اگر فقط یک انتخاب داشته باشید، از بین زندگی یا مرگ کدام را انتخاب می کنید؟
من و احتمالا شما زندگی را انتخاب می کنیم.
اگر چاقی باعث مرگ و لاغری فرصت زندگی باشد کدام را انتخاب می کنید؟
اگر انتخاب شما لاغری است، عملکرد شما چگونه است؟! به سمت زندگی است یا مرگ؟!
باور کردن توانایی خود
همه ما در زندگی تجربه انجام کارهایی را داریم که از نظر دیگران سخت و غیر ممکن بوده است اما موفق به انجام آن شده ایم.
ممکن است این کار مهم، خواندن تمام بخش های کتاب درسی در شب قبل از امتحان و گرفتن نمره عالی باشد.
ممکن است یادگیری مهارتی باشد که دیگران استعداد یادگیری آن را در ما ندیده بودند.
شاید از عهده انجام چند کار همزمان به خوبی برآمده و موجب تعجب همگان شده باشیم.
و موارد مشابهی که حتما میتوانید از زندگی خود مثال بزنید.
همه اینها بخاطر قدرت و توانایی نامحدود ذهن ما در رسیدن به خواسته هایی است که اشتیاق برای آنها داشته باشیم
اما نکته مهم این است که این قدرت و توانایی توسط بخشی منفی باق ذهن ما به شدت سرکوب میشود و به همین دلیل هر انسانی در مواردی توانسته است در انجام کارهایی که از نظر دیگران سخت است شگفتی خلق کند اما در موارد دیگر که همه به ساده بودن آن تاکید دارند ناتوان است.
اشتیاق عاملی است که باعث فعال شدن قدرت بی انتهای ذهن ما می شود
در موضوع چاق و لاغری نیز این مساله به خوبی خود را نشان می دهد
بسیاری از افرادی که اضافه وزن دارند متاسفانه با پذیرش چاقی و مغلوب بخش منفی باف ذهن خود شدن سالهای عمر خود را در رنج و سختی چاقی سپری می کنند و تصور می کنند توانایی لاغر شدن را ندارند.
اما عده ای که اشتیاق برای لاغر شدن دارند، و به هشدارهای ناشی از چاقی که در جسمشان ایجاد می شود توجه می کنند و اشتیاق سوزان برای رهایی از چاقی و تجربه لاغری در آنها شدت میگیرد.
قدرت ذهنشان از خواب سنگین غفلت بیدار شده و روح و جسم آنها را در مسیر لاغر شدن هدایت میکند و پس از مدتی شگفتی ساز میشوند و از جسمی با انبوهی از چربی های اضافه رها شده و زندگی جدیدی را تجربه می کنند.
متاسفانه چاقی، بیماری است که به آرامی و بدون درد اولیه در جسم ما شکل می گیرد اما غفلت از نشانه های آن سبب می شود در شرایطی قرار بگیریم که زندگی ما سراسر رنج و درد و ناتوانی باشد و آنجاست که همت و سعی بیشتری برای رهایی از این درد نیاز داریم
نشانه های بحران چاقی
نفس نفس زدن، خواب پریشان داشتن، درد کمر، پا درد، سخت شدن نشستن و برخواستن، از دست دادن شادی و نشاط در زندگی، افکار پریشان که ما را به سمت جاقی هدایت می کند و بسیاری نشانه های دیگر که همه افرادی که اضافه وزن دارند کم و بیش تجربه کرده اند
اگر این نشانه ها را جدی بگیریم و برای رهایی از چاقی تصمیم قاطع بگیریم در واقع ما زندگی را برای ادامه حیات انتخاب کرده ایم.
اما اگر به نشانه های چاقی بی تفاوت باشیم، آن ها بپذیریم و تحملشان کنیم، ما به مرگ فرصت می دهیم تا ما را انتخاب کرده و با خود از این جهان ببرد.
ماجرای این فایل آموزشی داستان دو نفر از دوستانم است که یکی نشانه های چاقی را جدی گرفت و زندگی را انتخاب کرد اما دیگری به نشانه ها بی توجه بود و آنها را پذیرفت و با چاقی زندگی کرد تا مرگ او را طعمه خود کرد.
تجربه انتخاب زندگی یا مرگ
زندگی را انتخاب می کنید یا مرگ را ؟!…
زندگی یعنی زنده بودن پویایی در حرکت بودن مثل رود زلال و جاری آب و البته همراه بودن با جریان حضور خداوند که تمام و کمال احساس خوب است از سلامتی و تناسب تا آرامش و شادی و عزت نفس و ثروتمندی …و برای هر زنده بودنی باید مرگی اتفاق بیفته مرگ افکار پوسیده مرگ رفتارهای تکراری که هیچ رضایتی در من ایجاد نمی کنند مرگ از پذیرش رنج ….
مرگ یعنی پذیرش اینکه (همینه که هست!..)😱
روزی که من بپذیرم باید رنج بکشم و شرایط و آدمها برای من تصمیم می گیرند روز مرگ من است سالها اینگونه زندگی کرده ام و همچون مرده ای متحرک فقط نفس کشیده ام ….
چاقی برای من فقط رنج بوده و الآن هم هست.
چرا !؟ چون نسخه اورجینالم نیست یک ضایعه است یک اختلال یک انحراف!
چاقی فقط ناامیدی است فقط غم است فقط درد و گرفتاری است عامل دوری ام از خودم از زیبایی درونی ام و البته انرژی خوار اصلی زندگی هر روزه ام که تمام تمرکز و توجه منو به خودش اختصاص میده …
چاقی بیماری خوره است که از تمام احساسات خوب من تغذیه می کند نوعی ضعف و شکست است که کاملا نامتقارن با حقیقت وجودی من است نوعی دست پرورده شیطان که خور و خواب و خشم و شهوت را تقویت می کند.
آرام آرام وارد سرزمین وجودم شده است و در سرزمین امید و عشق وجودم لانه کرده و هدفش مرگ من است از تمام دلخوشی هام و آسودگی هام.
مردن هرروز که جای خود دارد اختلال در روند سلامتی و شادی و اعتماد به نفس و خودباوری همه مرگ لحظه ای است چاقی مرگ آرامش و حق الهی ام است ….
بارها باید هرروز بمیرم !….تا در نهایت روز مرگ با باری سنگین از اضافه وزن و چربیها و حسرت و پشیمانی جسمم را به خاک بسپارم چاقی قاتل خاموش است بی سروصدا که با تأیید طبیعی بودنش از دیگران و جامعه و رسانه پزشکان و والدین و تقلید از دگر افراد چاق زنده بودن را نشانه می گیرد !؟..،
انتخاب من چیست!؟ مرگ یا زندگی!
به لطف و اراده خداوند به مسیر لاغری با ذهن هدایت شدم برای بار اول که از این دوره استفاده کردم حدود ۱۰ کیلو از اضافه وزنم کم شده و البته بسیار دستآوردهای موفقیت آمیزی در جنبه های دیگر زندگی داشته ام به طوری که پسرم یا خواهر شوهرم و البته دیگران به من گفته اند که آدم قبلی نیستم.
ویترین جدیدی از خودم و زندگی هدفمندم و ارزش وقت و زمانم به جهان ارائه دادم و البته کاملا متعهد هر روز روند آموزشهای لاغری با ذهن را گذراندم. بارها لیز خوردم و نجوا داشتم و می دانم که این تنها راه است برای لاغر شدن آسون و ماندگار ….
اما اعتراف می کنم به مرور اشتیاق و انگیزه را برای تبدیل آگاهی ها به مهارت نداشتم یعنی هربار این منفی باف یه جوری ذهن منو نشونه میگیره اوایل عجله داشتم گفت ادامه بده بالاخره لاغر میشی همین تمریناتو انجام بدی خوبه و دارم ادامه میدم. بعد گفت نمیشه که باید وقتی تحریک چشمی میشی نخوری !…
گفتم باشه بعد چندبار گفت اینم که رژیمه !…مگه خوراکیها قدرت دارند!؟…بعد اراده کردم گفت یعنی چاقی قدرتمنده !؟
دوباره تصویر لاغر اندام دیدم که ذهنم تصویرسازی کنه ذوق کردم اگه لاغر بشم فلان می کنم اومد منحرفم کرد محتاج لاغری شدم.
خلاصه الآن فعلا هنگ کردم دارم ادامه می دم و حتی معنی انگیزه را نمی فهمم.
تصویر لاغری و احساس لاغری ام نیست
توجهم رفته روی چاقی، دوباره از آینه دوری می کنم و البته می دونم از کجا آب میخوره
تمرکزم به هم خورده البته نه برای پیرامون و حاشیه های زندگی بلکه برای خودسازی خودم
ذهنم را برای آموزش چندکار همزمان به کار گرفتم هرروز احساس می کردم
زیر فشارم ولی می گفتم باید ادامه بدهم و در نهایت بیمار شدم باز توجهی به بیماری نکردم و گفتم نجوای ذهنه و بیماری وجود نداره و …
اوضاع خراب تر شد البته دستاورد معنوی فوق العاده ای داشتم ولی از اونجایی که در مسیر تجربه کردن هستم و یک شبه هم نمیشه باورهای مربوط به سلامتی و روابط و آرزوهامو را اصلاح کنم حتما دوباره خواستم دو پله یکی کنم !…😏
می دونم کار شیطانه، می دونم منفی بافه، می دونم این حس الهی نیست، می دونم که تنها راه همینه، به خاطر همین چشمامو بستم گفتم خدایا من تسلیمت شدم خودت هدایتم کردی به این سایت. بار اول هم نتیجه گرفتم.
می دونم مسیر صحیحه فقط کمکم کن، نجاتم بده، خدایا بار این افکار این نجواها و …به تو می سپارم که حلش کنی🥺
این همه دوستان نتیجه گرفتند مگه همه در مسیر عرفان و خودشناسی بودند همه جور قشری توی آلبوم شگفتی سازان هستند خودم که برای خودم دروغ نیستم این همه به لطف و اراده خداوند تغییر و تحول داشتم من هم می توانم به آموزه ها عمل کنم. اما هر روز می گم از فردا …
مدتها خودم را سرزنش می کردم. اومدم اینو اصلاح کنم به پذیرش خودم رسیدم ولی از اونور بوم افتادم و دائم میگم اشکال نداره اضافه خوردی یا گرسنه نبودی خوردی !…از فردا از فردا …….🥺
خدایا کمکم کن یکدانه ام🙏
نشانه های زندگی پس از مرگ
تنها تو را می پرستم و تنها از تو یاری می جویم
خدایا هزاران بار شکر که هدایتم کردی باز ابنجا هستم و دارم مینویسم خدایا هزاران بار شکر که در مسیر صحیحم و تابلوهات هرروز بهم چشمک می زنند خدایا هزاران بار شکر که امید هر لحظه ام تویی و آرامش حضورت را در قلبم هدیه می کند خدایا عاااااشقتم❤️
خدایا اراده ات و طریقت را در وجودم و مسیر زندگی و لاغری ام جاری کن و مسیر درست را کاملا بر من واضح و روشن کن تا فقط چشم به روبرو و آنچه تو برایم پرنعمت قرار دادی بدوزم و بس!..
سپاس استاد عزیزم شکر وجودتون و سپاس از ایجاد این فضا خیلی کمک کننده است برای اینکه هرچقدرم که لیز خوردی باز قدرتمندتر بلند بشی و به مسیر ادامه بدی متشکرم🙏
روح پدرو مادرتون شاد 🍃🌸
دوستان هم مسیری ام
همواره با قدرت الهی درونتان در مسیر زیبای خدا قدم بردارید و شاد باشید
توجه به توضیحات فایل زندگی یا مرگ، لاغری یا چاقی! و تامل درباره شرایط فعلی خود می تواند اشتیاق ما برای انتخاب زندگی را افزایش دهد و به لطف خدا قدرت ذهن ما را برای قرار گرفتن در مسیر لاغری با ذهن را فعال کند.
✍️ تمرین آموزشی 📖
برای انجام عالی تمرین مربوط به انتخاب زندگی یا مرگ توصیه می شود ابتدا محتوای نوشتاری را مطالعه کنید، سپس با دقت ویدیوی آموزشی را تماشا کنید و بعد از آن به سوالات مطرح شده در بخش نظرات به شکل شرح انشایی پاسخ دهید.
- از نظر شما برابر کردن چاقی با مرگ و زندگی با لاغری مقایسه درستی است؟ شرح دهید.
- در زمان هایی که بدون توجه به مساله چاقی و به فکر لاغر شدن زندگی کرده اید روند چاقی به چه صورت بوده است؟
- چرا برای داشتن تجربه عالی از زندگی ضروری است که لاغر شویم؟ شرح دهید.
- مرگ زندگی را از ما می گیرد. چاقی چه چیزهایی را از شما گرفته است؟ شرح دهید.
- به نظر شما لاغر شدن باعث تولد چه ویژگی ها و شرایطی در زندگی تان خواهد شد.
با توجه به توضیحات ویدیوی آموزشی پاسخ به سوالات زیر را شرح دهید.
- اگر فردی که مرگ را انتخاب کرد اراده و خودباوری انتخاب زندگی را داشت اکنون در چه شرایطی زندگی می کرد.
- اگر امیر داستان ما به جای انتخاب زندگی به مسیر قبلی خود ادامه می داد اکنون در چه شرایطی زندگی می کرد؟!
- تصمیم خود برای بهبود عملکردتان در انتخاب مسیر لاغری و زندگی را شرح دهید.
- از محتوای ویدیوی آموزشی برای خود تمرین ایجاد کرده و در بخش نظرات تمرینی که باید انجام دهید را بنویسید.
منتظر خواندن نوشته های شما هستم
همراه همشگی شما: رضا عطارروشن
امتیاز 4.42 از 36 رای
با دیگران به اشتراک بگذارید تا امتیاز بگیرید!
سلام
چقدر تصمیم درست گر فتن عالی هست
من هم تصمیم گرفتم لاغر بشم
و هر روز برای رسیدن به تصمیم ام فایلها رو گوش میدهم و تکرار و تکرار میکنم و تمرین ها رو هر روز انجام میدهم و سعی میکنم عمل کنم به تمام آموزشهایی که دیدم و مطمعنم هر کس در این مسیر باشه به هدفش میرسه حالا زمان رسیدن هر کس بستگی به خود آن شخص داره که چقدر زمان میذاره چقدر عمل میکنه چقدر متعهد هست و چقدر باور میکنه
من به شخصه دارم تمام تلاشم رو میکنم که به هدفم برسم
ولی با این فایل انگیزه و تلاشم بیشتر شدن برای رسیدن به لاغری و تناسب اندام
اینکه یک جسم سالم و متناسب داشته باشیم حق همه هست حق مسلم هر فردی هست ولی با افکار و نگاه و راه غلط خودمون رو از این نعمت و خیلی نعمت دیگه محروم میکنیم
پس زندگی رویایی همراه با تناسب اندام رویایی و حال خوب و سلامتی و ثروت و سعادت و خوشبختی و هم در دنیا و هم در آخرت برای همه آرزومندم❤❤❤
چقدر عالی و چقدر خوب هست اگر ما همیشه رویای تغییر کردن و خلق کردن آرزو رو که لاغر شدن هست داشته باشیم .
تصمیم گرفتیم لاعر بشیم و زندگی جدیدی رو داشته باشیم یا تصمیم گرفتیم چاق بمونیم و هیچ تغییری نکنیم ؟
منم در یه مقاطعی از زندگیم چاق بودم و همیشه هم از اطرافیانم که چاق بودن داشتم رفتارهای چاقی بیشتری رو کسب میکردم و یکی از آشناهای من که هنوزم باهاش در ارتباطم و چاق هست کلی روی من تاثیر گذار بود و میگفت همیشه چی خوبه چی خوشمزه تر هست با چی قاطی بشه مزه اش عالیه و کجا غداش بهتر هست و یا چه رستورانی خوبه و کلی حرفهای دیگه منم سریع تاثیر میگرفتم و اجرا میکردم .
چاقی چون آرام آرام بر ما غلبه میکنه نمیدونیم داره در بدن ما چیکار میکنه ؟ و بعدا میفهمیم که چند وقتی هست ورزش نمیکنیم و چند وقتی هست که اون لباسها رو نمیپوشیم و کارها رو نمیکنم و …
اگر چاقی یه دفعه باشه ما به خودمون میاییم و میریم دنبال درمانش تا حلش کنیم اما بعصی از بیماریها ارام ارام میان و تا زمانی که ما متو جه بشیم دیر میشه و نمیتونیم حلش کنیم و چاقی هم همین طور هست خیلی از افراد دارن به اون یه گرم اضافه کردنها عادت میکنن و خیلی از کارهای گذشته رو انجام نمیدن مثلا ورزش،و کوهنوردی و کم تحرکی و … اما بیشتر علاقه مند میشه به پرخوری و یه سری رفتارها ی زشت غذایی و زمانی ما متو جه میشیم که دچار بیماریهای جسمی و چاقی بسیار زیاد در جسم خودمون میشیم و در نهایت منجر به مرگ زود رس همراه با رنج و سختی میشه .
چاقها علاقه دارن به رفتارهای اشتباه و پرخورهای بی رویه .
چاقی هر چقدر به ما فشار بیاره ولی فایده نداره این ما هستیم که باید تصمیم بگیریم که میخواهییم از چاقی رها بشیم و خلاص بشیم و تا تصمیم نگیریم در سختی و رنج و چاقی شدید میمونیم و در نهایت منجر به مر گ زجر اوری میشه .
ترس از لاعرشدن به خاطر ژریم سخت و محدودیت و ورزش سنگین و .. همیشه در ما هست که مانع از لاعر شدن ما میشه .
اما در این روش لاغری با ذهن نه سختی در کار هست نه محدودیتی درکار هست و راحت راحت لاغر میشیم .پس باید ما لاغری رو انتخاب کنیم و برای همیشه از شر چاقی و چربیهای اضافه و اون همه سختی و رنج چاقی رها بشیم و سبک و آزاد باشیم و زندگی جدیدی رو امتحان کنیم اونم از طریق لاغری با ذهن و هیچ کس کمک ما نمیکنه مگر خودمون به فکر خودمون باشیم و این تصمیم رو بگیریم و شجاع باشیم و اقدام کنیم برای لاغری و اصلا ما باید مسولیت چاقی خودمون رو بپدیریم و براش فکری کنیم .
دیگه چاقی بسه دیگه بیماری بس دیگه رنج و سختی بس … باید تصمیم شجاعانه رو بگیریم و اقدام کنیم و وضعیت خودمون رو تغییر بدیم پس چاقی رو نپذیرید.
مرگ حق همه هست ولی به چه صورت بمیریم مهم هست با سختی و رنج یا راحتی ؟؟؟
این قدرت ایمان هست که ما میتونیم از هر شرایطی تغییر کنیم .
همیشه ما تونستیم یه کارهایی رو انجام بدیم که بقیه نتونستن پس چرا برای لاغری میگیم نمیتونیم ؟؟اینها افکار اشتباه هستن که لاغری سخته و باید ورزش سنگین کنیم و نخوریم و عرق کنیم و .. و همین مانع لاعر شدن ما میشن.
چاقی یه بیما ری هست که میشه ما رو به کام مرگ بکشونه پس تا فرصت هست تا انگیزه دارین تا مشکلات چاقی و بیماری ها بیشتر نشدن این حرکت جدید خودتون رو برای چاقی انجام بدید و همیشه درلاغری باشین با فکر های جدید با شادی و خوشخالی و سبکی و ازادی و … وواقعا این یه زندگی جدید هست این لاغری پس هر کس با اشتیاق این مراحل اموزشی رو طی کنه مطمعن باش به هدفش میرسه پس حرکت کن تا برسی و برای رسیدن به اندام ایده ال شروع کن و ادامه بده و شاد باشین و مشتاق متناسب شدن.
هم میخواییم لاعر بشیم هم نمیخواییم
اما اگر هر کاری رو بخواهیم انجام بدیم تحت هر شرایطی ما اون رو انجام میدیم
هم از چاقی ناراضی هستیم هم راضی هستیم .ما باید چیکار کنیم ؟؟(واقعا درسته من هم خیلی وقتها از چاقی بدم میومد و رژیم سخت میگرفتم اما به محض خسته شدن و فشار زیاد دیگه میگفتم آخه تا کی منم دلم خیلی غدا ها رو میخواد و دیگه نمیتونم نخورم و ادمه بدم و فقط نگاه کنم و واقعا یه حاهایی میگفتم من این رو میخورم میخوام چاق بشمم خوب چاق بشم بیخیال همه چیز و چندین بسته چیپس و پفک رو با هم میخوردم و یا کلی فست فود میخوردم و یا
مثلا زمانی که در هتل با سه وعده ی رایگان غذایی بودم و یا زمانی که در مهمانی و یا عروسی بودم و یا زمانی که در رستوران بودم و یا در سفر بودم و یا بر سفره ی افطاری بودم و یا سفره ی نذری در ماه محرم بودم .. من تا جایی که میتونستم میخوردم و بعدش ناراحت میشدم و عداب وجدان داشتم ولی در همون موقع ها بود که بیخیال لاغری میشدم و فقط دلم میخواست بخورم پس منم مصداق همین حرف ها بودم که هم میخواستم لاغر بشم هم نمیخواستم لاغر بشم )
آدمهای چاق از هم عادتهای چاقی رو یاد میگیرن چون پیش فرضش رو دارن .(منم همین طور بودم و بارها از اطرافیانم چاقی رو یاد میگرفتم چون به دنبال یادگیری چاقی بودم کافی بود ببینم اطرافیانم چه غذایی رو با چه دستور جدیدی میدن یا چه دسر جدیدی یا چه آرم کیک و بیسکوییتی و یا چه رستوران جدیدی رو ادرس میدن و یا چه ادویه جدیدی که منم سریع اقدام به خرید و خوردن کنم اما حالا بیخیال تمام این حرفها شدم و هر جا حرف از خوردن بود من شرکت نمیکنم و یا اونجا رو ترک میکنم و یا اینکه شبکه رو عوص میکنم و یا اینکه پیج رو دنبال نمیکنم و به دنبال هیچ دستور آشپزی نیستم و هیچ رفتار غذایی رو من نمیخوام تقلید کنم )
یکی از ویژگی چاقی این هست چون آرام آرام غلبه میکنه نمیدونیم داره با ما چیکار میکنه و بعد از چند وقت میفهمی که تو ورزش نمیکنی و یا اون کار رو انجام نمیدی و یا خیلی از کارهایی رو که دوست داری انجام نمیدی چون ارام ارام هست ما متوجه نمیشیم ولی اگر یک دفعه در فرد چاقی به وجود بیاد فرد میره به دنبال درمانش و نمیپذیره و اما خیلی بیماریها هستن در فرد آرام ارام به وجود اومدن و عامل بیرونی نداشتن و فرد متوجه نمیشه مگر زمانی که کار دیگه خیلی گذشته باشه (من خودم بعد از ازدواجم چاق شدم و اصلا متوجه نشدم تا زمانی که دیگه میدیدم نوع لباس پوشیدنم داره فرق میکنه و یا سنگینی جسمم فرق کرده و اما من سریع برای لاعری اقدام کردم و دوباره خودم رو لاعر کردم و هیچ وقت چاقی خودم رو نپدیرفتم و همیشه به دنبال رها شدن از اون بودم حالا از راه غلط بسیار سعی و تلاش،کردم م و فق میشدم اما نتیجه ماندگار نبود .)
و در چاقی هم زمانی که وزن بالا بره به شدت علاقه به پر خوریهای بی رویه پیدا میکنی و وزن بالا میره و بیماری و مشکلات به وجود میاد و داستانی میشه تا فرد با زجر از دنیا میره (من خودم وقتی ازدواج کردم بی حد میخوردم و همیشه در حال خوردن بودم تفریحم با خوردن بود دورهمیم با خوردن بود و یا مهمانیم با خوردن بود و یا سفرم با خوردن بود و کلا با مشین هم میرفتم دور بخورم اول باید چیزی انتخاب میکردم که بخورم و علاقه داشتم به خوردن حتی هر هفته به فست فودی میرفتم و پیتزا و ساندویج میخوردم و به شدت پرخوری میکردم و واقعا هم چاق شدم و اما سریع رزین گرفتن و خودم رو لاغر کردم )
هر کس از روشهای بیرونی بخواد لاعر بشه موفق نمیشه و یا اگر بشه ماندگار نیست .(من خیلی تلاش کردم و موفق بودم و اما هیچ وقت نتیجه ماندگار نبود چون راهم غلط بود )
افراد چاقی که هیچ وقت تصمیم قاطع نگرفتن از چاقی رها بشن در رنج قرار میگیرن و چون بارها میگن ما در نهابت میمیریم پس دیگه چرا تلاش کنم؟ در نهایت بله میمیریم ولی با چه شرایطی ؟؟این فرد که دوست استاد بود دلش میخواست لاغر بشه اما هیچ وقت تصمیم قاطع نگرفت که از چاقی رها بشه .
و اما فرد چاق دیگری که بازم دوست استاد بود اما بارها با زور و فشار برای لاغری اقدام کرده بود و سختی کشیده بود و از رژیم و ورزش میترسید و دوست نداشت برای لاغری با ذهن اقدام کنه و دوباره در زجر و سختی باشه پس اقدام نکرد .تا اینکه در یک مکان گردشگردی و تفریحی که ابشار داشت و کوهنوردی سخت هم داشت و پیاده روی داشت و صخره نوردی داشت این فرد به شدت اذیت شد و به مشکل بر خورد کرد و واقعا براش سخت بود و از اونجا این فرد تصمیم جدی گرفت که میخوام لاغر بشم و چاقی رو میخوام رها کنم و با دوره های استاد شروع کرد و اون تصمیم شجاعانه کار خودش دو کرد و تصمیم قاطع کار خودش رو کرد .( من هم جز افراد ی بودم که بارها با رنج و سختی برای لاغری اقدام به لاغر شدن کردم و و این اواخر دیگه از رنج و سختی لاغری به خاطر ورزشهای سنگین و رژیم سنگین اذیت شده بودم و تتفر از چاقی داشتم هم داشتم و ترس از چاقتر شدن هم داشتم و هر کاری میکردم واقعا لاعر نمیشدم و دیگه خسته و کلافه بودم تا با این راه اشنا شدم و کلی نتایج عالی گرفتم ی اولین نتیجه اش ارامش و احساس خوب بود و بعد وکاهش سایز و وزن داشتم خدا رو سپاسگزارم )
پذیرفتن رنج چاقی که من نمیتونم لاعر بشم ادم رو به کام مرگ میکشونه و حالا چطور بمیری مهم هست و گرنه همه میمیرن .(هیچ وقت نباید چاقی خودمون رو بپدیریم و بگیم من نمیتونم لاعر بشم و بر عکس بگو من نباید چاق باشم من نباید بیمار باشم من نباید افسردگی داشته باشم و همه ی این مشکلات غیر طبیعی هست و ما ادمها باید در این دنیا بهترینا رو تجربه کنیم چون خدایی داریم بینهایت عالی و بزرگ و خوب و هر چیزی که عالی باشه رو خدا برای ما میخواد مچکرم خدا ی خودم تو برای من یک جسم عالی و متناسب در وزن ۵۹ کیلو و سایز ۳۸ رو میخوایی تو برای من بهترین حالت روحی و جسمی رو میخوای و … من با ایمان و انگیزه تلاش میکنم .)
قدرت ایمان و انگیزه و تصمیم در هر فردی هست که زندگیش ر و متحول می کنه و به هر شرایطی که بخواد میتونه برسه مثل دوست استاد و خود استاد .(منم ایمان دارم به خودم که میتونم و اطمینان دارم که میتونم خلق کنم چون تا حالا کلی تونستم با قدرت ذهنم لاعر بشم پس دوباره هم میتونم خدا رو شکر که چنین قدرتی دارم و من با این قدرت و انگیزه و اشتیاق تمام زندگی خودم رو خلق میکنم و یک زندگی زیبا و یک جسم زیبا درست میکنم اینطور که استاد و دوستانش تونستن )
یه سری کارها رو دوست داریم انجام بدیم اما انجام نمیدیم چون میگیم سخته و انجام نمیدیم .(منم لیستی از این کارها رو دارم بارها گفتم ادامه تحصیل بدم اما با بچها و همسرم برام سخت بوده و انجام ندادم و یا زبان خارجه رو دوست دارم یاد بگیریم اما گفتم سخته و نمیتونم بخونم وادامه ندادم …..اما لاعری رو گفتم میشه و همیشه از راه علط بهش رسیدیم حدود ۱۰ بار من رزیم گرفتم و متناسب شدم و حالا هم دارم از طریق لاعری با دهن اقدام میکنم و به زودی متتاسب میشم )
و چون چاقی ارام غلیه میکنه و ذهن میپذیره و چون فکر میکنیم لاغری سخته باید زجر بکشیم عرق بریزیم و دوا بخوریم انگیزه رو کمتر میکنه برای لاغری .(من همیشه کلی لنگیزه داشتم لاعر بشم و با هر سختی بوده خودم رو لاغر کردم و اما وقتی به وزن دلخواهم رسیدیم دیگه انگار انگیزم کمتر شد ودلم میخواست بخورم و خیلی سریع دوباره چاق میشدم اما دوباره اقدام می کردم به لاغری و با زور خودم رو لاعر میکردم ولی واقعا یه جاهایی دیگه خسته میشدم )
چاقی یک بیماری هست که میشه اون رو برطرف کر د و یا میشه چاقی رو نگه داری و تو رو به کام مرگ بکشونه .
برای زندگی در شرایط بهتر باید سعی و تلاش کنید .
تا دیر نشده تا بیماریها و مشکلات بیشتر نشده این تصمبم قاطع رو بگیرید و برای متناسب شدن اقدام کنید
ومیبینید زندگی در جسم جدید چقدر لذت داره و چقدر خوبه که سبک باشید و ….پس تصمیم قاطع بگیرید و از این دورها شروع کنید و حرکت کنید تا به هدف برسید (واقعا چاقی یک بیماری هست و ما باید با سعی و تلاش ذهنی خودمون رو بکنیم که در وضعیت سلامتی کامل جسمی و روحی قرار بگریم و زندگی جدید رو تجربه کنیم .چاقی همه چیز رو از آدم میگیره اعتماد به نفسش رو ارامشش رو سلامتیش رو و فعالیت و سبکی فرد رو و خوش لباسی رو کم کم فرد رو تبدیل به یک ادم با کوله باری از مشکلات و بیماریها میکنه که اونجا هست که واقعا زندگی کردن سخت میشه و چقدر عالی هست اگر فردی نپدیره اون همه سختی و مشکلات رو قدم در چنین مسیری بزاره و یک زندگی رویایی رو تجربه کنه )
سلام خدمت استاد گرامی و دوستان هم مسیر و پر تلاشم .
دقیقا این جمله رو قبول دارم که افراد چاق از هم عادت میگیرین .
خاصیت چاقی این هست چون آرام ارام بر ما وارد میشه ما متوجه اون نمیشم و فقط میبینم بعد از مدتی یه سری چیزها رو که به ما احساس خوب میداد دیگه نمیتونیم انجام بدیم و کنار میزازیم . ولی میبینیم اگر مشکلی و دردی و یا بیماری یک هویی در ما به وجود بیاد سریع به خودمون میاییم و میریم دنبال دوا و درمانش و لی اگر درد و بیماری درونی باشه و کم کم باشه ما متوجه اون نمیشیم تا ما رو از پا در بیاره .
.
افراد چاق به شدت علاقه دارن به پرخوریهای بیرویه تا اینکه همین افراد چاق گرفتار درد و بیماری میشن و یواش،یواش از پا در میان و از دنیا میرن ولی با رنج و سختی از دنیا میرن و حتی ممکنه چندین سال در زجر باشن تا از دنیا برن .
ترس از لاغرشدن به خاطر سختی رژیم و ورزش و محدودیتهاش در ذهن خیلیها هست و به خاطر همین خیلیها اقدام به لاغری نمیکنن ولی لاغری با این روش واقعا سختی و محدودیت نداره و سراسر لذته خود من امروز برای مدتی با دوستهام در یک پارکی جمع شدیم و چند ساعتی با هم بودیم و اونجا کلی تنقلات مختلف از انواع چیپس و پفک و لواشک و بیسکوییت و تخمه و میوه و خلاصه کلی هله و هوله و …. بود و اما ذهن من طبق دوران رژیم گفت نباید تو بخوری که شب بتونی شام که دعوتی شام بخوری اما دوباره گفتم این روش که سختی و محدودیت نداره خوب اگر هوس کردم و میلم شده با خودم جنگ نمیکنم در حد رفع هوس میتونم بخورم و خلاصه من از بین اون همه خوردنی که بود از یه مدل پفک خوشم اومد و از اونها یه مقدار خوردم و اما کلی نجوا داشتم که چیکار کردی تو الان چاق میشی اما بهش گفتم مواد غد ایی که هیچ قدرتی برای چاقی ندارن و وحشتناک نیستن و این رفتار من و فکر من هست که من رو چاق میکنه و من که زیاد نخوردم الان بعد از خوردن کاملا سبک هستم و به اندازه نیازم انتخاب کردم و خوردم و هیچ مشکلی هم نیست چون حسم خوبه و به اندازه نیازم خوردم و اتفاقا منفی باف گفت حالا که پفک خوردی پس شب که دعوتی خونه مادرت بهتر که شام نخوری و منم اولش گفتم اره راست میگه خوبه شام نخورم دوباره گفتم چه کاریه این فکر ها همه مال گذشته ی من هست که به مواد غدایی برچسب میزدم و حساب و کتاب میکردم الان باید خیلی راحت باشم و همه مواد عذایی رو به یک چشم ببینم و اگر شب موقع شام گرسنه بودم میخورم اگر گرسنه نبودم نمیخورم نهایتا سهم خودم رو میارم برای فردام و با این فکر دارم برای شام میرم اونجا که قدرت انتخاب دارم اگر گرسنه بودم که اتفاقا انگار کمی گرسنه هستم به اندازه نیازم میخورم فارغ از اینکه بعد از ظهر چی خوردم( وااااای پفک خوردم این فکر مال گذشته ی من هست )خیلی با لذت و حال خوب میرم اونجا و به انداره نیازم میخورم اتفاقا اونجا در پارک کلی خوردنی بود که من نخواستم ها و نخوررم درسته پفک خوردم ولی من توجهم رو میارم روی اینکه کلی مزه ی چیبسهای مختلف بود ولی من از دو مدلش سه ورق خوردم و دیگه ادامه ندادم و بیسکوییت نخوردم و شیرینی و قند با چایی نخوردم و یا میوه بود و نخوردم و اینم یه نگاه جدید به خوردن بعد از طهر خودم که من انتخاب کردم و خوردم و اتفاقا در کنار پفکها من کمی تخمه هم خوردم همین و بارها به منفی باف درونم میگم کارم خیلی هم درست بود و تو منفی باف با حرفهای الکی نمیتونی من رو اذیت کنی آخه چه فرقی داره که دو سه دونه میوه بخورم و یا یه مقدار پفک بخورم . برای ذهن پر از فرمولهای چاق من فرق داره و گرنه برای جسم من هیچ فرق نداره پس نوش جونم و بدون هیچ ترسی یه ساعت دیگه هم میرم برای شام خونه مادرم یا در حد نیازم میکشم میخورم و یا اگر میل نداشتم نمیخورم و من میخوام به جسمم اعتماد کنم اون خودش کارش رو به درستی بلده اگر احتیاج به مواد غدایی نداشته باشه اصلا آلارم گرسنگی در من با قار و قور شکمم به وجود نمیاد و منم نباید بخورم و اگر که بدنم احتیاج به مواد عذایی داشته باشه خودش با سر و صدای زیاد شکمم من رو وادار به خوردن به اندازه رفع نیازم میکنه پس نگران هیچ چیز نیستم که بشینم حساب کنم ببینم حالا شب مجازم شام بخورم یا نه ؟؟به هیچ عنوان این کار رو نمیکنم و خیلی راحت روزم رو سپری میکنم و از این همه آزادی در خوردن لذت میبرم و زندگی میکنم .
و افرین بر همه ی افراد این سایت که با وجود تمام سختیهای رژیم ولی دوباره جرات اقدام کردن برای لاغری رو کردن ولی این بار از راه متفاوت نتیجه رو میگیرن و عالیه که قدم در این مسیر الهی میزارن مثل اقا امیر گل دوست عزیز استاد اخه یک بار آدم تصمیم شجاعانه میگیره و این تصمیم قاطع کار خودش رو میکنه و شما لاغر میشید و این قدرت ایمان و انگیزه و تصمیم هست که درون هر انسانی هست که خودش رو متحول کنه و استاد تونسته و کلی از دوستان این سایت تونستن پس منم میتونم با قدرت ذهنم لاغر بشم .
پس دوست من چاقی رو هیچ وقت نپذیر چون چاقی ارام بر ما تحمیل میشه قبولش نکنید شجاع باشید و اقدام به لاغری کنید .
چاقی یک بیماری هست میشه اون رو برطرف کنید میشه اون رو نگه دارید و در کل شما رو به کام مرگ میکشونه .
من انتخاب کردم زندگی کنم و نمیزارم مرگ من رو انتخاب کنه من انگیزه و کلی انرژی دارم تا لاغر بشم و این تصمیم قاطع رو برای تناسب گرفتم و مطعنم به زودی به تناسب دلخواهم میرسم و هر لباسی ررو که بخوام میپوشم و سبک تر میشم و اعتماد به نفسم بالا تر میره و هر هر فعالیتی رو که بخواهم انجام میدم و یه زندگی شاد تر و جدیدتر رو تجربه خواهم کرد .
من حرکت میکنم تا به هدفم برسم چون من مشتاق متناسب شدنم .