اگر رویای لاغر شدن دارید آگاه باشید که مهمترین موضوع که باید مورد توجه قرار دهید این است که قدرت ذهن خود را تخریب نکنید.
سال های زیادی از عمرم را در سختی و رنج سپری کردم، فقر، بیماری، نداشتن اعتماد به نفس، بیکاری، چاقی و ترس و نگرانی از سرنوشت. مواردی که در زندگی همه ما به نوعی وجود دارد
نقش قدرت ذهن در زندگی
به لطف خدای مهربان از روزی که با قدرت ذهن و توانایی خودم در خلق خواسته هایم آشنا شدم تا به امروز توانسته ام به اندازه ای که افکار و فرمول های اشتباه ذهنیم را تغییر دهم نتایج متفاوتی در زندگی کسب کردم.
رسیدن به استقلال مالی، سلامتی، بهبود روابط خانوادگی، داشتن شغلی لذت بخش، متناسب شدن و خیلی از نعمت هایی که قبلا جزء آرزوهای زندگی من بود اما به لطف خدا سالهاست واقعیت زندگی من شده اند.
همه این تغییرات فقط به یک دلیل بود، باور کردن قدرت ذهن، باور کردن قدرتی که خداوند در وجود هر انسانی قرار داده است تا با آن بتواند زندگی خود را خلق و تجربه کند.
قدرتی که در وجود هر موجود زنده ای وجود دارد و به وسیله آن هدایت می شود و زندگی می کند.
نیرویی که زنبور عسل را برای ساختن کندویی به آن زیبایی و با نظم خارق العاده و جمع آوری شهد گل ها از فواصل طولانی و تولید عسل شفابخش هدایت می کند.
نیرویی که به یک بذر کوچک را حیات می بخشد، ریشه می زند، ساقه و برگ تولید می شود، میوه می دهد.
نیرویی که یک بچه لاک پشت را بلافاصله بعد از بیرون آمدن از تخم به سمت دریا روانه می کند.
نیرویی که پرندگان را هدایت می کند تا مسیر های بسیار طولانی را طی کنند و با کوچ کردن خود را از خطرات تغییر فصل در امان نگه دارد.
این نیرو که به بی نهایت شکل در موجودات مختلف وجود دارد و همه را بدون اشتباه هدایت می کند حتما ما انسانها را نیز هدایت می کند.
تفاوت بین انسان ها و سایر موجودات در برخورد با هدایت الهی در مقاومت آنها نسبت به پذیرفتن و عمل کردن به این هدایت هاست.
یک پرنده وقتی الهام الهی یا به اصطلاح غریزه اش می گوید که موقع کوچ کردن است مخالفت نمی کند، کوچ کردن را به فردا و فرداهای دیگر موکول نمی کند.
اما ما انسان ها وقتی هدایت الهی را دریافت می کنیم بلافاصله با عقل و منطق خود آن را بی اعتبار و اشتباه می خوانیم و این درس را به خوبی از شیطان آموخته ایم که در ذهن ما می گوید: (نه بابا اینها همش مضخرفه، عقل حکم می کنه که این کار اشتباهه و باید اینگونه رفتار کنیم)
شیطان در ذهن پرندگان، خزندگان، گیاهان و سایر موجودات عالی هستی جایی ندارد، اما در ذهن انسان بخش کوچکی به شیطان اختصاص داده شده است که علیرغم وعده الهی که حضور شیطان و سعی او برای گمراه کردن انسانها را بی اعتبار و اهمیت خوانده است اما به دلیل باورها و افکار اشتباهی که وجود ما را فرا گرفته است این بخش کوچک و بی اعتبار چنان تسلطی بر منطق و ذهن خودآگاه ما دارد که به راحتی مانع دریافت، پذیرش و عمل کردن به الهامات الهی می شویم.
منطق و شیطان درون ما به سادگی با تخریب قدرت ذهن ما مانع رسیدن به خواسته ها و تجربه آرزوهایمان می شود.
تغییر کردن همان ساکت کردن نجوای شیطان و گوش دادن به الهامات الهی است.
عبادت کردن، عمل کردن به الهامات الهی و لذت بردن از نتیجه آن و سپاسگزار بودن برای وجود خدایی است که از رگ گردن نزدیک تر است.
سپاسگزار بودن یعنی درک کردن نیرو و قدتی است که خداوند در وجود ما برای خلق زندگیمان قرار داده است.
نیرویی که به ما این امکان را می دهد تا با افکار و فرکانسهای خود شرایطی که دوست داریم در این جهان تجربه کنیم را به سوی خود جذب کنیم.
به عبارتی می توانیم شرایط دلخواه خود را سفارش دهیم و با پیروی از الهامات الهی آن شرایط را در زندگی خود خلق و سپس تجربه کنیم و برای آن سپاسگزارم باشیم
قدرت ذهن هدیه از سوی خداوند برای همه انسان هاست که متاسفانه بسیاری از انسانها در تمام طول عمر خود از این هدیه مقدس استفاده نمی کنند چون اصلا از وجود آن اطلاع ندارند.
قدرت ذهن، ابزاری کارآمد برای خلق زندگی مان است، اما به واسطه عدم آگاهی از قوانین و عملکرد آن با تخریب قدرت ذهن خود کمترین بهره را از این نیروی توانمند می بریم.
برای استفاده و بهره برداری از این توانایی منحصربفرد فقط باید موانع و اختلالات ذهنی خود را کاهش دهیم، نیازی به تقویت یا ایجاد آن نداریم چون این قدرت در وجود همه انسانها قرار داده شده است فقط کافی است با حذف افکار و نگرش هایی که باعث تخریب قدرت ذهن می شود شرایط را برای شروع حرکت و فعالیت قدرت ذهن ایجاد کنیم.
یکی از مهمترین و مخرب ترین عادت هایی که باعث تخریب قدرت ذهن می شود و تاثیر نیروی ذهن را به طرز وحشتناکی کاهش می دهد اختصاص دادن بخش زیادی از قدرت ذهن خود به موضوعاتی است که مربوط به ما نیستند.
دنبال کردن و پیگیری مسائل دیگران، اوضاع جامعه، وضعیت انسانها در کشورهای دیگر و هر موضوعی که مربوط به شخص ما نباشد به شدت باعث تخریب قدرت ذهن شده و از قدرت آن کم میکند چون تمرکز بر هر موضوعی سبب کاهش تمرکز بر موضوعات شخصی می شود.
هیچ پرنده ای از قدرت ذهن خود برای دیگر پرندگان استفاده نمی کند، هیچ بذری از قدرت جوانه زدن و رشد کردن خود برای جوانه زدن بذر دیگری استفاده نمی کند، قدرت ذهن هر موجودی مانند گوش و چشم و سایر اندامش مختص به آن موجود است و هرگز با توجه به مسائل موجودات دیگر باعث تخریب قدرت ذهن خود نمی شود.
اما در انسانها داستان به شکل دیگری است و ما عادت کرده ایم و متاسفانه باور کرده ایم که باید به دیگران و اوضاع و شرایط دیگران واکنش نشان دهیم و اسم آن را وجدان یا همدردی یا هر چیزه دیگری گذاشته ایم و این کار در ذهن ما یک ارزش و کار خیر یا ثواب معرفی شده است. در حالی که به شدت باعث تخریب قدرت ذهن می شود.
خواندن نوشته عالی و تاثیرگذار خانم شادی به گسترش این آگاهی کمک می کند.
قدرت ذهن خود را تخریب نکنید
“❄️ اين فايل احساس فوق العاده خوبى در من ايجاد كرد.
قدرت ذهن خود را تخریب نکنید
من خوشحال و سپاسگزارم از ديدن و گوش دادن به اين فايل, كه در واقع براى من خيلى ضرورى و حياتى بود. در اين مسير دريافتم كه مسئله زندگيم چيست!
در واقع لطف خداوند مهربان بود كه من در اين مسير هستم و هر بار, با ديدن و گوش دادن به فايلهاى اين دوره ى آموزشى, احساس مى كنم روح و روانم, آرام آرام, آزاد و رها مى شود, آزاد و رها از همه ى بندها, از همه ى فشارهاى روحى و روانى كه سالها تحمل مى كردم و چندان مهارتى براى حل مسائل زندگيم نداشتم و نمی دانستم که در حال تخریب قدرت ذهن خودم هستم.
در اين مسير دارم ياد مى گيرم كه از زندگيم لذت ببرم و آگاه باشم كه بايد مراقب خودم و احساس خوبم باشم, و اكنون فصل تازه اى از تغيير زندگى من در اين مسير آغاز شده, و خودم احساس مى كنم كه نگرانى هام كمتر شده, بخاطرِ شناخت ذهن منفى بافم و همچنين فرشته ى مهربان و توانمندم و اعتماد به خداوندى كه هميشه با من است.
❄️ شما به جز موضوع لاغرى با ذهن, چه موضوعاتى در زندگيت دارى كه ذهن ت رو به خودش اختصاص داده⁉️
❄️چه موضوعاتى هر روز براى تو, نگران كننده است⁉️
❄️چه موضوعاتى هر روز دارى بهشون توجه مى كنى⁉️
❄️چه موضوعاتى هر روز داره باعث تخریب قدرت ذهن تو می شود⁉️
متاسفانه, من وقتى به مسائل زندگى خودم و ديگران توجه و تمركز مى كردم, انگار براى فرار از كاراى خودم, همش سرگرم فكر و نگرانى در باره اينو اون بودم, شايد هم در همه ى موارد, چندان نگران نبودم اما ذهنم درگير ديگران بود.
وقتى به مسائل زندگيم توجه و تمركز مى كردم, به خودم و به كارام نمى رسيدم و تو زندگى جلو نمى رفتم, مسائل زندگى از يه طرف, و چون نمى تونستم مسائلم رو بخوبى حل كنم, خيلى تحت فشار روحى و روانى بودم. و همش در نگرانى, و حتى نگران انتظاراتى كه ديگران از من داشتن و هرگز نمی دانستم که در تمام این لحظات در حال تخریب قدرت ذهن خودم هستم.
البته در فرهنگ ما, ايثار و فداكارى و از خودگذشتگى بسيار پسنديده است اما هرگز به ما نگفته اند که تخریب قدرت ذهن کار ناپسند و آسیب زننده است.
از طرف ديگه, اگه به اخبار و اوضاع ايران و جهان توجه و تمركز نكنم, با اين وجود در مدار اين چيزا قرار دارم, چون مردم هم غرق در سياست و اوضاع اقنصادى شده اند و رسانه هاى خبرى هم اون رو تشديد مى كنه, و هر اتفاقى كه مى افتاد نگران مى شدم.
مدتى بود كه اخبار و اتفاقات فضاى مجازى رو دنبال مى كردم و به این موضوع که قدرت ذهن خود را تخریب نکنید توجه نمی کردم و تحت تأثير هم قرار مى گرفتم, كلا نگرانى روى نگرانى, سوْال هم برام اين بود كه چرا من شاد نيستم و از زندگيم لذت نمى برم‼️ و الان دريافتم كه مسئله ى اصلى اینه که من در تمام لحظات زندگی در حال تخریب قدرت ذهن بوده ام.
من دريافتم وقتى كه من نگران اينو اون در زندگيم باشم, در واقع نگرانى من, موضوع رو تشديد مى كنه. گاهى وقتا, نگران هم نيستم اما همش مى خوام كمك كنم تا اوضاع درست بشه و خيلى وقتمو مى گيره.
نتایج لاغری با ذهن
استفاده از آموزش های لاغری با ذهن باعث ایجاد تغييرات احساسى – رفتارى در من شده است.
با توجه به اين فايل, من از وقتى كه در اين مسير هستم تا به امروز خيلى از ويدئوها و كليپاى اوضاع اقتصادى, سياسى, پيش بينى اوضاع بر اساس اينو و اون, رسانه هاى خبرى و پيشگويى فال و … و … و … ديگه دنبال نكردم و ادامه ندادم, با توجه به اين فايل دريافتم, براى همينه كه در احساس بهترى هستم چون مدتی است دست از تخریب قدرت ذهن خودم برداشته ام و چقدر خوشحالم که این کار رو انجام دادم.
حتى ويدئوها و كليپايى كه خوب هستن اما وقت گير, بيشتر اونا رو هم دنبال نمى كنم.
البته نه صد در صد , اما كاهش چشمگيرى داشته …
در عوض آهنگاى شاد حتى بعضى از آهنگاى شاد فايل صبحگاهى رو كه خيلى دوست دارم, گوش مى دم. ويدئوهايى كه روابط خوب رو نشون مى ده و هر چى كه در رابطه با حال خوب و احساس خوب هست رو مى بينم.
وقتى فردى كه هر روز اخبارا رو دنبال مى كنه و نگران اوضاع اقتصادى هست من باهاش هم صدا نمى شم, چون من به خدا اعتماد مى كنم. وقتى من نگران زندگى فرزندانم هستم, نگرانى من به اونا كمكى نمى كنه و فقط باعث تخریب قدرت ذهن من میشه, و بهترين كار اينه كه مراقب حال خوب و احساس خوب خودم باشم و خودم رو از افکار منفی رها کنم تا الگوى خوبى براى فرزندانم باشم و اونا هم حداقل نگران من نباشن.
با تشكر فراوان , شاد و خرّم باشيد🥰🎄🎄”
(نوشته شادی عزیز در بخش نظرات)
در فایل آموزشی قدرت ذهن خود را تخریب نکنید به طرح این موضوع مهم پرداخته شده و به طور مفصل تاثیر تخریب قدرت ذهن و چگونگی استفاده از تمام قدرت ذهن به نفع خودمان توضیح داده شده است.
ایمان دارم درک این قانون و عمل کردن به آن تاثیر شگرفی در نتیجه زندگی ما ایجاد خواهد کرد.
✍️ تمرین آموزشی 📖
برای انجام عالی جلسه آموزشی قدرت ذهن خود را تخریب نکنید توصیه می شود ابتدا توضیحات نوشتاری را با دقت مطالعه کنید، سپس ویدیوی آموزشی را تماشا کنید و بعد از آن به سوالات مطرح شده در بخش نظرات با شرح انشایی پاسخ دهید.
- نظر شما درباره قدت ذهن چیست؟ به نظر شما قدرت ذهن تاثیری در زندگی دارد؟! شرح دهید.
- نظر شما درباره ارتباط قدرت ذهن با وضعیت فعلی زندگی تان چیست؟ شرح دهید.
- نگرش شما درباره ارتباط قدرت ذهن و چاق شدن چیست؟ شرح دهید.
- چقدر از قدرت ذهن تان به ضرر خودتان استفاده کرده اید؟ شرح دهید.
- مواردی که باعث تخریب قدرت ذهن شما شده است را شرح دهید؟
- تاثیر تخریب قدرت ذهن در زندگی و خود و دیگران را بررسی و شرح دهید.
- قبل از آشنایی با سایت تناسب فکری تمرکز شما بر موضوعاتی که باعث تخریب قدرت ذهن می شد را بنویسید؟
- استفاده از آموزش های لاغری با ذهن چگونه به اصلاح نگرش شما به موضوعات و کاهش تخریب قدرت ذهن کمک کرده است؟
- از محتوای ویدیوی آموزشی برای خود تمرین ایجاد کرده و در بخش نظرات تمرینی که باید انجام دهید را بنویسید.
منتظر خواندن نوشته های شما هستم
همراه همشگی شما: رضا عطارروشن
امتیاز 4.25 از 69 رای
با دیگران به اشتراک بگذارید تا امتیاز بگیرید!
سلام. انقدر موضوع توجه به دیگران و عدم توجه به خودمون برای ما تکرار شده که واقعا سخته بخوایم تغییر کنیم. با اینکه بسیار درست هستش که وقتی من خودم مشکل دارم چرا باید اول به دیگری رسیدگی کنم ? اما چون اسمش ایثار شده، از خودگذشتگی شده و.. از خودمون میگذریم و بعدا هم بیشتر اوقات اون فرد از خودش برای ما نمیگذره باعث میشه عصبانی بشیم و بگیم چطور من از خودم گذشتم و این نه؟! بعد میگن تو برای خدا انجام دادی و خدا خودش جوابت رو میده و…
خب من هم یک بنده ی خدا هستم و انتخاب میکنم که به خودم کمک کنم اول. اون موقع هم راضی ام هم خوشحال. و اگر بنده ی دیگری کمک خواست من میتونم اگر در توانم بود کمک کنم..
من فقط مسئول زندگی خودم هستم. چه باور کنم یا نکنم حقیقت اینه. بارها تجربه کردم اما چون خیلی خیلی تکرار شده برام، عادی شده که اول دیگران.
باید روی باورهام کار کنم و اولین موضوع خودم باشم. وقتی خودم پیشرفت کردم با عشق به دیگران کمک میکنم. و کی مهم تر از خودم برای کمک کردن وجود داره؟ تنها کسی که میتونم 100% بهش کمک کنم تغییر کنه، بهتر بشه، پیشرفت کنه و به خواسته هاش برسه خودمم. پس اینکارو میکنم.
روز هشتاد و سوم تکرار :
سلام.چند وقته که برای شاد شدن نیازی به آهنگ گوش کردن ندارم. هرروز یک تمرینی برای خودم انجام میدم مثلا یک بار یکی از جملات میثاق نامه رو انتخاب کردم و نظرم رو درباره ی اون از خودم پرسیدم و صفحه ها درباره ی اون نوشتم بعدش انقدر حالم خوب شد که انگار از عروسی برگشته بودم. برام فکر کردن، عمل کردن و توجه به نکات و اصلاح رفتارهای خودم خیلی لذت بخش شده.
درباره ی این فایل گیج شدم که یعنی نباید به کسی کمک کنم؟ 🤔 و چون با حرف هایی که قبلا شنیدم در تضاده به نظرم باید روش خیلی کار کنم و بارها فایل رو گوش بدم و بنویسم تا برام واضح بشه که بالاخره باید چیکار کنم.
سلام. خیلی موضوع مهمی هستش..
اصل حرف اینه که اول به خودت برس..
اما قبول کردن و در گام بعد عمل کردن بهش خیلی سخته.. حالا این سختی از کجا میاد.. از آموزش هایی که به ما دادند.. یادمه روز اول مدرسه یکی از اولین چیزهایی که گفتند این بود که باید به فکر دوستامونم هم باشیم و به فکر پیشرفت اونها هم باشیم، در کلاس زبان بهم گفتند باید کلاس خوب باشه و اگر چند نفر فقط خوب باشند نمیشه و کسی چیزی یاد نمیگیره.. روز اول دانشگاه یه سخنران خیلی شناخته شده آوردن و ایشون گفت با کمک به دیگرانه که تو هم بزرگ میشی. تو هم پیشرفت میکنی و…
میدونید نتیجه ی همه این حرف چی بوده؟
در واقع باید بگم برای من هیچی..
چون یا وقت برای کسی نذاشتم و عذاب وجدان گرفتم، یا وقت گذاشتم و کمک کردم و بعد اون شخص کاری مخالف با میل من کرده و من از کمکم پشیمون شدم.. البته گاهی هم کمک کردم و خیلی احساس خوبی داشتم چون نه صدمه ای دیدم نه انتظار جبران کردن داشتم…
این موضوع توجه به خود، موضوعی هستش که من به شدت قبولش دارم و به شدت در زندگیم اصلا بهش عمل نمیکنم. 😕😅
یعنی مثل کسی که میدونه دروغ بده اما دروغگوعه.. منم میدونم باید تمرکزم بیشترش روی خودم باشه اما نیست..
البته خیلی بهتر شدم.. ولی خب جای بهتر شدن خیلی داره..
یک جمله استاد گفتند خیلی خوشم اومد.
که از من درباره ی زندگی من سوال میشه در جهان دیگر.. نه زندگی بقیه..
واقعا خیلی عالی میشه که من سرم به کار خودم باشه.. برای خودم.. چون آرامش بیشتری کسب میکنم. اوایل دوره ی لاغری با ذهن من چنان مجذوب و متمرکز روی خودم بودم که از اون دوران جز خودم و مسیرم چیزی یادم نیست 😂..
و برای همینه که میگم خیلی بهتر شدم و بازهم باید ادامه بدم..
داشتم فکر میکردم در هر جامعه ای معیارها فرق میکنه و بنابر آموزش های مختلف افراد رفتارهای متفاوتی از خودشون نشون میدهند.
تحلیل رفتار خیلی خوبه. اینکه بدونی چرا این رفتار از تو سر زد، چرا این حرف رو گفتی، چرا این فکر رو داری.. گاهی افکار ما و انتظار ما از آینده، خاطره ی دیگران و یا خواسته ی آنهاست… در همین کره ی خاکی خیلی ها آینده ی تاریکی برای خودشون میبینند در عین حالی که بی نهایت انسان هم مشتاق آینده ای هستند که انتظار دارند خیلی روشن و سرشار از موفقیت باشه..
من در این صف کجا هستم؟ ”
دیدگاه من از زندگی الانم و انتظارم از آینده ام چه قدر توسط خودم و چه قدر توسط دیگران ساخته و پرداخته شده؟؟
موضوع توجه کردن اینجاست که اهمیت خودشو نشون میده.. به این صورت که من با توجه به تعاریفی که از زندگی گذشته دیگران، از فیلم ها، از حرف های دیگران دریافت میکنم، بالخره خودم رو شبیه یک دسته میبینم و در یک دسته خودم رو قرار میدم که بیشتر باهاش همزاد پنداری میکنم و انتظارم اینه که به قولی سرنوشت منم همین یا خیلی شبیه دسته ای که هستم باشه چون تجربه و حرف های دیگران هم همینو نشون داده..
حالا اگر هیچ دسته ای نباشه که من عضوش باشم، چی؟؟
خودم یک دسته و گروه تنهایی ایجاد میکنم. که سرنوشت ساز این دسته منم.. در گذشته چیزی و کسی شبیه من نبوده و منم که آینده ی این گروه را مشخص میکنم…
و این احساس آزادی خیلی زیادی به من میده.. چون دیگه از بین 8 میلیارد انسان من میشم مسئول یک نفر و آن هم خودم… و همه ی تلاشم را میکنم تا این انسان به خواسته هایش برسد..
دقیقا منم همین کارو میکنم اولا میگم اون خودش عقل داره ،ذهن داره و اگر نمیخواد استفاده کنه ازشون انتخاب خودشه نه تقصیر من. بعد هم میگم خب من نمیتونم از خدا که جلوتر برم. اون خودش خدا داره و کمکش میکنه. و نهایتا من میتونم براش دعا کنم و از خدا بخوام کمکش کنه. همین. نه اینکه مشکل یکی بود منم توجه کنم اعصابم خورد بشه، درگیری فکری پیدا کنم بشه دوتا.