0

استفاده از قوانین در عمل (قسمت پنجم)

قانون جذب عملی
اندازه متن

سی و پنج سال از زندگی ام در حسرت زندگی دیگران گذشت.

هربار که فردی را می دیدم که شرایط بهتر از من دارد احساس حسرت و ناامیدی می کردم.

خیلی وقت ها در این مواقع به خداوند گله و شکایت می کردم که چرا سرنوشت من را اینگونه رقم زده است که همیشه باید در سختی و رنج باشم.

چرا من نباید شرایط مالی خوبی داشته باشم؟

چرا من را در خانواده ثروتمندی متولد نکرده؟

چرا من در کشور درست و حسابی به دنیا نیامده ام؟

و خیلی چراهای دیگر در ذهنم مرور می شد و در نهایت با احساس ناامیدی بیشتر مشغول حل و فصل مشکلاتم می شدم.

زمانی که به لطف خداوند با موضوع قدرت ذهن و قانون جذب آشنا شدم هرگز تصور نمی کردم می توانم زندگی خودم را تغییر دهم.

در ابتدا تصور می کردم اینها نوعی کلاه برداری است چون تا آن روز هرکه به من وعده زندگی بهتر یا شرایط بهتر را داده بود از من سوء استفاده کرده بود و در شرایطی به این مباحث آشنا شدم که بارها از وعده و وعیدهای دیگران لطمه خورده بودم.

هنوز هم نمی دانم چرا و چطور شد که نسبت به دنبال کردن یادگیری و به کارگیری قوانین ذهنی متعهد شدم اما هرچه بود سبب شد تا پس از گذشت چند سال شرایط زندگی من دگرگون شود.

از آن روزها فقط 7 سال می گذرد اما در این هفت سال به اندازه چند برابر سی و پنج سال قبل از آن زندگی کرده ام.

اگر روز اول که با قوانین جذب و کنترل ذهن آشنا شده بودم به من می گفتند پس از 7 سال به این شرایط خواهم رسید قسم می خوردم که هرگز این اتفاق نخواهد افتاد و با ده انگشت زیر آن را امضا می کردم.

فاصله این روزها با آن شرایط من در ذهنم به قدری دور بود که هرگز به آن فکر هم نکرده بودم چون هیچ تجربه یا مورد مشابهی ندیده بودم که بخواهم مانند آن را برای خودم تصور یا تجسم کنم.

تغییری که امروز در زندگی من ایجاد شده است برای افرادی که تازه قدم در مسیر تغییر گذاشته اند عجیب و باورنکردنی است حتی برای آنان که این همه سال است مرا می شناسند و از نزدیک در جریان طریقه زندگی من هستند قابل باور نیست.

اما آنچه واقعیت دارد این است که هرآنچه امروز در حال تجربه کردن هستم را سال ها قبل نیز می توانستم تجربه کنم و آن همه سختی و رنج را متحمل نشوم اگر از قدرت ذهن و توانایی خودم در خلق شرایط زندگی ام اطلاع داشتم.

نه تنها شرایط امروز من بلکه هر شرایطی که هر فردی دوست دارد تجربه کند را همه انسان ها می توانند با استفاده از قدرت ذهن خود در زندگی شان خلق کنند اگر از آنچه تا به امروز می دانسته و به آن عمل می کردند دست برداشته و به آنچه بعنوان قوانین قدرت ذهن و تغییر زندگی توضیح داده می شود عمل کنند.

موضوعاتی که در این قسمت از مجموعه فایل های آموزشی استفاده از قوانین در عمل مطرح و توضیح داده می شود درباره باور کردن قدرت تغییر کردن است که در وجود همه انسان ها نهاده شده است اما بسیاری از آن بی اطلاع هستند و تصور می کنند شرایط زندگی آنها وابسته به افراد و شرایط پیرامون شان است.

این بخشی از زندگی شخصی من بر اساس استفاده از فرمول های ذهنی جدید است که در نهایت باعث تغییر شرایط زندگی من شده است.

اطمینان دارم آگاهی که در این مستند آموزشی ارائه شد است به من و دوستانم کمک می کند تا نگرش و عملکرد بهتری در زندگی داشته باشیم.

برای استفاده بهتر از این مجموعه آموزشی پیشنهاد می کنم در هر جلسه قوانین ذکر شده را استخراج کرده و درباره آن در بخش نظرات برداشت خود را بنویسید. به این ترتیب علاوه بر کمک به خود برای درک بهتر قوانین به دیگران کمک می کنید تا برداشت بهتر و عمیق تری از نکات آموزشی هر جلسه داشته باشند.

منتظر خواندن نوشته های شما هستم

همراه همیشگی شما: رضا عطارروشن

با دادن ستاره به این مطلب امتیاز بگیرید.

Rating 4.23 from 30 votes

https://tanasobefekri.net/?p=31020
برچسب ها:
13 نظر توسط کاربران ثبت شده است.

دیدگاهتان را بنویسید

اندازه متن دیدگاه ها
      امتیاز کاربر: 39440 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 389 کلمه

      سلام استاد گرامی
      خسته نباشید
      ❤💚من میخواهم نگرش و عملکرد بهتری در زندگیم داشته باشم💚❤

      خیلی جالبه اینکه افراد موفق فاصله هیجانیشون خیلی کمه،
      یعنی اگه یه نارحتی براشون پیش بیاد یا شکستی خیلی بهم نمیریزند و اگرم یه موفقیتی کسب کنند بازم به اندازه ی ما بالا پایین نمیپرند.

      من احساس خوبی دارم ، چند وقتیه که تعداد خطاهام کمتر شده، و امید دارم به هدایت خداوند روز به روز کمترش میکنم .
      واقعا کشف کردم علت اصلی اضافه وزن من اینه که دوست نداشتم غذا اضافی رو دور بریزم و این یه بدبختی شده بود واسه زندگیم،
      الان میبینم خیلی بهترم چند شب پیش چند نوع غذا داشتم تو یخچال که گرمشون کردم ، برای همسرم هیچ اهمیتی نداشت که همش دور ریخته بشه و اصلا نخورد ازشون ،
      از همون اولش گفت من سنگک با پنیر میخورم،همون کارو کرد اصلا حاضر نشد یه قاشق هم بخوره با اینکه من چند بار گفتم تازه گرمش کردم حیفه ،گفت نه نمیخورم.
      یه لحظه به خودم اومدم گفتم آخه چرا باید برای من تا این حد اهمیت داشته باشه که غذا دور ریخته نشه ولی واسه همسرم کوچکترین اهمیتی نداره ،
      دیدم من اشتباه میکنم ،
      اون مقدار نیاز بدنم رو خوردم و تونستم قسمتیش رو دور بریزم😃
      باید منم واسه جسمم و روحم ارزش قایل بشم و بدونم جای اون مقدار اضافی آشغالدونیه نه بدن من .

      ما چند تا فامیل هستیم تو یه آپارتمان زندگی میکنیم ،
      وقتی از طرف یکیشون برامون غذایی بیاد ۹۹درصد مواقع همسرم اصلا حاضر نیست تستشم بکنه دختر ۵ساله م هم که دقیقا مثل باباشه،
      دیدم این غذایی که از طرف کسی میاد قطعا میشه اضافه خوردن من ، چون من دوست دارم غذای خودمون رو بخورم اونم که میاد سخته تو یه وعده گرمش کنم که خودمون چیزی نداشته باشیم،
      واسه همیش تصمیم گرفتم خیلی کم من برای فامیلامون غذا بفرستم که اونها هم نفرستند،
      به نظرم فکر خوبیه .
      یه چیز دیگه ای هم باعث اضافه وزن من شده،اینکه همیشه تو خونه ی ما حرف از ویتامین و پروتئین و آهن و …بوده واسه همین تا اومدم یه چیزی رو دور بریزم این فرمول که نه این فلان خاصیت رو داره ،واسه بدن عالیه ، لازمه و… جلوم رو گرفته ،
      اینم باید حتما روش کار کنم و کنارش یه فرمول جدید و تر و تمیز بزارم 🙂

      این آگاهی از خودم و شناخت بهتر خودم حتما خیلی کمک میکنه به پیشرفتم در مسیر لاغری .
      توکل به خدا
      ممنونم استاد عزیز

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 3 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم