0

پرخوری عصبی چیست (قسمت ششم)

پرخوری عصبی
اندازه متن

سیاری از افرادی که اضافه وزن دارند علت چاقی خود را پرخوری عصبی می دانند.

آنها عقیده دارند بخاطر مشکلاتی که در زندگی دارند،‌بر اعصاب خود کنترل ندارند و به همین دلیل گرایش به غذا در آنها بیشتر می شود و به همین دلیل چاق شده اند.

نقش اعصاب در چاقی چیست؟

هر موضوعی از نظر علمی یا منطقی قابل قبول است که نتیجه مشابه و یکسان داشته باشد.

به عنوان مثال نیروی جاذبه زمین برای همه انسانها قابل درک و تشخیص است چون تفاوتی ندارد شما در کدام کشور زندگی می‌کنید،‌ اگر آنچه در دست خود دارید را رها کنید قطعا به زمین خواهد افتاد.

در مثالی دیگر برخورد یک سوزن با دست تمام انسانها تاثیر مشابه در ایجاد تحریک عصبی و بوجود آمدن احساس درد در نقطه برخورد می شود.

این حالت برای همه انسانها یکسان است. مرد یا زن بودن،‌ سیاه یا سفید بودن،‌ چاق یا لاغر بودن و … در این فرایند تاثیرگذار نیست.

هر عقیده‌ای درباره شرایط خود در زندگی دارید اگر برای همه انسان‌ها به همان شکل است، فکر و عقیده شما صحیح است.

اگر عقیده دارید عصبی بودن شما باعث پرخوری عصبی و در نهایت چاقی شما شده است و به همین دلیل نمی‌توانید لاغر شوید و لاغر بمانید، باید این حالت در تمام انسانها به همین صورت وجود داشته باشد.

اما با اندکی تفکر درباره افرادی که متناسب هستند یا توجه به افراد متناسبی که در اطراف شما بعنوان دوست یا فامیل یا همکار و … حضور دارند به وضوح خواهید دید که برخی از آنها حالت عصبی دارند و در موقعیت‌های مختلف عصبی می‌شوند اما مبتلا به پرخوری عصبی نیستند و چاق نشده‌اند.

نقش اعصاب در رفتار متناسب

تاثیر اعصاب بر افراد لاغر

شاید در ذهن شما این سوال پیش آمده باشد که چرا افراد لاغر با وجود عصبی مزاج بودن چاق نمی شوند؟

در لاغری با ذهن به این درک و آگاهی می‌رسیم که هر دلیل و توجیه‌ی برای چاقی خود داریم با جستجوی آن در انسان‌های اطراف خود به یقین برسیم که آیا دلیل من برای چاقی باعث چاقی همه انسان‌ها شده است یا فقط باعث چاقی من شده است؟

با این طرز نگاه به سادگی می‌توان به صحیح یا اشتباه بودن دلایل چاقی خود پی برد.

اگر شما عقیده دارید به دلایل مختلف حالت عصبی دارید و به همین دلیل به خوردن پناه می‌برید و پرخوری عصبی را دلیل چاقی خود می‌دانید باید هر فردی که توانایی کنترل احساس و اعصاب خود را ندارد و حالت عصبی دارد به خوردن بی رویه گرایش پیدا کرده و چاق باشد.

پس اگر این طور نیست و افرادی هستند که علیرغم داشتن حالت‌های عصبی دچار پرخوری عصبی نشده‌اند و چاق نیستند،‌ دلیل شما برای چاق بودن کاملا بی اساس و منطق است و فقط داشتن دلیل پرخوری عصبی برای چاقی خود سبب می شود شما همواره در حالت چاق باقی بمانید.

چرا که توانایی حل و فصل تمام مشکلات خود و رهایی از عصبی شدن و رسیدن به آرامش مطلق و همیشگی را ندارید بنابراین باور می‌کنید که نمی‌توانید هیچ‌وفت لاغر شوید و لاغر بمانید.

چالش ذهن چاق عوامل موثر بر چاقی

نقش باورها در چاقی

داشتن باور ” من پرخوری عصبی دارم ” به تنهایی می تواند مانع لاغر شدن شما و از طرفی سبب چاق تر شدن شما شود.

چرا من چاق شدم؟

عادت ها نقش اصلی در شکل گیری اضافه وزن دارند، هر فردی به میزان تنوع عادت های غذایی که دارد در شرایط چاقی متفاوتی به سر می برد.

پرخوری عصبی در حقیقت خوردن زیاد بخاطر اختلال در سیستم بدن ما نیست بلکه یک عادت است که به هنگام عصبی شدن در ما شکل می گیرد.

فردی که عادت دارد به هنگام تماشای تلویزیون تخمه یا تنقلات بخورد،‌ پرخوری تلویزیونی ندارد بلکه عادت دارد هنگام تماشای تلویزیون حتما چیزی بعنوان سرگرمی یا لذت بردن بیشتر از تماشای برنامه مورد علاقه خود بخورد.

هر رفتاری که از انسان سر می زند ارتباطی به درون او و سیستم بدن او ندارد که قابل تغییر نباشد بلکه آن رفتار فقط یک عادت است که بر اثر تکرار یک رفتار ساده در فرد شکل گرفته است و بر اثر استمرار در تکرار آن باعث ایجاد نتیجه متفاوت در زندگی فرد شده است.

عدم آگاهی از عادت های خود سبب عدم کنترل ما بر چاقی می‌شود و به همین دلیل افراد چاق امکان افزایش وزن تا هر عددی را دارند.

پرخوری عصبی

علت چاق شدن من چیست؟

از آنجایی که علت اضافه وزن در ذهن ماست، بنابراین برای کنترل و برطرف نموندن چاقی باید اطلاعات ذهنی خود درباره اضافه وزن را شناسایی و اصلاح کنیم، در این صورت لاغر شدن کاملا آسان و خودبخودی خواهد بود.

شناسایی عادت های چاق کننده مانند پرخوری عصبی سبب افزایش تسلط ما بر آنها شده و به مرور می‌توانیم عادت‌های پرتکرار خود را تغییر داده و در نهایت شرایط متفاوتی جسمی را تجربه کنیم.

رفتارهای ما تحت کنترل مغز ما قرار دارد و تمام عادت‌هایی که سبب اضافه وزن در جسم می‌شود در مغز ذخیره شده است و مغز ما بر اساس این اطلاعات دستورات واکنش‌های رفتاری ما که همان عادت‌های ما هستند را صادر می‌کند.

 مغز یک فرد متناسب با یک فرد چاق کاملا مشابه است اما تفاوت در فرمول‌هایی که در مغز آنها ثبت شده است باعث صادر کردن دستورات واکنشی متفاوتی در هر دو فرد می شود مانند اینکه عصبی شدن در فرد چاق باعث واکنش پرخوری عصبی اما در فرد متناسب باعث واکنش متفاوت مثل تند تند پلک زدن یا نفس نفس زدن و … می شود.

نتیجه تفاوت فرمول‌ها این است که یک فرد متناسب باقی می ماند و فرد دیگر به مرور چاق و چاق تر می‌شود.

خوردن در افراد متناسب و چاق

یک فرد متناسب برای تامین انرژی مورد نیاز بدن خود از طریق دهان خود اقدام به مصرف مواد غذایی می‌کند، اما یک فرد چاق علاوه بر دهان خود از چند طریق دیگر هم برای خوردن تحریک شده و  اقدام به خوردن می‌کند.

البته درنظر داشته باشید که هدف یک فرد چاق از خوردن تامین انرژی مورد نیاز بدن خود نیست، بلکه تلاش برای تجربه لذت و احساس خوب از خوردن مواد غذایی است.

این موضوع نقش بسیار مهمی در تفاوت بین افراد متناسب و چاق ایجاد می کند.

برای کسب آگاهی بیشتر درباره این موضوع بسیار مهم توصیه می کنم فایل آموزشی این قسمت را با دقت استفاده کنید و به توضیحات ارائه شده فکر کنید و شباهت رفتاری خود با این توضیحات را مدنظر داشته باشید.

چنانچه رفتارهای شما مشابه توضیحات ارائه شده بود، تصمیم بگیرید با اشتیاق و استمرار بیشتری مسیر لاغری با ذهن را ادامه دهید و مطمئن باشید از این مسیر به رویایی که سالهاست در حسرت آن هستید خواهید رسید.

✍️ تمرین آموزشی 📖

تمرین این جلسه فوق العاده مهم و تاثیرگذار است تا حدی که در دوره ورود به سرزمین لاغرها توضیحات و تمرینات گوناگون برای درک بهتر و اصلاح موارد مطرح شده در این جلسه آموزشی ارائه شده است.

بنابراین انتظار دارم با اشتیاق و انگیزه عالی تمرین این جلسه را در بخش نظرات این جلسه ثبت کنید.

مرحله اول:

با دقت و شرح انشایی به سوالات مطرح شده پاسخ دهید.

  • به نظر شما پرخوری کردن چیست؟
  • پرخوری کردن چه احساسی در شما ایجاد می کند؟
  • به نظر شما بین پرخوری کردن و چاق تر شدن یا لاغر نشدن چه ارتباطی وجود دارد؟
  • از نظر شما تا چه حد خوردن پرخوری محسوب نمی شود و بعد از آن پرخوری به حساب می آید؟
  • به عقیده شما برای اندازه گیری میزان غذایی که باید بخوریم به چه طریق باید عمل کنیم؟

پاسخ سوالات مطرح شده را به صورت شرح انشایی در بخش نظرات همین جلسه ثبت کنید.

توجه داشته باشید زمانی که برای فکر کردن و پاسخ دادن به سوالات جلسات آموزشی صرف میکنید بهترین و موثرترین اقدامی است که تاکنون برای لاغر شدن انجام داده اید.

مرحله دوم:

احتمالا با من هم عقیده هستید که همه افراد چاق غذا خوردن را عامل پرخوری می دانند و عقیده دارند که اگه غذا به اندازه زیاد و متنوع نباشه آنها پرخوری نخواهند کرد.

در فایل آموزشی درباره شباهت های غذا خوردن افراد متناسب و چاق توضیح داده شد همچنین تفاوت های غذا خوردن افراد چاق و متناسب شرح داده شد.

  • دیدگاه و درک خود از توضیحات ارائه شده درباره غذا خوردن افراد لاغر و چاق را بنویسید.

در فایل آموزشی توضیح داده شد که افراد چاق به طریق مختلف غذا می خورند. برای هر روش با ذکر مثال توضیح داده شد.

اکنون که این آگاهی فوق العاده مهم را دریافت کردید به سوالات زیر به صورت شرح انشایی پاسخ دهید.

  • انواع روش های غذا خوردن افراد چاق را نام ببرید؟
  • برای هر کدام از روش نامبرده شده شرح دهید که این رفتار در شما وجود دارد یا خیر و اگر وجود دارد به چه شکل انجام می شود. برای شرح خود مثال واقعی مطرح کنید.

منتظر خواندن نوشته های شما هستم

همراه همیشگی شما: رضاعطارروشن

با دادن ستاره به این مطلب امتیاز بگیرید.

Rating 3.77 from 151 votes

https://tanasobefekri.net/?p=11437
برچسب ها:
201 نظر توسط کاربران ثبت شده است.

دیدگاهتان را بنویسید

اندازه متن دیدگاه ها
      آواتار Susan behrad
      1402/01/15 01:29
      مدت عضویت: 1125 روز
      امتیاز کاربر: 6040 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,871 کلمه

      بنام ان که همه چیز از اوست 

      سلام به استادگرامی ومهربانم وهمراهان وهم مسیرهای گرامی آموزش لاغری باذهن 

      پرخوری عصبی چیست؟(قسمت ششم)

      خیلی از آدمها که چاق هستند علت چاقی خودشان را پرخوری عصبی میدانند آنها براین عقیده هستند بدليل مشکلاتی که در زندگی‌شان وجود دارد نمی توانند اعصابشان را کنترل کنند و به این خاطر به خوردن رومیاورند و به این خاطر است که چاق میشوند 

      نقش اعصاب در چاقی چیست؟

      هر چیزکه از نظر علم و منطق مورد قبول واقع قرار می‌گیرد که نتیجه شبیه و همسان داشته باشدمثل نیروی جاذبه زمین برای تمام آدمها قابل درک وتشخیص

      است چون فرقی ندارد که مادرکجای کره زمین زندگی می‌کنیم اگرچیزی دردستمان باشد وان رارهاکنیم مطمئنن به زمین می‌افتد یک مثال دیگرهم میتوانیم بزنیم که آگریک سوزن بابدنمان برخورد بکند اثر شبیه در بوجود آمدن تحریک عصبی وایجادحس درد درنقطه برخورد می شوداین حالت در تمامی آدمها یکسان است مردوزن بودن هم فرقی ندارد  سیاه .سفیدبودن

      چاق یا لاغر و….دراین فرآیند  اثرگذار نخواهدبود 

      هرفکر و اندیشه در مورد شرایط خودمان در زندگی داشته باشیم اگه برای تمام آدمها به همون شکل باشد فکر و عقیده مان درست است اگر فکر کنیم عصبانی شدنمان سبب پرخوری عصبی ودر آخر چاقیمان شده وبه  این خاطر نمی توانیم لاغر بشیم و لاغربمانم باید این حالت درهمه آدمها به این شکل وجود داشته باشد ولی کمی فکر کزدن در مورد کسانی که متناسب هستند ویا توجه کردنمان به برخی که در دوربرمان هستند و لاغرند مثل دوست. فامیل وهمکارو….حضور دارند آشکارا می‌بینیم که‌ بعضی از آنها حالت عصبی دارند ودربرخی مواقع عصبانی می شودند ولی اصلآ پرخوری عصبی ندارند وچاق هم نشده‌اند 

      وهمیشه این سوال در ذهن‌مان پیش میاد که چرا برخی از آدمها با اینکه عصبی مزاج هستند اماچاق نمیشوند؟

      با جستجو کردن درادمهای اطراف خودمان به این اطمینان ميرسيم که آیا این دلیل من سبب چاقی در تمام آدمها شده است یا تنها سبب چاقی من شده است؟

      به این شکلی خیلی راحت واسون می توانیم به درست یا غلط بودن دلیل‌های چاقیمان پی ببریم 

      اگرما فکر کنیم به دلیل های گوناگون حالت عصبی داریم وبه این خاطربه غذاخوردن رو می آوریم و پرخوری عصبی را دلیل چاقیمان بدانیم باید هرکسی که درکنترل احساس و اعصاب خودش ناتوان است و حالت عصبی دارد به خوردن زیاد از حد رو می آورد و چاق می شود. پس اگر به این شکل نباشه واگر وبعضی ها هستندکه با داشتن حالت عصبی دچار پرخوری عصبی نمی شودند و چاق هم نیستند دلیل چاقیمان کاملآ بی پایه و بی منطق است وتنها داشتن دلیل پرخوری عصبی برای چاقیمان باعث شده که ما همیشه در حالت چاقی خودمان بمانیم چون ما توانایی حل مشکلات خودمان و رهاشدن از عصبی شدن و رسیدن به آرامش مطلق و همیشگی را نداريم پس باور داریم که نمی توانیم هیچوقت لاغر بشیم و لاغربمانم 

      باور داشتن به اینکه من پرخوری عصبی دارم فقط می تواند مانع لاغر شدنمان واز طرف دیگه باعث چاق تر شدنمان باشد 

      چرا من چاق شدم؟

      عادتهایمان نقش اصلی در شکل گیری چاقی مان دارند هرکس به مقدار متنوع بودن عادتهای غذایی که دارددر شرایط چاقی متفاوتی به سرمیبرد پرخوری عصبی در حقیقت خوردن بیشتر به دلیل اختلال در سیستم بدنمان نمی باشد فقط یک عادته که وقتی عصبانی می شویم در ماشکل می‌گیرد وقتی کسی عادت کرده باشد موقع ای که تلویزیون تماشا می کند تخمه یا

      تنقلات استفاده می کند پرخوری تلویزیونی ندارد فقط عادت دارد که وقتی تلویزیون نگاه می کند یا برنامه مورد علاقه خودش را می بینیدازتنقلات استفاده کند

      هر رفتاری که از آدم سر می زند ربطی به درون اون و سیستم بدنی اش ندارد که قابل تغییر نباشد بلکه اون رفتار تنها یک عادت هستش که بخاطر یک رفتارساده دریکی شکل میگیرد و بخاطر استمرار درتکرار اون سبب بوجود آمدن نتیجه متفاوتی در زندگی اش شده است 

      نداشتن آگاهی از عادت های خودمان باعث نداشتن کنترل مان در چاقیمان شده وبه این خاطر افراد چاق با هرعددی که‌ میتوانند وامکان دارد افزایش وزن پیدا می کنند 

      علت چاق شدنم چیست؟

      علت چاقیمان در ذهن‌مان است پس بخاطر کنترل و برطرف کردن چاقیمان باید آگاهی ذهنی خودمان را در مورد چاقی را بشناسیم و اصلاح کنیم به این شکل لاغری خیلی آسون و خود بخودی خواهد بود 

      شناسایی کردن عادتهای چاق کننده مثل پرخوری عصبی باعث افزایش تسلطمان براونها می شود وروز به روز می توانیم عادتهای پرتکرار خودمان را تغییر دهیم و در آخر شرایطی متفاوتی در جسممان را تجربه کنیم 

      رفتارهایمان تحت کنترل مغزمان قرار داردو همه عادتهایی که باعث چاقی در جسممان شده در مغزمان ذخیره می‌شود و مغزمان بر پایه این آگاهیها دستورهای واکنشی رفتاری مان که همون عادتهایمان هستش را صادر می کند مغز فرد لاغر بافرد چاق کاملآ شبیه به هم هستش ولی تفاوت در فرمول‌هایی که در مغزشان ثبت شده سبب صادر کردن دستور های واکنشی متفاوتی در هردو نفر میشه مثل اینکه عصبی شدن در یکی که چاق است سبب‌ واکنشی پرخوری عصبی ولی درلاغرها سبب واکنش متفاوتی مانند تند تند پلک‌ زدن ویاتنفس شدیدو….می شود نتیجه متفاوت بودن فرمول‌ها اینه کسی که لاغر هستش لاغر بماند و کسی که چاق هستش روز به روز چاق تربشه

      خوردن در افرادچاق و متناسب. 

      کسی که متناسب است برای تأمین انرژی مورد احتیاج بدنش از طریق دهان خودش اقدام به استفاده از مواد غذایی می کند ولی کسی که چاق است علاوه بر دهان خودش از چند روش دیگر هم برای خوردن تحریک می شود وشروع به خوردن می کند واین را باید در نظر بگیریم که هدف کس که چاق هستش از خوردن تأمین انرژی مورد احتیاج بدن خودش نیست فقط کوشش اش برای تجربه کردن لذت وحس خوب از خوردن موادغذای است

      این موضوع نقش خیلی مهمی درمتفاوت بودن دربین افراد متناسب وچاق بوجود می‌آورد

      برای بدست آوردن آگاهی زیاد درمورداین موضوع خیلی مهم توصیه شده که فایل آموزشی این قسمت رابادقت استفاده بکنیم وبه توضیحاتی که گفته شده فکر کنیم وشباهت رفتاری خودمان بااین توضیحات را مد نظرداشت باشیم 

      اگر رفتارهایمان شبیه به توضیحات گفته شده بود تصمیم بگیریم با شوقواشتیاق و استمراربیشتری مسیر لاغری باذهن را ادامه دهیم و اطمينان داشته باشیم که از این مسیر به رویاوارزویمان که سال هاست در حسرت آن بودیم خواهیم رسید

      من خودم خیلی پرخوری عصبی داشتم و همیشه این پرخوری عصبی را باعث چاقیم میدانستم من همیشه غذایم رو با زجر و ناراحتی می خوردم وهمیشه غذایم را آب پز می کردم ولی دوست داشتم که آزادانه غذا می خوردم من همیشه درحال رژيم گرفتن وکم غذاخوردن بودم وبه این خاطر هميشه سلامتی ام به خطر می افتاد همیشه رنگ پریده و کم خونی داشتم و سیستم بدنم پایین بود اما هیچ چاره‌ای جز رژيم گرفتن و ورزش کردن نداشتم و دیگر نمی دانستم که باید چکار کنم وبا هدایت شدنم به لطف خداوند مهربان به این سایت شروع کردم به یاد گیری اطلاعات و متوجه شدم که چگونه باید رفتارکنم 

      ماوقتی درلباس خریدنمان آزاد باشیم. اعتماد به نفسمان بیشتر باشد ومسخره مان نکنند واقعآ لذت خواهیم برد 

      من با این روش لاغری باذهن کلی تغییرات زیادی داشتم هم وزنم وهم سایزم کم شده‌ وقتی که فرمولهای چاقی در ماصورت می‌پذیرد و آرام آرام رفتارهایمان تغییر می‌کند. من از بدو تولدم چاق بودم واز همون کودکی فرمولهای چاقی در من شکل گرفته بود

      خوردن تمام کسانی که لاغر ومتناسب هستند از طریق دهانشان انجام میشه چون اگر نیاز به انرژی داشته باشند فرمان خوردن صادر می شود واونها خیلی به راحتی به اندازه نیاز بدنشان می خورن و سیرمیشوند وتنوع غذایی وزیاد بودن غذا برای اونها تفاوتی ندارد چون فرمولها به اندازه نیاز بدنشان برای خوردن صادر می شود 

      ولی چاق ها خیلی دلایل زیادی برای خوردنشان دارند که خیلی زیادترازنیازبدنشان است می خورن اگر غذایی مخصوص وتنوع بیشتر باشه ودلایلی هم داشته باشند و….تا جا داشته باشند می خورند وبعداز اون هستش که پشیمون می شن و عذاب وجدان وناراحتی به سراغشان می آید 

      کسی که لاغر ومتناسب است فقط از راه دهانش غذا می خورد ولی چاقها از۵ طریق غذا مصرف می کنند و ۵دهان دارند 

      ۱.راه اول از راه دهان است که غذا رامی خورن 

      ۲.راه دوم ازطریق دیدنمان است 

      ما وقتی غذایی را می بینیم فقط اون را با چشممان می بینیم و این چشم است که فرمان را به مغزمان صادر می کند ومغزمان میگه اه این هست پس بخور چون ذهنمان تصویری هستش وقتی تصویر به مغزمان می رسه می گه وقتی اون را دیدی بخور

      چون مغزمان اولش فرمول را صادر نميکند فقط اين چشممان می بینه و فرمان را صادر می کند شیرینی وهر چیزی را که دوست داریم روبخوریم 

      ولی لاغر ها هیچگاه از طریق چشمشان تحریک به خوردن نمی شوند واین اصلآ امکان نداردونمیشه ولی من هم بادیدن هرخوراکی تحریک شدم و خوردم 

      ۳.راه سوم ازطریق بینی مان است. 

      بینی مان خیلی تأثیر گذار است ما وقتی غذایمان را خوردیم و سیرهستیم ولی وقتی به خونه مادرمان می رفتیم بااین که غذایمان را خوردیم و سیرهستیم با آمدن بوی غذا حالا هر غذایی اون هم غذای مورد علاقه مان باشد حالا نه غذارادیدیم نه چیزی فقط بویش رااحساس کردیم وقتی بویش را استشمام کردیم فرمان به مغزمان صادر می شود وفرمول می گه بوی غذا=خوردن 

      ولی لاغرها هیچگاه بوسیله بینیشان تحریک به خوردن نمی شودند 

      ۴.راه چهارم از طریق شنیدن است. 

      من همیشه با شنیدن موادغذایی که ازش تعریف می کردند همیشه دوست داشتم که اون را تهیه کنم وبخورم چون با شنیدن تحریک می شدم و دوست داشتم بخورم ولی لاغرها اصلآ اینطوری نیستد 

      ۵.راه پنجم از طریق لمس کردن است. 

      ماوقتی شیرینی برایمان تعارف می شد تصمیم می گرفتيم که يکی برداریم ولی به محض گرفتن شیرینی در دستمان وحس نرمی ولطافت اون رواحساس می کردیم خیلی زود دوتاوشاید چند تا برمیداشتیم چون این حس تشدید می کند که ما به جای یکی چند تا بخوریم

      اما متناسبها با این حس تحریک نمی‌شوند 

      حالا مادراین روش نباید اول نگاهمان به جسممان باشد اول فرمولهایمان و بعد رفتارهایمان وبعد جسممان تغییر می‌کند ماهمیشه باید برای رفتارهای درست خودمان‌ را تشویق کنیم اولین تغییر من در آرامش داشتن وبعدحرص و ولع خوردن بود وحالا حرص و ولع خوردنهام و پرخوری کردنهام کاملآ ازبين رفته

      من اگه حتی یک قاشق اضافه بخورم مغزم هشدار می دهد که نخور بسه واگه بخورم حالم روبد میکنه ومن همیشه بخاطر این حالتم خودم را تشویق می کنم من دیروز که سیزده بدر بود موقع خوردن نهارشاید یک سومش را خوردم ودیگه نتوانستم بخورم ووقتی دیدم اگه بخورم حالم بد میشه پس نخوردم و بخاطر همین دردلم خودم را تحسین کردم 

      امااگر قبلا ازاشنا شدن بااین روش بود من هر چیزی که بود میخوردم وبعداز اون عذاب وجدان می گرفتم 

      یک درخت وقتی میوه دار میشه در آخرین مرحله‌ اش است وقتی یک بذر جوانه بزنه وبزرگ بشه میوه میده سایه می ده و اون خیلی خوبه

      ما ممکن هست اول حسمان خوب بشه ومیل نداشته باشیم پرخوری بکنیم و….پس این خودش یک جوانه زیبا است بايد به خودمان تبریک بگویم وخودمان را تشویق کنیم واستمرا داشته باشیم وادامه بدهیم تابذر کاشته شده جوانه بزند

      ما باید ادامه بدهیم چون ما ازطرف خداوندمهربان به این سایت هدايت شدیم وچون اینجا هستیم مراحل را قدم به قدم جلو می ریم

      وقتی جوانه ها زده بشن تصمیم می گیریم و همشون راتبدیل به درخت تنومند می کنیم واین آخرین روش وبهترین روش برای ما هستش ما وقتی که از تمام روشهای لاغری ناامید شدیم به این مسیر زیباهدایت شدیم و از این به بعد است که اگر در این مسیر استمرارکنیم به فایلها گوش دهیم ومطالب آموزشی را بخوانیم وتمریناتمان راانجام دهیم و ادامه دهیم و تکرار کنیم از زندگی که بدست می‌آوریم و خواهیم اوردلذت فراوان خواهیم برد

      خدا به هممون سلامتی و تندرستی و تناسب اندام فوق‌العاده بده به خصوص برای استادگرامی وخانواده گرامیشان

      خداقوت

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم