0

زندگی با طعم خدا (جلسه بیستم)

اندازه متن

به نام خدای مهربان

سلام دوستان و همراهان عزیز

به لطف خدا جلسه بیستم (آخر) از دوره فوق العاده ( زندگی با طعم خدا ) را شروع می کنیم


دیدگاه فریبا عزیز در بخش نظرات

سلام
خوشحالم که این دوره رو تمومش کردم و تا اینجا پیش اومدم
این یک رزقی بوده که در مدارش قرار گرفتم
مهمترین نتیجه من از این دوره شکستن باور نادرستم در مورد خدا و اصلاح اون هست که در حال تکمیل و جواب سوالای بزرگی رو بهم داده
اینکه چرا خدامیخواد ما ثروتمند باشیم
چرا خدا میخواد ما سلامت باشیم و…..
و این جمله شما واقعا درست هست که میگید هرجایی مشکل داریم بخاطر عدم شناخت صحیح یا کافی از خداوند
استاد روشن من برای تمرین جعبه قرمز فقط یک خواسته را نوشتم و بعد یکماه در مدارش رفتم و حدود ۴ تا از اون رشته قرارداد برام اومد که تو کل سابقه کاریم(۳سال) این تعداد نشده بود و همچنان ادامه داره
برای درخواست های دیگه هم در مدارشون قرار گرفتم
خیلی لذت بردم از سوالای فوق العاده و هوشمندی که پرسیدید و مسیر فکری منو عوض کردید… از تصویرسازی های عالیتون برای جا افتادن مطلب استفاده کردم و لذت بردم
خیلی خوشحالم که یک روز از طریق یکی از دوستانی که ازش هیچ خبری نداشتم به این سایت هدایت شدم
با وجودیکه در مجموع شاید۳۰ ساعت فایلارو گوش کرده باشم اما لذت بردم و نتایج خوبی گرفتم و مهمترز همه امیدوار شدم که میشه

آرزو میکنم در راحت ترین حالت ممکن در مدار آگاهیهای دوره خدا هرگز دیر نمی کند قرار بگیرم
رشد و موفقیت های روز افزون شما به من انرژی میده چون جز الگوهای* شدن* در ذهنم رفتید
تعهد میدم نتایجم رو هرماه کامنت بزارم
سلامت شاد ثروتمند و موفق باشید

منتظر خواندن نوشته های شما هستم

همراه همشگی شما: رضا عطارروشن

با دادن ستاره به این مطلب امتیاز بگیرید.

امتیاز 4.49 از 47 رای

https://tanasobefekri.net/?p=14160
67 نظر توسط کاربران ثبت شده است.
اندازه متن بخش نوشتن دیدگاه:

دیدگاهتان را بنویسید

اندازه متن دیدگاه ها
      آواتار زینب ندرلو
      1403/04/09 17:42
      مدت عضویت: 539 روز
      امتیاز کاربر: 6985 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 699 کلمه

      به نام خدای مهربان 

      سلام برهمگی 

      وقتی اولین بار از شما  شنیدم که گفتید  اگه تو هر جنبه ای از زندگی مشکل داریدیعنی باورهوتون در مورد خدا در اون زمینه مشکل داره 

      ولی فقط این جمله رو شنیدم و خیلی باور نکردم 

      یعنی میگفتم آره درسته این حرف 

      ولی بالاخره مثلا تو جنبه مالی من کلی باور محدود دارم اینا ربطی به باورهای من نسبت به خدا نداره 

      تا اینگه این دوره رو شروع کردم 

      و هی ریشه مسایلم رو که پیدا میکردم میدیدم در مورد خدا باورهام مشکل داره 

      مثلا کار مورد علاقه امرو دوست داشتم پیدا کنم 

      با خودم میگفتم باور محدودم اینه که استعداد ندارم 

      یا من هیچ علاقه ای ندارم 

      ته این باور رو که میگرفتم میدیدم به این باور میرسم که خدا منو دوست نداره 

      واسه من استعداد یا علاقه ای نزاشته 

      یا مثلا دوست داشتم یه رابطه عاطفی خوب تجربه کنم 

      میدیدم تهش میگفتم خدا که کمکم نمیکنه چه فایده 

      من ار خدا دورم 

      یا دلم استقلال مالی میخاست 

      کلی باور محدود  هم شناسایی کرده بودم 

      که مهارت نداری 

      باید حتما کار کنی 

      بدون سرمایه نمیشه

      بدون تجربه نمیشه و….

      و تصمیم گرفتم رو این باورها کار‌کنم و دوره هایی هم شرکت‌کردم ولی بازم نتیجه ی دلخواهم اتفاق نمی‌افتاد 

      چون باورم به خدا مشکل داشت 

      چون یه چیز اصلی سر جاش نبود 

      چون من خدا رو رزاق نمیدیدم 

      چون اونو هدایتگر و حمایتگر نمیدیدم 

      چون فکر میکردم خدا دوستم نداره ازم راصی نیست 

      یه مثالی همین الان اومد تو ذهنم 

      من سنتی ازدواج کردم و فامیلی بود ازدواجم 

      چون شنیده بودم پدر همسرم گفته که باید از فامیل بگیری و پدر خودمم اجازه نمی‌داد خواستگار غریبه بیاد 

      این باور در من شکل گرفت که منو و همسرم به هم علاقه ای نداریم چون تو خانواده هایی بودیم که این عقاید رو داشتن این تصمیم رو گرفتیم 

      سالها با این فکر که همسرم به من علاقه ای نداشته و زوری بوده این ازدواج زندگی کردم 

      و زندگی رو برای خودم جهنم کردم 

      هر چقدر همسرم بهم ابراز علاقه می‌کرد میگفتم دروغ و اون منو دوست نداره 

      و تلاشی ای بهبود زندگی نمیگردم 

      هر چقدر  اون موقع ها بهم میگفتن فلان کارو کن بهمان کارو کن اینطوری با همسرت حرف بزن انجام نمیدادم و زندگی به معنی واقعی برام جهنم بود 

      تا اینکه یه اتفاقاتی افتاد و همسرم بهم عملی ثابت کرد که دوستم داره و اونجا باورم شد 

      یعنی میخام بگم من هرچقدر به خودم میگفتم مردها خوبن مم لایق بهترین زندگی ام و…ولی تهش باور نداشتم که همسرم دوستم داره تغییری نمی‌کرد زندگیم 

      و تصمیم گرفتم خودم رو وابسته دوست داشتن همسرم نبینم 

      کارهاییکه باعث میشه خودم بیشتز ناراحت بشم رو شروع کردم به انحام ندادنشون

      یعتی اگر میدیدم گیر زیاد به همسرم بدم دعوا میشه و اعصابم خورد میشه این کارو نمیکردم و آروم آروم شرایط عوص شد 

      من فقط یه ذره تلاش کردم این فکر که همسرم بهم علاقه ای نداره رو تغییر بدم کلی زندگیم تغییر کرد 

      حالا وقتی به این فکر میکنم که تفکرم نسبت به خدا رو تغییربدم وباور کنم که خدا دوستم داره 

      چقدر از رفتار های من تغییرمیکنه 

      چقدر از کارهایی که انجام نمیدم و با خودم میگم چه فایده نتیجه نمیده که 

      انجام میدم 

      اگر باور کنم خدا هدایت منو به خودش واجب کرده 

      و در هر لحطه منو هدایت میکنه و برای هر چیزی راه حلی داره 

      آیا اونوقت بازم شروع نمیکنم؟ 

      باورهام نسبت به خدا ریشه همه باورهای دیکه است 

      که من اول رفته بودم سراغ درست کردن اونا و

      باید برم سراغ درست کردن باورهام درباره خدا 

      و به میزانی که بتونم تغییربدم زندگیم هم تغییر میکنه 

      و امروز فهمیدم دلیل اینگه خیلی وقتا استمرار نداریم هم باورهایی اشتباهی که نسبت به خدا داریم 

      من اگر باور کنم نیرویی هست که در هر لحطه هدایتم میکنه و دوستم داره 

      همیشه آغوشش برای من باز مطمئنم که قدم برمیدارم و اسیر نجواهای شیطان نمیشم 

      استاد عزیزم بابت این دوره بی نظیر از شما سپاسگزارم 

      اول این دوره چند تا هدف نوشتم که یکیش رفتن به سفر بود که یکی از بهترین تجربه های من بود 

      و یکی دیگه اش ارتباط بهترم با خدا گه قدم به قدم تو این مسیر بهم‌گفته شد 

      به سومین خواسته ام نرسیدم ولی آنقدر مطمئنم که میشه 

      چون اون مالی بود و باورهای مالی من راجع به خدا هنوز خیلی مشکل داره 

      ولی مطمئنم با تکرار این آگاهی ها به مروز باورم میشه گه خدا بیشتر از من میخاد ثروتمند بشم 

      و تو این راه کمکم میکنه 

      خدا رو شکر میکنم بابت هدایتم به این دوره 

      عالی بود عالییی من اون زینب ابتدای دوره نیستم و کلی باورهام نسبت به خدا تغییر کرده 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم