0

امسال (۱۴۰۳) بهتر از پارسال

اندازه متن

آغاز سال جدید و نو شدن زندگی بهانه مناسبی برای دعا و آرزو کردن است. دعاها و آرزوهایی که هر ساله انسان های زیادی در شروع سال جدید با خود زمزمه می کنند اما در پایان سال خبری از تحقق آنها نیست.

چرا بسیاری از دعاها و آرزوهای لحظه تحویل سال تا ۳۶۵ روز پس از آن همچنان برآورده نشده است؟!

دعای هر سال من

شنیده بودم دعاهای تحویل سال را خداوند برآورده می کند. هر سال موقع تحویل سال همزمان با پدرم که چند دقیقه قرآن می خواند و سپس دعای تحویل سال را زمزمه می کرد من هم برای خودم دعا می کردم.

اولین دعای من این بود که امسال لاغر شوم. البته که مطمئن بودم بعد از ایام تعطیلات چاق تر خواهم شد ولی این آرزو برای ادامه سال جدید بود. آرزویی که هر سال از خداوند طلب می کردم اما هرگز برآورده نشد.

دومین آرزوی من پول دار شدن بود و بعد از آن، مشهوری شدن بود.

اینها آرزوهای لحظات تحویل سال بود اما به محض شروع شدن دورهمی ها خبری از امید و اشتیاق تحقق خواسته ها نبود و همه حرف ها در مورد مسائل و مشکلات روزمره بود.

سالی که نکوست از بهارش پیداست

سال به سال دریغ به پارسال

تفاوت عملکرد چند ساله من و البته اکثر انسانها در شروع سال جدید یا در لحظات اولیه دید و بازدید های نوروزی با چند دقیقه بعد آن این است که من و احتمالا اکثر انسانها عقیده داشتیم که تغییرات سال جدید باید منجر به تغییر شرایط زندگی ما شود درحالی که با توجه به شرایط شروع سال جدید و روند مسائل مختلف نشانی از بهبود اوضاع و بنابراین بهبود شرایط زندگی دیده نمی شد.

شاید دور از واقعیت نباشد که می گویم همه انسان ها منتظر تغییر شرایط سال جدید هستند تا بلکه زندگی آنها هم مقداری تغییر کند.

سی و چند سال از زندگی ام به این شکل گذشت و هرگز فکر نمی کردم که شرایط زندگی من تنها در صورتی که من تغییر کنم تغییر خواهد کرد.

البته که نمی دانستم من چطور یا چگونه باید تغییر کنم؟ و مهمترین دلیل اینکه نمی دانستم این بود که می دانستم و شنیده بودم که شرایط و اوضاع دنیای پیرامون تاثیر مستقیم بر شرایط زندگی ما دارد.

همیشه پدرم و اطرافیانم و بعدها خودم به دولت و مسئولین و … بد و بیراه می گفتیم که چرا شرایط زندگی مان خوب نیست و سال به سال زندگی سخت تر می شود.

هرگز تصور نمی کردم که برای تغییر شرایط زندگی، من باید تغییر کنم.

به لطف خدا در سال ۱۳۹۳ که در مسیر تغییر زندگی قرار گرفتم در ابتدا تصورم این بود که من چند ماه یا نهایتا یکی دو سال سعی می کنم قوانین و نحوه تغییر زندگی را یاد بگیرم و سپس زندگی من گلستان می شود و به این امید حرکت در مسیر یادگیری و تغییر زندگی را شروع کردم.

شاید اگر روز اول به من گفته می شد که برای تغییر کردن باید همیشه در حال بهبود و تغییر کردن باشی هرگز تصمیم به تغییر کردن نمی گرفتم چون در آن زمان عقیده داشتم برای موفق شدن باید مدرک و پول و پارتی و کلی عوامل دیگر داشته باشی که من هیچکدام را نداشتم.

در زمان آشنایی با قانون جذب تصور من این بود که راهی پیدا کرده ام که با یادگیری آن می توانم بر همه عواملی که مانع موفقیت من هستند غلبه کنم و نهایتا با یکی دو سال یادگیری و تمرین کردن به این مهم دست پیدا می کنم.

با این درک سطحی و خیال خوش قدم در مسیر تغییر کردن گذاشتم و امروز در شروع سال ۱۴۰۳ درک و نگرش من درباره موفقیت و تغییر کردن به کلی تغییر کرده است و خدا رو شکر می کنم که در شروع مسیر مرا نسبت به این مسیر آگاه نکرد و مرا در خواب غفلت نگه داشت تا برای رسیدن به خوشبختی در کمترین زمان ممکن سفر خود را آغاز کنم.

و اما ادامه ماجرا ….

منتظر خواندن نوشته های شما هستم

همراه همشگی شما: رضا عطارروشن

با دادن ستاره به این مطلب امتیاز بگیرید.

Rating 4.72 from 60 votes

https://tanasobefekri.net/?p=43007
برچسب ها:
17 نظر توسط کاربران ثبت شده است.

دیدگاهتان را بنویسید

اندازه متن دیدگاه ها
      آواتار mrmr19791357@gmail.com
      1403/01/04 14:47
      مدت عضویت: 620 روز
      امتیاز کاربر: 29309 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 756 کلمه

      برنام خداوند بخشنده مهربان 

      با سلام ب همه عزیزان،آغاز سال جدید رو ب همه گرامیان تبریک و تهنیت عرض میکنم انشاالله ک سال پراز آرامش و برکت پیش روی همه عزیزان باشد.

      انسان یا هر موجود زنده‌ از شروع تولد تا زمان مرگ همواره در حال تغییر می باشد.چون هر موجود زنده‌ برای زنده بودن خودش حتما نیاز ب چنین تغییراتی دارد چون همواره سلول‌های بدن رشد می کنند عوض می شوند وسلولهای قدیمی ازبین می رود و سلول‌های جدید ایجاد می شود واین روند رشد را تشکیل می دهد.

      پس هر چیزی در جهان هم در حال تغییر است پس ما هم برای تغییر شرایط باید بتوانیم خودمان را تغییر دهیم واین موضوع هم دقیقا درست است ک تغییر کردن کار ساده ای نیست بسیار سخت است مثلا ی چوب ب راحتی تبدیل ب یک مجسمه یا هر وسیله دیگر نمی شود واین نیاز زمان و تمرین زیاد دارد.هر چیزی ک ب صورت عادت روزمره درآمده باشد براحتی تغییر نمی کند.ولین هم نیاز ب تمرین زیاد می باشد.

      مثلا ی فرد سیگاری یا معتاد ب مواد مخدر یا هرچیز دیگر اگر هم بخواهد روش خود را عوض کند خوب ب راحتی نمی تواند چون ذهن فرد در برابر تغییر ی روش طولانی شده واکنش نشان می دهد و این فرد نمی تواند یک روزه این موارد را کنار بگذارد.واین هم پس باید تلاش بسیاری انجام دهد تا ب نتیجه برسد.

      وهمچنین ما برای تغییر کردن همیشه موانعی پبش روی مان هست،خواسته یا ناخواسته وهم باید خیلی تلاش کنیم ک این موانع را از سر راهمان برداریم پس باید هرچه تلاش کنیم اول ذهنمان را از حواشی پیرامون خالی کنیم وقتی هر چی ذهنمان را خالی کنیم اون ندای درون مارا راهنمای می کند یعنی اینکه ما ذهنمان تشویشات زیادی دارد ک این الهامات را متوجه نمی شویم.

      مثلا من قبلا در فیلم‌های مرتاضان هندی رو می دیدم ک آنها بعضا چ کارهای عجیب و خطرناکی انجام می دادند ک ب نظر ماها این کارها خیلی غیر باور واصلا غیر امکان بود وهمش فکر می کردم اخه چطور ممکن آنها این کارها رو انجام بدهند ولی میدونستم ک از یک از نیروی استفاده می کنند یعنی اونها اینقدر اینقدر ذهنشان را پرورش دادند وقوی کرده بودن ک توانستند این کارها را انجام دهند.

      ما،در جهانی زندگی می کنیم همواره در برابر هجوم گلایه های شدید منفی از این از آن هستیم این چی گفت اون چی گفت فلانی چرا این کار کرد فلان آقا از دولت فلان دزدی انجام داد.فلانی،من ب این نتیجه رسیدم ما با پول حلال هیچ وقت سرمایه دار نمی شویم فقط فقط باید دزدی کنیم.،،،،،خوب وقتی این همه نگرش منفی وجود دارد طرف چطور می خواهد پیشرفت کند،

      این حرفای ک من خیلی از اطرافم ب نحوههای مختلف می شنوم.دیروز دای و پسردایی ام آمده بودند خانه ما برای عید دیدنی.این پسر دایی من وهمچنین دایی من امکان نداره جاییربروند جایی بنشینند واز دولت و کارهایشان بیان نکنند دیگه پسر دایی من ب حدی است ک دیگر زن دایی من نگران او هست همش ب او می گوید این حرفها‌ را نگو‌‌ برایت بد می شود ولی گوشش بده کار نیست.

      دیروز هم ک خانه ما آمده بودند من همان اول گفتم پسر دایی،ولش کن دیگه این حرفها رو نگو چ فایده الکی حال خودت رو بد می کتی،جز اینکه حال خودت بد کنی هیچ تاثیری نداره،ولی طبق معمول شروع کرد ب صحبت و گلایه و من الان میدونم ک اصلا گفتن و بیان کردن این حرفها اصلا باعث سرگیجه من می شود من می خواهم تا حد امکان ازین حرفها ب دور باشم.

      ما اول باید خودمان تغییر دهیم نباید همش بخواهیم اطرافیان تغییر کنند خانواده تغییر کند دنیا و جهان ب نفع ما تغییر کنند پس هر فردی هر شخصی‌ وظیفه دارد اول در هر شرایطی در هر وضعیتی ک باشد اول حال درونی خودش راخوب کند باید نکات مثبت درون خودش را فعال کند باید دنیا را زیبا ببیند تا دنیا زیبا شود اگر همه چیز را بد و زشت ببیند در بهترین شرایط هم همه چیز را بدترین می بیند و احساس می کند.

      سعی کنیم لحظه لحظه وجودمان را ب سمت کمال پیش ببریم من سعی می کنم همیشه ب خودم گوشزد کنم اگ من حتی در بدترین بدترین شرایط هم باشم میگم همه چی درست میشه همه چی خوب میشه منم مثل همه ب آرزوهام می رسم.

      از خداوند می خواهم ک هر چه زودتر همه دنیا هرچه زودتر هرچی جنگ ونا امنی هست ازبین برود همه خانواده ها همه روابط بین افراد خیلی مهربان تر وبا محبت تر بشود انشالله فرداهایمان بهتر از دیروزهایمان باشد،سالی پر از سلامتی نیکبختی آرامش وبرکت برای همه عزیزان آرزو مندم .

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم