سلام استاد عطار روشن
من فریده ۴۴ساله هستم، از تهران از هنرجوهای دوره لاغری با ذهن مقدماتی، پاکسازی و پیشرفته
آبان ماه ۱۳۹۸ بود که بازم از خودم و چاقتر شدن بی رویه ام خسته بودم، رفته بودم پالتو بخرم ولی فروشنده داشت سایز ۴۶ به من می داد برای پرو
نمی خواستم قبول کنم که روند چاقیم رو به افزایشه
گریه کنان از فروشگاه بیرون اومدم و به قصد تنبیه اساسی بدنم، تصمیم به رژیمی گرفتم که خیلی هم سخت بود.
بعد از ۶ سال مجدد وارد رژیم جدید شدم
دلم محدودیت نمیخواست، دلم کالری شماری غذاها رو نمیخواست
آخه من از ۱۰سالگی تو رژیم بودم، بر اثر بودن در رژیم های مختلف و ورزش های سخت و خوردن دم نوش و داروها و بودن در احساسات بد و ناراحت کننده، از خودم هم متنفر شده بودم،
حتی دیگه لباس هم تو تنم زشت بود، خرید برای من زجر آور بود، مرتب کاهش و افزایش وزن داشتم، پر بودم از باورهای مخرب، آخه من بدنیا اومدم تپل بودم و بهم گفته بودن مدل تو این شکلیه، تو ارثی چاقی و نمیشه کاریش کرد،
منم قبول کرده بودم و ناامید از متناسب شدن به زندگی پر از استرسم ادامه میدادم
تازه رژیمو شروع کرده بودم و ضعف شدیدی رو حس میکردم، از خدا عاجزانه هدایت خواستم و بصورت شگفت انگیزی به این سایت هدایت شدم،
بدلیل اینکه از ۲سال پیش در دوره های ذهنی شرکت کرده بودم و دقیقا کارایی ذهنو میشناختم، مطمئن شدم که راه لاغر شدن من با ذهنمه، متوجه مشکلاتی در باورهام شده بودم.
وارد سایت شدم ومثل فردی که گمشده شو پیدا کرده تمام مطالب سایتو گوش دادم و خوندم و تمام دوره ها رو یکجا خریداری کردم
با شور وهیجان فایلارو گوش میکردم و تمریناتشو انجام میدادم
هر روز مطلب جدیدی یاد میگرفتم و خوشحال به راهم ادامه میدادم، کامنتهای دوستانمو میخوندم، خودم کامنت مینوشتم.
تقریبا ۱۵ آذر ماه ۱۳۹۸ شروع کردم و الان که تیر ماه ۱۳۹۹ هستیم و من در دوره پیشرفته هستم، هر روز فایل گوش میکنم، تمرین دارم، تمریناتمو عمل میکنم،
احساس آرامش دارم از اینکه درمسیر صحیح هستم، اینکه ترس از چاق شدن بیشتر ندارم.
سایزم تقریبا نزدیک ۴۸ شده بود و الان فکر میکنم دارم نزدیک ۴۲ میشم، البته لباس جدید نگرفتم ولی امروز که رفتم شلوار مخصوص کمپ بخرم دیدم سایز لارژ برام گشاده و سایز مدیوم بهم میخورد،
خوشحال بودم که از فروشنده درخواست سایز کوچیکتر داشتم 😊
هنوز به سایز مورد دلخواهم که ۳۸ تا ۴۰ نرسیدم ولی میدونم باید به خودم و فرمول های اشتباهم زمان بدم که تغییر کنند.
وقتی باورهای جدیدم ساخته بشه لاغر شدن نتیجه اون تغییرات درونیه و من صبر میکنم، به خودم و بدنم کمک میکنم که به هدفمون برسیم
باید به ذهنی که چندین ساله با باورهای چاق کننده پر شده زمان داد تا فرمول های جدید و قبول کنه و من در کنار خودم هستم و متعهد میشم که تا رسیدن به سایز مورد دلخواهم پر قدرت و پرانرژی تمریناتو انجام بدم
شادی درونی، آرامش، احساس خوب، اعتماد بنفس، عزت نفس و کم شدن سایز از نتایجی است که من بهشون در این دوره رسیدم
من هر روز سپاسگزار خداوند هستم که منو با استاد عطارروشن آشنا کرد که میتونم تا آخر عمر با این روش راحت وشاد در آزادی کامل زندگی نرمالی داشته باشم
سپاس از زحمات شما
توضیحات خانم حسنی از تجربه تولد یک سالگی خود در سایت تناسب فکری دانلود
گالری تصاویر خانم حسنی
توضیحات تصویری خانم حسنی
امتیاز 4.53 از 30 رای
با دیگران به اشتراک بگذارید تا امتیاز بگیرید!
با دیدن این فایل اعتمادم به دوره بیشتر شد
چند روزی هست که با خودم فکر میکنم چرا من لاغرتر نشدم توی این دو ماه و نیم که در دوره هستم نکنه به همین نتیجه سطحی ختم بشه و دیگه لاغرتر نشم. دوباره حس بد ناتوانی اومد سراغم. هرچند تو این مدت به ظاهر لاغرتر شدم ولی چون رفتم رو وزنه دیدم وزنم بیشتر شده تا الان حسم بد هست با اینکه به خودم قول داده بودم اگه وزنم بیشتر نشون داد حسم بد نکنم ولی دست خودم نیست . الان میفهمم علت تاکید استاد به استفاده نکردن از وزنه رو.
واقعا اون همه سال متوجه مضرات وزن کشی نبودم الان تو دوره متوجه شدم که چقدر میتونه مخرب باشه و ناخوداگاه آدم رو ناامید کنه.
خانم حسنی نمونه یه فرد متناسب ذهنی و جسمی هست که قطعا اصول دوره رو درست رعایت کردن که به نتیجه دلخواه رسیدند. همونطور که گفتن غیر از تناسب در زمینه های دیگه هم موفقیت کسب کردن که به دلیل ذهن متناسبشون بوده که احساس خوب تولید می کنه و وقتی حس خوب باشه همه چیز خوب پیش میره.منم مدتی هست که واکنش احساسیم نسبت به مسائل پیرامونم خیلی متعادل شده و دیگه با هر موضوعی بهم نمیریزم.
تنها رمز موفقیت در دوره رعایت اصول و قواعد تناسب در زندگی روزمره هست.البته کمی زمان هم نیازه تا اموزه ها رو درک و به اونها مسلط بشیم.
مثلا من مدتی هست که هوس بستنی می کنم ولی نمیخورم دیروز چون روزه بودم به شدت میل به بستنی داشتم ولی چون نبود خیلی چیزای دیگه خوردم به هوای اینکه هوسم برطرف بشه.
الان میبینم من دارم رژیم میگیرم و نباید خودم رو محروم کنم از غذاها این یه جور ترس هست و باعث توجه به چاقی و چاقتر شدن میشه. اینا همه عوارض وزن کشی هست که دوباره کشیده شدم به ترس از عذا و کالری. واقعا استاد استاد هستن که تونستن این رفتار مخرب رو شناسایی کنن و به ما یاد بدن. به ظاهر خیلی مهم نیست ولی وقتی تجربه کنید متوجه تغییرات احساسی منفی میشید.
پس این همه مدت من داشتم رژیم میگرفتم و اصلا متوجه نبودم. خوشحالم که به این فایل هدایت شدم و امیدوار به ادامه دوره.
وزن کشی= نا امیدی و ترس از غذا =اعتقاد به کالری غذاها =رژیم = خارج شدن از روند تناسب