به نام خدای مهربان
از سال 1393 که با موضوع قدرت ذهن آشنا شدم، برای اولین بار در عمرم تصمیم گرفتم از این طریق زندگی خود را تغییر دهم.
و امروز که سال 1398 می باشد مطمئن هستم که هیچ وقت در زندگی تا این اندازه مصمم و متعهد برای رسیدن به خواسته خود نبوده ام.
در این چند ساله موانع و مسائل مختلفی پیش آمد که شاید خیلی طبیعی بود انگیزه خود را از دست بدهم یا خسته شوم و از ادامه دادن منصرف شوم اما قدرت باور و متعهد بودن به کمک من آمد و سبب شد که در هر شرایطی به مسیر خود ادامه دهم و موانع ذهنی و مسائل محیطی خود را پشت سر بگذارم.
تصمیم قاطع و تعهد برای موفق شدن سبب شد که طی حدود سه سال حدود یک سوم از وزن خود را کاهش دهم، موفقیتی که در سی و چند سال قبل از آن هیچوقت به دست نیامده بود.
موفقیت من در لاغری با قدرت ذهن سبب شد که مورد توجه و سوال اطرافیانم قرار بگیرم و به طور کاملا ناخودآگاه در مسیر آموزش این روش شگفت انگیز به دوستانم قرار بگیرم.
امروز و در حالی که در شرایط جسمی خوبی هستم تصمیم جدیدی گرفته ام تا سطح بالاتری از تناسب اندام را تجربه کنم.
این بار تصمیم گرفته ام زیبایی اندام را تجربه کنم
تصمیمی که از نگاه بسیاری از اطرافیانم بیهوده و منجر به شکست خواهد بود اما من قدرت ذهن و تعهد را میدانم و تجربه کرده ام.
این بار هم میخواهم با تعهد و پشتکار به خواسته خود دست پیدا کنم
تا نمونه ای باشم برای افرادی که عقیده دارند چاقی ژنتیکی است، آنهایی که مغلوب چاقی شده اند و کسانی که تصور میکنند خداوند خواسته است آنها چاق باشند.
سال 93 در شرایطی با قدرت ذهن آشنا شدم که در شرایط جسمی نامناسب و وزن حدود 135 کیلوگرم بودم و امروز در شرایط جسمی و روحی کاملا متفاوت تصمیم گرفته ام تا سطح بالاتری از تناسب اندام خود را تجربه کنم.
نقطه شروع حرکت من چاقی بود و نقطه پایان دستیابی به زیبایی اندام.
و بسیار علاقه دارم در این مسیر دوستانم مرا همراهی کنند، علاقه دارم هر فردی که اضافه وزن دارد همت و ایمان خود را انگیزه خود برای حرکت به سمت تناسب اندام قرار دهد و با شوق و اشتیاق این مسیر لذت بخش را طی کند و رویای لاغری خود را به حقیقت تبدیل کند.
منتظر خواندن نوشته های شما هستم
همراه همیشگی شما: رضا عطارروشن
امتیاز 4.36 از 11 رای
با دیگران به اشتراک بگذارید تا امتیاز بگیرید!
سلام
نکته قابل تامل دراین فایل اینه که
اول بایستی بستر ذهن رو برای کاری آماده کنیم وبعد از انجام اون کار لذت میبریم و بعدش لذت تعهد واستمرار میاره .
ذهنمان اگه انجام کاری براش لذت بخش تعریف نشده باشه مرتب بهونه میاره تا اون کار رو انجام نده
مثلا تو ذهنمان فرمولهای چاقیه ولی من بخام با ورزش وباشگاه لاغربشم .
خوب بستر ذهن چاقی هست و من محصول لاغری ازش میخام و چون همچین کاری محاله . ذهن بهونه تراشی میکنه.
نمونش خودم قبل از آشنایی بااین دوره وقتی می رفتم پیاده روی بعدش پاهام درد میگرفت چون من فرمولهای چاقی تو ذهنم بود میخاستم باجسمم لاغربشم . وجسمم بهم آلارم میداد وپاهام درد میگرفت .
و اما الان به راحتی پیاده روی میکنم بدون درد ورنج .
اما راستیش میخام برم باشگاه برای زیبایی اندام میترسم و ذهنم مخالفت میکنه و بهونه میاره که بری باشگاه دوباره بازوهات پف میکنه وداداشت اذیتت میکنه . یا اندامی که با اینهمه تلاش درستش کردی دوباره خراب میشه .
به خاطر همین بایستی روی این باورها کارکنم تا موافقت ذهنمو بگیرم . ومن فقط میخام برم باشگاه از اون حالت خمیدگی پشتم بیام بیرون وصاف بشه ولی بازم میترسم .
با کارکردن روی باورهام ذهنم منو همراهی میکنه و باعث میشه من باتعهد واستمرار این مسیر رو برم تا به نتیجه دلخواهم برسم .
وگرنه بیخودپول خرج کردن و اتلاف وقت هست .
من این مسیر زیبای تناسب اندام رو که موافقت ذهنم رو دارم عاشقانه طی میکنم قدم های بعدی برای ادامه کار خودش بهم الهام میشه .
خدایا شکرت بابت بدن هوشمندمون.
تشکر از استاد عالیقدر .
.