0

با تصمیم گرفتن شما لاغر نمی شوید!

تصمیم آگاهانه
اندازه متن

ما در زندگی روزمره تصمیمات مختلفی می گیریم.

تصمیم آگاهانه می گیریم چه لباسی بپوشیم، چه غذایی بخوریم، چه کاری انجام دهیم و بسیاری موارد دیگر که هر کدام در واقع تصمیمی است که ما اتخاذ می کنیم.

اما حتما شما هم این تجربه را دارید که رفتاری از خود مشاهده کرده اید که تصمیم آن لحظه شما نبوده است.

مثلا در واکنش به شخصی که صحبتی درباره شما انجام داده است حرفی زده اید یا برخوردی کرده اید که تصمیم آن لحظه شما نبوده است و حتی بارها شده که بعد از آن ماجرا با خودت فکر کرده ای چرا این رفتار رو انجام دادم؟

با این مثال به این درک می رسیم که تصمیمات ما در زندگی به دو صورت اتخاذ می شوند:

1- تصمیمات آگاهانه

2- تصمیمات ناآگاهانه

مثال در مورد هر دو نوع تصمیم در ابتدای نوشته ذکر شد.

سیستم مغزی ما به این صورت است که برخی فعالیت ها و واکنش های جسمی نیاز به تصمیم آگاهانه ما ندارد.

شاید این حالت را با وضوح بیشتر در مواقعی که مثلا شیئی به سمت شما پرتاب شده است مشاهده کرده اید که به صورت ناخودآگاه واکنش داده اید.

به طور کلی فعالیت هایی که برای مغز ما جدید باشند نیاز به تصمیم آگاهانه دارند و فعالیت های تکراری به صورت ناآگاهانه انجام و مدیریت می شوند.

حتی در مواردی که شما به صورت آگاهانه تصمیم می گیرید کاری را انجام دهید، اگر آن کار را قبلا بارها تکرار کرده باشید برای انجام مراحل آن کار نیاز به تصمیم آگاهانه مستمر و پیوسته ندارید و آن کار را به صورت ناآگاهانه شما انجام می دهید.

مثال های زیادی در زندگی روزمره ما وجود دارد که به چند نمونه آن جهت به یادآوری و درک بهتر اشاره می کنم:

  • رانندگی کردن:

برای استفاده از ماشین جهت رفتن به محل مورد نظر نیاز داریم که تصمیم آگاهانه اتخاذ کنیم اما تمام مراحل آماده سازی خودرو و عمل رانندگی در خودرو به صورت ناآگاهانه انجام می شود چون عمل رانندگی را بارها تکرار کرده ایم و دستورات آن به ذهن ناخودآگاه ما منتقل شده است و برای رانندگی کردن نیاز به اتخاذ تصمیم آگاهانه برای دنده عوض کردن یا گاز دادن و ترمز کردن و … نداریم.

  • آشپزی کردن:

اینکه شما چه غذایی را می خواهید درست کنید نیاز به تصمیم آگاهانه دارد اما مراحل تهیه آن غذا اگر که آن غذا را بارها تهیه کرده باشید به صورت ناآگاهانه و خودبخودی انجام می شود و نیاز نیست شما به صورت آگاهانه فکر کنید که مراحل تهیه غذای موردنظر شما به چه صورت می باشد.

اما اگر غذایی که تصمیم به تهیه آن دارید را برای بار اول باشد که می خواهید درست کنید برای تک تک مراحل آن باید به صورت آگاهانه تصمیم و عمل کنید و به همین دلیل است بعد از درست کردن غذای جدید احساس خستگی می کنیم اما درست کردن غذاهای قبلی احساس خستگی در ما ایجاد نمی کند.

دلیل احساس خستگی تصمیم گیری آگاهانه است. چون مغز ما برای تمرکز و اتخاذ تصمیم آگاهانه انرژی زیادی باید صرف کند و به همین دلیل انجام کارهایی که نیاز به تصمیمات آگاهانه زیاد داشته باشند باعث ایجاد احساس خستگی در ما می شوند.

به همین دلیل سیستم مغزی ما به این شکل است که وقتی تشخص دهد تصمیم آگاهانه ای به صورت مکرر اتخاذ می شود آن را به ذهن ناخودآگاه منتقل کرده و به عبارتی در حافظه فقط انجام شدنی منتقل می کند و از آن پس برای تکرار آن مراحل نیازی به صرف انرژی زیاد ندارد.

از این رو بسیاری از تصمیمات روزمره ما به صورت ناآگاهانه اتخاذ می شود و درصد بسیار کمی از تصمیمات ما آگاهانه صورت می گیرد.

به همین دلیل است که ما نسبت به انجام کارهای جدید مقاومت داریم و ترجیح می دهیم به روش قبلی عمل کنیم یا زندگی کنیم چون تغییر کردن و حرکت در مسیر جدید نیاز به توجه و تمرکز و اتخاذ تصمیمات آگاهانه بسیار زیادی است که نیاز به صرف انرژی دارد و از آنجایی که مغز ما از جنبه مصرف انرژی بسیار صرفه جویانه عمل می کند نسبت به عمل کردن به شکل جدید یا آموختن موضوعات جدید مقاومت دارد.

  • نقش تصمیم آگاهانه یا ناآگاهانه در چاقی و لاغری چیست؟

احتمالا تا حالا بارها تصمیم گرفته اید مقداری از وزن خود را کاهش دهید و حتما از روشهای مختلفی اقدام به این کار کرده اید، اما به نتیجه مطلوب نرسیده اید.
مطمئن باشید اگر صدبار دیگر تصمیم بگیرید که وزن خود را کاهش دهید و از هر روشی استفاده کنید، موفق به لاغر شدن و از آن مهمتر لاغر ماندن نخواهید شد.

حتما تعجب می کنید و می خواهید بدانید “چرا؟”

اجازه دهید با اراده توضیحات به شما کمک کنم به پاسخ این سوال برسید.

من عقیده دارم ما برای لاغر شدن همیشگی باید به روشی عمل کنیم که برای چاق شدن عمل کرده ایم.

حتما با من هم عقیده اید که ما تصور می کردیم برای همیشه چاق خواهیم بود.

حداقل تا قبل از آشنایی با سایت تناسب فکری این عقیده را داشتید که شما برای همیشه چاق خواهید ماند و این موضوع را به صورت گله و شکایت یا افسوس به دیگران هم گفته بودید.

دلیل اینکه ما اطمینان داشتیم برای همیشه چاق خواهیم ماند این است که ما چاق شدن را انتخاب نکرده بودیم.

حتی آن دسته از افرادی که در مقطعی از زندگی واقعا دوست داشته اند مقداری وزن آنها بیشتر شود به هیچ وجه انتخابشان رسیدن به این حد از اضافه وزن نبوده است.

آنان می خواستند فقط در حد دو سه کیلو چاق تر شوند تا آن معایبی که لاغری در نظرشان داشت را برطرف کنند.

همه افرادی که اضافه وزن دارند خودشان تصمیم به چاق شدن نگرفته اند بلکه در ابتدا به دلیل قرار گرفتن در معرض صحبت های دیگران درباره چاقی به این نتیجه و باور ذهنی رسیده اند که چاق شدن آنها طبیعی است.

این مرحله اولین تصمیم ما برای چاق شدن بوده است که به صورت کاملا ناآگاهانه صورت گرفته است.

دلیل اینکه ناآگاهانه بوده است این است که ما بارها درباره دلایل چاقی از خانواده و اطرافیان خود شنیده ایم و از آنجا که شنیدن و تجزیه تحلیل داده های ورودی برای مغز کاری همراه با صرف انرژی است بنابراین زمانی که برای مدتی در معرض این شنیده ها قرار می گیریم اطلاعات دریافتی به دلیل تکراری بودن به ذهن ناخودآگاه منتقل می شود تا دیگر نیاز به تحلیل کردن مکرر نداشته باشد.

از آنجا که هر موضوعی به ذهن ناخودآگاه منتقل شود بعنوان دستورات اجرا شدنی تلقی می شوند به مرور به صورت خودبخودی طرز فکر ما و نگرش ما و رفتارهای ما بر مبنای چاق شدن تغییر پیدا کرده است.

به طور عادی ما فکر می کردیم که طبیعی است چاق شویم به هزار و یک دلیل که از دیگران درباره چاقی شنیده بودیم.

به طور خیلی طبیعی ما به چاقی فکر می کردیم.

به طور خودبخودی در زندگی روزمره به دنبال دلایل منطقی بودن چاق شدن بودیم.

مثلا با شنیدن درباره تاثیر چاق کننده برخی غذاها برای ما منطقی شد که اگر از این غذاها مصرف کنم من چاق خواهم شد.

با شنیدن درباره اینکه خوابیدن باعث چاق شدن می شود برای ما منطقی شد که بخاطر اینکه من زیاد می خوابم طبیعی است که چاق شوم.

صدها فرمول مانند اینها در مغز ما ایجاد و سپس در ناخودآگاه ما ثبت شده است که همه و همه طبیعی بودن چاق شدن را اثبات می کنند.

در چنین شرایطی به نظر شما آیا حق ما نبوده که چاق باشیم؟

  • تاثیر تصمیم خودآگاه و ناخودآگاه در تلاش برای لاغر شدن چیست؟

همه افرادی که اضافه وزن دارند حداقل یک بار در عمر خود برای لاغر شدن اقدام کرده اند.

طرق های مختلفی برای لاغر شدن ایجاد شده است و هر کدام از ما تعدادی از آنها را امتحان کرده ایم.

در تمام روش های لاغری تلاش و تمرکز برای تغییر رفتاری است که به صورت ناخودآگاه در ما ایجاد می شود.

به عنوان مثال برنامه غذایی به عنوان رژیم لاغری نوشته می شود به دست فرد چاق داده می شود و به او گفته می شود که باید بر اساس این برنامه رفتار کند. در این صورت در فلان مدت چه مقدار کاهش وزن خواهد داشت.

فرد چاق تصمیم آگاهانه می گیرد به طریقی که برای او درنظر گرفته شده است غذا بخورد. و این درحالی است که تا قبل از تصمیم آگاهانه برای رژیم گرفتن او هر روز به صورت ناآگاهانه اقدام به مصرف مواد غذایی کرده است.

از آنجایی که تصمیم آگاهانه گرفتن برای مغز کاری انرژی بر می باشد نسبت به تکرار آن مقاومت دارد و به همین دلیل است که هرچه از مدت اجرای رژیم غذایی می گذرد فشار و رنج غذا خوردن بر اساس برنامه رژیمی بیشتر می شود.

چون غذا خوردن رفتار جدیدی نیست که بتوان با تصمیم آگاهانه آن را انجام داد.

غذا خوردن یک رفتار تکرار شونده می باشد و صد در صد نحوه انجام آن در ذهن ناخودآگاه ذخیره شده است و نمی توان غذا خوردن را برای مدت طولانی به صورت تصمیم آگاهانه انجام داد.

چون مغز ما صرف انرژی برای یک کار تکرار شونده را منطقی نمی داند به هر طریق شده از ادامه این روند جلوگیری خواهد کرد.

اگر شما از رفتار غذایی خود در هر وعده ناراضی هستید و هربار خود را سرزنش می کنید که چرا نمی توانید به شکل صحیح رفتار کنید به این دلیل نیست که شما انسان ضعیف یا بی اراده ای هستید بلکه به این دلیل است که فرمان های خوردن به جهت تکراری بودن در ذهن ناخودآگاه شما ذخیره شده است.

شاید تصمیم شما برای خوردن آگاهانه باشد اما چگونه خوردن شما کاملا ناآگاهانه صورت می گیرد. به همین دلیل بارها شده که ما قبل از شروع به خوردن در هر وعده غذایی تصمیم گرفته این که حتما مراقب خوردنم باشم که زیاده روی نکنم اما به شکل شگفت انگیزی این تصمیم را فراموش کرده و چند دقیقه بعد از خوردن تا حد خفگی به یاد می آوریم که چه تصمیمی داشته ایم و چون نتوانسته ایم تصمیم خود را اجرایی کنیم از خودمان به شدت عصبانی شده و خودمان را سرزنش می کنیم.

توضیحاتی که درباره تاثیر تصمیم آگاهانه و ناآگاهانه در اجرای رژیم لاغری داده شد برای تمام روش های لاغری که قصد دارند با تغییر ایجاد کردن در سمت تصمیم آگاهانه باعث لاغری شوند صدق می کند.

تصور کنید به شما گفته می شود برای لاغر شدن باید ورزش کنید.

ورزش کردن تصمیم آگاهانه ای به حساب می آید که برای شما جدید بوده و دلیل آن لاغری است.

از آنجایی که ورزش کردن ارتباطی با لاغری ندارد انجام حرکات ورزشی برای شما به مرور سخت و رنج آور می شود چون فعالیت مورد علاقه شما نیست و به همین جهت دستورات اجرای آن به ذهن ناخودآگاه منتقل نمی شود و شما هر بار که می خواهید ورزش کنید باید تمام مراحل آن را به تصمیمات آگاهانه انجام دهید و این کار به شدت طاقت فرسا خواهد بود و مغز این وضعیت را تحمل نمی کند و به طریق مختلف مانع ادامه دادن ورزش کردن شما می شود.

هرچه شما سعی کنی مدت زمان بیشتری ورزش کردن را ادامه دهی فشار عصبی شما افزایش پیدا می کند و نه تنها لاغر نمی شوید بلکه مشکلات عصبی مختلفی را برای خود ایجاد خواهید کرد.

اگر مشاهده می کنید فردی ورزشکار است یا سال هاست ورزش حرفه ای انجام می دهد آن شخص به منظور لاغر شدن تصمیم به ورزش کردن نگرفته است.

مدت ها قبل از شروع ورزش کردن این علاقه در او به سبب شنیده هایش ایجاد شده است.

دقیقا مانند ما که قبل از چاق شدن از طریق شنیده ها علاقه به چاقی در ما ایجاد شده است.

علاقه در این عبارت ها به معنی دوست داشتن نیست بلکه به مفهوم پذیرش یا منطقی شدن است.

فردی که مدت ها میل به یادگیری و اجرای فلان رشته ورزشی را دارد و بالاخره قدم در مسیر علاقه خود می گذارد چون این کار را با اشتیاق و علاقه شروع می کند و ادامه می دهد پس از چند روز بسیاری از تصمیمات آگاهانه برای انجام حرکات ورزشی به ذهن ناخودآگاه او منتقل می شود و آن فرد برای اجرای آن حرکات ورزشی سختی و رنجی تحمل نمی کند.

اما دلیل ما برای شروع ورزش کردن اشتیاق و علاقه به ورزش کردن نیست بلکه برای لاغر شدن تصمیم به ورزش کردن گرفته ایم. و از آنجایی که این تصمیم آگاهانه مورد علاقه ما نیست به هیچ عنوان دستورت آگاهانه آن به ذهن ناخودآگاه منتقل نخواهد شد و اجرای حرکات ورزشی برای ما لذتبخش و خودبخودی نخواهد شد و هربار که ورزش می کنیم احساس خستگی و رنج ناشی از انجام حرکات را تجربه می کنیم.

بنابراین واضح است که لاغری از طریق روش های غیرذهنی امکان پذیر نیست چون در تمام این روش ها انتقال داده ها از مغز به ذهن ناخودآگاه صورت نمی پذیرد و به همین دلیل حتی لاغری که از این روش ها به دست می آید ماندگار نیست.

چون فقط نا زمانی که شما آگاهانه تصمیم به اجرای آن روش لاغری دارید نتیجه شما حفظ خواهد شد.

پس از رها کردن آن روش به سادگی مقداری که کاهش داشته اید به شما برگردانده می شود.

چون محتویات ذهن ناخودآگاه شما همچنان روی چاقی تنظیم شده باقی مانده است.

روش لاغری با ذهن تنها روشی است که به شما می آموزد چگونه بدون تصمیم گرفتن آگاهانه برای حذق یا تغییر در میزان و نحوه خوردن خود ابتدا با انجام تمرینات ذهنی فرمول های ذخیره شده در ذهن ناخودآگاه خود را اصلاح کنید.

در واقع شما فقط باید فرمول های اشتباه را از ذهن خود پاک کنید.

حتی نیاز به ثبت فرمول های جدید نیست.

چون در حالت پیش فرض در ذهن همه انسانها فرمول های صحیح و متناسب کننده موجود است.

تایید این موضوع بسیاری از انسانهایی هستند که در تمام عمر متناسب هستند.

آیا آنها تناسب اندام داشتم را آموخته اند؟

خیر، آنها چاق شدن را نیاموخته اند والا متناسب بودن حالت طبیعی و پیش فرض جسم ما می باشد.

با استفاده از دوره رایگان لاغری با ذهن و همچنین محتویات آموزشی نکات طلایی لاغری با ذهن می توانید ذهن خود را از آنچه باعث چاقی شما شده است پاک کنید.

همچنین محصولات آموزشی لاغری با ذهن راهی آسان و مطمئن برای پاکسازی فرمول های چاق کننده از ذهن ناخودآگاه است.

آموزش های که به شما کمک می کند نه تنها فرمول های اشتباه ذهنی درباره چاق شدن و چاق ماندن را از ذهن خود پاک کنید بلکه به شما می آموزد چگونه هر فرمول اشتباهی که در ذهن خود در جنبه های مختلف زندگی دارید را شناسایی کرده آن را از ذهن خود پاک کنید.

به این صورت شما با یک تیر چند نشان را خواهید زد.

به قصد لاغری اقدام می کنید اما در تمام جنبه های زندگی شاهد تغییرات عالی در خود خواهید بود.

منتظر خواندن نوشته های شما هستم.

همراه همیشگی شما: رضا عطارروشن

با دادن ستاره به این مطلب امتیاز بگیرید.

امتیاز 4.61 از 18 رای

https://tanasobefekri.net/?p=7412
برچسب ها:
14 نظر توسط کاربران ثبت شده است.

دیدگاهتان را بنویسید

اندازه متن دیدگاه ها
      آواتار fereshtehgeranpayeh
      1399/10/04 13:16
      مدت عضویت: 1585 روز
      امتیاز کاربر: 17857 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      محتوای دیدگاه: 396 کلمه

      با عرض سلام و وقت بخیر
      با تصمیم گرفتن ما لاغر نمی شویم این تازه قدم اول است .قدم بعدی راضی کردن ذهن برای تغییر فرمولهای اشتباه است و این کار سخت و زمان بری است چون ذهن ما مانند بچه لجبازی است که حاضر نیست به اشتباه خود اعتراف کند و با زور نمی شود او را مجبور به پذیرش کرد و با زبان خوش و صبوری کردن باید بپذیره که فرمولهایی که ذخیره کرده اشتباه بوده و تازه بعدش باید این فرمولها تغییر کنه و اون هم کار میبره چون زمان می خواد که با تکرار زیاد در ذهن نا خوداگلهمون ذخیره بشه و از این به بعد باید روی عادت های اشتباهی که سالها تکرار کردیم کار کنیم تا اونها رو عوض کنیم و عادتهای خوب و درست رو جایگزینشون کنیم و تازه بعد از مدتی تغییرات در جسممون نمایان میشه و به قول سادات عزیز تمام این کارها باید با احساس خوب باشه یعنی باید با ذهنمون مهربون باشیم تا راضی بشه همه این کارها رو انجام بده و بدنی متناسب به ما هدیه بده و این مراحل زمانبره و صبر زیاد میخواد واگر ما تناسب همیشگی رو میخوام باید صبرش رو هم داشته باشیم البته مقاومت ذهن فقط برای لاغری نیست در هر موضوع دیگری هم مقاومت می کنه مثلا دکتر به مادرم گفت که بیماری فشار خون و دیابت داری و نمک و قند برات خوب نیست و نباید بخوری و جالب بود که تا اون زمان مادر من زیاد نمک و قند و شیرینی نمی خورد ولی بعد از صحبت دکتر ولع زیادی به خوردن این دو تا ماده پیدا کرد و ذهنش مرتب شیطنت می کرد و وسوسش می کرد که چیزای شور و شیرین بخوره.
      یه چیز دیگه که یادم افتاد جاری من هر چیزی که میخواست برادر شوهرم زود فراهم می کرد و این برای من جای تعجب داشت که چطور همسرش رو وادار با پذیرش خواسته اش می کنه تا بعد از مدتی متوجه شدم که هر روز چند بار خواسته اش رو تکرار می کرد ولی اصرار نمی کرد و اینقدر این کار روتکرار می کرد که برادر شوهرم کلافه میشد و تسلیم خواسته زنش میشدحالا ما هم باید همین کار رو با ذهن لجبازمون بکنیم انقدر خواستمون رو تکرار بکنیم (با گوش دادن فایل و تمرین و تکرار)تا تسلیم خواستمون بشه و اجازه بده که ما برای همیشه متناسب بشیم.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم