یکی از مهمترین موانع ذهنی افراد چاق این است که آیا آنها لاغر می شوند یا خیر؟
به شما اطمینان می دهم اگر در مسیر لاغری با ذهن حرکت کنید هنر تغییر کردن و لاغر شدن را می آموزید، نگران نباشید و ادامه دهید.
هنر تغییر کردن چیست؟
هنر تغییر کردن در واقع یادگیری چگونه تغییر دادن تجربه های زندگی است. اگر شما از وضعیت جسمی، روابط، کسب و کار، مالی، سلامتی و … راضی نیستید به این دلیل است که تجربه ای تکراری از بودن در شرایط یکنواخت در زندگی را دارید.
اگر از آن تجربه راضی و خشنود نیستید باید در وضعیت خود تغییر ایجاد کنید و موفقیت در این تصمیم زمانی رخ می دهد که شما در شرایط جدید، تجربه متفاوتی داشته باشید.
بنابراین اگر از وضعیت خود در هر جنبه از زندگی راضی نیستید به این دلیل است که تجربه شما در آن وضعیت خوش آیند نیست. و اگر دوست دارید تجربه متفاوتی داشته باشید هیچ راهی جز یادگیری هنر تغییر کردن ندارید.
بسیاری از انسانها به طور ناخودآگاه از تغییر کردن هراس دارند، و علاقه ای به ایجاد تغییر در شرایط زندگی خود ندارند.
اگر می خواهید به شکلی ساده خود را محک بزنید کافی است به واکنش خود نسبت به تغییر کردن شرایط فعلی زندگی خود توجه کنید.
از آخرین باری که تغییری در مدل موی سر، ریش، آرایش و … ایجاد کرده اید، چقدر می گذرد؟
از آخرین باری که تغییری در مسیر حرکت خود به سمت مقصدی که زیاد آن را طی میکنید ایجاد کرده اید چقدر می گذرد؟
از آخرین باری که تغییری در چیدمان وسایل اتاق یا منزل خود ایجاد کرده اید، چقدر می گذرد؟
از آخرین باری که تغییری در رفتار یا عادت خود ایجاد کرده اید، چقدر می گذرد؟
اینها مثال هایی است درباره موضوعات زندگی روزمره است که نشان می دهد شما نسبت به تغییر کردن چقدر مشتاق هستید یا مقاومت دارید.
اگر از ایجاد تغییر در موضوعات روزمره و پیش پا افتاده اجتناب می کنید، شما هرگز قادر نخواهید بود در موضوعات مهم و تاثیرگذارتر زندگی خود تغییر ایجاد کنید. یادگیری هنر تغییر کردن منجر به ایجاد تحول در زندگی شما خواهد شد.
لاغر شدن نوعی تغییر کردن است
خیلی از افراد سالهاست اضافه وزن دارند و خیلی از چاقی خود رنج می برند و اتفاقا برای لاغر شدن تلاش زیادی کرده اند، اما موفق به لاغری نشده اند و یکی از مهمترین دلایل آن مقاومت افراد نسبت به تغییر کردن است که در ذهن آنها شکل گرفته است. آنها هنر تغییر کردن برای لاغر شدن را نمی دانند.
سیستم ذهنی به این شکل است که وقتی فرمولی در ذهن شکل می گیرد در تمام جنبه های زندگی تاثیرگذار خواهد بود. بنابراین اگر هنر تغییر کردن را بیاموزید نه تنها در سایر جنبه های زندگی خود می توانید تحول ایجاد کنید بلکه در جسم خود نیز شاهد شگفتی خواهید بود و آن لاغری و تناسب اندام همیشگی خواهد بود.
بعنوان مثال اگر در ذهن شما تغییر کردن در جنبه های مختلف زندگی موضوعی سخت و رنج آور تعریف شده باشد، به همین سادگی این فرمول ذهنی می تواند مانع لاغر شدن شما شود چرا که لاغر شدن در واقع تغییر کردن از وضعیت چاقی به وضعیت لاغری است.
دلیل اینکه بسیاری از انسانها سالهاست در تلاش برای موفق شدن هستند، کتابهای زیادی خوانده و در سمینارهای مختلفی شرکت کرده اند اما موفق به تغییر شرایط خود نشده اند این است که اساسا آنها نسبت به تغییر کردن مقاومت زیادی دارند.
مقاومت ذهنی ما نسبت به تغییر کردن به واسطه شنیده ها و نصیحت های که از گذشته هزاران بار شنیده ایم شکل گرفته است.
این شنیده ها به ما تذکر میداند که تنوع طلبی کار خوبی نیست، داشتن لباس هایی با رنگ های مختلف صحیح نیست، ایجاد تغییر در شکل ظاهری کار پسندیده ای نیست و بسیاری موارد دیگر که ما از انجام آنها منع شده ایم.
منع شدن ما و اهمیت ندادن به علایق ما نسبت به ایجاد تنوع در زندگی سبب شده است که ما نسبت به تغییر کردن احساس خوبی نداشته باشیم.
طبیعی بودن علاقه نداشتن ما به تغییر کردن سبب شده است که به این مانع بسیار مهم و تاثیرگذار در مسیر موفقیت توجه نکنیم.
تنها راه مقابله با این مانع ذهنی و ایجاد باوری که به شما این احساس را می دهد که تغییر خواهید کرد ، توجه به تغییراتی است که به شکل پیوسته در دنیای پیرامون ما شکل می گیرد. همچنین تغییراتی که در زندگی دیگران رخ داده است که برای ما جالب توجه است.
به این شکل می توانیم فرمول جدیدی در ذهن خود ایجاد کنیم که ما م یتوانیم تغییر کنیم چرا که مانع اصلی که سد راه افراد برای تغییر کردن است این باور است که من نمی توانم تغییر کنم.
به اندازه ای که فرد از بودن در شرایطی که خواسته او نیست ناراحت و نا امید است نسبت به تغییر شرایط احساس عجز و ناتوانی دارد.
این موضوع به قدری اهمیت دارد که اگر برای رفع آن اقدام آگاهانه نکنیم تمام تلاشهای ما برای تغییر کردن بیهوده و بی اثر خواهد شد.
تجربه هنرجوی لاغری با ذهن
موضوع امروز باور کردن تغییر کردن بود. تغییر مثبت
من از چاقی به لاغری تغییر مسیر میدم.
من باور کردم که لاغر شدن آسونه.
دولت آنست که بی خون دل آید به کنار
ورنه با سعی و عمل باغ جنان این همه نیست
خب وقتی حرف از تغییر میزنیم همه ی ما چیزی که در ذهنمون میاد اینه باید سختی بکشیم تا یک موضوعی رو تغییر بدیم. برای همین تغییر کردن برامون سخته.
اگه میخوایم باورمون نسبت به تغییر کردن باور مثبتی بشه باید قبلش باور کنیم که تغییر کردن راحته. تغییر اگه سخت باشه دوامی نخواهد داشت.
مثلا همین شرایط کرونا درسته که خیلی چیزا تغییر کرد ولی وقتی کرونا تموم شد همه آداب و رسوم دوباره برگشت سر جاش و همه تغییرات چون سخت بودن از بین رفتن و چیزی که یک عمر تکرار شده بود دوباره جاری شد.
پس خیلی مهمه که تغییر در راستای آسانی باشه.
از ایام کرونا همه چی برگشته سرجاش فقط یه چیزی برنگشته. عزیزانی که از دست دادیم و جای خالیشون هیچ وقت پر نمیشه . عزیزانی که نتونستند در مقابل تغییر مقاومت کنند و ویروس بهشون غلبه کرد و متاسفانه اونا رو از ما گرفت.
و اونها هم راه راحت رو انتخاب کردن. انتخاب مرگ براشون راحتتر از انتخاب زندگی در شرایط سخت بود و اونها رفتن رو انتخاب کردن.
رابطه آسانی و پایداری تغییر
تغییرات سخت، موقته و از بین میره.
پس خیلی مهمه تغییرات لاغر شدن رو برای خودمون راحت کنیم تا دائمی بشه.
چون ما استمرار در عادات رو میخوایم نه موقت بودن تغییرات رو.
مثلا رژیم و ورزش خودشون تغییر هستن اما تغییرات موقت هستند و ما هیچ وقت نتونستیم افرادی رو پیدا کنیم که تا ابد در رژیم به طور مستمر باقی بمونند مگر با اجبار و زور و حال بد و سختی. اینها هرگز از زندگی لذت نمیبرن و همواره در حال رنج کشیدن هستن.
پس ویژگی دیگه تغییر اینه که شرایط قابل تغییر باید با لذت همراه باشه تا بشه به صورت مستمر ادامه اش داد .
پس ویژگیهای تغییر تا اینجا:
اول: راحت بودن
دوم: قابل استمرار و دائمی بودن
سوم: تغییر باید لذت بخش باشه و در مسیرش ما لذت ببریم وگرنه تغییر موقت خواهد بود .
لاغری با ذهن تنها راه تغییر هست که هم راحته هم لذتبخشه هم دائمیه.
ما فرمولهای ذهنی راحت رو انتخاب می کنیم در راستاش حرکت می کنیم و در مسیرش لذت میبریم و این مسیر یه مسیر دائمیه برای ما.
پس تغییرات پایدار هستن و ما به مرور زمان لاغر شدن رو آسان تجربه خواهیم کرد.
تغییر فرمولهای چاقی ذهنی
خب من اول از آسوناش شروع می کنم.
اول: صلح با چاقی.
آقاجون دیگه از چاقی نترس. چاقی هیچ چیزی نیست جز ندیدن لاغری. در نتیجه انرژی لاغری زیاد شده تا تو ببینیش. ببینش تا رهاش کنی و آزاد بشه و بره. از چاقی نترس، ترس از چاقی باعث جبس شدن چاقی در بدنت می شه، با چاقی راحت باش تا آزاد بشه و از بدنت خارج بشه.
دوم: غذا خوردن ترس نداره
باز تغییر دیگه ای که میشه گفت اینه غذاها چاقت نمی کنند. نترس همش میسوزه میره.
هیچ غذایی هرچقدرم خورده باشی توی بدن نمی مونه. دفع میشه میره. مقداریشم که جذب میشه تجزیه میشه میره. اصلا انرژی نمیتونه یه جا بمونه دائم از شکلی به شکل دیگه داره تبدیل میشه.
این چربیها همون چربیهای دیروز و پریروز نیستن. اونا رفتن اینها جدیدن دوباره ساخته شدن وقتی رها باشیم و نترسیم بدن احساس نبازش به انرژی از بین میره و میفرستش که بره.
ما با ترسها و نیازها بدن رو نیازمند کردیم. بدن احساس نیاز می کنه از طرفی میل به دریافت انرژی رو زیاد می کنه تا انرژی بیشتری جذب کنیم و از طرفی دیرتر میفرستش بره تا مدت بیشتری اینارو ذخیره کنه چو در فرکانس نیازه.
وقتی در فرکانس رهایی باشیم بدن هم کم کم در فرکانس رهایی میاد و ما میلمون به مصرف مواد غذایی طبیعی میشه و از طرفی دفع چربیها هم راحتتر انجام میشه چون بدن سالم میشه و احساس نیاز به انرژیش کم میشه.
پس خیلی مهمه انرژی رو در بدن ببینیم و به خودمون حس نبودن و محدودیت انرژی ندیم. انرژی به فراوانی در دست ما هست.
سوم: تغییر کردن باور چاقی
تغییرات دیگه ای که میشه کرد تغییر در باوره . هیچی توی این دنیا نمیتونه مارو چاق کنه مگر اینکه بپذیریمش که چاق کننده است.
هیچ عامل چاقی در جهان وجود نداره. همه ی عوامل لاغر کننده هستند.
در جلسات قبلی در نوشته هام به اونجا رسیدم که حتی چربیهای ما نشانه ی لاغر بودن ماست. چون اینا همون انرژی لاغری هستن که به واسطه ی نیاز ما به لاغر شدن و درخواست مکرر ما جذب شدن و هرچقدر نیاز ما بیشتر، جذب انرژی ما بیشتر.
بابا اینا همه لاغریه. ببینیمش و انقدر درخواستش ندیم انقدر خلاء ایجاد نکنیم. ما به لاغری هیچ نیازی نداریم همه این چاقیه لاغری هستن. احساس بی نیازی کنیم تا بدن هم از فرکانس نیاز بیاد بیرون و دیگه جذب نکنه.
خب باور دیگه اینه که حتی احساس چاقی هم انسان رو لاغر می کنه. احساس چاقی دو قسمت داره. یکی قسمت لذت یکی قسمت رنج.
ما یه زمانی از چاق شدن لذت میبردیم خب اون فرکانس در ما هست بعد از مدتی دیگه نخواستیمش رنج کشیدیم ولی نخواستنشم باز یعنی نیاز به لاغری و باز جذب انرژی.
پس لذت و رنج چاقی هر دو ما رو چاق کرد.
ناراحت بودن از چاقی اندوه خوردن و ناراضی بودن از چاقی همه ی اینا یعنی حس نیاز به لاغری و حس نیاز به لاغری باعث جذب انرژی بیشتر و بیشتر میشه.
بدن نیازمند انرژی رو بیشتر جذب می کنه.
البته این باور باز خودش یه باور چاق کننده و ایمان به چاق شدنه.
یا باید حس نیاز رو دور کرد یا باور داشت حتی اگه نیاز هم داشته باشیم بازم لاغر میشیم. چون انسان نیازمند فاقد انرژیه و قاعدتا کسی که فاقد انرژیه نمیتونه انرژی بیشتر جذب کنه. پس در هر دو حالت ما انرژی رو دفع می کنیم و انرژی رو ذخیره نمی کنیم.
اهمیت تداوم احساس لاغری
ما در هر حالتی باید بتونیم لاغر بودن رو به اثبات برسونیم.
ناراحت شدن یا نشدن از چاقی باید هردوش حس لاغری بهمون بده.
چطوره که وقتی در مسیر چاقی هستیم همه چی به ما حس چاقی میده اینجا هم باید از هر چی حس لاغری بگیریم تا بتونیم در فرکانس رهایی باشیم.
همه ی اینا تغییره. تغییر مسیر از مسیر چاقی به مسیر لاغری.
شاید چاقی به واسطه ی تکرار در ما عمیقتره ولی لاغری از اون عمیقتره چون طبیعت بدن ما لاغریه. چون هر لحظه در بدن ما جاریه.
چون در هر حالتی هست. در هر حسی لاغری وجود داره.
حتی در حس چاقی لاغری وجود داره. چون حتی حس چاقی انرژی هست و ما اگه انرژی لاغری نداشته باشیم حتی نمیتونیم حس چاقی بگیریم.
انرژی ما توان ماست.
توان ما لاغریه.
لاغریی که توان مارو میگیره و مارو ضعیف می کنه لاغری نیست. چاقی هم که توان ما رو میگیره اونم مسیر صحیح نیست.
اما لاغری واقعی یعنی توان داشتن. یعنی نیرو داشتن.
یعنی نه اونقدر بی جون شدن که نتونیم از جامون تکون بخوریم و باز هم نه اونقدر انرژی رو ذخیره کردن که بازم از چاقی نتونیم تکون بخوریم.
یکی از دلایلی که من دوست دارم لاغر بشم واقعا همین حرکت کردنه.
من دوست دارم کارامو خودم انجام بدم. از تنبلی کردن خوشم نمیاد. پس نیرویی که چاقی ازم گرفته رو دوست دارم ازش بگیرم. دیگه نمیخوام به چاقی انرژی بدم. من در مسیر لاغری هستم. من انرژی لاغری دارم و میخوام عاشقانه لاغری رو انتخاب کنم. نیاز بدنم رو با افکار منفی زیاد نکنم. با نومیدی بدنم رو نیازمند نکنم. دوست دارم به خودم از درون انرژی بدم تا مجبور نشم به انرژی بیرونی نیازمند بشم.
من وقتی اعتماد به نفس داشته باشم وقتی امیدوار باشم. وقتی حالم خوب باشه. وقتی شاد باشم مثبت اندیش باشم انرژی دارم و نیازی به دریافت بیشتر انرژی ندارم و بدنمم احساس نیاز بیشتر نمی کنه ولی با سرزنش و نومیدی و تنفر و ترس احساس نیازم بیشتر میشه و من همش دلم میخواد بخورم. این احساسات از افکار منفی میاد و افکار منفی مثل سیاه چاله ها انرژی خوارن و تمام انرژی منو جذب خودشون می کنند و من مجبور میشم هی بیشتر بخورم و باز نومیدی و افسردگیم بیشتر بشه.
- من تغییر می کنم.
- من غم و اندوه رو رها می کنم و شادی رو جایگزینش می کنم.
- من ترس رو رها می کنم و ایمان به لاغری رو جایگزین می کنم.
- من سرزنش رو رها می کنم و عشق رو جایگزین می کنم.
- من نیاز رو رها می کنم و استغنا و فراوانی رو جایگزین می کنم.
- من افکار منفی رو رها می کنم و افکار مثبت رو جایگزین می کنم.
فقط در این حالته که من خودبه خود لاعر میشم و در فرکانس رها کردن انرژی قرار میگیرم نه در فرکانس نیاز به انرژی.
من از درون خودم رو پر می کنم تا راحت و آسون تغییر کنم و بدنم هم در فرکانس راحت لاغر شدن فعال بشه. البته او در فرکانسش هست. اما من با افکارم مانعش میشم. دیگه نمیخوام مانع طبیعت بدنم بشم. من فقط کافیه انتخابهام رو تغییر بدم تا دنیام تغییر کنه.
(نوشته آقا عطا عزیز در بخش نظرات)
✍️ تمرین آموزشی 📖
برای انجام عالی تمرین جلسه آموزشی لاغر شدن با یادگیری هنر تغییر کردن توصیه می شود ابتدا توضیحات نوشتاری آموزشی را با دقت مطالعه کنید، سپس ویدیوی آموزشی را با تمرکز تماشا کنید و بعد از آن به سوالات مطرح شده در بخش نظرات به صورت شرح انشایی پاسخ دهید.
- نگرش شما درباره اهمیت تغییر کردن در زندگی چیست؟ شرح دهید.
- آیا خود را انسانی تغییر پذیر می دانید یا خیر؟ شرح دهید.
- با ذکر مثال شرح دهید که تغییر پذیر بودن در چه شرایطی به شما کمک کرده است و در چه مواردی مقاومت کردن در برابر تغییر کردن باعث ایجاد رنج و ناراحتی برای شما شده است؟
- ارتباط تغییر کردن با لاغر شدن چیست؟ شرح دهید.
- در گذشته تصور شما درباره لاغر شدن و تغییر کردن چه بوده است؟ شرح دهید.
- چرا بیشتر انسانها دربرابر تغییر کردن مقاومت دارند و ترجیح می دهند در شرایط یکنواخت زندگی کنند؟!
- لاغری با ذهن چگونه به شما کمک کرده است تمایل به تغییر کردن در شما ایجاد و برای شما آسان شود؟! شرح دهید.
- از محتوای ویدیوی آموزشی برای خود تمرین ایجاد کرده و در بخش نظرات تمرینی که باید انجام دهید را بنویسید.
منتظر خواندن نوشته های شما هستم
همراه همشگی شما: رضا عطارروشن
امتیاز 4.40 از 43 رای
با دیگران به اشتراک بگذارید تا امتیاز بگیرید!
نشان های دریافت شده
سلام
برداشت من از این متن عالی
بیشترین چیزی که در این متن توجه مرا جلب کرد موضوع تغییر کردن بود .
یکی از سوالهایتان این بود که از اخرین باری که یک مسیر پر تکرار را تغییر داده اید چقدر می گذرد ؟
وقتی به راه خانه ی خودم تا خانه ی مادرم فکر می کنم میبینم من همواره دنبال راحتترین و نزدیکترین راه برای رسیدن به مقصد بودم . راهی که کمتر خسته ام کند و زودتر مرا به نتیجه برساند .
بنابراین بهترین راه با توجه به این ویژگی هارا به عنوان مسیر حرکت برای رسیدن به خانه ی مادر انتخاب کردم .
راه راحت تر
راه نزدیکتر
راه سریعتر
خب سریعترین راه اینست که با ماشین بروم ولی چون خانه نزدیک است ترجیح میدهم پیاده بروم . راه راحتتر یعنی سربالایی و پیچ و خم برای من نداشته باشد و راه نزدیکتر یعنی مسافت من تا مقصد کمترین راهی باشد که آن را طی می کنم .
بنابراین تا زمانی که به این سه ویژگی برسم من مرتبا راهم را تغییر میدادم تا بهترین راه را انتخاب کنم و وقتی بهترین راه را انتخاب کردم دیگر آن را تغییر نمیدهم مگر زمانیکه راه بهتر از آن نزدیکتر و راحتتر و سریعتر پیدا کنم .
اما میرویم سر اصل مطلب . تغییر کردن .
من به ذهنم ایمان دارم . اگر هر زمان در من مقاومتی ایجاد شود تقصیر ذهنم نیست من الگوی اشتباه و تحمیلی به ذهنم داده ام و واکنش او شده مقاومت .
چرا ذهن ما در مقابل تغییر مقاومت دارد ؟
چون ذهن ما همواره برای ما بهترین حالت را میخواهد . اگر وضعیت جدید آسانتر و راحتتر و نزدیکتر و سریعتر و لذتبخش تر از وضعیت قبلی باشد ذهن من نه تنها مقاومت نمی کند بلکه با تمام وجود خودش همراه و هدایتگر منست تا هر تغییری لازم است را انجام دهم او حتی تمام فرمولهای ذهنش را خودبه خود تغییر میدهد تا به وضعیت اسانتر و لذتبخشتر برسد .
اما اگر تغییر بر خلاف این باشد یعنی وضعیت جدید سختتر دورتر آرامتر و دارای لذت کمتری باشد ذهن نه تنها مقاومت می کند بلکه هر طور شده هزاران مانع جذب می کند تا من به هدفم نرسم .
تنها دلیلی که ذهن من تغییر را میپذیرد فقط و فقط اینست که وضعیت جدید برایش با اهداف آفرینش همسو باشد .
اما تغییر برای لاغر شدن .
خب ذهن دو وضعیت دارد ۱- چاقی ۲- لاغری .
ذهن اگر وضعیت چاقی را انتخاب کند قطعا آن را راحتتر دلپذیرتر و خوشایندتر از لاغری دیده . تحمیلی در آن احساس نمی کند و در نتیجه وضعیت چاقی را پذیرفته .
ما اگر بخواهیم وضعیت ذهن را از چاقی به لاغری تغییر دهیم راه صحیح اینست که وضعیت جدید را بسیار شیرینتر دلچسبتر آسانتر قابل دسترس تر و نزدیکتر آزادتر . لذتبخشتر و سریعتر از وضعیت قبلی برای ذهن معرفی کنیم تا ذهن خودبخود عاشق تغییر بشه .
در این صورت نه تنها در مقابل تغییر مقاومت نمی کند بلکه خودش دو اسبه به سمت تغییر میشتابد چون میخواهد به راحتی بیشتر دست یابد .
تغییر کردن واقعا لذتبخش است اگر فقط ذهن حس کند وضعیت جدید از وضعیت قبلی آسانتر و لذتبخشتر و … است .
خایا بابت این آگاهی شکر .