود/۷
وَهُوَ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ وَكَانَ عَرْشُهُ عَلَى الْمَاءِ لِيَبْلُوَكُمْ أَيُّكُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا ۗ وَلَئِنْ قُلْتَ إِنَّكُمْ مَبْعُوثُونَ مِنْ بَعْدِ الْمَوْتِ لَيَقُولَنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا إِنْ هَٰذَا إِلَّا سِحْرٌ مُبِينٌ
او کسی است که آسمانها و زمین را در شش روز [= شش دوران] آفرید؛ و عرش (حکومت) او، بر آب قرار داشت؛ (بخاطر این آفرید) تا شما را بیازماید که کدامیک عملتان بهتر است! و اگر (به آنها) بگویی: «شما بعد از مرگ، برانگیخته میشوید! «، مسلّماً» کافران میگویند: «این سحری آشکار است!»
همچنین در آیات (ق/۳۸ – یونس/۳ – سجده/۴ – حدید/۴ – اعراف/۵۴) به این موضوع تاکید شده است.
در هیچ کدام از این آیات خداوند نیومده که یه دکمه زده باشه یهو جهان به وجود بیاد بلکه همه چی طبق روند خاصی بوده خیلی جالبه که خداوند در داستان حضرت نوح (ع) که در آیه ۴۰ سوره هود به نوح میگه:
از هر حیوان یک جفت نر و ماده در کشتی سوار کن که این موضوع نیز اشاره به قانون تکامل دارد.
خداوندی که قادر مطلق است و فرمانروای این جهان است هیچ مخلوقی را بدون تکامل خلق نکرده
حالا من نمیدونم که چرا ما انسانها در رسیدن به خواسته هامون قصد داریم این قانون تکامل را دور بزنیم؟!
- می خواهیم یک شبه پولدار بشیم
- یک شبه لاغر بشیمی
- یک شبه زبان انگلیسی را یاد بگیریم
- حتی یک شبه ایمانمون به خدا کامل بشه و کوه رو جابجا کنیم
خلق هر موجودی، هر خواسته ای، هر هدفی قطعا یک روندی داره و اگر روند آن طی نشه یا به آن نمی رسیم و اگر هم برسیم به این دلیل که ظرف ما آماده نشده است خیلی زود به حالت قبل و یا شاید بدتر از حالت قبل خود برمی گردیم.
اینو در نظر بگیریم که اگر یک پروانه را قبل از اینکه دوره تکامل خود را در پیله طی نکند از پیله خارج کنیم بدون شک می میرد.
رعایت نکردن قانون تکامل:
یعنی استفاده از آمپول و هورمون در رشته بدنسازی.
یعنی استفاده از وام و قرض در راه اندازی کسب و کار و…
خیلی مثال های دیگر که بدون شک همه ما در زندگیمون داریم و تموم این زود رسیدن ها همش به دلیل ذات عجول بودن ماست
انسان ۳ تا صفت داره که هر بار همیشه یادش میره و نابودش میکنه که عبارتند از ؛
انسان عجول
انسان کفور
انسان طمع کاره که خداوند در قرآن گفته
انسان عجول آفریده شده است
مانند آیه ۱۱ سوره اسراء و یا آیه ۳۷ سوره انبیاء:
خُلِقَ الْإِنْسَانُ مِنْ عَجَلٍ سَأُرِیکُمْ آیَاتِی فَلَا تَسْتَعْجِلُونِ
آدمی در خلقت و طبیعت بسیار شتابکار است، (ای مردم) ما آیات (قدرت و حکمت بالغه) خود را به زودی به شما مینمایانیم (و شما را عذاب میکنیم) پس تعجیل مدارید.
و نکته اخر اینو باید در نظر بگیریم که:
سنت الهی تغییر ناپذیر است و نمیشه سرپیچی کرد ازین قانون و مشیت های الهی و هیچ راه گریزی جز هماهنگی با آن نیست
همانطور که بارها خداوند در قرآن گفته :
فاطر/۴۳
فَلَنْ تَجِدَ لِسُنَّتِ اللَّهِ تَبْدِیلًا وَلَنْ تَجِدَ لِسُنَّتِ اللَّهِ تَحْوِیلًا
(سنت الهی را هرگز مبدّل نخواهی یافت و سنّت الهی را هرگز تغییر پذیر نخواهی یافت)
پس بر سردر زندگیتون اینو بزنید که:
عجله کردن ممنوع
(نوشته میلاد عزیز در بخش نظرات)
منتظر خواندن نوشته های شما هستم
همراه همشگی شما: رضا عطارروشن
امتیاز 4.08 از 91 رای
با دیگران به اشتراک بگذارید تا امتیاز بگیرید!
زندگی برای من همیشه رنج بوده و هر اتفاق جدیدی برام رنج بیشتر بوده و بارها و بارها یاد دارم که اتفاقات به ظاهر مثبتی در زندگیم افتاد مثل خرید خونه اسباب خونه خرید ماشین ولی بلافاصله بعدش دچار غم و اضطراب شدم
زندگی برام سخت و طاقت فرساست
زندگی برام پر از درد و رنجه
من بارها خواستم هدف گذاری کنم بارها اهد اف مالی برای خودم خواستم بنویسم ولی به محض گرفتن قلم به دستم چنان اضطراب و چنان وسولس فکری پیدا میکنم که خودم از هدف گذاری منصرف میشم
من سالهاست به دنبال بهبود اوضاع زندگیمهستم ولی هیچ کار مثبت بزرگ و خیبی تاثیرگذاری نکردم چون همه داشته هام برام بیشتر رنج داشته تا لذت
با رنج بچه دار شدم با رنج زیاد و به تنهایی بزرگش کردم و االان که به ثمر رسیده جداشدنش از من برام رنجه
یه عمر از خودم زدم برای بچه ام ولی الان میبینم از بزرگ شدنش بیشتر رنج کشیدم تا لذت و الان دیگه انگار ازش خسته شدم و وجودمخشمی نسبت به اون دارم چون همیشه در زندگی مجبور بودم از خودم بزنم به خاطر اون
من لذت زندگی رو هیچ وقت حس نکردم
الان فکر میکنم این نکته ریشه خیلی از ناکامی های من هست
همیشه با رنج به خواسته هاممیرسم و بعدشم که بهش میرسم بیشتر لجم میگیره تا لذت ببرم و البته اکثرا هم به خواسته هام نمیرسم
اصلا سوال اخیر من از خدا این بوده که چرا من هر چی میخوامنمیشه و به نحسی میخوره
سلام به همه عزیزان
من در نوشتن خواسته هام همیشه استرس میگیرم و در نوشتن اهداف مالی اونقدر دچار سردرگمی میشم که نمی تونم یک رقم درست رو بنویسم
یک دلیلش اینه اون لحظه از یک طرف فکر میکنم هر چی بیشتر میخوام و می تونم بنویسم ولی از طرف دیگه یه چیزی هم تو دلم میگه بهش نمی رسی
انگار دچار طمع و زیاده خواهی میشم و اینکه این طمع علتش چیه رو دقیق نمی دونم واقعا دقیقا نمی دکنم چرا نوشتن اهداف مالی اینقدر در من استرس و دو دلی ایجاد میکنه
سلام خدمت همه عزیزان همراه
تجربه زندگی خود من به من ثابت کرده که یک ترمز بزرگ در مسیر موفقیت کینه داشتن و رنجش هست
بخشش خود و دیگران باعث رهایی و گشایش میشه
من بارها و بارها سعی کردم تا چند نفر خاص در زندگیم رو ببخشم و از همه مهمتر خودم رو به خاطر اشتباهاتم ببخشم ولی هر بار کمی آروم میشدم و بعد مدتی دوباره وجودم پر از خشم میشد.مخصوصا وقتی به اهدافم نمیرسیدم باز به رنجشهام برمیگشتم هر وقت در مسیر رسیدن به خواسته هام به نتیحه دلخواهم نمیرسیدم از دست خودم هم عصبانی میشدم و این چرخه ادامه داشت تا این اواخر
چند وقت پیش در حالیکه به تنگ اومده بودم از وضعیت بغرنج زندگیم متوجه شدم این شیطان درونم هست که نمیگذاره جلو برم این عادت من به رنج کشیدن و از همه مهمتر منیت و غرور من هست که مانع راهم هست
منیت مدام به من میگه نبخش رها نکن تلافی کن و….
ولی این حقیقت تلخ رو باید با جان و دل پذیرفت که دیگران آینه ما هستند و هر چه آنها میکنند به دنیای درون خود ما مربوط میشه
دوستان شاید ظاهرا کار ساده ای باشه ولی برای من مثل پوست انداختن و جان کندن بود
همسری که من رو با دو تا دختر ۱ و ۱۲ ساله گذاشت و رفت بدون خرجی و کمک بخشیدنش راحت نیود ولی بالاخره بعد کلی تلاش به خودم قبولاندم که او انعکاس من هست و بس و باید بپذیرم و رها کنم
خد اروشکر از روزی که در دوره زندگی با طعم خدا شرکت کردم تونستم این قدمها رو بردارم و الان آرومتر شدم و یه حس نزدیکی خاصی با ادمها دارم و یه سبکی دلنشینی رو دارم احساس میکنم خداروشکرررر
سلام خدمت همه عزیزان همراه
من در مورد نوشتن خواسته ها و رسیدن به خواسته ها تجربه ای دارم که میخوام با شما دوستان در میون بگذارم
همونطور کا همه میدونیم ما در هر طبقه فرکانسی باشیم فقط به فرصتهای اون طبقه دسترسی داریم و اصلا مهم نیست که ما چقدر دوست داریم رشد مالی داشته باشیم
در شرایط رگود یا رشد اقتصادی هر کسی فقط به اندازه باکرها و فرکانس کجودی اش درامد کسب میکنه مثلا اگر قیمت طلا در حال صعود باشه ا ونی که باکرهای ضعیفی داره جوری وارد سرمایه گذاری در طلا میشه که باورهاش اجازه میده
اونی که میخواد ملک بخره ناخوداگاه سمت ملکی میره و یا جوری میره معامله میکنه که سودی که دستش میاد به اندازه فرکانس وجودی اش هست
پس به جای حرص زدن و حسرت موقعیتهای دیگران رو خوردن ،به جای زور زدن برای کسب درامد بیشتر باید روی فرکانس وجودی مون کار کنیم اگه فرکانس ما بالاتر بره هر جایی هر معامله ای هر کاری که کنیم پرسودتر خواهد بود
من سال پیش مطللع شدم که نیمه دوم سال ۱۴۰۱ اتفاقاتی خوااهد افتاد که منجر به تورم بالایی خواهد شد من هم مقداری پول داشتم رفتم اونها رو تبدیل به طلا کنم و پیش خودم گفتم طبق گفته اون شخص من ….سود خواهم کرد ولی از اونجایی که در فرکانس فقر بودم زمانی که رفتم برای خرید طلا اقدام کنم اتفاقی افتاد و با کمی تاخیر چند روزه رفتم خرید کردم و یادم رفت که با اون شخص مجددا مشورت کنم بالاخره رفتن خرید کردم یادمنیاد قابم میگفت نرو و دلشوره گرفته بودمولی توجه نگردم و رفتم بلافاصله بعد خرید من طلا اومد پایین و فکر کنم تا دو سه ماه همینجوری افت کرد و تمام حساب و کتاب من برعکس شد
وقتی در مدار ثروت نباشی هر کاری که دیگران بکنند و سود ببرند تو انجامش بدی ممکنه ضرر هم بگنی
وقتی در مدار ثروت نباشی دوران رکود و رونق برات فرقی نداره دست به هر کاری بزنی سود چندانی نمیکنی
وقتی در مدار ثروت نباشی اخباری رو میشنوی که برات ثروتنمی سازه و اخبار ثروت ساز رو درست تعبیر نمیکنی و درست استفاده نمیکنی
وقتی در مدار ثروتنباشی حتی الهامات قلبت رو هم اشتباه تعبیر میکنی یا آنها رو نادیده میگیری
فقط باید روی مدارمونکار کنیم
فقط باید روی خودمون متمرکز باشیم