به نام خدای مهربان
از زمان کودکی به روزهای آخر سال که می رسیدیم بارها می شنیدم که بزرگترها درباره خوب یا بد بودن سالی که گذشت صحبت میکردند و از بارها از پدرم درباره سالی که بد بود و گذشت سوال می کردم که چطور میشه یک سال بد باشه و چرا بد بود؟
و هر بار دلایل قانع کننده ای برای من داشت که اثبات می کرد سالی که گذشت سال خوبی نبوده است.
وقتی بزرگ شدم در روزهای آخر سال به وضوح درک کردم که چرا سالی که گذشت سال خوبی نبوده است چون برای من سرشار از اتفاقات بد و ناراحتی های پشت سرهم بود و هر سال هرکی درباره اون سال از من سوال میکرد میگفتم خیلی سال بدی بود و برای همدیگر آرزو مکردیم که سال خوبی داشته باشیم.
اما هر سال با اینکه برای هم آرزوی سال خوبی داشتیم ولی در پایان هر سال باز همان داستان همیشگی بود و خوشحال بودیم که سال نحس و غم انگیزی بود.
به لطف خدا از سال 1394 که در مسیر تغییر زندگی قرار گرفتم و با قانون جذب و قدرت ذهن آشنا شدم خیلی از افکار و عقاید گذشته من تغییر کرده است و به همین دلیل در چند روز آخر سال وقتی پیام ها و توضیحات دیگران درباره مسائل و مشکلات سال 1398 را می شنیدم و اینکه ابراز خوشحالی میکردند که بالاخره این سال نحس تموم شد و ابراز خوشحالی میکردند که انشاالله سال جدید سال متفاوتی باشد، به وضوح برایم روشن میشد که این افکار و گفته ها همان افکار و گفته های چند سال گذشته خودم است که دوباره برایم مرور میشود.
اما این بار به جای تایید کردن و همراهی کردن با این افراد خدا رو شکر میکردم که درک و آگاهی من از جهان هستی به شکلی شده است که سالی که گذشت را مقصر زندگی خودم نمی دانم.
متاسفانه در ذهن بسیاری از ما افراد و شرایط زیادی مقصر اصلی کمبودها و ناهنجاری های زندگی ما هستند.
از پدر و مادر گرفته تا معلمین و دوستان و مسئولین کشوری و کشورهای دیگر را مقصر شرایط فعلی زندگی خود می دانیم.
و نکته قابل توجه و بسیار تاثیرگذار این طرز تفکر این است که از آنجا که ذهن در هر موضوعی خود را گسترش می دهد در جنبه مقصر پیدا کردن برای زندگی خودمان نیز پیشرفت میکند و به مرور دایره افراد و شرایطی که مقصر اصلی زندگی ما هستند گسترده تر میشود تا جایی که به حد نهایت خود می رسد و ما در ذهنمان، خداوند را مقصر زندگی خود می دانیم.
مقصر دانستن خداوند در شرایط فعلی زندگی، سبب میشود ما احساس یاس و ناامیدی فراوان داشته باشیم، احساس گناه سراسر وجود ما را فرا می گیرد. ترس و ناامیدی از آینده در ما شکل می گیرد و زندگی برای ما جهنم میشود.
هرچقدر در زندگی مقصرهای بیشتری برای شرایط فعلی زندگی خود داشته باشیم به همان اندازه خود را ضعیف تر و ناتوان تر در رسیدن به خواسته و خلق شرایط زندگی خود می دانیم.
موضوع مقصر دانستن دیگران به اندازه ای اهمیت دارد که تا وقتی به خوبی آن را درک نکنیم و نتوانیم به شکل منطقی و عالی بپذیریم که دیگران در زندگی ما تاثیری ندارند و این ما هستیم که شرایط خود را در زندگی خلق می کنیم نمی توانیم رنگ خوشی در زندگی را تجربه کنیم.
و این کار نیاز به استمرار و تمرین دارد، نیاز به شجاعت دارد.
به نظر من شجاعترین افراد در کره خاکی افرادی هستند که عزم تغییر دارند، تصمیم گرفته اند زندگی خود را تغییر دهند، میخواهند از جایی که هستند حرکت کننده و به جایی که دوست دارند عزیمت کنند.
مهمترین موضوعی که باعث تغییرات گسترده در زندگی من شد، فقط و فقط درک موضوع مقصر در زندگیم بود، زمانی موفق به حرکت در مسیر تغییر شدم که توانستم بپذیرم من، مسئولیت تمام زندگی خود را به عهده میگیرم و هیچ کس مسئول زندگی من نیست.
درک و پذیرفتن این جنبه از زندگی به قدری مهم است که تصمیم گرفتم تجربه های خودم در تغییر زندگیم را به دوستانم به اشتراک بگذارم.
استفاده از این آگاهی و عمل کردن به آنچه گفته شده است به شما کمک میکند تا مسیر تغییر زندگی خود را آسان تر و سریع تر طی کنید
منتظر خواندن نظرات ازشمند شما هستیم
همراه همیشگی شما: رضا عطارروشن
امتیاز 4.20 از 10 رای
با دیگران به اشتراک بگذارید تا امتیاز بگیرید!
سلام استاد صبح شما بخیر و شادی
چقدر خوشحالم که توانستم فایل سالی که نکوست از بهارش پیداست را گوش بدهم و بدانم که تا الان چقدر ما با این مثال از شناخت خداوند غافل بودیم و فکر میکردیم اگر اتفاق در این سال برای من افتاده خدا خواسته و ان سال را نحس میدانستیم استاد من امروز درتاریخ 1402/05/19 دارم این مطالب را مینویسم و درمورد سال 1398 با اینکه چندین سال گذشته هنوز مردم آن سال را سال بد ونحسی میدانند به خاطر کرونا ولی برایمن بهترین سال بود
استاد خاطرات سال 1398 من چنین بود
من در تاریخ 1398/06/06 چهارمین فرزندم را بدنیا آوردم که از خداوند شاکرم که وقتی این فرزند را باردارشدم درسن 43 سالگی و با انواع بیماری دیابت بالا- چربی- تیروئید – کم خونی شدید و بعضی از دکترها به من گفتند احتمال زیاد فرزند شما مشکل جسمی داره و من را مجبور به انجام دادن خیلی ازآزمایشها کردند و من همیشه با توکل به خداوند که خودش این فرزند را برای من فرستاده درحالی که خیلیها با هزار دارو و دکتر باردار نمیشوند فرزندم را با سلامتی کامل و با وزن 4 کیلوگرم بدنیا آورردم و اسمش را به نیت آقامون ابوالفضل گذاشتم و الان خداراشکر از ساعت شیردهی این فرزند استفاده کرده و کاهش ساعت کاری دارم و همیشه میگویم خداوند خیلی کارش درسته من وقتی باردار شدم خیلی ناراحت شده بودم ولی الان حکمت ان را میفهمم . سه فرزند قبلی را مادرشوهربسیار خوبم تا سن 5 سالگی بزرگ کرده بودند و برای این فرزنداطرافیان میگفتند که مادرشوهرت دیگه پیرشده و نمیتونه بچه ات را نگه داره من گفتم 9 ماه که خودم هستم حالا تا بعدش ببینیم خدا چی میخواهد در تاریخ 1398/12/02 کلیه مدارسها تعطیل شد و سه فرزند بزرگتر که مدرسه میرفتند همگی تعطیل شدند و درمنزل درنگهداری پسرم به من کمک میکردندو بعد از مرخصی زایمان فرزندم را دخترم بزرگ کرده تا الان به خواهرش خیلی وابسته است که اگر خواهرش سر سفره نباشه غذا نمیخوره که آبجی بیا بعد من میخورم و خدا را شاکرم بابت تمام این نعمتها و فرزندان سالم و صالح
درسال 1398 پسر دومم کلاس اول بود و از طریق آنلاین باید درس میخواند من می بایست سوالات برگه های فارسی و ریاضی را دردفتر بنویسم تا حسین پسرم حل کنه من اشکال حیوانات را نمی توانستم بکشم مثل اسب . خرگوش و… ویک دایره میکشیدم و داخل دایره اسم حیوانات را مینوشتم یک روز که درس دخترم انلاین زودتر تمام شده بود امد و دید من دارم این کاررا انجام میدهم گفت مامان باید شکلش را بکشی و من گفتم من بلد نیستم جالبه امد نشست و سریع عکس کل حیوانات را دردفتر پسرم کشید ورنگ امیزی کرد و پسرم خیلی خوشحال شد و گفت آبجی دیگه توبرای من سوال بنویس من شگفت زده شده بودم که چطور تا الان این استعداد دخترم را ندیده بودم بعد بهش گفتم فاطمه خانم چطور کشیدی میگفت کاری نداشت ازروی گوشی دیدم درابعاد بزرگتر کشیدم و من همان سال دخترم را به کلاس نقاشی بردم و الان فقط با سه ماه آموزش نقاشی تصویر صورت که سخت ترین مرحله است را میکشد که دوستانش بهش میگن چطور ما بعد از 3 سال اموزش هنوز از کشیدن چهره ترس داریم و من چقدر خوشحال هستم که کرونا باعث شد من استعداد دخترم را کشف کنم
در همان سال 1398 دختر من شروع کرده بود دریک سررسید خاطراتش را درمنزل نوشتن ومن یک روزاتفاقی آن را خواندم خیلی شگفت زده شدم ابتدا فکر کردم از کسی پرسیده و این خاطرات را روان و با کلمات و ادبیات خوب نوشته چون رشته تحصیلی دخترم ادبیات فارسی است وقتی ازش پرسیدم گفت نه مامان خودم درزمان بیکاری مینویسم بهش گفتم شروع کن یک داستان تخلیلی را نوشتن درحدود 5 صفحه بشه دخترم گفت بذار بعدازامتحانات چون فکرم را درگیر میکنه و بعداز امتحانات اون داستانش را نوشت و من آن را نزد یک متخصص این حرفه بردم ایشان فکرکردند قبلا نویسنده چیزی بوده ومن وقتی گفتم اصلا خبر نداشتم که دخترم چنین استعدادی داره خندید و گفت چطور متوجه شدی گفتم من کارمند بودم ووقت نداشتم زیادبه استعداد بچه هام توجه کنم وگفت ما به راحتی میتوانیم نوشته های دخترتان را با کمی تغییرات درمجلات استان چاپ کنیم و درامدخوبی برای دخترتان داشته باشد.
من همیشه سال 1398 را برعکس دیگران بهترین سال می دانم چون اگر کرونا نبود من نمیتوانستم استعدادهای دخترم را کشف کنم و کسی نبود که از فرزندم مواظبت کند با توجه به اینکه مادرشوهرم دیگر نمیتوانست فرزندم را پرستاری کنه و کلیه مهدکودکها همه تعطیل بودند و چقدر از خداوند شاکرم که سال 1398 که همه میگویند بدترین سال بود بهترین سال برایمن و خانواده ام بود. و من همیشه میگم وقتی به خداوند ایمان -و اعتماد کامل داشته باشیم که به غیر از خوبی و شادی چیزی برای ما رقم نمیزنه دقیقا همین اتفاق میافته بازم ممنون از استاد و همه دوستان هم مسیر
سلام برخدایی که همبشه من هدایت کرد وهم اکنون هرزمان حمایت میکنه سپاس خدای مهربون وعاشق
سلام برای استاد وهمه عزیران
من همدچاراین مشکل بودمکه هرسال رو به شرایط خودماون سال خوب یا بد میدوستمولی سال گذشته بااینکه اول سال همش تو مشکلات بودمولی چون اخرسال خدا منهدایت کرد متوجه شدم که این یی باوره رو اشتباه هست چون سال همون سال ل زمان همون سال اون چون ما خودمون کاره نمکینم اززمان سال هرانجه که توتوان ما نیست کله داریم همهجیر همهکسی مقصر میدونیم جز خودمون ما هستیمکه این شرایط برای خودمان بوحوداو ردیماگه اول روی ذهنمون کارکنیماگاهی درست بهش بدیمارتباط خوبی با خدایی جهان کستر ایجاد کنیم ازنعمت های خدایی که دراختیارقادرتوانا هست به ما هم به اندازه توان درکش مانیز حساب میشیماون شناختی واقعی ازخدایی خودمان رو نیزبه شکل درست نداریم یی مشت باورهایاشتباه توبخش خدا شناسی هم داریم که با برطرف گردنش متوجه میشیم هیچ کس هیج مکان هیچ زمانی مقصر کمکاری مانیست
هرانجه که به ما مبرسه نتیجه استباهات ما توهربخش زندگی ماهست ولی مثل چاقی که همه زمان مکان همه کس رو مقصر میدوستیم حز خودم رو وفتی این جرات و شحاعت به خودمدادمکه فبول کردم که من مسئول این همه چاقی و مشکلات ناشی ازاون هستم تازه زندگی من دچارتغییر شد توبخش جاقی جون هنوزمن اول راه هستم تا توبخشهای دیگه بخوام تغییر ایجاد کنم زمان برهست ولی به سکرخدا ارام ارام دارم روی خودم کاره میکنم که خدا کمک کنه توبخش تغییر زندگی هم بتو انم موفق عمل کنم
وفتی من هربخش که وارده میشیم متو جه شدیم که اون بخش هم دچادمشکل هستیم بازم اون سجاعت به خرج بدیم که فبول کنیم وسعی در برطرف کردنش باشیم اون زمان چه فرقی داره چه سالی باشه جون ما هبی میخواهیم مسکلات خودم حل کنم پس در درید من اون سال پرباره زیبا هست
مثل سال گذشته تابه امرورزوتو فکرم پربارترین اخر سال و پر بارترین اول سال زندگیی خودم هست پس بر ای من فرقی تو سال نداره چون دارم اگاهی درست به ذهنم میدم
چه اخرسال گذشته چه اول سال حاضر منطی این مدت داررم تویی ذهنم برنامه ریزی اینده رو ترسیم مبکنم اون تصویر تسازی ذهنی رو دارم انجام میدم پس فرقی برام سال ماه سرد گرم ورطوبت خسگی هوا همه برام یی حالت احساسی هست که به بودن درمسیر درست باهس به احساسهای مختلف میرسم چون با بودن دراحساسهای خوب ودری از افکارمنفی واحساس بد هست بسته به من هست که چگونه به خودم میدم برای خودم چه احستسهای رو بخوام پی منتوهربخس فقط خودم رو مشکل اون بخس میدونم واین یعنی یی سحاعت ویی جرات که من دارم به دست میارم تا این زمان نداشتم ولی اگه هم داشتم خیلی تودید خودم کمرنک بود
خدا پست وپنا هتون یاحق حق نگه دارتون
با سلام خدمت شما ،
بله درست است و تمام طول سالها و ماههای زندگی تا به الان که من اکنون ۲۴ سال و ۸ ماه از خدا عمر گرفته ام و این روزهای خوب و زیبا را در کنار خودم و خانواده ام و عزیزان زندگی کرده ام تا حالا اینقدر احساس خوب اینقدر آرامش و انقدر عشق به خدا رو از درون خودم تجربه نکرده بودم چه زمان هایی که نماز اول وقت می خواندم و باز هم به هم ریخته و ناراحت بودم و چه روزهایی که با گریه از خواب بیدار می شدم و روزم تا شب ناراحت و غمگین و افکارم مملو از احساس بد در ترس نگرانی و نداشتن بود و الان که این احساس خوب و قشنگه شاد بودن درونی آرامش و شناخت درست خدا را به دست آوردم و سه ماهی میشود که در سایت شما به صورت مداوم و مستمر من فعالیت می کنم به این نتیجه خوب رسیدم که همه چیز از افکار ما شروع میشود و به سوال ها و ماه هایی که در آن هستیم ربطی ندارد خدا هیچ وقت عوض نمی شود این افکار ماست که نسبت به خدا تغییر می کند خدا همان خدای مهربان رازق و بخشنده است که از نعمت های فراوان اش به تمام بندگان خوب است که افکار درستی نسبت به او دارند می دهد کافیست که برای تغییر زندگی خوب خودمان تلاش کنیم و از خدا بخواهیم این که می گویند سالی که نکوست از بهارش پیداست باید اول از ذهن ما آغاز شود و اول ذهنمان را بهار کنیم تا واقعاً بهار بیرون هم برای ما زیباتر و قشنگ تر بشود و سال خوبی را آغاز کنیم اما همیشه عید نمی شود و عید فقط یک روز است و یک ساعت خاصی است باید انسان طوری زندگی کند که تمام روزهای عمرش را طوری رفتار کند که انگار برای او عید هست با احساس خوب با انجام کارهای خوب با مرتب کردن خودش لباس هایش و کارهایی که در روز عید انجام میدهیم آلودگی های ذهنی مان را پاک کنیم علف های هرز ذهنمان را بکنیم و بزر شادی عشق و نشاط ها در ذهنمان به کار ایم و شناخت درست خدا را جایگزین شایعات و خرافات حرف های مردم درباره سالهای کنیم،
باتشکر از شما،
سلام ودرود
سالی که نکوست از بهارش پیداست
واقعا ضربالمثل زیبایی هست که تا حالا انقدر بهش توجه نکرده بودم الان متوجه شدم که اکثر مشکلات زندگی ما اینه که بدبین هستیم
از روز اول که بچه ها میخوان برن مدرسه میشنون که این همه دکتر مهندس شدن راننده اسنپ و کارگر کارخونه
بعد میگیم که چرا بچه ها درس نمیخونن
وقتی کاری رو شروع میکنیم میگیم توکل به خدا اگر تورم بالا نره ومثلا قیمت جنس بالا نره مردم قدرت خرید دارن و ماهم موفق میشیم خوب مسلما تورم بالا میره و موفق نخواهیم بود چون از قبل منتظر شکست هستیم
من در سن شونزده سالگی دوره های آرایشگری رو شروع کردم و پدرم به من قول داد که پایان دوره برای من سالن بزنه خوب اونموقع من چون میدونستم قراره سالن بزنم سعی میکردم کارها رو خوب یاد بگیرم و خوب انجام بدم در نهایت موفق شدم و سالن زدم ودر تمام این دوره فکرم این بود که یعد از سالندار شدن خیلی پولدار میشم و فقط به فکر درامد بودم و درواقع بدون تجربه سالن زدم و کارهای خام من اونسال کلی به من ضرر زد و کرایه از جیبم میدادم و کرایه سالن زیاد بود
ولی کلی تجربه کردم و سال بعد تصمیم گرفتم یه سالن با کرایه پایین بگیرم و قیمتهام و انقدر پایین بگیرم که مشتریم زیاد بشه تا دستم پر بشه
گرفتم و مشتریهام هم خیلییی زیاد شد و دستم حسابی راه افتاده بود و با با لذت داشتم از کارم هم پول در میاوردم هم اموزش میدیدم تا اینکه دوباره هدفم رفت روی درامد بالاتر و هربار که هدفم فقط درامد میشد انگار کیفیت کارم پایین میومد و همه چی بدتر میشد به جای پیشرفت خیلی مهمه هدفمون پیشرفت همراه با علاقه باشه از امروز با خودم عهد بستم حتی کارهای خونمو از روی علاقه انجام بدم کارهایی که از سر اجبار باشه به نتیجه نمیرسه (از بحث کمی خارج شدم)
و در کل که بابا نویل روببینید که همیشه با خنده میاد و کادو به همه میده و همه رو خوشحال میکنه و حاجی فیروز ما گدایی میکنه هر سال گداتر از سال قبلش
حتما دلیل این گدا بودنش همون افکارشه
همواره باید سعی کنید احساس خوب و حال خوب مهمترین انتخاب روزتون باشه و هر کاری که میخوایین انحام بدین از خودتون بپرسین اگر انجام بدم حالم رو خوب میکنه یا نه ؟اگر حالتون رو خوب نمیکنه و اون رو خراب میکنه نباید انجام بدین حالا میخواد یه تماس باشه یا فیلم یا ویدویی داخل موبایل و یا اخباری باشه و یا هر چیزی حتی اهنگی یا کتابی و …و این یکی از اصول موفقیت هست .
و چون نزدیک به سال نو هستیم خیلی پیام ها میاد که مربوط به آخر سال هست و خیلی پیام ها ی پیشا پیش تبریک میاد ولی در اکثر اونها احساس بی مسولیتی آدم در زندگیش موج میزنه حالا اون فرد یا کسی که میخونه داره خوشش میاد و ترویج میکنن که تو هیچ دخالتی در زندگیت در سال نو نداری و اختیار دست بقیه عوامل و شرایط هست و خودت هیچ کاره ای .
مثلا میگن سال ۹۹ با تمام سختی هاش،داره پایان پیدا میکنه و سال جاری پر از اتفاقات بد و سیل و زلزله و بیماری بود و یعنی چقدر تو سال بدی بودی و امسال سال نحسی بوده .
یا اینکه آهنگ حاجی فیروز که اینقدر معروف هست مضمونش این هست که سال نحس و بد یمن خوب شد که تموم شدی و رفتی و جالبه هر سال این شعر رو خوندن و گفته شاد باش که سال جدید داره میاد و این در فرهنگ ما هست که مسولیت خودمون رو قبول نمیکنیم و منم قبلا می گفتم سال جاری چقدر بد بود پر از بیماری و بد بختی و چاقی و .. بوده و منتظر سال جدید بودم با اتفاقهایی که برام میخواست بیفته و اصلا خودم رو هیچ کاره در زندگیم میدونستم و فقط منتطر بودم داخل زندگی ببینم خدا برام خوب میخواد با بد میخواد .
و اگر اینجور پیش بریم پس سال جدید چطور خواهد بود؟ سالی که از همون اولش کرونا بوده .میتونیم گردن کشور و مردم و اقتصاد و … بندازیم که ما بدبختیم و سال خوبی نداشتیم و تازه اینها مقصر عام هستن مقصر خاص هم داریم مثلا همسرم و یا رفقیم و یا والدینم و … پس هم مقصر خاص داریم هم عام و بارها گفتیم تا فلانی داخل زندگی من هست من به هیچ جا نمیرسیم و خوب که اینها رو از سر راهت بیرون کردی ایندفعه کشور و کرونا واقتصاد و … هست و این ذهن یه ذهن ترسو هست ک همیشه غرق در افکار منفی و ناامیدی و ترسها میشه و باعث میشه روح ما به خواسته ها و شادیهای خودش نمیرسه و افسرده و سنگین میشه و روح ناهماهنگ با پیرامونش میشه و این روح چون با یه سری خواسته ها وارد این دنیا میشه اما چون با یه سری افکار و باورهای اشتباه بر خورد میکنه روح طعم آزادی و لذت رو نمیچشه .
پس امسال این افکار رو مرور نکنین و نگیم سال جدید خیلی بد بود و نخونیم پیامها و فیلم ها رو که سال جدید چقدر در اون اتفاقهای بد بوده حالا هر کس که میخواد این حرفهای منفی رو بزنه حالا ممکنه یه شخصیت معروف باشه یا فلان سمت رو در کشور داشته باشه ولی ما نباید تحت تاثیر اون قرار بگیریم چون اون شخص هم تحت تاثیر پیرامونش هست و این حرفها رو میاد میزنه کلا در جامعه ی ما خیلی نقل قول حرفهای فلانی رو میکنیم و میگیم چه حرفهایی زد چقدر شجاعانه حرف زد و عالی بود و ما خیلی کیف میکنیم و مثلا وقتی فلانی اومد افشاگری کرد و در باره فلانی شجاعانه حرف زد و هر چی میخواد بگه و دیگران رو مقصر کنه و حرف دل مردم رو بزنه ما بیشتر کیف میکنیم ولی به جایی نمیرسیم با این حرفها فقط به یه جایی میرسیم که تا دلت بخواد مقصر در زندگیمون پیدا میکنیم .
هر کس باور کنه زندگیش تحت تاثیر فلان سال هست که اسمی روش گذاشتن و نحس و بد یمن هست واقعا تحت تاثیر قرار میگره ولی چرا ؟ مگر خدای سالهای قبل با سالهای امسال فرق میکنه و خداییش فرق میکنه و خدا حواسش به ما و اطرافش نیست و بلا به سر ما میاد ؟.
ما همیشه در زندگیمون مقصر پدر و مادر مون و بقیه بودن بعد ریس و روسای کشور و بعد میره بالاتر به کشورهای دیگه و بعد از اون حتی به خدا هم میرسه چون دیگه بالاتر از اون نیست و ما بارها گفتیم خدا نخواسته خدا ما رو بیمار و یا چاق خلق کرده و خیلیها در زندگیشون خدا رو مقصر میدونستن .
وقتی شناختمون به خداوند اشتباه باشه دیگران رو هم مقصر میدونیم چون از بچکی با ما نگفتن خودت زندگیت رو میتونی خلق کنی بلکه بر عکس بارها گفتن تقصیر دولت یا مدرسه هست یا کشور و دیگه هست که ما این زندگی رو داریم و یا این کار رو داریم چون مرزها بستن و …و یا خیلیها اینجا داخل خونه خودشون نشستن اما آمریکا رو مقصر میدونن و قبول هم داریم چون بارها به ما این حرفها رو گفتن و ما داخل زندگی تجربه می کنیم و خورد میشیم و خودمون رو کوچیک میکنیم اگر میخوایی این مساله رو برطرف کنی ایمان به خداوند رو باید درست کنی و باید نگاهت رو به خداوند تغییر بدی و در این چند سال اخیر که همه میگن سال به سال داره اوضاع بدتر میشه اما برای استاد و خیلیها که در این راه هستن اوضاع داره عالی وعالیتر میشه و بهترین سال زندگی استاد همین سالهای اخر بوده که وضعیت جسمی و روابط و تناسب و کسب و کار و در آمدر استاد عالی بوده و برای خیلیها دیگه هم که جور دیگه فکر میکنن و سال و ریسس و جمهور رو مقصر زندگیشون نمیدونن .
پس اینقدر این شکایتها ادامه پیدا میکنه تا به خدا هم میرسی که اون هم مقصر هست پس باید نگاهت به خداوند تغییر کنه یه سری اصول داره و خداوند هدایتت میکنه و فقط کافیه چند گام اول رو برداری که نشون بده داری توبه میکنی و خداوند و عده ی بهشت به این افراد داده و خیلی تعریف از خداوند از اطرافیان و جامعه
و کتابهاو مدرسه و …. گفتن که متفاوت هست از تعریف واقعی خداوند که در قران از خودش گفته .
و این تفاوت بسیار زیاد هست که با جستجو در قران متوجه این تفاوتها میشی و واقعا سردر گرم میشی و این یه شجاعت میخواهد که قران رو بپذیری و عمل کنی .
حد اقل یه بار فارسی قرآن رو بخون و بفهم که چی نوشته و ما سالها تلاش کردیم تلفظ عربی رو درست کنیم و گفتیم این کار خوبه و قران خوندن به این خوندن عربی اون هست ولی با این کار هیچ پاداشتی در زندگیت نمیبینی و تاثیری نداشته .
پس ایمانت رو قوی کن و عمل کن به چیزی که در قران گفته و میبینی سالهاست که یه طور فکر کردی و اون نتایج رو گرفتی ولی حالا هم طرز فکرت تغییر کرده و این نتایج رو گرفتی حالا نه که خیلی یکم در حد یه ذره تغییر کن و نتایج رو ببین و به مرور بیشتر و بیشتر میشه هم تغییر تو هم نتایجت بیشتر میشه در واقع به اندازه ای که تو تغییر کنی پاداشت دریافت میکنی .
پس افکار و نگرشت رو تغییر بده با دلیل و منطقی که در قرآن هست و تعریفهای جدیدی که از خداوند در قران هست پس تصمیم بگیر و افکارت رو تغییر بده و جلوی ورودی های منفی رو بگیر دنبال نکن و توضیح نده و وارد هر گفت و گویی نشو تا به بهترین راه ها هدایت بشی .
پس سالی که نکوس از بهارش پیدا هست رو خودتون سال جدید رو رقم بزنید و بهارش رو با تغییر افکارت پیدا کن و به تعییر فصلها که نیست.
و ما فکر میکنیم خدا در بعضی از ماه ها خداتر هست و در بعضی از ماه ها خدا خشمگین و عصبانی هست و اگر دست از پا خطا کنی میزنه پس گردنت و این در ذهن ما هست مثلا ماه صفر خدا اینطور هست و طرف از ترس این ماه اثاث کشی نمیکنه چون میترسه براش اتفاقی بیفته در صورتی که خدا فرقی نداره خدای شب و روز که فرقی نداره خیلیها در ذهنمون این هست که مثلا رزق رو اول صبح خدا تقسیم میکنه و شعر داریم در موردش و صرب المثل داریم سحر خیز باش تا کامروا باشی و…و این رو به خورد ما دادن و ما باور کردیم چون هزاران بار به ما گفتن چطور که حالا افکارمون رو تعییر دادیم و گفتیم خدا که در صبح و شب فرق نمیکنه که در صبح رزق بده و در شب رزق نده و خداوند خودش رو در قران رزاق تعریف کرده و نگفته در شب میدم یا در صبح و استاد بارها تجربه کرده دریافت رزق رو در دل شب و گواه این قضیه هست .
پس زمانی که افکارتون رو در مورد خداوند تغییر بدین نتایج تغییر میکنه یکی همین رزاق بودن خداوند هست که رزاقی اون ربطی به صبح و شب نداره و هر لحظه میده و روی باورهاتون کار کنید تا رزق بیشتری رو تجربه کنید استاد خیلی کار کرده روی این باور و تونسته در چند ثانیه پشت سرهم فروش داشته باشه و این نتایج فقط به خاطر تغییر افکارش هست پس اگر بازم تغییر بدیم ماهیت خداوند رو نتایج بهترو بهتر میشه .
پس خدا بی نهایت میتونه رزاقیتش رو نشون بده فقط باید خودت تغییر کنی خدا از اول تا اخر یه جور هست و نهایت هر چیزی هست پس باید مثل استاد تغییر کنیم ذهنمون تغییر کنه در شهر خودمو ن کشور خودمون و با مدرک خودمون
اما نتایج ما کلی تغیر پیدا کنه فقط از طریق تغییر باورها و افکار .
پس این خدا میتونه بینهایت به من ببخشه اگر باور کنم .
پس فکر نکن سالی خویه که همه بزنن و برقصن و همه برن سر کار و دلار بیاد پایین و همه چیز عالی باشه ولی امکان نداره همچین دنیایی رو که همه چیز در اون عالی باشه رو ببینیم و دنیا نمیتونه در همه ی افراد یکسان باشه و این دنیا برای هر کس بر اساس باور و افکار هر فرد متفاوت هست و دنیای من از دنیای همسرم و فرزندم و خوااهرم متفاوت هست چون افکار ما متفاوت هست .
پس روی خودتون کار کنید تا نتیجه رو ببینید و به حرف تنها نیست که فقط حرف بزنیم باید عمل کنیم و نتیجه و تغییرات رو ببینیم فقط این دورها برای دلخوش کردن نیست .
پس ما باید با این دورها کار کنیم و نتایج عالی رو ببینیم و افکار و باورهای ما طول میکشه که تغییر کنن و ما نتایج رو ببینیم . و همه رو شگفت زده میکنه و ما خومون چون میدونیم چه سرما یه گداری هایی رو خودمو ن کردیم تعجب نمیکنیم ولی بقیه چرا تعجب میکنن.
پس هر کس گفت سال گدشته نحس بود بخند و بگو این سالها برای من عالی بودن .
نزارید غرق مسایل اطرافتون بشید و ضربه بخورید و از مسیر اصلی منحرف بشین چون اطرافیان ما دارن طوری دیگه زندگی میکنن از اخبار و بد و بیراه گفتن و … همه رو دنبال میکنن.
وقتی موفقیت های زیادی در سال داشته باشی ایستگاه های شادی زیادی در سال داشتی و گذر یک سال رو حس میکنی و در یک سال تو عالی یک سال زندگی میکنی در هر لحظه و هر روز اون سال ولی اونی که پر از مشکل هست میگه یک سال انگار دیروز بوده چون ایستگاه شادی نداشته و پر از فکر منفی بوده اصلا زندگی نکرده ولی کسی که پیشرفت میکنه و ایمانش بیشتر شده و موفقیتش بیشتر شده امکان نداره بگه یه سال انگار یه روز هست نه چون هر روز برنامه دارن و هدف دارن و دنبال میکنن هدفشون رو و این تفاوت فردی هست که روی خودش کار میکنه با فردی که روی خودش کار نمیکنه و انگار برگی هست روی آب و به هر سمتی امکان داره بره .
خداوند به همه ی آدمها پاسخ میده ولی به نوع فکر آدمها پاسخ میده .
سلام فروغ خانم
چقدر لذت بردم که دیدگاهتون اینقدر زیباست امیدوارم همونطور که خودتون هم گفتید همگیمون درعمل هم این مطالب راپیاده کنیم🙏🙂
سلام استاد عزیزم
سال نو رو به شما تبریک میگم
انشاالله در پناه لطف خدای مهربون امسال شادتر و خوشحال تر و موفق تر از هر سال باشید و مطمئنم که خواهید بود
سال ۹۸ سال بسیار خوب و عالی واسه من بود خیلی لحظات شاد و لذت بخشی داشتم اتفاقات زیبا و خیلی عالی برای من افتاد مهمترین اتفاق زندگی من آشنایی با شما و شرکت در دوره لاغری با ذهن بود
تغییرات زیبایی در روابطم ر جسمم در سطح زندگیم در سطح آگاهیم ایجاد شد
اعتماد به نفسم خیلی تغییر کرده
دیگه حسرت گذشته رو نمیخورم الان خوشحالم چون آیندم در دستان خودم هست امسال خیلی آگاهیم بیشتر شد و مدام سعی میکنم بیاموزم و در زندگیم به کار ببندم تا بتونم امسال رو خیلی زیبا آن طوری که خودم دوست دارم رقم بزنم
کرونا شاید برای خیلی ها ناراحت کننده و استرس زا بوده و هست ولی برای من یک موقعیت ایجاد کرد که فرصت بیشتری داشته باشم و به هنری که دوست دارم بپردازم و خودم رو در آن رشته قوی قویتر کنم و لذت ببرم و شاد باشم
هر روز سعی میکنم شاد باشم و سعی میکنم به اخبار توجه نکنم آنقدر ذهنم در گیر فایلها و مطالب ذهنی و کار هنری که انجام میدم هست که نمیتونم خیلی به اخبار توجه داشته باشم
خوشحالم خدای مهربونم و به خودم افتخار میکنم که به قول استاد این شجاعت را داشتم که در خودم تغییر ایجاد کنم
خدایا هزاران هزار بار شکر که سالی که پشت سر گذاشتم سالی بود که تحویلی عظیم در روح و جسم و زندگیم ایجاد شد سالی بود که هرگز فراموشش نخواهم کرد
سلام استاد
با احترام عرض کنم وقتی که گفته می شود خدا روزی رو صبح اول وقت تقسیم می کند منظور خواندن نماز و نیایش صبحگاهی است. البته منظور صرفا نماز و خواندن واژه های عربی نیست بلکه نیایش و یاد کردن خداوند در اول وقت صبح است. منظور ناآگاه نبودن از الطاف خداوندی است. چون همه ما تصور می کنیم همه کارها رو خودمون انجام دادیم و خداوند رو در زنذگی نادیده می گیریم درحالیکه: “ما کمان و تیراندازش خداست”. چیزی که مولانای جان فرمودند.
دنیا همه هیچ و اهل دنیا همه هیچ
ای هیچ برای هیچ بر هیچ مپیچ
دانی که پس از عمر چه ماند باقی
عشق است و مجبت است و باقی همه هیچ
حضرت مولانا
سلام استاد عطارروشن
جالبه دیروز عصر داشتم با خودم فکر میکردم که دوست دارم استاد یه فایل بذاره تو سایت که خوشبختانه شب این فایل گذاشته شد
منم قبلنا مثل همه آدم ها به هر سالی که میرفت بد وبیراه میگفتم وخوشحال بودم که داره میره ونحصیو میبره با خودش ودوباره سال جدید هم همین اتفاق واسش میفتاد ،خدارو شکر ۲سال خورده ایه دارم روی کنترل ذهن کار میکنم وآروم آروم جهت زندگی منفی من بسمت زندگی بهتر و راحتری پیش رفت،قبلنا منفی ترین آدم فامیل بودم ،هر چیزیو منفی برداشت میکردم وفقط غر میزدم وبه خدا ودیگران بد وبیراه میگفتم وبقیه مقصر میدونستم،به تضادهای زیادی میخوردم ومرتب در جا میزدم وبازم تکرار مکرارات وانتظار داشتم زندگی متفاوتی داشته باشم،تو هر کاری کرده بودم یا ورشکست شده بودم یا ازم کلاهبرداری میشد ،واقعا از خودم و کارام خسته بودم،بعد از یک شکست مالی وارد راه جدیدی از زندگیم شدم با یکی از اساتید مطرح ایران،،به فایل هاش گوش میدادم،۳ماهی گذشت ودیدم زندگی منکه تغییر نکرد،فکر کردم ،تمام این حرفا دروغه،ولش کردم،ولی یچیزی ترغیبم میکرد که برو دوباره ادامه بده، دوباره شروع کردم به گوش دادن ویواش یواش دیدم یه اتفاقایی داره رخ میده،بازم تا ۱سال ونیم اون آموزه ها واسم گنگ بود ،با اینکه قبل از اون دوره ها،ان ال پی و دوره های پروفسور یونگ گذرونده بودم ،با اینحال تا الان دارم ادامه میدم وخدارو شکر خیلی راضی م،تغییرات بزرگی داشتم،هم مالی،هم ذهنی،هم فرکانسی،ولی گاهی فکر میکردم که چرا انقدر کند پیشرفت میکنم،چرا استاد عطارروشن تواین۵ سال پیشرفت بهتری از من داشته؟ منم که همون دوره هارو دارم میگذرونم،به اضافه یه عالم کتاب وپکیج های مرتبط دیگه،،،،پس فعالیت وباورسازی هامو بیشتر کردم، وحس میکنم دارم وارد فرکانسی بالاتری میشم وخیلی خوشحالم،،،تو این ویس هم که استاد گفتن آینده بچه هاییکه رو خودشون تو هر زمینه ای کار میکنن بین ۲تا ۵سال تغییر میکنه ،انگار تو مغزم دینگ خورد،که منم با این حجم فعالیت وتمرین ذهنی دیگه یواش یواش نتایج بزرگتر تو راهه وخیلی بیشتر خودمو وخدای قدرتمندو باور کردم
منم از اول آذر ۹۸بصورت شگفت انگیزی با سایت آشنا شدم،یعنی من خواستم وخداوند هم منو مهربانه بغل کرد وگذاشت تو این سایت ?
از ۱۵ آذر برابر با تولد شناسنامه ای م ،دوره شروع کردم ،و من وارد دنیای خودشناسی خودم شدم،وای که این آگاهی ها با من چکار کرد وهنوزم هر روز به عشق نزدیکتر شدن به ذهن و وجود خودم بیدار میشم که از این فایلها وتمرین ها استفاده کنم ودر زندگی م با هاشون زندگی کنم
اولا که ،سایزم نزدیک ۴۸ بود و وزنم ۹۰
الان خدارو شکر بعد از ۳ماه ونیم تمرین،سایزم داره به ۴۴نزدیک میشه یا شایدم ۴۴شده باشم که خیلی خوشحالم،اونم براحتی وآسونی مثل آب خوردن
بسیار زیاد به خودم نزدیک شدم،دارم تمرین میکنم که خودمو دوست داشته باشم وبپذیرم
آرامش زیادی موقع غذا خوردن دارم وهر چیزی میل داشته باشم به اندازه ای که سیر بشم مصرف میکنم بدون ممنوعیت های نوع غذا یا نوشیدنی یا تنقلات
ترس از غذا خوردن خیلی کمتر شده ومیدونم بدنم برای گذران زندگی به انرژی نیاز داره ومن باید بهش انرژی لازمشو برسونم
ارتباطم با خدای درونم قویتر شده
تو تمام جنبه های زندگیم از تمرینات لاغری استفاده میکنم وخیلی راحتر وبهتر زندگی میکنم
وخیلی موفقیت های دیگه ای بدست اوردم تو سال ۹۸
اتفاقا سال ۹۸ سال بسیار خوبی بود برای من،پارسال با دوستم اسم سال ۹۸ گذاشتیم سال سفر،و تمام سال ۹۸ با هم سفرهای خارجی لاکچری رفتیم وهمش تو تفریح ولذت بردن بودیم،تو رقص و ورزش های مورد علاقمون بودیم،و خدارو شکر خیلی راضی م
اسم سال ۹۹ انتخاب کردیم ،سال سلامتی ثروت سفر
و میدونم که حتما به همشون میرسیم،و تمرینات سنگینو شروع کردیم که روی باورسازی های خودمون داریم شدید کار میکنیم،و احساس میکنم دریچه قشنگتری از زندگی داره واسمون باز میشه
سال تحویل هی مادرم میگفت بجای سر وصدا و خندیدن بیاید دعای سال تحویلو بخونید ،من با خودم گفتم من هر لحظه دارم با خدای خودم صحبت میکنم،که هدایتم کنه به سلامتی بیشتر،پول بیشتر،لاغری قشنگتر،شادی بیشتر،سفرهای عالی بیشتر،حال خوب بهتر
شعار هر لحظه ذهن من از اول سال جدید شده
احساس خوب =اتفاقات خوب
و هر زمانیکه حالم میخواد به بیراهه بره اینو با حس خوب میگم وبرای خودم دلایل منطقیشم میارم و حالم بهتر وبهتر میشه
پارسال که اطلاعاتم کمتر از امسال بود ،و فقط همینجوری اسمشو سال سفر گذاشتیم ،بینهایت عالی بود ،امسال که با آگاهی بیشتر وقویتری شروع کردم ببین چه میشود،منکه تمام این قوانین باور دارم ومیخوام تو تناسب اندام یکی از شگفتی سازان بشم ،دلم میخواد به سایز ۳۸تا ۴۰ برسم و بزودی میام میگم که به هدفم رسیدم ،راه ومسیر که درست وصحیحه،شاگرد که عالی عمل میکنه،استاد که مهربانه در کنارمون ،خدا که هرگز دیر نمیکند? در ضمن دوره خدا هرگز دیر نمیکند هم عالیه
دوره پاکسازی هم بینظیره ،الان هم که تو تکرار دوره اول هستم
ممنون استاد از فایلهای عالیتون ،امیدوارم سال شادتر وسالم تر وثروتمند تری برای خودتون بسازید
سلام استاد به نظر من حق با شماست و نميشه كه همه در يك سطح زندگي كنن اما ميشه اين آگاهي ها انقدر گسترده بشه و افراد با واقعيت دروني خودشون و حقيقت خداوند آشنا بشن كه حداكثر افراد جهان زندگي خوب و ايده آلي داشته باشن و چون ايده آل هركس با ديگري متفاوته هيچ وقت همه يك شكل نميشن. اين به نظر من امكان پذيره همونطور كه آگاهي هاي دوره هاي شما رو خدا ميتونه گسترده كنه قطعا ميتونه حقايق ناب هم گسترش بده و اينكه افراد شرايط خوبي ندارن به دليل ورودي هاي اشتباه هستش طبق گفته هاي شما،اگر آگاهي هاي ناب جهاني ارائه بشه كه قطعا خداوند ميتونه اين كارو انجام بده نتيجه ها خيلي متفاوت ميشه و اين امكان پذيره.
اما درباره ي سال. من كاملا با شما موافقم كه سال و ماه و عدد و روز و زمان نميتونه تاثير گداز باشه. من در قسمت ديگه هم نوشتم كه تا دو سه روز مونده به پايان سال ميگفتم خوب نبود اما وقتي روزهاي خوبم رو مرور كردم ديدم اتفاقا سال خيلي خوبي بوده و من فقط تحت تاثير منفي بافي هاي ذهن منفي باف ديگران بودم. و اين افكار رو وقتي بيان ميكنم بيشتري ها ميگن همه درگير كرونان تو فكر خودتي؟! در صورتي كه اون ها شرايطش باشه زندگي خودشون براشون در اولويته.
و اين واقعا درسته كه خداوند اونجوري كه فكر ميكنيم به ما جواب ميده.
و افكار مثبت ، بيانشون بيشتر باعث تنهايي ميشه و من به اين نتيجه رسيدم كه با كسي صحبت نكنم چون اون فرد منم نااميد ميكنه.
اينم ميخواستم بگم كه وقتي حس كردم ٩٨ سال خوبي بوده اميدم و انگيزم براي خلق سالي بهتر خيلي زياد شده.
قبلا ها فقط دو سه روز اول سال ميخواستم سال متفاوتي بسازم و بعدش يادم ميرفت و دوباره سال قبل و احساس ها و افكار قبلي تكرار ميشد.
وقتي فكر ميكردم سالي كه داره تموم ميشه خوب نبود انگار تو باتلاق سال قديم گير افتادم و ميخوام به اميد سال جديد خودم رو نجات بدم و حالم رو بهتر كنم. اما نتيجه اي نداشت.
ولي وقتي سال ٩٨ رو يه پله ديدم كه من ازش رد شدم و يك پله منو به موفقيت نزديك كرد ،سال جديد هم با اشتياق آغاز كردم و ادامه ميدم تا پله هاي ديگه اي رو فتح كنم و موفق تر بشم و روي يك پله نايستم و تلاش كنم چون نتيجه دارم و ميخوام نتيجه رو بهتر كنم و گسترشش بدم.
درباره ي مقصر دانستن : من فقط يك نفرو مقصر ميدونم كه اجازه نداد خيلي اتفاق ها بيوفته و شرايط من ايني شد كه هست و من چطور ميتونم اونو مقصر ندونم ؟ كسي كه وقتي من خيلي كوچولو اين تصميات رو براي خانواده گرفت و گند زد ،من الان چجوري بايد خودمو قانع كنم ؟بگم خواست خدا بود ؟ كه دوباره طبق حرفاي شما اشتباه ميشه ،اما ميخوام بدونم كه چجوري اين فكرو از ذهنم بيرون كنم؟چون خيلي هم توسط اطزافيان به ما گفته ميشه كه اشتباه فلاني باعث شد زندگي تو اينجوري بشه و خب اين برام باور شده و هردفعه اذيت ميشم از شنيدنش و بيشتر مقصر بودن اون فرد برام واضح ميشه. حالا براي اينكه درستش كنم بايد چيكار كنم؟
سلام استاد عزیز ودوستان خوبم
فایلتون واقعا بی نظیر بود ومن خیلی از این فایل لذت بردم از دوجهت اول اینکه اگاهیهای جدیدی بدست اوردم و دوم با صحبتهای شما وتغییراتی که با توجه به صحبتهای شما در خودم دیدم به من این نوید رو داد که من در مسیر هستم .
سال ۹۸ برای من به شخصه سال خوبی بود.من توی این سال به مسیری رهنمون شدم که واقعا من رو از صمیم قلب خوشحال میکنه من سال ۹۸ با فایلهای لاغری باذهن کار رو شروع کردم و نتایج خیلی عالی تا الان گرفتم و بعد از اون از دوره های زندگی باطعم خدا و تغییر زندگی و خدا هرگز دیر نمیکند پا در مسیر شناخت خدا و جهان هستی گذاشتم توی این مسیر هم من احساس عالی داشتم ،هر روز توانستم دیدم رو به اطرافم عوض کنم و با عوض شدن دیدم اوضاع برام به سامان تر شد . من به شدت فردی عصبی بودم که با کوچکترین موضوع روزها که چه عرض کنم ماهها و در موارد شدید تر از چندین سال قبل موضوعات رو در ذهن خودم مرور میکردم ،بهشون پرو بال میدادم وحال خودم رو بد وبدتر میکردم .ولی در این دوره ها یاد گرفتم که چطور با خودم رفتار کنم که حال خودم رو خراب نکنم و خودم رو عصبی نگه ندارم .توانستم خیلی خوب سلامتی رو به سوی خودم جذب کنم و سردردهای هر روزه من خیلی خیلی خوب شده طوری که به راحتی میتونم بگم سردردهای هر روزه من به ماهی یکی دوبار تبدیل شده است .و پادردهای من به طور خیلی شگفت انگیزی کم وکم تر شده .
اتفاقا عصر در مورد یکی از تمرینهای خدا هرگز دیر نمیکند باید تمرینی رو راجع به کسی که باهاش مشکل داریم انجام میدادم و بدی های که به ما کرده بود رو باید نادیده میگرفتم ویک سری کار خاص انجام میدادم .اول توی ذهنم اسم دو نفر که سالها از اونها کینه به دل داشتم و ضربه های سنگین خورده بودم از دید خودم .مد نظر گرفتم بعد دوباره پیش خودم یادم از تمرینات دیگه افتاد به خودم گفتم خوب اونها که بدی در حق من نکردن اگر به من ضربه ای خورده و من ناراحتی کشیدم ،خودم به خودم کردم .خودم ،احساساتم رو زیر پا گذاشتم و به خاطر اینکه طرف مقابل ناراحت نشه کاری رو که خواسته من نبوده انجام دادم و یا برعکس کاری که خواسته من بوده رو به خاطر اونها انجام ندادم
پیش خودم گفتم اگر ظلمی میشه به خاطر اینه که مظلومی وجود داشته .پس کسی مقصر بدبختیهای من در اوایل زندگی من نیست .من خودم مقصر بودم که به اشخاصی اجازه میدادم به زندگی من دخالت کنند ،چرا الان که کمتراجازه میدم مشکلاتم کمتر شده .و حتی جاهایی میشه گفت اصلا اجازه نمیدهم و این موضوع داره برام حل میشه .
پس دیدم کسی نیست که برای این تمرین بخوام در نظر بگیرم و کسی به من بدی نکرده .
از وقتی دوست داشتم در مورد بقیه قضاوت نکنم و نظر بد نداشته باشم و حس بد نداشته باشمتلفنهایی که از سمت یک نفر هر روز به من میشد و شاید یکی دوساعت همین حرفها رو باید میشنیدم خیلی کم شد تا جایی که میتونم بگم به صفر رسید .
اینها همه از رفتارها و باورهای ما در حق خودمون هست ،اتفاقا یکی دو رور پیش همسرم با اخباری که خونده بود گفت که یک سنگ روی فلان روستا افتاده و نمیدونم اینطور شده و خسارت زده وازاین حرفها و بعد گفت امسال دیگه از حالا معلومه سریع بهش گفتم چرا این چیزا رو به دلت میگیری ،یعنی چی اونسال بد بوده و امسال فلان .اتفاقهای بد وخوب توی همه سالهای پیش هم افتاده و توی همه سالهای پیش رو هم می افته پس نمیشه گفت فلان سال خوب بوده یا نحس بوده یا هر چیز دیگه .همه مینالیدن که امسال عید نداریم و کرونا هست ومن میگفتم نه چرا نداریم اتفاقا باید خوشحال باشیم و خدارو شکر کنیم که با این اوضاع واحوال ما سالم وسلامتیم و همه خانواده و همه اونهایی رو که ما میشناسیم تا حالا سلامت هستند ومن اولین سالی بود که سر سفره هفت سین به جای گریه وزاری والتماس به خدا اول خدا رو سپاسگذاری کردم به خاطر خوبیهایی که تا اون روز داشتم و خوبیهایی که قراره توی امسال بهم بده .
من دارم سعی میکنم زندگی خودم رو براساس اموزشهای استاد عزیز تغییر بدم و شروعش رو که داشتن افکار واحساس خوب بوده رو دارم ،و به مرور اطمینان دارم به همه چیزهایی که میخوام میرسم .البته من توی دوره زندگی با طعم خدا باید خواسته هامون رو مینوشتیم ودر جعبه شگفت انگیز نگه میداشتیم .یکی از خواسته های من داشتن یک ساعت بامشخصات و رنگ خاصی بود که توی کامنتهای تمرینات اون دوره توضیح دادم .و من بدون اینکه در مورد اون موضوع با کسی حرفی بزنم چند هفته بعد دقیقا همون ساعت رو که فقط یک مشخصه اون با خواسته های من فرق داشت هدیه گرفتم و این بهم ثابت کرد که همه چیز شدنیه .توی دوره لاغری هم همه چیز اول با احساس خوب شروع شد و ادامه دار شد تا به لاغری جسم رسید و من خیلی خوب در حال لاغر شدن هستم پس اینجا در تغییر نگاهم به خدا هم با احساس و افکار خوب شروع شده و کم کم به همه قسمتهای رندگی من این ایمان ریشه میدهد و همه چیز انگونه که من میخواهم رقم میخورد .
امیدوارم امسال زندگی خوب و احساسات وافکار و باورهای خوب و تندرستی عالی رو برای خودمون رقم بزنیم و خدا رو در هر لحظه زندگی در کنارمون حسش کنیم و به قول استاد سر هر کوچه خدا هست رو درک کنیم ????