برای رهایی از چاقی باید هنر لاغر شدن را بیاموزید. همانگونه که در گذشته هنر چاق شدن را آموخته اید.
همه افراد چاق در تلاش برای لاغر شدن از روش های گوناگون هستند درحالی که تنها روش لاغر شدن آسان و ماندگار استفاده از همان روشی است که با آن چاق شده اید، و آن قدرت ذهنتان است.
داستان چاقی من
تا همین چند سال گذشته چاق بودم.
چاقی از زمان کودکی همراه من بود. اگرچه اصلا از آن خوشم نمی آمد و بارها برای رهایی از چاقی تلاش می کردم اما بیش از ۳۵ سال از عمرم با چاقی گذشت.
چاقی سی و پنج سال شاهد رنج و ناراحتی من از حضورش در جسمم بود، اما حاضر به ترک محل اقامت خود نمی شد.
بارها برای رهایی از چاقی تلاش می کردم اما زورم به اضافه وزن نمی رسید و نتیجه ای حاصل نمی شد.
البته از حق نگذریم دو سه باری در حد چند کیلو کاهش وزن و سایز را تجربه کرده بودم اما آنچه از لاغر شدن را که با زحمت و سختی فراوان به دست می آوردم به راحتی آب خوردن از دست می دادم
همیشه این سوال در ذهنم بود که:
چرا به سختی لاغر می شودم اما به راحتی چاق می شوم؟
مهمترین آرزوی من
رهایی از چاقی مهمترین آرزوی من در زندگی بود که البته هیچ امیدی برای تحقق آن نداشتم چون ۳۵ سال چاق بودن به من ثابت کرده بود که من لاغر بشو نیستم و سرنوشت من چاقی است.
از کودکی میلیون ها بار از والدین و اطرافیانم شنیده بودم که ژنتیک من چاقی است. همیشه من را با عموهایم مقایسه می کردند و تلاش می کردند اثبات کنند که من شبیه عموهایم که همه چاق بودند هستم.
بدون اینکه آزمایشی انجام شود من را متحم به کم تحرکی و پایین بودن سوخت و ساز می کردند.
تلاشم برای لاغر شدن پیوسته نبود و معمولا هر وقت از چاقی خیلی اذیت می شدم یا شنیدن حرف ها و نصیحت های دیگران سبب می شد از خودم و وضعیت چاقی ام متنفر شوم، تصمیم قاطع می گرفتم که باید لاغر شوم.
هربار برای لاغر شدن به دنبال روش جدیدی بودم. روشی که در مدت کوتاهی بتواند مقدار زیادی از وزن من را کاهش دهد و من را به رویای لاغری برساند.
البته عجله من برای لاغر شدن به خاطر خودم نبود بلکه بیشتر به این دلیل بود تا جواب دندان شکنی برای آنانی داشته باشم که همیشه مرا بخاطر چاق بودن و لاغر نشدن سرزنش می کردند.
رژیم های مختلف، ورزش های سبک و سنگین، داروهای عطاری و قرص های لاغری، گن های لاغری و خلاصه هر وسیله، دارو یا برنامه رژیمی برای لاغری پیدا می کردم را برای مدتی استفاده می کردم اما نتیجه همه آنها چیزی جز احساس شکست و ناامید شدن از لاغری نبود.
داستان رهایی از چاقی من
به لطف خدا در سن ۳۵ سالگی با موضوع ذهن و قدرت ذهن در خلق زندگی آشنا شدم. اتفاقی که سال ۱۳۹۶ رخ داد و مرا مصمم کرد تا برای رهایی از چاقی حرکت خود را آغاز کنم. حرکتی که کماکان ادامه دارد.
آنچه درباره ذهن و قدرتش در خلق آرزوها و شرایط زندگی می خواندم و می شنیدم مرا به این واداشت که از قدرت ذهن برای خلق آرزوی لاغری استفاده کنم.
تصمیمی که بیشتر خنده دار بود تا کارآمد، چون همه روش های قبلی که ادعا می کردند در چه مدت چه مقدار کاهش وزن خواهم داشت را استفاده کرده بودم و نتیجه ای کسب نکرده بودم و اکنون می خواستم از قدرت ذهن برای رهایی از چاقی استفاده کنم.
روشی که نه کسی درباره آن ادعایی داشت و نه صحبتی درباره لاغری با ذهن شنیده یا خوانده بودم.
تصمیم من برای لاغر شدن با قدرت ذهن بیشتر برای سرگرمی بود نه لاغر شدن چون در شروع این تصمیم هیچ امیدی به لاغر شدن نداشتم.
مدت ها مشغول این بازی سرگرم کننده بودم و تمرینات ذهنی برای لاغر شدن انجام می دادم.
تمریناتی که نه کسی قبل از من انجام داده بود و نه نتیجه ی انجام آنها مشخص بود.
بیشتر از اینکه به فکر نتیجه از روش لاغری با ذهن باشم، مشغول شدن به نوشتن، تجسم کردن و فکر کردن به لاغری برای من خوشایند بود و به همین سبب حدود 2 سال این بازی سرگرم کننده را ادامه دادم.
به لطف خدا تغییرات بسیاری در سطح فکر و نگرش من ایجاد شد و احساس من از چاقی و ناامیدی برای لاغر شدن به احساس توانمندی برای لاغر شدن تغییر پیدا کرد و پس از مدتی تغییرات جسمی در من شکل گرفت.
تغییراتی که برای من لذت بخش و برای دیگران باور نکردنی بود.
هرچه بیشتر ادامه دادم تغییرات واضح تر شد و سوال اطرافیان که از چه روشی برای لاغری استفاده می کنم بیشتر شد.
چگونه می شود با قدرت ذهن لاغر شد؟
سوال بسیاری از افرادی که مثل من چاق بودند و دوست داشتند لاغر شوند این بود که:
چگونه می شود با قدرت ذهن لاغر شد؟
موضوعی که جواب آن سالهای قبل برای خودم هم مبهم بود و از روزی که سعی کردم ذهنم را برای لاغر شدن برنامه ریزی کنم، به مرور با کسب نتایج اولیه و مشاهده نشانه های تاثیرگذار بودن این روش فوق العاده، ایمان و باورم به قدرت ذهن در لاغر شدن بیشتر و بیشتر شد.
زمانی که در مسیر لاغری با ذهن به تمرین و تکرار مشغول بودم تمرینات ذهنی زیادی را به کار گرفتم و خیلی سعی کردم تا بهترین تمرین ها که بیشترین تاثیر را روی ذهن و عملکرد من دارد را شناسایی کرده و بیشتر بر تکرار آن تمرینات تمرکز داشته باشم.
هرچه تغییرات من بیشتر می شد و سایز و وزن من کمتر می شد، شور و اشتیاق من برای ادامه دادن اضافه میشد.
از روزی که اولین گام برای لاغری با ذهن را برداشتم تا امروز که به لطف خدا سالهاست از رنج چاقی فاصله گرفته ام هر روز در جستجوی دستیابی به راهکارهای بهتر و ساده تر برای آموزش چگونه لاغر شدن با قدرت ذهن هستم.
به لطف خدا نتیجه عالی خودم و افراد زیادی که در طی این چند سال از آموزشهای من استفاده کردن سبب شد که با تمرکز بیشتر و برنامه ریزی منظم تری به معرفی و گسترس این روش شگفت انگیز ادامه بدهم و البته لطف خدای مهربان در هدایت دوستانم به سمت من و این روش نقش اصلی در گسترش این روش شگفت انگیز داشته است.
نتیجه این فایل آموزشی
به دلیل سوال دوستان بی شماری که علاقمند به استفاده از این روش برای رهایی از چاقی و خلق زندگی جدیدی برای خود هستند تصمیم گرفتم در قالب یک فایل آموزشی تصویری چگونگی لاغر شدن با قدرت ذهن را توضیح دهم.
امیدوارم عزیزانی که علاقمند به لاغر شدن هستند اما به هر دلیلی نتوانسته اند به رویای خود جامه عمل بپوشانند با دیدن این فایل تصویری فوق العاده انرژی و توان مظاعف پیدا کنند و با همت عالی قدم در مسیر صحیح لاغری بگذارند.
به لطف خدای مهربان شما هم مثل من و سایر دوستان شگفتی سازی که از دوره ورود به سرزمین لاغرها (گام اول) برای خلق رویای خود استفاده کرده اند میتوانید به راحتی و تنها با اندکی تلاش و مقداری بیشتر صبر و استمرار به رویای چندین ساله خود دست پیدا کنید.
لاغر شدن موضوعی است که تغییرات زیادی در جنبه های مختلف زندگی ما بوجود می آورد. شما هم میتوانید با استفاده از آموزش لاغری با ذهن سعی در خلق زندگی جدیدی برای خود داشته باشید و زندگی جدیدی را به خود و اطرافیانتان هدیه کنید.
دیدگاه تاثیرگذار صبا عزیز
چقدر درست و قشنگ بودن این آگاهی ها
مطمعنم خودتون هم نمیدونید چقدر با این فایل ها ایمان و امید ما بیشتر میشه برای ادامه دادن و رهایی از چاقی!
تک تک جملات رو باید قورت داد و آنقدر تکرار کرد تا چیزی فراتر از یه آگاهی بشه توی ذهنمون.
دقیقا درست گفتید و من چقدر با این حرفای شما احساس نزدیکی میکنم.
من سال ها بود که با آرامش غذا خوردن رو تجربه نمیکردم و اصلا نمیدونستم چه موهبتیه.
هر وقت گرسنم میشد استرس میگرفتم چون میدونستم قراره کلی پرخوری کنم و بعدش اون احساس بد بیاد سراغم برای همین به خودم گرسنگی میدادم.
فکر میکردم اگه گرسنگی بکشم خیلی بهتر از اینه که برم غذا بخورم و هم چاق بشم، هم عذاب وجدان بگیرم، هم از خودم بدم بیاد، هم بخوام از فشار معده بالا بیارم و مشکلات جسمی و روحی پیدا کنم.
اما این تصمیماتم فایده نداشت ، تا شروع میکردم به غذا خوردن انگار تمااااام قولایی که به خودم داده بودم بخار میشد و میرفت توی فضا، انگار اصلا از اول وجود نداشتن.
این همه به خودم میگفتم به اندازه میخورم، همون جوری که توی رژیم گفته از مواد غذایی مصرف میکنم ولی همینکه پام میرسید سر سفره انگار مغزم یه بشکن میزد و میگفت تا میتونی بخور، بخور بخور و دیگه من تو حال خودم نبودم.
چه قدر خاطرات زشت و بدی هستن حتی با مرور کردنشون هم حالم بد میشه دیگه چه برسه به انجام دادنش.
ته این مسیر برای من لاغریه و خدا ته مسیر منتظرمه و من به زودی خدا رو توی آینه و توی اندام متناسبم میبینم.
ولی این خیلی مهمه که من درست رفتار کنم و پرخوری نکنم چون این کار واقعا زشته، بی احترامی به این جسم با ارزشمه، من وقتی برادرم یه چیزی میخوره و پوستشو همینطوری رها میکنه تو خونه خیلی بدم میاد و همش بهش میگم مگه خونه سطل آشغاله که پوسته ها رو همینطوری ول میکنی رو زمین ولی دست بر قضا خودم با پرخوری دارم همین کارو با جسمم میکنم و آشغالایی که بدنم هیچ نیازی بهشون نداره رو دارم خالی میکنم تو بدنم.
در واقع بدن من از پرخوری چاق نمیشه ازین چاق میشه چون ناراحته که دارم باهاش این رفتار ها رو انجام میدم و هر روز بهش بی احترامی میکنم ولی من به خودم قول دادم ، قول دادم که هر روز یک قدم بر دارم و به هدف خودم نزدیک تر بشم.
همین چند روزی که دارم مطالب رو پیگیری میکنم رفتارم تغییری نکرده چون من یه مدتی کم و بیش دور بودم از فضای لاغری با ذهن و به خودم حق میدم که به همین زودی رفتارم تغییر نکنه و باید با ته نشین شدن دوباره ی این اطلاعات برگردم به حالت عالی خودم.
ولی همین دو روزه خیلی احساس بهتری نسبت به خودم دارم چون دارم به قول هایی که به خودم دادم عمل میکنم و این یعنی احترام به خودم . نمیدونید چه احساس قشنگیه که صبحا وقتی دارم گزارش روز قبلم رو مینویسم به خودم بگم که لاغری با ذهن رو انجام دادم و بعد جلوش یه تیک بزنم:)))) این احساسو با هیچ چیز عوض نمیکنم.
توی فایل همون حرفای عالی همیشگی رو زدین که دوست دارم برای خودم تکرارشون کنم:
۱: لاغر شدن مثل یادگیری یه زبان جدیده باید هر روز پیگیریش کنی ، تمرین انجام بدی و تو ذهنت با خودت هر چند با غلط املایی و گرامری ولی با اون زبان با خودت حرف بزنی تا آگاهی های جدید برات مرور بشن و کم کم جایگزین زبان قدیمی بشن
۲: هر روز باید یک گام بر داری . نه دو گام نه با عجله بلکه یک گام ولی اونقدر اون گامو تکرار کن که ملکه ی ذهنت بشه هیچ اشکالی نداره یک فایل رو هزار بار گوش داد ؛ اینکه یه فایلو هزار بار گوش بدی بهتر از اینه که هزار تا فایلو فقط یه بار گوش بدی.
۳: تنها روش صحیح لاغری ، لاغری با ذهنه . با روشای دیگه هم میشه لاغر شد ولی اول اینکه باقی نمیمونه و همونطور که باد اورده اون عدد جدید روی ترازو رو ، همون طور هم باد میبرتش و دوم اینکه ما با رژیم و ورزش و دمنوش و عمل جراحی هیچ تغییری در سبک زندگی مون ، فکر کردنمون ، تصمیم هامون و انتخاب هامون اتفاق نمیوفته.
لاغری با ذهن به این خاطر صحیحه چون ما توی این روش تبدیل به یه آدم متناسب نمیشیم بلکه تبدیل به انسانی میشیم که لیاقت و شایستگی متناسب شدن و متناسب موندن رو داره . ما اینجا تبدیل به این قهرمان میشیم وگرنه رژیم گرفتن و لاغر شدن و برگشتن سر خونه ی اول که از همه بر میاد مگه ما کم رژیم گرفتیم؟
من خودم تمام وقتم رو میزاشتم برای انجام هر چه بهتر رژیم ولی کو نتیجش؟
اگه نتیجه داده بود که الان اینجا نبودم و خداروشکر که نتیجه نداد و خداروشکر که چاق شدم تا بتونم این سایت رو پیدا کنم و روش زندگی کردن رو یاد بگیرم
این روش فقط از قهرمانا بر میاد ، منم قهرمان داستان خودمم و توی این مسیر با نهایت قدرت قدم بر میدارم و به چیزی که برام مقدر شده میرسم و اون رهایی از چاقی است.
خدایا شکرت
ممنونم استاد عزیز و زیبا
✍️ تمرین آموزشی 📖
برای درک بهتر روش لاغری با ذهن درک و برداشت خود از توضیحات فایل تصویری را در بخش نظرات این جلسه بنویسید.
در نوشتن دیدگاه خود سعی کنید به سوالات مطرح شده پاسخ دهید.
- چگونه با قدرت ذهن خود چاق شدیم؟
- شباهت لاغری با ذهن و چاقی با ذهن را بنویسید؟
- در روش لاغری با ذهن تمرکز بر تغییر جسم است یا تغییر ذهن؟ این کار به چه صورت انجام می شود؟
- به نظر شما زبان چاقی چیست و درک خود از زبان لاغری را بنویسید؟
- آنچه در ویدیوی آموزش برای شما جالب و تاثیرگذار بود را شرح دهید.
- از محتوای ویدیوی آموزشی برای خود تمرین ایجاد کرده و در بخش نظرات تمرینی که باید انجام دهید را بنویسید.
با نوشتن درباره لاغری با ذهن و مسیری که برای لاغر شدن باید طی کنید شما در حال ترسیم نقشه ذهنی لاغر شدن هستید. بنابراین در نوشتن تمرین این جلسه اشتیاق و تمرکز داشته باشید.
📻 رادیو لاغری
منتظر خواندن نوشته های شما هستم
همراه همیشگی شما رضا عطارروشن
امتیاز 3.92 از 210 رای
با دیگران به اشتراک بگذارید تا امتیاز بگیرید!
بسم الله الرحمن الرحیم .
من در این فایل با ذهنم آشنا شدم .
همون که دائما به من میگه بخور شخص چاق ذهنمه . همون که بعد از خوردن منو سرزنش می کنه شخص چاق ذهنمه . همون که نمیزاره من در رژیم با انگیزه ادامه بدم شخص چاق ذهنمه . اما چرا ذهن من این حرفا رو می گه ؟ چرا ذهن من نمیگه نخور ؟ چرا نمیگه رژیمتو خیلی عالی ادامه بده ؟ چرا بعد از خوردن منو سرزنش می کنه ؟
اصلا چرا این حرفارو میزنه ؟ چرا ذهن من مثل انسانهای لاغر نیست ؟ اونا از خوردن خوششون نمیاد . معمولا به غذا علاقه ندارن . به خوردن فکر نمی کنند . حتی یادشون میره بخورن . انقدر به چیزای دیگه توجه می کنند که خیلی اوقات یادشون میره چیزی بخورند . ولی من اصلا غذا خوردن یادم نمیره . اونا فقط موقع گرسنگی یاد غذا می افتن اما من همیشه تو فکر غذام . مخصوصا غذاهای فست فود . خب چرا تو فکر من ایناست . چرا دل من این غذاها رو میخواد ولی دل یه آدم لاغر خیلی تمایلی به غذا نداره . خب توی این فایل یاد گرفتم اینا رو از کوچیکی یاد گرفتم و ذهن من عادت کرده که همیشه منو دعوت کنه به خوردن بیشتر . خب در فایل دیروز یا پریروزم گفته شد که ما چیزی رو که یاد گرفتیم نمیتونیم فراموش کنیم . خب پس چطور میشه چاقی رو از ذهن پاک کرد ؟ در آموزشهای روزهای گذشته فهمیدم دو تا عامل باعث چاقی در ذهن من شده اول یادگیری چاقی توسط افرادی مثل والدین و دوم روشهای لاغری مثل رژیم و ورزش . پس حالا چطور لاغر بشم ؟ چطور لاغر شدن رو یاد بگیرم ؟ اینو هم فهمیدم که این فایلها همه آموزش لاغریه . اما سوال اینه چطور با وجود ذهن چاقم لاغری ذهنمو فعال کنم . چاقی و لاغری مثل سگ و گربه هستن . چطور با وجود سگ ، گربه رو فعال کنم . وقتی سگ دائما توی وجود من داره پارس می کنه و حرفایی که گفتین رو توی گوش من میزنه چطور گربه رو آزاد کنم در حالیکه گربه به راحتی توسط سگ وحشی از بین میره ؟ این آموزشها با وجود چاقی چطور روی من اثر میزاره ؟ به نظرم در روزهای آینده به پاسخ سوالام برسم . با وجود چاقی لاغر شدن خیلی سخت میشه . اونایی که لاغرن این حرفا رو تو ذهنشون ندارن . اما ما و امثال ما داریم . ما مرتب داریم توی سرمون این صدا رو میشنویم . اما این صدا چرا پاک نمیشه ؟ چرا اون از ما قدرتمندتره ؟ خب شما میگید اون باید تغییر کنه . به هرحال ذهن من دوباره پر از سوال شده . امید دارم در جلسه های آینده پاسخ سوالام و بگیرم . راستش امروز از این صدا خیلی ترسیدم . بازم گوش میدم . شاید به پاسخهام برسم . نمیدونم چرا صحبتهاتون در عین آسون بودن خیلی سخته . درک می کنم صحبتها واضحه ولی در عین حال گیج میشم . حس می کنم درست نفهمیدمشون . خیلی برام سوال پیش میاد ولی امیدوارم به درک بهتری برسم . البته من الان چهارمین جلسه است که دارم صحبتهای شما رو میشنوم و شما گفتین حداقلش اینه که الان میدونید چه کسی این حرفا رو بهتون میگه و کی شما رو دعوت به خوردن می کنه و کی سرزنشتون می کنه . مابقیش قطعا در جلسه های اینده روشن میشه . من بیشتر شبا این صدا رو میشنوم . شبا احساس گرسنگی زیادی دارم . در طول روزم گرسنه میشم ولی در شب بیشتر . ولی چرا آخه ما چاقها بیشتر از لاغرها گرسنه میشیم ؟ آیا گرسنه بودن هم از حرفای این موجود نامرئیه ؟ ذهن چیه ؟ خیلی سوال دارم . درد چاقی بدنم یه طرف . درد چاقی ذهنمم بهش اضافه شد . حالا من باید به فکر دوتا چاقی باشم . امروز یه بار بیشتر فرصت نکردم فایل رو گوش بدم . شاید به خاطر همینه انقدر سوال برام پیش اومده . فکر می کنم هنوز این درس رو درک نکردم . اگه برم جلسه ی بعدی بازم با کلی سوال میرم . میخوام برگردم از اول دوباره فایلها رو گوش بدم . رونویسی کنم و تا کاملا درک نکردم نرم سراغ قسمتهای دیگه . اگه برم سراغ قسمتهای دیگه حس می کنم گیج میشم . دلم میخواد تمام درسها رو توی دفتر بنویسم . برای خودم توضیحشون بدم . در نگاه اول صحبتهای شما خیلی راحته ولی همین عبارات خیلی راحت خیلی سخت فهمیده میشن .
به هر جهت من فکر میکنم دقیقا مثل درسهای دانشگاهم برای اینکه بهتر یاد بگیرم احتیاج به مرور دارم . پس فعلا چند روز میخوام دوباره مرور کنم و بعد دوباره ادامه میدم .
وای آقای عطار روشن من نیمه دوم صحبتهاتون رو دفعه ی قبل که داشتم فایل رو گوش میدادم نشنیدم . وای فقط از شادی و تعجبپر شدم . آقای عطار روشن چرا فایلهای شما چقدر منو به شگفتی میندازه ؟ پاسخ تمام سوالای من در قسمت دوم فایل شما بود . من الان حیرت زده شدم . وای وای وای . آخه چطور ممکنه ؟ من سری قبل که گوش دادم دقیقا در پایانقسمتی که مربوط به ذهن چاق بود خوابم برد و آخر فایل بیدار شدم فکر میکردم فایل تموم شده . فکر نمیکردم انقدر خوابم برده باشه که این همه مطلب اصلی رو نشنیده باشم . این همه سوالی که من در کامنت قبل نوشته بودم همه پاسخش دقیقا همون قسمتی بود که من خوابم برد و شگفت انگیزتر اینکه من دوباره اومدم همون قسمت دوم رو دیدم . یعنی همونجایی رو پلی کردم که پاسخ سوالات من داخلش بود . وای من متحیرم . اصلا نمیدونم چطور توضیح بدم . اصلا نمیدونم چی بگم . آقای عطار روشن من هم خیلی دارم میترسم هم خیلی خوشحالم . انگار که معجزه برام رخ داده . آخه چطور ممکنه ؟ ببینید من انسان تحصیلکرده ای هستم . ابدا هنگام تحصیل با این همه شگفتی روبرو نمیشدم خب همیشه یه سری چیزا بود یا میفهمیدم یا نمیفهمیدم اونایی که میفهمیدم خب می فهمیدم اونایی که نمیفهمیدم رو هم سوال میکردم و خب استادم پاسخ میداد . ولی الان من سوالام پاسخ داده میشه . من پر از سوال بودم در کامنت قبل . فکر میکردم باید چند روز بشینم و دوباره مرور کنم تا بفهمم ولی نمیدونم چطور شد اومدم قسمت دوم همین فایل رو گوش دادم . چون حتی فکر نمیکردم این همه مطلب رو نشنیده باشم . من نفهمیده بودم این همه مدت خوابم برده بود فکر می کردم یکی دو دقیقه اخرش خوابم برده ولی دقیقا از نصفه ها به بعد یعنی دقیقا اون قسمتی که مربوط به چاقی ذهن بود رو شنیدم ولی اون قسمتی که مربوط به لاغری بود نشنیده بودم . برای همین انقدر سوال برام به وجود اومد و چیزی که منو حیرت زده کرده اینه که من به تمام سوالام در قسمت دوم همین فایل پاسخ داده شد . همون جمله ای که زنعموم بهم چند روز پیش گفت به سوالاتت پاسخ داده میشه . اصلا اون از کجا میدونست من این همه سوال برام پیش میاد ؟ و باز تعجب آورتر از اون شما چطور بدون اینکه سوالای منو بدونید دقیقا در ادامه ی همون فیلم که سوالای من بود باید پاسخشو بدید ؟ یعنی پاسخ سوالات من از قبل داده شده بود . من قبل از اینکه سوال بپرسم شما پاسخ داده بودید . یعنی حتی در فایلهای بعدی پاسخش نبود چیزی که معمولا در آموزش اساتید دانشگاه میبینیم که در جلسه های بعد پاسخ میدن اما شما در ادامه همون پاسخ دادید و اینکه من باید خوابم ببره که این سوالها برای پیش بیاد و بعد در ادامه فایل به پاسخ سوالام برسم . خب این خیلی تعجب برانگیزه برای منی که تا حالا کلی اموزش دیدم . یعنی حتی شیوه ی آموزش هم از نظر من یه شیوه شگفت انگیزه . آخه چرا باید خوابم ببره ؟ وای خدا هم حیرت می کنم هم خوشحالم هم میترسم . اصلا یه حالی ام . مطلب بعدی هم اینکه شما گفتید در مورد چاقی و لاغری بنویسید . پوشه بندی کنید . دقیقا وقتی من با اون همه سوال مواجه شدم میخواستم همین کارو کنم . یعنی این موضوع هم حیرت زده ام کرد . میخواستم بشینم از اول دوباره مرور کنم دسته بندی کنم . افکار چاقی و نجواهای چاقی رو از افکار لاغری جدا کنم و بعدش دیدم شما هم در آخر فیلم دقیقا همینو گفتید . هنوزم در حیرتم . یکم گیجم . ولی این گیجی با حال خوبه . حالم خوبه در کامنت قبل گیجیم با حال بد بود . با ترس بود ولی الان با شادیه . نمیدونم چی بنویسم . شما دقیقا زبان چاقی رو بلدید . پس اگه من مثل گذشته ی شمام میتونم مثل امروز شما هم بشم . با همین گوش دادن ها و تکرار کردنها . خیلی خوشحالم . من لاغر میشم آقای عطار روشن . از همراهی با شما خوشحالم و امیدوار . منم مثل شما تغییر می کنم و پاسخ سوالی که گفتم چطور میشه با وجود سگ گربه رو ازاد کرد اینه که خود سگ تبدیل به گربه میشه . یعنی خود اون کسی که الان توی ذهنم داره واق واق می کنه خودش میو میو میکنه . البته بلا نسبت شما و خوانندگان این سایت . جهت مثال عرض کردم . یعنی من در عین اینکه فارسی بلدم انگلیسی هم بلد میشم . شاید سخت باشه دو زبان در کنار هم یاد گرفتن و استفاده کردن . ولی وقتی انگلیسی رو تکرار کنم و در محیط انگلیسی زبان باشم و با همه انگلیسی صحبت کنم قطعا انگلیسی رو هم مثل فارسی خوب حرف خواهم زد . پس میشه در کنار زبان چاقی با زبان لاغری هم صحبت کرد . البته که الان فارسی حرف زدن برای من راحتتره ولی وقتی به انگلیسی حرف زدن هم عادت کنم کم کم انگلیسی حرف زدنم برام عادت میشه فقط باید توی محیط انگلیسی زبان بمونم و تکرار کنم تا ملکه ذهنم بشه . خدا میدونه چقدر شادم .
دسته بندی فرمولهای چاقی و فرمولهای لاغری فعلا تا اینجایی که فهمیدم .
فرمولهای چاقی
وای عجب غذاییه .
وای چه حالی میده خوردنش .
چقدر خوشمزه شده .
چه بویی داره .
دو تا دیس میخورم .
وای شکمم داره میترکه .
خاک برسرت که انقدر خوردی . چرا نمیتونی جلوی شکمتو بگیری .
به نظرت تو با این وضع لاغر میشی ؟
من نمیتونم از غذا بگذرم .
رژیم چیه من میخوام بخورم .
خسته ام حوصله ندارم راه برم آخه که چی بشه الکی فقط راه برو .
باید رژیم بگیری و ورزش کنی تا لاغر بشی .
یکم از غذاتو بزار سبک بخور سنگین نخور .
انقدر نخور بسسسسسسه
یابو این چه وضعشه .
مثه خوک شدی مثه خرس شدی
بوزینه الاغ خاک تو سرت برو چاه مستراحم خالی کن . من عاشق غذام .
میخوام فقط بخورم بخورم بخورم .
من اشتهای زیادی دارم .
من خیلی هوس می کنم .
اخ برنج
اخ کباب
اخ پیتزا
اخ سوسیس کالباس
آخ هات داگ
آخ چند تا ساندویچ دو نونه .
آخ گوشت
آخ قرمه سبزی
آخ چه ته دیگای روغنییی
دهنم آب افتاد
خب امروز بریم کدوم کافه بریم کدوم رستوران
آخ چه لقمه هایی
بمیری انقدر میخوری .
ولش کن همینی که هست میخوام انقدر بخورم که بترکم
مردم چی میگن گوربابای مردم .
برن بمیرن . اونا هم بخورن .
وای داری میترکی .
چاق شدیا .
وای شلوارت تنگ شده .دکمه لباست بسته نمیشه .
وای برم رژیم
نه نمیتونم من نمیتونم از غذام بگذرم .
نمیتونم اروم بخورم .
دوست دارم وحشی بخورم .
دوس دارم تند تند بخورم تموم شه بره .
حالم از هر چی غذاس به هم میخوره
دلم داره ضعف میره
نمیتونم سختی رژسم و تحمل کنم .
نمیتونم خودمو محدود به نخوردن یا کم خوردن کنم .
نمیتونم ادامه بدم .
خسته شدم
این چه زندگییه
چرا منو اینجوری افریدی که سیر نمیشم خدا .
پر و پیمون بگیر لقمه هامو .
کم نریزیا زیاد بریز .
آخه من این اشتهای لامصب و چه کنم ؟
خدا منو سیرم کن . …
فرمولهای لاغری :
تو میتونی لاغر بشی .
تو با آدمای لاغر فرقی نداری .
تو هم میتونی از یه اندام عالی برخوردار باشی .
ناراحت نباش غصه نخور درست میشه .
تو میتونی لاغر بشی .
من اصلا نمیدونم فرمولای لاغری چیه ؟
یه آدم لاغر تو سرش چی میگذره ؟
من فقط پر از فرمولهای چاقی ام .
هر فرمول لاعری هم که مینویسم فرمول چاقی میاد میگه برو بابا غذا رو عشقه چطور تو میخوای از غذات بگذری . بعد لاغره می گه . لازم نیست از غذات بگذری . چاق میگه …. خوردی پس چجور میخوای لاغر بشی . لاغره میگه مگه استاد نگفت رژیم و ورزش راه لاغر شدن نیست و تازه رژیم و ورزش تو رو چاق کرده . چاقه میگه پس میخوای چه …. بخوری ؟ لاغره میگه صبر کن و ببین . همینطور که تا الان انقدر شگفت زده شدی و به سوالات پاسخ داده شده صبر کن تا خودت ببینی چطور لاغر میشی . چاقه دیگه چیزی نمیگه میگه من فعلا میخورم . الانم یه ساندویچ پر و پیمون سفارش دادم برام بیارن . لاغره میگه نوش جونت بخور . ولی بعدش خودتو سرزنش نکن . حداقل لذت خوردنتو حس کن . چاقه میگه آخه چاقم می کنه . لاغره میگه نترس . بهش نیروی چاقی نده . اون غذا فقط اومده انرژی مورد نیازتو تامین کنه . نیومده که چاقت کنه نگران نباش . اگه چاق شدم چی ؟ اگه نشدی چی ؟ نمیدونم . تا حالا بهش فکر نکنم به جز همین چند روز . آرزو به دلم مونده بدون ترس و بدون سرزنش بعد از غذا زندگی کنم . اصلا من اگه این همه میخورم به خاطر اینه که میخوام اون سرزنشها نیاد سراغم ولی هر چی بیشتر میخورم سرزنشم بیشتر میشه و اگه نخورم ولعم زیاد میشه . نمیدونم چیکار کنم . فقط امیدوارم . امیدوارم که من هم ولعم از بین بره هم بتونم دل سیر بدون سرزنش غذا بخورم . یعنی سیر بشم از غذا .آها این فرمول لاغری رو پیدا کردم ما چاقها دائما میگیم گشنمه ولی لاغرا همش میگن سیریم . آرزو دارم سیر بشم . آره دلم این فرمول رو میخواد . میخوام همیشه سیر باشم . خب این یکی از فرمولهای لاغریه . حس میکنم درسته . آخه میدونید الان دقیقا نمیدونم این فرمول لاغریه یا نه . ولی حسم میگه این فرمول لاغریه . چون لاغرا بیشتر اوقات سیرن . خب من وقتی سیر باشم احساس خفگی می کنم ولی اونا همینجوری سیرن یعنی حتی شاید چیزی نخورده باشم ولی میگن سیرم . خب من هیچ وقت احساس سیری ندارم . البته زمانایی که اینجام احساس سیری دارم . اره من باید اینجا باشم . فکر می کنم وقتایی اینجام احساس گرستگی کمتر ماد سراغم . ولی چیزی که هست سریع ذهن چاقم فرمولهای لاغری رو تبدیل به چاقی می کنه . من لاغریم خیلی ضعیفه ولی امید دارم با تکرار و با شما بودن بتونه فرمولهای لاغری رو در سرم قوی کنه .
سلام
به انتخاب خداوند اعتماد کنیم .
خداوند به درخواستتون پاسخ داده و به طرز شگفت انگیزی به سایت هدایت شد .
وقتی با نحوه چاق شدن با ذهن آشنا بشید لاغر شدن با ذهن رو یاد میگیریم .
با اطلاعات مختلف چاقی انتظار چاقی در ما شکل گرفته
قبل از اینکه چاقی در جسم شکل بگیره انتظار چاقی در ذهن شکل گرفته و این انتظار تصاویر چاقی رو درذهن ما از چاق شدن شکل دادن و جسم خودشو با این تصاویر تطبیق داده
مغز ما تصویریه وقتی ذهن ما پر از تصویرهای چاقیه فرمانهای چاقی به رفتار و جسم ما ارسال می کنه .
پرخوری فرمان مغزه حالا چرا در ما این فرمان صادر میشه و در افراد لاغر این فرمان صادر نمیشه .
این فرمان از تصاویر و تجسمات چاقی میان و تصویرهای چاقی هم که حاصل انتظار چاقیست و اونم حاصل فرمولها و آموزشهای چاقیست .
حالا برای لاغر شدن ابتدا باید این روند رو از یه جایی تغییر بدیم و بهترینش کنترل ورودیه .
یعنی دیگه اطلاعات چاقی مرور نکنیم ، گوش ندیم در موردش صحبت نکنیم خودمون رو در معرضش قرار ندیم و بعد کم کم اطلاعات لاغری به خودمون بدیم از طریق ورودیها .
یعنی در موردش صحبت کنیم بنویسیم ببینیم و بخونیم . و اطلاعات لاغری صحیح فقط در سایت تناسب فکریه و در جای دیگه کمتر این اطلاعات هست و یا اگه عست امیخته با روشهای دیگه است
پس حالا که هدایت شدیم به اینجا خوب یادبگیریم .
چرا رژیمها شکست میخورد ؟
چون ذهن ما بر اساس برنامه های قبل داره فرمان صادر می کنه و متوجه نمیشه که ما تو برنامه رژیمی هستیم و از طرفی برنامه رژیمی هم ناهمسو با برنامه قبله .
یعنی در برنامه های قبلی هیچ بگیر و ببندی نداشت ولی رژیم میگفت فلان ساعت این مقدار از این ماده غذایی و این دست و پای ذهنی که در چاقی بی پروا هر کاری دلش خواسته کرده رو بسته که البته این الگو رو خودم بهش دادم که چاقی یعنی آزادی
در حالیکه این فرمول غلطه .
چون اتفاقا در چاقی اصلا آزادی وجود نداره . کسی که چاقه هر لقمه ای که میخوره به خودش زهر مار می کنه و هیچ لذتی از غذا خوردن نمیبره لاغری با رژیم هم آزادی نیست چون اونم ساعتبندی و زمان و مقدار و اینا دست و پای ما رو میبنده .
اما لاغری با ذهن تربیت شدنه . یعنی در عین حال که آزادی و میتونی از هرچی که دلت میخواد بخوری اما اونقدر ذهنت از تجسمات لاغری پرشده که نیازی تولید نمی کنه و نیاز فقط به قدر جسمه چون اطلاعاتی که حس نیاز تولید میکردند پاکسازی شده و افکار انرژی بخش جاش رو گرفتند و ما از درون به جای حس گرسنگی مداوم حس سیری مداوم داریم .
چاقی یواش یواش بر تمام مراحل زندگی ما تاثیر میزاره همیشه نگران چاقتر شدن بودیم و بر اساس اطلاعاتی که در ذهن خودمون مرور می کنیم چاقتر شدن رو برای خودمون رقم زدیم .
مغز ما کاری به فعالیت ما نداره .
با ورودیهای ما برنامه ریزی میشه
هرچقدر بیشتر چاقی رو یاد بگیریم چاقیمون بیشتر میشه .
ذهن ما احساس ما رو مد نظر قرار میده .
و چیزی رو به عنوان دستورات قبول می کنه که احساس ما رو خوب کنه .
لاغری با ذهن سمت مقابل چاقی با ذهنه .
همه افراد چاق جزء با اراده ترین افراد دنیا هستند .
دیدگاه تمام مردم جهان در مورد لاغری کمتر خوردن و بیشتر فعالیت کردن .
من شبیه گذشته استاد بودم و شبیه لاغری استاد هم شدم
خدارو شکر
ما چاقی با ذهن رو یاد گرفتیم از طریق شنیدن دیدن و بعدها گفتگو کردن
و باز از همه اینها بدتر خوردن برابر با چاقتر شدن و ذخیره چربی
کلا فرمول اصلی خوردن و نخوردن رو در ذهنمون نامتعادل کردن .
بعد همه ی اینها تصویرش در ذهن بود و ما هر وقت از خوردن حرف میزنیم حس لذت داشتیم و هر وقت از نخوردن صحبت کردیم حس رنج
حالا چون لاغریهایی که بهمون گفته بودن یعنی کنترل خوردن و بیشتر زمانها نخوردن پس یعنی زندگی ما بیشتر در حالت رنج و دور بودن از لذت .
در حالیکه فرمول صحیح اینه خوردن و نخوردن هردو در زمان خودش لذت داره نه در غیر زمان خودش .
زمانش رو بدن اعلام می کنه . وقتی گرسنه ایم خوردن لذت داره و وقتی سیریم نخوردن لذت داره و این کاملا طبیعی اتفاق میفته .
مابقی فرمولها باید فراموش بشه . خوردن در زمان سیری هیچ لذتی نداره همش رنج و اسیب به بدنه و نخوردن در زمان گرسنگی هم همش رنج و آسیب به بدنه .
پس وقتی فرمول خوردن و نخوردن رو مطابق تمایل جسمی در نظر بگیریم این الگو همواره مارو متعادل نگه میداره و همزمان روی فکر کار کنیم که خوردن رو برابر چاقی و نخوردن رو برابر لاغری قرار ندیم بلکه این دو در کنار هم تناسب اندام رو برای ما رقم میزنند .
چیزی که از فایل یاد گرفتم اینه که تصاویر چاقی رو فراموش کنم و به جاش با وارد کردن اطلاعات صحیح به فرمولهای تناسب اندام ذاتی خودم برگردم .
تمرین در هر لحظه کانون توجه خود را مدیریت کنید تا فعال شدن تصاویر چاقی را متوقف کنیم و فعال شدن تصاویر تناسب اندام را بیشتر کنیم .
خب من برای این تمرین توجه و تمرکز خود را از خوردن و نخوردن بر میدارم . توجه خود را از چاقی جسم بر میدارم و توجه می کنم نگرشم را در هر توجهی روی تناسب اندام ببرم و به سیستم واقعی بدنم توجه کنم .
طبیعت بدن من هضم کردن است این یعنی تناسب
طبیعت بدن من جذب مواد غذایی مورد نیاز است
و این یعنی تناسب
طبیعت بدن من دفع مواد غیر ضروریست و این یعنی تناسب
طبیعت بدن من انرژی رساندن به اندامهای خود برای کارکرد بهتر و سلامتی و زنده ماندن است و این یعنی تناسب
طبیعت بدن من دستور خوردن در زمان گرسنگی و نخوردن در زمان سیریست و این یعنی تناسب
طبیعت بدن من یعنی تناسب بین ذخیره و تجزیه ی چربیها و این یعنی تناسب
طبیعت بدن من تناسب اندام است و وقتی ذهن من با این اطلاعات همسو و هم جهت باشد این اطلاعات در من احساس تناسب ایجاد می کنند .
در عین حال چون ذهن من هم متناسب است و تمایل درونی من لذت بردن از تناسب است پس این لذت را همه جا در نظر می آورم تا همواره از زندگی ام لذت ببرم .
سلام و عرض ادب دارم خدمت شما بانوی محترم . ممنونم از ابراز لطفتون . ان شاء الله که با بهره گیری از آموزشهای استاد و همینطور خوندن نظرات شما پیشکسوتان منم بتونم به وزن ایده آلم برسم و در وزن ایده آلم مابقی عمرم رو زندگی کنم . سپاسگزارم بابت پاسختون
ممنونم بابت پاسخ عالی شما . مثال شما از مثال من جالبتر بود . بله من گربه وجودم رو با آموزشهای شما تبدیل به شیر میکنم . شیری که سگ چاقی وجودم فقط براش دم تکون میده و در خدمتشه . خیلی عالی راهنمایی کردید . منم از مثال شما بسیار لذت بردم . سپاسگزارم .