اگر فقط یک انتخاب داشته باشید، از بین زندگی یا مرگ کدام را انتخاب می کنید؟
من و احتمالا شما زندگی را انتخاب می کنیم.
اگر چاقی باعث مرگ و لاغری فرصت زندگی باشد کدام را انتخاب می کنید؟
اگر انتخاب شما لاغری است، عملکرد شما چگونه است؟! به سمت زندگی است یا مرگ؟!
باور کردن توانایی خود
همه ما در زندگی تجربه انجام کارهایی را داریم که از نظر دیگران سخت و غیر ممکن بوده است اما موفق به انجام آن شده ایم.
ممکن است این کار مهم، خواندن تمام بخش های کتاب درسی در شب قبل از امتحان و گرفتن نمره عالی باشد.
ممکن است یادگیری مهارتی باشد که دیگران استعداد یادگیری آن را در ما ندیده بودند.
شاید از عهده انجام چند کار همزمان به خوبی برآمده و موجب تعجب همگان شده باشیم.
و موارد مشابهی که حتما میتوانید از زندگی خود مثال بزنید.
همه اینها بخاطر قدرت و توانایی نامحدود ذهن ما در رسیدن به خواسته هایی است که اشتیاق برای آنها داشته باشیم
اما نکته مهم این است که این قدرت و توانایی توسط بخشی منفی باق ذهن ما به شدت سرکوب میشود و به همین دلیل هر انسانی در مواردی توانسته است در انجام کارهایی که از نظر دیگران سخت است شگفتی خلق کند اما در موارد دیگر که همه به ساده بودن آن تاکید دارند ناتوان است.
اشتیاق عاملی است که باعث فعال شدن قدرت بی انتهای ذهن ما می شود
در موضوع چاق و لاغری نیز این مساله به خوبی خود را نشان می دهد
بسیاری از افرادی که اضافه وزن دارند متاسفانه با پذیرش چاقی و مغلوب بخش منفی باف ذهن خود شدن سالهای عمر خود را در رنج و سختی چاقی سپری می کنند و تصور می کنند توانایی لاغر شدن را ندارند.
اما عده ای که اشتیاق برای لاغر شدن دارند، و به هشدارهای ناشی از چاقی که در جسمشان ایجاد می شود توجه می کنند و اشتیاق سوزان برای رهایی از چاقی و تجربه لاغری در آنها شدت میگیرد.
قدرت ذهنشان از خواب سنگین غفلت بیدار شده و روح و جسم آنها را در مسیر لاغر شدن هدایت میکند و پس از مدتی شگفتی ساز میشوند و از جسمی با انبوهی از چربی های اضافه رها شده و زندگی جدیدی را تجربه می کنند.
متاسفانه چاقی، بیماری است که به آرامی و بدون درد اولیه در جسم ما شکل می گیرد اما غفلت از نشانه های آن سبب می شود در شرایطی قرار بگیریم که زندگی ما سراسر رنج و درد و ناتوانی باشد و آنجاست که همت و سعی بیشتری برای رهایی از این درد نیاز داریم
نشانه های بحران چاقی
نفس نفس زدن، خواب پریشان داشتن، درد کمر، پا درد، سخت شدن نشستن و برخواستن، از دست دادن شادی و نشاط در زندگی، افکار پریشان که ما را به سمت جاقی هدایت می کند و بسیاری نشانه های دیگر که همه افرادی که اضافه وزن دارند کم و بیش تجربه کرده اند
اگر این نشانه ها را جدی بگیریم و برای رهایی از چاقی تصمیم قاطع بگیریم در واقع ما زندگی را برای ادامه حیات انتخاب کرده ایم.
اما اگر به نشانه های چاقی بی تفاوت باشیم، آن ها بپذیریم و تحملشان کنیم، ما به مرگ فرصت می دهیم تا ما را انتخاب کرده و با خود از این جهان ببرد.
ماجرای این فایل آموزشی داستان دو نفر از دوستانم است که یکی نشانه های چاقی را جدی گرفت و زندگی را انتخاب کرد اما دیگری به نشانه ها بی توجه بود و آنها را پذیرفت و با چاقی زندگی کرد تا مرگ او را طعمه خود کرد.
تجربه انتخاب زندگی یا مرگ
زندگی را انتخاب می کنید یا مرگ را ؟!…
زندگی یعنی زنده بودن پویایی در حرکت بودن مثل رود زلال و جاری آب و البته همراه بودن با جریان حضور خداوند که تمام و کمال احساس خوب است از سلامتی و تناسب تا آرامش و شادی و عزت نفس و ثروتمندی …و برای هر زنده بودنی باید مرگی اتفاق بیفته مرگ افکار پوسیده مرگ رفتارهای تکراری که هیچ رضایتی در من ایجاد نمی کنند مرگ از پذیرش رنج ….
مرگ یعنی پذیرش اینکه (همینه که هست!..)😱
روزی که من بپذیرم باید رنج بکشم و شرایط و آدمها برای من تصمیم می گیرند روز مرگ من است سالها اینگونه زندگی کرده ام و همچون مرده ای متحرک فقط نفس کشیده ام ….
چاقی برای من فقط رنج بوده و الآن هم هست.
چرا !؟ چون نسخه اورجینالم نیست یک ضایعه است یک اختلال یک انحراف!
چاقی فقط ناامیدی است فقط غم است فقط درد و گرفتاری است عامل دوری ام از خودم از زیبایی درونی ام و البته انرژی خوار اصلی زندگی هر روزه ام که تمام تمرکز و توجه منو به خودش اختصاص میده …
چاقی بیماری خوره است که از تمام احساسات خوب من تغذیه می کند نوعی ضعف و شکست است که کاملا نامتقارن با حقیقت وجودی من است نوعی دست پرورده شیطان که خور و خواب و خشم و شهوت را تقویت می کند.
آرام آرام وارد سرزمین وجودم شده است و در سرزمین امید و عشق وجودم لانه کرده و هدفش مرگ من است از تمام دلخوشی هام و آسودگی هام.
مردن هرروز که جای خود دارد اختلال در روند سلامتی و شادی و اعتماد به نفس و خودباوری همه مرگ لحظه ای است چاقی مرگ آرامش و حق الهی ام است ….
بارها باید هرروز بمیرم !….تا در نهایت روز مرگ با باری سنگین از اضافه وزن و چربیها و حسرت و پشیمانی جسمم را به خاک بسپارم چاقی قاتل خاموش است بی سروصدا که با تأیید طبیعی بودنش از دیگران و جامعه و رسانه پزشکان و والدین و تقلید از دگر افراد چاق زنده بودن را نشانه می گیرد !؟..،
انتخاب من چیست!؟ مرگ یا زندگی!
به لطف و اراده خداوند به مسیر لاغری با ذهن هدایت شدم برای بار اول که از این دوره استفاده کردم حدود ۱۰ کیلو از اضافه وزنم کم شده و البته بسیار دستآوردهای موفقیت آمیزی در جنبه های دیگر زندگی داشته ام به طوری که پسرم یا خواهر شوهرم و البته دیگران به من گفته اند که آدم قبلی نیستم.
ویترین جدیدی از خودم و زندگی هدفمندم و ارزش وقت و زمانم به جهان ارائه دادم و البته کاملا متعهد هر روز روند آموزشهای لاغری با ذهن را گذراندم. بارها لیز خوردم و نجوا داشتم و می دانم که این تنها راه است برای لاغر شدن آسون و ماندگار ….
اما اعتراف می کنم به مرور اشتیاق و انگیزه را برای تبدیل آگاهی ها به مهارت نداشتم یعنی هربار این منفی باف یه جوری ذهن منو نشونه میگیره اوایل عجله داشتم گفت ادامه بده بالاخره لاغر میشی همین تمریناتو انجام بدی خوبه و دارم ادامه میدم. بعد گفت نمیشه که باید وقتی تحریک چشمی میشی نخوری !…
گفتم باشه بعد چندبار گفت اینم که رژیمه !…مگه خوراکیها قدرت دارند!؟…بعد اراده کردم گفت یعنی چاقی قدرتمنده !؟
دوباره تصویر لاغر اندام دیدم که ذهنم تصویرسازی کنه ذوق کردم اگه لاغر بشم فلان می کنم اومد منحرفم کرد محتاج لاغری شدم.
خلاصه الآن فعلا هنگ کردم دارم ادامه می دم و حتی معنی انگیزه را نمی فهمم.
تصویر لاغری و احساس لاغری ام نیست
توجهم رفته روی چاقی، دوباره از آینه دوری می کنم و البته می دونم از کجا آب میخوره
تمرکزم به هم خورده البته نه برای پیرامون و حاشیه های زندگی بلکه برای خودسازی خودم
ذهنم را برای آموزش چندکار همزمان به کار گرفتم هرروز احساس می کردم
زیر فشارم ولی می گفتم باید ادامه بدهم و در نهایت بیمار شدم باز توجهی به بیماری نکردم و گفتم نجوای ذهنه و بیماری وجود نداره و …
اوضاع خراب تر شد البته دستاورد معنوی فوق العاده ای داشتم ولی از اونجایی که در مسیر تجربه کردن هستم و یک شبه هم نمیشه باورهای مربوط به سلامتی و روابط و آرزوهامو را اصلاح کنم حتما دوباره خواستم دو پله یکی کنم !…😏
می دونم کار شیطانه، می دونم منفی بافه، می دونم این حس الهی نیست، می دونم که تنها راه همینه، به خاطر همین چشمامو بستم گفتم خدایا من تسلیمت شدم خودت هدایتم کردی به این سایت. بار اول هم نتیجه گرفتم.
می دونم مسیر صحیحه فقط کمکم کن، نجاتم بده، خدایا بار این افکار این نجواها و …به تو می سپارم که حلش کنی🥺
این همه دوستان نتیجه گرفتند مگه همه در مسیر عرفان و خودشناسی بودند همه جور قشری توی آلبوم شگفتی سازان هستند خودم که برای خودم دروغ نیستم این همه به لطف و اراده خداوند تغییر و تحول داشتم من هم می توانم به آموزه ها عمل کنم. اما هر روز می گم از فردا …
مدتها خودم را سرزنش می کردم. اومدم اینو اصلاح کنم به پذیرش خودم رسیدم ولی از اونور بوم افتادم و دائم میگم اشکال نداره اضافه خوردی یا گرسنه نبودی خوردی !…از فردا از فردا …….🥺
خدایا کمکم کن یکدانه ام🙏
نشانه های زندگی پس از مرگ
تنها تو را می پرستم و تنها از تو یاری می جویم
خدایا هزاران بار شکر که هدایتم کردی باز ابنجا هستم و دارم مینویسم خدایا هزاران بار شکر که در مسیر صحیحم و تابلوهات هرروز بهم چشمک می زنند خدایا هزاران بار شکر که امید هر لحظه ام تویی و آرامش حضورت را در قلبم هدیه می کند خدایا عاااااشقتم❤️
خدایا اراده ات و طریقت را در وجودم و مسیر زندگی و لاغری ام جاری کن و مسیر درست را کاملا بر من واضح و روشن کن تا فقط چشم به روبرو و آنچه تو برایم پرنعمت قرار دادی بدوزم و بس!..
سپاس استاد عزیزم شکر وجودتون و سپاس از ایجاد این فضا خیلی کمک کننده است برای اینکه هرچقدرم که لیز خوردی باز قدرتمندتر بلند بشی و به مسیر ادامه بدی متشکرم🙏
روح پدرو مادرتون شاد 🍃🌸
دوستان هم مسیری ام
همواره با قدرت الهی درونتان در مسیر زیبای خدا قدم بردارید و شاد باشید
توجه به توضیحات فایل زندگی یا مرگ، لاغری یا چاقی! و تامل درباره شرایط فعلی خود می تواند اشتیاق ما برای انتخاب زندگی را افزایش دهد و به لطف خدا قدرت ذهن ما را برای قرار گرفتن در مسیر لاغری با ذهن را فعال کند.
✍️ تمرین آموزشی 📖
برای انجام عالی تمرین مربوط به انتخاب زندگی یا مرگ توصیه می شود ابتدا محتوای نوشتاری را مطالعه کنید، سپس با دقت ویدیوی آموزشی را تماشا کنید و بعد از آن به سوالات مطرح شده در بخش نظرات به شکل شرح انشایی پاسخ دهید.
- از نظر شما برابر کردن چاقی با مرگ و زندگی با لاغری مقایسه درستی است؟ شرح دهید.
- در زمان هایی که بدون توجه به مساله چاقی و به فکر لاغر شدن زندگی کرده اید روند چاقی به چه صورت بوده است؟
- چرا برای داشتن تجربه عالی از زندگی ضروری است که لاغر شویم؟ شرح دهید.
- مرگ زندگی را از ما می گیرد. چاقی چه چیزهایی را از شما گرفته است؟ شرح دهید.
- به نظر شما لاغر شدن باعث تولد چه ویژگی ها و شرایطی در زندگی تان خواهد شد.
با توجه به توضیحات ویدیوی آموزشی پاسخ به سوالات زیر را شرح دهید.
- اگر فردی که مرگ را انتخاب کرد اراده و خودباوری انتخاب زندگی را داشت اکنون در چه شرایطی زندگی می کرد.
- اگر امیر داستان ما به جای انتخاب زندگی به مسیر قبلی خود ادامه می داد اکنون در چه شرایطی زندگی می کرد؟!
- تصمیم خود برای بهبود عملکردتان در انتخاب مسیر لاغری و زندگی را شرح دهید.
- از محتوای ویدیوی آموزشی برای خود تمرین ایجاد کرده و در بخش نظرات تمرینی که باید انجام دهید را بنویسید.
منتظر خواندن نوشته های شما هستم
همراه همشگی شما: رضا عطارروشن
امتیاز 4.42 از 36 رای
با دیگران به اشتراک بگذارید تا امتیاز بگیرید!
سلام
واقعا دیدن اینهمه تغییر به باورسازی ما هم کمک میکنه
قانون رنج ولذته
رنجی که اون روز دوستتون تو کوهنوردی کشید باعث شد جدی به متناسب شدن فکر کنه واقدام کنن
تبریک میگم به اینهمه پشتکار ,مبارکشون باشه این موفقیت بزرگ
امیدوارم بزودی عکس ما هم جز شگفتی سازان در سایت قرار بگیره
روز ۸۶تکرار
سلام وقت بخیر
خدارو شکر که تو مسیر سلامتی وتناسب قرار گرفتم
احساس بسیار خوبی دارم با اینکه آخرای دوره هستم ولی دوره پاکسازی و دوره سوم هم هنوز مونده وخدا میدونه چقدر آگاهی های بیشتری بدست خواهم آورد و اون آگاهی ها چه ها کند 😃
۲روزه یه خانمی تو اینستاگرام بهم پیام میده البته فالورهای استاد هستن ومرتب از دوره میپرسه که دوره چطوره ؟ ایا شما نتیجه گرفتید ومیخواد مطمئن بشه ومنم تا اونجاییکه تونستم کمکش میکنم ،ایشون حتی نمیتونست وارد سایت بشه وفایلارو پیدا کنه وخدارو شکر الان تونسته وارد بشه وخیلی اضطراب داره ومرتب میگه من ارداه ندارم ،به هیچ روشی اعتماد ندارم ووووووو منم واسش چندتا ویس فرستادم وتوضیحاتیو بهش گفتم وایشون میگفتن من نمیتونم دوره هارو بخرم آیا کسی بوده که با فایلای رایگان لاغر شده باشه و یه عالمه سئوال واسش پیش اومده بود ،من بهش پیشنهاد دادم یه مدت طولانی روی تمام فایلا ومقالات ودوره های سایت کار کنن و در انتها هدایت میشه به دوره های پولی
دوست داشتم فریاد بزنم وبگم بخدا درست اومدی ،بمون ،تو خیلی خوشبختی که با این دوره آشنا شدی ،بخدا من هیچ مشوقی نداشتم برای هیچ کدوم از کارهاییکه انجام دادم ،واسه این دوره هم همینطور،الانم کسی نمیدونه دارم چکار میکنم ،هیچ کس بهم انگیزه نمیده ،کسی واسم این سایتو تعریف نکرد،من زمانی وارد سایت شدم که ایران نتش قطع شد؛بال بال زدم تا نت باز شد ؛وتونستم فایلارو گوش بدم ،سرتاپا شور وهیجان بودم،خودم بودم وخودم ،میترسیدم به اطرافیانم بگم مبادا مسخره م کنن ،اونا هر وقت من هندزفری تو گوشمه میگن فریده بازم داره یه کارایی میکنه
دوست دارم هر کسی نیاز داره وتو فرکانسش هست بیاد اینجا
اینجا نیاز به اراده نداره نیاز به عشق داره به تکرار وهمکاری داره
این خانم مرتب میگفت من اراده ندارم بهش گفتم اراده نمیخواد عشق به خودت و راهت میخواد بلند شو وشروع کن
خیلی از خودم راضی م
خیلی از خدای خودم راضی م
خیلی از استاد عطار روشن راضی م
خوشحالم که ۳سال پیش انتخاب کردم که یه شخص وآدم دیگه ای باشم ووارد دوره های کنترل ذهن شدم ،خوشحالم که الان اینجام؛خوشحالم که لایق شنیدن وخوندن ونوشتن در این سایت هستم ،خوشحالم که اینهمه آگاهی های ناب وارد گوش و ذهن وجانم میشه ،خوشحالم که من یه ادم دیگه ای شدم،خوشحالم که به کمک خدا و دستان قویش مسیر زندگیم تغییر کرد،خوشحالم که دارم لاغر ومتناسب میشم،خوشحالم که عزت نفس واعتماد بنفسم داره عالی میشه ،خوشحالم که انتخاب کردم زندگی متفاوتی برای خودم بسازم
خوشحالم که تو مسیر راحت وشاد وآسون ولذت بخشی هستم
گام ۷۴ ،، سلام وقت بخیر ،،زندگی را انتخاب میکنید یا مرگ را ؟!هر کسی در زندگیش کارهاییو انجام داده که بنظر دیگران سخت بوده ، منم کارهایی کردم که بنظر دیگران خیلی نیاز به اراده و پشتکار داشته ، همه بهم گفتن تو چقدر مصمم هستی تو چقدر قوی عمل میکنی ولی در وجود خودم ،منفی بافم ،به من گوشزد کرده که کار خاصی نکردم ،چیز مهمی نبوده وووو پشتکار داشتن در ورزش و رژیم های متفاوت ،یکی از کارهایی بوده که من به مراتب انجام دادم و همه هم گفتن تو خیلی صبوری ولی در درونم از طرف حامی درونم ، تشویق نشدم ،، هر بار که منفی بافم منو ترسوند از لاغر نشدن ،من سرخورده شدم ،بی اعتمادبنفس شدم ، حالم بد شده ولی باز هم مجدد با روش دیگه ای شروع کردم ،هر چند منفی بافم زخمشو بمن زده ولی من محکمتر و مشتاقتر بودم برای تجربه کردن تناسب اندام ،بخاطر همون اشتیاقم از ۱۰ سالگیم تا الان ،هنوز هم محکم و قوی در راه هدفم موندم ،،، از ۸ سال پیش که ورزشو و رژیمو رها کردم و مطمئن بودم مجدد چاق خواهم شد و در این ۸ سال ریز ریز شاهد چاقتر شدن خودم بودم ،پر از ترس بودم ،پر از حس چاقتر شدن بودم ولی اون شرایطو انکار میکردم ،یجورایی زده بودم بر طبل بی عاری ، میدونستم دارم چاقتر میشم ولی اصلا دلم نمیخواست مجدد برم تو رژیم و ورزش ،بخاطر همین در عرض چند سال به وزن ۹۴ کیلو براحتی و آهسته رسیدم ،،اولین نشانه های چاقتر شدنم ،تنگ شدن شلوارهام ،مانتوهام که هر روز میپوشیدم بود ،توی آینه خودمو نگاه میکردم و حالم بد میشد ،خجالتی شده بودم ،حس سنگینی داشتم ،خودمو تو عکس گرفتن قایم میکردم وووو استاد تبریک میگم به دوست قدرتمندتون که با همتی که داشت ،تونست مرز چاقیو بشکونه و موفق بشه و طعم شیرین لاغریو بچشه ،، این اتفاقی که در کوهنرودی برای دوستتون افتاد و اون همه خستگی و کلافه بودن در راه و اون نگاه های آدم ها که خیلی اذیت کننده است و منم این تجربه رو نه برای خودم بلکه از دوستم شاهد بودم ، ۱ سال و نیم پیش که با یه گروه ۳۶ نفره سفر بودیم ،یکی از تفریحات اون شهری که رفته بودیم ،دیدن مزارع تنباکوی سیگار کوبایی بود ، که اون تور از صبح شروع میشد تا عصر ادامه داشت ،که همراه بود با پیاده روی طولانی و چندین ساعت هم باید با اسب میرفتیم تا به مقصد برسیم ،اولا پیاده روی توی مسافرت هامون که با تور برگذار میشد ،برای دوستم ناراحت کننده بود ،چونکه اضافه وزن زیادی دارن و همیشه از گروه هسفرها ،عقب میفتاد و خیلی ها با تمسخر غر غر میکردن که باید منتظر ایشون میموندن ،، اون روزی که رفتیم تور تنباکو ، تو سوار شدن اسب هم ایشون به مشکل خوردن و خودشون نمیتونستن سوار اسب بشن و اون لیدری هم که همراه ما بود که مسیرو بهمون کمک کنه و مراقب اسب ها باشه ،نمیتونست براحتی به ایشون کمک کنه و اون روز دوستم بسختی تونست سوار اسب بشه و کلی کمرش درد گرفته بود و خجالت کشیده بود، حتی لیدر تور گفت که براش یه اسب قویتر بیارن که تحمل وزن ایشونو داشته باشه و یک روز دیگه هم که باید تا آبشاری ، مجدد با اسب میرفتیم دوستم نپذیرفت و براش یک گاری با صندلی گرفتن و متوجه میشدم که چقدر حالش بد بود و بهش گفتم ،من مطمئنم تو به زودی وارد دوره مقدماتی خواهی شد ،چونکه اون زمانیکه ما مسافرت بودیم من تازه ۲ ماه بود که وارد دوره مقدماتی شده بودم و ایشون این دوره رو برای خودش باور نداشت که بتونه باهاش لاغر بشه و زمانیکه در انتهای همون سفر که ۳ هفته طول کشیده بود ،متوجه شد من لاغر شدم ، گفت برای تو این روش کار میکنه چونکه تو کلا ۲۵ کیلو اضافه داری ولی من بالای ۶۰ کیلو اضافه دارم ، نمیتونم و کاملا ناامید بود ولی بلخره لاغر شدن منو دید و صحبت هاییکه من تو این ۱۵ ماه باهاش داشتم ، وارد دوره مقدماتی شد ،هر چند مقاومت شدید داشت که نمیتونه لاغر بشه ولی من متوجه شدم داره سایز کم میکنه ،من مرتب بهش میگم که داری لاغر میشی ولی خودش خیلی ناامید بود و میگفت تو میخوایی بمن انگیزه بدی ،من لاغر نشدم ولی الان یواش یواش داره به خودش اعتماد میکنه ،دیروز بهم گفت فریده پاهام لاغر شده ،البته بعدش پشیمون شدو گفت ،نه انگار آینه منو لاغرتر نشون میده ،یعنی حتی الان هم که داره لاغر میشه منفی بافش مدام بهش میگه ،نه تو لاغر نشدی ،، بهش گفتم میدونم یه روزی عکس قبل و بعدتو برای استاد میفرستیم و جزء شگفتی سازان میشی ،،یکی از مشکلاتی که دوستم داشت این بود که صندلی هواپیما براش کوچیک بود ، حتی قسمت بیزینس هواپیما هم که مینشست ،مجبور بود برای بستن کمربندش از اگستند استفاده کنه ،یا میز نهار خوری هواپیما روی پاهاش باز نمیشد و خیلی خجالت میکشید ،چند ماه پیش که مجدد یه سفری با هواپیما داشتیم ،متوجه شد که نیازی به اگستند کمربند نداره و هم میزنهارخوری روی پاهاش باز شد و خیلی خوشحال شدیم ،احساس غرور میکرد ،با اینکه هنوزم خیلی اضافه وزن دارن ولی همین موفقیت ها میتونه سوخت ادامه راه باشه ،،، یا هر وقت پارک آبی میرفتیم ،نمیتونست با من از وسایل استفاده کنه یعنی بهش اجازه نمیدادن ،چونکه تویپ ها تا یه حدی تحمل وزن دارن و باز هم ایشون یه گوشه ای مینشست از ما فیلم میگرفت و خیلی خجالت میکشید ،،، خدارو شکر میکنم برای بودن در مسیر سلامتی و حال خوب که اینجا دیگه خبری از رژیم ،ورزش،دارو،عمل و هزاران کاری که قبلا انجام میدادم به امید لاغر شدن ،نیست ،امروز که تو رختکن کلاسم ،در حال تعویض لباسم بودم ،متوجه صحبت های خانم ها و دختر خانم هایی شدم که داشتند در مورد چاقی صحبت میکردن ، یکیشون تو آینه به خودش نگاه میکرد و به بقیه میگفت ،من چقدر چاق شدم آخه چند روز مسافرت بودم ، اون یکی میگفت ،منکه هیچ وقت ازدواج نمیکنم که هیکلم بهم نخوره یعنی همشون نگران چاقتر نشدنشون بودن و جالب بود همشون هم متناسب بودن ، بهم دیگه دلداری میدادن که ،تو که خیلی خوش هیکلی ، بعد طرف میگفت وای نه دارم چاق میشم🙂 این جملات قبلا برای من آشنا بود ولی مدتیه دیگه از این دیالوگ ها با خودم ندارم ،کلی تو دام قنج رفت ،خوشحال شدم از موقعیت عالی خودم ،تازه امروز منشی باشگاه وقتی منو دید که داشتم میرفتم تو اتاق رختکن ،بهم گفت فریده تو لاغرتر شدی ؟ گفتم آره ،این طبیعیه که من لاغر بشم ،همه همکلاسی هام و مربی م میدونه من کارهای ذهنی میکنم ،شخصیت مثبت و توانمند کلاس من هستم که همیشه برای همه تمرینات، حس توانمندی میدم و غر نمیزنم ،امروز مربی م ازم پرسید ،صورتم زیاد جوش میزنه ،آیا میتونم با ذهنم ترمیمش کنم ،گفتم این کوچکترین کاریه که ذهن براحتی برات انجام میده ،گفت ،اااا ،چه خوب ،چطوری؟ چکار کنم ؟ گفتم آموزش ببین ،انتظار داری یه پروسه چند ساله رو که باید روی ذهنت کار کنیو تو ۲ دقیقه بهت توضیح بدم ،،، واقعا با آموزش ذهن،کنترلش ،تغییر باورها ،تمرین و تکرار میتونیم به هر آنچه که باورش کنیم برسیم
جلسه ۸۶ تکرار
زندگی را انتخاب میکنید یا مرگ ؟
سلام به استاد گرامی و دوستان همراهم ،خدارو شکر میکنم برای همه چیز که عالیه
ذهن قدرتمند ما میتونه کارهای بسیار بزرگ و قدرتمندیو انجام بده و این توانایی در ما کار گذاشته شده ولی چرا خیلی از ما حتی اطلاعی از داشتنش نداریم ؟
چونکه بهمون آموزش داده نشده ،مثل زمانیه که یه شخصی یک گوشی دوربین دار داشته باشه و بره تو جزیره ی پرتی زندگی کنه و ۲۰ سال یاد نگیره که این گوشی مجهز به دوربین و امکاناتیه که میتونه باعث بهبود کیفیت زندگیش بشه
ما هم خودمون و توانمندی های ذاتی درونمونو نشناختیم ،ما بدن خودمونو نمیشناسیم ،ناآگاهی باعث زندگی کردنی در ما شده که سالها آپشن های درونیمون بلا استفاده موندن
منم طبق تربیتی که از مادرم یاد گرفتم که همیشه میگفت این وسیله رو استفاده نکنیم بذاریم برای عید یا برای مهمون یا برای سال آینده ،اموزش دیدم که از هر آنچه دارم استفاده ای نکنم ،مثلا ساعت جدید میخرم ۱ ساعت دستم میکنم بعدش میذارمش توی کمد و خیلی وسایلم بدون استفاده میمونن
جدیدا از وسایلم استفاده میکنم و به خودم مدام تاکید میکنم که استفاده کن از امکاناتی که داری ،نشون بده به جهان هستی کهلایق داشتن این ساعت وووو هستی ،مثل مادرت رفتار نکن
و هر چقدر از توانایی های درونی هم استفاده کنیم قویتر میشن ،مثل ورزش کردن که بعد از مدتی عضله ها ورزیده و پربار تر میشن ،عضله های توانایی هامون هم نیاز به تمرین داره تا قوی بشه و مارو به مسیرهای بهتری هدایت کنه
یجورایی باید ماشین جنب و جوش صحیح درونو روشن کنیم اونوقت به قدرت هاش پی میبریم
اعتماد بنفس و اشتیاق دوتا گزینه ای هستن که بهم لینک هستن ،وقتی انرژی درونم بیشتر میشه و انرژی ها آزاد میشن در من شور و حالی تولید میکنن که اون شور و حال به من انگیزه حرکت میدن ،انگیزه و حرکت، اعتمادبنفس منو بالاتر میبره
تمام این مراحل ریز ریز شروع و انجام میشه و استمرارش مارو در مسیر نتایج بزرگتر قرار میده ،در لاغری با ذهن اشتیاق و اعتماد بنفس ،مارو هل میده به ادامه دادن ،خوشحال میشیم از تغییراتمون و این حس ها سوخت حرکت ما خواهند شد و ادامه دادن هم که رمز موفقیته ،در هر کاری بالای ۲ سال بمونی ،ماهر و پیشرفته خواهی شد ،خدارو شکر مطالب لاغری داره در مغزم دانلود میشه که هر چقدر بیشتر بشه اعتماد به خودم بیشتر خواهد شد
اگر بخواییم به حرف های منفی درون گوش کنیم که ایشون اجازه نمیدن تکون بخوریم ،دلش میخواد هر روز کارهای تکراری آشناییو انجام بدیم که اونم نخواد انرژی بیشتری بسازه ،پس مارو در دایره امن نگه میداره و اجازه نمیده ما از زیبایی های این بدن و جهان استفاده کنیم و به ما میفهمونه که دنیا همینه و شکل دیگری ندارد
و انقدر به این کار ادامه میده که آدم ها منفعل بشن و حال نداشته باشن بخوان بلند بشن و کاری کنن و روزمرگی ها شروع میشه ،حال بد ،غم و بی حال و انگیزگی
اگر الان اینجا هستم یعنی دلم نخواسته که مثل قبل زندگی کنم ،یعنی از دایره امن چاقی هام اومدم بیرون ،خواستم که شخصیت فریده سابقو روشن نکنم و از افکار مسمومش استفاده نکنم که اینها جواب میده
من میخوام لاغریو انتخاب کنم چاقی که همش سنگین بودن و بدریخت شدنه ،وقتی راهی هست خب میرم و اقدام میکنم تا لذت بیشتری ببرم ،خدارو شکر الان پر از اطلاعات جدید مغزی در مورد بدن و ذهنم هستم که در ادامه زندگی به درد خودم و اطرافیانم خواهد خورد ،خب چرا بخوام ناآگاه و منفعل زندگی کنم، این جهان ،جهان گسترش و اپ دیت شدنه
برنامه های گوشی من هر روز پیام اپ دیت کردن برام میفرسته و اگر اپلیکیشن های گوشیمو آپ دیت نکنم نمیتونم از گوشیم درست استفاده کنم ،پس خودمم نیاز به نو شدن دارم
جریان دوستان استاد که یکی از اونها خواست که تغییر کنه و هدایت شد به مسیر سلامنی و یکی انتخاب کرد شکست بخوره و شاید اقدام صحیحی نداشته ،افرادی که یه روزی این پیام خسته هستم را به جهان فرستادن هدایت شدن به لاغری با ذهن یا دوره ها و آموزش های مرتبط با ذهن و ادامه دادن در این مسیرها ،مقصدهای متفاوتی خلق خواهد کرد ،بستگی به انتخاب های ما دارد
و خدارو شکر میکنم که هر روز قدمی برمیدارم بسمت لاغری و قدمی از چاقیم فاصله میگیرم
خوشحالم از خوب بودن حال دوستانم😍