هدفی مقدس تر از تغییر کردن در زندگی وجود ندارد و انسان هایی که در مدت حیات خود به دنبال تغییر خود هستند، تاثیری ماندگار در زندگی خود و جهان اطرافشان ایجاد کرده اند.
تغییر کردن
تغییر، همانند جریان آب، بخشی جداییناپذیر از زندگی است.
جهان پیرامون ما دائماً در حال تحول است و برای سازگاری با آن، ما نیز باید تغییر کنیم.
تغییر میتواند کوچک و تدریجی باشد، مانند یادگیری یک مهارت جدید، یا بزرگ و ناگهانی، مانند تغییر شغل یا نقل مکان. در هر صورت، تغییر فرصتی برای رشد، یادگیری و کشف جنبههای جدید از خودمان است.
به عقیده من تغییر به دو شکل در زندگی هر انسانی ایجاد می شود:
1- تغییر بر اساس دنیای پیرامون
2- تغییر بر اساس دنیای درون
بسیاری از ما تجربه تغییر کردن بر اساس دنیای پیرامون را داریم.
زمانی که هوا سرد می شود طریق لباس پوشیدن خود را تغییر می دهیم.
زمانی که به خاطر تکرار یک رفتار نادرست به خودمان آسیب وارد می کنیم تصمیم می گیریم آن عادت را تغییر دهیم.
وقوع زلزله یا سیل یا هر اتفاقی که در دنیای پیرامون اتفاق می افتد و باعث بروز خسارت می شود، انسان را ملزم به تغییر روش زندگی خود می کند.
نکته جالب توجه اینکه تغییراتی که به واسطه تغییر دنیای بیرون در خود ایجاد می کنیم همواره سخت و مستلزم تحمل رنج و سختی فراوان است.
نوع دیگری از تغییر بر اساس دنیای درون صورت می گیرد.
این طریق نیاز به درک توانایی های درونی و ایجاد نگرش صحیح در رابطه با خداوند به عنوان خلق کننده دارد.
تغییراتی که بر اساس تمرکز بر تغییر دنیای درون در زندگی ایجاد می شود همواره ساده، لذتبخش و بدون سر و صدا می باشد و این از ویژگی های منحصربفرد این طریق تغییر کردن است.
در تغییر بر مبنای دنیای بیرون نیاز است تا جوانب زیادی را مدنظر قرار داده و همواره مراقب باشیم تا مرتکب اشتباه نشویم اما در تغییر بر مبنای دنیای درون، نیاز نیست تا نگران جوانب و چگونگی شکل گیری تغییرات باشید. فقط لازم است با آرامش و اطمینان به قدرتی که خداوند در وجود شما قرار داده است به مسیر خود ادامه دهید و از تغییرات ایجاد شده در زندگی تان لذت ببرید.
تغییر، یک فرصت است نه یک تهدید. با پذیرش تغییر و تلاش برای رشد و بهبود، میتوانیم زندگی پربارتر و رضایتبخشتری داشته باشیم. به یاد داشته باشید که تغییر، بخشی طبیعی از زندگی است و مقاومت در برابر آن، تنها باعث ایجاد استرس و ناراحتی میشود.
نقطه شروع تغییر
تغییر، همانند نسیمی تازه، میتواند زندگی را دگرگون کند. این دگرگونی میتواند هم چالشبرانگیز باشد و هم فرصتساز. اما نتایج نهایی تغییر، اغلب به سمت رشد، پیشرفت و رضایت بیشتر سوق مییابند.
به طور خلاصه، تغییر یک نیروی قدرتمند است که میتواند زندگی ما را به سمت بهتر شدن سوق دهد. با پذیرش تغییر و تلاش برای ایجاد تغییرات مثبت در زندگی، میتوانیم به رشد شخصی، بهبود روابط و افزایش رضایت از زندگی دست پیدا کنیم.
تغییر دنیای درون از تغییر افکار شروع می شود.
اکنون که شما در حال مطالعه این نوشته هستید اطمینان داشته باشید در نقطه شروع تغییر شرایط زندگی خویش یا همان سرنوشت خود قرار دارید.
در این روش نیاز است تنها بر آنچه در ذهن خود مرور می کنیم توجه داشته باشیم.
فقط کافی است مهارت شناسایی و مدیریت افکار را بیاموزید تا بتوانید به افکاری که نتیجه احساسی خوبی در شما ایجاد می کند اجازه مرور شدن بدهید و مانع مرور افکاری شوید که نتیجه احساسی آنها ناامید کننده است.
به این ترتیب شما دنیای درون خود را از هرگونه افکار نامناسب پاکسازی می کنید و به شکل مستمر در احساس خوب قرار می گیرید.
احساس خوب، فراتر از یک احساس گذرا است. این احساس، تأثیرات عمیقی بر زندگی ما میگذارد و به بهبود کیفیت زندگیمان کمک میکند.
در کل، احساس خوب یک چرخه مثبت را ایجاد میکند. وقتی احساس خوبی داریم، رفتارهای مثبتی از خود نشان میدهیم که به نوبه خود، احساس بهتری را در ما ایجاد میکند. این چرخه مثبت، به ما کمک میکند تا زندگی شادتر و موفقتری داشته باشیم.
نتیجه احساس خوب داشتن، تغییر نگرش به دنیای پیرامون است و نتیجه تغییر نگرش، تغییر انتظار از زندگی است.
خداوند به عنوان پاسخ دهنده و برآورده کننده آرزوها به انتظار شما از دنیایی که در آن زندگی می کنید پاسخ می دهد و اتفاقاتی را وارد زندگی شما می کند که از قبل انتظار آن را دارید.
از آنجا که از کودکی در معرض افکار نامناسب قرار داشته ایم طبیعی است که اکنون گرفتار مرور افکار نامناسب و در نتیجه شکل گیری انتظار نامناسب از زندگی در ذهن خود باشیم.
اما نکته امیدبخش این است که هربار تصمیم بگیریم شرایط زندگی خود را از طریق تغییر دنیای درون آغاز کنیم این فرصت برای ما مهیاست و از طرف خداوند مورد تایید و تحسین قرار می گیرد.
تحسین خداوند را از طریق هدایت شدن به مسیرهای درست دریافت می شود و این تجربه ای است که در انتظار شماست.
منتظر خواندن نوشته های شما هستم
همراه همیشگی شما: رضا عطارروشن
امتیاز 4.62 از 42 رای
با دیگران به اشتراک بگذارید تا امتیاز بگیرید!
سلام استادگرامی ، سلام دوستان همراه ،
امروز به این فایل فوق العاده هدایت شدم ..چند ثانیه اولشو که گوش دادم متوجه شدم این همون فایل انگیزشی هست که در روز نهم تکرار از دوره گام اول ورود به سرزمین لاغرها برامون در نظر گرفته شده ..من این فایلو به عنوان تمرین روز نهم دوبار گوش داده بودم و بعدم ریز به ریز بازنویسی کردم با اینکه زمان برد و انرژی ازم گرفت اما خوشحال بودم و چقدر دوست داشتم دوباره در اولین فرصت اونو گوش بدم و امروز به یه شکل عجیب اومدم به این قسمت و دوباره گوش دادم و نگاه کردم و هر ۷ دیدگاهی که دوستان براش نوشته بودن رو خوندم دیدگاه خانم فروغ و خانم متعهد عالی بود مدال طلا هم از استاد دریافت کردن ….مطالبی به ذهنم رسید که به عرض می رسونم :
یکی از قسمتهای این فایل ، احساس خیلی خوبی در من برانگیخته کرد ، احساس امید و قدرت کردم و خوشحال شدم .
قسمتی که میگه : شمایی که در وضعیت اضافه وزن هستی و داری اذیت میشی ،باید بپذیری که این انتخاب خودت بوده ،یه زمانی که یادت نیست چه وقت و کجا بوده درخواست چاق شدن رو به کائنات فرستادی … باید قبول کنی که این خودت بودی که یه روز یا آگاهانه یا غیر از اون اینو خواستی که بهت داده شده ، همینکه حرفایی که درباره چطور چاق شدن شنیدی و باور کردی این یعنی درخواست . این یعنی اگر من در این شرایط قرار بگیرم می خوام که چاق بشم و چاق بمونم ….این قدرت باور ماست که هرچیزی خوب یا بد ، باورش کنیم در زندگی به دستش می آریم ……تو با باور کردن افکار مربوط به اضافه وزن ، اونو خواستی و به دستش آوردی …قانون باورهارو چه کسی در جهان برقرار کرده ؟ خدا .
لازم نیست من برای داشتن هر خواسته ای دستمو به آسمون بگیرم و زار بزنم بگم خدایا اینو به من بده …یا من فلانچیزو می خوام خدایا حاجتمو بده ..بری نذر و نیاز کنی و از خدا طلبکار بشی ….فقط کافیه با باورهای مرتبط با اون خواسته هم فرکانس بشی .به عبارتی شایسته آرزوهات بشی ،،،انتظارت از خدا و زندگی و آدمها ، مطابق با خواسته ات باشه ….
اگر من یه روزگاری باور کردم که در فلان موقعیت چاق میشم و چند وقت بعد در وضعیت اضافه وزن قرار گرفتم پس حالا که از این موقعیت ،دچار رنج و سختی و بیماری وحال بد شدم اشکال نداره ،باورهامو تغییر میدم رفتارها و نگرشهامو تغییر میدم لاغر میشم ….نمیشه که همون باورها ،افکار ،رفتار و نگرشهای سابق رو داشته باشم ولی آرزوم لاغری باشه ….خدا نمیگه من بهت اجازه تغییر زندگی و تغییر جسمت رو نمی دم چون سی ساله چهل ساله تو چاقی لیاقتت همینه ولی اگر تصمیم بگیری افکار و رفتارتو تغییر بدی و به قوانین حهان هستی احترام بذاری و بپذیری حتما که می تونی لاغر بشی …..
استاد در قسمت دیگه فرمودن که بابت همینی که هستی سپاسگزار باش حالت خوب باشه شاد باش چون پیام وضعیت اکنونت اینه که هر گاه هر خواسته ای رو باور کنی که بهش می رسی و منتظرش باشی بهت داده میشه ….مطمین باش که در مسیر تناسب اندام ،اگر باور کنی که می تونی لاغر بشی و خودت رو شایسته این آرزو بدونی و در عمل هم اینو به اثبات برسونی صد درصد ، متناسب میشی ،،، من باید بابت چاق بودنم خوشحال و سپاسگزار باشم و خودمو عمیقا دوست داشته باشم و سپس به سمت متناسب شدن حرکت کنم …اگر چاق نشده بودم و ازش در رنج و عذاب قرار نگرفته بودم محال بود الان اینجا باشم و این آگاهی های الهی به من منتقل می شد …خدایا سپاسگزارم … اضافه وزن من سبب خیر کثیر خواهد شد … پس باید خوشحال و سپاسگزار باشم وگرنه از نعمات الهی بی نصیب خواهم ماند .
استاد عزیز بارها متذکر شدن کار عملی که ما باید برای رسیدن به تناسب اندام بهش بپردازیم گوش دادن ، خوندن و نوشتن و سپس تغییر رفتار به شکل مستمر و با انگیزه و اشتیاق هست … این تمام کاریه که ما باید برای این خواسته در نظر بگیریم ….
من چاقی رو خواستم ، باور کردم بهم داده شد حالام باید بعد از خواستن تناسب اندام تحت آموزش ،ادامه بدم تا بتونم باور کنم که میشه ذهنی لاغر و متناسب شد اونوقت اینم بهم داده میشه ….
ما برای متناسب شدن باید عاشق تغییر کردن باشیم در عمل نشون بدیم که لایق این عشق هستیم عشق جاذبه داره و بهش می رسیم .
مثالی به ذهنم رسید
من مثلا می خوام دکوراسیون خونه امو عوض کنم می دونم که اگر تغییراتی در چیدمان خونه ام ایجاد کنم خونه ام خیلی قشنگتر میشه آرامشم بیشتر میشه اصلا تحسین برانگیز میشه …آیا اینکه فقط بخوام ولی دست به عمل نزنم چیزی عوض میشه ؟ خوب مسلما نه … اگر بخوام اساسی در خونه ام تغییرات ایجاد کنم باید زحمت خیلی بیشتری بکشم مثلا اسباب اثاثیه ارو حسابی جابجا کنم تا دیوارهارو نقاشی یا کاغذ کنم کابینتهارو خالی کنم و بکنم بریزم دور و یه جدید و شیک و خوشگل بگم بیان برام بسازن ..اینو میگن تغییرات اساسی ..که خوب مستلزم زحمت ، خستگی یه مدت تحمل به همریختگی ها و صرف هزینه اس…..من در اینصورت ثابت می کنم عاشق تغییر دادنم …اقدام می کنم نتیجه هم عالی خواهد بود … خدا هم در جهان خلقت عاشق تغییر دادنه یک نمونه اش تغییر فصلها طلوع و غروب و …و…و….
پس حالا که من می خوام از وضعیت چاق به لاغر تغییر کنم اولا حتما خدا پشتیبانی می کنه و البته موانع ایجاد شده توسط ذهنمنفی باف رو هم خواهیم داشت دوم اینکه این تغییر مستلزم هموار کردن زحمتای خاص خودشه و از همه مهمتراینکه من باید خودمو شایسته متناسب شدن بدونم و دست از تفکر ضعف و ناتوانی در مقابل اضافه وزن بردارم ….باید با گامهای استوار ، محکم و پی در پی به سمت آرزومون حرکت کنیم امدادهای الهی هم خواهد رسید متناسب شدن عبادته ، و ذات و فطرت همه انسانها بر تناسب قرار داده شده ….و خیلی طبیعیه که وقتی خوب آموزش ببینیم ، درک و سپس عمل کنیم صد در صد به هدفمون خواهیم رسید …..
در پناه خداوند باشیم در مسیر تغییر کردن .
استاد با اجازه شما حالت نوشتاری کامل این فایلو برای استفاده هر چه بیشتر دوستان به دیدگاه این فایل می فرستم …
♡ به نام خدا♡
عرض درود و سلام▪︎
>جلسه ۹ تکرار▪︎
بخش ۷ از هفتموضوع :
نقش پذیرش مسئولیت در کاهش وزن▪︎
۱۸ دقیقه فایل صوتی ، انگیزشی ▪︎
از لحظه ای که از خواب بیدار میشیم زندگی جدیدی رو شروع می کنیم که می تونیم بدون ارتباط دادنش به موضوعات منفی و ناراحت کننده ، روز خوبی رو شروع کنیم ▪︎
چطور ؟ با تغییر فکر و نگرش ▪︎ برای شفاف شدن این موضوع استاد از خودشون گفتن :ایشون شب قبل چند دقیقه ای به شکل ناخواسته و ناخودآگاه به یکسری افکار منفی توجه نشون دادن که حالشونو گرفت …اما فقط چند دقیقه ادامه پیدا کرد و ایشون برای منحرف کردن افکار منفی به مثبت می آن یک فایلی که مورد علاقه اشون هست گوش می دن و به خواب میرن ….اما وقتی اول صبح فردا چشمشونو باز کردن فورا دوباره همون افکار ناراحت کننده وارد ذهنشون میشه …افکاری که راجع به خواسته هاشون نبود بلکه دنباله افکار روز و شب قبل بود …اما بلافاصله به خودشون تذکر دادن که : نه امروز نمی خوام مثل دیروز و دیشب باشم ….می خوام روزمو با افکار امید بخش و صحیح که حالمو خوب می کنه شروع کنم ….به دنبال مرور این افکار از خونه خارج میشن ..دوتا نون گرم تهیه می کنن و به منزل دنج و ساکت مادر میرن و قبل از صبحانه فایل انگیزشی امروزو برامون ضبط می کنن و بعد از صرف صبحانه میرن برای گوش دادن به فایلهای روز نهم تکرار و نوشتن تمریناتش …به فرمایشات استاد گرامی گوش می کنیم :اگر مراقب ذهنمون نباشیم دائم می خواد مارو به سمت افکاری ببره که به اصطلاح باهاشون حال نمی کنیم بلکه حالمونو می گیره (غم میده ، نا امیدی میده ، اضطراب و ترس میده ، دلتنگی میده) خلاصه کلی حس بد میدهاین اشتباه رو همه امون زیاد مرتکب میشیم که به گذشته توجه می کنیم و می چسبیم ، و به نکات منفی درحال حاضرمون توجه می کنیم اونوقت انتظار داریم که خدا تغییر مثبت در آینده امون ایجاد کنه ▪︎
اما این اتفاق رخ نخواهد داد ▪︎وقتی داریم هر روز به اون چیزی که دوست نداریم فکر و توجه می کنیم اتفاق خوبی در روزهای آینده نخواهد افتاداون چیزی که شب و روز قبل باعث ناراحتی فکری واسه استاد شده به عقیده خودشون مسئولش خودشون بودن که تجربه اش کردن .اگر بخوان در روز جدید دوباره به همون افکار فکر کنن نه تنها امروزشون بلکه روزهای آتی هم با همین تجربه نامناسب روبرو خواهند شد و چیزی عوض نخواهد شد ▪︎
اما اگر آگاه باشیم و هر روز با خود بگیم : امروز می تونم بهتر فکر کنم ، می تونم به چیزی که دوست دارم توجه کنم ، می تونم کتاب خوب بخونم ، می تونم آهنگ خوب گوش کنم ، می تونم برقصم و شاد باشم ، می تونم از محتواهای خوب استفاده کنم ▪︎
چرا که امروز من هیچ ارتباطی به گذشته من نداره ..اگر امروز تصمیم بگیرم واسه تغییر زندگیم اقدام کنم خدا بهت نمیگه نه دیگه ،تو سی چهل ساله بد زندگی کردی دیگه تموم شد فرصتت تموم شده باید تا آخر دنیا و زندگیت بد زندگی کنی ، نمیگه من دیگه بهت اجازه نمی دم خوب زندگی کنی تو باید برای همیشه چوب گذشته خودتو بخوری …نه خدا اینجور نمیگه ….(خدا توبه ارو واسه همچین وقتهایی گذاشته و گفته در خونه من برای همیشه به رووت بازه هر موقه فهمیدی اشتباه کردی برگرد می پذیرمت کمک می کنم گذشته اتو جبران کنی و دوباره خوب و صالح زندگی کنی و اصلا اگر توبه ات واقعی باشه خطاهاتو به حسنات و خوبی ها تبدیل می کنم .▪︎
) پس من نباید به خودم بگم اگر امروز بخوام خوب زندگی کنم پس گذشته ام چی میشه ؟ اون گناهام چی اون نمازا و روزه های نگرفته چی (اون عیاشی ها چی ؟؟؟ با این همه قصور و تقصیر و پیروی از هوای نفس و شیطان) چطور ممکنه اجازه بهم داده بشه دوباره بیام خوب زندگی کنم و زندگیمو تغییر بدم ؟( این حرفا ، حرفای شیطانه و درستش اینه که بدونی در صورتی که خودت بفهمی اشتباه کردی و مسئولیتشو بپذیری و بخوای درستش کنی خدا میگه بنده ی من ، هییییچ چیزی از گذشته تو نمی دونم ، از این به بعد درست فکر و رفتار کن .غصه گذشته اتو نخور و اونارو رها کن ، ) ▪︎
چرا که خدا آمرزنده و مهربانه &اگر از خدا می خوای که کمکت کنه واسه تغییر جسم و زندگیت ، خدا هیچوقت نمی آد بررسی کنه که تا دیروز چطور زندگی می کردی که حالا بخواد بر اساس همونا باهات رفتار کنه ▪︎
;در قرآن هست برید ببینید که بارها به پیامبر توصیه کردن که اگر افراد ستیزه جو با کلی اعمال و رفتار بد اومدن و اظهار پشیمانی کردن اونارو ببخش و دیگه تمومش کن ( و بهشون کاری نداشته باش ▪︎)
چون انسان در هر لحظه می تونه در لحظه کاملا جدید قرار بگیره و به گذشته اش هیچ ارتباط نداشته باشه ▪︎ذهن ما هر روز که از خواب پامیشیم خالیه … باید همین امروز با افکار و احساسات خوب و امید بخش شارژش کنیم▪︎
اونوقت می بینیم که چه تاثیر مثبت و سازنده ای در کل روز برامون خواهد داشت ▪︎ حواسمون باشه حال امروز رو به حال دیروزمون، اگر خوب نبوده ربط ندیم ▪︎
نگاه خدا در هر روز به یک انسان یکنگاه کاملا پاکه .منتظره ببینه امروز چه می کنه امروز چی می فرسته امروز چطور زندگی خواهد کرد ▪︎
آیا افکار مناسبی خواهد فرستاد یا همون افکار دیروزی رو ؟اول هر روز هر چی از خدا بخوای ، خدا هیچ مخالفتی باهاش نخواهد داشت به دیروزت کاری نداره چون خدا همه چی داره براش فرقی نداره که امروز چی ازش می خوای ▪︎ باید نگرش خودتونو به خدا عوض کنید ..نگرش و دید ما به خداوند انسانیه نه خدایی …ماها وقتی کسی ازمون چیزی بخواد فوری می خوایم باهاش تصفیه حساب کنیم مثلا میگیم ( عه این همون آدمه که شعور نداره ) و فلان وقت محبتش کردم یه تشکر نکرد ..( من بیام به این نمک نشناس کمک کنم .) خیر نمی کنم ….اما خدا با بندگانش اینطور معامله نمی کنه ▪︎
خیلی هامون در مورد اضافه وزنمون فکر می کنیم نه دیگه ما لاغر شدنی نیستیم چون که چهل ساله که چاقیم …دیگه فکر نمی کنیم که خیلی طبیعیه ۴۰ ساله اونجوری فکر کردیم اونجوری رفتار کردیم شدیم اینی که هستیم▪︎
حالا که می خوایم لاغر شیم خوب بازم طبیعیه که باید جور دیگه فکر و رفتار کنیم نگرشهامونو عوض کنیم نسبت به خود ، خدا ، زندگی و جهان▪︎
اگر می خوای همون افکار و رفتار دیروز ، و گذشته خودتو داشته باشی ولی لاغری آرزوته هرگز لاغر نمیشی ▪︎ به گریه زاری وگله و شکایت نیست ▪︎
خدا کهنمی آد امروز پیکرتراشی کنه جسمتو تحویلت بده …( مگه خدا تو رو اینجور کرده که از خدا همچین توقعی داری ؟ ) کاری بوده که خودت کردی ، بپذیر خودت کردی اما حالا که از انتخاب خودت داری اذیت میشی خودت هم باید اقدام کنی برای تغییر دادن افکار و رفتارت ( از خدا و فرشته درونت هم کمک بخوای ).▪︎
( اگر از وضعیت اکنون خودت ناراحتی و داری خیلی اذیت میشی فقط خودتو مقصر بدون نه هیچکس دیگه ای رو اینجوری آروم می گیری ،تحمل شرایط برات آسون میشه و برای عوض کردن شرایط تلاش می کنی میگی خودم خراب کردم خودمم درستش می کنم ).▪︎
هر آنچیزی که امروز در زندگی باهاش مواجهی و باعث اذیت و آزارت شده چیزیه که خودت بوجود آوردی و حتما یادت رفته یه روزی خودت همینو از خدا خواسته بودی . این همه گله و شکایت نکن .▪︎ به جای گله و شکایت و گریه و زاری ، اولین قدم صحیح برای پایان دادن به این اوضاع ناخواسته و نامطلوب اینه بیایی از اونچیزی که در زندگی ازش برخورداری و لذت می بری و کلی برات فایده داره و ازش راضی هستی بابتش از خدا سپاسگزاری کنی .▪︎
خصوصا دقت و سپاسگزاری از چیزایی که یه زمانی آرزو بوده براتون و دعا کردی و خدا بهت داده ولی الان به دلایلی ازش ناراضی شدی …باید از خدا تشکر کنی که آرزوتو بهت داده و گله و شکایت رو متوقف کن …نمونه روشنش پدر مادرایی هستن که مدتها آرزوی فرزند داشتن و به هر دری زدن که خدا بهشون بچه بده …خدا لطف کرده داده اما حالا همین پدر و مادر دارن می نالن ( که اینجور اونجور ، حتی میگن کاش از خدا یه چیز دیگه خواسته بودیم …)…( القاء این حالتها و ناله ها و ناراحتیا از طرف شیطانه از طرف ذهنمنفی بافه که دنیارو برامون تیره و تار می کنه و فراموشکار میشیم و ناسپاسی می کنیم ) ▪︎
حواستون باشه که عمر داره میره سعی کنید دایم در حسرت داشته های دیگران نباشید . به داشته های خودت فکر و تشکر کن ..خدا بهت چیزای بهتری رو خواهد داد …توصیهدمهم اینه : اون چیزی که الان هستی رو بپذیر و قبول کن خودت خواستی ▪︎
حالا یا یادت نیست یا نمی تونی دلیلی براش پیدا کنی اما حالا چیزی که یه روز به انتخاب خودت اومده توو زندگیت بهش انتقاد شدید داری و حتی داری خودتو سرزنش می کنی که چرا همچینچیزی رو خواسته بودی اما قطعا بدون ، هیچ چیزی تا اراده و خواست خودت نباشه وارد زندگیت نمیشه ▪︎
( یکسری چیزایی که الان توی زندگیمونه اینارو با نوع فکر و اعمالمون جذب کردیم حواسمون نبوده که اگه اینجوری فکر کنیم اینجوری رفتار کنیم حاصلش میشه این ▪︎
اعمال و رفتار و افکار، نوعی دعای پنهانی قلبی برای رسیدن به یکسری از خواسته هاست چون همیشه اتفاقات بر مبنای دعای زبانی وارد زندگی ها نمیشن … خیلی وقتها با در خواست غیر مستقیم وارد میشن و اتفاق میفتن ▪︎ )
.( مثل همین چاقی و اضافه وزن فعلی که دارید….. بگذریم که یه تعدادی واقعا دوست داشتن چاقی رو تجربه کنن ولی بقیه با پذیرش باورها و افکار چاق کننده به وزن اضافی رسیدن …اینها هم نوعی از خواستن بوده …اینو باید قبول کنید …اون کسی که شنید کم تحرکی و پشت میز نشینی چاقی می آره و بعد کم تحرک شد و پشت میز نشست و چاق شد این خودش غیر مستقیم گفته من می خوام که چاق بشم و شده …)▪︎
اگر از تجربه چنین درخواستهای مستقیم و غیر مستقیم که به کائنات فرستادی رضایت نداری ،اشکالی نداره تغییرش بده چرا چسبیدی به این چهارتا فکر منفی ، چرا چسبیدی به این تجربه ناراحت کننده ، چرا چسبیدی به رفتارای بد یا حرفای بد فلانی که فلان روز باهات کرده و بهت گفته ؟؟؟ بیا رها کن اینارو و زندگیتو تغییر بده ▪︎
افکار و رفتارتو تغییر بده ..انتخاب کن چی می خوای چی نمی خوای . این نیاز به آموزش داره …بچسب به این آموزشا …¤¤¤¤¤ اما اینم بدونید اینجور نیس که امروز بیایی بگی می خوام فکرمو عوض کنم و یه خورده روی خودت کار کنی بعد عجولانه بخوای روزای آینده اتو تغییر بدی و اگر نشد بگی په چی شد چرا هیچی عوض نمیشه ؟ ▪︎
برآورده شدن رویاها و آرزوها زمان می بره ولی اگر آرزوتو کنار نذاری و ازش نگذری بالاخره محقق میشن ..( خدا وسیله سازه از راههایی که فکرشو نمی کنی تو رو به آرزوهات می رسونه ) ▪︎
جناب استاد هم وقتی لاغری با ذهنو شروع کرون اصلا و ابدا نمی دونستن و عقیده ای نداشتن که اینجوری هم میشه لاغر شد .به شکل یه تفریح شروعش کردن .نه فایلی بود نه سایتی نه دوره ای نه استاد و راهنمایی …..ذهنشون پر بود از خاطرات چاقی که می تونستن ساعتها راجع بهشون سخنرانی کنن ولی از لاغری جز چند خاطره شکست از اضافه وزن چیزی در ذهن نداشتن …هیچ امیدی هم به لاغر شدن در خود نمی دیدن …ولی با تمام این احوالات بازم عاشق لاغری بودن و رویای خودشونو در ذهن خط نزدن و این عشق ، کار خودشو کرد و به آرزوشون رسیدن و تصمیم گرفتن راز و رمز رسیدن به این رویارو به علاقمندان آموزش بدن و بیاموزن و لذت آموزش رو هم تجربه کنن …به ایشون ثابت شد به دیگران هم ثابت کردن که بدون رژیم و ورزش هم میشه به تناسب اندام رسید …فقط باید بخواهیم و قدمهای اول رو برداریم ….▪︎
استاد یکدنیا تشکر از این همه حرفای خوب و قشنگ که با این فایل صوتی در اختیار ما گذاشتید …