برای رهایی از چاقی باید هنر لاغر شدن را بیاموزید. همانگونه که در گذشته هنر چاق شدن را آموخته اید.
همه افراد چاق در تلاش برای لاغر شدن از روش های گوناگون هستند درحالی که تنها روش لاغر شدن آسان و ماندگار استفاده از همان روشی است که با آن چاق شده اید، و آن قدرت ذهنتان است.
داستان چاقی من
تا همین چند سال گذشته چاق بودم.
چاقی از زمان کودکی همراه من بود. اگرچه اصلا از آن خوشم نمی آمد و بارها برای رهایی از چاقی تلاش می کردم اما بیش از ۳۵ سال از عمرم با چاقی گذشت.
چاقی سی و پنج سال شاهد رنج و ناراحتی من از حضورش در جسمم بود، اما حاضر به ترک محل اقامت خود نمی شد.
بارها برای رهایی از چاقی تلاش می کردم اما زورم به اضافه وزن نمی رسید و نتیجه ای حاصل نمی شد.
البته از حق نگذریم دو سه باری در حد چند کیلو کاهش وزن و سایز را تجربه کرده بودم اما آنچه از لاغر شدن را که با زحمت و سختی فراوان به دست می آوردم به راحتی آب خوردن از دست می دادم
همیشه این سوال در ذهنم بود که:
چرا به سختی لاغر می شودم اما به راحتی چاق می شوم؟
مهمترین آرزوی من
رهایی از چاقی مهمترین آرزوی من در زندگی بود که البته هیچ امیدی برای تحقق آن نداشتم چون ۳۵ سال چاق بودن به من ثابت کرده بود که من لاغر بشو نیستم و سرنوشت من چاقی است.
از کودکی میلیون ها بار از والدین و اطرافیانم شنیده بودم که ژنتیک من چاقی است. همیشه من را با عموهایم مقایسه می کردند و تلاش می کردند اثبات کنند که من شبیه عموهایم که همه چاق بودند هستم.
بدون اینکه آزمایشی انجام شود من را متحم به کم تحرکی و پایین بودن سوخت و ساز می کردند.
تلاشم برای لاغر شدن پیوسته نبود و معمولا هر وقت از چاقی خیلی اذیت می شدم یا شنیدن حرف ها و نصیحت های دیگران سبب می شد از خودم و وضعیت چاقی ام متنفر شوم، تصمیم قاطع می گرفتم که باید لاغر شوم.
هربار برای لاغر شدن به دنبال روش جدیدی بودم. روشی که در مدت کوتاهی بتواند مقدار زیادی از وزن من را کاهش دهد و من را به رویای لاغری برساند.
البته عجله من برای لاغر شدن به خاطر خودم نبود بلکه بیشتر به این دلیل بود تا جواب دندان شکنی برای آنانی داشته باشم که همیشه مرا بخاطر چاق بودن و لاغر نشدن سرزنش می کردند.
رژیم های مختلف، ورزش های سبک و سنگین، داروهای عطاری و قرص های لاغری، گن های لاغری و خلاصه هر وسیله، دارو یا برنامه رژیمی برای لاغری پیدا می کردم را برای مدتی استفاده می کردم اما نتیجه همه آنها چیزی جز احساس شکست و ناامید شدن از لاغری نبود.
داستان رهایی از چاقی من
به لطف خدا در سن ۳۵ سالگی با موضوع ذهن و قدرت ذهن در خلق زندگی آشنا شدم. اتفاقی که سال ۱۳۹۶ رخ داد و مرا مصمم کرد تا برای رهایی از چاقی حرکت خود را آغاز کنم. حرکتی که کماکان ادامه دارد.
آنچه درباره ذهن و قدرتش در خلق آرزوها و شرایط زندگی می خواندم و می شنیدم مرا به این واداشت که از قدرت ذهن برای خلق آرزوی لاغری استفاده کنم.
تصمیمی که بیشتر خنده دار بود تا کارآمد، چون همه روش های قبلی که ادعا می کردند در چه مدت چه مقدار کاهش وزن خواهم داشت را استفاده کرده بودم و نتیجه ای کسب نکرده بودم و اکنون می خواستم از قدرت ذهن برای رهایی از چاقی استفاده کنم.
روشی که نه کسی درباره آن ادعایی داشت و نه صحبتی درباره لاغری با ذهن شنیده یا خوانده بودم.
تصمیم من برای لاغر شدن با قدرت ذهن بیشتر برای سرگرمی بود نه لاغر شدن چون در شروع این تصمیم هیچ امیدی به لاغر شدن نداشتم.
مدت ها مشغول این بازی سرگرم کننده بودم و تمرینات ذهنی برای لاغر شدن انجام می دادم.
تمریناتی که نه کسی قبل از من انجام داده بود و نه نتیجه ی انجام آنها مشخص بود.
بیشتر از اینکه به فکر نتیجه از روش لاغری با ذهن باشم، مشغول شدن به نوشتن، تجسم کردن و فکر کردن به لاغری برای من خوشایند بود و به همین سبب حدود 2 سال این بازی سرگرم کننده را ادامه دادم.
به لطف خدا تغییرات بسیاری در سطح فکر و نگرش من ایجاد شد و احساس من از چاقی و ناامیدی برای لاغر شدن به احساس توانمندی برای لاغر شدن تغییر پیدا کرد و پس از مدتی تغییرات جسمی در من شکل گرفت.
تغییراتی که برای من لذت بخش و برای دیگران باور نکردنی بود.
هرچه بیشتر ادامه دادم تغییرات واضح تر شد و سوال اطرافیان که از چه روشی برای لاغری استفاده می کنم بیشتر شد.
چگونه می شود با قدرت ذهن لاغر شد؟
سوال بسیاری از افرادی که مثل من چاق بودند و دوست داشتند لاغر شوند این بود که:
چگونه می شود با قدرت ذهن لاغر شد؟
موضوعی که جواب آن سالهای قبل برای خودم هم مبهم بود و از روزی که سعی کردم ذهنم را برای لاغر شدن برنامه ریزی کنم، به مرور با کسب نتایج اولیه و مشاهده نشانه های تاثیرگذار بودن این روش فوق العاده، ایمان و باورم به قدرت ذهن در لاغر شدن بیشتر و بیشتر شد.
زمانی که در مسیر لاغری با ذهن به تمرین و تکرار مشغول بودم تمرینات ذهنی زیادی را به کار گرفتم و خیلی سعی کردم تا بهترین تمرین ها که بیشترین تاثیر را روی ذهن و عملکرد من دارد را شناسایی کرده و بیشتر بر تکرار آن تمرینات تمرکز داشته باشم.
هرچه تغییرات من بیشتر می شد و سایز و وزن من کمتر می شد، شور و اشتیاق من برای ادامه دادن اضافه میشد.
از روزی که اولین گام برای لاغری با ذهن را برداشتم تا امروز که به لطف خدا سالهاست از رنج چاقی فاصله گرفته ام هر روز در جستجوی دستیابی به راهکارهای بهتر و ساده تر برای آموزش چگونه لاغر شدن با قدرت ذهن هستم.
به لطف خدا نتیجه عالی خودم و افراد زیادی که در طی این چند سال از آموزشهای من استفاده کردن سبب شد که با تمرکز بیشتر و برنامه ریزی منظم تری به معرفی و گسترس این روش شگفت انگیز ادامه بدهم و البته لطف خدای مهربان در هدایت دوستانم به سمت من و این روش نقش اصلی در گسترش این روش شگفت انگیز داشته است.
نتیجه این فایل آموزشی
به دلیل سوال دوستان بی شماری که علاقمند به استفاده از این روش برای رهایی از چاقی و خلق زندگی جدیدی برای خود هستند تصمیم گرفتم در قالب یک فایل آموزشی تصویری چگونگی لاغر شدن با قدرت ذهن را توضیح دهم.
امیدوارم عزیزانی که علاقمند به لاغر شدن هستند اما به هر دلیلی نتوانسته اند به رویای خود جامه عمل بپوشانند با دیدن این فایل تصویری فوق العاده انرژی و توان مظاعف پیدا کنند و با همت عالی قدم در مسیر صحیح لاغری بگذارند.
به لطف خدای مهربان شما هم مثل من و سایر دوستان شگفتی سازی که از دوره ورود به سرزمین لاغرها (گام اول) برای خلق رویای خود استفاده کرده اند میتوانید به راحتی و تنها با اندکی تلاش و مقداری بیشتر صبر و استمرار به رویای چندین ساله خود دست پیدا کنید.
لاغر شدن موضوعی است که تغییرات زیادی در جنبه های مختلف زندگی ما بوجود می آورد. شما هم میتوانید با استفاده از آموزش لاغری با ذهن سعی در خلق زندگی جدیدی برای خود داشته باشید و زندگی جدیدی را به خود و اطرافیانتان هدیه کنید.
دیدگاه تاثیرگذار صبا عزیز
چقدر درست و قشنگ بودن این آگاهی ها
مطمعنم خودتون هم نمیدونید چقدر با این فایل ها ایمان و امید ما بیشتر میشه برای ادامه دادن و رهایی از چاقی!
تک تک جملات رو باید قورت داد و آنقدر تکرار کرد تا چیزی فراتر از یه آگاهی بشه توی ذهنمون.
دقیقا درست گفتید و من چقدر با این حرفای شما احساس نزدیکی میکنم.
من سال ها بود که با آرامش غذا خوردن رو تجربه نمیکردم و اصلا نمیدونستم چه موهبتیه.
هر وقت گرسنم میشد استرس میگرفتم چون میدونستم قراره کلی پرخوری کنم و بعدش اون احساس بد بیاد سراغم برای همین به خودم گرسنگی میدادم.
فکر میکردم اگه گرسنگی بکشم خیلی بهتر از اینه که برم غذا بخورم و هم چاق بشم، هم عذاب وجدان بگیرم، هم از خودم بدم بیاد، هم بخوام از فشار معده بالا بیارم و مشکلات جسمی و روحی پیدا کنم.
اما این تصمیماتم فایده نداشت ، تا شروع میکردم به غذا خوردن انگار تمااااام قولایی که به خودم داده بودم بخار میشد و میرفت توی فضا، انگار اصلا از اول وجود نداشتن.
این همه به خودم میگفتم به اندازه میخورم، همون جوری که توی رژیم گفته از مواد غذایی مصرف میکنم ولی همینکه پام میرسید سر سفره انگار مغزم یه بشکن میزد و میگفت تا میتونی بخور، بخور بخور و دیگه من تو حال خودم نبودم.
چه قدر خاطرات زشت و بدی هستن حتی با مرور کردنشون هم حالم بد میشه دیگه چه برسه به انجام دادنش.
ته این مسیر برای من لاغریه و خدا ته مسیر منتظرمه و من به زودی خدا رو توی آینه و توی اندام متناسبم میبینم.
ولی این خیلی مهمه که من درست رفتار کنم و پرخوری نکنم چون این کار واقعا زشته، بی احترامی به این جسم با ارزشمه، من وقتی برادرم یه چیزی میخوره و پوستشو همینطوری رها میکنه تو خونه خیلی بدم میاد و همش بهش میگم مگه خونه سطل آشغاله که پوسته ها رو همینطوری ول میکنی رو زمین ولی دست بر قضا خودم با پرخوری دارم همین کارو با جسمم میکنم و آشغالایی که بدنم هیچ نیازی بهشون نداره رو دارم خالی میکنم تو بدنم.
در واقع بدن من از پرخوری چاق نمیشه ازین چاق میشه چون ناراحته که دارم باهاش این رفتار ها رو انجام میدم و هر روز بهش بی احترامی میکنم ولی من به خودم قول دادم ، قول دادم که هر روز یک قدم بر دارم و به هدف خودم نزدیک تر بشم.
همین چند روزی که دارم مطالب رو پیگیری میکنم رفتارم تغییری نکرده چون من یه مدتی کم و بیش دور بودم از فضای لاغری با ذهن و به خودم حق میدم که به همین زودی رفتارم تغییر نکنه و باید با ته نشین شدن دوباره ی این اطلاعات برگردم به حالت عالی خودم.
ولی همین دو روزه خیلی احساس بهتری نسبت به خودم دارم چون دارم به قول هایی که به خودم دادم عمل میکنم و این یعنی احترام به خودم . نمیدونید چه احساس قشنگیه که صبحا وقتی دارم گزارش روز قبلم رو مینویسم به خودم بگم که لاغری با ذهن رو انجام دادم و بعد جلوش یه تیک بزنم:)))) این احساسو با هیچ چیز عوض نمیکنم.
توی فایل همون حرفای عالی همیشگی رو زدین که دوست دارم برای خودم تکرارشون کنم:
۱: لاغر شدن مثل یادگیری یه زبان جدیده باید هر روز پیگیریش کنی ، تمرین انجام بدی و تو ذهنت با خودت هر چند با غلط املایی و گرامری ولی با اون زبان با خودت حرف بزنی تا آگاهی های جدید برات مرور بشن و کم کم جایگزین زبان قدیمی بشن
۲: هر روز باید یک گام بر داری . نه دو گام نه با عجله بلکه یک گام ولی اونقدر اون گامو تکرار کن که ملکه ی ذهنت بشه هیچ اشکالی نداره یک فایل رو هزار بار گوش داد ؛ اینکه یه فایلو هزار بار گوش بدی بهتر از اینه که هزار تا فایلو فقط یه بار گوش بدی.
۳: تنها روش صحیح لاغری ، لاغری با ذهنه . با روشای دیگه هم میشه لاغر شد ولی اول اینکه باقی نمیمونه و همونطور که باد اورده اون عدد جدید روی ترازو رو ، همون طور هم باد میبرتش و دوم اینکه ما با رژیم و ورزش و دمنوش و عمل جراحی هیچ تغییری در سبک زندگی مون ، فکر کردنمون ، تصمیم هامون و انتخاب هامون اتفاق نمیوفته.
لاغری با ذهن به این خاطر صحیحه چون ما توی این روش تبدیل به یه آدم متناسب نمیشیم بلکه تبدیل به انسانی میشیم که لیاقت و شایستگی متناسب شدن و متناسب موندن رو داره . ما اینجا تبدیل به این قهرمان میشیم وگرنه رژیم گرفتن و لاغر شدن و برگشتن سر خونه ی اول که از همه بر میاد مگه ما کم رژیم گرفتیم؟
من خودم تمام وقتم رو میزاشتم برای انجام هر چه بهتر رژیم ولی کو نتیجش؟
اگه نتیجه داده بود که الان اینجا نبودم و خداروشکر که نتیجه نداد و خداروشکر که چاق شدم تا بتونم این سایت رو پیدا کنم و روش زندگی کردن رو یاد بگیرم
این روش فقط از قهرمانا بر میاد ، منم قهرمان داستان خودمم و توی این مسیر با نهایت قدرت قدم بر میدارم و به چیزی که برام مقدر شده میرسم و اون رهایی از چاقی است.
خدایا شکرت
ممنونم استاد عزیز و زیبا
✍️ تمرین آموزشی 📖
برای درک بهتر روش لاغری با ذهن درک و برداشت خود از توضیحات فایل تصویری را در بخش نظرات این جلسه بنویسید.
در نوشتن دیدگاه خود سعی کنید به سوالات مطرح شده پاسخ دهید.
- چگونه با قدرت ذهن خود چاق شدیم؟
- شباهت لاغری با ذهن و چاقی با ذهن را بنویسید؟
- در روش لاغری با ذهن تمرکز بر تغییر جسم است یا تغییر ذهن؟ این کار به چه صورت انجام می شود؟
- به نظر شما زبان چاقی چیست و درک خود از زبان لاغری را بنویسید؟
- آنچه در ویدیوی آموزش برای شما جالب و تاثیرگذار بود را شرح دهید.
- از محتوای ویدیوی آموزشی برای خود تمرین ایجاد کرده و در بخش نظرات تمرینی که باید انجام دهید را بنویسید.
با نوشتن درباره لاغری با ذهن و مسیری که برای لاغر شدن باید طی کنید شما در حال ترسیم نقشه ذهنی لاغر شدن هستید. بنابراین در نوشتن تمرین این جلسه اشتیاق و تمرکز داشته باشید.
📻 رادیو لاغری
منتظر خواندن نوشته های شما هستم
همراه همیشگی شما رضا عطارروشن
امتیاز 3.92 از 210 رای
با دیگران به اشتراک بگذارید تا امتیاز بگیرید!
سلام استاد مهربان و دلسوز.
من درکم از چاقی در این چند روز این هست که باورهای اشتباه خودم و اطرافیانم که به من مدام از بچگی گوشزد کردن باعث شده ذهن من مثل یه سطل آشغال پر بشه از افکار و باور و رفتارهای اشتباه چون من از زمانی که فهمیدم چاق بودنم اصلا زیبا نیست هیچوقت دیگه چاقیم رو دوست نداشتم ولی چون از حدودا 6 ماهگی به گفته مادرم خیلی تپلی بودم و همه منو دوست داشتن و همیشه گفتن تو بخاطر ارث چاقیمون اینجوری شدی تا 13 سالگی هیچ حس بدی نسبت به چاق بودن نداشتم ولی بعد از اینکه دیدم برادر کوچکتر از خودم هیکل متناسبی پیدا کرده با اینکه از یه خانواده و ژن هستیم و به من میگفتند تو رو مامانت رفتی داداشت رو عمه هات که لاغرن از اون سن تا به الان مدام تلاش کردم برای فرار از چاقیم که شبیه داداشم بشم نتیجه اونا چیزی جز اذیت شدنم از نظر روحی و زشت شدن جسمم نداشت تازه میفهمم که این همه سال چقدر با ذهن خودم جنگیدم که نخور در صورتی که فرمولش تو ذهنم بوده و من راهی برای مقابله باهاش نداشتم و خیلی حس خوبی میگیرم چون خیلی شباهت دارم با تک به تک حرفای شما.
و در درک من از لاغری با اینکه صادقانه بگم هنوز خیلی ضعیف هست اما انتظار اینو دارم دیگه به نجوای درونم که منو به سمت چاقی میکشه گوش ندم و تمام تمرکزم رو بذارم به گوش دادن به همین فایلها و صحبت های شما که خیلی بهم آرامش درونی میده.سپاسگزارم
سلام خدمت شما استاد گرامی.
اول اینو بگم تا یادم نرفته گفتید الان که فایل رو تماشا میکنید و گوش میکنید انتظار شما از خودتون و جسمتون چیه من خیلی وقته انتظارم از خودم چاق تر شدن نیست چرا چون 6 ماه از این سایت فاصله گرفتم به طور کلی حتی سراغش هم نیومدم اما مثل شدت سالهای قبل انتظارم از خودم چاقی نبود و کاملا به سایز سال قبل نرسیدم فقط مقداری چاق شدم چرا چون باورم هنوز قوی نبوده اگر بود برنمیگشت اما درسته من از همین لحظه هم که دارم فایل رو گوش میدم انتظارم مثل قبل چاقی نیست.
چگونه با قدرت ذهن خود چاق شدیم؟ ما فقط به نجوای درون خودمون گوش دادیم چرا گوش دادیم چون یاد گرفتیم که خوردن غذای زیاد تورو چاق کرده خوردن برنج و نون نشاسته چربی قند فلان و فلان شما رو چاق کرده هرکسی دلایلی برای خودش داره و دیدگاهش با من متفاوت هست ولی منی که از طفولیت هم چاقیم با بقیه هم سن و سال هام متفاوت بوده و در سن کودکی بهم گفتن که تو ارث چاقی داری خیلی دیدگاهم متفاوت هست با خانمی که دلیلش ازدواج زایمان یا گذر از سن بلوغ یا نزدیک به سن میان سالی یا هر چیز دیگه ای هست من چاقی رو خیلی قشنگ یاد گرفتم از همون بچگی یاد گرفتم نه کتاب و فایل آموزشی بوده که بهم بگه بخور نه قرصی خوردم نه ورزشی کردم که چاق شدم واقعا الان که فکر میکنم من بدون هیچ زحمتی چاق شدم و بقول اطرافیان من استعداد زیادی توی چاقی دارم و بنظر من چاق شدن اصلا استعداد نیست یه یادگیری خیلی راحت بوده که از طریق شنیدن اطرافیان خصوصا پدر مادر که تو از بچگی تپل بودی تو ژن چاقی داری مثلا مامانم همیشه میگفت نگاه من چاقم خالت و فلان وفلانی چاقه و وقتی همیشه میگفتم چرا داداشم چاق نیست خیلی راحت میگفت که اون به خانواده پدریت رفته که همشون لاغر هستن و من با این دیدگاه بزرگ شدم و مدام خودمو گول زدم که تو هرکاری هم کنی چاقی و لاغر نمیشی چون تو ژن داری و مطمئن بودم هر سال چاق تر میشم ولی من الان راحت متوجه شدم که اون صداهای درون مغزم نجواهای چاقی بوده آخه خیلی وقتا گرسنه نبودم و از قضا رژیم هم داشتم انگار یکی بهم میگفت تو که لاغر نمیشی چند دفه رژیم گرفتی باز چاق شدی پاشو برو اون چیزی که تو یخچال گذاشتی رو بخور از فردا دیگه توبه کن و خیلی راحت دستم میرفت سمت یخچال و رژیمم شکسته میشد و تازه بعد از اون داستان شروع میشد عذاب وجدان ناامیدی استرس و تصویر چاق تر شدن همون لحظه توی ذهنم کشیده میشد و بعدها که حسابی چاق شده بودم و بزرگ تر شنیده بودم ازدواج کنم چاق میشم و شدم و انتظارات چاقی من خیلی خیلی قوی بود.
چیزی که از شباهت لاغری با ذهن و چاقی با ذهن درک کردم این هست که هردو آنها باید به نجوای درونت گوش بدی باید نسبت به انتظاری که از خودت داری عمل کنی همونطور که از نزدیکان مثل پدر مادر یاد گرفتم که بخورم چاق میشم و ژن چاقی دارم الان هم یاد میگیرم این دفه از استاد عطار روشن میشنوم و یاد میگیرم که من ژن چاقی ندارم من همون غذاها رو میخورم ولی قرار نیست منو چاق کنه فقط چون گرسنه هستم میخورم چون نیاز به انرژی برای ادامه زندگی دارم میخورم و نتیجه آن چاقی نیست در چاقی با ذهن انتظار دارم با خوردن یک تکه پیتزا قراره چند کالری اضافه کنم و تصویر چاقی در ذهنم پررنگ تر بشه استرس بگیرم و نتیجه اون میشه چاق تر شدن در لاغری با ذهن هم مشابه همون انتظار در من شکل میگیره اما این دفه انتظار من چاقی نیست من فقط یک تیکه پیتزا خوردم چون گرسنه بودم و هیچ تاثیری در چاق تر شدنم نداره و اون تصویر چاقی کم رنگ تر میشه استرسم کمتر میشه و نتیجه اون میشه لاغری.من در چاقی با ذهن هیچ تلاشی نکردم ورزشی انجام ندادم رژیمی نگرفتم دمنوش نخوردم فقط به حرفای اشتباه گوش دادم یاد گرفتم و انتظارش رو پررنگ کردم حالا برای لاغری با ذهن هم نیازی به هیچ تلاشی ورزشی رژیمی با دمنوشی ندارم فقط حرفای درست و منطقی میشنوم یاد میگیرم عمل میکنم و انتظارم از لاغری پررنگ میشه.
در روش لاغری با ذهن هیچ تمرکزی بر جسم نداره چرا چون حتی از اسم سایت هم میشه متوجه شد تناسب فکری یعنی ما قراره تمرکز کنیم بر روی ذهن خود و خاموش کردن نجواهای اشتباه در نهایت تاثیرش روی جسم ما لاغری میشه چطور ممکنه؟ ما در روش چاقی با ذهن تمام تمرکزمون بر جسم بوده که من شکم و پهلو دارم من اینو بخورم چاق تر میشم این رنگو بپوشم چاق تر نما میدم و ما در اصل داشتیم ذهنمون رو پر میکنیم از چاقی و چاق تر شدن و پر رنگ کردن انتظارات چاقی و نتیجه ای که ذهن ما میداد همون توجهی بود که به چاقی دادیم و چاق شدیم.
زبان چاقی رو ما خیلی خوب یاد گرفتیم چون بارها تکرارش کردیم باهاش زندگی کردیم بهش اهمیت دادیم اینکه من چاقم من بی ارزشم من اراده ندارم من هر چیزی بخورم چاق تر میشم داریم به چاق بودن بها میدیم با زبان فارسی خودمون یاد گرفتیم چاقی یعنی من یعنی این هیکل من یعنی ناامید بودن من یعنی من محاله لاغر بشم و مدام به زبون میاریم و حفظ میشیم و به ذهن میسپاریم و زبان لاغری چیزی که من فهمیدم دقیقا نقطه مقابل زبان چاقی هست یاد گرفتن زندگی بدون استرس بدون عذاب وجدان بدون ترس و ناامیدی این که غذاها به وجود نیومدن برای چاق تر شدن من اینکه من حق اینو دارم قشنگترین رنگ های روشن را بپوشم توی آینه از دیدن خودم لذت ببرم صحبت های درست استاد رو گوش کنم یاد بگیرم و باهاش زندگی کنم تکرار کنم تمرین کنم و با همون زبان فارسی و مادری خودم بگم که لاغری با ذهن آسان ترین روش دنیا هست و من میتونم و با اراده ترین دختر روی زمین هستم و به ذهنم یاد بدم که چاقی هیچ نقشی در ذهن من نداره و تصویرش داره محو میشه و لاغری جایگزین میشه.