تا سن 35 سالگی چاق بودم و بارها برای لاغر شدن تلاش کردم اما هیچ فایده ای نداشت.
انرژی زیادی برای لاغر شدن صرف کردم اما همواره چاق تر می شدم و این سوال همیشه در ذهنم بود که چرا من لاغر نمی شم؟
چرا من لاغر نمیشم؟!
وقتی درباره هر موضوعی سوالی در ذهنت ایجاد شود پاسخ هایی برای آن نیز ایجاد می شود که به طور معمول جنبه منفی و تضعیف کننده دارد.
چرا لاغر نمی شم؟
چون چاقی تو ارثی است.
چون آدم تنبل و کم تحرکی هستی.
چون سوخت و ساز بدنت پایین است.
چون تغذیه مناسبی نداری و ده ها جواب دیگر برای سوال چرا لاغر نمی شم در ذهنم مرور می شد.
به لطف خدا از زمانی که با قدرت ذهن آشنا شدم و تصمیم گرفتم از این توانایی درونی برای کاهش وزن استفاده کنم به وضوح درک کردم که سوال اشتباه همیشه جواب های اشتباه به همراه خواهد داشت.
وقتی یاد گرفتم سوالات خوب از خودم بپرسم، جواب های متفاوتی در ذهنم مرور شد و آرام آرام سبک فکر کردنم درباره خودم تغییر کرد.
“سوال چرا لاغر نمی شم؟” را با سوال “چرا چاق می شم؟” جایگزین کردم و به آن جواب دادم.
چرا چاق می شم؟
من چاق می شوم به این دلیل که لحظه به لحظه به چاقی فکر می کنم.
از چاق تر شدن می ترسم.
باور کرده ام که به راحتی چاق می شوم اما به سختی لاغر می شوم.
باور کرده ام سیستم بدنی من به شکلی است که باید چاق باشد.
خیلی درباره اینکه چرا چاق هستم یا چاق تر می شم فکر کردم و درباره آن نوشتم و به مرور رمز و راز چاق شدن برای من واضح شد و از آن روز تصمیم گرفتم باید با تغییر عوامل چاق کننده ذهنم به تناسب اندام برسم.
تعهد من برای لاغر شدن با قدرت ذهن فراتر از همه تصمیماتی بود که تا آن زمان برای لاغری با هر روشی گرفته بودم.
البته در اقدامات قبلی برای لاعر شدن هم عالی عمل کرده بودم اما نتیجه نگرفتن یا دوباره چاق شدن مرا خسته کرده بود و دیگر توان دوباره تصمیم قاطع گرفتن برای لاغر شدن و اقدام کردن را نداشتم.
لاغری با ذهن برای لاغر شدن
مهم ترین عاملی که لاغری با ذهن را برای من جذاب کرده بود تفاوت عمل کرد من برای لاغر شدن در مقایسه با روش های قبلی بود.
- در لاغری با ذهن محدودیت و برنامه غذایی نداشتم و نیاز نبود غذای متفاوت با دیگران مصرف کنم.
- در لاغری با ذهن نیاز به عرق ریختن و دویدن و نفس نفس زدن نبود.
- برای لاغر شدن با ذهن نیاز به وزن کردن تکه نان و مقدار برنج و … نبود.
- لاغری با ذهن هیچ شباهتی به تلاش های قبلی من برای لاغری نداشت و نیاز نبود هیچ تغییر بیرونی در زندگیم ایجاد کنم.
- هرچه بود تغییر فکر و فرمول های ذهنی بود.
- تغییر تصاویر ذهنی که سالها از خودم در ذهنم ذخیره کرده بودم.
- هرچه بود ایجاد افکار جدید درباره لاغر شدن و رسیدن به احساس توانمندی برای لاغر شدن بود.
از آنجایی که در مسیر لاغری با ذهن، استاد یا راهنما و هیچ منبعی که اطلاعات مناسبی از آن کسب کنم در اختیار نداشتم، رسیدن به طریق صحیح تغییر افکار و تصاویر ذهنی کار سخت و پیچیده ای بود.
من به تنهایی برای لاغری با ذهن اقدام کرده بودم و حتی دوست یا همراهی که با من در این مسیر باشد و با هم تبادل نظر کنیم نداشتم.
داستان لاغری با ذهن من
وقتی به مسیری که طی کردم فکر می کنم تنها عاملی که باعث موفقیت من شد را “متعهد بودنم” برای لاغر شدن می دانم.
تعهدی که از سال ۱۳۹۴ شروع شد و همچنان ادامه دارد.
- تعهد من برای لاغر شدن باعث شد در حالی که تلاش می کردم از طریق قدرت ذهن لاغر شوم و هیچ نشانه و نتیجه ای نمی گرفتم اما خسته نشدم و دست از تلاش برای یادگیری برنداشتم.
- تعهد من برای لاغر شدن بود که باعث شد بسیاری از علایقم را دنبال نکنم تا زمان بیشتری داشته باشم و روی موضوع لاغری با ذهن کار کنم.
- تعهد من برای لاغر شدن بود که سبب شد آرام آرام تخصص لازم برای لاغر شدن با قدرت ذهن را کسب کنم.
مدت ها گذشت و من به آنچه برای لاغر شدن با قدرت ذهن آموخته بودم عمل می کردم و در عمل کردنم استمرار داشتم و به آرامی (تاکید می کنم) به آرامی تغییرات جسمی من شروع شد و هرچه بیشتر ادامه دادم تغییرات من بیشتر و واضح تر شد.
داستان آموزش لاغری با ذهن
بعد از آنکه به شکل قابل توجهی تغییر کرده بودم و لاغر شدنم واضح شده بود به سمت آموزش لاغری با ذهن هدایت شدم.
هدایتی که اطمینان دارم از طرف خداوند بود و من هیچ آمادگی برای اجرای این رسالت مقدس نداشتم.
- نمی دانستم چگونه باید آنچه آموخته و به کار گرفته بودم را به دیگران آموزش دهم.
- توانایی و اعتماد به نفس صحبت کردن و توضیح دادن برای دیگران را نداشتم.
- هیچ اطلاعی از فضای مجازی و کسب و کار اینترنتی نداشتم.
- با فضای سایت و چگونه ایجاد کردن و کار کردن با آن آشنایی نداشتم و خلاصه موارد زیادی را برای شروع مسیر آموزش نیاز بود بدانم که هیچ کدام را نمی دانستم.
اما به خوبی می دانستم “با متعهد بودن می توان به تخصص لازم رسید” و با ایمان به خداوند و تعهد برای یادگیری هرآنچه لازم است بدانم قدم در مسیر آموزش لاغری با ذهن گذاشتم.
هرآنچه امروز هستم نه بخاطر تخصص من بلکه بخاطر تعهد من برای تغییر کردن بود. برای رسیدن به رویای لاغری بود برای گسترش لاغری در جهان بود.
تعهد داشتن برای لاغر شدن و آموزش لاغری سبب شد که به شکل حرفه ای کار کردن با تلگرام را یاد بگیرم و سال 95 تا 96 لاغری با ذهن از طریق تلگرام گسترش عالی پیدا کرد.
تعهد داشتن سبب شد هر روز به دنبال آگاهی و دانش بیشتر درباره قدرت ذهن و چگونگی کنترل ذهن و نحوه تغییر فرمول ها و الگوهای ذهنی باشم.
تعهد داشتن برای ارائه بهتر و گسترده تر لاغر با ذهن سبب شد تا سایت تناسب فکری را از صفر و بدون هیچگونه اطلاعی تاسیس کرده و طی چند سال جستجو برای یادگیری موارد مربوط به این حوزه نحوه کار کردن و ارائه محتوای آموزشی را یاد بگیرم.
هرآنچه امروز بعنوان نتیجه لاغری در جسم من می بینید فقط نتیجه تعهد من برای لاغر شدن است. هیچ تخصصی در زمینه لاغری با ذهن نداشتم اما با تعهد برای لاغر شدن تخصص لازم را کسب کردم.
اگر امروز چند هزار نفر در سایت تناسب فکری عضوی هستند و به دنبال خلق رویای لاغری خود هستند فقط به خاطر تعهد من برای ارائه بهتر و گسترش لاغری با ذهن بود. من هیچ تخصصی در حوزه سایت و آموزش اینترنتی نداشتم اما با تعهد به انجام کار، به تخصص لازم دست پیدا کردم.
وضعیت شما نشانه تعهد شماست
اگر چاق هستید نتیجه تعهد شما برای چاق بودن است. به اندازه ای که از سن چاقی شما گذشته باشد شما تخصص بیشتری در چاق شدن پیدا کرده اید.
- راحت تر می توانید چاق شوید و چاق بمانید.
- ترس بیشتری از چاق تر شدن دارید.
- امید کمتری به لاعر شدن دارید.
- پیشرفت شما در چاقی نتیجه تخصصی است که در چاقی کسب کرده اید و تنها عامل متخصص شدن شما در چاقی تعهد شما برای چاق شدن است.
اگر دوست دارید لاغر شوید باید لاغر شدن را به خوبی بیاموزید.
باید در لاغر شدن به اندازه چاق شدن متخصص شوید.
و برای متخصص شدن در لاغری فقط نیاز به تعهد دارید. تعهد داشتن برای لاغر شدن
- تعهد شما برای لاغر شدن باید سبب شود هر روز به دنبال یادگیری بیشتر لاغر شدن باشید.
- تعهد شما برای لاغر شدن باید سبب شود تا می توانید از انجام کارهایی که سبب تخصص شما در لاغر شدن نمی شود کم کرده و وقت خود را صرف یادگیری و تکرار لاغری کنید.
- تعهد شما برای لاغر شدن باید باعث تمرکز بیشتر شما بر موضوع لاغری با ذهن شود.
- تعهد شما برای لاغر شدن باید سبب شود بیشتر و بیشتر درباره لاغر شدن بنویسد و تمرینات را انجام دهید.
- تعهد شما برای لاغر شدن باید سبب ترغیب شما برای عمل کردن به آموخته هایتان برای لاغری شود.
باید انقدر برای یادگیری لاغری با ذهن متعهد باشید که واقعا به عبارت “یا می میرم یا لاغر می شوم” عمل کرده باشید.
اگر تعهدی که برای چاق شدن داشته اید را برای لاعر شدن به کار بگیرید به شما اطمینان می دهم چه بخواهید چه نخواهید لاغر می شوید.
نکته جالب توجه درباره لاغر شدن این است که هرچه در این مسیر متعهد تر باشید لذت بیشتری می برید.
هرچه بیشتر بر لاغر شدن تمرکز داشته باشید احساس آرامش بیشتری را تجربه می کنید.
احساس شادی بیشتر و پایدار را تجربه می کنید، احساس امید و اطمینان به لاغر شدن را تجربه می کنید.
هرچه متعهد تر باشی شاداب تر می شوی، پرانرژی تر می شوی، مهربان تر می شوی.
هرچه متعهد تر باشی سلامت تر می شوی، چابک تر می شوی، لاغر تر می شوی.
چه تعهدی از این زیباتر که برای لاغر شدن متعهد باشید.
✍️ تمرین آموزشی 📖
برای انجام عالی تمرین جلسه آموزشی تعهد داشتن برای لاغر شدن توصیه می شود ابتدا توضیحات نوشتاری آموزشی را با دقت مطالعه کنید، سپس ویدیوی آموزشی را با تمرکز تماشا کنید و بعد از آن به سوالات مطرح شده در بخش نظرات به صورت شرح انشایی پاسخ دهید.
- نگرش شما درباره تعهد داشتن برای چاق شدن چیست؟ شرح دهید.
- با استفاده از روش های مختلف برای لاغر شدن چه میزان تعهد برای لاغر شدن در شما ایجاد می شد؟
- نتیجه تعهدی که برای لاغر شدن با استفاده از روش های مختلف کسب کردید چه بوده است؟
- تجربه خود درباره نتیجه تعهد داشتن و کسب نتیجه عالی در جنبه های مختلف زندگی را بنویسید؟
- قبل از آشنایی با سایت تناسب فکری تعهد شما بیشتر برای لاغر شدن بود یا چاق شدن؟
- استفاده از آموزش های لاغری با ذهن چه تغییری در نگرش شما در تعهد داشتن برای لاغری ایجاد کرد؟
- برنامه خود برای بهبود عملکرد در استفاده از محتوای آموزشی را شرح دهید.
- تعهد خود برای ادامه دادن تا کسب نتیجه عالی و متناسب شدن را بنویسید.
- از محتوای ویدیوی آموزشی برای خود تمرین ایجاد کرده و در بخش نظرات تمرینی که باید انجام دهید را بنویسید.
منتظر خواندن نوشته های شما هستم
همراه همشگی شما: رضا عطارروشن
امتیاز 4.48 از 33 رای
با دیگران به اشتراک بگذارید تا امتیاز بگیرید!
به نام خداوند جهان آفرینم
سلام خدمت استاد ارجمند و دوستان همگام
تعهد داشتن برای لاغر شدن
یکی از چیزهای مهمی که باید آن را یاد بگیریم و درکش کنیم و برایش وقت بگزاریم تعهد است
اما تعهد یعنی چه؟
تعهد یعنی وقتی ما خودمان را موظف میکنیم که یک سری کارهای لازم را برای رسیدن به خواسته مان انجام دهیم .و تغییر کردن را وظیفه خودمان بدانیم در واقع مسیولیت کامل آن کار را بپذیریم .
وقتی ما تعهد میدهیم در واقع داریم تمرکز خودمان و اهمیت موضوع مورد نظرمان را نشان میدهیم.
در مسیر لاغری با ذهن زمانی که روی خواسته لاغریمان تمرکز میکنیم و مسئولیت چاقی مان را میپذیریم در اصل داریم تعهد میدهیم که این چاقی را که در اثر اشتباهاتمان برای خودمان ساخته ایم با بودن در مسیر لاغری با ذهن و تمرین و تکرار رفع کنیم .
تعهد یعنی هر چیزی که باعث میشود ما تمرکزمان از روی خواسته لاغریمان برداشته شود و از مسیر لاغریمان دور شویم را بی خیال شویم و انجامش ندهیم .
پس باید ببینیم چه چیزهایی ممکن است تمرکز ما را به هم بزند.
باید ورودی هایمان را کنترل کنیم و تمام حواسمان را به هدفمان بدهیم و یقین داشته باشیم که چه بخواهیم چه نخواهیم لاغر خواهیم شد .
شاید بارها پیش آمده است که ما میخواهیم خواسته ای را بصورت هدف مهمی در زندگیمان پیگیری کنیم اما میترسیم و مضطرب میشویم که نکند به دلیل نداشتن تخصص لازم در راه رسیدن به آن هدف دچار مشکل شویم و یا شکست بخوریم .
نکته مهم اینجاست که:
درست است که داشتن تخصص مهم است اما تعهد داشتن از تخصص داشتن مهمتر است .
کسی که متعهد باشد تا به خواسته هایش برسد برای رسیدن به خواسته اش تلاش میکند و تخصص لازم را به دست می آورد اما اگر کسی تخصص داشته باشد اما متعهد نباشد هرگز موفق نمیشود.
در زندگی شخصی خودم خیلی موارد زیادی وجود دارد که من تخصص لازم را نداشته ام اما چون به مسیر رسیدن به خواسته ام متعهد بوده ام تلاش کرده ام و به تخصص لازم هم رسیده ام و حتی خیلی فراتر از تخصص در آن کار پیشرفت کرده ام .
مثلا
من زمانی که ازدواج کردم یک دختر جوان ساده و بی تجربه بودم که هیچ چیزی از زندگی مستقل و آداب همسرداری و خانه داری بلد نبودم حتی یک آشپزی ساده هم بلد نبودم .
اما چون به همسرم و مهمتر از آن به خودم تعهد داده بودم تا یک زندگی خوب و عالی را بسازم ،شروع کردم به یادگیری زندگی و اصول همسرداری ؛
از خواندن کتاب گرفته تا دقت به رفتارهای اطرافیانم هر چیزی که احساس میکردم خوب است را یاد میگرفتم و در زندگی ام به کار میبردم و هر چیزی میدیدم که ممکن است پایه های یک زندگی و رابطه را خراب کند درس میگرفتم و هرگز انجام نمیدادم .اطرافیان من بدون اینکه بدانند کتابها و الگوهای مصور زندگی من بودند .
و آرام آرام من تبدیل شدم به یک کدبانو و یک همسر فوق العاده که زندگی زیبا و رویایی برای عشقش و خودش ساخته بود.پس من با داشتن تعهد تخصص را خلق کردم .
یا مثلا
زمانی که من مادر شدم من هیچ تجربه ای از مادر شدن نداشتم. یک دختر ۲۳ ساله که حالا مسئولیت سه نوزاد نارس و بسیار کوچک را باید قبول میکرد.
نوزادانی که هیچ کس از بس کوچک بودند جرات نمیکرد حتی بغلشان کند چه برسد حمام کردن و شیر دادن و لباس پوشاندن .
یادم است وقتی برای اولین بار خواستم بچه ها را حمام کنم ،مادرم و مادر شوهرم جرات نکردند بچه ها را حمام کنند با آن همه تجربه بزرگ کردن بچه های خودشان و نوه های قبلیشان و هیچ کدامشان حاضر نشدند بچه ها را حمام ببرند .
من خودم به راحتی بچه ها را حمام کردم و آنها از تعجب شاخ درآورده بودند و مدام به هم میگفتند:” این کار خداست چه دل و جرأتی بهش داده “
من البته یقین کامل دارم خداوند به من نیروی مضاعفی داده بود و من به طرز معجزه آسایی تغییر کرده بودم .
اما من تعهد داشتم که مادری بی نظیر باشم و زمانی که همه میگفتند عمرا تو بتوانی دست تنها از پس بزرگ کردن سه قلوها بربیایی
من به خودم قول دادم تنهایی و با قدرت فرشتگانم را به کمک خداوند مهربان و حامی ام و حمایت اهل بیت عصمت (علیهم السلام)بزرگ کنم و همین تعهد من باعث شد که در بزرگ کردن بچه ها تمام توانم را بگذارم .
اوقات بیکاری ام که البته بسیار کم بود به جای خوابیدن کتابهای آموزشی و روانشناسی میخواندم و خودم را تبدیل کردم به یک مادر بی نظیر ،مادری که آنقدر تخصص پیدا کرده که الان مادران دیگر از تجربيات من برای بزرگ کردن بچه هایشان کمک میگیرند .
من در مسیر بزرگ کردن فرشتگانم به طور کامل و واضح معنای تعهد را درک کردم .
چه سالم باشم، چه بیمار ،چه گشنه باشم چه خواب آلود ،هر شرایطی داشته باشم من تعهد دارم مراقب فرزندانم باشم ..
خیلی روزها و شبها گذشت و من تنها و یکه فشار عظیمی را به دوش میکشیدم اما همین فشارها از من یک مصی قدرتمند و بی همتا ساخت .
خدایا سپاسگزارم که به من سه قلو عنایت کردی و توان نگهداری از فرزندانم را در وجود من نهادی و یاری ام کردی الهی شکرت
الان که به آن روزها فکر میکنم از نفهمی و بی مبالاتی آدمهایی که بار و فشار مادری من را هزار چندان میکردند به خدا پناه می آورم .واقعا چرا من جلوی این آدمها نمی ایستادم .
هر روز و هر شب خانه ما پر از مهمان بود مهمانهایی که فقط میخوردند و حتی ظرفهای خوردنشان را هم کمکم برنمی داشتند،یک دستم به غذا بود یک دستم به بچه ها و شیردهی و پوشک کردن و لباس شستن و جارو و رفت وروب منزل و پذیرایی از قوم تاتار
ای خدایم نگذرد از تک تکشان که من را بیست سال پیر کردند زیر فشار
من ۲۴ سال سن داشتم اما انگار از خواهر چهل و چند ساله ام هم پیرتر بودم وقت نداشتم موهایم را شانه بزنم از بس آن آدمهای بیشعور به من فشار می آوردند ولی من پای تعهدی که به خودم و خدای عزیزم داده بودم می ایستادم .
دوستان سه قلو داشتن خیلی خیلی سخت است.و من دست تنها شب تا صبح و صبح تا شب در حال تلاش برای آرامش و سلامت کودکانم بودم .شبها بچه ها را در کالسکه میگذاشتم و تا صبح راه میرفتم نکند مهمانهایم خوابشان به هم بخورد و خم به آبروی مبارکشان بیاید و صبح هم مثل کوزت همچنان در حال خدمت رسانی بودم .
اما نکته اینجاست با تمام آن فشارهای بیرونی و خستگیهای درونی خودم من جا نزدم من پا پس نکشیدم من بچه هایم را تقسیم نکردم .
شاید بپرسید چرا میگویم تقسیم
آخر همه برایم خط و نشان کشیده بودند که من نمیتوانم تنهایی بچه هایم را بزرگ کنم و میگفتند بچه ها را بین خانواده همسرم و خانواده خودم و خودم تقسیم کنم .
اما من صد سال سیاه حاضر نبودم جگر گوشه هایم را از خودم جدا کنم .برای همین هر دو خانواده خودم و همسرم من را لای منگنه گذاشته بودند و منتظر بودند من به ستوه بیایم .
حتی گاها همسرم را هم که تنها حامی و پشت و پناه من بود را تحریک میکردند که کمک حالم نباشد.
ولی من همه این ها را بخاطر بچه هایم تحمل میکردم و امروز که ثمره تلاشهایم را میبینم اول از هر چیز از خداوندم بسیار سپاسگزارم که به من توان فراوانی داد و بعد به خودم میبالم که طاقت آوردم و شدم همان چیزی که در ذهنم تصور میکردم یک مادر بینظیر و موفق الهی شکرت .
خدای بی همتایم از تو سپاسگزارم که فرشتگانت را روزی ام کردی آنها را در پناهت در سلامت و سعادت حفظ بفرما
خدای عزیزم از تو سپاسگزارم که همیشه حامی من هستی
استاد سپاسگزارم که اینقدر زیبا ما را به مسیر درست زندگی هدایت میکنید و ما را به یاد توانایی هایمان می اندازید .
الهی به امید تو
به نام خداوند پناه دهنده ام
سلام خدمت استاد ارجمند و دوستان همگام
حل تمرینات تعهد داشتن برای لاغری