سی و پنج سال از زندگی ام در حسرت زندگی دیگران گذشت.
هربار که فردی را می دیدم که شرایط بهتر از من دارد احساس حسرت و ناامیدی می کردم.
خیلی وقت ها در این مواقع به خداوند گله و شکایت می کردم که چرا سرنوشت من را اینگونه رقم زده است که همیشه باید در سختی و رنج باشم.
چرا من نباید شرایط مالی خوبی داشته باشم؟
چرا من را در خانواده ثروتمندی متولد نکرده؟
چرا من در کشور درست و حسابی به دنیا نیامده ام؟
و خیلی چراهای دیگر در ذهنم مرور می شد و در نهایت با احساس ناامیدی بیشتر مشغول حل و فصل مشکلاتم می شدم.
زمانی که به لطف خداوند با موضوع قدرت ذهن و قانون جذب آشنا شدم هرگز تصور نمی کردم می توانم زندگی خودم را تغییر دهم.
در ابتدا تصور می کردم اینها نوعی کلاه برداری است چون تا آن روز هرکه به من وعده زندگی بهتر یا شرایط بهتر را داده بود از من سوء استفاده کرده بود و در شرایطی به این مباحث آشنا شدم که بارها از وعده و وعیدهای دیگران لطمه خورده بودم.
هنوز هم نمی دانم چرا و چطور شد که نسبت به دنبال کردن یادگیری و به کارگیری قوانین ذهنی متعهد شدم اما هرچه بود سبب شد تا پس از گذشت چند سال شرایط زندگی من دگرگون شود.
از آن روزها فقط 7 سال می گذرد اما در این هفت سال به اندازه چند برابر سی و پنج سال قبل از آن زندگی کرده ام.
اگر روز اول که با قوانین جذب و کنترل ذهن آشنا شده بودم به من می گفتند پس از 7 سال به این شرایط خواهم رسید قسم می خوردم که هرگز این اتفاق نخواهد افتاد و با ده انگشت زیر آن را امضا می کردم.
فاصله این روزها با آن شرایط من در ذهنم به قدری دور بود که هرگز به آن فکر هم نکرده بودم چون هیچ تجربه یا مورد مشابهی ندیده بودم که بخواهم مانند آن را برای خودم تصور یا تجسم کنم.
تغییری که امروز در زندگی من ایجاد شده است برای افرادی که تازه قدم در مسیر تغییر گذاشته اند عجیب و باورنکردنی است حتی برای آنان که این همه سال است مرا می شناسند و از نزدیک در جریان طریقه زندگی من هستند قابل باور نیست.
اما آنچه واقعیت دارد این است که هرآنچه امروز در حال تجربه کردن هستم را سال ها قبل نیز می توانستم تجربه کنم و آن همه سختی و رنج را متحمل نشوم اگر از قدرت ذهن و توانایی خودم در خلق شرایط زندگی ام اطلاع داشتم.
نه تنها شرایط امروز من بلکه هر شرایطی که هر فردی دوست دارد تجربه کند را همه انسان ها می توانند با استفاده از قدرت ذهن خود در زندگی شان خلق کنند اگر از آنچه تا به امروز می دانسته و به آن عمل می کردند دست برداشته و به آنچه بعنوان قوانین قدرت ذهن و تغییر زندگی توضیح داده می شود عمل کنند.
موضوعاتی که در این قسمت از مجموعه فایل های آموزشی استفاده از قوانین در عمل مطرح و توضیح داده می شود درباره باور کردن قدرت تغییر کردن است که در وجود همه انسان ها نهاده شده است اما بسیاری از آن بی اطلاع هستند و تصور می کنند شرایط زندگی آنها وابسته به افراد و شرایط پیرامون شان است.
این بخشی از زندگی شخصی من بر اساس استفاده از فرمول های ذهنی جدید است که در نهایت باعث تغییر شرایط زندگی من شده است.
اطمینان دارم آگاهی که در این مستند آموزشی ارائه شد است به من و دوستانم کمک می کند تا نگرش و عملکرد بهتری در زندگی داشته باشیم.
برای استفاده بهتر از این مجموعه آموزشی پیشنهاد می کنم در هر جلسه قوانین ذکر شده را استخراج کرده و درباره آن در بخش نظرات برداشت خود را بنویسید. به این ترتیب علاوه بر کمک به خود برای درک بهتر قوانین به دیگران کمک می کنید تا برداشت بهتر و عمیق تری از نکات آموزشی هر جلسه داشته باشند.
منتظر خواندن نوشته های شما هستم
همراه همیشگی شما: رضا عطارروشن
امتیاز 4.28 از 32 رای
با دیگران به اشتراک بگذارید تا امتیاز بگیرید!
سلام استاد عزیزم و همراهان عزیزم
مدتی واقعا خود درگیری عجیبی دارم که واقعا من چمه؟؟ امروز به لطف خدا و استاد عزیزم متوجه شدم… من دو تا هدف دارم یکیش رسیدن به تناسب دلخواهم و دومیش ادامه تحصیل در خارج از کشور … همه اطلاعات لازم رو از اینترنت و سازمان مهاجرتی پرسیدم هی تو یوتیوب بچه هایی که اپلای کردن و فاند گرفتن رو میدیدم و تقریبا ۹۰ درصد راه رو میدونم حالا مثلا من باید GRE بدم علاوه بر اون مدرک آیلتسمم داشته باشم و چندتا مقاله آی اس آی بدم ، این موارد انگیزه زندگی کردن رو از من گرفته بود هنوزم یه مقدار زیادی درگیرم چرا؟؟ از بس که همش به آخر کار فکر میکنم. یه مانع بزرگ ذهنی هم برای خودم درست کردم به عنوان سن.. و همش به خودم میگم تو داری ۳۳ میشه و تا بخوای برای دکتری اگر تازه قبولت کنن در سن ۳۵ یا ۳۶ سالگی میتونی بری… چون اینها مدام در ذهن من تکرار میشن اون اشتیاق رو ازم میگیره.. و حتی اجازه نمیده من کار روتینمو انجام بدم.. تا یه دوستی یا یه حرفی میشنوم که فلانی تو فلان سن تونست موفق بشه ذوق میکنم دنیا مال من میشه و بعد از گذر یه مدت دوباره روز از نو روزی از نو.. واقعا استاد به موضوع عالی اشاره کردن به مسیر ایمان نداریم ، مطمئنیم که موفق نمیشیم.. تو بحث تناسب اندامم همینه.
این همه اطمینان به موفق نشدن از کجا میاد؟؟؟؟
شاید جواب این باشه که از بچگی کلی چیزهای منفی گفتن، اطرافیان، رسانه ها و…. خیلی هامون دلیل رو میدونیم… اما چرا عمل انسان بعد از آگاهیش نمیاد؟؟؟
مثلا همه ما میدونیم سیگار کشیدن برای بدن مضر و حتی اون آدمی ام که سیگار میکشه میدونه، اما چرا ادامه میده به کارش؟؟
چرا بعضیا موفق میشن اما بعضیا نمیشن؟؟؟
ورودی هاشون رو کنترل میکنن؟؟؟
منم تا حدود زیادی اینکارو کردم اینو مطمئنم اما از شروع کردن و ادامه دادن سردم…
چرا بعضیا اشتیاق زیاد دارن برای فهمیدن مثل استاد و بعضیا نای ادامه دادنم ندارن؟؟؟