عمل بای پس معده آخرین تیر افرادی است که اضافه وزن دارند. آنها پس از سالها تلاش بی فایده برای لاغر شدن از طریق رژیم غذایی و روش های مختلف لاغری خود را برای انجام عمل بای پس معده آماده می کنند.
روشی که با اما و اگرهای فراوان همراه است اما آخرین امید افراد چاق برای رهایی از وضعیت موجود است.
تجربه ۳۵ سال چاق بودن
سال های زیادی از عمرم را با اضافه وزن سپری کردم و به خوبی رنج و سختی های چاقی را می دانم. کودکی من با تپل بودن شروع شد و به مرور تبدیل به درشت بودن و بعد چاق بودن شد.
- هرچه بزرگتر می شدم بیشتر مسائل و مشکلات چاقی را درک می کردم، هر بار که مورد تمسخر همکلاسی هایم قرار می گرفتم بیشتر از متفاوت بودنم با دیگران ناراحت می شدم.
- هربار به من گفته می شد خودتو لاغر کن، بیشتر از ناتوانی خودم برای لاغر شدن عصبانی می شدم.
- هربار مرا تشویق به کم خوری و ورزش می کردند بیشتز از لاغر شدن ناامید می شدم.
اگر این نوشته ها را می خوانید و اضافه وزن دارید خیلی خوب مثال های من را درک می کنید و می دانم که به راحتی می توانید ده ها مثال دیگر برای درد و رنج چاقی از زندگی خودتان بیاورید.
آنچه از چاقی در ذهنم حک شده بود
در سال های زیادی که با چاقی زندگی کردم بخاطر توجیه چاق بودنم به دیگران می گفتم:
- چاقی من ارثی و ژنتیکی است و با ژنتیک نمی توان مبارزه کرد.
- چاقی من بخاطر استخوان بندی درشت من است و من هرکاری کنم لاغر نمی شوم.
- چاقی من بحاطر تقدیر و سرنوشت من است و تقدیر را نمی توان تغییر داد.
- چاقی من بخاطر فلان بیماری و عوارض مصرف فلان دارو است.
- چاقی من بخاطر سوخت و ساز پایین بدن من است و کاری از من ساخته نیست.
- چاقی من بخاطر طبع سرد یا گرم یا بلخمی بودن من است و هرکاری کنم لاغر نمی شوم.
و دلایل مختلف دیگر که هر فردی که اضافه وزن دارد برخی از این دلایل را برای چاق بودنش دارد.
بخشی از آنچه در دوران چاقی تجربه کرده بودم را نوشتم تا بدانید ناآشنا با وضعیت افرادی که چاق هستند نیستم بلکه خوب می دانم چه احساسی دارند، چه تجربیاتی دارند، چه نفرت هایی دارند و حتی چه آرزوهایی دارند.
رنج چاقی و رویای لاغری
در همه سال های که اضافه وزن داشتم با تمام دلیل و منطقی که برای چاقی خودم داشتم اما هرگز نتوانستم شرایط چاقی را بپذیرم و همیشه در تلاش نافرجام برای لاغر شدن بودم.
- بارها رژیم های مختلفی که افراد دیگر استفاده کرده بودند اجرا می کردم، چون خانواده من باورشان این بود که چاقی در خانواده ما ژنتیکی است و قبول نمی کردند هزینه ای برای دکتر رفتن و برنامه رژیمی گرفتن پرداخت کنند.
- بارها ورزش های مختلف را انجام می دادم، چندین بار در آن سال ها باشگاه بدنسازی می رفتم تا بلکه لاغر شوم.
- مدتی کلاس تکواندو می رفتم چون شنیده بودم به خاطر لباس های زخیمی که داره باعث میشه زیاد عرق کنی و لاغر بشی، اما بعد از چند ماه تلاش کردن نتیجه ای نداشت.
- پیاده روی می کردم و کلی حواسم را جمع می کردم وقتی کسی در خیابان نبود، با هر سختی بود می دویدم تا حسابی عرق کنم و سوخت و ساز بدنم بیشتر شود، اما لاغر که نشدم هیچ بلکه کمر درد هم به رنج چاقی اضافه شد.
- مسیر خانه تا مدرسه را با دوچرخه می رفتم و بر می گشتم و از مسیرهای طولانی تر می رفتم که بیشتر رکاب بزنم و بیشتر چربی سوزی کنم اما نتیجه آن تلاش بی هوده زانو درد بود نه لاغری
- داروهای عطاری تلخ و بدمزه را هر طور شده می خوردم و فکر می کردم هرچه تلخ تر یا ترش تر باشند بیشتر می توانند من را لاغر کنند.
این ها بخشی از سعی و تلاش من برای لاغر شدن بود و مطمئنم بسیاری از افرادی که اضافه وزن دارند تلاش های متعددی برای لاغر شدن انجام داده اند و نتیجه همه آنها ناکامی، احساس بد، احساس شکست و دوباره چاق تر شدن بوده است.
در آن سال ها تازه صحبت از عمل بای پس معده می شد و چون شبکه های مجازی گسترش پیدا نکرده بود اطلاعات کمی در این باره وجود داشت. اما از چندین نفر شنیده بودم که افرادی که خیلی چاق باشند با عمل بای پس معده، مقداری از حجم معده آنها را کم می کنند و آن فرد دیگر نمی تواند غذای زیادی بخورد و خودبخود لاغر می شود.
حتی درباره پیکرتراشی و برداشتن چربی های زیر پوست زیاد شنیده بودم و در دوران عقد به اصرار خانواده همسرم که دوست داشتند لاغر شوم تشویق شدم تا جراحی پیکر تراشی انجام بدم.
درباره آن تحقیق کردم و متوجه شدم برای بخش های مختلف بدن هزینه جداگانه دریافت می کنند، آن روزها برای برداشتن چربی های سینه مبلغ دویست هزارتومان باید پرداخت می کردم که توان مالی پرداخت هزینه را نداشتم.
آن سال ها با همه رنج و سختی هایش سپری می شد و من در عین حالی که بارها از روش های مختلف برای لاغر شدن اقدام کرده بودم و شکست خورده بودم اما رویای لاغر شدن را همیشه در ذهنم داشتم و بارها از خدا خواسته بودم اگه شده حتی یک روز من لاغر بشم و بعد از این دنیا برم تا طعم لاغری را چشیده باشم.
به لطف خدا پس از ۳۵ سال چاقی در مسیر درک قوانین جهان هستی و قدرت ذهن قرار گرفتم و شور و اشتیاق عجیبی در من شکل گرفت که سعی کنم زندگی خودم را تغییر دهم و آن سعی بعد از مدتی در من به ایده لاغری با قدرت ذهن تغییر پیدا کرد.
همه کتاب ها و سخنرانی هایی که خوانده و شنیده بودم درباره قدرت ذهن در خلق رویا و آرزوها بود و من با خودم گفتم رویای من لاغر شدن است. اگر قانون جذب و آنچه درباره قدرت ذهن گفته می شود درست است که تقریبا باور کرده بودم درست است پس حتما برای لاغر شدن هم می توان از آن استفاده کرد و این جرقه ی شروع لاغری با قدرت ذهن در من بود.
عمل بای پس معده باعث لاغری می شود؟
در مسیر تحقیقاتم برای لاغر شدن با قدرت ذهن به این درک رسیدم که منشاء چاقی من در ذهن من است نه در جسم من.
همانطور که می دانید همه فرمان های حیاطی بدن توسط مغز ما صادر و مدیریت می شود و اگر جسم ما در وضعیت چاقی قرار گرفته است بخاطر فرمان های مغز است نه عملکرد جسم.
چون جسم به خودی خود قدرت مدیریت و مستقل عمل کردن را ندارد بلکه تمام دستورات از مغز صادر شده و توسط اندام ها و اعضای درونی بدن اجرا می شود.
مثلا در زمان افزایش فعالیت بدن، مغز فرمان بالا رفتن ضربان قلب را صادر می کند و ضربان قلب افزایش می یابد و در زمان کاهش فعالیت بدن، مغز مجددا فرمان کاهش ضربان قلب را صادر کرده و قلب آن فرمان را اجرا می کند، قلب در تشخیص بالا و پایین رفتن ضربانش نقش مدیریتی ندارد بلکه نقش اجرایی دارد.
این قضیه درباره تمام اندام بدن از جمله معده ما صدق می کند.
فرمان گرسنه بودن یا سیر بودن توسط معده ما صادر نمی شود بلکه توسط مغز ما صادر می شود.
نقش معده در پروسه حیات، هضم کردن مواد غذایی وارد شده و تبدیل آنها به انرژی و انتقال مواد باقیمانده غیرقابل مصرف به سیستم دفع و خارج شدن آن از بدن است.
معده ما حتی در سیستم دفع نیز نقشی ندارد و فقط وظیفه هضم و تبدیل مواد به انرژی را بر عهده دارد.
میل به خوردن، گرسته شدن، سیر شدن، میل به شیرینی، علاقه داشتن به غذایی خاص و هر موردی که مربوط به رفتار غذای ما می باشد ارتباطی با معده ندارد بلکه به طورکلی توسط مغز مدیریت و دستورات لازم صادر می شود.
وقتی بارها درباره چاق شدن و دلایل چاق شدن خود از دیگران حرف هایی می شنویم و با تکرار آن شنیده ها باور می کنیم که طبیعی است چاق شویم، ابتدا تصویر چاقتر از وضعیت فعلی در ذهن ما شکل می گیرد و سپس آن تصویر به صورت کدهایی به مغز داده می شود و مغز به دلیل تسلط بر تمام سیستم بدن، با صادر کردن دستورات چاق کننده باعث تغییر شکل ظاهر ما از متناسبب به چاق، یا از چاق به چاق تر می شود.
اگر زیاد گرسنه می شوید و زیاد غذا می خوردی بخاطر دستورات مغزی است نه اندازه و حجم معده.
ابتدا دستورات پرخوری صادر شده است و سپس غذای بیشتر از نیاز بدن وارد معده شده است و هربار احساس سنگینی و پرخوری در ما شکل گرفته است و فقط معده به خاطر کم بودن جا برای دریافت مقادر بیشتر غذا درخواست بزرگتر شدن را داده است و باز هم مغز دستور اضافه شدن حجم معده را صادر کرده است.
پس ابتدا دستورات چاق شونده در مغز شما شکل گرفته و سپس توسط شما به آن دستورات عمل شده و بعد حجم معده افزایش پیدا کرده است.
به همین دلیل است که فردی مثل من که ۳۵ سال اضافه وزن داشته است و به مرور چاق شده است در تمام مراحل اضافه وزنم احساس پرخوری و فشار معده را تجربه کرده ام چون هرچقدر که معده من بزرگتر شده و حجم بیشتری غذا در خود جای میداد باز هم من با پرخوری های بیشتر فضای اضافه شده را پر کرده و باز هم مقدار بیشتر از قبل غذا وارد معده ام می کردم و بار دیگر نیاز بود که حجم معده بزرگتر شود و این روند در تمام سال های اضافه وزن من تکرار شده است.
در این صورت حتی اگر با عمل بای پس معده گنجایش معده را کم کنیم یا به طریق دیگر فضای داخل معده را با مواد غیرقابل هضم پر کنیم، این اقدامات سبب تغییر فرمول های چاق کننده مغز نخواهد شد و به همین علت بعد از عمل و در دوران سپری کردن دوران بعد از عمل افراد کاهش وزن چشم گیری را تجربه می کنند.
دست کاری سیستم بدن به حدی اختلال در عملکرد جسم ایجاد می کند که فرد توانایی خوردن غذا حتی در حد و اندازه های خیلی کم را هم ندارد و البته به این افراد برنامه غذایی داده می شود که همان رژیم های سابق است و اگر فردی بتواند همان رژیم به تنهایی را رعایت کند به کاهش وزن چشم گیری خواهد رسید و نیازی به عمل بای پس معده نخواهد بود.
اما به مرور که از زمان عمل می گذرد و مراحل ترمیم در بدن شکل می گیرد و اوضاع جسمی به حالت عادی بر می گردد، به مرور دستورات چاقی مغز مجددا صادر می شود. چون با عمل جراحی بای پس معده، تصاویر چاقی که از خودمان در ذهن داریم تغییر نمی کند.
همچین با عمل جراحی و یا هر روش دیگری فرمول های چاق کننده مغز ما تغییر نمی کند، فقط برای مدتی ما به واسطه روشی که برای لاغری در پیش گرفته ایم از عمل کردن به دستورات مغزی سرپیچی کرده و مقاومت می کنیم.
تجربه ما از رژیم ها و روش های مختلف لاغری
همانطور که همه ما تجربه کرده ایم، هرچه از شروع رژیم و محدودیت غذایی سپری می شود اجرای آن سخت تر و طاقت فرساتر می شود چرا که عمل نکردن به دستورات چاق کننده مغز باعث ایجاد جنگ روانی در ما می شود.
تحمل این نزاع و درگیری کار دشواری است و به همین دلیل بارها رژیم های غذایی را شروع می کنیم اما بعد از مدتی خسته شده و رها می کنیم.
ما در دوران رژیم در واقع بر خلاف دستورات مغزی چاق کننده رفتار می کنیم و این باعث تحریک عصبی ما می شود و ادامه دادن هر روش لاغری را سحت و طاقت فرسا می کند تا جایی که فرد از ادامه دادن روش لاغری خود منصرف می شود.
در مورد عمل بای پس معده هم به همین صورت است و فرد بعد از مدتی که از عمل جراحی می گذرد و به شرایط عادی جسمی بر می گردد و به این دلیل که مقداری کاهش وزن و سایز را تجربه کرده است به این اطمینان می رسد که لاغر شده است.
به مرور با توجیه کردن خود با گفتگوهایی که در ذهنش دارد و به خودش می گوید من که خیلی لاغر شدم حالا این چند لقمه اضافه تر که باعث چاق شدن من نمی شود، من که خوب لاغر شدم پس امروز اشکالی نداره یه کم زیاده روی کنم، یه کم کیک بیشتر بخورم، حالا اشکال نداره یه ذره هم بستنی بخورم و به همین ترتیب عادت هایی غذایی قبل که همه دستورات ذهنی چاق کننده هستند را به اجرا می گذارد.
از طرفی تصاویر چاقی از قبل در ذهن او وجود دارد و مغز وظیفه دارد واقعیت فرد را مطابق با تصاویر ذهنی و انتظارش از خودش کند.
بنابراین دستورات لازم برای خوردن های بیشتر از نیاز، برای چربی سازی بیشتر، برای اضافه شدن حجم معده و سایر دستورات لازم برای برگشت به حالت قبل توسط مغز صادر می شود و فرد بعد از چند ماه مطابق قبل از عمل بای پس معده می شود.
در این حالت علاوه بر حسرت از دست دادن لاغری و نفرت از چاقی در فرد بیشتر می شود و احساس شکست و افسوس برای هزینه پرداخت شده و آن همه درد و رنجی که متحمل شده است بر رنج چاقی اضافه می شود.
راه حل صحیح لاغر شدن چیست؟
راه حل صحیح لاغر شدن، حرکت کردن از مسیر چاق شدن است.
همانطور که قبلا در فایل “لاغر شدن همان چاق شدن است که باید تغییر کند” توضیح داده شد باید سمت مخالف مسیر چاقی را برای لاغر شدن طی کنیم.
همانطور که چاق شده ایم باید لاغر شویم.
همه افزادی که اضافه وزن دارند مسیر چاقی خود را می دانند.
مرحله اول: شنیدن درباره چاق شدن است
از کودکی بارها درباره دلایل چاق شدن از اطرافیان خود شنیده ایم، حتی زمانی که نمی دانستیم چاقی چیست و چه مسائلی به همراه دارد اما از بزرگترها بارها شنیده ایم که چرا و چگونه چاق شده اند و احساس عجز و ناتوانی آنها برای لاغر شدن را نیز هزاران بار شنیده ایم.
مرحله دوم: تصویر سازی ذهنی درباره چاق شدن است
شنیده های ما درباره چاقی با تصاویری افراد چاقی که درباره چاقی صحبت می کردند ترکیب شده و تصاویر از چاق بودن و چاق شدن افراد در ذهن ما شکل می گیرد.
مرحله سوم: باور پذیری چاقی و طبیعی شدن چاق شدن
به دلیل تکرار شنیده ها و دیده های ما درباره چاقی برای ما باورپذیر می شود و به عبارتی دیگر ما می پذیریم که طبیعی است من چاق شوم و انتظار چاقی در ما شکل می گیرد.
دقت داشته باشید این مرحله بسیار مهم و نقطه شروع چاق شدن است به همین علت افرادی که تا سالها در تناسب اندام عالی بوده اند اما به دلیل شنیدن صحبت هایی درباره خطر چاق شدن به دلیل مصرف دارویی خاص، یا چاق شدن به دلیل مبتلا شدن به بیماری و یا هر صحبتی که توسط پزشک یا فردی که مورد اعتماد و اطمینان آنان است به راحتی باور چاق شدن در آنها شکل گرفته و از آن لحظه انتظار چاق شدن را دارند و این انتظار به شکل ترس از چاق شدن در آنها قابل تشخیص است.
مرحله چهارم: کدنویسی مغز برای صدور فرمان های چاق کننده
در این مرحله تمام تصاویر چاق شونده بعلاوه شنیده ها و انتظار ما برای چاق شدن به صورت مجموعه کدهای چاق شونده در مغز ایجاد و تثبیت می شوند و به مرور مغز ما فرمان های صادر می کند که باعث ایجاد ترس از خوردن، ترس از چاق شدن، وسواس برای وزن کردن، احساس گرسنگی بیشتر، احساس سیری ناپذیر بودن، علاقه به خوردن غذاهای خاص و به انواع حالت های منجر به چاق شدن می شود.
مرحله پنجم: تجربه اضافه وزن در جسم
بعد از طی شدن مراحل قبل در مرحله آخر تغییرات جسمی ایجاد می شود و آنچه انتظارش را می کشیدیم یا نگران و مضطرب از رخ دادنش بودیم در ما شکل می گیرد و به مرور لباس های ما تنگ شده و احساس ما روز به روز بدتر شده و ترس از چاقی بیشتر در ما تقویت می شود و تقلای ما برای چاق نشدن بیشتر می شود و تلاش ما برای جلوگیری از چاق شدن بیشتر می شود اما غافل از آن هستیم که همه تلاش ما برای جلوگیری از چاق شدن در واقع باعث تشدید چاق شدن و افزایش سرعت چاق شدن جسم ما می شود.
و بسیاری از افرادی که اضافه وزن دارند این تجربه را دارند که در سال های اول چاق شدن، سرعت چاق شدن آنها کندتر بوده و هرچه از زمان چاقی آنها می گذرد سرعت چاق تر شدن آنها افزایش پیدا کرده است.
اینها خلاصه ای از مراحل چاق شدن است و اگر رویای لاغری دارید باید آگاه باشید که فقط با طی کردن همین مسیر برای لاغر شدن می توانید رویای خود را تجربه کنید.
باید ابتدا با استفاده از آموزش های لاغری با ذهن درباره لاغری و لاغر شدن بشنوید.
سپس با انجام تمرینات ارائه شده تصویرهای مناسب درباره لاغری در ذهن خود ایجاد کنید.
به مرور با گوش دادن به محتوای دوره های آموزشی و انجام تمرینات باورپذیری توانایی لاغر شدن در شما شکل می گیرد.
با استمرار در مسیر لاغری با ذهن کدهای دستوری جدید و لاغر شونده در ذهن شما ایحاد می شود که البته بخش زیادی از این کدهای دستوری از ابتدا در مغز ما وجود داشته است اما با کدنویسی چاقی ذهن خود باعث شده ایم که از دستورات جدید برای مدیریت جسم ما استفاده کند.
و در نهایت تجربه لذتبخش لاغری در جسم شما نمایان خواهد شد.
این مسیر صحیح و دائمی لاغر شدن است، مسیری که سراسر لذت، شادی، احساس خوب، آرامش ذهنی، سلامتی جسمی، بالا رفتن اعتماد به نفس و … است.
عمل بای پس معده برای شما شادی و لذت و آرامش ذهنی به ارمغان نمی آورد.
عمل بای پس معده، رژیم های غذایی، مصرف دارو، استفاده از کمربندهای لاغری، خوردن دمنوش ها و قرص های لاغری، انجام حرکات ورزشی با وسایل خاص برای لاغر شدن و هر کاری که شما برای لاغری انجام می دهد که شروع آن از جسم باشد باعث تغییر کدنویسی مغز شما و ایجاد تصاویر ذهنی لاغر کننده در شما نمی شوند.
پس آگاه باشید، چاقی از ذهن شما شروع شده و به جسم شما ختم شده است بنابراین اگر رویای لاغری دارید بدانید که باید لاغری از ذهن شما شروع و به جسم شما ختم شود.
هر روش یا ایده یا راهکاری که لاغری را از جسم شروع میکند بدون استثناء منجر به شکست خواهد شد.
منتظر خواندن نوشته های شما هستم
همراه همشگی شما: رضا عطارروشن
امتیاز 4.31 از 42 رای
با دیگران به اشتراک بگذارید تا امتیاز بگیرید!
من هم قبلا بارها رژیم گرفتم و ورزش کردم تا لاعر شدم و اون اوایل بعد از ازدواجم که چاق شده بودم حتی از اون دستگاه های برقی که برق به خودشون وصل میکنن من هم استفاده کردم که لاغر بشم ولی اینقدر دردناک و بد بود که نرفتم دیگه و اصلا جواب نداد و خیلی به دنبال چای سبز و و بعضی از چیزهای عطاری رفتم که چون جواب ندادن و اعتقادی هم به خوردنشون نداشتم و میدونستم عوارض دارن ادامه ندادم و یا قبلا فکر میکردم هر چقدر خوراکی تلختر و ترش تر باشه بهتر من رو لاعر میکنه و من رو از چربیها خلاص میکنه و خیلی وقتها بعد از عدا اب لیمو و یا نارانج و یا حتی یادم هست سر که ی سیب میخریدیم و میخوردم و کلی از این کارها کردم اما نتیجه بر عکس میشد برای من .
من قبل از ازدواجم که لاعر بودم هر چه میخواستم میخوردم و لاعر هم بودم و اصلا هیچ غدایی رو از هم تفکیک نمیکردم ولی بعد از ازدواجم همون مواد غدایی رو عامل چاقی خودم میدونستم و میگفتم تقصیر فلان خوردنی هست که سرخ شده و یا پر کالری هست و یا تقصیر غداهای چرب و سنگین هست در صورتی که غذاها فرقی نکرد ه بودن مقدار خوردن من تغییر کرده بود و من بسیار پرخور شده بودم و این هم به خاطر یه سری فرمولهای غلط و برنامه و فعالیتهای دهنی بود که در ذهن من از قبل بودن و باعث چاقی من شده بودن مثلا ازدواج کنم چاق میشم و یا باردار بشم چاق میشم و یا شیر بدم چاق میشم و تمام این فرمولها در ذهن من بود و من رو در موقع خودشون چاق کردن و لی من خوب میدونم ذهن من چاق شده بود که من چاق شده بودم و یک عالمه نافرمی و چاقی رو در بدنم میدیدم .
رهبر این جسم ما ذهن ما هست و این ذهن ما تمام بدن ما رو کنترل میکنه و فعالیتهاش رو انجام میده مثلا ضربان قلب ما در حالت عادی با زمانی که فعالیت سنگین داره فرق میکنه و بالاتر میره و دستور این بالار فتن ضربان از مغز ما میاد و قلب ما فقط یک اجرا کننده هست و به خودی خود قلب ما بدون مغز ما هیچ کاره هست .
و حالا در رابطه با معده هم باید خوب و با آگاهی بدونیم این معده جایی هست که غدا وارد اون میشه و هصم میشه و اون هیچ دخالتی در مقدار خوردن ما نداره و این دستورهای خوردن و پر خوری های ما همه از مغز ما میان که در چاقها ذهن هم در کنار مغز کلی دخالت داره و با اون فرمولها و تصویرهای چاقی که در ذهن فرد چاق هست باعث میشه مغز دستور های بیشتری برای خوردن صادر کنه و ما رو وادار به خوردنهایی میکنه که حتی شاید بعدش پشیمون بشیم و ناراضی باشیم و عذاب وجدان داشته باشیم اما همون لحظه که بدن ما در مقابل دستور خوردن که از مغز میاد تسلیم هست و نمیتونه هیچ کاری بکنه و تنها راهش تغییر ذهن ما هست از ذهن چاق به ذهن لاعر که فقط از طریق اموزشهای ذهنی ما به این تغییر میرسیم .
در واقع باید طوری به ذهنمون اگاهی بدهیم و اون رو تربیت کنیم و فرمولهای ذهنی و تصویرهای ذهنی لاغری بدیم که کفه ی ترازوی لاعری از کفه ی ترازوی چاقی در ذهن ما سنگینتر بشه و ما به سمت لاغری حرکت کنیم و این حرکت فقط در گرو استمرار و تعهد ما در این مسیر هست .
پس از هر راه ی که قبلا برای لاعری اقدام میکردی دیگه دنبال نکن و جستجو نکن و ایمان داشته باش که فقط از این راه تو لاعر میشی حتی با عمل بای پس معده که ما معده رو عمل میکنیم فکر میکنیم معده دلیل چاقی هست و دیگه از این به بعد لاعر میشیم اما اخه تو فقط معده ات رو عمل میکنی ذهن تو که همون ذهن قبلی با همون فرمولها و تصاویر هست پس به مرور زمان تو دوباره به همون جسم قبلی میرسی پس با عمل معده تو لاعر نمیشی چون پیام سیری و گرسنگی از مغز ما میاد و معده هیچ کاره هست .
پس هیچ راهی تو رو لاعر نمیکنه مگر از طریق دهن .
ما خیلی جاها میتونیم درک کنیم مغز در بدن ما همه کاره هست و همه ی فعالیتهای جسم ما تحت تاثیر معز ما هست حتی فعالیت خرف زدن ما تحت تاثیر معز ما هست چون یک نوزاد همه چیز که داره هم دهان هم تار صوتی ولی بلد نیست حرف بزنه چون مغزش حرف زدن رو یاد نگرفته و فقط صدهای بی معنی رو بیرون میده اما به مروز حرف زدن رو یاد میگیره .
پس خوردن ما هم تحت تاثیر معز ما هست .وقتی من اصافه وزن پیدا میکم و چاق میشم درسته با چشممون ما عدد رو میبینیم ولی معز ما که چشم نداره ققط اون ترکیب احساس بد با عدد رو معز ما میگیره و بهش پیام میدیم این وزن ما هست و کدهای جسم چاق رو به مغز میدیم و هر چقدر ما به خودمون فشار بیاریم فایده نداره مغز ما کاری میکنه که ما به اون تصویرهای چاقی برسیم .و ما هر چقدر تلاش می کنیم خودمون رو لاعر کنیم ولی چون ترس از چاقی دوباره داریم و نگران هستیم و استرس داریم همین باعث چاقی بیشتر ما میشه من قبلا همیشه از چاقی ترس و تنفر داشتم و همین ا باعث شده بود من با سرعت بسیار بیشتری به سمت چاقی حرکت کنیم .و من هر ماه چاقتر میشدم و ترسم و نگرانیم بیشتر میشد و با زور کمی خودم رو لاغر تر میکردم اما دوباره با شدت بیشتری در زمان کمتری من چاق میشدم و اما حالا میدونم تنها راهش که میتونم برای همیشه لاغر بشم لاغری از طریق ذهن هست .
من اطمینان دارم جسمم داره هر روز من رو به سمت لاعری عالی حرکت میده و اضافه وزن من رو کم میکنه چون ذهنم داره لاعری رو آموزش میبینه و هر روز از روز قبل اگاهی اش بیشتر هست و خوب واقفم چقدر ذهن من قدرت داره و چاقی من و لاعری من فقط از طریق ذهنم امکانپدیر هست و جسم من به خودی قدرتی نداره و این ذهن در بدن ما خیلی عضو پر قدرت و تاثیر گذاری هست که ما رو با باورها و تصویرهای درست لاغر و لاغر تر میکنه .
من هر چقدر ذهن منفی بافم میخواد من رو منحرف کنه که تو لاعر نشدی انگار نمیتونی لاعر بشی اما من گول نمیخورم و به این راه اعتماد دارم که من در مسیر لاعری هستم و میگم به زودی متناسب میشم مثل متناسبهای اطرافم به راحتی و خیلی راحت لاعر میشم و الانم خودم احساس متناسب بودن دارم و کلی از رفتارهای من شبیه متناسبها شده و کلی افکار خوب دارم که میتونم لاعر بشم مثلا از خوردن ترس ندارم میگم این عدا نیاز بدن من هست و هیچ قدرتی برای چاقی من نداره .
حتی اگر داخل اینه برم و چشمم جاقی اندامی رو ببینه و یا لباسشی بپوشم و چاقی اندامی رو در اون حس کنم اصلا ناامید نمیشم و میگم من در راه درستی هستم که دارم از درون تغییر میکنم و دارم رفتارهای درست و افکار درست رو یاد میگیریم و به زودی نتیجه در جسم من پیدا میشه و هر جا مانعی داشتم روی اون کار میکنم تا اون رو از بین ببرم مثلا روند کاهش وزن من انگار استپ شده و تو لاعر تر نشدی اما به دهنم میگم امکان نداره جسم من همواره در خال ترمیم و از بین بردن اختلالها هست و اگر من رفتارم و افکارم درست باشه با این خواسته ی لاغری هماهنگ میشم و فرصت ترمیم رو به جسمم میدم که من رو به سمت لاعری ببره .
و هیچ وقت من برای لاعری خودم زمان و مقدار تعیین نمیکنم چون این کار شیطان هست و خوب میدونم هر شخص با شخص دیگر زمان نتیجه گرفتنشون متفاوت هست من هم عالی تا حالا وزن کم کردم و بقیه ی این اضافه وزن من در مقابل اون خیلی کم و ناچیز هست و به زودی چاقی این مهمان ناخوانده از بدن من میره و من به تناسب اندام میرسم .با لدت و حال خوب و ارامش در این مسیر میمانم و ادامه میدم تا جسم جدید خودم رو خلق کنم .
افکار خوب من :
من با قدرت ذهن خودم چاق شدم حالا هم با قدرت ذهن خودم لاغر و لاغر تر میشم .
من بدون هیچ زجر و فشاری چاق شدم حالا هم بدون زجر لاعر میشم .
من با یادگیری چاقی چاق شدم و حالا هم با یادگیری لاعری لاعر میشم .
بعد از ادواج چاقی برای من طبیعی بود و من چاق شدم و حالا بعد از این دوره ها لاغری برای من طبیعی هست و من به اون میرسم و انتظار من از خودم رفتن در وزن مناسب ۵۹ کیلو و سایز دلخواه ۳۸ هست .
من بدون هیچ عامل بیرونی مثل قزص،و دارو و.. .چاق شدم و حالا هم بدون هیچ عامل بیرونی لاغر میشم .
من بسیار جسم توانمند و عالی دارم و هر بار خواستم که لاعر بشم من رو از راه غلط لاغر کرده و وزنهای زیادی رو از دست دادم و حالا از راه درست همین جسم من رو لاغر میکنه و ۵ کیلو اضافه وزنم رو از دست میدم .
من غدا خوردن رو وسیله ای برای تامین انرژی جسمم میدونم نه هیچ علت دیگه ای مثل رفع خستگی و یا سردرد و یا تفریح و لدت و یا ….
من از هر مواد غدایی در اطرافم بود نمیخورم مگر واقعا نیاز داشته باشم و بدنم واکنشهایی نشون بده .
من به دهنم ارامش میدم تو فقط به اندازه نیازت بخور چون هر وقت به هر مواد غذایی احتیاج داشتی به راحتی میتونی بخوری و محدودیتی در کار نیست .
من به ذهنم میگم تو خیلی قدرت داری تو باعث شدی من اشرف مخلوقات بشم پس با قدرت خودت بزار لاعر بشم بدون دخالت هیچ عامل بیرونی و این ۵ و یا ۶ کیلو کم کردن برای تو هیچ چیز خاصی نیست
سلام خدمت استاد گرامی و دوستان خوب و پر تلاشم
اول از همه بگم من برای لاغری هیچ وقت به این روش عمل معده فکر نکردم و در موردش تحقیق هم نکرده بودم چون تنها راه اصولی لاعر شدن رو رژیم و ورزش همراه هم میدونستم و از هر دوا و دکتر و قرص و امپول هم میترسیدم هم بیزار بودم برای همین هیچ وقت حتی بهش فکر هم نکردم تا خدا رو شکر به این راه هدایت شدم .
چقدر جالب منم همین تجربه رو در گذشته داشتم که اگر خیلی غدا می خوردم و پرخوری می کردم بعدش باید کلی چیز ترش،و تلخ مثل سرکه سیب و آب لیمو و یا آب غوره و یا چایی با لیمو امانی و یا ….. میخوردم که در بدنم چربی سوزی بشه ولی حالا خوب میدونم همچین چیزی نیست .
یادمون باشه که چاقی جسم ما از معده نیست و باید اگاه باشیم که اصلا معده پیغام گرسنگی رو نمیده و اصلا معده ی ما در چاقی کاره ای نیست و اگر کسی بگه نه میدونی چیه اصلا معده ی من بزرگ و گشاد شده و برای همین من خیلی غدا میخورم باید بهش جواب بدیم بابا درسته معده ی تو بزرگه ولی از اول که بزرگ نبوده اون اول درست بوده اما چون تو خیلی غذا خوردی و دفعات خوردن تو بیشتر شده و مقدار خوردن تو بیشتر شد که اون هم گشاد شده حالا با عمل بای پس معده میخوای اون رو تنگ کنی و لاغر بشی ؟؟؟؟ نه باید بگم فرمان خوردن و سیری از مغز ما صادر میشه همه ی ما میدونیم تمام فرمانهای جسمی ما از مغز ما صادر میشه حتی همین حرف زدن از طریق مغز صادر میشه برای همین بچه های کوچیک وقتی به دنیا میان تارصوتی و دهان و زبان دارن ولی نمیتونن حرف بزنن چون هنوز مغزش کلمه ای یاد نگرفته که بخواد اون رو بزنه پس همه چیز از معز هست ولی چطور هست که برای خوردن که یک فرمان مغزی هست ما میخواییم بریم معده رو کوچیک کنیم . فرمان خوردن از مغز میاد نه از معده برای همین خیلی از افرادی که عمل معده میکنن بعد از یه مدت بازم شروع به پرخوری و اضافه وزن میکنن مثل همین دوستمون و در فاصله های زمانی کم غذا میخورن چرا ؟ باید به اون شخص بگیم تو که عمل کردی پس چرا تند تند دوباره عذا میخوری و پرخوری د اری و چاق میشی ؟؟؟چون دستور خوردن از مغز هست و کاری به اندازه ی معده نداره و همون اول هم که این افراد عمل میکنن کلی لاغر میشن بیشتر به خاطر رعایتهای غدایی ست که پزشکبه اونها میده و باید این افراد رعایت کنن ولی بعد از مدتی که از عمل گذشت دوباره این افراد برمیگردن به پرخوری گذشته چون فرمولهای چاقی در ذهن این افراد هست .
پس مهم نیست من با چه روشی چه مقدار کم کنم مغز من دوباره برمیگره به اون فرمولهای گذشته و رفتارهای گذشته من رو چاق میکنه .
نمیشه من جسمم رو لاغرکنم در حالی که ذهنم لاغر نشده چون دوباره ذهنم که رهبر جسم من هست میتونه و من رو چاق میکنه .
من با هر روشی که در گذشته میتونستم کلی وزن کنم و اما دوباره بعد از مدتی چاق میشدم اوضاع خیلی برام بدتر میشد چون این دفعه همراه با چاقی یک چیز دیگه به اسم ترس و نگرانی هم همراه بود من خودم آخرین بار که ۳۰ کیلو در این حدودا کم کرده بودم خوشحال بودم و اما تا یکم رژیم رو ول میکردم چون واقعا حرص،و ولع شدید برای خوردن پیدا کرده بودم سریع وزنم بالا میرفت و مدام خودم رو بر روی ترازو چک میکردم که نکنه خیلی بالا بره و تا وزنی حدود ۵ یا ۶ کیلو اضافه میشدم شروع به رژیم سخت میکردم و همش میترسیدم نکنه دوباره برگردم به اون وزن اولم و هی سختی و زجر من در کم کردن و نگرانی من از دفعه ی قبل بیشتر میشد و من سالها در حال سعی و تلاش بودم که وزن خودم رو با چنگ و دندون کم کنم و بلخره تا حدودی موفق میشدم اما زمانی که متوجه شدم به خاطر فلان داروها من هر ماه چاقتر میشم اون موقع خیلی ترسیدم و نگران شدم و همش میخواستم جلوی چاقی خودم رو بگیرم خیلی فشار به جسمم میوردم و برعکس هر ماه وزنم داشت بالاتر میرفت و واقعا ترس و نگرانی من دو چندان شده بود هر چی از قبل داشتم دوبله شده بود چون پزشکان به من گفته بودن تو محکوم به چاقی هستی و منم باور کرده بودم و من داشتم با سرعت خیلی زیادتر از قبل از وزن متناسبم دور میشدم تا در نیمه ی راه با این سایت آشنا شدم و گرنه خدا میدونه من الان در چه جسمی و اندامی می بودم و حال روحی و جسمی من چه میشد .
پس تنها راه کاهش وزن که از این داستانها نداشته باشم کاهش،وزن ذهنی هست که باید صبر کنیم و در این راه استمرار داشته باشم تا کفه ی ترازوی لاعری ما از کفه ی ترازوی چاقی ما سنگین تر شودو ما خواه ناخو اه لاغر میشیم .پس عجله نکنید که از مسیر دور میشید و گول روشهایی رو که نوید سریع لاغر شدن رو میدن رو نخورید .
من از وقتی در این مسیرم چشمم رو بر روی تمام روشهای لاغری بستم و در مورد هیچ روشی تحقیق نمیکنم و به دنبال کالری شماری و محاسبه و برچسب زدن به غداها نیستم و ترس از خوردن رو که از قبل در وجود من هست دارم به خوبی کنترل میکنم و تا حدودی که رعایت کردم موفق شدم .
من حاضرم به جرات بگم در این دو سال که من در مسیر بودم شاید نجوایی بوده و من کمی احساس کردم که انگار لاعرتر نشدم و یکم خسته شدم اما هرگز این نبوده که ولش،کنم و از راه خرج بشم و برم دنبال روش دیگه و بعد از مدتها برگردم نه بسیار به این روش ایمان داشتم و باور داشتم که فقط لاغری با قدرت ذهن درسته و من باید از این طریق لاغر بشم اما چون در دوره ی اصلی شرکت نداشتم یه جاهایی کمی خسته میشم که انگار چون وارد دوره های اصلی نشدم دیگه از این لاغر تر نمیشم اما خیلی محکم و با صدای بلند دوباره جوابش رو دادم اگر من به همین اموزشهای رایگان عالی عمل کنم صد در صد بازم لاغر تر خواهم شد و لاغری من هیچ ربطی به زیاد کردن اگاهی ها نداره مهم عمل کردن به اموزشها هست که نتیجه رو رقم میزنه .
من بارها میگم من به این روش اطمینان دارم
من بارها میگم من به این روش ایمان دارم .
من بارها میگم من عاشق این روشم .
پس ادامه میدم تا به نتیجه ی دلخواهم برسم و همیشه در وزن دلخواهم باقی بمونم چون با این روش من لاغری رو یاد میگیریم و در ذهنم حک میشه پس برای همیشه من لاغر میشم پس تا میتونم من روی خودم کار میکنم تا درک من از این روش بهتر بشه .
هر روش لاغری که به من بگه در چه زمانی چه مقدار کم میکنم فقط برای تحریک کردن من هست که اون محصول رو تهییه کنم چون در لاغری افراد نمیشه مقدار و زمانش رو تعیین کنیم چون این کار جز سیستم بدن هست و در افراد مختلف متفاوت هست پس چطور کسی میاد همچین ادعایی میکنه ؟؟؟
من که دیگه محال گول این تبلیعات و روشهای اشتباه رو بخورم و حدودا دو سال هست که از این حرفها دور هستم و به لطف خدا در آرامش،و حال خوب و اندام زیباتری و اعتماد به نفس بالاتری و رابطه ی عالیتری با خودم و اطرافیانم هستم و شادابی و نشاط بیشتری دارم که تمام اینها در کنار هم باعث موفقیت میشه و خدا رو شکر چاقی در جسم من بسیار کم دیده میشه که مطعنم به زودی بساطش رو جمع می کنه و از جسم من خارج میشه چون چاقی یه اختلال در ذهن من هست که داره از طریق همین اموزشها برطرف میشه و در کنار اون همزمان من دارم در تمام جنبه های زندگیم پیشرفت میکنم .