0

گام ۹۶: برای کنترل اشتهای خود چه کنم؟

کنترل اشتها برای لاغر شدن
اندازه متن

همه افراد چاق برای وضحیت جسمی خود دلایلی دارند که برخی از آنها منشأ بیرونی مانند ژنتیک، والدین و … می باشد و برخی دلایل آنها منشأ درونی مانند کنترل اشتها، سوخت و ساز، طبع بدن و … می باشد. از این رو سعی می کنند با اصلاح این عوامل برای لاغر شدن اقدام کنند.

از میان دلایل مختلف درونی موضوع “کنترل اشتها” از اهمیت زیادی برخوردار است.

اشتها چیست؟

در ذهن ما اشتها حالتی بود که من به شدت تمایل به خوردن غذا داشتم و در اون وضعیت هیچ کنترلی بر رفتار خودم نداشتم.

در واقع تصور می کردم اشتها نیرویی است که کنترل من را در اختیار می گیرد و من قادر به مقابله یا سرپیچی از دستورات آن نیرو برای پرخوری کردن نیستم.

البته شنیدن صحبت های دیگران درباره زیاد بودن اشتهای من سبب تقویت افکار اشتباه من در این باره شده بود.

تصور من این بود که باید اشتها را باید کنترل کرد. به این صورت که خودم را از اشتها جدا می دیدم و سعی میکردم برای رهایی از شر آن به طریق مختلف او را کنترل کنم.

داروهای گیاهی مختلفی از عطاری برای کنترل اشتها تهیه می کردم.

هر روز صبح قبل از صبحانه 20 قطره افشرده لیمو که بسیار تلخ بود را در یک لیوان آب سرد حل کرده و به هر زحمتی بود می خوردم تا اشتهای من کنترل شود.

نکته جالب در اون روزها این بود که برخلاف انتظاری که از عملکرد دارو برای کنترل اشتها داشتم میزان خوردن من اضافه می شد چون تصورم این بود که حتما اون دارو اشتهای من را کاهش داده و اگر الان من تمایل به خوردن دارم این نیاز واقعی بدن من است و مربوط به کنترل اشتها نیست.

کنترل اشتها

کنترل اشتها

تا زمانی که اشتها را از خودم جدا می دانستم قادر به اصلاح یا کنترل اشتها نبودم.

به لطف خدا از زمانی که در مسیر لاغری با ذهن قرار گرفتم بسیاری از افکار اشتباه درباره چاقی را اصلاح کردم و در نتیجه رفتار من تغییر کرد و در نهایت جسم من به سمت تناسب اندام حرکت کرد.

من پذیرفتم که اشتها بر من تسلطی ندارد بلکه این من هستم که آن را ایجاد و مدیریت می کنم.

هربار که من پرخوری می کردم و از رفتار خودم رضایت نداشتم عامل آن را زیاد بودن اشتها می دانستم و زمانی که بهتر عمل می کردم تصورم این بود که خدا رو شکر اشتهای من کمتر شده.

من برای چاق تر شدن پرخوری می کردم و برای توجیه رفتار خودم که ثابت کنم من دوست ندارم چاق تر شوم می گفتم اشتهای من زیاد است.

از این رو همیشه به دنبال راهکاری برای کنترل اشتهای خودم بودم.

این فرمول اشتباه در ذهن افراد چاق سبب شده که افراد زیادی از این فرصت برای فروش بیشتر محصولات خود استفاده کنند.

آنها ادعا می کنند که با مصرف این دارو، دمنوش یا … اشتهای شما کمتر می شود و به راحتی لاغر می شوید و از آنجایی که افراد چاق همه کس و همه چیز را مقصر چاقی خود می دانند الا خودشان را به راحتی گول تبلیغات را خورده و آن محصول برای کنترل اشتهای خود و لاغر شدن تهیه می کنند.

اما بعد از چند روز استفاده از آن دارو به این نتیجه می رسند که این دارو هم بر کنترل اشتهای آنها تاثیری نداشته است و مصرف آن را ادامه نمی دهند.

تاثیر مغز بر کاهش اشتها

ارتباط اشتها با چاقی

اشتهای شما میزان علاقه و تصمیم شما برای چاق تر شدن را مشخص می کند.

شاید در سطح فکر همه ما دوست نداشته باشیم چاق تر شویم اما میزان علاقه ما به چاقی بر اساس افکار سطحی یا گفتگوهای ما با دیگران تعیین نمی شود بلکه بر اساس میزان فرمول های چاق کننده ذخیره شده در ناخودآگاه تعیین می شود.

شما به ازای فرمول های چاق کننده ذهن خود به چاق تر شدن علاقه دارید و علاقه خود به چاقی را با میزان اشتها نمایش می دهید.

بنابراین اگر تصور می کنید برای لاغر شدن باید به طریقی اشتهای خود را کاهش دهید کاملا در اشتباه هستید.

شما نمی توانید اشتهارا تغییر دهید در حالی که خودتان تغییر نکرده باشید.

تغییر خودتان تنها از طریق دادن آگاهی جدید و صحیح درباره لاغریبه ذهن صورت می گیرد.

زمانی که شما تصمیم می گیرید از طریق یادگیری لاغری با ذهن در مسیر لاغر شدن قرار بگیرید و از محتوای آموزشی سایت تناسب فکری استفاده می کنید به مرور آگاهی جدید درباره لاغر شدن به ذهن خود می دهید.

استمرار در این مسیر باعث ایجاد فرمول های جدید درباره لاغر شدن در ذهن ناخودآگاه شما می شود.

به میزانی که فرمول های جدید در ذهن شما ایجاد می شود تمایل شما برای نمایش دادن اشتها تغییر می کند بدون اینکه شما تصمیم گرفته باشید از چه روزی تلاش کنید کمتر بخورید یا اشتهای خود را کنترل کنید.

لاغری با ذهن و کنترل اشتها

زمانی که فرمول های لاغر کننده در ذهن شما ایجاد شود انتظار شما از وضعیت خودتان تغییر می کند.

شما دیگر از خودتان انتظار چاق تر شدن نخواهید داشت بلکه مطمئن می شوید حتما لاغر خواهید شد.

میزان اطمینان شما به گفته های شما نیست. بلکه احساس شما مشخص کننده میزان اطمینان شما از لاغر شدن است.

به اندازه ای که احساس خوب داشته باشید، اطمینان به لاغر شدن خود دارید.

اگر همچنان در طول روز بارها به چاقی فعلی خود توجه می کنید و احساس بدی پیدا می کنید شما به توانایی خود برای لاغر شدن اطمینان ندارید.

اگر با اینکه هر روز از محتوای آموزشی استفاده می کنید اما تمایلی به انجام تمرینات آن ندارید یا تصور می کنید به خوبی فایل آموزشی را گوش داده و نیازی به انجام تمرینات ندارید شما به اطمینان لازم برای لاغر شدن خود نرسیده اید.

زمانی که هر روز با اشتیاق مطالب آموزشی را دنبال می کنید، تمرینات را انجام داده و می نویسید و به اندازه ای که فرصت دارید از نوشته های دیگران درباره لاغری برای ایجاد تمرکز بیشتر بر موضوع لاغری استفاده می کنید و در این کار استمرار دارید شما به اطمینان لازم برای توانایی خود در لاغر شدن رسیده اید.

در نتیجه این اطمینان صد در صد تغییر وضعیت اشتهای شما خواهد بود.

این طریق صحیح کنترل اشتها می باشد.

شما ازاین طریق ابتدا محتوای منبع ایجاد کننده اشتها را با آگاهی جدید درباره لاغری تحت تاثیر قرار داده اید و سپس فرمول های جدید ایجاد شده تصاویر جدید درباره خودتان در ذهن ایجاد می کنند و بر اساس تصاویر و الگوهای جدید رفتار شما که همان اشتها است تغییر می کند.

اهمیت موضوع اشتها در ذهن افراد چاق سبب شد تا آگاهی که باعث تغییر اشتهای خودم شد را با شما دوستان خوبم به اشتراک بگذارم.

کاهش اشتها

کنترل اشتها در لاغری با ذهن

برای کنترل اشتهای خود چه کنم؟!

همه افراد چاق یک دلیل دیگر خود را اشتهای زیاد خود می دانند و به همین دلیل سعی دارندبا دارو و دمنوش و رژیم و روشهای بیرونی و غیره مشکل عدم کنترل اشتها را حل کنند.

در ذهن افراد چاق اشتها حالتی تعریف میشه که فرد تمایل زیادی به خوردن داره یعنی بیشتر از نیازش و کنترلی هم روی رفتار خودش نمی تونه داشته باشه!

یعنی اشتها را یک نیرویی میدونستیم که اختیار کنترل بر آن نداشتیم و ما را مجبور به خوردن می کرده!

دلیلش هم آموزش ذهنی چاق ما بوده بارها شنیدیم:

  • فلانی اشتهاش زیاده دست خودش نیست.
  • مریض شده اشتهاش کم شده
  • معده اش گشاد شده به خاطر همین اشتها داره
  • باید اشتهاشو کنترل کنه
  • فلان قرص اشتها آوره

و این فرمول های ذهنی مخرب در ذهنمون ایجاد شده.

البته خیلی از مقالات علمی هم به این موضوع پرداختند و مثل همیشه دلیل های منطقی ذهنی پیدا کردند که موضوع اشتها بر چاقی تأثیرگذاره و به خاطر اختلال ذهنیه و هیچی دیگه اگر این حرفها را هم باور می کردیم الآن تو تیمارستان بستری بودیم 👌😄

اشتها نیرویی جدا از ما نیست

اشتها قدرت انتخاب ماست که از محتویات ذهن چاق ما دستور میگیره.

ما همیشه پرخوری می کردیم و بعد به خاطر اینکه رفتار خودمون را توجیه کنیم می گفتیم اشتهامون زیاده یعنی فرافکنی می کردیم.

درواقع میزان علاقه من به چاقی که مربوط به محتویات ذهنی چاق ذخیره شده در مغزم هست اشتها و یا قدرت انتخاب در نوع و حجم خوردنم را رقم میزنه.

همین موضوع کنترل اشتها که در ذهن عوام اژدها فرض میشه باعث شده که محصولاتی به عنوان کم کننده اشتها در قالب دارو و دمنوش و افشرده برای افراد چاق تولید بشه و باعث درآمدزایی رسانه و افراد سودجو بشه و باز هم چاق ها گول می خورند و می خرند و جالبه وقتی استفاده می کنند به طور معمول بیشتر از قبل غذا مصرف می کنند چون خیالشون راحته که اشتها کنترل شده و این حتما نیاز بدنشون هست.

من هم زمانی از افشرده لیمو و زیره که خیلی تلخ بودند استفاده می کردند باید چندنفس عمیق می کشیدم و بعد بینیمو میگرفتم و یک جا اون استکان حاوی افشرده که بسیار تلخ بود را سر می کشیدم و جالبه فکر می کردم هر چی تلخ ترباشه بیشتر مؤثره.

بعد مدتی دیدم هیچ تغییری حاصل نشد و بعد از چند سال اینبار دمنوش  خیلی ترشی خریدم و همین که می خوردم دلم ضعف می رفت از گرسنگی بعد میگفتم آخ جون دارم لاغر میشم و جلو خودمو کمی گرفتم چیزی نخورم بعد از مدتی بدنم شروع به لرزیدن می کرد و میرفتم تلافیشو در می آوردم. البته یه فرمول زیر لایه های زیرین ذهنم هست ترشی لاغر می کنه!

باز تغییری حاصل نشد و رها کردم و اما این اواخر قبل از آشناییم با سایت تناسب فکری به صورت ناشتا قهوه تلخ می خوردم چون کارشناس تغذیه گفته بود چربی سوزه اما در طول روز مدام فکر چاقی بودم و احساسم از رفتارم رضایت بخش نبود و معده و اعصابم دچار مشکل شد و این را هم رها کردم از اون روزها که حدود یک سال می گذره شیشه قهوه در منزل ما دست نخورده مونده!

آرزوی لاغر شدن

همه افراد چاق در سطح افکار و ذهنشون دوست دارند لاغر باشند اما میزان علاقه ما به چاقی را فرمولهای ذهنی چاق تعیین می کنه.

وقتی توی ذهنمون انبوه افکار و فرمولهای چاق کننده هست تصویر ذهنی ما از خودمون چاق میشه و خیلی همزمانی هایی پیش میاد که ما تحریک میشیم به خوردن و انگار از چپ و راست فرمولها قد علم می کنند تا ما به خواستمون که چاقی بوده برسیم.

همه افراد چاق اشتها را مربوط به معده می دونند یعنی برای فرد چاق درد شکم و ورم معده میشه سیری و وقتی در نهایت به احساس بد میرسیم به عذاب وجدان و خودسرزنشی و جنگ و جدال ،،،،،،، میگیم اشتهامون زیاد بوده !…

و به همین خاطر وقتی ما رژیم می گرفتیم و محدودیت و منع غذایی داشتیم فکر می کردیم کنترل اشتهای ما زیاد شده و به همین دلیل خوردن ما کم شده در واقع ما تمایل به خوردن داشتیم ولی مبارزه می کردیم اما چون بخشهای وجودیمون هماهنگ نبودند در این جدال هرروز درمانده تر می شدیم و درنهایت مسیر را رها کرده با ولع و حرص بیشتری می خوردیم و تلافیشو در می آوردیم.

لاغری آسان با قدرت ذهن

چگونگی لاغری با ذهن

در مسیر آموزش های ذهنی برای لاغری اول منبع ایجاد کننده افکار را از طریق دریافت آگاهی ها اصلاح می کنیم و به مرور با تکرار و تمرین و نوشتار این محتوا را بیشتر می کنیم و بعد تمایلات ما تغییر میکنه چرا !؟

چون توجه و تمرکز و علاقه مندیمون اینبار لاغری شده بنابراین تصمیمات بهتری میگیریم نه به زور و فشار به صورت خودبه خودی در اقتدار کامل و هر چی رفتار ما درست تر  میشه در نتیجه رضایتمون از رفتار خودمون بیشتر میشه و این هماهنگی بین بخشهای وجودیمون روح و ذهن و جسم باعث تقویت فرمولهای ذهنی لاغری در ذهنمون میشه و تغییر فیزیکی به سمت طبیعی شدن شکل میگیره.

هزاران بار شکر خدا که هر روز در هر گام متوجه تغییرات بینشم نسبت به موضوعات میشم که چقدر تفکرم تغییر کرده امروز موضوع کنترل اشتها برام حلاجی شده به نظر اومد البته دوره چالش من اینو نخوردم هدیه ای از طرف خداوند به واسطه حضور استاد عطارروشن باعث شد متوجه بشم که من پرخوری انجام می دم و بعد یقه خودم را می گیرم.

خیلی این دوره را با حسن توجه گذروندم شاید حدود ۴۵ روز برام زمان برد و بعد از اون کتاب نیمه تاریک وجود خانم دبی فورد عزیز که کم نظیر بود باعث پذیرش بیشترم شد تا جایی که امروز بهتر درک می کنم که من انتخاب می کنم و قدرت منم و می پذیرم هر چه کردم خودم کردم ناآگاهانه بود و ناخواسته ولی از جایی که من خالق زندگی خودم هستم خودم هم درستش می کنم.

برای نداشتن کنترل اشتها هرگز خودمو سرزنش نمی کنم خودمو همینطوری دوست دارم، باید تجربه می کردم همانطور که در کودکی بارها خوردم زمین و اشتباه کردم تا راه رفتن را بیاموزم می دونم که این پذیرش مطلق نیست و هربار در هر تولد آگاهانه باید به خود حقیقی ام نزدیکتر بشم.

توکلم به خداست همون خدای عشقی که منو انتخاب کرد و هدایتم کرد تا جلوه اقتدار و عزت و شکوه و حضورش بشم و من می خواهم هر چه او بخواهد هر چه در اعماق قلبم به من حس آرامش و عزت و شوق و اقتدار میده خواست خداست برای من و می توانم چون توانم از جریان حضور اوست و می شود چرا که او به هر چه بگوید بشو در آن واحد موجود می شود و من از روح پاک او هستم جزئی از کل 

خدایا شکرت عااااشقتم❤️

عشق و صلح و آگاهی /شادی های بی دلیل و آرامش محض الهی و پول و ثروت و فراوانی نثار تن واحده (همه انسانها که بودند و هستند و خواهند بود)

و ما شمارا از یک تن آفریدیم (نفس واحد)

عشق به عالم و آدم ♾❤️

(نوشته ملکه عشق عزیز در بخش نظرات)

✍️ تمرین آموزشی 📖

برای انجام عالی تمرین جلسه آموزشی برای کنترل اشتهای خود چه کنم توصیه می شود ابتدا توضیحات نوشتاری آموزشی را با دقت مطالعه کنید، سپس ویدیوی آموزشی را با تمرکز تماشا کنید و بعد از آن به سوالات مطرح شده در بخش نظرات به صورت شرح انشایی پاسخ دهید.

  • نگرش شما درباره کنترل اشتها چیست؟‌ آن را موضوعی درونی می دانستید یا بیرونی؟!
  • زمانی که تحت تاثیر مواد غذایی قرار می گرفتید چگونه اشتهای شما که در درونتان است فعال میشد؟
  • چرا در تمام کشورها برای کنترل اشتها از قرص، دارو و یا دمنوش های کنترل اشتها استفاده می کنند؟
  • تجربه خود در استفاده از هر روشی برای کنترل اشتها را بنویسید؟
  • قبل از آشنایی با سایت تناسب فکری اشتهای شما چگونه بود و چه نگرشی درباره ارتباط بین اشتها و چاقی داشتید؟ شرح دهید.
  • بعد از استفاده از محتوای آموزشی چه تغییری در نگرش شما درباره کنترل اشتها ایجاد شده است؟ شرح دهید.
  • آموزش های لاغری با ذهن چگونه به شما کمک میکند تا اشتهای خود را اصلاح و کنترل کنید.
  • از محتوای ویدیوی آموزشی برای خود تمرین ایجاد کرده و در بخش نظرات تمرینی که باید انجام دهید را بنویسید.

منتظر خواندن نوشته های شما هستم

همراه همشگی شما: رضا عطارروشن

با دادن ستاره به این مطلب امتیاز بگیرید.

امتیاز 3.72 از 43 رای

https://tanasobefekri.net/?p=22895
81 نظر توسط کاربران ثبت شده است.

دیدگاهتان را بنویسید

اندازه متن دیدگاه ها
      آواتار pooldarjazzab@yahoo.com
      1400/10/13 19:46
      مدت عضویت: 965 روز
      امتیاز کاربر: 549 سطح ۲: کاربر متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,953 کلمه

      سلام این فایلتون رو خیلی دوست داشتم . 

      شما گفتید اگه میخواین رفتارتون تغییر کنه باید منبع اون رفتار رو تغییر بدید اون وقت رفتار تغییر می کنه . 

      مثلا من تا اینجایی که تونستم در عمل انجام بدم این بوده  که خب وقتی توی ذهنم خودمو ملامت کنم  این یعنی اطلاعات چاق کننده این عمل من عکس العمل ولع رو برای من ایجاد می کنه . 

      شاید کسی دیگه وقتی خودشو فحش بده ملامت کنه عکس العملش بشه کار متناسب ولی من شخصا میفهمم وقتی عملم رو مثبت کنم عکس العملم خواه ناخواه مثبته . 

      من تا اونجایی که فهمیدم چاقی جسم و چاقی رفتار و چاقی در حس  عکس العمله ولی چاقی ذهن عمل هست . 

      یعنی من با مرور یک سری افکار دارم عمل لاغری یا چاقی انجام میدم که این عملها سبب بروز عکس العمل چاقی یا لاغری میشه . 

      من فکر میکنم ما باید خودمون رو بشناسیم ببینیم چه عملی (ذهنی ) اجرا کنیم تا عکس العمل ما ( احساسی رفتاری  و جسمی ) بشه لاغری . 

      خب من تا الان  هر روز دارم امتحان می کنم ببینم چه حرفایی به خودم بزنم واکنش من میشه لاغری . 

      من وقتی به خودم میگم : ((( عزیزم  تو محدود نیستی تو آزادی این غذا برای تو آفریده شده تا تو رو سیرت کنه . اصلا لزومی نداره براش حریص باشی همیشه در اختیار تو هست و میتونی ازش استفاده کنی . )))

      من وقتی این عمل رو انجام میدم (گفتگوی داخل سه پرانتز ) خودم میبینم که عکس العمل من (احساسی ، رفتاری ، جسمی ) چقدر عالی میشه . 

      حتی توی جسمم میبینم . 

      من وقتی عمل بالا رو انجام میدم عکس العملهای زیر در من ایجاد میشه . 

       احساس من به جای ولع بی توجه شدن به غذا میشه . 

      به جای حالت سیری ناپذیری زود سیر میشم و آرومم . 

      گفتگوهای درونی من به جای بخور بخور میگه نه سیر شدم . 

      رفتار من به جای زیاد خوردن و ناخونک زدن و یا جلوی خود گرفتن و یا ریزه خواری کردن میشه متناسب خوردن و احساس سیر شدن 

      نگاه من به جای اینکه نگاه به قسمتهای چاق باشه نگاه لاغر شدن به خودم میشه . یعنی خودم رو لاغر میبینم . 

      فقط با همون گفتگوهای داخل سه پرانتز . من این همه واکنش مثبت از خودم میبینم . 

      این رو تازه فهمیدم . 

      وقتی مثلا تو خیابون راه میرم چشمم به مغازه های سوپری میفته به جای اینکه به خودم بگم نه حق نداری بهشون فکر کنیا و باعث ایجاد واکنش ولع بیشتر در خودم بشم به خودم میگم (((تو میتونی خوراکی بخری و بخوری . این خوراکی در جهت سلامت و تناسب و لذت توست . هر وقت خواستی میتونی ازش استفاده کنی )))

      بعد واکنش من میشه نخریدن و با خودم میگم نه حس نمیکنم که خیلی رغبتی برای خوردنش داشته باشم . 

      نمیدونم اینجور صحبت کردن در دیگران چه واکنشی ایجاد می کنه . شاید بعضی ها اگه اینجوری به خودش بگن واکنششون بشه رفتن و چند تا چیپس و پفک خریدن و نشستن و دلی از عزا در اوردن ولی واکنش من حتی اگه اینم بشه باز وقتی به خودم بگم اشکالی نداره تو میتونی از اینا بخوری به خدا آروم میشم . 

      من اینو میدونم ذهن من ولع رو دوست نداره گرفتارش میشه . من یه کاری می کنم اون ولع دار میشه . 

      ذهن من دوست نداره پرخوری کنه من با حرفایی که به خودم میزنم میل و اشتهای کاذب در خودم ایجاد می کنم . 

      وقتی من با خودم بخشنده و مهربان باشم اصلا میفهمم که میل من خیلی متناسب میشه . 

      خب وقتی میتونم اینجوری عمل کنم گفتگوهای داخل پرانتز و میبینم واکنشهام عالی هست و  هم من از خودم راضی هستم و هم اون از من راضی چرا از صفت رضایت طرفین استفاده نکنم . 

      مگه غیر از اینه که دنیای تناسب یعنی دنیای رضایت و حال خوب . 

      وقتی به همین راحتی حس رضایت طرفین  رو میشه به دست آورد چرا انجام ندم . 

      یه جمله تون رو خیلی دوست داشتم . گفتین ما ایجاد کننده ی اشتها در خودمون هستیم . 

      منبع اشتها در ذهن ماست . ما با مرور آگاهیهای چاق کننده احساس و رفتار و جسممون رو چاق می کنیم . 

      من امروز حس میکنم  استخونهای سر شونه ام زده بیرون . 

      یعنی کاملا حس می کنم وقتی در مدار لاغری هستم حس لاغر بودن دارم . 

      به خودم میگم (((ما عجله ای برای لاغری نداریم )))

      وقتی این جمله رو به خودم میگم حس رها شدن می کنم . حس می کنم مغزم بهتر کار می کنه . حس میکنم استرسم کم میشه . قرار نیست به جایی برسم مهم اینه بتونم در سرزمین لاغری زندگی کنم . 

      جسم من لاغر میشه . کاملا ایمان دارم و برام مثل روز روشنه و شرط اون فقط اینه بتونم عملم رو طوری انجام بدم که عکس العملم بشه لاغری . 

      به نظر من این همه انسانی که اینجان اگه راهشون رو پیدا کردن هیچ  اما اگر با اینکه مدتهای زیادی دارن کار می کنند هنوز اصل موضوع رو درک نکردن به این خاطره که خود درونی یا همون ذهنشون رو نشناختن که ببینند واکنشهاش (احساسی رفتاری جسمی ) چگونه تغییر میکنه . نمیدونند باید چه عملی انجام بدن (کارهای داخل سه پرانتز ) که عکس العمل لاغری برای خودشون ایجاد کنند . 

      من وقتی حالم بد میشه نباید واکنشام رو محکوم کنم . باید عمل یا همون کنش یا همون داخل سه پرانتز رو تغییر بدم . 

      وقتی اونا رو تغییر بدم خواه ناخواه واکنشام تغییر می کنند . 

      من تنها راه لاغری رو لاغری با ذهن میدونم و معتقدم جلوی خود گرفتن نمیتونه راه حل چاقی باشه . جلوی خود گرفتن یعنی جلوی واکنش رو گرفتن اصلا جواب نمیده . 

      من تنها راهی که دارم تغییر کنش هست . 

      چیکار کردم چی به خودم گفتم که واکنشم شده چاقی ؟  

      مثلا زیاد از غذا حرف زدم . پس خیلی ازش حرف نمیزنم این راحته میتونم انجام بدم . 

      زیاد خاطرات چاقی مرور کردم . خب مرور نکنم . به جاش خاطرات لاغری بسازم . خاطرات لذت لاغری . 

      من راه رفتن رو خیلی دوست دارم اما بستگی داره در کدوم مدار باشم . مداری که راه رفتن رو به خودم تحمیل کنم یا مداری که عشق راه رفتن خودبخود در من ایجاد بشه و من عاشقانه بلند بشم تا خاطرات لاغری برای خودم بسازم . 

      تب من این واکنش رو دوست دارم . پس نباید راه رفتن رو به خودم تحمیل کنم . هیچ اجباری در راه رفتن نیست . راه رفتن فقط لذت بردنه . به قول دوستمون که در یه قسمتی یه حرف قشنگ گفتن به جایی میرسی که از نخوردن رنج نمیبری . من وقتی منبع رو تغییر داده باشه از نخوردن رنج نمیکشم بلکه نخوردن دستور ذهنی من میشه . 

      همون کسی که به من میگه بخور بعد از تغییر عبارات یا حالات  داخل سه پرانتز میگه نخور . سیرم . میل ندارم . 

      من این دنیا رو دوست دارم پس باید کشف کنم خودمو . 

      نه اشخاص دیگه رو . 

      من نمیدونم اشخاص دیگه چه واکنشی نشون میدن حتی نمیدونم خودم در زمانهای مختلف چه واکنشی دارم . 

      اما میدونم من باید خودم رو همه جوره دوست داشته باشم . وقتی به خودم بگم (((تو همینجوری که هستی عالی هستی . اصلا نیازی به تغییر نداری . همین الان خیلی خوبی . من تو رو همینجوری که هستی دوستت دارم )))واکنش من میشه تغییر درونی . اون دلش میخواد تغییر کنه . اون من درونی . وقتی من نخوام لاغر بشم اون رو آزادش میکنم رهاش میکنم اون خوش میشه و آنچه در نهاد داره اشکار می کنه .  من بهش اعتماد دارم . اون همیشه به من راست میگه . اون خیلی پاکه . اون صادقه . اون شیطان نیست اون خداست .

       ((( وقتی من اون رو خدا ببینم و تاییدش کنم همینجوری که هست )))

      اون واکنشش میشه خدا شدن و رسوندن خودش به بهترین خدایی که در خودش شناخته . 

      او خودش طالب تغییر میشه . منظورم از او یعنی تمایلم . یعنی رفتارها یعنی واکنشام . یعنی وجه دیگر خودم . 

      خلاصه که من دارم تغییر می کنم  امروز حالم خوب بود و مهم اینه حالم خوب باشه . برام مهم نیست دیگران چی میگن چون من دارم با خودپ زندگی می کنم . مهم اینه خودم چی میگم . 

      من  منتظر تایید دیگران نیستم . من خودم خودم رو تایید می کنم . گرچه دوست دارم دیگرانم تاییدم کنند ولی دیگران وظیفه ندارن منو تایید کنند اونا وظیفه دارن خودشون ر تایید کنند . 

      پس یکی دیگر از کارهای سه پرانتز من تایید خودمه . 

      ((( من خودم رو تایید می کنم . همه جوره . چه مثبت چه منفی . هر طور که هستم خودم رو تایید می کنم عاشق خ دم هستم و اگه دیگران هم تایید کنند یا نکنند اونها روی من اثری نمیزارن چون اونا با گفته هاشون دارن خودشون رو تایید می کنند . پس وقتی همه دارن خودشون رو تایید می کنند چرا من تایید نکنم . 

      البته این تایید کردن نه برای دیگرانه . برای خودمه نه برای دیگران . نمیخوام به کسی نشون بدم که خودمو تایید می کنم چون فکر می کنند غرور دارم یا اشتباه میرم فقط میخوام خودم خودم و در داخل خودم تایید کنم . البته اگه اینجا مینویسم برای انجام تمرین نوشتاری هست وگرنه حتی اینجا هم نمی نوشتم . 

      چون مهم خودمم . )))

      حالا واکنشهای من بعد از این عملها . 

      حالا ببینم واکنشای من چیه . 

      اول گفتگوهای درونیم بعد از تایید خودم . 

      واکنشهام رو هم با علامت سه ستاره نشون میدم .

       *** خیلی ازت راضی هستم . من تو رو دوست دارم . تو مهربونی . من عاشقتم . من دوست دارم لاعرت کنم . من لاغرت می کنم . چون عاشقتم . منم تو رو تایید می کنم . حالا که تو منو تایید می کنی منم تو رو تایید می کنم . منم دوست دارم در مسیر لاغری باشم . لاغری برام خیلی راحتتره . 

      لاعری کاری نداره برام . لاغر شدنت برای من سه سوته . تو میخوای لاغر بشی منم میخوام لاغر بشم . تو میخوای من لاغر بشم منم میخوام تو لاغر بشی . 

      هرجور با من رفتار کنی همون پاسخ رو میشنوی . من اهل کلک نیستم . دروغ معنایی نداره . بین ما صداقت و راستیه . دوسم داری چند برابر  دوستت دارم . ازم متنفر باشی سعی میکنم تنفرت رو کم کنم اما در نهایت به اندازه ی نفرتت بهت برمیگردونم . شاید زیادترش نکنم اما وقتی ادامه بدی زیادترم میشه طوری که تو از شدت نفرت دوست داری بمیری . چون جهان در حال گسترده شدنه . ولی سرعت گسترش خوبیها خیلی بیشتره . دوسم داشته باشی هزار برابر بهت بر میگردونم مهربونم . باهام مهربون باشی بهت مهربونی رو بر میگردونم . پس از ماربونی بگو . از لذت ها بگو . از بخشش . تو منو ببخشی بخشش در من جاری میشه و منم بخشش بیشتری در وجود تو میارم . من آیینه ی تو هستم . تو خودتو در من میبینی . 

      خویش را در خویش پیدا کن کمال اینست و بس . 

      وقتی من اینجوری بهت میگم بینمون آرامش برقراره هر چقدر بیشتر با هم دوست و رفیق باشیم واکنشای بعدی بهتر و بهتر میشه . ما با هم حرکت میکنیم . ***

      حالا نوبت واکنش بعدیه . احساس من 

      ***حس من الان عالیه . حس من خیلی خوبه . در وجودم رها هستم . رهاگونه مینویسم . یکم خسته شدم چون زیاد نوشتم  اما درونم ارومه . درونم راحته .

      ((( میخوای به نوشتن ادامه بدی اگه خسته دی همینجا تمومش کنیم استراحت کن اصلا ایرادی نداره عزیزم )))

       ***دوست دارم بنویسم . اینو میدونم ولی دستام خسته شده بهتره فعلا ادامه ندیم تا دفعه ی بعد که شروع کردیم به نوشتن دیرتر خسته بشم . 

      ما با هم دوستیم . از هم راضی هستیم . به هم عشق میورزیم . همدیگه رو خسته نمیکنیم . همدیگه رو تایید می کنیم .  دوست دارم خوشگل من . ممنون که انقدر به فکر منی تا منو زیبا کنی . من خیلی زیبا هستم . زیباییم رو بهت نشون میدم .امروز خیلی حسم خوب بود عالی بودم . ازت ممنونم . ***

      خدانگهدار 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 35 از 7 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم