برای رهایی از چاقی باید هنر لاغر شدن را بیاموزید. همانگونه که در گذشته هنر چاق شدن را آموخته اید.
همه افراد چاق در تلاش برای لاغر شدن از روش های گوناگون هستند درحالی که تنها روش لاغر شدن آسان و ماندگار استفاده از همان روشی است که با آن چاق شده اید، و آن قدرت ذهنتان است.
داستان چاقی من
تا همین چند سال گذشته چاق بودم.
چاقی از زمان کودکی همراه من بود. اگرچه اصلا از آن خوشم نمی آمد و بارها برای رهایی از چاقی تلاش می کردم اما بیش از ۳۵ سال از عمرم با چاقی گذشت.
چاقی سی و پنج سال شاهد رنج و ناراحتی من از حضورش در جسمم بود، اما حاضر به ترک محل اقامت خود نمی شد.
بارها برای رهایی از چاقی تلاش می کردم اما زورم به اضافه وزن نمی رسید و نتیجه ای حاصل نمی شد.
البته از حق نگذریم دو سه باری در حد چند کیلو کاهش وزن و سایز را تجربه کرده بودم اما آنچه از لاغر شدن را که با زحمت و سختی فراوان به دست می آوردم به راحتی آب خوردن از دست می دادم
همیشه این سوال در ذهنم بود که:
چرا به سختی لاغر می شودم اما به راحتی چاق می شوم؟
مهمترین آرزوی من
رهایی از چاقی مهمترین آرزوی من در زندگی بود که البته هیچ امیدی برای تحقق آن نداشتم چون ۳۵ سال چاق بودن به من ثابت کرده بود که من لاغر بشو نیستم و سرنوشت من چاقی است.
از کودکی میلیون ها بار از والدین و اطرافیانم شنیده بودم که ژنتیک من چاقی است. همیشه من را با عموهایم مقایسه می کردند و تلاش می کردند اثبات کنند که من شبیه عموهایم که همه چاق بودند هستم.
بدون اینکه آزمایشی انجام شود من را متحم به کم تحرکی و پایین بودن سوخت و ساز می کردند.
تلاشم برای لاغر شدن پیوسته نبود و معمولا هر وقت از چاقی خیلی اذیت می شدم یا شنیدن حرف ها و نصیحت های دیگران سبب می شد از خودم و وضعیت چاقی ام متنفر شوم، تصمیم قاطع می گرفتم که باید لاغر شوم.
هربار برای لاغر شدن به دنبال روش جدیدی بودم. روشی که در مدت کوتاهی بتواند مقدار زیادی از وزن من را کاهش دهد و من را به رویای لاغری برساند.
البته عجله من برای لاغر شدن به خاطر خودم نبود بلکه بیشتر به این دلیل بود تا جواب دندان شکنی برای آنانی داشته باشم که همیشه مرا بخاطر چاق بودن و لاغر نشدن سرزنش می کردند.
رژیم های مختلف، ورزش های سبک و سنگین، داروهای عطاری و قرص های لاغری، گن های لاغری و خلاصه هر وسیله، دارو یا برنامه رژیمی برای لاغری پیدا می کردم را برای مدتی استفاده می کردم اما نتیجه همه آنها چیزی جز احساس شکست و ناامید شدن از لاغری نبود.
داستان رهایی از چاقی من
به لطف خدا در سن ۳۵ سالگی با موضوع ذهن و قدرت ذهن در خلق زندگی آشنا شدم. اتفاقی که سال ۱۳۹۶ رخ داد و مرا مصمم کرد تا برای رهایی از چاقی حرکت خود را آغاز کنم. حرکتی که کماکان ادامه دارد.
آنچه درباره ذهن و قدرتش در خلق آرزوها و شرایط زندگی می خواندم و می شنیدم مرا به این واداشت که از قدرت ذهن برای خلق آرزوی لاغری استفاده کنم.
تصمیمی که بیشتر خنده دار بود تا کارآمد، چون همه روش های قبلی که ادعا می کردند در چه مدت چه مقدار کاهش وزن خواهم داشت را استفاده کرده بودم و نتیجه ای کسب نکرده بودم و اکنون می خواستم از قدرت ذهن برای رهایی از چاقی استفاده کنم.
روشی که نه کسی درباره آن ادعایی داشت و نه صحبتی درباره لاغری با ذهن شنیده یا خوانده بودم.
تصمیم من برای لاغر شدن با قدرت ذهن بیشتر برای سرگرمی بود نه لاغر شدن چون در شروع این تصمیم هیچ امیدی به لاغر شدن نداشتم.
مدت ها مشغول این بازی سرگرم کننده بودم و تمرینات ذهنی برای لاغر شدن انجام می دادم.
تمریناتی که نه کسی قبل از من انجام داده بود و نه نتیجه ی انجام آنها مشخص بود.
بیشتر از اینکه به فکر نتیجه از روش لاغری با ذهن باشم، مشغول شدن به نوشتن، تجسم کردن و فکر کردن به لاغری برای من خوشایند بود و به همین سبب حدود 2 سال این بازی سرگرم کننده را ادامه دادم.
به لطف خدا تغییرات بسیاری در سطح فکر و نگرش من ایجاد شد و احساس من از چاقی و ناامیدی برای لاغر شدن به احساس توانمندی برای لاغر شدن تغییر پیدا کرد و پس از مدتی تغییرات جسمی در من شکل گرفت.
تغییراتی که برای من لذت بخش و برای دیگران باور نکردنی بود.
هرچه بیشتر ادامه دادم تغییرات واضح تر شد و سوال اطرافیان که از چه روشی برای لاغری استفاده می کنم بیشتر شد.
چگونه می شود با قدرت ذهن لاغر شد؟
سوال بسیاری از افرادی که مثل من چاق بودند و دوست داشتند لاغر شوند این بود که:
چگونه می شود با قدرت ذهن لاغر شد؟
موضوعی که جواب آن سالهای قبل برای خودم هم مبهم بود و از روزی که سعی کردم ذهنم را برای لاغر شدن برنامه ریزی کنم، به مرور با کسب نتایج اولیه و مشاهده نشانه های تاثیرگذار بودن این روش فوق العاده، ایمان و باورم به قدرت ذهن در لاغر شدن بیشتر و بیشتر شد.
زمانی که در مسیر لاغری با ذهن به تمرین و تکرار مشغول بودم تمرینات ذهنی زیادی را به کار گرفتم و خیلی سعی کردم تا بهترین تمرین ها که بیشترین تاثیر را روی ذهن و عملکرد من دارد را شناسایی کرده و بیشتر بر تکرار آن تمرینات تمرکز داشته باشم.
هرچه تغییرات من بیشتر می شد و سایز و وزن من کمتر می شد، شور و اشتیاق من برای ادامه دادن اضافه میشد.
از روزی که اولین گام برای لاغری با ذهن را برداشتم تا امروز که به لطف خدا سالهاست از رنج چاقی فاصله گرفته ام هر روز در جستجوی دستیابی به راهکارهای بهتر و ساده تر برای آموزش چگونه لاغر شدن با قدرت ذهن هستم.
به لطف خدا نتیجه عالی خودم و افراد زیادی که در طی این چند سال از آموزشهای من استفاده کردن سبب شد که با تمرکز بیشتر و برنامه ریزی منظم تری به معرفی و گسترس این روش شگفت انگیز ادامه بدهم و البته لطف خدای مهربان در هدایت دوستانم به سمت من و این روش نقش اصلی در گسترش این روش شگفت انگیز داشته است.
نتیجه این فایل آموزشی
به دلیل سوال دوستان بی شماری که علاقمند به استفاده از این روش برای رهایی از چاقی و خلق زندگی جدیدی برای خود هستند تصمیم گرفتم در قالب یک فایل آموزشی تصویری چگونگی لاغر شدن با قدرت ذهن را توضیح دهم.
امیدوارم عزیزانی که علاقمند به لاغر شدن هستند اما به هر دلیلی نتوانسته اند به رویای خود جامه عمل بپوشانند با دیدن این فایل تصویری فوق العاده انرژی و توان مظاعف پیدا کنند و با همت عالی قدم در مسیر صحیح لاغری بگذارند.
به لطف خدای مهربان شما هم مثل من و سایر دوستان شگفتی سازی که از دوره ورود به سرزمین لاغرها (گام اول) برای خلق رویای خود استفاده کرده اند میتوانید به راحتی و تنها با اندکی تلاش و مقداری بیشتر صبر و استمرار به رویای چندین ساله خود دست پیدا کنید.
لاغر شدن موضوعی است که تغییرات زیادی در جنبه های مختلف زندگی ما بوجود می آورد. شما هم میتوانید با استفاده از آموزش لاغری با ذهن سعی در خلق زندگی جدیدی برای خود داشته باشید و زندگی جدیدی را به خود و اطرافیانتان هدیه کنید.
دیدگاه تاثیرگذار صبا عزیز
چقدر درست و قشنگ بودن این آگاهی ها
مطمعنم خودتون هم نمیدونید چقدر با این فایل ها ایمان و امید ما بیشتر میشه برای ادامه دادن و رهایی از چاقی!
تک تک جملات رو باید قورت داد و آنقدر تکرار کرد تا چیزی فراتر از یه آگاهی بشه توی ذهنمون.
دقیقا درست گفتید و من چقدر با این حرفای شما احساس نزدیکی میکنم.
من سال ها بود که با آرامش غذا خوردن رو تجربه نمیکردم و اصلا نمیدونستم چه موهبتیه.
هر وقت گرسنم میشد استرس میگرفتم چون میدونستم قراره کلی پرخوری کنم و بعدش اون احساس بد بیاد سراغم برای همین به خودم گرسنگی میدادم.
فکر میکردم اگه گرسنگی بکشم خیلی بهتر از اینه که برم غذا بخورم و هم چاق بشم، هم عذاب وجدان بگیرم، هم از خودم بدم بیاد، هم بخوام از فشار معده بالا بیارم و مشکلات جسمی و روحی پیدا کنم.
اما این تصمیماتم فایده نداشت ، تا شروع میکردم به غذا خوردن انگار تمااااام قولایی که به خودم داده بودم بخار میشد و میرفت توی فضا، انگار اصلا از اول وجود نداشتن.
این همه به خودم میگفتم به اندازه میخورم، همون جوری که توی رژیم گفته از مواد غذایی مصرف میکنم ولی همینکه پام میرسید سر سفره انگار مغزم یه بشکن میزد و میگفت تا میتونی بخور، بخور بخور و دیگه من تو حال خودم نبودم.
چه قدر خاطرات زشت و بدی هستن حتی با مرور کردنشون هم حالم بد میشه دیگه چه برسه به انجام دادنش.
ته این مسیر برای من لاغریه و خدا ته مسیر منتظرمه و من به زودی خدا رو توی آینه و توی اندام متناسبم میبینم.
ولی این خیلی مهمه که من درست رفتار کنم و پرخوری نکنم چون این کار واقعا زشته، بی احترامی به این جسم با ارزشمه، من وقتی برادرم یه چیزی میخوره و پوستشو همینطوری رها میکنه تو خونه خیلی بدم میاد و همش بهش میگم مگه خونه سطل آشغاله که پوسته ها رو همینطوری ول میکنی رو زمین ولی دست بر قضا خودم با پرخوری دارم همین کارو با جسمم میکنم و آشغالایی که بدنم هیچ نیازی بهشون نداره رو دارم خالی میکنم تو بدنم.
در واقع بدن من از پرخوری چاق نمیشه ازین چاق میشه چون ناراحته که دارم باهاش این رفتار ها رو انجام میدم و هر روز بهش بی احترامی میکنم ولی من به خودم قول دادم ، قول دادم که هر روز یک قدم بر دارم و به هدف خودم نزدیک تر بشم.
همین چند روزی که دارم مطالب رو پیگیری میکنم رفتارم تغییری نکرده چون من یه مدتی کم و بیش دور بودم از فضای لاغری با ذهن و به خودم حق میدم که به همین زودی رفتارم تغییر نکنه و باید با ته نشین شدن دوباره ی این اطلاعات برگردم به حالت عالی خودم.
ولی همین دو روزه خیلی احساس بهتری نسبت به خودم دارم چون دارم به قول هایی که به خودم دادم عمل میکنم و این یعنی احترام به خودم . نمیدونید چه احساس قشنگیه که صبحا وقتی دارم گزارش روز قبلم رو مینویسم به خودم بگم که لاغری با ذهن رو انجام دادم و بعد جلوش یه تیک بزنم:)))) این احساسو با هیچ چیز عوض نمیکنم.
توی فایل همون حرفای عالی همیشگی رو زدین که دوست دارم برای خودم تکرارشون کنم:
۱: لاغر شدن مثل یادگیری یه زبان جدیده باید هر روز پیگیریش کنی ، تمرین انجام بدی و تو ذهنت با خودت هر چند با غلط املایی و گرامری ولی با اون زبان با خودت حرف بزنی تا آگاهی های جدید برات مرور بشن و کم کم جایگزین زبان قدیمی بشن
۲: هر روز باید یک گام بر داری . نه دو گام نه با عجله بلکه یک گام ولی اونقدر اون گامو تکرار کن که ملکه ی ذهنت بشه هیچ اشکالی نداره یک فایل رو هزار بار گوش داد ؛ اینکه یه فایلو هزار بار گوش بدی بهتر از اینه که هزار تا فایلو فقط یه بار گوش بدی.
۳: تنها روش صحیح لاغری ، لاغری با ذهنه . با روشای دیگه هم میشه لاغر شد ولی اول اینکه باقی نمیمونه و همونطور که باد اورده اون عدد جدید روی ترازو رو ، همون طور هم باد میبرتش و دوم اینکه ما با رژیم و ورزش و دمنوش و عمل جراحی هیچ تغییری در سبک زندگی مون ، فکر کردنمون ، تصمیم هامون و انتخاب هامون اتفاق نمیوفته.
لاغری با ذهن به این خاطر صحیحه چون ما توی این روش تبدیل به یه آدم متناسب نمیشیم بلکه تبدیل به انسانی میشیم که لیاقت و شایستگی متناسب شدن و متناسب موندن رو داره . ما اینجا تبدیل به این قهرمان میشیم وگرنه رژیم گرفتن و لاغر شدن و برگشتن سر خونه ی اول که از همه بر میاد مگه ما کم رژیم گرفتیم؟
من خودم تمام وقتم رو میزاشتم برای انجام هر چه بهتر رژیم ولی کو نتیجش؟
اگه نتیجه داده بود که الان اینجا نبودم و خداروشکر که نتیجه نداد و خداروشکر که چاق شدم تا بتونم این سایت رو پیدا کنم و روش زندگی کردن رو یاد بگیرم
این روش فقط از قهرمانا بر میاد ، منم قهرمان داستان خودمم و توی این مسیر با نهایت قدرت قدم بر میدارم و به چیزی که برام مقدر شده میرسم و اون رهایی از چاقی است.
خدایا شکرت
ممنونم استاد عزیز و زیبا
✍️ تمرین آموزشی 📖
برای درک بهتر روش لاغری با ذهن درک و برداشت خود از توضیحات فایل تصویری را در بخش نظرات این جلسه بنویسید.
در نوشتن دیدگاه خود سعی کنید به سوالات مطرح شده پاسخ دهید.
- چگونه با قدرت ذهن خود چاق شدیم؟
- شباهت لاغری با ذهن و چاقی با ذهن را بنویسید؟
- در روش لاغری با ذهن تمرکز بر تغییر جسم است یا تغییر ذهن؟ این کار به چه صورت انجام می شود؟
- به نظر شما زبان چاقی چیست و درک خود از زبان لاغری را بنویسید؟
- آنچه در ویدیوی آموزش برای شما جالب و تاثیرگذار بود را شرح دهید.
- از محتوای ویدیوی آموزشی برای خود تمرین ایجاد کرده و در بخش نظرات تمرینی که باید انجام دهید را بنویسید.
با نوشتن درباره لاغری با ذهن و مسیری که برای لاغر شدن باید طی کنید شما در حال ترسیم نقشه ذهنی لاغر شدن هستید. بنابراین در نوشتن تمرین این جلسه اشتیاق و تمرکز داشته باشید.
📻 رادیو لاغری
منتظر خواندن نوشته های شما هستم
همراه همیشگی شما رضا عطارروشن
امتیاز 3.92 از 210 رای
با دیگران به اشتراک بگذارید تا امتیاز بگیرید!
به نام خدا
با عرض سلام و ارادت خدمت استاد گرامی و دوستان عزیز 🌹🌹
گام دوم ،برای من گامی سخت و فشرده بود که دقیقا نمیدونم چند روز است توش گیر کردم ولی شکر خدا می خوام درموردش بنویسم
الان می فهمم نوشتن چقدر مهم است و استاد برای چی این قدر تاکید در نوشتن دارن ،من چون دوست دارم حتما بنویسم الان چند روزه این فایل رو شاید ده بار گوش کردم ولی نمی تونستم بنویسم چون نمی تونستم بنویسم یعنی یک جای کار اشتباه بود و من این فایل رو درک نمی کردم امشب دوباره گوش کردم و توی دفترم شروع کردم به نوشتن ،بعد نوشته ها رو مرور کردم و برای خودم مثال آوردم الان حس خوبی دارم ،این چند روز حس بدی داشتم این فایل اصلا برام جا نمی افتاد خیلی نگران شده بودم گفتم ذهنم شروع کرده باهام لجبازی کردن 😔😔
ولی حالا می خوام براتون از روز سوم کلاسم بنویسم
مثل همیشه با شور و شوق وارد کلاس شدم
جزوه مطابق معمول روی میز بود و استاد با نگاه مهربون همیشگی قبراق و خندان توی کلاس بود
با سلام وارد می شدیم و با اشتیاق برای برداشتن گام دوم با عجله جزوه رو شروع به خواندن می کردیم
چگونه می شود با ذهن لاغر شد ؟
شروع فوق العاده ای بود سوال من از وقتی با تناسب فکری آشنا شدم ،شاید هنوزم نفهمیده باشم وای خدای من واقعا انگار خنگ شدم
نوشته ما باید هنر لاغری رو بیاموزیم همیشه عاشق اینم که باید لاغری رو یادش بگیرم آن حالمو خوب می کنه چون می دونم یاد گرفتن و تمرین کردن ،یک کار همیشگی و ماندگار است
استادم از لاغری خودشون نوشتن و از ورودشون به این راه از راه های رفته برای لاغری
یک نوشته ی فوق العاده توجه منو جلب کرد اینکه لاغری با ذهن برای استاد سرگرمی و بازی بود خیلی عالیه دوست دارم این راه رو مثل بازی یاد بگیرم
بازی حال آدمو خوب می کنه ،سرگرمی واقعا لذت بخشه وای وقتی غرق یک بازی که دوستش داری میشی اصلا متوجه گذر زمان نمیشی این بهترین دیدگاه از نظر من برای این راهه
استادم خیلی زحمت کشیدن برای پیدا کردم راه و به لطف خدا موفق شدن و ما الان شاهد موفقیت ایشون و همراهانشان هستیم تازه ما خیلی خوش بحالمون می شه چون استاد راه رو تشریحی رفتن ما قراره تستی بریم 😄😄
بعد از خوندن جزوه سرمون رو بلند کردیم و استاد منتظر ما بودن تا با صحبت های قشنگشون ما رو راهنمایی کنند
استاد خودشون شروع کردن به تعریف چاقی شون و راههای رفته برای لاغری از رژیم و قرص و ورزش و…
تداعی خاطرات برای من ، سه بار رژیم غذایی داشتم اولین بار وقتی دبیرستان می رفتم اصلا تو فکر چاقی نبودم دختر دایی مامانم این معضل رو توی ذهن من و خواهرم کرد که لاغر بشین ما هم یادمه کار خواستی نکردیم چون بلد نبودیم صبحانه یک کف دست نان و پنیر و ناهار برنج یک کفگیر و هیچی دیگه خودش کم کم لاغر شد چون نه ترازو داشتیم که هی وزن کنیم همین طوری ادامه دادیم تا لاغر شدیم عالی شدم به وزن ۵۲ رسیدم ولی برگشت یکبار پسر اولم دنیا اومد خیلی چاق شدم پیش دکتر تغذیه رفتم از ۸۵ به ۶۳ رسیدم ولی برگشت اونموقع سال ۸۳ فکر می کردم چون رژیم تًثبیت رو از دکتر نگرفتم چاق شدم اون بار هم رسیدم و آخرین بار سال ۹۶ بود که لاغرشدم و فاجعه شد بازم بعد دو سال تلاش برگشت
مشکل منم مثل همه برگشت بود نه لاغر شدن
استادم گفت متوجه شده جای دیگه مشکل داره یعنی ذهنی ،البته منم به اینجا رسیدم ولی من فکر می کردم مغزم یک چیزی یا شاید یک ویتامین کم داره 🤭🤭
دنبالش کردم منو به اینجا رسوند خداروشکر
استاد می گن یاد گرفتن چطوری با ذهن لاغر بشن و قراره به ما هم یاد بدن توی پوست خودم نمی گنجم خیلی اشتیاق برای آموزش دارم
ایشون می گن این روش صبر و حوصله و استمرار زیاد می خواد باشه هستم ،قبول تمام تلاشم رو می کنم می خوام برای همیشه متناسب باشم
استاد از فشاری که جسممون آوردیم تا متناسب بشیم گفتند فکر کردم مثل یک درخت می مونم که ذهنم ریشه است و مغزم تنه درخت و جسمم میوه و برگ که البته زیبایی درخت به برگ و میوه است
من روی درختم میوه های خراب داشتم و دوستشون نداشتم هر بار که خواستم میوه بچینم و بخورم کرم خورده و خراب بود منم میوه ها رو می کندم می ریختم دور و با سمپاش روی درختم رو سم پاشی می کردم یعنی جسمم رو تحت فشار گذاشتم حالا می فهمم هر بار درختم بازم میوه اش خراب بود منم با زحمت زیادی که برای میوه ها می کشیدم هربار همین اتفاق می افتاد حالا فهمیدم مشکل از ریشه بود آخه از ریشه سم و کود شیمیایی وارد درختم میشده و به ریشه می رسیده و میوه رو خراب می کرده حالا راه چاره پیدا شد باید اون سم ها رو از ریشه پاک کنم و کود سالم و آب تمیز به ریشه برسونم ،من دوست نداشتم و نمیدونم چه طوری ولی پیش اومده حالا خداروشکر راه حل مناسب رو پیدا کردم فقط باید استمرار داشته باشم و صبر کنم تا ریشه ی درختم از تمام سموم پاک بشه آب و کود سالم برسونه به تنه و اونم برسونه به برگ و میوه بعد چه لذتی ببرم از خوردن اون میوه های خوش مزه
الان یاد گرفتم برای اینکه ریشه رو پاک سازی باید چه مراحلی رو طی کنم
۱_ باید به ذهنم یاد بدم که چاقی چه ضررهایی برام داره؟ می دونید بدن هوشمندی که خداوند به من عنایت کرده فقط در پی تکامل و تندرستی است تا حالا شده یک جای بدنتان زخمی بشه ،بدون اینکه کاری انجام بدید خودش کم کم شروع می کنه به بهتر شدن آخه ذهنم فرمان بهبودی داده ،ذهنم دوست داره و یاد گرفته برای تناسب و تندرستی من تلاش کنه وای که اگه مواد سمی واردش نمی شدن چی میشد
حالا اگه به ذهنم یادآوری کنم که عزیزم اگه فرمولت رو عوض نکنی باعث بیماری روحی و جسمی من میشی و چه اتفاق های بدی برام می افته حتما تمام تلاشش رو می کنه که به من کمک کنه
۲_ باید به ذهنم یاد بدم لاغری چقدر برام فایده داره
مطمئنم ذهنم عاشق لاغری میشه چون لاغری حال روحی من و جسمی منو خوب می کنه
۳_ حالا که میدونه چی برای من خوبه منم باید بهش یاد بدم چطوری فرمول هاشو تغییر بده که این قسمت سوم دست استاد رو می بوسه و من از ایشون یاد خواهم گرفت ان شاالله
یادآوری استاد به دوران گذشته و آموزش دیدن ما برای لاغری ،من ناخواسته یاد گرفتم چاق بشم که البته یادم نمیاد چطوری مثل آموزش زبان مادری
یادمه وقتی ازدواج کردم آشپزی بلد بودم در صورتی که هیچ وقت آموزش آشپزی ندیده بودم این مورد بهم فهموند چطوری یاد گرفتم بدون اینکه آموزش خاصی ببینم
ما آموزش هایی رو که دیدیم داریم اجرا می کنیم
غیر از آموزش هایی که از والدین برای چاقی یاد گرفتم چون مادرم اضافه وزن دارن چند نکته هم یادم اومد که باعث چاقی من بوده
اول اینکه اسراف نکردن مواد غذایی برای چاقی من خیلی نقش داشت و داره همه رو می خوردم که دور نریزم 😔😔
دوم اینکه من دوست ندارم تنهایی غذا بخورم و اگه کسی هم میومد به من می گفت بیا با هم بخوریم من با اینکه سیر بودم باهاش می خوردم تنها نباشه اینم هنوز درست نشده مثلا الان موقع ناهار سیر هستم و می تونم بعدا بخورم ولی چون دوست دارم با خانواده غذا بخورم میشینم و می خورم 😔😔 البته به اندازه
نکته مهم اینه که ذهن ما فرمانده است و بقیه اعضا بخصوص مغز ازش دستور می گیره پس من باید به فرمانده تجهیزات خوبی برسونم تا بتونه این قلعه رو به یک دژ مستحکم تبدیل کنه
قراره آهسته و آرام پیش بریم تا کم کم اون فرمول ها رو پاک کنیم و فرمول جدید جایگزین کنیم
حالا میدونم باید ذهنم رو دوباره آموزش بدم
امسال تابستان پسرم رو کلاس زبان نوشتم و الان دو جلسه است کلاس میره ،حالا با تمام وجودم حس می کنم چطوری باید به ذهنم آموزش بدم
پسرم هر روز باید کلمات جدید رو با سی دی گوش بده بعد کلمات رو تکرار کنه ،دیکته بنویسه هر روز صبح و شب درست مثل من هر روز فایل گوش بدم تمرین کنم و بنویسم الان می تونم خوب درک کنم که چندین سال طول می کشه پسرم بتونه زبان رو خوب یاد بگیره و حرف بزنه ،آموزش های من هم طول می کشه تا یاد بگیرم باید کلمه کلمه توی ذهنم بسپارم ولی حتما چند سال دیگه تناسب رو خوب یاد گرفتم
نکته پایانی کلاس و مهمترین نکته قدم های صدگام ما استمرار است و این خیلی مهمه
ما با استمرار و تکرار و تمرین فرمول های جدید رو به ذهن ناخودآگاه می سپاریم و ذهن با یاد گیری فرمول های جدید از اونا استفاده می کنه و ما دیگه هیچ وقت از دست رفتن تناسبمون رو نمی بینیم
کلاس امروز رو هم با یاد گرفتن خیلی چیزهای جدید به پایان رسوندم امیدوارم تک تک مطالبم رو با تمام وجود تمرین کنم و استمرار داشته باشم
با سپاس فراوان از استاد گرامیم و آرزوی سلامتی و سعادت برای ایشون
در امان خداوند باشید 🙏🙏🌹🌹
به نام خدا
با عرض سلام ،ادب و احترام خدمت استاد گرامی و دوستان همراهم .
چطوری با ذهنم می تونم لاغر بشم ؟
همونطوری که با ذهنم چاق شدم .
چطوری با ذهنم چاق شدم ؟
قبل از آشنایی با سایت تناسب فکری ،ذهن رو نمی شناختم .
یادمه چاق بودم و همیشه در آرزوی تناسب اندام .
اون چیزی که درباره ی چاقی شنیده بودم رو باور کرده بودم و تمام اون چیزهایی رو که درباره ی رژیم های غذایی شنیده بودم .
یعنی چاقی، پس غذا کمتر بخور و بیشتر ورزش کن .
نتیجه ی سال ها ممارست از این روش چی بود فقط سرخوردگی .
من در باره ی چاقی شنیدم پرخوری عصبی ،استرس ،نگرانی .
هیچ وقت و هیچ کجا ندیدم و نشنیدم که بابا ، مگه نشنیدی پرخوری عصبی داری پس با شنیدن درستش کن .
جالبه که همه ی باورها ،چه ارث باشه ،چه ازدواج ،چه بارداری ،چه استرس ،همه و همه یک راهکار داره و اونم کمتر بخور بیشتر بدو .
وقتی به یاری خداوند با این سایت آشنا شدم فهمیدم چاقی رو شنیدم
چاقی یعنی اطلاعات غلطی که یادشون گرفتم .
به من گفتن پرخوری عصبی داری ،ما خانوادگی وقتی استرس داریم زیاد می خوریم ،هیچ وقت نگفتم پس چرا سارا زیاد نمی خوره .
برای همه ی افکار چاقی همینه ،مگه من یاد نگرفتم غذا رو دور بریزم گناه داره چرا هیچ وقت نگفتم چرا بقیه دور می ریزن و دچار عذاب الهی نمی شن .
هر چیزی رو شنیدم باور کردم ،من با گوش، شنیدم و با چشم دیدم و باور کردم .
حالا هم همینه ،باید باگوش و چشم با دیدن و تمرین کردن یاد بگیرم لاغری رو همونطوری که چاقی رو یاد گرفتم .
ابتدا که من چاق نبودم هر چیزی رو که شنیدم و باور کردم در ذهن خودم تصویرش رو طراحی کردم و انتظارشو در خودم بوجود آوردم پس مغز فرمان رو صادر کرد .
مغز من از روی تصاویر کار می کنه و رفتار منو انجام میده .
هزاران بار مگه تصمیم نگرفتم کمتر بخورم و پرخوری نکنم پس چرا نشد ؟
چون دستور از جای دیگه صادر میشد ،براساس تصاویر چاق .
و من هر چی تلاش کردم و رژیم گرفتم و تصمیم گرفتم فقط قدرت چاقی رو افزایش دادم ،چون نگاهم فقط به چاق نشدن بود .
برای ذهن دوست داشتن و نداشتن فرقی نداره فقط روی توجه ما ،انجامش میده .
مهم ترین عاملی که منو به این سایت رسوند ،کلافگی و خستگی و درماندگی از نجوای ذهنم بود .
از بس هر روز به خوردن و نخوردن فکر کردم .
چی بخور ،چی نخور .
ساعت چنده بخور .
گرسنه میمونی بخور .
داشتم دیوونه میشدم ،خسته شدم .
نمی شناختمش اون زمزمه می کرد و من فقط می شنیدم و انجام میدادم، با اینکه همیشه به حرفش گوش دادم ولی اون هیچ وقت ساکت و آرام نشد .
مرتب حرفهاشو عوض می کرد و حال منو بد می کرد .
از دستش بخدا گله کردم و خدا منو به اینجا دعوت کرد.
وقتی اومدم اینجا شناختمش .
الان یاد گرفتم با آموزش درست و اطلاعات درست می تونم نجوای منفی رو به نجوای مثبت تبدیل کنم .
اطلاعات غلط رو با تمرین و آموزش صحیح جایگزین می کنم و اون نجوا ،با من همصدا خواهد شد .
همونطوری که یاد گرفتم چاق بشم ،همونطوری هم یاد میگیرم لاغر بشم .
این راه درسته .
استاد عزیز از شما بسیار سپاسگزارم 🙏🌺
در پناه حق باشید .